**** شعبان نامه *****

تب‌های اولیه

28 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
**** شعبان نامه *****

از روایات به دست می آید که ماه رجب ماه تقویت ارتباط با خداست و در ماه شعبان صلوات بر محمد و آل محمد و التزام به سنت پیامبر(ص) بسیار سفارش شده است و در ماه رمضان، قابلیت ضیافت الهی و بخشش امت در هر شبانه روز مطرح شده که نقطه اوج آن در شب قدر و شب عید فطر می باشد که بیشترین بهره را امت اسلامی از ماه مبارک رمضان می برند. از ابی سعید خدری روایت شده که پیامبر خدا(ص) فرمود: رجب ماه خداست، شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است (1).
شاید بتوان گفت: ماه رجب و شعبان تمرین وکسب آمادگی برای استفاده از فیوضات ماه رمضان است. دعاهایی که در ماه رجب و شعبان وارد شده است ، انسان را کم کم برای ماه مبارک رمضان آماده می سازد. یکی از بهترین دعاها در ماه شعبان مناجات شعبانیه است.

1. فضائل الاشهر الثلاثه، شیخ صدوق، تحقیق میرزا غلامرضا عرفانیان، چاپ نجف، ص 24، ح 12 .

[=comic sans ms]به نام خدای حسین(علیه السلام)ویارانش
به نام خدای زینب و ناله هایش
به نام خدای حضرت رقیه و گریه هایش
به نام خدای حضرت علی اكبر و وفاداریهایش
به نام خدای حضرت ابوالفضل(علیه السلام)و چشم هایش

[=comic sans ms]دوستان و همراهان همیشگی سلام
به مناسبت میلاد سه نور عالم گیر جهان تاب از همه ی شما عزیزان دعوت می شود تا جمعه سوم شعبان زیارت عاشورا ویا صلوات امام حسین برای هدیه تولد ایشان خوانده شود.

[=comic sans ms]یا علی

انگار کسی استقبال نمی کنه؟؟؟

من دوباره درخواست دارم امروز برای هدیه تولد امام حسین صلوات خاصه ایشان و یا زیارت عاشورا را بخوانیم و به مولایمان هدیه دهیم.

[=system]
لبیک یاحسین

سلام عزیز تشکر فراوان از جهت دعوت دوستان به خوندن زیارت و صلوات

مگه میشه اسم آقا امام حسین بیاد و کسی سلام و صلوات نفرسته

حتما خونده میشه عزیز

سپاسگذارم :Gol:

خاتون عشق;679235 نوشت:
سلام عزیز تشکر فراوان از جهت دعوت دوستان به خوندن زیارت و صلوات

مگه میشه اسم آقا امام حسین بیاد و کسی سلام و صلوات نفرسته

حتما خونده میشه عزیز

سپاسگذارم

:Gol:

من هم از شما دوست عزیزم سپاس گزارم.

سلام علیکم
ان شاء الله که این سلام و صلوات را فطرس ملک خدمت مولایمان حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام ابلاغ کند.
مناسب دیدم تا آنچه محدث بزرگ شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الآمال درباره فطرس آورده است اینجا بیاورم!
شيخ صدوق و ابن قولويه و ديگران از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده‏ اند كه:
چون حضرت امام حسين عليه السّلام متولّد شد، حقّ تعالى جبرئيل را امر فرمود كه نازل شود با هزار ملك براى آن كه تهنيت گويد حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را از جانب خداوند و از جانب خود، چون جبرئيل نازل مى‏شد، گذشت بر جزيره از جزيره‏ هاى دريا، به ملكى كه او را فطرس مى‏گفتند و از حاملان عرش الهى بود، وقتى حق تعالى او را امرى فرموده بود و او كندى كرده بود پس حقّ تعالى بالش را در هم شكسته و او را در آن جزيره انداخته بود.
پس فطرس هفتصد سال در آنجا عبادت حقّ تعالى كرد تا روزى كه حضرت امام حسين عليه السّلام متولّد شد.
... چون ديد كه جبرئيل با ملائكه فرود مى‏آيند از جبرئيل پرسيد كه اراده كجا داريد؟
گفت: چون حقّ تعالى نعمتى به محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كرامت فرموده است، مرا فرستاده است كه او را مبارك باد بگويم.
ملك گفت: اى جبرئيل! مرا نيز با خود ببر شايد كه آن حضرت براى من دعا كند تا حقّ تعالى از من بگذرد. پس جبرئيل او را با خود برداشت و چون به خدمت حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رسيد تهنيت و تحيّت گفت و شرح حال فطرس را به عرض رسانيد.
حضرت فرمود كه: به او بگو كه خود را به اين مولود مبارك بمالد و به مكان خود برگردد.
فطرس خويشتن را به امام حسين ماليد، بال بر آورد و اين كلمات را گفت و بالا رفت. عرض كرد: يا رسول اللّه! همانا زود باشد كه اين مولود را امّت تو شهيد كنند و او را بر من به جهت اين نعمتى كه از او به من رسيد مكافاتى است كه هر كه او را زيارت كند من زيارت او را به حضرت حسين عليه السّلام برسانم، و هر كه بر او سلام كند من سلام او را برسانم، و هر كه بر او صلوات بفرستد من صلوات او را به او مى‏رسانم.
و موافق روايت ديگر: چون فطرس به آسمان بالا رفت، مى‏گفت: كيست مثل من و حال آن كه من آزاد كرده حسين بن علىّ و فاطمه و محمدم عليهم السّلام؟
منتهی الآمال صفحه 661

[=arial] مناجات حضرت امير المؤمنين عليه السّلام و امامان پس از او در ماه شعبان:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ مُسْتَكِينا لَكَ
مُتَضَرِّعا إِلَيْكَ رَاجِيا لِمَا لَدَيْكَ ثَوَابِي وَ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَ تَخْبُرُ حَاجَتِي وَ تَعْرِفُ ضَمِيرِي وَ لا يَخْفَى عَلَيْكَ أَمْرُ مُنْقَلَبِي وَ مَثْوَايَ وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِي وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِي وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِي وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِيرُكَ عَلَيَّ يَا سَيِّدِي فِيمَا يَكُونُ مِنِّي إِلَى آخِرِ عُمْرِي مِنْ سَرِيرَتِي وَ عَلانِيَتِي وَ بِيَدِكَ لا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِي وَ نَقْصِي وَ نَفْعِي وَ ضَرِّي إِلَهِي إِنْ حَرَمْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْزُقُنِي وَ إِنْ خَذَلْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُنِي.

خدايا!بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و شنواى دعايم باش آنگاه كه مى‏خوانمت،و صدايم را بشنو گاهى كه صدايت ميكنم، و به من توجّه كن هنگامى‏كه با تو مناجات مى‏نمايم،همانا به سوى تو گريختم،و در حال درماندگى و زارى در برابرت ايستادم، پاداشى را كه نزد توست اميدوارم،آنچه را كه در درون دارم مى‏دانى،بر حاجتم خبر دارى،نهانم را مى‏شناسى،كار بازگشت به آخرت و خانه ابدى‏ام بر تو پوشيده نيست،و آنچه كه مى‏خخواهم به زبان‏ آرم،و خواهش خويش را بازگو كنم و هم آنچه را كه براى عاقبتم اميد دارم،بر تو پنهان نيست،همانا آنچه تقدير نموده‏اى بر من‏ اى آقاى من در آنچه كه تا پايان عمر بر من فرود مى‏آيد از نهان و آشكارم جارى شده است،و تنها به دست توست نه به دست‏ غير تو فزونى و كاستى‏ام و سود و زيانم،خدايا!اگر محرومم كنى پس كيست آن‏كه به من روزى دهد؟و اگر خوارم‏سازى پس‏ كيست آن‏كه به من يارى رساند،
إِلَهِي أَعُوذُ بِكَ مِنْ غَضَبِكَ وَ حُلُولِ سَخَطِكَ إِلَهِي إِنْ كُنْتُ غَيْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِكَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَيَّ بِفَضْلِ سَعَتِكَ إِلَهِي كَأَنِّي بِنَفْسِي وَاقِفَةٌ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ فَقُلْتَ [فَفَعَلْتَ‏] مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِي بِعَفْوِكَ إِلَهِي إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَى مِنْكَ بِذَلِكَ وَ إِنْ كَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِي وَ لَمْ يُدْنِنِي [يَدْنُ‏] مِنْكَ عَمَلِي فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَيْكَ وَسِيلَتِي إِلَهِي قَدْ جُرْتُ عَلَى نَفْسِي فِي النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَيْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا إِلَهِي لَمْ يَزَلْ بِرُّكَ عَلَيَّ أَيَّامَ حَيَاتِي فَلا تَقْطَعْ بِرَّكَ عَنِّي فِي مَمَاتِي إِلَهِي كَيْفَ آيَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لِي بَعْدَ مَمَاتِي وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِي [تُولِنِي‏] إِلا الْجَمِيلَ فِي حَيَاتِي.
خدايا!به تو پناه مى‏آورم از خشمت و از فرود آمدن غضبت.خدايا!اگر شايسته‏ رحمت نيستم،تو سزاوارى كه بر من با فراوانى فضلت بخشش نمايى،خدايا!گويى من با همه هستى‏ام در برابرت ايستاده‏ام،درحالى‏كه حسن اعتمادم بر تو،بر وجودم سايه افكنده است،و آنچه را تو شايسته آنى بر من جارى كرده‏اى‏ و مرا با عفوت پوشانده‏اى،خدايا!اگر گذشت كنى،چه كسى از تو سزاوارتر به آن است؟و اگر مرگم نزديك شده‏ باشد و عملم مرا به تو نزديك نكرده،اعترافم را به گناه وسيله خويش به بارگاهت قرار دادم. خدايا بر نفسم در فرمانبرى از آن گناه بار كردم،پس واى بر او اگر او را يامرزى،خدايا نيكى‏ات بر من در روزهاى زندگى‏ام پيوسته بود،پس نيكى خويش را در هنگام مرگم از من قطع مكن.خدايا چگونه از حسن توجهت پس از مرگم‏ نااميد شوم؟،درحالى‏كه در طول زندگى‏ام مرا جز به نيكى سرپرستى نكردى.
إِلَهِي تَوَلَّ مِنْ أَمْرِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ عُدْ عَلَيَّ بِفَضْلِكَ عَلَى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ إِلَهِي قَدْ سَتَرْتَ عَلَيَّ ذُنُوبا فِي الدُّنْيَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَيَّ مِنْكَ فِي الْأُخْرَى [إِلَهِي قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَيَ‏] إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ فَلا تَفْضَحْنِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ إِلَهِي جُودُكَ بَسَطَ أَمَلِي وَ عَفْوُكَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِي إِلَهِي فَسُرَّنِي بِلِقَائِكَ يَوْمَ تَقْضِي فِيهِ بَيْنَ عِبَادِكَ إِلَهِي اعْتِذَارِي إِلَيْكَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِي يَا أَكْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْهِ الْمُسِيئُونَ .
خدا كارم را چنان‏كه سزاوار آنى بر عهده‏گير،خدايا به سوى من با فضلت بازگرد،به سوى گناهكارى كه جهلش سراپايش را پوشانده،خدايا گناهانى را در دنيا بر من پوشاندى،كه بر پوشاندن آن در آخرت محتاج‏ترم،گناهم را در دنيا براى هيچيك از بندگان شايسته‏ات آشكار نكردى،پس مرا در قيامت در برابر ديدگان مردم رسوا مكن،خدايا جود تو آرزويم را گسترده ساخت،و عفو تو از عمل من برترى گرفت.بار خدايا،روزى كه در آن ميان بندگانت حكم مى‏كنى، مرا به ديدارت خوشحال كن.خدايا عذرخواهى من از پيشگاهت عذرخواهى كسى است كه از پذيرفتن عذرش بى‏نياز نگشته،پس عذرم‏ را بپذير اى كريم‏ترين كسى‏كه بدكاران از او پوزش خواستند.
إِلَهِي لا تَرُدَّ حَاجَتِي وَ لا تُخَيِّبْ طَمَعِي وَ لا تَقْطَعْ مِنْكَ رَجَائِي وَ أَمَلِي إِلَهِي لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِي لَمْ تَهْدِنِي وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِيحَتِي لَمْ تُعَافِنِي إِلَهِي مَا أَظُنُّكَ تَرُدُّنِي فِي حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي طَلَبِهَا مِنْكَ إِلَهِي فَلَكَ الْحَمْدُ أَبَدا أَبَدا دَائِما سَرْمَدا يَزِيدُ وَ لا يَبِيدُ كَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِي بِذُنُوبِي أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ إِلَهِي إِنْ كَانَ صَغُرَ فِي جَنْبِ طَاعَتِكَ عَمَلِي فَقَدْ كَبُرَ فِي جَنْبِ رَجَائِكَ أَمَلِي إِلَهِي كَيْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِكَ بِالْخَيْبَةِ مَحْرُوما وَ قَدْ كَانَ حُسْنُ ظَنِّي بِجُودِكَ أَنْ تَقْلِبَنِي بِالنَّجَاةِ مَرْحُوما إِلَهِي وَ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ أَبْلَيْتُ شَبَابِي فِي سَكْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْكَ إِلَهِي فَلَمْ أَسْتَيْقِظْ أَيَّامَ اغْتِرَارِي بِكَ وَ رُكُونِي إِلَى سَبِيلِ سَخَطِكَ.
خدايا،حاجتم را برمگردان،و طمعم را قرين نوميدى مساز، و اميد و آرزويم را از خود مبر.خدايا،اگر خوارى‏ام را مى‏خواستى،هدايتم نمى‏نمودى،و اگر رسوايى‏ام را خواسته‏ بودى عافيتم نمى‏بخشيدى،خدايا،اين گمان را به تو ندارم كه مرا در حاجتى كه عمرم را در طلبش سپرى كرده‏ام،از درگاهت بازگردانى.خدايا تو را سپاس،سپاسى ابدى و جاودانه،هميشگى و بى‏پايان،سپاسى كه افزون شود و نابود نگردد،آنگونه كه پسندى و خشنود گردى،خدايا اگر مرا بر جرمم‏ بگيرى،من نيز تو را به عفوت بگيرم،و اگر به گناهانم بنگرى،جز به آمرزشت ننگرم،و اگر مرا وارد دوزخ كنى، به اهل آن آگاهى دهم كه تو را دوست دارم.خدايا اگر عملم در برابر طاعتت كوچك بوده،همانا از سر اميد به تو آرزويم بزرگ است.خدايا چگونه از بارگاهت با نوميدى و محروميت بازگردم،درحالى‏كه خوش‏گمانى‏ام‏ به بخشش وجودت اين بوده كه مرا نجات‏يافته و بخشيده باز مى‏گردانى،خدايا عمرم را در آزمندى غفلت از تو نابود ساختم، و جوانى‏ام را در مستى دورى از تو پير نمودم.خدايا در روزگار غرور نسبت به تو،بيدار نشدم و گاه تمايلم‏ به سوى خشم تو آگاه نگشتم.
إِلَهِي وَ أَنَا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ قَائِمٌ بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَوَسِّلٌ بِكَرَمِكَ إِلَيْكَ إِلَهِي أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَيْكَ مِمَّا كُنْتُ أُوَاجِهُكَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْيَائِي مِنْ نَظَرِكَ وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْكَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِكَرَمِكَ إِلَهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلا فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ وَ كَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَكُونَ كُنْتُ فَشَكَرْتُكَ بِإِدْخَالِي فِي كَرَمِكَ وَ لِتَطْهِيرِ قَلْبِي مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَةِ عَنْكَ إِلَهِي انْظُرْ إِلَيَّ نَظَرَ مَنْ نَادَيْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِكَ فَأَطَاعَكَ يَا قَرِيبا لا يَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ يَا جَوَادا لا يَبْخَلُ عَمَّنْ رَجَا ثَوَابَهُ إِلَهِي هَبْ لِي قَلْبا يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ وَ لِسَانا يُرْفَعُ إِلَيْكَ صِدْقُهُ وَ نَظَرا يُقَرِّبُهُ مِنْكَ حَقُّهُ إِلَهِي إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِكَ غَيْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاذَ بِكَ غَيْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ أَقْبَلْتَ عَلَيْهِ غَيْرُ مَمْلُوكٍ [مَمْلُولٍ‏]،
خدايا و من بنده تو و فرزند بنده توام،در برابرت ايستاده‏ام،به كرمت به حضرت تو متوسّلم.خدايا،بنه‏اى هستم،كه به درگاهت از آنچه كه با آن با تو روبرو بوده‏ام از كمى حيايم از مراقبتت نسبت به من بيزارى مى‏جويم‏ و از تو درخواست گذشت مى‏كنم،زيرا گذشت صفتى درخور كرم توست.خدايا برايم نيرويى نيست كه خود را بوسيله آن از عرصه نافرمانى‏ات‏ بيرون برم،مگر آنگاه كه به محبّتت بيدارم سازى،و آنچنان‏كه خواستى باشم،پس تو را شكر گذارم، براى اينكه در آستان كرمت واردم كردى،و هم اينكه دلم را از آلايه‏هاى غفلت از حضرتت پاك نمودى.خدايا بر من نظر كن،نظر به كسى‏كه صدايش‏ كردى و تو را اجابت كرد،و به يارى‏ات به كارش گماشتى و او از تو اطاعت كرد،اى نزديكى كه از فريفتگان دور نمى‏شود،و اى سخاوتمندى‏ كه از اميد بستگان به پاداشش دريغ نمى‏ورزد.خدايا،قلبى به من عنايت كن،كه اشتياقش او را به تو نزديك كند،و زبانى كه صدقش به جانب تو بالا برده شود. و نگاهى كه حق بودن او را به تو نزديك نمايد،خدايا،كسى‏كه به تو شناخته شد،ناشناخته نيست،و آن‏كه به تو پناهنده شد خوار نيسد، و هركه را تو به او روى آورى برده نيست،
إِلَهِي إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِكَ لَمُسْتَنِيرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ لَمُسْتَجِيرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِكَ يَا إِلَهِي فَلا تُخَيِّبْ ظَنِّي مِنْ رَحْمَتِكَ وَ لا تَحْجُبْنِي عَنْ رَأْفَتِكَ إِلَهِي أَقِمْنِي فِي أَهْلِ وَلايَتِكَ مُقَامَ مَنْ رَجَا الزِّيَادَةَ مِنْ مَحَبَّتِكَ إِلَهِي وَ أَلْهِمْنِي وَلَها بِذِكْرِكَ إِلَى ذِكْرِكَ وَ هِمَّتِي فِي رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِكَ وَ مَحَلِّ قُدْسِكَ إِلَهِي بِكَ عَلَيْكَ إِلا أَلْحَقْتَنِي بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِكَ وَ الْمَثْوَى الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِكَ فَإِنِّي لا أَقْدِرُ لِنَفْسِي دَفْعا وَ لا أَمْلِكُ لَهَا نَفْعا إِلَهِي أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوكُكَ الْمُنِيبُ [الْمَعِيبُ‏] فَلا تَجْعَلْنِي مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَكَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِكَ إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ إِلَهِي وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ نَادَيْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ فَنَاجَيْتَهُ سِرّا وَ عَمِلَ لَكَ جَهْرا.
خدايا،آن‏كه به تو راه جويد راهش روشن است،و آن‏كه به تو پناه جويد در پناه توست،و من به تو پناه آوردم اى خداى من،پس گمانم را از رحمتت نااميد مساز،و از مهربانى‏ات محرومم مكن، خدايا،در ميان هل ولايتت برنشانم،نشاندن آن‏كه به افزون شدن محبّتت اميد بسته،خدايا،شيفتگى به ذكرت‏ را پيوسته به من الهام فرما،و همّتم را در نسيم كاميابى نامهايت و جايگاه قدرست قرار ده.خدايا به حق خودت‏ بر خودت،مرا به جايگاه اهل طاعتت،و جايگاه شايسته بر ساخته از خشنودى‏ات برسان،زيراكه من نه بر دفعى از خود قدرت دارم،و نه بر نفع خويش مالك هستم.خدايا،من بنده ناتوان گنهكار توام،و مملوك توبه‏كننده به پيشگاهت، مرا از كسانى‏كه رويت را از آنان برگرداندى قرار مده،و نه از كسانى كه غفلتشان از بخششت محرومشان نموده.خداى كمال جدايى از مخلوقات را،براى رسين كامل به خودت به من ارزانى كن،و ديدگان دلهايمان را به پرتو نگاه به سوى خويش روشن كن،تا ديدگان دل پرده‏هاى‏ نور را دريده و به سرچشمه عظمت دست يابد،و جانهايمان آويخته به شگوه قدست‏ گردد،خدايا مرا از كسانى قرار ده كه آوازشان دادى،پس پاسخت دادند،به آنها توجه فرمودى،پس در برابر بزرگى‏ات مدهوش شدند،و با آنان راز پنهان گفتى و آنان آشكارا براى تو كار كردند،
إِلَهِي لَمْ أُسَلِّطْ عَلَى حُسْنِ ظَنِّي قُنُوطَ الْإِيَاسِ وَ لا انْقَطَعَ رَجَائِي مِنْ جَمِيلِ كَرَمِكَ إِلَهِي إِنْ كَانَتِ الْخَطَايَا قَدْ أَسْقَطَتْنِي لَدَيْكَ فَاصْفَحْ عَنِّي بِحُسْنِ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ إِلَهِي إِنْ حَطَّتْنِي الذُّنُوبُ مِنْ مَكَارِمِ لُطْفِكَ فَقَدْ نَبَّهَنِي الْيَقِينُ إِلَى كَرَمِ عَطْفِكَ إِلَهِي إِنْ أَنَامَتْنِي الْغَفْلَةُ عَنِ الاسْتِعْدَادِ لِلِقَائِكَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِي الْمَعْرِفَةُ بِكَرَمِ آلائِكَ إِلَهِي إِنْ دَعَانِي إِلَى النَّارِ عَظِيمُ عِقَابِكَ فَقَدْ دَعَانِي إِلَى الْجَنَّةِ جَزِيلُ ثَوَابِكَ إِلَهِي فَلَكَ أَسْأَلُ وَ إِلَيْكَ أَبْتَهِلُ وَ أَرْغَبُ وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنْ يُدِيمُ ذِكْرَكَ وَ لا يَنْقُضُ عَهْدَكَ وَ لا يَغْفُلُ عَنْ شُكْرِكَ وَ لا يَسْتَخِفُّ بِأَمْرِكَ إِلَهِي وَ أَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ الْأَبْهَجِ فَأَكُونَ لَكَ عَارِفا وَ عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفا وَ مِنْكَ خَائِفا مُرَاقِبا يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ سَلَّمَ تَسْلِيما كَثِيرا.
خدايا بر خوش‏بينى‏ام نااميدى و يأس را چيره نسازم،و اميدم از زيبايى كرمت نبرد.خدايا گر خطاهايم مرا از نظرت انداخته،به خاطر حسن اعتمادم بر تو از من چشم‏پوشى كن.خدايا،اگر گناهان از جايگاه مكارم لطفت مرا پائين آورده،اما يقين به كرم عنايتت هشيارم‏ نموده.خدايا اگر غفلت از آماده شدن براى ديدارت به خوابم فرو برده،ولى معرفت به نعمتهاى كريمانه‏ات مرا بيدار ساخته است.خدايا اگر بزگى مجازاتت مرا به سوى آتش فرا خوانده،هرآينه ثواب برجسته‏ات مرا به سوى بهشت خوانده است، خدايا از تو درخواست مى‏كنم،و به پيشگاهت زارى نموده،و رغبت مى‏ورزم،و از تو مى‏خواهم كه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى، و مرا از كسانى قرار دهى كه ذكرت را همواره بر زبان دارند،و پيمانت را نمى‏شكنند،و از سپاست غافل نمى‏شوند،و فرمانت را سبك‏ نمى‏شمارند،خدايا مرا به نور عزّت بسيار زيبايت برسان تا عارف به وجودت گردم،و از غير تو روى‏گردان شود،و از تو هراسان‏ و برحذر باشم،اى داراى بزرگى و بزرگوارى،و درود خدا و سلام بسيار او بر محمّد فرستاده‏اش، و برخاندان پاكش باد.

