انتساب سادات امروزی به پیامبر و دانش روز

تب‌های اولیه

146 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
انتساب سادات امروزی به پیامبر و دانش روز

آیا سید های کنونی از نظر دانش روز فرزند پیامبرند ؟

از دید دانش اکنون هیچ سیدی در جهان وجود ندارد

سید ها همون فرزندان پیامبر و علی در سده ی نخست اسلام بودند و بس

اگر راست می گین بفرمایید سید چگونه ژنش به پیامبر می رسه ؟

بنده ازنگر دانشیک نشان داده ام که هیچ سیدی اکنون در دنیا از دودمان جنابی محمد وجود نداره

ژیان;679738 نوشت:
بنده ازنگر دانشیک نشان داده ام که هیچ سیدی اکنون در دنیا از دودمان جنابی محمد وجود نداره

کجا نشان داده اید؟ میشه ادرس بدین ؟

**گلشن**;679745 نوشت:
کجا نشان داده اید؟ میشه ادرس بدین ؟

درود آیا براستی می خواهید بدانید ؟

اگر دلیل دانشپذیر آوردم آیا بدون واهمه خواهید پذیرفت ؟

آیا این دستاورد را به همگان خواهی گفت ؟

ژیان;679779 نوشت:
درود آیا براستی می خواهید بدانید ؟

اگر دلیل دانشپذیر آوردم آیا بدون واهمه خواهید پذیرفت ؟

آیا این دستاورد را به همگان خواهی گفت ؟

سلام

بله مشتاقم بدونم
و اگر دلیلتون علمی باشه خواهم پذیرفت
و هیچ واهمه ای نخواهم داشت

**گلشن**;679942 نوشت:
سلام

بله مشتاقم بدونم
و اگر دلیلتون علمی باشه خواهم پذیرفت
و هیچ واهمه ای نخواهم داشت

[=arial]

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)




[=arial]

السلام علیک یا امیرالمومنین (ع)

السلام علیکم یا اهل بیت نبوه (ع)

السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)

================================



ژیان;679779 نوشت:
درود آیا براستی می خواهید بدانید ؟

اگر دلیل دانشپذیر آوردم آیا بدون واهمه خواهید پذیرفت ؟

آیا این دستاورد را به همگان خواهی گفت ؟

[=arial]چه کسی گفته سید 100درصد باید ژن هایش باید عینا ژن های رسول خدا(ص) باشد...

این که شما آمدید تعریفی به اصطلاح عرفی کردید و بعد مدعی شدید که سید کسی است 100درصد ژنش به رسول خدا(ص) برسد یک مغلطه است.

اینکه گفته می شود سادات از خون رسول خدا می باشند ، یک اصطلاح عرفی است ؛یعنی منظور این است که اجداد این افراد به رسول خدا منتهی می شود، همان طور که رسول خدا(ص) از نسل حضرت اسماعیل (ع) هست و از تبار ابراهیم(ع).

پس چنین نیست که کسی مدّعی باشد که ذره ذره خون رسول خدا(ص) عینا در سادات هست و به این دلیل است که سید هستند!

البته اگر نسب کسی به رسول خدا (ص) برسد ، یقیناً ژنهایی از آن حضرت در بدن او وجود خواهد داشت و توسط علم ژنتیک رد نشده است و
تایید می کند که سادات فرزندان رسول خدا (ص) هستند و نسبشان به حضرت می رسد.

طبق ادّعای متخصّصین علم ژنتیک ، می توان تغییرات ژنتیکی را تعقیب نمود و از این راه می توان به تشابه ژنتیکی سادات فعلی پی برد و نیز می توان ثابت نمود که آیا ریشه ی ژنتیکی آنها به یک مبداء ژنتیکی بر می گردد یا نه ؛ یعنی از طریق علمی می توان مثلاً ژنهای هزار نفر سیّد دارای شجره نامه را بررسی نمود و پی برد که آیا نقشه ی ژنتیکی آنها حقیقتاً از یک ریشه می باشد یا نه؟ همان طور که این کار رو در خصوص قبائل آفریقایی کردند و نتیجه این شد ریشه ژنتیکی واحد دارند.

امّا علم ژنتیک دیگر نمی تواند ثابت کند که آن مبداء و ریشه ، ژنهای رسول خدا(ص) می باشد ؛ چرا که ژنی از آن حضرت در دست نداریم

برخی که نیز مدعی می شوند مثلا مویی از رسول خدا(ص) در موزه ها هست،حتی با فرض صحت انتساب آن مو به رسول خدا(ص) باید گفت که عملاً امکان چنین آزمایشی در حدّ محدود وجود دارد و کسی تا کنون چنین کاری را انجام نداده است و هزینه بر و زمان بر است و حتی علم ژنتیک رد نمی کند ژن هایی از رسول خدا(ص) در سادات هست و نسب سید به رسول خدا(ص) می رسد.

پس با همین علم ژنتیک فعلی می توان نقشه ی ژنتیکی افراد را تا چندین هزار سال گذشته تعقیب نمود ، امّا هر چه این فاصله زیادتر باشد ، دقّت تشخیص پایین تر خواهد بود.

البته باید توجّه داشت که در مساله ی سیادت ، ارتباط ژنتیکی ملاک نیست .

[=arial]

ژیان;680089 نوشت:

کل سیدی از پدر است
سیدی از بنی هاشم شروع می شود
شما فرمودید از امام علی و حضرت فاطمه که این سخن اشتباه محض است. پس یعنی پیامبر ص سید نیستند؟
همه فرزندان هاشم سید هستند
کل سیدی از پدر منقل می شود
یعنی سید بودن امام حسن ع و امام حسین ع از امام علی ع است

ضمناً استدلال شما کاملا اشتباه است
شما دو شمع را دز نظر بگیرید
یکی روشن و دیگری خاموش
اگر شمع دوم را با اولی روشن کنیم
از نور اولی
شمع دوم نیز هیچ نوری از شمع اول کم ندارد و مانند همان شمع اول می شود

موفق باشید

sayedali;680209 نوشت:
امّا علم ژنتیک دیگر نمی تواند ثابت کند که آن مبداء و ریشه ، ژنهای رسول خدا(ص) می باشد ؛ چرا که ژنی از آن حضرت در دست نداریم

پس اگر دانش ژن تیک نتواند نشان دهد لابد احادیث بی پایه و ساختگی نشان می دهد ؟:Khandidan!:

sayedali;680209 نوشت:
البته باید توجّه داشت که در مساله ی سیادت ، ارتباط ژنتیکی ملاک نیست

پس بفرما چی ملاک است ؟

من مانده ام سیادت رو چطور بدون پیوند نسبی و نسل و دود مان تعریف می کنید ؟؟؟:Gig:

ژیان;680089 نوشت:

اقای زیان

این مطلب رو باید با متخصصین ژنتیک در میان بزارم و نظر اونها رو بپرسم
پی گیر صحت و سقم این مساله هستم

با تشکر

mousavi928;680214 نوشت:
همه فرزندان هاشم سید هستند

پس شاد روان ابولهب که یکی از پلید ترین افراد روزگار بود هم سید تشریف داشته اند !!

mousavi928;680214 نوشت:
شما دو شمع را دز نظر بگیرید
یکی روشن و دیگری خاموش
اگر شمع دوم را با اولی روشن کنیم
از نور اولی
شمع دوم نیز هیچ نوری از شمع اول کم ندارد و مانند همان شمع اول می شود

به همین راحتی !!:Khandidan!:

علم ژن تیک را با یک شمع ویران کردی جناب موسوی !

این قیاسی کودکانه و ساده انگارانه است

علم ژنیک بسیار فراتر و نیرومند تر از ان چیزی هست که با سفسطه یک شمع خاموش و یک شمع روش فرو برییزد

در مثال شمع روشن که آورده اید این چیزی شبیه به جوانه زدن است نه تولید مثل کردن ( دو شمع زاد و ولد نکرده که دیگری را بوجود آورد ) ولی فرزند وجودی شراکتی است که از دو موجود مستقل 50 - 50 بنام پدر و مادر پدید آمده است

آتش یک انرزی نورانی و غیر مادی است در حالی که پیکر انسان مادی و اشتراکی است از پدر و مادر

[=arial]

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)




[=arial]

السلام علیک یا امیرالمومنین (ع)

السلام علیکم یا اهل بیت نبوه (ع)

السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)

================================



[=arial]به همان دلیل که سید محدود به تعریف شما نیست و سادات از هاشم جد پيامبر(ص) شروع شد، لذا عبدالمطلب و پدران پيامبر و امام علي(ع) نيز سادات هستند و فرزندان امام علي(ع) نيز سيد هستند.

اما شما چرا فقط سید را به آنچه گفتید معنا کردید؟!؟


[=arial]

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)




[=arial]

السلام علیک یا امیرالمومنین (ع)

السلام علیکم یا اهل بیت نبوه (ع)

السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)

================================



ژیان;680246 نوشت:
پس اگر دانش ژن تیک نتواند نشان دهد لابد احادیث بی پایه و ساختگی نشان می دهد ؟

[=arial]اگر مسلمان هستی فرقی ندارد شیعه یا سنی از منابع خودت و قرآن ثابت می کنیم

اون جا من مستدل جوابت رو گذاشتم و گفتم شما ژنی از پیامبر (ص) ندارید که بخواهید تطبیق بدهید...

حتی اگر هم فرضا مویی منتسب به رسول خدا(ص) در موزه باشد رو قبول کنیم ، امکان چنین ازمایشی نیست ، چون هزینه بر و زمان بر هست

اما نمونه هایی هم دانش ژنتیک آمد این کار رو آزمایش کرده و دلیل بر بطلان سخنان شما هست و ثابت شده است که ریشه ژنتیکی یک سان میان آن قبیله های آفریقایی بوده است

ژیان;680246 نوشت:
پس بفرما چی ملاک است ؟

من مانده ام سیادت رو چطور بدون پیوند نسبی و نسل و دود مان تعریف می کنید ؟؟؟

[=arial]ملاک این است که سید از نسب و نسل رسول خدا (ص) هست و این رو علم ژنتیک نیز ثابت می کند

نه این که بگوییم که ذره ذره خون رسول خدا(ص) در خون سادات هست، هرچند که علم ژنتیک تایید می کند که ژن هایی از رسول خدا(ص) در سادات با گذشت این همه سال هست

ژیان;680263 نوشت:
پس شاد روان ابولهب که یکی از پلید ترین افراد روزگار بود هم سید تشریف داشته اند !!

[=arial]بفرما

دیدید خودتان انجا سید را فقط تعریف به فرزندان امیرمونان(ع) کردید

الان می گویید ابولهب سید بوده است

ابولهب مقابل پیامبر(ص) ایستاد

ما هم می گوییم صرف سیادت دلیل بر این نیست که طرف بهشتی باشد و دیگر معاف از نماز خواندن و روزه و ....باشد،

پس سید بودن دلیل بر بهشتی بودن نیست

ابولهب هم سید بود

بنی صدر هم سید بود و ....

این مسئله که سید فرزند پیامبر(ص) هست و این که سید معاف از انجام واجبات باشد دو مطلب جداست که خلط کردید....سید به هیچ وجه معاف از انجام واجبات دین نیست، از این رو هیچ فرقی با امت ندارد.

sayedali;680294 نوشت:
اما نمونه هایی هم دانش ژنتیک آمد این کار رو آزمایش کرده و دلیل بر بطلان سخنان شما هست و ثابت شده است که ریشه ژنتیکی یک سان میان آن قبیله های آفریقایی بوده است

میشه بیشتر این بخش را روشنگری کنید که چگونه آزمایش کرده اند ؟

بفرمایید افراد مورد آزمایش چند نسل باهم فاصله داشته اند ؟

ژیان;680263 نوشت:
پس شاد روان ابولهب که یکی از پلید ترین افراد روزگار بود هم سید تشریف داشته اند !!

