نظریه ای شگفت انگیز :علی کوثر است!!! نه حضرت فاطمه

تب‌های اولیه

52 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نظریه ای شگفت انگیز :علی کوثر است!!! نه حضرت فاطمه

بنام خدا

نظریه ای شگفت انگیز :علی کوثر است نه حضرت فاطمه

همانطوری که مرحوم طباطبایی ،مکارم شیرازی و بقیه ی علماءهم در کتب تفسیر آورده اند مشرکان به پیامبر طعنه می زدند که پسر واولاد ذکور ی ندارد وباقی قضایا که درکتب مربوطه آمده است

امانتیجه ی پژوهش وادعای غیر طبیعی اینجانب غلامعلی نوری این است که

اگر بنا باشد کوثر را در سوره ی کوثر اشاره به فردی بگیریم

آن فرد حضرت علی است نه فاطمه

اما دلایل

زمینه ودلیل اول

طبق آنچه که مشهور است حضرت علی از کودکی وقبل از بعث در خانه ی پیامبر بزرگ شده اند ومانند پسری عزیز در خانه ی او پرورش یافته بود

از طرفی منابع تفسیری وتاریخی سال نزول سوره ی کوثر را سال اول بعثت ذکر کرده اند در حالیکه حضرت فاطمه سال 5 بعثت بدنیا آمده است

یعنی موقع نزول سوره کوثر حضرت فاطمه هنوز که بدنیا نیامده بودند که خدا بگوید ما به تو حضرت فاطمه را اعطاء کردیم !

ولی در زمان نزول سوره امام علی مثل پسری گرانقدر در خانه پیامبر بود ه است

دلیل دوم

کلمه ی کو ثر مذکر است نه مونث (ساده ترین دلیل بدون استعانت از تاویلات شاذی که بعضی می آورند ! )

دلیل سوم

در قرآن اگر از قبل دقت نموده باشید موقعی که حرف از بخشش فرزند نسبی

به کسی است کلمه ی وهب بکار برده نه اعطاء

دقت کنید در آیات زیر

فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيا(مريم/49)
و چون از آنها و [از] آنچه به جاي خدا مي‏پرستيدند کناره گرفت اسحاق و يعقوب را به او عطا کرديم و همه را پيامبر گردانيديم

هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيةً طَيبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ(آل عمران/38)
آنجا [بود که] زکريا پروردگارش را خواند [و] گفت پروردگارا از جانب خود فرزندي پاک و پسنديده به من عطا کن که تو شنونده دعايي

وَالَّذِينَ يقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّياتِنَا قُرَّةَ أَعْينٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا(الفرقان/74)

بنابر این اگر منظور فرزند نسبی بود می فرمود :

انا وهبنا لک الکوثر

دلیل چهارم

گاهی خلقت وتداوم نسل ونسب انسان از طریق داماد است

دقت کنید

وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا(الفرقان/54)

و اوست کسي که از آب بشري آفريد و(تداوم نسل) او رابا( خویشاوندان)

نسبي و دامادي قرار داد و پروردگار تو همواره تواناست


هر کس سوالی دارد بپرسد

[right]تحقیقی از :غلامعلی نوری

[/right]


ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــ
برچسب: 

ما به تو خير فراوان داديم

روى سخن در تمام اين سوره به پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) است (مانند سوره و الضحى و سوره ا لم نشرح ) و يكى از اهداف مهم هر سه سوره تسلى خاطر آن حضرت در برابر انبوه حوادث دردناك و زخم زبانهاى مكرر دشمنان است .

نخست مى فرمايد: ما به تو كوثر عطا كرديم (انا اعطيناك الكوثر).

((كوثر)) وصف است كه از كثرت گرفته شده ، و به معنى خير و بركت فراوان است ، و به افراد سخاوتمند نيز كوثر گفته مى شود.

در اينكه منظور از كوثر در اينجا چيست ؟ در روايتى آمده است كه وقتى اين سوره نازل شد پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بر فراز منبر رفت و اين سوره را تلاوت فرمود، اصحاب عرض كردند: اين چيست كه خداوند به تو عطا فرموده ؟ گفت : نهرى است در بهشت ، سفيدتر از شير، و صافتر از قدح (بلور) در دو طرف آن قبه هائى از در و ياقوت است ….

در حديث ديگرى از امام صادق (عليه السلام ) مى خوانيم كه فرمود: كوثر نهرى است در بهشت كه خداوند آن را به پيغمبرش در عوض ‍ فرزندش (عبد الله كه در حيات او از دنيا رفت ) به او عطا فرمود.

بعضى نيز گفته اند: منظور همان حوض كوثر است كه تعلق به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) دارد و مؤ منان به هنگام ورود در بهشت از آن سيراب مى شوند.

بعضى آن را به نبوت تفسير كرده ، و بعضى ديگر به قرآن ، و بعضى به كثرت اصحاب و ياران ، و بعضى به كثرت فرزندان و ذريه كه همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهرا (عليهاالسلام ) به وجود آمدند، و آنقدر فزونى يافتند كه از شماره بيرونند، و تا دامنه قيامت يادآور وجود پيغمبر اكرمند، بعضى نيز آن را به شفاعت تفسير كرده و حديثى از امام صادق در اين زمينه نقل نموده اند.

تا آنجا كه ((فخر رازى )) پانزده قول در تفسير ((كوثر)) ذكر كرده است ، ولى ظاهر اين است كه غالب اينها بيان مصداقهاى روشنى از اين مفهوم وسيع و گسترده است ، زيرا چنانكه گفتيم ((كوثر)) به معنى ((خير كثير و نعمت فراوان )) است ، و مى دانيم خداوند بزرگ نعمتهاى فراوان بسيارى به پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) ارزانى داشت كه هر يك از آنچه در بالا گفته شد يكى از مصداقهاى روشن آن است ، و مصداقهاى بسيار ديگرى نيز دارد كه ممكن است به عنوان تفسير مصداقى براى آيه ذكر شود.

به هر حال تمام مواهب الهى بر شخص پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) در تمام زمينه ها حتى پيروزيهايش در غزوات بر دشمنان ، و حتى علماى امتش كه در هر عصر و زمان مشعل فروزان قرآن و اسلام را پاسدارى مى كنند، و به هر گوشهاى از جهان مى برند، همه در اين خير كثير وارد هستند.

فراموش نبايد كرد اين سخن را خداوند زمانى به پيامبرش مى گويد كه كه آثار اين خير كثير هنوز ظاهر نشده بود، اين خبرى بود از آينده نزديك و آينده هاى دور، خبرى بود اعجازآميز و بيانگر حقانيت دعوت رسول اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ).
تفسير نمونه -ايت الله مكارم شيرازي

غلامعلی نوری *;22936 نوشت:
بنام خدا
نظریه ای شگفت انگیز :[=arial black]علی کوثر است [=arial black]نه حضرت فاطمه
همانطوری که مرحوم طباطبایی ،مکارم شیرازی و بقیه ی علماءهم در کتب تفسیر آورده اند مشرکان به پیامبر طعنه می زدند که پسر واولاد ذکور ی ندارد وباقی قضایا که درکتب مربوطه آمده است
امانتیجه ی پژوهش وادعای غیر طبیعی اینجانب غلامعلی نوری این است که
اگر بنا باشد کوثر را در سوره ی کوثر اشاره به فردی بگیریم

آن فرد حضرت علی است نه فاطمه

هر کس سوالی دارد بپرسد
تحقیقی از :غلامعلی نوری



با سلام:Gol:

در شان نزول اين سوره مى خوانيم: ((عاص بن وائل)) كه از سران مشركان بود، پيغمبراكرم (ص) را بـه هـنـگام خارج شدن از مسجدالحرام ملاقات كرد، و مدتى باحضرت گفتگو نمود، گروهى از سران قريش در مسجد نشسته بودند و اين منظره رااز دور مشاهده كردند، هنگامى كه ((عاص بن وائل)) وارد مسجد شد به او گفتند: با كه صحبت مى كردى؟ گفت: با اين مرد ((ابتر))!.

قـرآن مـجـيـد نـازل شـد و بـه طرز اعجازآميزى در اين سوره به آنها پاسخ گفت ، وخبر داد كه دشـمـنـان او ابـتر خواهند بود، و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهدشد، بشارتى كه در اين سوره داده شده از يكسو ضربه اى بود بر اميدهاى دشمنان اسلام، و از سوى ديگر تسلى خاطرى بود بـه رسـول اللّه (ص) كه بعد از شنيدن اين لقب زشت و توطئه دشمنان قلب پاكش غمگين و مكدر شده بود.

روى سخن در تمام اين سوره به پيغمبراكرم (ص) است ـمانند سوره والضحى و سوره الم نشرح ـ و يـكـى از اهـداف مـهـم هر سه سوره تسلى خاطر آن حضرت در برابر انبوه حوادث دردناك و زخم زبانهاى مكرر دشمنان است. نخست مى فرمايد: ((ما به تو كوثر [خير و بركت فراوان] عطا كرديم)) (انااعطيناك الكوثر).

در اين كه منظور از ((كوثر)) در اينجا چيست؟ در روايتى آمده است كه وقتى اين سوره نازل شد پيغمبراكرم (ص) بر فراز منبر رفت و اين سوره را تلاوت فرمود، اصحاب عرض كردند: اين چيست كه خداوند به تو عطا فرموده؟. گفت: نهرى است در بهشت، سفيدتر از شير، و صافتر از قدح (بلور) در دوطرف آن قبه هايى از در و ياقوت است.

بـعـضـى آن را بـه نـبوت تفسير كرده، بعضى ديگر به قرآن، بعضى به كثرت اصحاب و ياران ، و بعضى به كثرت فرزندان و ذريه كه همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهرا(ع) به وجود آمدند. بعضى نيز آن را به ((شفاعت)) تفسير كرده اند.

ولى ظاهر اين است كه ((كوثر)) مفهوم وسيع و گسترده اى دارد كه هر يك ازآنچه در بالا گفته شـد يـكـى از مـصـداقهاى روشن آن است، و مصداقهاى بسيارديگرى نيز دارد كه ممكن است به عنوان تفسير مصداقى براى آيه ذكر شود. (من جمله تفسیری که کوثر را به امام علی (ع) نسبت می دهد)

اما نـبايد فراموش كرد اين سخن را خداوند زمانى به پيامبرش مى گويد كه آثار اين خير كثير هنوز ظـاهـر نـشـده بود، اين خبرى بود از آينده نزديك و آينده هاى دور، خبرى بود اعجازآميز و بيانگر حقانيت دعوت رسول اكرم (ص). در حالیکه پیامبر از نعمت وجود علی (ع) برخوردار بود و همگان از ارتباط عاطفی و قرابت و نزدیکی آن دو مطلع بودند.

بعلاوه نزول این سوره ، خبر از اعطای کوثر (خیر کثیر) به پیامبر (ص) در مقام تسلای خاطر نبی اکرم (ص) و احتجاج با کفار قریش و تهمت زنندگان می داد، و این مطلب گواه تازگی و خبر از تحقق آن در آیندۀ نزدیک، می دهد و این موهبت و اعطا چنان اهمیتی داشته که در پایان آیه می فرماید: ايـن نـعمت عظيم و خير فراوان شكرانه عظيم لازم دارد، لذا مى فرمايد: اكنون كه چنين است ((پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن)) (فصل لربك وانحر).

گفتيم؛ ((كوثر)) يك معنى جامع و وسيع دارد، و آن ((خير و بركت فراوان)) است، ولى بسيارى از بـزرگـان عـلـمـاى شـيعه يكى از روشنترين مصداقهاى آن را وجود مبارك ((فاطمه زهرا)) (ع) دانـسـتـه اند، چرا كه شان نزول آيه مى گويد: آنهاپيغمبراكرم (ص) را متهم مى كردند كه بلاعقب است، قرآن ضمن نفى سخن آنها مى گويد: ((ما به تو كوثر داديم)).

از ايـن تـعـبير استنباط مى شود كه اين ((خيركثير)) همان فاطمه زهرا (ع) است، زيرا نسل و ذريه پـيـامـبـر(ص) بـه وسـيـلـه همين دختر گرامى در جهان انتشار يافت نسلى كه نه تنها فرزندان جـسـمـانى پيغمبر بودند، بلكه آيين او و تمام ارزشهاى اسلام را حفظ كردند، و به آيندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم اهل بيت (ع) كه آنها حساب مخصوص به خود دارند.

در ايـنـجا به بحث جالبى از ((فخررازى)) برخورد مى كنيم كه در ضمن تفسيرهاى مختلف كوثر مى گويد:.

قـول سوم اين است كه اين سوره به عنوان رد بر كسانى نازل شده كه عدم وجود اولاد را بر پيغمبر اكـرم (ص) خرده مى گرفتند، بنابراين معنى سوره اين است كه خداوند به او نسلى مى دهد كه در طـول زمـان باقى مى ماند، ببين چه اندازه ازاهل بيت را شهيد كردند، در عين حال جهان مملو از آنـهـاست، اين در حالى است كه از بنى اميه (كه دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذكرى در دنيا بـاقى نماند، سپس بنگر و ببين چقدر از علماى بزرگ در ميان آنهاست مانند باقر و صادق و رضا و نفس زكيه.

هزاران هزار از فرزندان فاطمه (ع) در سراسر جهان پخش شدند، در ميان آنها نويسندگان و فقها و مـحـدثان و مفسران والامقام و فرماندهان عظيم بودند كه با ايثار و فداكارى در حفظ آيين اسلام كوشيدند.

