جمع بندی علت تکفیر عثمان توسط ابن مسعود و یارانش؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علت تکفیر عثمان توسط ابن مسعود و یارانش؟


سلام

أخرج البلاذري من طريق أبي موسى القروي باسناده: انه دخل عثمان على ابن مسعود في مرضه فاستغفر كل واحد منهما لصاحبه، فلما انصرف عثمان قال بعض من حضر: إن دمه لحلال. فقال إبن مسعود: ما يسرني انني سددت إليه سهما يخطئه وأن لي مثل أحد ذهبا.

وشواهد حدیثی :

حَدَّثَنا عَبْدُ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْوَهَّابِ الدَّعْلَجِيُّ، حَدَّثَنَا أَيُّوبُ بْنُ مَسْلَمَةَ، حَدَّثَنَا أَبُو شِهَابٍ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ أَبِي وَائِلٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: " قَرَأَ: {وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ} [آل عمران: 161] ، غُلُّوا مَصَاحِفَكُمْ، فَكَيْفَ تَأْمُرُونِي أَنْ أَقْرَأَ قِرَاءَةَ زَيْدٍ، وَلَقَدْ قَرَأْتُ مِنْ فِيِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِضْعًا وَسَبْعِينَ سُورَةً، وَلِزَيْدٍ ذُؤَابَتَانِ يَلْعَبُ بَيْنَ الصِّبْيَانِ "المصاحف

آیا موضوع گرفتن مصحف ابن مسعود رض و آتش زدنش باعث شد که خون عثمان را هدر دهند ؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد عماد

خیر البریه;683966 نوشت:
آیا موضوع گرفتن مصحف ابن مسعود رض و آتش زدنش باعث شد که خون عثمان را هدر دهند ؟


اختلاف عثمان با عبدالله بن مسعود فراتر از این بود، وی در کوفه از طرف عثمان مسئول بیت المال بود، ولی بر اثر اختلافی که با ولید پیدا کرد، به عثمان بدگویی کرد، ولید ماجرا را به عثمان گزارش داد ، عثمان نیز عبدالله را به مدینه احضار کرد، وقتی عبدالله وارد مدینه شد عثمان بر منبر بود و او را به باد فحش و ناسزا گرفت، و از طرف طرفداران عثمان مورد ضرب و شتم قرار گرفت، تاجائیکه استخوان سینه اش شکست(1)
این برخورد زشت با اعتراض حضرت علی علیه السلام مواجه شد(2)
از آن پس عبدالله اجازه خروج از مدینه را نداشت. در مدتی که ابن مسعود در مدینه بود عثمان مقرری او را بیت المال قطع کرد(3) و در همان حال از دنیا رفت. وی وصیت کرد تا زبیر بر جنازه اش نماز بخواند، وقتی عثمان پرسید که چرا او را مطلع نکردند ، گفتند عبدالله وصیت کرده عثمان بر جنازه وی حاضر نشود. در استیعاب نیز به این مطلب اشاره شده است.(4)

1. انساب الأشراف، أحمد بن يحيى بن جابر البلاذرى (م 279)، تحقيق سهيل زكار و رياض زركلى، بيروت، دار الفكر، ط الأولى، ج‏5،ص:525(چاپ‏زكار،ج‏6،ص:147)
2. همان
3. بلاذری، فتوح، ص۴۶۱
4. الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، أبو عمر يوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر (م 463)، تحقيق على محمد البجاوى، بيروت، دار الجيل، ط الأولى، 1412/1992،ج‏3،ص:994

یکی از موارد دیگر که عثمان از ابن مسعود دل خوش نداشت و با وی بد برخورد می کرد حضور ابن مسعود در مراسم تدفین اباذر در ربذه بود، وی در این مراسم شرکت کرد و بر ابوذر (که مورد خشم عثمان بود ) نماز خواند

