جمع بندی ابعاد شخصیتی ام المومنین خدیجه کبری قبل از اسلام
تبهای اولیه
[="Arial"][="Blue"]عرض سلام وادب خدمت همه اساتید وکاربران گرامی
سوال من این است که قبل از اسلام حضرت خدیجه چه دینی داشتند؟
قطعا در عفاف وپاکدامنی نظیر نداشتند که در غیر این صورت مادر فاطمه زهرا سلام الله علیها نمی شدند ولی در جامعه آن زمان عرب زن را انسان حساب نمی کردند چگونه ایشان با اینکه تجارت می کردند واموال زیادی داشتند شایستگی ازدواج با پیامبر اسلام را به دست آوردند؟[/][/]
سوال من این است که قبل از اسلام حضرت خدیجه چه دینی داشتند؟
قطعا در عفاف وپاکدامنی نظیر نداشتند که در غیر این صورت مادر فاطمه زهرا سلام الله علیها نمی شدند ولی در جامعه آن زمان عرب زن را انسان حساب نمی کردند چگونه ایشان با اینکه تجارت می کردند واموال زیادی داشتند شایستگی ازدواج با پیامبر اسلام را به دست آوردند؟
با سلام و احترام
دین حضرت خدیجه(س) قبل از اسلام
در خصوص دین حضرت خدیجه(س) قبل از اسلام در تاریخ نقلی که به طور دقیق بر این مطلب دلالت کند نیافتم، چرا که شهرت حضرت خدیجه(س) بعد از آشنایی و ازدواج با پیامبر(ص) اتفاق افتاد و از گذشته ایشان مطلب زیادی نقل نشده است، اما قرائن متعددی وجود دارد که نشان می دهد ایشان پیش از ازدواج نیز یکتاپرست بودهاند:
اول: در روایات آمده است که خداوند ایشان را از میان زنان، برگزیده است و ایشان جزء 4 زن برتر بهشت هستند(بحارالانوار، علامه مجلسی، ج16، ص2) این قرینه ای بر یکتاپرستی ایشان در طول زندگی شان است، چون با تصور برترین بودن در بهشت متوجه خواهیم شد چنین مقام عظیمی که به معنای برتری بر میلیاردها زن در طول تمام قرون است منطقا با بت پرست بودن ایشان در وهله ای از زندگی ناسازگار است.
دوم: جزئیات بسیاری از کلمات رد و بدل شده بین پیامبر(ص) و حضرت خدیجه(س) در جریان خواستگاری و ازدواج در تاریخ نقل شده است که در ابتدای جلد 16 بحار تا صفحه 75 آمده است، اما هرگز در کلام پیامبر(ص) شرطی برای ازدواج مبنی بر یکتاپرست شدن حضرت خدیجه(س) به میان نیامده و این نشان دهنده این است که ایشان از ابتدا یکتاپرست بوده اند، چرا که ازدواج پیامبر(ص) با یک زن بت پرست پذیرفتنی نیست.
سوم: در برخی روایات آمده است که حضرت خدیجه(س) به واسه یکی از علمای یهود، پیشاپیش از بعثت پیامبر(ص) آگاه شده بود، و اصلا یکی از علل علاقمندی به ایشان هم همین بوده است(بحارالانوار، ج16، ص20و 21)، و این باز نشان می دهد که ایشان یکتاپرست بوده است، چرا که محبت نسبت به کسی که قرار استبه عنوان فرستاده الهی مبعوث شود، به محبت و اطاعت نسبت به خداوند یکتا وابسته است.
چهارم: باز در تاریخ آمده است هنگامی که پیامبر(ص) در آستانه سفر تجاری به شام بود که امر خارق العاده ای محقق شد، و شتر بزرگی و قوی در میان شتران آمد و سر بر روی قدمهای پیامبر(ص) گذاشت، به طوری که زنان اطراف حضرت خدیجه(س) که شاهد ماجرا بودند آن را سحر دانستند اما
خدیجه(س) این رفتار شتر را پیشگویی او در خصوص نبوت محمد(ص) در آینده دانستند.(بحارالانوار، ج16، ص28)
شایستگی حضرت خدیجه(س) برای ازدواج:
مردم زمان معاصر پیامبر(ص) برای ارزش گذاری ملاک های خاص خود را داشتند، مثلا نسل و نسب از بزرگان عرب، ثروت و دارایی و...؛ اما در نگاه صحیح و اسلامی، ثروت و دارایی و تجارت برای یک زن همان طور که نمی تواند به تنهایی ملاک خوبی برای ازدواج باشد، همچنین نمی تواند مانع و ملاک منفی جهت ازدواج باشد، پس این که حضرت خدیجه(س) ثروتمند بوده و به تجارت مشغول بوده اند عیب نیست تا آن را مانعی برای شایستگی ایشان برای ازدواج با پیامبر(ص) بدانیم، اما البته که نمی تواند به تنهایی ملاک مثبتی برای ازدواج نیز باشد، لذا در انتخاب و شایستگی ایشان برای ازدواج با پیامبر(ص) باید به دنبال ملاکات دیگری بگردیم.
آنچه ایشان را لایق همسری پیامبر اسلام(ص) کرده بود، نه ثروت ایشان بود، و نه دارایی، و نه...؛ بلکه شایستگی درونی و اخلاقی ایشان بود، که از رفتار ایشان مشهود است و به چند مورد اشاره می کنیم:
الف) پاسخ منفی به خواستگاران ثروتمند= نشان دهنده آن که ثروت در نظر ایشان ملاک نبوده است.
ب) انتخاب یک جوان که اجیر ایشان بوده، و برای ایشان کار می کرده برای ازدواج(بحارالانوار، علامه مجلسی، ج15، ص369)= نشان دهنده تواضع و فروتنی ایشان.
ج) انتخاب پیامبر(ص) به خاطر صداقت، درستکاری و امانت داری، همان طور که به زنان مکه فرمود: «أني تزوجت محمدا و أنا أسألكم هل فيكم مثله أو في بطن مكة شكله من جماله «2» و كماله و فضله و أخلاقه الرضية و أنا قد أخذته لأجل ما قد رأيت منه»(بحارالانوار، ج16، ص71)؛ من با محمد ازدواج کردم، از شما سوال می کنم آیا در میان شما یا در مکه مانند او هست؟از جمال و زیبایی، کمال و فضل و اخلاق نیکو، من او را برگزیدم به خاطر آنچه در او دیدم= نشان از آگاهی حضرت خدیجه(س) نسبت به ملاک های حقیقی ارزش انسان، نه ملاک های رایج اعراب که فقط پول بود و مقام و نسب.
د) پیشنهاد ازدواج از طرف حضرت خدیجه(س)(بحارالانوار، ج16، ص4)= علاوه بر این که نشان دهنده تواضع ایشان است، نشان از اهمیت این ملاک های حقیقی در نظر ایشان دارد، که ولو به قیمت مخالفت با رسوم جاهلیت، و نگاه های حقارت آمیز زنان مکه، و دوری از ایشان، حاضر نشدند از همسری با چنین انسان حقیقی که ملاک های انسانی را یکجا دارد بگذرند.
