خدا چیست؟ ( پرسشهای کودکانه)

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خدا چیست؟ ( پرسشهای کودکانه)

[=&quot]خدا چیست؟ ( پرسشهای کودکانه)[/]
[=&quot]
[/]

[=&quot]منبع: پرسشهای کودکانه؛ دکتر استاپرد، مترجم : دکتر سوری [/]
[=&quot]خدا چیه؟ [/]
[=&quot]خدا زنه یا مرده؟[/]
[=&quot]خدا کجا زندگی می کنه؟ [/]
[=&quot]آیا خدا دنیا و منو درست کرده؟ [/]
[=&quot]چه شما به عنوان والدین ، افراد معتقد باشید ؛ چه نباشید ، احتمالا کودکتان در مرحله ای از زندگی پرسشهای صریح و موشکافانه درباره ماهیت داوند از شما خواهد پرسید. [/]
[=&quot]خوب است که خودتان در این مورد فکر کنید و ببینید پاسخهایتان چگونه باشد. [/]
[=&quot]کودکان گاهی به طرز شگفت آوری در افکارشان عمیق اند ؛ زیرا با ذهنی باز به چنین موضوعاتی فکر می کنند. [/]
[=&quot]رهنمودهایی برای پاسخ های شما : نسبت دادن ویژگیهای انسانی به خدا؛ کار اشتباهی است. پنداشت از خدا دشوارتر از آن است که بتوان به آسانی به آن دست یافت. [/]
[=&quot]اگر شما فرد مومنی هستید ، طبیعتا دوست دارید کودکتان مانند شما فکر کند و بر عکس. ایمان داشتن برای سعادت و آرامش انسانها امری ضروری است، اما اگر کودکتان تردید دارد یا به اندازه کافی اشتیاق نشان نمی دهد ، سعی کنید نسبت به او زیاد سخت گیر نباشید. به تدریج که کودکان بزرگتر می شوند به آنها کمک کنید خودشان در این باره تصمیم بگیرند و انتخاب کنند. [/]
[=&quot]یک زندگی سالم معنوی چیزی است که همه کودکان از آن سود خواهند برد. به شرط اینکه از آن استفاده کور کورانه جهت توجیه اعمال سیاسی و یا حتی نظامی نشود. [/]
[=&quot]به کودکتان یاد بدهید که آدمهایی که به خدا ایمان دارند ؛ عموما او را منشا خوبیها و عشق می دانند. [/]
[=&quot]به خاطر داشته باشید که کودکان شما نهایتا خودشان تصمیم آخر را درباره زندگی معنوی خود می گیرند و شما باید آنها را در این مسیر یاری کنید. [/]
[=&quot]برای سنین 2 -4 سال [/]
[=&quot]خدا چیست؟[/]
[=&quot]خدا دوست داشتن است، وقتی می گویم دوستت دارم ، این محبت از خداست که ما انسانها و حیوانات را دوست داشته باشیم و به ما کمک می کند تا تمام چیزهایی را که در دنیا هست ، از ستاره های آسمان گرفته تا شکوفه های کوچک در چمنزار ببینیم. [/]
[=&quot]برای سنین 4-6 سال [/]
[=&quot]خدا چیست؟ [/]
[=&quot]هر بار که ما تصمیم می گیریم کار خوبی انجام دهیم ، یا هر بار که احساس دوست داشتن می کنیم، منشا آن خداست. [/]
[=&quot]تو نمی توانی خدا را ببینی ، اما می توانی احساس عشق را در بسیاری از آدمها در هر کجا ببینی و این عشق نشانه ای از خداست. [/]
[=&quot]چون عشق همه جا هست ، انسانها اعتقاد دارند که خداوند جهان را آفریده است و داستانهای مختلفی در باره اینکه خداوند چگونه گیاهان ، حیوانات و انسانها را درست کرده وجود دارد. [/]
[=&quot]سنین 6-8 سال [/]
[=&quot]خدا چیست؟[/]
[=&quot]خدا زن یا مرد نیست ، سفید یا سیاه نیست . زیرا خداوند شخص نیست . خدا مثل ما خانه ندارد ، زیرا خداوند همه جا و در همه چیز هست. خداوند موجودی نادیدنی و بسیار مهربان و قدرتمند است . انسانها درباره خداوند از هزاران سال پیش فکر می کردند ، بعضی از انسانها عقیده داشتند که خدایان زیادی وجود دارند ، اما پیروان ادیان الهی اعتقاد دارند که همه انسانها فقط یک خدا دارند. [/]

سلام
یکی این بنده خدارو دریابه ؟

mahnaz;23383 نوشت:
سلام
یکی این بنده خدارو دریابه ؟

سلام
ممنونم سرکار مهناز :Cheshmak:
انشالله جبران کنم...:Gol:

:Sham:

سلام
((هل من ناصر ینصرنی))
وقتی چیزی برای کپی پاست نیست و آدم باید از داشته های خودش برای پاسخ گویی استفاده کنه یاری دهنده ای نسیت.

ما همه امیدوار و چشم انتظار به آینده ایم.
((الهم عجل لولیک الفرج))

جناب مدیر اجرایی بزرگوار
به نام تاپیک ایراد نگیرید!!!
چهار روز است که این تاپیک با عنوان " کارشناسان محترم لطفا نقد کنید " بر روی اسکرول در حرکت است.
مجبور شدم عنوان تاپیک را تغییر بدهم و رابطه بین عنوان تاپیک و جذابیت را بررسی کنم.
سرکار مهناز و دیگر کاربران شاهد هستند!!!!!!

