ازدواج و عشق خیالی!

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ازدواج و عشق خیالی!

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

با عرض سلام خدمت کارشناسان سایت

سوالم متنش زیاده ولی خواهشا مطالعه بفرمایید

بنده 27 سالمه و پسر هستم . سوالم قبلش یک خورده توضیحات داره با اجازه توضیحاتش رو بدم و سوالم رو عرض کنم .

من یک سری عقاید درباره ازدواج و زن گرفتن دارم .

اگر نگم همه افراد باید این طوری باشن، حداقل باید بگم خودم به شدت به این موضوع پایبندم که تا وقتی عاشق نشم زن نمی گیرم . بعضی ها رو دیدم که بعد از ازدواج برمیگردن میگن (نمونش داداش خودم) ای کاش فلانی زنم بود، (مثلا قبل از ازدواج یه بیست تایی خواستگاری رفتن بعد میگن) فلانی که رفتیم خواستگاریش بهتر بود ها و... آدم واقعا متعجب میشه . (واقعا نمی تونم حسم رو منتقل کنم) آخه بابا مگه لباسه که نظرت عوض بشه ؟ انگار ریخته همین جوری دختر مثل پیراهن یا کفش که یارو فروشنده میگه : بیا یه پا بزن ، تنت کن ببین این خوبه همین و ببر خدا بده برکت !! این نشد یکی دیگه!!! میخوام زنم یکی باشه که در کنارش بترکم از خوشی ! من تو زندگی با همین سنم هم خیلی سختی کشیدم یکی رو میخوام که رفیق راهم باشه ، بعد از زندگی باهاش نظرم عوض نشه بگم با فلان خانوم بهتر بود ازدواج میکردم .شاید که نه مسلما هر کی باشه تک و بی عیب نیست ولی میخوام از نظر من قابل قبول باشه(بازم میگم نمی دونم چه طوری منظورم رو بیان کنم !!!)

شاید بگویید چه طور تا وقتی با کسی آشنا نشدی چه طور می خوای عاشق شی ؟ مگر این که تعریفت از عشق همون دوست داشتن ظاهری باشه. در جواب باید بگم که منم همین رو از خدا میخوام . میخوام همون کسی رو که اگر باهاش ازدواج کنم روز به روز بیشتر عاشقش میشم رو جلوی پاهام بذاره . برام قیافه مهمه ولی خیلی هم نه . میخوام یکی باشه نسبت بهش اون حسه خواست رو داشته باشم

حالا...

مسئله اینجاس . من دو سالی میشه که با عشق خیالیم( یعنی همونی که امیدوارم خدا یه روز اون رو جلوی پام بذاره) زندگی می کنم !!!!! براش خیلی کارها کردم ! اوایل چشم هام خیلی جاها که نباید می افتاد ، می افتاد ولی گفتم من به عشقم نباید خیانت کنم این شد که ترک کردم . خیلی گناه های دیگه میکردم ولی به خاطر این که برای عشقم مرد خوبی باشم ترک کردم . درسم به شدت رشد کرد الآن جزو نفرات برتر دانشگاهمون که جزو دانشگاه های برتر کشوره هستم و معدلم حدودای 18/80 هستش توی رشته مهندسی برق. چرا؟؟ چون گفتم باید خوب درس بخونم تا بتونم پول در بیارم و برای عشقم زندگی راحتی رو فراهم کنم !! خلاصه میکنم فقط بگم خیلی کارا میکنم و کردم برای عشقم که جای گفتن نیست !!! دیوانه ام نه؟؟

سوالام:

یک) تمنا میکنم و خواهش میکنم نگید برو عاشق خدا باش ، برای خدا کار کن و ... آقا حداقل فعلا سطح ایمانم اون قدر نیست و نمی تونم . منی که حواسم رو سر نماز جمع میکنم و حرام انجام نمیدم تا نکه خدا برای انجام دادن این کار منو دور کنه از عشقم و بهش نرسم مشرکم؟ نماز و کارام تباهه؟

دو) این چه وضعیه؟!!! من توی سخنرانی از این وعاظ بسیار مشهور شنیدم که می گفت خدا از همون کسی که خیلی دوسش داری کاری می کنه که باهاش بد بشی . نه این که دشمن بشی ها ولی کاری می کنه که از علاقت بهش کم بشه چون...خدا میگه فقط بنده برای منه و بیشترین کسی رو که باید دوست داشته باشه منم .

