جمع بندی عدل الهی و محرومیت ازحق

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عدل الهی و محرومیت ازحق

سلام
میدانیم که طبق قاعده 《استعداد مساوی است با استحقاق》 نعمت دنیا حق طبیعی همه انسانهاست ولی طبق آیه قرآن نعمت آخرت فقط متوجه مومنین و عمل صالح است
سوال:
عدل الهی در مورد اشخاصی که از حق طبیعی و همگانی دنیا محروم بوده اند و عمل صالح هم ندارند چگونه است؟

چرا نعمت آخرت منحصر در عمل صالح است؟ در حالی که عقلا محرومیت از نعمت دنیا به تنهایی میتواند این حق را در آخرت ایجاد کند

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد صادق

ملاali;682543 نوشت:
سلام
میدانیم که طبق قاعده 《استعداد مساوی است با استحقاق》 نعمت دنیا حق طبیعی همه انسانهاست ولی طبق آیه قرآن نعمت آخرت فقط متوجه مومنین و عمل صالح است
سوال:
عدل الهی در مورد اشخاصی که از حق طبیعی و همگانی دنیا محروم بوده اند و عمل صالح هم ندارند چگونه است؟

چرا نعمت آخرت منحصر در عمل صالح است؟ در حالی که عقلا محرومیت از نعمت دنیا به تنهایی میتواند این حق را در آخرت ایجاد کند

باسلام وتشکر .
در ابتدا باید اشاره شود آن کس که از نعمت زیاد برخوردار است ، مسئولیت پاسخ گویی بیشتری در مقابل پروردگار و نعمت هایی که به او داده شده ، خواهد داشت.
چه بسا شخص ثروتمند در آخرت آرزو کند که ای کاش از این همه ثروت دنیوی برخوردار نبود ؛ زیرا برای هر نعمتی که به او داده شد ، حساب خواهد شد و کفران هر نعمت عذاب پرودگار را خواهد داشت . این حکم حتی در مورد مومنان جاری است. مومنانی که از نعمت های دنیوی بیشتر برخوردار باشند ، حساب آنان نیز سنگین تر است.
از طرف دیگر فقرا دو گروهند، مؤمن و غیر مؤمن‌.
فقرای مؤمن اگر به دلیل جنبة بشری مرتکب معصیت شوند بعید نیست که خداوند در قیامت تخفیفی در کیفر آنها بفرماید، ولی فقیر غیر مؤمن با گناهکاران ثروتمند در کیفر تفاوتی نخواهند داشت مگر به این که ثروتمندان به دلیل برخورداری از امکانات، گناه بیشتر انجام دهند،از این رو کیفرشان نیز سنگین‌تر است ولی گناهکار فقیر چون زمینه گناه برایش کمتر فراهم است ،کمتر خلاف می کند و کیفر او نسبتاً سبک‌تر خواهد بود.
اما در خصوص فقرای مؤمن روایاتی نقل شده که بر اساس آنها ممکن است خداوند برخی از نافرمانی آنان را مورد عفو قرار دهد مثلاً در روایتی آمده: «إنّ الله یلتفت یوم القیامه إلى فقراء المؤمنین شبیهاً بالمعتذر إلیهم؛(1) خداوند در روز قیامت به سوی فقرای مؤمن شبیه افراد عذرخواه نگاه می‌کند و عذرخواهانه بدان ها بذل توجه می‌کند».
در روایت دیگر آمده: «إنّ الله لیعتذر إلى عبده المؤمن المحوجّ فی الدنیا، فیقول فانظر إلى ما عوّضتک من الدنیا؛(2) خداوند از بنده نیازمند خود در دنیا عذر می پذیرد و می فرماید: نگاه کنید به عوض آنچه در دنیا به شما داده نشده بود».
بر اساس این گونه روایات معلوم می شود که خداوند ممکن است رنج فقر مؤمنان گناهکار را در آخرت از طریق عفو و بخشش خود جبران کند.

امام در بار فقرای بدون عمل صالح باید گفت که ثواب وبهشت در واقع پی امد عمل انسان است اگر کسی کاری نکرده باشد طبیعی است که مزیدی نخواهد داشت چون :
مزید آن گرفت جان برادر که کار کرد .

پی‌نوشت‌ها:
1. میزان الحکمه، ج 7، ص 518، نشر الاعلام الاسلامی، قم 1404ق.
2. همان.

