جمع بندی ازدواج من = ترک تحصیل!

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ازدواج من = ترک تحصیل!

[="Arial Narrow"][="DarkOliveGreen"]سلام
من علاقه به یک دختر داشتم. اما علاقه ی من عاقلانه نیست، چون ازدواج برای درس خواندن من به مثابه ترک تحصیل است. آدمی نیستم که اهل دوستی های قبل از ازدواج باشم. 2 سال هست که رشته ی محبتم را قطع نکردم، چون امیدوار بودم اتفاقی بیوفتد که شرایط مطلوب بشود، اما این اتفاق نیفتاده. نمی توانم این تردید را تحمل کنم. قصد دارم خودم را از این علایق فاصله دهم و همه چیز را فراموش کنم. تا انشاء الله پایان تحصیلاتم. میفرمایید اینکار را بکنم یا خیر؟
[/][/]

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد امین

سلام

اگر این علاقه همراه با رابطه است، باید هر چه زودتر تکلیف این رابطه را مشخص کنید؛ چون در این حالت نه تنها تمرکز لازم برای انجام فعالیت های روزمره و درس خواندن را نخواهید داشت؛ بلکه آینده شما و طرف مقابل نامشخص خواهد بود. رابطه ای که آینده مشخصی نداشته باشد و معلوم نباشد به وصال ختم می شود یا جدایی، علاوه بر اینکه کوله بار گناه تان را سنگین می کند، منجر به وابستگی خواهد شد و اگر به هر دلیلی مثل مخالفت خانواده ها یا ... نتوانید با هم ازدواج کنید، برای فراموش کردن همدیگر باید رنج زیادی را متحمل شوید. هر چه این رابطه بیشتر ادامه پیدا کند کار شما سخت تر خواهد شد.

اما اگر این علاقه بدون هیچ گونه رابطه ای است و حتی طرف هم از این علاقه خبر ندارد، برای اینکه بهترین تصمیم را بگیرید باید شرایط خود را مورد بررسی قرار دهید. در این حالت فراموش کردن ایشان راحت تر است؛ منتها اگر شرایط ازدواج را داشته باشید، لزومی ندارد که فراموشش کنید. از جانب ما اگر مشکل شما فقط درس است و فکر می کنید ازدواج مانع تحصیل شماست، باید عرض کنم در ظاهر همین است که شما می گویی؛ اما در باطن اینگونه نیست. کسی که ازدواج می کند اگر برای درس خواندن مصمم باشد، خیلی بهتر از کسی که مجرد است می تواند درس بخواند و موفقیت های بیشتری کسب کند؛ چون فرد متاهل هر چند ممکن است فرصتش کمتر شود و مجبور باشد بخشی از وقتش را برای همسرش بگذارد، اما چون زمان باقی ماندۀ او خالی از خیالات و تفکرات موهوم است، درس خواندش در آن زمان بازدهی بالایی خواهد داشت که کمبود زمان را جبران می کند. لذا ممکن است کسی که مجرد است و البته عاشق، در طور روز 10 ساعت مطالعه کند؛ اما وقتی آن را آنالیز می کند، بازدهی که با ساعت صرف شده تناسب داشته باشد نمی بیند؛ اما همین فرد وقتی ازدواج کند، ممکن است فقط فرصت 5 ساعت مطالعه را داشته باشد؛ اما در این 5 ساعت بازدهی بالایی را خواهد دید.

البته همانطور که عرض کردم تمام اینها بستگی به شرایط شما دارد. در حالت عادی پیشنهاد ما برای فردی مثل شما، اگر مانع دیگری برای ازدواج نداشته باشد این است که بعد از بررسی فرد مورد نظر و اطمینان نسبی از وجود تناسب های لازم، مسئله را با خانواده مطرح کنید و رسما از ایشان خواستگاری کنید. بعد از خواستگاری و شناخت لازم، اگر به توافق رسیدید، می تواند مدتی را در عقد بمانید تا درستان تمام شود و بعد عروسی کنید. اگر طرف شما هم دانشجو باشد کار شما راحت تر است.