سه) اگر نشه چی ؟ یعنی اگر همونی که میخوام بهش نرسم ؟ اگر منم مثل خیلی خیلی خیلی های دیگه که می بینم چه حسابگرانه به همسرشون محبت میکنند و زندگی میکنند منم اون طوری بشم چی؟ فرد مورد نظرم رو پیدا نکنم چی ؟ بعضی وقت ها اینقدر وابسته ام که هر وقت از این حرف ها که میگن زن ها الآن بیشترشون فلانن ، پسر ها پیسارن و عشق کیلو چنده و ... حالم بد میشه و رگه هایی از افسردگی میگیرم !

البته سوالات دیگه هم هست ها ولی اینا رو جوابش رو بگیرم حالا بعدا مزاحم میشم !:ok:

با سپاس فراوان

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد حامی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام بر شما
عشق در ادبيات و عرفان و روان شناسي و روان پزشكي تعاريف مختلفي دارد. اين جا بنابر حوزه كاري عشق را از ديد روان شناختي بحث مي كنيم. اگر فردي با ديدن كسي دلش هري بريزه و بگه من بايد با اين ازدواج كنم و غير از اين كسي نمي تواند مرا خوشبخت كند و ديگر مثل اين پيدا نمي شود حالش خوب نيست. و بايد براي تنظيم شناخت و هيجان و رفتارش از روان شناس باليني و اگر لازم شد از روان پزشك كمك بگيرد. عاشق شدن بدون شناخت از طرف مقابل معنا ندارند و همتايي و سنخيت و تناسب علت انسجام و پيوند قلب ها به هم است.
بنابراين [HL]اگر ازدواج براساس معيارها و تناسب هايي باشد كه دين و متخصصان امر ازدواج معين كرده اند، عشق پديد مي آيد [/HL]و روز به روز عشق عميق تر مي شود. ولي عشق هنجار با ايثار و گذشت همخواني دارد نه با «خودخواهي» و انانيت. فرد عاشق آن قدر در همتايي با معشوق نزديك مي شود ولي در عين حال فرديت و شخصيت خودش را حفظ مي كند.
افرادي كه از عشق برداشت خودخواهانه دارند نمي توانند مانند اين نمونه زير باشد:
مدتي قبل برادر يكي از طلاب با دختري عقد كرد بعد از مدت كمي متوجه شدند كه دختر سرطان مغز استخوان دارد. پسري كه همه اميدش لذت بردن در ايام عقد و خوشي با همسر شرعي اش بود كارش شد همدلي با همسر بيمارش. همسري كه آن قدر درد داشت و روز به روز نحيف مي شد كه حتي از توجه به خودش هم باز مي ماند. پزشك جراحي در تهران درخواست صد ميليون پول هزينه عمل كرد. از سويي هم هزينه دارو و بستري هم زياد بود و اميد بهبودي بعد از جراحي هم كم بود. داماد جوان كه شغل آنچناني نداشت گاهي به منزل همسرش مي رفت و تمام هم غمش اين بود كه او را به زندگي اميدوار كند. بعد از مدتي داروها اثري بر بيمار نداشتند. خانواده دختر به داماداشان گفتند كه تو مي تواني همسرت را طلاق بدهي و بروي سراغ زندگي خودت. داماد 22 ساله اما قبول نكرد و تا آخر در كنار همسرش ماند تا اين كه بعد از حدود يك سال بعد از عقدشان همسرش به جوار رحمت الهي پر گشود.

بله اگر عشق به معناي تمركز بر لذت خودخواهانه باشد عشق حقيقي نيست. ويكتور فرانكل موسس معنا درماني مي گويد روزي كشيش پيري به مطبم آمد. حال خوبي نداشت. همسرش از دنيا رفته بود. فرانكل مي گويد بايد معنايي براي زنده بودنش به او مي دادم. به كشيش گفتم همسرت را دوست داشتي. سري تكان داد و گفت خيلي زياد. گفتم اگر شما زودتر از دنيا مي رفتيد چه اتفاقي مي افتاد.كشيش تأملي كرد و گفت: زندگي براي او خيلي سخت مي شد و تكيه گاهي نداشت. به او گفتم پس به اين تقدير راضي باش.

