جمع بندی گفتن «دوستت دارم» در جلسه خواستگاری به دختر مورد علاقه ام

تب‌های اولیه

60 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
گفتن «دوستت دارم» در جلسه خواستگاری به دختر مورد علاقه ام

سلام

خدا قوت

من حدود 10 روز دیگه میخوام برم خواستگاری دختری از شهرمون که اقوام نسبتا دورمونه

یک شب رفتیم ولی نشد که صحبت جداگانه با دختر داشته باشم من چندین ساله این دختر رو میخوام چون از هر لحاظ چه خودم چه کسایی که در ارتباط نزدیک باهاش هستن تاییدش کردن منم چند ساله زیر نظرش دارم تا حالا ازش موردی ندیدم حالا بحثم اینها نیست

میخوام شبی که رفتم خواستگاری گفتن با هم صحبت کنید بهش بگم که دوست دارم آیا گفتن این جمله شب اول خواستگاری اشتباهه خودم کوچک کردنه

دختر مورد نظر 20 سالشه پیش دانشگاهی تموم کرده ولی خیلی تو بهر این عاشقی و این حرفها نبوده یعنی شب اول که رفتیم حرفی زد که نشون میداد هنوز باید راهنماییش کنی

البته حرف زشتی نزده چون بیشتر در حد مدرسه خونه ارامگاه میرفته خیلی نمی دونه چی حرفی رو اینجا باید زد یا نه

با هم 6 سال اختلاف سنی داریم خیلی دختر پاک مومن خانواده دوست با حجاب

حالا میخواستم بدونم این حرف رو بهش بزنم یا نه ؟؟؟؟؟؟؟

خانواده ما تو شهر در سطح خیلی بالای هستن اونها کمی پایین ترن
پدرم میگه چیزی نباید بگی که خانواده رو کوچیک کنه پدرم بخاطر اینکه من این دختر رو دوست داشتم اومد خواستگاری الانم گفته تا اخرش باهاتم

میترسم این حرفو بهش بزنم جو گیر بشه بخواد سو استفاده کنه مثلا بگه این میخوام اون میخوام منم خدایش سه ساله پیش تا حالا عاشقش بودم ولی چون نه کار و نه خونه داشتم اقدامی نکردم الان هیچیم جوره

بهش بگم چند ساله دوست دارم عاشقت شدم یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ممنون

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد امین

سلام

گفتن این مسئله برای جلسه اول خیلی زود است و البته مشکل ساز. هر چند ممکن است در جلب نظر دختر بی تاثیر نباشد؛ ولی به دلیل پیامد هایی که دارد بهتر است چنین کاری نکنید. گفتن دوستت دارم شما را کوچک نمی کند؛ اما خواستگاری را از مسیر اصلی خارج می کند. خواستگاری برای این است که طرفین و خانواده هایشان با هم آشنا شوند و تناسب های طرفینی را بررسی کنند و بعد اگر دیدند به درد هم می خورند با هم وصلت کنند. اگر شما از همان ابتدا پای احساسات و عواطف را به میان بکشید، سد بزرگی برای بررسی عاقلانه ایجاد کرده اید و انتخاب عاقلانه را به انتخاب عاشقانه تبدیل می کنید که قطعا درست نیست؛ چون اگر این عشق پشتوانه عقلی نداشته باشد، دوام پیدا نمی کند و دیر یا زود از بین می رود.

بعلاوه اینکه اگر قبل از قطعی شدن این ازدواج، وابستگی شما با پیش کشیدن این بحث ها به همدیگر زیاد شود، در صورتی که به هر دلیلی این ازدواج شکل نگیرد (مثلا ممکن است خانواده ها به توافق نرسند؛ یا اینکه بعد از چند جلسه صحبت، خود شما به این نتیجه برسید که اختلافات زیادی در زمینه های مختلف با هم دارید و به درد هم نمی خورید یا ...) دو طرف؛ به خصوص دختر، سختی زیادی را باید برای فراموش کردن همدیگر تحمل کنید.

لذا اجازه دهید اصل خواستگاری صورت بگیرد و چند جلسه با هم صحبت کنید ببینید چه می شود. اگر اصل ازدواج شما مسلم شد و هیچ مانعی وجود نداشت؛ یا اینکه از لحاظ عقلی به نتیجه مثبت رسیدید؛ ولی طرف گفت هیچ احساسی به شما ندارد، آن وقت گفتن دوستت دارم و سالها بود تو را می خواستم و ... می توانند مفید باشد.

پیروز و سربلند

با نظرات استاد امین کاملا موافقم.....:Gol:

iraniran;694709 نوشت:
میخوام شبی که رفتم خواستگاری گفتن با هم صحبت کنید بهش بگم که دوست دارم

برا چی دوسش داری ؟
چند بار با او مسافرت رفتی و از خوش سفر بودنش راضی بودی ؟
چند بار ناراحتش کردی و در عوض خوبی کرده ؟
چند بار در سختی ها کمکت کرده ؟
و .....
دوست داشتن اگر بر مبنای عقل نباشد احساسات زود گذر است

iraniran;694709 نوشت:
بهش بگم چند ساله دوست دارم عاشقت شدم یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چه اشکالی دارد بگوید، کسی خواستگاری فردی میره حتما بهش احساسی داره وگرنه آدم به خواستگاری کسی که ازش متنفره که نمیره چه عیبی دارد احساستون رو به زبان بیارید

iraniran;694709 نوشت:
میترسم این حرفو بهش بزنم جو گیر بشه بخواد سو استفاده کنه

مثلا میخواد چه سوء استفاده ایی بکنه :Moteajeb!:
مثل اینکه برات مهم نیست طرف جواب رد بده یا مثبت