به این مطلب در منابع زیر اشاره شده است.
سید مرتضی، علی، الشافی فی الامامة، به کوشش عبدالزهراء حسینی، تهران، ۱۴۰۷ق /۱۹۸۷م.ج۴، ص۲۸۳؛
سیره ابن هشام، ج۲، ص۵۲۴؛
واقدی، محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.ج۲، ص۱۰۰۲؛
خلیفة بن خیاط، تاریخ، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.ج۱، ص۱۷۷؛
تاریخ طبری، تاریخ، ج۱، صص۲۸۹۵-۲۸۹۶

با سلام وصلوات

بحث من سر این مطلب است که علت ضرب وشتم ابن مسعود توسط عثمان بر سر ماجرای کلید بیت المال و ولید بود یا ندادن مصحفش طبق آنچه که یعقوبی آورده یا هردو :

وجمع عثمان القرآن وألفه، وصير الطوال مع الطوال، والقصار مع القصار من السور، وكتب في جمع المصاحف من الآفاق حتى جمعت، ثم سلقها بالماء الحار والخل، وقيل أحرقها، فلم يبق مصحف إلا فعل به ذلك خلا مصحف ابن مسعود. وكان ابن مسعود بالكوفة، فامتنع أن يدفع مصحفة إلى عبد الله بن عامر، وكتب إليه عثمان: أن أشخصه، إنه لم يكن هذا الدين خبالاً وهذه الأمة فساداً. فدخل المسجد وعثمان يخطب، فقال عثمان: إنه قد قدمت عليكم دابة سوء، فكلمه ابن مسعود بكلام غليظ فأمر به عثمان، فجز برجله حتى كسر له ضلعان، فتكلمت عائشة، وقالت قولاً كثيراً، وبعث بها إلى الأمصار، وبعث بمصحف إلى الكوفة، ومصحف إلى البصرة، ومصحف إلى المدينة، ومصحف إلى مكة، ومصحف إلى مصر، ومصحف إلى الشام، ومصحف إلى البحرين، ومصحف إلى اليمن، ومصحف إلى الجزيرة، وأمر الناس أن يقرأوا على نسخة واحدة.
وكان سبب ذلك أنه بلغه أن الناس يقولون قرآن آل فلان، فأراد أن يكون نسخة واحدة، وقيل: إن ابن مسعود كان كتب بذلك إليه، فلما بلغه أنه يحرق المصاحف قال: لم أرد هذا.تاریخ یعقوبی

ولما قدم المصحف الذي بعثه عثمان على سعيد واجتمع عليه الناس وفرح به أصحاب النبي صلى الله عليه وسلم بعث سعيد إلى ابن مسعود يأمره أن يدفع إليه مصحفه فقال هذا مصحفي تستطيع أن تأخذ ما في قلبي فقال له سعيد يا عبدالله والله ما أنا عليك بمسيطر إن شئت تابعت أهل دار الهجرة وجماعة المسلمين وإن شئت فارقتهم وأنت أعلم .تاریخ دمشق

ابن مسعود گفت : مصحفم را بزور گرفتید وآتش زدید با مصحف در قلبم چه میکنید ای نامردان !

وسرانجام هم وی را کشتند وبنابر وصیتش اورا شبانه دفن نمودند رحمه الله .

ونهایت خشم ابن مسعود از عثمان :
أحرق عثمان رضي الله تعالى عنه مصحف ابن مسعود وأن ابن مسعود كان يقول: لو ملكت كما ملكوا لصنعت بمصحفهم كذلك. وأحرق مروان مصحف عمر رضي الله عنه. وقيل: القرآن ثلاثمائة ألف حرف وواحد وعشرون حرفاً، ، وهو ستة آلاف وستمائة وتسع وتسعون آية.
الكتاب : محاضرات الأدباء
المؤلف : الراغب الأصفهاني
يعني عبد الله مسعود اصلا قران عثمان (بهتر است گفته شود مصحف عثمان) را قران نمي داند !!!!!

وحجاج یوسف عثمانی دشمن امام علی ع، هم میگفت اگر کسی بقرائت ابن مسعود قران بخواند گردنش را میزنم !!!