حتی پیامبر(ص) وقتی پیشنهاد ازدواج ایشان را شنید، فرمود: شما زنی دارای اموال هستی و من جوانی فقیرم، شما شایسته ازدواج با ثروتمندان هستی، اما حضرت خدیجه(س) فرمود: ای محمد اگر تو اموال و دارایی نداری، من اموال بسیاری دارم، به خدا قسم کسی که تو را مالک نفسش قرار می دهد ابایی ندارد که مالش را در اختیار تو قرار دهد، خودم و تمام اموال و داراییم در خدمت تو خواهد بود.(بحارالانوار، ج16، 55)
در هر صورت آنچه که مسلّم است این است که حضرت خدیجه(س) در انتخاب همسر ملاک های رایج زنان عرب را زیر پا گذارده و با جوان یتیم و فقیر اما دارای فضائل اخلاقی ازدواج نمود، آنچنان این ازدواج در نگاه زنان مکه کوچک بوده و با دیده حقارت به آن می نگریستند که بعد از این ازدواج، به طور کامل از خدیجه(س) روی گرداندند:
«هجرها نسوان مكّة»؛ زنان مکه او را ترک کردند.(الثاقب فی المناقب، ابن حمزه طوسى، ص285)
و نیز آمده است:
«فلمّا أن حضر وقت ولادتها أرسلت إلى نسوان مكّة أن: يتفضّلن و يحضرن ولادتى ليلين منّي ما تلي النساء من النساء، فأرسلن إليها: يا خديجة! أنت عصيتنا و لم تقبلي منّا قولنا، و تزوجت فقيرا لا مال له، فلسنا نجيء إليك، و لا نلى منك ما تلى النساء من النساء»(همان، ص286)
ترجمه: هنگامی که زمان وضع حمل خديجه(س) فرا رسيد، پس كسى را نزد زنان قريش و بنى هاشم فرستاد كه بياييد و مرا در امر تولّد فرزند يارى نماييد. آنان در جواب گفتند: چون تو سخن ما را در باره ازدواج با محمّد(ص) ناديده گرفتى و با آن مرد فقير و يتيم ازدواج كردى، پس ما نزد تو نخواهيم آمد و تو را در اين امر يارى نخواهيم نمود.
این جملات و رفتارهای زنان مکه نشان می دهد که حضرت خدیجه(س) برای ازدواج ملاک های دیگری غیر از سایر زنان اعراب داشته است، و این امر به خوبی گواه این مدعاست که ایشان یک زن استثنایی و متمایز از سایرین بوده است که ایشان را لایق همسری پیامبر(ص) قرار داده است.
حتی خویلد پدر حضرت خدیجه(س) نیز ابتدا با این ازدواج موافق نبوده و خطاب به خدیجه(س) میگوید:
«يا خديجة أين عقلك و أين سؤددك أنا لم أرض لك بالملوك و رددتهم كبرا عليهم و ترضين الآن لنفسك بصبي صغير فقير يتيم ليس له مال أبدا قد كان لك أجيرا» (بحارالانوار، ج16، ص68)
ترجمه: ای خدیجه عقلت و بزرگی ات کجا رفته؟ من به ازدواج بزرگان و ثروتمندان با تو راضی نشده و آنها را رد کردم، و الان تو به ازدواج با یک جوان فقیر یتیم که هیچ مالی ندارد و اجیر تو بوده راضی شده ای؟!
زندگی حضرت خدیجه(س) پس از ازدواج نیز گویای این است که این ملاک های اخلاقی در وجود نورانی حضرت خدیجه(س) حقیقتا از قبل وجود داشته است، نه این که مانند ماجرای زلیخا و یوسف(ع)، عشق محمد(ص) او را هم رنگ معشوق ساخته باشد، چرا که اوصاف ناشی از عشق های اینچنینی معمولا بعد از وصال رنگ می بازند، اما ایشان بعد از ازدواج و بعثت شوهرشان، اولین کسی است که به او ایمان آوردند(بحارالانوار، ج16، ص7) و تمام ثروتشان را در راه اسلام خرج نمودند، و در شرایط سخت محاصره اقتصادی در شعب ابیطالب قرار گرفته و هرگز از شرایط شکوه نکردند.
همچنین امّ سلمه مىگويد: وقتى ما نام خديجه كبرى(س) را برديم آن حضرت گريان شد و فرمود: مثل خديجه پيدا نخواهد شد. خديجه در آن هنگام كه مردم مرا تكذيب كردند، مرا تصديق نمود، و مرا با ثروت خود براى پيشرفت دين خدا يارى نمود. (زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ( ترجمه جلد 43 بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص 524)
شبیه این ماجرا از عایشه نیز نقل شده است(بحارالانوار، ج16، ص8)
در پایان از این منقولات تاریخی این طور نتیجه گیری می شود که این اوصاف و ویژگی های حضرت خدیجه(س) در میان زنان اعراب سابقه نداشته و اصلا در نگاه آنها نامعقول می آمد، در حالی که آن حضرت(س) حقیقتا آنها را باور داشت و در راه این آرمان ها، هر سختی را تحمل مودند و موضع ایشان بعد از وصال پیامبر(ص) تغییر نکرد.
پس می توان از این مطلب نتیجه گرفت:
این که می گویند شرایط زندگی باعث افتادن به ورطه ی گناه هست کا ملااشتباه است
این بانوی بزرگوار نشان دادند چه در زمانی که ثروتمند بودندوقدرت زیادی داشتند وچه در زمان سختی وگرسنگی شعب ابی طالب قرار داشتند ذره ای نافرمانی خدارا نکردند
چراکه بانویی که در ناز ونعمت بزرگ شده بودندزندگی گذشته شان سختی زیادی نکشیده بودند پس باید در تنگناهای زندگی با پیامبر اسلام اصطلاحا جا می زدندوبه خانه پدری باز می گشتند
زندگی پر بار ایشان پر از درس هایی برای زندگی مشترک هست
در این ازدواج پیامبر از نظر مالی وسوادی در سطح پایین تر از حضرت خدیجه قرار داشتندولی ملاک برای این پیوند آسمانی فقط خدا بود
واینکه اختلاف طبقاتی که امروزه زیاد از آن یاد می شود مشکل محسوب نمی شود
و در راه خدا اگر مهجور شویم هم باید به راه خود ادامه دهیم
سلام چه تاپیک خوبی ..
واقعا حضرت خدیجه الکبری سلام الله علیها غریب هستند کاش نام و یادشون کثرت پیدا کنه و از غربت حضرتشون لااقل کمی کاسته بشه ...
برخی از القاب خدیجه کبری یکی از دانشمندان اهل سنت در این مورد می نویسد : « و کانت تدعی فی الجاهلیه بالطاهره لشدة عفافها» و نیز دیگری می نویسد « و کانت فی الجاهلیه الطاهره » . علامه مامقانی فقیه و راوی شناس نامدار معاصر در وصف پاکی ان بانو می نویسد « کانت تدعی فی الجاهلیه الطاهره
همانطور که می دانید عربها به لقب وکنیه اهمیت زیادی می دادند بعضی از این القاب قبل از اسلام به ایشون داده شده بود
[=trebuchet ms]
1- طاهره یا بانوی پاک سرشت و پاک منش
از برجسته ترین القاب آن بانو که پس از طی دوران کودکی و نوجوانی و پس از رشد جسمی و عقلی و خودسازی و شکوفایی نخست از ناحیه ی چهره های برجسته و درست اندیش خاندان خویش و ان گاه از سوی قریش و مردم مکه به ان مفتخر گردید واژه ی « طاهره » یا پاک سرشت و پاک منش بود .
