جمع بندی الان خواستگاری کنم یا در آینده؟

تب‌های اولیه

98 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
الان خواستگاری کنم یا در آینده؟

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

با سلام و وقت بخیر
پسری هستم 27 ساله
به دختری علاقمند شدم بهشون هم گفتم و ایشون هم نظرشون مثبت بود ولی گفتن اول نظر خانواده م بعد خودم ( یعنی اگه اونا بگم نه جواب منم نه )
وضع مالیم به دلیل تغییر شغل و ... بدجور خراب شده
بهشون گفتم چند ماه صبر کنید تا یه کم وضع مالیم بهتر بشه تا بتونم با خیال راحت بیام خواستگاری
چون میدونم اگه الان خواستگاری کنم به احتمال زیاد جواب خانواده ایشون نه هست
حالا ایشون میگن که نه همین الان باید خواستگاری کنید چون من عذاب وجدان دارم که واسه شما پیام میدم چون بدون الاع خانواده ست
تو بد وضعیم
بهشون میگم الان نمیتونم میگن منو دوس نداری و عاشق نیستی و ...
نمیدونم راه درست چیه
اگه الان خواستگاری کنم و نه بشنوم چی ؟
ممنون میشم راهنمایی کنید




با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol:

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد امین

سلام

دغدغه ایشان کاملا بجاست؛ چون علاوه بر عذاب وجدانی که از این رابطه دارند، هر کس دیگر هم جای ایشان بود نمی توانست به چنین وعده ای اعتماد کند. اگر خدایی نکرده به هر دلیلی بعد از مدتی مشکل مالی شما حل نشد و به امروز و فردا کشیده شد؛ یا خانواده شما موافقت نکردند؛ یا اصلا خود شما از ازدواج با ایشان منصرف شدی، ایشان با علاقه ای که در طول این مدت به شما پیدا می کند و موقعیت هایی که از دست می دهد باید چه کند؟ لذا باید به او حق بدهید که نگران باشد.

بنابراین بهترین کار این است که همین الان رسما از ایشان خواستگاری کنید. لزومی ندارد که تک تک مشکلات مالی خودتان را برای خانواده اش با جزئیات بیان کنید؛ چون احتمالا در چنین شرایطی از کاه کوه ساخته می شود و به قول خودتان بلافاصله جواب منفی می دهند. شما می توانید بگویید به تازگی تغییر شغل دادم و برای اینکه آمادگی لازم برای شروع زندگی را پیدا کنم نیاز به کمی زمان دارم. اگر موافقت کردند که می توانید عقد کنید و مدتی را صبر کنید تا شرایط شما فراهم شود و بعد عروسی کنید. اگر هم با عقد موافقت نکردند، شما فرصتی را برای حل مشکلات مالی از آنها بگیر و بعد از حل مشکل دوباره اقدام کن. اگر هم جوابشان منفی بود بعد از اینکه مشکلتان حل شد می توانید دوباره اقدام کنید. لذا چیزی را از دست نمی دهید.

با این حال اگر به هیچ وجه شرایط رفتن به خواستگاری برای شما فراهم نیست، بهترین کار این است که رابطه را به طور کلی قطع کنید و به طرف بگویید قصد من از این آشنایی ازدواج بود و هست؛ منتها به دلیل مشکلاتی که دارم فعلا نمی توانم اقدام کنم. از طرفی ادامه پیدا کردن رابطه به این شکل هم اصلا به صلاح نیست؛ چون با این کار عشق و علاقه ما روز به روز به هم بیشتر خواهد شد؛ در حالی که نظر خانواده ها را نمی دانیم. ممکن است زمانی که خواستیم ازدواج کنیم آنها مخالفت کنند. لذا بهترین کار این است که رابطه را به طور کلی قطع کنیم و هر وقت من مشکلم حل شد اقدام کنم. تو هم اصلا به امید من نباش و اگر خواستگاری خوبی داشته ازدواج کن.
با این کار هر دوی شما از بلاتکیفی خارج می شوید و می توانید برای زندگی آینده خود تصمیم بگیرید. شما برای حل مشکلات مالیت اقدام می کنی و هر زمان حل شد برای ازدواج پا پیش می گذاری و ایشان هم بدون اینکه به شما دل ببندد به زندگیش ادامه می دهد.

پیروز و سربلند

اگر به شما پاسخ منفی دادند یعنی مهم ترین معیار آنها درآمد و پول شماست....پس شایسته ی انتخاب کردن نیستند....
جای نگرانی نیست....

درود
الان خواستگاری کنید،دربدترین حالت جواب منفی میگیرید و چندوقت بعد دوباره اقدام میکنید

نقل قول:
اگر به شما پاسخ منفی دادند یعنی مهم ترین معیار آنها درآمد و پول شماست....پس شایسته ی انتخاب کردن نیستند....

چه ربطی داره برادر؟شما خودت حاضری دختر یا خواهرت با یه کارگری که ماهانه صدهزار تومن درآمد داره ازدواج کنه؟حق بده،دخترشونه دوست دارن شوهرش توی بهترین شرایط مالی ممکن باشه

[="Times New Roman"][="Black"]من باشم تا زمانی که از نظر مالی احساس امنیت کامل نکنم دست به هیچ کاری نمی زنم..[/]

amirabdi;680623 نوشت:

چه ربطی داره برادر؟شما خودت حاضری دختر یا خواهرت با یه کارگری که ماهانه صدهزار تومن درآمد داره ازدواج کنه؟حق بده،دخترشونه دوست دارن شوهرش توی بهترین شرایط مالی ممکن باشه

شما چطور؟اگه یه پسری که از همه ی لحاظ خوب باشه.کاری باشه.مرد باشه و ... بیاد خواستگاری دختر یا خواهرتون میدین؟فقط حقوقش کم باشه.با اینکه میدونین خدا بعد از ازدواج روزی رسونه و ...

Im_Masoud.Freeman;680631 نوشت:
[=Times New Roman]من باشم تا زمانی که از نظر مالی احساس امنیت کامل نکنم دست به هیچ کاری نمی زنم..

یه مشکلی که هست تو این دوره زمونه بازاریای حرفه ای و کسایی که کار بلد هستن هم ممکنه ورشکسته بشن.اگه ادم بخاد منتظر روزی باشه که 100درصد امنیت مالی داشته باشه هیچ وقت نمیتونه ازدواج کنه.بعدشم اگه همسرت تو موقعیت های سخت کنارت نباشه به چه دردی میخوره؟اینجوری میفهمی که بخاطر پول هم زنت نشده.

