جمع بندی شهادت یا زندگی خادمانه؟

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شهادت یا زندگی خادمانه؟

با سلام به همه ی دوستان روزه دار و التماس دعا از همتون مخصوصا هر وقت حال و صفایی بهتون دست میده

یک جوانی مجرد و تحصیل کرده رو در نظر بگیرید که در شرف کسب شغل و ازدواج هست و از طرفی زمینه ی جهاد و شاید شهادت در راه اسلام رو هم داره.
از یک طرف روایات عجیبی از جهاد و مقام شهدا رو داریم و از طرفی ادم همیشه دنبال بهترین هست و با خودش میگه نکنه بشه با زندگی عارفانه و عاشقانه به مقامی بالاتر از شهدا هم رسید.

از یک طرف میگه تجربه و علمی دارم که میشه در راه خدمت به مسلمین بهره برداری بشه و از طرفی هم وظیفه ی جهاد و دفاع در برابر دشمنان اسلام او رو نگران می کنه.

از سویی می گه نکنه ورود به زندگی و گرفتاری های دنیا او رو مغلوب کنه و با گذر سن دیگه نتونه به جهاد حتی فکر کنه ،مثلا نگران بیوه شدن همسر و یتیمی فرزندان ایندش باشه و پول و خونه و.....و از طرفی اینم هست که محبوب ترین عاقبت هر زندگی در نزد خدا شهادته.

در شرایطی که زمینه ی هر دو اقدام وجود داشته باشه کدوم رو صلاح می بینید؟

[=arial]

امیر حسین;697588 نوشت:
شهادت یا زندگی خادمانه؟

سلام علیکم ...

به نظر بنده هدف هر کسی از زندگی به اون تفکراتی که در زندگی اش کسب کرده برمیگرده . یکی هدفش از زندگی در دنیا رسیدن به مادیات به هر قیمتی هست ، یکی دیگه باز هم رسیدن به مادیات هست ولی نه به هر قیمتی ، یکی دیگه هدف بالاتری داره و میخواد به معنویات برسه و ... .

اینکه آخر عاقبت انسان در دنیا چه میشود بسیار مهم هست . چون ما عقیده داریم که بعد از مرگ تازه حیات ابدی انسان شروع میشود. خوب عقل سلیم میگه باید در زندگی دنیا راهی رو انتخاب کرد که در زندگی ابدیت به بهترین نحو انسان زندگی کنه.

موضوعی هم که شما به اون پرداختید درباره سرنوشت زندگی انسان هست . که بهتر هست بدونیم شیطان در چنین مواردی دخیل میشود تا انسان تصمیم بهتر رو نگیره . حتی انسان رو به کار نیک و ... دعوت میکنه تا از اون هدف اصلی تر باز بمونه.

به نظر بنده با توجه به آیات و روایاتی که درباره بحث جهاد و شهید و شهادت وجود داره هیچ چیزی به رتبه و پایه شهادت نمیرسه. یعنی کسی که به مقام شهادت دست پیدا کنه به اوج عزت و افتخار دست پیدا کرده . بهتر هست که چند تا روایت در این باره رو مرور کنیم تا عظمت کار برای ما مشخص شود:

[=arial]" و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءُ عند ربهم یرزقون " (169 آ ل عمران)

[=arial]و گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شده اند، مردگانی هستند، بلكه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهره مندند.


[=arial]پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود :
[=arial] [=arial]قسم به آنكه جانم به دست اوست((اگر نبود اينكه جمعي از مومنين خوش ندارند)) دوست داشتم كه در راه خدا نه يكبار و دوبار، كه چندين بار زنده گشته و بار ديگر كشته گردم.
[=arial]صحيح بخاري، ج4، ص21، باب تمني الشهاده

[=arial]حضرت امام علي عليه السلام فرمود :
[=arial]از خداوند جايگاه شهيدان و زندگي با سعادتمندان و همراهي با پيامبران را طلب مي كنم. نهج البلاغه، خطبه23

امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرمودند: «سه طایفه شفاعت می‌کنند و شفاعتشان پذیرفته می‌شود: پیغمبران، علماء و شهدا.» (جامع الحادیث الشیعه، ج 3، ص 16)

