جمع بندی برادرم داره یکی یکی اعتقاداتش رو از دست میده

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برادرم داره یکی یکی اعتقاداتش رو از دست میده

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام.
ما یه خانواده ی پرجمعیتیم و میخوام راجع به برادر سومم صحبت کنم. ایشون متاسفانه از لحاظ اعتقادای خیلی ضعیف هست و گاهی یه حرفایی میزنه که من واقعا نسبت به عاقبتش و آخرتش نگران میشم. مثلا قبلا میگفت ما نمیتونیم بگیم صدام الان تو جهنمه. شایدم خدا ببخشش. ما هم هر چی براش دلیل و منطق میاوردیم حرف خودشو میزد. یا راجع به آمریکا کلا نظر بدی نداره. یا بارها شده متاسفانه متاسفانه، به رهبر توهین کرده... مرجع تقلید نداره. نمازاشو یکی درمیون میخونه اونم خیلی سریع انگار یکی دنبالش کرده باشه. براش مهم نیست نامزدش آرایش بکنه. حتی خودش براش لوازم آرایشی میخره. میگه اسلام سخت نیست آخوندا سختش کردن ولی خودشون... کلا با آخوندا مشکل داره. فوق العاده مغرور و بدبینه. نامزدش خوب نمیشناسش به خاطر همین زود میبخشش و اشتباهاشو خیلی بزرگ نمیدونه. من میگم خدا که داداش منو بیشتر از نامزدش دوس داره پس میشه خدا هم مثل نامزدش فکر کنه و گناهای داداشمو بزرگ ندونه؟ من که اشتباها و گناهای داداشمو خییییییلی بزرگ میدونم به نظرم مثل کسی میمونه که تو باتلاق گیر کرده و هی داره با دست و پا زدن توش بیشتر خودشو فرو میبره.

خیلی اخلاق های مزخرف دیگه هم داره که ریشه اش بدبینیه. مثلا خیلی شکاکه. گوشیمو بی اجازه برمیداره پیاماشو میخونه. من دیگه بزرگ شدم هیچ خطایی هم ازم سر نزده. هر چی هست تو کله ی خودش میگذره.

الانم چند روزه خیلی بداخلاق شده ما رو ناراحت کرده من و آبجیم و داداشم باهاش قهریم. خودش هم پشیمونه ولی غرورش اجازه نمیده باهامون آشتی کنه. ما هم باهاش آشتی کنیم فکر میکنه چه خبره؟؟ دوباره بداخلاق میشه.
حرف زدن هم باهاش فایده که نداره هیچ بدتر هم هست. میخواستم بدونم غیر از صحبت کردن باهاش چیکار میتونیم براش بکنیم؟ دعایی چیزی هست؟ ممنون

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد امین

سلام

در اینکه خداوند متعال نسبت به بندگانش کریم و غفور است حرفی نیست؛ اما اینکه خدا نگاه مثبت به افکار و عقاید برادر شما داشته باشد مشکلی را حل نمی کند. مثل این می ماند که خدایی ناکرده برادر شما سم بخورد. سم تاثیر خودش را می گذارد و تغییر نگاه دیگران چیزی را عوض نمی کند. اعمال و کردار ما هم همین است. برای توضیح بیشتر می توانید بحث تجسم اعمال در کلام را پیگیری کنید.

در مورد اینکه چطور می توانید به ایشان کمک کنید باید عرض کنم کمک شما به ایشان می تواند جهات مختلفی داشته باشد. یک جهتش این است که شما با بحث علمی ایشان را متقاعد کنید که تفکرات نادرستی دارد که ظاهرا این راه را رفته اید و نتیجه نگرفته اید. اینکه چرا نتیجه نداده می تواند علت های مختلفی داشته باشد. مثلا گاهی ممکن است دلیل هایی که شما برای او می آورید منطقی و قانع کننده نباشد. البته ایرادی بر شما وارد نیست؛ چون مباحث عمیق اعتقادی نیاز به تخصص دارد و هر کسی نمی تواند پاسخگویی شبهات وارده به دین باشد. حتی متخصصین این علم هم گاهی اوقات با اینکه علم کافی دارند، اما نمی توانند پاسخی متناسب و درخورد با مخاطب خود ارائه دهند و همین باعث قانع نشدن طرف مقابل می شود. لذا بهترین کار ممکن این است که شما در حد توان خود اطلاعات دینی خود را تقویت کنید و به همان اندازه در شبهات او را پاسخ دهید؛ اما جایی که احساس می کنید پاسخ قانع کننده ای برای سوال او ندارید به هیچ وجه با او وارد بحث نشوید و همان اول او را به یک متخصص ارجاع دهید و بگویید این یک بحث تخصصی است که دین برای آن پاسخ دارد؛ اما باید پاسخ را از کارشناس دین یا یک منبع دینی معتبر بشنوید تا خدایی ناکرده پاسخ ناکامل شما منجر به مصرتر شدن ایشان بر اعتقادات نادرستش نشود و فکر نکند دین جوابی ندارد. پیشنهاد می کنم سلسله کتاب های پرسمان دانشجویی با موضوعات مختلف را، هم خودتان مطالعه کنید و هم مطالعه آن را به اعضای خانواده به خصوص برادرتان پیشنهاد دهید. بسیاری از شبهات و پاسخ ها را در آن خواهید یافت.

