جمع بندی تعریف اصطلاحات سیاسی به زبان ساده

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تعریف اصطلاحات سیاسی به زبان ساده

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
وقت همگی به خیر....

می خواستم این تاپیک، به تعریف واژه ها و اصطلاحات سیاسی و پاسخگویی به پرسش ها در همین زمینه بپردازد.
مسلماً در مطالعات و اخبار و... با واژه های سیاسی متعددی برخورد می کنیم (که اکثراً به --یسم ختم می شوند!!) و شاید معانی بسیاری از آنان را ندانیم.
اگرچه در بسیاری ازمنابع به بیان معنی آنها پرداخته اما معمولاً بسیار غامض و ثقیل، توضیح داده اند و درک مطلب سیاسی بالا می خواهند.

از جناب طاهر تقاضامندم که کارشناسی را به این تاپیک اختصاص دهند که در پاسخ به پرسش های کاربران به تعریف ساده و قابل فهم تعریف این اصطلاح ها بپردازند....

با مشخص شدن کارشناس محترم، خودم پرسش های اول را مطرح خواهم کرد ان شاءالله...

تشکر...

با نام و یاد دوست






کارشناس بحث: استاد صدیق

قابل توجه:

موضوع جهت بحث و تبادل نظر میان کاربران باز گذاشته می شود.

خواهشمندم فقط در موضوع اصلی تاپیک مطلب ارسال نمایید

و از هرگونه بحثهای حاشیه ای و نیز گفتگوهای دونفره خودداری نمایید.

با تشکر


السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
با تشکر ویژه از استاد طاهر...
----------------
لطفاً در مورد این واژه ها توضیح دهید....

نقل قول:
....لیبرالیسم.....

نقل قول:
.....امپریالیسم....

نقل قول:
.....فراماسونری....

اجرکم عندالله

طاهر;686911 نوشت:
قابل توجه:
موضوع جهت بحث و تبادل نظر میان کاربران باز گذاشته می شود.
خواهشمندم فقط در موضوع اصلی تاپیک مطلب ارسال نمایید
و از هرگونه بحثهای حاشیه ای و نیز گفتگوهای دونفره خودداری نمایید.
با تشکر

چه تاپيك خوبي :Kaf:
منم از اين ايسم ها سر در نميارم

[=microsoft sans serif]لیبرالیسم

واژگان لیبرالیسم (liberalism) از ریشه لیبرال( liberteh) گرفته شده و به معنای آزادی خواهی است.
لیبرالیسم بر دو قسم فرهنگی و اقتصادی است.
لیبرالیسم فرهنگی به سه شاخه سیاسی، اخلاقی و الهیاتی تقسیم میشود.
نقطه اشتراک این سه، در اموری از قبیل جانبداری از آزادی های فردی و اجتماعی به شکل افراطی، ترویج تساهل و تسامح و مقید نبودن به امور مقدس است.(۱)
[=microsoft sans serif]
در اصطلاح سیاسی به مکتبی گفته میشود که اصلی ترین خصوصیت آن در دوران معاصر، بر جدایی دین از سیاست و دولت و آزادی همگان در انتخاب تاکید دارد.
این مکتب سیاسی دارای اصولی است که برخی از آنها عبارتند از: فردگرایی، قرارداد اجتماعی، حکومت مشروطه و قانون، آزادی حق انتخاب، برابری فرصتها، تساهل و مدارا، تفکیک عرصه خصوصی از عمومی، و جدایی نهاد دین از دولت.(۲)

ـــــــــــــــــــــــــــ
۱. [=microsoft sans serif]فرهنگ شيعه؛ پژوهشکده تحقیقات اسلامی، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶، چاپ دوم، ص.۳۹۵
۲. بشریه، حسین؛ لیبرالسیم و محافظه كاری، تهران، نشر نی، ۱۳۷۴، ص۱۵.
توحید فام، محمد؛ چرخشهای لیبرالسیم، تهران، روزنه، ۱۳۸۳، ص۱۳، ۱۱۵، ۱۳۵، ۱۶۳.