[=arial]حضرت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود :

[=arial]به شهید هفت امتیاز از طرف خداوند عطا می شود، اولین آنها بخشیدن تمام گناهان اوست بواسطه اولین قطره خونش.
[=arial]وسائل الشیعه، ج11، ص9، حدیث20


[=arial]از پیامبر اکرم سوال شد :

[=arial]چگونه است که همه مومنین در قبر مورد سوال و امتحان قرار می گیرند مگر شهید؟

[=arial]حضرت فرمود : امتحانی که در زیر برق شمشیر داده است، برای او کافی است.
[=arial]کنز المعال، ج4،ص407، حدیث11138 و ص595، حدیث11741

پيامبر اكرم(ص): اول من يدخل الجنه الشهيد «اولين كسي كه وارد بهشت مي‌شود، شهيد است» (بحارالانوار، ج 71، صفحه 272)

بنابر این هیچ چیزی قابل قیاس با شهادت و مقام شهید نمیکند حتی زندگی عارفانه و ... ، هرچند رسیدن به مقامات معنوی و علمی و خدمت به دیگران هم بسیار نیکو هست ولی بعید میدونم در حد و رتبه شهادت و شهید باشه...


[=arial]حضرت علی علیه السلام فرمود :

[=arial]خدایا، ای پروردگار آسمان برافراشته … اگر ما را بر دشمنان پیروز گرداندی، از ستم و تجاوز دورمان دار و بر حق استوارمان گردان و اگر دشمنان بر ما پیروز شدند، شهادت را روزیمان فرما و از فتنه بازمان دار.

[=arial]نهج البلاغه، خطبه170

[=arial]
[=arial]
[=arial][=arial]
[=arial]

سلام...

به نظر من بستگی داره آدم چقدر عاشق باشه...
اینکه زندگی رو انتخاب کنیم و سعی کنیم بدون لغزش بمونیم و به تعلقات دنیا دل نبندیم و هدفمون خدمت به خلق و رضایت خدا باشه کاملا منطقی یه و راه درستی م هست
ولی اینکه شهادتو انتخاب کنیم به نظرم هم باید طرف عاشق تر باشه هم جسارتش بیشتر و هم وابستگی ش کمتر!
به نظرم شهدا خیلی عشقشون حقیقی بوده که تونستن از تعلقاتی مث زن و بچه ٰ پدرو مادر بگذرن و اونا رو بزارن و برن!
اونام میتونستن مثل خیلیا زندگی معمولی شونو داشته باشن و سعی کنن درعین حال خدارو هم داشته باشن
ولی فرقشون بابقیه میزان دلداگی شون بود!

امروز کتاب انسان و سرنوشت شهید مطهری رو میخوندم قسمتی ش نوشته بود:

"منطق شهید از یک طرف منطق عشق الهی و از طرف دیگرمنطق اصلاح اجتماعی ٰ دو شخصیت مصلح و عارف را اگر ترکیب کنند و از آنها یک انسا بوجود بیاورند شهید به وجود می آید!

ودر جای دیگه ای میگن که امام حسین (ع) که خبر داشتن همه شهید میشن پس چرا اصحاب را تشویق به شهادت کردن چرا نگفتن چون کسی به شما کاری نداره تنها اثرش اینه شماهم جانتونو از دست بدین پس بروید؟

امام حسین این کار رانکرد و برعکس اعلام آمادگی آنها را برای شهادت تقدیس و تکریم کرد معلوم میشود منطق منطق دیگری ست شهید احیانا برای حماسه آفرینی برای تزریق خون به جامعه برای نوربخشی برای حیات دادن به جامعه باید شهید بشود!"

تشکر از اطلاعات مفید دوستان.
سوال دیگر من اینه که اگر شهدا بالاترین مقام را در نزد خداوند دارند ایا خود شهدا نسبت به یکدیگر نیز دارای مقام یکسانی هستند؟ ایا مقام شهید فهمیده ی نوجوان با مقام شهید صیاد شیرازی که عمری در راه خدا متحمل مصایب شد به جهت اینکه هر دو شهید شدند در نزد خداوند مقام و جایگاه یکسانی دارند؟ ایا شهادت مقامیست که هر کس به اون مقام برسه شهید میشه؟ اگر اینطوریست پس تفاوتی بین شهدا نیست.