امام روح الله ره :

مناجاتی که در ماه شعبان هست و من در نظر ندارم که در هیچ یک از ادعیه گفته شده باشد که ادعیه مال همه ائمه است. این دعای شعبان، مناجات شعبان، مناجات همه ائمه است و در این، مسائل بسیار هست، معارف بسیار هست و ادب اینکه انسان چه جور باید با خدای تبارک و تعالی مناجات کند. ما غافلیم از این معانی که وضع چی است. شاید بعضی از جُهّال ما هم اینطور اعتقاد دارند که این ادعیه وارد شده و این چیزهایی که از ائمه وارد شده است اینها تشریفات است. می‌خواهند ما را یاد بدهند و حال اینکه مسئله این نیست، مسئله این است که در مقابل خدا ایستادند آنها، آنها می‌دانند که در مقابل چه عظمتی ایستادند، آنها معرفت دارند به خدای تبارک و تعالی و می‌دانند چه کنند و مناجات شعبانیه از مناجاتهایی است که اگر یک نفر انسان دلسوخته، یک عارف دلسوخته – نه از این عارفهای لفظی – بخواهد این را شرح کند و شرح کند از برای دیگران، بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است، چنانچه همه ادعیه ائمه – علیهم السلام. ( امام خمینی . صحیفه امام : جلد ۲۱ – صفحه ۲)


[/HR] خیلی از ما با شنیدن نام امام حسین علیه السلام یا امام علی علیه السلام دلمان می لرزد با امام رضا علیه السلام که انس مدام داریم گاه گاهی هم دعایی برای فرج آقا امام زمان (عج) می کنیم خلاصه هر کدام از ما با یکی از ائمه عزیزمان مأنوسیم طلب حاجت می بریم و متوسل می شویم و انتظار عنایت داریم.
[/HR] اما شاید تعداد کسانی که با پیامبر مهر و رحمت حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) مأنوس باشند کمتر باشد، و این دوری و مهجوری از آن حضرت نه از اساعه ادب است و نه نادیده گرفتن مقام والای ایشان شاید از جلال و جبروت حضرتش باشد که گاهی دوری می کنیم کمتر توسل می کنیم و کمتر با ایشان درد دل می کنیم.
درست است که ما روزانه بارها و بارها نام مبارک ایشان را بر زبان جاری می کنیم و سلام و درود می فرستیم اما رابطه عاطفی ما با ایشان چقدر است؟
چند بار آمده ایم و دردمان را به مهربانترین وجود هستی گفته ایم؟‌ تا چشممان به گنبد سبز حرم مطهرشان می افتد با حسرت نگاه می کنیم که کی می شود از نزدیک چشمانمان منور به آن گنبد سبز بهشتی شود؟ خب چرا یادمان می رود که هر لحظه و در هر کجا که باشیم می توانیم با پیامبر مهربانی ها صحبت کنیم، طلب عنایت کنیم و از مصاحبت با ایشان بهره ها ببریم ...
خلاصه مطلب این که ماه شعبان همان طور که بارها و بارها شنیده ایم ماه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: شَعبانُ شَهری و رَمَضانُ شَهرُ اللّه ِ فَمَن صامَ شَهری كُنتُ لَهُ شَفیعا یَومَ القِیامَةِ؛ (بحار الأنوار، ج 97 ، ص 83)؛ شعبان، ماه من و رمضان ماه خداوند است. هر كه ماه مرا روزه بدارد، در روز قیامت شفیع او خواهم بود.
این ماه فرصت مناسبی است که ما بیاییم و یک ارتباط جدید با پیامبرمان برقرار کنیم در یک برهه از زمان قرار گرفته ایم که ایشان خود می فرمایند این زمان اختصاص به ایشان دارد.
باید سعی کنیم هر طور که می توانیم به ایشان نزدیک شویم اگر دقت کرده باشید ماه رجب در عرض چشم بر هم زدنی گذشت و ماه شعبان هم به سرعت دارد سپری می شود چقدر خوب است که در این ماه قدر و ارزش فرصت ها را بدانیم و امسال در حالی که عنایت پیامبر رحمت را هم با خود داریم وارد ماه مبارک رمضان بشویم.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «هرکس بر پیغمبر و آل پیغمبر در هر روز صد بار صلوات بفرستد، هفتاد فرشته او را در میان گیرند و آن صلوات را برای رساندن به رسول اللّه صلی الله علیه و آله از رفیق خود سبقت می گیرند»

[h=2]چگونه به پیامبرمان ابراز اردات کنیم؟[/h] صلوات درود برتر است و صلوات بهترین راه اظهار ارادت به پیشگاه اهل بیت اطهار علیهم السلام است و از این راه متقابلاً آدمی چه در دنیا و چه در آخرت، مورد عنایت آنان قرار می گیرد.
صلوات نشانه محبت به حبیب خداست. صلوات باعث تقرب به خدا و رسول خدا می‌شود. از صلوات، در روایات به عنوان «برترین اعمال» یاد شده است چرا که صلوات عملی است که خداوند و فرشتگان هم انجام می دهند: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا» (سوره: الاحزاب آیه: 56)؛ ‌خدا و فرشتگانش بر پیامبر صلوات می فرستند ای کسانی که ایمان آورده اید، بر او صلوات فرستید و سلام کنید، سلامی نیکو.
[h=2]
چگونه صلوات بفرستیم؟[/h] از «عبدالله‏ بن مسعود» آورده‏اند كه گفت: هان اى بندگان خدا! هرگاه به پیامبرش درود فرستادید، درودى شایسته و نیكو نثارش سازید؛ چرا كه نیک مى‏دانید كه این درود شما به حضور آن حضرت رسانده مى‏شود؛
گفتند: به ما بیاموز كه چگونه درود و صلوات بر او نثار كنیم؟
او گفت: دو دست خود را نیایشگرانه به بارگاه خدا بردارید و بگویید:
اللّهم اجعل صلواتك و رحمتك و بركاتك على سیّد المرسلین و امام المتّقین و خاتم النّبیین محمد عبدك و رسولك امام الدّین و قائدالخیر و رسول الرحمة.
اللّهم البعثه مقاماً محموداً یغبط به الالون والاحرون؛ اللهم صل على محمد و آل محمد، كما صلیت على ابراهیم و آل ابراهیم انك حمید مجید. ( ترجمه تفسیر مجمع البیان ذیل آیه 56 سوره احزاب)؛‌
«بارخدایا، درود و سلام و رحمت و مهر و لطف و بركاتت را بر سالار فرستاده‏شدگان، پیشواى پرواپیشگان و پایان‏بخش پیام‏آورانت محمد(صلی الله علیه و آله)، آن بنده برگزیده، پیامبر گرانمایه، پیشواى دین حق، راهنماى هر نیكى و شایستگى و رسول رحمت و بخشایش قرار ده! خداوندا! او را بر مقام و موقعیت والا و پرشكوهى برانگیز كه پیشینان و پسینیان بر عظمت او در بارگاه تو حسرت خورند.
بارخدایا! بر محمد و خاندانش درود فرست، همان گونه كه بر ابراهیم و خاندانش درود فرستادى، چرا كه تویى كه در خور ستایش و بزرگى هستى. »
همانطور که در روایات بالا ذکر شد این سلام و صلوات ما خدمت حضرت ختمی مرتبت ارائه می شود پس چقدر خوب است که وقتی سلامی می فرستیم سراپا گوش باشیم تا جوابش را هم بشنویم نه لغلغه زبان ذکری بگوییم و با بی اعتنایی رد شویم.

وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «شعبان، ماه من است» حتما دنیایی حکمت پشت آن نهفته است، چقدر خوب است اگر در این ماه تلاش کنیم تا برکات نهفته در این ماه شریف به ما هم برسد اگر توان روزه گرفتن و نماز مستحبی نداریم ، ذکر شریف "صلوات" و مخصوصا "صلوات شعبانیه "را دریابیم

درباره ذکر صلوات و ارزش و برکات آن روایات بسیار زیادی وارد شده است که در اینجا جهت رعایت اختصار به دو روایت اشاره می کنیم:
«عَن الصادق علیه السلام: من صلّی علی النبی و آله مائة مرّة فی کلّ یوم أسداها سبعون ملکاً یبلغها إلی رسول اللّه صلی الله علیه و آله قبل صاحبه».( بحارالانوار،ج 91،ص 63،ح 52)
امام صادق علیه السلام فرمودند: «هرکس بر پیغمبر و آل پیغمبر در هر روز صد بار صلوات بفرستد، هفتاد فرشته او را در میان گیرند و آن صلوات را برای رساندن به رسول اللّه صلی الله علیه و آله از رفیق خود سبقت می گیرند».
قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «من صلی علی مرة فتح اللّه علیه باب من العافیة؛ کسی که یک بار به گونه ای خالصانه و خداپسند بر من درود نثار کند پروردگار حکیم دری از تندرستی و عافیت را به روی او می گشاید».(بحارالانوار،ج 91،ص 63)
[h=2]نتیجه
[/h] وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «شعبان، ماه من است» حتما دنیایی حکمت پشت آن نهفته است، چقدر خوب است اگر در این ماه تلاش کنیم تا برکات نهفته در این ماه شریف به ما هم برسد اگر توان روزه گرفتن و نماز مستحبی نداریم، ذکر شریف "صلوات" و مخصوصا "صلوات شعبانیه "را دریابیم. که در برکات آن کتاب ها نوشته اند باشد که عنایت خداوند متعال و توجهات خاص حضرت محمد صلی الله علیه و آله را به دست آوریم. إن شاءالله تعالی


امام روح الله ره :

ما در ماه شعبان هستیم و چند روز دیگر در ماه رمضان واقع می شویم . ماه رمضان ،ماه نبوت است و ماه شعبان ،ماه امامت . ماه رمضان ، لیلة القدر دارد وماه شعبان ، شب نیمه شعبان دارد که تالی لیلة القدر است . ماه رمضان مبارک است برای اين كه لیلةالقدر [دارد ] و ماه شعبان مبارک است برای اين كه نیمه شعبان دارد . ماه رمضان مبارک است برای اين كه نزول وحی در او شده است یا به عبارت دیگر ، معنویت رسول خدا وحی را نازل کرده است و ماه شعبان معظم است برای اين كه ماه ادامه همان معنویات ماه رمضان است . این ماه مبارک رمضان جلوه لیلةالقدر است که تمام حقایق ومعانی در او جمع است . ماه شعبان ، ماه امامان است که ادامه همان است . در ماه مبارک رمضان ، مقام رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله ) به ولایت کلی الهی بالاصاله تمام برکات را در این جهان بسط داده است و ماه شعبان ، که ماه امامان است ، به برکت ولایت مطلقه ، به تبع رسول الله همان معانی را ادامه می دهد ...
ماه شعبان ، ماه ولایت است و همه این معانی را ادامه می دهد .ماه رمضان مبارک است که قرآن بر او وارد شده است ،و ماه شعبان مبارک است که ادعیه ائمه ( علیهم السلام ) در او وارد شده است .

[h=1][/h]


[/HR] اولیاء الله و اهل معرفت انتظار ورود این ماه شریف را می کشند تا در آن مناجات عظیم الشّأن شعبانیه را زمزمه نمایند هر چند که قرائت این مناجات عزیز و عظیم در هر وقتی که حال و توجّه باشد، مناسب و مۆثّر است .
[/HR]
این مناجات از مهم ترین اعمال این ماه است. بلکه لازم است بعضی قسمت های آن را در تمام سال ترک نکند و در قنوت های نمازهای خویش و سایر حالات خود، به آنها با خدای خود مناجات کند ( المراقبات . ص 174) .
مناجاتی است که امیرالمۆمنین علیه السّلام و امامان معصوم علیهم السّلام، اهتمام خاصّی به قرائت آن داشتند. و از مناجات هاى جلیل القدر ائمّه علیهم السّلام است و بر مضامین عالیه مشتمل است و در هر وقت كه حضور قلبى باشد خواندن آن مناسب است‏ .( مفاتیح الجنان . فصل دوم . در اعمال ماه شعبان)
این مناجات، مناجاتی با مضامین و عبارات عالی عرفان اصیل اسلامی است که اوج نجوای انسان کامل صاحب عصمت علیه السّلام را با حقیقت مطلق نظام هستی تبیین می نماید .

[h=2]یادداشتی از مقام معطم رهبری در مورد مناجات شعبانیه[/h] آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب در یادداشت خود پیرامون مناجات شعبانیه فرموده اند: مناجات مأثوره‌ى ماه شعبان - که روایت شده اهل‌بیت(علیهم‌السّلام) بر آن مداومت داشتند - یکى از دعاهایى است که لحن عارفانه و زبان شیواى آن، با مضامین بسیار والا و سرشار از معارف عالى‌یى همراه است که نظیر آن را در زبانهاى معمولى و محاورات عادى نمى‌توان یافت و اساساً با آن زبان قابل ادا نیست.
دعا، وسیله‌ى مۆمن و ملجأ مضطر و رابطه‌ى انسان ضعیف و جاهل با منبع فیاض علم و قدرت است، و بشر بى‌رابطه‌ى روحى با خدا و بدون عرض نیاز به غنى بالذات، در عرصه‌ى زندگى سرگشته و درمانده و هدر رفته است .

بهترین دعا آن است که از سرمعرفتى عاشقانه به خدا و بصیرتى عارفانه به نیازهاى انسان انشا شده باشد، و این را فقط در مکتب پیامبر خدا (صلّى‌اللَّه‌علیه واله‌وسلّم) و اهل‌بیت طاهرین او - که اوعیه‌ى علم پیامبر(صلی الله علیه و آله) و وراث حکمت و معرفت اویند - مى‌توان جست. ما بحمداللَّه ذخیره‌یى بى‌پایان از ادعیه‌ى مأثوره‌ى از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) داریم که انس با آن، صفا و معرفت و کمال و محبت مى‌بخشد و بشر را از آلایش ها پاکیزه مى‌سازد

(قُلْ مَا یَعْبَۆُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْلا دُعَآۆُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَاماً. بگو: اگر دعای شما نباشد، پروردگار من برای شما وزن و ارزشی قائل نیست (زیرا سابقه‏ی خوبی ندارید). شما حقّ را تکذیب کرده‏اید و به زودی کیفر تکذیبتان دامن شما را خواهد گرفت. سوره مبارکه فرقان آیه 77)
بهترین دعا آن است که از سر معرفتى عاشقانه به خدا و بصیرتى عارفانه به نیازهاى انسان انشا شده باشد، و این را فقط در مکتب پیامبر خدا (صلّى‌اللَّه‌علیه واله‌وسلّم) و اهل‌بیت طاهرین او - که وارث علم پیامبر(صلی الله علیه و آله) و وراث حکمت و معرفت اویند - مى‌توان جست. ما بحمداللَّه ذخیره‌یى بى‌پایان از ادعیه‌ى مأثوره‌ى از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) داریم که انس با آن، صفا و معرفت و کمال و محبت مى‌بخشد و بشر را از آلایش ها پاکیزه مى‌سازد.
مناجات مأثوره‌ى ماه شعبان - که روایت شده اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) بر آن مداومت داشتند - یکى از دعاهایى است که لحن عارفانه و زبان شیواى آن، با مضامین بسیار والا و سرشار از معارف عالى‌یى همراه است که نظیر آن را در زبانهاى معمولى و محاورات عادى نمى‌توان یافت و اساساً با آن زبان قابل ادا نیست. این مناجات، نمونه‌ى کاملى از تضرع و وصف حال برگزیده‌ترین بندگان صالح خدا با معبود و محبوب خود و ذات مقدس ربوبى است. هم درس معارف است، هم اسوه و الگوى عرض حال و درخواست انسان مۆمن از خدا.
مناجاتهاى پانزده‌گانه که از امام زین‌العابدین حضرت على‌بن‌الحسین (علیه‌السّلام) نقل شده، گذشته از خصوصیت بارز دعایى مأثور از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام)، این مزیت را داراست که به مناسبت حالات مختلف مۆمن، مناجاتها را انشا فرموده است.

دعا، وسیله‌ى مۆمن و ملجأ مضطر و رابطه‌ى انسان ضعیف و جاهل با منبع فیاض علم و قدرت است، و بشر بى‌رابطه‌ى روحى با خدا و بدون عرض نیاز به غنى بالذات، در عرصه‌ى زندگى سرگشته و درمانده و هدر رفته است

[h=2]اذکار مخصوص ماه شعبان :[/h] 1- هر روز هفتاد مرتبه بگوید : أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْئَلُهُ التَّوْبَه.
2- و هم چنین هر روز هفتاد مرتبه بگوید : أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ الْحَی الْقَیومُ وَ أَتُوبُ إِلَیهِ‏ . از روایات مستفاد مى‏شود كه بهترین دعاها و ذكرها در این ماه استغفار است و هر كه هر روز از این ماه هفتاد مرتبه استغفار كند مثل آن است كه در ماه هاى دیگر هفتاد هزار استغفار كند.
3- در تمام این ماه هزار بار بگوید : لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَا نَعْبُدُ إِلَّا إِیاهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ،‏ كه ثواب بسیار دارد از جمله آن كه عبادت هزار ساله در نامه ی عملش بنویسند.
4- صلوات: در این ماه صلوات بسیار فرستد. { اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم } .
مطلبی از حضرت علاّمه حسن حسن زاده آملی حفظه الله :
گفته اند که عدد، حکم دندانه ی کلید دارد که به زیاد یا کم نمودن آن، در وا نمی شود : کَمَا قِیلَ : الاَعدَادُ اَروَاحٌ وَ الحُرُوفُ اَشبَاحٌ وَ العَدَدُ کَأَسنَانِ المِفتَاح إِذَا نَقَصَت اَو زَادَت لاَ یَفتَحِ البَاب وَ الزِّیَادَه عَلَی العَدَدِ المَطلُوب اِسرَافٌ وَ النَّقص مِنهُ اِخلاَلٌ ؛ اعداد جان اند و حروف کالبد.
مَثَل عدد مثل دندانه های کلید است که کلید هرگاه دندانه هایش زیاد یا کم گردد، درب را نمی گشاید. افزون بر عدد مطلوب، زیاده روی است و کم کردن از آن تباهی.
در اصطلاح علم حروف و اعداد در رشته های ارثماطیقی، حرف را جسم و عددش را روح آن گویند. (نورٌ علی نور ، ص 54 و 152)

خداوند به همه توفیق استفاضه و خودسازى به برکت این کلمات مبارک را عنایت فرماید . آمین







[/HR] منابع : سایت پرسمان
خبرگزاری شبستان

[h=1][/h][h=3](نگاهی به مناجات شعبانیه)
[/h]
«نیایش‏» ، نیاز روح است و «دعا» ، غذای جان .
در این‏که چه باید خواست و چگونه باید خواست، نیازمند رهنمود و تعلیم سالکان واصل و عارفان کاملیم، یعنی امام معصوم و اولیای الهی .
«مناجات شعبانیه‏» ، رهاوردی از آموزش‏های سالکانه آن حجت‏های الهی به رهروان راه معنی است .
مفاهیم بلند و عارفانه و عاشقانه آن، ریشه در دریای «دل امام‏» دارد و روح زیبای علی (ع) با این نیایش، خدای جمیل و جلیل را دیده و چشیده و لطف او را به تصویر کشیده است .
امامان دیگر نیز، پیوسته از این چشمه نوشیده‏اند و با واژه‏های سبز و تعبیرات نغز و جملات شیدایی آن، شوریده حالی خود را در پیشگاه خدا سروده‏اند و همه اهل این مناجات بوده‏اند .
امام امت «قدس سره‏» که گام جای گام آن اولیای قدوسی نهاده بود، پیوسته باشور و نشاطی خاص از آن یاد می‏کرد و فرازهایی از آن را با حالت وجد و جذبه تکرار می‏فرمود و سر در پای این دریای حکمت و عرفان می‏شود . از سخنان آن عارف پیر است که: «مناجات شعبانیه از مناجات‏هایی است که اگر یک نفر انسان دلسوخته، یک عارف دلسوخته . . . بخواهد آن را شرح کند و شرح کند از برای دیگران، بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است .» 1
«مناجات شعبانیه‏» ، زمزمه مناجات است و شور دعا و سوز تضرع و روزنه امید.
گفتگو با خدایی است که راز درون و نیاز انسان و فرجام امور را می‏داند و پیش از آن که لب به سخن گشاییم، دفتر دلمان و کتاب نفسمان را می‏خواند و قلم تقدیرش به همه چیز و همه کس جاری است و سود و زیان‏ها و افزایش و کاستی‏ها به دست اوست .
الهی . . . ان حرمتنی فمن ذالذی یرزقنی و ان خذلتنی فمن ذا الذی ینصرنی . . .
خدایا! اگر محرومم سازی، کیست که روزیم دهد؟ و اگر خوارم کنی کیست که یاریم کند؟ از خشم تو به خودت پناه می‏برم . اگر من شایسته رحمتت نیستم، تو سزاوار جود و بخششی .
در «مناجات شعبانیه‏» ، نیایشگر صاحبدل، خود را در برابر خدایی می‏بیند، بخشنده و رحمت گستر، رؤوف و خطاپوش، رحیم و پوزش‏پذیر، که نه می‏تواند دل از عطای او برکند و نه از عفو او بر خطاها نومید شود . زبان عذر خواهی او از خدا بلند است و دامن حسناتش کوتاه .
زبان «مناجات شعبانیه‏» ، زبان عشق و شیدایی است:
«خدایا! اگر می‏خواستی خوارم کنی، هدایتم نمی‏کردی، اگر می‏خواستی رسوایم کنی از عقوبت دنیا معافم نمی‏کردی .
«مناجات شعبانیه‏» ، رهاوردی از آموزش‏های سالکانه آن حجت‏های الهی به رهروان راه معنی است. مفاهیم بلند و عارفانه و عاشقانه آن، ریشه در دریای «دل امام‏» دارد و روح زیبای علی (ع) با این نیایش، خدای جمیل و جلیل را دیده و چشیده و لطف او را به تصویر کشیده است

خدایا! اگر مرا به جرمم بگیری، دست ‏به دامان عفوت می‏زنم،
اگر مرا به گناهانم مؤاخذه کنی، تو را به بخشایشت‏باز خواست می‏کنم.