بپاخیزیم;695225 نوشت:
برا چی دوسش داری ؟
چند بار با او مسافرت رفتی و از خوش سفر بودنش راضی بودی ؟
چند بار ناراحتش کردی و در عوض خوبی کرده ؟
چند بار در سختی ها کمکت کرده ؟
و .....
دوست داشتن اگر بر مبنای عقل نباشد احساسات زود گذر است

:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:

ماشالا شما چقد توی زمینه عاشق شدن فعالید

بعده این تاپیکتون

http://www.askdin.com/thread48869.html

من فکر میکردم حداقل یه بازه زمانی 1 ساله فرصت میدید بعد دوباره عاشق میشید Fool

واقعن چقدر شما اقایون موجودات عجیبی هستید

[="Tahoma"]

iraniran;694709 نوشت:
بهش بگم چند ساله دوست دارم عاشقت شدم یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اینو بذار برای بعد ازدواج که پیامبرم سفارش کردند به این:
قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ «إنّي اُحِبُّكِ» لا يَذْهَبُ مِنْ قَلْبِها اَبَداً

Miss Chadoriii;695250 نوشت:
من فکر میکردم حداقل یه بازه زمانی 1 ساله فرصت میدید بعد دوباره عاشق میشید Fool

واقعن چقدر شما اقایون موجودات عجیبی هستید

اون وقت من میگم ارزش نداره دخترها زندگیشون رو به پای کسی که زجرشون میده بریزن شما شاکی میشی
اینا صبح عاشق میشن شب فارغ
ولی دخترها از ترس حرف مردم، از ترس مجرد موندن ( آیا بمانن یا نمانن ) باید با شخصی که اخلاق و رفتار درست و حسابی نداره سر کنن و صداشون هم در نیاد
بدتر از همه میری نظر میدی یکی هم راه میفته به حسادت ربط میده
بنده خدا مشخص هم نمیکنه ما باید به چی حسادت کنیم به شوهر گنددماغی که نداریم یا زندگی زجری آوری که خدا نصیبمون نکرده

شبـنم;695257 نوشت:
اون وقت من میگم ارزش نداره دخترها زندگیشون رو به پای کسی که زجرشون میده بریزن شما شاکی میشی
اینا صبح عاشق میشن شب فارغ
ولی دخترها از ترس حرف مردم، از ترس مجرد موندن ( آیا بمانن یا نمانن ) باید با شخصی که اخلاق و رفتار درست و حسابی نداره سر کنن و صداشون هم در نیاد
بدتر از همه میری نظر میدی یکی هم راه میفته به حسادت ربط میده
بنده خدا مشخص هم نمیکنه ما باید به چی حسادت کنیم به شوهر گنددماغی که نداریم یا زندگی زجری آوری که خدا نصیبمون نکرده

شبنم وسط اب گل آلود ماهی نگیر :khandeh!:

ولی انصافا طلاق کاره درستی نیست

آخرین راهه

وقتی دیگه واقعن چاره ای نباشه

به نظر منم گفتن دوستت دارم در جلسه خواستگاری خوبه
این خواستگاری های سنتی بدیش اینه که ادم فکر میکنه طرف فقط میخواد زن بگیره این نشد یکی دیگه هیچ احساسی هم این وسط نیست
ولی وقتی بفهمی خواستگارت چقدر بهت علاقه داشته قضیه فرق میکنه

iraniran;694709 نوشت:
میخوام شبی که رفتم خواستگاری گفتن با هم صحبت کنید بهش بگم که دوست دارم آیا گفتن این جمله شب اول خواستگاری اشتباهه خودم کوچک کردنه

این جمله رو شب اول گفتن باعث میشه دختره نتونه درست حسابی انتخابت کنه چون همونطوری که میدونی احساسات دخترها زیاده و شاید با همین جمله رو گفتن احساساتش غلبه کنه و ...
ضمنا اینکه میگید (باعث کوچیک شدنم میشه) اصلا اینطوری نیست و امیدوارم که تفکرتون کلا اینطوری نباشه چون بعضی از افراد هستن که ابراز محبت به دیگران رو باعث کوچیک شدنه خودشون میدونن و در مقابل احساس می کنن که سرد برخورد کردن با دیگران باعث بزرگیشون تو چشم طرف مقابل میشه.
حتی سفارش شده که وقتی رفیقت رو دوست داری بهش بگو ,:Ealam:

با سلام
من فکر میکنم که در این موضوع اشکالی که وجود دارد اول این است که خود پسر دچار نوعی از احساسات شده و قبل از این که دختر را عمیقا واکاوی عقاید کند و صحبتهای تخصصی و زیرکانه جلسه خواستگاری داشته باشد، پسندیده است، صرف اینکه فکر میکند به دلیل داشتن سطحی از روابط فامیلی ایشان را خوب می شناسد در صورتی که پی بردن به ضمیر افراد به این سادگی نیست!
دوما بزرگترین خطر در خواستگاری، احساساتی عمل کردن برای هر دو طرف است که با بیان جمله "دوستت دارم" در جلسه خواستگاری هر دو طرف دچار احساسات شده و کمی از قدرت عقل کاسته می شود تا جایی که به جای دیدن معایب، معایب را حُسن تلقی کرده و یا آن را برای خود توجیه میکنند، چرا که احساسات، آنها را به هم وابسته کرده و به هر قیمت به فکر رسیدن به هم هستند.
پس ابراز محبت و احساسات را فعلا تعطیل کن تا زمان قطعی شدن ازدواج! فعلا سعی کن عقلانی و منطقی پیش بروی!
در پناه حق و با آرزوی خوشبختی و سعادت برای شما!

