عدد 19 ، رشاد خلیفه وتحریف قرآن .

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عدد 19 ، رشاد خلیفه وتحریف قرآن .

با سلام

یک موضوع جای بحث وتحقیق دارد وآن موضوعی بود که رشاد خلیفه در مورد دو آیه آخر سوره توبه بعد از اعمال حساب متوجه شده بود .
رشاد در بسط نظریه خود، دو آیه پایانی سوره توبه (سوره بدون بسم‌الله) از قرآن را که با نظریه‌اش هماهنگ نبود، تحریف شده دانست. او مدعی بود که این دو آیه در ۹ جا تئوری کد ۱۹ وی را نقض می‌کند، و این آیه‌ها ۱۹ سال(يعني در زمان عثمان ) پس از مرگ محمد توسط کاتبان در مدح محمد افزوده شده و این امر طبق اسنادی مورد مخالفت شدید علی بن ابیطالب (یکی از کاتبان) واقع شده‌بود. همچنین در یکی از این آیات، پیامبر اسلام به صراحت «رحیم» (یکی از اسماء خداوند) خوانده شده‌است. خلیفه این دو آیه را جعلی نامید و آنها را از ویراست‌های جدیدتر ترجمهٔ قرآن خود حذف کرد.

واینجانب اشتباه وی را که گفت این آیات متعلق به این سوره نیست وقرآن تحریف شده را بدین صورت اصلاح میکنم که در هنگام جمع قرآن آیاتی جابجا شده مثل قرار گرفتن آیه اکمال دین دربین آیات خوردنیها وگوشت !!!و...که این امر هم در تعدادآیات و هم در موضوع آیات اشکال ایجاد میکند.که رشاد از آن غفلت کرده است.

در صحیح بخاری:

حتى وجدت من سورة التوبة آيتين مع خزيمة الأنصاري لم أجدهما مع أحد غيره {لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ}(التوبة/128) إلى آخرهما ، وكانت الصحف التي جمع فيها القرآن عند أبي بكر حتى توفاه الله ثم عند عمر حتى توفاه الله ثم عند حفصة بنت عمر "

أخرجه ابن أبي داود في كتاب المصاحف : " فقام عثمان فقال : من كان عنده من كتاب الله شيئا فليأتنا به .وكان لا يقبل من ذلك شيئا حتى يشهد عليه شهيدان، فجاء خزيمة بن ثابت فقال : إني قد رأيتكم تركتم آيتين لم تكتبوهما . قالوا : ما هما ؟ قال : تلقيت من رسول الله صلى الله عليه (وآله) وسلم : {لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین رئوف رحیم فان تولوا فقل حسبی الله لااله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم"}(التوبة/128) ، فقال عثمان : وأنا أشهد أنـهما من عند الله ، فأين ترى أن نجعلهما ؟ قال : اختتم بـهما آخر ما نزل من القرآن ، فختمت بـهما براءة

ضمن اینکه اینجانب موافق همه نظریات رشاد خلیفه نیستم اما انصافا و براستی جای تعجب دارد ، نظر شما چیه ؟

ضمنا اواخر امر هم مدعی شده بود که کد اسم وی در قرآن وجود دارد وخودش رسول است و.....

اللهم اجعل عاقبة امرنا خیرا

باسمه تعالی

تحریف در قرآن با وجود اهتمام زیاد مسلمانان به حفظ قرآن و تایید بزرگان و اهل بیت عصمت علیهم السلام بر عدم تحریف قرآن و همچنین دلیل عقلی بر عدم تحریف( نقض غرض بودن تحریف قرآن ) امری محال است.

نقل قول:

تحریف در قرآن با وجود اهتمام زیاد مسلمانان به حفظ قرآن و تایید بزرگان و اهل بیت عصمت علیهم السلام بر عدم تحریف قرآن و همچنین دلیل عقلی بر عدم تحریف( نقض غرض بودن تحریف قرآن ) امری محال است.


با سلام وتشکر

تحریف ---- قرآن

بله اگر مفهوم دقیق کلمات فوق مشخص شود میتوان گفت که خدای واحد احد کلماتی به اسم آیات قرآن از لوح محفوظ وکتاب مسطور بر بیت معمور و سپس قلب پیامبرش نازل کرد که به نص قرآن کریم :

بل هو آیات بینات فی صدور الذین اوتو العلم (49عنکبوت)

این قرآن مسلما از هرنوع تحریف مصون است ومعتقد به تحریف آن کافر است چون مدعی تحریف کلام خدای سبحان شده است .