صادق;683589 نوشت:
باسلام وتشکر .
در ابتدا باید اشاره شود آن کس که از نعمت زیاد برخوردار است ، مسئولیت پاسخ گویی بیشتری در مقابل پروردگار و نعمت هایی که به او داده شده ، خواهد داشت.
چه بسا شخص ثروتمند در آخرت آرزو کند که ای کاش از این همه ثروت دنیوی برخوردار نبود ؛ زیرا برای هر نعمتی که به او داده شد ، حساب خواهد شد و کفران هر نعمت عذاب پرودگار را خواهد داشت . این حکم حتی در مورد مومنان جاری است. مومنانی که از نعمت های دنیوی بیشتر برخوردار باشند ، حساب آنان نیز سنگین تر است.
از طرف دیگر فقرا دو گروهند، مؤمن و غیر مؤمن‌.
فقرای مؤمن اگر به دلیل جنبة بشری مرتکب معصیت شوند بعید نیست که خداوند در قیامت تخفیفی در کیفر آنها بفرماید، ولی فقیر غیر مؤمن با گناهکاران ثروتمند در کیفر تفاوتی نخواهند داشت مگر به این که ثروتمندان به دلیل برخورداری از امکانات، گناه بیشتر انجام دهند،از این رو کیفرشان نیز سنگین‌تر است ولی گناهکار فقیر چون زمینه گناه برایش کمتر فراهم است ،کمتر خلاف می کند و کیفر او نسبتاً سبک‌تر خواهد بود.
اما در خصوص فقرای مؤمن روایاتی نقل شده که بر اساس آنها ممکن است خداوند برخی از نافرمانی آنان را مورد عفو قرار دهد مثلاً در روایتی آمده: «إنّ الله یلتفت یوم القیامه إلى فقراء المؤمنین شبیهاً بالمعتذر إلیهم؛(1) خداوند در روز قیامت به سوی فقرای مؤمن شبیه افراد عذرخواه نگاه می‌کند و عذرخواهانه بدان ها بذل توجه می‌کند».
در روایت دیگر آمده: «إنّ الله لیعتذر إلى عبده المؤمن المحوجّ فی الدنیا، فیقول فانظر إلى ما عوّضتک من الدنیا؛(2) خداوند از بنده نیازمند خود در دنیا عذر می پذیرد و می فرماید: نگاه کنید به عوض آنچه در دنیا به شما داده نشده بود».
بر اساس این گونه روایات معلوم می شود که خداوند ممکن است رنج فقر مؤمنان گناهکار را در آخرت از طریق عفو و بخشش خود جبران کند.

امام در بار فقرای بدون عمل صالح باید گفت که ثواب وبهشت در واقع پی امد عمل انسان است اگر کسی کاری نکرده باشد طبیعی است که مزیدی نخواهد داشت چون :
مزید آن گرفت جان برادر که کار کرد .

پی‌نوشت‌ها:
1. میزان الحکمه، ج 7، ص 518، نشر الاعلام الاسلامی، قم 1404ق.
2. همان.

سلام
این عدالت نیست که مزد در برابر عمل است
مگر نعمت های دنیا در برابر عمل بوده؟ خیر در برابر حق یوده
محرومیت از حق عقلا برگردن خدا حق ایجاد میکند و این ربطی به ایمان و عمل صالح ندارد

ملاali;684506 نوشت:
سلام
این عدالت نیست که مزد در برابر عمل است
مگر نعمت های دنیا در برابر عمل بوده؟ خیر در برابر حق یوده
محرومیت از حق عقلا برگردن خدا حق ایجاد میکند و این ربطی به ایمان و عمل صالح ندارد

باسلام وتبریک فرا رسیدن زاد روز موعود موجود حضرت بقیه الله الاعظم .
وتسلیت سالروز رحلت نایبش روح خدا خمینی محبوب دل ها .
_ شگفتا مزد در برابر عمل عدالت نیست پس چه عدالت است ؟!!
_ اولا : نعمت های دنیا برخی پاداشی و برخی موهبتی اند .
ثانیا : قیاس دنیا با اخرت مصداق سخن جناب مولوی است که گفت :
از قیاسش خنده آمد خلق را ....
ثالثا : خیر در برابر حق نیست چون رابط بنده با خدا بر محور تکلیف است ونه بر اساس حق چون بنده حقی بر خدا ندارد تا طلب گار ان باشد .
_ فراموش نکنید : در روایتی آمده: «الدنیا مزرعه الاخره»(1) یعنی دنیا کشتزار آخرت است.
پیامد این کلام دقت نماید زیرا اولا: اعمال آدمی در دنیا ظاهری دارد که در بستر زمان انجام می‌گیرد و همانند خود زمان جزء اعراض است . محدود و زود گذر است . باطن و روح دارد که فراتر از بستر زمان و از مقوله جوهر و ماندگار و ابدی است . هیچ گاه پایان نمی‌پذیرد . عمل آدمی در واقع آن ساحت باطنی اوست که در آخرت نتیجه بخش است. استاد حسن زاده آملی در این باب ضمن بیان مبسوط می‌گوید:
آن تخم‌ها و بذرهایی که در مزرعه جان انسان کاشته می‌شود ، بالاخره به فعلیت می‌رسد، هر چند صورت ظاهر عمل در این عالم حرکت است یا راه می‌رود،حرکت است. فکر حرکت است. می نویسد ،حرکت است. طواف می‌کند، جهاد می‌رود، تعلیم می‌دهد ، همه حرکت است، و همه احوال و اطوار او در این نشئه حرکت است. حرکت عرضی است و متصرم و گذرا است . دوام ندارد و پایدار نیست، لکن از همین عرض ها در سر و باطن انسان، اخلاق ثابتی به نام ملکات تقرر می‌یابد و ساخته می‌شود که حقیقت و هویت انسان و قدر و ارزش آن همان و همان ملکات او است، یعنی این که گفته می‌شود علم و عمل انسان سازند، منظور از عمل صرف همین حرکات ظاهر نیست. نوری که در دل این اعمال قربه الی الله است، انسان ساز است. (1) در این باب مولوی نیز سخن شنیدنی دارد:
گر نبودی مر عرض را نقل و حشر :Gol: فعل بودی باطل و اقوال قشر
این عرض ها نقل شدن لون دیگر :Gol: حشر هر فانی بود کون دیگر
روز محشر هر عرض را صورتیست :Gol: صورت هر یک عرض را نوبتیست. (2)

پی‌نوشت‌ها:
1. علم الیقین ،ج 1 ،ص 347.
2. مجموعه مقالات ،ص 41.