اگر در دوزخم افکنی، به دوزخیان اعلام خواهم کرد که دوستت دارم . . .
هر چند در کنار طاعتت، عملم کوچک است، اما امیدم بسی بزرگ است، پس چگونه می‏توانم از آستانت تهی‏دست و محروم برگردم؟ . . .»
اوج فرازهای بلند این دعا آنجاست که امام از خدایش «کمال انقطاع‏» می‏طلبد، از همه بریدن و به او پیوستن، جز فروغ او را ندیدن، چشم دل به نور کبریایی روشن ساختن، حجاب‏های نور را گسستن و به معدن عظمت رسیدن و جان را معلق درگاه ربوبی ساختن و به درگاه عزت و قدس او آویختن و در خلوت خدا، همدم او شدن و مدهوش جلال الهی گشتن . . .
الهی! هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک . . .
«مناجات شعبانیه‏» شکوه از جدایی‏ها و دور افتادن‏ها و غفلت‏ها و به خواب رفتن‏هاست . و انسان، تردیدی میان
کیفر الهی، دوزخ را در چشم انداز قرار می‏دهد و پاداش خدا، به بهشت فرا می‏خواند .
تا یار، کرا خواهد و میلش به که باشد!
و پایان دعا، خواسته‏ای چنین است:
«خدایا! مرا به فروغ نشاط‏انگیز عزت خویش بپیوند، تا تنها شناسای تو باشم و از غیر تو روی برتابم و تنها از تو ترسم و بیم تو داشته باشم .»
این است که همه امامان، بی‏استثنا، زبانی مترنم و دلی مشعوف به این دعا داشته‏اند و مناجات شعبانیه، با این حقایق ناب عرفانی و لحن و زبانی شیدایانه، «سرود شوریدگی‏» آن پیشوایان بوده است .
این است، رمز تغزل ائمه با این نشید آسمانی و سرود عرفانی!


[/HR]1) صحیفه نور، ج 20، ص 189 .

[h=1][/h]


[/HR] در طول سال برخی از روزها و شب ها و ماه ها را بسیار پر فروغ و درخشان می یابیم و لحظاتشان را معطر و فضایشان را سرشار از معنویت مشاهده می کنیم . از میان روزها مبعث، غدیر، فطر و قربان و از میان شب‌ها « لیله القدر » و در جمع ماهها رجب و شعبان و رمضان از آن جمله اند.
[/HR]
این ایام و لیالی و ماهها به دلیل فیض و نور و رحمتی که در تمام لحظاتشان جاری می باشد بهترین فرصت ها برای ارتباط معنوی با مبدا وجود وذکر و مناجات و راز و نیازهای خالصانه و عاشقانه محسوب می شوند.
هم اینک در ماه شریف « شعبان » قرار داریم و در معرض بارش انوار قدسی قرار گرفته ایم و بستر و زمینه های مساعدی می یابیم تا دل را از زنگارهای غفلت و معاصی پاک کنیم و به زیور ذکر و مناجات بیارائیم و با مراقبت ها و آماده سازی های معنوی به استقبال ماه مبارک و پرفیض و رحمت «رمضان » بشتابیم .
در اندیشه و کلام حضرت امام خمینی (ره) درباره اهمیت ماه شعبان و راز و نیاز و ذکر و دعا در آن و نیز « مناجات شعبانیه » رهنمودهای بیدار کننده ای می یابیم که تأمل در زوایای آن ضروری و لازم می باشد و ما را در بهره برداری از لحظات این ماه عزیز و بزرگ مهیا و آماده می سازد.

[h=2]مفاهیم عرفانی از « ادراک » تا « ایمان »[/h] در ماه شریف شعبان هستیم و مناجات شعبانیه از بزرگترین مناجات و از عظیم ترین معارف الهی و از بزرگ ترین اموری است که آنهایی که اهلش هستند می توانند تا حدود ادراک خودشان استفاده کنند.
عناوین مسائل الهی و مسائل عرفانی عناوین سهلی است که هر کس گمان می کند که این عناوین را فهمیده است و امور استدلالیه برهانیه هم در عین حالی که دقیق است لیکن سهل الادراک است. بعد از قیام برهان و دنبال او رساندن حاصل این عناوین و نتیجه این برهان به قلب مشکل تر است که آن را « ایمان » گفته می شود به آن و چه بسا که اصحاب برهان به این مرتبه از ایمان نرسیده باشند. این یک مسئله ای است که باید با تلقینات و تکرار و ریاضات به قلب رساند . » (1)

« …مومن به این بشویم که مناجات خدا با انسان چی هست . مناجات را انکار نکنیم نگوئیم این ها حرفهای درویشی است . همه این مسائل در قرآن هست به نحو لطیف و در کتاب ادعیه مبارکه ما که از ناحیه ائمه هدی وارد شده است همه این مسائل هست نه به آن لطافت قرآن لکن به نحو لطیف آن هم و همه اشخاصی که بعدها این اصطلاحات را به کار برده اند فهمیده و نفهمیده از قرآن و حدیث گرفتند و ممکن است که اصل مسندش هم درست ندانند»

حضرت امام خمینی برای نشان دادن تفاوت «ادراک» و « ایمان » در عرفان اسلامی از لسان « تمثیل » مدد می گیرد تا واقعیت این تباین و تفاوت آسان تر چهره نمایان سازد: «شما ملاحظه می کنید که به حسب ضرورت یک کسی که مرده است از او به انسان ضرری وارد نمی شود لکن الا بعض اشخاص دیگران اگر چنانچه در یک قبرستانی باشند و کسی نباشد یا به یک مرده ای همجوار باشند در غسالخانه و تنها باشد می ترسند. برای اینکه آن برهان و ضرورت عقلی به دل نرسیده است آن معنایی که عقل ادراک کرده است ضرورت هم دارد لکن به دل نرسیده است. لکن آن هایی که مثلا مرده شور هستند و سر و کار دارند با مرده ها از باب این که تکرار شده است این مطلب بینشان به قلبشان رسیده است و آن ها خوفی ندارند. در مسائل اسلامی هم و مسائل عقلی هم همین طور هست چه مسائل عقلی هست که با برهان با برهان قوی ثابت است لکن در انسان تاثیر نکرده است برای این که نتیجه برهان به عقل رسیده است لکن به قلب وارد نشده است ایمان به آن نیست عقل او را ادراک کرده است لکن قلب ایمان به او نیاورده است. » (2 )
حضرت امام خمینی از این تمثیل نتیجه گیری عرفانی می کند و به این واقعیت تنبه می دهد که عرفان اسلامی مندرج در قرآن و رهنمودها و تعالیم ائمه دین(علیهم السلام ) به سهولت درک ذهنی و عقلی می شود لکن به راحتی به دل وارد نمی شود: «چه بسا مسائل عرفانی که در قرآن و این مناجات های ائمه اطهار سلام الله علیهم و همین مناجات شعبانیه مسائل عرفانی هست که اشخاص فلاسفه عرفا تا حدودی ممکن است ادراک کنند بفهمند عناوین را لکن آن ذوق عرفانی چون حاصل نشده است نمی توانند وجدان کنند. » (3 )
[h=2]
عظمت مناجات شعبانیه[/h] حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه به گزیده ای از مناجات شریف شعبانیه نظر می دوزد و مقدمات مزبور را با آن تطبیق می دهد : « الهی هب لی کمال الانقطاع الیک وانر ابصار قلوبنا بضیا نظرها الیک حتی تخرق ابصارالقلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک الهی واجعلنی ممن نادیته فاجابک و ناجیته فصعق لجلالک » (خدایا کمال انقطاع به سوی خودت را به من عطا گردان و دل و دیده ما را نورانی کن به تابش نظر خود به آن تا دیده های دل پرده های نور را بدرد و به سرچشمه عظمت تو برسد و ارواح ما به عز قدس تو آویخته گردد. خداوندا از آنانم قرار داده که چون ندا در دهی پاسخ تو را گوید و چون به او توجه کنی از جلال و عظمت تو بیهوش گردد و غریو برآرد . (4 )
همین جملاتی که در این مناجات بزرگ است و بعض جملات دیگری که در آن هست مسائلی است که به حسب ظاهر سهل است و واقعا ممتنع است ریاضات بسیار می خواهد تا انسان بتواند بفهمد. این از دعاهایی است که من غیر از این دعا ندیدم که روایت شده است همه ائمه این دعا را این مناجات را می خواندند این دلیل بر بزرگی این مناجات است که همه ائمه این مناجات را می خواندند…. این ها چیزهایی است که دست ماها از آن کوتاه است و دعا کنید که خدای تبارک و تعالی به ما توفیق بدهد که در این ماه شریف و ماه شریف رمضان از این مسائل هم حظی ولو یک جلوه کوچکی در دلها و قلبهای ما واقع بشود . » (5 )
در این عبارت اولین موضوع مورد توجه و نظر حضرت امام خمینی (ره ) عظمت و بزرگی مناجات شریف شعبانیه.

در ماه شریف شعبان هستیم و مناجات شعبانیه از بزرگترین مناجات و از عظیم ترین معارف الهی و از بزرگ ترین اموری است که آنهایی که اهلش هستند می توانند تا حدود ادراک خودشان استفاده کنند

[h=2]منبع و سرچشمه اصلی مفاهیم عرفانی[/h] حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه پس از اشاره به مفاهیم عمیق و عرفانی مناجات شعبانیه و دعوت و ترغیب به مطالعه آن در ماه شعبان و تامل و تفکر در پیام ها و آموزش های زیبای این دعای شریفه به نکته مهمی اشاره می نماید که یکی از موضوعات مطرح و آزاردهنده در عرصه های فرهنگ و معارف عرفانی محسوب می شود. حضرت امام خمینی می‌فرماید:
« …مومن به این بشویم که مناجات خدا با انسان چی هست. مناجات را انکار نکنیم نگوئیم این ها حرفهای درویشی است . همه این مسائل در قرآن هست به نحو لطیف و در کتاب ادعیه مبارکه ما که از ناحیه ائمه هدی وارد شده است همه این مسائل هست نه به آن لطافت قرآن لکن به نحو لطیف آن هم و همه اشخاصی که بعدها این اصطلاحات را به کار برده اند فهمیده و نفهمیده از قرآن و حدیث گرفتند و ممکن است که اصل مسندش هم درست ندانند.» (6 )
در این ماه شریف و لحظات نورانی و لیالی و ایام پر فیض و رحمت از درگاه حضرت محبوب می خواهیم که جان و روحمان را به زیور معارف زیبای عرفانی بیاراید و در فضای معطر و دل انگیز راز و نیاز و مناجات و عشق و دلدادگی و پرستش وارد کند و بر جان مشتاقمان تجلی نماید و صفات زیبای جمال و جلال خویش را بنمایاند و نور وجه کریمش را بر روح دلباخته و تاب از دست داده و سوخته در فراقش بتاباند و با « انقطاع کامل » از هر چه غیر اوست به سوی خویش بخواند و به « وصال کامل » نائل گرداند.

پی نوشت ها :
1 ـ صحیفه امام از انتشارات موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی ج 17 ص 456
2 ـ همان مدرک ص 456 و 457
3 ـ همان مدرک ص 457
4 ـ مفاتیح الجنان مناجات شعبانیه از اعمال مشترک ماه شریف شعبان .
5 ـ صحیفه امام ج 17 ص 458
6 ـ همان مدرک ص 458

[h=1]مناجاتی که هر کس بخواند به جایی می رسد ![/h]



تصویر قابلیت بزرگنمایی دارد

امام راحل، خمینی عزیز(قدس ‏سره) در مورد مناجات شعبانیه فرمود:‌ «مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که اگر یک نفر انسان دلسوخته، یک عارف دلسوخته - نه از این عارف های لفظی - بخواهد آن را شرح کند، و شرح کند از برای دیگران، بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است ...» (صحیفه نور، ج 20، ص‏189.)

فرازی از مناجات شعبانیه:‌
«خداوندا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست و آن دم که تو را خوانم، دعایم بشنو؛ و چون تو را ندا دهم ندایم بشنو؛ و آنگاه که با تو راز گویم، به من رخ بنمای که [از همه جهان و جهانیان] به سوی تو گریخته‌ام و در پیشگاهت ایستاده‌ام، نالان و زاران و بی‌برگ و نوا، و به پاداشی که نزد توست امیدوارم.
و تو دانی که در دل چه دارم و از نیازم آگهی و نهادم می‌شناسی؛ و کار این سرای و آن سرایم برتو پوشیده نیست. [و تو دانی] آنچه خواهم که به زبانم رانم و بنمایم و خواسته‌ام گویم و آنچه برای سرانجام خویش بدان امیدوارم. »

[h=1]مناجات شعبانیه و سند آن
[/h]
دعا و نیایش سخن باطن است و موجب جلای دل، که به انگیزه ارتباط بنده با خدا، قطره با دریا، ظلمت با نور، نهایت ضعف بانهایت قوت، منتهای نقص با کمال نامتناهی انجام می گیرد.
ادعیه ما آمیزه ای از لطایف و معارف و اسرار است که انوار معنویت و روحانیت از لابلای آن، روح خواننده مشتاق را نوازش می دهد و دل را از غل و غش صیقل می بخشد.
لطایف و اسراری که از ادعیه استفاده می شود در روایات نیست; زیرا در روایات حضرات معصومین (علیهم‌السلام) با مردم محاورت داشتند و به قدر عقولشان با آنها تکلم می کردند نه به کنه عقل خود; «ما کلم رسول الله (ص) العباد بکنه عقله قط » اما باخداوند متعال به کنه عقل خودشان مناجات و دعا داشتند.
هر یک از ادعیه ماثوره، مقاله علمیه پیغمبر یا امامی است.1 از جمله ادعیه ای که مشحون از معارف بلند و حقایق و اسرار کشف نشده و حاوی ظرایف عرفانی است «مناجات شعبانیه » است.
امام العارفین و قدوه السالکین حضرت امام خمینی (سقی الله ثراه بوابل رحمته) در وصیتنامه سیاسی الهی خود، داشتن چنین مناجاتی را از افتخارات شیعه برشمرده است2 و در مواردی از سخنرانی ها و پیام های خود از آن به عظمت یاد کرده است. 3
در حالات این عارف دلسوخته نیز نقل می کنند که روح بلند وی با مناجات شعبانیه مانوس بوده است4 و تاسی به سلف صالحش بر خواندن آن مداومت داشته، از زیارت ها به زیارت جامعه کبیره، از ادعیه به دعای عرفه امام حسین(ع) و از مناجات ها به مناجات شعبانیه بسیار علاقه مند بوده است.
این مناجات، که برحسب روایات، همه ائمه: آن را می خواندند، در بعضی از جوامع روایی ما و کتب ادعیه نقل شده است. مرحوم سید بن طاووس در اقبال، 5 مولی محمدباقر مجلسی در بحار الانوار، 6 سماهیجی در الصحیفه العلویه 7 و شیخ عباس قمی 5 در مفاتیح الجنان به طور ارسال این مناجات را از حضرت امیر (ع) نقل می کنند. البته کفعمی در البلدالامین و مصباح و شیخ بهایی در مفتاح الفلاح و سید بن طاووس در مهج الدعوات از آن اسمی نمی برند.
بزرگان رحمهم الله یا به خاطر داشتن شامه ای قوی نسبت به شناخت گفته های حضرات معصومین(ع) که فرموده اند:
«کلامنا نور» و یا بر اساس تسامح در ادله سنن به بررسی رجالی سلسله سند ادعیه و از جمله مناجات شعبانیه نپرداخته اند، اما اثبات علمی استناد این مضامین به خاندان وحی و دور ساختن آن از احتمال تحریف، چنان که در بعضی ادعیه اتفاق افتاده،8 راه را برای استشهاد به بخش های مختلف آن هموارتر می سازد.
همانگونه که اشاره شد، راویان، این مناجات را به طور ارسال و با حذف سلسله سند آورده اند; راوی این مناجات شخصی به نام قاضی علی بن محمد بن یوسف بن مهجور فارسی و مکنی به «ابن خالویه» است.
گرچه غالبا شخصی را به نام «حسین بن خالویه» به عنوان راوی آن معرفی کرده اند ولی این گفته، به دلایلی که خواهد آمد، صحیح نیست. این اشتباه نخستین بار از ناحیه «ابن النجار» 9 صورت گرفته و مرحوم سید بن طاووس (م 664) درکتاب شریف اقبال از وی نقل کرده و سایرین نیز از ایشان نقل کرده اند.
درست روشن نیست که چرا سید بن طاووس، با این که هنگام نوشتن کتاب اقبال در سال 650، بیش از شصت کتاب دعا در اختیارش بوده 10 به این نکته توجه نداشته است.
شاید دلیل این اشتباه از ناحیه ابن النجار تشابه کنیه ای و معاصر بودن جناب حسین بن احمد بن خالویه با علی بن محمد بن خالویه باشد; زیرا حسین بن خالویه متوفای 370 است11 و علی بن محمد بن خالویه نیز در همان زمان می زیسته گرچه تاریخ وفات وی به خوبی روشن نیست. 12
دعا و نیایش سخن باطن است و موجب جلای دل، که به انگیزه ارتباط بنده با خدا، قطره با دریا، ظلمت با نور، نهایت ضعف بانهایت قوت، منتهای نقص با کمال نامتناهی انجام می گیرد. ادعیه ما آمیزه ای از لطایف و معارف و اسرار است که انوار معنویت و روحانیت از لابلای آن، روح خواننده مشتاق را نوازش می دهد و دل را از غل و غش صیقل می بخشد