تذكر:
*عشق به همسر با عشق به خداوند قابل جمع است يعني خود خدا گفته كه بايد به همسر عشق داشته باشي و محبت كني و ابراز كنيد. ولي اگر عشق به فردي سبب شود انسان از خدا فاصله بگيرد اين عشق الهي نيست.
* نكته مهمي كه دختر و پسر بايد در خواستگاري دقت كنند اين است كه طرف مقابل بايد به [HL]دل بنشيند[/HL]. اين فنداسيون و اساس كار است هرگز به اميد اين كه بعدا اين خواستن ايجاد شود تعهد و عقد نبنديد.
* براي رسيدن به همسر همتاي خود تلاش كنيد و از واسطه هاي مختلف امين كمك بگيريد. الان تعداد دختران زياد است و شما راحت مي توانيد از بين آنها همتاي خودتان گزينش كنيد.[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]* در مورد خيال پردازي هم دقت كنيد كه اين امر شما را از واقعيت دور نكند. ما راحت مي توانيم كسي را در ذهنمان تجسم كنيم كه از هر جهت همتاي ما باشد ولي بايد واقعيت ها را در نظر بگيريم كه همتايي به معناي اين نيست كه كاملا او بايد مطابق خواسته ها و ذهنيات ما عمل كند و همه چيز بر وفق مراد باشد. به هر حال همتايي و اشتراك صد در صد در ازدواج شدني نيست. اگر زني كاملا براساس خواسته شوهرش عمل كند يا مردي كاملا مطابق ميل همسرش عمل كند اين رابطه يك طرفه است و معيوب.[/]

[=Times New Roman]

[="Arial"][[=Calibri]QUOTE[="Arial"]=حامی;702520]
* نكته مهمي كه دختر و پسر بايد در خواستگاري دقت كنند اين است كه طرف مقابل بايدبه [[=Calibri]HL[="Arial"]]دل بنشيند[/[=Calibri]HL[="Arial"]]. اين فنداسيون و اساسكار است هرگز به اميد اين كه بعدا اين خواستن ايجاد شود تعهد و عقد نبنديد..[/[=Calibri]QUOTE[="Arial"]]

استاد یعنی ظاهرش به دلمون بشینه؟این ظاهربینی نمیشه؟من نمیتونم تفاوت اینی کهمیگین را با مثلا وقتی یه نفر خشکله و ادم جذبش میشه درک کنم.مثلا اگه برایزیباییش جذبش بشم پس فردا یکی زیباترم دیدم جذب اون میشم.درست نمیفهمم به دل نشستنیعنی چه؟به نظرتون وقتی تو موقعیتش قرار گرفتم میفهمم؟میترسم تا 10 سال دیگه همنفهمم!وهنوز مجرد بمونم.
[=Times New Roman]

حامی;702520 نوشت:
الان تعداد دختران زياد است .

یعنی قبلا تعداد دختران کم بوده؟و یهو زیاد شده؟
یا تعداد دختران ثابت مونده، ولی تعدادی از پسران منقرض شده و تعدادشون کم شده؟:Gig:

یاقاسم ابن الحسن(ع);702569 نوشت:
یعنی قبلا تعداد دختران کم بوده؟و یهو زیاد شده؟
یا تعداد دختران ثابت مونده، ولی تعدادی از پسران منقرض شده و تعدادشون کم شده؟:Gig:

درود بر شما

بررسیهای آماری سازمان ثبت احوال نشان می دهد که تعداد دختران جوان در سن ازدواج بیشتر از پسران آماده ازدواج است. این درحالی است که بیشترین اختلاف آماری مربوط به رده سنی زنان 25 تا 29 سال با مردان 30 تا 34 سال است که در این گروه دختران 572 هزار نفر بیشتر از پسران هستند.

چون سن خانم ک از 25 گذشت دیگه ازدواج کردنش کار حضرت فیله...هر پسریم ایشونو نمیگیره.....

mohsen1990;702537 نوشت:

[[=Calibri]QUOTE=حامی;702520]
* نكته مهمي كه دختر و پسر بايد در خواستگاري دقت كنند اين است كه طرف مقابل بايدبه [[=Calibri]HL]دل بنشيند[/[=Calibri]HL]. اين فنداسيون و اساسكار است هرگز به اميد اين كه بعدا اين خواستن ايجاد شود تعهد و عقد نبنديد..[/[=Calibri]QUOTE]

استاد یعنی ظاهرش به دلمون بشینه؟این ظاهربینی نمیشه؟من نمیتونم تفاوت اینی کهمیگین را با مثلا وقتی یه نفر خشکله و ادم جذبش میشه درک کنم.مثلا اگه برایزیباییش جذبش بشم پس فردا یکی زیباترم دیدم جذب اون میشم.درست نمیفهمم به دل نشستنیعنی چه؟به نظرتون وقتی تو موقعیتش قرار گرفتم میفهمم؟میترسم تا 10 سال دیگه همنفهمم!وهنوز مجرد بمونم.

