جمع بندی کدام یک از دستورات اسلام را علم، صد در صد اثبات کرده است؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کدام یک از دستورات اسلام را علم، صد در صد اثبات کرده است؟

سلام

آیا حرفی ، نکته ای ، دستوری ، پیشگویی ، درمانی ، چیزی از قران یا روایات وجود دارد که الان علم آن را اثبات کرده باشد؟

خیلی از دستورات اسلام است که فلسفه ی علمی برای آن ذکر میشود اما اثبات نشده است و فقط در حد حرف است! من دنبال اونایی هستم که اثبات شده باشه برای دانشمندا!

دوستان هم اگر موردی دارن با ذکر منبع بنویسن!

ممنون!

تفسیر سوره طارق و اثبات علمی
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
[=simplified arabic]بنام خداوند بخشنده مهربان
1 - سوگند به آسمان و كوبنده شب .
2 - و تو نمى دانى كوبنده شب چیست ؟!
3 - همان ستاره درخشان و شكافنده تاریكیها.

[=simplified arabic]

align: center

تفسیر :
[TD="width: 15"][/TD]

اى انسان بنگر از چه آفریده شده اى ؟!
این سوره نیز همچون بسیارى دیگر از سوره هاى جزء آخر قرآن ، با سوگندهاى زیبا و اندیشه برانگیزى آغاز مى شود، سوگندهایى كه مقدمه اى است براى بیان یك واقعیت بزرگ .
((سوگند به آسمان و كوبنده شب ))! (و السماء و الطارق ).
((و تو نمى دانى كوبنده شب چیست ))؟! (و ما ادراك ما الطارق ).


[/HR][=simplified arabic]تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 360
[=simplified arabic]((ستارهاى است بلند و درخشان و شكافنده تاریكها)) (النجم الثاقب ).
طارق از ماده ((طرق )) (بر وزن برق ) به معنى كوبیدن است ، و راه را از این جهت طریق گویند كه با پاى رهروان كوبیده مى شود، و ((مطرقه )) به معنى پتك و چكش است كه براى كوبیدن فلزات و مانند آن به كار مى رود.
و از آنجا كه درهاى خانه ها را به هنگام شب مى بندند، و كسى شب وارد مى شود ناچار است در را بكوبد، به اشخاصى كه در شب وارد مى شوند ((طارق )) گویند.
امیر مؤ منان على (علیه السلام ) درباره ((اشعث بن قیس )) منافق كه شب هنگام به در خانه آن حضرت آمد و حلواى شیرینى با خود آورده بود كه به پندار خام خویش قلب على (علیه السلام ) را به خود متوجه سازد تا در ماجرایى به نفع او حكم كند مى فرماید: و اعجب من ذلك طارق طرقنا بملفوفة فى وعائها: ((و از این شگفت انگیزتر داستان كسى است كه شب هنگام ، در خانه را كوبید و بر ما وارد شد، در حالى كه ظرف سرپوشیده پر از حلواى لذیذ با خود آورده بود)).
اما قرآن خودش در اینجا ((طارق )) را تفسیر كرده ، مى گوید: ((این مسافر شبانه ، همان ستاره درخشانى است كه بر آسمان ظاهر مى شود و بقدرى بلند است كه گویى مى خواهد سقف آسمان را سوراخ كند، و نورش بقدرى خیره كننده است كه تاریكیها را مى شكافد و به درون چشم آدمى نفوذ مى كند (توجه داشته باشید كه ((ثاقب )) از ماده ((ثقب )) به معنى سوراخ كردن است ).
در اینكه آیا منظور ستاره معینى است مانند ((ستاره ثریا)) (از نظر بلندى و دورى در آسمان ) یا ستاره زحل ، یا زهره یا شهب (از نظر روشنایى خیره كننده ) یا اشاره به همه ستارگان آسمان است ؟ تفسیرهاى متعددى در اینجا گفته شده ،

