جمع بندی اختلاط احادیث عامه وخاصه

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اختلاط احادیث عامه وخاصه


سلام

یک بحث بسیار مهم در حوزه شناخت حدیث ، احادیث عامه بزبان خاصه است یعنی موضوعاتی که قطعا از عامه بوده که بشیعه سرایت نموده مانند بعضی اخبار در مورد قرار داشتن کره زمین بر روی شاخ گاو وماهی و... غسل سر وپا در مسح و.... البته این غیر از احادیث مشترک و متواتر بین الفریقین است .

علي بن محمد القتيبي، قال، قال أبومحمد الفضل بن شاذان سأل أبي رضي الله عنه، محمد بن أبي عمير، فقال له: انك قد لقيت مشايخ العامة فكيف لم تسمع منهم؟ فقال: قد سمعت منهم، غير أني رأيت كثيرا من أصحابنا قد سمعوا علم العامة وعلم الخاصة، فاختلط عليهم حتى كانوا يروون حديث العامة عن الخاصة وحديث الخاصة عن العامة، فكرهت أن يختلط علي، فتركت ذلك وأقبلت على هذا.معجم الرجال

شواهدی وجود دارد که نشان می‏دهد راویان عامه و خاصّه از یکدیگر نقل حدیث می‏کرده ‏اند و گاهی این احادیث مختلط و به هم مشتبه می‏شده است.یعنی مثلا حدیثی را که از عامّه بوده است، به شیعه نسبت می‏داده‏ اند به طوری که تشخیص عامّی بودن حدیث ممکن نبوده است و بالعکس.فضل بن شاذان می‏گوید:پدرم به محمد بن ابی عمیر گفت:تو که مشایخ عامّه را درک کرده‏ای چرا از آنان حدیث نشنیدی؟گفت:من از مشایخ عامّه حدیث شنیده ‏ام، ولی چون دیدم بسیاری از اصحاب ما هم از عامّه، علم و حدیث شنیدند و هم از شیعه و حدیث‏ها برای آنان مشتبه شد و گاهی اشتباها حدیثی را که از عامّه بود، به شیعه نسبت می‏دادند و گاهی بالعکس، من ترسیدم دچار این گونه اشتباه شوم؛بدین علّت حدیث عامّه را ترک کردم و فقط به حدیث‏های شیعه اکتفا نمودم.

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد صدرا

با سلام و عرض ادب

دو شرط اساسی در راوی صحیح الحدیث عدالت و ضبط و اتقان تام محفوضات وی می باشد؛ لذا اگر ضبط راوی دچار اختلال باشد؛‌ تفاوتی نمی کند که راوی تنها از راویان شیعه نقل حدیث نماید و یا از مشایخ عام و خاص؛ زیرا در صورت تزلزل صفت ضبط راوی، ضعف در نقلیات وی رخنه خواهد نمود؛‌ هر چند که شدت چنین امری زمانی که ناقل خبر،‌ از مشایخ شیعه و سنی روایت نماید بیشتر خواهد بود؛ زیرا چه بسا متون منقول از عامه را به اشتباه به خاصه استناد دهد، هر چند که چنین فرضی در راویانی فرض می شود که قوه ی ضبط آنان ضعیف بوده باشد و با مشرب علمی اهل بیت علیهم السلام آشنا نبوده باشند.

آنچه در مورد ابن عمیر وجود دارد مؤید همین امر است؛ زیرا به نظر می رسد وی از باب احتیاط[1] از نقل روایات عامه پرهیز نموده؛[2] زیرا که وی اخباری را از مشایخ عامه شنیده؛ اما از نقل آنان صرف نظر نموده و این در حالی است که اگر وی دارای قوه ی ضبط ضعیفی می بود، در همین حال نیز ایمن از اختلاط نخواهد بود؛ زیرا که وی روایاتی را از طریق عامه شنیده و خوف اختلاط آنها با روایات شیعی وجود خواهد داشت؛ هر چند که آنها را نقل ننموده باشد.

موفق باشید.


[/HR] [1] . و یا از این باب که راویان از وی دارای قوه ی ضبط لازم نبوده اند و خوف وی از خود نبوده؛ بلکه از آنان بوده است.
[2] . اگر وی دچار ضعف در حفظیات می بود با توجه به تقوای وی از مطلق شنیدن حدیث از مشایخ عامه اجتناب می نمود؛ نه آنکه شنیده باشد و نقل ننموده باشد.