البته شما باید به این مسئله هم توجه داشته باشید که اعتقادات برادر شما یک روزه شکل نگرفته که بخواهد یک روزه هم تغییر کند؛ بلکه در طی سالها زندگی به چنین افکار و عقایدی رسیده و مطابق با همان حرف می زند و عمل می کند. لذا تغییر و اصلاح آن نیز نیاز به زمان دارد. باید حرف حق را به او رساند و به او فرصت فکر کردن داد تا بتواند صراط مستقیم را انتخاب کند.

لذا علاوه بر اینکه خود شما باید اطلاعات دینی تان را تقویت کنید و در جهت اصلاح نگرش برادرتان قدم بردارید، بهترین کمک به ایشان، وصل کردن او به منابعی است که توان اصلاح نگرش او را داشته باشند. کتاب های مفید و خوب در این زمینه؛ به خصوص مواردی که احساس می کنید نسبت به آن بیشتر شبهه در ذهنش هست؛ سخنرانی های دینی و کلیپ کوتاه صوتی و تصویری تاثیر گذار؛ مستند های مذهبی و دینی؛ به خصوص مستند هایی که مسلمان شدن یک غیر مسلمان را به تصویر می کشد؛ وصل کردن او به عالمان دینی مثل روحانی محل یا دانشگاه؛ معرفی سایت های پاسخگویی به شبهات به او و ... همگی می توانند جزو منابع اطلاعاتی مفید باشند. وقتی این منابع به او معرفی شوند او می فهمد که همه سوالهایش پاسخ دارند و اینطور نیست که کسی نتواند آنها را جواب بدهد.

در کنار این برخی چیزها هم هست که زمینه انحراف بیشتر را در برادر شما فراهم می کند که شما تا حد توان باید آن ها را رفع کنید. وجود ماهواره در خانه؛ دوست و رفیقی که اعتقادات ضعیفی دارند؛ لقمه حرام؛ کمبود های عاطفی و ... می تواند مانع این باشد که نگرش ایشان اصلاح شود. لذا باید اینها را حذف و برایش جایگزین گذاشت. از این رو برقراری رابطه خوب و صمیمی شما و اعضای خانواده با ایشان، نه تنها بد نیست؛ بلکه خوب هم هست و نباید از او فاصله بگیرید. شاید در ظاهر با شما بحث کند و مخالف شما باشد، اما همینکه در کنار شماست، از بدتر شدن افکارش جلوگیری می شود. صحبت های شما هم روی او بی تاثیر نخواهد بود. از دیگر برادران و خواهران و پدر و مادر هم کمک بگیرید و این دغدغه را در آنها ایجاد کنید تا خدایی ناکرده خود آنها عاملی برای انحراف بیشتر برادرتان نباشند. اگر برادر دیگر شما مسجدی و هیئتی است می تواند او را با خود همراه کند و پایش را به این گونه مجالس باز کند.

نکته آخر اینکه همانطور که عرض کردم نباید انتظار تغییر یک روزه داشته باشید. دین و دستورات دینی هر چند موافق فطرت است؛ اما با غریزه های حیوانی در تعارض اند و از همین جهت است که گرایش انسان ها به مسائل مادی خیلی بیشتر از مسائل معنوی است. شاید اصلاح ایشان سالها زمان لازم داشته باشد و شاید اصلا آنطور که باید تغییر نکند؛ چنانچه خیلی ها حتی در زمان حضور امام معصوم که معدن علم الهی اند تغییر نکردند. با این حال وظیفه شماست که در حد توان از انحراف ایشان جلوگیری کنید. دعا کردن برای اصلاح ایشان هم راهکار بسیار خوبی است. نیاز به دعای خاصی نیست. همینکه شما همیشه از خدا بخواهید برادرتان و البته همه ما را هدایت کند، قطعا تاثیرگذار خواهد بود.

پیروز و سربلند

میخاستم راه حل بگم.دیدم نوشتی :میگه صدام را خدا ممکنه ببخشه!!!منصرف شدم.

mohsen1990;698009 نوشت:
میخاستم راه حل بگم..

-----------

ان شاءالله مشکل برادرتون حل بشه
گاهی وقتا این حرفا فقط در حد حرفه و خیلی اعتقادی نیست.
یعنی شاید از سر یک لجبازی یا دلایل دیگه این حرفا رو میزنه یا بداخلاقیایی میکنه که با برطرف شدن اون دلایل، خودبه خود همه چی آروم میشه. اگه کسی هست نفوذ در برادرتون داشته باشه، میتونین از اون طریق پیگیری کنین و ببینین میشه کمکی کنین دلایل رو شناسایی و رفع کنین یانه.(البته بهترین راه مراجعه به مشاور خوب هست اما احتمال میدم از سیاق مطلبتون که نتونین این راه رو پیشنهاد بدین)

ولی اگه واقعاً پشت این حرف ها اعتقادی نهفته باشه قضیه یه کم خطرناکه.
و واقعاً باید خیلی مراقب باشید شاید هنوز این اعتقادات در وجودشون محکم نشده و در مرحله تردید باشه و شما وخانواده با طرد ایشون تردیدش رو به یقین تبدیل کنین.
اگه بحثی با ایشون داشتین و جواب نداد به هیچوجه ادامه اش ندید.
که هم خودتون مرتکب مراء نشین و هم برادرتون بر اعتقاد نادرستش محکم تر نشه.
اینجاهم شخص ثالثی که رابطه دوستانه باهاش داره بهتر میتونه کمک کنه. البته مشروط به اینکه از نظر اعتقاد و اخلاق دست پر بره پیش برادرتون تا بتونه بپذیردش.