اما اگر به هر دلیلی نمی توانید یا نمی خواهید فعلا حرفی از ازدواج به میان بیاید، اگر رابطه ای وجود دارد باید کاملا قطع شود و اگر نیست و صرفا علاقه است هم باید سعی کنید فکرش را سر خود بیرون کنید؛ چون با این افکار نمی توانید به درس و کارهای روزمره خود ادامه دهید. البته فراموش کردن این علاقه همراه با کمی سختی خواهد بود. با این حال دروی کردن از هر چیزی که شما را به یاد او بیندازد؛ پر کردن اوقات فراغت؛ دوری از تنهایی و رابطه بهتر و صمیمی تر با دوستان؛ توکل به خدا و توسل به اهل بیت علیهم السلام و در آخر گذشت زمان به شما در فراموش کردن ایشان کمک خواهد کرد.

پیروز و سربلند

[="Arial Narrow"][="DarkOliveGreen"]سلام
استاد فراموش کردن او کار سختی برای من نیست، مشکل آنجاست که چه کسی قرار است جای او باشد.
استاد مشکل آنجاست که بنده نمی توانم کسی را 5 سال یا 7 سال نامزد نگه دارم، چون طلبه بلند مدتم.
دوست طلبه ی من گلایه از همسرش را به من می کند و میگفن:"همسرم گاه و بی گاه به من زنگ میزند و اصلاً درکم نمی کند که مشغول درسم و هواسم پرت می شود". ناراحتی او از ازدواجش مرا هم به تردید انداخت. و نمونه های دیگر...

مشکل دیگری هم دارم، من در آینده قصد دارم در قم تحصیل کنم، اگر از شهرستانمان ازدواج کنم، قطعاً در آینده از خانواده جدا خواهد افتاد، اگر از قم ازدواج کنم، نیز همین اتفاق برای من می افتد.
[/]

یک مشت خاک;688902 نوشت:
دوست طلبه ی من گلایه از همسرش را به من می کند و میگفن:"همسرم گاه و بی گاه به من زنگ میزند و اصلاً درکم نمی کند که مشغول درسم و هواسم پرت می شود". ناراحتی او از ازدواجش مرا هم به تردید انداخت. و نمونه های دیگر...

دوست طلبه ی شما هم همسرش را درک نمی کند که نیاز به توجه دارد!
بهتر است زمان مشخصی از هرروز را خودش با او تماس بگیرد تا هم حواسش پرت نشود و هم اینکه همسرش بفهمد که مورد توجه و محبت همسر است.

یک مشت خاک;688902 نوشت:
مشکل دیگری هم دارم، من در آینده قصد دارم در قم تحصیل کنم، اگر از شهرستانمان ازدواج کنم، قطعاً در آینده از خانواده جدا خواهد افتاد، اگر از قم ازدواج کنم، نیز همین اتفاق برای من می افتد.

شما در قم تحصیل کنید باید در نهایت به شهرستان خودتان برگردید دیگه... درسته؟!
تا جایی که من اطلاع دارم هرکس برای تحصیل طلبگی می رود می بایست به شهر خود برگردد و آنجا به تبلیغ دین بپردازد....

هر شغلی سختی های خودشو داره!
کسی که به شما پاسخ مثبت میده باید از همه ی اینها آگاه شده و جوانب مختلف را بسنجد و بپذیرد.
مثلاً پزشک ها یا پرستارها سختی کارشون اینه که ممکنه بعضی شبها خونه نباشن و تو بیمارستان باشن! همسرشون باید اینو قبل ازدواج قبول کنه!
نظامی ها ویژگی کارشون اینه که ممکنه هی محل زندگیشون عوض بشه!
و امثال ذلک!

راستش من نمیدونم خانمایی که میگن ما طلبه ایم یعنی چه.ولی فکر کنم اونها درکتون کنن.با یکی مثل خودتون ازدواج کنید.یه همسر طلبه.

