ستوان یکم شهید ناصر امینی

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ستوان یکم شهید ناصر امینی


شهید ناصر امینی در تاریخ 30/10/1325 در شهر تهران به دنیا آمد. دوران نوجوانی را در تهران و ارومیه به تحصیل پرداخت، پس از اخذ دیپلم در سال 1345 برای اين كه در آینده فرماندهی لایق برای امت اسلام در مصاف لشگر اسلام با كفر باشد، وارد دانشكده افسری گردید و پس از طی دوره سه ساله دانشكده، با درجه ستوان دومی، به شهرهای مختلف منتقل شد. در سال 1351 ازدواج نمود كه از او دو فرزند پسر به یادگار مانده است. با اوج گیری قیام یك پارچه امت حزب اله، برای زنده نمودن مبانی اسلام در سراسر جهان، او كه عاشق اسلام و امام زمان(عج) بود، شور و شوقی دیگر برای خدمت به اسلام در او پیدا شد، از این رو دست همت خود را برای حمایت از اسلام به كار بست، با یورش وحشیانه صدام، عامل استكبار شرق و غرب به خاك مطهر كشور اسلامی ایران، او یك لحظه آرام ننشست و در15/7/1359 به سوی جبهه جنوب شتافت، حدود 8 ماه در جبهه شوش در خط مقدم با دشمن کفار جنگید، سرانجام در یورش غیورانه سپاهیان اسلام به قوای متزلزل كفر در ارتفاعات الله اكبر، در تاریخ 31/2/1360 در اثر ترکش خمپاره به شهادت رسید و با شهادتش ورقی دیگر از تاریخ سراسر مبارزه اسلام را رنگین كرد.

پیام شهید:
ما می جنگیم برای اسلام و کشورمان و آزادی انسانها و می دانیم که همه از خداییم و به سوی او باز می گردیم ما می میریم تا به رنج دیده های جامعه فردا بگوییم که زندگی در رفتن است نه ماندن و لذت بردن، و از شما می خواهم که صبر و مقاومت و پایمردی پيشه کنید.


اى آفریدگار توانا، از اين كه مرا سعادت بخشیدى كه در راهت قدم بردارم و برایت به جهاد و تلاش بپردازم، هزاران بار سپاست مى گویم اى خداى توانا و بخشنده، تو مرا از لجن زار ركود به بهشت بادیه، نبرد حق علیه باطل هدایت كردى. پروردگارا، با تمام وجودم از تو مى خواهم كه سعادت شهادت را در راهت به من عطا كنى و از تو مى خواهم كه مرا جزء شهیدان در راهت قرار دهى.
در آخر نوشته ام مطالبی خطاب به پدر و مادرم و همسرم دارم،
پدر و مادر عزیز، خدا را شکر می کنم که والدینی همچون شما به من بخشید تا در دامانتان پرورش یابم تا مرا حسین وار به دیار سرخ شهادت بفرستید، خدای تبارک و تعالی اجری عظیم برایتان در نظر گرفته است.
همسر مهربانم، فرزندانم را اول به خدا و بعد به تو می سپارم، آنها را طوری تربیت کن که 2 فرد مفید برای این جامعه باشند، 2 انساني که برای کشورشان و دینشان افتخار آفرین باشند.
من برای اسلام و کشورم و آزادی انسانها مي جنگم، همه از خداییم و به سوی او بازمی گردیم، ما می میریم تا به رنج دیده های فردا بگوییم که زندگی در رفتن است نه ماندن و لذت بردن.
از خداوند می خواهم صبر و مقاومت و پایمردی به شما عطا فرماید.