جمع بندی نحوه برخورد پیامبر اسلام (ص) و ائمه (ع) با فرد زناکار چگونه بوده است؟

تب‌های اولیه

36 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نحوه برخورد پیامبر اسلام (ص) و ائمه (ع) با فرد زناکار چگونه بوده است؟

با سلام

برخورد پیامبر اسلام و ائمه با زناکاران چطور بوده است؟

با تشکر

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد مقداد

BABY;680381 نوشت:
با سلام

برخورد پیامبر اسلام و ائمه با زناکاران چطور بوده است؟

با تشکر

با عرض سلام و ادب
گزارشات تاریخی و روایاتی که از معصومین(ع) رسیده نیز دال بر این موضوع است که حد شرعی را بر زناکاران جاری می کردند.از جملهاجرای حکم سنگسار است که اگر زنای فرد متأهل با شرایط ویژه ای که در فقه بیان شده، ثابت می شد ایشان حکم به سنگسار می دادند. البته باید توجه داشت که به دلیل اینکه به جز حضرت علی(ع) و مدت کوتاهی امام حسن(ع)، حکومت به دیگر ائمه اطهار(ع) واگذار نشد، اغلب شواهد تاریخی صدور یا عدم صدور حکم سنگسار در زمان امام علی(ع) گزارش شده است، اما روایات موجود بر دیدگاه ائمه(ع) بر اجرای حکم سنگسار در صورت وجود شرایط، دلالت دارد.
به چند نمونه اشاره می کنیم:
- روایتی در کتب شیعه و سنی نقل شده است (1) که شخصی بنام ماعز بن مالك خدمت پيامبر(ص) رسيد و گفت: من زنا كرده‏ ام. نبى مكرم اسلام صورت از او برتافتند، ماعز از طرف ديگر آمد و دوباره اقرار كرد، پيامبر دوباره صورتشان را برگرداندند و اعتنا نكردند. سپس براى بار سوم رو به پيامبر كرد و گفت: يا رسول‏الله من زنا كرده‏ام، عذاب دنيا آسان‏تر از عذاب آخرت است. پيامبر مكرم اسلام از مردم پرسيدند: آيا بيمارى يا جنونى بر اين شخص مستولى نيست، در جواب گفتند: نه، ماعز براى بار چهارم بر زناى خويش اقرار كرد. با تمام شدن چهار اقرار، حضرت حكم رجم او را صادر كردند. اصحاب حفره‏اى حفر كرده و شروع به سنگسار كردند. بعد از برخورد سنگ، ماعز از حفره خارج شده و فرار كرد كه زبير با استخوان شترى به او زد و او را دست بسته براى سنگسار برگردانيد. قضيه را به پيامبر مكرم اسلام خبر دادند. ايشان فرمودند: بعد از فرار از حفره چرا رهايش نكرديد؟ سپس فرمودند: اگر گناه خويش را پنهان مى‏داشت و توبه مى‏كرد، براى او بهتر بود.

- همچنین روایت شده است که پیامبر (ص) همان طور که ماعز را با اقرارش سنگسار کردند، این حکم را در مورد دو زن از قبیله های بنی غامد و جهینه نیز با اقرارشان اجرا نمود.(2)

- اميرالمؤمنين على(ع) درباره زنى كه زنا كرده بود و حامله شده و فرزندش را به طور پنهانى به قتل رسانده بود، به صد ضربه شلاق حكم نموده و سپس او را سنگسار كردند. گویی اين اولين موردى بود كه اميرالمؤمنين على(ع) رجم را اجرا نمودند.(3)

- زنى به نام شراحه همدانى نزد امام على(ع) آمد و به زناى خويش با اصرار اقرار مى‏كرد. امام على(ع) دلایلی آوردند تا او را از 4 مرتبه اقرار منع کنند، مثلاً فرمودند: شايد در خواب بوده‏اى كه يك مرد ناشناسى به تو تجاوز كرده است. جواب داد: نه، حضرت فرمودند: شايد تو را به اين كار مجبور كرده‏اند؟جواب داد: نه و ... تا 4 مرتبه اقرار کامل شد و اميرالمؤمنين عليه السلام براى رجم شراحه همدانيه حاضر شدند. ازدحام به قسمى بود كه نزديك بود برخی، برخی ديگر را از فشار هلاك كنند. حضرت دستور دادند او را به صحن خانه آوردند و سنگسارش كردند تا جان سپرد. سپس مردم وارد شدند و هر كس مي رسيد زبان به لعن مرحوم می گشود. چون آن حضرت چنين ديد منادى را فرمان داد ندا كند: اى گروه مردم! زبان سوء را از اين شخص برگيريد، چرا كه هر كس بر او حد الهى جارى شود، همان حد، كفاره گناه اوست در دنيا، همچنان كه بدهى در برابر بدهى است.(4)

پی نوشت
(1). مصنف ابن ابی شیبه، (به نقل از حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص28 )، ج10، ص72. شیخ طوسی، الخلاف، ج5، ص366 . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۷، ص ۱۸۵، ح ۵، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ هـ ش.
(2). حسائی، ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی، ج3، ص441، انتشارات سیدالشهداء، قم، ۱۴۰۵ هـ ق.
(3). حر عاملى، وسائل الشيعه، ج28، ص65
(4).قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابويه، من لا يحضره الفقيه، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم - ايران، دوم، 1413 ه. ق، 4 جلد،ص 25. مغربى، ابو حنيفه، نعمان بن محمد تميمى، دعائم الإسلام، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم - ايران، دوم، 1385 ه. ق، 2 جلد،ص 445 .

[="Tahoma"][="DarkGreen"]یک داستانی شنیدم
که یک بار به پیامبر میگویند در فلان خانه دو نفر در حال فعل زنا هستند
بعد حضرت امیر را میفرستند انجا
حضرت امیر اول شروع میکند به در زدن
بعد که کسی جواب نمیدهد وارد میشود و کلی یاالله یا الله میگوید
و میگوید نامحرم مراقب باشد که دارم وارد میشوم پوشش را رعایت کند
و با چشمان بسته پیش میرفته
و کلا چند دقیقه ای وسط خانه میایستد با چشمان بسته
بعد هم چند دقیقه میگوید میخواهم چشمانم را باز کنم نامحرم پوشش را رعایت کند

بعد چشمانش باز میکند و کسی نمیبیند و به حضرت محمد گزارش میدهد رفتم کسی را ندیدم

همه سر و صدا میکنند این که بود فرستادی برای اجرای حکم زناکار
و
حضرت محمد جوابی میفرمایند که دفاع از عمل حضرت علی بوده است.