Miss Chadoriii;695250 نوشت:
ماشالا شما چقد توی زمینه عاشق شدن فعالید

بعده این تاپیکتون

http://www.askdin.com/thread48869.html

من فکر میکردم حداقل یه بازه زمانی 1 ساله فرصت میدید بعد دوباره عاشق میشید Fool

واقعن چقدر شما اقایون موجودات عجیبی هستید

معلوم نیست قضیه چیه دقیقاً
کلی ایشون تو پست اول این تاپیک نوشته سه ساله این خانم رو دوست داره
نه اینکه چند روزه بهش علاقمند شده. لطفاً قبل از اینکه به این بنده خدا برچسب بزنید و جلوی همه تو این تاپیک اینطوری آبرو شون رو ببرید درست دقت کنید
به نظر من خیلی زشت بود این حرفتون و باید از صاحب تاپیک عذرخواهی کنید

شبـنم;695257 نوشت:
اون وقت من میگم ارزش نداره دخترها زندگیشون رو به پای کسی که زجرشون میده بریزن شما شاکی میشی
اینا صبح عاشق میشن شب فارغ
ولی دخترها از ترس حرف مردم، از ترس مجرد موندن ( آیا بمانن یا نمانن ) باید با شخصی که اخلاق و رفتار درست و حسابی نداره سر کنن و صداشون هم در نیاد
بدتر از همه میری نظر میدی یکی هم راه میفته به حسادت ربط میده
بنده خدا مشخص هم نمیکنه ما باید به چی حسادت کنیم به شوهر گنددماغی که نداریم یا زندگی زجری آوری که خدا نصیبمون نکرده

چقدر انرژی منفی توی نظراتتونه!یکم مثبت نگر باشید.پیلیز

سلام
دوست عزیز! اینکارو نکنید!
خواستگاری برای آشنایی و پیدا کردن شناخت عقلانی برای تصمیم گیری است....
نه برای تبادل احساسات!

همین که شما به خواستگاری اش رفتی یعنی بهش علاقه مندی....تا وقتی که نامحرم هستید همین قدر ابراز علاقه کافیه و بیش از این هیچ نیازی نیست...
دوست عزیز! سعی کنید قبل از خواستگاری تصمیم خودتونو پیشاپیش نگیرید...یعنی تصمیم گیری هاتونو به بعد از خواستگاری موکول کنید تا عاقلانه باشد....
سلامت باشید...

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

mehrant;695302 نوشت:
معلوم نیست قضیه چیه دقیقاً
کلی ایشون تو پست اول این تاپیک نوشته سه ساله این خانم رو دوست داره
نه اینکه چند روزه بهش علاقمند شده. لطفاً قبل از اینکه به این بنده خدا برچسب بزنید و جلوی همه تو این تاپیک اینطوری آبرو شون رو ببرید درست دقت کنید
به نظر من خیلی زشت بود این حرفتون و باید از صاحب تاپیک عذرخواهی کنید

من دیگه به تاریخ و اینا نگاه نکردم ... فقط یادمه که زیاد دور نبود اون تاپیک قبلیشون شاید یکی دو ماه پیش

فقط ایشونو یادم مونده بود از تاپیک قبلیشون که گفته بودن به دختر خانومی خیلی علاقه مندند و نگران جواب منفی هستند ... اخرم توی پروفایلشون پیگیر شدم گفتن که بیماری داشتن جواب منفی گرفتن ... واسه همین دقیق یادم مونده بود ایشونو

واقعا برام عجیب بود

هنوزم عجیبه

به هر حال اگه استارتر تاپیک از من ناراحت شدند عذرخواهی میکنم

قصد جسارت نداشتم

فقط برام خیلی خیلی عجیب بود

تسنیـم;695353 نوشت:
.........................................
دکتر جان چی گفتی؟:Nishkhand:

من که نگفتم
اون جمله رو نقل قول کردم

برادر مهرانت بعد من الان تاریخو نگا کردم تاپیک قبلیشون 22.2

این تاپیک 2.4

ینی دو ماه Fool

ینی این دختر دومی رو چند سال میخواستن

ولی اول رفتن خاستگاری اون یکی

بعد جواب منفی گرفتن

بعد اومدن خاستکاری این یکی

خدایی عجیب نیس ؟؟

از دید آقایون عحیب نیس جدی؟

Miss Chadoriii;695360 نوشت:
برادر مهرانت بعد من الان تاریخو نگا کردم تاپیک قبلیشون 22.2

این تاپیک 2.4

ینی دو ماه Fool

ینی این دختر دومی رو چند سال میخواستن

ولی اول رفتن خاستگاری اون یکی

بعد جواب منفی گرفتن

بعد اومدن خاستکاری این یکی

خدایی عجیب نیس ؟؟

از دید آقایون عحیب نیس جدی؟


خب شاید هردوشونو میخواسته بگیره!