همه خلفای عباسی
اصلا جعفر کذاب که فرزند امام و عموی امام هستند هم جهنمی است
فرزند امام علی نقی
ژیان;680263 نوشت:
به همین راحتی !!

علم ژن تیک را با یک شمع ویران کردی جناب موسوی !

این قیاسی کودکانه و ساده انگارانه است

علم ژنیک بسیار فراتر و نیرومند تر از ان چیزی هست که با سفسطه یک شمع خاموش و یک شمع روش فرو برییزد

در مثال شمع روشن که آورده اید این چیزی شبیه به جوانه زدن است نه تولید مثل کردن ( دو شمع زاد و ولد نکرده که دیگری را بوجود آورد ) ولی فرزند وجودی شراکتی است که از دو موجود مستقل 50 - 50 بنام پدر و مادر پدید آمده است

آتش یک انرزی نورانی و غیر مادی است در حالی که پیکر انسان مادی و اشتراکی است از پدر و مادر


ببینید دوست عزیز سید بودن یک قرارداد الهی است
پیامبر ص می فرمایند من از نسل ابراهیم هستند. اینجا حرفی از نسل مادری نیست بلکه سخن از نسل پدری است
پس چیزی که در اینجا مهم است نسل پدری است

شما با علم ژنتیک چگونه می خواهید ثابت کنید پیامبر ص با خدا ارتباط داشت؟ چگونه می خواهید وحی را با علم ثابت کنید؟

sayedali;680294 نوشت:
دیدید خودتان انجا سید را فقط تعریف به فرزندان امیرمونان(ع) کردید

الان می گویید ابولهب سید بوده است

این را از نوشته های جناب موسوی نتیجه گرفتم وگرنه در عرف جامعه از هر کس بپرسی سید کیست همه می گویند سید کسانی هستند که از نسل پیامبر و علی باشند

sayedali;680294 نوشت:
این مسئله که سید فرزند پیامبر(ص) هست و این که سید معاف از انجام واجبات باشد دو مطلب جداست که خلط کردید...

جناب از کدام نوشته ی من سخن می رانید ؟ کجا خلط کرده ام نشان دهید ؟

sayedali;680294 نوشت:
نه این که بگوییم که ذره ذره خون رسول خدا(ص) در خون سادات هست، هرچند که علم ژنتیک تایید می کند که ژن هایی از رسول خدا(ص) در سادات با گذشت این همه سال هست

sayedali;680294 نوشت:
ون جا من مستدل جوابت رو گذاشتم و گفتم شما ژنی از پیامبر (ص) ندارید که بخواهید تطبیق بدهید...

حتی اگر هم فرضا مویی منتسب به رسول خدا(ص) در موزه باشد رو قبول کنیم ، امکان چنین ازمایشی نیست ، چون هزینه بر و زمان بر هست

از دو نوشته بالا ی شما کدام را بپذیریم ؟ علم زن تیک با کدام آزمایش این گفنه بالایی شما رو تایید کرد ؟:Gig:

mousavi928;680354 نوشت:
شما با علم ژنتیک چگونه می خواهید ثابت کنید پیامبر ص با خدا ارتباط داشت؟ چگونه می خواهید وحی را با علم ثابت کنید؟

بفرمایید من کجا این چنین تصمیمی داشته ام ؟:Gig:

mousavi928;680354 نوشت:
همه خلفای عباسی
اصلا جعفر کذاب که فرزند امام و عموی امام هستند هم جهنمی است
فرزند امام علی نقی

پس این سید بودن چه امتیازو فضیلتی دارد که امروزه برخی را بدان منتسب می کنند که چی بشه ؟

اصلا واژه ی سید را برای افراد حذف کنند بهتر نیست ؟

ژیان;680359 نوشت:
پس این سید بودن چه امتیازو فضیلتی دارد که امروزه برخی را بدان منتسب می کنند که چی بشه ؟

اصلا واژه ی سید را برای افراد حذف کنند بهتر نیست ؟


فضیلتش اینه که نسل شخص به پیامبر ص میرسد
و بدیش اینه که اگر شخص سید گناه کنه جرمش خیلی سنگینتره چون پای آبروی پیامبر ص در میانه

mousavi928;680354 نوشت:
پیامبر ص می فرمایند من از نسل ابراهیم هستند. اینجا حرفی از نسل مادری نیست بلکه سخن از نسل پدری است
پس چیزی که در اینجا مهم است نسل پدری است

ینی کسی که از نسل ابراهیم باشه سید ه ؟

تا الان که می گفتین از نسل هاشم ؟؟

چرا از نسل پدری ؟؟ مگه ساختار بدنی فرزند از پدر و مادر 50 -50 نیست ؟؟

ژیان;680364 نوشت:
ینی کسی که از نسل ابراهیم باشه سید ه ؟

خیر بزرگوار
عرض کردم فقط نسل پدری مهمه. چون وقتی پیامبر ص می فرمایند که نسل ابراهیم هستند اسمی از همسر ابراهیم به زبان نمی آورند
ژیان;680364 نوشت:
چرا از نسل پدری ؟؟ مگه ساختار بدنی فرزند از پدر و مادر 50 -50 نیست ؟؟

دلیلش گفتم
انقدر دنبال اثبات علمی نباشید کما اینکه وحی پیامبر ص را نیز نمی شود به لحاظ علمی اثبات کرد

[=arial]

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)




[=arial]

السلام علیک یا امیرالمومنین (ع)

السلام علیکم یا اهل بیت نبوه (ع)

السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)

================================



ژیان;680356 نوشت:
از دو نوشته بالا ی شما کدام را بپذیریم ؟ علم زن تیک با کدام آزمایش این گفنه بالایی شما رو تایید کرد ؟

[=arial]
خیلی ساده بود بزرگوار، واقعا شما متوجه نشدید؟

علم ژنتیک وجود قطعی ژن هایی از نسل های گذشته در نسل های آینده( ولو به ادازه دانه خردلی) را اصلا رد نکرده است ، همین رو در خصوص سادات هم تطبیق می دهیم، یعنی سید قطعا ژن هایی رو از پیامبر(ص) خواهد داشت، لذا از نسل رسول خدا(ص) هست و سید بودن به درصد ژن نیست!

[=arial]و این که شما بخواهید تمام سادات رو جمع کنید و ژن هاشون رو با ژن پیامبر(ص) تطبیق بدهید اولا این کار عملا غیر ممکن است، ثانیا این که ژنی از پیامبر(ص) در دسترس ندارید ثالثا این که بعد از این که حتی این آزمایش را انجام بدهید تازه به چیزی خواهید رسید که خود علم ژنتیک رد نکرده است و تایید می کند قطعا ژن هایی داخل نسل های بعد هست.


ژیان;680356 نوشت:
این را از نوشته های جناب موسوی نتیجه گرفتم وگرنه در عرف جامعه از هر کس بپرسی سید کیست همه می گویند سید کسانی هستند که از نسل پیامبر و علی باشند

ژیان;680356 نوشت:
جناب از کدام نوشته ی من سخن می رانید ؟ کجا خلط کرده ام نشان دهید ؟

ژیان;680349 نوشت:
میشه بیشتر این بخش را روشنگری کنید که چگونه آزمایش کرده اند ؟

بفرمایید افراد مورد آزمایش چند نسل باهم فاصله داشته اند ؟

ژیان;680364 نوشت:
ینی کسی که از نسل ابراهیم باشه سید ه ؟

تا الان که می گفتین از نسل هاشم ؟؟

چرا از نسل پدری ؟؟ مگه ساختار بدنی فرزند از پدر و مادر 50 -50 نیست ؟؟

[=arial]ما باید عقاید شما رو بدونیم تا با مسلمات قطعی شما با شما بحث کنیم.....

این مطالب رو قبلا هم در انجمن مطرح کرده بودید که استاد رئوف و دیگر پاسخ داده اند:

در مورد انتساب سادات موجود به خاندان پیامبر باید عرض شود که برخی از سادات دارای شجره نامه هستند که نسبت آنها را به امام زادگان و امامان نشان می دهد. برخی دیگر نیز با توجه به اینکه در برخی از دوران ها اختناق شدیدی بر علیه شیعیان مخصوصا سادات وجود داشته است و آنها حتی نمی توانستند سیادشان را بیان کنند، ممکن است سینه به سینه نقل شده باشد و شجره نامه مشخصی وجود نداشته باشد. در هر صورت تا جایی که بنده می دانم بررسی ها و آزمایشات تجربی در این زمینه صورت نگرفته است.

- مطلب دیگر این است که سید بودن به معنای انتساب به خاندان پبامبر اسلام است و در این بین نیازی به محاسبه درصد ژن ها نیست بلکه اینکه فردی با سلسله ای به خاندان پیامبر منتهی شود کافی است. مانند اینکه امروز فردی بگوید من از نوادگان شیخ بهایی هستم.

- فارغ از بحث درصد ها، باید مسئله ژن غالب و مغلوب را نیز در نظر گرفت. ای بسا ویژگی هایی در چند نسل ظاهر نشود ولی در نسل های آتی ظهور پیدا کند.

- این یک مشکل است که به مسئله تنها از نگاه زیست شناسانه نگاه شود. پدیده های اجتماعی و مسائل فرهنگی، اموری نیستند که با نگاه علوم چون فیزیک و شیمی و زیست بررسی شوند.
در فضای مسائل اجتماعی و فرهنگی باید به این مسئله توجه کرد که هر گروهی چه وجه و جایگاهی دارند. در این مسائل انتساب مهم است و نه صرفا انتقال ژن ها.
در چنین فضایی است که وقتی گفته می شود "سلمان منا اهل البیت" سلمان از ما اهل بیت است، معنا معلوم می شود که سلمان (س) به چنان جایگاهی رسیده است که در شمار اهل بیت دانسته شده است. مسلما ژن ها و عوامل وراثت سلمان(س) موارد دیگری است ولی در شمار خاندان و اهل بیت قملداد می شوند.
با توجه به مسائل فوق، سیادت تنها بیانگر انتقال ژن ها نیست، بلکه حکایت از انتسابی دارد که وظایفی را برای آن گروه ترسیم می کند و از سوی دیگر وجه خاصی نیز برای آنها به وجود می آورد. این مسئله (وجود چنین انتساب و ایجاد شدن چنین گروهی) کارکردهایی دارد که برخی از آنها در پاسخ های قبلی مورد بررسی قرار گرفت.(همچنین در موضوعی که در مورد سادات هم اکنون در سایت در حال بحث است)

- مسئله دیگر نیز این است که یافته های علمی اگرچه ارزشمند هستند ولی قطعی و قابل اعتماد نیستند به عبارت دیگر از آنجایی که علوم دائما در معرض تغییر و تحول است، نمی توان تنها بر اساس یک اصل علمی، به مواجهه با اصول دینی پرداخت و حکم به قبول یا رد آنها نمود.

http://www.askdin.com/thread30781-5.html[=arial]

من هم گفتم خدمت شما که علم ژنتیک تایید می کند که ژن هایی از رسول خدا(ص) در سادات هست و این مسئله را رد نمی کند

شما هم هیچ ژنی از رسول خدا(ص) ندارید و حتی اگر دسترسی داشته باشید امکانش رو از نظر زمانی و مالی علم ژنتیک ندارد که تمام ژن های سادات رو بیاد بررسی کند و در نهایت به این نتیجه برسد که سادات ژن هایی از رسول خدا (ص) دارند!! چیزی که قبلا خود علم ژنتیک رد نکرده است.

