اگر كتاب مقدس براساس الهام نوشته شده، چرا مشتمل بر ام

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
 اگر كتاب مقدس براساس الهام نوشته شده، چرا مشتمل بر ام


اگر كتاب مقدس براساس الهام نوشته شده، چرا مشتمل بر امور متناقض است؟

مسيحيان معتقدند كه خداوند كتابهاي مقدس را به وسيله مؤلفاني بشري نوشته است. و براساس اين اعتقاد مي‌گويند كه كتابهاي مقدس يك مؤلف الهي و يك مؤلف بشري دارند. به عبارت ديگر مسيحيان معتقدند كه خدا كتاب مقدس را به وسيله الهامات روح‌القدس تأليف كرده و براي اين منظور مؤلفاني از بشر را براي نوشتن آنها برانگيخته و آنان را در نوشتن به گونه‌اي ياري كرده كه فقط چيزهايي را كه او مي‌خواسته است، بنويسند. از نظر مسيحيان خدا مؤلف نهائي كتاب مقدس است جز اينكه اين عمل را از طريق مؤلفاني بشري كه كارگزاران وي بوده‌اندبه انجام رسانيده است.[1] حتي برخي از مسيحيان مي‌گويند كه كتاب مقدس با همين الفاظ الهام شده‌اند و خدا پيام خود را كلمه به كلمه به كاتب بشري منتقل كرده و وي چيزهايي را كه خدا املا نموده با امانت ثبت كرده است.[2] (بعضي ديگر مي‌گويند: كه هر كلمة كتاب مقدس با وحي يزدان نازل شده و معتقدند كه) كتاب مقدس از فساد و تحريف و تغيير «مصون مانده و اگر كتاب مقدس مي‌گويد: كه خدا استراحت كرد،‌يا ترسيد، يا پشيمان شد، يا خشمناك و غمگين گرديد، اين بيانات بايد به همان شكل ظاهري پذيرفته شوند. خداوند علاوه بر اين الهام خارجي خود در كتاب مقدس يك الهام دروني نيز به ما عطا كرده است.[3] از سوي ديگر با يك نگاه اجمالي به كتاب مقدس (عهد جديد و عهد قديم) روشن مي‌گردد كه اين ادعا با محتواي كتاب همخواني ندارد. زيرا تناقضات و موهوماتي كه در عهدين وجود دارد،‌انتساب كتاب را به خدا مشكل مي‌سازد. تناقض در كتاب مقدس: تناقض‌گويي‌هاي تورات و انجيل در حدي است كه جا دارد كتابي جداگانه و مستقل در اين زمينه نوشته شود و ما در اينجا به چند نمونه از آنها اشاره مي‌كنيم: 1 . در تورات در جريان ذبح فرزند ابراهيم ـ عليه السلام ـ توسط او در سه آيه به دنبال هم از «ذبيح» به يگانه فرزند تعبير شده است: «... اكنون پسر خود را كه يگانه توست و او را دوست مي‌داري ـ يعني اسحاق را بردار....» «... الان دانستيم كه تو از خدا مي‌ترسي چون كه پسر يگانه خود را از من دريغ نداشتي... «... به ذات خود قسم مي‌خورم چون كه اين كار را كردي و پسر يگانه خود را دريغ نداشتي....