گل نرگس;23168 نوشت:
[=&quot]خدا چیست؟ ( پرسشهای کودکانه)[/]
[=&quot]
[/]

[=&quot]منبع: پرسشهای کودکانه؛ دکتر استاپرد، مترجم : دکتر سوری [/]
[=&quot]خدا چیه؟ [/]
[=&quot]خدا زنه یا مرده؟[/]
[=&quot]خدا کجا زندگی می کنه؟ [/]
[=&quot]آیا خدا دنیا و منو درست کرده؟ [/]
[=&quot]چه شما به عنوان والدین ، افراد معتقد باشید ؛ چه نباشید ، احتمالا کودکتان در مرحله ای از زندگی پرسشهای صریح و موشکافانه درباره ماهیت داوند از شما خواهد پرسید. [/]
[=&quot]خوب است که خودتان در این مورد فکر کنید و ببینید پاسخهایتان چگونه باشد. [/]
[=&quot]کودکان گاهی به طرز شگفت آوری در افکارشان عمیق اند ؛ زیرا با ذهنی باز به چنین موضوعاتی فکر می کنند. [/]
[=&quot]رهنمودهایی برای پاسخ های شما : نسبت دادن ویژگیهای انسانی به خدا؛ کار اشتباهی است. پنداشت از خدا دشوارتر از آن است که بتوان به آسانی به آن دست یافت. [/]
[=&quot]اگر شما فرد مومنی هستید ، طبیعتا دوست دارید کودکتان مانند شما فکر کند و بر عکس. ایمان داشتن برای سعادت و آرامش انسانها امری ضروری است، اما اگر کودکتان تردید دارد یا به اندازه کافی اشتیاق نشان نمی دهد ، سعی کنید نسبت به او زیاد سخت گیر نباشید. به تدریج که کودکان بزرگتر می شوند به آنها کمک کنید خودشان در این باره تصمیم بگیرند و انتخاب کنند. [/]
[=&quot]یک زندگی سالم معنوی چیزی است که همه کودکان از آن سود خواهند برد. به شرط اینکه از آن استفاده کور کورانه جهت توجیه اعمال سیاسی و یا حتی نظامی نشود. [/]
[=&quot]به کودکتان یاد بدهید که آدمهایی که به خدا ایمان دارند ؛ عموما او را منشا خوبیها و عشق می دانند. [/]
[=&quot]به خاطر داشته باشید که کودکان شما نهایتا خودشان تصمیم آخر را درباره زندگی معنوی خود می گیرند و شما باید آنها را در این مسیر یاری کنید. [/]
[=&quot]برای سنین 2 -4 سال [/]
[=&quot]خدا چیست؟[/]
[=&quot]خدا دوست داشتن است، وقتی می گویم دوستت دارم ، این محبت از خداست که ما انسانها و حیوانات را دوست داشته باشیم و به ما کمک می کند تا تمام چیزهایی را که در دنیا هست ، از ستاره های آسمان گرفته تا شکوفه های کوچک در چمنزار ببینیم. [/]
[=&quot]برای سنین 4-6 سال [/]
[=&quot]خدا چیست؟ [/]
[=&quot]هر بار که ما تصمیم می گیریم کار خوبی انجام دهیم ، یا هر بار که احساس دوست داشتن می کنیم، منشا آن خداست. [/]
[=&quot]تو نمی توانی خدا را ببینی ، اما می توانی احساس عشق را در بسیاری از آدمها در هر کجا ببینی و این عشق نشانه ای از خداست. [/]
[=&quot]چون عشق همه جا هست ، انسانها اعتقاد دارند که خداوند جهان را آفریده است و داستانهای مختلفی در باره اینکه خداوند چگونه گیاهان ، حیوانات و انسانها را درست کرده وجود دارد. [/]
[=&quot]سنین 6-8 سال [/]
[=&quot]خدا چیست؟[/]
[=&quot]خدا زن یا مرد نیست ، سفید یا سیاه نیست . زیرا خداوند شخص نیست . خدا مثل ما خانه ندارد ، زیرا خداوند همه جا و در همه چیز هست. خداوند موجودی نادیدنی و بسیار مهربان و قدرتمند است . انسانها درباره خداوند از هزاران سال پیش فکر می کردند ، بعضی از انسانها عقیده داشتند که خدایان زیادی وجود دارند ، اما پیروان ادیان الهی اعتقاد دارند که همه انسانها فقط یک خدا دارند. [/]