[="Times New Roman"][="Black"]

mohsen1990;680635 نوشت:
یه مشکلی که هست تو این دوره زمونه بازاریای حرفه ای و کسایی که کار بلد هستن هم ممکنه ورشکسته بشن.اگه ادم بخاد منتظر روزی باشه که 100درصد امنیت مالی داشته باشه هیچ وقت نمیتونه ازدواج کنه.بعدشم اگه همسرت تو موقعیت های سخت کنارت نباشه به چه دردی میخوره؟اینجوری میفهمی که بخاطر پول هم زنت نشده.

خوب این مال زمانیه که آدم برنامه ای برای بهبود اوضاع مالی نداشته باشه..
.
ولی من برنامه ریزی کردم..
.
موقعیت های سخت فقط تنگدستی و فقر نیست..چیزهای دیگری هم هستند..من دوست دارم توی اون شرایط کنارم باشه..
.
اینطوری هم نیست که هرکس پولدار بود رفت خواستگاری و بهش جواب مثبت دادن حتما بخاطر پول بوده..
.
اگر دختر و خانواده اش رو درست بشناسی این شک و تردید ها به دلت راه پیدا نمی کنه..[/]

amirabdi;680623 نوشت:
چه ربطی داره برادر؟شما خودت حاضری دختر یا خواهرت با یه کارگری که ماهانه صدهزار تومن درآمد داره ازدواج کنه؟حق بده،دخترشونه دوست دارن شوهرش توی بهترین شرایط مالی ممکن باشه

حاضر بودن یا نبودن من، اصل قضیه رو تغییر نمیده...
خدا می دونسته که کم درآمدها هم نیاز به ازدواج دارند...به خاطر همین گفته که از فقر نترسید و ازدواج کنید .... خدا از فضل خودش بی نیازتان می کند....
خود والدین دختر مذکور هم آیا اولش در بهترین شرایط مالی ممکن بودند؟ چطور می توان از کسی در ابتدای زندگی چنین انتظاری داشت؟!

ازدواج، یک تغییر است...
هر تغییری هم نیازمند تحمل سختی ها....
قرار نیست دخترها با ازدواج از کاخ پدر به کاخ شوهر منتقل شوند ...

بعد هم اینکه دلگرمی به غیر خدا همواره موجب پشیمانی است...
بهتر است به جای دلگرمی به حساب بانکی و فیش حقوقی اش، دلگرم خدا باشند...
روایت داریم که "بدترین فاجعه این است که پسری به خواستگاری دختری برود و او را به خاطر پایین بودن سطح مالی اش رد کنند!"
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

نقل قول:
اگه همسرت تو موقعیت های سخت کنارت نباشه به چه دردی میخوره

هزاران لایک....

البته اینجا من سعی ندارم خانواده ی اون دخترخانم را قانع کنم که حتما دخترشونو به این آقا بدهند!!!!
قصدم راهنمایی آقای پرسشگر است که نگران این چیزها نباشند...همین...اگر یه وقتی این نشد یکی دیگه....ان شاءالله کسی را می یابند که توقعاتشان در سطح جیب ایشان باشد....

Im_Masoud.Freeman;680640 نوشت:
[=Times New Roman]
خوب این مال زمانیه که آدم برنامه ای برای بهبود اوضاع مالی نداشته باشه..
.
ولی من برنامه ریزی کردم..
.
موقعیت های سخت فقط تنگدستی و فقر نیست..چیزهای دیگری هم هستند..من دوست دارم توی اون شرایط کنارم باشه..
.
اینطوری هم نیست که هرکس پولدار بود رفت خواستگاری و بهش جواب مثبت دادن حتما بخاطر پول بوده..
.
اگر دختر و خانواده اش رو درست بشناسی این شک و تردید ها به دلت راه پیدا نمی کنه..

ولی اینقدر پارامتر های نانوشته زیاد هستن که نمیشه روی برنامه ریزی حساب کرد.هیچ وقت مطمئن نمیشه بود از چیزی.

[="Times New Roman"][="Black"]

mohsen1990;680647 نوشت:
ولی اینقدر پارامتر های نانوشته زیاد هستن که نمیشه روی برنامه ریزی حساب کرد.هیچ وقت مطمئن نمیشه بود از چیزی.

من طرز فکرم با شما متفاوته..من مطمئنم..[/]

مطمئن باشین 90 درصد پول ملاکه واسه پدر مادر ........هرکی پول دار بود ازش حساب میبرن میگن ادم خوبیه باشخصیتیه اله بله........
ی فقیر میاد میگن پایین شهریه بی فرهنگه شخصیت نداره دست بزن داره اله بله........
البته ناگفته نماند بعضی اوقات میبینیم درست هم هست بالا شهری با پایین شهری.....!
خلاصه اگه واست دینی زیاد مشکل نیست و از خودتون مطمئنین یکم باهم باشین شناخت هم پیدا میکنین و دخترو یجور راضی کن....
اگر نه ک برو خواستگاری حداقل بدونن یکی میخادش! پس فردا ندنش ب یکی دیگه........
مشکل شما اگه زیر 6 ماه حل میشه نریم مشکل نیست....ولی یک سال ایناس حتما برو..........
خلاصه ج منفی دادن یکم با پدرش بحرف شرایططو بگو(خصوصی با پدرش شخصا)
بگو ک دوسش داریو ال بل یکم خود شیرینیم اضافه کن)
ی چیزایی بگو تحت تاثیر قرار بگیره و بگو مثلا خداروخوش نمیاد دو تا جوونو از هم جدا کنین و از این حرفا )

monji-sec;680654 نوشت:
ی چیزایی بگو تحت تاثیر قرار بگیره و بگو مثلا خداروخوش نمیاد دو تا جوونو از هم جدا کنین و از این حرفا )

اینو بگن فکر کنم پدره همونجا از خجالتشون در بیان چون دختره گفته که پدر و مادرش در جریان نیستن

عاشق امام خامنه ای;680668 نوشت:
اینو بگن فکر کنم پدره همونجا از خجالتشون در بیان چون دختره گفته که پدر و مادرش در جریان نیستن

نه منظورمو بد رسوندم منظورم اینه بگه دوسش داره میخادش جز این دختریو نمیخاد!(دو طرفه)
و با جواب منفی دادن جداشون نکنن.......
حیلی چیزا میشه گفت دله یکیو نرم کرد و چه خوب ک از روی ریا و نیرنگ نباشه حقیقت باشه ولی با لفظی دلسوزانه بیان شه.........

