نیکی و احسان به پدر و مادر با شرایط خاص

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نیکی و احسان به پدر و مادر با شرایط خاص

سلام. حقیقت من یک پدری دارم که معتاده و اعصاب خورد. تو یک خانواده عیال بار بزرگ شدم که فقر و مشکلات توش زیاد بوده. از پدرم و تحقیراش و کتک کاریاش خاطره خوبی ندارم خیلی هم عصبی و زودجوش و فحاشه. بالاخره من به عنوان فرزند ازش راضی نبودم.اخلاقیات خانواده ما هم به سمت اخلاق پدرم سوق پیدا کرده. البته ما تقصیری نداریم چون یک عمر پیش چنین آدمی بزرگ شدیم. مثلا ما هم عصبی هستیم و زودجوش و ... . حال من یه خورده مذهبی هستم و میخوام مثل گفته قران که گفته حتی به پدر و مادرت اف نگو رفتار کنم و بهشون احسان و نیکی کنم. ولی نمیتوانم. چون وقتی پدرم سر یک موضوع کوچکی اعصابش خورد میشه منو از فحش میکشه و بهم توهین میکنه و حتی جلوی زنم خوردم میکنه. منم چون مثل خودش شدم و اخلاقیاتش رو من تاثیر گذاشته جوابشو میدم و زود عصبی میشم. حتی توهین بهش میکنم که اون هم فحاشی هاشو چند برابر تر میکنه. اما بعدش خودم ناراحت میشم و دوست دارم اون موقع ساکت باشم ولی نمیتوانم اصلا اینقدر رو اعصابت راه میره که قاطی میکنی و جوابشو میدی. تازه من یه خورده بهترم و بقیه برادر و خواهرام هم جوابشو میدن. پیش ما اقتدار نداره که مربوط به همون اخلاق گندشه و رفتارهایی که با مادرم داشته.
از اون طرف یکه باغی داره و دائم پیله من میشه که بیا بریم همراه من و اگر نرم توهین بهم میکنه. اگر هم بخام برم باید زندگیمو ول کنم و کارای اینو انجام بدم.

حال با این اوصاف چکار کنم؟
رفتار بد پدر و توقع زیاد و بیجای او
متاثر شدن رفتار من از بچگی که مثل پدرم شدم

حال آیا خدا تمام شرایط میبینه؟ میترسم وقتی اعصابش از دست من خورد میشه و نفرینم میکنه خدا از من ناراضی باشه؟ خوب مگر ما بچه ها حقی نداریم؟ تقصیر ما چیست که بد و مثل خودش تربیت شدیم و جوابشو میدیم؟
اصلا دوست دارم پدرم هرچه میخواد بهم بگه فقط من راضیش کنم و نمیتوانم و نمیشه

خدا در اینجا چه قضاوتی میکنه؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد راهنما

amiralmomenin2020;698536 نوشت:
سلام. حقیقت من یک پدری دارم که معتاده و اعصاب خورد. تو یک خانواده عیال بار بزرگ شدم که فقر و مشکلات توش زیاد بوده. از پدرم و تحقیراش و کتک کاریاش خاطره خوبی ندارم خیلی هم عصبی و زودجوش و فحاشه. بالاخره من به عنوان فرزند ازش راضی نبودم.اخلاقیات خانواده ما هم به سمت اخلاق پدرم سوق پیدا کرده. البته ما تقصیری نداریم چون یک عمر پیش چنین آدمی بزرگ شدیم. مثلا ما هم عصبی هستیم و زودجوش و ... . حال من یه خورده مذهبی هستم و میخوام مثل گفته قران که گفته حتی به پدر و مادرت اف نگو رفتار کنم و بهشون احسان و نیکی کنم. ولی نمیتوانم. چون وقتی پدرم سر یک موضوع کوچکی اعصابش خورد میشه منو از فحش میکشه و بهم توهین میکنه و حتی جلوی زنم خوردم میکنه. منم چون مثل خودش شدم و اخلاقیاتش رو من تاثیر گذاشته جوابشو میدم و زود عصبی میشم. حتی توهین بهش میکنم که اون هم فحاشی هاشو چند برابر تر میکنه. اما بعدش خودم ناراحت میشم و دوست دارم اون موقع ساکت باشم ولی نمیتوانم اصلا اینقدر رو اعصابت راه میره که قاطی میکنی و جوابشو میدی. تازه من یه خورده بهترم و بقیه برادر و خواهرام هم جوابشو میدن. پیش ما اقتدار نداره که مربوط به همون اخلاق گندشه و رفتارهایی که با مادرم داشته.
از اون طرف یکه باغی داره و دائم پیله من میشه که بیا بریم همراه من و اگر نرم توهین بهم میکنه. اگر هم بخام برم باید زندگیمو ول کنم و کارای اینو انجام بدم.

amiralmomenin2020;698536 نوشت:
حال با این اوصاف چکار کنم؟
رفتار بد پدر و توقع زیاد و بیجای او
متاثر شدن رفتار من از بچگی که مثل پدرم شدم

حال آیا خدا تمام شرایط میبینه؟ میترسم وقتی اعصابش از دست من خورد میشه و نفرینم میکنه خدا از من ناراضی باشه؟ خوب مگر ما بچه ها حقی نداریم؟ تقصیر ما چیست که بد و مثل خودش تربیت شدیم و جوابشو میدیم؟
اصلا دوست دارم پدرم هرچه میخواد بهم بگه فقط من راضیش کنم و نمیتوانم و نمیشه

خدا در اینجا چه قضاوتی میکنه؟


با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر گرامی
از موقعیتی که دارید بسیار متاسفم امیدوارم نکاتی را که خدمتتون عرض میکنم راهگشا باشد

  1. آفرین بر شما که با اینکه شرایط نامناسبی دارید ولی تصمیم خود را گرفته اید تا از این آزمایش الهی سربلند بیرون بیایید
  2. خداوند عادل است و به همه چیز آگاه می باشد لذا بدانید که خداوند همه چیز را ثبت و ضبط می کند و البته توجه داشته باشید چون شما در این چنین محیطی بوده اید خداوند بین شما و افرادی که این شرایط را ندارند فرق می گذارد به این صورت که در صورت تسلط بر اخلاق تند تون و مهربانی و رضایت پاداش بیشتری به شما عنایت می دهد.
  3. سعی کنید خود را در معرض توهین و تحقیر پدر خود قرار ندهید و از او فاصله معقولی بگیرید تا مشکلات شما کمتر شود.
  4. با افزایش مطالعه و آگاهی نسبت به حقوق پدر سعی نمایید انگیزه خود را برای رفتار مهربانانه بالا ببرید.
  5. شیوه های تقویت اراده و کنترل خشم را یاد گرفته و تمرین نمایید
  6. از دعا و توسل به اهل بیت هرگز غافل نشوید که بسیار راهگشا می باشد.(هم برای رفتار پدر و هم برای اصلاح خود)
  7. با خود فکر نمایید و دلیل های مناسب پیدا کنید تا هنگام درخواست از شما جهت رفتن به باغ (اگر واقع در صورت رفتن از کارهای خود می مانید) با آوردن آن دلیلها ضمن ناراحت نشدن پدر به کارهای خود نیز برسید.
  8. نفرینهای ایشان اگر بی جهت باشد هرچند اگر نباشد بهتر است ولی باز هم تاثیری ندارد.
ادامه دارد...
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی
موضوع قفل شده است