[="Arial Narrow"][="DarkOliveGreen"]سلام
خانم های طلبه با یک طلبه هم خوانی بالایی از نظر روحی و فکری دارند، اما مگر همه زندگی این است؟ یک بعد مادی هم وجود دارد. پول در آمد وضعیت اقتصادی
[/]

یک مشت خاک;688902 نوشت:
[=Arial Narrow]سلام
استاد فراموش کردن او کار سختی برای من نیست، مشکل آنجاست که چه کسی قرار است جای او باشد.
استاد مشکل آنجاست که بنده نمی توانم کسی را 5 سال یا 7 سال نامزد نگه دارم، چون طلبه بلند مدتم.
دوست طلبه ی من گلایه از همسرش را به من می کند و میگفن:"همسرم گاه و بی گاه به من زنگ میزند و اصلاً درکم نمی کند که مشغول درسم و هواسم پرت می شود". ناراحتی او از ازدواجش مرا هم به تردید انداخت. و نمونه های دیگر...

مشکل دیگری هم دارم، من در آینده قصد دارم در قم تحصیل کنم، اگر از شهرستانمان ازدواج کنم، قطعاً در آینده از خانواده جدا خواهد افتاد، اگر از قم ازدواج کنم، نیز همین اتفاق برای من می افتد.

سلام

ببینید در شرایط عادی یعنی اگه فکر شما آزاد باشه و احساس نیاز به ازدواج در شما به حدی نباشه که اذیتتون کنه، بهترین حالت اینه که بذارین بعد از اتمام پایه 6 ازدواج کنید. البته این مسئله به شرایط سنیتون هم بستگی داره. اگه دیر به حوزه اومده باشین باید زودتر به فکر ازدواج باشین. اینکه چه کسی قراره جای ایشون رو بگیره، در صورتی که شما بتونی فراموشش کنی، فرقی نمی کنه اون شخص کی باشه. مهم اینه که انتخاب درستی باشه و تناسب های لازم رو با شما داشته باشه. بنابراین تصمیم اینکه الان ازدواج کنین یا بعدا، به شرایط شما بستگی داره. میتونین حضورا به مرکز مشاوره حوزه مراجعه کنید (البته من فقط قمش رو خبر دارم) یا اینکه با شماره 096400 که مشاوره تلفنی همین سایته تماس بگیرید. ظاهرا مرکز خدمات حوزه هم مشاوره تلفنی داره که میتونین اطالاعات دقیقش رو تو سایتش ببینید و با بیان مفصل شراطتتون، مشاوره بگیرید.

در مورد اینکه همسر شهرستانی بگیرید یا قمی هم بستگی به برنامتون داره. به طول کلی اگه همشهریتون باشه بهتره؛ چون هم از لحاظ فرهنگی به شما نزدیکتره و هم اینکه مسافرتهاتون با هم هماهنگه و هر وقت خواستین، با هم میرین شهرستان. بعدا هم هر وقت خواستین از قم برین، اگه شهر خودتون برین که راحتین. اگه یه شهر دیگه بود هم باز راحت ترین؛ چون دیگه مجبور نیستین یه بار بیاین قم و بعد برین شهر خودتون.

[=Arial Narrow]عنوان: فراموش کردن دختر مورد علاقه به خاطر درسم

سوال:
سلام/ من به یک دختری علاقه داشتم و دارم؛ اما علاقۀ من عاقلانه نیست؛ چون ازدواج برای درس خواندن من به مثابه ترک تحصیل است. آدمی نیستم که اهل دوستی های قبل از ازدواج باشم. 2 سال هست که رشته ی محبتم را قطع نکردم؛ چون امیدوار بودم اتفاقی بیوفتد که شرایط مطلوب بشود؛ اما این اتفاق نیفتاده. نمی توانم این تردید را تحمل کنم. قصد دارم خودم را از این علایق فاصله دهم و همه چیز را فراموش کنم تا انشاء الله پایان تحصیلاتم. میفرمایید این کار را بکنم یا خیر؟