صادق;684610 نوشت:
باسلام وتبریک فرا رسیدن زاد روز موعود موجود حضرت بقیه الله الاعظم .
وتسلیت سالروز رحلت نایبش روح خدا خمینی محبوب دل ها .
_ شگفتا مزد در برابر عمل عدالت نیست پس چه عدالت است ؟!!
_ اولا : نعمت های دنیا برخی پاداشی و برخی موهبتی اند .
ثانیا : قیاس دنیا با اخرت مصداق سخن جناب مولوی است که گفت :
از قیاسش خنده آمد خلق را ....
ثالثا : خیر در برابر حق نیست چون رابط بنده با خدا بر محور تکلیف است ونه بر اساس حق چون بنده حقی بر خدا ندارد تا طلب گار ان باشد .
_ فراموش نکنید : در روایتی آمده: «الدنیا مزرعه الاخره»(1) یعنی دنیا کشتزار آخرت است.
پیامد این کلام دقت نماید زیرا اولا: اعمال آدمی در دنیا ظاهری دارد که در بستر زمان انجام می‌گیرد و همانند خود زمان جزء اعراض است . محدود و زود گذر است . باطن و روح دارد که فراتر از بستر زمان و از مقوله جوهر و ماندگار و ابدی است . هیچ گاه پایان نمی‌پذیرد . عمل آدمی در واقع آن ساحت باطنی اوست که در آخرت نتیجه بخش است. استاد حسن زاده آملی در این باب ضمن بیان مبسوط می‌گوید:
آن تخم‌ها و بذرهایی که در مزرعه جان انسان کاشته می‌شود ، بالاخره به فعلیت می‌رسد، هر چند صورت ظاهر عمل در این عالم حرکت است یا راه می‌رود،حرکت است. فکر حرکت است. می نویسد ،حرکت است. طواف می‌کند، جهاد می‌رود، تعلیم می‌دهد ، همه حرکت است، و همه احوال و اطوار او در این نشئه حرکت است. حرکت عرضی است و متصرم و گذرا است . دوام ندارد و پایدار نیست، لکن از همین عرض ها در سر و باطن انسان، اخلاق ثابتی به نام ملکات تقرر می‌یابد و ساخته می‌شود که حقیقت و هویت انسان و قدر و ارزش آن همان و همان ملکات او است، یعنی این که گفته می‌شود علم و عمل انسان سازند، منظور از عمل صرف همین حرکات ظاهر نیست. نوری که در دل این اعمال قربه الی الله است، انسان ساز است. (1) در این باب مولوی نیز سخن شنیدنی دارد:
گر نبودی مر عرض را نقل و حشر :Gol: فعل بودی باطل و اقوال قشر
این عرض ها نقل شدن لون دیگر :Gol: حشر هر فانی بود کون دیگر
روز محشر هر عرض را صورتیست :Gol: صورت هر یک عرض را نوبتیست. (2)

پی‌نوشت‌ها:
1. علم الیقین ،ج 1 ،ص 347.
2. مجموعه مقالات ،ص 41.

سلام

سوال اینه که چرا محرومیت از حقوق دنیایی باعث پاداش در آخرت نیست
این چگونه با عدالت سازگار است؟

ملاali;685408 نوشت:
سلام

سوال اینه که چرا محرومیت از حقوق دنیایی باعث پاداش در آخرت نیست
این چگونه با عدالت سازگار است؟

باسلام وتشکر .
چرا براساس آموزه های دینی کسانی که به هر دلیل در دنیا محروم اند در اخرت خداوند برای آنها جبران می کند لذا
از حضرت علی(ع) نقل شده: «هر کس از شیعیان ما به بلایی مبتلا شود و صبر کند، برای او اجر هزار شهید است.»(1)
از امام باقر(ع) حکایت شده: «اگر مؤمن می دانست که خداوند در مقابل بلاها چه اجری به او می دهد، آرزو می کرد گوشت های بدنش را قیچی می کردند تا او به اجر آن برسد.»(2)
هر چه بلا سخت تر و تحملش مشکل تر باشد، اجر آن هم بیشتر خواهد بود . تحمل کردن مشکلات زندگی محدود دنیا و رسیدن به اجر ابدی ارزشمند است.بعضی از درجات اخروی را فقط به کسانی می دهند که بلاهای خاصی را تحمل کرده باشند. از امام صادق(ع) حکایت شده: «در بهشت درجه ای هست که فقط با صبر کردن بر مریضی های جسمی می توان به آن درجه رسید.»(3)