ایا چنین داستانی صحت دارد؟؟؟(نقل به مضمون کردم و شاید جزییات این نباشد و منبعش را هم به یاد ندارم)[/]

BABY;687555 نوشت:
یک داستانی شنیدم
که یک بار به پیامبر میگویند در فلان خانه دو نفر در حال فعل زنا هستند
بعد حضرت امیر را میفرستند انجا
حضرت امیر اول شروع میکند به در زدن
بعد که کسی جواب نمیدهد وارد میشود و کلی یاالله یا الله میگوید
و میگوید نامحرم مراقب باشد که دارم وارد میشوم پوشش را رعایت کند
و با چشمان بسته پیش میرفته
و کلا چند دقیقه ای وسط خانه میایستد با چشمان بسته
بعد هم چند دقیقه میگوید میخواهم چشمانم را باز کنم نامحرم پوشش را رعایت کند

بعد چشمانش باز میکند و کسی نمیبیند و به حضرت محمد گزارش میدهد رفتم کسی را ندیدم

همه سر و صدا میکنند این که بود فرستادی برای اجرای حکم زناکار
و
حضرت محمد جوابی میفرمایند که دفاع از عمل حضرت علی بوده است.

ایا چنین داستانی صحت دارد؟؟؟(نقل به مضمون کردم و شاید جزییات این نباشد و منبعش را هم به یاد ندارم)

با عرض سلام و ادب

در منابع تاریخی و حدیثی به چنین موردی برخورد نکرده ایم.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

مقداد;688190 نوشت:

با عرض سلام و ادب

در منابع تاریخی و حدیثی به چنین موردی برخورد نکرده ایم.

اگر اشتباه نکنم در علم دینی بعضی مواقع که سندی نباشد از طریق بحث های عقلی به نتیجه میرسند که ممکن است این حدیث یا داستان صحیح باشد
ایا مطلبی که در مورد حضرت علی گفتم با بحث های عقلی دینی جور در میاد؟؟؟[/]

پابوس زوار اربعین;688684 نوشت:

اگر اشتباه نکنم در علم دینی بعضی مواقع که سندی نباشد از طریق بحث های عقلی به نتیجه میرسند که ممکن است این حدیث یا داستان صحیح باشد
ایا مطلبی که در مورد حضرت علی گفتم با بحث های عقلی دینی جور در میاد؟؟؟

با عرض سلام و ادب

مطابقت با عقل و دلایل عقلی در بررسی درستی یا نادرستی احادیث مطرح است،یعنی حدیثی که نقل شده است اگر از نظر سندی مشکل نداشت ولی با دلایل عقلی سازگار نبود،مورد نقد قرار می گیرد،ولی در داستان مورد بحث،فعلاً در منابع چنین چیزی یافت نشد تا آن را از نظر سندی یا دلایل دیگر بررسی کنیم.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

مقداد;689309 نوشت:

با عرض سلام و ادب

مطابقت با عقل و دلایل عقلی در بررسی درستی یا نادرستی احادیث مطرح است،یعنی حدیثی که نقل شده است اگر از نظر سندی مشکل نداشت ولی با دلایل عقلی سازگار نبود،مورد نقد قرار می گیرد،ولی در داستان مورد بحث،فعلاً در منابع چنین چیزی یافت نشد تا آن را از نظر سندی یا دلایل دیگر بررسی کنیم.

در فوق اشاره کردید به مواردی که طرف خودش بانی اعتراف شده.
ایا موردی هم هست که گزارش مردمی داده شود و ایمه بخواهند دست به کار شوند؟؟؟

..............

ان شخصی که در بالا گفته بود عذاب دنیویش بالاتر است تا عذاب اخروی
چرا دست به توبه نبرد تا امرزیده شود و عذاب اخروی هم ازش برداشته شود؟؟؟[/]

با سلام

البته که اسلام رحمانی علوی ، حد اکثر تسامح وتساهل را در مورد عقوبات و حدود دارد و مجازاتهایی از قبیل رجم یا سنگسار جنبه بازدارندگی وهشدار دارند و عملا اثبات شهود اربعه در زنا در تاریخ گزارش نشده است .

اشخاصی که در نزد علی (ع) و یا پیغمبر (ص) به جهت اقرار به گناه مراجعه مینمودند، حضرات به بهانه ها و سوالهای مختلفی آنان را به منزلشان میفرستادند تا اقرار آنها به اندازه 4 دفعه نگردد مگر آنکه اشخاص، خود بر مجازات خویش تاکید مینمودند!!

در مورد شهود نیز بسیار سختگیری وجود داشت:

روایت است 3 نفر نزد علی (ع) رفته و شهادت دادند عمل زنا و دخول دونفر را در حال زنا دیده اند و هر 3 نفر صحنه را به مانند هم تعریف نمودند. حضرت بعد از شنیدن شهادت شهود فرمودند نفر چهارم کجاست؟ آن 3 نفر گفتند در راه است!! حضرت دستور دادند هر سه نفر را شلاق زدند!!

(براساس روایت (شهید دستغیب در کتاب گناهان کبیره ) امام صادق (ع): در زمان علی (ع) شخصی از فرمانده هان ایشان آمده و گفت در فلان جا عمل زنا انجام میدهند. علی (ع) خود به آن مکان رفته و از دور گناه را مشاهده نمودند، ایشان بلافاصله چشمان خود را بسته و با سرو صدای بلند فریاد زدند: شنیده ام که در این مکان گناه میکنند و خدا را در نظر نمیگیرند!! آن دو نفر که در حال انجام گناه بودند صدا را شنیده و از منطقه گریختند! حضرت برگشت و وقتی فرمانده پرسید یا علی (ع) آن گناه کاران را به سزای عملشان رساندید؟ جواب دادند: من گناهکاری ندیدم! فقط دونفر را در حال فرار دیدم!!)


امام صادق (ع) میفرماید اگر شاهد زنا باشم هرگز جزو 3 نفر اول شهادت نخواهم داد زیرا بیم آن دارم یکی از آن سه نفر پشیمان شود و یا ضد و نقیض تعریف کند من هم شلاق بخورم!


حضرت علی (ع) میفرماید تجسس در زندگی دیگران نکنید و هرگاه از دور عمل گناهی را شاهد هستید با سرو صدا مرتکب را ازحضورتان مطلع نمایید تا مرتکب گناه بلافاصله گناه خویش را بدون اینکه شرمنده شود و متوجه شود شما میدانید بپوشاند!!

http://forum.ghorany.com/thread-2541.html



پابوس زوار اربعین;690658 نوشت:
ان شخصی که در بالا گفته بود عذاب دنیویش بالاتر است تا عذاب اخروی
چرا دست به توبه نبرد تا امرزیده شود و عذاب اخروی هم ازش برداشته شود؟؟؟

با عرض سلام.

در متن بالا عبارتی مبنی بر اینکه عذاب دنیویش بالاتر است تا عذاب اخروی نیامده است،بلکه شخص گناهکار اینگونه دلیل می آورد که عذاب دنیایی آسانتر از عذاب اخروی است،لذا اصرار بر اجرای حد داشته اند. شاید بتوان علت اینکه شخص بجای توبه،بر اجرای حد شرعی اصرار دارد این باشد که هر چند شخص توبه هم بکند باز این نگرانی وجود دارد که شاید توبه اش پذیرفته نشود.

