جمع بندی گناهان پس از اصلاح انسان محو می شوند یا منتقل ؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
گناهان پس از اصلاح انسان محو می شوند یا منتقل ؟

با سلام
من چند وقت پیش در یک مجله ی قدیمی یک داستان قابل تاملی را خواندم

پسری نقل میکرد که پدرش را از دست داده بود و دچار افسردگی شد و این باعث شد که به اعتیاد هم روی بیاورد
او برادر بزرگ تری هم داشت ...وقتی برادرش از سربازی برگشت و متوجه اعتیاد برادر کوچک خود شد بسیار ناراحت شد و چون تنومند و ورزشکار هم بود او را به زیر زمین خانه شان کشاند و زیر باد کتک گرفت طوری که این جوان معتاد به شدت ترسید و تصمیم گرفت حتما ترک کند!

فردای ان برادرش اونو به تختی بست و یک ماه خودش کارگری کرد تا هزینه دارو و غذای او را تامین کند

بردادر کوچک چند ماه بعد اصلاح شد و به زندگی طبیعی خود برگشت و حتی کنکور ثبت نام کرد و رشته پزشکی هم قبول شد!!

اما اصل ماجرا اینجا ست که حالا این بردار بزرگتر بود که دچار افسردگی شد و ابتدا به سیگار و کم کم به تریاک و هروئین معتاد شد ! ...که متاسفانه بعد مدتی هم فوت کرد!!

**************
و اما سوالم این هست که:

ایا این قانون درست هست که چیزی که بوجود بیاید دیگر از بین نمیرود و یا باید از حالتی به حالت دیگر تبدیل ، و یا باید از ظرفی به ظرف دیگر منتقل شود!؟

یعنی ایا ممکن هست برادر بزرگ تر میزبان و ظرف اماده ای بوده باشه برای بیماری و خسیسه های ناپسند برادر کوچک تر تا که اینگونه او بتواند رهایی بیابد و اصلاح شود؟

در جایی هم خواندم عالمی بود که مدتی را با بیماران صعب العلاج که درد می کشیدند می ماند تا بیماری انها را به درون خود منتقل کند و اینگونه دردش را به جان می خرید تا انها شفا یابند!....ایا ممکن هست این نظریه درست باشد؟

با تشکر

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد صادق

پرنس کوچولو;692986 نوشت:
با سلام
من چند وقت پیش در یک مجله ی قدیمی یک داستان قابل تاملی را خواندم

پسری نقل میکرد که پدرش را از دست داده بود و دچار افسردگی شد و این باعث شد که به اعتیاد هم روی بیاورد
او برادر بزرگ تری هم داشت ...وقتی برادرش از سربازی برگشت و متوجه اعتیاد برادر کوچک خود شد بسیار ناراحت شد و چون تنومند و ورزشکار هم بود او را به زیر زمین خانه شان کشاند و زیر باد کتک گرفت طوری که این جوان معتاد به شدت ترسید و تصمیم گرفت حتما ترک کند!

فردای ان برادرش اونو به تختی بست و یک ماه خودش کارگری کرد تا هزینه دارو و غذای او را تامین کند

بردادر کوچک چند ماه بعد اصلاح شد و به زندگی طبیعی خود برگشت و حتی کنکور ثبت نام کرد و رشته پزشکی هم قبول شد!!

اما اصل ماجرا اینجا ست که حالا این بردار بزرگتر بود که دچار افسردگی شد و ابتدا به سیگار و کم کم به تریاک و هروئین معتاد شد ! ...که متاسفانه بعد مدتی هم فوت کرد!!

**************
و اما سوالم این هست که:

ایا این قانون درست هست که چیزی که بوجود بیاید دیگر از بین نمیرود و یا باید از حالتی به حالت دیگر تبدیل ، و یا باید از ظرفی به ظرف دیگر منتقل شود!؟

یعنی ایا ممکن هست برادر بزرگ تر میزبان و ظرف اماده ای بوده باشه برای بیماری و خسیسه های ناپسند برادر کوچک تر تا که اینگونه او بتواند رهایی بیابد و اصلاح شود؟

باسلام .
گرچه که چیزی موجود معدوم نمی شود بلکه ظرف وجودیش تبدیل وتغییر می یابد درست از این رو

انسان موجودی جاودانه است و زندگی جاوید دارد ، اما دنیا محل برای زندگی جاوید نمی تواند باشد و مرحله دیگری از زندگی لازم است که جاودانه باشد و آن عالم آخرت است ؛ پس انسان با رفتن از دنیا ، برای همیشه از بین نمی رود ، بلکه از یک مرحله زندگی که موقتی است ، به مرحله دیگر از زندگی که ابدی است رهسپار می شود.
دنیا جای ماندن همیشگی نیست تا انسان بتواند در آن همیشه بماند . دنیا محل گذر و کسب سعادت یا شقاوت ابدی است که با اختیار و انتخاب انسان صورت می گیرد . پس انسان به دنیا می آید تا زندگی ابدی خود را رقم بزند.

اما این اصل ربطی به نکته مورد نظر تان ندارد و آن بر داشت نا صواب است .

در جایی هم خواندم عالمی بود که مدتی را با بیماران صعب العلاج که درد می کشیدند می ماند تا بیماری انها را به درون خود منتقل کند و اینگونه دردش را به جان می خرید تا انها شفا یابند!....ایا ممکن هست این نظریه درست باشد؟
نه خیر این داستان افسانه گونه است .
ولی ممکن است محمل قابل قبول داشته باشد این که همدردی با درد مندان چه بسا موجب در مان ویا تسکین آلام آنان بشود .

http://www.askdin.com/thread49725.html
جمع بندی
سوال :
گناهان پس از اصلاح انسان محو می شوند یا منتقل ؟

پاسخ :
گرچه که چیزی موجود معدوم نمی شود بلکه ظرف وجودیش تبدیل وتغییر می یابد درست از این رو
انسان موجودی جاودانه است و زندگی جاوید دارد ، اما دنیا محل برای زندگی جاوید نمی تواند باشد و مرحله دیگری از زندگی لازم است که جاودانه باشد و آن عالم آخرت است ؛ پس انسان با رفتن از دنیا ، برای همیشه از بین نمی رود ، بلکه از یک مرحله زندگی که موقتی است ، به مرحله دیگر از زندگی که ابدی است رهسپار می شود.
دنیا جای ماندن همیشگی نیست تا انسان بتواند در آن همیشه بماند . دنیا محل گذر و کسب سعادت یا شقاوت ابدی است که با اختیار و انتخاب انسان صورت می گیرد . پس انسان به دنیا می آید تا زندگی ابدی خود را رقم بزند.

اما این اصل ربطی به نکته مورد نظر تان ندارد و آن بر داشت نا صواب است .

در جایی هم خواندم عالمی بود که مدتی را با بیماران صعب العلاج که درد می کشیدند می ماند تا بیماری انها را به درون خود منتقل کند و اینگونه دردش را به جان می خرید تا انها شفا یابند!....ایا ممکن هست این نظریه درست باشد؟
نه خیر این داستان افسانه گونه است .
ولی ممکن است محمل قابل قبول داشته باشد این که همدردی با درد مندان چه بسا موجب در مان ویا تسکین آلام آنان بشود .

موضوع قفل شده است