1-بحارالانوار، ج 67، ص 24
2-همان، ص 212
3. همان، ج 78، ص 374

ملاali;682543 نوشت:
عدل الهی در مورد اشخاصی که از حق طبیعی و همگانی دنیا محروم بوده اند و عمل صالح هم ندارند چگونه است؟

کی این حق را تعریف کرده و اون رو برای شما قائل شده؟
شما قوه اختیار دارید. خیلی راحت فرضاً یک پروانه با حشره یا حیوان را می کشید. خب حق اون پروانه یا حیوان چی میشه؟
اون دنیا باید شمایی که فرضاً حیوان را کشته اید حساب پس دهید

خداوند نیز به دلیل قوه اختیاری که به شما داده چندان دخالتی در امر ظالمانه شما نمی کند. شما که میگم فرضی بود

به همین دلیل گاهی ازدواج فامیلی اعث میشه فرزند ناقص به دنیا بیاید. مقصر کیست؟ پدر مادر
گاهی ممکن کسی حق مالی هزاران نفر را بخورد. که تو ایران ازینا زیاد داریم

این پرداخت هزینه قوه اختیار انسان است
اما حساب و کتاب اون دنیاست

ملاali;682543 نوشت:
سلام

سلام

نقل قول:
میدانیم که طبق قاعده 《استعداد مساوی است با استحقاق》

نقل قول:
نعمت دنیا حق طبیعی همه انسانهاست

خیر این طور نیست.
نعمت هایی که خداوند به کسی می دهد از روی فضل و احسان است.
و در صورتی مستحق چیزی خواهد بود که مطابق خواست خداوند عمل کرده باشد.

پس مخلوقات حق استفاده از نعمت های دنیا را ندارد
مگر اینکه طبق خواست خدا عمل کنند. و ایمان و عمل صالح و ... داشته باشند.

و الا همه ی نعمت ها بر آنها حرام است و می توان از انها باز خواست کند گرچه به رحمت خودش ممکن است همه را بر کافران حلال کرده باشد.
یا مهلت دهد و اختیار بدهد تا خود راه و مقام جهنمی شان را انتخاب کنند.
یا ممکن است به خاطر لحظه لحظه ای که به انکار خدا دست زده اند و بدون اجازه و رضایت او در نعمت های او تصرف کرده اند مورد بازخواست قرار بگیرند.

و طاها;686806 نوشت:
خیر این طور نیست.
نعمت هایی که خداوند به کسی می دهد از روی فضل و احسان است.
و در صورتی مستحق چیزی خواهد بود که مطابق خواست خداوند عمل کرده باشد.

پس مخلوقات حق استفاده از نعمت های دنیا را ندارد
مگر اینکه طبق خواست خدا عمل کنند. و ایمان و عمل صالح و ... داشته باشند.


خیر اینطور هم نیست
روایتی از پیامبر اکرم ص خوانده بودم که فرمودنده بودند دنیا پست ترین مخلوق خداست. نه دادن آنرا پاداش برای کسی محسوب کرده و نه گرفتن آنرا عذاب برای کسی

یجا دیگه هم روایتی خونده بودم اگر مسلمانان بی دین نمیشدند خداوند آنقدر به کافران مال و ثروت می داد که دیوارهای آنها و سقف خانه هاشان از طلا و نقره و سنگ ها قیمتی می بود

mousavi928;687218 نوشت:
خیر اینطور هم نیست

چه طور نیست ؟

نقل قول:
روایتی از پیامبر اکرم ص خوانده بودم که فرمودنده بودند دنیا پست ترین مخلوق خداست. نه دادن آنرا پاداش برای کسی محسوب کرده و نه گرفتن آنرا عذاب برای کسی

باید منبع و متن روایت آورده شود تا مورد بررسی قرار بگیرد.
اما آنچه مشخص است انسان چیزی نبوده تا مستحق نعمتی باشد و آنچه ابتدا به بشر داده است تماما از فضل و رحمت است. و خواست خداوند است که بشر مورد ازمایش قرار گیرد و خود راه را انتخاب کند.

ضمن اینکه بفرمایید این حدیث چگونه با سخن من منافات دارد ؟

نقل قول:
یجا دیگه هم روایتی خونده بودم اگر مسلمانان بی دین نمیشدند خداوند آنقدر به کافران مال و ثروت می داد که دیوارهای آنها و سقف خانه هاشان از طلا و نقره و سنگ ها قیمتی می بود

چرا حدیث ؟! در قرآن ، سوره زخرف چنین بیانی وجود دارد.

خوب حال بفرمایید خداوند اگر به کافران نعمت می دهد از باب استحقاق آنها است ؟
آیا کافر حق استفاده از نعمت های الهی را دارد ؟ خیر مگر اینکه بگوییم خداوند اجازه داده باشد.