ما هم نمی گوییم سید صد درصد خونش همان خون رسول خدا هست و سید بودن به این نیست، بلکه انتساب به رسول خدا(ص) ملاک است و این اشخاص قطعا از نسل رسول خدا (ص) هستند و فرزند حضرت محسوب می شوند چرا که حضرت آنها را فرزندانش صدا می زند و قرآن سوره کوثر را حجت بر شما می داند....

[=arial]اینکه گفته می شود سادات از خون رسول خدا(ص) می باشند ، یک اصطلاح عرفی است ؛ و منظور این است که اجداد این افراد به رسول خدا(ص) منتهی می شود نه این که قطره به قطره خون سادات از خون رسول خدا(ص) باشد.

[=arial]طبق ادّعای متخصّصین علم ژنتیک ، می توان تغییرات ژنتیکی را تعقیب نمود ؛ و از این راه می توان به تشابه ژنتیکی سادات فعلی پی برد و نیز می توان ثابت نمود که آیا ریشه ی ژنتیکی آنها به یک مبداء ژنتیکی بر می گردد یا نه ؛ یعنی از طریق علمی می توان مثلاً ژنهای هزار نفر سیّد دارای شجره نامه را بررسی نمود و پی برد که آیا نقشه ی ژنتیکی آنها حقیقتاً از یک ریشه می باشد یا نه؟ امّا علم ژنتیک دیگر نمی تواند ثابت کند که آن مبداء و ریشه ، ژنهای رسول خدا می باشد ؛ چرا که ژنی از آن حضرت در دست نداریم.

قبلا هم آزمایش هایی شده است و ثابت کرده است که برخی قبائل دارای ریشه ی ژنتیکی یکسان می باشند.

پس با همین علم ژنتیک فعلی می توان نقشه ی ژنتیکی افراد را تا چندین هزار سال گذشته تعقیب نمود ،[=arial] امّا هر چه این فاصله زیادتر باشد ، دقّت تشخیص پایین تر خواهد بود.

[=arial]

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد هادی

با سلام و عرض ادب

ضمن تشکر از پاسخ های زیبای دوستان بزرگوار عرایضی هم بنده داشتم:
منتسب شدن سادات بزرگوار به پیامبر اکر ص از طریق انتساب آنان است نه ژن آن ها، همانگونه که خود شما هم مطلع هستید شاید 50 درصد ژن های پدر و مادر به فرزندان منتقل شود؛ لذا ممکن است فرزندان چند واسطه ای هیچ ژنی از پدر و مادر نداشته باشند.
مسئله مهمی که حضرت عالی را به اشتباه انداخته این است که خیال می کنید اثبات سیادت سادات بزرگوار از طریق ژن است! در حالی که اثبات سیادت آنان از طریق انتساب آن ها به ائمه علیهم السلام و در نهایت به پیامبر اکرم ص است.
در مسئله سادات انتساب مهم است و نه صرفا انتقال ژن ها، همچنانکه عرض شد ممکن است ژن پدر و مادر به فرزندان (با چند وسطه) منتقل نشود اما با این وجود باز هم این ها فرزندان همان پدر و مادر هستند؛ نمی شود گفت که چون این فرزندان ژن پدر مادر خود را ندارند پس نوه و نتیجه و ... آن ها هم نیستند .
در مسئله مورد پرسش هم همین طور است، سادات امروزی از طریق علم انساب به پیامبر ص منتسب می شوند نه از طریق شناسایی ژن آن ها! چون ژن ها دخالتي در «من» بودن من ندارند.

مسئله دیگر اینکه:
در زمینه شناسائی سادات از غیر سادات علمی مدون شده است به نام علم انساب و متخصصین این علم را علمای علم انساب یا عالم نسابه می گویند.
در دروه های نخست اسلامی (بنی امیه و دوره اول بنی عباس) نیازی به این علم نبود چون شناسائی سادات از غیر سادات کاری آسان بود.اما به مرور زمان تعداد سادات زیاد شد،و نیاز به تدوین کتابهایی شد که کسی به دروغ ادعای سادت نکند، پس نمی توان به راحتی ادعای سیادت کرد.
اولین کسی که در علم انساب سادات، کتاب نوشت، یحیی نسابه، فرزند حسن بن جعفر بن عبیداللّه اعرج ابن حسین اصغرابن امام زین العابدین علیه السلام بود که سلسله خاندان اهل بیت علیهم السلام از آغاز تا زمان خود را ثبت کرد.
علمای بزرگ نسب شناسی در هر زمانی برای حفظ سلسله سادات از گزند حوادث، اقدام به تألیف کتب انساب نمودند که هم اکنون مقداری از این کتاب ها در دسترس می باشند
با وجود این جریدها کسی نمی توانست به دروغ ادعای سیادت بکند چون بصورت ثبت احوال امروزی باید نام پدر ، پدر بزرگ وشاهداتی بر اداعای خود ارائه دهد لذا نفوذ به مدعین دروغی ناکام می ماند.
اگر احیانا کسی نیز به دروغ مدعی این منسب می شد علمای انساب کتابهای نوشتند که اداعای دروغگو را ناکام می گذاشت.
کتاب منتقله الطالبین که فارسی هم ترجمه شد از این جمله است که مولف در مقدمه هدف نگارش از این کتاب را تشخیص غیر سادات از سادات عنوان می کند و درآن به سفرهای سادات به شهرهای مختلف اشاره می کند مثلا می گوید فلان سید که با دو واسطه به امام حسن علیه السلام می رسد از مدینه به ری رفت و در آنجا ماندگار شد و ازدواج کرد و چند فرزند به نام های فلان وفلان دارد. (دوانی،علی،مفاخر اسلام ،ج 12،انشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی ،ص351)

سلام

جناب ژیان

به نظر در محاسبات کمی دچار اشتباه شدید

همه مردان سادات کروموزوم y رو از حضرت علی علیه السلام دریافت کردند و این کروموزوم در همه اون ها ثابت هست. یعنی فرقی میان کروموزوم y فرزندان امیرالمومنین علیه السلام و مردان سید امروزی نیست

Anoushiravan;685214 نوشت:
همه مردان سادات کروموزوم y رو از حضرت علی علیه السلام دریافت کردند و این کروموزوم در همه اون ها ثابت هست. یعنی فرقی میان کروموزوم y فرزندان امیرالمومنین علیه السلام و مردان سید امروزی نیست

دلیل این حرف شما چیه؟
با این حساب چون همه ما از نسل حضرت ادم هستیم باید همه مثل هم باشیم و کروموزوم y مشترک داشته باشیم و از حضرت آدم گرفته باشیم!

سلام

???;685287 نوشت:
دلیل این حرف شما چیه؟
با این حساب چون همه ما از نسل حضرت ادم هستیم باید همه مثل هم باشیم و کروموزوم y مشترک داشته باشیم و از حضرت آدم گرفته باشیم!

درسته

اما فاصله ما تا آدم علیه السلام ده ها هزار سال هست (شاید 360000 سال)

در زمان های طولانی معمولا نوترکیبی ژنتیکی اتفاق می افته و نژادها دچار انشقاق میشن

هادی;685131 نوشت:
با سلام و عرض ادب

چون ژن ها دخالتي در «من» بودن من ندارند.


سلام
اتفاقا عامل اصلی من شدن همون ژنها هستن!
شما کارخونه ای رو در نظر بگیرید که طبق فرمولی ظروف پلاستیکی تولید میکنه! آیا عامل [اصلی] تولید اون ظروف اون فرمول نیست!؟

Masood11;685445 نوشت:
سلام
اتفاقا عامل اصلی من شدن همون ژنها هستن!
شما کارخونه ای رو در نظر بگیرید که طبق فرمولی ظروف پلاستیکی تولید میکنه! آیا عامل [اصلی] تولید اون ظروف اون فرمول نیست!؟

خدمت جناب مسعود عرض ادب و احترام دارم
ژنها در هسته ي سلول قرار دارند؛ لذا وقتي خود سلول از بين مي رود، ژنهاي درون آن نيز از بدن دفع مي شوند. ژنها هم عوض مي شوند. مثل آن است كه شما از روي يك نقّاشي يك نقّاشي ديگري درست شبيه آن بكشيد و نقّاشي نخست را بسوزانيد. در اينجا به ظاهر آن نقّاشي اوّلي باقي است ولي در واقع آن اوّلي از بين رفته و دومي كه شبيه اوست جايش را گرفته است.
ژنها قطعاً دخالتي در من بودن من ندارند. شاهدش آنكه دو قلوهاي همسان، از نظر ژنتيكي، صد در صد مثل هم هستند. چرا كه دو قلوهاي همسان، در اصل از يك تخمك پديد آمده اند. يعني ابتدا يك سلول نطفه وجود دارد كه آن يك سلول وقتي مي خواهد تقسيم به دو سلول شود، اين دو سلول از هم جدا مي شوند؛ و هر كدام تبديل به يك فرد مي شوند. اگر آن دو از هم جدا نمي شدند، فقط يك فرد به وجود مي آمد. بر همين اساس، ساختار ژنتيكي دو قلوهاي همسان، صد در صد مثل هم است. امّا اينها حقيقتاً دو نفر هستند با دو «من» كاملاً متفاوت. لذا هيچگاه يكي از دو پسر دو قلو، احساس نمي كند كه بردارش هم خود اوست. حتّي رفتارهاي آنها هم متفاوت است؛ لذا چه بسا يكي از آنها ديندار و ديگري بي دين شود.
شاهد ديگر بر اينكه ژنها ربطي به من بودن من ندارند، اين است كه با مهندسي ژنتيك مي توان از يك جنس مؤنّث، شبيه سازي كرد؛ يعني يكي از سلولهاي بنيادي زن را مي گيرند و با انجام كارهايي روي آن، آن را تبديل به اسپرم يا چيزي شبيه به اسپرم مي كنند و با تخمك همان زن لقاح مي دهند و در رحم همان زن قرار مي دهند. بعد از مدّتي فرزندي مونّث به دنيا مي آيد كه از نظر ژنتيكي صد در صد مثل مادرش است؛ امّا فردي ديگر است با من اختصاصي خودش.
اين دو شاهد علمي به وضوح نشان مي دهند كه من بودن من، ريشه در ژنهاي من ندارد؛ و الّا دو قلوهاي همسان و فرزندان شبيه سازي شده، بايد احساس من مستقلّ نمي كردند؛ در حالي كه عملاً مي بينيم كه اينها كاملاً من مستقلّ دارند؛ نه آنكه دو بدن باشند با يك من.