[=microsoft sans serif]امپرالیسم

امپریالیسم در اصطلاح به گسترش سلطه کشورهای پیشرفته اروپایی بر بقیه جهان در ۵۰۰ سال اخیر گفته می‌شود.
کشورهای سلطه گر و امپراطوری ها، گرچه پیشینه زیادی دارند ولی در ۵ قرن اخیر به این سمت، سیطره خود را توسعه داده اند.
شيوه هاي امپرياليسم بر حسب نيازهاي مراحل مختلف سیر و تطور جامعه سرمایه داری، متفاوت است. به همین جهت، شیوه استعماری در دوران استعمار کلاسیک و پس از آن متفاوت بوده است و با پایان دوران استعمار کلاسیک و استقلال کشورها، بهره بردن و استثمار جوامع و ملتها از طریق‌هایی مانند وابسته کردن اقتصاد کشورها .(۱)

جوهره امپریالیسم، بهره‌کشی و استثمار ملتها و سرزمینهای دیگر است که هم‌اکنون نیز از راه حفظ وابستگی‌های اقتصادی و مالی ادامه یافته است که به آن امپریالیسم نو می‌گویند.(۲)

ــــــــــــــــــــ
۱. براي آگاهي بيشتر ر.ك: امپرياليسم، هاري مگداف، تام كمپ، ترجمه هوشنگ مقتدر، انتشارات كوير، 1374 مسائل سياسي - اقتصادي جهان سوم، احمد ساعي، انتشارات سمت، 1377
۲. مگراف، هاری و کمپ، تام؛ امپریالیسم، ترجمه مقتدر، تهران، کویر 1376، سوم، ص21

السلام علیکم و رحمةالله
ممنون از استاد صدیق عزیز!

صدیق;694130 نوشت:
لیبرالیسم

صدیق;694135 نوشت:
امپرالیسم

ممنون میشم اگر قسمت آخر پرسش مرا هم ابتدا پاسخ دهید
لبیک یا علی النقی;687743 نوشت:
.....فراماسونری....

لطفا ابتدا تعریف ساده و قابل فهم فراماسونری را مطرح فرمایید....
و بعد هم اصطلاحات زیر:

نقل قول:
مارکسیسم

نقل قول:
کمونیسم

نقل قول:
سوسیالیسم

نقل قول:
فاشیسم

-----------------------------------------

در توضیح لیبرالیسم فرمودید که:

صدیق;694130 نوشت:
این مکتب سیاسی دارای اصولی است که برخی از آنها عبارتند از: فردگرایی، قرارداد اجتماعی، حکومت مشروطه و قانون، آزادی حق انتخاب، برابری فرصتها، تساهل و مدارا، تفکیک عرصه خصوصی از عمومی، و جدایی نهاد دین از دولت.

لطفا در مورد قسمت هایی که مشخص شده بیشتر توضیح دهید....تشکر...

[=microsoft sans serif]فراماسونری


فراماسونری در لغت به معنای (بنّای آزاد) یا (معماران آزاد) است . این سازمان، [=microsoft sans serif]ساختاری نهان روشانه و مخفی دارد و ورود افراد به داخل آن،توأم با انجام مقررات خاص و امتحان ها و آزمایش های بسیار است.[=microsoft sans serif]
اگر چه فراماسونرها برای خود پیشینه ی بسیار بسیار قدیمی تاریخ جعل می كنند،اما پیدایش یك سازمان مخفی به صورت فعلی که گفته میشود در خدمت سرمایه داران غربی است و دارای اغراض مشخص سیاسی و ایدئولوژی لیبرالی است مربوط به اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هیجدهم است.
فراماسون ها در مراكزی تجمع می كردند كه آن را (لُژ) می نامیدند. دیوارهای لژها به صورت تمثیلی و سمبلیك به شكل معبد حضرت سلیمان تزیین می گردد. اغلب عناوین درجات عالی و گراندماستر 33 گانه ی ماسونی از تاریخ قوم یهود اقتباس شده است.
فراماسونری بر پایه ی یك تفسیر اومانیستی از عالم قرار دارد و اگر چه به یك (معمار كائنات) – كه روایت ماسونی خدا و بیان دیگری از (خدای ساعت ساز) فیلسوفان عصر روشن گری و (دئیست)ها است – معتقد است،اما این خدای مورد نظر ماسونی ها فاقد توحید در ربوبیت تشریعی است و هیچ پیامبر یا دینی را نفرستاده است.
(1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. اطلاعات این صفحه از مقاله[=microsoft sans serif] فراماسونری چیست؟ انتخاب شده است.