ببین داداش به نظر من باید ی نفرو ی زیبایی معمولی بپسندی!
حجب و حیا و بقیه مواردشم باشه! به خدا توکل کنیو دیگه شک نیاری!
بعد خصوصیاتی در خودت ایجاد کنی یا داشته باشی!
که این خانم رو شیفته خودت کنی!
یک خانوم وقتی شیفته شوهرش میشه! نا خودآگاه تو اون خونواده عشق و علاقه و ایثار بوجود میاد!هرکاری واسه شوهرش میکنه!
رابطرو باید گرم کرد باید خیلی صمیمی باشی و عاطفی برخورد کنی!
ببینی از چ مردایی خوشش میاد؟اونجور بشی!
اتوماتیک وقتی عاشقت شد خانم!کارهایی میکنه برات شما هم عاشقش میشی!
آشپزی میکنه جیکش درنمیاد چون عاشقت شده!
لباس و کارهای خونه رو انجمام میده چون عاشقته از رو عشقشه!
هرچی بگی میگه چشم چرا؟چون عاشقته نمیخاد ناراحتی پیش بیاد!

واقعا فکر میکنی چرا روابط جنسی بین دوست دختر پسر ها زیاده؟
چون یکی از دو طرف ک معمولا خانم هست!
عاشق میشه! نمیتونه به خواستش نه بگه!
حالا فک کن زنت عاشقت باشه مثه همون قضیه نمیتونه هرچی بگی نه بگه!
شما عاشق خدا میشی نمیتونی هرچی میگه نه بگی چون ناراحت میشه!
البته نباید ی طرفه باشه شما هم .....

mohsen1990;702537 نوشت:

[[=Calibri]QUOTE=حامی;702520]
* نكته مهمي كه دختر و پسر بايد در خواستگاري دقت كنند اين است كه طرف مقابل بايدبه [[=Calibri]HL]دل بنشيند[/[=Calibri]HL]. اين فنداسيون و اساسكار است هرگز به اميد اين كه بعدا اين خواستن ايجاد شود تعهد و عقد نبنديد..[/[=Calibri]QUOTE]

استاد یعنی ظاهرش به دلمون بشینه؟این ظاهربینی نمیشه؟من نمیتونم تفاوت اینی کهمیگین را با مثلا وقتی یه نفر خشکله و ادم جذبش میشه درک کنم.مثلا اگه برایزیباییش جذبش بشم پس فردا یکی زیباترم دیدم جذب اون میشم.درست نمیفهمم به دل نشستنیعنی چه؟به نظرتون وقتی تو موقعیتش قرار گرفتم میفهمم؟میترسم تا 10 سال دیگه همنفهمم!وهنوز مجرد بمونم.

سلام طاعات قبول.....
به دل نشستن بین خانم ها و آقایون متفاوته ....
به دل نشستنیعنی چی؟ اگه چهره ی طرف خوشگل باشه میشه پسند کردن ولی شده طرف خوشگل باشه ولی اونقدری رفتارش لوس و افاده ای و کلا چندش باشه که زیباییش رو تحت تاثیر بذاره
صددرصد با توجه به علایق طرف اون شخص هر چقدر هم خوشگل باشه به دلش نمیشینه

monji-sec;702578 نوشت:
ببین داداش به نظر من باید ی نفرو ی زیبایی معمولی بپسندی!حجب و حیا و بقیه مواردشم باشه! به خدا توکل کنیو دیگه شک نیاری!بعد خصوصیاتی در خودت ایجاد کنی یا داشته باشی!که این خانم رو شیفته خودت کنی!یک خانوم وقتی شیفته شوهرش میشه! نا خودآگاه تو اون خونواده عشق و علاقه و ایثار بوجود میاد!هرکاری واسه شوهرش میکنه!رابطرو باید گرم کرد باید خیلی صمیمی باشی و عاطفی برخورد کنی!ببینی از چ مردایی خوشش میاد؟اونجور بشی!اتوماتیک وقتی عاشقت شد خانم!کارهایی میکنه برات شما هم عاشقش میشی!آشپزی میکنه جیکش درنمیاد چون عاشقت شده!لباس و کارهای خونه رو انجمام میده چون عاشقته از رو عشقشه!هرچی بگی میگه چشم چرا؟چون عاشقته نمیخاد ناراحتی پیش بیاد!واقعا فکر میکنی چرا روابط جنسی بین دوست دختر پسر ها زیاده؟چون یکی از دو طرف ک معمولا خانم هست!عاشق میشه! نمیتونه به خواستش نه بگه!حالا فک کن زنت عاشقت باشه مثه همون قضیه نمیتونه هرچی بگی نه بگه!شما عاشق خدا میشی نمیتونی هرچی میگه نه بگی چون ناراحت میشه!البته نباید ی طرفه باشه شما هم .....
میدونم پهلوون.من منظورم روی حرف اقای حامی هستش.که میگن به دل بشینه.منظور قبل ازدواج موقع خواستگاریه.چیزایی که شما گفتی مال بعد ازدواجه.به دل نشستن هم یه چیز نا خوداگاه هست.دست خودم نیست که بخام فردی معمولی را انتخاب کنم.فقط نمیدونم به دل نشستن یعنی چی اگه مثل عاشق شدنه که حامی میگه بده.اگه زیباییشه که اونم ظاهربینیه بده.اون موقع که بلوغ بودیم.عاشق میشدیم الان دیگه نمیدونم یعنی بازم میشم!!!

