امیر سرلشگر شهید اصغر حاتمی

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
امیر سرلشگر شهید اصغر حاتمی


شهید اصغر حاتمی سال 1316 درشهرستان ملایر، چشم به جهان گشود. دوران کودکی خود را در همین شهر به پایان رسانید. ایشان پس از اخذ دیپلم از طریق کنکور وارد دانشکده افسری نیروی زمینی ارتش شد و در شهرهای مختلف به خدمت مشغول شد.شهید اصغر حاتمی در زمانی که گروهکها، کوس جدایی کردستان را از ایران سر داده بودند، به دستور سرلشکر شهید فلاحی به کردستان اعزام شد و در آرام کردن کردستان نقش مؤثری داشت، سپس به معاونت تیپ 3 لشکر 28 پیاده کردستان، منصوب و پس از مدتی برابر مصالح خدمتی به فرماندهی دژبان لشکر 28 پیاده کردستان و سپس به سمت فرماندهی پشتیبانی لشکر، رئیس ستاد، معاونت لشکر 28 پیاده کردستان انتصاب شد.
انضباط و ایمان او به ایران و انقلاب اسلامی در برگ برگ سوابق خدمتی نام برده مشهود است، به طوری که در بحبوحه جنگ و در شرایطی که یک لحظه غفلت، ضرر و زیان بزرگی به نیروهای ارتش اسلام می زد، این شهید گرانقدر حتی یک ساعت نیز ترک سنگر مقاومت و ایثار ننموده و همواره مشغول به خدمت مقدس سربازی و خدمات مردمی و صادقانه بود.
شهید اصغر حاتمی، درس شهادت، ایثار، استقامت و پایداری را همراه سایر فرماندهان خود، از جمله شهید فلاحی، صیاد شیرازی، نصرت زاده و سایر عزیزان و جان بر کفان گمنام در اوایل انقلاب، در محضر امام کبیر و منجی ملت ایران، فرا گرفته و از بدو انقلاب اسلامی، ایمان راسخ ارتشیان وفادار به ملت، اسلام و میهن عزیز را نشان داده و جان شیرین خود را وقف پایداری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نمودند.
مدیریت و تعهد ایشان به گونه ای بود که در شرایط خاص آن زمان، بسیاری از مسئولیت های فرماندهی لشکر، توسط سپهبد سر افراز صیاد شیرازی به نام برده، واگذار می گردید.
از آن جا که عاشقان و شیفتگان مکتب حسینی، کمتر در بستر می میرند، او نیز همانند خود صیاد شیرازی، به علت بمب گذاری توسط منافقین کوردل از خدا بی خبر در اتاق جنگ لشگر 28 پیاده کردستان مورخه 1360/06/17،در سن 44 سالگی شربت شهادت را نوشید و با نثار خون خود، درخت پر ثمر انقلاب اسلامی ایران را در جبهه های حق علیه باطل آبیاری نمود.

روحش شاد و یادش گرامی باد


همسرم، مسئول پرداخت خمس و سایر واجبات، طبق شرع اسلام می باشد و موجودی دارایی اضافه اینجانب، دو طبقه منزل مسکونی، که حدود 150000 تومان ارزش دارد و تاکنون خمس آن را پرداخت نکرده ام. بایست 30000 تومان بابت خمس آن پرداخت کنم. اگر شهید شدم، حق و جایی که از طریق ارتش به من تعلق می گیرد، برادرم بین فقرا و مستضغفین تقسیم نماید. فقرای فامیل و آشنایان تقدم دارند.

اگر شهید شدم، جنازه من در شهر ملایر دفن گردد و اگر به مرگ خدایی مُردم، از برادرانم و عیال و فرزندانم که تا سر حد توانایی جهت رفاه و حال آنان کوشش نمودم، انتظار دارم از مالی که برای آنان به ارث گذاشتم، شب های جمعه با دستگیری فقرا و رسیدگی به حال مستضعفین تا مرحله توانایی و مقدورات، برای روحم به یاد باشند و اقدام بنمایند تا شاید بابت کفاره گناهانم مورد قبول در پیشگاه احدیت باشد.

از برادرم و عیال و فرزندانم انتظار دارم که تا آن جا که امکان دارد، مراسم فوتم را با حداقل هزینه انجام و مازاد آن را به فقرای نزدیک و آشنایان فقیر پرداخت کنند.

لاله ها رفتند و ما وامانده ایم ***** صد بیابان از شما جا مانده ایم

روزهایی با شما، در کوی عشق ***** سر خوشی ها داشتیم از بوی عشق