نقل قول:
شما چطور؟اگه یه پسری که از همه ی لحاظ خوب باشه.کاری باشه.مرد باشه و ... بیاد خواستگاری دختر یا خواهرتون میدین؟فقط حقوقش کم باشه.با اینکه میدونین خدا بعد از ازدواج روزی رسونه و ...

نقل قول:
حاضر بودن یا نبودن من، اصل قضیه رو تغییر نمیده...
خدا می دونسته که کم درآمدها هم نیاز به ازدواج دارند...به خاطر همین گفته که از فقر نترسید و ازدواج کنید .... خدا از فضل خودش بی نیازتان می کند....
خود والدین دختر مذکور هم آیا اولش در بهترین شرایط مالی ممکن بودند؟ چطور می توان از کسی در ابتدای زندگی چنین انتظاری داشت؟!

ازدواج، یک تغییر است...
هر تغییری هم نیازمند تحمل سختی ها....
قرار نیست دخترها با ازدواج از کاخ پدر به کاخ شوهر منتقل شوند ...

بعد هم اینکه دلگرمی به غیر خدا همواره موجب پشیمانی است...
بهتر است به جای دلگرمی به حساب بانکی و فیش حقوقی اش، دلگرم خدا باشند...
روایت داریم که "بدترین فاجعه این است که پسری به خواستگاری دختری برود و او را به خاطر پایین بودن سطح مالی اش رد کنند!"
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا


درود
اولا که من نگفتم این کار خوبه یا بده...من دیدگاه پدر و مادرها رو گفتم،اختلاف مالی زیاد خودش معمولا یه مشکله توی زوج های جوان،خانومه از شوهرش توقع بالا داره،شوهرش نمیتونه برآورده کنه،زنای امروزی هم سازش ندارن میرن طلاق میگیرن
هرکی باید با یکی همسطح خودش از نظر مالی ازدواج کنه،وگرنه که مشکلات زیادی هم بین خانواده ها پیش میاد هم بین خود زن و شوهر
درضمن،ما از کجا بفهمیم خدا بعد از ازداج روزی رو میرسونه؟گیریم که مثلا بازار کساد شد و ...،این زن و شوهر تا ابد میخوان سربار خانواده باشن؟

amirabdi;680698 نوشت:
درضمن،ما از کجا بفهمیم خدا بعد از ازداج روزی رو میرسونه؟

کسی که پولداره ما از کجا بفهمیم که فردا ورشکست نمیشه ؟! از کجا معلوم، همه ی پولشو با کلاهبرداری ازش نگیرن؟!
اصلا فرض کنیم همیشه هم پولدار می مونه....از کجا بفهمیم که یهو خسیس و بخیل نمیشه؟! اونجوری پولش هیچ سودی به حال دختر نداره که
اصلا از کجا معلوم دو روز بعد از ازدواج، نره زیر ماشین؟! اونجوری دختره باید بیوه بمونه!!!!
اصلا از کجا بفهمیم که فردا معتاد نمیشه؟!
از کجا بفهمیم که دختره (خدای ناخواسته) به شوهرش خیانت نمی کنه؟
از کجا بفهمیم فردا زلزله نمیاد خونه شون خراب نمیشه؟!
از کجا بفهمیم که فردا یه دختر دیگه نمیاد دلشو ببره؟!

افکار و اعتقادات شما نیاز به تعمیرات اساسی دارند....

لبیک یا علی النقی;680705 نوشت:
کسی که پولداره ما از کجا بفهمیم که فردا ورشکست نمیشه ؟! از کجا معلوم، همه ی پولشو با کلاهبرداری ازش نگیرن؟!
اصلا فرض کنیم همیشه هم پولدار می مونه....از کجا بفهمیم که یهو خسیس و بخیل نمیشه؟! اونجوری پولش هیچ سودی به حال دختر نداره که
اصلا از کجا معلوم دو روز بعد از ازدواج، نره زیر ماشین؟! اونجوری دختره باید بیوه بمونه!!!!
اصلا از کجا بفهمیم که فردا معتاد نمیشه؟!
از کجا بفهمیم که دختره (خدای ناخواسته) به شوهرش خیانت نمی کنه؟
از کجا بفهمیم فردا زلزله نمیاد خونه شون خراب نمیشه؟!
از کجا بفهمیم که فردا یه دختر دیگه نمیاد دلشو ببره؟!

افکار و اعتقادات شما نیاز به تعمیرات اساسی دارند....


برادر اگه به این تفکر باشه که خب دخترمون رو به هر کسی که اومد دم در بدیم بره از کجا معلوم شاید فردا یه آدم خوبی بشه...

amirabdi;680712 نوشت:
برادر اگه به این تفکر باشه که خب دخترمون رو به هر کسی که اومد دم در بدیم بره از کجا معلوم شاید فردا یه آدم خوبی بشه...

اصولا کسی ک میاد خواستگاری و شهامتشو داره خودش نشان از نیت خیر و خوب بودنشو داره...حالا یکم باید بررسی کرد ولی نه این همه گیرو دار......
ی شغل ابرو مندادنه داشته باشه دو قرون در اره بسه...تو این جامعه نون پیدا کنی از گشنگی نمیری کافیه.......
در ضمن اول توکل به خدا برای رسوندن روزی!
بعد هم تلاش!
البته این تلاشه به تنهایی هم نتیجه میده به نظر من ولی اون توکل به خدا ی نوع امید به کسب روزیه..........

amirabdi;680712 نوشت:
برادر اگه به این تفکر باشه که خب دخترمون رو به هر کسی که اومد دم در بدیم بره از کجا معلوم شاید فردا یه آدم خوبی بشه...