اگر چه در نقش امیر مؤمنان علی (ع) بعنوان تنها "کفو" بی بدیل و بی منازع فاطمۀ زهرا (س) در تحقق کوثر (خیر فراوان) که همانا اهل بیت (ع) و نسل و ذریۀ آن دو بزرگوارند جای تردید و انکاری نیست.(بنقل از برگزیده تفسیر نمونه، صص 108-109)

در پایان به فرض آنکه به دلیل فضیلت های بسیار امیر مؤمنان علی (ع) در قرآن و احادیث و در کلام نبی (ص) و هم کفو بودن آن با فاطمۀ زهرا (س) و تداوم نسل و ذریۀ رسول اکرم (ص) که بی شک مصادیق واقعی خیر کثیرند از آن دو بزرگوار، اطلاق کوثر را به علی (ع) بپذیریم، دلیل بر عدم اطلاق آن به فاطمۀ زهرا (س) که قرینه های بیشتری برای این نسبت (کوثر) و (خیر کثیر) بودن دارد، نداریم.

به بیانی می توانیم بگوییم هر دو شخصیت بزرگ اسلام، یعنی فاطمه زهرا (س) و امیرمؤمنان علی (ع) مصداق کوثر نبی و خیر کثیر هستند.

موفق باشید ...:Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب غلامعلی نوری

عموما در تفسیر و تاویل قرآن باید دید نظر مبین و مفسر حقیقی قرآن که همان 14 معصوم علیهم السلام هستند در مورد آیه ای چه فرموده اند. نه اینکه هر کس هر نظری خواست هرچند به ظاهر زیبا و مورد پسند بدهد.

طبق احادیث و اقوال صحیح رسیده سوره کوثر بعد از اینکه مشرکان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را در مورد نداشتن پسر برای ادامه نسل مورد تمسخر قرار می دادنند نازل شده.

و همه مان می دانیم که فرزند ایشان و ادامه نسل ایشان از حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها بوده است.

باتشکر - یاعلی

hamedi;23773 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب غلامعلی نوری

عموما در تفسیر و تاویل قرآن باید دید نظر مبین و مفسر حقیقی قرآن که همان 14 معصوم علیهم السلام هستند در مورد آیه ای چه فرموده اند. نه اینکه هر کس هر نظری خواست هرچند به ظاهر زیبا و مورد پسند بدهد.

طبق احادیث و اقوال صحیح رسیده سوره کوثر بعد از اینکه مشرکان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را در مورد نداشتن پسر برای ادامه نسل مورد تمسخر قرار می دادنند نازل شده.

و همه مان می دانیم که فرزند ایشان و ادامه نسل ایشان از حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها بوده است.

باتشکر - یاعلی

سلام حامدی عزیز

شما به جای اینکه علمی و قرآنی بند به بند دلایل نظریه ی اینجانب را رد کنین یک اظهار نظر کلی وتکراری را عنوان کرده اید

اینجانب بر نظریه ی پویای خود پافشاری می کنم مگر اینکه کسی دلایل چند گانه ی مرا از نظر علمی عقلی وقر آنی رد کند

از اظهار نظر شما هم تشکر ولی من گفتار شما را ردی برنظریه خودنمی دانم

در پایان دوست گرانقدر نگران تفسیر به رای اینجانب نباشید دلیل علمی وقرآنی داری بیار

هاتوا برهانکم .......و نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ(الأنعام/143)

در ضمن

حدیث هایی که در آن کوثر به حضرت فاطمه تاویل شده از کجا معلوم
ائمه هدی به قول علما ی شیعه تقیه نکرده باشند وبخاطر جوّ آنزمان اسمی از حضرت علی به صلاح نبوده که ببرند!

تقیه در اضطرار مگر ایرادی دارد؟؟؟؟

سلام
احسنت به این روحیه قران پژویی شماها :Kaf:و البته بنده:Cheshmak:
تازه شما با چه دلیلی گفتی حضرت زهرا قربونش برم یا علی امیر المومنین رو به پیامبر داده؟در ایه می فرماد اعطیناک
این اعطیناک رو چرا اعطیناه معنی کردید؟!!!!؟

مهربانی;23815 نوشت:
سلام
احسنت به این روحیه قران پژویی شماها :kaf:و البته بنده:cheshmak:
تازه شما با چه دلیلی گفتی حضرت زهرا قربونش برم یا علی امیر المومنین رو به پیامبر داده؟در ایه می فرماد اعطیناک
این اعطیناک رو چرا اعطیناه معنی کردید؟!!!!؟

سلام

بالاخره یک نفر مهربان پیدا شد که از خود متن تایپ شده ایرادی بگیرد متشکرم !

نکته ی پوشیده ای یاد آور شده اید! من هنوز خودم نمی دونم منظورتون دقیقا کجای متن است!
اما نوشته ی اینجانب یک روند وروش تایپی معمول مانند بیانات عادی روزمره است و بازبان نقل به مفهوم و محاوره ای خودمان تایپ شده است وربط مستقیمی هم به تر جمه خود سوره ندارد وبیشتر تمرکزم معطوف به تحکیم دلایل بوده تا تنظیم ترجمه ی تحت الفظی سوره ی کوثر
اما اگر لازم شود برای اینکه خواننده ی محترم کوچکترین شبهه ای به ذهنش نیاید تایپ را تصحیح می کنم
پس علی رغم توضیحات فوق اگر باز شما به عنوان خواننده ا ی ترجمه ی تحت الفظی را به صلاح می دانید تا تصحیح کنم

در ضمن از روحیه دادن شما هم تشکر می کنم !!
ولی این را هم بدانید که من با قرآن یزرگ شده ام حتی پیش از زمانی اکثر کاربرای اینترنتی این سایت بدنیا بیایند من پزوهش قرانی داشته ام! وبحمد الله موفق هم بوده ام وحتی در طول این سالها به مقامی مثل نفر اول تفسیر قران در سطح استان ومنطقه هم دست یافته ام

در پایان
لازم به یاد آوری است که نظریه فوق در سال 83 در جریان ارائه ی یک مقاله ی مذهبی برای همایش سراسری در دانشگاه علوم بهزیستی وتوانبخشی تهران به ذهنم آمده است و تا امسال در اینترنت عنوان نکرده بودم

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب غلامعلی نوری

غلامعلی نوری *;23786 نوشت:
شما به جای اینکه علمی و قرآنی بند به بند دلایل نظریه ی اینجانب را رد کنین یک اظهار نظر کلی وتکراری را عنوان کرده اید

بنده کسی نیستم که در این باره اظهار نظری داشته باشم و جواب این مطلب شما نه از طرف بنده که از طرف عظما و فقهای دین در کتب احادیث موجود است می توانید رجوع کنید و جوابتان را ببینید.

غلامعلی نوری *;23786 نوشت:
اینجانب بر نظریه ی پویای خود پافشاری می کنم مگر اینکه کسی دلایل چند گانه ی مرا از نظر علمی عقلی وقر آنی رد کند

البته حتما می دانید که پافشاری در مطلبی صحیح بودن آن را نمی رساند!!!

در مورد ردیه در بالا عرض شد.

غلامعلی نوری *;23786 نوشت:
از اظهار نظر شما هم تشکر ولی من گفتار شما را ردی برنظریه خودنمی دانم

هر جور راحتید!!! بنده گفتم که بعدا نگویید کسی نگفت!!!

غلامعلی نوری *;23786 نوشت:
در پایان دوست گرانقدر نگران تفسیر به رای اینجانب نباشید دلیل علمی وقرآنی داری بیار

هاتوا برهانکم .......و

نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ(الأنعام/143)

دلایل در کتب فراوان است رجوع کنید متوجه می شوید!!!

در ضمن آیا شما می توانید در تایید مطالب خود یک حدیث بیارید؟!

غلامعلی نوری *;23786 نوشت:
در ضمن
حدیث هایی که در آن کوثر به حضرت فاطمه تاویل شده از کجا معلوم
ائمه هدی به قول علما ی شیعه تقیه نکرده باشند وبخاطر جوّ آنزمان اسمی از حضرت علی به صلاح نبوده که ببرند!

تقیه در اضطرار مگر ایرادی دارد؟؟؟؟

اگر قرار باشد هر چیز بود و برخلاف نظر ما بود بگوییم از تقیه گفته اند و هرچیز نبود و نظر ما بودنش بود بگوییم که از تقیه نگفته اند که همه چیز زیر سوال می رود!!!

راستی حتی این نظریه شما جوری است که خودتان در نام تاپیک نوشته اید :

نظریه ای شگفت انگیز !!!

خود شما هنوز در شگفتید از گفتن این سخنان!!!

و یا نوشته اید با اینکه نظر تمام علما فلان است من هم نظرم فلان است و ادعای غیر طبیعی هست!!!

خود شما هم می دانید که ادعایتان غیر طبیعی است!!!

غلامعلی نوری *;23834 نوشت:
ولی این را هم بدانید که من با قرآن یزرگ شده ام حتی پیش از زمانی اکثر کاربرای اینترنتی این سایت بدنیا بیایند من پزوهش قرانی داشته ام! وبحمد الله موفق هم بوده ام وحتی در طول این سالها به مقامی مثل نفر اول تفسیر قران در سطح استان ومنطقه هم دست یافته ام

البته من اصلا و به هیچ عنوان قصد جسارت یا توهین ندارم و می دانید که در مثال مناقشه نیست ولی من کسی را میشناسم که از سال 1305 کلاس تفسیر قرآن داشته و تا آخر عمر خودش این کار را ادامه می داده و الان هم برادر زاده هایشان این کار او ( تفسیر ) را ادامه می دهند ولی او یک کتاب در تفسیر قرآن داشت که از طرف یکی از فقهای بزرگوار برای آن ردیه و جوابیه نوشته شده است.

پس در کنار قرآن بودن و یا با قرآن بزرگ شدن و یا نفر اول شدن هیچگاه دلیل این نمی شود که ما از نظر خودمان در قرآن هر چیزی رسید پس صحیح است!!!

خود قرآن هم می فرماید :

وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً (سوره مبارکه اسرا آیه 82)

یعنی شاید یک نفر در قرآن نظریه هم بدهد اما جز خسران برایش نیافزاید!!!

در کل اگر جسارتی شد معذرت می خواهم قصد بنده فقط روشن شدن موضوع بود نه جسارت خدمت شما.

باتشکر - یاعلی

جناب غلامعلی نوری عالی بود
اما مطالب جناب صدیق هم خواندنی است و پاسخ های ایشان قابل تقدیر است . البته به نظر من کامل نبود اما تا حدی پاسخ دهنده بود .

غلامعلی نوری *;22936 نوشت:
نظریه ای شگفت انگیز :علی کوثر است نه حضرت فاطمه

بنام خدا

نظریه ای شگفت انگیز :علی کوثر است نه حضرت فاطمه

همانطوری که مرحوم طباطبایی ،مکارم شیرازی و بقیه ی علماءهم در کتب تفسیر آورده اند مشرکان به پیامبر طعنه می زدند که پسر واولاد ذکور ی ندارد وباقی قضایا که درکتب مربوطه آمده است

امانتیجه ی پژوهش وادعای غیر طبیعی اینجانب غلامعلی نوری این است که

اگر بنا باشد کوثر را در سوره ی کوثر اشاره به فردی بگیریم

آن فرد حضرت علی است نه فاطمه

اما دلایل

زمینه ودلیل اول

طبق آنچه که مشهور است حضرت علی از کودکی وقبل از بعث در خانه ی پیامبر بزرگ شده اند ومانند پسری عزیز در خانه ی او پرورش یافته بود

از طرفی منابع تفسیری وتاریخی سال نزول سوره ی کوثر را سال اول بعثت ذکر کرده اند در حالیکه حضرت فاطمه سال 5 بعثت بدنیا آمده است

یعنی موقع نزول سوره کوثر حضرت فاطمه هنوز که بدنیا نیامده بودند که خدا بگوید ما به تو حضرت فاطمه را اعطاء کردیم !

ولی در زمان نزول سوره امام علی مثل پسری گرانقدر در خانه پیامبر بود ه است

دلیل دوم

کلمه ی کو ثر مذکر است نه مونث (ساده ترین دلیل بدون استعانت از تاویلات شاذی که بعضی می آورند ! )

دلیل سوم

در قرآن اگر از قبل دقت نموده باشید موقعی که حرف از بخشش فرزند نسبی

به کسی است کلمه ی وهب بکار برده نه اعطاء

دقت کنید در آیات زیر

فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيا(مريم/49)
و چون از آنها و [از] آنچه به جاي خدا مي‏پرستيدند کناره گرفت اسحاق و يعقوب را به او عطا کرديم و همه را پيامبر گردانيديم

هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيةً طَيبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ(آل عمران/38)
آنجا [بود که] زکريا پروردگارش را خواند [و] گفت پروردگارا از جانب خود فرزندي پاک و پسنديده به من عطا کن که تو شنونده دعايي

وَالَّذِينَ يقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّياتِنَا قُرَّةَ أَعْينٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا(الفرقان/74)

بنابر این اگر منظور فرزند نسبی بود می فرمود :

انا وهبنا لک الکوثر

دلیل چهارم

گاهی خلقت وتداوم نسل ونسب انسان از طریق داماد است

دقت کنید

وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا(الفرقان/54)

و اوست کسي که از آب بشري آفريد و(تداوم نسل) او رابا( خویشاوندان)

نسبي و دامادي قرار داد و پروردگار تو همواره تواناست

هر کس سوالی دارد بپرسد

تحقیقی از :غلامعلی نوری


سلام.
جناب نوری من نمیدونم مشکل شما با کوثر بودن حضرت صدیقه(ص) است یا با کوثر نبودن حضرت علی(ع) ؟
ولی هرچه که باشه لطفا برای روشن شدن بحث وگرفتن جواب نظریه شگفت انگیزتون به کتاب"شرح فص حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیة" اثر استاد علامه حسن زاده آملی،فصل دوازدهم مراجعه کنید.
و من الله التوفیق

سلام
اولا اینکه تعریف من تعارف نبود و بر این باورم که باید از پوسته های مختلف قران گذر کرد تا به هسته رسید و این بی زحمت نیست
ثانیا من همچنان منتظر جوابم شما با چه دلیلی مطلب رو به پیامبر اختصاص دادید
حقیر یه مبنا دارم اگه ریز میشیم خوب ریز بشیم
اول شما ثابت کن خطاب به پیامبره بعد بریم سراغ هدیه که چی بود یا کی بود!!!!؟

سلام علیکم

هر دو بزرگوار هم کوثر در شریعت و هم کوثر در نسل پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) هستند . لذا بعدی
ندارد که امیرالمؤمنین علیه السلام را نیز از مصادیق کوثر بدانیم .