با سلام
سرکار گل نرگس قسمت عمده ی این مطلب در حوزه ی تخصص شماست(و دلیل عمده ی تعلل بنده همین بود) ، یه نکته اینکه من احساس می کنم این مطلب در یه بستر مسیحی تنظیم شده ، خوب نگاه اسلامی جامع تر از نگاه مسیحیه ، ابن عربی حدیثی نقل می کنه که پیامبر اکرم (ص) فرمود برادرم موسی چشم راستش نابینا بود و برادرم عیسی چشم چپش و من صاحب دو چشم بینا هستم ، در دین یهود شریعت غالبه و خدای یهود بیشتر یه خدای غضبناکه و به یه معنا میشه گفت رو به کثرت داره...(غرب معنوی) ، در مسیحیت ما شریعت خاصی نداریم (حضرت مسیح شریعت خاصی نیاورد و اکثرا به شریعت یهود ارجاع داد ، اگر چه الان به همون هم عمل نمیشه) مسیحیت بیشتر طریقته و خدای اون خدای محبته و به یه معنا میشه گفت رو به وحدت داره...(شرق معنوی) ، اما دین مبین جامع بین شریعت و طریقته و در اون هر یک از اوصاف جمال و جلال حق تعالی در جای خودش قرار داره ، اگر چه در نهایت رحمت بر غضب سبقت داره ، یه نگاه واقع بینانه بدور از افراط های این طرف و تفریط های اون طرف ، جامع بین وحدت و کثرت ، که هنر هم همینه که آدمی جامع بین وحدت و کثرت باشه و وحدت رو هم در کثرت ببینه ، که این هم به جامعیت نبی اکرم و اوصیای برحقش بر می گرده(که مظهر تام اسم جامع الله هستند) ...
اما اینکه گفتم قسمت عمده ی این مطلب در حوزه ی تخصص شماست ، بخاطر اینه که کسی مثل بنده مثلا دقیقا اطلاع ندارم که کودک در سنین مختلف در چه سطحی از انتزاع قرار داره که حالا به تناسب اون براش این مسائل رو توضیح بدم ، یا مثلا دوستی می گفت که برای کودکی در این سنین بهتره که حرف از اسما قهر و جلال خداوند زده نشه و بیشتر روی اسما رحمت و جمال خداوند تمرکز بشه ، خوب از یه طرف ما داریم یه تصویر یه طرفه ای رو به خورد بچه می دیم که مسلما ناقص و بدور از واقعیته و از طرف دیگه ظاهرا اعتقاد بر اینه که به دلایلی نباید در اون سنین چنین مسائلی طرح بشه(این مثال از باب نمونه بود و من فعلا وارد ارزیابیش نمی شم)، خوب(با فرض درستی این مطلب) این بیشتر در حوزه ی تخصص شماست که یه چرتکه ای بندازید و ببینین که در مجموع به مصلحته که ما یه تصویر کاملتر رو ارائه کنیم یا نه همون تصویر یه طرفه و ناقص رو به خورد بچه بدیم...
میشه گفت این کار یه کار میان رشته ایه ، برای این منظور شما می تونید قالب هایی بدین و ما هم در حد بضاعت و فهم ناچیزمون براساس اون قالب ها روی توصیف خدای قرآن کریم (و نه عهد عتیق و جدید) برای سنین مختلف کودکی فک کنیم و دوباره شما از وجه نظر روانشناختی اونا رو ارزیابی کنین و ...

seyedziya;23982 نوشت:
با سلام
سرکار گل نرگس قسمت عمده ی این مطلب در حوزه ی تخصص شماست(و دلیل عمده ی تعلل بنده همین بود) ، یه نکته اینکه من احساس می کنم این مطلب در یه بستر مسیحی تنظیم شده ، خوب نگاه اسلامی جامع تر از نگاه مسیحیه ، ابن عربی حدیثی نقل می کنه که پیامبر اکرم (ص) فرمود برادرم موسی چشم راستش نابینا بود و برادرم عیسی چشم چپش و من صاحب دو چشم بینا هستم ، در دین یهود شریعت غالبه و خدای یهود بیشتر یه خدای غضبناکه و به یه معنا میشه گفت رو به کثرت داره...(غرب معنوی) ، در مسیحیت ما شریعت خاصی نداریم (حضرت مسیح شریعت خاصی نیاورد و اکثرا به شریعت یهود ارجاع داد ، اگر چه الان به همون هم عمل نمیشه) مسیحیت بیشتر طریقته و خدای اون خدای محبته و به یه معنا میشه گفت رو به وحدت داره...(شرق معنوی) ، اما دین مبین جامع بین شریعت و طریقته و در اون هر یک از اوصاف جمال و جلال حق تعالی در جای خودش قرار داره ، اگر چه در نهایت رحمت بر غضب سبقت داره ، یه نگاه واقع بینانه بدور از افراط های این طرف و تفریط های اون طرف ، جامع بین وحدت و کثرت ، که هنر هم همینه که آدمی جامع بین وحدت و کثرت باشه و وحدت رو هم در کثرت ببینه ، که این هم به جامعیت نبی اکرم و اوصیای برحقش بر می گرده(که مظهر تام اسم جامع الله هستند) ...
اما اینکه گفتم قسمت عمده ی این مطلب در حوزه ی تخصص شماست ، بخاطر اینه که کسی مثل بنده مثلا دقیقا اطلاع ندارم که کودک در سنین مختلف در چه سطحی از انتزاع قرار داره که حالا به تناسب اون براش این مسائل رو توضیح بدم ، یا مثلا دوستی می گفت که برای کودکی در این سنین بهتره که حرف از اسما قهر و جلال خداوند زده نشه و بیشتر روی اسما رحمت و جمال خداوند تمرکز بشه ، خوب از یه طرف ما داریم یه تصویر یه طرفه ای رو به خورد بچه می دیم که مسلما ناقص و بدور از واقعیته و از طرف دیگه ظاهرا اعتقاد بر اینه که به دلایلی نباید در اون سنین چنین مسائلی طرح بشه(این مثال از باب نمونه بود و من فعلا وارد ارزیابیش نمی شم)، خوب(با فرض درستی این مطلب) این بیشتر در حوزه ی تخصص شماست که یه چرتکه ای بندازید و ببینین که در مجموع به مصلحته که ما یه تصویر کاملتر رو ارائه کنیم یا نه همون تصویر یه طرفه و ناقص رو به خورد بچه بدیم...
میشه گفت این کار یه کار میان رشته ایه ، برای این منظور شما می تونید قالب هایی بدین و ما هم در حد بضاعت و فهم ناچیزمون براساس اون قالب ها روی توصیف خدای قرآن کریم (و نه عهد عتیق و جدید) برای سنین مختلف کودکی فک کنیم و دوباره شما از وجه نظر روانشناختی اونا رو ارزیابی کنین و ...