شما فرمودید از کجا معلوم که خدا روزی می رسونه؟
خب شما منبعی غیر از خدا سراغ دارید؟
کسی که ثروتمنده هم روزیشو خدا داره میده عزیز....
خدا فقط برا آدمهای فقیر و بدبخت بیچاره نیست که!
طوری نوشتید که انگار فیش حقوقی و حساب بانکی، مستقل از خدا هستند!!!
-----------------
وقتی میگید "از کجا معلوم که خدا روزیو می رسونه؟"
دقیقاً مواردی که من گفتم هم "از کجا معلوم میشه؟!"
شما هرموقع جواب سوال منو دادی جواب سوال خودت هم توش هست....
----------------

از کجا معلومه که خدا روزی می رسونه؟!
از اونجایی که خودش گفته!
فکر نکنم خدا نیازی به دروغ گفتن داشته باشه....

فکر کن الان یه آدم پولدار توی فامیلهاتون بیاد بگه"خیالت راحت! برو ازدواج کن! من پشتت هستم!"
اون موقع شما یه آرامش شدیدی میگیری و با خیال راحت اقدام می کنی
اون موقع اصلا نمیگی "از کجا معلوم!"
اما به خدا اعتماد نداری شما....درحالی که خدا منبع تمام انرژی های جهان است و اگر او نخواهد برگی از درختی نمی افتد....
به خاطر همین گفتم که افکار شما نیاز به تعمیرات اساسی دارد...

monji-sec;680724 نوشت:
البته این تلاشه به تنهایی هم نتیجه میده به نظر من ولی اون توکل به خدا ی نوع امید به کسب روزیه..........

هر تلاشی به این شرط به نتیجه میرسه که همراه با ""باور"" باشه....یعنی باور داشته باشه که به نتیجه میرسه...
باورهای افراد دارای درجات مختلف اند...
بالاترین حد باور هم توکل به خداست....

لبیک یا علی النقی;680730 نوشت:
هر تلاشی به این شرط به نتیجه میرسه که همراه با ""باور"" باشه....یعنی باور داشته باشه که به نتیجه میرسه...
باورهای افراد دارای درجات مختلف اند...
بالاترین حد باور هم توکل به خداست....

بله.....
ولی بنده وقتی میرم حسابی درس میخونم ک امتحانو قبول شمو تلاش میکنم حسابی اگرم توکل نداشته باشم نتیجه موفقیتمو میگیرم........
و این توکل باعث میشه بهتر به هدف برسیم و جزئیات کار رو تحت تاثیر قرار میده مثلا در مثال بالا ممکنه سر امتحان سوالی از ذهنت فرار کنه ولی با توکل به خدا یادت بیاد........در کل مکمل همدیگر هستن....
گفته خدا روزیشو میدم ازدواج کنین ولی نگفته ک شوهرش بشینه خونه پول میرسه!پس مطمئن باشین شغلی ک انتخاب میکنین عاقلانه باشه کساد نمیشه...
شما میری تو کار فروش فیلتر شکن! پس فردا دست زیاد میشه بازارش کساد میشه! ولی برو تو کار فروش مواد غذایی!تو یک کوچه هم 3 تا سوپرمارکت باشه روزیت میرسه(هرچند کم)...بستگی به اون کارت و لقمت هم داره...البته روی صحبتم با اون اقاس ک گفت روزیشو چجور میده کساد شه

monji-sec;680735 نوشت:
بنده وقتی میرم حسابی درس میخونم ک امتحانو قبول شمو تلاش میکنم حسابی اگرم توکل نداشته باشم نتیجه موفقیتمو میگیرم........

دقیقا همینطوره....
همه ی کسانی که امتحانهارو قبول میشن "توکل" ندارن...
ولی باور دارند که قبول میشن...
خیلی ها شاید اصلا ندونن توکل یعنی چی!
سلامت باشید...التماس دعا

درود برادر
من فکر کنم که از اول منظورم رو اشتباه رسوندم
ببین عزیزم،توی دوره ی الان دیگه نه دختر و نه خانواده به یه روزی بخور و نمیر قناعت نمیکنن،اولش ممکنه چیزی نگن ولی بالاخره صداشون درمیاد...این چیزی که شما میگی جوون کاری باشه توکل داشته باشه روزی خودش میرسه...این درسته ولی دیگه خانواده ها خیلی به اون روزی ای که شما میگی قناعت نمیکنن...چه زیادند خانواده هایی که فقط به خاطر اینکه محل زندگی شون توی فلان قسمت شهر بوده یا ماشینشون مدل ش پایین بوده از هم طلاق گرفتند...الان دیگه کمتر خانواده ای این تفکر رو داره که جوان باید اخلاقش خوب باشه،روزی خودش میرسه...

amirabdi;680742 نوشت:
درود برادر
من فکر کنم که از اول منظورم رو اشتباه رسوندم
ببین عزیزم،توی دوره ی الان دیگه نه دختر و نه خانواده به یه روزی بخور و نمیر قناعت نمیکنن،اولش ممکنه چیزی نگن ولی بالاخره صداشون درمیاد...این چیزی که شما میگی جوون کاری باشه توکل داشته باشه روزی خودش میرسه...این درسته ولی دیگه خانواده ها خیلی به اون روزی ای که شما میگی قناعت نمیکنن...چه زیادند خانواده هایی که فقط به خاطر اینکه محل زندگی شون توی فلان قسمت شهر بوده یا ماشینشون مدل ش پایین بوده از هم طلاق گرفتند...الان دیگه کمتر خانواده ای این تفکر رو داره که جوان باید اخلاقش خوب باشه،روزی خودش میرسه...

درود بر شما
این مشکلات جامعس...و سطح توقعات بالا رفته........
ولی چاره سازم نیست.....انتظار نداشته باشین یک کارمند(کارمندشو میگیم کارگر پیش کش) شرکت با حقوق ماهی 1.5 ملیون دو ملیون بتونه با نون حلال بهترین جا خونه بخره و بهترین ماشین زیر پاش باشه پس باید قانع بود و شریک قانع و هم سطح یافت.......

monji-sec;680735 نوشت:
ولی بنده وقتی میرم حسابی درس میخونم ک امتحانو قبول شمو تلاش میکنم حسابی اگرم توکل نداشته باشم نتیجه موفقیتمو میگیرم.....

سلام

هر چند خارج از بحثه ولی باید عرض کنم گفته شما بستگی به این داره که موفقیت رو چطوری معنا کنی؟

بله اگه منطورتون قبول شدن تو امتحانه حرف شما کاملا درسته؛ چون خیلی از افرادی که اصلا بویی از دین و ایمان نبردند در زمینه درسی و شغلی شدیدا موفق اند حتی بیشتر از اونی که معتقد به خدا و دینه.