اگه هیچکدوم از اینها ممکن نیست. به نظرمن که فقط دعا میرسه.
دعاکنین خدا گشایشی ایجاد کنه در این کار.:Gol:

طاهر;696758 نوشت:
من میگم خدا که داداش منو بیشتر از نامزدش دوس داره پس میشه خدا هم مثل نامزدش فکر کنه و گناهای داداشمو بزرگ ندونه؟

متوجه منظورتون نشدم
شما از کجا فهمیدید که خدا داداش تون رو بیشتر از نامزد ایشون دوست داره؟

بسم الله الرحمن الرحیم

.

باید ریشه یابی بشود که چه رفتاری یا موردی باعث بروز این اعتقادات شده ؟

.

نداشتن هدفی خاص از زندگی

برخی شکست هایی در زندگی

برخورد با یه سری افراد به اصطلاح مذهبی و ریاکار و بدبینی به مذهب

توقع از مذهب بعنوان یک منفعت شخصی == در صورت عدم منفعت طرف از دین زده میشه

شناخت سطحی و ناکافی از دین از منابع اصلی
.
.

اصولا یه رفتار یا نگرش یا اعتقادی به مرور و از جوانی و نوجوانی در فردی ایجاد میشه .

و ما بخواهیم با چند حرف و یا رفتاری در مدت کوتاهی در فردی تحول ایجاد کنیم کاری ناشدنی
.

[="Black"]بسم رب الحیدر

سلام و ادب
مسائل و سوالات اعتقادی معمولا با یه کوچولو فکر ساده یا یه نیمچه تحقیق حل میشه اگه برادر بزرگوارتون کمتر فکر میکنن و یا فکرشون خراب شده بهتره شما بیشتر فکر کنید و یکم تحقیق و مطالعه و کمک کنید
معمولا اینجور افراد کمتر نصیحت پذیر و حرف شنو و منطقی هستن اما شما نباید به کل کنار بکشید
ایشون باید به یه وسیله ای آگاه بشن که هم به جواب سوالات و شبهه هاشون برسن هم اینکه اطلاعات و در نتیجه اعتقاداتشون قوی بشه
خدا حق الله رو ممکنه ببخشه نه حق الناس اونم از نوع قتل هزاران انسان که اینم در صورتی شدنیه که همه ی کسایی که صدام بهشون مدیونه اونو ببخشن که چیز محالیه
شاید افرادی که در دنیا ذره ای انسانیت و بندگی در وجودشون باشه بخشیده بشن اما نه اونایی که با کفر از دنیا میرن
اینجور افراد اگه خدا هم بخواد ببخشه خودشون قبول نمیکنن یعنی لیاقت بخشش و عاقبت به خیری رو ندارن همونطور که شمر حتی دم آخر از امام حسین علیه السلام وعده بخشش شنید اما بازم اعتنا نکرد
اینکه آمریکا خوب یا بد هست رو ما نمیگیم قرآن و احادیث مشخصات کافران و ظالمان و دشمنان رو مشخص کرده میتونید سوال کنید تا دقیق بهتون بگن
دشمنی با رهبر و مراجع تقلید و آخوندها هم دلایل زیادی داره که مهمترینش اینه که به اونا شناخت ندارن خیلی خوبه اگه بتونید از یه طریقی یه آخوند خوب رو به هر بهانه ای سر راهش قرار بدید هم دیدش نسبت به آخوندا مثبت میشه و می بینه اونطور که فکر میکرده نیستن و هم اینکه اون آخوند میتونه کمکش کنه
بنظرم اگه از نظر اعتقادی و معنوی وضعیت بهتری پیدا کنن از نظر اخلاقیات و روحیات (مثل غرور و تکبر و بدبینی) هم شرایطشون خیلی بهتر میشه

یاعلی[/]

طاهر;696758 نوشت:
حرف زدن هم باهاش فایده که نداره هیچ بدتر هم هست. میخواستم بدونم غیر از صحبت کردن باهاش چیکار میتونیم براش بکنیم؟ دعایی چیزی هست؟ ممنون

با سلام و ادب

احترام ایشون را به عنوان برادر بزرگتر که الان متاهل هم هستند شدیدا نگاه دارید بخصوص در حضور همسرشان.

در مورد بدبینی ها و نظر منفی ایشون نسبت به اشخاصی که نام بردید صحبت شما فایده ای ندارد،اینطور صحبتها

معمولا منجر به جر و بحث می شود:"و اطیعوا الله و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم واصبروا ان الله مع الصابرین":

و از خدا و رسولش اطاعت نمایید و نزاع نکنید،چون سست و مضطرب می شوید و صبر کنید که خداوند با صابران است"انفال/46

روی عیوب ایشان متمرکز نشوید،محاسن اخلاقی ایشان را پیدا کنید،برجسته کنید"بخصوص نزد همسرشان" وقتی برادر شما

احترام،ادب و محبت و آرامش را در محیط خانواده دریافت کنند خودبخود بسیاری از مشکلات اخلاقیشان حل می شود.

این کارهایی است که شما برای اصلاح ایشان می توانید انجام دهید، البته منوط به این است که این اصلاحات

در وهله اول در خود انسان ایجاد شده باشد.

در یک کلام انسان نباید دائما در مقابل دیگرا ن حالت موضع گیری داشته باشد بخصوص خانواده اش.

حبیبه;698073 نوشت:
احترام ایشون را به عنوان برادر بزرگتر که الان متاهل هم هستند شدیدا نگاه دارید بخصوص در حضور همسرشان.

کدوم متاهل بابا! کدوم همسر؟!
داره میگه نامزدشه

حبیبه;698073 نوشت:
وحله اول

"وهله" درستشه

بچه محله امام رضا;698127 نوشت:
کدوم متاهل بابا! کدوم همسر؟!
داره میگه نامزدشه

با سلام و احترام

فرقی می کند؟

قرار است همسر ایشان باشد.