سلام سید ضیا

از حرکت شجاعانه ی شما متشکریم:Gol:

ولی نظرات بنده خدا نقد نشد .حالا می شه از اینها برای بچه مسلمونا استفاده کرد یا نه :Gig:
اگر یه کودک در سنینی که ذکر شد از جنابعالی این سئوالاتو بکنه چه جوابی بهش می فرمایید.
لطفاً نفرمایید که همین جواب ؟!!!
البته با همین جواب هم میشه اونقدر سرگرمش کرد تا موقعی که به سن مورد نظر برسه:Gig:

mahnaz;24161 نوشت:
سلام سید ضیا

از حرکت شجاعانه ی شما متشکریم:gol:

ولی نظرات بنده خدا نقد نشد .حالا می شه از اینها برای بچه مسلمونا استفاده کرد یا نه :gig:
اگر یه کودک در سنینی که ذکر شد از جنابعالی این سئوالاتو بکنه چه جوابی بهش می فرمایید.
لطفاً نفرمایید که همین جواب ؟!!!
البته با همین جواب هم میشه اونقدر سرگرمش کرد تا موقعی که به سن مورد نظر برسه:gig:

با سلام
سرکار مهناز همونطور که گذشت این بحث یه وجه روانشاختی داره و یه وجه فلسفی کلامی ، ولی وجه فلسفی و کلامی اون خیلی کم رنگه ، تا جایی که میشه گفت یه روانشناس که در یه حد معمولی با مسائل اعتقادی آشنا باشه به تنهایی می تونه این بحث رو پیش ببره ، من در بالا راجع به احساسی که نسبت به بستر اون مطلب داشتم مطلبی رو آوردم و در چارچوب اون هم نقدی رو مطرح کردم ، پس یه نکته اینه که این بحث باید در بستر اسلامی پیش بره ، اما همونطور که گفتم این عمدتا کار یه روانشناسه که با لحاظ بستر اسلامی این بحث رو پیش ببره.در ادامه از بین مطالب در این باره یه مطلب که به نظرم جالب تر اومد رو می یارم ، این مطلب با بستر فرهنگی ما همخوانی بیشتری داره ، اگه من بخوام این مسائل رو برای بچم توضیح بدم(که فعلا سالبه به انتفای موضوعه!) این مطلب رو به مطلب ابتدای تاپیک ترجیح می دم...

چگونه با بچه ها درباره خدا صحبت کنیم؟

دغدغه بسیارى از والدین این است که آیا مى توانند با فرزندانشان درباره موضوع پیچیده اى چون خدا صحبت کنند؟ آیا بچه ها را مى توان با مفاهیمى چون خدا، پیامبر، جهان آخرت، آفرینش و هستى، تکلیف، عبادت و مانند آن آشنا کرد و درباره آنها بحث کرد؟
حرف زدن درباره خدا از این جهت حائز اهمیت است که مى تواند بهترین راه برآوردن مهم ترین نیازهاى کودکان باشد، زیرا کودکان بیش از بزرگسالان خود و اطرافیانشان را نیازمند به تکیه گاه قوى و مهربانى مى بینند که قادر است همه آرزوهاى آنها را برآورده سازد. فایده دیگر صحبت کردن درباره خدا از این جهت است که همه چیز را در دنیا توضیح مى دهد: زیبایى طبیعت، تولد نوزاد یا مرگ یک دوست، که با این توضیح (مرتبط کردن رویدادهاى طبیعى به خدا) نوعى احساس شگفتى نیز همراه است، زیرا روح کودک به دنبال عجایب و اسرار مى گردد و زمانى که براى پرسش هاى کلیدى خود پاسخى منطقى مى یابد، احساس آرامش مى کند. وقتى کودک حوادث تلخ و شیرینى از این قبیل را با خدا مرتبط بداند، هم در شناخت خود نسبت به خدا عمیق تر مى شود و هم روح او که به دنبال عجایب و اسرار است، ارضاء مى شود. همچنین حرف زدن درباره خدا، به کودک احساس امنیت مى دهد، زیرا خدا جاودانى و مافوق همه تغییرات است و در دنیایى که همه چیز آن زودگذر است، اعتقاد به خدا مى تواند بهترین حامى و راهنماى اخلاقى کودک باشد.
و بالاخره، توجه به خدا و احساس نیاز به او، مایه آرامش روح و روان کودک مى شود، زیرا این احساس در فطرت و نهاد انسان از کودکى قرار داده شده و طبق فرمایش پیامبر اسلام، کودک مادامى که اطرافیانش او را از پرستش خدا باز نداشته اند، داراى فطرت خداپرستى و ایمان است.
متأسفانه با وجودى که خداشناسى براى کودکان و فرزندان یک ضرورت مهم و نقطه عطفى در زندگى آنان است، والدین از این موضوع غافلند و به ضرورت آن توجه کافى ندارند. آنان انرژى کودکان را صرف انواع آموزش ها و کلاس ها از قبیل کلاس زبان، موسیقى، کامپیوتر و... مى کنند، اما از درس ایمان غافلند. در حالى که زندگى کودک در سایه ایمان مفهوم پیدا مى کند. گمان والدین این است که آموزش خدا و اعتقادات دینى، براى کودک ضرورتى ندارد و این کار وظیفه آنان نیست و کودکان خود باید با وسعت دادن به معلومات و گزاره هاى ذهنى، به سطحى از معرفت و دانش برسند که ضرورت اعتقاد به خدا را درک کنند و این در زمانى است که آنان به سن جوانى مى رسند، غافل از اینکه کودکان توان درک این مفاهیم را دارند و در این شرایط اگر با آنها درباره خدا به طور صحیح و منطقى صحبت نشود، سعى مى کنند اعتقاد به خدا را در اعمال و رفتارهاى والدین بیابند، زیرا آنچه والدین بدان عمل مى کنند، بیش از آنچه مى گویند روى ذهن کودک تأثیر مى گذارد، یعنى کودک زمانى بیشتر با خدا آشنا مى شود که اعتقادات مذهبى را به طور عملى در زندگى والدین ببیند. حال اگر عمل والدین مطابقت چندانى با دین نداشته باشد، کودک درک صحیحى از دین پیدا نمى کند. اینجاست که ضرورت آموزش صحیح دین به کودکان، بیشتر روشن مى شود.
براى این که کودکان درک صحیحى از خدا داشته باشند، لازم است به آن ها اجازه دهید آزادانه درباره خدا گفتگو کنند؛ زیرا بهترین راه ارتقاى معنویت در کودکان، راحت و آشکار حرف زدن از خداست. اصل علمى اى که اکثر روان شناسان آن را تأیید مى کنند، این است که بگذارید بچه ها خود گفتگو را هدایت کنند و عقایدشان را بگویند و بعد با سؤال کردن از نظرات شما، موضوع را پى گیرى کنند.
اگر پیش فرضى درباره رشد، درک و برداشت کودک از خدا، در هر مرحله سنى او داشته باشیم، با اطمینان بیشترى مى توانیم به او کمک کنیم. در این جا به مراحل رشد روانى کودک و این که در هر مقطع چگونه باید با او درباره خدا حرف بزنیم، اشاره مى کنیم:
...