اگر جوابتون منفیست آیا نمیشه نتیجه گرفت که ملاک شهادن نیست بلکه کیفیت زندگی فرد است، هر چند خونش بر زمین ریخته نشه.

[=arial]

امیر حسین;697633 نوشت:
سوال دیگر من اینه که اگر شهدا بالاترین مقام را در نزد خداوند دارند ایا خود شهدا نسبت به یکدیگر نیز دارای مقام یکسانی هستند؟ ایا مقام شهید فهمیده ی نوجوان با مقام شهید صیاد شیرازی که عمری در راه خدا متحمل مصایب شد به جهت اینکه هر دو شهید شدند در نزد خداوند مقام و جایگاه یکسانی دارند؟ ایا شهادت مقامیست که هر کس به اون مقام برسه شهید میشه؟ اگر اینطوریست پس تفاوتی بین شهدا نیست.

اگر جوابتون منفیست آیا نمیشه نتیجه گرفت که ملاک شهادن نیست بلکه کیفیت زندگی فرد است، هر چند خونش بر زمین ریخته نشه.

مقام شهدا هم با یکدیگر تفاوت دارد ... بالاخره مقام شهادت حضرت ابوالفضل عباس علیه السلام و شهدای پا در رکاب امام حسین علیه السلام با سایر شهدا فرق میکند و انها در رتبه و جایگاه بالاتری قرار دارند.

بسته به میزان ایمان و معرفت هر فرد رتبه و جایگاه وی نیز برای ان جانفشانی که برای خداوند کرده فرق میکند.

امیر حسین;697633 نوشت:
تشکر از اطلاعات مفید دوستان.
سوال دیگر من اینه که اگر شهدا بالاترین مقام را در نزد خداوند دارند ایا خود شهدا نسبت به یکدیگر نیز دارای مقام یکسانی هستند؟ ایا مقام شهید فهمیده ی نوجوان با مقام شهید صیاد شیرازی که عمری در راه خدا متحمل مصایب شد به جهت اینکه هر دو شهید شدند در نزد خداوند مقام و جایگاه یکسانی دارند؟ ایا شهادت مقامیست که هر کس به اون مقام برسه شهید میشه؟ اگر اینطوریست پس تفاوتی بین شهدا نیست.

اگر جوابتون منفیست آیا نمیشه نتیجه گرفت که ملاک شهادن نیست بلکه کیفیت زندگی فرد است، هر چند خونش بر زمین ریخته نشه.

سلام
جواب پست اولتون رو اول بدم:
:Narahat az:
احتمالا شنیدید که رسول خدا (ص) بعد از اینکه از جهاد و جنگ برگشتند به یارانشون گفتند خب حالا وقت جهاد اکبره ... همه تعجب کردن گفتن ما همین الان
از جنگ سختی برگشتیم ... رسول خدا (ص) فرمودند بله شما از جهاد اصغر برگشتید اما جهاد اکبر همان جهاد با نفس است. پس اگر با نفست مقابله کنی
چه بسا مقامت از شهید بالاتر باشه ... مثلا ممکنه امام خمینی (ره) که هم جهاد با نفس کردند هم عالم بودند و انقلاب کردند چه بسا مقامشان از شهید صیاد شیرازی
و یا شهدای دیگر بالاتر باشه.. والله اعلم
:ok::Mohabbat:

دوم اینکه بنظرم جهاد اولویت داره از زندگی کردن حتی برای جهاد با نفس.... رو حساب این حرف میزنم که
بعنوان مثال حضرت علی (ع) و رسول خدا (ص) در وقت جهاد ، جهاد رو انتخاب کردند و در وقت زندگی ، زندگی همراه با جهاد نفس رو ..:yes:
.. پس اگر وقت جهاد رسید بهتره بریم جهاد و هر وقت موقعیتش پیش نیومد زندگی همراه با جهاد نفس رو انجام بدیم.....
:taeed:

جواب پست دومتون::Narahat az:
بله خود شهدا دارای مقام های متعددی هستند.
:Sokhan:
اونطور که من شنیدم بین شهدا ، شهدای کربلا بالاترین درجه و بعد از اون شهدای جنگ بدر داشتند.
:Norani:
و در بین شهدا حضرت ابوالفضل (ع) چنان مقامی دارند که همه شهدا در قیامت به اون مقام حسرت میخورند.
:Moshtagh:

نحوه ی شهادت هم مهمه ... مثلا یه جا خوندم درجه ی شهید در آب از خشکی بیشتره ... یا فک کنم توسط آتش بیشتر باشه ... وهمچنین
نحوه ی شهادت شما یه سرچ بزنی کوموله داستان یک بنده خدایی میاد که کوموله دستگیرش کردن و شکنجه هایی کردن که اصلا قادر به بیان نیست.دو تاشو
فقط برات میگم: اولین کاری که کردن اسیرا رو وقتی بردن تو قسمتی که به اسارت میگرفتن به پاشون یه چیزی مثل نعلین آهنی که به ته پای اسب میکوبن زدن.
یعنی با دریل پای طرف رو سوراخ کردن اون نعلین و زدن... با اتو میسوزوندن بدنشونو .. تو عروسیون سر میبردین اسرا رو ... بعضیهاشونم تو آب جوش انداختن.یقینا
بنظر من مقام چنین افرادی از کسی که یهو خمپاره تو جنگ بهش میخوره و شهید میشه بالاتره..والله اعلم:reading:

و البته به کیفیت زندگی آدم هم بستگی داره .... که در دنیا چطور بوده...:ok:

دوستان سلام

از یک سو می خوانیم که مداد العلماء أفضل من دماء الشهداء از سوی دیگر لقاءالله شهداء و بلکه پیمودن ره صد ساله در یک شب توسط آنها را می بینیم
اما حرف حقیر چیز دیگری است:
کدام حزب اللهی است که دلش پر نکشد که پنجه در پنجه دشمن دین و خدا بیاندازد؟
ولی چه کار داریم به این حرف ها؟؟!!!
ببینیم تکلیفمان چیست، همان را درست انجام بدهیم.
اگر به تکلیف خود عمل کنیم، چه شهید بشویم و چه نشویم، رضایت معبود را داریم و اما اگر نکنیم معلوم نیست حتی آن مرگی که به چشم سایرین شهادت بوده است، در درگاه الهی نیز شهادت بوده باشد.
شهداء نیز برای عمل به تکلیف رفتند.

فرمانده محافظین امام (ره) بود، رفت پیش امام و گفت: چه باید بکنیم، اینجا بمانیم یا برویم جبهه؟
امام (ره) فرمود: اگر من بودم می رفتم جبهه
مععطل نکرد، بی آنکه به مشهد برگردد، عازم جبهه شد.
شهید محمود کاوه را می گویم که در شجاعت و معنویت زبانزد دوست و دشمن بود. می توانیید کتاب "ساکنان ملک اعظم، محمود کاوه" را راجع به این شهید بزرگوار بخوانید.

پ.ن1: باور نکنید که از جان گذشتن شهداء چیزی جز جهاد اکبر بوده باشد.
پ.ن2: گمان نکنید که اجر و قرب حضرت روح الله (ره) که به یک فرمان او چندین نفر به میدان رفته و شهید می شدند، از شهداء کمتر باشد.

علی علی

جناب خان;697877 نوشت:
مثلا ممکنه امام خمینی (ره) که هم جهاد با نفس کردند هم عالم بودند و انقلاب کردند چه بسا مقامشان از شهید صیاد شیرازی

به نظر بنده شک نکنید که مقام حضرت امام رحمت الله علیه از شهید صیاد و بسیاری از دیگر شهدا هم بالاتر است . در روایت داریم که " مدادالعلما افضل من دماء الشهداء " . بنابراین این چایگاه علما از شهدا هم بالاتر است.

خدمتی که حضرت امام به جامعه بشریت کرد در هدایت بسیاری از افراد و جامه عمل پوشاندن به احکام شریعت اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و اله ، بی همتا هست . به نظر بنده رتبه و مقام ایشان بعد از معصومین کم نظیر میباشد.