بیان کرن احساس در جلسه خواستگاری به نظر می رسد هیچ منافاتی ندارد،ولی بهتر است جلسه خواستگاری رابا عقل و تدبیر مدیریت کنید،و با آن بنده خدا طوری حرف بزنید که بتواند با عقل و تدبیر تصمیم بگیرد،بیان احساس و علاقه و عاطفه با همان خواستگاری شما قابل مشخص است،او می داند او را دوست دارید و می خواهید از او خواستگاری کنید،ولی به هر حال شروع جلسه خواستگاری و حرف و حدیثهایی که مطرح می شود،در آینده زندگی شما خیلی اثر گذار است،به نظر می رسد داماد بزگوار هیجان و احساس بالایی دارد،و در کارهای بزرگ تعادل هیجان و احساس رمز موفقیت است،از این رو قبل از رفتن به شرایط،ملاک ها،انتظارات خودتان و انتظاراتی که شاید ایشان مطرح کنند و خیلی از برنامه های زندگی خودتان و ایشان فکر کنید،

البته بهتر است قبل از خواستگاری با سوالاتی( مانند:اهداف زندگی،برنامه خودتان و ایشان،انتطارات خود و ایشان،عقاید و باورهایتان و...)مطرح و مورد بحث طرفین قرار بگیرد و بعدا روی حرف ها تامل و مشورت با اهل خبره و متخصص بعد مرحله تصمیم وانتخاب انجام بگیرد ،نه اینکه اول انتخاب ،بعدا دنبال راه حل و راهکار برای حل مشکلات و ملاک ها باشیم که این روند خیلی مشکل ساز خواهد بود

ازدواج مرحله اعلان احساس نیست بلکه شروع زندگی واقعی و حساس فرد است،چه بسا افراد دوست داشتنی باشند ولی با شرایط و ملاک های شما خیلی موافق نباشند،پس عزیز و بزرگوار حواستان جمع باشد که امکان برگشت و جبران شاید نباشد .

Miss Chadoriii;695360 نوشت:
برادر مهرانت بعد من الان تاریخو نگا کردم تاپیک قبلیشون 22.2

این تاپیک 2.4

ینی دو ماه Fool

ینی این دختر دومی رو چند سال میخواستن

ولی اول رفتن خاستگاری اون یکی

بعد جواب منفی گرفتن

بعد اومدن خاستکاری این یکی

خدایی عجیب نیس ؟؟

از دید آقایون عحیب نیس جدی؟


ما که نمیدونیم قضیه چیه
پس بهتره پیش قضاوت نکنیم درمورد ایشون

خانم چادری مردها کلا قلب بزرگی رو دارن ( البته شوخی کردم)

شما که اول و آخرش خواهید گفت این جمله رو.

iraniran;694709 نوشت:
سلام

خدا قوت

من حدود 10 روز دیگه میخوام برم خواستگاری دختری از شهرمون که اقوام نسبتا دورمونه

یک شب رفتیم ولی نشد که صحبت جداگانه با دختر داشته باشم من چندین ساله این دختر رو میخوام چون از هر لحاظ چه خودم چه کسایی که در ارتباط نزدیک باهاش هستن تاییدش کردن منم چند ساله زیر نظرش دارم تا حالا ازش موردی ندیدم حالا بحثم اینها نیست

میخوام شبی که رفتم خواستگاری گفتن با هم صحبت کنید بهش بگم که دوست دارم آیا گفتن این جمله شب اول خواستگاری اشتباهه خودم کوچک کردنه

دختر مورد نظر 20 سالشه پیش دانشگاهی تموم کرده ولی خیلی تو بهر این عاشقی و این حرفها نبوده یعنی شب اول که رفتیم حرفی زد که نشون میداد هنوز باید راهنماییش کنی

البته حرف زشتی نزده چون بیشتر در حد مدرسه خونه ارامگاه میرفته خیلی نمی دونه چی حرفی رو اینجا باید زد یا نه

با هم 6 سال اختلاف سنی داریم خیلی دختر پاک مومن خانواده دوست با حجاب

حالا میخواستم بدونم این حرف رو بهش بزنم یا نه ؟؟؟؟؟؟؟

خانواده ما تو شهر در سطح خیلی بالای هستن اونها کمی پایین ترن
پدرم میگه چیزی نباید بگی که خانواده رو کوچیک کنه پدرم بخاطر اینکه من این دختر رو دوست داشتم اومد خواستگاری الانم گفته تا اخرش باهاتم

میترسم این حرفو بهش بزنم جو گیر بشه بخواد سو استفاده کنه مثلا بگه این میخوام اون میخوام منم خدایش سه ساله پیش تا حالا عاشقش بودم ولی چون نه کار و نه خونه داشتم اقدامی نکردم الان هیچیم جوره

بهش بگم چند ساله دوست دارم عاشقت شدم یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ممنون

چقدر عجله داری؟

حالا جلسه اول که خیلی زوده ولی جلسات بعدی هم خواستی بگی یکدفعه نگو که دوستت دارم، بگو من به خاطر این صفات ..... شما، توجهم به شما جلب شده و تصمیم گرفتم با شما ازدواج کنم.

[="Arial"][="Blue"]

iraniran;694709 نوشت:
بهش بگم چند ساله دوست دارم عاشقت شدم یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام
به نظرم بهتر باشه بعد از عقد بگید چون ممکنه ایشون هم از روی احساس تصمیم بگیرند
در جلسه خواستگاری باید از عقاید وتصمیماتتون برای زندگی آینده صحبت کنیدوبه ایشون اجازه انتخاب درست وعقلانی روبدید
[/]

[="Indigo"]سلام

با توجه به اینکه میگید سنشون پایینه به نظر منم اگه بگید با احساسات تصمیم میگیرن. بذارید شما رو برای خودتون بخوان و با عقل انتخابتون کنن. بعد که دیدید نظرشون مثبته اون آخرای کار بگید.

اصولا در این مدل خواستگاری ها که طرفین نسبت فامیلی دارن هرچند دور وقتی مادرها تلفنی قرار مدار میذارن پشت تلفن میگن که پسرمون از دخترتون خوشش اومده و... به نظر من همین مقدار کافیه برای جلسه اول[/]

پرسشگر عزیز!
به نظرم مسائل خیلی مهم تری در خواستگاری مطرح است که نیاز به پرسش و مشورت دارد که اگر ذهن خود را برروی آنها متمرکز کنید خیلی بهتره!
حالا انگار همه چی حل شده فقط همین "دوستت دارم" گفتن یا نگفتن مونده!

