جمع بندی چگونگی ایجاد حجاب های روحی

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونگی ایجاد حجاب های روحی

سلام
میدونم سوالم غیرعادیه ولی واقعا دنبال جوابم
یک راست میرم سر اصل مطلب
چطوری میشه مانع باز شدن چشم برزخی یا ارتباط با عوالم دیگه شد؟؟؟
چطوری میشه یه کاری کرد که خواب خوب ندید؟
اولیای خدارو نشناخت و یا حکمت مقدرات خدارو نفهمید؟
ذکر ، دعا یا اعمال خاصی برای این منظور هست؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد اویس

[="Georgia"][="Blue"]با عرض سلام خدمت شما
برای رسیدن به این مطلوبتان نیازی نیست کار خاصی انجام دهید فقط کافی است همچنان به زندگی روزمره تان ادامه دهید.
[/]

اویس;688391 نوشت:
همچنان به زندگی روزمره تان ادامه دهید.

[=arial black]سلام بزرگوار
خیلی ممنون از پاسخی که دادین
ولی فکر کنم منظورمو درست بیان نکردم
شما فکر کن یه بنده خدایی تو یه برهه ای از زندگیش تغییرات خیلی بزرگی تو زندگیش داده
از بی دینی کامل رسیده به امام زمان و سیروسلوک
و در طی این سالها خداوند رحمتشو شامل حالش کرده
و چیزهایی رو بهش داده که به هر بنده ای داده نمیشه
مثل چشم برزخی یا خوابای خیلی خوب یا خبر از آینده و ....
اصلا بحثی سر خوب یا بد بودن این اتفاقات نداریم
ولی حالا این آدم به هر دلیلی دلش میخواد مثل یه آدم معمولی زندگی کنه ولی بخاطر همین مسائل نمیتونه
هیچ راهکاری وجود نداره که این آدم به زندگی قبلیش برگرده؟؟؟

[=Georgia]

رهگذر آسمان;688509 نوشت:
سلام بزرگوار
خیلی ممنون از پاسخی که دادین
ولی فکر کنم منظورمو درست بیان نکردم
شما فکر کن یه بنده خدایی تو یه برهه ای از زندگیش تغییرات خیلی بزرگی تو زندگیش داده
از بی دینی کامل رسیده به امام زمان و سیروسلوک
و در طی این سالها خداوند رحمتشو شامل حالش کرده
و چیزهایی رو بهش داده که به هر بنده ای داده نمیشه
مثل چشم برزخی یا خوابای خیلی خوب یا خبر از آینده و ....
اصلا بحثی سر خوب یا بد بودن این اتفاقات نداریم
ولی حالا این آدم به هر دلیلی دلش میخواد مثل یه آدم معمولی زندگی کنه ولی بخاطر همین مسائل نمیتونه
هیچ راهکاری وجود نداره که این آدم به زندگی قبلیش برگرده؟؟؟

با عرض سلام
بنده نیز قبول دارم که ممکن است خداوند رحمت خاصش شامل بنده ای شده و او را از پرتگاه رذالت و هواپرستی به قله معرفت و خداپرستی رهنمون سازد ولی چیزی که مسلم است این است که این هدایت و عنایت بدون سابقه قابلیت و استعداد خود فرد و اقداماتی در جهت به فعلیت رسانی آنها از ناحیه خود انسان نخواهد بود.
چنین نیست که خداوند انسانی هرزه را بدون وجود هیچ قابلیتی به یکباره و ناگهانی به کمال هدایت کند. پس هر نوع تغییر و تحول بزرگی در زندگی انسان مسبوق به تلاش و کوشش خود وی در جهت نهادینه سازی کمالات در باطن وی خواهد بود و چنین نیست که خداوند پارتی بازی کرده و به یک باره چشم انسانی گناهکار و خطاکار را به حقایق بگشاید و به وی چشم برزخی یا خبر از اینده اعطا نماید.
حال که منشا چنین کمالاتی تلاش و کوشش خود عبد برای نیل بدانها است اگر این تلاش و کوشش مرتفع گردد و شخص نسبت به دستورات الهی بی مبالاتی نموده و در انجام واجبات و ترک محرمات بی اعتنا باشد مسلم است که این نعمتها از او گرفته خواهدشد.

