ایده راهاندازی شیلات
تبهای اولیه
[/HR]
[/HR]
این روزها که برخی از مسئولان همه مشکلات کشور را به تحریمها گره میزنند، دلتنگ راه و رسم مردانی میشویم که با دستان خالی و تنها با سلاح ایمان و خودکفایی وارد عمل میشدند و در همان روزهای تحریم و جنگ، صدام را با 36 کشور حامیاش بهزانو درآوردند. به مناسبت 4تیرسالروز شهادت علی هاشمی مروری بر زندگی تا شهادت سردار هور از زبان دوست دوران کودکی، همرزم و دامادش، عبدالفتاح اهوازیان را پیش رودارید. قرارگاه سری جنگ
اهوازیان از زبان آقای محسن رضایی و در کتاب «گمشده من» میگوید: «پرراز و رمزترین قرارگاه بهکلی سری تاریخ جنگ، قرارگاه سری نصرت بوده و من بهعنوان یکی از مسئولان قرارگاه نصرت به شما میگویم ما افتخار میکنیم که 65 درصد از نیروهای ما از نیروهای بومی و بیسواد منطقه هستند. 65 درصد از نیروی ما ماهیگیر، کشاورز و کسانی بودند که در هور زندگی میکردند.»
وی ادامه میدهد: رزمندههای این قرارگاه از اولین امکانات ساده زندگی محروم بودند و در کنار علی هاشمی کارهای عظیمی را در قرارگاه نصرت انجام میدادند. 420 مورد شناسایی بدون اینکه یکی از این شناساییها لو برود، توسط همین نیروهای بومی قرارگاه انجام گرفت. علی هاشمی از همان مردمان بومی که سواد چندانی نداشتند، نیروهای بسیجی ساخته بود که خودکفا شده بودند و چرخ اقتصاد کشورشان را در همان سالهای جنگ و تحریم میچرخاندند.
اقتصاد مقاومتی
داماد شهید هاشمی نکته قابلتأمل در زندگی جهادی شهید را فعالیت وی در عرصه اقتصاد مقاومتی در آن سالهای تحریم بیان و اظهار میکند: همانطور که میدانید سالهاست که امام خامنهای درباره اقتصاد مقاومتی و تولید ملی منویاتی را داشتهاند، این نشان میدهد که سربازان واقعی ولایت از سالها پیش در این زمینه فعال بودهاند.
بله بهحق باید گفت که علی هاشمی در آن سالهای جنگ و در شرایط نبود امکانات و روزهای سخت تحریم، همان اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری به آن تأکید داشتند را با همان مدیریت دانش و با ایجاد همبستگی بین اقوام اجرایی کرد. زمانی که ما در شرایط تحریم قرار داشتیم و هور برایمان یک تهدید بود و قرارگاه نصرت ازلحاظ امکانات مالی در مضیقه بود. تدبیر علی هاشمی هور تهدید شده را تبدیل به فرصت کرد. ما روزی 12 تن ماهی از هور صید کرده و 200 غاز شکار میکردیم و از سرمایه بهدستآمده برای امور جنگ بهره میبردیم.
تأمین مخارج قرارگاه نصرت
وی همچنین میگوید: بچهها در دوران مرخصیشان ماهیگیری میکردند و درآمدشان را با قرارگاه نصف میکردند. کسی نمیدانست قرارگاه نصرت مخارجش را از کجا تأمین میکند. علی هاشمی بعضاً برای تعدادی از بچههای متأهل مفقودالاثر، خانه میخرید و به نام بچهها سند میزد. علی همه تجهیزات و امکانات موردنیاز قرارگاه را از فعالیتهای اقتصادی هور تأمین میکرد. علی برای اهالی بومی اشتغالزایی ایجاد کرده بود. ماهیگیری، حصیربافی و صنایعدستی را راهاندازی کرد و اینگونه علی هاشمی قرارگاه را خودکفا کرده بود. ما از پوکههای توپ که شلیک میشد برای خودروهایمان اگزوز درست میکردیم. ماشینهای ما که تویوتا و لندکروز بودند همیشه داخل آب و گل میرفتند و اگزوزهای خودروهایمان میترکید. ما توان خرید مواد موردنیاز آنهم با هزینههای بالا را نداشتیم و نمیتوانستیم در آن شرایط، زیاد هزینه کنیم. برای همین خودمان دستبهکار شدیم و از پوکههای شلیکشده توپ، اگزوز ساختیم. همان بادگیرهایی که این روزها تبدیلشده به لباس جنگی میکروبی بیولوژیک و شیمیایی ارتشهای جهان، آن زمان تنها لباسی بود که برای خیس نشدن بچهها در قایق از آن استفاده میشد و با نایلون دوخته و بعدها از سفرهها تهیه میشد و تا امروز که به این شکل در اختیار بچهها قرار دارد.
همه اینها حاصل توانمندی مردان قرارگاه نصرت است که در طول جنگ و پسازآن کسی از فعالیتهای خودکفایی و اقدامات قرارگاه نصرت در راستای اقتصاد مقاومتی اطلاع چندانی نداشت تا اینکه در انتهای جنگ عدهای از فرماندهان با مشاهده توانمندی قرارگاه مجموع شیلات سپاه را راهاندازی کردند. علی هاشمی وقتی مشاهده کرد بنزین برای قایقها بهاندازه کافی وجود ندارد و بچهها مجبور میشوند تا منطقه عملیاتی موردنظر، پارو بزنند اقدام به طراحی و تحقیق روی موتورهای گازی آنهم با کپسولهای گاز کرد. علی در پژوهشها و اختراعات و ابتکارات به جوانان میدان میداد. هیچ محدودیتی برای کسی قائل نمیشد و از هر طرحی که در راستای منافع جنگ بود حمایت میکرد. برخی از همان ابتکارات علی در حضور آقایان محسن رضایی و سردار صفوی راهاندازی شد و فیلمها و اسناد آنهم موجود است. علی هاشمی از همان نیروهای بومی، گردانهای شیلاتی آماده کرد. درآمد خوبی هم نصیب بچهها میشد. همه آنها بر گردن قرارگاه حقدارند.
مقاومت نیروهای پارتیزانی
همرزم شهید در پایان این موضوع تأکید میکند: سوسنگرد شهر کوچکی است. با جمعیت کمی که در آن روزهای جنگ و محاصره داشت. شهر، اشغالشده بود و اهالی شهر پراکندهشده بودند؛ اما علی هاشمی از همان سوسنگرد چند واحد از نیروی بومی راهاندازی کرد. این نیروها در منطقه مرزی میماندند و با کمترین امکانات مقاومت میکردند. یک گونی آرد به آنها میرساندیم و برای مدتها ارتباطمان قطع میشد. آنها با همان یک کیسه آرد نان میپختند و از هور ماهی میگرفتند و از شیر گاومیشهایشان ماست، کره، پنیر و دوغ درست میکردند. شاید هیچ پارتیزانی این مقاومت را نداشته باشد اما علی از کشاورزان ساده نیروهای حفاظت مرزی با این استقامت میساخت و این از افتخارات جنگ است. هور نقش بسزایی در جنگ آبی داشت.
[/HR] منبع: اروزنامه جوان(با تلخیص)