[=arial] 3- بانوی پر برکت و مبارک :
او بدان دلیل به این لقب بزرگ نایل امد که آشنا و بیگانه و دوست و بدخواه در برابر جمال و کمال و سیما و سیره ی مترقی و انسانی او لب به تحسین و ستایش گشودند .
یکی از دانشمندان در این مورد می نویسد :
« و کانت تدعی فی الجاهلیه بالطاهره ، لشده عفافها و کانت تسمی سیده نساء قریش » 5
او در روزگار تیره و تار ، بخاطر باور مترقی و پروا و معنویت بسیارش ، طاهره خوانده می شد و به راستی که سالار زنان برجسته ی قریش بود .
از دیگر لقب های آن بانوی پروا و ایمان ، لقب ارجمند « مبارکه » به مفهوم بانوی « پر برکت » است . مرحوم محدث قمی آورده است که در پیامی به حضرت مسیح از سوی خدا بخاطر مقام و موقعیت حضرت خدیجه در نزد خداوند ، آمده است که مبارکه و همدم مریم است در بهشت ! و در انجیل به هنگام ترسیم نشانه ها و ویژگی های پیامبر آزادی و عدالت امده است که : « نسله من مبارکه ، و هی ضره امک فی الجنه » 6 نسل آخرین پیامبر خدا از « مبارکه » یا بانوی پر برکت است ، همو که همدم و همسوی مادرت مریم ( ع ) در بهشت بر طراوت و زیبای خدا خواهد بود .
[="Arial"][="Blue"]
پیامبر گرامی اسلام در این باره در وصف او فرمود : ان الله اختار من النساء اربع ، مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه » 7 « خدای فرزانه از میان زنان نو اندیش و تاریخ ساز ، چهار زن را برگزید، که عبارتند از مریم ، آسیه ، خدیجه و فاطمه علیها السلام و نیز فرمود : سالار زنان دو جهان ، این چهار زن کمال جو و ستم ستیز و ازادمنش و خداجو هستند ، خدیجه دختر خویلد ، فاطمه دخت ارجمند محمد ( ص ) ، آسیه دختر مزاحم و مریم دختر عمران . و نیز فرمود : هان ای خدیجه راستی که تو بهترین مادر ایمان آورندگان ، برترین آنان و سالار زنان گیتی هستی .
عرض سلام وادب خدمت همه اساتید وکاربران گرامی
سوال من این است که قبل از اسلام حضرت خدیجه چه دینی داشتند؟
قطعا در عفاف وپاکدامنی نظیر نداشتند که در غیر این صورت مادر فاطمه زهرا سلام الله علیها نمی شدند ولی در جامعه آن زمان عرب زن را انسان حساب نمی کردند چگونه ایشان با اینکه تجارت می کردند واموال زیادی داشتند شایستگی ازدواج با پیامبر اسلام را به دست آوردند؟
با سلام و ادب
مسلما حضرت خدیجه کبری قبل از بعثت پیامبر صلی الله علی و اله و در هنگام ازدواج با ایشان موحد بوده اند حتی اگر از روایات تاریخی هم برای اثبات این
موضوع استفاده نکنیم ،اصلاب شامخه و ارحام مطهره که حامل معصومین علیهم السلام است را علماء اعلام به موحد بودن آباء و امهات معصومین معنا کرده اند
پس حضرت خدیجه کبری به عنوان مادر معصوم(صدیقه طاهره سلام الله علیها) و جده ی معصومین دیگر باید موحد بوده باشند.
اما در مورد سؤال دومتان و اینکه عرب برای زن ارزش قائل نبوده،خب این فرهنگ جاهلی آن زمان بوده و رسول خدا فرهنگ الهی را جانشین آن کردند و این سنتهای سوء و عادات جاهلی را منسوخ
فرمودند و ارزشهای اخلاقی ،ایمانی و اجتماعی خدیجه کبری نمی توانست تحت الشعاع فرهنگی قرار گیرد که پیامبر(ص) به مبارزه با آن برخاسته بودند.
و این را هم باید بدانیم که خدیجه(س) یک زن معمولی نبودند و برای نظام اشرافی آن زمان حتی بین آن مردم ارزش زیادی داشتند و این به خاطر شرافت نسب و پایگاه اجتماعی و ثروتی بود که ایشان داشتند.
سلام
متشکرم بابت تاپیک خوب که ایجاد کردید . شاید بهانه ای بشه که با شخصیت این بانوی بزرگ بیشتر اشنا بشیم:Gol:
......................................................................................
امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی خدیجه علیهاسلام وفات کرد، فاطمه علیهاسلام به رسول خدا پناه برد. به دور پیامبر میچرخید و میگفت:«پدر جان، مادر من کجاست؟»
جبرئیل علیه السلام نازل شد و عرضه داشت:«ای رسول خدا، پروردگارت امر فرمود به فاطمه سلام برسان و بگو مادرش در خانه ای است از یاقوت و زبرجد که اطاقهایش از طلا و ستونهایش از یاقوت قرمز ساخته شده و با آسیه و مریم همنشین است ».
ابن عباس گفته است: رسول خدا (ص) بر روي زمين چهار خط كشيد و گفت آيا مي دانيد اين چيست؟
گفتند: خدا و رسولش داناترند.
پس رسول خدا (ص) گفت: بهترين زنان اهل بهشت چهار تن هستند: خديجه دختر خويلد، فاطمه دختر محمد (ص)، مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم زن فرعون.
[=times new roman]حضرت خدیجه سلام الله علیها ثابت کردند می شود انسان معمولی بود وبه عرش رسید
خیلی ها می گویند اگر حضرت فاطمه سیده زنان عالم است به خاطر این است که دختر پیامبر بوده ودر دامان ایشان تربیت شده (البته جای بحث دارد)
ولی خدیجه کبری که یک بانواز یک خانواده مثل تمام خانوادها در قریش بوده که زمینه وامکان بسیاری از گناهان برایشان فراهم بوده ولی ایشان با حفظ پاکدامنی وعفت وحیا یکی از زنان بهشتی ومثال زدنی برای تمام مسلمانان شدند
آشنایی اندکی با حضرت خدیجه (س):
خَدیجه دختر خویلد (۶۸قه-۳قه) نخستین همسر پیامبر ص، مادر فاطمه (س) و اولین زن ایمان آورنده به اسلام است. نام کامل وی: خدیجه بنت خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لؤی بن غالب به فهر بن مالک بن نضر بن کنانه. مادرش: فاطمه بنت زایده بن الأصم بن الهرم بن رواحه بن حجر بن عبد بن معیص بن عامر بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک. حضرت خدیجه (س) در سال ۶۸ قبل از هجرت در مکه تولد شد. از القاب او در زمان جاهلیت«الطاهره» و «سیده قریش» بود.حضرت خدیجه(س) بیشتر در خرید و فروش ابریشم بود.داستان ازدواج او با پیامبر چنین است که پیامبر ابتدا در کاروانهای تجاری او کار میکرد و او از امانتداری و کاردانی پیامبر خوشش آمده بود. و گفته میشود این حضرت خدیجه(س) بودهاست که از پیامبر خواستگاری کردهاست.و در برخی روایات آمده است که مراسم خواستگاری با حضور عموی پیامبر اسلام، ابوطالب و ورقة بن نوفل پسر عموی حضرت خدیجه(س) که مردی دانشمند و گریزان از پرستش بتها بود، انجام شد. پس از خواندن خطبه عقد توسط ابوطالب، پیامبر اسلام از جای برخاست و آماده رفتن شد. در این هنگام حضرت خدیجه س به ایشان عرض کرد: ' إلی بیتک فبیتی بیتک و أنا جاریتک ' به سوی خانه خود بیایید که خانه من خانه شما و خودم خدمتکار شمایم. به گفته پیامبر اسلام هیچ کدام از زنان او به اندازه خدیجه نزد او گرامی نبودهاند. او تا زمان حیات خدیجه با زن دیگری ازدواج نکرد.