[h=2]چرا راوی، حسین بن خالویه نیست؟
[/h]
به دلایل یاد شده در زیر، راوی این مناجات، حسین بن خالویه نیست:
1- گرچه ارباب تراجم و رجال، حسین بن خالویه را نیز توثیق کرده اند 13 ولی وی پیش از این که در کتب رجالی به عنوان محدث شناخته شود، به عنوان ادیب مطرح بوده و در کتب تراجم شرح حال وی را همراه با مناظرات و تالیفات ادبی اوآورده اند.14 اکثر راویان این مناجات، آن را از کتاب عمل شعبان اخذ کرده اند که این کتاب طبق نقل همه از علی بن محمد بن خالویه است نه حسین بن خالویه. به عنوان نمونه مرحوم تهرانی در الذریعه می نویسد:
عمل شعبان لابن خالویه ابن الحسن بن علی بن محمد الفارسی، شیخ مشایخ النجاشی صاحب عمل رجب ایضا.
3- میرزا عبدالله افندی اصفهانی از اعلام قرن دوازدهم در کتاب ریاض العلماء ذیل ترجمه شیخ ابوالحسن علی بن محمد بن یوسف می نویسد:
این ابن خالویه غیر از شیخ ابوعبدالله حسین بن احمد بن خالویه نحوی امامی است که کتاب «لیس» و کتاب «آل» و غیره را نوشته است. 15
4- مرحوم آقابزرگ تهرانی ذیل ترجمه علی بن محمد بن یوسف می نویسد:
ظاهرا مناجات شعبان که در کتاب عمل رمضان ذکر شده از ایشان است نه از ابن خالویه نحوی مولف کتاب الال. نسبت این مناجات به حسین بن خالویه نخست از ناحیه ابن النجار صورت گرفته و به دنبال آن سید بن طاووس در اقبال مناجات را از حسین بن خالویه نقل می کند; من به این نکته در حاشیه نسخه اقبال خود اشاره کرده‌ام. 16

[h=2]هویت راوی
[/h]
چنین برمی‌آید که علی بن مهجور فارسی، معروف به ابن خالویه، از مشایخ نجاشی و جزء «عده» وی بوده است و تردید بعضی که گفته اند: اگر از مشایخ نجاشی است چرا کتابهای او را با واسطه روایت می کند، روا نیست; زیرا منافات ندارد که از مشایخ نجاشی باشد ولی نجاشی کتاب هایش را با واسطه روایت کند. 17نجاشی در ترجمه علی بن خالویه می نویسد:
انه شیخ من اصحابنا ثقه سمع الحدیث فاکثر، ابتعت جمیع کتبه، له کتاب عمل رجب و کتاب عمل شعبان و کتاب عمل رمضان. 18
علامه حلی (علی بن مطهر) (ره) درباره او می نویسد:
علی بن محمد بن یوسف بن مهجور ابوالحسن الفارسی المعروف بابن خالویه، بالخاءالمعجمه، من اصحابنا ثقه سمع الحدیث و اکثر. 19
علامه سید محسن عاملی می نویسد:
القاضی ابوالحسن علی بن محمد بن یوسف ذکره بحرالعلوم فی رجاله من مشایخ النجاشی، صاحب الرجال. فقال: و منهم القاضی ابوالحسن علی بن محمد بن یوسف، روی عنه فی ترجمه محمد بن ابراهیم بن الامام و قال اخبرنا بسر من رای و حکی عن شیخه الحسین بن عبدالله عنه مدحا لمحمد بن مسعود العیاشی.20 تا این جا روشن شد که علی بن محمد بن یوسف از راویان مورد وثوق بوده است.
طریق وی به امام جعفر صادق(ع)، که احتمالا طریق نجاشی، شاگرد او نیز هست، بدین شرح است:
1- ابراهیم بن عبدالصمد بن موسی... ابواسحاق هاشمی.
خطیب بغدادی می نویسد:
وی، از چند نفر از جمله پدرش عبدالصمد بن موسی روایت نقل می کند، او ساکن سر من رای بوده و در آن جا و نیز در بغداد تدریس داشته است. 21
2- عبدالصمد بن موسی بن محمد هاشمی، پدر همان ابراهیم بوده و خلاصه ای از ترجمه اش در تاریخ بغداد آمده است.22
3- محمد بن ابراهیم بن الامام. نجاشی در باره وی می گوید: «له نسخه عن جعفر بن محمد کبیره» و او را از اصحاب امام جعفر صادق(ع) می شناسد.23
خطیب بغدادی در باره اش می نویسد: «و قد روی العلم عن جعفر بن محمد بن علی و ... .»24 در باره این سه بزرگوار نیز نه تنها قدحی نرسیده، بلکه قراینی بر توثیق او وجود دارد.
ظاهرا جناب علی بن محمد بن یوسف، معروف به ابن خالویه، مناجات شعبانیه را با همین سند از حضرت امام جعفر صادق(ع) و او نیز از حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) روایت می‌کند. گذشته از این که این مناجات به علت دارا بودن مضامین عارفانه، صدورش جز از ناحیه خاندان وحی و رسالت بسیار بعید است و به اصطلاح مرجح مضمونی آن، مانع از انتساب به غیر معصوم می شود.
امام العارفین و قدوه السالکین حضرت امام خمینی (سقی الله ثراه بوابل رحمته)در وصیتنامه سیاسی الهی خود، داشتن مناجات شعبانیه را از افتخارات شیعه برشمرده است و در مواردی از سخنرانی ها و پیام های خود از آن به عظمت یاد کرده است

[h=2]شروح «مناجات شعبانیه»

[/h]
متاسفانه شرح جامع و کاملی که در خور شان این مناجات باشد و پرده از اسرار و حقایق نهفته آن بردارد و گره از فقرات معرفت آن بگشاید و تصویر زیبایی از این مناجات، که از غرر آیات قرآن صاعد است، ارائه دهد، شناخته نشد; ضرورت نگارش چنین شرحی را حضرت امام خمینی(ره) در یکی از سخنرانی های خود بیان فرموده است:
مفسرانی که اهل این معانی هستند ادعیه ائمه را تفسیر کنند...
مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که کم نظیر است... از ائمه هدی ادعیه ای وارد شده که مضامین آنها را باید تامل کرد و آنهایی که اهل نظر هستند، اهل معرفت هستند آنها را شرح کنند و آنها را به مردم ارائه دهند; اگر چه هیچ کس نمی تواند آن چیزی که به حسب واقع هست شرح کند. 25
عارف وارسته مرحوم میرزا جواد ملکی نیز ضمن معرفی کوتاهی از این مناجات، اشاره ای به شرح بعضی از فقرات آن به دست یکی از اهل معرفت دارند: و مناجاته الشعبانیه معروفه... و فیه علوم جمه فی کیفیه معامله العبید مع الله جل جلاله و بیان وجوه الادب فی طریق معرفه حق السؤال، الدعاء و الاستغفار من الله جل جلاله و... علی ما فسر بعض فقراته شخص جلیل من اهل المعرفه.26
مناجات شعبانیه حاوی علوم فراوانی در چگونگی معامله بنده با خدای عزوجل، ادب دعا و استغفار است چنان که بعضی از فقرات آن را شخصی جلیل از اهل معرفت تفسیر کرده است.
روشن نیست مقصود ایشان از مفسر بعضی از فقرات مناجات کیست، جز این که مرحوم آقابزرگ تهرانی در ذریعه شرح کوتاهی را بر فقره «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک » از محمد کاظم حسینی رشتی(27) فهرست کرده که دو نسخه از نسخ خطی آن، شامل چهارده برگ، یکی در کتابخانه مرحوم آیه الله نجفی در مجموعه 6839 و یکی هم در کتابخانه آستانه مقدسه حضرت معصومه(س) در مجموعه شماره 531 موجود است.
گفتنی است که اخیرا دو تن از شاگردان امام خمینی (ره) شروحی براین مناجات نوشته اند که در حد خود مفید است (شکرالله مساعیهما).


[/HR]1. هزار و یک نکته،نکته های 91 و333 .
2. وصیتنامه سیاسی الهی امام خمینی، ص 8 .
3. ر ک: صحیفه نور، ج 12 ، ص 235 ; ج 17 ، ص 264 ; ج 18 ، ص 30 ; ج 19 ، ص 158 ; ج 20 ، ص 82 و189
4.بنیان مرصوص امام خمینی (ره)، ص 95.
5. اقبال، چاپ سنگی، باب نهم .
6. بحار الانوار: ج 91 ، ص 96 .
7. الصحیفه العلویه و التحفه المرتضویه، ص 100 .
8. مرحوم آقا بزرگ تهرانی در باره دعای عدیله می گوید: «هو من انشاء بعض العلماء»(ذریعه، ج 8، ص 192); و نیز ر ک: هزار و یک نکته، نکته 134 .
9.ابوعبدالله محمد بن محمود بن الحسن بن النجار البغدادی الشافعی، صاحب کتاب الذیل یا تذییل تاریخ بغداد (متوفای 643) از مشایخ سید بن طاووس بوده و ابن طاووس مکرر از او به عنوان «شیخ المحدثین ببغداد» یاد می کند از کتاب او که ادامه تاریخ بغداد خطیب است تنها قسمتی باقی مانده است.ازبعضی قراین می توان به دست آورد که این کتاب مشتمل بر سی جلد بوده است.ر. ک: کتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، صص 236235; مقدمه ذیل تاریخ بغداد، ج 16 .
10. مقدمه کتاب کشف المحجه، به قلم مرحوم آقابزرگ تهرانی.
11. روضات الجنات، ج 3 ، ص 150 ; نوابغ الرواه، ص 105 .
12. ریحانه الادب، ج 7 ، ص 493 .
13. رجال نجاشی ، ج 1 ، ص 188 ; بغیه الوعاه ، ج 1 ، ص 529 ; اعلام زرکلی ، ج 2 ، ص 248 ; روضات الجنات ، ج 3 ، ص 154 .
14. معجم الادباء، ج 3 ، ص 4 ; البدایه والنهایه، ج 11، ص 297 ; طبقات الشافعیه، ج 3 ، ص 269 .
15. ریاض العلماء ، ج 4 ، ص 260 .
16. نوابغ الرواه، ص 208 .
17. تهذیب المقال ، ج 1 ، ص 36 .
18. رجال نجاشی ، ج 2 ، ص 100 .
19. خلاصه الاقوال فی معرفه الرجال، ص 101 .
20. اعیان الشیعه ، ج 8 ، ص 328 .
21. تاریخ بغداد ، ج 6 ، صص 137 138 .
22. تاریخ بغداد ، ج 11 ، ص 41 .
23. معجم رجال الحدیث ، ج 14 ، ص 218 .
24. تاریخ بغداد ، ج 1 ، ص 384 .
25. صحیفه نور ، ج 20 ، ص 83 .
26. المراقبات ، ص 130 .
27. سید کاظم بن قاسم حسینی رشتی از علمای اواسط قرن سیزدهم و از اکابرتلامذه شیخ احمد احسایی است که پس از وی به جای او نشست و در تمامی امورات دینیه مرجع و پیشوای شیخیه گردید... ریحانه الادب، ج 2 ، ص 308 .

[h=1]یک فراز از مناجات شعبانیه و چند درس بزرگ[/h]


[/HR] پروردگارا! بر محمد و آل‏محمد درود فرست، و دعایم را بشنو و وقتى صدایت کردم، صدایم را بشنو، و آن‏گاه که با تو نجوا نمودم، به من رو کن. پس همانا که من، از دیگران به سوى تو گریختم، و در پیشگاه تو قرار گرفتم در حالى که درمانده تو هستم و به سوى تو در حال تضرّع و زارى هستم، و به آنچه نزد تو از ثواب مى‏باشد، امیدوار مى‏باشم.

[/HR]
مناجات شعبانیه یکی از دلنشنین ترین دعاهای مأثوره ماست ،هر کس در هر حد فکری آن را بخواند حتما تحت تأثیر قرار خواهد گرفت ،به گونه ایست که روح و جان مخاطب را عمیقا تحت تأثیر قرار میدهد، والاترین مضامین عرفانی را در خود دارد، خلاصه قالبی است که عمق احساس ما را نسبت به حضرت حق بر زبانمان جاری می سازد ، که هرگز به تنهایی قادر به بیانشان در این شکل زیبا و جامع نمی بودیم،این هنر معصوم است،این نفس حقی است که یک صفحه دعا را یک کلاس درس سازنده می کند. در مناجات شعبانیه درسهای فراوانی برای اهل تامل وجود دارد و این حقیقت دارد که امامان معصوم ما در قالب اینچنین دعاهایی والاترین معارف دینی را به شیعیانشان تعلیم می داده اند.
در اینجا تأملی می کنیم در قسمت اول این مناجات :
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اسْمَعْ دُعائى اِذا دَعَوْتُک، وَ اسْمَعْ نِدائى اِذانادَیْتُک. وَ اَقْبِلْ عَلَىَّ اِذا ناجَیْتُک، فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْک وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکمُسْتَکینا لَک، مُتَضَرِّعا اِلَیْک، راجِیا لِما لَدَیْک ثَوابى.»
پروردگارا! بر محمد و آل ‏محمد درود فرست، و دعایم را بشنو و وقتى صدایت کردم، صدایم را بشنو، و آن‏گاه که با تو نجوا نمودم، به من رو کن. پس همانا که من، از دیگران به سوى تو گریختم، و در پیشگاه تو قرار گرفتم در حالى که درمانده تو هستم و به سوى تو در حال تضرّع و زارى هستم، و به آنچه نزد تو از ثواب مى‏باشد، امیدوار مى‏باشم.
نکاتى از این فراز:
1. ذکر صلوات بر محمد و آل‏ محمد پیش از دعا؛
2. درخواست از خداوند براى شنیدن و توجه به دعا؛
3. گریز از غیر خدا و پناه به خدا؛
4. تضرّع، زارى و اظهار نیاز به پیشگاه پروردگار؛
5. امید به لطف الهى.