قال ابن حجر : ( وكان ابن مسعود لما حضر مصحف عثمان إلى الكوفة لم يوافق على الرجوع عن قراءته ولا على إعدام مصحفه ، فكان تأليف مصحفه مغايراً لتأليف مصحف عثمان .

خیر البریه;689160 نوشت:
بحث من سر این مطلب است که علت ضرب وشتم ابن مسعود توسط عثمان بر سر ماجرای کلید بیت المال و ولید بود یا ندادن مصحفش طبق آنچه که یعقوبی آورده یا هردو :

شاید یکی از دلایل همین باشد ولی با توجه به اینکه جریان جمع آوری قرآن در سال 30 بوده (1)ولی درگذشت عبدالله بن مسعود در سال 32 بوده(2) به نظر می رسد بعد از کدورتی که بین ابن مسعود و عثمان بر سر مصحف وی پیش آمد، دوباره رابطه آنها خوب بوده چرا که در کوفه از طرف عثمان مسئولیت داشته است. اما بعد از سعایت ولید به مدینه احضار می شود و بر خورد تند با وی می شود حتی مضروب و در اثر این ضربه ها وفات می کند پس علت اصلی همان سعایت ولید است اگر چه جریان مصحف نیز می تواند به عنوان آتش زیر خاکستر ، عثمان را برآشفته باشد که در نهایت برخورد تندی با ابن مسعود نماید.

(1)تاريخ‏ابن‏خلدون/ترجمه‏متن،ج‏1،ص:570
2. الاستيعاب،ج‏3،ص:994

سلام

سوالی دارم که تاکنون جوابی برای آن نیافته ام :

در این احادیث بخاری ومسلم دقت کنید وبعد بگویید قرائت زید بن ثابت چه اشکالی داشت که ابن مسعود رض اینقدر برآشفت و با عثمان درگیر شد ؟! :

حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ حَفْصٍ حَدَّثَنَا أَبِي حَدَّثَنَا الْأَعْمَشُ حَدَّثَنَا شَقِيقُ بْنُ سَلَمَةَ قَالَ خَطَبَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْعُودٍ فَقَالَ
وَاللَّهِ لَقَدْ أَخَذْتُ مِنْ فِي رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِضْعًا وَسَبْعِينَ
سُورَةً وَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمَ أَصْحَابُ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَنِّي مِنْ أَعْلَمِهِمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَمَا أَنَا بِخَيْرِهِمْ قَالَ شَقِيقٌ فَجَلَسْتُ فِي الْحِلَقِ أَسْمَعُ مَا يَقُولُونَ فَمَا سَمِعْتُ رَادًّا يَقُولُ غَيْرَ ذَلِكَ .بخاری

وفي مسلم أن ابن مسعود رد نصيحة من نصحه بالقراءة على قراءة زيد قائلا : " على قراءة من تأمروني أن أقرأ ؟! فلقد قرأت على رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بضعاً وسبعين سورة ، ولقد عَلِم أصحاب رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم أنيّ أعلمهم بكتاب الله ولو أعلم أن أحداً أعلم مني لرحلت إليه ، قال شقيق : فجلست في حَلَق أصحاب محمد صلى الله عليه وآله وسلم فما سمعت أحدا يردُّ ذلك عليه ولا يعيبه