قال رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم :
انّ الله جعل ذریّة کلّ نبیّ فی صلبه و جعل ذریّتی فی صلب علیّ بن ابیطالب.
ینابع المودة ، صفحه 252
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود :
تحقیقاَ خداوند ذریه ی هر پیامبر را در صلب خودش قرار داد و ذریه ی مرا در صلب علی ابن ابیطالب ( علیه السّلام ) نهاد .

لکن نفی کوثر بودن حضرت زهرای اطهر از سوی ایشان را نیز بر نمی تابیم چنان که دوستان نقد نمودند به خصوص که اعطای کوثر نظر به شماتت دشمنان رسول خدا در ابتر خواندن حضرت دارد و با کلمه ابتر تناسب و نسبت دارد . از این جهت خدای متعال واژه اعطا را فرموده تا نقش این کوثر در بقای نسل رسول خدا و نیز بقای شریعت حضرت مشخص شود . با این حساب تفسیر به رأی غلامعلی نوری متزلزل می گردد .

و من الله التوفیق

سلام
جواب سوال حقیر همچنان ؟؟؟

hamedi;23874 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب غلامعلی نوری

بنده کسی نیستم که در این باره اظهار نظری داشته باشم و جواب این مطلب شما نه از طرف بنده که از طرف عظما و فقهای دین در کتب احادیث موجود است می توانید رجوع کنید و جوابتان را ببینید.

البته حتما می دانید که پافشاری در مطلبی صحیح بودن آن را نمی رساند!!!

در مورد ردیه در بالا عرض شد.

هر جور راحتید!!! بنده گفتم که بعدا نگویید کسی نگفت!!!

دلایل در کتب فراوان است رجوع کنید متوجه می شوید!!!

در ضمن آیا شما می توانید در تایید مطالب خود یک حدیث بیارید؟!

اگر قرار باشد هر چیز بود و برخلاف نظر ما بود بگوییم از تقیه گفته اند و هرچیز نبود و نظر ما بودنش بود بگوییم که از تقیه نگفته اند که همه چیز زیر سوال می رود!!!

راستی حتی این نظریه شما جوری است که خودتان در نام تاپیک نوشته اید :

نظریه ای شگفت انگیز !!!

خود شما هنوز در شگفتید از گفتن این سخنان!!!

و یا نوشته اید با اینکه نظر تمام علما فلان است من هم نظرم فلان است و ادعای غیر طبیعی هست!!!

خود شما هم می دانید که ادعایتان غیر طبیعی است!!!

البته من اصلا و به هیچ عنوان قصد جسارت یا توهین ندارم و می دانید که در مثال مناقشه نیست ولی من کسی را میشناسم که از سال 1305 کلاس تفسیر قرآن داشته و تا آخر عمر خودش این کار را ادامه می داده و الان هم برادر زاده هایشان این کار او ( تفسیر ) را ادامه می دهند ولی او یک کتاب در تفسیر قرآن داشت که از طرف یکی از فقهای بزرگوار برای آن ردیه و جوابیه نوشته شده است.

پس در کنار قرآن بودن و یا با قرآن بزرگ شدن و یا نفر اول شدن هیچگاه دلیل این نمی شود که ما از نظر خودمان در قرآن هر چیزی رسید پس صحیح است!!!

خود قرآن هم می فرماید :

وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً (سوره مبارکه اسرا آیه 82)

یعنی شاید یک نفر در قرآن نظریه هم بدهد اما جز خسران برایش نیافزاید!!!

در کل اگر جسارتی شد معذرت می خواهم قصد بنده فقط روشن شدن موضوع بود نه جسارت خدمت شما.

باتشکر - یاعلی

سلام دوست من

ببین اینجا محل گفتگو است محل آدرس دادن کتاب نیست هرکسی می تواند مثل شما بگوید برو فلان کتابها را بخوان لطف کنید با استفاده از همان کتابها دلایل اینجانب را یک به یک از اول رد کنید

نکته ی دیگری که بگویم شما می گویید فقیهی حرف فلانی را رد کرد وجواب داد بگویید

همان فقیه بزرگوار هم در این سایت ودر این گفتگو باذکر دلیل علمی وقرآنی تک تک

دلایل مرا به تفکیک رد کند

من منتظر قدم مبارک ایشان و مانند او هستم

البته مسلما از حرفهای اینجانب ناراحت نمی شوید چون ما اول دوست ویرادر یم وبعد مناظره می کنیم

مناظره یعنی در عین احترام متقابل حرفهای متقابل زدن

نکته ی دیگر
عزیزمن چرا فکر می کنید شاید نظریه اینجانب باعث خسران می شود ؟/
دوست من از کجا ظلم اینجانب برای شما از ظن تبدیل به اثبات شد که نظریه ی من جز به خسران منتهی نمی شود ؟؟

مگر شما با رکود وجماد موافقید؟

علمای شیعه که می گویند ما فقه پویا داریم پس این حرف شما یعنی چه ؟؟//
مگر نظریه ی ولایت فقیه را امام خمینی پرورش نداد مگر آن را ائمه پیشنهاد داده بودند؟ آیا به خسران منتهی شد؟

پس معنی تدبر وتفکر در قرآن برای ما یعنی چه ؟؟
یعنی اینکه در قرآن راببندیم وببوسیم و در طاقچه بگذاریم ؟؟؟
وبه احادیثی آنچنانی که اغلب پایه و اساس قرآنی وعقلی ندارند دلخوش وبسنده کنیم تا آقا بیایند؟
به قول امام خمینی شاید آقا تا صد هزار سال دیگر نیاید ما باید هیچ تفکر دوتدبر ونظریه ای ایجاد نکنیم !
یک مثال عبرت آموز وواقعی

قبل از نیوتن ملیونها سیب از درخت افتاده بود چرا کسی از دانشمندان خداشناسان ومدعیان پیشین فرمول نیروی جاذبه به این سادگی را کشف نکرده بود ؟؟؟/
تا اینکه اون جوان اسکلتی مردنی که کسی هم به زنده ماندن او امید نداشت فرمول نیروی جاذبه را باتفکر وتدبر کشف کرد
اما عبرت اینجاست که

درست در آن زمانی که کپلر نیوتن گالیله ی نا مسلمان وکافر کیش در اوروپا !!! داشتند با تفکر در

وَإِلَى السَّمَاءِ كَيفَ رُفِعَتْ(الغاشية/18)

أَفَلَمْ ينْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيفَ بَنَينَاهَا وَزَينَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ(ق/6)

به دستور قرآن عمل می کرد ند

درست در همان ایام در ایران علامه !!!! مجلسی داشت با مشقت تمام!! آداب ودعای چند خطی مستراح رفتن را مکتوب می کرد !( آداب بیت الخلاء)

قرآن رو ولش کن بچسب به جمع آوری حدیث علامه جان !!

پس ای دریغا از وصیت امام علی که در آخرین لحظات حیات با صدای حزین می گفت

الله الله فی القران ....... به شما هشدار می دهم که مبادا که دیگران دراجرای دستورات قرآن از شما پیشی بگیرند !

گویی آن بزرگوار می دانست که چه بسر شیعه یان می آید که معمولا مهمترین نکته ها را قبل از مرگ بیان می کنند

پس شما دوست عزیز به به اشخاص خاص نگاه نکن به آفریننده ی انسانها نگاه کن که چه قدرت بالقوه وعظیم تفکری را در وجود تمام انسانها نهاده است بزرگی وعظمت شخص به تفکر وپویایی است نه جمع آوری نقل وحدیث پیشینیان

شعارم همواره این بوده است :
بزرگی به عقل افراد است نه به نقل از اجداد

اینجانب برای چندمین بار است که به شما می گویم که دلیل علمی وقرآنی بر رد نظریه ی اینجانب سراغ داری بیاور که متاسفانه شما فقط زحمت نوشتن چند خط مطالب تکراری واندرزگونه را به خود می دهید وهیچ اقدامی و اتیان دلیلی برای روشن شدن اذهان خوانندگان انجام نداده اید

دلیل علمی وقرآنی سراغ داری قاطع نقل کن نداری دوستی مان سر جای خود اما دیگر اظهار نظر را به دیگر دوستان بسپار

رد نوشتن آن فقیه هم بر کار آن فلانی هم چیزی نیست که به آن استناد کنی

بسیاری از افراد هم هستند بر نظریه ی فقیهان ردیه می نویسند !
مهم این است که چه کسی بدون دخالت احساسات ،ومنطقی وعلمی وقرآنی ردیه بنویسد

سلام
از دست شما ناراحتم جواب سوال حقیر چه شد ؟
در ضمن گالیله و کپلر اگر چه فهمیدن دنیا گرده ولی هنوز نفهمیدن کی گردش کرده که علامه هیچ بچه 7ساله ما اینو 1400 سال پیش فهمیده
حقیر از طرف خودم و همه دوستان هم از علامه مجلسی و هم بقیه اساتیدی که توانستند اداب بیت الخلا را برای ما به نحو احسن حفظ کنند تا الان به جای اب با دستمال کاغذی تطهیر نکنم کمال تشکر رو دارم
البته فهمیدن گردی یا صافی زمین خیلی خوب ولازمه ولی کافی نیست

رزسفید;23885 نوشت:
سلام.
جناب نوری من نمیدونم مشکل شما با کوثر بودن حضرت صدیقه(ص) است یا با کوثر نبودن حضرت علی(ع) ؟
ولی هرچه که باشه لطفا برای روشن شدن بحث وگرفتن جواب نظریه شگفت انگیزتون به کتاب"شرح فص حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیة" اثر استاد علامه حسن زاده آملی،فصل دوازدهم مراجعه کنید.
و من الله التوفیق

سلام
نظریه ی من ایجاد مشکل بر این بزرگوار ان که نیست
یک نظریه علمی است که برای اثبات اون دلیل ها رو هم آورده ام

نمی دونم چرا بعض ها فکر می کنند اگر حضرت فاطمه کوثر نباشه از مقامش کم می شه؟؟؟
مگر ائمه ی دیگه که کوثر نبودند مقام ودرجه ی بلند عصمت رو نداشتند ؟؟

به فرض که شما درست بگین وحضرت فاطمه کوثر باشه !
آیا کوثر بودن فاطمه باعث کسر مقام امام علی می شود؟ مسلما نه
اصلا بحث مقایسه ی این دو بزرگوار نیست که نعوذ بالله اثبات کوثر برای یکی باعث کسر شان دیگری بشود

بلکه این یک نظریه ی علمی است و برای اثبات آن نظریه هم از راه علمی وقرآنی دلیل آورده ام

حالا تا وقتی که کسی شماره به شماره دلایل اینجانب را رد نکنه نمی توانیم بگوییو که این نظریه مردود است بلکه به قوت خودش باقی است

سلام
تعجب میکنم شما هنوز نمی دونید طرف خطاب این ایه کیه بعد رو کیو چیش صحبت میکنید؟

مهربانی;24145 نوشت:
سلام
تعجب میکنم شما هنوز نمی دونید طرف خطاب این ایه کیه بعد رو کیو چیش صحبت میکنید؟

سلام

بابا جان مهربان منوکشتی اینقدر سوال پوشیده می پرسی
آخه سوالتو شفاف بپرس تا جواب بدم

منظور ت از طرف خطاب این ایه کیه کدوم آیه اس؟ آیه ی چندم از چه سوره ای؟

سلام عزیزم
از این شفافتر؟
سوره کوثر ایه اول دوم و سوم

مهربانی;23919 نوشت:
سلام
اولا اینکه تعریف من تعارف نبود و بر این باورم که باید از پوسته های مختلف قران گذر کرد تا به هسته رسید و این بی زحمت نیست
ثانیا من همچنان منتظر جوابم شما با چه دلیلی مطلب رو به پیامبر اختصاص دادید
حقیر یه مبنا دارم اگه ریز میشیم خوب ریز بشیم
اول شما ثابت کن خطاب به پیامبره بعد بریم سراغ هدیه که چی بود یا کی بود!!!!؟
مهربانی سلام عزیزم
از این شفافتر؟
سوره کوثر ایه اول دوم و سوم 2 ساعت پیش 07:36
نقل
نوشته اصلی توسط : مهربانی

سلام
تعجب میکنم شما هنوز نمی دونید طرف خطاب این ایه کیه بعد رو کیو چیش صحبت میکنید؟

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَعْطَينَاكَ الْكَوْثَرَ(الکوثر/1)
ما تو را کوثر داديم
فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ(الکوثر/2)
پس براي پروردگارت نماز گزار و قرباني کن
إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ(الکوثر/3)
دشمنت‏خود بي‏تبار خواهد بود

سلام
ببین شما ما شاءلله سوالتون اینقدر سخته که هر کسی نمی تونه جواب بده !