این عبارت بیانگر شدت میلِ بنده نسبت به این است که معبودش،دعایش را بشنود و به او توجه کند، یعنى با آنکه مى‏داند، معبودش، شنواست امااضطرار و بیچارگى، او را وا مى‏دارد که تقاضا کند، «مناجات مرا بشنو» یعنى درواقع بنده مى‏خواهد، نسبت به اینکه خداوند دعایش را مى‏شنود و اجابت مى‏کنداطمینان یابد


[h=2]دلیل شروع دعا با صلوات[/h] از شروعِ دعا با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، مى‏توان سه پیام براى دعاکننده درک کرد:
الف) تذکر به اینکه هیچ‏گاه ولى نعمتانِ جهان هستى را از یاد نبریم؛ چرا که تمام خیر در عالَم هستى به یُمن وجودِ آنها بوده است؛ چنانچه در زیارتِ جامعهکبیره مى‏خوانیم:
«اِنْ ذُکرَ الْخَیْرُ کنْتُمْ اَوَّلَهُ وَ اَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْویهُ وَ مُنْتَهاهُ؛ هر جا که نامى از خیر و نیکویى باشد، شما اولِ خیر و ریشه آن و فرعِ آن و معدن آن و مبدأ و منتهاى آن مى‏باشید».
مناجات شعبانیه نیز یکى از خیراتِ بزرگ جهان هستى است که به برکتِ این خاندان پاک به دست ما رسیده است.
ب) آن نورهاى مقدس را بین خود و خداى خود و براى اجابت دعاهای مان واسطه و شفیع قرار دهیم. توضیح آنکه یکى از تبرکات وجودىِ اهل‏بیت علیهم‏السلام ،واسطه شدن و وسیله بودن آنها براى وصول و ره‏یابىِ آدمیان به بارگاه کبرایى حضرت حقّ تعالى است.
چنانچه در قرآن آمده است: «وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ؛ و به او [با وسیله و توسل به سوى خداوند] تقرب جویید». (مائده: 35)
در این راستا استمداد از مقامى بزرگ ـ مخصوصا بزرگى چون معصوم علیه‏السلام ـ براى نیلِ به آرزوها، از نظر عقل نیز، امرى پذیرفته شده‏است.
رهى نمى‏برم و چاره‏اى نمى‏دانم به جز محبت مردان مستقیم احوال
مرا به صحبتِ نیکان، امید بسیار است که مایه داران رحمت کنند بر بَطّال
بُوَد که صدرنشینانِ بارگاه قبول نظر کنند به بیچارگان صف نعال
(سعدى )
هر که به درگاه خداى عزّ و جلّ حاجتى دارد باید به صلوات بر محمد و آلش شروع کند، و سپس حاجتِ خود را بخواهد، و دعا را نیز به صلوات بر محمدو آل محمد ختم نماید، زیرا که خداى عزّ و جلّ کریم‏تر از آن است که دوطرفِ دعا را بپذیرد ولى وسطِ دعا را وا گذارد و به اجابت نرساند، زیرا صلواتبر محمد و آل محمد، محجوب نیست و از طرفِ خداوند، پذیرفته مى‏شود

ج) ذکر نام محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و خاندان او در اولِ دعا به معناىِ ابراز احساسات در برابر بزرگ‏ترین و زیباترین شاهکارهاى جهان هستى مى‏باشد که با کلْک(1) قدرتِ خداوندى بر صفحه گیتى ترسیم شده است:

خیز تا بر کلک آن نقاش، جان افشان کنیم
کاین همه نقش عَجَب در گردشِ پرگار داشت
(حافظ )
د) صلوات بر اهل بیت علیهم‏السلام قبل از هر چیز، براى گوینده آن فایده دارد؛ همان‏گونه که در زیارتِ جامعه کبیره مى‏خوانیم: «وَ جَعَلَ صَلَواتِنا عَلَیْکمْ وَ ما خَصَّنا بِهِمِنْ وِلایَتِکمْ طیبا لِخَلْقِنا وَ طَهارَةً لِاَنْفُسِنا وَ تَزْکیَةً لَنا؛ و خداوند، قرار داد، صلواتِ بر شما و ولایت شما را، سببى براى پاکیزه شدنِ خلقتِ ما و طهارت جانهاىِ ما و تزکیه ما».
ه) در نهایت اینکه صلوات بر محمد و آل او، استجابتِ دعا را به همراه دارد.چنانچه از امام صادق علیه‏السلام روایت است که فرمود:
مَنْ کانَتْ لَهُ اِلَى اللّهِ عَزَّ و جَلَّ حاجَةٌ فَلْیَبْدَأْ بِالصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ یَسْأَلُحاجَتَهُ، ثُمَّ یَخْتِمُ بِالصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. فَاِنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَکرَمُ مِنْ اَنْیَقْبَلَ الطَّرَفَیْنِ وَ یَدَعَ الْوَسَطَ اِذا کانَتِ الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لا تُحْجَبُعَنْهُ.
هر که به درگاه خداى عزّ و جلّ حاجتى دارد باید به صلوات بر محمد و آلش شروع کند، و سپس حاجتِ خود را بخواهد، و دعا را نیز به صلوات بر محمدو آل محمد ختم نماید، زیرا که خداى عزّ و جلّ کریم‏تر از آن است که دوطرفِ دعا را بپذیرد ولى وسطِ دعا را وا گذارد و به اجابت نرساند، زیرا صلوات بر محمد و آل محمد، محجوب نیست و از طرفِ خداوند، پذیرفته مى‏شود.(2)از این ‏رو، در تمامى این پیام‏هاى پنج‏گانه‏اى که براى حکمت صلوات پیش از دعا ذکر شد، یک حقیقت مشترک نهفته است و آن استمداد از، اهل‏بیت علیهم‏السلام براى وصول به حاجت‏ها و آرزوها است.
مدد از خاطر رندان طلب اى دل وَرنَه کار، صَعْب است مبادا که خطایى بکنیم
سایه طایرِ کم حوصله کارى نکند طلب از سایه میمونِ هُمایى بکنیم

(حافظ)

وَ اسْمَعْ دُعائى اِذا دَعَوْتُک و اسْمَعْ نِدائى اِذا نادَیْتُک وَ اَقْبِلْ عَلَىَّ اِذا ناجَیْتُک.
با آنکه خداوند، شنواست و شنونده همه نجواها و صداها مى‏باشد، چرا امام علیه‏السلام از خداوند، مسئلت نمود که «دعاى مرا و نداىِ مرا بشنو!»
براى این سۆال، دست کم، دو توجیه و دو جواب مى‏توان بیان کرد:
این عبارت بیانگر شدت میلِ بنده نسبت به این است که معبودش، دعایش را بشنود و به او توجه کند، یعنى با آنکه مى‏داند، معبودش، شنواست اما اضطرار و بیچارگى، او را وا مى‏دارد که تقاضا کند، «مناجات مرا بشنو» یعنى در واقع بنده مى‏خواهد، نسبت به اینکه خداوند دعایش را مى‏شنود و اجابت مى‏کند اطمینان یابد.
گریه و تضرّع، یکى از رموزِ تسخیر قلب معشوق است و به زودى توجه او را به خود جلب مى‏کند. و همان‏گونه که در دعاى کمیل آمده است، گریه اسلحه مۆمن است: «وَ سِلاحُهُ الْبُکاءُ».
گریه و تضرع در ابتداى دُعا ـ بلکه در هر حالى ـ درهاى رحمت و استجابت الهى را مى‏گشاید و اصولاً علامتى نیکو بر فریادرسى حق‏تعالى نسبت به بنده‏اش مى‏باشد:
چون خدا خواهد که مان یارى کند میلِ ما را جانب زارى کند
اى خُنُک چشمى که آن گریان اوست وى همایون دل که آن بریان اوست
آخرِ هر گریه آخر خنده‏اى است مردِ آخر بین مبارک بنده‏اى است
هر کجا آبِ روان، سبزه بُوَد هر کجا اشک روان رحمت شود
(مولانا)
صلوات بر اهل بیت علیهم‏السلام قبل از هر چیز، براى گوینده آن فایده دارد؛همان‏گونه که در زیارتِ جامعه کبیره مى‏خوانیم: «وَ جَعَلَ صَلَواتِنا عَلَیْکمْ وَ ما خَصَّنا بِهِمِنْ وِلایَتِکمْ طیبا لِخَلْقِنا وَ طَهارَةً لِاَنْفُسِنا وَ تَزْکیَةً لَنا؛ و خداوند، قرار داد، صلواتِ بر شما وولایت شما را، سببى براى پاکیزه شدنِ خلقتِ ما و طهارت جان هاىِ ما و تزکیه ما»

از پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نقل شده که فرمود: «اَلْبُکاءُ مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ مِفْتاحُ الرَّحْمَةِ وَ عَلامَةُالْقَبُولِ وَ بابُ الْاِجابَةِ؛ گریه از خوفِ خداى تعالى کلید رحمت و نشانه پذیرش و درب مستجاب شدن دعا است.»(3)

[h=2]امید به خدا[/h] ذکرِ این فراز از دعا، در واقع، از شِگردهاى بنده براىِ جلب توجه معبود به خویش است. یعنى مى‏خواهد عرض کند: من که با هزار امید به تو روى آوردم و به تو دلخوش نمودم، چگونه مى‏پسندى، ناامید از در خانه‏ات بر گردم.
بنابراین، «امید به خداوند» خود، از کلیدهاى گشودن در رحمت و اجابت حضرتش به شمار مى‏رود. چنانچه در دعاى ابوحمزه ثِمالى چنین آمده است: «وَ اَعْلَمُ اَنَّک لِلرّاجىبِمَوْضِعِ اِجابَةٍ؛ و من مى‏دانم که دعاىِ آنان را که به تو امید دارند مستجاب مى‏فرمایى».

نومید مشو جانا کاومید پدید آمد
امید همه جان‏ها از غیب رسید آمد
نومید مشو، گرچه مریم بشد از دستت
کان نور که عیسى را بر چرخ کشید آمد
نومید مشو اى جان در ظلمتِ این زندان
کان شاه که یوسف را از حبس خرید آمد
اى شب به سحر برده در یا رب و یا رب تو
آن یا رب و یا رب را رحمت بشنید آمد
(مولانا )

پی نوشت ها :
1.سوره قلم.
2. اصول كافى، ج 4، ص 252.
3. میرزا جواد ملكى تبریزى، لقاء اللّه، ص 148.


[/HR] منابع: کتاب شرح مناجات شعبانیه ، سیدمحمود طاهرى
سایت شهید آوینی

امام روح الله :
«مناجات شعبانیه از بزرگ‌ترین مناجات و از عظیم‌ترین معارف الهى و از بزرگ‌ترین امورى است که آنهایى که اهلش هستند می توانند تا حدود ادراک خودشان استفاده کنند.»
یا می‌فرماید: «اگر نبود در ادعیه الّا دعاى مناجات شعبانیه، کافى بود براى اینکه امامان ما، امامان بحقند؛ آنهایى که این دعا را انشا کردند و تعقیب کردند.
تمام این مسائلى که عرفا در طول کتاب هاى طولانى خودشان یا خودشان می گویند در چند کلمه مناجات شعبانیه هست، بلکه عرفاى اسلام از همین ادعیه و از همین دعاهایى که در اسلام وارد شده است از این‌ها استفاده کرده اند.1

1 امام . صحفه امام 17 / 456

امام روح الله ره :

مناجات «شعبانیه» را خواندید؟ بخوانید آقا! مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به یک جایی می‌رساند. آن کسی که این مناجات را گفته و همه ائمه هم به حسب روایت می خواندند، اینها، آنهایی بودند که وارسته از همه چیز بودند. مع ذلک آن طور مناجات می کردند، برای اینکه خود بین نبودند. هرچه بودند این طور نبوده که خودش را ببیند که، حالا من امام صادق ام دیگر، نه امام صادق مثل آن آدمی که در معصیت غرق است مناجات می کند، برای اینکه می بیند خودش هیچ نیست و هر چه هست نقص است و هر چه هست از اوست. هر چه کمال است از اوست، خودش چیزی ندارد هیچ یک چیزی ندارند، انبیا هم هیچی نداشتند. همه هیچ اند و اوست فقط ، همه هم دنبال او هستند، همه فطرت ها دنبال او هستند، منتها چون ما محجوبیم، نمی فهمیم که ما دنبال او هستیم؛ آنهایی که می فهمند، آنها وارسته می شوند و می روند سراغ همان معنا. این کمال انقطاعی که خواستند، این کمال انقطاع همین است که از همه این چیزهایی که هستش، اصلش به کنار باشند. انه کال ظلوما جهولا را که در آیه شریفه وارد شده است که عرضنا الامانه علی السموات والارض و الجبال فابین بعد می گوید: انه کان ظلوما جهولا بعضی می گویند که «ظلوما جهولا» بالاترین وصفی است که خدا برای انسان کرده؛ «ظلوما» که همه بت ها را شکسته و همه چیز را شکسته؛ «جهولا» برای اینکه به هیچ چیز توجه ندارد و هیچ چیز را متوجه به آن نیست، غافل از همه است. ما نمی توانیم این طور باشیم، ما امانتدار هم نمی توانیم باشیم، لکن می توانیم در آن راه باشیم. (صحیفه امام، ج۱۹، ص۲۵۳)

[h=1]مسکن قوی و آرامش بخش روح![/h]

تصویر قابلیت بزرگنمایی دارد

مناجات شعبانیه که سند آن به امیرالمومنین علیه السلام می رسد، از دعاهایی است که مملو است از مضامین بلند عرفانی و معنوی تا آن را نخوانیم و در آن تأمل نکنیم، درکش نمی کنیم.

[h=2]فرازی از مناجات شعبانیه[/h] «خدایا! به تو پناه مى‏آورم از خشمت و از فرود آمدن غضبت. خدایا! اگر شایسته‏ رحمت نیستم، تو سزاوارى كه بر من با فراوانى فضلت بخشش نمایى...
خدایا! گویى من با همه هستى‏ام در برابرت ایستاده‏ام، در حالى‏كه حسن اعتمادم به تو، بر وجودم سایه افكنده است، و آنچه را تو شایسته آنى بر من جارى كرده‏اى‏ و مرا با عفوت پوشانده‏اى، خدایا! اگر گذشت نكنى، چه كسى از تو سزاوارتر به آن است؟ و اگر مرگم نزدیک شده‏ باشد و عملم مرا به تو نزدیک نكرده، اعترافم به گناه را وسیله خویش به بارگاهت قرار دادم. خدایا بر نفسم در فرمانبرى از آن گناه بار كردم، پس واى بر او اگر او را نیامرزى، خدایا نیكى‏ات بر من در روزهاى زندگى‏ام پیوسته بود، پس نیكى خویش را در هنگام مرگم از من قطع مكن. خدایا چگونه از حسن توجهت پس از مرگم‏ ناامید شوم؟ در حالى‏كه در طول زندگى‏ام مرا جز به نیكى سرپرستى نكردى».
گاهی می شود که آنقدر بار گناهانمان سنگین شده که از تصورش آب می شویم و با دلی غمیگن و روحی خمود در گردابی از سرگردانی دست و پا می زنیم می دانیم چاره درد ما فقط در دست پر توان خداوند یگانه است اما با چه رویی به درگاهش برویم؟ برویم که چه بگوییم؟ از کجا شروع کنیم؟
اینجاست که نفس قدسی امیرالمومنین علیه السلام به دادمان می رسد به ما می آموزد که کجا برویم و چه بگوییم؟ می فرماید بروید به درگاه خداوند و با اعتماد به او حرف دلتان را بزنید، خداوند مهربانترین مهربانان است اگر عذر گناهت را بیاوری خوارت نمی کند... خداوند ستارالعیوب است، آبرویت را نمی برد می فرماید اشکال ندارد که بار گناه آورده ای و دستت از اعمال نیک خالی است همین اعتراف به آنچه کرده ای و نباید می کردی همین برای خداوند ارزش دارد، این اعتراف یک امتیاز است برای شماست.