لبیک یا علی النقی;695324 نوشت:
همین که شما به خواستگاری اش رفتی یعنی بهش علاقه مندی

:Moteajeb!::Moteajeb!:

اصلا ی اصل کلی نیست

گاهی تو این خاستگاری های سنتی و بهتره بگم غالبا چنین چیزی نیست....طرفین حتی اولین باره همو میبینن...

یاس...;695489 نوشت:
:Moteajeb!::Moteajeb!:

اصلا ی اصل کلی نیست

گاهی تو این خاستگاری های سنتی و بهتره بگم غالبا چنین چیزی نیست....طرفین حتی اولین باره همو میبینن...

دقیقا......
اگر ایشون چند وقته تو خیابون یا جایی دیده میخاد بره خواستگاریش خب وقتی دیده ازش شماره و خواستگاری کرده خب دوسش داشته!
ولی وقتی براش دیدن داره میره اول بار خواستگاریش ک چی بگه دوست دارم؟ دوست داشتن ب این راحتیه؟ میخاد اول زندگیش دروغ بگه......

یاس...;695489 نوشت:
اصلا ی اصل کلی نیست

گاهی تو این خاستگاری های سنتی و بهتره بگم غالبا چنین چیزی نیست....طرفین حتی اولین باره همو میبینن...

ما میگیم اگه دوستش داره نباید بگه...اگه کلا اولین باره که طرفو می بینه که دیگه هیچچی!

البته ایشون فرمودند که فامیلشونه و می شناسن همو!

تسنیـم;695412 نوشت:
از کجا میدونید که اینو خواهند گفت؟

حدس میزنم با احساستی که توصیف کردن تا الان هم گفته باشن.:khandeh!:

شبـنم;695245 نوشت:
دوست داشتن اگر بر مبنای عقل نباشد احساسات زود گذر است

سلام
ای کاش بجای شکلک مطلب میزاشتین که بفهمم منظورتون رو .
بنده منظورم این نیست که زن باید یک مرد گند دماغ رو تحمل کنه . منظورم این بود بر اساس چه کنشی دوسش داری ؟ اخه دوستی که الکی بوجود نمیاد .
دوستی بر اساس یک سری روابط که بنده نمونه ای نوشتم ایجاد میشه

یاس...;695489 نوشت:
:Moteajeb!::Moteajeb!:

اصلا ی اصل کلی نیست (اینکه وقتی کسی میره خواستگاری یعنی به طرف علاقه داره)

گاهی تو این خاستگاری های سنتی و بهتره بگم غالبا چنین چیزی نیست....طرفین حتی اولین باره همو میبینن...

سلام

مگه قراره توی همون جلسه اول پسر به دختر علاقه داشته باشه؟!

اصل خواستگاری برای اینه که طرف بره؛ ببینه؛ بشناسه؛ علاقه مند بشه و بعد ازدواج کنه. بله گاهی اوقات ممکنه طرف قبل از خواستگاری دیده و شناخته و علاقه مند شده و رفته خواستگاری که این بحثش فرق میکنه و مشکلی نداره!

اما گاهی هم طرف دیده یا ندیده! علاقه مند شده و رفته خواستگاری. این خطرناکه و باید خیلی احتیاط کرد؛ چون ممکنه به خاطر وجود علاقه، چشمش رو روی خیلی چیزها ببنده و ازدواج کنه. این ازدواج آینده روشنی نداره.

امین;695772 نوشت:
مگه قراره توی همون جلسه اول پسر به دختر علاقه داشته باشه؟!

استاد بچه های حالا
قبلا خودشون یه جایی رو پیدا میکنن همدیگه رو میبینند، علاقه مند هم میشن

امین;695772 نوشت:
مگه قراره توی همون جلسه اول پسر به دختر علاقه داشته باشه؟!

استاد دقیقا منم همینو گفتم دیگه

دوستان عزیز خیلی ممنونم از راهنمایی هاتون

خلاصه اون شب بابام به دختر گفت نظرت در مورد پسر من چیه چون من خیلی دوست داشتم همه چی تموم بشه در حد که فرداش بریم آزمایش خانواده ما گفتن تا بریم فردا نشون بیاریم بعدا تا پسر ما برگرده از محل کار برید ازمایش دختر گفت نه قبل از ماه رمضان بریم ازمایش بعدا نشون بیارین
من خوشحال شدم که داره همچی تموم میشه اوکی میشه ولی
چون یکی از اقوام دورمون پیرمرد بود چند روزی بود که برحمت خدا رفته بود اونها هم گفتن اگر این کار رو بکنید کسی بفهمه ابرومون میره دیگه اونجا بود که دنیا رو سرم خراب شد که نذاشتن بریم آزمایش منم الان اومدم محل کار

من اگر میدونستم این دختر خوبی نیست اینطور حرف نمیزدم هر که پیش این دختر کار کرده همش تعریفش میکنن منم دو سال از نزدیک آمارشو داشتم

شاید باورش کمی سخت باشه ولی این پیشنهاد خیلی ها بهم دادن چرا نمیری این دختر بگیری من قبلا شرایطشو نداشتم میترسیدم جواب رد بده نه خونه داشتم نه کار هیچی نداشتم

الان کار ،خونه من الان حتی وسایل هم خریدم

امار داشتم چه خواستگارها داشته حتی از شهر بالا کشور به جرات میشه گفت تو هفته دو تا خواستگار داشته