[4] در جملات فوق از يكطرف تأكيد بر يگانه فرزند شده و اينكه ذبيح يگانه فرزند ابراهيم بوده است و در سه جا آن را تكرار نموده است و در عين حال گفته است كه مقصود از يگانه فرزند اسحاق مي‌باشد. در حاليكه عبارت صريح عهد عتيق وعده تولد اسحاق را سيزده سال پس از تولد اسماعيل مي‌داند[5] بنابراين اسماعيل تا چهارده سالگي يكتا فرزند ابراهيم است و اسحاق هيچ گاه يگانه و تنها فرزند ابراهيم ـ عليه السلام ـ نبوده است. اين دو بيان تعارض آشكار با هم دارند و با هيچ توجيهي قابل جمع نيست. 2 . كتاب مقدس (عهد جديد) حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ را گاهي خدا و گاهي فرزند خدا و گاه هم انسان و بنده خدا معرفي مي‌كند: «در ازل كلمه بود كلمه با خدا بود، كلمه خود خدا بود....»[6] «در ازل كلمه بود همه چيز به وسيله او هستي يافت و بدون او چيزي آفريده نشده است»[7] «من و پدر يك هستم»[8] «... اگر چه او از ازل داراي الوهيت بود ولي اين را غنيمت نشمرد كه برابري با خدا را به هر قيمتي حفظ كند.»[9] مسيح بنده خدا: برخلاف مطالبي كه گذشت گاهي عهد جديد مسيح ـ عليه السلام ـ را بنده خدا معرفي مي‌كند و مي‌گويد: (عيسي) پيامبري مانند ساير پيامبران است كه بر شريعت موسوي مهر تأييد مي‌زند.»[10] «... از اينكه صفتي كه شايسته خدا است، مانند نيكو به او نسبت داده شود خشمگين مي‌شود...»[11] 3 . عيسي ـ عليه السلام ـ پسر كيست؟ عهد جديد براي حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ چندين پدر درست نموده و مشخص هم نگرديده كه بالاخره حضرت عيسي فرزند كدام يك از آنها مي‌باشد!! گاهي مي‌گويد يوسف نجار پدر حضرت يوسف ـ عليه السلام ـ است اين مطلب به طور آشكار يا به طور كنايه در چند مورد از عهد جديد آمده است: «... يعقوب، يوسف، شوهر مريم را آورد كه عيسي مسيح از او متولد شد.»[12] «... و همه بر وي شهادت دادند و از سخنان فيض‌آميزي كه از دهانش صادر مي‌شد تعجب نموده گفتند مگر اين پسر يوسف نيست؟»[13] «... آيا اين پسر نجار نمي‌باشد و آيا مادرش مريم نيست؟»[14] از اين موارد استفاده مي‌شود كه عيسي پسر يوسف نجار بوده است در عين حال مي‌گويند كه او از روح‌القدس بوجود آمده است: «مريم نامزد يوسف بود و قبل از آنكه با هم درآيند او را از روح‌القدس حامله يافتند....»[15] و در موارد ديگري از عهد جديد اسرار دارند كه عيسي ـ عليه السلام ـ پسر داود بوده است «دو كور عقب او افتاد گفتند پسر داود به ما رحم كن»[16] «... خداوند تخت پدرش داود را بدو عطا خواهد فرمود.»[17] «... تمام آن گروه در حيرت افتاده گفتند آيا اين شخص پسر داود نيست.»[18] «... زن كنعانيه ويرا گفت خداوندا پسر داود بر ما رحم كن...»[19] و همچنين در انجيل لوقا وي را فرزند ناثان بن داود مي‌داند. 4 . آيا يحيي همان الياس است؟