خواهش می کنم دیگرون هم بیان منو در جواب دادن کمک کنن

اگر این سوره خطاب به پیغمبر نیست پس بر کی وحی شده ؟

من که غیر ازین نمی دونم لابد شما هم نظریه ی جدید شگفت انگیزی دارید!
اگه بتونی دلیل بیاری اینجانب استقبال می کنم :Kaf:

مهربانی;24141 نوشت:
سلام
از دست شما ناراحتم جواب سوال حقیر چه شد ؟
در ضمن گالیله و کپلر اگر چه فهمیدن دنیا گرده ولی هنوز نفهمیدن کی گردش کرده که علامه هیچ بچه 7ساله ما اینو 1400 سال پیش فهمیده
حقیر از طرف خودم و همه دوستان هم از علامه مجلسی و هم بقیه اساتیدی که توانستند اداب بیت الخلا را برای ما به نحو احسن حفظ کنند تا الان به جای اب با دستمال کاغذی تطهیر نکنم کمال تشکر رو دارم
البته فهمیدن گردی یا صافی زمین خیلی خوب ولازمه ولی کافی نیست

سلام

مهربانی مثل اینکه از گالیله وکپلر همین را میدونی همین که دنیا گرده

واز مجلسی همون که..........

من دیگه از این به بعد جوابی برای سوالات مشکل شما ندارم !!!!

لطفا دیگه در مورد پست های من اظهار نظر فوق علمی نفرمایین که نمی تونم جواب بدم

اون از سوالتون که مخاطب سوره کوثر کیه ؟واینم از اینکه متوجه شدین که کپلر وگالیله فقط فهمیدن

که دنیا گرده

خدا نگهدار دوست من

سلام
احسنت باریکلا افرین
بعد از اونهمه سال کار قرانی این جواب شماست؟
اگه این دلیل شماست پس امر به نماز و روزه هم مختص پیامبره و بقیه بیخیال چون بر پیامبر نازل شده
نظریه شگفت انگیز من اینه که هر کس قران رو باز کرد و شروع کرد تلاوت نور در واقع خدا داره بهاش صحبت میکنه یعنی قران زندس پس الان که این سوره رو داری میخونی در واقع خدا با تو داره صحبت میکنه پس...

سلام
چطور شما ازعلامه مجلسی فقط اداب بیت الخلا دیدی کسی چیزی نباید بگه ؟؟؟
راستی راستی واقعا سوال من اینقده سخت و فوق علمی بود به خودم امیدوار شدم

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب نوری

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
ببین اینجا محل گفتگو است محل آدرس دادن کتاب نیست هرکسی می تواند مثل شما بگوید برو فلان کتابها را بخوان لطف کنید با استفاده از همان کتابها دلایل اینجانب را یک به یک از اول رد کنید

البته بنده زیاد اهل تنها آدرس دادن نیستم. ولی فرض بنده بر این است که شما با توجه به سابقه ای که از خودتان فرمودید آشنا به کتب و مانوس با کتب شیعی هستید در نتیجه حتی اگر دقت کنید من در این مطالبم حتی به شما آدرس هم نداده ام. و فقط ذکر کرده ام که به کتب شیعی مراجعه کنید.

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
نکته ی دیگری که بگویم شما می گویید فقیهی حرف فلانی را رد کرد وجواب داد بگویید

همان فقیه بزرگوار هم در این سایت ودر این گفتگو باذکر دلیل علمی وقرآنی تک تک

دلایل مرا به تفکیک رد کند

من منتظر قدم مبارک ایشان و مانند او هستم

بنده نه نماینده ی آن بزرگوار هستم و نه در شهر آن بزرگوار هستم و نه درسترسی به آن بزرگوار دارم و نه می توانم چنین تقاضایی از آن بزرگوار بنمایم.

و در ضمن شما هم آن شخص وهابی زده ایکه آن کتاب را نوشته بود نیستید.

در هر حال اگر علاقه دارید که نظر فقها در این مورد را بدانید به آنها سخصا اطلاع دهید و نظریه خود را ارائه کنید شاید آنها هم پذیرفتند!!!

البته با شناختی که از شما پیدا کردم شاید اگر آنها هم مخالفت کنند باز شما همین حرفها را خواهید گفت!!!

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
البته مسلما از حرفهای اینجانب ناراحت نمی شوید چون ما اول دوست ویرادر یم وبعد مناظره می کنیم

مناظره یعنی در عین احترام متقابل حرفهای متقابل زدن

البته بنده اصلا با سرورانی که در دل و سر محبت و ولایت 14 معصوم علیهم السلام را دارند نه جرات مناظره دارم و نه به خود اجازه می دهم که به ایشان جوابی بدهم.

این مطالب بین بنده و شما گفتگویی دوستانه است.

مناظره را بنده با اهل سنت و یا وهابی ها انجام می دهم. ( البته اگر آنها جرات ورود در بحث را داشته باشند. چون ما الان بیش از دو سال است که سایتی برای این کار زده ایم و تا بحال بیش از 3 یا 4 نفر سنی یا وهابی جرات حضور و مناظره با بنده و دیگر دوستان سایت را نداشته است که تمام آن 3 یا 4 نفر هم بعد از دو سه روز بی جوابی فرار را بر قرار ترجیح داده اند! )

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
نکته ی دیگر
عزیزمن چرا فکر می کنید شاید نظریه اینجانب باعث خسران می شود ؟/
دوست من از کجا ظلم اینجانب برای شما از ظن تبدیل به اثبات شد که نظریه ی من جز به خسران منتهی نمی شود ؟؟

بنده قصد جسارت به شما نداشتم ولی آیا غیر از 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین آیا کسی می تواند ادعا کند که ظلم نکرده است؟؟؟!!!

البته این ظلم می تواند ظلم به نفس باشد. شما که استاد بنده هستید حتما متوجه منظور بنده می شوید.

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
مگر شما با رکود وجماد موافقید؟

نخیر بنده با رکود و جماد موافق نیستم ولی آیا این خروج از رکود و جماد مرز و حدی دارد یا ندارد؟؟؟!!!

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
علمای شیعه که می گویند ما فقه پویا داریم پس این حرف شما یعنی چه ؟؟//
مگر نظریه ی ولایت فقیه را امام خمینی پرورش نداد مگر آن را ائمه پیشنهاد داده بودند؟ آیا به خسران منتهی شد؟

بنده فقیه نیستم این سوال را باید از آن بزرگواران بپرسید.

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
پس معنی تدبر وتفکر در قرآن برای ما یعنی چه ؟؟
یعنی اینکه در قرآن راببندیم وببوسیم و در طاقچه بگذاریم ؟؟؟

آیا تدبر یعنی اینکه بشینیم و از خودمان مطلبی در بیاوریم ؟؟؟!!!

پس این حدیث چه می فرماید؟ كُلُّ مَا لَمْ يَخْرُجْ مِنْ هَذَا الْبَيْتِ فَهُوَ بَاطِل‏

البته اسنادش با توجه به اینکه شما استاد بنده هستید بماند.

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
وبه احادیثی آنچنانی که اغلب پایه و اساس قرآنی وعقلی ندارند دلخوش وبسنده کنیم تا آقا بیایند؟
به قول امام خمینی شاید آقا تا صد هزار سال دیگر نیاید ما باید هیچ تفکر دوتدبر ونظریه ای ایجاد نکنیم !

منظورتان از احادیثی آنچنانی که اغلب پایه و اساس قرآنی وعقلی ندارند چیست؟؟؟!!!

یعنی چی اغلب پایه و اساس قرآنی و عقلی ندارند؟ یعنی شما اغلب احادیث را رد می کنید؟؟؟!!!

از استادی چون شما بعید است این حرف!!! یعنی الان علم رجال و درایه و ... که علما می خوانند و یا می دهند همه اش در نظر حضرتعالی کشک است؟؟؟!!!

اگر نیست پس چرا می فرمایید اغلب احادیث پایه و اساس عقلی و قرآنی ندارند و ردشان می کنید؟؟؟!!!

در ضمن شیعه اعتقادش در این است که شاید همین لحظه بعد لحظه ظهور مولایمان باشد نه صدهزار سال بعد.

... وَ تَوَقَّعْ أَمْرَ صَاحِبِكَ لَيْلَكَ وَ نَهَارَك‏ ...

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
یک مثال عبرت آموز وواقعی

قبل از نیوتن ملیونها سیب از درخت افتاده بود چرا کسی از دانشمندان خداشناسان ومدعیان پیشین فرمول نیروی جاذبه به این سادگی را کشف نکرده بود ؟؟؟/
تا اینکه اون جوان اسکلتی مردنی که کسی هم به زنده ماندن او امید نداشت فرمول نیروی جاذبه را باتفکر وتدبر کشف کرد

یعنی شما نیوتن هستید و قرآن قانون کشش زمین!!!

استاد عزیز علوم طبیعی و فیزیکی قابل مقایسه با علوم و اسرار قرآن و حدیت نیست.

یکبار دیگر حدیث بالا را بخوانید : كُلُّ مَا لَمْ يَخْرُجْ مِنْ هَذَا الْبَيْتِ فَهُوَ بَاطِل‏

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
اما عبرت اینجاست که

درست در آن زمانی که کپلر نیوتن گالیله ی نا مسلمان وکافر کیش در اوروپا !!! داشتند با تفکر در

وَإِلَى السَّمَاءِ كَيفَ رُفِعَتْ(الغاشية/18)

أَفَلَمْ ينْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيفَ بَنَينَاهَا وَزَينَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ(ق/6)

به دستور قرآن عمل می کرد ند

درست در همان ایام در ایران علامه !!!! مجلسی داشت با مشقت تمام!! آداب ودعای چند خطی مستراح رفتن را مکتوب می کرد !( آداب بیت الخلاء)

شما فعلا در علامه بودن علامه مجلسی رحمه الله علیه مشکل دارید باید هم اغلب احادیث را رد کنید!!! البته مشکل شما با علامه مجلسی نیست شما با حدیث مشکل دارید ولی مجبورید ایشان را بزنید!!!

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
قرآن رو ولش کن بچسب به جمع آوری حدیث علامه جان !!

چرا شما فکر می کنید که جمع آوری حدیث عمل به قرآن نیست؟؟؟!!! چرا شما فکر می کنید که اغلب احادیث با قرآن مخالف است؟؟؟!!!

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
پس ای دریغا از وصیت امام علی که در آخرین لحظات حیات با صدای حزین می گفت

الله الله فی القران ....... به شما هشدار می دهم که مبادا که دیگران دراجرای دستورات قرآن از شما پیشی بگیرند !

گویی آن بزرگوار می دانست که چه بسر شیعه یان می آید که معمولا مهمترین نکته ها را قبل از مرگ بیان می کنند

البته همان معصومینی که به قرآن تاکید می کنند در کنار قرآن به احادیث هم تاکید می کنند و هیچ کدام از آنها نفرموده اند که قرآن به تنهایی برای شما کافیست.

مانند این حدیث از حضرت امام رضا علیه السلام که می فرماند :

وَ فِي عُيُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ عَبْدِ الْوَاحِدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَيْبَةَ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ الْهَرَوِيِّ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا قُلْتُ كَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ قَالَ يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا الْحَدِيثَ

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
پس شما دوست عزیز به به اشخاص خاص نگاه نکن به آفریننده ی انسانها نگاه کن که چه قدرت بالقوه وعظیم تفکری را در وجود تمام انسانها نهاده است بزرگی وعظمت شخص به تفکر وپویایی است نه جمع آوری نقل وحدیث پیشینیان

البته رسول و فرستاده همان آفریننده ای که شما می فرمایید حدیث ثقلین را فرموده و فرموده اند که اگر به هردوی آنها یعنی کتاب و عترت چنگ بزنید گمراه نخواهید شد نه تنها به یکی.

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
شعارم همواره این بوده است :
بزرگی به عقل افراد است نه به نقل از اجداد

این نظر شخصی شماست و شاید برای شما حجت باشد ولی الزاما برای دیگران حجت نیست!

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
اینجانب برای چندمین بار است که به شما می گویم که دلیل علمی وقرآنی بر رد نظریه ی اینجانب سراغ داری بیاور که متاسفانه شما فقط زحمت نوشتن چند خط مطالب تکراری واندرزگونه را به خود می دهید وهیچ اقدامی و اتیان دلیلی برای روشن شدن اذهان خوانندگان انجام نداده اید

البته من شمردم ولی این دومین بار است. در ضمن قصد بنده جواب نوشتن به خاص مطلب شما نبوده و نیست و قصد این است که همه بدانند که این کار شما که نوعی نظریه پردازی شخصی در قرآن است اشتباه است.

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
دلیل علمی وقرآنی سراغ داری قاطع نقل کن نداری دوستی مان سر جای خود اما دیگر اظهار نظر را به دیگر دوستان بسپار

بنده شما را استاد می دانستم و فکر می کردم که با اشاره خودتان متوجه منظور بنده بشوید.

در ضمن شما نمی توانید که به کسی بگویید که در این سایت مطلبی بنویسد یا نه این سایت یک سایت عمومی است.

غلامعلی نوری *;24140 نوشت:
رد نوشتن آن فقیه هم بر کار آن فلانی هم چیزی نیست که به آن استناد کنی

بسیاری از افراد هم هستند بر نظریه ی فقیهان ردیه می نویسند !
مهم این است که چه کسی بدون دخالت احساسات ،ومنطقی وعلمی وقرآنی ردیه بنویسد

بنده اشاره کردم که آن شخص ادعای استادی در قرآن می کرد ولی سخنانش آنقدر مخالف سخنان اهل بیت علهم السلام بود که فقها هم در رد آن مطلب نوشتند. پس استاد بودن که شما می فرمایید زیاد مطلبی قابل استناد نیست.

اتفاقا آن فقیه بزرگوار هم منطقی و روایی و قرآنی جواب نوشته بودند.

باتشکر - یاعلی

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

راستی دوست گرامی جناب نوری

من هم ادعا می کنم که کوثر حضرت امام حسین علیه السلام بوده است.