[/HR][=simplified arabic]تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 361
[=simplified arabic]ولى با توجه به این كه در آیات بعد آن را به ((نجم ثاقب )) (ستاره نفوذ كننده ) تفسیر كرده است معلوم مى شود منظور هر ستاره اى نیست بلكه ستارگان درخشانى است كه نور آنها پرده هاى ظلمت را مى شكافد و در چشم آدمى نفوذ مى كند.
در بعضى از روایات ((النجم الثاقب )) به ستاره ((زحل )) تفسیر شده است كه از سیارات منظومه شمسى و بسیار پرفروغ و نورانى است .
این معنى از حدیثى كه از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده استفاده مى شود، در آنجا كه منجمى از آن حضرت سؤ ال كرد كه منظور از ((ثاقب )) در كلام خدا ((النجم الثاقب )) چیست ؟
فرمود: ستاره ((زحل )) است كه طلوعش در آسمان هفتمین است ، و نورش آسمانها را مى شكافد، و به آسمان پایین مى رسد، لذا خداوند آن را ((نجم ثاقب )) نامیده است .
قابل توجه اینكه زحل آخرین و دورترین ستاره منظومه شمسى است كه با چشم غیر مسلح دیده مى شود، و از آنجا كه از نظر ترتیب بندى كواكب منظومه شمسى نسبت به خورشید در هفتمین مدار قرار گرفته (با محاسبه مدار ماه ) امام (علیه السلام ) در این حدیث مدار آن را آسمان هفتم شمرده است .
[=simplified arabic]---------------------------------------------------

دوستان عزیز توجه فرماییند که در زمان اتمام این تفسیر هرگز کسی چیزی در مورد ستاره نیبیرو نمیدانست پس اگر مطالب دو پست قبلی را خوانده باشید به راحتی متوجه خواهید شد که منظور از ستاره نیبیرو همان طارق میباشد

کوبنده شب همان یا نفوذ کننده را در قسمت دوم مذکور مقاله به راحتی میبنید
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
دانشمندان ناسا متوجه شدند که UB 313 اصواتی عجیب از خود تولید می کند و با استفاده از رادیوتلسکوپ های پیشرفته صدای تولید شده از UB 313 را ضبط نمایند و عجیب تر آنکه صدای این جرم آسمانی از فاصله دور شبیه صدای تپش قلب و از فاصله ای نزدیک همانند صدای کوبیدن دو جسم هم می باشد یا به عبارت بهتر مثل صدای کوبیدن در. دکتر زغلول نجار در یکی از برنامه های خود ضمن تفسیر سوره طارق به این صدای عجیب UB 313 اشاره کرده و گفت که تفسیر طارق که در قرآن مجید از آن یاد شده و نیز به آن نجم ثاقب هم گفته شده همین ستاره UB 313 است و این کشف علمی نشان دیگری از معجزه قرآن مجید است که چگونه یک ستاره نوترونی را با لفظ " طارق" یعنی "کوبنده " به معنای کوبیدن دو شیء بر هم از ستارگان و سیارات دیگر مثل خورشید جدا کرده و به آن لقب طارق و نجم ثاقب یعنی نفوذ و رخنه کننده داده است. دکتر زغلول نجار ثاقب را در این آیه ، نفوذ و رسوخ صدای این سیاره و رسیدن آن به ما از فاصله دور تفسیر نموده است.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
حالا به تفسیر امام ع می پردازیم که گفته اند:
[=simplified arabic]آنجا كه منجمى از آن حضرت سؤ ال كرد كه منظور از ((ثاقب )) در كلام خدا ((النجم الثاقب )) چیست ؟
فرمود: ستاره ((زحل )) است كه طلوعش در آسمان هفتمین است ، و نورش آسمانها را مى شكافد، و به آسمان پایین مى رسد، لذا خداوند آن را ((نجم ثاقب )) نامیده است .