صدرا;693687 نوشت:
دو شرط اساسی در راوی صحیح الحدیث عدالت و ضبط و اتقان تام محفوضات وی می باشد؛ لذا اگر ضبط راوی دچار اختلال باشد؛‌ تفاوتی نمی کند که راوی تنها از راویان شیعه نقل حدیث نماید و یا از مشایخ عام و خاص؛

با سلام وتشکر

یعنی شما اخباری مانند بعضی اخبار در مورد قرار داشتن کره زمین بر روی شاخ گاو وماهی و... غسل سر وپا در مسح و....را از شیعه میدانید ؟!

خیر البریه;694573 نوشت:

با سلام وتشکر

یعنی شما اخباری مانند بعضی اخبار در مورد قرار داشتن کره زمین بر روی شاخ گاو وماهی و... غسل سر وپا در مسح و....را از شیعه میدانید ؟!

با سلام و عرض ادب

صرف مشابهت برخی از اخبار صحیح السند خاصه با اخبار عامه، دلیل بر ادخال اخبار عامه در خاصه نخواهد بود؛ زیرا فرض عدالت و اتقان و عدم اختلاط راوی است؛ علاوه بر آنکه در متون روایی فریقین، روایات مشترک(چه در کل خبر و چه در قسمتی از خبر) کم نمی باشد.

در برخی از اخبار امام علیه السلام در صدد تشبیه امر معقول به محسوس بوده اند و ظاهر خبر هیچگاه اراده نشده است؛[1] همچنان که فهم شارحین اخبار چنین بوده است؛ لذا با وجود محملی بر خلاف ظاهر دلیلی بر رد این روایات و یا تشبیه آن به اخبار عامه نخواهیم داشت.

همچنین در برخی از اخبار ممکن است تقیه صورت پذیرفته باشد؛ چه تقیه در مروی و یا تقیه در روایت و تحدیث، که در این مورد امام همچون یک راوی تنها روایت عامه را حکایت می نماید، بدون آنکه اراده ی جدی در بیان خبر داشته باشند.

موفق باشید.


[/HR][1] . همچنان که در آیات قرآن در صفات خبریه چنین امری مشاهده می گردد.

سؤال اول:‌ دو شرط اساسی در پذیرش خبر یک راوی چیست؟ آیا این امر در مورد راویانی که تنها از مشایخ شیعه روایت کرده اند با کسانی که از مشایخ شیعه و سنی روایت نموده اند، متفاوت است؟
جواب:دو شرط اساسی در راوی صحیح الحدیث، عدالت و قوه ی ضبط بالای وی می باشد؛ لذا اگر ضبط راوی دچار اختلال باشد،‌ تفاوتی نمی کند که راوی تنها از راویان شیعه نقل حدیث نماید و یا از مشایخ عام و خاص؛ زیرا در صورت تزلزل صفت ضبط، ضعف در نقلیات وی رخنه خواهد نمود؛‌ هر چند که اثر سوء چنین امری زمانی که ناقل خبر،‌ از مشایخ شیعه و سنی روایت نماید بیشتر خواهد بود؛ زیرا چه بسا راوی، متون منقول از عامه را به اشتباه به خاصه استناد دهد؛ البته باید توجه نمود چنین فرضی در راویانی است که به واسطه ی ضعیف بودن قوه ی حفظشان دچار خلط در اسناد و متون روایات شده اند که شرح حال این افراد در کتب رجالی آمده است.

سؤال دوم: آیا صرف مشابهت برخی از اخبار خاصه(شیعه) با عامه(اهل سنت)، دلیل بر داخل نمودن روایات عامه در اسناد شیعه است؟
جواب:
صرف مشابهت برخی از اخبار صحیح السند خاصه با اخبار عامه، دلیل بر ادخال اخبار عامه در خاصه نخواهد بود؛ زیرا فرض عدالت و اتقان و عدم اختلاط راوی خبر است. علاوه بر آنکه در متون روایی فریقین میزان روایات مشترک(چه در کل خبر و چه در قسمتی از خبر) قابل توجه می باشد.

موضوع قفل شده است