اما اون چیزی که ما به عنوان یک مسلمان قبول داریم و تمام زندگیمون رو با اون تنظیم می کنیم اینه که انسان از روح و جسم تشکیل شده و تک بعدی نیست. حتی به اعتقاد ما اونی که اصله، روحه آدمه؛ نه جسم؛ و تمام اون چیزهایی که ما برای جسم فراهم میکنیم، برای اینه که لوازم پیشرفت و ترقی روح رو فراهم کنیم؛ چون اونی که باقی میمونه روحه و جسم آدم از بین میره.

حالا این روح چه زمانی مترقی میشه و پیشرفت میکنه؟ یا به عبارتی چه زمانی فعالیت های دنیوی و مادی ما میتونه موجب ترقی و پیشرفت روح بشه؟ زمانی که تمام اعمال و کردار ما برای خدا باشه. یکی از نشانه های اینکه اعمال و کردار ما برای خداست اینه که در همه کارها به خدا توکل می کنیم. این نشون میده که هدف اصلی رو گم نکردیم و میدونیم واسه چی توی این دنیا دست و پا میزنیم

امین;680614 نوشت:
تو هم اصلا به امید من نباش و اگر خواستگاری خوبی داشته ازدواج کن.

سلام
خیلی ممنون از جوابتون !

Im_Masoud.Freeman;680631 نوشت:
من باشم تا زمانی که از نظر مالی احساس امنیت کامل نکنم دست به هیچ کاری نمی زنم..

همین قصدو دارم
ممنون

mohsen1990;680635 نوشت:
اگه ادم بخاد منتظر روزی باشه که 100درصد امنیت مالی داشته باشه

دوست عزیز آدم حداقل باید خرج عروسیشو داشته باشه یا نه ؟

لبیک یا علی النقی;680645 نوشت:
بهتر است به جای دلگرمی به حساب بانکی و فیش حقوقی اش، دلگرم خدا باشند...

دلگرم خدا هستم که بهشون پیشنهاد دادم
و امید دارم که طی چند ماه آینده شرایط خواستگاری رو پیدا میکنم

لبیک یا علی النقی;680645 نوشت:
قصدم راهنمایی آقای پرسشگر است که نگران این چیزها نباشند...همین...اگر یه وقتی این نشد یکی دیگه....

این نشد یکی دیگه ؟!
خیلی ممنون واقعا

monji-sec;680654 نوشت:
مطمئن باشین 90 درصد پول ملاکه واسه پدر مادر ........هرکی پول دار بود ازش حساب میبرن میگن ادم خوبیه باشخصیتیه اله بله........
ی فقیر میاد میگن پایین شهریه بی فرهنگه شخصیت نداره دست بزن داره اله بله........

موافقم

monji-sec;680654 نوشت:
خلاصه اگه واست دینی زیاد مشکل نیست و از خودتون مطمئنین یکم باهم باشین شناخت هم پیدا میکنین و دخترو یجور راضی کن....

فعلا همین قصدو داریم

amirabdi;680698 نوشت:
اختلاف مالی زیاد خودش معمولا یه مشکله توی زوج های جوان

موضوع اختلاف مالی نیست
مرد باید حداقل از خودش چیزی داشته باشه یا نه ؟
نمیشه گفت ازدواج کنم و بشینم منتظر کرم خدا تا از آسمون خرجی واسم برسه

ممنونم از همه دوستان مخصوصا کاربر monji-sec که عاقلانه ترین جواب ها رو دادن و تقریبا تمام شرایط رو در نظر گرفتن

سعي كنيد قانع بشن كه با گذشت زمان شرايط بهتر ميشه براي خواستگاري
اگه قبول نكردن بهترين كار همينه كه به حرفش گوش كنيد، و خواستگاري كنيد، البته جزئيات رو كه مي گيد اوضاع بهتر ميشه رو حتماً در ميون بذاريد، شايد به شما اعتماد كردن
در كل اميدوارم حل بشه

مهدی7;682253 نوشت:
دوست عزیز آدم حداقل باید خرج عروسیشو داشته باشه یا نه ؟

دوست عزیز منظور ایشون از امنیت مالی.رسیدن به جایی هست که بدون دغدغه ای زندگی کنن.یعنی بیشتر از حداقل ها که شامل خرج عروسی و این حرفاس.با شما موافقم.ولی نظر ایشون چیز دیگریست.

مهدی7;682253 نوشت:
این نشد یکی دیگه ؟!
خیلی ممنون واقعا

سلام
عزیز دل! فکر کنم شما تاحالا پاسخ منفی از کسی نشنیدید به خاطر همینه که شنیدن جمله ی ""این نشد یکی دیگه"" براتون سنگینه!

مهدی7;682253 نوشت:
و امید دارم که طی چند ماه آینده شرایط خواستگاری رو پیدا میکنم

مهدی7;682253 نوشت:
فعلا همین قصدو داریم

توصیه ی اکید برادرانه دارم که چنین قصدی نداشته باشید....(یعنی ارتباط با همدیگه به امید آنکه در آینده شرایط خواستگاری فراهم شود...)
چرا که ممکن است به هردلیلی مثلا به علت مخالفت والدین و... این ازدواج، سر نگیرد و آن موقع تمام کاخ آرزوهایتان ویران می شود.
مطمئن باشید اگه والدین دختره حتی اگر به دلایل الکی، مخالفت کنن دختره یک کلمه هم در جهت راضی کردن والدینش قدم برنمی داره.

بعد هم اینکه تا چند سال دیگه خیلی چیزها ممکنه عوض بشه....و خیلی از این تغییرها ممکنه نظرشما را عوض کنه
آدم از چند ثانیه ی بعدش خبر نداره.....
هرگز به کسی قول ندهید که "چندسال دیگه میام خواستگاریت!"
چون هم خودتون و هم طرف، خیلی از فرصتهارو ممکنه از دست بدهید...