حدثنا عبد الله قال حدثنا عبد الله بن محمد بن النعمان قال : حدثنا سعيد بن سليمان قال : حدثنا أبو شهاب ، عن الأعمش ، عن أبي وائل قال : خطبنا ابن مسعود على المنبر فقال : « ومن يغلل يأت بما غل يوم القيامة (.) غلوا مصاحفكم (زنجير ومخفی کنيد)، وكيف تأمروني أن أقرأ على قراءة زيد بن ثابت ، وقد قرأت من في رسول الله صلى الله عليه وسلم بضعا وسبعين سورة ، وأن زيد بن ثابت ليأتي مع الغلمان له ذؤابتان (دورشته موی بافته در دو طرف صورتش مثل یهودیان)، ، والله ما أنزل من القرآن إلا وأنا أعلم في أي شيء نزل ، ما أحد أعلم بكتاب الله مني ، وما أنا بخيركم ، ولو أعلم مكانا تبلغه الإبل أعلم بكتاب الله مني لأتيته » قال أبو وائل : فلما نزل عن المنبر جلست في الحلق فما أحد ينكر ما قال حدثنا عبد الله قال حدثنا محمد بن يحيى قال : حدثنا أحمد بن يونس ، وسعيد بن سليمان قالا : حدثنا أبو شهاب بهذا حدثنا عبد الله قال حدثنا أحمد بن منصور بن سيار قال : حدثنا أحمد بن عبد الله بن يونس قال : حدثنا أبو شهاب بهذا .كتاب المصاحف
أبو بكر بن أبي داود السجستاني عبد الله بن بن سليمان بن الأشعث
سنة الولادة 230هـ/ سنة الوفاة 310هـ

خیر البریه;691739 نوشت:
در این احادیث بخاری ومسلم دقت کنید وبعد بگویید قرائت زید بن ثابت چه اشکالی داشت که ابن مسعود رض اینقدر برآشفت و با عثمان درگیر شد ؟! :


این قسمت از سوال شما از علوم قرآنی است و به دوستان و کارشناسان قرآن سایت مرتبط می شود

خیر البریه;691739 نوشت:
سلام

سوالی دارم که تاکنون جوابی برای آن نیافته ام :

در این احادیث بخاری ومسلم دقت کنید وبعد بگویید قرائت زید بن ثابت چه اشکالی داشت که ابن مسعود رض اینقدر برآشفت و با عثمان درگیر شد ؟! :

با سلام و عرض ادب

پاسخ به این سؤال زمانی میسر است که دسترسی به قرائت عبدالله بن مسعود و زید بن ثابت وجود داشته باشد؛ تا موارد اختلافی میان دو قرائت مشاهده گردد و یا اینکه لااقل اخباری موجود باشد که موارد اختلافی میان دو قرائت را بیان نموده باشد؛ که ظاهرا چنین امری جز در بیان برخی اختلافات قرائت عبدالله بن مسعود با سایر مصاحف موجود نیست.

البته از طرفی دیگر می توان علت مخالفت ابن مسعود با زید بن ثابت را حدس زد که آن نیز در امر یکسان سازی مصاحف بوده که عثمان در این امر با وی مشورت ننموده؛ لذا وی نیز به شدت با این امر مخالفت می ورزد و به مردم کوفه می گوید: هرکس مصحفی دارد آن را با زنجیر ببندد و زید بن ثابت را که مجری این امر بود را در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله کودکی دانست که با بچه‌ها بازی می‌کرد.

والله اعلم.

صدرا;695875 نوشت:
با سلام و عرض ادب

پاسخ به این سؤال زمانی میسر است که دسترسی به قرائت عبدالله بن مسعود و زید بن ثابت وجود داشته باشد؛ تا موارد اختلافی میان دو قرائت مشاهده گردد و یا اینکه لااقل اخباری موجود باشد که موارد اختلافی میان دو قرائت را بیان نموده باشد؛ که ظاهرا چنین امری جز در بیان برخی اختلافات قرائت عبدالله بن مسعود با سایر مصاحف موجود نیست.

البته از طرفی دیگر می توان علت مخالفت ابن مسعود با زید بن ثابت را حدس زد که آن نیز در امر یکسان سازی مصاحف بوده که عثمان در این امر با وی مشورت ننموده؛ لذا وی نیز به شدت با این امر مخالفت می ورزد و به مردم کوفه می گوید: هرکس مصحفی دارد آن را با زنجیر ببندد و زید بن ثابت را که مجری این امر بود را در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله کودکی دانست که با بچه‌ها بازی می‌کرد.

والله اعلم.