حضرت خدیجه(س) پس از ازدواج با پیامبر تمام ثروتش را برای دین اسلام خرج کرد. سه پسر برای پیامبر آورد، قاسم و عبدالله و طاهر که همگی در کودکی مردند. چهار دختر هم داشت به نامهای زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه زهرا(س).
حضرت خدیجه(س) زنی بود بسیار مهربان و بیشتر اوقات لباس زرد رنگ میپوشید زیرا میدانست همسرش محمد بن عبدالله (ص) رنگ زرد را در لباس او دوست دارد.
سلام.ممنون جناب خان ازاین پست.امکان داره این پست روادامه بدید وبیشترتعریف کنید.خیلی دوست دارم درموردحضرت خدیجه اولین زن مسلماتی بدانم که کمترافرادبیادش هستند.
سلام.ممنون جناب خان ازاین پست.امکان داره این پست روادامه بدید وبیشترتعریف کنید.خیلی دوست دارم درموردحضرت خدیجه اولین زن مسلماتی بدانم که کمترافرادبیادش هستند.
سلام.چشم . این هم ادامه اش:
حضرت خدیجه (س) زنی بازرگان و دارا بود که به اِمرأةالقریش (یعنی شاهزاده خانم قریش) شهرت داشت.
[=WebRoya] ازدواج مبارک خدیجه با وجود مبارک و نازنین حضرت محمّد(ص) هنگامی بود که 25 سال از عمر شریف پیامبر (ص) و چهل سال از عمر حضرت خدیجه (س)علیها السلام می گذشت.[=WebRoya]
[=WebRoya]رقیه بزرگترین دخترانش بود و زینب، ام کلثوم و فاطمه به ترتیب پس از رقیه قرار داشتند. دخترانش، نبوت پیامبر (ص) را درک کردند.
حضرت خدیجه (س) در دوران جاهلیت
[=WebRoya]حضرت خدیجه علیها السلام در دوران جوانی با تشکیل کاروان های تجاری به کسب درآمد پرداخت.
وی با مدیریت و درایتی قوی و به دور از رسم تاجران زمانه که رباخواری را از اصول ثروت اندوزی قرار داده بودند، به تجارت روی آورده بود .
[=WebRoya]تاریخ نگاران، بارها از او با عنوان هایی همچون «بانوی دوراندیش و خردمند» یا «بانوی عاقل» ی یاد کرده اند.
حضرت خدیجه علیها السلام یکی از ثروتمندترین مکه بود، ولی هرگز از یاری فقیران روی برنگرداند و خانه اش همواره کعبه آمال مردم بینوا و پناه گاه نیازمندان بود. کرم، سخاوت، دوراندیشی، درایت، عفت و پاک دامنی، از وی بانویی پرهیزکار و مورد احترام ساخته بود.
لقب «بانوی بانوان قریش» که در آن زمان به وی داده شد، نشان دهنده جایگاه او در میان مردم است.
یکی از همسران پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله نقل کرده اند که می گفت:
من همواره از علاقه پیامبر به خدیجه در شگفت بودم؛ چرا که حضرت بسیار از او یاد می کرد و
اگر گوسفندی می کشت، به سراغ دوستان خدیجه می رفت و سهمی برای آنها می فرستاد. روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالی که خانه را ترک می کرد، نام خدیجه را بر زبان آورد و
از او تعریف کرد. کار به جایی رسید که صبر خویش را از دست دادم و با کمال جرأت گفتم:
«وی پیرزنی بیش نبود و خدا بهتر از او را نصیب شما کرده است!» گفتار من چنان رسول خدا صلی الله علیه و آله را متأثر ساخت که آثار خشم و غضب در چهره ایشان ظاهر شد. در این هنگام رو به من کرد و فرمود: ابدا چنین نیست!... هرگز همسری بهتر از او نصیب من نشده است. خدیجه هنگامی به من ایمان آورد که همه مردم در کفر و شرک به سر می بردند. او ثروت خود را در سخت ترین لحظات در اختیار من گذاشت. خدا از او فرزندانی نصیبم کرد که به دیگر همسرانم نداد.»[=WebRoya]حضرت خدیجه (س) از کتب آسمانی آگاهی داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را «ملکه بطحاء» می گفتند. از نظر عقل و زیرکی نیزبرتری فوق العاده ای داشت و مهم تر اینکه حتی قبل از اسلام وی را «طاهره » و «مبارکه » و «سیده زنان » می خواندند.[=WebRoya]جالب این است او از کسانی بود که انتظار ظهور پیامبر اکرم (ص) می کشید و همیشه از ورقه بن نوفل و دیگر علما جویای نشانه های نبوت می شد. اشعار فصیح و پر معنای وی در شان پیامبر اکرم (ص) از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت می کند.[=WebRoya]نمونه ای از اشعار خدیجه (س) در باره پیامبراکرم (ص) چنین است:[=WebRoya]فلو اننی امسیت فی کل نعمة و دامت لی الدنیا و تملک الاکاسرة[=WebRoya]فما سویت عندی جناح بعوضة اذا لم یکن عینی لعینک ناظرة[=WebRoya]اگر تمام نعمت های دنیا از آن من باشد و ملک و مملکت کسراها و پادشاهان را داشته باشم، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانی که چشم به چشم تو نیافتند.
چه می توان گفت در شأن کسی که مایه آرامش و تسلای خاطر رسول خدا (ص) بود؟ در تاریخ می خوانیم: حضرت محمد (ص) هر وقت از تکذیب قریش و اذیت های ایشان محزون و آزرده می شدند، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمی کرد مگر یاد خدیجه؛ و هرگاه خدیجه را می دید مسرور می شد.
[=WebRoya]اموال حضرت خدیجه علیها السلام به عنوان ابزاری مناسب از همان ابتدا در خدمت اسلام و پیشرفت آن قرار گرفت. جالب این که آخرین بخش از دارایی خدیجه توسط امیر مؤمنان (ع) در سفر هجرت به مدینه صرف شد .[=WebRoya]پیامبراکرم صلی الله علیه و آله سه شبانه روز در غار ثور ماند، امیر مؤمنان (ع) نیز شبانه خود را به غار رساند و آذوقه و لوازم سفر را آورد. در آن جا حضرت به علی علیه السلام فرمود: امانت های زیادی نزد من است، به بالای ابطح (تپه ای در مکه) برو و صبح و شب با صدای بلند بگو: هر کسی نزد محمد امانت و یا ودیعه ای دارد بیاید و تحویل بگیرد. یا علی! بعد از این با هیچ حادثه ای ناگوار مواجه نخواهی شد تا این که نزد من برسی. امانت های مردم را آشکارا تحویل بده. ای علی! تو را سرپرست دخترم فاطمه قرار دادم و خدا را مراقب شما .[=WebRoya]از آخرین باقی مانده اموال خدیجه برای خود و فاطمه و هر کس از بنی هاشم که قصد همراهی با شما را دارد، شتر و زاد و توشه بخر و بعد از رد امانت ها، دیگر درنگ نکن... .[=WebRoya]ابوعبیده (نوه عمار یاسر) می گوید: فرزند ابی رافع این مطالب را به نقل از پدرش گفت. من پرسیدم: مگر رسول خدا (ص) مال و ثروتی قابل توجه داشت که دو شتر برای سفر خودش خرید و به امیر مؤمنان (ع) هم سفارش کرد زاد و توشه دیگر مهاجران را تهیه کند؟[=WebRoya]ابی رافع پاسخ داد: پدرم گفت : پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هیچ مال و ثروتی برای من سودمندتر از اموال خدیجه نبود. ابی رافع افزود: پدرم گفت: از آخرین موارد مصرف اموال خدیجه خرید زاد و توشه برای مسلمانان مستضعف بود که قصد داشتند به مدینه هجرت کنند.[=WebRoya]سفر اکثر مسلمانان با اموال خدیجه ممکن شد. آخرین آن ها هم قافله ای بود که امیر المؤمنین (ع) آن را سرپرستی کرد.