اما آنچه که واقع شده و الآن شاهدیم در مصحف اصحاب تغییراتی وجود داشته و بعضی آیات به 14 طریق مختلف قرائت میشوند که گاها متضاد المعنی هستند مانند:

کلمه قاتل بعضی قوتل میخوانند :



[=DecoType Naskh Special]وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ (ال عمران146)


در قاتل می گوید که چه بسیار پیامبرانی که به همراهش خداپرستان جنگیده اند.

در قتل می گوید:چه بسیار پیامبرانی که به همراه وی خداپرستان کشته شده اند.

وبعضی وسارعوا وبعضی بدون واو وبعضی یغل و[=Times New Roman]عجبتَ و عجبتُ که کاملا متضاد همند .....


وبگفته شیخ الاسلام ابن تیمیه :


[=Arial Black]وَمِثْلُ هَذَا يَقَعُ فِي الْقُرْآنِ كَقَوْلِهِ : { وَإِنْ كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ } و ( لِتَزُولَ ) فِيهِ قِرَاءَتَانِ مَشْهُورَتَانِ بِالنَّفْيِ وَالْإِثْبَاتِ وَكُلُّ قِرَاءَةٍ لَهَا مَعْنًى صَحِيحٌ ! وَكَذَلِكَ الْقِرَاءَةُ الْمَشْهُورَةُ : { وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً } وَقَرَأَ طَائِفَةٌ مِنْ السَّلَفِ : لَتُصِيبَن الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَكِلَا الْقِرَاءَتَيْنِ حَقٌّ فَإِنَّ الَّذِي يَتَعَدَّى حُدُودَ اللَّهِ هُوَ الظَّالِمُ وَتَارِكُ الْإِنْكَارِ عَلَيْهِ قَدْ يُجْعَلُ غَيْرَ ظَالِمٍ لِكَوْنِهِ لَمْ يُشَارِكْهُ وَقَدْ يُجْعَلُ ظَالِمًا بِاعْتِبَارِ مَا تُرِكَ مِنْ الْإِنْكَارِ الْوَاجِبِ وَعَلَى هَذَا قَوْلُهُ : { فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ } فَأَنْجَى اللَّهُ النَّاهِينَ . مجموع الفتاوی (17/381)


کلمه : [=Arial Black]لَتُصِيبَن با : لا تصیبن : کاملا متضاد المعنی هستند .


کدامیک در لوح محفوظ ثبت است ؟




که البته این دسته گلی است که صحابه گرامی به آب داده اند و اهل سنت نیز با کمال افتخار به 14 قرائت (و7 حرف) که همان تحریف قرآن است افتخار میکنند .


[=Arial Black]اما شیعیان با اقتدا به ائمه هدی (علیهم السلام ) موضوع حروف هفتگانه را کلا دروغ میدانند و صحیحترین قرائت و متواترین قرائت هم از أبي عبد الرحمن السلمي که شيعي است از عاصم بن أبي النجود که شيعه است از حفص بن سليمان که شيعي است ، از أمير المؤمنين عليه السلام سيد الشيعة وإمام الشريعة ، میباشد نزد شیعه است.

بسم الله الرحمان الرحیم
با سلام و تشکر

کسانی که قائل به تحریف قرآن هستند، باید دلیلی ارائه نمایند که قطعی و برهانی باشد یعنی از جهت ساختار قیاس و از جهت بافتار برهان باشد. حال اینکه دلیل آنها ظنی است چرا که به گمان خود امری را مسلم می دانند که هیچ دلیلی بر تایید آن از ناحیه ی خدای متعال وجود ندارد. و عدد 19 رشاد خلیفه هم همین گونه است. اما ادله بر عدم تحریف بسیار است چه نقلی و چه عقلی. از طرفی اهتمام مسلمانان بر حفظ قرآن از تحریف در عصرهای گوناگون و تصریح بزرگان بر عدم تحریف قرآن خود تاییدی بر این مطلب است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:
شيخ صدوق
رهبا كمال احاطه و تتبّعى كه در اخبار دارد در كتاب اعتقاداتش ميگويد «اعتقاد ما اماميّه اينست كه قرآنى كه بر پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم نازل شد همين است كه ما بين الدفتين است و بيش از اين نيست و هر كه به ما نسبت دهد كه قائل به نقصان در قرآنيم دروغگو است»
شيخ مفيد
ره در كتاب مقالاتش گفته «جماعتى از اماميّه گفته‏ اند كه از قرآن هيچ كلمه و هيچ آيه و هيچ سوره كم نشده ولى آنچه در قرآن امير المؤمنين عليه السّلام از تاويل و تفسير معانى قرآن بر حقيقت تنزيلش ثبت شده حذف گرديده است».
سيد مرتضى
ره بعد از قول به عدم نقيصه، ميفرمايد «كسانى كه از اماميّه و حشويه مخالفت كرده‏ اند اعتنايى به مخالفت آنها نيست زيرا به اخبار ضعيفى كه گمان كرده‏ اند صحيح است استناد نموده ‏اند»
شيخ طوسى
ره در تفسير تبيان ميگويد «امّا كلام در زياد و كم شدن قرآن از سخنانى است كه لايق به قرآن نيست زيرا قول به زياد شدن در قرآن بطلان آن اجماعى تمام مسلمانان از خاصّه و عامّه است و قول به كم شدن نيز خلاف ظاهر مذهب مسلمين ميباشد، و نزد ما هم اقرب به صواب و اليق به صحت، قول به عدم نقيصه است».