مثلا می دانیم خداوند حق استفاده از گوسفند را به مسلمان داده است اما حق استفاده از گوشت خوک را نداریم. اما کسی حقی برای نداشته هایش هم دارد ؟ خیر مگر اینکه داشته ای داشته باشد به نام صبر که خودش عمل صالح است.
اما در مورد کافر، همین سوال مطرح است که کافر حق استفاده از خوک را ندارد آیا حق استفاده از گوسفند را دارد ؟ جز به خاطر رحمت و فضل او چه استحقاقی در کافر وجود دارد ؟ داشته ها و نداشته های کافر تا عمل صالح نباشد همگی عذاب تدریجی و استدراج است. که در قرآن ذکر شده است.

و طاها;687226 نوشت:
چه طور نیست ؟

فرموده بودید بر اساس استحقاق خداوند مال و ثروت میده منم عرض کردم خیر اینچنین نیست

و طاها;687226 نوشت:
باید منبع و متن روایت آورده شود تا مورد بررسی قرار بگیرد.

منبع اون رو دقیق یادم نیست
امام امیرالمونین امام علی ع در نهج البلاغه فرموده اند:
دنیا برای من:
از آب بینی بز کم برزش تر است
از برگی که در دهان ملخ باشد کم ارزش تر است
از استخوان خوک در دست جذامی کم ارزش تر است

و فرموده اند اگر هفت اقلیم را به من دهند تا پر جویی را به نا حق از دهان ملخ بگیرم این کار را نمی کنم

امام در جایی داشتند نعلین خود را وصله می زدند و فرمود دنیا از این نعلین هم برای من کم ارزش تر است (این رو کمی شک دارم که دنیا رو فرمودند و یا خلافت رو)

mousavi928;687257 نوشت:
فرموده بودید بر اساس استحقاق خداوند مال و ثروت میده منم عرض کردم خیر اینچنین نیست

توجه کنید.
این جمله توسط استارتر گفته شد

نقل قول:
نعمت دنیا حق طبیعی همه انسانهاست

من گفتم :

خیر این طور نیست.

یعنی انسانها حق طبیعی شان این نیست که مستحق نعمت های دنیا باشند. تا نداشتن این نعمت ها ، محرومیت از حقی محسوب شود. و به گردن خدا حقی پیدا کنند که چرا از فلان نعمت محرومند.
چون همانطور که داشتن یک نعمت ، می تواند نعمت باشد. نداشتن یک نعمت خود می تواند نعمت باشد.
کما اینکه همانطور که داشتن یک نعمت می تواند نقمت باشد نداشتنش نیز می تواند نقمت باشد.

اما برداشت شما این است :

نقل قول:
فرموده بودید بر اساس استحقاق خداوند مال و ثروت میده منم عرض کردم خیر اینچنین نیست

اما به نظر می رسد اشتباه متوجه شده اید.
چون گفته شد از سر فضل است و کسی حقی ندارد و استحقاقی ندارد تا با نداشتن یک نعمت از خداوند طلبکار باشد.
اما نعمت دادنِ خدا و اصلا خلقت انسان و دنیا روی حساب و کتاب و حکمت است. یعنی فضل او نیز بر اساس حکمت او است.
یعنی اگر به کافر نعمت می دهد و او کفران نعمت می کند کافر به خاطر عملش که کفران است مواخذه می شود.
اگر به مومن نعمت نمی دهد به خاطر صبر او که عمل صالح است به او پاداش می دهد.
اینجا محرومیت می تواند خودش نعمت باشد یا نقمت.
می تواند عذاب و محنت باشد یا شکر و صبر و رضایت

و طاها;687226 نوشت:
چه طور نیست ؟

باید منبع و متن روایت آورده شود تا مورد بررسی قرار بگیرد.
اما آنچه مشخص است انسان چیزی نبوده تا مستحق نعمتی باشد و آنچه ابتدا به بشر داده است تماما از فضل و رحمت است. و خواست خداوند است که بشر مورد ازمایش قرار گیرد و خود راه را انتخاب کند.

ضمن اینکه بفرمایید این حدیث چگونه با سخن من منافات دارد ؟

چرا حدیث ؟! در قرآن ، سوره زخرف چنین بیانی وجود دارد.

خوب حال بفرمایید خداوند اگر به کافران نعمت می دهد از باب استحقاق آنها است ؟
آیا کافر حق استفاده از نعمت های الهی را دارد ؟ خیر مگر اینکه بگوییم خداوند اجازه داده باشد.

مثلا می دانیم خداوند حق استفاده از گوسفند را به مسلمان داده است اما حق استفاده از گوشت خوک را نداریم. اما کسی حقی برای نداشته هایش هم دارد ؟ خیر مگر اینکه داشته ای داشته باشد به نام صبر که خودش عمل صالح است.
اما در مورد کافر، همین سوال مطرح است که کافر حق استفاده از خوک را ندارد آیا حق استفاده از گوسفند را دارد ؟ جز به خاطر رحمت و فضل او چه استحقاقی در کافر وجود دارد ؟ داشته ها و نداشته های کافر تا عمل صالح نباشد همگی عذاب تدریجی و استدراج است. که در قرآن ذکر شده است.