1 تا 3 سالگى

یادمان باشد که بذر ایمان از همان سال هاى اولیه زندگى کاشته مى شود. بنابراین خداشناسى در این سن اهمیت زیادى دارد. کودکان نوپا مى توانند کلماتى را که از مفاهیم مقدس برخوردارند یاد بگیرند. در ابتدا، آموزش باید از کلماتى مانند: قرآن، خدا، پیامبر و امام آغاز شود. اگر بچه ها به سادگى با این کلمات مأنوس نشوند، بعدها پایه اى براى آموزش مفاهیم بزرگ نخواهند داشت. همچنین باید اعتقاد به عشق و محبت را در آن ها تقویت کنید؛ این مهم ترین چیزى است که خدا را به کودکان خردسال مى فهماند. به آن ها بگویید که خداوند دوستشان دارد و همواره از بچه ها مراقبت مى کند. نکته دیگر این که کودک به این جهت که یکى از وابسته ترین موجودات دنیاست، در تأمین نیازهاى خویش، به والدین وابستگى کامل دارد. اگر کودک از این جهت مشکلى نداشته باشد و والدین در محبت و توجه به او از چیزى فروگذار نکنند، از اعتماد به آن ها، اعتماد و توکل به خدا را نیز مى آموزد.
...

3 تا 5 سالگى

در این مرحله این سؤال غلط است که: «چه طور کودک را وادار کنم به خدا اعتقاد پیدا کند؟» ، چه اینکه این اعتقاد درونى به صورت اجمال، در فطرت و آفرینش او وجود دارد. پرسش صحیح این است که: «چطور به او نشان دهم که خدا در زندگى اش حضور دارد؟» زمانى که بچه ها در برابر شگفتى هاى اطرافشان حیرت زده مى شوند، از چیزى ناراحتند یا شادى ناگهانى را تجربه مى کنند، زمینه فکرى شان براى این مسئله آماده است و شما مى توانید حضور خدا را با حرف زدن در این باره، به آن ها نشان دهید. مثلاً وقتى کودک 5 ساله شما از مرگ پدر بزرگش غمگین و تعجب زده است، از شما مى پرسد: پدر بزرگ پس از مرگ چه مى کند؟ آیا او در بهشت است؟ او در واقع به اطمینان خاطر نیاز دارد. در پاسخ به او بگویید: تو چه فکر مى کنى؟ او احتمالاً در پاسخ مى گوید: پدر بزرگ الآن در بهشت در کنار فرشتگان است. شما در این هنگام نظر او را تأیید کنید. همچنین وقتى کودک در تولد فرزند جدید اظهار خوشحالى یا شگفتى مى کند، به آسانى مى توانید خدا را به او نشان دهید. یا هنگام خوردن غذا، براى او توضیح دهید که این غذاها از جانب خداوند است، و ما باید از او سپاسگزارى کنیم. آنگاه همگام با کودکتان، مراسم شکرگزارى را به جاى آورید.
در فاصله سنى 3 تا 5 سال، کودکان خدا را غالبا موجودى چون یک رهبر روحانى مى دانند. چنین برداشتى به این پرسش ها مى انجامد: «آیا خدا مى خوابد؟ خدا کجا زندگى مى کند؟ غذاى او چیست؟» براى فیصله دادن این موضوع و ارضاى حس کنجکاوى و تخیل کودک، جوابى صادقانه به او بدهید، مثلاً بگویید: «نمى دانم.» به یاد داشته باشید، کودک در سنى نیست که بتواند چیزى بیش از این پاسخ اجمالى، درک کند. اما اگر در پاسخ به او بگویید: خدا چیزى نمى خورد و جا و مکانى ندارد، نه تنها قانع نمى شود بلکه دچار سردرگمى بیشترى مى شود.
بعد شما از او سؤالاتى بکنید که نسبت به گفتگو علاقه مند شود. به خاطر داشته باشید، همیشه سؤالات او را جدى بگیرید و هرگز مورد تمسخر قرار ندهید. بچه ها نمى توانند منتقدانه فکر کنند و صحبت هاى شما را مورد ارزیابى قرار دهند. بنابراین وقتى با کودک پیش دبستانى درباره خدا حرف مى زنید، کارشناس شمایید؛ دقت کنید حرفى نزنید که بعدها پشیمان شوید. مثلاً اگر به او بگویید: «هر وقت بدرفتارى کنى، خدا عصبانى مى شود.» او خدا را در تخیل خود پدر عصبانى مجسم مى کند که آماده است او را براى هر اشتباهى تنبیه کند.
...