اگر کسی مطابق معیارهات پیدا کردی برو ازدواج کن. صبر نکن تا عاشق شوی.در سن شما معمولا کسی عاشق نمی شود. همچنین عاشق شدن واقعی شناخت خیلی زیادی می خواد که قبل از ازدواج نمی شه این شناخت رو پیدا کرد.ازدواج کن اگه عاشق زنت شدی که هیچ اگه هم نشدی که باز هم هیچ.

سلام به استارتر
قبل پاسخ بگم که عشق یک لفظ مقدس است و نمیتوان به راحتی در هر موردی به ان رسید . میتوان به جای لفظ عشق از محبت استفاده کرد . محبت به همسر
1- هرچند انجام عمل فقط برای اینکه خدا گفته یک ارزش دیگری دارد اما این کار شما هم دینی است و اسمش شرک نیست
2- اگر دوستی شما برای خدا باشد این دوستی ، دوستی خدا است
3- توکل بر خدا کن . شما خودت رو اصلاح کردی و باز هم اصلاح کن . بقیه اش رو بسپار به خدا . البته مد نظرت باشد که دل به خوب بودنت نبسته باشی . شما با خوب بودنت حداکثر تلاشت را میکنی و به خدا داری میگی این تلاش من . دیگه باید دید خدا صلاحت را در چه میبیند

یاقاسم ابن الحسن(ع);702569 نوشت:
یعنی قبلا تعداد دختران کم بوده؟و یهو زیاد شده؟
یا تعداد دختران ثابت مونده، ولی تعدادی از پسران منقرض شده و تعدادشون کم شده؟:Gig:

تعداد دخترا زیاده چون اصـــــولا دختر خوب بیشتر از پسر خوب یافت میشود ....:ok:

حامی;702520 نوشت:
الان تعداد دختران زياد است و شما راحت مي توانيد از بين آنها همتاي خودتان گزينش كنيد.

استاد این مطلب صحیح نیست (لینک خبر رو ملاحظه بفرمایید)
به ازای 5 میلیون دختر، 6 میلیون پسر مجرد در ایران داریم

جالبه حتی مادرها که خودشان زن هستند وقتی میخوان باردار بشن پسر میخوان!
این هم نتیجه اش

حامی;702520 نوشت:

مدتي قبل برادر يكي از طلاب با دختري عقد كرد بعد از مدت كمي متوجه شدند كه دختر سرطان مغز استخوان دارد. پسري كه همه اميدش لذت بردن در ايام عقد و خوشي با همسر شرعي اش بود كارش شد همدلي با همسر بيمارش. همسري كه آن قدر درد داشت و روز به روز نحيف مي شد كه حتي از توجه به خودش هم باز مي ماند. پزشك جراحي در تهران درخواست صد ميليون پول هزينه عمل كرد. از سويي هم هزينه دارو و بستري هم زياد بود و اميد بهبودي بعد از جراحي هم كم بود. داماد جوان كه شغل آنچناني نداشت گاهي به منزل همسرش مي رفت و تمام هم غمش اين بود كه او را به زندگي اميدوار كند. بعد از مدتي داروها اثري بر بيمار نداشتند. خانواده دختر به داماداشان گفتند كه تو مي تواني همسرت را طلاق بدهي و بروي سراغ زندگي خودت. داماد 22 ساله اما قبول نكرد و تا آخر در كنار همسرش ماند تا اين كه بعد از حدود يك سال بعد از عقدشان همسرش به جوار رحمت الهي پر گشود.

بله اگر عشق به معناي تمركز بر لذت خودخواهانه باشد عشق حقيقي نيست. ويكتور فرانكل موسس معنا درماني مي گويد روزي كشيش پيري به مطبم آمد. حال خوبي نداشت. همسرش از دنيا رفته بود. فرانكل مي گويد بايد معنايي براي زنده بودنش به او مي دادم. به كشيش گفتم همسرت را دوست داشتي. سري تكان داد و گفت خيلي زياد. گفتم اگر شما زودتر از دنيا مي رفتيد چه اتفاقي مي افتاد.كشيش تأملي كرد و گفت: زندگي براي او خيلي سخت مي شد و تكيه گاهي نداشت. به او گفتم پس به اين تقدير راضي باش.
.