سلام
منظور بنده از حق اونچه که شما میگویید نیست
سخن من در مورد حق، مربوط به عدالت اجتماعی و حق الناس است که در دین هم این حقوق کاملا پذیرفته شده

تا حالا نشنید که از نظر اسلام کافر هم در جامه اسلامی حقوقی دارد؟؟؟

و طاها;687226 نوشت:
چه طور نیست ؟

باید منبع و متن روایت آورده شود تا مورد بررسی قرار بگیرد.
اما آنچه مشخص است انسان چیزی نبوده تا مستحق نعمتی باشد و آنچه ابتدا به بشر داده است تماما از فضل و رحمت است. و خواست خداوند است که بشر مورد ازمایش قرار گیرد و خود راه را انتخاب کند.

ضمن اینکه بفرمایید این حدیث چگونه با سخن من منافات دارد ؟

چرا حدیث ؟! در قرآن ، سوره زخرف چنین بیانی وجود دارد.

خوب حال بفرمایید خداوند اگر به کافران نعمت می دهد از باب استحقاق آنها است ؟
آیا کافر حق استفاده از نعمت های الهی را دارد ؟ خیر مگر اینکه بگوییم خداوند اجازه داده باشد.

مثلا می دانیم خداوند حق استفاده از گوسفند را به مسلمان داده است اما حق استفاده از گوشت خوک را نداریم. اما کسی حقی برای نداشته هایش هم دارد ؟ خیر مگر اینکه داشته ای داشته باشد به نام صبر که خودش عمل صالح است.
اما در مورد کافر، همین سوال مطرح است که کافر حق استفاده از خوک را ندارد آیا حق استفاده از گوسفند را دارد ؟ جز به خاطر رحمت و فضل او چه استحقاقی در کافر وجود دارد ؟ داشته ها و نداشته های کافر تا عمل صالح نباشد همگی عذاب تدریجی و استدراج است. که در قرآن ذکر شده است.

سلام
منظور بنده از حق اونچه که شما میگویید نیست
سخن من در مورد حق، مربوط به عدالت اجتماعی و حق الناس است که در دین هم این حقوق کاملا پذیرفته شده

تا حالا نشنید که از نظر اسلام کافر هم در جامه اسلامی حقوقی دارد؟؟؟

ملاali;687335 نوشت:
سلام
منظور بنده از حق اونچه که شما میگویید نیست
سخن من در مورد حق، مربوط به عدالت اجتماعی و حق الناس است که در دین هم این حقوق کاملا پذیرفته شده

تا حالا نشنید که از نظر اسلام کافر هم در جامه اسلامی حقوقی دارد؟؟؟

سلام

در مورد کفار
اگر ما ظلمی به این ها کردیم یک حقی به گردن ما می آید که باید به آن کافر پرداخت شود
و اگر پرداخت نشود در آن دنیا از اعمال نیک ما به او می دهند یا از عذاب او کم می کنند.
یعنی محرومیت از این حقوقی که خداوند تشریع کرده است باعث کاهش عذاب خواهد شد.

صادق;686235 نوشت:
باسلام وتشکر .
چرا براساس آموزه های دینی کسانی که به هر دلیل در دنیا محروم اند در اخرت خداوند برای آنها جبران می کند لذا
از حضرت علی(ع) نقل شده: «هر کس از شیعیان ما به بلایی مبتلا شود و صبر کند، برای او اجر هزار شهید است.»(1)
از امام باقر(ع) حکایت شده: «اگر مؤمن می دانست که خداوند در مقابل بلاها چه اجری به او می دهد، آرزو می کرد گوشت های بدنش را قیچی می کردند تا او به اجر آن برسد.»(2)
هر چه بلا سخت تر و تحملش مشکل تر باشد، اجر آن هم بیشتر خواهد بود . تحمل کردن مشکلات زندگی محدود دنیا و رسیدن به اجر ابدی ارزشمند است.بعضی از درجات اخروی را فقط به کسانی می دهند که بلاهای خاصی را تحمل کرده باشند. از امام صادق(ع) حکایت شده: «در بهشت درجه ای هست که فقط با صبر کردن بر مریضی های جسمی می توان به آن درجه رسید.»(3)

1-بحارالانوار، ج 67، ص 24
2-همان، ص 212
3. همان، ج 78، ص 374

سلام
اولا برای سخنتان دلیل قرآنی هم بیاورید
ثانیا پس غیر مومنینی که حقوق طبیعی و تکوینیشون ضایع وپایمال شده چی؟؟؟
ظلم بر غیر مومن جزا نداره؟؟؟

و طاها;687462 نوشت:
سلام

در مورد کفار
اگر ما ظلمی به این ها کردیم یک حقی به گردن ما می آید که باید به آن کافر پرداخت شود
و اگر پرداخت نشود در آن دنیا از اعمال نیک ما به او می دهند یا از عذاب او کم می کنند.
یعنی محرومیت از این حقوقی که خداوند تشریع کرده است باعث کاهش عذاب خواهد شد.