برای اطلاع بیشتر در این زمینه :
غلامرضا نورمحمدی، شبیه­­ سازی انسان، بیم­ ها و امیدها، قم، دفتر نشر معارف، اول، 1384ش

سلام
پدربزرگ من تعریف می کردشهرمان یک سرادم بودند دوره رضا شاه بخودشان الکی لقب سیدمی دادنمد وموقع برداشت محصول می شد از کشاورزها خمس وزکات می گرفتند بعدا شناسنامه امد بهشون می گفتند سید فلانی ....شال سبز می بستند

هادی;685455 نوشت:
خدمت جناب مسعود عرض ادب و احترام دارم
ژنها در هسته ي سلول قرار دارند؛ لذا وقتي خود سلول از بين مي رود، ژنهاي درون آن نيز از بدن دفع مي شوند. ژنها هم عوض مي شوند. مثل آن است كه شما از روي يك نقّاشي يك نقّاشي ديگري درست شبيه آن بكشيد و نقّاشي نخست را بسوزانيد. در اينجا به ظاهر آن نقّاشي اوّلي باقي است ولي در واقع آن اوّلي از بين رفته و دومي كه شبيه اوست جايش را گرفته است.
ژنها قطعاً دخالتي در من بودن من ندارند. شاهدش آنكه دو قلوهاي همسان، از نظر ژنتيكي، صد در صد مثل هم هستند. چرا كه دو قلوهاي همسان، در اصل از يك تخمك پديد آمده اند. يعني ابتدا يك سلول نطفه وجود دارد كه آن يك سلول وقتي مي خواهد تقسيم به دو سلول شود، اين دو سلول از هم جدا مي شوند؛ و هر كدام تبديل به يك فرد مي شوند. اگر آن دو از هم جدا نمي شدند، فقط يك فرد به وجود مي آمد. بر همين اساس، ساختار ژنتيكي دو قلوهاي همسان، صد در صد مثل هم است. امّا اينها حقيقتاً دو نفر هستند با دو «من» كاملاً متفاوت. لذا هيچگاه يكي از دو پسر دو قلو، احساس نمي كند كه بردارش هم خود اوست. حتّي رفتارهاي آنها هم متفاوت است؛ لذا چه بسا يكي از آنها ديندار و ديگري بي دين شود.
شاهد ديگر بر اينكه ژنها ربطي به من بودن من ندارند، اين است كه با مهندسي ژنتيك مي توان از يك جنس مؤنّث، شبيه سازي كرد؛ يعني يكي از سلولهاي بنيادي زن را مي گيرند و با انجام كارهايي روي آن، آن را تبديل به اسپرم يا چيزي شبيه به اسپرم مي كنند و با تخمك همان زن لقاح مي دهند و در رحم همان زن قرار مي دهند. بعد از مدّتي فرزندي مونّث به دنيا مي آيد كه از نظر ژنتيكي صد در صد مثل مادرش است؛ امّا فردي ديگر است با من اختصاصي خودش.
اين دو شاهد علمي به وضوح نشان مي دهند كه من بودن من، ريشه در ژنهاي من ندارد؛ و الّا دو قلوهاي همسان و فرزندان شبيه سازي شده، بايد احساس من مستقلّ نمي كردند؛ در حالي كه عملاً مي بينيم كه اينها كاملاً من مستقلّ دارند؛ نه آنكه دو بدن باشند با يك من.

برای اطلاع بیشتر در این زمینه :
غلامرضا نورمحمدی، شبیه­­ سازی انسان، بیم­ ها و امیدها، قم، دفتر نشر معارف، اول، 1384ش

سلام
اول اینکه همیشه و در هر شرایطی نیمی از ژن مادر(مادرِ ژن) در هر کدوم از سلولهای خواهری(دو سلول حاصل!) هست! دوم اینکه شما به اون مثالی که زدم توجه کنید! اون فرمولی که اون کارخونه داره رو اگه صد بار بنویسید و دوباره امتحانش کنید، قطعا نتیجه همون خواهد شد! مگه اینکه در قسمتهایی کار با حواس پرتی همراه باشه!!

در مورد دو قلوها، منبعتون فقط قسمت روشن مطلبو گفته نه کاملشو!! دلیل اینکه دوقلوها بعضی اوقات با هم متفاوتن، جهش هاییه که همیشه وجود دارن! البته نه اینکه بگم 100درصد من توی ژنه! ژن، محیط و تجربه های فردی عواملی هستن که من رو شکل میدن! اگه دوقلوهایی که از نظر ژنی شبیه همن رو در آزمایشی قرار بدیم که شرایط برای هر دو مساوی باشه(از دوران نوزادی)، و همینطور بزرگ بشن، قطعا تفاوتاشون کمتر از یک درصد میشه!(این یک درصد رو ضریب خطای آزمایش در نظر بگیرید!!)

این آزمایشی که میگید خلاصش اینطوره که یه سلول(از هر جای فرد) میگیرن و داخل یه سلول تخمک بدون هسته قرار میدن! یعنی خودشون یه تخم درست میکنن و بعد با کاشتنش در رحم، فرزند حاصل، 100 درصد شبیه فردی میشه که سلول رو داده!(البته بدون در نظر گرفتن جهش و...!) و فکر کنم بدونید که این کار رو همه ی ادیان رد میکنن! چون در این حالت حتی اثر انگشت دو نفر یکیه!

نمیدونم درست میگم یا نه ولی برداشت من از سخنانتون اینه که من مشترک یعنی اینکه حافظه ی مشترکی داشته باشن، ذهنشون با هم وصل باشه و...!! این منظور من نیست و اصلا مطلب قابل بحثی نیست!
بحث ما اینه که منی که اینجا نشستم، و رفتارها و ویژگیهای خاص خودمو دارم، محصول خودمم یا فقط نمود ویژگیهایی هستم که اجدادم داشتم! مثلا اگه من نقاش بشم و یه کلون از من دکتر بشه، نشانه ی تفاوت ما نیست بلکه نشون میده که منم اگه موقعیتشو داشتم دکتر میشدم یا برعکس! درواقع بررسی شباهت یا تفاوت باید براساس ویژگی ها و رفتارهای ما باشه! به عنوان مثال آزمایشی طرح کنن که 10 سوال داشته باشه و هر کدوم جداگانه به اون سوالات پاسخ بدیم! و...!

هادی;685131 نوشت:
در مسئله سادات انتساب مهم است و نه صرفا انتقال ژن ها، همچنانکه عرض شد ممکن است ژن پدر و مادر به فرزندان (با چند وسطه) منتقل نشود اما با این وجود باز هم این ها فرزندان همان پدر و مادر هستند؛ نمی شود گفت که چون این فرزندان ژن پدر مادر خود را ندارند پس نوه و نتیجه و ... آن ها هم نیستند .
در مسئله مورد پرسش هم همین طور است، سادات امروزی از طریق علم انساب به پیامبر ص منتسب می شوند نه از طریق شناسایی ژن آن ها! چون ژن ها دخالتي در «من» بودن من ندارند.

سلام

چند سوال
ایا سید محمدی هم داریم ؟
ایا از نظر مردم عرب ان روزگار پیامبر مقطوع النسل بودند ؟

Anoushiravan;685214 نوشت:
سلام

جناب ژیان

به نظر در محاسبات کمی دچار اشتباه شدید

همه مردان سادات کروموزوم y رو از حضرت علی علیه السلام دریافت کردند و این کروموزوم در همه اون ها ثابت هست. یعنی فرقی میان کروموزوم y فرزندان امیرالمومنین علیه السلام و مردان سید امروزی نیست

درود بر شما

به این مگین ایراد وارد گرفتن نه چون دیگران چانه ی بیخود زدن آفرین

ولی دوست گرامی

1- شما هیچ سندی ندارید که ژن سیادت از راه کروموزوم مردانه y به فرزندان پسر راه یابد

2- اگر اینگونه باشد فرزندان پیامبر اسلام دیگر سید نیستند !چون ایشان پسری نداشته که دودمانی از وی بر جای مانده باشد
این نکته ی شما با تریف سیادت همخوانی ندارد

3- اگر سیادت از راه کروموزوم Y باشد باید نماد بیرونی و دیدنی داشته باشد ! برای نمونه اگر پدری موی روی لاله ی گوش داشته باشد برای همیشه به فرزندان پسر نسل اندر نسل راه می یابد
خوب بفرمایید ژن سیادت که روی کروموزوم Y نهاده شده است روی کدام بازو و مکان location آرمیده است و نماد بیرونی و دیدنی آن چیست ؟؟

4- کدام امام یا پیامبر گفته اند که ژن سیادت روی کروموزوم y است که ما آن را امروزه بررسی کرده تا به پیشگویی این شگفتی ( معجزه ) ایمان آوریم

5- و بران ترین ایراد بر دیدگاه شما این است که اگه ما بپذیریم همه انسانها از پشت آدم هستند همه ی انسانها بی چون چرا سید می شوند !! چون مگر نمی گین ژن سیادت روی کروموزوم yاست پس همه ی انسانها که آن کروکوزوم را از آدم گرفته اند همه سید هستند

Anoushiravan;685303 نوشت:
سلام

درسته

اما فاصله ما تا آدم علیه السلام ده ها هزار سال هست (شاید 360000 سال)

در زمان های طولانی معمولا نوترکیبی ژنتیکی اتفاق می افته و نژادها دچار انشقاق میشن

ینی ژنهای کرموزوم آدم در علی دچار نو تر کیبی شد و ژن سیادت از آن زمان شکوفا شد ؟

خب دلیل بیارین که چگونه پس و پیش از زمان علی این پیشامد روی نداده است و تنها کروموزوم علی دچار نو ترکیبی شد !

آیا علی این چنین چیزی گفته است که از بنده به بعد کروموزمهای سیادت بوجود آمده است و کروموزومهای آدام دچار نو ترکیبی شده است

آیا بر افراشتن پرچم سیادت گوشه ای از نمایش نژاد پرستی روزمره ی آن زمان اربها نبوده است ؟

که دلیل دانشپذیر هم ندارد

مردعشق;685457 نوشت:
سلام
پدربزرگ من تعریف می کردشهرمان یک سرادم بودند دوره رضا شاه بخودشان الکی لقب سیدمی دادنمد وموقع برداشت محصول می شد از کشاورزها خمس وزکات می گرفتند بعدا شناسنامه امد بهشون می گفتند سید فلانی ....شال سبز می بستند

خوب آیا نباید راهی دانشپذیر برای رسوا یا استوار نمودن خودگویی سیادت در مردمان وجود داشته باشد

آقا من هم سید کی به کی بود ؟

کاری نداره شجرنامه درست کردن در اون زمانها

از این شهر به اون شهر می رفتند و خود را سید نام می کردند با یک شجرنامه الکی

سازمان شناخت هویت و کارت هوشمند ملی که نبوده :khab:

هتا جناب سعدی در این باره فرموده

شیادی گیسوان بافت که علوی ام قصیده پیش ملک برد که من گفته ام .......

ژیان;687086 نوشت:
1- شما هیچ سندی ندارید که ژن سیادت از راه کروموزوم مردانه y به فرزندان پسر راه یابد

شما هم مطلبی خلاف این ندارید. نمی توانید ثابت کنید سایر کروموزوم ها حامل ژن (ژن های) سیادت هستند! (اگر اصلا چنین ژن هایی وجود داشته باشند)

ژیان;687086 نوشت:
- اگر اینگونه باشد فرزندان پیامبر اسلام دیگر سید نیستند !چون ایشان پسری نداشته که دودمانی از وی بر جای مانده باشد
این نکته ی شما با تریف سیادت همخوانی ندارد

تعریف سیادت شما اشکال دارد! سیادت از امیرالمونین علی علیه السلام (در واقع از جدشان هاشم) + دختر پیامبر به ارث رسیده است

ژیان;687086 نوشت:
اگر سیادت از راه کروموزوم Y باشد باید نماد بیرونی و دیدنی داشته باشد ! برای نمونه اگر پدری موی روی لاله ی گوش داشته باشد برای همیشه به فرزندان پسر نسل اندر نسل راه می یابد
خوب بفرمایید ژن سیادت که روی کروموزوم Y نهاده شده است روی کدام بازو و مکان location آرمیده است و نماد بیرونی و دیدنی آن چیست ؟؟

ظاهرا مطالعات ژنتیکی شما در حد کتاب های دبیرستان است که انتظار دارید برای هر ژنی نماد بیرونی واضح و آشکاری ببینید

ژیان;687086 نوشت:
4- کدام امام یا پیامبر گفته اند که ژن سیادت روی کروموزوم y است که ما آن را امروزه بررسی کرده تا به پیشگویی این شگفتی ( معجزه ) ایمان آوریم

هیچ کدام چنین چیزی را نگفته اند. و البته این نگفتن، چیزی را رد و یا ثابت نمی کند.