جناب خان;697877 نوشت:
بعنوان مثال حضرت علی (ع) و رسول خدا (ص) در وقت جهاد ، جهاد رو انتخاب کردند و در وقت زندگی ، زندگی همراه با جهاد نفس رو ..
.. پس اگر وقت جهاد رسید بهتره بریم جهاد و هر وقت موقعیتش پیش نیومد زندگی همراه با جهاد نفس رو انجام بدیم.....

بله بنده هم موافق هستم ، مهم این هست که انسان در هر موقعیت از زندگی اش بهترین استفاده ها رو ببره ...

امین 2;697911 نوشت:
به نظر بنده شک نکنید که مقام حضرت امام رحمت الله علیه از شهید صیاد و بسیاری از دیگر شهدا هم بالاتر است . در روایت داریم که " مدادالعلما افضل من دماء الشهداء " . بنابراین این چایگاه علما از شهدا هم بالاتر است.

سلام
احسنت
:yes: بنده هم همین عقیده رو دارم ولی اگر دقت کنی آخرش نوشتم والله اعلم میدونی چرا؟
چون من نمیتونم با قطعیت بگم امام خمینی مقامشون بالاتر از شهداست فقط خدا میدونه ... قضیه سعد بن معاذ (که هزاران ملائک مشایعتش کردن
و رسول خدا ص تو قبرشون چند لحظه خوابیدن و...) که مادرش گفتن بهشت مبارکت باشه رسول خدا ص گفتن
بر خدا چیزی رو تکلیف نکن همین الان فشار قبر سعد رو فرا گرفت.حتما داستانشون رو شنیدی....
برای همین من هیچ وقت چیزی رو به قطعیت نمی گم وآخرش والله اعلم اضافه کردم
:ok::Gol:

جناب خان;697918 نوشت:
برای همین من هیچ وقت چیزی رو به قطعیت نمی گم وآخرش والله اعلم اضافه کردم

بله بنده هم با این سخن شما موافقم . منتها حقیقت جایگاه و مقام حضرت امام رحمت الله علیه فرای تصورات ما هست.

در زمان حیات آیت الله بهاءالدینی رحمت الله علیه تعدادی از پاسداران خدمت ایشان رسیدند و از ایشان پرسیدند برای درک بهتر نماز شما کتاب " سرالصلوة " حضرت امام رو تایید میکنید ؟ که ایشان در جواب فرموده بودند : امام این کتاب را برای اولیاء نوشتند نه برای امثال ما .

و بسیاری از موارد دیگر ، که مشخص میشود امام فوق تصور درک و زمان هستند...

امیر حسین;697633 نوشت:
تشکر از اطلاعات مفید دوستان.
سوال دیگر من اینه که اگر شهدا بالاترین مقام را در نزد خداوند دارند ایا خود شهدا نسبت به یکدیگر نیز دارای مقام یکسانی هستند؟ ایا مقام شهید فهمیده ی نوجوان با مقام شهید صیاد شیرازی که عمری در راه خدا متحمل مصایب شد به جهت اینکه هر دو شهید شدند در نزد خداوند مقام و جایگاه یکسانی دارند؟ .

در جوابتون دوباره یه قسمتایی از کتاب شهید مطهری رو به طور خلاصه میگم که به نظرم جواب شمام هست:

امام حسین (ع) بعد از اینکه آن شهادتنامه تاریخی رو خوندن درباره اصحابشون فرمودن :
"من اصحابی ازاصحاب خودم بهترو باوفاتر سراغ ندارم. میخواهد بفرماید من شمارا حتب براصحاب پیامبرکه در رکاب پیامبر شهید شدند ترجیح میدهم براصحاب پدرم علی که در جمل و صفین و نهروان در رکاب او شهید شدند ترجیح میدهم زیراشرایط خاص شما از شرایط آنهامهمتراست و اهل بیتی نیکوترو صله رحم به جا آورتر وبافضیلت تر از اهل بیت خود سراغ ندارم بااین وسیله اقرار کرد و اعتراف کرد به مقام آنها و تشکر کرد از آنها"

در قسمت دیگه ای هم آوردن که البته شهدا در یک درجه نیستند...
ولی اینکه بعد از شهدای کربلا کدوم شهید مقامش والاتره به نظرم دیگه فقط خود خدا میدونه Smile