پاسخ:
سلام/ اگر این علاقه همراه با رابطه است، باید هر چه زودتر تکلیف این رابطه را مشخص کنید؛ چون در این حالت نه تنها تمرکز لازم برای انجام فعالیت های روزمره و درس خواندن را نخواهید داشت؛ بلکه آینده شما و طرف مقابل نامشخص خواهد بود. رابطه ای که آینده مشخصی نداشته باشد و معلوم نباشد به وصال ختم می شود یا جدایی، علاوه بر اینکه کوله بار گناه تان را سنگین می کند، منجر به وابستگی خواهد شد و اگر به هر دلیلی مثل مخالفت خانواده ها یا ... نتوانید با هم ازدواج کنید، برای فراموش کردن همدیگر باید رنج زیادی را متحمل شوید. هر چه این رابطه بیشتر ادامه پیدا کند کار شما سخت تر خواهد شد.
اما اگر این علاقه بدون هیچ گونه رابطه ای است و حتی طرف هم از این علاقه خبر ندارد، برای اینکه بهترین تصمیم را بگیرید باید شرایط خود را مورد بررسی قرار دهید. در این حالت فراموش کردن ایشان راحت تر است؛ منتها اگر شرایط ازدواج را داشته باشید، لزومی ندارد که فراموشش کنید. اگر مشکل شما فقط درس است و فکر می کنید ازدواج مانع تحصیل شماست، باید عرض کنم در ظاهر همین است که شما می گویید؛ اما در باطن اینگونه نیست. کسی که ازدواج می کند اگر برای درس خواندن مصمم باشد، خیلی بهتر از کسی که مجرد است می تواند درس بخواند و موفقیت های بیشتری کسب کند؛ چون فرد متاهل هر چند ممکن است فرصتش کمتر شود و مجبور باشد بخشی از وقتش را برای همسرش بگذارد، اما چون زمان باقی ماندۀ او خالی از خیالات و تفکرات موهوم است، درس خواندش در آن زمان بازدهی بالایی خواهد داشت که کمبود زمان را جبران می کند. لذا ممکن است کسی که مجرد است و البته عاشق، در طور روز 10 ساعت مطالعه کند؛ اما وقتی آن را آنالیز می کند، بازدهی که با ساعت صرف شده تناسب داشته باشد نمی بیند؛ اما همین فرد وقتی ازدواج کند، ممکن است فقط فرصت 5 ساعت مطالعه را داشته باشد؛ اما در این 5 ساعت بازدهی بالایی را خواهد دید.

البته همانطور که عرض کردم تمام اینها بستگی به شرایط شما دارد. در حالت عادی پیشنهاد ما برای فردی مثل شما، اگر مانع دیگری برای ازدواج نداشته باشد این است که بعد از بررسی فرد مورد نظر و اطمینان نسبی از وجود تناسب های لازم، مسئله را با خانواده مطرح کنید و رسما از ایشان خواستگاری کنید. بعد از خواستگاری و شناخت لازم، اگر به توافق رسیدید، می تواند مدتی را در عقد بمانید تا درستان تمام شود و بعد عروسی کنید. اگر طرف شما هم دانشجو باشد کار شما راحت تر است.
اما اگر به هر دلیلی نمی توانید یا نمی خواهید فعلا حرفی از ازدواج به میان بیاید، اگر رابطه ای وجود دارد باید کاملا قطع شود و اگر نیست و صرفا علاقه است هم باید سعی کنید فکرش را سر خود بیرون کنید؛ چون با این افکار نمی توانید به درس و کارهای روزمره خود ادامه دهید. البته فراموش کردن این علاقه همراه با کمی سختی خواهد بود. با این حال دروی کردن از هر چیزی که شما را به یاد او بیندازد؛ پر کردن اوقات فراغت؛ دوری از تنهایی و رابطه بهتر و صمیمی تر با دوستان؛ توکل به خدا و توسل به اهل بیت علیهم السلام و در آخر گذشت زمان به شما در فراموش کردن ایشان کمک خواهد کرد.
(1)

نتیجه:
تصمیم گیری در این زمینه به شرایط شما بستگی دارد. هم می توانید همین الان رسما اقدام کنید و بین ازدواج و تحصیل جمع کنید و هم می توانید به طور کلی فراموشش کنید. باید ببینید کدام گزینه با شرایط شما تطابق دارد.

(1) سایت انجمن گفتگوی دینی، انجمن مشاوره، کارشناس: امین، تاریخ: 1394/11/01

موضوع قفل شده است