بعد هم اینکه شاید چندسال دیگه رفتی خواستگاریش و در فرآیند خواستگاری متوجه ویژگی هایی شدید و به این نتیجه رسیدید که نمی توانید با هم کنار بیاید...
اما آن موقع به دلیل وابستگی عاطفی ای که بهش دارید اینارو نادیده می گیرید...
البته آن گونه از نوشته های شما متوجه شدم، الان هم این وابستگیه تاحدود زیادی ایجاد شده! به خاطر همین اصلا حاضر نیستید به ذهن خود راه بدهید که "این نشد یکی دیگه!"
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا....
--------------------------

برخی از دوستان عزیز هم گفتند که ""من تا از نظر مالی، احساس امنیت کامل نکنم ازدواج نمی کنم!!!!""
حقیقت اینه که این ""امنیت کااااااااامل"" هیچگاه به دست نخواهد آمد....
چرا که انسان، بسیار حریص است و این حرص او به ویژه در جمع کردن مال، تمامی ندارد.
کسانی که به دنبال امنیت کامل مالی اند حتی اگر درآمد میلیاردی هم داشته باشند بازهم ناراضی اند و شاکی و میگن خیلی کمه!

لبیک یا علی النقی;682544 نوشت:
هرگز به کسی قول ندهید که "چندسال دیگه میام خواستگاریت!"

نگفتم چند سال گفتم چند ماه !

لبیک یا علی النقی;682544 نوشت:
حقیقت اینه که این ""امنیت کااااااااامل"" هیچگاه به دست نخواهد آمد....

دنبال امنیت کامل نیستم
ولی باید خرج یه مراسم آبرومند رو داشته باشم یا نه ؟

مهدی7;682698 نوشت:
نگفتم چند سال گفتم چند ماه !

دنبال امنیت کامل نیستم
ولی باید خرج یه مراسم آبرومند رو داشته باشم یا نه ؟

مهدي جان استارتر شما هستيد؟
چندماه صبر كردن بنظرم ضربه اي به هيچ كدومتون نميزنه، و ارزش صبر كردن داره اگه قراره اوضاع بهتر بشه
شعار دادن خيلي آسونه كه بگيم با هيچ هم ميشه جلو رفت ولي مي دونيم در عمل واقعيت چيز ديگه ست، علت خيلي از طلاق ها هم همين مسائل مالي هست
يه چيز هم بگم، ناراحت نشيا، قصدم فقط راهنماييه
بنظرم اين طرف شما، بهتون اعتماد كامل نداره و مي ترسه سركارش بذاريد، كه اصرار داره زودتر بريد خواستگاري
كه بهترين تصميم همينه كه همين جوري بري خواستگاري
چون ايجاد اعتماد خيلي مهم تره در اين وضعيت

96xy;682702 نوشت:
مهدي جان استارتر شما هستيد؟
چندماه صبر كردن بنظرم ضربه اي به هيچ كدومتون نميزنه، و ارزش صبر كردن داره اگه قراره اوضاع بهتر بشه
شعار دادن خيلي آسونه كه بگيم با هيچ هم ميشه جلو رفت ولي مي دونيم در عمل واقعيت چيز ديگه ست، علت خيلي از طلاق ها هم همين مسائل مالي هست
يه چيز هم بگم، ناراحت نشيا، قصدم فقط راهنماييه
بنظرم اين طرف شما، بهتون اعتماد كامل نداره و مي ترسه سركارش بذاريد، كه اصرار داره زودتر بريد خواستگاري
كه بهترين تصميم همينه كه همين جوري بري خواستگاري
چون ايجاد اعتماد خيلي مهم تره در اين وضعيت

سلام بله من استارتر هستم به جناب طاهر هم عرض کردم مشکلی نداره اسممو بذارین ولی ظاهرا ایشون اشتباه متوجه شدن
با قسمت اول صحبتتون کاملا موافقم چند ماه صبر میکنم و تلاشمو بیشتر میکنم تا کارم جا بیفته
ولی در مورد قسمت دوم صحبت با شما موافق نیستم
اتفاقا ایشون خیلی هم به من اعتماد دارن
ایشون از چیز دیگه ای میترسن
از این میترسن که شاید جواب خانوادشون نه باشه
واسه همین چون منو دوس دارن یه جوری میخوان فداکاری کنن
میترسن علاقه من شدید بشه و بعدا اگه جواب خانوادشون نه بود من ضربه بخورم
ولی من ایشونو دوس دارم و به این وصلت هم خیلی خیلی امیدوارم
شمام دعا کنید
تشکر

مهدی7;682801 نوشت:
سلام بله من استارتر هستم به جناب طاهر هم عرض کردم مشکلی نداره اسممو بذارین ولی ظاهرا ایشون اشتباه متوجه شدن
با قسمت اول صحبتتون کاملا موافقم چند ماه صبر میکنم و تلاشمو بیشتر میکنم تا کارم جا بیفته
ولی در مورد قسمت دوم صحبت با شما موافق نیستم
اتفاقا ایشون خیلی هم به من اعتماد دارن
ایشون از چیز دیگه ای میترسن
از این میترسن که شاید جواب خانوادشون نه باشه
واسه همین چون منو دوس دارن یه جوری میخوان فداکاری کنن
میترسن علاقه من شدید بشه و بعدا اگه جواب خانوادشون نه بود من ضربه بخورم
ولی من ایشونو دوس دارم و به این وصلت هم خیلی خیلی امیدوارم
شمام دعا کنید
تشکر

داداش من درکت میکنم شما الان با هم هستین ....این
ا رابطه ای که دارن میگن منظورشون رابطه هایی مثه اینه که مادرت برات ی دختر دیده قراره اشنا شین!
نه دوستان بنده ایشونو درک میکنم با همن و فک کنم عاشق همم باشن.....
این نشد یکی دیگه در مورد کسی که عاشق نشده صحیحه داره میره یکیو پیدا کنه ی زندگی بسازه بچه هاش بزرگ کنه غذاشو بپزه!
در ضمن دختری که عاشقت باشه و تو هم عاشقش باشی جلوی مخالفت خانوادشم می استه! ولی باید نامردی نکنی چون خیلی مواقع خانواده دختره میگن پس فردا میبینم برمیگردی همینجا!
ی راه میگم عقلانی نیست ولی اکثر پدر مادرا میترسن از تهدید به خود کشی:Khandidan!: گرفتی که؟خخخخ اخرین راهی که بتونی به عشقت برسی با مخالفتا این تهدیده.......