اما جزای خیر در قرآن فقط مختص مومنین است

ملاali;687936 نوشت:
اما جزای خیر در قرآن فقط مختص مومنین است

پس با این حساب

خداوند از اعمال خوب مومنین کم نمی کند. اما چون ظلمی بر کافر رفته است و فرض ما این است که به کافر ظلم شده است
و حتما در این بین کسی مقصر بوده است.
گفته شد که خداوند مقصر نیست چون کسی نبوده است تا حقی داشته باشد. و همه ی نعمت ها از روی فضل و احسان است.
و در مورد عدالت اجتماعی و غیره
گفته شد اگر مومنین و غیر مومنین به وظایف خود عمل می کردند ، در حق مومنین و کافرین دیگر ، ظلم نمی شد.
اما برخی از مومنین و کافرین ، ظلم کرده اند.
و خودشان مقصر هستند.
در مورد کافران ظالم، خداوند از عذاب مظلومین کافر، کم می کند و به عذاب کافران ظالم می افزاید.
اما در مورد مومنین ظالم، خداوند از اعمال نیک آنها کم نمی کند یا بر عذاب و مجازاتشان نمی افزاید بلکه خودش کفیل و وکیل مومنین می شود. و چون خودش از این ظلم به کافران منع کرده بود پس کافران را به عدالت یا احسان خودش، راضی می کند.
حال این عدالت به خروج آنها از جهنم ابدی منجر می شود یا خیر ؟ باز بحثی جدا می طلبد.

و طاها;687948 نوشت:
پس با این حساب

خداوند از اعمال خوب مومنین کم نمی کند. اما چون ظلمی بر کافر رفته است و فرض ما این است که به کافر ظلم شده است
و حتما در این بین کسی مقصر بوده است.
گفته شد که خداوند مقصر نیست چون کسی نبوده است تا حقی داشته باشد. و همه ی نعمت ها از روی فضل و احسان است.
و در مورد عدالت اجتماعی و غیره
گفته شد اگر مومنین و غیر مومنین به وظایف خود عمل می کردند ، در حق مومنین و کافرین دیگر ، ظلم نمی شد.
اما برخی از مومنین و کافرین ، ظلم کرده اند.
و خودشان مقصر هستند.
در مورد کافران ظالم، خداوند از عذاب مظلومین کافر، کم می کند و به عذاب کافران ظالم می افزاید.
اما در مورد مومنین ظالم، خداوند از اعمال نیک آنها کم نمی کند یا بر عذاب و مجازاتشان نمی افزاید بلکه خودش کفیل و وکیل مومنین می شود. و چون خودش از این ظلم به کافران منع کرده بود پس کافران را به عدالت یا احسان خودش، راضی می کند.
حال این عدالت به خروج آنها از جهنم ابدی منجر می شود یا خیر ؟ باز بحثی جدا می طلبد.

سلام
سوال من خیلی روشنه
آیا محرومیت کافر از حقوق دنیایی، اجری برای او برگردن خدا میگذارد یا خیر؟
اگر جواب شما منفی است باید بگم که خدای شما عادل نیست ،چه رسد به اینکه مهربانترین هم باشد

http://www.askdin.com/thread49251.html
جمع بندی -1
سوال :
آیا حرف مراجع تقلید سخن خداست؟

پاسخ :
در ابتدا باید اشاره شود آن کس که از نعمت زیاد برخوردار است ، مسئولیت پاسخ گویی بیشتری در مقابل پروردگار و نعمت هایی که به او داده شده ، خواهد داشت.
چه بسا شخص ثروتمند در آخرت آرزو کند که ای کاش از این همه ثروت دنیوی برخوردار نبود ؛ زیرا برای هر نعمتی که به او داده شد ، حساب خواهد شد و کفران هر نعمت عذاب پرودگار را خواهد داشت . این حکم حتی در مورد مومنان جاری است. مومنانی که از نعمت های دنیوی بیشتر برخوردار باشند ، حساب آنان نیز سنگین تر است.
از طرف دیگر فقرا دو گروهند، مؤمن و غیر مؤمن‌.
فقرای مؤمن اگر به دلیل جنبة بشری مرتکب معصیت شوند بعید نیست که خداوند در قیامت تخفیفی در کیفر آنها بفرماید، ولی فقیر غیر مؤمن با گناهکاران ثروتمند در کیفر تفاوتی نخواهند داشت مگر به این که ثروتمندان به دلیل برخورداری از امکانات، گناه بیشتر انجام دهند،از این رو کیفرشان نیز سنگین‌تر است ولی گناهکار فقیر چون زمینه گناه برایش کمتر فراهم است ،کمتر خلاف می کند و کیفر او نسبتاً سبک‌تر خواهد بود.
اما در خصوص فقرای مؤمن روایاتی نقل شده که بر اساس آنها ممکن است خداوند برخی از نافرمانی آنان را مورد عفو قرار دهد مثلاً در روایتی آمده: «إنّ الله یلتفت یوم القیامه إلى فقراء المؤمنین شبیهاً بالمعتذر إلیهم؛(1) خداوند در روز قیامت به سوی فقرای مؤمن شبیه افراد عذرخواه نگاه می‌کند و عذرخواهانه بدان ها بذل توجه می‌کند».
در روایت دیگر آمده: «إنّ الله لیعتذر إلى عبده المؤمن المحوجّ فی الدنیا، فیقول فانظر إلى ما عوّضتک من الدنیا؛(2) خداوند از بنده نیازمند خود در دنیا عذر می پذیرد و می فرماید: نگاه کنید به عوض آنچه در دنیا به شما داده نشده بود».
بر اساس این گونه روایات معلوم می شود که خداوند ممکن است رنج فقر مؤمنان گناهکار را در آخرت از طریق عفو و بخشش خود جبران کند.