پابوس زوار اربعین;690658 نوشت:
در فوق اشاره کردید به مواردی که طرف خودش بانی اعتراف شده.
ایا موردی هم هست که گزارش مردمی داده شود و ایمه بخواهند دست به کار شوند؟؟؟

این موضوع باید بیشتر مورد بررسی قرار بگیرد.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]خوب پیامبر و ایمه در مورد نحوه اجرای ان ترتیباتی را نگفتند؟؟؟

مثل ابعاد سنگ ها
مثل عمق چاله
مثل تخفیف مجازات
ووو( هر شرایط دیگری)[/]

پابوس زوار اربعین;691074 نوشت:
خوب پیامبر و ایمه در مورد نحوه اجرای ان ترتیباتی را نگفتند؟؟؟

مثل ابعاد سنگ ها
مثل عمق چاله
مثل تخفیف مجازات
ووو( هر شرایط دیگری)

با عرض سلام و ادب

در روایات معیارهایی برای اجرای حکم سنگسار و هم چنین تشدید مجازات برخی زناکاران بیان شده است:

تشدید مجازات سنگسار پیرمرد و پیرزن
امام صادق (ع) فرمود:پیرزن و پیرمرد زناکار صد ضربه تازیانه زده و سپس سنگسار می‌شوند و دختر و پسر باکره صد ضربه شلاق و یک سال تبعید می‌شوند. «عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ فِی الشَّیخِ وَ الشَّیخَةِ جَلْدُ مِائَةً وَ الرَّجْمُ وَ الْبِکرِ وَ الْبِکرَةِ جَلْدُ مِائَةً وَ نَفْیُ سَنَةً» [1]

روش اجرای حکم سنگسار

سنگ کوچک
امام صادق (ع) درباره نحوه اجرای سنگسار فرمودند:درباره زن تا کمر در خاک دفن می‌شود و ابتدا به وسیله امام و سپس توسط بقیه مردم با سنگ‌های کوچک سنگسار می‌شود «قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (ع) تُدْفَنُ الْمَرْأَةُ إِلَی وَسَطِهَا إِذَا أَرَادُوا أَنْ یرْجُمُوهَا وَ یرْمِی الْإِمَامُ ثُمَّ یرْمِی النَّاسُ بَعْدُ بِأَحْجَارً صِغَارً « [2]

شروع‌کننده اجرا
امام صادق (ع) فرمودند در صورتی که زنای محصنه با اقرار ثابت شده باشد، اول کسی که شروع به سنگسار می‌کند امام، و سپس مردم هستند و در صورتی‌که زنای محصنه با شهادت شهود ثابت شده باشد، اول شاهدان، سپس امام و بعد از آن مردم اجرای حکم می‌کنند «عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ إِذَا أَقَرَّ الزَّانِی الْمُحْصَنُ کانَ أَوَّلُ مَنْ یرْجُمُهُ الْإِمَامَ ثُمَّ النَّاسَ فَإِذَا قَامَتْ عَلَیهِ الْبَینَةُ کانَ أَوَّلُ مَنْ یرْجُمُهُ الْبَینَةَ ثُمَّ الْإِمَامَ ثُمَّ النَّاسَ « [3]

کیفیت قرار دادن زناکار در حفره
امام صادق (ع) درباره کیفیت اجرای سنگسار فرموند:زن را تا وسط و مرد را تا کمر دفن کرده و اول امام، و سپس مردم با سنگ‌های کوچک سنگسار می‌کنند. «عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ تُدْفَنُ الْمَرْأَةُ إِلَی وَسَطِهَا ثُمَّ یرْمِی الْإِمَامُ وَ یرْمِی النَّاسُ بِأَحْجَارً صِغَارً وَ لَا یدْفَنُ الرَّجُلُ إِذَا رُجِمَ إِلاّ إِلَی حَقْوَیهِ « [4]

توقف اجرای حکم تا وضع حمل و پایان دوران شیردهی
راوی می‌گوید از امام صادق (ع) درباره حکم زنای زن محصنه حامله پرسیدم؛ فرمودند بعد از وضع حمل و پایان زمان شیردهی فرزندش، سنگسار می‌شود. [5]

پی نوشتها:
[1]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۶۲.
[2]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۹۹.
[3]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۹۹.
[4]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۹۹.
[5]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۲۷.

مقداد;691225 نوشت:

با عرض سلام و ادب

در روایات معیارهایی برای اجرای حکم سنگسار و هم چنین تشدید مجازات برخی زناکاران بیان شده است:

تشدید مجازات سنگسار پیرمرد و پیرزن


امام صادق (ع) فرمود:پیرزن و پیرمرد زناکار صد ضربه تازیانه زده و سپس سنگسار می‌شوند و دختر و پسر باکره صد ضربه شلاق و یک سال تبعید می‌شوند. «عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ فِی الشَّیخِ وَ الشَّیخَةِ جَلْدُ مِائَةً وَ الرَّجْمُ وَ الْبِکرِ وَ الْبِکرَةِ جَلْدُ مِائَةً وَ نَفْیُ سَنَةً» [1]

روش اجرای حکم سنگسار

سنگ کوچک
امام صادق (ع) درباره نحوه اجرای سنگسار فرمودند:درباره زن تا کمر در خاک دفن می‌شود و ابتدا به وسیله امام و سپس توسط بقیه مردم با سنگ‌های کوچک سنگسار می‌شود «قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (ع) تُدْفَنُ الْمَرْأَةُ إِلَی وَسَطِهَا إِذَا أَرَادُوا أَنْ یرْجُمُوهَا وَ یرْمِی الْإِمَامُ ثُمَّ یرْمِی النَّاسُ بَعْدُ بِأَحْجَارً صِغَارً « [2]

شروع‌کننده اجرا
امام صادق (ع) فرمودند در صورتی که زنای محصنه با اقرار ثابت شده باشد، اول کسی که شروع به سنگسار می‌کند امام، و سپس مردم هستند و در صورتی‌که زنای محصنه با شهادت شهود ثابت شده باشد، اول شاهدان، سپس امام و بعد از آن مردم اجرای حکم می‌کنند «عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ إِذَا أَقَرَّ الزَّانِی الْمُحْصَنُ کانَ أَوَّلُ مَنْ یرْجُمُهُ الْإِمَامَ ثُمَّ النَّاسَ فَإِذَا قَامَتْ عَلَیهِ الْبَینَةُ کانَ أَوَّلُ مَنْ یرْجُمُهُ الْبَینَةَ ثُمَّ الْإِمَامَ ثُمَّ النَّاسَ « [3]

کیفیت قرار دادن زناکار در حفره
امام صادق (ع) درباره کیفیت اجرای سنگسار فرموند:زن را تا وسط و مرد را تا کمر دفن کرده و اول امام، و سپس مردم با سنگ‌های کوچک سنگسار می‌کنند. «عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ تُدْفَنُ الْمَرْأَةُ إِلَی وَسَطِهَا ثُمَّ یرْمِی الْإِمَامُ وَ یرْمِی النَّاسُ بِأَحْجَارً صِغَارً وَ لَا یدْفَنُ الرَّجُلُ إِذَا رُجِمَ إِلاّ إِلَی حَقْوَیهِ « [4]

توقف اجرای حکم تا وضع حمل و پایان دوران شیردهی
راوی می‌گوید از امام صادق (ع) درباره حکم زنای زن محصنه حامله پرسیدم؛ فرمودند بعد از وضع حمل و پایان زمان شیردهی فرزندش، سنگسار می‌شود. [5]

پی نوشتها:
[1]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۶۲.
[2]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۹۹.
[3]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۹۹.
[4]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۹۹.
[5]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۲۷.