6 تا 10 سالگى

کودکانى که تازه به مدرسه مى روند، براى محک زدن نظریه هاى دیگر، شروع به پرسش هاى منطقى درباره خدا مى کنند. «آیا خدا باعث مرگ مى شود؟ آیا هر کارى انجام بدهم، خدا مى فهمد؟» مهم آن است که والدین ضمن پاسخ دادن به این سؤالات، به کودک کمک کنند به خدا اعتقاد صحیحى پیدا کند. گاهى حوادث طبیعى مورد سؤال کودک قرار مى گیرد، مانند: زلزله، طوفان، بیمارى، مرگ، نقص عضو و از این قبیل. اگر کودک بپرسد: «چرا این شخص نابیناست؟» یا از علت مرگ کسى بپرسد، والدین باید مواظب باشند این امور را مستقیما منتسب به خدا نکنند؛ زیرا کودک از خدا مفهوم ترسناکى در ذهن خود ترسیم مى کند که افراد را کور یا فلج یا مریض مى کند و حتى آن ها را مى کشد. در این گونه موارد، بهتر است پاسخ علمى به سؤالات داده شود و به علت هاى طبیعى آن ها اشاره شود.
راه دیگر براى برقرارى ارتباط شخصى بین بچه هاى دبستانى و خدا، خواندن داستان هاى مذهبى براى آن هاست. آن ها مى توانند اساس این داستان ها را در زندگى روزمره خود به کار گیرند؛ خصوصا اگر آن ها را به گفتگو و طرح سؤال ترغیب کنید. داستان هاى مذهبى را طورى انتخاب کنید که به کودکان نشان دهد که خدا در تمام طول زندگى با آن هاست.
...

دوران پیش از نوجوانى

نوجوانان کم سن و سال، هنگام گذر از دوران کودکى، دچار تغییرات شگرف جسمى و روانى مى شوند و به سمت آزادى بیشتر حرکت مى کنند. وقتى آن ها وجود خدا را درک مى کنند، او را منشاء نظم در جهان مى بینند. به علاوه، آن ها مى خواهند ارتباط خدا را نه تنها با خوبى ها، بلکه با بى عدالتى و رنج نیز درک کنند. پس باید به آن ها گفت: «خداوند براى ما مصیبت نمى فرستد، بلکه به ما قدرت مى دهد بر آن غلبه کنیم. خدا میل کمک به دیگران را در وجود ما به ودیعه گذاشته است».
توضیحات شما هر چه باشد، آن ها منتظرند تا ببینند آیا خودتان واقعا به آنچه مى گویید، معتقدید یا نه. پس بگذارید بچه ها بدون هیچ ریاکارى شاهد احساس واقعى شما باشند و حتما درباره تلاش هاى خودتان براى دستیابى به ایمان محکم با آن ها حرف بزنید.
...

نوجوانى

در این سال ها، نوجوانان به آنچه اطرافیان در طول زندگى درباره خدا گفته اند، فکر مى کنند. گاهى نیز نسبت به تعالیم مذهبى تردید دارند یا اعتراض مى کنند. در چنین حالتى، والدین باید از سخنرانى اجتناب کنند و یادشان باشد که تردید مقدمه ایمان است و پرسیدن و اعتراض کردن همواره مفید است. باید با نوجوانان طورى درباره خدا حرف زد که با مشکلاتشان مرتبط باشد. وقتى نوجوانان احساس بى ارزشى یا ناامنى مى کنند، این پیام را به آن ها بدهید که هر انسانى نزد خدا ارزش بسیار دارد. به عبارت دیگر، خداوند همان قدر که یک دختر زیبا و ثروتمند را دوست دارد، یک دختر نازیبا و فقیر را هم دوست دارد. زمانى که نوجوانان با فشار مداوم هم سن و سال هاى خود به انجام کارهایى چون استفاده از مواد مخدر، ارتباط با جنس مخالف، دزدى و سایر اعمال خلاف مواجه مى شوند، شما مى توانید از خدا به عنوان معیارى مطلق براى سنجش اعمال انسان ها حرف بزنید: «خداوند بر کارهاى درست و غلط ما نظارت دارد و به همان اندازه به ما پاداش یا جزا مى دهد».
شما مى توانید نوجوان را آگاه کنید که باید در برابر این فشارها بایستد و بر احساسات خود غلبه کند و تصمیمات اخلاقى درست بگیرد.
...