ژیان;687086 نوشت:
5- و بران ترین ایراد بر دیدگاه شما این است که اگه ما بپذیریم همه انسانها از پشت آدم هستند همه ی انسانها بی چون چرا سید می شوند !! چون مگر نمی گین ژن سیادت روی کروموزوم yاست پس همه ی انسانها که آن کروکوزوم را از آدم گرفته اند همه سید هستند

من نگفتم ژن سیادت بر روی این کروموزوم است. من گفته شما در مورد محاسباتتان را نقض کردم. پست قبلی من را می توانید ببینید. من هنوز نپذیرفته ام که سیادت ژن خاصی دارد

ژیان;687086 نوشت:
ینی ژنهای کرموزوم آدم در علی دچار نو تر کیبی شد و ژن سیادت از آن زمان شکوفا شد ؟

خب دلیل بیارین که چگونه پس و پیش از زمان علی این پیشامد روی نداده است و تنها کروموزوم علی دچار نو ترکیبی شد !

آیا علی این چنین چیزی گفته است که از بنده به بعد کروموزمهای سیادت بوجود آمده است و کروموزومهای آدام دچار نو ترکیبی شده است

آیا بر افراشتن پرچم سیادت گوشه ای از نمایش نژاد پرستی روزمره ی آن زمان اربها نبوده است ؟

که دلیل دانشپذیر هم ندارد

نوترکیبی ژنتیکی به کرات در نسل های بشر رخ می دهد. متاسفانه به نظر می رسد مطالعات ژنتیکی شما بسیار محدود است و بر اساس دانشی محدود، قضاوت هایی اشتباه انجام می دهید

anoushiravan;687099 نوشت:
من هنوز نپذیرفته ام که سیادت ژن خاصی دارد

پس چگونه سیادت از نسلی به نسل دیگر راه می یابد ؟ هر ویزگی و چگونگی از راه ژن به دودمان راه می یابد

anoushiravan;687099 نوشت:
ظاهرا مطالعات ژنتیکی شما در حد کتاب های دبیرستان است که انتظار دارید برای هر ژنی نماد بیرونی واضح و آشکاری ببینید

ببینید گرامی همه ویژگی های پیکری تن ما از راه ژنیک به ما رسیده است . شما بدن و چهره ی خواهران و برادران را نمی بینید که چقدر بهم نزدیک هستند

نماد بیرونی ژ نها ی مشترک ینی این همانندی ها و چون هم بودنها

anoushiravan;687099 نوشت:
تعریف سیادت شما اشکال دارد! سیادت از امیرالمونین علی علیه السلام (در واقع از جدشان هاشم) + دختر پیامبر به ارث رسیده است

خب من بجز این چه گفته بودم بفرمایید !

anoushiravan;687099 نوشت:
نمی توانید ثابت کنید سایر کروموزوم ها حامل ژن (ژن های) سیادت هستند! (اگر اصلا چنین ژن هایی وجود داشته باشند)

خب شما از یک سو گفته اید که روی کروموزوم y واز سوی دیگر می فرمایید نمی توانید نشان دهید که کروموزومهای دیگر باری ژن سیادت هستند این ینی چه ؟

بنده کجا ژن ویژه ای را برای سیادت نشان کرده ام ؟. بفرمایید!

Anoushiravan;687099 نوشت:
نوترکیبی ژنتیکی به کرات در نسل های بشر رخ می دهد. متاسفانه به نظر می رسد مطالعات ژنتیکی شما بسیار محدود است و بر اساس دانشی محدود، قضاوت هایی اشتباه انجام می دهید

اندوهبار این که که شما گفته خویش را نیز نمی توانید استوار نمایید

خب بفرمایید که چگونه دل آسوده اید که این نو ترکیبی ها از کروموزومهای علی آغاز و پس از آن دیگر دگر گون نشد ؟

و سید ها همان سید ماندند

ژیان;679738 نوشت:
آیا سید های کنونی از نظر دانش روز فرزند پیامبرند ؟

از دید دانش اکنون هیچ سیدی در جهان وجود ندارد

سید ها همون فرزندان پیامبر و علی در سده ی نخست اسلام بودند و بس

اگر راست می گین بفرمایید سید چگونه ژنش به پیامبر می رسه ؟

بنده ازنگر دانشیک نشان داده ام که هیچ سیدی اکنون در دنیا از دودمان جنابی محمد وجود نداره


بسم الله ... الرحمن الرحیم
سلام علیکم
از نظر دانش امروز ممکن است امروزه سیدی در جهان وجود نداشته باشد (از نظر دانش امروزی امکان ندارد امام زمان علیه‌السلام هم هزار و خورده‌ای از سنشان گذشته باشد و هنوز ظاهری حدوداً ۴۰ ساله داشته باشند) ولی حقیقتاً بله، سیدهای کنونی فرزندان پیامبر خدا هستند تقریباً (تقریب آن هم به این خاطر است سیدها فقط از رسول خدا نیستند صلی‌الله‌علیه‌وآله)
از نظر دانش امروزی آیا خدا وجود دارد؟ ...دانش امروز حدّ و اندازه‌ی خودش را نشناخته است ...

از نظر علوم حقیقی‌تر از دانش روز انسان‌ها قبل از اینکه نطفه‌اشان در رحم مادر بسته شود هم انسان هستند و وجود دارند ... ژن‌ها در شکل‌گیری بدن انسان نقش دارند در حالی که قبل از شکل‌گیری منی در بدن پدر هم نفس انسان در صلب اجدادش وجود دارد و ظاهراً به آن نفس در مرتبه‌ی مادّی ذرّ گفته می‌شود ... این نفس همان است که در عالم ذرّ مخاطب خدا قرار گرفت، فطرت به او داده شد و عهد الست از او گرفته شد ...
جالب است که زنها بر خلاف مردها که اسپرم می‌سازند قادر به ساخت تخمک نیستند و این تخمک‌ها از بدو تولد ایشان در تخمدان‌ها وجود دارند که یعنی از خودشان نیست و همانطور که دست و پایشان از نطفه‌اشان ایجاد شده است آن تخمک‌ها هم از همان نطفه ایجاد شده‌اند ... اما نطفه‌ی ایشان هم باز اثری از پدر و مادرشان دارد که پدرشان مستقیماً اثر داشته است ولی مادرشان باز از پدر و مادر خودشان اثر داشته است و خودشان مستقیماً اثری نداشته‌اند ... خلاصه اینکه دست آخر تمامی جد‌های مادری در آن نطفه اثردارند اما خود مادرها (جدّ‌ه‌های مادری) تنها واسطه بوده‌اند ... بنابراین اینکه کسی بگوید نسل از پدر منتقل می‌شود اشتباه نیست ... ولی باز هم ظرافت بیشتری در این بیان هست ... پدر و مادر در ایجاد نطفه نقش یکسانی ندارند، بنابراین اثری که جدّهای پدری در نطفه دارند با اثری که جدّهای مادری (نه جدّه‌های مادری که بیان شد واسطه هستند و اثری ندارند) در نطفه دارند یکسان نیست ... یکی از این اختلافات مطابق علوم اسلامی همین انتقال نسل است که تنها در یک یا دو یا چند مورد محدود استثناء دارد ...

بنابراین خلاصه‌ی پاسخ سؤال شما این است که علم امروز ظاهراً تعاریف و مبنای علمی اشتباهی در این زمینه‌ها دارد ... مثلاً تا قبل از شکل گرفتن نطفه در رحم مادر موجودی به اسم انسان نمی‌شناسد و انسان را مخلوق و محصول فرایند مقاربت و رشد در رحم می‌داند ... بعد هم ژنتیک را عامل اتصال نسل‌ها و انساب می‌داند که باز اشتباه است و ژنتیک اگر بشود اینطور مطرحش کرد جایگاه محدودتری دارد ... بر اساس همین ژنتیک هم بعد می‌گویند که ژن انسان و شامپانزه شبیه به هم است پس ایشان از یک نسل هستند! علم امروز تا این مقدار راه را به بیراهه رفته است ...

یا علی علیه‌السلام

باء;687166 نوشت:
از نظر دانش امروز ممکن است امروزه سیدی در جهان وجود نداشته باشد (از نظر دانش امروزی امکان ندارد امام زمان علیه‌السلام هم هزار و خورده‌ای از سنشان گذشته باشد و هنوز ظاهری حدوداً ۴۰ ساله داشته باشند) ولی حقیقتاً بله، سیدهای کنونی فرزندان پیامبر خدا هستند تقریباً (تقریب آن هم به این خاطر است سیدها فقط از رسول خدا نیستند صلی‌الله‌علیه‌وآله)
از نظر دانش امروزی آیا خدا وجود دارد؟ ...دانش امروز حدّ و اندازه‌ی خودش را نشناخته است ..

درود
خب قران چی گفته
:Narahat az: ولا تقف ما لیس لک به علم ( قرآن ) = دنباله رو چیزی که نشاخته و ندانسته ای مباش

[=microsoft sans serif]آیا دانش خوب است یا غرق شدن در خیالپردازی های بی فیوز دور ودراز ؟

1-اگر دانش خوب و متین است ,پس خیالپردازی و افسانه سالاری و داستان سازی های کودک فریبانه و بی پایه دانش ناپذیر چرا ؟

2-اگر دانش خوب نیست و خیال پردازی و افسانه بافی های هزار و یک شب انسانهای نخستین خوب است پس چرا سوار هواپیما می شویم چرا از گوشی بهره می گیریم چرا تلویزیون نگاه می کنیم چرا خود رو سوار می شویم؟

این ینی نمک نشناسی / نمک خوردن و نمکدان شکستن !!!

در هالی(حالی) که در زندگی روزمره سر به سر مدیون دانش هستیم چرا هنگامی که پای راستجویی و هویدا شدن هقیقت( حقیقت) به میان می آید آن را قبول نداریم چرا دانش را تنها برای رفاه و آسایش خود می پذیریم اما هنگامی که به باور های بی اساس و بی پشتوانه ی ما یورش می برد آن را بی ارزش می دانیم ؟[=microsoft sans serif] چرا یک بام و دو هوا چرا نو کر بادمجان شدن [=microsoft sans serif]

آری هنگامی که دانش به کمک راستجویی می آید نمی پذیریم چون اگر بپذیریم راستی ها را هویدا کرده و رسوایی ببار می آورد !:Moteajeb!:[=microsoft sans serif]

هقیقت تلخ است

اگر بگویید دانش نمی تواند هم چیز ها را توجیه کند خب بر پایه همان آیه ی آغاز نوشتار اینجانب ما مجبور نیستیم چیزی که دانش تایید نکرده بپذیریم ؟ چرا مجبوریم ؟ چرا باید چیزی رو بپذیریم که دانش پشت آن را پوچ می داند ؟

اگر بگویید مجیوریم و باید بپذیریم ینی آیه قرآن را قبول ندارید !