نفس قدسی امیرالمومنین علیه السلام به دادمان می رسد به ما می آموزد که کجا برویم و چه بگوییم؟ می فرماید بروید به درگاه خداوند و با اعتماد به او حرف دلتان را بزنید، خداوند مهربانترین مهربانان است اگر عذر گناهت را بیاوری خوارت نمی کند ... خداوند ستارالعیوب است، آبرویت را نمی برد

می فرماید از اعتراف به گناه نترس از عذرخواهی نترس از مرگی بترس که هر آن ممکن است یقه ات را بگیرد و فرصت عذرخواهی نداشته باشی ... بعد حضرت با آن علم لدنی خود با آن روانشناسی قوی خود می بیند پریشانی ما را که دلهره داریم از بار سنگین گناه و فاصله نزدیک به مرگ ...
در این لحظه به ما همه روزها و لحظاتی را یادآوری می کند که در این دنیا چرخیدیم و گناه کردیم و خداوند با مهربانی هر چه تمام تر به ما فرصت داد آبرویمان را خرید. همه آن لحظات که در زندگی من و شما بارها و بارها تکرار شده است در حالی که خوب می دانیم لایق آن همه مهر و رحمت نبوده ایم حضرت می فرمایند خدای شما همان خداست، همان خدایی که تمام روزهای عمرت کنارت بود و هوایت را داشت لحظه مرگ هم همان خدا کنارت خواهد بود چون خوب می داند این کوچ ناگزیر چقدر برایمان سخت است پس با مهربانی دست رحمتش را بر سرمان خواهد کشید و یاریمان خواهد کرد.
خلاصه کلام اینکه مناجات شعبانیه واقعا دنیایی از عرفان است، دریایی از نور و امید است مناجات شعبانیه آرام بخش لحظات درد و رنج است محدود به زمان خاصی نیست مرهم دل های تنگ و حیران است.
بنده حقیر ادعایی ندارم که از این دریای عرفان بهره ای برده ام اما بارها و بارها در آن لحظات تنگ روزگار که روح را پریشان می کند و خاطر را رنجان، چون مرهمی ماورایی تسکین دردهای بیشماری برایم بوده است.
عزیزان اگر به هر دلیلی دلتان گرفت این مسکن قوی روح را برای یکبار هم که شده تجربه کنید باشد که با نفس ملکوتی مولایمان امام علی علیه السلام آرامش یابیم. إن شاء الله تعالی.

إِلَهِی لَمْ أُسَلِّطْ عَلَى حُسْنِ ظَنِّی قُنُوطَ الْإِیَاسِ وَ لا انْقَطَعَ رَجَائِی مِنْ جَمِیلِ کَرَمِکَ إِلَهِی إِنْ کَانَتِ الْخَطَایَا قَدْ أَسْقَطَتْنِی لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنِّی بِحُسْنِ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ إِلَهِی إِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ مِنْ مَکَارِمِ لُطْفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقِینُ إِلَى کَرَمِ عَطْفِکَ إِلَهِی إِنْ أَنَامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الاسْتِعْدَادِ لِلِقَائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلائِکَ إِلَهِی إِنْ دَعَانِی إِلَى النَّارِ عَظِیمُ عِقَابِکَ فَقَدْ دَعَانِی إِلَى الْجَنَّةِ جَزِیلُ ثَوَابِکَ إِلَهِی فَلَکَ أَسْأَلُ وَ إِلَیْکَ أَبْتَهِلُ وَ أَرْغَبُ وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یُدِیمُ ذِکْرَکَ وَ لا یَنْقُضُ عَهْدَکَ وَ لا یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَ لا یَسْتَخِفُّ بِأَمْرِکَ إِلَهِی وَ أَلْحِقْنِی بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ فَأَکُونَ لَکَ عَارِفا وَ عَنْ سِوَاکَ مُنْحَرِفا وَ مِنْکَ خَائِفا مُرَاقِبا یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیما کَثِیرا.

خدایا بر خوش‏ بینى ‏ام ناامیدى و یأس را چیره نساز،و امیدم را از زیبایى کرمت قطع مکن.خدایا گر خطاهایم مرا از نظرت انداخته،به خاطر حسن اعتمادم بر تو از خطای من چشم‏ پوشى کن.خدایا،اگر گناهان از جایگاه مکارم لطفت مرا پائین آورده،اما یقین به کرم عنایتت هشیارم‏ نموده. خدایا اگر غفلت از آماده شدن براى دیدارت به خوابم فرو برده،ولى معرفت به نعمتهاى کریمانه ‏ات مرا بیدار ساخته است.خدایا اگر بزرگى مجازاتت مرا به سوى آتش فرا خوانده،هرآینه ثواب برجسته ‏ات مرا به سوى بهشت خوانده است، خدایا از تو درخواست مى‏ کنم، و به پیشگاهت زارى نموده، و رغبت مى‏ ورزم، و از تو مى‏ خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى، و مرا از کسانى قرار دهى که ذکرت را همواره بر زبان دارند،و پیمانت را نمى ‏شکنند،و از سپاست غافل نمى‏ شوند،و فرمانت را سبک‏ نمى‏ شمارند،خدایا مرا به نور عزّت بسیار زیبایت برسان تا عارف به وجودت گردم،و از غیر تو روى‏گردان شوم،و از تو هراسان‏ و برحذر باشم،اى داراى بزرگى و بزرگوارى، و درود خدا و سلام بسیار او بر محمّد فرستاده اش، و برخاندان پاکش باد.

[h=1]آنگونه که باید با خداوند متعال صحبت کنیم![/h]


فرازی از مناجات شعبانیه:

«خدا یا كارم را چنان ‏كه سزاوار آنى بر عهده‏ گیر، خدایا به سوى من با فضلت باز گرد، به سوى گناهكارى كه جهلش سراپایش را پوشانده، خدایا گناهانى را در دنیا بر من پوشاندى، كه بر پوشاندن آن در آخرت محتاج ‏ترم...
گناهم را در دنیا براى هیچ یک از بندگان شایسته‏ات آشكار نكردى، پس مرا در قیامت در برابر دیدگان مردم رسوا مكن، خدایا جود تو آرزویم را گسترده ساخت، و عفو تو از عمل من برترى گرفت.
بار خدایا... روزى كه در آن، میان بندگانت حكم مى‏كنى، مرا به دیدارت خوشحال كن.
خدایا عذرخواهى من از پیشگاهت عذرخواهى كسى است كه از پذیرفتن عذرش بى‏نیاز نگشته، پس عذرم‏ را بپذیر اى كریم‏ترین كسى‏ كه بدكاران از او پوزش خواستند.» (مناجات شعبانیه ، کتاب مفاتیح الجنان)
هر روز صبح که از خواب بیدار می شویم تا لحظه ای که در انتهای شب دوباره سر بر بالین می نهیم اتفاقات مختلفی برای ما می افتد، ریز و درشت، مهم و بی اهمیّت، وقتی می خواهیم بخوابیم اگر به روزی که گذراندیم کمی فکر کنیم می بینیم که بعضی از رفتارهای ما جای نقد داشته است. گاهی خودمان را سرزنش می کنیم، لحظه ای بعد لبخندی از سر رضایت می زنیم.
اما شاید روزها و شب های زیادی سپری شدند و ما خوردیم و خوابیدیم و لحظه ای نگاه نکردیم که در این گذر ایام چه کرده ایم و چه نباید می کردیم.
تا به حال شده که به جای دیگران خودمان را و رفتارمان را زیر ذره بین بگذاریم و نقد کنیم؟ ببینیم آنجا که نگاهمان به نامحرم افتاد نگاه از او برگرفتیم؟

اما شاید روزها و شب های زیادی سپری شدند و ما خوردیم و خوابیدیم و لحظه ای نگاه نکردیم که در این گذر ایام چه کرده ایم و چه نباید می کردیم

وقتی محفل غیبت و عیب جویی از یکی گرم شد ما سعی کردیم نظر دیگران را عوض کنیم یا خودمان هم کاسه داغ تر از آش شدیم؟
وقتی سر کارمان یا در محل تحصیلمان هستیم مراقب مصرف آب، برق، تلفن، اینترنت و ... هستیم که اینها بیت المال هستند و باید در جهت خودش استفاده کنیم نه نیازهای شخصی؟
فقط خداست که می داند ما در روز چقدر آگاهانه یا ناآگاهانه بر پرونده قطور گناهان خود می افزاییم. و عین خیالمان هم نیست.
اصلا یادمان می رود که آن همه حرف که پشت سر این و آن زدیم اگر به گوششان برسد چه می شود؟ آن همه کارهای مخفیانه ای که دور از چشم خانواده هایمان انجام دادیم اگر خداوند آبرویمان را حفظ نمی کرد چه می شد؟
ما در خلوت و در حضور دیگران خیلی راحت گناه می کنیم و متأسفانه هرگز به خاطر نداریم که در تمام آن لحظات در محضر خدا بوده ایم.
یک وقت هایی خوب است با یک تلنگر به خودمان بیاییم، مناجات شعبانیه تلنگر خوبی است برای ما و امثال ما که در خواب غفلت به سر می بریم، به ما یادآور می شود که اگر گناهان بی شماری کرده ای و هنوز در امانی از لطف و کرم پروردگار تو بوده و بس و یادت باشد که این پرده ها در آخرت فرو می افتد و اعمال ناشایست رو می شود.
چقدر خوب است که گاهی هم دست به دعا ببریم و به جای حاجات ناتمام دنیوی که هر کدام را داد یکی دیگر هم می خواهیم، ‌کمی به فکر عاقبتمان باشیم به فکر روزهای سخت بی کسی و فقر و بیچارگی، روزی که نه خانه و ماشین و نه مدرکی که عمرمان را برایش تلف کردیم به کار ما نخواهد آمد.
مناجات شعبانیه به ما یاد می دهد عاقبت به خیری را از خداوند بخواهیم که بهترین دعاهاست.
از خداوند بخواهیم: ‌«رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ»(سوره آل عمران آیه 8)؛‌
پروردگارا، پس از آن که ما را هدایت کردی، دل هایمان را دستخوش انحراف مگردان و از جانب خود، رحمتی بر ما ارزانی دار که تو خود بخشایشگری.

در استان او :

دوازدهمين پيشواى معصوم، حضرت حجة بن الحسن المهدى، امام زمان (عج)در نيمه شعبان سال 255 هجرى در شهر «سامرأ» ديده به جهان گشود. او همنام پيامبر اسلام (م ح م د) و همكنيه آن حضرت (ابوالقاسم) است.) از جمله القاب آن حضرت، حجت، قائم، خلف صالح، صاحب الزمان (4)، بقية الله است و مشهورترين آنها «مهدى» مى‏باشد. پدرش، پيشواى يازدهم حضرت امام حسن عسكرى (ع) و مادرش، بانوى گرامى «نرجس »است كه بنام «ريحانه»، «سوسن» و «صقيل» نيز از او ياد شده است.
حضرت مهدى دو نوع غيبت داشت: يكى كوتاه مدّت (غيبت صغرى) و ديگرى دراز مدّت (غيبت كبرى). اولى، از هنگام تولد تا پايان دوران نيابت خاصّه ادامه داشته و دومى، با پايان دوره نخست آغاز شد و تا هنگام ظهور و قيام آن حضرت طول خواهد كشيد. حضرت بعد ازفراهم شدن شرايط ظهور جهان راپر ازعدل خواهد نمود. پیامبر (ص) فرمود: "یملاء الأرض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئتْ ظلماً و جوراً" (2)، امام زمان (ع) جهان را پر از عدل وداد مي نمايد، همچمنان كه پر ازظلم شده است.
پي نوشت ها :
1. مهدي پيشوايي، سيره پيشوايان، قم، موسسه امام صادق (ع)، 1379، چاپ سيزدهم، ص665 .
2. طبرسي، الاحتجاج، ناشر: اسلاميه، ج1، ص69 .

[h=1]4عمل طلایی برای ماه شعبان[/h]


[/HR] در میان ماه های قمری؛ ماه رجب، ماه شعبان و ماه رمضان جایگاهی ویژه دارند. احادیث در باب اهمیت این سه ماه بسیار است و سخن ها دربارۀ آن ها بسیار. ماه رجب به پایان خود رسیده و ما شعبان آغاز شده است.
[/HR] بسیاری از ما شاید نتوانسته ایم آن طور که باید از ماه رجب توشه برگیریم. پس چه خوب است قدر ماه شعبان را دانسته و پیش از ورود از اعمال و اذکار این ماه آگاهی کسب کنیم. باشد مقدمه ای گردد برای درک هر چه بهتر ماه مبارک رمضان. ان شاء الله
[h=2]1- تقرب جستن به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)[/h] بر اساس روایت اسلامی ماه شعبان، ماه حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) است و در نتیجه توسل و تقرب جستن به آن نور الهی، بسیار مفید و راهگشا خواهد بود. کسی که می خواهد از این ماه بهترین بهره ها را نصیب خویش سازد، توسل به صاحب این ماه را باید در رأس امور قرار دهد. از این رو از جمله اعمال مشترک این ماه صلوات بر حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) دانسته شده و مردمان را به مداومت بر این ذکر در ماه شعبان توصیه کرده اند.
در کنار ذکر "اللهم صلی علی محمد و آل محمد"، از امام سجاد(علیه السلام) روایت شده است که پیش از زوال و در شب نیمۀ شعبان این صلوات خاصه خوانده شود: "اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِكَةِ ... ". "خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد درخت نبوت و جایگاه رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان ...". (ر.ک: مفاتیج الجنان، اعمال مشترک ماه شعبان)
[h=2]2- روزه گرفتن[/h] روزه داری در ماه شعبان، در شمار اعمالی است که بسیار مورد توجه ائمه (علیهم السلام) قرار داشته است. روایات فراوانی در باب روزۀ ماه شعبان از پیشوایان دینی به دست ما رسیده است که اهمیت والای آن را می رساند.
در روایتی از امام رضا(علیه السلام) آمده است که اگر کسی یک روز از ماه شعبان را روزه بدارد خداوند بهشت را بر او واجب می سازد. (الخصال، ج ‏2، ص 582)
صدقه دادن و کمک به نیازمندان از دیگر اعمال مورد توجه در ماه شعبان است. رسیدگی به حال مساکین و یاری رساندن به دیگران اجری عظیم در پیشگاه حضرت حق خواهد داشت به گونه ای که امام رضا(علیه السلام) می فرمایند: "اگر کسی در ماه شعبان صدقه ای ولو به اندازۀ نیمی از خرما دهد، خداوند جسم او را از آتش جهنم دور خواهد ساخت"