این جور دوست داشتنا و عشقا الان دیگه داره به تاریخ می پیونده ....
هرچند همه آرزوشو دارن ...
شعار دادن قشنگه ولی واقعیت چیز دیگه اییه ...
اکثرا حتی اونایی که مذهبی ن هم معیار اولشون زیبایی یه اونم درحد خیلی زیاد....
طرف نمیره قیافه شو تو آیینه ببینه از قیافه دخترای مردم ایراد می گیره!
حتی مذهبیاش میان کلی پست میزارن که حجاب اینجوریه چادری ساده خوبه و ...
ولی موقع عمل همه عوض میشن و یکم باخودشون فکر نمیکنن
که این دختر حالت عادی شه و بدون دستکاری و اونا علاوه بر اون همه تغییر توی چهره شون و دستکاریٰ یه سطل رنگم ریختن رو خودشون
و حالت ساده این دختر به مراتب خیلی قشنگ تر از اون یکیه
و اگر این دختر ساده هم همونقدر ارایش کنه و دستکاری رو صورتش تغییرمیکنه و خیلیاچندبرابر زیباتر میشن بعد ازدواج اونم بدون ارایش!
فقط فرقش اینه اون نگه داشته واسه یه نفر و این یکی حراج کرده واسه ملت!!!
در واقع اکثر اقایون دنبال یه مانکن باحیا و نجیب میگردن و البته خیلیام موفق م میشن ...
فقط بعد مدت کوتاهی میبینن زیبایی ش دیگه جذاب نیس و اخلاقشه که دل میزنه وموفقیتشون دوامی نداره ولی دیگه کار از کار گذشته!
هیشکی اول به طرز فکر فرهنگ و عقایدش نگاه نمیکنه همه ظاهرا میان خرید و واقعا توهینه به دخترا به نظر من!
درسته قیافه باید به دل طرف بشینه ولی اینکه همه چیزو توی همین یه مورد ببینن واقعا سطحی نگریه ...
البته هیچ دختری م از اینکه ابتدا از لحاظ زیبایی مورد پسند قرارگرفته بدش نمیاد ولی احساس توهین به آدم دست میده که اول از این لحاظ باید بپسنده تابعد در مورد موارد دیگه حرف زده بشه ...
چقدررررررر دخترایی که با یه مرد فوق العاده زشت ازدواج کردن ولی دوسش دارن چون اخلاقش و خیلی چیزای دیگه رو ترجیح دادن به قیافه...
ولی پسرا اینجوری نیستن همه چیزو نادیده میگیرن واسه قیافه ...
این به دل نشستنی که شما گفتین از نظر من واسه دخترا عمقی اتفاق می افته و واسه پسرا سطحی و ظاهری
چون پسرا اول به قیافه نگاه میکنن اگه پسندیدن که خب تمومه هرچی تو بگی عزیزم قبوله !
ولی دخترا اگه قیافه رو هم نپسندن به اخلاق و چیزای دیگه نگاه میکنن و اگه ملاکای دیگه مورد قبول باشه در طول زمان اون قیافه زشت واسشون میشه دوست داشتنی ترین و بهترین قیافه (البته اگه اخلاقش 20باشه) Smile
و اگرم قیافه رو بپسندن و ملاکای دیگه ش و خصوصا اخلاقش جور درنیاد مطمئنا جواب منفی یه
چون دخترا به این فهم رسیدن
قیافه ــ اخلاق= شکست
و امـــــــــا راجع به سوال کننده محترم
اینکه خیال پردازی میکنین شاید بگیم از این لحاظ که مانع انجام خیلی کارا میشه خوبه ولی کلا ادامه ندین چون توی ذهنتون انسان بی نقصی می سازین و خیلی طرفتون ارمانی یه که خب این غیر ممکنه یه همچین شخصی پیدا کنین و بد میخوره تو ذوق تون...
البته این در هردو مورد صدق میکنه هیچ انسانی کامل نیست شما دنبال نیمه گمشده تون هستین که یا مشابه شماست و شباهتهاو اشتراکات زیادی دارین یا مکمل شماست در هر دوصورت شما باهم تکمیل میشین و انتظار یه آدم از هرلحاظی کامل رو نداشته باشین...
به نظر من عشق توی هرسنی اتفاق می افته و اصلا سن کم و زیاد نداریم من آقایی رو میشناسم که توی 40سالگی عاشق شدن و خیلیم توی عشقشون ثابت قدم هستن...
خانمام که کلا توی هرسنی زمینه عاشق شدن رو دارن فقط باید کمی چاشنی و طعم محبت رو بچشن...
من هم مث شما فکر میکنم و به نظرم باید عاشق طرف شد تا زندگی بعدها ریتم روزمرگی نگیره
و واقعا باید یه حس اتفاق بیفته
ادم تا به دلش نشینه نمیتونه واسه شروع قدم برداره ...
شمام امیدوار باشین مطمئنم خدا هر زمان که صلاح بدونه بهترین گزینه رو سر راهتون قرار میده....

