ابودجانه انصارى کیست؟

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ابودجانه انصارى کیست؟

ابودجانه انصارى: سمّاك‌بن‌خَرَشه (سمّاك‌بن اوس بن‌خرشه) بن‌لوذان بن‌عبدود بن ثعلبه خزرجى انصارى صحابى باوفاى پيامبر(صلى الله عليه وآله)
ابودجانه از قبيله خزرج و طايفه بنى‌ساعده بود.[1] در پيمان مؤاخات، پيامبر(صلى الله عليه وآله)او را برادر عتبة‌بن غزوان قرار داد.[2] وى در جنگ اُحد حضور داشت و ثبات قدم و دفاعش از رسول خدا در آن روز، مشهور است.[3] در غزوه خيبر نيز شركت‌داشته و حارثِ يهودى از شجاعان دشمن و چند تن ديگر را كشته است.[4] به نقلى ديگر، وى در آن نبرد به فرماندهى امام على(عليه السلام)تعدادى از جنگ‌جويان و قهرمانان دشمن را كشته و سرهايشان را نزد رسول خدا آورده است؛[5] سپس در پيشاپيشِ مسلمانان به قلعه‌هاى خيبر حمله برده،[6] در جنگ حنين و با كمك امام على چند نفر از پرچم‌داران دشمن را به قتل رسانده و به نقلى، در غزوه تبوك، پيامبر، پرچم خزرجيان را به او سپرده است.[7] گويا از همين رو است كه ابن شهر آشوب، وى را در شمار صحابه جنگ‌جو و مشهور به جهاد آورده‌است[8] و بنا به نقلى، در حجّة‌الوداع، پيامبر(صلى الله عليه وآله)او را در مدينه به جاى خود گمارد.[9] براساس روايتى، پيامبر به حضرت على دستور داد كه براى دفع جن و سحر، براى ابودجانه حرزى بنويسد.[10] وى در سال يازدهم هجرى، همراه لشكرى بود كه براى سركوبى مسيلمه كذّابِ مدّعى نبوّت، به سرزمين يمامه اعزام شدند. ابودجانه خود را با تاكتيكى خاص به درون باغى كه مسيلمه و طرف‌دارانش در آن سنگر گرفته بودند، رساند؛ پس ازاو، براء بن‌مالك با همان روش وارد باغ شد. در‌را باز كرد و مسلمانان وارد باغ شدند.[11] ابودجانه به‌طور مستقيم در قتل مسيلمه شركت داشت[12] و گفته‌اند كه در همين نبرد، به شهادت رسيد. ابن‌كثير اين‌نقل را درست‌تر مى‌داند؛ ولى نقلى را هم كه تا خلافت امام على زنده بوده و در جنگ صفّين شركت داشته، آورده است.[13] برپايه گزارشى، وى در اين جنگ، به شهادت رسيده است.[14]
براساس نقل ديگرى، عُمَر وى را پس ازجنگ با ايران مأمور گردآورى خمس سرزمين‌هاى فتح شده كرده است؛[15] امّا ابن حجر عسقلانى به نقل از الفتوح و ديگران، سمّاك‌بن خَرَشه انصارى را كه در جنگ قادسيه و نيز در جنگ صفين در ركاب حضرت على بوده، غير ابودجانه دانسته است.[16]
سيوطى،[1] به نقل از جابر آورده است كه روزى اصحاب در مسجد و در حضور پيامبر از بهشت سخن مى‌گفتند. حضرت فرمود: اى ابادجانه! آيا مى‌دانى هركس كه ما را دوست بدارد و به محبّت ما آزموده شود، خداوند تعالى او را دربهشت با ما ساكن خواهد كرد؟ سپس آيه «إِنّ المُتّقينَ فى جَنّـت وَ نَهَر فِى مَقعَدِ صِدق عِندَ مَلِيك مُقْتَدِر = پرهيزكاران به يقين در باغ‌ها و نهرهاى بهشتى در جاى‌گاه صدق، نزد خداوند مالك مقتدر جاى دارند» (قمر/54‌، 54 و 55) را تلاوت فرمود.