مقدّس بغدادى ره در شرح وافيه فرموده «معروف بين اصحاب ما عدم نقيصه در قرآن است به حدى كه اجماع آنها بر اين مطلب نقل شده»
محقق ثانى
رساله مستقلّه درباره عدم تحريف نوشته است.
مرحوم سيّد استاد سيّد محمّد باقر درچه
ره در درس خود تصريح ميفرمود كه اخبار تحريف باطل و ضعيف و خلاف اجماع است.
مرحوم نائينى
ره در درس خويش نكوهش بسيار از قول به تحريف ميكرد و اخبارش را ضعيف ميشمرد و مدّعى اجماع بر بطلان تحريف بود.
مرحوم بلاغى
ره در تفسير آلاء الرحمن اهمّيت بسيار به اين مطلب داده و اخبار تحريف و آياتى را كه ملصق به قرآن دانسته‏ اند ردّ نموده است.


خیر البریه;23158 نوشت:
.تئوری کد ۱۹

نقل قول:
حتى وجدت من سورة التوبة آيتين مع خزيمة الأنصاري لم أجدهما مع أحد غيره {لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ}(التوبة/128) إلى آخرهما ، وكانت الصحف التي جمع فيها القرآن عند أبي بكر حتى توفاه الله ثم عند عمر حتى توفاه الله ثم عند حفصة بنت عمر "

أخرجه ابن أبي داود في كتاب المصاحف : " فقام عثمان فقال : من كان عنده من كتاب الله شيئا فليأتنا به .وكان لا يقبل من ذلك شيئا حتى يشهد عليه شهيدان، فجاء خزيمة بن ثابت فقال : إني قد رأيتكم تركتم آيتين لم تكتبوهما . قالوا : ما هما ؟ قال : تلقيت من رسول الله صلى الله عليه (وآله) وسلم : {لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین رئوف رحیم فان تولوا فقل حسبی الله لااله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم"}(التوبة/128) ، فقال عثمان : وأنا أشهد أنـهما من عند الله ، فأين ترى أن نجعلهما ؟ قال : اختتم بـهما آخر ما نزل من القرآن ، فختمت بـهما براءة

که البته این دسته گلی است که صحابه گرامی به آب داده اند و اهل سنت نیز با کمال افتخار به 14 قرائت (و7 حرف) که همان تحریف قرآن است افتخار میکنند .

به نام خدا

با سلام

ضمن تشكر بابت اين تايپيك

تئوري كد 19 چي هست ؟ اگه ميشه بگيد توي صحيح بخاري چي نوشته شده كه اين موضوع رو رد ميكنه؟
موضوع حروف 7 گانه چيه ؟

من تايپيك رو خوندم و متوجه شدم كه اين تئوري درست نيست ولي خواستم خود موضوع رو بفهمم .

فكر كنم يواش يواش بايد خجالت بكشم كه انقدر سوال ميكنم و وقت شماهارو ميگيرم .

اللهم صل علي محمد و آل محمد


با سلام

خجالت نداره ، اتفاقا شما جرات سوال کردن دارید و باعث روشن شدن همه ابعاد موضوعات میشوید که برای بسیاری از کاربران مبهم است ، فقط ابتدا کمی بررسی کنید تا هماهنگ وسریع جلو برویم .

شما اول نظررشاد را بفهمید که گفت :

دو آیه پایانی سوره توبه (سوره بدون بسم‌الله) از قرآن را که با نظریه‌اش هماهنگ نبود، تحریف شده دانست.