چون خدایش خیلی زیباست من نه بحث زیبایی برام ملاک اولشه اخلاق ایمانش حجاب ، رفتار

با اینکه تو این چند سال خیلی خواستگار داشته ولی جور نشده من میگم خدا خواسته که نصیب من بشه که من کار خونم همچی جور بشه
حکمتی داشته

اینم بگم قبل خواستگاری بهش گفته بودن طرف کار خونه هم داره اون گفته بود من برام فقط کارش مهمه خونه میشه با سعی و تلاش ساخت کرد

اینها رو گفتم تا برسیم مسئله اصلی مشکل اصلی من اینه که این دختر پدر نداره و تصمیم کلی رو خانواده شون میگیرن

اون شب دختر گفت الان اعضای خانواده ما نیستن بزارید سری بعد بیایید تا همه اعضای خانواده من هم باشن نظر اونها هم براشون مهمه
ما هم گفتیم باشه

مشکل:

خانواده دختر خیلی قد بلندن خانواده ما هم میشه گفت متوسط

البته اینو بگم من تو خانواده خودمون بلندترین قد رو دارم ولی باز نسبت به اون خانواده میشه گفت قد کوتاهیم

منم چون از این موضوع میترسم و واقعاً هم به این دختر علاقه مندم میخوام تو جلسه اول که رفتیم با هم صحبت کنیم بهش بگم که دوست دارم که اگر یه وقت کسی خواست تو تصمیمش دخالت بی جا کنه اونم پافشاری کنه بگه که چند ساله منو میخواد
چه مشکلیه آدم دله کسی رو که خیلی دوستش داره بدست بیاره میدونم دختر با ایمانتر از این دیگه گیرم نمیاد
چون تو جلسه بعدی که ما بریم یا مثبت یا م. ن.ف. ی که ان شاء الله مثبته دیگه بعد فایده نداره که من هر کاری بکنم من باید همون شب اول دل عزیزشو بدست بیارم چون میترسم اطرافیانش بهش بگن که این پسر لاغر قدش کوتاه ( من کمی از دختر بلندترم) نسبت به برادرنش خیلی

(تمام چیزها خلاصه میشه تو جلسه بعدی که حدود یک هفته مونده تا بریم هر چی شد شد ) هر کاری میتونم بکنم باید تو جلسه بعدی انجام بدم

هر روز بعد نماز خدا خدا میکنم همچی خوب پیش بره

ممنون میشم شما هم برام دعا کنید

ببخشید عزیزان خیلی مزاحمتون شدم بازم ممنون که منو راهنمایی کردید

در پناه حق

من که نفهمیدم چی به چی شد :Khandidan!:

Miss Chadoriii;696269 نوشت:
من که نفهمیدم چی به چی شد :Khandidan!:

منم همینطور
درهم و قاطی نوشته بودن و از هر دری حرف زده بودن
بعد اولش گفت دنیا رو سرم خراب شده آخرش ابراز علاقه کرده
ما که نفهميديم چی به چی بود

iraniran;696230 نوشت:
ممنون میشم شما هم برام دعا کنید

با سلام:

ان شاالله به آرزویتان برسید و عاقبت بخیر و خوشبخت باشید.

تصحیح کردم

دوستان عزیز خیلی ممنونم از راهنمایی هاتون

خلاصه اون شب بابام به دختر گفت نظرت در مورد پسر من چیه چون من خیلی دوست داشتم همه چی تموم بشه در حد که فرداش بریم آزمایش خانواده ما گفتن تا بریم فردا نشون بیاریم بعدا تا پسر ما برگرده از محل کار برید ازمایش دختر گفت نه قبل از ماه رمضان بریم ازمایش بعدا نشون بیارین
من خوشحال شدم که داره همچی تموم میشه اوکی میشه ولی
چون یکی از اقوام دورمون پیرمرد بود چند روزی بود که برحمت خدا رفته بود اونها هم گفتن اگر این کار رو بکنید کسی بفهمه ابرومون میره دیگه اونجا بود که دنیا رو سرم خراب شد که نذاشتن بریم آزمایش منم الان اومدم محل کار

من اگر میدونستم این دختر خوبی نیست اینطور حرف نمیزدم هر که پیش این دختر کار کرده همش تعریفش میکنن منم دو سال از نزدیک آمارشو داشتم

شاید باورش کمی سخت باشه ولی این پیشنهاد خیلی ها بهم دادن چرا نمیری این دختر بگیری من قبلا شرایطشو نداشتم میترسیدم جواب رد بده نه خونه داشتم نه کار هیچی نداشتم

الان کار ،خونه من الان حتی وسایل هم خریدم

امار داشتم چه خواستگارها داشته حتی از شهر بالا کشور به جرات میشه گفت تو هفته دو تا خواستگار داشته

چون خدایش خیلی زیباست من نه بحث زیبایی برام ملاک اولشه اخلاق ایمانش حجاب ، رفتار

با اینکه تو این چند سال خیلی خواستگار داشته ولی جور نشده من میگم خدا خواسته که نصیب من بشه که من کار خونم همچی جور بشه
حکمتی داشته

اینم بگم قبل خواستگاری بهش گفته بودن طرف کار خونه هم داره اون گفته بود من برام فقط کارش مهمه خونه میشه با سعی و تلاش ساخت کرد

اینها رو گفتم تا برسیم مسئله اصلی مشکل اصلی من اینه که این دختر پدر نداره و تصمیم کلی رو خانواده شون میگیرن