الان که امام در غیبت است چی؟؟؟
اگر متهم قبل از اجرای حکم از شهر میگریخت چی؟؟؟فرضا همان زنی که باید شیر بدهد از شهر بگریزد.
....
در خدا قران اگر اشتباه نکنم صحبت حبس خانگی و تبعید شده است.

پابوس زوار اربعین;691481 نوشت:

الان که امام در غیبت است چی؟؟؟
اگر متهم قبل از اجرای حکم از شهر میگریخت چی؟؟؟فرضا همان زنی که باید شیر بدهد از شهر بگریزد.
....
در خدا قران اگر اشتباه نکنم صحبت حبس خانگی و تبعید شده است.

با عرض سلام و ادب

این سوالات شما جنبه فقهی دارند و خارج از موضوع اصلی تاپیک که بررسی جنبه تاریخی برخورد معصومین(علیهم السلام) با زناکار بود،می باشد. بنابراین لازم است کارشناسان فقه پاسخگویی داشته باشند،لذا در صورت تمایل در تاپیکی مستقل مطرح فرمایید.

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

مقداد;690973 نوشت:

این موضوع باید بیشتر مورد بررسی قرار بگیرد.

رییس در این مورد خبری نشد؟؟؟[/]

پابوس زوار اربعین;697864 نوشت:

رییس در این مورد خبری نشد؟؟؟

با سلام.

تا بحال موردی پیدا نکردیم.

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

مقداد;697916 نوشت:

با سلام.

تا بحال موردی پیدا نکردیم.

ولو مورد مجازات دیگری باشد چی ؟؟؟
لزوما قرار نیست مجازات زناکار باشد.
اگر در موردی بوده که برحسب گزارش مردمی در مورد خلاف یا اتهامی ایمه رفتار خاصی داشته اند بیان بفرمایید[/]

مقداد;691225 نوشت:

با عرض سلام و ادب

در روایات معیارهایی برای اجرای حکم سنگسار و هم چنین تشدید مجازات برخی زناکاران بیان شده است:

تشدید مجازات سنگسار پیرمرد و پیرزن
امام صادق (ع) فرمود:پیرزن و پیرمرد زناکار صد ضربه تازیانه زده و سپس سنگسار می‌شوند و دختر و پسر باکره صد ضربه شلاق و یک سال تبعید می‌شوند. «عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ فِی الشَّیخِ وَ الشَّیخَةِ جَلْدُ مِائَةً وَ الرَّجْمُ وَ الْبِکرِ وَ الْبِکرَةِ جَلْدُ مِائَةً وَ نَفْیُ سَنَةً» [1]

روش اجرای حکم سنگسار

سنگ کوچک
امام صادق (ع) درباره نحوه اجرای سنگسار فرمودند:درباره زن تا کمر در خاک دفن می‌شود و ابتدا به وسیله امام و سپس توسط بقیه مردم با سنگ‌های کوچک سنگسار می‌شود «قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (ع) تُدْفَنُ الْمَرْأَةُ إِلَی وَسَطِهَا إِذَا أَرَادُوا أَنْ یرْجُمُوهَا وَ یرْمِی الْإِمَامُ ثُمَّ یرْمِی النَّاسُ بَعْدُ بِأَحْجَارً صِغَارً « [2]

شروع‌کننده اجرا
امام صادق (ع) فرمودند در صورتی که زنای محصنه با اقرار ثابت شده باشد، اول کسی که شروع به سنگسار می‌کند امام، و سپس مردم هستند و در صورتی‌که زنای محصنه با شهادت شهود ثابت شده باشد، اول شاهدان، سپس امام و بعد از آن مردم اجرای حکم می‌کنند «عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ إِذَا أَقَرَّ الزَّانِی الْمُحْصَنُ کانَ أَوَّلُ مَنْ یرْجُمُهُ الْإِمَامَ ثُمَّ النَّاسَ فَإِذَا قَامَتْ عَلَیهِ الْبَینَةُ کانَ أَوَّلُ مَنْ یرْجُمُهُ الْبَینَةَ ثُمَّ الْإِمَامَ ثُمَّ النَّاسَ « [3]

کیفیت قرار دادن زناکار در حفره
امام صادق (ع) درباره کیفیت اجرای سنگسار فرموند:زن را تا وسط و مرد را تا کمر دفن کرده و اول امام، و سپس مردم با سنگ‌های کوچک سنگسار می‌کنند. «عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ تُدْفَنُ الْمَرْأَةُ إِلَی وَسَطِهَا ثُمَّ یرْمِی الْإِمَامُ وَ یرْمِی النَّاسُ بِأَحْجَارً صِغَارً وَ لَا یدْفَنُ الرَّجُلُ إِذَا رُجِمَ إِلاّ إِلَی حَقْوَیهِ « [4]

توقف اجرای حکم تا وضع حمل و پایان دوران شیردهی
راوی می‌گوید از امام صادق (ع) درباره حکم زنای زن محصنه حامله پرسیدم؛ فرمودند بعد از وضع حمل و پایان زمان شیردهی فرزندش، سنگسار می‌شود. [5]

پی نوشتها:
[1]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۶۲.
[2]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۹۹.
[3]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۹۹.
[4]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۹۹.
[5]. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۲۷.

ممنون...ببخشید اون وقت اینقدر سنگ میزنن بمیره یا تا حد خاصی؟

پابوس زوار اربعین;698306 نوشت:
ولو مورد مجازات دیگری باشد چی ؟؟؟
لزوما قرار نیست مجازات زناکار باشد.
اگر در موردی بوده که برحسب گزارش مردمی در مورد خلاف یا اتهامی ایمه رفتار خاصی داشته اند بیان بفرمایید

با عرض سلام.

همانگونه که مستحضرید از میان ائمه(علیهم السلام) تنها امام علی و امام حسن(علیهما السلام)برای مدتی حکومت در اختیارشان بوده است و بقیه ائمه حکومت در اختیارشان نبوده است تا برای اجرای اینگونه احکام بتوانیم نمونه هایی پیدا کنیم. دوران حکومت امام حسن(علیه السلام) هم که بسیار کوتاه بوده است.

در دوران حکومت امام علی(علیه السلام)،آن حضرت افرادی را مأمور نظارت مخفیانه بر عملکرد کارگزاران می کرد و با رسیدن گزارش این افراد آن حضرت هم برخورد لازم را انجام می دادند.

دو نمونه را خدمت شما عرض می کنیم:

برخورد با ابن هَرَمه
امام علي‏ عليه السلام هنگامي كه از، خيانت ابن هَرمَه، مأمور بازار اهواز اطلاع یافت، به رفاعه چنين نوشت : هنگامي كه نامه ‏ام را خواندي، ابن هرمه را از بازار، بركنار كن و او را به خاطر مردم از كار، باز دار و سپس زنداني نما و خبر آن را اعلان عمومي كن و به كارگزارانت بنويس و نظرم را به آنان ابلاغ نما. درباره ابن هرمه، غفلت يا كوتاهي نكني كه نزد خداوند، هلاك شوي و من هم به بدترين شيوه بركنارت خواهم كرد كه از اين كار، تو را به خدا پناه مي‏دهم.