ابودجانه در شأن نزول:

1. «يأيُّهَا الَّذينَ ءامَنُوا إنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيسرُ وَالاَْنْصَابُ وَالأزْلـمُ رِجْسٌ مِنْ عَمل الشَّيطـن فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ = اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! شراب و قمار و بت‌ها و أزلام [=نوعى بخت‌آزمايى]پليد و از عمل شيطان است. از آن‌ها دورى كنيد تا رستگار شويد.» (مائده/5‌، 90) گفته‌اند: عدّه‌اى از اصحاب، از جمله ابودجانه در منزل سعد بن ابى وقّاص اجتماع كرده و پس از تناول غذا، شرابى حاضر كردند تا بنوشند كه آيه نازل شد و حرمت قطعى خمر را اعلام كرد.[18] 2. از ابن عبّاس نقل شده كه آيه «إنَّ اللَّهَ يُحِبُّ‌الّذين يُقتِلُونَ فى سَبيلِه صَفّاً كَأَنّهم بُنيـن مَرْصُوص = خداوند، كسانى را دوست دارد كه در راه او پيكار مى‌كنند؛ گويى بنايى آهنينند» (صف/61‌، 4) در شأن امام على و ابودجانه انصارى و عدّه ديگرى از صحابه نازل شده. به همين مضمون، روايتى از امام‌باقر(عليه السلام)نيز نقل شده‌است.[19] 3. ذيل آيات 152 تا 155 آل عمران/3 كه مربوط به جنگ اُحد است «ولَقَد صَدقكُمُ اللّهُ وعدَهُ إِذ تَحُسّونهم بِإِذنِهِ...» از جهاد و دفاع ابودجانه ياد شده و آمده كه در غزوه احد، پيامبر(صلى الله عليه وآله)شمشيرى را به دست گرفت و فرمود: كيست كه حق اين شمشير را ادا كند؟ ابودجانه پرسيد: حق آن چيست؟ حضرت پاسخ گفت: آن‌قدر با آن بجنگى تا كج شود. ابودجانه داوطلب شد و شمشير را از وى گرفت. او كه مردى شجاع بود و هنگام جنگ، عصابه‌اى (دستمالى) سرخ بر سر مى‌بست، به وسط ميدان رفت. با غرور گام برمى‌داشت و رجز مى‌خواند. پيامبر فرمود: خداوند اين‌گونه راه رفتن را به جز در مانند چنين جاى‌گاهى دشمن دارد.[20] وى با اين‌كه به هند، همسر ابوسفيان، در حالى كه مشركان را به جنگ تحريك مى‌كرد، دست يافت، از كشتن او صرف نظر كرد و گفت: شمشير رسول خدا گرامى‌تر از آن است كه بر فرق زنى فرود آيد.[21] گفته‌اند: در همين جنگ، پس از آن‌كه دشمن دوباره حمله كرد، و‌مسلمانان با فرار، پيامبر را تنها گذاشتند، ابودجانه خودش را سپر حضرت قرار داد و خود را بر روى او خم و تيرهاى فراوانى بر پشتش اصابت كرد[22] و عبدالله‌بن‌حميد اسدى را كه با ابىّ‌بن‌خلف جمحى هم پيمان شده بودند تا پيامبر را به قتل برسانند، كُشت.[23] براساس روايتى از امام صادق(عليه السلام)با آن‌كه پيامبر در روز اُحُد، بيعتش را از ابودجانه برداشت، او دفاع از پيامبر را رها نكرد.[24] از رواياتى استفاده مى‌شود كه ابودجانه در آن روز (اُحُد) با پيامبر بيعت كرد كه تا سرحدّ مرگ بجنگد.[25] علاّمه طباطبايى نيز پس از نقل رواياتى درباره ثابت قدمان در اُحُد مى‌گويد: راويان، در زمينه ثابت قدمان، جز درباره على و ابودجانه انصارى يك نظر ندارند.[26]