حالا شما رد کنید.

باتشکر - یاعلی

سلام
ضمن تشکر از نوری و حامدی اینطور فائده نداره عزیزان
هر دوی شما اهل علمید و از شان شما اجل است که بجان همدیگر بیفتید

به همین خاطر پیشنهاد میکنم اگر احساس میکنید مطلب قابل بیانی دارید جواب سوال فوق علمی البته خیلی ساده حقیر را مرحمت بفرمایید
شما که طرف خطاب ایه و سوره رو هنوز تکلیفش رو علمی روشن نکردید چطور می دونید که به اون طرف چی هدیه داده؟
البته نمیدونم چرا کارشناسان محترم این وسط میانداری نمیکنند

عرض ادب و احترام دارم خدمت جناب نوری:Gol: و بزرگوارانی مانند جناب حامدی:Gol: و جناب مهربانی :Gol:
با مطالعه آغاز این بحث، هر خواننده ای از شنیدن سخنی تازه لذت می برد و با تفکر واندیشه ای جدید آشنا می شود، و به خود امیدوار می شود که بتواند به گونه دیگری هم بیاندیشد. اما متاسفانه در این اواخر سخنان دیگر حال و هوای علمی خود را از دست داده و به چیزی شبیه منازعه بی فایده تبدیل شده است. خواهشی که از بزرگواران دارم اینکه باز گرید به همان فضای آغازین بحث و سخنان را از سر بگیرید .اگر سروری هم از خواندن نظر دیگری قانع نمی شود نباید او را تخطئه کرد . در سایت همین که سخنان و مطالب یکدیگر را می بینیم و می خوانیم و با نظریات یکدیگر آشنا می شویم ،کافی و بلکه خیلی عالی است . نیاز نیست که حتما طرف مقابل حرف ما را بپذیرد همین که بشنود کافی است . البته تلاش می کنیم مطالبی را که در نقد سخن دیگران به نظرمان می رسد، نگاشته و خواننده را مخیر نماییم که خود انتخاب کننده باشد. بحمدالله اکثر کاربران عزیز سایت هر کدام خود کارشناسند و این مایه افتخار ماست که فضای سایت عملی تر و پر از فرزانگان اندیشمند باشد . :Sham:

سلام علیکم
دوستان گرامی ما یک اشارتی نمودیم ظاهراَ نوری بزرگوار و دیگر عزیزان توجهی ننمودند آن ارتباط معنای اعطا با ابتر خوانده شدن رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله بود .

معانی ابتر در کتب لغت و تفسیر :
منقطع از خیر
.
منقطع از نسل .
منقطع از شهرت در بین مردم .
منقطع از اثر .
منقطع از فرزند پسر .

منقطع از دین .

ابتریت مورد نظر کفار از قبیل ( عاص بن وائل )بیشتر بر ابتریت در نسل و ابتریت در شریعت رسول خدا بوده است . آقای نوری توجهشان صرفاَ به نسل رسول خدا معطوف بوده در حالی که معنای کوثر وسیع است و به این تناسب لفظ اعطا آمده است و با توجه به این ذهنیت غلط به استناد واژه «وهب» کوثر بودن حضرت صدیقه طاهره را زیر سئوال بردند . لازم به ذکر است با توجه وسعت معنای کوثر یعنی خیر کثیر و فراوان تک تک اهل بیت علیهم السلام نیز کوثر رسول خدا محسوب می شوند ، منتهی مصداق اتم کوثر چنان که مفسرین بزرگ بیان فرموده اند حضرت صدیقه شهیده سلام الله علیها می باشد ، که هم بقای نسل رسول خدا از آن وجود نازنین بوده است هم بقای شریعت آن حضرت چنان که بزرگان فرموده اند :
الاسلام محمدی الحدوث و فاطمی البقاء .

و ضمناَ واژه ی وهب در قرآن کریم فقط برای ذریه استعمال نشده مانند :
ربنا لا تزغ قلوبنا بعد از اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة .
برای تنویر بیشتر ، در معنای کوثر ، تفسیر مفسر بزرگ معاصر علامه حسن مصطفوی صاحب تفسیر روشن و کتاب وزین التحقیق فی کلمات القرآن الکریم را به عنوان شاهد می آورم :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ (2) إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3)

ترجمه‏
ميفرمايد:
بدرستيكه ما داديم به تو خير زيادى .
پس نماز بخوان براى پروردگارت و قربانى كن .
همانا دشمن تو او دم بريده است .

لغات‏
أبتر: چيزيكه آخرش بريده شده، و بى‏عقب باشد.
كوثر: صيغه مبالغه است بمعنى خير كثير.
و اين معنى در مرتبه اوّل مربوط بخير روحى و معنوى باشد، و در رأس آنها مقام روحى و رسالت و بعثت از جانب پروردگار متعال باشد. پس كوثر در مرتبه اوّل عبارت از همان بعثت و مقام رسالت است. كه حقيقت آن وساطت در ميان خالق و مخلوق باشد.
و از مصاديق درجه اوّل خير كثير، اينست كه آخرش و عاقبت آن بخير ختم بشود، چنانكه عاقبت نداشتن ملازم با انقطاع خير باشد.

با این اوصاف نظریه نه چندان شگفت انگیز غلامعلی نوری از اساس ویران است .

و من الله التوفیق


بنام خدا

با درود بر راستپذیران

پیشتر در یک نظریه با دلیل هایی آورده بودم که اگر ما کوثر را یک انسانی در نظر بگیریم او علی است نه حضرت فاطمه

اما متاسفانه کاربران به جای تلاش علمی و منطقی و قرآنی در رد این نظریه ی محکم فقط احساسات و تعصبات خود را به نمایش گذاشتند پس دو باره همینجا اعلام می کنم اگر کسی دلیل قرآنی و علمی در رد این نظریه دارد بیاورد و گرنه نظریه را استوار و محکم بپذیرد

این هم دلایل نظریه ی اینجانب

[="microsoft sans serif"]همانطوری که مرحوم طباطبایی ،مکارم شیرازی و بقیه ی علماءهم در کتب تفسیر آورده اند مشرکان به پیامبر طعنه می زدند که پسر واولاد [="red"]ذکور [/]ی ندارد وباقی قضایا که درکتب مربوطه آمده است

امانتیجه ی پژوهش وادعای بی سابقه ی اینجانب این است که

اگر بنا باشد کوثر را در سوره ی کوثر اشاره به فردی بگیریم

آن فرد حضرت علی است نه فاطمه

[="blue"]اما دلایل [/]

[="red"]زمینه ودلیل اول [/]

طبق آنچه که مشهور است حضرت علی از کودکی وقبل از بعث در خانه ی پیامبر بزرگ شده اند ومانند پسری عزیز در خانه ی او پرورش یافته بود

از طرفی منابع تفسیری وتاریخی سال نزول سوره ی کوثر را سال اول بعثت ذکر کرده اند در حالیکه حضرت فاطمه سال 5 بعثت بدنیا آمده است

یعنی موقع نزول سوره کوثر حضرت فاطمه هنوز که بدنیا نیامده بودند که خدا بگوید ما به تو حضرت فاطمه را اعطاء کردیم !

ولی در زمان نزول سوره امام علی مثل پسری گرانقدر در خانه پیامبر بود ه است

[="red"]دلیل دوم[/]

کلمه ی کو ثر مذکر است نه مونث (ساده ترین دلیل بدون استعانت از تاویلات شاذی که بعضی می آورند ! )

[="red"]دلیل سوم [/]

[="blue"]در قرآن اگر از قبل دقت نموده باشید موقعی که حرف از بخشش فرزند نسبی

به کسی است [="red"]کلمه ی وهب بکار برده نه اعطاء[/][/]

دقت کنید در آیات زیر

فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيا(مريم/49)
و چون از آنها و [از] آنچه به جاي خدا مي‏پرستيدند کناره گرفت اسحاق و يعقوب را به او عطا کرديم و همه را پيامبر گردانيديم

هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيةً طَيبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ(آل عمران/38)
آنجا [بود که] زکريا پروردگارش را خواند [و] گفت پروردگارا از جانب خود فرزندي پاک و پسنديده به من عطا کن که تو شنونده دعايي

وَالَّذِينَ يقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّياتِنَا قُرَّةَ أَعْينٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا(الفرقان/74)

بنابر این اگر منظور فرزند نسبی بود می فرمود :

[="blue"]انا وهبنا لک الکوثر [/]

[="red"]دلیل چهارم [/]

گاهی خلقت وتداوم نسل ونسب انسان از طریق داماد است

دقت کنید

وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا(الفرقان/54)

و اوست کسي که از آب بشري آفريد و(تداوم نسل) او رابا( خویشاوندان)

نسبي و دامادي قرار داد و پروردگار تو همواره تواناست

[="blue"]خوب مرد میدان علم و عمل کیست که غیبت و تهمت سعی عاجز ان است [/]

[/]

غلامعلی نوری;56756 نوشت:
آن فرد حضرت علی است نه فاطمه

چون هر پذیرشی مسوولیت ویژه خود را به همراه دارد
بگویید که در صورت پذیرفتن کوثر بودن علی چه مسوولیتهایی متوجه من نوعی خواهد شد .
(تا بی گدار و نشناخته !! به آب نزنم یعنی علی کیست؟؟)

zahra;56826 نوشت:
چون هر پذیرشی مسوولیت ویژه خود را به همراه دارد
بگویید که در صورت پذیرفتن کوثر بودن علی چه مسوولیتهایی متوجه من نوعی خواهد شد .
(تا بی گدار و نشناخته !! به آب نزنم یعنی علی کیست؟؟)

[="black"]من علی را بهتر از همه می شناسم اما این بحث شناخت علی بحث دیگری است و تاپیک جدایی می طلبد

فعلا بحث سر این است که آنچه که گفته اند کوثر فاطمه است پایه و مدرکی در پژوهش قرآنی و شان نزول ندارد

بلکه با توجه به دلایلی که آورده ام به علی می خورد تا فاطمه

البته فراموش نشود که به هیچ وجه نمی خواهم مقام حضرت فاطمه علیها سلام خدشه دار کنم

که خلاف رادمردی و راستجویی است

فقط می خواهم بیان کنم که با استفاده از آیات دیگر قرآن و بررسی علمی نمی توان کوثر را به وی اطلاق کرد چرا که این ادعا پشتوانه ی پژوهشی و قرآنی ندارد همین

[/]

غلامعلی نوری;56835 نوشت:
من علی را بهتر از همه می شناسم اما این بحث شناخت علی بحث دیگری است و تاپیک جدایی می طلبد

فعلا بحث سر این است که آنچه که گفته اند کوثر فاطمه است پایه و مدرکی در پژوهش قرآنی و شان نزول ندارد

بلکه با توجه به دلایلی که آورده ام به علی می خورد تا فاطمه

البته فراموش نشود که به هیچ وجه نمی خواهم مقام حضرت فاطمه علیها سلام خدشه دار کنم

که خلاف رادمردی و راستجویی است

فقط می خواهم بیان کنم که با استفاده از آیات دیگر قرآن و بررسی علمی نمی توان کوثر را به وی اطلاق کرد چرا که این ادعا پشتوانه ی پژوهشی و قرآنی ندارد همین


نوری عزیز
من پذیرفتم خوب یعنی الان در لیست راستجویان قرار گرفته ام اقدام بعدی مرا بگویید من کاری به بقیه کاربران ندارم. اگر صرف پذیرش است که در حرف همه استادیم. منظورم را گرفتید . من دنبال بازی با لغات نیستم امیدوارم با هوشی که دارید نخواهم بیش از این بنویسم که کارم زیاد است . ارادتمند شما زهرا

zahra;56838 نوشت:
نوری عزیز
من پذیرفتم خوب یعنی الان در لیست راستجویان قرار گرفته ام اقدام بعدی مرا بگویید من کاری به بقیه کاربران ندارم. اگر صرف پذیرش است که در حرف همه استادیم. منظورم را گرفتید . من دنبال بازی با لغات نیستم امیدوارم با هوشی که دارید نخواهم بیش از این بنویسم که کارم زیاد است . ارادتمند شما زهرا

عجب حالا شدم باهوش!!!!!

کفر و عناد و مغالطه ؟؟؟در مبانی پذیرفته شده ی مذهب را در پرونده ام داشتم و این یکی رو کم داشتم !!

اما از لطیفه گویی بگذریم

اقدام بعدی این است که هم چون این راه را ادامه دهی
چشم را بشوری و طوری دیگر به تمام چیزهایی که تا به حال به تو گفته اند نگاه کنی

آن وقت مذهب محو و نهال خشکیده ی دین بیدار می شود

کم کم دین واقعی و گرد گرفته ی قرون و اعصار که در زیر گرد و غبار خروار ها خرافه و ذهنیات غیر واقعی پنهان شده بود بر تو نمایان می شود

آنوقت است که از تاریکی مطالب تحمیلی به نور و روشنایی شهود و مشاهده راهنمایی شده ای و دین برایت معنی واقعی تری می یابد و آن را بیش از پیش دوست خواهی داشت

رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهّابُ
[مى‏گويند:] پروردگارا، پس از آنكه ما را هدايت كردى، دلهايمان را دستخوش انحراف مگردان، و از جانب خود، رحمتى بر ما ارزانى دار كه تو خود بخشايشگرى.
سوره آل عمران آیه 8

به نام خدا

با سلام


غلامعلی نوری;56841 نوشت:


. . .

آنوقت است که از تاریکی مطالب تحمیلی به نور و روشنایی شهود و مشاهده راهنمایی شده ای و دین برایت معنی واقعی تری می یابد و آن را بیش از پیش دوست خواهی داشت



نوری جون با عرض معذرت مثل اینکه این نور هدایت :Norani: یکمی بیش از حد بالا رفته چشاتو میزنه ! مراقب باش زمین نخوری !

قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن / ظلمات است بترس از خطر گمراهی


راستی اون سوالا رو از خدا پرسیدم ، جوابمو نداد ، چیکار کنم ؟ تو به جام از خدا میپرسی ؟

:koodak: :soal:

میگم که نوری جون ، خودت هم خوب میدونی که اگه بحث کردن روال خاص خودش رو داره ،
تا زمانی که پایه ها محکم نشه و اختلافات رو اونا برطرف نشه ، مطمئناً در جزئیات کسی به نتیجه نمی رسه !

پس اگه واقعاً مرد میدونی :Box: بشین و پایه ای از نبوت ( شایدم توحید ، بعید نیست تو اون قسمت هم . . . ) بحث و شروع کن !

اینایی هم که نوشتی چندین بار جواب داده شده ! اما کیه که بخواد بپذیره !

نهایتاً :samt:

حمید;56851 نوشت:
اینایی هم که نوشتی چندین بار جواب داده شده ! اما کیه که بخواد بپذیره !

نهایتاً

لطفی کن و از بحث پیرامون عنوان تاپیک خارج نشو و اون جواب ها را بیاور اگه درست می گی

جواب بند به بند دلایل مرا بده تا دیگران داوری کنند که کی درست می گه

خودت می دانی ایراد گرفتن و سنگ اندازی بی پایه و بدون مدرک و دلیل کا ر کودکان پیش دبستانی است

دلیل علمی و قرآنی داری بیار و گرنه قبول کن که دلیلی وجود ندارد که نظرم پذیرفته نشود

غلامعلی نوری;56756 نوشت:
پیشتر در یک نظریه با دلیل هایی آورده بودم که اگر ما کوثر را یک انسانی در نظر بگیریم او علی است نه حضرت فاطمه

با سلام

تاپیک مرتبط با موضوع: نظریه ای شگفت انگیز :علی کوثر است!!! نه حضرت فاطمه

با توجه به موازی بودن تاپیک و تکرار مکررات،با صلاحدید کارشناسان بحث در تاپیک حاضر متوقف بشه.:Sokhan:
جناب نوری اگر نیاز به بحث بیشتر احساس میشه از کارشناسان مربوط بخواهید تا تاپیک قبلی بازگشایی بشه.
با تشکر

با سلام تاپیک ها ادغام ودوباره فعال شد لطفا دوستان بحث رو با ضوابط جلو ببرن تا دوباره تاپیک قفل نشود.با تشکر

غلامعلی نوری;56756 نوشت:
دلیل دوم کلمه ی کو ثر مذکر است نه مونث (ساده ترین دلیل بدون استعانت از تاویلات شاذی که بعضی می آورند ! )

[=microsoft sans serif][=&quot]خوب وردی آموختی اما سوراخ دعا را گم کردی ، [/]
اولاَ :کوثر بر وزن فوعل ریشه اش از کثرة می باشد و در زبان عربی به هر چیزی که کثیرالعدد و کثیر الخیر و کثیر القدر باشد گفته می شود .
[=&quot]ثانیاَ : [/][=&quot]کسی از علما و مفسرین شیعه ادعا نکرده کوثر نام حضرت[/][=&quot] فاطمه ی زهراست ، که شما مدعی بشوید چون کوثر کلمه ی مذکری است ، پس حضرت زهرا نمی تواند کوثر باشد . در حالی که معنای کوثر خیر کثیر است و حضرت فاطمه ی زهرا مصداق اتم کوثر است که هم بقای نسل حضرت رسول و هم بقای شریعت آن حضرت به یمن وجود پر برکت آن حضرت است . با توجه به معنای خیر کثیر ، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه و تمامی اهل بیت نیز مصداقی از کوثر هستند . به کوری دشمنان بی فضیلت آن حضرات[/][/][=&quot] .[/]

غلامعلی نوری;56756 نوشت:
دلیل سوم در قرآن اگر از قبل دقت نموده باشید موقعی که حرف از بخشش فرزند نسبی به کسی است کلمه ی وهب بکار برده نه اعطاء

اولاَ : واژه ی « هب » به خلاف ادعای مغرورانه شما معنای عامی دارد که در غیر بحث نسب و اولاد هم استفاده می شود مانند این دو آیه :

قال الله تعالی :
« قال رب اغفرلی وهب لی ملکاَ لا ینبغی لاحد من بعدی انک انت الوهاب » . سوره ی ص آیه ی 24
« ربنا لا تزغ قلوبنا بعد از اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة » . سوره ی آل عمران آیه ی 8

و به خلاف ادعای اغواگرانه ی شما واژه ی اعطا نیز بر نسب هم استعمال می شود ، اصولا کلمه ی اعطا معنای عامی دارد که شامل بخشش همه چیز می شود از آن جمله اعطای فرزندان و نسب . پس این ادعای شما که در قرآن کریم در مسئله ی نسب فقط واژه ی وهب و هب به کار برده شده خطای فاحشی است :

قال الله تعالی :
« قال ربنا الذی اعطی کلّ شیئ خلقه ثمّ هدی » . سوره ی طه آیه 50 .
[ حضرت موسی ] گفت : پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی ، آن چه را لازمه ی خلقت او بوده اعطا کرده ، سپس هدایت نموده است .

پس می بینید که نظریه ی شما از پای بست ویران است و صحیح تر این است که هم حضرت فاطمه ی شهیده و هم امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهما السلام هر دو کوثر هستند . اگر چه در تفاسیر تصریح شده است که مصداق اتم کوثر و مراد خدای متعال از آن در این سوره ی شریفه حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها است .

دوستان و حق جویان گرامی مطالب 12 و 28 اینجانب در این تاپیک تکمله ی شناخت بیشتر شما خواهد بود .
پست 12:

سلیم;23972 نوشت:
سلام علیکم هر دو بزرگوار هم کوثر در شریعت و هم کوثر در نسل پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) هستند . لذا بعدی ندارد که امیرالمؤمنین علیه السلام را نیز از مصادیق کوثر بدانیم . قال رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم : انّ الله جعل ذریّة کلّ نبیّ فی صلبه و جعل ذریّتی فی صلب علیّ بن ابیطالب. ینابع المودة ، صفحه 252 رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود : تحقیقاَ خداوند ذریه ی هر پیامبر را در صلب خودش قرار داد و ذریه ی مرا در صلب علی ابن ابیطالب ( علیه السّلام ) نهاد . لکن نفی کوثر بودن حضرت زهرای اطهر از سوی ایشان را نیز بر نمی تابیم چنان که دوستان نقد نمودند به خصوص که اعطای کوثر نظر به شماتت دشمنان رسول خدا در ابتر خواندن حضرت دارد و با کلمه ابتر تناسب و نسبت دارد . از این جهت خدای متعال واژه اعطا را فرموده تا نقش این کوثر در بقای نسل رسول خدا و نیز بقای شریعت حضرت مشخص شود . با این حساب تفسیر به رأی غلامعلی نوری متزلزل می گردد . و من الله التوفیق

پست 28:
سلیم;24386 نوشت:
سلام علیکم دوستان گرامی ما یک اشارتی نمودیم ظاهراَ نوری بزرگوار و دیگر عزیزان توجهی ننمودند آن ارتباط معنای اعطا با ابتر خوانده شدن رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله بود . معانی ابتر در کتب لغت و تفسیر : منقطع از خیر . منقطع از نسل . منقطع از شهرت در بین مردم . منقطع از اثر . منقطع از فرزند پسر . منقطع از دین . ابتریت مورد نظر کفار از قبیل ( عاص بن وائل )بیشتر بر ابتریت در نسل و ابتریت در شریعت رسول خدا بوده است . آقای نوری توجهشان صرفاَ به نسل رسول خدا معطوف بوده در حالی که معنای کوثر وسیع است و به این تناسب لفظ اعطا آمده است و با توجه به این ذهنیت غلط به استناد واژه «وهب» کوثر بودن حضرت صدیقه طاهره را زیر سئوال بردند . لازم به ذکر است با توجه وسعت معنای کوثر یعنی خیر کثیر و فراوان تک تک اهل بیت علیهم السلام نیز کوثر رسول خدا محسوب می شوند ، منتهی مصداق اتم کوثر چنان که مفسرین بزرگ بیان فرموده اند حضرت صدیقه شهیده سلام الله علیها می باشد ، که هم بقای نسل رسول خدا از آن وجود نازنین بوده است هم بقای شریعت آن حضرت چنان که بزرگان فرموده اند : الاسلام محمدی الحدوث و فاطمی البقاء . و ضمناَ واژه ی وهب در قرآن کریم فقط برای ذریه استعمال نشده مانند : ربنا لا تزغ قلوبنا بعد از اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة . برای تنویر بیشتر ، در معنای کوثر ، تفسیر مفسر بزرگ معاصر علامه حسن مصطفوی صاحب تفسیر روشن و کتاب وزین التحقیق فی کلمات القرآن الکریم را به عنوان شاهد می آورم : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ (2) إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3) ترجمه‏ ميفرمايد: بدرستيكه ما داديم به تو خير زيادى . پس نماز بخوان براى پروردگارت و قربانى كن . همانا دشمن تو او دم بريده است . لغات‏ أبتر: چيزيكه آخرش بريده شده، و بى‏عقب باشد. كوثر: صيغه مبالغه است بمعنى خير كثير. و اين معنى در مرتبه اوّل مربوط بخير روحى و معنوى باشد، و در رأس آنها مقام روحى و رسالت و بعثت از جانب پروردگار متعال باشد. پس كوثر در مرتبه اوّل عبارت از همان بعثت و مقام رسالت است. كه حقيقت آن وساطت در ميان خالق و مخلوق باشد. و از مصاديق درجه اوّل خير كثير، اينست كه آخرش و عاقبت آن بخير ختم بشود، چنانكه عاقبت نداشتن ملازم با انقطاع خير باشد. با این اوصاف نظریه نه چندان شگفت انگیز غلامعلی نوری از اساس ویران است . و من الله التوفیق

اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و السرّ المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک .

و من الله التوفیق

غلامعلی نوری;56841 نوشت:
عجب حالا شدم باهوش!!!!!

من قبلا از هوش شما ایراد نگرفته ا م ولی از خلقتان اشکال گرفته ام که خود بحث مفصلی می طلبد.

غلامعلی نوری;56841 نوشت:
چشم را بشوری و طوری دیگر به تمام چیزهایی که تا به حال به تو گفته اند نگاه کنی

متاسفانه چون ثابت شده که چشم خطای دید زیاد داره عاقلانه است که به آنها کامل اعتماد نکنم و از کسانی که بدانم دوستانی خود ساخته و یا بینا و دانا هستند کمک بگیرم. ثانیا اگر در مورد پیر چشمی خوانده باشید لاجرم همه افراد نیاز به عینک برای زندگی بهتر دارند
البته در مورد گوش و... هم همینطور....
از خدا توفیق هدایت خود و همه را خواهانم. اگر بی غرض انگیزه فکر در ذهنها ایجاد می کنید به نوبه خود از شما تشکر می کنم که مدیون تشکر نباشم.
الله اعلم از نیات من و شما و ما و آنها!!! ارادتمند زهرا

سلیم;56952 نوشت:
خوب وردی آموختی اما سوراخ دعا را گم کردی ،
اولاَ :کوثر بر وزن فوعل ریشه اش از کثرة می باشد و در زبان عربی به هر چیزی که کثیرالعدد و کثیر الخیر و کثیر القدر باشد گفته می شود .
ثانیاَ : کسی از علما و مفسرین شیعه ادعا نکرده کوثر نام حضرت فاطمه ی زهراست ، که شما مدعی بشوید چون کوثر کلمه ی مذکری است ، پس حضرت زهرا نمی تواند کوثر باشد . در حالی که معنای کوثر خیر کثیر است و حضرت فاطمه ی زهرا مصداق اتم کوثر است که هم بقای نسل حضرت رسول و هم بقای شریعت آن حضرت به یمن وجود پر برکت آن حضرت است . با توجه به معنای خیر کثیر ، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه و تمامی اهل بیت نیز مصداقی از کوثر هستند . به کوری دشمنان بی فضیلت آن حضرات .

[="Microsoft Sans Serif"]خوب وردی آموختی اما سوراخ دعا را گم کردی ،

[="Red"]نخست [/]
اگر از خودت ذره ای همت به خرج می دادی و به منابع لغوی مراجعه می کردی متوجه می شدی که کوثر مذکر است

در ضمن این یک بند فقط یک حلقه از حلقه های بهم پیوسته ی دلایل من است در ضمن اگر کمی هوش و حواس خرج می کردی در مورد انسان بودن کوثر گفته بود م [="Red"] "]اگر [/] نه اینکه بگویم کوثر حتما ومنحصرا علی یا یک انسان است سلیم الحسن !!!!