بچه محله امام رضا;698127 نوشت:
"وهله" درستشه

بله متشکر از تذکر بجای حضرتعالی.اصلاح می کنم.

بچه محله امام رضا نوشت:

"وهله" درستشه

حبیبه;698159 نوشت:
بله متشکر از تذکر بجای حضرتعالی.اصلاح می کنم.

با سلام و احترام
سرکار حبیبه با دقت زیادی که در نگارش پست های قبلی از شما دیده بودم هرگز فکر نمیکردم حضرتعالی مرتکب خطای املائی شوید

با احترام مجدد

تسنیـم;698163 نوشت:
با سلام و احترام
سرکار حبیبه با دقت زیادی که در نگارش پست های قبلی از شما دیده بودم هرگز فکر نمیکردم حضرتعالی مرتکب خطای املائی شوید

با احترام مجدد

با سلام

"لا یضل ربی و لاینسی"

فقط صفت خداوند است.

حبیبه;698176 نوشت:
"لا یضل ربی و لاینسی"

فقط صفت خداوند است.


درسته
منظورم این بود انتظار نمیرفت

[="Tahoma"]

حبیبه;698159 نوشت:
فرقی می کند؟

به نظر شما فرقی نمی‌کند؟
فرقش اینه که در اون صورت مجرده و اگر عقد کنند متاهل

سلام.....
؟
اول این ک خانواده شما چجورین؟ یعنی کامل مذهبین؟متوسط؟ یا ...؟

حدودا از کی تاحالا اینجوری شده؟ قبلا مومن بود یهو اینجور شد؟

اینترنت زیاد رفت و آمد داره خصوصا سایت های فیسبوک و یا با گوشی مثه گروه و ...؟

آهنگایی ک گوش میده چی؟80 درصد مطمئن میگم شاهین نجفی هم گوش میده ایشون درسته؟! خبرشو همین تاپیک بدین.......
?
این موارد بالا کلا باعث شده جوونای ما ک تعدادشون مثه داداش شماست کم هم نیست منحرف بشن! حدودا اینجور آدما زیاد شدن ب خصوص شهری مثه تهران....ک اصلا میگی خدا رو میشناسی؟میگه? what

و این ک کسانی هستند از اطرافیان ایشون ک از بچگی اینارو گوشش بخونن؟ من کسی رو میشناختم قبلا ک اینجور بود پسرش و پدرش همیشه لا به لای حرفاش مثلا تلویزیون داشت صحبت حاج آقایی رو نشون میداد میگفت اه بازم ک آخوند و....خودتون بقیشو میدونید.....
و این مفاهیم درونی شده بود واسش.......
خلاصه تا حدی هم این رفتار میشه گفت ایشون غرب زده شده!
غرب زدگی چیست؟....فرهنگ ها دائما درحال تعامل و برخورد هستند....حال چیز های خوبی رو دریافت و چیز هایی رو باید رد کنند!
مثلا اسلام در برخورد با یونان مفاهیم مشرکانه رو رد و فلسفی رو گرفت!
اما کشورهای مسلمان و درحال توسعه! چنان مات و مبهوت قدرت کشورهای غربی میشوند ک اصل هدف و پیشرفت اقتصادی اونارو فقط در نظر میگیرند و صرف این مورد اونارو میپرستند و از فرهنگ خود دست کشیده و دچار بی حویتی و بحران هویتی میشوند!

طاهر;696758 نوشت:
سلام.
ما یه خانواده ی پرجمعیتیم و میخوام راجع به برادر سومم صحبت کنم. ایشون متاسفانه از لحاظ اعتقادای خیلی ضعیف هست و گاهی یه حرفایی میزنه که من واقعا نسبت به عاقبتش و آخرتش نگران میشم. مثلا قبلا میگفت ما نمیتونیم بگیم صدام الان تو جهنمه. شایدم خدا ببخشش. ما هم هر چی براش دلیل و منطق میاوردیم حرف خودشو میزد. یا راجع به آمریکا کلا نظر بدی نداره. یا بارها شده متاسفانه متاسفانه، به رهبر توهین کرده... مرجع تقلید نداره. نمازاشو یکی درمیون میخونه اونم خیلی سریع انگار یکی دنبالش کرده باشه. براش مهم نیست نامزدش آرایش بکنه. حتی خودش براش لوازم آرایشی میخره. میگه اسلام سخت نیست آخوندا سختش کردن ولی خودشون... کلا با آخوندا مشکل داره. فوق العاده مغرور و بدبینه. نامزدش خوب نمیشناسش به خاطر همین زود میبخشش و اشتباهاشو خیلی بزرگ نمیدونه. من میگم خدا که داداش منو بیشتر از نامزدش دوس داره پس میشه خدا هم مثل نامزدش فکر کنه و گناهای داداشمو بزرگ ندونه؟ من که اشتباها و گناهای داداشمو خییییییلی بزرگ میدونم به نظرم مثل کسی میمونه که تو باتلاق گیر کرده و هی داره با دست و پا زدن توش بیشتر خودشو فرو میبره.

خیلی اخلاق های مزخرف دیگه هم داره که ریشه اش بدبینیه. مثلا خیلی شکاکه. گوشیمو بی اجازه برمیداره پیاماشو میخونه. من دیگه بزرگ شدم هیچ خطایی هم ازم سر نزده. هر چی هست تو کله ی خودش میگذره.