لبیک یا علی النقی;682544 نوشت:
سلام
عزیز دل! فکر کنم شما تاحالا پاسخ منفی از کسی نشنیدید به خاطر همینه که شنیدن جمله ی ""این نشد یکی دیگه"" براتون سنگینه!

توصیه ی اکید برادرانه دارم که چنین قصدی نداشته باشید....(یعنی ارتباط با همدیگه به امید آنکه در آینده شرایط خواستگاری فراهم شود...)
چرا که ممکن است به هردلیلی مثلا به علت مخالفت والدین و... این ازدواج، سر نگیرد و آن موقع تمام کاخ آرزوهایتان ویران می شود.
مطمئن باشید اگه والدین دختره حتی اگر به دلایل الکی، مخالفت کنن دختره یک کلمه هم در جهت راضی کردن والدینش قدم برنمی داره.

بعد هم اینکه تا چند سال دیگه خیلی چیزها ممکنه عوض بشه....و خیلی از این تغییرها ممکنه نظرشما را عوض کنه
آدم از چند ثانیه ی بعدش خبر نداره.....
هرگز به کسی قول ندهید که "چندسال دیگه میام خواستگاریت!"
چون هم خودتون و هم طرف، خیلی از فرصتهارو ممکنه از دست بدهید...

بعد هم اینکه شاید چندسال دیگه رفتی خواستگاریش و در فرآیند خواستگاری متوجه ویژگی هایی شدید و به این نتیجه رسیدید که نمی توانید با هم کنار بیاید...
اما آن موقع به دلیل وابستگی عاطفی ای که بهش دارید اینارو نادیده می گیرید...
البته آن گونه از نوشته های شما متوجه شدم، الان هم این وابستگیه تاحدود زیادی ایجاد شده! به خاطر همین اصلا حاضر نیستید به ذهن خود راه بدهید که "این نشد یکی دیگه!"
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا....
--------------------------

برخی از دوستان عزیز هم گفتند که ""من تا از نظر مالی، احساس امنیت کامل نکنم ازدواج نمی کنم!!!!""
حقیقت اینه که این ""امنیت کااااااااامل"" هیچگاه به دست نخواهد آمد....
چرا که انسان، بسیار حریص است و این حرص او به ویژه در جمع کردن مال، تمامی ندارد.
کسانی که به دنبال امنیت کامل مالی اند حتی اگر درآمد میلیاردی هم داشته باشند بازهم ناراضی اند و شاکی و میگن خیلی کمه!

ببخشیدا ولی وقتی دو جوون عاشق همن و به صلاح عقلی رسیدنو به هم اعتماد دارن پدر مادر وظیفشون نشون دادن راهه و قسمت کمی از ازدواجو باید در دست بگیرن و وظیفشون مخالفت نیست!

خیلی مواقع شاید پدر مادر اشتباه کرد ایندمو خراب کنم ک چی؟
دختر پسری که همو بخان پدر مادر نمیتونن مخالفت کنن اخرش رام میشن........

monji-sec;682807 نوشت:
دختر پسری که همو بخان پدر مادر نمیتونن مخالفت کنن اخرش رام میشن

خود استارتر تاپیک فرمود که دختره بهش گفته اگر والدینش مخالفت کنن، نظر مخالف اونارو به نظر موافق خودش ترجیح میده....

خوشبختانه یا متاسفانه بیشتر دخترهای باحیا هم همینجوری اند....حالا چه درست چه غلط

monji-sec;682806 نوشت:
در ضمن دختری که عاشقت باشه و تو هم عاشقش باشی جلوی مخالفت خانوادشم می استه! ولی باید نامردی نکنی چون خیلی مواقع خانواده دختره میگن پس فردا میبینم برمیگردی همینجا!
ی راه میگم عقلانی نیست ولی اکثر پدر مادرا میترسن از تهدید به خود کشی گرفتی که؟خخخخ اخرین راهی که بتونی به عشقت برسی با مخالفتا این تهدیده.......

عزیزدلم! این حرفها مال فیلمهاست.....

لبیک یا علی النقی;682845 نوشت:
عزیزدلم! این حرفها مال فیلمهاست.....

یک فامیل داشتیم عاشق هم بودن.......در حد مرگ.....ایشون اخرش تهدید به خودکشی کرد...مادر پسره گفت به خانواده دختره بلایی سر پسرم بیاد از چشم شما میبینم!
یارو گفت بیا وردار ببر ی پولیم داد از ترسش!:khaneh:
شما عاشق نشدی و هیچ وقت همو درک نمیکنیم:hamdel:

monji-sec;682855 نوشت:
شما عاشق نشدی و هیچ وقت همو درک نمیکنیم

اتفاقاً من هم یکیو می شناسم که تهدید به خودکشی کرد و بهش توجه نکردند و واقعا خودکشی کرد!
اما زنده موند و خلاصه رضایت دادن که ازدواج کنن....

چندماه بعد با همدیگه به مشکل برخوردن....پسره دوباره خودکشی کرد!!!
----------------
مشکل، درک کردن یا نکردن یا عاشق بودن یا نبودن من نیست....
مشکل اینه که شما زیاد، رمان می خونید...خخخخخخ

لبیک یا علی النقی;682886 نوشت:
اتفاقاً من هم یکیو می شناسم که تهدید به خودکشی کرد و بهش توجه نکردند و واقعا خودکشی کرد!
اما زنده موند و خلاصه رضایت دادن که ازدواج کنن....

چندماه بعد با همدیگه به مشکل برخوردن....پسره دوباره خودکشی کرد!!!
----------------
مشکل، درک کردن یا نکردن یا عاشق بودن یا نبودن من نیست....
مشکل اینه که شما زیاد، رمان می خونید...خخخخخخ

بنده رمان نمیخونم و در عمرم هم نخوندم!
شما وقتی عاشق نیستید و تا حالا با کسی رابطه نداشتی قبل ازدواج احساسی و وابسته نشدی چجور میتونی یک نفر و حسشو درک کنی؟ لطفا منطفی توضیح بدین!

monji-sec;682908 نوشت:
شما وقتی عاشق نیستید و تا حالا با کسی رابطه نداشتی قبل ازدواج احساسی و وابسته نشدی چجور میتونی یک نفر و حسشو درک کنی؟ لطفا منطفی توضیح بدین!