منابع:
اسدالغابة فى معرفة الصحابه؛ الاصابة فى تمييز الصحابه؛ بحارالانوار؛ البداية و النهايه؛ البرهان فى تفسير القرآن؛ تاريخ‌الامم والملوك، طبرى؛ تاريخ‌اليعقوبى؛ الدرّالمنثور فى‌التفسير بالمأثور؛ ريحانة‌الادب؛ سير اعلام‌النبلاء؛ السيرة النبويّه، ابن‌هشام؛ الطبقات الكبرى؛ الكامل فى التاريخ؛ الكنى و الالقاب؛ مجمع‌البيان فى تفسير القرآن؛ المغازى؛ الميزان فى تفسير القرآن؛ مناقب آل ابى‌طالب.

پی نوشت:
[1] اسدالغابه، ج‌6‌، ص‌92، البداية و النهايه، ج‌6‌، ص‌252.
[2] اسدالغابه، ج‌6‌، ص‌93؛ سير اعلام النبلاء، ج‌1، ص‌243.
[3] سيره ابن‌هشام، ج‌3، ص‌66‌؛ الطبقات، ج‌3، ص‌420؛ تاريخ طبرى، ج‌2، ص‌64‌.
[4] المغازى، ج‌2، ص‌654 و 710.
[5] مناقب، ج‌1، ص‌248.
[6] البداية و النهايه، ج‌4، ص‌160.
[7] المغازى، ج‌3، ص‌902 و 996.
[8] مناقب، ج‌2، ص‌78 و 79.
[9] سيره ابن‌هشام، ج‌4، ص‌601‌.
[10] بحار الانوار، ج 91، ص 220.
[11] البداية و النهايه، ج‌6‌، ص‌252؛ ريحانة الادب، ج‌7، ص‌96.
[12] الطبقات، ج3، ص420؛ يعقوبى، ج2، ص130؛ اسدالغابه، ج‌6‌، ص93.
[13] البداية و النهايه، ج‌6‌، ص‌252.
[14] ريحانة‌الادب، ج‌7، ص‌96.
[15] البداية و النهايه، ج‌7، ص‌98.
[16] الاصابه، ج‌3، ص‌146 و 147.
[17] الدرّالمنثور، ج‌7، ص‌688‌.
[18] مناقب، ج‌2، ص‌203 و 204؛ البرهان، ج‌2، ص‌360.
[19] البرهان، ج‌5‌، ص‌363.
[20] سيره‌ابن هشام، ج‌3، ص‌66 و 67‌؛ الطبقات، ج‌3، ص‌420؛ مجمع‌البيان، ج‌2، ص‌826‌.
[21] سيره ابن هشام، ج3، ص‌69‌؛ تاريخ طبرى، ج‌2، ص‌63‌؛ البداية و النهايه، ج‌4، ص‌14.
[22] سيره ابن‌هشام، ج‌3، ص‌82‌؛ تاريخ طبرى، ج‌2، ص‌66‌؛ الكامل، ج‌2، ص‌155.
[23] الكامل، ج‌2، ص‌155.
[24] بحار الانوار، ج‌20، ص‌70.
[25] همان، ص‌107 و 108.
[26] الميزان، ج‌4، ص‌69‌.

[=B Nazanin][=B Nazanin]طبق روایتی خداوند در شأن ابو دجانه و امام علی (علیه السلام) آیه 144 آل عمران را فرستاد و ابودجانه را مصداق «شاکران» در این آیه «. . . سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرينَ» اعلام نمود. (تفسير فرات الكوفي، ص: 94)
[=B Nazanin]طبق روایتی دیگر از امام صادق (علیه­السلام) ابودجانه در زمان ظهور امام مهدی (علیه­السلام) زنده خواهد شد و حضرت یاری خواهد داد. (تفسير العياشي، ج‏2، ص: 32)
[=B Nazanin]حرزی معروف به حرز ابودجانه برای دفع جن در بحارالانوار نقل شده است. این حرز به دو صورت مختصر (125/60) و مفصل (220/91) آمده است. صورت مختصر آن را کفعمی نیز در المصباح (ص: 229) نقل نموده است.

موضوع قفل شده است