[=microsoft sans serif]مارکسیسم

مارکسیسم مکتبی سیاسی-اجتماعی است که تحت تاثیر نظریات فلسفی ،اقتصادی، جامعه شناسی و سیاسی مکارل مارکس و فردریش انگلس قرار داشت. این مکتب بر اساس شعار برابر انسان ها از لحاظ اقتصادی و حذف نظام نابرابر سرمایه داری، مبارزه با نظام طبقاتی و رهایی کارگران و قشر ضعیف از سرکوب و فقر پای در میانه دهه 1840 به عرصه وجود نهاد.(1)

بنیان اندیشه های مارکس به عنوان پایه گذار مارکسیسم عبارت است از:
1. ماتریالیسم: به این معنا که در دنیا فقط ماده قرار دارد و هر موجود فرامادی منتفی است.
2. دیالکتیک: این دیدگاه که از هگل وارد نظریات مارکسیسمی شده است به این معناست که همه چیز در دنیا در حال تغییر و دگرگوننی است. در مقابل هر چیزی، ضدی قرار دارد که از تضاد میان آن دو، موجود جدیدی به نام سنتز ایجاد میشود واین فرایند همواره ادامه دارد.
3. دترمینسم تاریخی یا جبر تاریخی: به این معنا که تاریخ روندی جبری دارد. بر اساس دیدگاه مارکس، مراحل تاریخ عبارتند از: کمون اولیه که هیچ مالکیت خصوصی نبوده و همه چیز به اشتراک بین آنها بوده. بعد دوره برده داری، بعد دوره فئودالیسم. سپس دوره سرمایه داری. در مرحله بعد وارد دوره سوسیالیسم میشود و در انتها تاریخ به دوره کمونیسم میرسد که جامعه بدون طبقه و بدون مالکیت و دولت خواهد بود. به نظر آنان این روند قطعی است و کسی نمیتواند از آن جلوگیری کند.
4. اقتصاد: به نظر مارکس، تحولات تاریخ و ادواری که یاد شد، به کمک اقتصاد روی میدهد و این تولید و مناسبات تولیدی است که اساس زندگی انسانها را شکل داده و تحولات تاریخی را ایجاد میکند.(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. فرهنگ سیاسی، ص516( علی بابایی، تهران:انتشارات آشیان، چاپ اول، 1382)
2. برگرفته از مقاله مارکسیتها را بهتر بشناسیم.

[=microsoft sans serif]
کمونیسم

این اصطلاح از ریشه لاتینی کمونیس به معنای اشتراکی گرفته شده است. این دیدگاه از سال 1840 رواج یافت.
بر اساس این مکتب، جامعه کمونیسم عبارت است از جامعه ای بی طبقه با مالکیت واحد همگانی مردم بر وسایل تولید، برابری کامل همه اعضای جامعه. ( 1)
در حالت افراطی در عصر طلایی، همه چیز مشترک و در اختیار عموم قرار دارد که "کمونیسم ایده آلی نامیده می شد." مفهوم این کمونیست خیلی وسیع بوده و حتی شامل اشتراک عمومی در زنان نیز میشد.
اما کمونیسم به معنای امروزی عبارت است از اعتقاد به لزوم کنترل جامعه نسبت به کل حیات اقتصادی اجتماع و خصوصا مالکیت اشتراکی همگان نسبت به وسایل تولیدی مانند کارخانجات صنعتی، ماشین ها، راه آهن و غیره.(2)

ـــــــــــــــــــــــــ
1. محمود طلوعي، فرهنگ جامع سياسي، ص 703
2. بهاء الدین پازارگاد، مکتب های سیاسی، ص149

صدیق;705344 نوشت:
بر اساس این مکتب، جامعه کمونیسم عبارت است از جامعه ای بی طبقه با مالکیت واحد همگانی مردم بر وسایل تولید، برابری کامل همه اعضای جامعه. ( 1)
مثل کشور چین بله ؟

شهره22;705367 نوشت:
مثل کشور چین بله ؟

سلام
بله یکی از کشورهایی که قصد داشتند با مرامنامه و بر اساس شیوه کمونیسم به اداره جامعه بپردازند، جمهوری خلق چین است.
البته کمونیسم در طول تاریخ تغییرات واصلاحات زیادی داشته است و اینطور نیست که مرامنامه ای که از ابتدا نوشته شد در تمام کشورهای وفادار به کمونیسم به همان صورت اولیه باقی مانده باشد.