هنگامي كه جمعه شد، او را از زندان بيرون آر و 35 تازيانه بر او بزن و در بازارها بچرخان. اگر كسي از او شكايت كرد و شاهد آورد، او را سوگند ده و از درآمد ابن هرمه آن را پرداخت نما. فرمان ده تا او را با خواري و زشتي و فرياد كشيدن بر سرش، به زندان ببرند، با طنابي پاهايش را ببند و وقت نماز او را بيرون آور. اگر كسي برايش غذا، آشاميدني، لباس و زير اندازي آورد، مانع مشو. مگذار كسي بر او وارد شود تا به او چاره ‏اي تلقين كند يا به آزادي اميدوارش سازد. اگر برايت روشن شد كه كسي مطلبي را به او القا كرده كه به مسلماناني زيان مي‏رساند، او را با تازيانه تأديب نما و زنداني كن تا توبه نمايد.
شب‏ها زندانيان را براي هواخوري به حياط زندان بياور، جز ابن هرمه را، مگر آن كه ترس از تلف شدنش باشد كه او را نيز شب‏ها آزاد بگذار. اگر در او طاقت و توان ديدي، پس از سي روز، 35 تازيانه ديگر، افزون بر 35 تازيانه قبلي بر او بزن. براي من گزارش كارت در بازار را بنويس و اين‏كه چه كسي را پس از آن خائن برگزيدي. حقوق ابن هرمه خائن را هم قطع كن.[1]

در موردی دیگر یکى از فرمانداران اموالی از بیت المال را نزد خود گرفته بود، خبر که به امام رسید ، حضرت فوراً نامه ای تهدید امیز به وی نوشتند: از خدا بترس ، و اموال این مردم را به سویشان بازگردان، که اگر چنین نکنى و خداوند مرا بر تو چیره سازد، با تو کارى خواهم کرد که نزد خداوند عذر خواهم داشت، و با شمشیرم که هر کس را با آن زدم در آتش شد، گردنت را بزنم . به خدا سوگند، اگر کارى را که تو کردى حسن و حسین کرده بودند، از من نرمشى نمى دیدند، و به مرادى نمى رسیدند، تا آن که حق را از آنان بازگیرم، و باطلى را که از ستم آن دو پدید آمده، نابود سازم .[2]

پی نوشتها:
[1]. دعائم الإسلام ج 2 ص532.

[2]- نهج البلاغه، مترجم: محمد دشتی،قم،موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)،نامه41.

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

مقداد;698623 نوشت:

با عرض سلام.

همانگونه که مستحضرید از میان ائمه(علیهم السلام) تنها امام علی و امام حسن(علیهما السلام)برای مدتی حکومت در اختیارشان بوده است و بقیه ائمه حکومت در اختیارشان نبوده است تا برای اجرای اینگونه احکام بتوانیم نمونه هایی پیدا کنیم. دوران حکومت امام حسن(علیه السلام) هم که بسیار کوتاه بوده است.

در دوران حکومت امام علی(علیه السلام)،آن حضرت افرادی را مأمور نظارت مخفیانه بر عملکرد کارگزاران می کرد و با رسیدن گزارش این افراد آن حضرت هم برخورد لازم را انجام می دادند.

دو نمونه را خدمت شما عرض می کنیم:

برخورد با ابن هَرَمه
امام علي‏ عليه السلام هنگامي كه از، خيانت ابن هَرمَه، مأمور بازار اهواز اطلاع یافت، به رفاعه چنين نوشت : هنگامي كه نامه ‏ام را خواندي، ابن هرمه را از بازار، بركنار كن و او را به خاطر مردم از كار، باز دار و سپس زنداني نما و خبر آن را اعلان عمومي كن و به كارگزارانت بنويس و نظرم را به آنان ابلاغ نما. درباره ابن هرمه، غفلت يا كوتاهي نكني كه نزد خداوند، هلاك شوي و من هم به بدترين شيوه بركنارت خواهم كرد كه از اين كار، تو را به خدا پناه مي‏دهم.

هنگامي كه جمعه شد، او را از زندان بيرون آر و 35 تازيانه بر او بزن و در بازارها بچرخان. اگر كسي از او شكايت كرد و شاهد آورد، او را سوگند ده و از درآمد ابن هرمه آن را پرداخت نما. فرمان ده تا او را با خواري و زشتي و فرياد كشيدن بر سرش، به زندان ببرند، با طنابي پاهايش را ببند و وقت نماز او را بيرون آور. اگر كسي برايش غذا، آشاميدني، لباس و زير اندازي آورد، مانع مشو. مگذار كسي بر او وارد شود تا به او چاره ‏اي تلقين كند يا به آزادي اميدوارش سازد. اگر برايت روشن شد كه كسي مطلبي را به او القا كرده كه به مسلماناني زيان مي‏رساند، او را با تازيانه تأديب نما و زنداني كن تا توبه نمايد.
شب‏ها زندانيان را براي هواخوري به حياط زندان بياور، جز ابن هرمه را، مگر آن كه ترس از تلف شدنش باشد كه او را نيز شب‏ها آزاد بگذار. اگر در او طاقت و توان ديدي، پس از سي روز، 35 تازيانه ديگر، افزون بر 35 تازيانه قبلي بر او بزن. براي من گزارش كارت در بازار را بنويس و اين‏كه چه كسي را پس از آن خائن برگزيدي. حقوق ابن هرمه خائن را هم قطع كن.[1]

در موردی دیگر یکى از فرمانداران اموالی از بیت المال را نزد خود گرفته بود، خبر که به امام رسید ، حضرت فوراً نامه ای تهدید امیز به وی نوشتند: از خدا بترس ، و اموال این مردم را به سویشان بازگردان، که اگر چنین نکنى و خداوند مرا بر تو چیره سازد، با تو کارى خواهم کرد که نزد خداوند عذر خواهم داشت، و با شمشیرم که هر کس را با آن زدم در آتش شد، گردنت را بزنم . به خدا سوگند، اگر کارى را که تو کردى حسن و حسین کرده بودند، از من نرمشى نمى دیدند، و به مرادى نمى رسیدند، تا آن که حق را از آنان بازگیرم، و باطلى را که از ستم آن دو پدید آمده، نابود سازم .[2]

پی نوشتها:
[1]. دعائم الإسلام ج 2 ص532.

[2]- نهج البلاغه، مترجم: محمد دشتی،قم،موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)،نامه41.

موردی که متهم قبل از اجرای حکم از شهر میگریخت چطور؟؟؟[/]

پابوس زوار اربعین;699023 نوشت:

موردی که متهم قبل از اجرای حکم از شهر میگریخت چطور؟؟؟

هیچی دیگه گریخته رفته:ok::Nishkhand:

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

مقداد;689309 نوشت:

با عرض سلام و ادب

مطابقت با عقل و دلایل عقلی در بررسی درستی یا نادرستی احادیث مطرح است،یعنی حدیثی که نقل شده است اگر از نظر سندی مشکل نداشت ولی با دلایل عقلی سازگار نبود،مورد نقد قرار می گیرد،ولی در داستان مورد بحث،فعلاً در منابع چنین چیزی یافت نشد تا آن را از نظر سندی یا دلایل دیگر بررسی کنیم.