باء;687166 نوشت:
ولی حقیقتاً بله، سیدهای کنونی فرزندان پیامبر خدا هستند تقریباً (تقریب آن هم به این خاطر است سیدها فقط از رسول خدا نیستند صلی‌الله‌علیه‌وآله)

[=microsoft sans serif]چگونه فرزند ان پیامبر خدا هستند بفرمایید ؟[=microsoft sans serif]

Masood11;685517 نوشت:
نمیدونم درست میگم یا نه ولی برداشت من از سخنانتون اینه که من مشترک یعنی اینکه حافظه ی مشترکی داشته باشن، ذهنشون با هم وصل باشه و...!! این منظور من نیست و اصلا مطلب قابل بحثی نیست!

با سلام مجدد

بحث بر سر این است که ژن ها ربطی به «من» انسانی ندارند، بنده در پست 28 دو شاهد برای این مدّعا آوردم که این موضوع رو اثبات میکند.
برداشت حضرت عالی از سخنان بنده اشتباه بود، منظور شما رو از منِ مشترک متوجه نشدم! یادم نمیاد حقیر در مورد منِ مشترک سخنی گفته باشم ...
در مورد مثالی که مطرح کردید باید عرض کنم مثالتون در مورد انسان صادق نیست چونمنیّت انسان ربطی به بدن مادی وی ندارد یقینا می دانید که سلول های بدن انسان هر چند سال یک بار عوض می شود ولی در «من» بودن انسان هیچ تغییری حاصل نمی شود ...

ژیان;687217 نوشت:
چگونه فرزند ان پیامبر خدا هستند بفرمایید ؟

سلام علیکم

جناب ژیان پاسخ پرسش حضرت عالی در پست 22 و 23 داده شد لطفا مراجعه فرمایید ...

ژیان;687217 نوشت:
درود
خب قران چی گفته
:Narahat az: ولا تقف ما لیس لک به علم ( قرآن ) = دنباله رو چیزی که نشاخته و ندانسته ای مباش

بسم الله ... الرحمن الرحیم
درود
آیه‌ی مبارکه‌ی قرآن اینجا چطور به پاسخ حقیر ارتباط پیدا کرد؟
از چه چیزی در آن پاسخ پیروی کردم که شما اینطور متذکر شدید؟
ژیان;687217 نوشت:
[=microsoft sans serif]آیا دانش خوب است یا غرق شدن در خیالپردازی های بی فیوز دور ودراز ؟
[=microsoft sans serif]
دانش خوب است و خیال‌پردازی‌های دور و دراز با فیوز یا بی‌فیوز خوب نیست ... لااقل در مقایسه‌ی با دانش و به عنوان جایگزین آن خوب نیست ...
اما شما ظاهراً اطمینان دارید که علوم جدید دانش هستند و نظریات اسلامی خیال‌پردازی هستند! :Moteajeb!: از همینجاست که قضاوت‌هایتان به بیراهه رفته است ... شما از پیش قضاوتتان را کرده‌اید و اینجا فریاد «هل من مبارز» می‌زنید، سؤال نپرسیده‌اید که بدانید بلکه سؤال پرسیده‌اید که مسلمین را گیر بیاندازید و به زعم خودتان به ایشان اثبات نمایید که در اشتباه هستند ... حال آنکه از نگاه ما مسأله طور دیگری است ...
ژیان;687217 نوشت:
[=microsoft sans serif] 1-اگر دانش خوب و متین است ,پس خیالپردازی و افسانه سالاری و داستان سازی های کودک فریبانه و بی پایه دانش ناپذیر چرا ؟

2-اگر دانش خوب نیست و خیال پردازی و افسانه بافی های هزار و یک شب انسانهای نخستین خوب است پس چرا سوار هواپیما می شویم چرا از گوشی بهره می گیریم چرا تلویزیون نگاه می کنیم چرا خود رو سوار می شویم؟


[=microsoft sans serif]
آیا تلویزیون دانش است؟ آیا ماشین دانش است؟
...
حتماً پاسختان مثبت است پس بگذارید سؤالم را طور دیگری بپرسم ... آیا دانش ماشین است؟ آیا دانش تلویزیون است؟ ...
اگر این بار هم پاسختان مثبت بود افق نگاهتان به دانش را نشان داده‌اید ... و اگر منصف باشید چنین حصری را خودتان هم رد می‌نمایید
:Gol:
[=microsoft sans serif]آنچه را که دانش خواندید و در واقع دانش را محدود به آن کردید تنها کاربرد محدودی است از تقریباتی از تحدید دانش حقیقی به فرایندهای طبیعی دنیایی ... یعنی دانش حقیقی را تحدید کنید به دنیا و پدیده‌های داخل آن، بعد با اصل عدم قطعیت یا با در نظر گرفتن نقایص در وسایل و روش‌های اکتساب دانش‌های حصولی دانشی را به عنوان تقریب از حقیقت تعریف نمایید و آن را تحت نام Epistemic Knowledge معرفی نمایید که تقریبی است از دانش حقیقی، بعد برای این دانش تقریبی محدود کاربرد فراهم کنید ... نام این کاربردها را می‌گذاریم تکتولوژی ... و تکنولوژی تنها هم بر اساس همین دانش تقریبی نیست ... اگر سیستم‌های کنترلی مدار بسته و ضرایب اطمینان را از تکنولوژی حذف نمایید در عمل بیشتر آنچه ما از دیدن آنها بهت زده می‌شویم زمین‌گیر می‌شوند ... انسان مدرن و متمدن می‌ماند و حوضش

بله از نظر ما دانش خوب است .... خیلی هم خوب است ...
اما دانش‌ها مدرج هستند ... ما اجازه نمی‌دهیم دانشی که مبنای تجربی دارد پای خود را در وادی دانشی بگذارد که مبتنی بر براهین محکم عقلی و فطری است و بعد تجربه‌ی ظاهرگرایان بخواهد احکام معقول را مردود اعلام نماید ... برادر ظاهربینی افتخار ندارد، کسانی که تجربه‌گرا هستند شعارشان این است که ما تا نبینیم و تجربه نکنیم نمی‌پذیریم، اما آیا انکار عقل و فطرت بر اساس ظاهربینی افتخار دارد؟

ژیان;687217 نوشت:
[=microsoft sans serif] این ینی نمک نشناسی / نمک خوردن و نمکدان شکستن !!!
[=microsoft sans serif]
شما استاد ادبیات هستید ولی حذف عین از یعنی این واژه را فارسی نمی‌کند، می‌کند؟ حقیقت را با هاء بنویسیم فارسی می‌شود؟ حال را با هاء بنویسیم فارسی می‌شود؟
ژیان;687217 نوشت:
[=microsoft sans serif] در هالی(حالی) که در زندگی روزمره سر به سر مدیون دانش هستیم چرا هنگامی که پای راستجویی و هویدا شدن هقیقت( حقیقت) به میان می آید آن را قبول نداریم چرا دانش را تنها برای رفاه و آسایش خود می پذیریم اما هنگامی که به باور های بی اساس و بی پشتوانه ی ما یورش می برد آن را بی ارزش می دانیم ؟[=microsoft sans serif] چرا یک بام و دو هوا چرا نو کر بادمجان شدن
[=microsoft sans serif]
اتفاقاً حقیر منتقد تکنولوژی هستم ... تکنولوژی کنونی Side Effect زیادی دارد ... تن را راحتی می‌بخشد و روح را تباه می‌کند ... اگر امروز ما از تکنولوژی سکولار و بدون فرهنگ خداجویی و حقیقت‌طلبی استفاده می‌کنیم مثالمان مانند کسی است که مظطر شده و ناچار از تغذیه‌ی از جیفه است ...
ژیان;687217 نوشت:
[=microsoft sans serif] آری هنگامی که دانش به کمک راستجویی می آید نمی پذیریم چون اگر بپذیریم راستی ها را هویدا کرده و رسوایی ببار می آورد !:Moteajeb!:[=microsoft sans serif]

هقیقت تلخ است


[=microsoft sans serif]
حقیقت تنها برای کسانی تلخ است که از حقیقت رویگردان باشند، و آن افراد مؤمنان نیستند ... مؤمنان کسانی هستند که حقیقت را در آغوش می‌کشند اگرچه منافعشان در آن نباشد
:Gol:
ژیان;687217 نوشت:
[=microsoft sans serif]اگر بگویید دانش نمی تواند هم چیز ها را توجیه کند خب بر پایه همان آیه ی آغاز نوشتار اینجانب ما مجبور نیستیم چیزی که دانش تایید نکرده بپذیریم ؟ چرا مجبوریم ؟ چرا باید چیزی رو بپذیریم که دانش پشت آن را پوچ می داند ؟

اگر بگویید مجیوریم و باید بپذیریم ینی آیه قرآن را قبول ندارید !



آیه‌ی قرآن را قبول داریم ولی باز متوجه نشدم چرا فکر می‌کنید باید به کاربردهای دانشی که مخلوق خداست پشت کنیم ... آنچه که در این علوم جدید با آن مشکل داریم خود آن دانش‌هاست مگرنه کاربردهای آنها که خیلی هم مبتنی بر همین علوم جدید هم نیست و بیشتر تجربه‌گرایی است ...
شاید شما فکر می‌کنید گذشته از تکنولوژی علوم امروز هم بسیار پیشرفته هستند ... در این صورت مثال‌های خلاف آن را برایتان می‌آورم که ببینید علوم امروز بما هو علم چقدر ضعیف است ... اگر فکر می‌کنید دارم یک‌دستی می‌زنم از شما می‌پرسم که چرا تا معادله‌ی دیفرانسیل‌ها همگی خطی‌سازی می‌شوند؟ چرا همگی حل عددی می‌شوند؟ چرا در مدلسازی‌های فیزیکی مدام همه چیز صرفنظر می‌شود یا مستقل فرض می‌شوند یا هزار و یک مسأله‌ی دیگر ...
ژیان;687217 نوشت:
[=microsoft sans serif]چگونه فرزند ان پیامبر خدا هستند بفرمایید ؟[=microsoft sans serif]

نسب از پدر منتقل می‌شود و از طریق مادر به صورتی متفاوت منتقل می‌شود ... نسب قبل از شکل گرفتن منی در بدن پدر در صلب او موجود است و ارتباطی به شکل گرفتن خود مایع منی در زمان مقاربت ندارد ... اینکه در قرآن هم آمده است بین الصلب و الترائب، ظاهراً آن بخشی که در صلب هست یعنی در مایع نخاع شامل همان انساب نیز می‌شود، تا جایی که حقیر متوجه شده‌ام.

با تشکر
یا علی علیه‌السلام

هادی;687331 نوشت:
با سلام مجدد

بحث بر سر این است که ژن ها ربطی به «من» انسانی ندارند، بنده در پست 28 دو شاهد برای این مدّعا آوردم که این موضوع رو اثبات میکند.
برداشت حضرت عالی از سخنان بنده اشتباه بود، منظور شما رو از منِ مشترک متوجه نشدم! یادم نمیاد حقیر در مورد منِ مشترک سخنی گفته باشم ...
در مورد مثالی که مطرح کردید باید عرض کنم مثالتون در مورد انسان صادق نیست چونمنیّت انسان ربطی به بدن مادی وی ندارد یقینا می دانید که سلول های بدن انسان هر چند سال یک بار عوض می شود ولی در «من» بودن انسان هیچ تغییری حاصل نمی شود ...