[="Navy"]سلام
منم یک سوال دارم

مثلا یه موردی جور بشه که کسی بیاد با یک زن ثروتمند که قشنگ نیست و سن دار باشه صیغه کنه بعدم با هم برن سفرهای مختلف دور دنیا و آثار تاریخی رو ببین بعد برگرده خونه ش اونو طلاق بده این خوبه یا نه خوب نیست بعدا ممکنه اسیب ببینه؟[/]

پرنس کوچولو;703207 نوشت:
سلام
منم یک سوال دارم

مثلا یه موردی جور بشه که کسی بیاد با یک زن ثروتمند که قشنگ نیست و سن دار باشه صیغه کنه بعدم با هم برن سفرهای مختلف دور دنیا و آثار تاریخی رو ببین بعد برگرده خونه ش اونو طلاق بده این خوبه یا نه خوب نیست بعدا ممکنه اسیب ببینه؟

چه سوال جالبی!!!!
چطوره واسه جواب دادنش یا بهتر بگم واسه درک این کار برعکس کنین و بعد بپرسین
مثلا فرض کنین شما سنتون بالاتره و پولدارین یا اصلا سنم نه فقط پولدارین ...
بعد یه نفر بیاد و از ثروتتون استفاده کنه و یه مدت خوش باشه با پول شما و بعد مث یه دستمال استفاده شده شمارو رها کنه
چه حسی پیدا میکنین؟؟؟؟
واقعا این کار انسانیه؟؟ واقعا به نظرتون طرف آزرده نمیشه؟؟؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

تسنیـم;703106 نوشت:
جالبه حتی مادرها که خودشان زن هستند وقتی میخوان باردار بشن پسر میخوان!
این هم نتیجه اش

[h=2]آمار ثبت احوال نشان می دهد که تعداد دختران جوان در سن ازدواج بیشتر از پسران آماده ازدواج است. بر این اساس بیشترین اختلاف آماری مربوط به رده سنی زنان ۲۵ تا ۲۹ سال با مردان ۳۰ تا ۳۴ سال است که در این گروه دختران ۵۷۲ هزار نفر بیشتر از پسران هستند.[/h]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر از مهر، هنگامی که موضوع بیشتر بودن تعداد دختران در سن ازدواج شنیده می شود مردم تصور می کنند که حتما تعداد دختران متولد شده بیشتر از پسران شده است درحالیکه در ایران نیز مانند بسیاری از کشورها شاخص نسبت جنسیتی در بدو تولد به ازای هر 100 دختر 106 پسر است.

مدیر کل فناوری، اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در خصوص آمار تولد دختران نسبت به پسران گفت: در حال حاضر شاخص نسبت جنسی در بدو تولد در کشور به ازای هر 100 دختر بین 105 تا 106 پسر است و در دنیا نیز این شاخص بین 104 تا 107 متغیر است و بر همین اساس در کشورمان در بدو تولد تعداد پسران بیش از دختران است.
منبع[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

بزرگوارن لطف كنيد فقط درباره سؤال اصلي تاپيك نظر بدهيد
[/]

بپاخیزیم;703010 نوشت:
سلام به استارتر
قبل پاسخ بگم که عشق یک لفظ مقدس است و نمیتوان به راحتی در هر موردی به ان رسید . میتوان به جای لفظ عشق از محبت استفاده کرد . محبت به همسر

سلام. بر عکس نفرمودین؟
عشق به همسر، محبت به خدا

حامی;703305 نوشت:
بزرگوارن لطف كنيد فقط درباره سؤال اصلي تاپيك نظر بدهيد

جناب حامی خداوکیلی جواب منو چرا نمیدین؟! Sad :Narahat: یه سوال کوچیک کردم خب جواب بدین دیگه.توی همین صفحه اول نوشتم.