داستان را پیدا کردم

عيب پوشى و ستار العيوبى
در خبر آمده است كه روزى پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم با جمعى از اصحاب خود نشسته بودند ناگه شخصى خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رسيد و عرض كرد:يا رسول الله در فلان خانه مردى و زنى به فساد مشغولند.
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اين خبر تو را بايد بررسى كنم و آنها را بخواهم ببينم مطلب چيست ؟
چند تن از صحابه كه آنجا بودند اجازه احضار آنها را خواستند، ليكن پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم هيچ يك از آنان را اجازه نداند تا اينكه حضرت على (عليه السلام ) خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رسيد آنگاه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به على (عليه السلام ) فرمود:
يا على تو برو و ببين اين ماجرا كه مى گويند راست است يا نه
اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) آمد تا رسيد به در خانه ، آنگاه چشمان خود را بر هم گذاشت و وارد خانه شد و دست بر ديوار داشت تا وقتى كه گرد خانه گرديد و بيرون آمد چون خدمت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم رسيد عرض كرد: يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم من گرد آن خانه گشتم ولى هيچ كس را آنجا نديم .
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به نور نبوت مطلب را يافت كه على (عليه السلام ) نمى خواهد آن دو را رسوا نمايد لذا فرمود:
يا على انت فتى هذه الامه يعنى : يا على تو جوانمرد اين امتى .

فقط حیف منبعش را ننوشته بود
اما شما با استفاده از جستجو در برنامه ها میتوانید صحت و سقم و منبع این داستان را پیدا کنید
[/]

پابوس زوار اربعین;701447 نوشت:

داستان را پیدا کردم

عيب پوشى و ستار العيوبى
در خبر آمده است كه روزى پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم با جمعى از اصحاب خود نشسته بودند ناگه شخصى خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رسيد و عرض كرد:يا رسول الله در فلان خانه مردى و زنى به فساد مشغولند.
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اين خبر تو را بايد بررسى كنم و آنها را بخواهم ببينم مطلب چيست ؟
چند تن از صحابه كه آنجا بودند اجازه احضار آنها را خواستند، ليكن پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم هيچ يك از آنان را اجازه نداند تا اينكه حضرت على (عليه السلام ) خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رسيد آنگاه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به على (عليه السلام ) فرمود:
يا على تو برو و ببين اين ماجرا كه مى گويند راست است يا نه
اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) آمد تا رسيد به در خانه ، آنگاه چشمان خود را بر هم گذاشت و وارد خانه شد و دست بر ديوار داشت تا وقتى كه گرد خانه گرديد و بيرون آمد چون خدمت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم رسيد عرض كرد: يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم من گرد آن خانه گشتم ولى هيچ كس را آنجا نديم .
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به نور نبوت مطلب را يافت كه على (عليه السلام ) نمى خواهد آن دو را رسوا نمايد لذا فرمود:
يا على انت فتى هذه الامه يعنى : يا على تو جوانمرد اين امتى .

فقط حیف منبعش را ننوشته بود
اما شما با استفاده از جستجو در برنامه ها میتوانید صحت و سقم و منبع این داستان را پیدا کنید

با عرض سلام و ادب

همانگونه که قبلاً عرض شد در منابع معتبر حدیثی این مطلب یافت نشده است.

پابوس زوار اربعین;699023 نوشت:
موردی که متهم قبل از اجرای حکم از شهر میگریخت چطور؟؟؟

با سلام.

مواردی هم پیش می آمد که متهم می گریخت.مانند: قعقاع بن شور فرماندار شهر کسکر از سوی دولت علوی(ع) بود .او علاوه بر تخلفاتی که داشت ، با زنی ازدواج کرد که مهریه اش را بر خلاف سنت نبوی (ص) صدهزار درهم قرار داد -که چنین مبلغی گزاف از سوی کارگزار دولتی بسیار شگفت آور بود و حیرت و ناراحتی مردمان را به دنبال داشت- قعقاع پس از آنکه فهمید که حضرت(ع) از کارهای خلافش آگاه شده و مورد بازخواست قرار خواهد گرفت، به سوی شام گریخت.[1]

پی نوشت:

[1]. ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه،تحقیق:محمد أبو الفضل إبراهیم،دار إحیاء الکتب العربیة 1378 - 1959 م،چاپ اول،ج4،ص87.

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]

مقداد;710514 نوشت:

با سلام.

مواردی هم پیش می آمد که متهم می گریخت.مانند: قعقاع بن شور فرماندار شهر کسکر از سوی دولت علوی(ع) بود .او علاوه بر تخلفاتی که داشت ، با زنی ازدواج کرد که مهریه اش را بر خلاف سنت نبوی (ص) صدهزار درهم قرار داد -که چنین مبلغی گزاف از سوی کارگزار دولتی بسیار شگفت آور بود و حیرت و ناراحتی مردمان را به دنبال داشت- قعقاع پس از آنکه فهمید که حضرت(ع) از کارهای خلافش آگاه شده و مورد بازخواست قرار خواهد گرفت، به سوی شام گریخت.[1]

پی نوشت:

[1]. ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه،تحقیق:محمد أبو الفضل إبراهیم،دار إحیاء الکتب العربیة 1378 - 1959 م،چاپ اول،ج4،ص87.

خوب بعد کار اجرای حکمش به کجا کشید؟؟؟منظورم این است[/]

پابوس زوار اربعین;687555 نوشت:
یک داستانی شنیدم
که یک بار به پیامبر میگویند در فلان خانه دو نفر در حال فعل زنا هستند
بعد حضرت امیر را میفرستند انجا
حضرت امیر اول شروع میکند به در زدن
بعد که کسی جواب نمیدهد وارد میشود و کلی یاالله یا الله میگوید
و میگوید نامحرم مراقب باشد که دارم وارد میشوم پوشش را رعایت کند
و با چشمان بسته پیش میرفته
و کلا چند دقیقه ای وسط خانه میایستد با چشمان بسته
بعد هم چند دقیقه میگوید میخواهم چشمانم را باز کنم نامحرم پوشش را رعایت کند

من این داستان رو دز سخنرانی استاد رائفی پور گوش کردم...یعنی سند تاریخی نداره؟

پابوس زوار اربعین;710717 نوشت:
[=Arial Narrow]

خوب بعد کار اجرای حکمش به کجا کشید؟؟؟منظورم این است

چیزی در این موردبیان نشده است و ظاهراً با پناهنده شدن به معاویه جان سالم بد برده بود.

عشقم خدا;710722 نوشت:
من این داستان رو دز سخنرانی استاد رائفی پور گوش کردم...یعنی سند تاریخی نداره؟

تا جایی که ما بررسی کردیم در منابع معتبر چنین موردی یافت نشد.

سلام علیکم

پابوس زوار اربعین;701447 نوشت:
فقط حیف منبعش را ننوشته بود

مقداد;710801 نوشت:
تا جایی که ما بررسی کردیم در منابع معتبر چنین موردی یافت نشد.