[=WebRoya]او در ماه رمضان سال دهم بعثت و اندکی پس از وفات حضرت ابوطالب علیه السلام درگذشت. پیغمبر او را در «حجون» دفن کرد و خود او را در قبر گذاشت.
حضور در زایمان ام رومان
وقتی ام عمرو (قابله) از زنده ماندن ام رومان (همسر ابوبکر) پس از زاییدن عایشه نا امید شد. به درخواست ابوبکر، خدیجه را بر بالین ام رومان میآورند تا حضور و قدم خدیجه باعث راحتی و سلامت زایمان گردد. پس از حضور خدیجه بر بالین ام رومان، نوزاد و مادر هر دو پس از زایمان، سالم ماندند.
وصیت حضرت خدیجه (س)
[=WebRoya]حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر (ص) به عیادت وی رفت و فرمود: ای خدیجه، اما علمت ان الله قد زوجنی معک فی الجنه: آیا می دانی که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است!؟[=WebRoya]آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقد کرد؛ او را وعده بهشت داد ودرجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود.[=WebRoya]چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن.[=WebRoya]پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی.[=WebRoya]عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید؛ و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر اوفریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد.[=WebRoya]اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض می کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می گوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می خواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی.[=WebRoya]پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت. ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم:Gol:
[=WebRoya]بارگاه حضرت خدیجه (س) قبل از تخریب در سال 1344 قمری[=WebRoya]***** [=WebRoya] بارگاه حضرت خدیجه (س) هم اکنون[=WebRoya]
جناب خان،بارگاهشون کجاست؟چراتخریب کردن؟
:Sham:قبرستان ابوطالب در مکه محل دفن یگانه فرزانه قریش ،حضرت خدیجه کبری یار با وفای زندگی پیامبر(ص) هستش.:Sham::Ghamgin:
بارگاه ایشون توسط وهابی های ملعون تخریب شده است.:Ghamgin:
زندگی پر بار ایشان پر از درس هایی برای زندگی مشترک هست
در این ازدواج پیامبر از نظر مالی وسوادی در سطح پایین تر از حضرت خدیجه قرار داشتندولی ملاک برای این پیوند آسمانی فقط خدا بود
واینکه اختلاف طبقاتی که امروزه زیاد از آن یاد می شود مشکل محسوب نمی شود
و در راه خدا اگر مهجور شویم هم باید به راه خود ادامه دهیم
با سلام و تشکر از شما
ملاک در هم کفو بودن از نظر علمی، سواد خواندن و نوشتن یا عدم آن نیست، بلکه سطح معرفت و فهم است، و پیامبر(ص) اگرچه درس نخوانده بودند، اما به معنای پایین تر بودن سطح علمی و معرفتی ایشان از حضرت خدیجه(س) نیست، و البته مراد از امی بودن پیامبر(ص) بی سوادی نیست، بلکه درس نخواندن و مکتب نرفتن ایشان است، و دست به قلم نشدن ایشان به این خاطر بوده است که قرینه ای بشود بر این که قرآن نمی تواند از طرف خود ایشان باشد.
همچنین در مورد اختلاف طبقاتی نیز باید عرض کنم این یک واقعیت است که هم کفو بودن در ملاک های ازدواج یک ترجیح است، اما اگر ملاک های دیگر به قدری پررنگ بود که این ملاک را تحت الشعاع قرار می داد این فاصله طبقاتی نادیده گرته می شود. لذا اگر شخص بین دو نفر مخیر باشد که در تمام شرایط مساوی هستند مگر اختلاف طبقاتی که یکی از نظر مالی هم کفو است و دیگری نیست، طبیعتا باید آن هم کفو را ترجیه دهد.
در هر صورت این ملاک به تنهایی محاسبه نمی شود و باید در کنار سایر شرایط قرار گیرد
مسلما حضرت خدیجه کبری قبل از بعثت پیامبر صلی الله علی و اله و در هنگام ازدواج با ایشان موحد بوده اند حتی اگر از روایات تاریخی هم برای اثبات اینموضوع استفاده نکنیم ،اصلاب شامخه و ارحام مطهره که حامل معصومین علیهم السلام است را علماء اعلام به موحد بودن آباء و امهات معصومین معنا کرده اند
پس حضرت خدیجه کبری به عنوان مادر معصوم(صدیقه طاهره سلام الله علیها) و جده ی معصومین دیگر باید موحد بوده باشند.
با سلام و احترام و تشکر از شما
اتفاقا همین قرینه نیز به ذهن بنده خطور کرد اما با مراجعه به متون کلامی متوجه شدم عدم بت پرستی، تنها در اجداد پدری شرط شده است، و از نظر مادری، همان طور که اشاره فرمودید و در روایات آمده، متکلمین تنها به «ارحام مطهره» قائل شده اند، یعنی مادران انبیاء و ائمه(ع) انسان های با دامن های پاک بوده اند(کشف المراد، علامه حلی، ص350) اما نمی تواند دلیلی بر موحد بودن ایشان در تمام عمر باشد.
با سلام و احترام و تشکر از شمااتفاقا همین قرینه نیز به ذهن بنده خطور کرد اما با مراجعه به متون کلامی متوجه شدم عدم بت پرستی، تنها در اجداد پدری شرط شده است، و از نظر مادری، همان طور که اشاره فرمودید و در روایات آمده، متکلمین تنها به «ارحام مطهره» قائل شده اند، یعنی مادران انبیاء و ائمه(ع) انسان های با دامن های پاک بوده اند(کشف المراد، علامه حلی، ص350) اما نمی تواند دلیلی بر موحد بودن ایشان در تمام عمر باشد.
سلام و عرض ادب:
آیا به دلیل مادر معصوم"حضرت صدیقه ی طاهره سلام الله علیها" بودن و همینطور جده ی امامان معصوم بودن به قرینه ارحام که جمع مادران است نمی توانیم این خصوصیت را برای ایشان اثبات کنیم؟
با سپاس.
سلام و عرض ادب:آیا به دلیل مادر معصوم"حضرت صدیقه ی طاهره سلام الله علیها" بودن و همینطور جده ی امامان معصوم بودن به قرینه ارحام که جمع مادران است نمی توانیم این خصوصیت را برای ایشان اثبات کنیم؟
با سپاس.