mohamad313;703353 نوشت:
عشق به همسر، محبت به خدا

سلام
عشق را زیادی محبت گفته اند

بپاخیزیم;704350 نوشت:
سلام
عشق را زیادی محبت گفته اند

سلام. نه جایی خوندم این دو اساسا به هم فرق دارن
محبت ذاتیه و با تغییر محبوب زایل نمیشه. مثل محبت مادر به فرزند که اگه فرزند از نظر ظاهری عیب پیدا کنه کم نمیشه
اما عشق ذاتی نیست و تحت عموامل مختلف کم میشه. مثل عشق به همسر

سلام
نه دیوونه نیستی
این خواهشو خدای همون دختری به تو داد که دوست داری باهاش چشم تو چشم بشی و پرواز کنی...
اما کار خدا حسابش معلوم نیست
شکسته پر و بالا زیادند
امیدوارم که تو برسی به اونچه که میخوایی...
تلاش کن

سلام من کلا با موسس و طراح سوال مخالفم
اگر قرار بود عشق ایجاد بشه و محکم و ازلی باشه که هیچ طلاقی صورت نمیگرفت و جدایی در میان نبود
ما که قرار نیست اینده و شخصیت پنهان طرف مقابل رو هم بررسی کنیم
من نظرم اینه وقتی دو جوون همدیگه رو میبینن اگر تشنه جنسی نباشند و لطمه روحی ندیده باشن
با عقلشون طرف مقابل رو در همون گاههای اول برانداز میکنن
قد . وزن . سن و سال و سواد و تیپ و شخصیتش رو میسنجند و بعدشش اگر خوششون اومد برای موارد بعدی روی خوش نشون میدن
و میرن جلوتر تا تحقیق و ... بعدشم بله گفتن
حتی در روزهای اول زندگی هم نمیشه گفت 100 درصد بهم علاقهمند شدن چون چیزهایی از همدیگه رو نمیدونن
بعدشش که خیلی خیلی با هم مسافرت رفتند و در سختیها و مرارتهای زندگی وارد شدند اونوقت هست که بعضی ها در میان میگن من شایسته این فرد بودم یا نبودم
که اصولا گفتن این حرف هم گاهی نشانه خستگیهای دیگریست
که بقول دوست من که روانشناسی میخونه میگه نداشتن رضایت جنسی از همدیگه اکثر اوقات خودشش رو در بداخلاقی و پرخاشگری و یا غیبت و ... نشون میده
که اگر خانمها این موارد رو مدیریت کنن زندگیشون خیلی شیرین هم میشه
پس هیچ ربطی به شدت عشق اولیه ازدواج نداره
بیشتر توضیح نمیدم چون میدم منو دعوت میکنید برا مدیریت مسائل روانشناسی و... و منم دوست ندارم معروف و مشهور بشم
و قصدم فعلا ادامه تحصیل هست

[="Navy"]

شهره22;707159 نوشت:
سلام من کلا با موسس و طراح سوال مخالفم
اگر قرار بود عشق ایجاد بشه و محکم و ازلی باشه که هیچ طلاقی صورت نمیگرفت و جدایی در میان نبود
ما که قرار نیست اینده و شخصیت پنهان طرف مقابل رو هم بررسی کنیم
.
.
.
که اگر خانمها این موارد رو مدیریت کنن زندگیشون خیلی شیرین هم میشه
پس هیچ ربطی به شدت عشق اولیه ازدواج نداره
بیشتر توضیح نمیدم چون میدم منو دعوت میکنید برا مدیریت مسائل روانشناسی و... و منم دوست ندارم معروف و مشهور بشم
و قصدم فعلا ادامه تحصیل هست


به نظرم من هم میزان عشق اولیه هیچ تاثیری در دوست داشتن پس از ازدواج نداره
اتفاقا کسانی که قبل از ازدواج خیلی عاشق هستن بیشتر در معرض خطر عدم علاقه بعد از ازدواج هستن
چون چشمشون رو روی واقعیات هم میبندن و انتظارشون از همدیگه بالا میره
برای همین پس از ازدواج با دیدین مشکلات زندگی و بعضا اخلاق های بد طرف مقابل کاملا احساساتشون بر عکس میشه
متاسفانه جوونا (که خودمم یکی از همونها بودم) فکر میکنیم این عشق قبل از ازدواج تا آخر عمر میمونه . ولی در بهترین شرایط تا 1 ماه بعد از ازدواج همون احساس رمانتیک چشم قلبی رو به طرف مقابل داریم
بعد از اون واقعیات طرف و زندگی میزان علاقه رو مشخص میکنه[/]

موضوع قفل شده است