[=arial black]عرض ادب
یعنی باید این شخص نماز شب و روزه مستحبی و ذکر و سجده رو ترک کنه
درست متوجه شدم ؟
یا اینکه منظورتون کلا همه واجبات بود نه مستحبات ؟
چطوری میشه به یه همچین آدمی گفت دیگه نماز شب نخون ؟؟؟
چه برسه به ترک واجبات ....
خب خیلیا هستن که همه واجبات و برخی از مستحبات رو انجام میدن ولی زندگی عادی دارن
نمیشه این آدم هم نمازشب خون باشه و همیشه ذکر بگه ولی مثلا چشم برزخی نداشته باشه؟

رهگذر آسمان;688509 نوشت:

[=arial black]سلام بزرگوار
خیلی ممنون از پاسخی که دادین
ولی فکر کنم منظورمو درست بیان نکردم
شما فکر کن یه بنده خدایی تو یه برهه ای از زندگیش تغییرات خیلی بزرگی تو زندگیش داده
از بی دینی کامل رسیده به امام زمان و سیروسلوک
و در طی این سالها خداوند رحمتشو شامل حالش کرده
و چیزهایی رو بهش داده که به هر بنده ای داده نمیشه
مثل چشم برزخی یا خوابای خیلی خوب یا خبر از آینده و ....
اصلا بحثی سر خوب یا بد بودن این اتفاقات نداریم
ولی حالا این آدم به هر دلیلی دلش میخواد مثل یه آدم معمولی زندگی کنه ولی بخاطر همین مسائل نمیتونه
هیچ راهکاری وجود نداره که این آدم به زندگی قبلیش برگرده؟؟؟

به نام خدا
با سلام
میشه بگید چطوری از بی دینی به اون مراحل رسیده ؟
من بی دین نبودم اما تو یه برهه از زندگیم یه عااالمه گناه کردم . بعدش پشیمون شدم و هر چقدر توبه میکنم انگار هیچی . البته من دیگه سراغ اون گناها نرفتم اما سیاهیشو کاملا روی روح و روانم میبینم. ذهنم مشغوله . واقعا نمیدونم چیکار کنم
ممنون میشم در موردش صحبت کنید.

[="Georgia"][="Blue"]

مکیال;688894 نوشت:
با عرض سلام خدمت جناب اویس عزیز
در فرض سوال آیا می تونیم بگیم که یکسری مکروهات رو انجام بده که هم گناهی مرتکب نشده باشه و هم از درجاتش کم بشه؟
البته از نظر من بعیده که خدا همچین مسائلی رو در نهاد کسی قرار بده که ظرفیت نگهداری اون رو نداشته باشه. الله اعلم

سلام دوست گرامی
بله مسلما انجام مکروهات مانغ از فیوضات و الطاف خاصه خداوند میشود و میتواند در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد.
[/]

ویدانا;688895 نوشت:
میشه بگید چطوری از بی دینی به اون مراحل رسیده ؟

[=arial black]سلام
تا جایی که من میدونم این آدم از بی دینی توبه نکرد
بلکه رسما برش گردوندن
یعنی همچنان که تو عالم خودش خوش بود خدا بدجوری حالشو گرفت
بعد یه سری اتفاقات تو زندگیش افتاد
اینم یه معامله ای با خدا کرد
بعدشم شروع کرد به شناختن خدا و ائمه
و زندگیشو تغییر داد
خداهم بهش لطف کرد
....

بسم الله الرحمن الرحیم

راستش رو بخواید، وقتی خدا بخواد میشه و وقتی خدا نخواد نمیشه...
اگر اون شخص حتی مکروهات رو انجام بده اما نیتش، کفر ورزیدن نباشه، اون مکروهات مکروه نیستند...
تقوا تنها عامل تفاوت افراد است و اصل این تقوا با نیت معلوم میشود...
درست است که ظاهرا دارد مکروهات را انجام میدهد اما نیتش را خدا میداند و اگر غیر کفر باشد در تقوایش اثری ندارد چه بسا تقوایش را افزایش دهد!!!
پس بهتر است به فکر انجام مکروهات و ترک مستحبات با وجود نیت غیر کفر نباشیم...
پیشنهاد میکنم به انجام مستحبات بیشتری بپردازد و تقوایش را افزایش دهد تا حدی که وقتی دعا میکند که خدایا من را انسانی معمولی قرار بده، مستجاب شود... هر چند بهتر است در کار خدا دخالت نشود چرا که قطعا خداوند بر بد و خوب ما آگاه است و مطمئنا خداوند بدی کسی را نمیخواهد...
پس بهتر است به خداوند اعتماد کنید... اما اگر هم نکردید، فکر نکنم چاره ای جز در خواست از خدا داشته باشید(همون دعا برای انسانی عادی شدن) چرا که هیچ پناهگاهی مثل خداوند مطمئن نیست...
جمع بندی:
به خداوند رجوع کنید Smile