با سلام و احترام
دقت شما در خور تحسین است اما باید دقت کنید که اگرچه تعبیر «ارحام مطهره» شامل مادران تمام ائمه(ع)و مادر حضرت زهرا(س) میشود اما دلالت بر عصمت ندارد، همان طور که به جز امام حسن(ع) و امام حسین(ع) مادر هیچ کدام از ائمه(ع) معصوم نبودند.
همان طور که عرض کردم در کتب کلامی نیز به آن اشاره شده این تعبیر بر این مطلب دلالت دارد که هرگز دامن مادران معصومین به انحرافات اخلاقی آلوده نگشته است، نه اینکه معصوم باشند، مراد از مطهره، طهارت اخلاقی و جنسی است.
با سلام و احترام
دقت شما در خور تحسین است اما باید دقت کنید که اگرچه تعبیر «ارحام مطهره» شامل مادران تمام ائمه(ع)و مادر حضرت زهرا(س) میشود اما دلالت بر عصمت ندارد، همان طور که به جز امام حسن(ع) و امام حسین(ع) مادر هیچ کدام از ائمه(ع) معصوم نبودند.
همان طور که عرض کردم در کتب کلامی نیز به آن اشاره شده این تعبیر بر این مطلب دلالت دارد که هرگز دامن مادران معصومین به انحرافات اخلاقی آلوده نگشته است، نه اینکه معصوم باشند، مراد از مطهره، طهارت اخلاقی و جنسی است.
با سلام و احترام
خیر استاد گرامی،بحث موحد بودن است و منظور عصمت نیست،حضرت خدیجه سلام الله علیها موحد بوده اند(با همان قرائن)
خیر استاد گرامی،بحث موحد بودن است و منظور عصمت نیست،حضرت خدیجه سلام الله علیها موحد بوده اند(با همان قرائن)
بله درست می فرمایید بدون شک حضرت خدیجه(س) موحد بوده اند، یعنی اگر قرائنی که در پست های ابتدایی به آنها اشاره شود ضمیمه شوند یقینا موحد بودن ایشان نتیجه گرفته می شود، اما ببینید اگر تنها ما باشیم و تعبیر «ارحام مطهره»، این تعبیر انصافا تنها انحرافات اخلاقی را در مورد مادران معصومین خارج می سازد و دلالتی بر موحد بودن ایشان ندارد، دقت بفرمایید: طهارت وصف ارحام است، طهارت ارحام، چه ربطی می تواند به یگانه پرست بودن داشته باشد؟ به همین خاطر است که متکلمین شیعه نیز تنها «عهر امهات» یا فساد اخلاقی را در خصوص مادران معصومین نفی کرده اند.(کشف المراد، علامه حلی، ص349؛ ارشادالطالبین، فاضل مقداد، ص305؛ گوهر مراد، حکیم لاهیجی، ص469؛ الالهیات، آیت الله سبحانی، ج3، ص309)
علاوه بر این که نمی دانم از این مسئله آگاه هستید یا خیر که این وصف «ارحام مطهره» اختصاص به مادری که ایشان را به دنیا آورده ندارد، بلکه مادران معصومین تا حضرت حوا را شامل می شود، یعنی مادران ایشان تا حضرت حوا باید مادرانی باشند که هرگز دامنشان به انحرافات اخلاقی آلوده نگشته باشد، اما دلیلی در خصوص موحد بودن ایشان از ابتدا تا انتهای عمر نداریم، حداقل این است که باید در هنگام بارداری ایشان موحد باشند، که علاوه بر آن که از این وصف به دست نمی آید، مراد ما را نیز اثبات نمی کند، چرا که ما به دنبال آن هستیم که موحد بودن حضرت خدیجه(س) قبل از ازدواج با پیامبر(ص) را اثبات کنیم.
سرکار خان حبیبه بنده نمی خواهم بگویم خدای نکرده آنها موحد نبوده اند، هرگز بنده طرفدار چنین دیدگاهی نیستم اما معتقد هستم دلیل ما برای اثبات اعتقاداتمان باید به گونه ای باشد که در مقابل انسان های دیگر که به آن اعتقادی ندارند بتوانیم محکم از آن دفاع کنیم.
میشه فرق بین مطهره ومعصوم روبفرمایید؟کمی درمعنی این دوکلمه گیج شدم
ببینید هر دو لفظ به معنای مرادف و مشابه هستند، یعنی پاکی و مصون بودن، اما معنای استعمالی آن بستگی به متعلق آن دارد، مثلا می گوییم عصمت از گناه، یا عصمت از اشتباه، یا مطهره از گناه، مطهره از اشتباه، لذا اگر هر کدام به طور مطلق به کار رود دلالت بر عصمت اصطلاحی می کند، لذا می گوییم اهل بیت عصمت و طهارت، همان طور که قرآن کریم در آیه تطهیر می فرماید:
«إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا» (احزاب-33)
جز اين نيست كه همواره خدا مى خواهد هرگونه پليدى را از شما اهل بيت برطرف نمايد، و شما را چنان كه شايسته است پاك و پاكيزه گرداند.
لذا دلالت بر عصمت و طهارت مطلق می کند، و مثلا حضرت زهرا(س) مطلقا مطهره و مطلقا معصومه بوده اند، هم از گناه، هم از اشتباه و خطا و فراموشی و...
اما در بحث ما تعبیر «ارحام مطهره» آمده است، یعنی طهارت، وصف ارحام است، لذا تنها انحرافات اخلاقی را خارج می سازد و در مورد طهرات در عرصه های دیگر دلالتی ندارد، نه نفی می کند، و نه اثبات، یعنی این تعبیر می خواهد بگوید مادر هر کدام از معصومین نسل به نسل تا حضرت حوا باید زنانی با دامن های پاک باشند.
طهارت وصف ارحام است، طهارت ارحام، چه ربطی می تواند به یگانه پرست بودن داشته باشد؟
سلام و عرض ادب
و تشکر از اینکه با دقت و صبر و حوصله فراوان پاسخ می دهید
استاد گرامی:
من این مطلب را ذیل خطبه 94 نهج البلاغه در شرح:
"فاستودعهم فی افضل مستودع و أقرهم فی خیر مستقر تناسختهم کرائم الاصلاب
إلی مطهرات الارحام..."
خواندم،که شرح تحت عنوان شرافت نسب انبیاء آورده شده بود که البته می توانیم به
شرافت نسب معصومین علیهم السلام تسری دهیم.