با سلام وتشکر

تقریبا همه قرائات ابن مسعود در خلال قرائات در تاریخ ضبط شده است وامام سیوطی در درالمنثور جمعشان نموده است وبقرائن وشواهد میتوان علت دشمنی خلفاء و حجاج و ابن مجاهد را با قران وی فهمید مثلا اهم قرائت وی که باعث نابودی مصحفش حتی در سال 398 در بغداد گردید این قرائات بوده اند :

از ابن مسعود در زمینه آیه 67 مائده و احزاب-25 وآل عمران 33 و ال عمران123 با اضافاتی آمده (ان علیا مولی المومنین ، کفی الله المومنین القتال بعلی ، وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللّهُ بِبَدْرٍ بسيف علی و « قرأت في مصحف عبدالله بن مسعود : إنّ الله اصطفى آدم ونوحاً وآل إبراهيم وآل عمران ـ #وآل محمد ـ على العالمین .
وَقَرَأَ عَبْدُ اللَّهِ: وَآلَ مُحَمَّدٍ عَلَى الْعَالَمِينَ.

ضمن اینکه اکثر قرائات ابن مسعود رض نظیر قرائات ائمه علیهم السلام است .

نکته دیگر :

اگر این قرائت :وَقَرَأَ عَبْدُ اللَّهِ: وَآلَ مُحَمَّدٍ عَلَى الْعَالَمِينَ را نداشتیم بعلت وجود آیات دیگر در مورد برتری بنی اسرائیل بر عالمین ، فضیلت رسول خاتم و عترتش بر یهود قابل اثبات نبود ! .

خیر البریه;695970 نوشت:

با سلام وتشکر

تقریبا همه قرائات ابن مسعود در خلال قرائات در تاریخ ضبط شده است وامام سیوطی در درالمنثور جمعشان نموده است وبقرائن وشواهد میتوان علت دشمنی خلفاء و حجاج و ابن مجاهد را با قران وی فهمید مثلا اهم قرائت وی که باعث نابودی مصحفش حتی در سال 398 در بغداد گردید این قرائات بوده اند :

از ابن مسعود در زمینه آیه 67 مائده و احزاب-25 وآل عمران 33 و ال عمران123 با اضافاتی آمده (ان علیا مولی المومنین ، کفی الله المومنین القتال بعلی ، وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللّهُ بِبَدْرٍ بسيف علی و « قرأت في مصحف عبدالله بن مسعود : إنّ الله اصطفى آدم ونوحاً وآل إبراهيم وآل عمران ـ #وآل محمد ـ على العالمین .
وَقَرَأَ عَبْدُ اللَّهِ: وَآلَ مُحَمَّدٍ عَلَى الْعَالَمِينَ.

سلام علیکم

1) سخن حضرتعالی در مورد اشکال قرائت زید بن ثابت و علت برآشفتگی ابن مسعود نسبت به آن بود که بیان فرمودید تا بحال جوابی برای آن پیدا نکرده اید. عرض ما هم این بود که چنین امری متفرع بر دسترسی به قرائت وی و مقایسه آن با قرائت ابن مسعود خواهد بود؛ لذا اگر همه ی قرائات اختلافی در متون یافت گردد؛ سوال شما فی الواقع سوال استفهامی نخواهد بود.

http://www.iranclubs.org/forums/showthread.php?t=145238

2) اینکه سیوطی همه ی موارد اختلافی را ذکر نموده باشد،‌ سخنی اغراق آمیز می باشد؛ به عنوان مثال همین مواردی را که ذکر فرمودید: مثل :«لقد نصرکم الله ببدر بسیف علی»، آیا در درالنثور آمده است؟

موفق باشید.

پرسش:
علت تکفیر عثمان توسط ابن مسعود و یارانش؟ آیا گرفتن مصحفش این اختلاف را ایجاد کرده بود؟

پاسخ:
در بیماری عبدالله بن مسعود عثمان به عیادتش رفت اما پس از مراجعت وی حاضران خون او را مباح دانستند(1)
اختلاف عثمان با عبدالله بن مسعود فراتر از این بود، وی در کوفه از طرف عثمان مسئول بیت المال بود، ولی بر اثر اختلافی که با ولید پیدا کرد، به عثمان بدگویی کرد، ولید ماجرا را به عثمان گزارش داد ، عثمان نیز عبدالله را به مدینه احضار کرد، وقتی عبدالله وارد مدینه شد عثمان بر منبر بود و او را به باد فحش و ناسزا گرفت، و از طرف طرفداران عثمان مورد ضرب و شتم قرار گرفت، تاجائیکه استخوان سینه اش شکست که این برخورد با اعتراض حضرت علی (علیه السلام) مواجه شد.(2)