قسمت قرمز رنگ که زحل نوشته شده است از امام روایت نشده و اگر هم شده شاید به معنی آسمان زحل که همان آسمان هفتم است باشد.
همانطور که در مقاله قبلی اشاره شد و حتی با خواندن بالای عکس زیر به راحتی متوجه می شوید که زمانی این ستاره دیده شد که از فاصله آن از مدار خورشید به اندازه فاصله آن با مدار زحل بوده است.

در ادامه روایت داریم:
[=simplified arabic]امام (علیه السلام ) در این حدیث مدار آن را آسمان هفتم شمرده است .
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
شرمنده که این مقاله به علت کمبود وقت ناقص می باشد ولی انشا الله کمکی به دوستان باشد
در ضمن سوره طارق یک سوره آخرالزمانی هست توجه فرمایید:

[=simplified arabic]بنام خداوند بخشنده مهربان
1 - سوگند به آسمان و كوبنده شب .
2 - و تو نمى دانى كوبنده شب چیست ؟!
3 - همان ستاره درخشان و شكافنده تاریكیها.
4 - (به این آیت بزرگ الهى سوگند) كه هر كس مراقب و حافظى دارد.
5 - انسان باید نگاه كند كه از چه چیز آفریده شده ؟!
6 - از یك آب جهنده آفریده شده است .
7 - آبى كه خارج مى شود از میان ((پشت )) و ((سینه ها)).
8 - (كسى كه او را از چنین موجود ناچیزى آفرید) مى تواند او را بازگرداند.
9 - در آن روز كه اسرار پنهان آشكار مى شود.
10 - و براى او هیچ نیرو و یاورى نیست .

[=simplified arabic]11 - سوگند به آسمان پرباران !
12 - و سوگند به زمین پرشكاف
13 - كه این یك سخن حق است .
14 - و شوخى نیست .
15 - آنها پیوسته حیله مى كنند.
16 - و من در مقابل آنها چاره مى كنم .
17 - حال كه چنین است كافران را اندكى مهلت ده (تا سزاى اعمالشان را ببینند).

[="DarkSlateBlue"]

Masood11;696019 نوشت:
هیچ کدوم از دستورات خاص اسلام دلیلی علمی براشون یافت نشده! این مطالب کار همون کساییه که میگن اگه فلان متنو به 10تا گروه بفرستی میتونی پرواز کنی!

Masood11;696145 نوشت:

راستش دوبرابر تعداد اینجور شایعات، ردیه برشون دیدم!! بعضیاش که اصلا با 1دقیقه فکرم رد میشه!! !

حالا اینارو رد کنید

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد طاها

پرسش:
کدام یک از دستورات اسلام را علم، صد در صد اثبات کرده است.؟

پاسخ:
قبل از آنکه به موضوع جاری بپردازیم ذکر چند نکته لازم به نظر می رسد:
1. وقتی از واژه «علم» استفاده می کنیم باید توجه داشته باشیم که به یکی از این دو معنا ممکن است بکار رود:
الف) علم به معنای معرفت و آگاهی
ب) علم به معنای شاخه و رشته آکادمیک
علم به معنای دوم منحصر به دانش هایی از قبیل فیزیک و ریاضی نیست بلکه دانش هایی از قبیل فلسفه و عرفان و اخلاق و ... را نیز شامل می شود.
بنا بر این وقتی سوال می شود « کدام یک از دستورات اسلام را علم، صد در صد اثبات کرده است » باید این را در نظر داشته باشیم که علومی از قبیل فلسفه و اخلاق و ... نیز تحت عنوان «علم» در این سوال داخلند.
وقتی چنین باشد در پاسخ به سوال یاد شده عرض می کنیم: بسیاری از دانشمندان این قبیل علوم (فلسفه و اخلاق و...) را مشاهده می کنیم که آموزه های دینی در موضوعات و مسائل این دانش ها را خدشه ناپذیر دانسته اند.