عین کلام را در ذیل می آورم:
"منظور حضرت از ارحام مطهره،رحم مادرانی است که هیچگاه برای خدا شریک قرار نداده باشند
زیرا مهمترین گناه در عالم شرک است،از آن رو آنان موحد بوده اند"
در جای دیگر:
"انبیاء برای قرار گرفتن در جایگاه نبوت به ظرفیتهایی فراتر از حدّ متعارف نیاز داشته اند
و این ظرفیت با پیشینه وجودی آنها رابطه استوار و محکم دارد،از طرف دیگر قطعا هر موجودی
بر ایند مؤلفه های وجودی منتهی به این موجود است و موحد بودن پدران و مادران،خود یکی از همین
مؤلفه هاست"
خب ما همین موضوع را در باره امامان معصوم هم داریم،بعلاوه صدیقه طاهره سلام الله علیها
وقتی جده امامان معصوم حضرت خدیجه هستند حکم موحد بودن ایشان با استناد به ارحام
مطهره قابل اثبات است.درست است؟
ببینید هر دو لفظ به معنای مرادف و مشابه هستند، یعنی پاکی و مصون بودن، اما معنای استعمالی آن بستگی به متعلق آن دارد، مثلا می گوییم عصمت از گناه، یا عصمت از اشتباه، یا مطهره از گناه، مطهره از اشتباه، لذا اگر هر کدام به طور مطلق به کار رود دلالت بر عصمت اصطلاحی می کند، لذا می گوییم اهل بیت عصمت و طهارت، همان طور که قرآن کریم در آیه تطهیر می فرماید:«إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا» (احزاب-33)
جز اين نيست كه همواره خدا مى خواهد هرگونه پليدى را از شما اهل بيت برطرف نمايد، و شما را چنان كه شايسته است پاك و پاكيزه گرداند.لذا دلالت بر عصمت و طهارت مطلق می کند، و مثلا حضرت زهرا(س) مطلقا مطهره و مطلقا معصومه بوده اند، هم از گناه، هم از اشتباه و خطا و فراموشی و...
اما در بحث ما تعبیر «ارحام مطهره» آمده است، یعنی طهارت، وصف ارحام است، لذا تنها انحرافات اخلاقی را خارج می سازد و در مورد طهرات در عرصه های دیگر دلالتی ندارد، نه نفی می کند، و نه اثبات، یعنی این تعبیر می خواهد بگوید مادر هر کدام از معصومین نسل به نسل تا حضرت حوا باید زنانی با دامن های پاک باشند.
سلام.پوزش میخوام میشه کمی روان ترتوضیح بدید؟متوجه نشدم
:Gig:
سلام.پوزش میخوام میشه کمی روان ترتوضیح بدید؟متوجه نشدم
:Gig:
سلام
منظور از معصوم یعنی پاک و مبرّا از هرگونه خطا و اشتباه و گناه:ok:
و منظور از مطهره یعنی پاک دامن :ok:
ارحام مطهره یعنی نسل اندر نسل همه پاک دامن بودن تا به جده ی بزرگوارشون حضرت حوا میرسن:ok:
سلام جناب خان.عبادات قبول.خوب بازهم هردومیتونن اشتباه ومعصیت کنن ولی به اختیارنمیکنندچون علمش رودارند:Gig:
سلام جناب خان.عبادات قبول.خوب بازهم هردومیتونن اشتباه ومعصیت کنن ولی به اختیارنمیکنندچون علمش رودارند:Gig:
:yes:بله میتونن گناه کنند اما چون واقعیت گناه رو درک کردن و صورت واقعی گناه رو دیدن هیچ وقت نمیرن سمتش.:ok:
فک کنم امام صادق (ع) بودن که شخصی ازشون سوال کردن شما چطور میشه که حتی فکر گناه هم نمیکنید؟ (البته جزییات داستان رو دقیق یادم نیست)
امام فرمودن :(اگر اشتباه نکنم) به محل تخلّی (جایی که دسشویی میکنن افراد) اشاره کردن گفتن:
تا حالا شده وقتی گشنه میشی فکر خوردن اونا رو بکنی؟ اون فرد گفت به هیچ وجه .. امام هم گفتن ما صورت واقعی گناه رو میبینیم
برای همین حتی فکر اون گناه رو هم نمی کنیم.:ok:
پوزش میخوام ولی هنوزفرقشون رومتوجه نشدم.مطهره،عصمت!!
هردوعصمت ازگناه دارن .حالادرجه این دوهم باهم فرق داره؟؟:Gig:
پوزش میخوام ولی هنوزفرقشون رومتوجه نشدم.مطهره،عصمت!!
هردوعصمت ازگناه دارن .حالادرجه این دوهم باهم فرق داره؟؟:Gig:
ممنون . طاعات شما هم قبول .:Mohabbat:
خب این دو کلمه مترادف و مشابه هم ان . مثل بلند و بزرگ یا کوتاه و کوچک که مترادف و تقریبا یه معنی رو دارن.
و هرکدومشون جداگانه به معنای همون عصمت اصطلاحی هستن.:ok:
خب ما همین موضوع را در باره امامان معصوم هم داریم،بعلاوه صدیقه طاهره سلام الله علیهاوقتی جده امامان معصوم حضرت خدیجه هستند حکم موحد بودن ایشان با استناد به ارحام
مطهره قابل اثبات است.درست است؟
تاکید بنده بر موضع خویش به خاطر این بود که برخی از متکلمین تصریح کرده اند که مراد از «ارحام مطهره» و آنچه که شرط است مادران انبیاء آن را دارا باشند، طهرات از انحرافات اخلاقی است، مثلا فاضل مقداد می گوید: «عهر الامهات أي لا يكون فيهن زانية» (ارشاد الطالبین، ص305)
اما الان که در خصوص جمله شریفه ای که از امیرالمومنین(ع) نقل فرمودید به شروح نهج البلاغه از جمله شرح ابن میثم بحرانی، و میرزا حبیب الله خوئی مراجعه نمودم دیدم اگرچه معتقد هستند در گام نخست بر پاکی ایشان از انحرافات اخلاقی بوده و به معنا ازدواج و عقد شرعی ایشان است(شرح نهج البلاغه، میرزا حبیب الله خوئی، ج7، ص101) اما همان طور که شما فرموده اید می تواند دال بر طهارت از شرک نیز باشد.(شرح نهج البلاغه ابن میثم بحرانی به نقل از شرح نهج البلاغه، میرزا حبیب الله خوئی، ج7، ص102)
با تشکر
سلام.پوزش میخوام میشه کمی روان ترتوضیح بدید؟متوجه نشدم
ببینید معصوم و مطهره به یک معنا است، یعنی مثلا اگر به کسی بگویند او از جمیع جهات معصوم است یا از جمیع جهات مطهره است، هر دو به یک معنا است، اما در محل بحث ما تعبیر «ارحام مطهره» آمده است که مطهره به عنوان صفتی برای ارحام آمده، نه اخلاق و اعتقادات و همه رفتارها، پس اگر ارحام معصومه هم آمده بود باز بحث ما فرقی نمیکرد چون به همان معنای ارحام مطهره است، به همین خاطر برخی مانند فاضل مقداد معتقد هستند که فقط دلالت برا پاک دامنی و دوری از انحرافات اخلاقی دلالت می کند، و برخی آن را دال بر نفی شرک و دوگانه پرستی نیز می دانند.
(نکته: البته تفاوتی که مطهره با معصوم دارد این است که «معصومه» با توجه به معنای اصطلاحی عصمت، اینگونه به ذهن متبادر می سازد که «معصوم» به معنای عصمت خدادادی است، بر خلاف طهارت و مطهره، البته شاید در تبادر ذهنی چنین باشد وگرنه اختلاف عمیقی ندارند)
ما الان که در خصوص جمله شریفه ای که از امیرالمومنین(ع) نقل فرمودید به شروح نهج البلاغه از جمله شرح ابن میثم بحرانی، و میرزا حبیب الله خوئی مراجعه نمودم دیدم اگرچه معتقد هستند در گام نخست بر پاکی ایشان از انحرافات اخلاقی بوده و به معنا ازدواج و عقد شرعی ایشان است(شرح نهج البلاغه، میرزا حبیب الله خوئی، ج7، ص101) اما همان طور که شما فرموده اید می تواند دال بر طهارت از شرک نیز باشد.(شرح نهج البلاغه ابن میثم بحرانی به نقل از شرح نهج البلاغه، میرزا حبیب الله خوئی، ج7، ص102)
با سلام و عرض ادب و احترام:
استاد گرامی از صبر و شکیبایی شما همینطور از پاسخ محققانه حضرتعالی سپاسگزارم.