از آن پس عبدالله اجازه خروج از مدینه را نداشت. در مدتی که ابن مسعود در مدینه بود عثمان عطای او را از بیت المال قطع کرد(3) و در همان حال از دنیا رفت. وی وصیت کرد تا زبیر بر جنازه اش نماز بخواند، وقتی عثمان پرسید که چرا او را مطلع نکردند ، گفتند عبدالله وصیت کرده عثمان بر جنازه وی حاضر نشود. در استیعاب نیز به این مطلب اشاره شده است.(4)
دلیل دیگر اختلاف آنان حضور عبدالله در مراسم تدفین ابوذر غفاری بود، وی در این مراسم شرکت کرد و بر ابوذر (که مورد خشم عثمان بود ) نماز خواند(5)
مسئله مصحف نیز می تواند دلیل دیگری بر این اختلاف باشد، در این جریان مصحف عبدالله مورد توجه قرار نگرفت و عثمان به او دستور داد تا مصحف خود را تحویل دهد اما ابن مسعود تن به این کار نداده و به همین سبب به دستور عثمان مضروب شد.(6)
اما با توجه به اینکه جریان جمع آوری قرآن در سال 30 بوده (6)ولی درگذشت عبدالله بن مسعود در سال 32 بوده(7) به نظر می رسد بعد از کدورتی که بین ابن مسعود و عثمان بر سر مصحف وی پیش آمد، دوباره رابطه آنها خوب بوده چرا که در کوفه از طرف عثمان مسئولیت داشته است. اما بعد از سعایت(بدگوئی وسخن چینی) ولید به مدینه احضار می شود و برخورد تند با وی می شود حتی مضروب و در اثر این ضربه ها وفات می کند
پس علت اصلی همان سعایت ولید است اگر چه جریان مصحف نیز می تواند به عنوان آتش زیر خاکستر ، عثمان را برآشفته باشد که در نهایت برخورد تندی با ابن مسعود نماید.

بنابراین مسائل متعددی باعث اختلاف بین عثمان و ابن مسعود بود که یکی از آنان می تواند جریان مصحف باشد.

کلیدواژه: عثمان، ابن مسعود، اختلاف، مصحف ابن مسعود
منابع:

  1. بلاذری، انساب الأشراف، تحقيق سهيل زكار و رياض زركلى، بيروت، دار الفكر، ط الأولى،ج‏5،ص:526(چاپ‏زكار،ج‏6،ص:148)
  2. همان، ج‏5،ص:525(چاپ‏زكار،ج‏6،ص:147)
  3. بلاذری، فتوح، ص۴۶۱
  4. ابن عبدالبر، الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، تحقيق على محمد البجاوى، بيروت، دار الجيل، ط الأولى، 1412/1992،ج‏3،ص:994


  5. سید مرتضی، علی، الشافی فی الامامة، به کوشش عبدالزهراء حسینی، تهران، ۱۴۰۷ق /۱۹۸۷م.ج۴، ص۲۸۳؛ سیره ابن هشام، ج۲، ص۵۲۴؛ واقدی، محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.ج۲، ص۱۰۰۲؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.ج۱، ص۱۷۷؛ تاریخ طبری، تاریخ، ج۱، صص۲۸۹۵-۲۸۹۶
  6. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م، ج ۲، ص ۱۰۵؛ ابن ابی داوود، عبدالله، المصاحف، قاهره، ۱۳۵۵ق /۱۹۳۶م، صص۱۳- ۱۸
  7. تاريخ‏ابن‏خلدون/ترجمه‏متن،ج‏1،ص:570
  8. الاستيعاب،ج‏3،ص:994
موضوع قفل شده است