الانم چند روزه خیلی بداخلاق شده ما رو ناراحت کرده من و آبجیم و داداشم باهاش قهریم. خودش هم پشیمونه ولی غرورش اجازه نمیده باهامون آشتی کنه. ما هم باهاش آشتی کنیم فکر میکنه چه خبره؟؟ دوباره بداخلاق میشه.
حرف زدن هم باهاش فایده که نداره هیچ بدتر هم هست. میخواستم بدونم غیر از صحبت کردن باهاش چیکار میتونیم براش بکنیم؟ دعایی چیزی هست؟ ممنون

به نطر می رسد یک سری مقدمات اشتباه فکری ،باعث شکل گیری چنین افکاری شده، و درحقیقت نگاه فکری ایشان با شما تقریبا فرق می کند، و البته ایشان با نظر خودشان خود را ذی حق می داند، و افکار شما را نمی پذیرد ،در چنین شرایطی بحث و مجادله و گفتگو و تحمیل افکار ،تحمیل حضور در مسجد و منبر و کلیپ و... به هیچ وجه جواب نمی دهد و کار را بدتر و فاصله ها را بیشتر می کند، شکل گیری باور یک چیز الکی نیست،که با زور و تحمیل و قهر و فشار بتوان فرد را با خبر و کمک کرد،این راهکارها اصولی و منطقی نیست.
شما بایستی با برخورد و منش کریمانه و محبت آمیز آنچه وظیفه شماست او را درک کنید،جذابیت های دینی را با عمل خود به او نشان دهید،نه اینکه او را تحقیر و سرزنش و توبیخ کنید،بحث اعتقاد و باور یک چیز شخصی است و فرد را باید با میل و کشش خود کمک کنیم تا بپذیرد،در غیر این صورت کار و تلاش ما بی فایده خواهد بود.روابط نامزدش که خوب است خدا را شکر کنید.(با کمک نامزدش هم می توانید در اصلاح باورش(بردارتان) کمک بگیرید،البته به طور غیر مستقیم و بتدریج،ضمنا رفتار شما باید با نامزدش خیلی مهربان و کریمانه و با اخلاق خوب باشه،همین منش، حرکت ، انگیزه تحول را نیز در مورد بردارتان ایجاد می کند)
به رفتار هایش فکر بکنید ببنید از کدام رفتار خوشش می آیید،و در عین حال از رفتاری که حساس هست و او را آزار می دهد،شناسایی کرده و در مقابل بردارتان آنها را به مرور رعایت کنید،تا انگیزه علاقه به شما و گرایش به اصلاح باور ایجاد شود،بدون تاثیر و اشتیاق انگیزه درونی فرد هیچ تصمیمی برای تغییر نخواهد گرفت.این برخورد ها انگیزه درونی را به مرور زنده خواهد کرد.
پس در صورت ابراز برخی از مسائل اخلاقی و یا باورهای اشتباه از طرف ایشان، او را بلافاصله مذمت و توبیخ و سرزنش نکنید،بلکه با رفتاری نرم و با آرامش و بدون عصبانیت، از او بخواهید دلیل بیاورد،و دیدید با این کارها هم حل نمی شود،این گفتگو را به کسی که او قبول دارد، ببرید و این هم کارساز نشد،از او بخواهید این روند گفتگو را فعلا ترک کند،و خیلی حساسیت نشان ندهید،همین آرامش و سعه صدر و اخلاق خوب شما باعث تغییر و تحول خواهد شد.
فراموش نکنید هیچ فردی به زور و با تحمیل باور خودش را اصلاح نمی کند.
فضای خانواده را با عطوفت و مهربانی و ادب و احترام پر کنید،تا به مرور حل شود.ضمنا دخالت در باور دیگران وظیفه شما نیست،ولی دلسوزی که دارید نگران نباشید،سعی کنید رابطه عاطفی را با بردارتان بیشتر کنید.به لطف خدا حل خواهد شد.

طاهر;696758 نوشت:
گاهی یه حرفایی میزنه که من واقعا نسبت به عاقبتش و آخرتش نگران میشم. مثلا قبلا میگفت ما نمیتونیم بگیم صدام الان تو جهنمه. شایدم خدا ببخشش. ما هم هر چی براش دلیل و منطق میاوردیم حرف خودشو میزد. یا راجع به آمریکا کلا نظر بدی نداره. یا بارها شده متاسفانه متاسفانه، به رهبر توهین کرده... مرجع تقلید نداره. نمازاشو یکی درمیون میخونه اونم خیلی سریع انگار یکی دنبالش کرده باشه. براش مهم نیست نامزدش آرایش بکنه. حتی خودش براش لوازم آرایشی میخره. میگه اسلام سخت نیست آخوندا سختش کردن ولی خودشون... کلا با آخوندا مشکل داره. فوق العاده مغرور و بدبینه.