ببینید معصوم و مطهره به یک معنا است، یعنی مثلا اگر به کسی بگویند او از جمیع جهات معصوم است یا از جمیع جهات مطهره است، هر دو به یک معنا است، اما در محل بحث ما تعبیر «ارحام مطهره» آمده است که مطهره به عنوان صفتی برای ارحام آمده، نه اخلاق و اعتقادات و همه رفتارها، پس اگر ارحام معصومه هم آمده بود باز بحث ما فرقی نمیکرد چون به همان معنای ارحام مطهره است، به همین خاطر برخی مانند فاضل مقداد معتقد هستند که فقط دلالت برا پاک دامنی و دوری از انحرافات اخلاقی دلالت می کند، و برخی آن را دال بر نفی شرک و دوگانه پرستی نیز می دانند.
(نکته: البته تفاوتی که مطهره با معصوم دارد این است که «معصومه» با توجه به معنای اصطلاحی عصمت، اینگونه به ذهن متبادر می سازد که «معصوم» به معنای عصمت خدادادی است، بر خلاف طهارت و مطهره، البته شاید در تبادر ذهنی چنین باشد وگرنه اختلاف عمیقی ندارند)
استادالآن فرق بین معصوم وارحام مطهره چیه؟فرق معنی این دولفظ رومتوجه نشدم.
بنظرم هردواختیاری میتونن گناه کنن ولی نمیکنن.
استادالآن فرق بین معصوم وارحام مطهره چیه؟فرق معنی این دولفظ رومتوجه نشدم.
بنظرم هردواختیاری میتونن گناه کنن ولی نمیکنن.
با سلام:
طهارت وصف جان است،کسی که در اثر مداومت بر مراقبت در همه ابعاد ان از آلودگی ها پاک شد به طهارت نفس می رسد و برای همه انسانها
هم دست یافتنی است.
اما عصمت از گناه،خطا و اشتباه مقامی است که خاص انبیائ و اولیاء است و اعطای خداوند به آنهاست.
هر معصومی طاهر است اما هر طاهری معصوم نیست.
طهارت یک وصف تشکیکی و ذو مراتب است بنابراین افراد در طهارت مراتب و درجات متفاوت دارند
اما به عنوان مثال انبیاء همگی در سه حیطه:1-دریافت وحی2-حفظ وحی3-ابلاغ وحی به یک اندازه دارای ملکه عصمت بوده اند.
سلام حبیبه خانوم.بازهم هردومیتونن گناه کنن ولی گناه نمیکنن.یعنی اختیاردارن واینجورکه من خوندم عصمت دادنی نیست چون خودشون ازبقیه افرادپاکدامنی بیشتری کردن به مقام انبیا واولیارسیدن...
استادالآن فرق بین معصوم وارحام مطهره چیه؟فرق معنی این دولفظ رومتوجه نشدم.
بنظرم هردواختیاری میتونن گناه کنن ولی نمیکنن.
بله هر دو می توانند گناه کنند و اختیار دارند، و هر دو اما با اختیار خودشان گناه نمی کنند، اما تفاوت این دو در این است که انسان معصوم دارای علمی است که خداوند بدون مطالعه و اکتساب به او داده است، علمی که آن قدر شدید است که هرگز معصوم از آن غافل نشده و آن را فراموش نمی کند لذا گناه و خطا و اشتباه در آن راه ندارد، اما «ارحام مطهره» یعنی مادرانی که خودشان با علم و عملی که خودشان کسب نموده اند، پاک زندگی کرده اند، لذا معصومین چون علمشان خدادادی است از ابتدای تولد معصوم هستند، اما دیگران خیر، بلکه ابتدا با کسب علم به آنچه که خدا به آن فرمان داده و نهی نموده است، مسیر پاکی را پیموده اند.
بله هر دو می توانند گناه کنند و اختیار دارند، و هر دو اما با اختیار خودشان گناه نمی کنند، اما تفاوت این دو در این است که انسان معصوم دارای علمی است که خداوند بدون مطالعه و اکتساب به او داده است، علمی که آن قدر شدید است که هرگز معصوم از آن غافل نشده و آن را فراموش نمی کند لذا گناه و خطا و اشتباه در آن راه ندارد، اما «ارحام مطهره» یعنی مادرانی که خودشان با علم و عملی که خودشان کسب نموده اند، پاک زندگی کرده اند، لذا معصومین چون علمشان خدادادی است از ابتدای تولد معصوم هستند، اما دیگران خیر، بلکه ابتدا با کسب علم به آنچه که خدا به آن فرمان داده و نهی نموده است، مسیر پاکی را پیموده اند.
ببخشیدزیادسوال میکنم.میخوام دقیق متوجه بشم.
استادتوکتاب دین وزندگی فکرکنم سوم دبرستان بودکه گفته بود معصومین عصمت دارند امانه اینکه نتونن گناه نکنن بلکه انقدرتمرین کردند تاخدااونهاروبه این درجه رسونده
[="Arial"][="Blue"]استادالآن فرق بین معصوم وارحام مطهره چیه؟فرق معنی این دولفظ رومتوجه نشدم.
بنظرم هردواختیاری میتونن گناه کنن ولی نمیکنن.
بااجازه استاد مسلم
معصوم عصمت ذاتی دارد یعنی به درجه ای از نورانیت می رسد که شکل واقعی گناه را می بیند وبه اصل وکنه گناه آگاهی دارد
ولی مطهره یا طاهرکسی است که با خویشتن داری و تهجد به این مقام برسد مانند حضرت زینب کبری , حضرت خدیجه ,حضرت ابالفضل,حضرت معصومه و.. این بزرگواران با اینکه جزءمعصومین نیستند از گناه معصوم بودند
در حالی که.... هستند کسانی که فرزند یا برادر امام هستند وبه این مقامات نرسیده اند وشاید گناه هم کرده اند.
[/]
[="Arial"][="Blue"]
بااجازه استاد مسلم
معصوم عصمت ذاتی دارد یعنی به درجه ای از نورانیت می رسد که شکل واقعی گناه را می بیند وبه اصل وکنه گناه آگاهی دارد
ولی مطهره یا طاهرکسی است که با خویشتن داری و تهجد به این مقام برسد مانند حضرت زینب کبری , حضرت خدیجه ,حضرت ابالفضل,حضرت معصومه و.. این بزرگواران با اینکه جزءمعصومین نیستند از گناه معصوم بودند
در حالی که.... هستند کسانی که فرزند یا برادر امام هستند وبه این مقامات نرسیده اند وشاید گناه هم کرده اند.
[/]
سلام بنت الحسین جان.
ممنون ازتوضیحاتتون.بله استادحدودی توضیح دادند وباتوضیح شمابیشترمتوجه شدم.
ممنون.تقدیم به شما:Gol:
با سلام
قبلا تاپیک ایجاد شده دقت بفرمایید
[h=1](( زندگینامه ام المومنین حضرت خدیجه الکبری علیها السلام ))[/h]
[h=1]آیا حضرت خدیجه یهودی بوده اند؟[/h]
[h=3]حضرت خدیجه (س) از چه جهاتی برای زنان ما الگو هستند؟[/h]
.
.