رهگذر آسمان;688509 نوشت:
ولی حالا این آدم به هر دلیلی دلش میخواد مثل یه آدم معمولی زندگی کنه ولی بخاطر همین مسائل نمیتونه

با سلام و احترام:

تمام تحولاتی که فرمودید در قلب انسان واقع می گردد

به همین دلیل به آن قلب می گویند،یعنی مرتب احوال

انسان منقلب و دگرگون می گردد،با فرض مذکور که به

آن اشاره فرمودید همین که نظر ایشان به دنیا مصروف

شده است باید کل این نعمات را از دست داده باشد

یک نوع سقوط معنوی،پس لازم نیست کار دیگری بکند

مرادش حاصل شده است.

عذر می خواهم اما سؤال از اساس به نظر مشکل دارد.

حبیبه;689442 نوشت:
با سلام و احترام:

تمام تحولاتی که فرمودید در قلب انسان واقع می گردد

به همین دلیل به آن قلب می گویند،یعنی مرتب احوال

انسان منقلب و دگرگون می گردد،با فرض مذکور که به

آن اشاره فرمودید همین که نظر ایشان به دنیا مصروف

شده است باید کل این نعمات را از دست داده باشد

یک نوع سقوط معنوی،پس لازم نیست کار دیگری بکند

مرادش حاصل شده است.

عذر می خواهم اما سؤال از اساس به نظر مشکل دارد.

[=arial black]با سلام
اگه مرادش حاصل شده بود هیچ دلیلی واسه پرسیدن نداشت
چون فکر نمیکنم کسی از سر بیکاری همچین سوالی بپرسه
من فقط میخوام بدونم چطوری میشه هم نمازشب بخونی هم ذاکر باشی و ...
ولی درعین حال مثل بقیه مردم زندگی کنی؟
در ضمن سقوط معنوی موقعی محقق میشه که
خداوند بخاطر عجب یا ریا یا گناه نعمتی رو از سالک بگیره
نه اینکه خود سالک خواهان گرفته شدن این نعمات باشه

رهگذر آسمان;689664 نوشت:

[=arial black]با سلام
اگه مرادش حاصل شده بود هیچ دلیلی واسه پرسیدن نداشت
چون فکر نمیکنم کسی از سر بیکاری همچین سوالی بپرسه
من فقط میخوام بدونم چطوری میشه هم نمازشب بخونی هم ذاکر باشی و ...
ولی درعین حال مثل بقیه مردم زندگی کنی؟
در ضمن سقوط معنوی موقعی محقق میشه که
خداوند بخاطر عجب یا ریا یا گناه نعمتی رو از سالک بگیره
نه اینکه خود سالک خواهان گرفته شدن این نعمات باشه

با سلام و عرض ادب

سیر و سلوک در مراتب وجود و رسیدن به عوالم ملکوت

و مقام گرفتم در ان عوالم که از اثار وجودیش کشف و شهود

متناسب با همان عوالم و اگاهی از بواطن مردم بإذن الله است

(چشم برزخی_اطلاع از اخبار آینده مورد اشاره حضرتعالی)

با توجه به دنیا و انصراف از ملکوت و در خواست نفی اثار وجودی

اتصال به ملکوت برهان قاطعی بر اشکال در این سؤال است.

نمی شود به چنین مقاماتی رسیده باشی و در آن مقام حاضر باشی

در عین حال چنین درخواستی داشته باشی!

خواسته های انسان به لسان استعداد است وقتی شما

در آن عوالم سیر می کنید،یعنی از دنیا گذشته اید البته نه به نحو

تجافی،پس نمی توانید همچین در خواستی داشته باشید.