اتفاقا تمامی سخنان من براساس تجربه است گلم!
اما لزومی به بیان جزئیات دقیق مسائل زندگیم نمی بینم....قرار نیست همه جا سفره ی دلمان را بگشاییم.... و زندگینامه ی خود را شرح دهیم!
انقدر هم زود قضاوت نفرمایید....دیگران را هم نادان نپندارید....
---------------------
اول اینکه احساسی و وابسته شدن و عاشق شدن افتخار نیست که آن را پتک کنیم و برسر دیگران بکوبیم و فضیلت خود بدانیم....
دوم اینکه خودتان دارید میگید "احساسی!"
کسی که اومده اینجا مشاوره میخواد یعنی دنبال راه "عقلانی" هست...
وگرنه نظر احساسیو خودش بهتر می دونه

لبیک یا علی النقی;682917 نوشت:
اتفاقا تمامی سخنان من براساس تجربه است گلم!
اما لزومی به بیان جزئیات دقیق مسائل زندگیم نمی بینم....قرار نیست همه جا سفره ی دلمان را بگشاییم.... و زندگینامه ی خود را شرح دهیم!
انقدر هم زود قضاوت نفرمایید....دیگران را هم نادان نپندارید....
---------------------
اول اینکه احساسی و وابسته شدن و عاشق شدن افتخار نیست که آن را پتک کنیم و برسر دیگران بکوبیم و فضیلت خود بدانیم....
دوم اینکه خودتان دارید میگید "احساسی!"
کسی که اومده اینجا مشاوره میخواد یعنی دنبال راه "عقلانی" هست...
وگرنه نظر احساسیو خودش بهتر می دونه

اما این راه های عقلانی شما مال قبل وابستگیه!
مثه زمان کوروش کبیر مادر ادم ی عکس بیاره این دخترو میپسندی؟بری خواستگاریش تا شاید قسمت شد سازگار شدیم بعدا!
این اقا وابسته شده و در پست های قبل هم نظر بنده رو بهتر دونست چون ایشون رو درک کردم الان مشکل این نیس که عقلانی باشیم یا احساسی!
چون این اقا احساسی شده و عاشقشه باید مشکلو رفع کنیم....

monji-sec;682919 نوشت:
چون این اقا احساسی شده و عاشقشه باید مشکلو رفع کنیم....

طبق فرموده ی مولانا امیرالمومنین علیه السلام، عشق موجب کر و کور شدن می شود....(قصدم از گفتن این عبارات، توهین نیست....منظورم اینه که آدم، چشمش را به بسیاری از واقعیات می بنده...)
انسانی که دچار این حالت شده باید بهش کمک کرد که چشمانش باز شود....نه اینکه بهش بگیم "آفرین آفرین بیشتر ببند چشمهاتو!"

ایشون اگر قصدش واقعاً مشورت کردن بوده باشه به سخن بسیار سنجیده ی کارشناس تاپیک توجه می کنه....
ولی اگر قصدش فقط تأیید گرفتن و صدور مجوز برای کار خودش باشه که هیچچی...

لبیک یا علی النقی;682886 نوشت:
مشکل اینه که شما زیاد، رمان می خونید...خخخخخخ

سلام
متاسفانه عشق که از کنترل افراد خارج بشه و در شرایط و خواستگاه نا مطلوب ایجاد بشه
حتی اراده و عقل رو هم تحت تاثیر قرار میده
در این موارد مشاوره و مشورت کردن و بهره گیری از عقل دیگران توصیه شده است
حتی درک و احساس فعلی فرد نه تنها معیار و ملاک نمی تونه باشه بلکه دامن زدن به اون موجب وخیم تر شدن روان وی خواهد شد.
لذا توصیه های کارشناس و مشاور رو باید جدی گرفت .

S.A.J;683080 نوشت:
سلام
متاسفانه عشق که از کنترل افراد خارج بشه و در شرایط و خواستگاه نا مطلوب ایجاد بشه
حتی اراده و عقل رو هم تحت تاثیر قرار میده
در این موارد مشاوره و مشورت کردن و بهره گیری از عقل دیگران توصیه شده است
حتی درک و احساس فعلی فرد نه تنها معیار و ملاک نمی تونه باشه بلکه دامن زدن به اون موجب وخیم تر شدن روان وی خواهد شد.
لذا توصیه های کارشناس و مشاور رو باید جدی گرفت .

حالا ازدواج عقلی بود و خوب بود هردو مناسب هم بودن بون وقت عاشق شدن چیکارکنیم؟

اون کلمه این نشد یکی دیگه واقعا کلافم کرد! این نشد یکی دیگه مگه رفتی کفش یا کنیز بخری؟! بازم میگم این نشد یکی دیگه! خخخخخخخخخخ

دوستان لطفا بحث رو به بیراهه نکشید
هر کاری واسه رسیدن بهش میکنم
واسه رسیدن نه واسه خواستگاری !
چون هدف من رسیدنه نه فقط خواستگاری کردن

[="Indigo"]سلام

تو این مواقع دخترها خودشون میتونن تشخیص بدن که خونوادشون چی ممکنه بگن و چطور میشه قانعشون کرد. پس به نظرم باهاشون صحبت کنید و ببینید چی بگید که خونوادشون راضی بشن و به هم برسید.

بازم اگه اصرار دارید که به خواستگاری نرید. باتوجه به حرفهایی که از ایشون زدید به نظرم ازشون یه مهلته مثلا 3ماهه بگیرید که خواستگار قبول نکنن و... ولی باهاشون هم رابطه نداشته باشید. این خانوم به نظر هنوز زیاد احساسی نشده لذا به نظرم از این کاره شما خوششون هم میاد که به خواستشون احترام گذاشتید و مقید هستید.[/]

من که هنوز دانشجوام ونه کاری دارم ونه سربازی رفتم می خوام برم خواستگاری ؟بروید خواستگاری.دختره رو عقد می کنید تا شرایط مالی تون درست بشه بعد می بریدش سر خونه وزندگیش.

ابوالبرکات;683609 نوشت:
من که هنوز دانشجوام ونه کاری دارم ونه سربازی رفتم می خوام برم خواستگاری ؟بروید خواستگاری.دختره رو عقد می کنید تا شرایط مالی تون درست بشه بعد می بریدش سر خونه وزندگیش.

آفرین به شما
حتما پشتتون به جایی گرمه
موضوع قفل شده است