در انجيل متي عيسي يحيي را چنين معرفي مي‌كند: «و اگر خواهيد قبول كنيد همان است الياس (ايليا) كه بايد بيايد، هر كه گوش شنوا دارد بشنود.»[20] اما در انجيل يوحنا يحيي خود انكار مي‌كند كه الياس باشد «آنگاه از او سؤال كردند پس چه؟ آيا تو الياس هستي؟ گفت نيستم»[21] 5 . مدت مدفون ماندن حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ در انجيل متي عيسي ـ عليه السلام ـ اعلام مي‌كند كه پس از مصلوب شدن سه شبانه‌روز در زمين مدفون خواهد ماند، همچنان كه يونس سه شبانه‌روز در شكم ماهي ماند پسر انسان نيز سه شبانه‌روز در شكم زمين خواهد بود.»[22] اما مواضع ديگر از انجيل مدت دفن او را از غروب جمعه تا قبل از سپيده دم يكشنبه يعني حداكثر يك روز و دو شب مي‌دانند.»[23] بنابراين تناقضات و موهومات كه در «عهدين»‌ وجود دارند بهترين دليل بر اينست كه محتواي اين كتاب الهام خداوند نبوده و ريشه در افكار و انديشه‌هاي بشري دارد كه براساس اميال و خواسته‌هاي خود نويسندگان نوشته شده و به خدا نسبت داده‌اند در حالي كه خداوند منزه از آن است كه جملات متناقض و متضاد بگويد، زيرا دو جمله كه نقيض هم‌اند هر دو كه نمي‌تواند صادق باشند در نتيجه يكي از آنها دروغ خواهد بود آيا مي‌توان به خداوند نسبت دروغ داد؟ بالاخره يا حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ خدا است و يا بنده خدا و نمي‌شود كه هم خدا باشد و هم بندة خدا. بنابراين جا دارد كه علماي مسيحي و يهودي در كتاب مقدس (عهد جديد و عهد قديم) بيشتر دقت كنند و محتواي آن را مورد مطالعه دقيق و علمي قرار دهند كه آيا چنين كتابي كه حاوي تناقضات و موهومات بسياري مي‌باشد مي‌تواند باعث رستگاري و نجات بشر از انحرافات فكري و عملي باشد؟ براي مطالعه بيشتر به كتب ذيل مراجعه گردد: 1 . تاريخ جامع اديان، جان بي. ناس، ترجمه علي اصغر حكمت. 2 . دينهاي بزرگ، جوز گِئير، ايرج پزشك‌پناه. -------------------------------------------------------------------------------
[1] . توماس ميشل، كلام مسيحي، ص 26، قم، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، اول، 1377 ش.
[2] . همان، ص 27.
[3] . ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج 8، ص 291 ـ 290، تهران: سازمان آموزش انقلاب اسلامي، دوم، 1366 ش.
[4] . تورات سفر پيدايش، 22 / 1 ـ 17.
[5] . همان، 17 / 25 و 18 / 1.
[6] . انجيل يوحنا، 1 / 1 و 4.
[7] . يوحنا 1 / 3.
[8] . همان، 10 / 30.
[9] . رساله پوليس به فيليپي، 2 / 5 ـ 7.
[10] . متي، 12 / 18، و اعمال رسولان، 3 / 13.
[11] . متي 10 / 17 ـ 18.
[12] . انجيل متي 1 / 16.
[13] . لوقا، 4 / 22.
[14] . متي 13 / 55.
[15] . متي 1 / 18.
[16] .
[17] . لوقا، 1 / 33.
[18] . متي، 12 / 23.
[19] . متي، 15 / 22.
[20] . متي 11 / 4.
[21] . يوحنا 1 / 2.
[22] . متي 12 / 40 و 27 / 62.
[23] . متي 27 / 57 ـ 28 و مرقس 15 / 42، 16 / 1.

کتاب مقدسی که فعلا در دست است محصول الهام نبوده بلکه بنابر تصریح اساتید بزرگ و متخصص مانند جان پیرتون ( هنوز زنده است و استاد ادبیات کتاب مقدس در آمریکا ) در کتاب ( نسخه کیو کتاب گمشده مسیح ) پس از گم شدن کتاب اصلی این کتاب از روی حفظیات کسانی که بخشهایی از آن را حفظ کرده بودند نوشته شده است . می دانید من همیشه فکر می کردم اگر نویسندگان کتاب مقدس حواریون بودند که شاهد عینی وقایع بودند دیگر چه نیاز به الهام بوده ؟ خوب شاهد هر چه را ببیند می نویسد اما پس از خواندن این کتاب فهمیدم اول اینکه نویسنده ها حواریون نبودند دوم از حفظیات نویسندگان بوده بنابراین در پاسخ به سوال مردم که احتمالا می پرسیدنداز کجا مطمئن باشیم کتاب صحیح است احتمالا پاسخ می دادند که با الهام و ... نوشته شده است .

موضوع قفل شده است