اون شب دختر گفت الان اعضای خانواده ما نیستن بزارید سری بعد بیایید تا همه اعضای خانواده من هم باشن نظر اونها هم براشون مهمه
ما هم گفتیم باشه

مشکل:

خانواده دختر خیلی قد بلندن خانواده ما هم میشه گفت متوسط

البته اینو بگم من تو خانواده خودمون بلندترین قد رو دارم ولی باز نسبت به اون خانواده میشه گفت قد کوتاهیم

منم چون از این موضوع میترسم و واقعاً هم به این دختر علاقه مندم میخوام تو جلسه اول که رفتیم با هم صحبت کنیم بهش بگم که دوست دارم که اگر یه وقت کسی خواست تو تصمیمش دخالت بی جا کنه اونم پافشاری کنه بگه که چند ساله منو میخواد
چه مشکلیه آدم دله کسی رو که خیلی دوستش داره بدست بیاره میدونم دختر با ایمانتر از این دیگه گیرم نمیاد
چون تو جلسه بعدی که ما بریم یا مثبت یا م. ن.ف. ی که ان شاء الله مثبته دیگه بعد فایده نداره که من هر کاری بکنم من باید همون شب اول دل عزیزشو بدست بیارم چون میترسم اطرافیانش بهش بگن که این پسر لاغر قدش کوتاه ( من کمی از دختر بلندترم) نسبت به برادرنش خیلی

(تمام چیزها خلاصه میشه تو جلسه بعدی که حدود یک هفته مونده تا بریم هر چی شد شد همین فهرست رو دارم که ابراز علاقه مو نشون بدم )

هر روز بعد نماز خدا خدا میکنم همچی خوب پیش بره

ممنون میشم شما هم برام دعا کنید

ببخشید عزیزان خیلی مزاحمتون شدم بازم ممنون که منو راهنمایی کردید

در پناه حق


سلام
اگر واقعا از دختره شناخت داری و خوشت اومده ازش (البته هم از نظر عقلانی و هم از نظر احساسی) بهش بگو دوستت دارم و پای حرفت هم بمون البته اگه احساس زودگذری باشه نمی تونی پای حرفت بمونی. می گم بهش بگو دوستت دارم به خاطر اینه که اون احساساتی بشه و جواب مثبت بهت بده. اما اگر بخشی ازشناخت را می خواهی درجلسات خواستگاری پیدا کنی وهنوز شناختت کامل نیست نگو بهش. چون معلومه دوست داشتنت خیلی عاقلانه نیست. همچنین همونطوری که گفتم گفتن دوستت دارم به یک دختر اونم 20ساله ممکنه خیلی اون رو احساساتی کنه و دختره نتونه منطقی فکر کنه و همسر مورد علاقه اش را نتونه پیدا کنه.

سلام.بنظرم اصلا کاردرستی نیست که در جلسه خواستگاری بگید که هنوز نه شناختی ونه چیزی تازه اول بسم الله بگید من دوست دارم!!!!
حرفتون رونمیپسندم.دختر برای همین برای ازدواجش باید اذن پدر باشه چون احساسات بیشتر ازمرد داره وممکنه بااین جمله شما بجای منطق,احساسات بیادجلو
واگربه این هدف هست که احساسات بیادجلو وحکمرانی کنه تاجواب بله بگیرید ازاول زندگی به این فردظلم کردید که نگذاشتید تصمیم از روی عقل بگیرد.
این نظر شخصی من هست

هو الغالب

سلام و عرض ادب

اگر پسری در جلسه خواستگاری به من بگه دوسم داره :

1-من احساس میکنم که قصد فریب دادن از طریق برانگیخته کردن احساسات بنده رو داره

2-فکر میکنم که عقلش زیاد رشد نکرده

3-در مقابل باهاش خوش برخورد میکنم ولی بعد جلسه جوابم 10000% منفی هست و دیگه بهش فکر نمیکنم.

موفق و موید باشید:Gol:

موافقم.:ok:

iraniran;696230 نوشت:
چه مشکلیه آدم دله کسی رو که خیلی دوستش داره بدست بیاره میدونم دختر با ایمانتر از این دیگه گیرم نمیاد

دوست عزیز! اگه واقعاً دختر بسیارمؤمنی باشه به قول شما، مطمئن باش به خاطر قدکوتاهی و نمی دونم چی چی به شما پاسخ منفی نمیده....
اگر به خاطر چیزهای الکی، پاسخ منفی بهت بده یعنی شما در تشخیص مؤمن بودنش دچار اشتباه شدی....
پس لازم نیست احساساتیش کنی....اگه مؤمن باشه همون ایمانش باعث قبول کردنش میشه

بعد هم اینکه قبلاً بهتون گفتم هیچ نیازی نیست در جلسه ی خواستگاری، همه ی داشته های مالی تونو لو بدید!
اینطوری که شما گفتی """من ماشین دارم، خونه دارم، خونه ام همه ی وسایلو داره، درآمدم هم بالاست!!!"" من هم هوس کردم به شما جواب مثبت بدم!!!!!
اگر با هم کفویت اعتقادی داشته باشید و ایشان هم بانوی مؤمنی باشد و مهم ترین معیارش هم ایمان باشد، حتی اگر همه ی این چیزها رو هم نداشته باشی بهت جواب مثبت میده، پس لو ندادن همه ی اموال، غربال خوبیه برای تشخیص ایمان....
سلامت باشید

iraniran;696434 نوشت:
چون خدایش خیلی زیباست من نه بحث زیبایی برام ملاک اولشه

iraniran;696434 نوشت:
خانواده دختر خیلی قد بلندن خانواده ما هم میشه گفت متوسط

البته اینو بگم من تو خانواده خودمون بلندترین قد رو دارم ولی باز نسبت به اون خانواده میشه گفت قد کوتاهیم

منم چون از این موضوع میترسم و واقعاً هم به این دختر علاقه مندم میخوام تو جلسه اول که رفتیم با هم صحبت کنیم بهش بگم که دوست دارم که اگر یه وقت کسی خواست تو تصمیمش دخالت بی جا کنه اونم پافشاری کنه بگه که چند ساله منو میخواد


به نظر من
وقتی مهم ترین معیارت ""زیبایی"" طرف هست ..... و اخلاق و ایمان و غیره در درجات بعدی هستند

اگر معیار اول اونا هم ""قد بلند"" بودن باشه نباید ناراحت بشی....