سلام علیکم
لزوما حرفایی که آدما می زنند حکایت از اعتقاد آنها نیست! ممکنه تحت تأثیر تبلیغات مسموم باشن! رفقاء، حرفای کوچه و بازار، رسانه های معاند!
باید به نقاط مثبت برادرتون توجه کنید! شکر خدا اون اسلام را قبول داره! این خیلی مهم هست! این که شما با اون قهر کنید و از او سطح بالایی از دین رو بخواهید که اگر توقع شما را پاسخ نگفت با اون قهر کنید این اصلا درست نیست!
این قهر کردن ها و یا توقعات زیادی راه را برای شیطان در انحراف کلی او آسان میکنه!
بالاخره این مسئله که اسلام دین آسانی است ما آخوندا اونو سختش کردیم مطلبی است که حتی متأسفانه از بعضی آخوندها هم آدم میشنفه! دیگه چه توقعی از برادر شما!
و یا این که صدام ممکنه خداوند اونو بخشیده باشه لذا معلوم نیست بره جهنم حرفیه که غزالی که از او به عنوان «امام» و «حجة الاسلام» و «زین الدین» یاد می کنن درباره یزید می زنه!
و یا درباره امریکا بعضی از سیاسیون ما با آن همه سوابق مبارزاتی و «ولایت شعاری» و عبادت همانطوری فکر می کنن که برادر شما فکر می کنه!
این حرفها تو مردم زیاده!
اینها چیزاهایی نیست که لزوما حکایت از سست بودن اعتقاد دینی برادر شما بکنه! به نظر می رسد برادر شما بیشتر ساده لوح هست! البته کلا که اعتقادها ضعیف هست!
همین اخیرا گزارشگر ورزشی صدا سیما عمل تیم والیبالیست آمریکایی رو تمجید می کرد که اعضای این تیم بعد از اذان مغرب آب خوردن به احترام ایرانیان!
خب این حرفا سبب میشه مردم نظرشون در باره آمریکا منفی نباشه! آمریکا یک فتنه است! در فتنه انسان ها دچار لغزش می شوند!
به نظرم شما با اخلاق نیکو و با بحث روی اموری که او هم قبول دارد! می توانید در او تأثیر بگذارید! فقط کافی است از او درک دقیقی داشته باشید و برای تغییر او عجله نکنید!
بعضی وقتا چند سال طول می کشه تا یک آدم تغییر مثبت کند!
موفق باشید!

بچه محله امام رضا;698196 نوشت:
به نظر شما فرقی نمی‌کند؟
فرقش اینه که در اون صورت مجرده و اگر عقد کنند متاهل

با سلام

ظاهرا این اشکال در اثر اختلاف کاربرد اصطلاح پیش آمده است

ما این اصطلاح(نامزد) را زمانی بکار می بریم که محرم شده باشند.

در هر حال هر جا اشتباهی کرده باشم خوشحال می شوم بزرگواران

تذکر دهند.

با سپاس

این برادرتون چند سالشه؟ اولا ممکنه این اعتقادات درست به او نرسیده باشه یعنی اصلا از همون اول اعتقادی نداشته که حالا بخواد ازدستش بده.متاسفانه خیلی از پدر ومادر های ما دینشون مفاتیح الجنانی است. دینشان را از علامه طباطبایی ها، علامه صدر ها، شهید مطهری ها ، آیت الله مصباح ها، علامه جوادی آملی ها نگرفته اند. حقم دارند.مفاتیح دین را آسون کرده. شما دو رکعت نماز در فلان وقت خاص بخون تمام گناهانت دود می شوند و هزاران ثواب برات میاد. از مفاتیح بپرسید بقیه اش را چه کار کنم.جوابی نمی آید.نتیجه این می شودکه بقیه وقتت را برو دنبال دنیا یا بدو دنبال دنیا. پدرخودم را مثال می زنم. اومهندس است. الان رانگاه نکنید که مهندس ها همینطور ریخته اند.زمانی که پدر من مهندس شد مهندسی خیلی ارج وقرب داشت. اما پدر من از 20سال پیش تا حالا لای هیچ کتابی را باز نکرده است. باور بفرمایید با وجود چنین نسلی که قبل از ما وجود داشتند خیلی از جوونا حق دارند اعتقاداتشون رو از دست بدن یا کمرنگ شود اعتقاداتشون. واقعیت اینه که همه نمی توانند بنشینند مطالعات زیاد داشته باشند تا اعتقاداتشون درست شود. باید یک دین درست و حسابی دیده باشند از کسانی که مدعی دین اندوعلی الخصوص از پدر ومادرشون. واقعیت اینه که آخوند ها و رسانه ها و ماهواره ها تاثیری که پدر ومادر دارد را ندارند در دین داری بچه. مثلا بچه می بیند مادرش مثلا مسلمون است اما این آدم لحظه ای آرامش روانی ندارد. یا پدرش مسلمون است اما در خفا عکس هزاران نامحرم را درگوشی اش دارد. نسل قبل از ما نسلی اند که ماهواره را قبول کردند. تجمل گرایی را قبول کردند. تجمل پرستی را قبول کردند. از این نسل نمی شود انتظار داشت فرزندانی با اعتقاد بار بیاورند. زیرا انسان نمی تواند کسی را قانع کند به چیزی که خود اعتقاد بهش ندارد. تازه این برادرشما که جوان است. ما خیلی از 40ساله ها و 50ساله ها رو داریم که ازبیخ اعتقاداتشون رو از دست داده اند. متاسفانه خیلی از جوانان نمی توانند اعتقاداتشون رو براساس فکر و اندیشه درست کنند بلکه با تلقین و احساس عمل می کنند.


با سلام

کاربر سوال کننده از من خواستند تا این مطالب را در تاپیک ارسال نمایم:

نقل قول:

سلام.
لازمه عرض کنم من به خاطر عقاید برادرم باهاش قهر نیستم. به خاطر بدرفتاری های اخیرشه که احساس میکنم هنوز برای آشتی زوده.
در ضمن ما نه ماهواره داریم نه چیز دیگه.
داداشم 30 سالشه و ما یه خانواده ی مذهبی هستیم.
این جواب سوالات دوستان بود. ولی من نمیتونم به سوالات بعدیتون جواب بدم و هر روز مزاحم جناب طاهر بشم. لطفا درک کنید.

