سلطان مراد اول

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سلطان مراد اول

سلطان مراد اول
ویژگی های مراد اول
مراد اول فردی جنگجو و دارای گرایش دینی نیرومندی بود. وی در اداره امور و رعایت قوانین سختگیر بود. و با رُعایای خود به عدالت رفتار می کرد. همزمان با سپاهیانش برخورد کریمانه ای داشت و در بنای مسجد، کاروانسراها و مدارس می کوشید. مراد در اطراف خود جمعی از بهترین و کار آمدترین فرماندهان نظامی را گرد آورد و توانست عملیات نظامی خود را در اروپا و آسیای صغیر به طور همزمان ادامه دهد.
جریانات آن زمان
مراد به وسیله معلمش به فرماندهی سرحدّات منصوب شد. در سال 760هـ/1359م وی دست به یک حمله وسیع بر ضد ادیرنه زد و این شهر را در سال 762هـ/1361م تصرّف کرد.
بدین ترتیب پایتخت عثمانی ها از آسیای صغیر به اروپا منتقل شده، شهر مسیحی ادیرنه به یک شهر مسلمان عثمانی تبدیل شد.مراد از این کار چند هدف را دنبال می کرد:
1. استحکامات نظامی ادیرنه و نزدیکی آن به میادین جنگ در اروپا، یکی از دلایل انتخاب آن شهر به عنوان پایتخت بود.
2. سلطان مراد بر آن بود که فرصتی را در اختیار عثمانی ها قرار بدهد تا آنان بتوانند سرزمین اروپایی فتح شده را هضم کرده، گام های خود را در آنجا استوار سازند.
3. با توجه به موقعیت جغرافیایی ادیرنه در میان بلاد مسیحی نشین، سلطان مراد بر آن بود تا با استفاده از این مقعیّت، از آن به عنوان مرکزی برای جمع آوری فرزندان خاندان های نصرانی برای تشکیل سپاه بهره بگیرد.
شایعاتی در ایتالیا مبنی بر سقوط قسطنطنیه بر سر زبان ها افتاد. با زعامت شخص پاپ، تماسهایی میان پادشاه مجارستان، امپراطور بیزانس و دول ایتالیایی برقرار شد. این تماسها به منظور سازمان دادن یک جنگ صلیبی دیگر بود. با تعیین تاریخ 25 دسامبر 1366م پاپ برای بیرون راندن ترکان از بالکان اعلام جنگ داد. تنها حاکمی که به این اعلام جنگ بسرعت واکنش نشان داد، دوک ساوی، آمادئوس دوم بود که ناوگان دریایی خود را به گالیپولی برد و این قلعه را از ترکان باز پس گرفت 767هـ/1366م. سال بعد او این قلعه را به بیزانس تحویل داد. با این همه، این حرکت سریع جلوی پیشروی عثمانی ها را سد نکرد.
سلطان مراد، همچنان سیاست توسعه حدود جغرافیایی را دنبال می کرد تا آنکه سپاهش موفق به فتح مقدونیه شد. پیروزی های او بازتاب گسترده ای در اروپا از خود برجای گذاشت.
مراد اول کسی بود که هم امپراطوری بیزانس را تهدید می کرد و هم صرب هارا. زمانی که سفر امپراطور بیزانس جان پالئولوگوس پنجم به ایتالیا برای ملاقات با پاپ و فراخوانی نیروهای کمکی ثمری نبخشید، وهنگامیکه آخرین عملیات مشترک امران صرب در مقدونیه و مارتیزا با شکست مواجه شد (نبرد چیرمن در 15 ربیع الاول 773 هـ/ 26 سپتامبر 1371م) امپراطور و حکام بالکان یکی پس از دیگری حاکمیت عثمانی ها را در این منطقه به رسمیت شناختند. در اوایل سال 773-773 هـ/1372-1373م جان پنجم که متوجه شد دیگر امیدی باقی نمانده است حاکمیت مراد اول را بر بالکان به رسمیت شناخت و در لشکرکشیهای آناتولی به عنوان حاکم دست نشادنده عثمانی ها شرکت جست. بعدا پسر او، آندرونیکوس چهارم حمایت عثمانی ها را جلب نمود. او با همین ترفند به تاج و تخت بیزانس دست یافت 778هـ/1376م. پس از این او به گالیپولی به نزد عثمانی ها بازگشت 781 هـ/ 1379م. خلاصه مراد موفق شد در حوالی سال 782 هـ/1380م در آناتولی و روملی نخستین امپراطوری را پی ریزد. در زمان مراد اول، عثمانی ها در سه جهت عمده دست به فتوحات زدند: در مرکز با پیشروی در درّه مارتیزا به کوهپایه های بالکان رسیدند 767هـ/1366م و از آنجا راهیِ فتح صوفیه شدند 787هـ/1385م. هدف عثمانی ها در جناح راست، درّه توجنا بود و در سمت چپ نیز مرزهای جنوبی هدف بود که فرماندهی آن در دست اورنوز قرار داشت. سیرز (سرای) در 21 رجب 785 هـ/ 1383م فتح شد؛ این حادثه به محاصره سالونیکا انجامید. این دومین شهر بزرگ در قلمرو امپراطوری بیزانس بود که در رمضان 789 هـ/ سپتامبر 1287م تسلیم عثمانی ها شد. جناح بندی و خصومت در بالکان و تلاش دول این منطقه برای اتحاد با عثمانی ها و جلب حمایت آنان، زمینه پیشروی نیروی مهاجم عثمانی را فراهم آورد و آن را سرعت بخشید. بدین ترتیب در سال 766-767هـ/1365-1366م پادشاه بلغارها، یعنی شیشمان که از جانب شمال به وسیله مجارها و امیر والاکی تهدید می شد و از ناحیه دریای سیاه توسط ناوگان آمادئوس، امیر ساوُی، در معرض خطر قرار گرفته بود. او راهی نیافت جز آنکه با عثمانی ها پیمان اتحاد منعقد سازد. کاری که پیش از این کانتاکوزینوس مبادرت به انجام آن کرده بود. در میان سالهای 767هـ/1366م تا 771هـ/1370م مورّخان مکرّر به همکاری ترک ها- بلغارها و به واحد های ترکی که در کنار بغارها در دانوب می جنگیدند، اشاره کرده اند. بگذارید این نکته را هم اضافه کنیم که شاهزاده ولادیسلاو، امیر والاکی، نیز آن هنگام که پشت به مجارها کرد، در صدد جلب کمک عثمانی ها بر آمد 775هـ/1373م.