[="Red"] دوم [/]

باز می گویم که اگر کوثر را به مصداق انسانی ربط دهیم با ز علی می شود نه فاطمه چونکه نشرذریه ی پیامبر طبق رسوم و قراردادا های اجتماعی [="Red"]از طریق پدر یعنی از طریق علی بوده است نه مادر
[/]

در شناسنامه این زمان و هویت و شجر نامه آن زمان [="Blue"] فرزند را به پدر منسوب و استناد می کرده اند [/] نه مادر
سید ها را در نظر بگیر همه از نسل علی هستند سید حسنی سید حسنیی سید موسوی [="Red"]همه منسوب به پدرانشانند[/] که از فرزندان و ذریه ی علی هستند [="Red"] منسوب به مادر نکرده اند [/]

سلیم;56952 نوشت:

اولاَ : واژه ی « هب » به خلاف ادعای مغرورانه شما معنای عامی دارد که در غیر بحث نسب و اولاد هم استفاده می شود مانند این دو آیه :

قال الله تعالی :
« قال رب اغفرلی وهب لی ملکاَ لا ینبغی لاحد من بعدی انک انت الوهاب » . سوره ی ص آیه ی 24
« ربنا لا تزغ قلوبنا بعد از اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة » . سوره ی آل عمران آیه ی 8

و به خلاف ادعای اغواگرانه ی شما واژه ی اعطا نیز بر نسب هم استعمال می شود ، اصولا کلمه ی اعطا معنای عامی دارد که شامل بخشش همه چیز می شود از آن جمله اعطای فرزندان و نسب . پس این ادعای شما که در قرآن کریم در مسئله ی نسب فقط واژه ی وهب و هب به کار برده شده خطای فاحشی است :

قال الله تعالی :
« قال ربنا الذی اعطی کلّ شیئ خلقه ثمّ هدی » . سوره ی طه آیه 50 .
[ حضرت موسی ] گفت : پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی ، آن چه را لازمه ی خلقت او بوده اعطا کرده ، سپس هدایت نموده است .

[="Microsoft Sans Serif"] سلیم خان برای خودت راه افتادی معلوم نیست کجا می ری ؟؟ !!!!

بحث ما چی بود ؟؟؟
بحث ما در مورد فرزندان نسبی است و نه بحث عام این آیاتی که تو آورده ای اصلا در مورد بخشش فرزند نسبی صحبت نکرده جالب است نا خود آگاه مدارکی آورده ای که [="Blue"]بطور قاطع ارتباط اعطاء را با فرزند نسبی از بین برده است [/] حالا گرفتی عزیز
[="Blue"][="Red"]من گفته ام طبق قرآن هر جایی که سخن از بخشش فرزند نسبی است وهب بکار رفته و اعطاء بکار نرفته [/][/] متوجه که میشی؟؟؟

پس اگر توی عالم می توانی آیه ی را در قرآن بیاور که اعطاء کردن در سوره ی کوثر را به بخشش فرزند نسبی ربط داده و تایید کند !!!([="blue"] دلیل قرآنی بیاور و تفسیر قرآن به قرآن کن اگر می توانی [/]!!)

همانطوریکه در آیات متعدد به عنوان شاهد آورده بودم اگر قرآن منظورش فرزند نسبی می بود مانند نمونه هادر آیات دیگر

می گفت [="Red"]انا وهبنا لک الکوثر [/] و نمی گفت [="Blue"]انا اعطیناک الکوثر [/]


سلیم;56952 نوشت:
پس می بینید که نظریه ی شما از پای بست ویران است و صحیح تر این است که هم حضرت فاطمه ی شهیده و هم امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهما السلام هر دو کوثر هستند . اگر چه در تفاسیر تصریح شده است که مصداق اتم کوثر و مراد خدای متعال از آن در این سوره ی شریفه حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها است .

[="Microsoft Sans Serif"]چه عجب !!! کم کم نرم شدی و علی را هم کوثر شمرده ای و با ما داری راه میایی ؟؟؟

بگو ببینم قبل از نظریه ی این جانب در کدام تفسیر گفته شده است که علی هم کوثر است ؟؟؟؟

اگر نظراینجانب نبود و شما را در تنگنای فکری و علمی قرار نمی داد کدام یک از تفاسیر طول تاریخ شیعه گفته است که علی کوثر است ؟؟؟ بگو تا بدانیم !!!!!

خوب است بالاخره چاره ای جز این ندارید که اعتراف کنید علی کوثر است همینقدر هم راضی هستم :Khandidan!:

باز هم می گویم که طبق حلقه های چار گانه ی متصل بهم دلایل اینجانب علی کوثر است نه فاطمه

شگفتا که نمی خواهید بپذیرید و دلایلی هم که می آورید باز نا خود آگاه حرف مرا تایید می کنید !!!

[="Red"]در ضمن یادتون باشه [/]

[="Red"] [="Blue"]و من غلامعلی نوری ام [/][/]

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

خلاصه دلایل آقای نوری :

1.سال نزول سوره کوثر و عدم تطابق با سال ولادت حضرت فاطمه
2.مونث بودن کلمه کوثر
3.کاربرد "وهب" در قرآن در مقابل "اعطینا" در سوره کوثر
4.گسترش نسل از طریق داماد

ابتدا :

در اولین قسمت باید خدمت قرآن پژوه گرامی جناب نوری عرض بشه ، که " کوثر " معنای وسیعی رو در خودش جای میده ! و نمیشه اون رو تنها محدود به یک یا چند مورد خاص کرد بلکه نظر علما و مفسرین هم در این زمینه همین میباشد .

پس در اولین قدم : باید گفته شود که فرمایش شما اشتباه است و مورد تأیید شیعه نیست !

غلامعلی نوری;57057 نوشت:
اگر بنا باشد کوثر را در سوره ی کوثر اشاره به فردی بگیریم

آن فرد حضرت علی است نه فاطمه

همین فرمایشتون منظورم بود !

چرا که شیعه کوثر را محدود به وجود مقدس فاطمه سلام الله علیها نمی داند ! بلکه ایشان را مصداق اعلی کوثر در بین تمامی مصادیق آن میداند و این امر طبیعی است که در بین تمام خیرات و برکات که بر پیامبر نازل گشته اختلاف رتبه وجود داشته باشد .

نتیجه اول : بافته های ذهنی خود رو به شیعه نسبت ندهید !

پس خود به خود مطلبی که در مورد سال نزول این سوره و سال ولادت حضرت فاطمه علیها سلام و تأنیث کوثر فرموید بر طرف خواهد شد .

دوم :

شما اومدید و فرمودید که این کوثر باید حضرت علی علیه السلام باشه و نه حضرت فاطمه سلام الله علیها ! و دلیل آوردید که نسل پیامبر از طریق دامادش گسترش یافته !

اولاً گسترش نسل از طرف مادر امر محالی نیست !

چرا که در قرآن میخوانیم : وَآتَينَا عِيسَى ابْنَ مَرْيمَ الْبَينَاتِ .

ثانیاً فرزند پیامبر حضرت فاطمه سلام الله علیهما و آلهما بوده و نه امیرالمومنین علیه السلام و این فرزند بودن به استناد آیه مباهله به حسنین علیهما السلام نیز اطلاق میشده !

و این مسئله شاید در عرف در مورد نسل پسری و دختری یکسان باشد ( که یک شخص هر دو گروه نوه های دختری و پسری خود را فرزندان خود خطاب کند ) اما زمانی که وارد بحث نسب شناسی میشویم دیگر به این صورت نخواهد بود و اگر تواتر خبر و اجماع مسلمین بر مسئله فوق الذکر نبود ، تا به حال بارها و بارها قبل از شما افرادی بوده اند که خواهان این بوده باشند شرافت فرزند پیامبر بودن را از اهل البیت سلب کنند ، وحال آنکه تا به حال اینچنین چیزی مشاهده نشده و جالبتر آنکه غیر از حسنین علیهما السلام به بقیه ائمه نیز فرزندان رسول گفته میشده ( ابن تیمیه / منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة و القدریة - ابن حجر هیتمی / الصواعق المحرقه و . . . و این دونمونه از متعصبین بود تا وضوح مسئله به روشنی یافت شود )

نتیجه دو : ازدواج امیرالمومنین علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها منافاتی با گسترش نسل بوسیله فاطمه سلام الله علیها ندارد و به اصطلاح باید عرض شود چاقویی که شما ساخته اید با عرض معذرت دسته ای ندارد .

سوم :

در مورد بقیه دلایلی که طرح کردید ( کاربرد وهب و اعطینا ) ، اگه یه نیم نگاهی به تفاسیر ، مثلاً نمونه یا المیزان بندازید میتونید براحتی جواب رو از درونش استخراج کنید .

اما در مورد این که میفرمایید :

غلامعلی نوری;57057 نوشت:
و من غلامعلی نوری ام

باید خدمت حضرتعالی عرض کنم ، که شما تصور کودکانه ای راجع به خودتون دارید و با اینکه سنی ازتون گذشته خیال میکنید که شخصیت جرأت مندی دارید ، با احترام خدمتتون عرض میکنم که این چیزی که درون شماست جرأت مندی نیست ، بلکه نوعی پرخاشگری پنهانیه که در پوسته جرأت مندی خودش رو جای داده ، و نه تنها موجب آسایش روانی نمیشه که نشانه های خودخوری رو بیش از پیش در شما نمایان میکنه !

با احترام ! شما هیچکی نیستی ! فقط غلامعلی نوری هستی ! به همین راحتی !

و البته ما یاد گرفتیم از ائمه بزرگوار خودمون که از خدا بخوایم :

خدایا حتی برای چشم برهم زدنی ما را به منیّت خود وا مگذار !

و السلام علی من اتبع الهدی

غلامعلی نوری;57057 نوشت:
نخست اگر از خودت ذره ای همت به خرج می دادی و به منابع لغوی مراجعه می کردی متوجه می شدی که کوثر مذکر است در ضمن این یک بند فقط یک حلقه از حلقه های بهم پیوسته ی دلایل من است در ضمن اگر کمی هوش و حواس خرج می کردی در مورد انسان بودن کوثر گفته بود م "]اگر نه اینکه بگویم کوثر حتما و منحصرا علی یا یک انسان است سلیم الحسن !!!!

عجیب از جهل و بی سوادی و عناد شما ما که جواب مستدل دادیم کمی صرف و نحو بخوانید . اگر عربی نمی دانید مثال فارسی بزنم : فرض کن کلمه فرزند مذکر است اما این کلمه فرضاَ مذکر ، مصداق مؤنثی هم مانند فاطمه دارد .
مزید اطلاع تکرار می کنم که کوثر معانی زیادی دارد که در متون روایی مسلمانان به آنها اشاره شده مانند حوض کوثر ولی مصداق اتم این کوثر حضرت فاطمه شهیده است چون در این سوره بحث ابتر خوانده شدن نبی مکرم اسلام مطرح است و این اعطای کوثر متناسب با ابتر نامیده شدن حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله دارد . باید کوثر را متناسب با سیاق سوره و آیه و شأن نزول آن معنا کرد و الا معنا و مفهومی متناقض خواهد داشت . مثلا در این سوره کوثر را بگیریم حوض کوثر ، این هیچ ارتباطی با ابتریت ندارد .

سایر حضرات اهل بیت و ائمه ی هدی علیهم السلام از امیرالمؤمنین تا حضرت مهدی سلام الله علیهم هم مصداق کوثر و استمرار این خیر کثیر هستند تا مصادیق پایین تر که ذریه ی حضرت فاطمه سلام الله علیها و علمای ربانی و تابعین آنان باشند .
منشأ تمام خیرات اعطا شده به حضرت رسول اکرم از بقای نسل و بقای شریعت حضرت فاطمه سلام الله علیها بوده و امیرالمؤمنین نیز شریک این خیر کثیر می باشند . و از این جهت می توان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیهما را نیز در کنار دختر رسول خدا کوثر نامید .

غلامعلی نوری;57057 نوشت:
پس اگر توی عالم می توانی آیه ی را در قرآن بیاور که اعطاء کردن در سوره ی کوثر را به بخشش فرزند نسبی ربط داده و تایید کند !!!( دلیل قرآنی بیاور و تفسیر قرآن به قرآن کن اگر می توانی !!)


آقای همه فن حریف( منجم - متخصص زنان و زایمان - مفسر - محدث - مورخ ) چشم بینا می خواست که آیه زیر را در صفحه 4 مطلب 39 ببینه ،
ظاهراَ چشمتون ضعیفه یا خوب نخوندی .

به خلاف ادعای اغواگرانه ی شما واژه ی اعطا نیز بر نسب هم استعمال می شود ، اصولا کلمه ی اعطا معنای عامی دارد که شامل بخشش همه چیز می شود از آن جمله اعطای فرزندان و نسب . پس این ادعای شما که در قرآن کریم در مسئله ی نسب و فرزندان، فقط واژه ی وهب و هب به کار برده شده خطای فاحشی است :

این هم مؤید از قرآن کریم ای به خواب رفته :
قال الله تعالی :
« قال ربنا الذی اعطی کلّ شیئ خلقه ثمّ هدی » . سوره ی طه آیه 50 .
[ حضرت موسی ] گفت : پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی ، آن چه را لازمه ی خلقت او بوده اعطا کرده ، سپس هدایت نموده است .

کسی که خواب باشد را ، می شود بیدار کرد اما کسی که خودش را به خواب زده باشد نمی شود بیدار نمود .

[="microsoft sans serif"]

حمید;57116 نوشت:
شما اومدید و فرمودید که این کوثر باید حضرت علی علیه السلام باشه و نه حضرت فاطمه سلام الله علیها ! و دلیل آوردید که نسل پیامبر از طریق دامادش گسترش یافته !

اولاً گسترش نسل از طرف مادر امر محالی نیست !

چرا که در قرآن میخوانیم : وَآتَينَا عِيسَى [="red"]ابْنَ مَرْيمَ[/] الْبَينَاتِ

من همواره گفته ام کاربران و کارشناسان پیش از اینکه پاسخ پست های مرا بدهند یک کمی تفکر و تدبر کنند اما کو گوش شنوا ؟؟؟

هر چه خواستم جواب سطحی و بی مایه ی تو را بی پاسخ بگذارم آرامم نگرفت
[="blue"] امااز این به بعد دیگر سعی می کنم به هر اظهار نظر بی مایه ای جواب ندهم [/]

خودت می دونی چی نوشته ای؟ و شگفتا کسانی هم بوده اند که صرف تعصب و حمیت جاهلی از این سالاد مخلوط کلمات تشکر کرده اند !!