یه سوال سویسیالیسم چیه؟

[=microsoft sans serif]سوسیالیسم (Socialism)، واژه ای فرانسوی و به معنای جامعه گرایی و جامعه باوری است. در اصطلاح به معنای نظامی سیاسی ـ اقتصادی است که در آن دولت از راه برنامه ریزی یا به شکلی مستقیم تر ابزارهای اساسی تولید را کنترل می کند یا مالک قانونی آن است. هدف از اعمال چنین کنترلی بر داراییهای صنعتی و گاه کشاورزی، تولید کالاها و خدمات مورد نیاز جامعه است، نه تولید آنچه سودآور باشد.
آرمانی که تمامی سوسیالیست ها به دنبال آن هستند، ایجاد جامعه ای همراه با مساوات است؛ جامعه ای که همه اعضا را زیربال حمایت خود بگیرد و برای ریشه کن ساختن فقر یا کاهش آثار آن به مؤسسات خیریه خصوصی نیازی نباشد.

اصول اصلی سوسیالیسم:
1. اصالت داشتن جامعه در مقابل فرد: این اصل، مهم ترین اصل مشترک تمامی نظریه های سوسیالیستی که بر اساس آن، جامعه بر فرد ترجیح دارد و در نتیجه سود همگانی، مهمتر از سود فردی است.
2. برابری: یکی دیگر از مؤلفه های سوسیالیسم، اصل «برابری» همگان در مالکیت ابزارهای تولید است.
3. فراملیتی: این اصل نیز بدین معناست که تفکرات سوسیالیستی منحصر به ملیتی خاص نیست و به دنبال تمایلات انسان گرایانه هستند. آنان تلاش خود را، مبارزه برای ازاد ساختن کل بشریت معرف کرده اند.(1)
برخی از این شعارها از نظر ادیان و عقلای بشر درست است؛ مانند برابری انسانها، نگاه فراملیتی به آزادی نوع بشر، کنترل و نظارت دولت بر بازار. اما برخی نیز نادرست است؛ مانند عدم احترام به مالکیت خصوصی.

ـــــــــــــــــــ
1. مجله مبلغان، خرداد و تیر 1386، شماره 92 – مقاله سوسیالیسم (Socialism)

پرسش: لطفا واژه های لیبرالیسم، امپریالیسم، فراماسونری، مارکسیسم،‌کمونیسم،‌ سوسیالیسم را توضیح دهید؟

پاسخ:
[=microsoft sans serif]لیبرالیسم:
واژگان لیبرالیسم (liberalism) از ریشه لیبرال( liberteh) گرفته شده و به معنای آزادی خواهی است. لیبرالیسم بر دو قسم فرهنگی و اقتصادی است. لیبرالیسم فرهنگی به سه شاخه سیاسی، اخلاقی و الهیاتی تقسیم میشود. نقطه اشتراک این سه، در اموری از قبیل جانبداری از آزادی های فردی و اجتماعی به شکل افراطی، ترویج تساهل و تسامح و مقید نبودن به امور مقدس است.
(۱)
[=microsoft sans serif]در اصطلاح سیاسی به مکتبی گفته میشود که اصلی ترین خصوصیت آن در دوران معاصر، بر جدایی دین از سیاست و دولت و آزادی همگان در انتخاب تاکید دارد.
این مکتب سیاسی دارای اصولی است که برخی از آنها عبارتند از: فردگرایی، قرارداد اجتماعی، حکومت مشروطه و قانون، آزادی حق انتخاب، برابری فرصتها، تساهل و مدارا، تفکیک عرصه خصوصی از عمومی، و جدایی نهاد دین از دولت.(۲)

امپرالیسم
[=microsoft sans serif]امپریالیسم در اصطلاح به گسترش سلطه کشورهای پیشرفته اروپایی بر بقیه جهان در ۵۰۰ سال اخیر گفته می‌شود. [=microsoft sans serif]کشورهای سلطه گر و امپراطوری ها، گرچه پیشینه زیادی دارند ولی در ۵ قرن اخیر به این سمت، سیطره خود را توسعه داده اند. [=microsoft sans serif]شيوه هاي امپرياليسم بر حسب نيازهاي مراحل مختلف سیر و تطور جامعه سرمایه داری، متفاوت است. به همین جهت، شیوه استعماری در دوران استعمار کلاسیک و پس از آن متفاوت بوده است و با پایان دوران استعمار کلاسیک و استقلال کشورها، بهره بردن و استثمار جوامع و ملتها از طریق‌هایی مانند وابسته کردن اقتصاد کشورها .(۳)
[=microsoft sans serif]جوهره امپریالیسم، بهره‌کشی و استثمار ملتها و سرزمینهای دیگر است که هم‌اکنون نیز از راه حفظ وابستگی‌های اقتصادی و مالی ادامه یافته است که به آن امپریالیسم نو می‌گویند.(۴)