عشقم خدا;710722 نوشت:
من این داستان رو دز سخنرانی استاد رائفی پور گوش کردم...یعنی سند تاریخی نداره؟

البته من که به منابع احادیث و روایات هیچ علمی ندارم ولی خب سرچ زدم و این رو پیدا کردم،درستیش یا نادرستیش بر عهده کارشناس، ولی مسئله اینه که تو نتیجه گوگل،سایتهای معتبری رو نشون میده که این مطلب رو گذاشتن
لینک های زیر رو ببینید

لینک مطلب
نتایج گوگل و سایتهای معتبر

فقط در مورد مطلبش یه مورد نقض وجود داره که که با تساهل و تسامح میشه برطرفش کرد

خداوند در سوره نور،در آیات 27 و 28 درمورد بدون اذن وارد شدن به خانه دیگران مطالب صریحی رو بیان فرموده که باعث میشه این روایت زیر سوال بره(کار امام علی(ع) که وارد خانه شده)، ولی اگه این روایت رو طبق آیه 29 سوره نور بررسی کنیم و با این دید نگاه کنیم که آن زن و مرد تو یه خونه بی صاحب یا خرابه مشغول فسق و فجور بودند،میشه روایتش رو شنید(فقط در حد شنیدن و قبول کردنش باشه بعد از بررسی ) و بررسی کرد.

لینک زیر رو ببینید

لینک

استاد اگر ممکنه بگید اون کاشانی که تو منبع نوشته چی هستش؟؟؟

اللهم عجل لولیک الفرج

درپناه حق

مقداد;710801 نوشت:
تا جایی که ما بررسی کردیم در منابع معتبر چنین موردی یافت نشد.

منبعش : (كاشاني 1369: ص 246)

نمیدونم کاشانی کیه ....

alieye;710901 نوشت:
سلام علیکم

البته من که به منابع احادیث و روایات هیچ علمی ندارم ولی خب سرچ زدم و این رو پیدا کردم،درستیش یا نادرستیش بر عهده کارشناس، ولی مسئله اینه که تو نتیجه گوگل،سایتهای معتبری رو نشون میده که این مطلب رو گذاشتن
لینک های زیر رو ببینید

لینک مطلب
نتایج گوگل و سایتهای معتبر

فقط در مورد مطلبش یه مورد نقض وجود داره که که با تساهل و تسامح میشه برطرفش کرد

خداوند در سوره نور،در آیات 27 و 28 درمورد بدون اذن وارد شدن به خانه دیگران مطالب صریحی رو بیان فرموده که باعث میشه این روایت زیر سوال بره(کار امام علی(ع) که وارد خانه شده)، ولی اگه این روایت رو طبق آیه 29 سوره نور بررسی کنیم و با این دید نگاه کنیم که آن زن و مرد تو یه خونه بی صاحب یا خرابه مشغول فسق و فجور بودند،میشه روایتش رو شنید(فقط در حد شنیدن و قبول کردنش باشه بعد از بررسی ) و بررسی کرد.

لینک زیر رو ببینید

لینک

استاد اگر ممکنه بگید اون کاشانی که تو منبع نوشته چی هستش؟؟؟

اللهم عجل لولیک الفرج

درپناه حق

علیکم السلام.

منبعی که معرفی شده چون نه نام نویسنده ذکر شده و نه نام کتاب لذا اظهار نظر در مورد این منبع مشکل است. اما بعد از مشورت با کارشناسان حدیث،نظری که می توان بیان کرد این است که این حدیث در منابع معتبر حدیثی نیامده است.

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]

مقداد;710799 نوشت:

چیزی در این موردبیان نشده است و ظاهراً با پناهنده شدن به معاویه جان سالم بد برده بود.

بجز این مورد مورد دیگری نبوده که طرف قبل از اجرای حکم متواری شده باشد!!!
ایمه پس از متواری شدن ان شخص چه کردند!!![/]

مقداد;710940 نوشت:
علیکم السلام.

منبعی که معرفی شده چون نه نام نویسنده ذکر شده و نه نام کتاب لذا اظهار نظر در مورد این منبع مشکل است. اما بعد از مشورت با کارشناسان حدیث،نظری که می توان بیان کرد این است که این حدیث در منابع معتبر حدیثی نیامده است.

سلام علیکم استاد

این نام کتابشه دیگه

[=BNazanin]كاشاني، كمال‌الدين عبدالرزاق. 1369. تحفه الاخوان في خصائص الفتيان. مقدمه و تصحيح و تعليق سيد محمد دامادي. تهران: علمي و فرهنگي.

اینم لینکش

اینم لینک دانلود کتاب "تحفه الاخوان في خصائص الفتيان" برای بررسی

تو باب رسم بستن فتوت(فتیان) این مطلب رو نوشته

لینک

فتوت نامه عبدالرزاق کاشانی

در پناه حق

alieye;711062 نوشت:

سلام علیکم استاد

این نام کتابشه دیگه

[=BNazanin]كاشاني، كمال‌الدين عبدالرزاق. 1369. تحفه الاخوان في خصائص الفتيان. مقدمه و تصحيح و تعليق سيد محمد دامادي. تهران: علمي و فرهنگي.

اینم لینکش

اینم لینک دانلود کتاب "تحفه الاخوان في خصائص الفتيان" برای بررسی

تو باب رسم بستن فتوت(فتیان) این مطلب رو نوشته

لینک

فتوت نامه عبدالرزاق کاشانی

در پناه حق

با سلام.

همانگونه که عرض شد طبق بررسی های صورت گرفته این حدیث در منابع معتبر حدیثی نیامده است و جهت بررسی بیشتر لازم است این موضوع را جداگانه مطرح کنید تا کارشناسان حدیثی به بررسی بیشتر آن بپردازند.

پرسش:
نحوه برخورد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السلام) با فرد زناکار چگونه بوده است و در صورت اجرای حکم سنگسار،شرایطش چگونه بوده است؟

پاسخ:
گزارشات تاریخی و روایاتی که از معصومین(علیهم السلام) رسیده نیز دال بر این موضوع است که حد شرعی را بر زناکاران جاری می کردند.از جمله اجرای حکم سنگسار است که اگر زنای فرد متأهل با شرایط ویژه ای که در فقه بیان شده، ثابت می شد ایشان حکم به سنگسار می دادند. البته باید توجه داشت که به دلیل اینکه به جز حضرت علی(علیه السلام) و مدت کوتاهی امام حسن(علیه السلام)، حکومت به دیگر ائمه اطهار(علیهم السلام) واگذار نشد، اغلب شواهد تاریخی صدور یا عدم صدور حکم سنگسار در زمان امام علی(علیه السلام) گزارش شده است، اما روایات موجود بر دیدگاه ائمه(علیهم السلام) بر اجرای حکم سنگسار در صورت وجود شرایط، دلالت دارد.
به چند نمونه اشاره می کنیم:
- روایتی در کتب شیعه و سنی نقل شده است (1) که شخصی بنام ماعز بن مالك خدمت پيامبر(صلی الله علیه و آله) رسيد و گفت: من زنا كرده‏ ام. نبى مكرم اسلام صورت از او برتافتند، ماعز از طرف ديگر آمد و دوباره اقرار كرد، پيامبر دوباره صورتشان را برگرداندند و اعتنا نكردند. سپس براى بار سوم رو به پيامبر كرد و گفت: يا رسول‏الله من زنا كرده‏ام، عذاب دنيا آسان‏تر از عذاب آخرت است. پيامبر مكرم اسلام از مردم پرسيدند: آيا بيمارى يا جنونى بر اين شخص مستولى نيست، در جواب گفتند: نه، ماعز براى بار چهارم بر زناى خويش اقرار كرد. با تمام شدن چهار اقرار، حضرت حكم رجم او را صادر كردند. اصحاب حفره‏اى حفر كرده و شروع به سنگسار كردند. بعد از برخورد سنگ، ماعز از حفره خارج شده و فرار كرد كه زبير با استخوان شترى به او زد و او را دست بسته براى سنگسار برگردانيد. قضيه را به پيامبر مكرم اسلام خبر دادند. ايشان فرمودند: بعد از فرار از حفره چرا رهايش نكرديد؟ سپس فرمودند: اگر گناه خويش را پنهان مى‏داشت و توبه مى‏كرد، براى او بهتر بود.