امام در بار فقرای بدون عمل صالح باید گفت که ثواب وبهشت در واقع پی امد عمل انسان است اگر کسی کاری نکرده باشد طبیعی است که مزیدی نخواهد داشت چون :
مزید آن گرفت جان برادر که کار کرد .

پی‌نوشت‌ها:
1. میزان الحکمه، ج 7، ص 518، نشر الاعلام الاسلامی، قم 1404ق.
2. همان.

http://www.askdin.com/thread49251.html
جمع بندی -2
سوال :
آیا حرف مراجع تقلید سخن خداست؟

پاسخ :
_ شگفتا مزد در برابر عمل عدالت نیست پس چه عدالت است ؟!!
_ اولا : نعمت های دنیا برخی پاداشی و برخی موهبتی اند .
ثانیا : قیاس دنیا با اخرت مصداق سخن جناب مولوی است که گفت :
از قیاسش خنده آمد خلق را ....
ثالثا : خیر در برابر حق نیست چون رابط بنده با خدا بر محور تکلیف است ونه بر اساس حق چون بنده حقی بر خدا ندارد تا طلب گار ان باشد .
_ فراموش نکنید : در روایتی آمده: «الدنیا مزرعه الاخره»(1) یعنی دنیا کشتزار آخرت است.
پیامد این کلام دقت نماید زیرا اولا: اعمال آدمی در دنیا ظاهری دارد که در بستر زمان انجام می‌گیرد و همانند خود زمان جزء اعراض است . محدود و زود گذر است . باطن و روح دارد که فراتر از بستر زمان و از مقوله جوهر و ماندگار و ابدی است . هیچ گاه پایان نمی‌پذیرد . عمل آدمی در واقع آن ساحت باطنی اوست که در آخرت نتیجه بخش است. استاد حسن زاده آملی در این باب ضمن بیان مبسوط می‌گوید:
آن تخم‌ها و بذرهایی که در مزرعه جان انسان کاشته می‌شود ، بالاخره به فعلیت می‌رسد، هر چند صورت ظاهر عمل در این عالم حرکت است یا راه می‌رود،حرکت است. فکر حرکت است. می نویسد ،حرکت است. طواف می‌کند، جهاد می‌رود، تعلیم می‌دهد ، همه حرکت است، و همه احوال و اطوار او در این نشئه حرکت است. حرکت عرضی است و متصرم و گذرا است . دوام ندارد و پایدار نیست، لکن از همین عرض ها در سر و باطن انسان، اخلاق ثابتی به نام ملکات تقرر می‌یابد و ساخته می‌شود که حقیقت و هویت انسان و قدر و ارزش آن همان و همان ملکات او است، یعنی این که گفته می‌شود علم و عمل انسان سازند، منظور از عمل صرف همین حرکات ظاهر نیست. نوری که در دل این اعمال قربه الی الله است، انسان ساز است. (1) در این باب مولوی نیز سخن شنیدنی دارد:
گر نبودی مر عرض را نقل و حشر :Gol: فعل بودی باطل و اقوال قشر
این عرض ها نقل شدن لون دیگر :Gol: حشر هر فانی بود کون دیگر
روز محشر هر عرض را صورتیست :Gol: صورت هر یک عرض را نوبتیست. (2)

پی‌نوشت‌ها:
1. علم الیقین ،ج 1 ،ص 347.
2. مجموعه مقالات ،ص 41.

http://www.askdin.com/thread49251.html
جمع بندی -3
سوال :
آیا حرف مراجع تقلید سخن خداست؟

پاسخ :
چرا براساس آموزه های دینی کسانی که به هر دلیل در دنیا محروم اند در اخرت خداوند برای آنها جبران می کند لذا
از حضرت علی(ع) نقل شده: «هر کس از شیعیان ما به بلایی مبتلا شود و صبر کند، برای او اجر هزار شهید است.»(1)
از امام باقر(ع) حکایت شده: «اگر مؤمن می دانست که خداوند در مقابل بلاها چه اجری به او می دهد، آرزو می کرد گوشت های بدنش را قیچی می کردند تا او به اجر آن برسد.»(2)
هر چه بلا سخت تر و تحملش مشکل تر باشد، اجر آن هم بیشتر خواهد بود . تحمل کردن مشکلات زندگی محدود دنیا و رسیدن به اجر ابدی ارزشمند است.بعضی از درجات اخروی را فقط به کسانی می دهند که بلاهای خاصی را تحمل کرده باشند. از امام صادق(ع) حکایت شده: «در بهشت درجه ای هست که فقط با صبر کردن بر مریضی های جسمی می توان به آن درجه رسید.»(3)

1-بحارالانوار، ج 67، ص 24
2-همان، ص 212
3. همان، ج 78، ص 374

موضوع قفل شده است