[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]فراماسونری
فراماسونری در لغت به معنای (بنّای آزاد) یا (معماران آزاد) است . این سازمان،
[=microsoft sans serif]ساختاری نهان روشانه و مخفی دارد و ورود افراد به داخل آن،توأم با انجام مقررات خاص و امتحان ها و آزمایش های بسیار است.[=microsoft sans serif]
اگر چه فراماسونرها برای خود پیشینه ی بسیار بسیار قدیمی تاریخ جعل می كنند،اما پیدایش یك سازمان مخفی به صورت فعلی که گفته میشود در خدمت سرمایه داران غربی است و دارای اغراض مشخص سیاسی و ایدئولوژی لیبرالی است مربوط به اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هیجدهم است.
فراماسون ها در مراكزی تجمع می كردند كه آن را (لُژ) می نامیدند. دیوارهای لژها به صورت تمثیلی و سمبلیك به شكل معبد حضرت سلیمان تزیین می گردد. اغلب عناوین درجات عالی و گراندماستر 33 گانه ی ماسونی از تاریخ قوم یهود اقتباس شده است. فراماسونری بر پایه ی یك تفسیر اومانیستی از عالم قرار دارد و اگر چه به یك (معمار كائنات) – كه روایت ماسونی خدا و بیان دیگری از (خدای ساعت ساز) فیلسوفان عصر روشن گری و (دئیست)ها است – معتقد است،اما این خدای مورد نظر ماسونی ها فاقد توحید در ربوبیت تشریعی است و هیچ پیامبر یا دینی را نفرستاده است.(۵)

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]مارکسیسم
[=microsoft sans serif]مارکسیسم مکتبی سیاسی-اجتماعی است که تحت تاثیر نظریات فلسفی ،اقتصادی، جامعه شناسی و سیاسی مکارل مارکس و فردریش انگلس قرار داشت. این مکتب بر اساس شعار برابر انسان ها از لحاظ اقتصادی و حذف نظام نابرابر سرمایه داری، مبارزه با نظام طبقاتی و رهایی کارگران و قشر ضعیف از سرکوب و فقر پای در میانه دهه 1840 به عرصه وجود نهاد.(۶) [=microsoft sans serif]بنیان اندیشه های مارکس به عنوان پایه گذار مارکسیسم عبارت است از:
[=microsoft sans serif]۱. ماتریالیسم: به این معنا که در دنیا فقط ماده قرار دارد و هر موجود فرامادی منتفی است.
[=microsoft sans serif]۲. دیالکتیک: این دیدگاه که از هگل وارد نظریات مارکسیسمی شده است به این معناست که همه چیز در دنیا در حال تغییر و دگرگوننی است. در مقابل هر چیزی، ضدی قرار دارد که از تضاد میان آن دو، موجود جدیدی به نام سنتز ایجاد میشود واین فرایند همواره ادامه دارد.
[=microsoft sans serif]۳. دترمینسم تاریخی یا جبر تاریخی: به این معنا که تاریخ روندی جبری دارد. بر اساس دیدگاه مارکس، مراحل تاریخ عبارتند از: کمون اولیه که هیچ مالکیت خصوصی نبوده و همه چیز به اشتراک بین آنها بوده. بعد دوره برده داری، بعد دوره فئودالیسم. سپس دوره سرمایه داری. در مرحله بعد وارد دوره سوسیالیسم میشود و در انتها تاریخ به دوره کمونیسم میرسد که جامعه بدون طبقه و بدون مالکیت و دولت خواهد بود. به نظر آنان این روند قطعی است و کسی نمیتواند از آن جلوگیری کند.
[=microsoft sans serif]۴. اقتصاد: به نظر مارکس، تحولات تاریخ و ادواری که یاد شد، به کمک اقتصاد روی میدهد و این تولید و مناسبات تولیدی است که اساس زندگی انسانها را شکل داده و تحولات تاریخی را ایجاد میکند.