در مورد چیزهایی هم که نمیدونید لطفا قضاوت نکنید.
مشکل برادر من جدیه و قبلا عقایدش خوب بود. به خاطر همین گفتم داره اعتقاداتش رو از دست میده.
امسال ایام فاطمیه میگفت ایام فاطمیه رو آخوندا و مداحا زیادش کردن و خیلی حرفای بی پایه و اساس دیگه هم میزنه. از این که رو بی اعتقادی یا کم اعتقادی برادرم تاکید میکنم خیلی ناراحت و متاسفم ولی من واقعا فکر میکنم خیلی عقایدش سسته.

ذر ضمن داداشم الان عقده ولی ما بهش میگیم نامزد که شاید برای عروسیشون برن کربلا.
(نه که عاشق کربلا باشه یا از عروسی بدش بیاد. چون ما اونجور خانواده نیستیم که عروسی بگیریم)
امیدم به امام حسینه.:geryeh:

شما هم دعا کنید لطفا.

لطفا تاپیک رو هم کشش ندید. ممنونم

در پناه قرآن و عترت موفق باشید

عنوان: چطور برادرم را متوجه اعتقادات اشتباهش بکنم؟

خلاصه سوال:
برادری دارم که اعتقادات دینی ضعیفی دارد و ما هم تا به حال نتوانسته ایم با صحبت او را متوجه تفکرات و اعتقادات اشتباهش بکنیم. آیا می شود خدا اعتقادات نادرست او را نادیده بگیرد؟! آیا راهی وجود دارد که به او کمک کنیم؟

اصل سوال:
سلام/ ما یک خانواده پرجمعیتیم و می خواهم راجع به برادر سومم صحبت کنم. ایشان متاسفانه از لحاظ اعتقادی خیلی ضعیف هست و گاهی حرفایی می زند که من واقعا نسبت به عاقبتش و آخرتش نگران می شوم. مثلا قبلا میگفت ما نمی توانیم بگوییم صدام الان در جهنم است. شاید هم خدا او را ببخشد. ما هم هر چه براش دلیل و منطق می اوردیم حرف خودش را می زد. یا راجع به آمریکا کلا نظر بدی ندارد. یا بارها شده متاسفانه متاسفانه، به رهبر توهین کرده. مرجع تقلید هم ندارد. نمازهایش را یکی در میان می خواند؛ آن هم خیلی سریع. انگار یکی دنبالش کرده باشد. برایش مهم نیست نامزدش آرایش بکند. حتی خودش برایش لوازم آرایشی می خرد. می گوید اسلام سخت نیست؛ آخوندها سختش کردند؛ ولی خودشون...
کلا با آخوندها مشکل دارد. فوق العاده مغرور و بدبین هم هست. نامزدش خوب او را نمی شناسد و به خاطر همین زود او را می بخشد و اشتباهاتش را خیلی بزرگ نمی داند. من می گویم خدا که برادر من را بیشتر از نامزدش دوست دارد پس می شود خدا هم مثل نامزدش فکر کند و گناهای برادرم را بزرگ نداند؟ من که اشتباهات و گناه های او را خیلی بزرگ می دانم. به نظرم مثل کسی می ماند که در باتلاق گیر کرده و دارد با دست و پا زدن بیشتر خودش را فرو می برد.

خیلی اخلاق های مزخرف دیگر هم دارد که ریشه اش بدبینی است؛ مثلا خیلی شکاک است. گوشیم را بی اجازه بر می دارد و پیام هایش را می خواند. من دیگر بزرگ شدم و هیچ خطایی هم ازم سر نزده. هر چه هست در فکر خودش می گذرد.
الان هم چند روز است خیلی بداخلاق شده و ما را ناراحت کرده. من و خواهر و برادرم هم با او قهر کردیم. خودش هم پشیمان است؛ ولی غرورش اجازه نمی دهد با ما آشتی کند. اگر ما با او آشتی کنیم فکر می کند چه خبر است و دوباره بداخلاق می شود.
حرف زدن هم با او فایده که ندارد هیچ بدتر هم هست. می خواستم بدانم غیر از صحبت کردن با او چکار می توانیم براش بکنیم؟ دعایی چیزی هست؟ ممنون

