**** هجران نامه روح خدا *****

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
**** هجران نامه روح خدا *****


از این که ماه ما ناگاه گم شد
دو دریا غصه در چشمان قم شد
خمینی کوج کرد از پلک هامان
به سر خاشاک آتش هر چه خم شد

**

زمین سر گیج شد از غیبت ماه
نجف طوفان غم شد رفت در چاه
ز کعبه تا عراق وشام وکابل
دو صد بر چین زند از اشک واز آه


**

دلم آن روز دریا بود از اشک
ز دل تا دیده غوغا بود از اشک
وچشمم را چو دیدم خواب آن روز
خمینی بود وپیدا بود از اشک

( علامه سید موحد بلخی )

نمی دانم چرا این قدر دوستت دارم.
نه ،فقط کاریزما نیست.نه.
مدتهاست وقتی می بینمت ،نا خود آگاه لب به ستایش ات می گشایم.
نا خود آگاه قربان صدقه ات می روم.
بد جوری برایم آشنایی.
این را دیگر همه اطرافیان میدانند.و خوب رسوایی ای است.
لبخندِ همراه با اشک را با تو تجربه کردم .
چقدر دوست دارم بفهمم ات. عمیق.
کمکم کن پدرِِِ همیشه.می خواهم یادت بگیرم.
راستی برای آقایمان دعا کن.خیلی تنهاست.
تو که خوب می دانی توی همین نیمه شعبان،چقدر قرار است غصه ی جدید روی دلش تلمبار شود.

جهان لبریز از نام خمینی است
زمین در رعشه از گام خمینی است
بگوش هفت دریا صد قیامت
نشان از شور وپیغام خمینی است

**
خمینی سر خط و سر نامه ماست
به کفرستان شب خون جامه ماست
در این آشوب و شرّ شرک وتازی
فقط او خنجر هنگامه ی ماست

**

علامه سید موحد بلخی

خمینی لمعه ی امّ ابیهاست
در این عصر وزمانه دُرّ تنها ست

عبایش آفتاب مهر گستر
قبایش زینت محراب ومنبر

خصال مادرش در او نمایان
و او آیینه دار اشکمندان

چو بابایش علی اندر سیاست
چو زهرا مادرش کو ه کیاست