تعجب اینجاست که تئوری عدد 19 وی چگونه به این نتیجه رسید در حالیکه در اخبار هم آمده که :
در صحیح بخاری:

حتى وجدت من سورة التوبة آيتين مع خزيمة الأنصاري لم أجدهما مع أحد غيره {لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ}(التوبة/128) إلى آخرهما ، وكانت الصحف التي جمع فيها القرآن عند أبي بكر حتى توفاه الله ثم عند عمر حتى توفاه الله ثم عند حفصة بنت عمر "

أخرجه ابن أبي داود في كتاب المصاحف : " فقام عثمان فقال : من كان عنده من كتاب الله شيئا فليأتنا به .وكان لا يقبل من ذلك شيئا حتى يشهد عليه شهيدان، فجاء خزيمة بن ثابت فقال : إني قد رأيتكم تركتم آيتين لم تكتبوهما . قالوا : ما هما ؟ قال : تلقيت من رسول الله صلى الله عليه (وآله) وسلم : {لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین رئوف رحیم فان تولوا فقل حسبی الله لااله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم"}(التوبة/128) ، فقال عثمان : وأنا أشهد أنـهما من عند الله ، فأين ترى أن نجعلهما ؟ قال : اختتم بـهما آخر ما نزل من القرآن ، فختمت بـهما براءة

بزبان ساده تر جناب رشاد خلیفه با استفاده از ریاضیات و عدد 19 به یک واقعیت رسید که همان جابجایی بعضی آیات قرآن بود اما وی بعلت قبول نداشتن جابجایی آیات مجبور به گفتن تحریف قرآن شد .


با سلام

رشاد خلیفه در مورد حروف مقطعه ، به این نتیجه رسید که همواره معدل توارد و تکرار حروف مقطعه در سوره اى خاص بر معدل توارد و تکرار حروف دیگرتفوق دارد.

چـنـانکه در سوره ق حرف "ق " معدلى بالاتر از سایر حروف در این سوره و سایر سوره هاى قرآن دارد و یا حرف "ن " در سوره "ن و القلم " بزرگترین رقم نسبى را در 114 سوره قرآن دارد.

اگـر آمـارهـا بـا موارد نقض روبرو نمى شد، شاید ما هم با ایشان و سائر پیروان تئورى نظم ریاضى قرآن هم عقیده مى شدیم .
اما على رغم خواست قلبى ما و ایشان بااستثناهاى فراوانى روبرو مى شویم .


بـراى مـثـال تـعداد تکرار حرف "ق " در سوره هاى الشمس و القیامة و الفلق ، در حدى است که مـعـدل تـکـرار آن از معدل تکرار "ق "بیشتر مى شود و یا در مورد سوره طه با پنج استثنا مواجه مى شویم : سوره حج ، نور،فتح ، مجادله و توبه یا در مورد سوره "یس " نتیجه کاملا معکوس است ، یعنى یا وسین کمترین تکرار را به خود اختصاص داده اند.
نـیـز در مـورد حـرف "ن " مـى بـینیم تکرار آن در سوره حجر بیشتر از تکرار آن در سوره "ن و القلم " مى باشد.


ایـنجاست که آقاى رشاد خلیفه به توجیه روآورده و مطالبى به هم مى بافد که هیچ معقول به نظر نمى آید.

مـثـلا در مورد سوره یس و اینکه چرا نتیجه معکوس است ، مى گوید:چون "یس " بر خلاف بقیه حروف مقطعه برعکس ترتیب حروف الفبایى است ،پس نتیجه نیز باید معکوس و وارونه باشد.
یـا اگر معدل تکرار حرف "ص " در سوره اعراف از معدل تکرار آن در بعضى سوره ها، مثل سوره والـعـصر کمتر است بایدچهار حرف "المص " را که در اول سوره اعراف آمده است ، با هم در نظر بـگـیـریم ومعدل مجموعه این چهار حرف را با معدل مجموعه آنها در دیگر سوره هابسنجیم !!و یا بـراى پـاسـخ بـه استثنا سوره حجر مى گوید: سوره حجر با "الر" شروع شده است و ما باید همه سوره هایى را که با "الر" شروع مى شود در حکم یک سوره قرار دهیم .

و در مـورد اسـتثنا شدن پنج سوره فوق الذکر مى گوید:این پنج سوره مدنى هستند و چون سوره طه مکى است باید آن را با دیگر سوره هاى مکى مقایسه کنیم .
چـنانکه ملاحظه مى کنید ایشان خود را به آب و آتش مى زند تا به هر قیمت شده است ، جایى براى تئورى خود بگشاید در حالى که این استثناها خیلى زیادند.


مطالب لینک زیر برای مطالع بیشتر مفید است:
http://www.porsojoo.info/fa/node/11593

موضوع قفل شده است