البته نمی دونم درست متوجه شدم یا نه
چون انقدر قر و قاطی حرف زدید که احتمالاً خودتون هم نفهمیدید چی گفتید!!!

iraniran;696230 نوشت:

مشکل:

خانواده دختر خیلی قد بلندن خانواده ما هم میشه گفت متوسط

البته اینو بگم من تو خانواده خودمون بلندترین قد رو دارم ولی باز نسبت به اون خانواده میشه گفت قد کوتاهیم

منم چون از این موضوع میترسم و واقعاً هم به این دختر علاقه مندم میخوام تو جلسه اول که رفتیم با هم صحبت کنیم بهش بگم که دوست دارم که اگر یه وقت کسی خواست تو تصمیمش دخالت بی جا کنه اونم پافشاری کنه بگه که چند ساله منو میخواد
چه مشکلیه آدم دله کسی رو که خیلی دوستش داره بدست بیاره میدونم دختر با ایمانتر از این دیگه گیرم نمیاد
چون تو جلسه بعدی که ما بریم یا مثبت یا م. ن.ف. ی که ان شاء الله مثبته دیگه بعد فایده نداره که من هر کاری بکنم من باید همون شب اول دل عزیزشو بدست بیارم چون میترسم اطرافیانش بهش بگن که این پسر لاغر قدش کوتاه ( من کمی از دختر بلندترم) نسبت به برادرنش خیلی

(تمام چیزها خلاصه میشه تو جلسه بعدی که حدود یک هفته مونده تا بریم هر چی شد شد ) هر کاری میتونم بکنم باید تو جلسه بعدی انجام بدم

هر روز بعد نماز خدا خدا میکنم همچی خوب پیش بره

ممنون میشم شما هم برام دعا کنید

ببخشید عزیزان خیلی مزاحمتون شدم بازم ممنون که منو راهنمایی کردید

در پناه حق


سلام

همونطور که قبلا گفتم شما باید اجازه بدین خواستگاری مسیر طبیعی خودش رو طی کنه. با خصوصیاتی که از ایشون گفتین، بعیده به صرف گفتن دوستت دارم و ... نظرش عوض بشه. حتی همونطور که نظر بعضی از خانم ها اینجا رو شنیدین ممکنه با گفتن این جور جملات نظر ایشون نسبت به شما عوض بشه و جواب رد بده. اون چیزی که برای خانم ها مذهبی مهم تره، داشتن وقار و ابهت مرده که با این جور کارها توی جلسه خواستگاری فرو میریزه. مشکلات دیگش رو هم که قبلا خدمتتون عرض کردم.

با این حال اگر جلسه بعد به قول شما به خاطر لاغری و ... جواب رد بدن، به معنای این نیست که همه چی تموم شده. بعد از اون شما می تونی دو باره و چند باره بری خواستگاری که این خودش نشونه علاقه شما به طرفه. نگران نباشید و به خدا توکل کنید و کاری رو انجام ندید که بعدا پشیمون بشین.

گفتن اين جمله در همان شب اول كه هنوز هيچ چيزي معلوم نيست( نه به باره نه به داره) عواقب سنگيني براي هر دو طرف داره ،مخصوصا دختر خانم چون يه جورايي فكرش مختل ميشه ،احساسش جهت ميگيره و نميتونه انتخاب درست و منطقي داشته باشه؛ آقا پسر هم سبك ميشه و ممكنه واكنش مطلوبي از سوي دختر خانم به همراه نداشته باشه و سرشكسته بشه

سلام ...
اگه تصمیم گرفتین ک بگین ک هیچی دیگه چرا سوال میکنین ولی اگه واسه مشورت تشریف آوردین همه دارن میگن این کار تویه جلسه خواستگاری کاملا برعکس عمل میکنه ...
مخصوصا اگه ایشون مذهبی باشن ک دیگه بدتر ... من با اینکه همسرم باهام هم کلاسی بود و کلی تویه دانشگاه ب بچه مثبتی معروف بود وقتی ازم خواستگاری کرد دعواش کردم ک برو با بزرگترت بیا بعد شما یه کاره میخوای جلسه اول خواستگاری ب طرف بگی من دوستت دارم میگه برو هیچ وقت نیا ...
بابا شماها کی میخواین یه کم بزرگ بشین و یه کم هم درست از موقعیت ها استفاده کنین ...
نترس ندادنشون اینقد برو تا بهتون بدنشون ... ولی ابراز علاقه خیلی ریسک بالایی یه ک ب شکست می انجامه تا پیروزی ...
موفق باشی ...

واقعا یه دوستت دارم اینقدر خطرناکه که همه مخالفن؟
برادر من شش هفت ساله داره به یه دختری میگه دوستت دارم هنوز هیچ اتفاقی نیوفتاده

سلام بهارجان.من هم بانظرشماموافقم وامیدوارم فردسوال کننده ازاین راهنمایی استفاده کند..

موضوع قفل شده است