نتیجه گیرى:

یاد دادن خداپرستى به بچه ها، مثل یاد دادن دوچرخه سوارى است. شما ابتدا دوچرخه را راه مى اندازید، بعد وقتى بچه مى خواهد پا بزند، او را روى دوچرخه نگه مى دارید. در نهایت خود اوست که باید دوچرخه سوارى کند. بهترین کار شما این است که از سنین پایین شروع کنید. اعتقادات خود را براى او بگویید، برایش مثال بیاورید و ایمانتان را در اختیار نیاز کودک به شناخت و درک خدا قرار دهید. به این ترتیب، نیروى معنوى و اخلاقى قدرتمندى به آن ها مى دهید که یک عمر دوام خواهد آورد.

منابع:
1 کلیدهاى آموختن به کودکان درباره خدا، دکتر ابویص یاب، ترجمه حاجى زاده.
2. ویتامین هاى عشق با فرزندان، منصوره آرام فرد، احمد حلت.
3. The secret of haPPiness , K.V.Kreislen..

پدیدآورنده:
عباس رجبى، کارشناس ارشد روان شناسى

سلام
با تشکر و سپاس فرآوان سید جان همانطور که فرمودید در این دوره ها باید والدین از سخنرانی اجتناب نموده و با سخنان سنجیده و تا حد ممکن کوتاه به اینگونه سئوالات جواب دهند.چون به دلیل فطرت پاکی که بچه ها تا سن نوجوانی و حتی جوانی دارند .سخن حق را به راحتی و به دور از هرگونه تعصبی می پذیرند.
ولی متأسفانه بعد از عبور از این سنین در صورتی که کم کاری یا قصوری از سوی والدین صورت گقته باشد.
برای جبران آن نیاز به سخنرانی و آوردن دلیل و برهان های فراوانی است.که امکان دارد اینها هم منتج به نتیجه نشوند.
شاید آگاه ساختن والدین از وظیفه ی سنگینی که در این سنین بر عهده دارند.بتواند بسیاری از مشکلات را در این زمینه حل کند.

براستی چند درصد از والدین به اینچنین سئوالاتی ، آنگونه که شایسته است پاسخ می دهند؟

ما همه امیدوار و چشم انتظار به آینده ایم:Gol:
((الهم عجل لولیک الفرج))

به نام خالق خوبیها و مهربونیها
تشکر مهناز عزیز و سید بزرگوار :Gol:
انشالله به زودی مطالبی در مورد دین در این تاپیک قرار خواهم داد تا به پرسشهای دینی کودکانه نیز بدون نگرانی پاسخ بدهیم.

[=&quot]برگرفته از سایت فیروز www.firooz.com
[=&quot]پرسشهای کودکانه ( دین چیست؟ )
[=&quot]چرا این همه دین وجود داره؟
[=&quot]کدام دین درسته؟
[=&quot]چرا آدمهایی که دین های مختلف دارند با هم می جنگند؟
[=&quot]چرا آدمهایی که دین های مختلف دارند ، لباسهای مخصوص می پوشند؟
[=&quot]پاسخ دادن به پرسش درباره سایر ادیان با رویکردی مثبت ، نه تنها تحمل دیگران و مدارا با آنها را در کودک شما پرورش می دهد ، بلکه چشم اندازی فراتر از محیط خانه و مدرسه را در برابر دیدگان آنها قرار می دهد .
[=&quot]شما می توانید با نشان دادن شباهتهای درونی رسوم و سنن مختلف و ذکر مثالهایی مانند روایتهای مختلف از داستان آفرینش ، به کودکتان در این مورد کمک کنید.
[=&quot]برای سنین 2 تا 4 سال
[=&quot]از آنجا که آدمها متعلق به مکانهای مختلفی از دنیا هستند ، کارهای متفاوتی انجام می دهند و زندگیهای متفاوتی دارند. همچنین آنها ممکن است اعتقادات مختلفی داشته باشند : مثلا مسیحیان به مسیح و مسلمانان به محمد(ص) اعتقاد دارند.
[=&quot]برای سنین 4 تا 6 سال
[=&quot]وقتی که انسانها برای پرستش خداوند از مقررات خاصی پیروی می کنند به آن دین می گویند.
[=&quot]افراد هر دین خداوند را در مکان مخصوص مثل : مسجد ، کلیسا و معبد عبادت می کنند و گاهی اوقات باید لباسهای مخصوصی بپوشند و سر خود را به طرز خاصی بتراشند.
[=&quot]ما بر اساس دینمان اعتقاد داریم که خدا همه انسانها را دوست دارد ؛ حتی اگر مانند ما او را عبادت نکنند.
[=&quot]برای سنین 6 تا 8 سال
[=&quot]ملتهای مختلف در سرتاسر دنیا ؛ هر یک به خدایی ایمان دارند و درباره او کتابهایی دارند. افرادی که به یک خدا اعتقاد دارند روش خاص خود را برای عبادت او دارند که به آن دین گفته می شود.
[=&quot]اکثر ادیان یک روز در هفته را به عبادت خداوند اختصاص داده اند و اعیاد مذهبی مخصوصی هم دارند ؛ مسلمانان ماه رمضان ، مسیحیان کریسمس و هندوها دیوالی را دارند.
[=&quot]انسانها اعتقاد دارند که دینشان به آنها کمک می کند تا زندگی بهتری داشته باشند.