پاسخ:
سلام/ در اینکه خداوند متعال نسبت به بندگانش کریم و غفور است حرفی نیست؛ اما اینکه خدا نگاه مثبت به افکار و عقاید برادر شما داشته باشد مشکلی را حل نمی کند. مثل این می ماند که خدایی ناکرده برادر شما سم بخورد. سم تاثیر خودش را می گذارد و تغییر نگاه دیگران چیزی را عوض نمی کند. اعمال و کردار ما هم همین است. برای توضیح بیشتر می توانید بحث تجسم اعمال در کلام را پیگیری کنید.
در مورد اینکه چطور می توانید به ایشان کمک کنید باید عرض کنم کمک شما به ایشان می تواند جهات مختلفی داشته باشد. یک جهتش این است که شما با بحث علمی ایشان را متقاعد کنید که تفکرات نادرستی دارد که ظاهرا این راه را رفته اید و نتیجه نگرفته اید. اینکه چرا نتیجه نداده می تواند علت های مختلفی داشته باشد. مثلا گاهی ممکن است دلیل هایی که شما برای او می آورید منطقی و قانع کننده نباشد. البته ایرادی بر شما وارد نیست؛ چون مباحث عمیق اعتقادی نیاز به تخصص دارد و هر کسی نمی تواند پاسخگویی شبهات وارده به دین باشد.حتی متخصصین این علم هم گاهی اوقات با اینکه علم کافی دارند، اما نمی توانند پاسخی متناسب و درخورد با مخاطب خود ارائه دهند و همین باعث قانع نشدن طرف مقابل می شود. لذا بهترین کار ممکن این است که شما در حد توان خود اطلاعات دینی خود را تقویت کنید و به همان اندازه در شبهات او را پاسخ دهید؛ اما جایی که احساس می کنید پاسخ قانع کننده ای برای سوال او ندارید به هیچ وجه با او وارد بحث نشوید و همان اول او را به یک متخصص ارجاع دهید و بگویید این یک بحث تخصصی است که دین برای آن پاسخ دارد؛ اما باید پاسخ را از کارشناس دین بشنوید تا خدایی ناکرده پاسخ ناکامل شما منجر به مصرتر شدن ایشان بر اعتقادات نادرستش نشود و فکر نکند دین جوابی ندارد. . پیشنهاد می کنم سلسله کتاب های پرسمان دانشجویی با موضوعات مختلف را، هم خودتان مطالعه کنید و هم مطالعه آن را به اعضای خانواده به خصوص برادرتان پیشنهاد دهید. بسیاری از شبهات و پاسخ ها را در آن خواهید یافت.
البته شما باید به این مسئله هم توجه داشته باشید که اعتقادات برادر شما یک روزه شکل نگرفته که بخواهد یک روزه هم تغییر کند؛ بلکه در طی سالها زندگی به چنین افکار و عقایدی رسیده و مطابق با همان حرف می زند و عمل می کند. لذا تغییر و اصلاح آن نیز نیاز به زمان دارد. باید حرف حق را به او رساند و به او فرصت فکر کردن داد تا بتواند صراط مستقیم را انتخاب کند.
لذا علاوه بر اینکه خود شما باید اطلاعات دینی تان را تقویت کنید و در جهت اصلاح نگرش برادرتان قدم بردارید، بهترین کمک به ایشان، وصل کردن او به منابعی است که توان اصلاح نگرش او را داشته باشند. کتاب های مفید و خوب در این زمینه؛ به خصوص مواردی که احساس می کنید نسبت به آن بیشتر شبهه در ذهنش هست؛ سخنرانی های دینی و کلیپ کوتاه صوتی و تصویری تاثیر گذار؛ مستند های مذهبی و دینی؛ به خصوص مستند هایی که مسلمان شدن یک غیر مسلمان را به تصویر می کشد؛ وصل کردن او به عالمان دینی مثل روحانی محل یا دانشگاه؛ معرفی سایت های پاسخگویی به شبهات به او و ... همگی می توانند جزو منابع اطلاعاتی مفید باشند. وقتی این منابع به او معرفی شوند او می فهمد که همه سوالهایش پاسخ دارند و اینطور نیست که کسی نتواند آنها را جواب بدهد.
در کنار این برخی چیزها هم هست که زمینه انحراف بیشتر را در برادر شما فراهم می کند که شما تا حد توان باید آن ها را رفع کنید. وجود ماهواره در خانه؛ دوست و رفیقی که اعتقادات ضعیفی دارند؛ لقمه حرام؛ کمبود های عاطفی و ... می تواند مانع این باشد که نگرش ایشان اصلاح شود. لذا باید اینها را حذف و برایش جایگزین گذاشت. از این رو برقراری رابطه خوب و صمیمی شما و اعضای خانواده با ایشان، نه تنها بد نیست؛ بلکه خوب هم هست و نباید از او فاصله بگیرید. شاید در ظاهر با شما بحث کند و مخالف شما باشد، اما همینکه در کنار شماست، از بدتر شدن افکارش جلوگیری می شود. صحبت های شما هم روی او بی تاثیر نخواهد بود. از دیگر برادران و خواهران و پدر و مادر هم کمک بگیرید و این دغدغه را در آنها ایجاد کنید تا خدایی ناکرده خود آنها عاملی برای انحراف بیشتر برادرتان نباشند. اگر برادر دیگر شما مسجدی و هیئتی است می تواند او را با خود همراه کند و پایش را به این گونه مجالس باز کند.
نکته آخر اینکه همانطور که عرض کردم نباید انتظار تغییر یک روزه داشته باشید. دین و دستورات دینی هر چند موافق فطرت است؛ اما با غریزه های حیوانی در تعارض اند و از همین جهت است که گرایش انسان ها به مسائل مادی خیلی بیشتر از مسائل معنوی است. شاید اصلاح ایشان سالها زمان لازم داشته باشد و شاید اصلا آنطور که باید تغییر نکند؛ چنانچه خیلی ها حتی در زمان حضور امام معصوم که معدن علم الهی اند تغییر نکردند. با این حال وظیفه شماست که در حد توان از انحراف ایشان جلوگیری کنید. دعا کردن برای اصلاح ایشان هم راهکار بسیار خوبی است. نیاز به دعای خاصی نیست. همینکه شما همیشه از خدا بخواهید برادرتان و البته همه ما را هدایت کند، قطعا تاثیرگذار خواهد بود.(1)

نتیجه:
عقاید نادرست ناشی از جهل است. برای اصلاح ایشان باید علم ایشان به دین کامل شود. اگر خودتان چنین توانایی را ندارید، او را به منابع دینی مثل کتاب و عالمان دینی و ... متصل کنید. در کنار آن ارتباط صمیمی خود و خانواده را با او حفظ کنید و نگذارید خلأ های عاطفی منجر به انحراف بیشتر ایشان شود.

(1) سایت انجمن گفتگوی دینی، انجمن مشاوره، کارشناس: امین، تاریخ: 1395/02/15

موضوع قفل شده است