سلطنت مراد اول دوران توسعه و تثبیت حاکمیت عثمانی ها در آناتولی به شمار می رود. در سال 775هـ/1373م عثمانی ها آنکارا را تصرّف کردند. آ«کارا در آن زمان یک مرکز مهم سیاسی- اقتصادی محسوب می شد. این رخداد آغاز توسعه طلبی عثمانی ها را در قلمرو سابق سلجوقی – مغول نشان می دهد. این اقدام عثمانی ها، آنها را با امیر سیواس و همسایگان و متّحدان قدرتمند خاندان قره من درگیر ساخت. امیران قره من مقتدرترین بیگ های جنوب محسوب می شدند. اینان بعد از یک دوره مبارزه طولانی، موقعیت خود را در مرکز قدیم سلجوقیان، یعنی قونیه، تثبیت کردند، تا آنجا که خود را وارثان دولت سلجوقی و سلطنت روم و دیگر امیران و بیگ ها خواندن. عثمانی ها که به طور آشکار از طریق موفقّیت ها و پیروزی های غازیان خود احساس قدرت و سربلندی می کردند، با همان ادّعاها بر ضد قره من ها که قرار بود در این حمله، لازار پادشاه صربستان، نیروهای صرب، بلغاری، و نیز شماری از نیروهای بوسنی هرزگوین و همین طور آلبانیایی ها، لهستانی ها و مجارها شرکت کنند؛ (شمار این نیروها نزدیک به دویست هزار نفر بود) وارد عمل شدند. مقاومت آنها در مقابل عثمانی ها در سال 789هـ/1387م درهم شکست و مراد اول بعد از یک نبرد پرپیچ و تاب وارد قونیه شد. در خلال اقامت مراد در آناتولی، حاکم بوسنی و صرب ها در بالکان سر به شورش برداشتند، و بلغارها نیز در کنارشان قرار گرفتند. در نتیجه عثمانی ها بر ضد شیشمان، پادشاه بلغارستان، وارد جنگ شدند. در سال 790هـ/1387م وی را از اریکه قدرت به زیر کشیدند و این کشور را مسخر ساختند. در بهار سال بعد، مراد برای سرکوب صرب ها راهیِ کوزوو شد. پیروزی درخشان عثمانی ها در این نبرد از باقی ماندن آنها در بالکان خبر می داد. سلطان مراد که پس از پایان یافتن جنگ در میدان نبرد مشغول گشتن بود، مورد حمله یکی از صرب های مجروح قرار گرفت و با ضربه خنجری که به او وارد آمد، همان جا کشته شد. مهم ترین نتایج جنگ قوصوه (جنگ بر ضد قره من ها) عبارت بود از:
نابودی استقلال صرب ها تا قرن نوزدهم؛
نفوذ اسلام در میان صرب ها. عده زیادی از اشراف و اعیان و افراد مسن بلافاصله به اسلام گرویدند؛ زیرا دریافتند که رفتن به دیگر سرزمین های نصرانی برای آنها ممکن نیست و از طرف دیگر بر آن بودند تا امتیازات پیشین خود را حفظ کنند. عثمانی ها نیز اعلام کردند کسانی که اسلام بپذیرند، امتیازات گذشته را همچنان خواهند داشت. با این حال، توده مردم صرب، بر آیین مسیحیت باقی ماندند.
بعد از مرگ مراد پسر او بایزید موسوم به یلدریم (رعد و طوفان) بر تخت پدر تکیه زد. بایزید، به منظور اجتناب از جنگی داخلی، بعد از دست یابی به قدرت، برادرش را به قتل رسانید.

موضوع قفل شده است