سلام
حرف من بطور خلاصه اینه که ویژگی های من بودن و اینکه من کی باشم(یعنی چطور آدمی باشم!)، بواسطه ی ژنها مشخص میشه! این ژنها بعد از هدف گذاری ما در زندگی، با کمک تجربیاتمون، شخصیت ما رو بوجود میارن! یه ضربه ی مغزی ساده ممکنه کل شخصیت ما رو دگرگون کنه! اونموقع دیگه من سابق وجود نداره!

در مورد مثال،برداشتتون از بدن انسان اشتباهه و به نظرم سخنان جالب مدعیان علومی که درش تخصص ندارنو باور کردید!!(تو کتب دین و زندگی دبیرستان از این جور مثالا زیاد دیدم!!) اونچه که من رو من میکنه، ژنهاست و رمز ژنها هم همیشه و تا آخر عمر ثابته!!(همون فرمول ساخت در کارخونه!) سلولها فقط ضرفی هستن که این فرمول درشون محفوظه! اینکه بگیم چون سلولا عوض میشن و ما عوض نمیشیم... مثل اینه که بگیم چون مثلا بعد قطع دست اون دسته حرکت نداره پس روح وجود نداره!! اگه کسی همچین حرفی بزنه مطمئنن بهش میگید مغالطه!

ژیان;687093 نوشت:
شیادی گیسوان بافت که علوی ام

باء;687334 نوشت:
اما شما ظاهراً اطمینان دارید که علوم جدید دانش هستند و نظریات اسلامی خیال‌پردازی هستند!

شما هم بفرمایید تریف دانش ( علم) چی هست ؟

Science is a systematic enterprise that builds and organizes knowledge in the form of testable explanations and predictions about the universe

آیا نگریات اسلامی با تریف جهانی دانش همخوانی دارد ؟ آیا نگریات اسلامی دانش به هساب می آیند ؟

باء;687334 نوشت:
آیا تلویزیون دانش است؟ آیا ماشین دانش است؟

این ابزار ها بر و دستاورد دانش هستند ؟

دانش یک فرایند است یک راهکار است ابزار و ماده نیست

باء;687334 نوشت:
شما استاد ادبیات هستید ولی حذف عین از یعنی این واژه را فارسی نمی‌کند، می‌کند؟ حقیقت را با هاء بنویسیم فارسی می‌شود؟ حال را با هاء بنویسیم فارسی می‌شود؟

من هر آنچه می گویم همان را به کار می برم ( عمل می کنم ) . اما شما سروران به آن چی می گویید (عمل )نمی کنید

بنده در زبان پارسی واگفت ( تلفظ) عین اربی (عربی ) را از ته گلو بر نمی آورم ( عین راما فارسی گویان تلفظ نمی کنیم )
و در پارسی حقیقت را با (ه )بیان می کنیم
پس من چرا بر اکس گفته ی خویش آن را حقیقت بنویسم ؟ گفته و گویش با کردار باید یکی باشد

من عکس را اکس بیان می کنم چون در زبان پارسی گویش عین نداریم ح را هم ه می خوانم

اما شما چی گرامی ؟

بدانچه می گویید کار ( عمل ) نمی کنید عکس را مانند بنده اکس بر می آورید ( تلفظ می کنید )و یعنی را ینی می گویید ولی بر اکس گفته خویش آن را با واجهای گویش اربی می نویسید
من مرد کردار ( عمل ) هستم هر آنچه می گویم بکار می گیرم ولی شما گفته خویش را به گونه ای دیگر می نویسید

یا ایهالذین آمنوا لم تقولون مالاتفعلون کبر مقتا عند الله ان تقولوا مالا تفعلون

ای مومنان چرا به چیزی که می گویید رفتار نمی کنید .....

من مرد کردارم نه اینکه بگویم و بکار نبندم و تنها چانه زنی مفت کنم

ژیان;687531 نوشت:
شما هم بفرمایید تریف دانش ( علم) چی هست ؟

Science is a systematic enterprise that builds and organizes knowledge in the form of testable explanations and predictions about the universe

آیا نگریات اسلامی با تریف جهانی دانش همخوانی دارد ؟ آیا نگریات اسلامی دانش به هساب می آیند ؟


این ابزار ها بر و دستاورد دانش هستند ؟

دانش یک فرایند است یک راهکار است ابزار و ماده نیست

من هر آنچه می گویم همان را به کار می برم ( عمل می کنم ) . اما شما سروران به آن چی می گویید (عمل )نمی کنید

بنده در زبان پارسی واگفت ( تلفظ) عین اربی (عربی ) را از ته گلو بر نمی آورم ( عین راما فارسی گویان تلفظ نمی کنیم )
و در پارسی حقیقت را با (ه )بیان می کنیم
پس من چرا بر اکس گفته ی خویش آن را حقیقت بنویسم ؟ گفته و گویش با کردار باید یکی باشد

من عکس را اکس بیان می کنم چون در زبان پارسی گویش عین نداریم ح را هم ه می خوانم

اما شما چی گرامی ؟

بدانچه می گویید کار ( عمل ) نمی کنید عکس را مانند بنده اکس بر می آورید ( تلفظ می کنید )و یعنی را ینی می گویید ولی بر اکس گفته خویش آن را با واجهای گویش اربی می نویسید
من مرد کردار ( عمل ) هستم هر آنچه می گویم بکار می گیرم ولی شما گفته خویش را به گونه ای دیگر می نویسید

یا ایهالذین آمنوا لم تقولون مالاتفعلون کبر مقتا عند الله ان تقولوا مالا تفعلون

ای مومنان چرا به چیزی که می گویید رفتار نمی کنید .....

من مرد کردارم نه اینکه بگویم و بکار نبندم و تنها چانه زنی مفت کنم


بسم الله
درود

برادر خواندن مطالب شما بر اساس گویش محلی و غیرمحلی شما برایم ساده نیست و بنا ندارم زبان جدیدی را بیاموزم که کاربردش فقط در حرف زدن با یک نفر دیگر باشد ... زبان فارسی اگر این همه حرف دارد که تلفظش با حرف دیگری یکسان است زبانی است با کلی حرف زائد در نوشتار، شما کلاً زبانتان را عوض کنید نه اینکه طوری بنویسید که کسی نفهمد و مجبور باشید هر چه می‌نویسید را درستش را در پرانتز هم بیان نمایید یا انتظار داشته باشید مخاطبانتان متنی را بخوانند که کلماتش همان کلمات عامیانه ولی فقط با تعداد زیادی اشتباه نوشتاری در آنها باشد ... ان شاء الله که این کارها برای جلب توجه و برای خاص بودن نیست و شما به کاری که می‌کنید اعتقاد دارید اما این تصور در نگاه اول شاید در مخاطبتان ایجاد شود که شما نقطه‌ی مقابل کسی هستید که ادعای بودنش را دارید ... خدا همه‌ی ما را از قضاوت ناصواب حفظ نماید، چه ما را و چه شما را که سریع قضاوت می‌کنید که ما به اعتقادات خودمان عمل نمی‌کنیم

و اما در زمینه‌ی علمی ... اگر دنیا برای استفاده بردن و متنعم شدن باشد هیچ کس به اندازه‌ی مؤمنان به خدا و اولیاء خدا به تصرف در آن و متنعم شدن به نعمات آن اولی نیستند و اگر اینطور نیست پس این دنیاست که محل متنعم شدن و به رفاه رسیدن نیست ... همانطور که در حدیث قدسی آمده که آرامش را در بهشت قرار دادم و مردمان در دنیا به دنبالش می‌گردند و هرگز نمی‌یابند ... علم جدید در صدد کسب رفاه جسم و آسایش خیال و فراغت بال است ولی هرگز نمی‌تواند آرامش را برای انسان به ارمغان بیاورد ... اگر مؤمنان از علوم جدید استفاده می‌کنند چندین حالت می‌توان برایش یافت و مثال آورد ولی هیچ کدام تا مصادف با حرام خدا نشود از طرف خداوند بر ایشان حرام نشده است و چه بسا در بسیاری مواقع برای بیشتر افراد این استفاده کراهت هم نداشته باشد ... یعنی استفاده‌ی از آنها از طرف خدا بر ایشان حلال است و دیگر اگر از آنها استفاده نمایند بر خلاف اعتقادات خود عمل نکرده‌اند ... گرچه همیشه شاید راه‌های بهتری هم باشد ... و چه کسی راستگوتر و راست‌کردارتر از آنکه به خدا ایمان آورد و در آن استقامت ورزید؟
در مورد تعریف علم از نظر اسلام هم می‌توان بحث کرد ولی با این رویکرد که در این تاپیک پیش آمده بعید می‌دانم این بحث به جایی برسد ...

اینکه حقیر اهل عمل نکردن به اعتقاداتم هستم را شما نمی‌دانید و راه چندان روشنی هم برای دانستن آن ندارید ... خودم می‌دانم و خدا و برخی از دیگران ... قضاوت میان آنچه به حقیر نسبت می‌دهید و آنچه هستم با خدا و حساب کار ما و شما هم با همان خدا ...

سؤالی پرسیدید که ظاهراً هم برای دانستن جوابش سؤال را طرح نکرده بودید (با توجه به اینکه همان ابتدای تاپیک به سرکار گلشن تصویر متنی را نشان دادید که در آن به زعم خودتان دیدگاهتان را اثبات کرده بودید که البته غلط هم بود و به ایشان گفته بودید آیا بدون واهمه آن را به همگان خواهند گفت یا خیر و این سیاق کسی که برای پرسیدن سؤال بپرسد نیست :Gol:) ... با این وجود پاسخش هم به شما داده شد ... از نزد خودتان یک تعریف کردید و بعد با یک سری فرضیه آن را به ژنتیک ربط دادید و بعد یک بحث نه چندان دقیق بر روی آنها کردید و دست آخر نتیجه‌ی دلخواه خودتان را گرفتید و گمان کردید کشفی کرده‌اید که بسیاری از باورهای شیعیان را به لرزه خواهد انداخت ... اگر شما می‌خواهید اصرار کنید که علمی که مخلوق خداست دین خدا را مردود می‌داند و به این طریق می‌خواهید کسانی که مستعدّ گمراهی هستند را بفریبید این مسأله‌ی دیگری است ... اگر شما استاد ادبیات هستید حقیر در چندین علم از همین علوم جدید مطالعات تخصصی داشته و دارم و کاری که به لطف خدا از آن ارتزاق می‌کنم هم تحقیق روی همانهاست و بحمدالله بیگانه‌ی با آنها و قوت و ضعفشان نیستم ... در همین سایت در چندین مورد با دوستان بحث‌هایی پیرامون نظریات مطرح علوم جدید که با خداباوری یا دین‌باوری تنافر داشته‌اند بحث کرده‌ایم و برایم ذره‌ای تردید وجود ندارد که این نظریات همگی از جایی به بعد افسانه‌سرایی افسانه‌سرایان هستند که در آنها حق و باطل را دانسته یا نادانسته مخلوط کرده‌اند و البته در بسیاری از موارد می‌دانیم که مرز این حق و باطل نیز در کجاست ... با این وجود شاید به قول شما حقیر دارم چانه‌زنی مفت می‌کنم ... و شما هم وقتتان در این مباحثه تلف می‌شود ... پس برای اینکه هر دو طرف راحت باشند احتمالاً موافق هستید که دیگر این بحث را ادامه ندهیم :Gol:

در پناه خدا باشید ان شاء الله :Gol:
یا علی علیه‌السلام

احسنت به این هوش و ذکاوت !!!