از جمله روزهایی که در این ماه برای روزه گرفتن بسیار مورد توجه قرار گرفته است سه روز آخر ماه است به گونه ای که فرد روزۀ ماه شعبان خویش را به ماه رمضان متصل سازد. بر اساس روایات اسلامی برای چنین کسی پاداش دو ماه روزۀ متوالی نوشته خواهد شد. (فضائل الأشهر الثلاثة، ص: 44)
[h=2]3- استغفار[/h] توبه و بازگشت به سوی خدا روز و ساعت خاصی ندارد. هر زمان که انسان در جان خویش احساس ندامت کرده و ابراز پشیمانی خویش را به سوی پروردگارش برد توبه صورت گرفته است. اما در برخی ایام زمینه های مساعد تری برای پذیرش توبه وجود دارد و یکی از آن ها ماه شعبان است. گفتن اذکار مربوط به استغفار در ماه شعبان، از دیگر اعمالی است که در این ماه شریف سفارش شده است. در حدیثی از امام رضا (علیه السلام) منقول است:
"بالاترین دعا در ماه شعبان استغفار است و اگر کسی در این ماه هر روز هفتاد مرتبه استغفار نماید همانند کسی است که در غیر این ماه هفتاد هزار بار استغفار کرده است. کیفیت استغفار نیز چنین است که بگوید: "أستغفر الله و أسأله التوبة". (فضائل الأشهر الثلاثة، ص: 56)
عجیب تر آنکه در روایت دیگری از پیشوای هشتم شیعیان آمده است که اگر کسی در کل این ماه هفتاد مرتبه استغفار نماید خداوند تمامی گناهان وی را می بخشاید ولو آنکه به اندازۀ ستارگان آسمان باشد!! (فضائل الأشهر الثلاثة، ص: 44)
[h=2]4- صدقه دادن[/h] صدقه دادن و کمک به نیازمندان از دیگر اعمال مورد توجه در ماه شعبان است. رسیدگی به حال مساکین و یاری رساندن به دیگران اجری عظیم در پیشگاه حضرت حق خواهد داشت به گونه ای که امام رضا(علیه السلام) می فرمایند: "اگر کسی در ماه شعبان صدقه ای ولو به اندازۀ نیمی از خرما دهد، خداوند جسم او را از آتش جهنم دور خواهد ساخت". (الخصال، ج ‏2، ص 582)
با در نظر گرفتن این روایت، حتی افراد کم بضاعت نیز می توانند نام خویش را در زمرۀ صدقه دهندگان در این ماه قرار داده و از اجر عظیم آن بهره مند گردند.
[h=2]نتیجه[/h] شعبان ماه نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله) است. این ماه بزرگ مقدمه ای است برای درک هر چه بهتر ماه رمضان و دست یافتن به آمادگی برای حضور هر چه بهتر و بایسته تر در ماه مهمانی خدا. بررسی روایات اسلامی فضائل و اعمال فراوانی را برای درک هر چه بهتر ماه شعبان نشان می دهد که ذکر تمامی آن ها در این مجال ممکن نیست. در شمار اعمال مشترک این ماه می توان به توسل جستن به ساحت مقدس پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به وسیلۀ ذکر صلوات، روزه گرفتن، استغفار و صدقه دادن اشاره نمود.
برای آگاهی از دیگر اعمال این ماه می توان از کتاب مفاتیح الجنان و فضائل الأشهر الثلاثة شیخ صدوق استفاده نمود.
امید است خداوند ما را در زمرۀ درک کنندگان ماه شعبان قرار دهد. ان شاء الله.

[h=1]اهمیت ذکر صلوات در ماه شعبان!![/h]


[/HR] خیلی از ما با شنیدن نام امام حسین علیه السلام یا امام علی علیه السلام دلمان می لرزد با امام رضا علیه السلام که انس مدام داریم گاه گاهی هم دعایی برای فرج آقا امام زمان (عج) می کنیم خلاصه هر کدام از ما با یکی از ائمه عزیزمان مأنوسیم طلب حاجت می بریم و متوسل می شویم و انتظار عنایت داریم.
[/HR] اما شاید تعداد کسانی که با پیامبر مهر و رحمت حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) مأنوس باشند کمتر باشد، و این دوری و مهجوری از آن حضرت نه از اساعه ادب است و نه نادیده گرفتن مقام والای ایشان شاید از جلال و جبروت حضرتش باشد که گاهی دوری می کنیم کمتر توسل می کنیم و کمتر با ایشان درد دل می کنیم.
درست است که ما روزانه بارها و بارها نام مبارک ایشان را بر زبان جاری می کنیم و سلام و درود می فرستیم اما رابطه عاطفی ما با ایشان چقدر است؟
چند بار آمده ایم و دردمان را به مهربانترین وجود هستی گفته ایم؟‌ تا چشممان به گنبد سبز حرم مطهرشان می افتد با حسرت نگاه می کنیم که کی می شود از نزدیک چشمانمان منور به آن گنبد سبز بهشتی شود؟ خب چرا یادمان می رود که هر لحظه و در هر کجا که باشیم می توانیم با پیامبر مهربانی ها صحبت کنیم، طلب عنایت کنیم و از مصاحبت با ایشان بهره ها ببریم ...
خلاصه مطلب این که ماه شعبان همان طور که بارها و بارها شنیده ایم ماه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: شَعبانُ شَهری و رَمَضانُ شَهرُ اللّه ِ فَمَن صامَ شَهری كُنتُ لَهُ شَفیعا یَومَ القِیامَةِ؛ (بحار الأنوار، ج 97 ، ص 83)؛ شعبان، ماه من و رمضان ماه خداوند است. هر كه ماه مرا روزه بدارد، در روز قیامت شفیع او خواهم بود.
این ماه فرصت مناسبی است که ما بیاییم و یک ارتباط جدید با پیامبرمان برقرار کنیم در یک برهه از زمان قرار گرفته ایم که ایشان خود می فرمایند این زمان اختصاص به ایشان دارد.
باید سعی کنیم هر طور که می توانیم به ایشان نزدیک شویم اگر دقت کرده باشید ماه رجب در عرض چشم بر هم زدنی گذشت و ماه شعبان هم به سرعت دارد سپری می شود چقدر خوب است که در این ماه قدر و ارزش فرصت ها را بدانیم و امسال در حالی که عنایت پیامبر رحمت را هم با خود داریم وارد ماه مبارک رمضان بشویم.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «هرکس بر پیغمبر و آل پیغمبر در هر روز صد بار صلوات بفرستد، هفتاد فرشته او را در میان گیرند و آن صلوات را برای رساندن به رسول اللّه صلی الله علیه و آله از رفیق خود سبقت می گیرند»

[h=2]چگونه به پیامبرمان ابراز ارادات کنیم؟[/h] صلوات درود برتر است و صلوات بهترین راه اظهار ارادت به پیشگاه اهل بیت اطهار علیهم السلام است و از این راه متقابلاً آدمی چه در دنیا و چه در آخرت، مورد عنایت آنان قرار می گیرد.
صلوات نشانه محبت به حبیب خداست. صلوات باعث تقرب به خدا و رسول خدا می‌شود. از صلوات، در روایات به عنوان «برترین اعمال» یاد شده است چرا که صلوات عملی است که خداوند و فرشتگان هم انجام می دهند: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا» (سوره: الاحزاب آیه: 56)؛ ‌خدا و فرشتگانش بر پیامبر صلوات می فرستند ای کسانی که ایمان آورده اید، بر او صلوات فرستید و سلام کنید، سلامی نیکو.
[h=2]
چگونه صلوات بفرستیم؟[/h] از «عبدالله‏ بن مسعود» آورده‏اند كه گفت: هان اى بندگان خدا! هرگاه به پیامبرش درود فرستادید، درودى شایسته و نیكو نثارش سازید؛ چرا كه نیک مى‏دانید كه این درود شما به حضور آن حضرت رسانده مى‏شود؛
گفتند: به ما بیاموز كه چگونه درود و صلوات بر او نثار كنیم؟
او گفت: دو دست خود را نیایشگرانه به بارگاه خدا بردارید و بگویید:
اللّهم اجعل صلواتك و رحمتك و بركاتك على سیّد المرسلین و امام المتّقین و خاتم النّبیین محمد عبدك و رسولك امام الدّین و قائدالخیر و رسول الرحمة.
اللّهم البعثه مقاماً محموداً یغبط به الالون والاحرون؛ اللهم صل على محمد و آل محمد، كما صلیت على ابراهیم و آل ابراهیم انك حمید مجید. ( ترجمه تفسیر مجمع البیان ذیل آیه 56 سوره احزاب)؛‌
«بارخدایا، درود و سلام و رحمت و مهر و لطف و بركاتت را بر سالار فرستاده‏شدگان، پیشواى پرواپیشگان و پایان‏بخش پیام‏آورانت محمد(صلی الله علیه و آله)، آن بنده برگزیده، پیامبر گرانمایه، پیشواى دین حق، راهنماى هر نیكى و شایستگى و رسول رحمت و بخشایش قرار ده! خداوندا! او را بر مقام و موقعیت والا و پرشكوهى برانگیز كه پیشینان و پسینیان بر عظمت او در بارگاه تو حسرت خورند.
بارخدایا! بر محمد و خاندانش درود فرست، همان گونه كه بر ابراهیم و خاندانش درود فرستادى، چرا كه تویى كه در خور ستایش و بزرگى هستى. »
همانطور که در روایات بالا ذکر شد این سلام و صلوات ما خدمت حضرت ختمی مرتبت ارائه می شود پس چقدر خوب است که وقتی سلامی می فرستیم سراپا گوش باشیم تا جوابش را هم بشنویم نه لغلغه زبان ذکری بگوییم و با بی اعتنایی رد شویم.

وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «شعبان، ماه من است» حتما دنیایی حکمت پشت آن نهفته است، چقدر خوب است اگر در این ماه تلاش کنیم تا برکات نهفته در این ماه شریف به ما هم برسد اگر توان روزه گرفتن و نماز مستحبی نداریم ، ذکر شریف "صلوات" و مخصوصا "صلوات شعبانیه "را دریابیم

درباره ذکر صلوات و ارزش و برکات آن روایات بسیار زیادی وارد شده است که در اینجا جهت رعایت اختصار به دو روایت اشاره می کنیم:
«عَن الصادق علیه السلام: من صلّی علی النبی و آله مائة مرّة فی کلّ یوم أسداها سبعون ملکاً یبلغها إلی رسول اللّه صلی الله علیه و آله قبل صاحبه».( بحارالانوار،ج 91،ص 63،ح 52)
امام صادق علیه السلام فرمودند: «هرکس بر پیغمبر و آل پیغمبر در هر روز صد بار صلوات بفرستد، هفتاد فرشته او را در میان گیرند و آن صلوات را برای رساندن به رسول اللّه صلی الله علیه و آله از رفیق خود سبقت می گیرند».
قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «من صلی علی مرة فتح اللّه علیه باب من العافیة؛ کسی که یک بار به گونه ای خالصانه و خداپسند بر من درود نثار کند پروردگار حکیم دری از تندرستی و عافیت را به روی او می گشاید».(بحارالانوار،ج 91،ص 63)
[h=2]نتیجه
[/h] وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «شعبان، ماه من است» حتما دنیایی حکمت پشت آن نهفته است، چقدر خوب است اگر در این ماه تلاش کنیم تا برکات نهفته در این ماه شریف به ما هم برسد اگر توان روزه گرفتن و نماز مستحبی نداریم، ذکر شریف "صلوات" و مخصوصا "صلوات شعبانیه "را دریابیم. که در برکات آن کتاب ها نوشته اند باشد که عنایت خداوند متعال و توجهات خاص حضرت محمد صلی الله علیه و آله را به دست آوریم. إن شاءالله تعالی

تبسم ، در تبسم در تبسم
زمین چیده است از ماه تا به انجم
تمام کهکشان در رقص و آواز
وهر هفت آسمان گم در ترنم

**
ولی عصر یا مولی ! کجایی ؟
امید مادرت زهرا کجایی ؟
کجایی ای ادامه اشک زینب ؟
هلا خون خواه عاشورا کجایی ؟

**
همه آیینه ها گم در پی توست
همه آیینه ها گرم از پی توست
من و ما ، کعبه و بلخ و اُ رزگان
جلا جوش از می و نای و نی توست

**
وزهرا مادرت اسپند در دست
درفش زخمی فرزند دردست
سر کوچه دو عالم ایستاده
نبات ونُقل با لبخند دردست

**
علامه سید موحد بلخی

در دعاهای اسلامی، دریایی از حقایق ناب عرفانی موج می زند.

یکی از نغزترین، معروف ترین و زیباترین ادعیه، «مناجات شعبانیه » است که به روایت «ابن خالویه »، این مناجات را حضرت امیر(ع) و امامان دیگر در «ماه شعبان » می خواندند. در «مفاتیح الجنان » نیز در اعمال مشترکه ماه شعبان، به عنوان «عمل هشتم » آمده است و آغاز آن چنین است: «اللهم صل علی محمد و آل محمد واسمع دعائی اذا دعوتک ...».
بجاست که از عارف کامل، امام راحل، خمینی عزیز(قدس سره) یاد کنیم که با یادکرد پیوسته از این دعا و مضامین بلندش، آن هم با زبان و لحنی خاص و شوق انگیز، توجه امت ما را به این گنجینه عرفانی بیشتر معطوف ساخت. به این چند نمونه دقت کنید:
«مناجات شعبانیه از مناجاتهایی است که اگر یک نفر انسان دلسوخته، یک عارف دلسوخته - نه از این عارفهای لفظی - بخواهد آن را شرح کند، و شرح کند از برای دیگران، بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است ...» (1)
«چه بسا مسائل عرفانی که در قرآن و این مناجاتهای ائمه اطهار(ع) و همین «مناجات شعبانیه » مسائل عرفانی هست که اشخاص، فلاسفه، عرفا، تا حدودی ممکن است ادراک کنند، بفهمند عناوین را، لکن آن ذوق عرفانی چون حاصل نشده است، نمی توانند وجدان کنند.» (2)
و می فرماید:
«مناجات «شعبانیه » را خواندید؟ بخوانید آقا! مناجات شعبانیه از مناجاتهایی هست که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به یک جایی می رساند ... همه ائمه هم به حسب روایت می خواندند.» (3)
با وصفی که یاد شد، برای چشیدن قطره ای از معارف زلال این دعای بلند، بر ساحل این دریا می نشینیم.
آ

پی نوشتها:
1- صحیفه نور، ج 20، ص 189.
2- همان، ج 17، ص 265.
3- همان، ج 19، ص 158.

مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مِنْ آخِرِ شَعْبَانَ وَ وَصَلَهَا بِشَهْرِ رَمَضَانَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ صَوْمَ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْن‏

هر كس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگيرد و به روزه ماه رمضان وصل كند خداوند ثواب روزه دو ماه پى در پى را برايش محسوب مى‏ كند.

من لا یحضره الفقیه ج 2 ، ص 94 ، ح 1829 - امالی(صدوق) ص 670

امام على عليه السلام : صَومُ شَعبانَ يَذهَبُ بِوَسواسِ الصَّدرِ وَ بَلابِلِ القَلبِ ؛

امام على عليه السلام :روزه ماه شعبان ، وسواس دل و پريشانى هاى جان را از بين مى برد .