2. آیا علم (منظور علوم تجربی از قبیل فیزیک و شیمی و... است) اصولا قادر است تا چیزی را صد در صد اثبات کند؟ در این باره دانشمندان غربی بخصوص فیلسوفان علم، تردیدهای جدی دارند. (چیستی علم/آلن.اف چالمرز/ترجمه سعید زیباکلام) بنا بر این اگر منظور از علم در سوال یاد شده را علوم تجربی بدانیم با وجود این تردیدها دیگر لزومی ندارد خویش را موظف کنیم که در آموزه های دینی به دنبال مواردی باشیم که «علوم تجربی آن ها را صد در صد اثبات کرده است.»

3. اسلام یک دین آسمانی است که هدف اصلی خود را الهی شدن انسان معرفی می کند. اینجاست که می پرسیم سخن گفتن قرآن و روایات درباره حقایقی که علوم تجربی در صدد اثبات آن هستند چه نقشی در منظومه دین و هدف آن ایفا می کند؟ اگر پایه های عقیدتی اسلام بر مبنای محکم عقلی بنا شده باشد آیا دیگر لزومی دارد برای اثبات حقانیت دین دست به دامن یافته های تجربی هم باشیم.؟
اگر قایل شویم که برای اثبات حقانیت دین نیازی به تطبیق آیات و روایات با یافته های دانشمندان علوم تجربی نداریم (که به نظر می رسد حق هم همین است) دیگر با نیافتن مواردی که به تعبیر دوست پرسشگرمان « علم، صد در صد اثبات کرده » خللی به دین و منابع دینی وارد نمی شود.
بله اگر کسی بگوید: دانشمندان تجربی دستاوردی را عرضه کرده اند که با گزاره یا گزاره هایی از دین در تنافی و تضاد است؛ اینجا جای فحص و بررسی است زیرا پای حقانیت دین در بین است. از این رو است که در مباحث کلامی جدید شاخه ای از بحث به ابن مسئله اختصاص یافته است. ولی توجه دارید که این مطلبی غیر از موضوع جاری این تاپیک است؛ در این تاپیک به مسئله توافق علم با دین می پردازیم نه تضاد علم با دین.

4. آیا اگر توجیه علمی احکام و دستوراتی که اسلام بیان نموده را ندانیم این به معنای بی اعتباری آن احکام و دستورات است؟ پاسخ این سوال از مطلب بالا به دست می آید؛ مادام که مسئله تضاد در بین نیست، توجیه علمی هم لزومی ندارد زیرا با تکیه بر برهان، منبع صدور آن احکام و دستورات را مبرا از خطا می دانیم هر چند ما به تفصیل از علل احکام و دستورات بی خبر باشیم.
این نکته را از این رو متذکر شدیم که برخی از دوستان گمان کرده اند اگر برای دستور دینی دلیل علمی (به معنای علم تجربی) ارائه نشده باشد پس آن دستور بی اعتبار است.

با حفظ نکات یاد شده عرض می کنیم:
درباره مطالب علمی در قرآن و روایات، پژوهش هایی صورت گرفته است.
یکی از قرآن پژوهانی که در این راستا آثاری را ارائه داده دکتر محمد علی رضایی اصفهانی است که مشتاقان می توانند به آثار ایشان مراجعه نمایند.
همچنین می توانید از مقالاتی که در «مجله تخصصی قرآن و علم» آمده بهره مند شوید:
http://quran-journal.com/science/index.php?lang=fa
مطالعه این کتاب هم خالی از فایده نیست:
http://www.askquran.ir/thread28936.html
این قبیل پژوهش ها نشان می دهد: اگر چه اسلام رسالت اصلی خود را الهی شدن انسان می داند نه ارائه مطالب علمی، اما در فحوای آیات و روایات به نمونه هایی برخورد می کنیم که همسو با (لااقل برخی از) نظریات دقیق علمی روز است.
ضمنا برای رد دستاورد این پژوهش ها به چیزی فراتر از یک ادعای صرف نیازمندیم پس این که «راستش دو برابر تعداد این طور شایعات، ردیه برایشان دیده ام!! بعضی که اصلا با 1 دقیقه فکر هم رد می شود » مادام که صرف ادعاست نیازی به رد ندارد.

موضوع قفل شده است