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد سمیع

باسمه تعالی
الف:ما همیشه در زندگی باید
عبد باشیم نه فقط صرفا عابد. یعنی باید ببینیم وظیفه ما چیست؟ و خدا از ما چه خواسته است؟ شیطان موجودی بود که اگر چه 6000 سال عبادت کرد، اما او فقط عابد بود نه عبد. لذا در جریان سجده بر حضرت آدم علیه السلام پایش لغزیدو عاقبت به شر شد. زیرا خواسته خدا برای او مطرح نبود. در حالی که عبد کسی است که فقط و فقط هدفش جلب رضایت الهی است. لذا پیامبر اسلام در کنار غزوات و جنگ های متعدد خود، صلح حدیبیه هم داشت. و یا امام مجتبی علیه السلام نیز در صدد جلب رضای الهی صلح می نماید. که اگر در آن مقطع حساس حضرت، به جنگ ادامه می داد شهید محسوب می شدند،ولی حضرت در جهت جلب رضایت الهی بودند. و لذا صلح نمودند. پس باید دید وظیفه شرعی چیست.

ب: بله مقام شهدا در یک حد نیست چنانچه حضرت امام سجاد علیه السلام در رابطه با حضرت ابالفضل علیه السلام می فرمایند:
«إِنَّ للعبّاس عندَاللهِ مَنزِلَةً یَغبِطُهُ بِها جَمیعُ الشُهداء یَومَ القِیامَة»
«همانا نزد خداوند ( عمویم) عباس، جایگاه و مقامی دارد که تمام شهیدان در روز قیامت غبطه آن مقام را می‌خورند»[1]
پی نوشت:
[1] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 22، ص 274)

سمیع;699732 نوشت:
باسمه تعالی
الف:ما همیشه در زندگی باید عبد باشیم نه فقط صرفا عابد. یعنی باید ببینیم وظیفه ما چیست؟ و خدا از ما چه خواسته است؟ شیطان موجودی بود که اگر چه 6000 سال عبادت کرد، اما او فقط عابد بود نه عبد. لذا در جریان سجده بر حضرت آدم علیه السلام پایش لغزیدو عاقبت به شر شد. زیرا خواسته خدا برای او مطرح نبود. در حالی که عبد کسی است که فقط و فقط هدفش جلب رضایت الهی است. لذا پیامبر اسلام در کنار غزوات و جنگ های متعدد خود، صلح حدیبیه هم داشت. و یا امام مجتبی علیه السلام نیز در صدد جلب رضای الهی صلح می نماید. که اگر در آن مقطع حساس حضرت، به جنگ ادامه می داد شهید محسوب می شدند،ولی حضرت در جهت جلب رضایت الهی بودند. و لذا صلح نمودند. پس باید دید وظیفه شرعی چیست.

ب: بله مقام شهدا در یک حد نیست چنانچه حضرت امام سجاد علیه السلام در رابطه با حضرت ابالفضل علیه السلام می فرمایند:
«إِنَّ للعبّاس عندَاللهِ مَنزِلَةً یَغبِطُهُ بِها جَمیعُ الشُهداء یَومَ القِیامَة»
«همانا نزد خداوند ( عمویم) عباس، جایگاه و مقامی دارد که تمام شهیدان در روز قیامت غبطه آن مقام را می‌خورند»[1]
پی نوشت:
[1] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 22، ص 274)

ممنون استاد خیلی جواب کاملی بود.
چکار کنیم تا همیشه عبد خوبی باشیم؟ یک جوری باشیم که اگر همین فردا زمینه ی هر گونه جهادی ایجاد شد راحت دل ببریم و نظر خدا رو ترجیح بدیم. چند راهکار و تمرین عملی بدید. خیلی ممنون

جناب خان;697918 نوشت:
چون من نمیتونم با قطعیت بگم امام خمینی مقامشون بالاتر از شهداست

شهداء حاصل تربیت حضرت امام خمینی قدس سره الشریف بودند،حاصل سالها رنج مبارزه و تبعید،حاصل یک

عمر مجاهدت در راه خدا،حاصل یک عمر تهذیب نفس و حاصل روح بلند توحیدی روح الله(ره)امام علت پرورش روح

شهادت طلبی در این امت بودند.