- همچنین روایت شده است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) همان طور که ماعز را با اقرارش سنگسار کردند، این حکم را در مورد دو زن از قبیله های بنی غامد و جهینه نیز با اقرارشان اجرا نمود.(2)

- اميرالمؤمنين على(علیه السلام) درباره زنى كه زنا كرده بود و حامله شده و فرزندش را به طور پنهانى به قتل رسانده بود، به صد ضربه شلاق حكم نموده و سپس او را سنگسار كردند. گویی اين اولين موردى بود كه اميرالمؤمنين على(علیه السلام) رجم را اجرا نمودند.(3)

- زنى به نام شراحه همدانى نزد امام على(علیه السلام) آمد و به زناى خويش با اصرار اقرار مى ‏كرد. امام على(علیه السلام) دلایلی آوردند تا او را از 4 مرتبه اقرار منع کنند، مثلاً فرمودند: شايد در خواب بوده ‏اى كه يك مرد ناشناسى به تو تجاوز كرده است. جواب داد: نه، حضرت فرمودند: شايد تو را به اين كار مجبور كرده اند؟جواب داد: نه و ... تا 4 مرتبه اقرار کامل شد و اميرالمؤمنين (عليه السلام) براى رجم «شراحه همدانيه» حاضر شدند. ازدحام به قسمى بود كه نزديك بود برخی، برخی ديگر را از فشار هلاك كنند. حضرت دستور دادند او را به صحن خانه آوردند و سنگسارش كردند تا جان سپرد. سپس مردم وارد شدند و هر كس مي رسيد زبان به لعن آن زن می گشود. چون آن حضرت چنين ديد منادى را فرمان داد ندا كند: اى گروه مردم! زبان سوء را از اين شخص برگيريد، چرا كه هر كس بر او حد الهى جارى شود، همان حد، كفاره گناه اوست در دنيا، همچنان كه بدهى در برابر بدهى است.(4)

در روایات معیارهایی برای اجرای حکم سنگسار و هم چنین تشدید مجازات برخی زناکاران بیان شده است:
تشدید مجازات سنگسار پیرمرد و پیرزن
امام صادق (علیه السلام) فرمود:پیرزن و پیرمرد زناکار صد ضربه تازیانه زده و سپس سنگسار می‌شوند و دختر و پسر باکره صد ضربه شلاق و یک سال تبعید می‌شوند. «عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَالَ فِی الشَّیخِ وَ الشَّیخَةِ جَلْدُ مِائَةً وَ الرَّجْمُ وَ الْبِکرِ وَ الْبِکرَةِ جَلْدُ مِائَةً وَ نَفْیُ سَنَةً»(5)

روش اجرای حکم سنگسار
سنگ کوچک
امام صادق (علیه السلام) درباره نحوه اجرای سنگسار فرمودند:درباره زن تا کمر در خاک دفن می‌شود و ابتدا به وسیله امام و سپس توسط بقیه مردم با سنگ‌های کوچک سنگسار می‌شود «قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) تُدْفَنُ الْمَرْأَةُ إِلَی وَسَطِهَا إِذَا أَرَادُوا أَنْ یرْجُمُوهَا وَ یرْمِی الْإِمَامُ ثُمَّ یرْمِی النَّاسُ بَعْدُ بِأَحْجَارً صِغَارً» (6)

شروع‌کننده اجرا
امام صادق (علیه السلام) فرمودند در صورتی که زنای محصنه با اقرار ثابت شده باشد، اول کسی که شروع به سنگسار می‌کند امام، و سپس مردم هستند و در صورتی‌که زنای محصنه با شهادت شهود ثابت شده باشد، اول شاهدان، سپس امام و بعد از آن مردم اجرای حکم می‌کنند «عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَالَ إِذَا أَقَرَّ الزَّانِی الْمُحْصَنُ کانَ أَوَّلُ مَنْ یرْجُمُهُ الْإِمَامَ ثُمَّ النَّاسَ فَإِذَا قَامَتْ عَلَیهِ الْبَینَةُ کانَ أَوَّلُ مَنْ یرْجُمُهُ الْبَینَةَ ثُمَّ الْإِمَامَ ثُمَّ النَّاسَ »(7)

کیفیت قرار دادن زناکار در حفره
امام صادق (علیه السلام) درباره کیفیت اجرای سنگسار فرموند:زن را تا وسط و مرد را تا کمر دفن کرده و اول امام، و سپس مردم با سنگ‌های کوچک سنگسار می‌کنند. «عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَالَ تُدْفَنُ الْمَرْأَةُ إِلَی وَسَطِهَا ثُمَّ یرْمِی الْإِمَامُ وَ یرْمِی النَّاسُ بِأَحْجَارً صِغَارً وَ لَا یدْفَنُ الرَّجُلُ إِذَا رُجِمَ إِلاّ إِلَی حَقْوَیهِ »(8)

توقف اجرای حکم تا وضع حمل و پایان دوران شیردهی
راوی می‌گوید از امام صادق (علیه السلام) درباره حکم زنای زن محصنه حامله پرسیدم؛ فرمودند بعد از وضع حمل و پایان زمان شیردهی فرزندش، سنگسار می‌شود. (9)

پی نوشت
1.. مصنف ابن ابی شیبه، (به نقل از حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص28 )، ج10، ص72. شیخ طوسی، الخلاف، ج5، ص366 . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۷، ص ۱۸۵، ح ۵، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ هـ ش.
2.. حسائی، ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی، ج3، ص441، انتشارات سیدالشهداء، قم، ۱۴۰۵ هـ ق.
3.. حر عاملى، وسائل الشيعه، ج28، ص65
4.قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابويه، من لا يحضره الفقيه، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم - ايران، دوم، 1413 ه. ق، 4 جلد،ص 25. مغربى، ابو حنيفه، نعمان بن محمد تميمى، دعائم الإسلام، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم - ايران، دوم، 1385 ه. ق، 2 جلد،ص 445 .
5. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۶۲.
6. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۹۹.
7. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۹۹.
8. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۹۹.
9. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۲۸، ص۲۷.

موضوع قفل شده است