حبیبه;689666 نوشت:
وقتی شما

در آن عوالم سیر می کنید،یعنی از دنیا گذشته اید البته نه به نحو

تجافی،پس نمی توانید همچین در خواستی داشته باشید.

[=arial black]البته این سوال یکی از دوستان هست که من مطرحش کردم
پس من در چنین عوالمی سیر نمی کنم
ببینید این بنده خدا حالا از دنیا گذشته یا هرچی کاری نداریم
این شخص میگه نمیخوام کسی رو با صورت باطنیش ببینم
نمی خوام بدونم قراره در آینده چه اتفاقی بیفته
نمیخوام وسط مجلس جنیان باشم
خب دلیلشم به خودش ربط داره
ولی میگه ذکر و نماز و همه اعمال من فقط به این خاطر بوده که
همه این اعمال رو وظیفه یک مومن میدونم
پس بخاطر این نعمات انجام ندادم
حالا میخوام خودم باشم و خدای خودم
میگه نمیخوام با این چیزا مشغول باشم
همین

با سلام:

شمای نوعی را عرض کردم

در کتابی شبیه به این داستان را خواندم البته شبیه،

داستان طلبه ای در نجف که در پی چشم برزخی بود و با اصرار و الحال دستوراتی از استاد گرفت

و بعد از چهل روز دیده باطنش باز شد و در بازار نجف مردم را به شکل حیوانات دید و در دم بیهوش شد

استاد را خبر کردند و ایشان لقمه ای از حالا هر چی(فراموش کردم) به این طلبه خوراندند و اون حال را

از دست داد،داستان راجع به تاثیرات لقمه شبهه ناک بود.

مسائلی را که در پست قبل عرض کردم فرقش با این داستان این است که این جریان یک حال است

(گذرا)ولی مورد سؤال شما به نظر مقام آمد.

عذر خواه

سلام علیکم و رحمه الله
جناب رهگذر زمان, دوست شما بدون استاد به این مراحل رسیده اند؟
اگر بدون استاد بوده, که خوب راه را اشتباه رفته اند و به همین دلیل امروز ناراضی هستند,
اگر استاد داشته اند که در جایگاهی درستی هستند و به هر حال اگر راضی به آن نیستند , باید از همان استاد راهنمائی بگیرند.
مسلما سیر سلوک بدون استاد بسیار خطرناک است و بهتر است که خود ایشان دقیقا با یک استاد مجرب مسائل و مشکلات خود را بیان کنند و راهکار لازم را بگیرند.
موفق باشید.

عارف;689832 نوشت:
باید از همان استاد راهنمائی بگیرند.

[=arial black]سلام
با تشکر از راهنماییتون باید عرض کنم
تا جایی که من میدونم
اذکار و عبادات و کلا سیروسلوک ایشون زیر نظر استاد بوده
ولی دیگه به هیچ وجه به استادشون دسترسی ندارن

[="Georgia"][="Blue"] [=&quot]جمع بندی
[=&quot]سوال
[=&quot]شنیده ام که قدم گرفتن در مسیر شریعت الهیه و رعایت حدود الهی منجر به باز شدن چشم برزخی انسان می شود.می خواهم بدانم چطور می توان علی رغم رعایت دستورات الهی و انجام اذکار و مستحبات، مانع باز شدن چشم برزخی یا ارتباط با عوالم دیگر شد؟

[=&quot]پاسخ
[=&quot]کرامات و عنایات الهی نسبت به بندگان مطیعش بدون سابقه ی قابلیت و استعداد و ظرفیت ایشان نخواهد بود.

[=&quot]خاصیت انجام واجبات و ترک محرمات و پرهیز از مشتبهات و رعایت مستحبات آن است که به تدریج ظرفیت و استعداد وجودی انسان را بیشتر کرده و آمادگی وی را برای مشاهده ی حقایق و اسرار عالم فراهم می سازد. در حقیقت سیر و سلوک در مراتب وجود و رسیدن به عوالم ملکوت و مقام گرفتن در ان عوالم که از اثار وجودیش کشف و شهود متناسب با همان عوالم و اگاهی از بواطن مردم بإذن الله است به فراخور استعداد افراد می باشد و خداوند به هرکسی به مقادیر ظرفیت و استعداد وی عطا می کند. لذا نباید نگران عطایایی بیش از ظرفیت و استعدادمان باشیم.


[/]

موضوع قفل شده است