امیر حسین;699776 نوشت:
ممنون استاد خیلی جواب کاملی بود.
چکار کنیم تا همیشه عبد خوبی باشیم؟ یک جوری باشیم که اگر همین فردا زمینه ی هر گونه جهادی ایجاد شد راحت دل ببریم و نظر خدا رو ترجیح بدیم. چند راهکار و تمرین عملی بدید. خیلی ممنون

باسمه تعالی
بنا بگذاریم که هر شب اهل محاسبه باشیم. قبل از خواب این اصل مهم محاسبه نفس را که در روایات به آن توصیه شده را عملی کنیم.

[=KFGQPC Uthman Taha Nashk]الف:امام صادق(عليه السلام) در روايتی به ابن جندب مى‌فرمايند:
يا ابنَ جندب، حَقٌّ على كُلِّ مُسْلِم يَعْرِفُنا أنْ يَعرِضَ عَمَلَهُ في كلِّ يوم و لَيْلَة على نَفْسِهِ فَيَكُونُ محاسِبَ نَفْسِهِ، فَاِنْ رَأى حَسَنةً إِسْتَزادَ مِنْها و إنْ رَأى سَيِّئَةً اسْتَغْفَرَ مِنْها لِئَلاّ يُخُزى يَومَ القيمةِ؛[1]

اى پسر جندب، بر هر مسلمانى كه ما را مى‌شناسد، لازم است كه در هر روز و شب، اعمالش را بر خود عرضه بدارد و از نفس خود حساب بكشد؛ اگر كار خوبى در آنها يافت، بر آن بيفزايد و اگر كار زشتى يافت، طلب بخشايش نمايد تا در قيامت دچار رسوايى نگردد.
امام صادق(عليه السلام) در كلمات خود، ضمن اشاره به محاسبه، اين نكته را هم متذكر مى‌شوند كه: لِئَلاّ يُخْزى يَوْمَ القيمةِ؛ تا در قيامت، رسوا نگردد. اين هشدار ايجاب مى‌كند تا ما كاملا مراقب باشيم و كارى نكنيم كه در قيامت رسوا شويم؛ چرا كه در آن روز، ديگر راهى براى جبران وجود نخواهد داشت و به حسرت مبتلا خواهيم شد.
ب:حضرت على(علیه السلام) مى فرمایند:
«ثَمَرَةُ الْمُحاسَبَةِ إصْلاحُ النَّفْسِ؛ نتیجه حسابرسى، اصلاح خویشتن است»[2]

ج:على(علیه السلام) بعد از نقل حدیث پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) که فرمود:
«اَکْیَسُ الکَیِّسِینَ مَنْ حاسَبَ نَفْسَهُ؛ عاقل ترین مردم کسى است که به محاسبه خویش بپردازد؛ بیان مى فرمایند: مردى از آن حضرت پرسید: «یا أمیرَالمُؤمنینَ وَکیفَ یُحاسِبُ الرَّجُلُ نَفْسَهُ؛ اى امیرمؤمنان، انسان چگونه نفس خویش را محاسبه کند؟» امام(علیه السلام) فرمود: هنگامى که صبح را به شام مى رساند، نفس خویش را مخاطب ساخته و چنین بگوید: اى نفس امروز بر تو گذشت و تا ابد باز نمى گردد و خداوند از تو درباره آن سؤال مى کند که در چه راه آن را سپرى کردى؟ چه عمل در آن انجام دادى؟ آیا به یاد خدا بودى و حمد او را بجا آوردى؟ آیا حق برادر مؤمن را ادا کردى؟ آیا غم و اندوهى از دل او زدودى؟ و در غیاب او زن و فرزندش را حفظ کردى؟ آیا حق بازماندگانش را بعد از مرگ او ادا کردى؟ آیا با استفاده از آبروى خویش، جلوى غیبت برادر مؤمن را گرفتى؟ چه کار مثبتى امروز انجام دادى؟[3]
این محاسبه نفس، یاعث می شود که نفس ما کنترل شود و جلوی افسار گسیختگی او گرفته شود. تا در مو اقع لزوم،در انجام وظایف ما را به مقصد برساند. نه اینکه کمیتش بلنگد.
موفق باشید:
پی نوشت:
[1].تحف العقول، 301
[2].غرر الحکم و درر الکلم،ص329
[3].تفسیر صافی،ج1،ص84