یعنی اگر دانش گفت ژن من درصد شباهتش به پدرم دو درصد و به مادرم هشتاده درصد است مثلا
یا درصد شباهتش به فلان جدم یا پدر بزرگم ، اندک است
یا شباهت ژنتیکی من به دایی و خاله ام بیش از پدرم است

به این معناست که آنها پدر یا پدر بزرگ یا جد من نیستند ؟

من نمی دونم این هوش و ذکاوت از کجا می آید که دست به چنین قیاس های خنده داری می زند
و اصلا می خواهد با این مغالطه ها چه چیزی را اثبات کند ؟
اینکه فلان شخص جد من نبوده است ؟
با این حساب علم ژنتیک ممکن است بگوید دایی شما بیشتر ممکن است جد شما باشد تا فلان جد شما ؟

و طاها;687922 نوشت:
احسنت به این هوش و ذکاوت !!!

یعنی اگر دانش گفت ژن من درصد شباهتش به پدرم دو درصد و به مادرم هشتاده درصد است مثلا
یا درصد شباهتش به فلان جدم یا پدر بزرگم ، اندک است
یا شباهت ژنتیکی من به دایی و خاله ام بیش از پدرم است

به این معناست که آنها پدر یا پدر بزرگ یا جد من نیستند ؟

من نمی دونم این هوش و ذکاوت از کجا می آید که دست به چنین قیاس های خنده داری می زند
و اصلا می خواهد با این مغالطه ها چه چیزی را اثبات کند ؟
اینکه فلان شخص جد من نبوده است ؟
با این حساب علم ژنتیک ممکن است بگوید دایی شما بیشتر ممکن است جد شما باشد تا فلان جد شما ؟

خودتان هیچ دانسته اید که چه برداشتهایی کرده اید ؟

چگونه از نوشته های بنده به این چنین دستاوردهایی رسیده اید ؟

اگر می خواهید سخنی بگویید ساده و بدون کلافه گویی بیان کنید

چه کسی گفته همانندی شما به دایی و خاله تان تان بیش از پدرتان است ؟

اگه می توانید به زبان ژن تیک و دانشپذیر پندار های خود را بیان نمایید

باء;687812 نوشت:
ان شاء الله که این کارها برای جلب توجه و برای خاص بودن نیست و شما به کاری که می‌کنید اعتقاد دارید

بله به کارم باور دارم و سالها این کارم است
افزون بر این در اینجا تا آنجایی که توانسته ام برای آسانی دریافت نوشته ها از دشوار نویسی پرهیز کرده م

باء;687812 نوشت:
پس برای اینکه هر دو طرف راحت باشند احتمالاً موافق هستید که دیگر این بحث را ادامه ندهیم

[=arial]تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ[=arial] سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ :Kaf:

ژیان;687932 نوشت:
خودتان هیچ دانسته اید که چه برداشتهایی کرده اید ؟

چگونه از نوشته های بنده به این چنین دستاوردهایی رسیده اید ؟

اگر می خواهید سخنی بگویید ساده و بدون کلافه گویی بیان کنید

چه کسی گفته همانندی شما به دایی و خاله تان تان بیش از پدرتان است ؟

اگه می توانید به زبان ژن تیک و دانشپذیر پندار های خود را بیان نمایید

من کاری با برداشت شما ندارم.
اگر خواستید توضیح دهید.
من تفاوت روشن انتساب و شباهت ژنی را متذکر شدم.

و آن را با اگر مطرح کردم
مثلا اگر شباهت ژنی من به پسر عمویم نزدیکتر از برادرم باشد آیا به این معناست که پسرعمویم مثلا برادرم بشود ؟
مسئله اصلا مقدار شباهت نیست مسئله انتساب است.
اگر توفیق شد بیشتر می نویسم.

ژیان;687107 نوشت:
ببینید گرامی همه ویژگی های پیکری تن ما از راه ژنیک به ما رسیده است . شما بدن و چهره ی خواهران و برادران را نمی بینید که چقدر بهم نزدیک هستند

نماد بیرونی ژ نها ی مشترک ینی این همانندی ها و چون هم بودنها

بر

برادر من

قبلا هم گفتم محاسبات شما اشتباه است

قضیه کروموزوم y محاسبات شما را باطل می کند

اما حتی اگر محاسبات شما را درست بدانیم (که نیست)، بعد از 10 نسل (فرزندان امیرالمومنین و حضرت فاطمه زهرا) باز هم 2246093750 نوکلئوتید اجدادی در امام زمان حفظ شده است!

قبل از آنکه وارد کشفیات ژنتیکی شوید، بیشتر مطالعه بفرمایید

Anoushiravan;687974 نوشت:
بر

برادر من

قبلا هم گفتم محاسبات شما اشتباه است

قضیه کروموزوم y محاسبات شما را باطل می کند

اما حتی اگر محاسبات شما را درست بدانیم (که نیست)، بعد از 10 نسل (فرزندان امیرالمومنین و حضرت فاطمه زهرا) باز هم 2246093750 نوکلئوتید اجدادی در امام زمان حفظ شده است!

قبل از آنکه وارد کشفیات ژنتیکی شوید، بیشتر مطالعه بفرمایید

برادر من گفته های شما نادرست است شما بیشتر باز خوانی نمایید

ینی شما می فرمایید ژن سیادت در میان آن نوکلوتید ها جا ی گیر و نهفته است ؟؟

بن مایه ی و سندی بر این گفته ی خود دارید ؟ آن زن را نشان دهید در کدام جایگاه هست

افزون بر این کروکوزوم y که از سوی آدم به آدمیزادگان رسیده گفته شما را نادرست می کند چون هیچ سندی ندارید که نشان دهد نو تر کیبی و جهش و دگر گونی درست از کروموزوم علی آغاز شده باشد که نشانگر سیادت از آن پس باشد

اگر سندی دانش مدار در این باره دارید خوشدل می شوم آن را نشان دهید

و طاها;687963 نوشت:
مثلا اگر شباهت ژنی من به پسر عمویم نزدیکتر از برادرم باشد آیا به این معناست که پسرعمویم مثلا برادرم بشود ؟
مسئله اصلا مقدار شباهت نیست مسئله انتساب است.

از دید زنتیکی این گونه چیزی از بنیان وجود ندارد

همانندی ژنتیکی شما به عموزادتان همواره کمتر از برادر تنی تان است

انتساب یک گزاره ی( قرارداد ) میان مردمی ( اجتماعی) است نه دانشپذیر

چه بسا بسیاری آیین ها و باور ها در میان مردم رواج دارد ولی دانش آنها تایید نمی کند بنابر این نسبت دادن کسی به کسی یک بر چسب قراردادی در باور های مردمی است نه یک ستون دانشیک و دانشپذیر

ژیان;687993 نوشت:

از دید زنتیکی این گونه چیزی از بنیان وجود ندارد

همانندی ژنتیکی شما به عموزادتان همواره کمتر از برادر تنی تان است

انتساب یک گزاره ی( قرارداد ) میان مردمی ( اجتماعی) است نه دانشپذیر

چه بسا بسیاری آیین ها و باور ها در میان مردم رواج دارد ولی دانش آنها تایید نمی کند بنابر این نسبت دادن کسی به کسی یک بر چسب قراردادی در باور های مردمی است نه یک ستون دانشیک و دانشپذیر

پس شما بگو زیست شناس چگونه می گوید جد مثلا دهم انسان شامپانزه است یا مثلا جد چهلمش موش است ؟

چطور زیست شناس می تواند اجداد خود را جد بنامد و تیر و طایفه ی خودش را نشان بدهد اما انسان های عادی نمی توانند ؟

ژیان;687993 نوشت:
برادر من گفته های شما نادرست است شما بیشتر باز خوانی نمایید

ینی شما می فرمایید ژن سیادت در میان آن نوکلوتید ها جا ی گیر و نهفته است ؟؟

بن مایه ی و سندی بر این گفته ی خود دارید ؟ آن زن را نشان دهید در کدام جایگاه هست

افزون بر این کروکوزوم y که از سوی آدم به آدمیزادگان رسیده گفته شما را نادرست می کند چون هیچ سندی ندارید که نشان دهد نو تر کیبی و جهش و دگر گونی درست از کروموزوم علی آغاز شده باشد که نشانگر سیادت از آن پس باشد

اگر سندی دانش مدار در این باره دارید خوشدل می شوم آن را نشان دهید

به این می گویند فرار از بحث

گفته ای امام زمان کمتر از یک درصد با امام علی علیه السلام مشابهت دارد. من تعداد نوکلئوتیدهای یکسانشان را قرار دادم. 2246093750 نوکلئوتید! می بینید که کم نیست!

من اصلا چیزی به نام ژن سیادت را نپذیرفته ام! چیزی است که شما می خواهید در دهان ما بگذارید! در متن ادعانامه خود عبارت "ژن سیادت" را به کار برده اید. ما کجا چنین چیزی را تایید کردیم؟

در ثانی همانگونه که دوستان گفته اند، مشابهت ژنتیکی چیزی را ثابت نمی کند

احتمالا داستان "دالی" را می دانید. همان گوسفندی که از سلول بدنی مادرش! تولید شد و کاملا با او یکسان بود

حالا اگر من هم 100 سلول بدنی شما را بگیرم و هر کدام را تبدیل به انسان جدیدی بکنم، شما و همه 100 نفر از نظر ژنتیکی کاملا با هم مشابهید، اما افرادی متفاوت خواهید بود

همه چیز به کروموزوم ها مربوط نیست

Anoushiravan;688049 نوشت:
گفته ای امام زمان کمتر از یک درصد با امام علی علیه السلام مشابهت دارد. من تعداد نوکلئوتیدهای یکسانشان را قرار دادم. 2246093750 نوکلئوتید! می بینید که کم نیست!

من اصلا چیزی به نام ژن سیادت را نپذیرفته ام! چیزی است که شما می خواهید در دهان ما بگذارید! در متن ادعانامه خود عبارت "ژن سیادت" را به کار برده اید. ما کجا چنین چیزی را تایید کردیم؟

اگر ژن سیادت را نپذیرفته اید بفرمایید چگونه سیادت از پدر به پسر راه می یابد ؟
نکند سیادت یک ویژگی معنوی روحانی است ؟

اگر یک ویژگی روحانی است و ماده و ژن همخوانی ندارد خب جعفر کذاب هم سید است چرا این ویزگی معنوی و روحانی اینجا می لنگد !

شما شمار نوکلو تید ها یکسان را در علی و امام زمان ملاک قرار داده اید آنگاه می گوید ژن سیادت را نمی پذیریم
این همانندی نوکلوتید ها هیچ چیزی را تایید نمی کند درسد همانندی پیکری آن دو مهم است نه شماره ی نکلو تید های همانند

اگر این گونه باشد من هم می گویم من و شما سدها هزار ملیارد اتم هیدوروژن مشترک داریم پس همانند هستیم !

درسد اشتراک پیکری مهم است نه سیاه لشگر نکلو تید های مشترک مگر اینکه

مگر اینکه بگویید که خود ژن سیادت را در میان آن نکلو تید ها کشف کرده اید!:Gig: که دیگر درسد اشتراک پیکری مهم نیست چون ما ژن سیادت برایمان مهم است که به فرض از راه آن نکلو تید ها از علی به امام زمان رسیده است

و طاها;688027 نوشت:
پس شما بگو زیست شناس چگونه می گوید جد مثلا دهم انسان شامپانزه است یا مثلا جد چهلمش موش است ؟

چطور زیست شناس می تواند اجداد خود را جد بنامد و تیر و طایفه ی خودش را نشان بدهد اما انسان های عادی نمی توانند ؟

کدام زیست شناس این چنین گفته است بن مایه را بگویید و نشانی بدهید

موضوع قفل شده است