بله نوشته اید ::::

[="red"]اولاً گسترش نسل از طرف مادر امر محالی نیست ! و عیسی [="blue"]ابن مریم [/] را مثال آورده اید ؟؟؟!!!!!!!
[/]
خوب تو و متعصبان حق گریز ی که از تو تشکر کرده اند بگو ببینم [="red"]آیا اصلا عیسی ابن مریم فرزند یا نسلی داشته که گسترش هم بیابد[/] ؟؟؟

تبارک الله !! ندانسته آیه ای آورده ای که این باز تا ییدی بر نظر اینجانب است کسی که در قرآن منتسب به مادر شده است ابتر است و نسل و فرزندی ندارد !!!!!

چرا ذره ای فکر نمی کنید چرا اینقدر با حرف حق در عناد و لجاجت هستید ؟؟؟ چرا؟؟؟

شما انتظار داشتی در قرآن بجای عیسی ابن مریم که پدر انسانی نداشت چه نوشته شود ؟؟؟

حتما می خواهی بگویی [="blue"][="red"][="blue"]عیسی ابن خدا [/][/][/]

پس تو ی مغزت فرو کن و بدان که [="red"]عیسی پدر انسانی نداشته است [/]که به او منسوب گردد
[="blue"] و برای اینکه بعد و جنبه ی انسانی او در نزد مردم فراموش نشود و او را پسر خدا نپندارند [/]در قرآن جنبه ی انسانی او را با پسر مریم بودن خواسته است یاد آوری کند
اگر همین طور عیسی خالی می آمد و ابن مریم نداشت آن وقت فرصت طلبان سو ء استفاده کرده و این را دلیلی بر پسر خدا بودن عیسی بیان می کردند

حمید;57116 نوشت:
باید خدمت حضرتعالی عرض کنم ، که شما تصور کودکانه ای راجع به خودتون دارید و با اینکه سنی ازتون گذشته خیال میکنید که شخصیت جرأت مندی دارید ، با احترام خدمتتون عرض میکنم که این چیزی که درون شماست جرأت مندی نیست ، بلکه نوعی پرخاشگری پنهانیه که در پوسته جرأت مندی خودش رو جای داده ، و نه تنها موجب آسایش روانی نمیشه که نشانه های خودخوری رو بیش از پیش در شما نمایان میکنه !

با احترام ! شما هیچکی نیستی ! فقط غلامعلی نوری هستی ! به همین راحتی !

و البته ما یاد گرفتیم از ائمه بزرگوار خودمون که از خدا بخوایم :

خدایا حتی برای چشم برهم زدنی ما را به منیّت خود وا مگذار !

اتفا قا این دلیل بر صداقت و آرامش و اطمینان من است که بی باکانه نام خودم را می آورم چون به درستی حرفای خودم و آن نیروی بیکرانی که خدا در وجودم نهفته ایمان دارم

[="blue"] اما شما چی ؟[/]؟

اسم های مستعار و غیر واقعی یا ناقص !!

چرا ؟ چونکه اینقدر به درستی حرفای خودتون اعتقاد پیدا نکرده اید که نام اصلی خود را بیان کنید و می ترسید که مواخذه شوید

و حسابتان پاک نیست چون اگر پاک بود از محاسبه چه باک بود

کیست در شهر که کوچکترین نکته ی غیر اخلاقی و غیر ارزشی از من سراغ داشته باشد
و کیست آن موری که نوری به او آزار رسانده باشد

خدا رحمت کند آن کسی که می گفت اگر تمام دنیا را به من بدهند تا به ستم پوسته ی جویی را از دهان مورچه ای بکشم این کار را نخواهم کرد
و شما مانده اید تا معنی این حرفا را بفهمید چرا که اگر می فهمیدید چون من حلیت رها می کردید و دیوانه می شدید

پس من باز با افتخار تمام می گویم من غلامعلی نوری ام
چون به حقانیت خودم اعتقاد دارم و قرار نیست که از هیچ ناقص العقلی واهمه داشته باشم و خدا نگهدار من است و بالاخره حقانیت خود را که حقانیت خدایی پشتوانه ی آن است اثبات خواهم کرد[="red"] ولو کره المشرکون [/]
[="blue"] پس دعا کن تا زمانی زنده بمانی [/]

[="black"] [/]

[/]

به نام خدا

سلام


خدا رو شکر که حداقل اینقدر تربیت و شعور دارم که به دیگران هر چند مخالف نظراتم صحبت میکنن ، توهین نکنم ، جداً حالا میفهمم که خدا چه نعمت ارزشمندی بهم داده !

الحمد لله رب العالمین

اما در مورد حرفایی که زدی آقای قرآن پژوه !!!!

خوبه که عوض حاشیه رفتن و صحبت های صد تا یه غاز که همیشه تحویل این و اون میدی ، دو کلمه حرف حساب ، اول یادبگیری و بعد پاسخ بدی ، چون یقین پیدا کردم که حرف حساب بلد نیستی !

تو میگی نسل از طرف دختر گسترش پیدا نمی کنه ، من میگم ، نسل عمران ( پدر مریم ) با تولد عیسی علیه السلام قابل گسترش بوده ! ( حالا با این که گسترش پیدا کرده یا نکرده کاری نداریم ، مهم اینه که میتونسته گسترش پیدا کنه ) !

میتونی بگو نه !!!

در هر حال عیسی فرزند مریم بوده و پدری نداشته ، و از طریق افزایش نسل او ، نسل عمران قابل افزایش بوده !

هر چند که ما این مسئله ( کلیت مسئله ) رو تنها و تنها بعنوان مثال نقض به فرمایشات حضرتعالی مطرح کردیم ، و قصدمون تشریحش نبوده !

اما دوم :

موقعی که جوش میاری یه لیوان آب خنک بخور تا اشتباه برداشت نکنی ، آقای مطمئن !

اگه خوب دقت میکردی به نوشته های بنده ، میفهمیدی که منظور اینجانب به منیت گرایی شما بوده و نه اینکه چرا اسم خود را می آوردید ! بیار ، شجره نامه ات و بیار ، حتی تو ردیف کم اهمیت ترین مسائل هیچ کدوم از کاربرای سایت هم قرار نمی گیره ! مطمئن باش !
روزانه هزار تا اسم دور و برم میشنوم ،
اما تنها اسمایی برام جلوه گر میشن که با صاحبشون تناسب دارن !
کاش من غلام علی و اولاد علی بودم !!!

در ضمن ، تعجبم از کسیه که بیش از 40 سال سنشه و هنوز وقتی که کم میاره لب به ناسزا گویی باز میکنه !

و هنوز با تمام این احوال میگه من قرآن پژوهم !

خدایا اگه قرآن پژوهی اینه که اون روز رو نیار که این بنده ات قرآن پژوه بشه !

راستی ، وصیت میکنم اگه مُردم یه کارت دعوت برات ایمیل کنن تا بی نصیب نمونی ، غصه نخور !



برای ادامه ، پاسخ بده و اگه پاسخی نداری ، وقت دیگران و نگیر !!!

یا علی !

حمید;57489 نوشت:
به نام خدا

سلام


خدا رو شکر که حداقل اینقدر تربیت و شعور دارم که به دیگران هر چند مخالف نظراتم صحبت میکنن ، توهین نکنم ، جداً حالا میفهمم که خدا چه نعمت ارزشمندی بهم داده !

الحمد لله رب العالمین

اما در مورد حرفایی که زدی آقای قرآن پژوه !!!!

خوبه که عوض حاشیه رفتن و صحبت های صد تا یه غاز که همیشه تحویل این و اون میدی ، دو کلمه حرف حساب ، اول یادبگیری و بعد پاسخ بدی ، چون یقین پیدا کردم که حرف حساب بلد نیستی !

تو میگی نسل از طرف دختر گسترش پیدا نمی کنه ، من میگم ، نسل عمران ( پدر مریم ) با تولد عیسی علیه السلام قابل گسترش بوده ! ( حالا با این که گسترش پیدا کرده یا نکرده کاری نداریم ، مهم اینه که میتونسته گسترش پیدا کنه ) !

میتونی بگو نه !!!

در هر حال عیسی فرزند مریم بوده و پدری نداشته ، و از طریق افزایش نسل او ، نسل عمران قابل افزایش بوده !

هر چند که ما این مسئله ( کلیت مسئله ) رو تنها و تنها بعنوان مثال نقض به فرمایشات حضرتعالی مطرح کردیم ، و قصدمون تشریحش نبوده !

اما دوم :

موقعی که جوش میاری یه لیوان آب خنک بخور تا اشتباه برداشت نکنی ، آقای مطمئن !

اگه خوب دقت میکردی به نوشته های بنده ، میفهمیدی که منظور اینجانب به منیت گرایی شما بوده و نه اینکه چرا اسم خود را می آوردید ! بیار ، شجره نامه ات و بیار ، حتی تو ردیف کم اهمیت ترین مسائل هیچ کدوم از کاربرای سایت هم قرار نمی گیره ! مطمئن باش !
روزانه هزار تا اسم دور و برم میشنوم ،
اما تنها اسمایی برام جلوه گر میشن که با صاحبشون تناسب دارن !
کاش من غلام علی و اولاد علی بودم !!!

در ضمن ، تعجبم از کسیه که بیش از 40 سال سنشه و هنوز وقتی که کم میاره لب به ناسزا گویی باز میکنه !

و هنوز با تمام این احوال میگه من قرآن پژوهم !

خدایا اگه قرآن پژوهی اینه که اون روز رو نیار که این بنده ات قرآن پژوه بشه !

راستی ، وصیت میکنم اگه مُردم یه کارت دعوت برات ایمیل کنن تا بی نصیب نمونی ، غصه نخور !



برای ادامه ، پاسخ بده و اگه پاسخی نداری ، وقت دیگران و نگیر !!!

یا علی !

فکر می کنم شاید آزرده شده باشی بیا آشتی کنیم :doosti:

که حافظ می فرماید

[="Microsoft Sans Serif"][="Red"] گر خاطر شریفت رنجیده شد زحافظ

بازا که توبه کردیم زگفته و شنیده
[/]

به نام خدا

غلامعلی نوری;57495 نوشت:
فکر می کنم شاید آزرده شده باشی بیا آشتی کنیم :doosti:

که حافظ می فرماید

گر خاطر شریفت رنجیده شد زحافظ

بازا که توبه کردیم زگفته و شنیده

دلگیری از چی ؟؟؟؟

چه چیزی میتونه انسان رو دلگیر کنه ؟؟؟؟

اگه واقعیات گفته بشه و من دلگیر بشم ، اشتباه کردم !

اما اگه از غیر واقعیات دلگیر بشم که باید تو فهم و درک خودم شک کنم !

دلگیری در کار نیست !

ادامه مباحث لطفاً


یا علی !

از وقتی اومدم تو این سایت ، بیشتر از اینکه چیزی یاد بگیرم ، فقط خندیدم

بیخود نیس نه مملکت پیشرفته ای داریم نه دین محکمی نه مقبولیت جهانی. بس که مغرور و بی عقلیم.ما حتی نمتونیم حرف مخالفو بپقذیریم. فقط چسبیدیم به 4 تا حدیث و شیخ .عقلم که کرکرش پایینه.

غلامعلی نوری;22936 نوشت:
نظریه ای شگفت انگیز :علی کوثر است نه حضرت فاطمه

سلام
کوثر مبالغه کثیر است . اگراین معنا را درمقابل قول شانئ پیامبر در نظر بگیریم به معنای ذریه و فرزندان بسیار زیاد خواهد بود . لذا داخل شدن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در این معنا بعنوان یکی از اسباب اساسی تحقق کوثر -بعنوان اولین مادر- خواهد بود . اما بی شک باید نقش پدر را نیز در این میان مورد توجه قرار دهیم پس علی ع هم در این معنا بعنوان رکن دیگر تحقق کوثر مورد توجه قرار می گیرد . با اینحال چون مادر در تحقق اولاد و فرزندان نقش مهمتری دارد نسبت کوثر به فاطمه زهرا س اقرب است .
و اما استعمال لفظ ماضی در جمله اعطیناک دلالتی بر تحقق کوثردر آن زمان ندارد چه اینکه وجود یک فرد از افراد کوثر( علی ع ) نمی تواند مورد استناد قرار گیرد پس فعل ماضی می تواند به جهت تعلق علم الهی به این امر بوده باشد . یعنی در علم ما گذشت که به تو کوثر ( ذریه و فرزندان بسیار ) عطا می کنیم . البته استعمال ماضی برای امور حتمی الوقوع در قرآن بسیار زیاد است مانند وقایع قیامت که اغلب به فعل ماضی است .
پس با توجه به اینکه کثرت فرزندان بطور بالفعل از مادر ناشی می شود او اساس کثرت است .
نهایتا اینکه تطبیق معنای عام کوثر بر وجود مقدس فاطمه زهرا سلام اله علیها بعنوان عامل اساسی در تحقق آن روشن است.
موفق در پناه حق

سلام
نمی خواهم حرف بی ربط بزنم اما
هر کدام که کوثر باشند چه دردی از من و شما دوا می شود؟
به نظر بنده این گونه بحث ها اساسا ابتر هستند

hoomanb;93583 نوشت:
سلام
نمی خواهم حرف بی ربط بزنم اما
هر کدام که کوثر باشند چه دردی از من و شما دوا می شود؟
به نظر بنده این گونه بحث ها اساسا ابتر هستند

درود بر شما آفرین

[="microsoft sans serif"] اتفاقا من هم دنبال همین نتیجه گیری ها و کم رنگ کردن تعصبات موروثی مرسوم و حساسیت های بی سود و بی مورد هستم اما به نا چار با این روش نا مرسوم پیش آمده ام [/]

موضوع قفل شده است