پرسش:
در صورتی که امر دائر شود بین جهاد و شهادت در راه خدا و بین درس خواندن و خدمت به مردم، کدام را باید انتخاب کرد؟و چه کنیم تا عبد خوبی باشیم؟
پاسخ:

1- ما همیشه در زندگی باید عبد باشیم نه فقط صرفا عابد. یعنی باید ببینیم وظیفه ما چیست؟ و خدا از ما چه خواسته است؟ شیطان موجودی بود که اگر چه 6000 سال عبادت کرد، اما او فقط عابد بود نه عبد. لذا در جریان سجده بر حضرت آدم علیه السلام پایش لغزیدو عاقبت به شر شد. زیرا خواسته خدا برای او مطرح نبود. در حالی که عبد کسی است که فقط و فقط هدفش جلب رضایت الهی است. لذا پیامبر اسلام در کنار غزوات و جنگ های متعدد خود، صلح حدیبیه هم داشت. و یا امام مجتبی علیه السلام نیز در صدد جلب رضای الهی صلح می نماید. که اگر در آن مقطع حساس حضرت، به جنگ ادامه می داد شهید محسوب می شدند،ولی حضرت در جهت جلب رضایت الهی بودند. و لذا صلح نمودند. پس باید دید وظیفه شرعی چیست.
2-بنا بگذاریم که هر شب اهل محاسبه باشیم. قبل از خواب این اصل مهم محاسبه نفس را که در روایات به آن توصیه شده را عملی کنیم.

[=KFGQPC Uthman Taha Nashk]الف:امام صادق(عليه السلام) در روايتی به ابن جندب مى‌فرمايند:
«يا ابنَ جندب، حَقٌّ على كُلِّ مُسْلِم يَعْرِفُنا أنْ يَعرِضَ عَمَلَهُ في كلِّ يوم و لَيْلَة على نَفْسِهِ فَيَكُونُ محاسِبَ نَفْسِهِ، فَاِنْ رَأى حَسَنةً إِسْتَزادَ مِنْها و إنْ رَأى سَيِّئَةً اسْتَغْفَرَ مِنْها لِئَلاّ يُخُزى يَومَ القيمةِ (1)
اى پسر جندب، بر هر مسلمانى كه ما را مى‌شناسد، لازم است كه در هر روز و شب، اعمالش را بر خود عرضه بدارد و از نفس خود حساب بكشد؛ اگر كار خوبى در آنها يافت، بر آن بيفزايد و اگر كار زشتى يافت، طلب بخشايش نمايد تا در قيامت دچار رسوايى نگردد.»
امام صادق (عليه السلام) در كلمات خود، ضمن اشاره به محاسبه، اين نكته را هم متذكر مى‌شوند كه: لِئَلاّ يُخْزى يَوْمَ القيمةِ؛ تا در قيامت، رسوا نگردد.
اين هشدار ايجاب مى‌كند تا ما كاملا مراقب باشيم و كارى نكنيم كه در قيامت رسوا شويم؛ چرا كه در آن روز، ديگر راهى براى جبران وجود نخواهد داشت و به حسرت مبتلا خواهيم شد.
ب:حضرت على(علیه السلام) مى فرمایند:
«ثَمَرَةُ الْمُحاسَبَةِ إصْلاحُ النَّفْسِ (2) نتیجه حسابرسى، اصلاح خویشتن است»
این محاسبه نفس، باعث می شود که نفس ما کنترل شود و جلوی افسار گسیختگی او گرفته شود. تا در مو اقع لزوم،در انجام وظایف ما را به مقصد برساند. نه اینکه کمیتش بلنگد.
پی نوشت:
1.ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏،
تحف العقول‏،ص301،جامعه مدرسين‏، قم‏[=Traditional Arabic]،1404 / 1363 ق‏
2.تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد،غرر الحكم و درر الكلم‏،ص329،دار الكتاب الإسلامي‏،قم،1410ق
.
[=Traditional Arabic]‏

موضوع قفل شده است