کمونیسم

[=microsoft sans serif]این اصطلاح از ریشه لاتینی کمونیس به معنای اشتراکی گرفته شده است. این دیدگاه از سال 1840 رواج یافت. [=microsoft sans serif]بر اساس این مکتب، جامعه کمونیسم عبارت است از جامعه ای بی طبقه با مالکیت واحد همگانی مردم بر وسایل تولید، برابری کامل همه اعضای جامعه. ( ۸) [=microsoft sans serif]در حالت افراطی در عصر طلایی، همه چیز مشترک و در اختیار عموم قرار دارد که "کمونیسم ایده آلی نامیده می شد." مفهوم این کمونیست خیلی وسیع بوده و حتی شامل اشتراک عمومی در زنان نیز میشد. [=microsoft sans serif]اما کمونیسم به معنای امروزی عبارت است از اعتقاد به لزوم کنترل جامعه نسبت به کل حیات اقتصادی اجتماع و خصوصا مالکیت اشتراکی همگان نسبت به وسایل تولیدی مانند کارخانجات صنعتی، ماشین ها، راه آهن و غیره.(۹)

[=microsoft sans serif]سوسیالیسم (Socialism)
واژه ای فرانسوی و به معنای جامعه گرایی و جامعه باوری است. در اصطلاح به معنای نظامی سیاسی ـ اقتصادی است که در آن دولت از راه برنامه ریزی یا به شکلی مستقیم تر ابزارهای اساسی تولید را کنترل می کند یا مالک قانونی آن است. هدف از اعمال چنین کنترلی بر داراییهای صنعتی و گاه کشاورزی، تولید کالاها و خدمات مورد نیاز جامعه است، نه تولید آنچه سودآور باشد.
[=microsoft sans serif]آرمانی که تمامی سوسیالیست ها به دنبال آن هستند، ایجاد جامعه ای همراه با مساوات است؛ جامعه ای که همه اعضا را زیربال حمایت خود بگیرد و برای ریشه کن ساختن فقر یا کاهش آثار آن به مؤسسات خیریه خصوصی نیازی نباشد.

[=microsoft sans serif]اصول اصلی سوسیالیسم:
[=microsoft sans serif]۱. اصالت داشتن جامعه در مقابل فرد: این اصل، مهم ترین اصل مشترک تمامی نظریه های سوسیالیستی که بر اساس آن، جامعه بر فرد ترجیح دارد و در نتیجه سود همگانی، مهمتر از سود فردی است.
[=microsoft sans serif]۲. برابری: یکی دیگر از مؤلفه های سوسیالیسم، اصل «برابری» همگان در مالکیت ابزارهای تولید است.
[=microsoft sans serif]۳. فراملیتی: این اصل نیز بدین معناست که تفکرات سوسیالیستی منحصر به ملیتی خاص نیست و به دنبال تمایلات انسان گرایانه هستند. آنان تلاش خود را، مبارزه برای ازاد ساختن کل بشریت معرف کرده اند.(۱۰)
[=microsoft sans serif]برخی از این شعارها از نظر ادیان و عقلای بشر درست است؛ مانند برابری انسانها، نگاه فراملیتی به آزادی نوع بشر، کنترل و نظارت دولت بر بازار. اما برخی نیز نادرست است؛ مانند عدم احترام به مالکیت خصوصی.

[=microsoft sans serif]ـــــــــــــــــــــــــــ
۱. فرهنگ شيعه؛ پژوهشکده تحقیقات اسلامی، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶، چاپ دوم، ص.۳۹۵
۲. بشریه، حسین؛ لیبرالسیم و محافظه كاری، تهران، نشر نی، ۱۳۷۴، ص۱۵. توحید فام، محمد؛ چرخشهای لیبرالسیم، تهران، روزنه، ۱۳۸۳، ص۱۳، ۱۱۵، ۱۳۵، ۱۶۳.
[=microsoft sans serif]۳. براي آگاهي بيشتر ر.ك: امپرياليسم، هاري مگداف، تام كمپ، ترجمه هوشنگ مقتدر، انتشارات كوير، 1374 مسائل سياسي - اقتصادي جهان سوم، احمد ساعي، انتشارات سمت، 1377
[=microsoft sans serif]۴. مگراف، هاری و کمپ، تام؛ امپریالیسم، ترجمه مقتدر، تهران، کویر 1376، سوم، ص21
[=microsoft sans serif]اطلاعات این صفحه از مقاله[=microsoft sans serif] فراماسونری چیست؟ انتخاب شده است.
[=microsoft sans serif]۶. فرهنگ سیاسی، ص۵۱۶( علی بابایی، تهران:انتشارات آشیان، چاپ اول، ۱۳۸۲)
۷. برگرفته از مقاله مارکسیتها را بهتر بشناسیم.
۸. محمود طلوعي، فرهنگ جامع سياسي، ص ۷۰۳
۹. بهاء الدین پازارگاد، مکتب های سیاسی، ص۱۴۹
۱۰. مجله مبلغان، خرداد و تیر۱۳۸۶، شماره ۹۲– مقاله سوسیالیسم (Socialism)

موضوع قفل شده است