گل نرگس;24495 نوشت:
[=&quot]برگرفته از سایت فیروز www.firooz.com
[=&quot]پرسشهای کودکانه ( دین چیست؟ )
[=&quot]چرا این همه دین وجود داره؟
[=&quot]کدام دین درسته؟
[=&quot]چرا آدمهایی که دین های مختلف دارند با هم می جنگند؟
[=&quot]چرا آدمهایی که دین های مختلف دارند ، لباسهای مخصوص می پوشند؟
[=&quot]پاسخ دادن به پرسش درباره سایر ادیان با رویکردی مثبت ، نه تنها تحمل دیگران و مدارا با آنها را در کودک شما پرورش می دهد ، بلکه چشم اندازی فراتر از محیط خانه و مدرسه را در برابر دیدگان آنها قرار می دهد .
[=&quot]شما می توانید با نشان دادن شباهتهای درونی رسوم و سنن مختلف و ذکر مثالهایی مانند روایتهای مختلف از داستان آفرینش ، به کودکتان در این مورد کمک کنید.
[=&quot]برای سنین 2 تا 4 سال
[=&quot]از آنجا که آدمها متعلق به مکانهای مختلفی از دنیا هستند ، کارهای متفاوتی انجام می دهند و زندگیهای متفاوتی دارند. همچنین آنها ممکن است اعتقادات مختلفی داشته باشند : مثلا مسیحیان به مسیح و مسلمانان به محمد(ص) اعتقاد دارند.
[=&quot]برای سنین 4 تا 6 سال
[=&quot]وقتی که انسانها برای پرستش خداوند از مقررات خاصی پیروی می کنند به آن دین می گویند.
[=&quot]افراد هر دین خداوند را در مکان مخصوص مثل : مسجد ، کلیسا و معبد عبادت می کنند و گاهی اوقات باید لباسهای مخصوصی بپوشند و سر خود را به طرز خاصی بتراشند.
[=&quot]ما بر اساس دینمان اعتقاد داریم که خدا همه انسانها را دوست دارد ؛ حتی اگر مانند ما او را عبادت نکنند.
[=&quot]برای سنین 6 تا 8 سال
[=&quot]ملتهای مختلف در سرتاسر دنیا ؛ هر یک به خدایی ایمان دارند و درباره او کتابهایی دارند. افرادی که به یک خدا اعتقاد دارند روش خاص خود را برای عبادت او دارند که به آن دین گفته می شود.
[=&quot]اکثر ادیان یک روز در هفته را به عبادت خداوند اختصاص داده اند و اعیاد مذهبی مخصوصی هم دارند ؛ مسلمانان ماه رمضان ، مسیحیان کریسمس و هندوها دیوالی را دارند.
[=&quot]انسانها اعتقاد دارند که دینشان به آنها کمک می کند تا زندگی بهتری داشته باشند.


با سلام
سرکار گل نرگس ، مطلب بالا یکم زیادی تکثرگرا نیست؟:Gig: ، به نظرتون بهتر نیست پایه های تربیت کمتر تکثرگرا باشه و بیشتر روی حقانیت دین مبین و معرفی اون تاکید کنه؟ ، البته نه به شکلی که شخص رو به گونه ای بار بیاره که با تنگ نظری و قشری گری حکمت های عمیق ادیان دیگه رو نفی کنه و قدرت تحلیل منصفانه رو ازش بگیره و ...

seyedziya;24840 نوشت:

با سلام
سرکار گل نرگس ، مطلب بالا یکم زیادی تکثرگرا نیست؟:Gig: ، به نظرتون بهتر نیست پایه های تربیت کمتر تکثرگرا باشه و بیشتر روی حقانیت دین مبین و معرفی اون تاکید کنه؟ ، البته نه به شکلی که شخص رو به گونه ای بار بیاره که با تنگ نظری و قشری گری حکمت های عمیق ادیان دیگه رو نفی کنه و قدرت تحلیل منصفانه رو ازش بگیره و ...

سلام جناب سید ضیاء
تکثر گرا را معنی کنید اگه ممکنه؟:Gig:

گل نرگس;25438 نوشت:
سلام جناب سید ضیاء
تکثر گرا را معنی کنید اگه ممکنه؟:Gig:

با سلام
در خود رویکرد تکثرگرا رویکردای مختلفی وجود داره و ارائه ی یه تعریف جامع و مانع که همه ی رویکردا رو پوشش بده مشکله ، عجالتا این مطلب رو ملاحظه بفرمایید :
ادیان در طول تاریخ در باب حقانیت و رستگاری با سه گرایش عمده روبه رو بودند و اغلب فیلسوفان دین نیز در پیرامون این سه گرایش قرار دارند:
1 - انحصارگرایی دینی(Exclusivism) که معتقد است فقط یک دین بر حق است و پیروانش اهل نجات اند؛
2 – شمول گرایی(Inclusionism) که معتقد است، در عین حال که دین بر حق یکی بیش نیست اما پیروان سایر ادیان، اگرچه خودشان وقوف ندارند، اما در واقع به همان دین بر حق اعتقاد دارند و اهل نجات اند،
3 - کثرت گرایی(Pluralism) که باور دارد همه ادیان بر حق و پیروانشان اهل سعادت اند.
سنت گرایانی مانند: نصر، شووان، گنون و... روایت متفاوتی از کثرت گرایی دارند...

موضوع قفل شده است