عوامل رسیدن به عزت- گمشدۀ انسان- با نگاه به آیات و روایات

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عوامل رسیدن به عزت- گمشدۀ انسان- با نگاه به آیات و روایات

با سلام:Gol:

در سخنان پيشوايان دین، مطالب بسياری درباره علل و عوامل عزت وارد شده است، عواملى كه در سايه آنها مى توان فرد را در چارچوب سيره نبوى تربيت كرد، عواملى كه با تدارك آنها فرد عزيز و در نتيجه نفوذناپذير، محكم، راسخ و شكست ناپذير مى شود. در این فضا با کمک و مشارکت شما دوستان به مهمترين اين علل و عوامل، اشاره مى کنیم:

یکی از عوامل عزت یافتن انسان، اطاعت خداوند است.

طبق آیات و روایات، هيچ چيز همچون بندگى و اطاعت از خدا آدمى را عزت و بزرگی نمى بخشد. چون حقیقت عزت از آن خداست.

از پيام آور عزت روايت شده است كه فرمود: "ان ربكم يقول كل يوم: انا العزيز فمن اراد عز الدارين فليطع العزيز" (1)؛ خداوند هر روز ندا مى دهد كه من پروردگار عزيز شمايم، و هر كه خواهان عزت دو جهان است، خداى عزيز را اطاعت كند."

اطاعت خدا، انسان این ذره ناچيز و حقير را به وجود بى نهايت، عزيز و قوى مرتبط مى كند و از او موجودى سرافراز مى سازد.

از امير مومنان عليه السلام وارد شده است: "اذا طلبت العز فاطلبه بالطاعه (2)؛ هرگاه خواهان عزت شدى، آن را در اطاعت و فرمانبردارى خداى بجوى.

انسان خواهان عزت، بايد آن را از خدا و به سبب اطاعت او بخواهد كه پيام آور عزت صلى الله عليه و آله به ابو امامه فرمود: "يا ابا امامه! اعز امر الله، يعزك الله (3)؛ اى ابوامامه، امر خدا را عزيز بدار تا خداوند تو را عزت بخشد.

عزيز داشتن امر خدا در اطاعت و فرمانبردارى او و اطاعت از رسول و اولواالامر اوست که همان اطاعت خداوند است، زیرا كه اطاعت، كليد عزت يابى است و هيچ چيز چون آن، راهگشا به اين كمال نيست.

از اميرمومنان عليه السلام وارد شده است: "لا عز الا بالطاعه (4)؛ هيچ عزتى نيست مگر به سبب اطاعت و فرمانبردارى (خداى)."

مادام كه اين رابطه ميان مخلوق و خالق هستى وجود دارد، و انسان در مدار اطاعت حق است، عزت نيز هست و چون از اين عهد الهى خارج شود، جز ذلتى خفت بار بهره اى نخواهد داشت.

شما هم می توانید در غنای این بحث شریک باشید ...

چه کنیم در پیشگاه خدا و مردم عزیز باشیم؟ راه های رسیدن به عزت واقعی، در دنیای کنونی با اینهمه مشغله و دغدغه های کذا و کذا چیست؟

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی__________________________

1- تفسير مجمع البيان ، ج 4، ص 402.

2- غررالحكم ، ج 1، ص 279.

3- كنز العمال ، ج 15، ص 785.

4- شرح غرر الحكم ، ج 6، ص 393.

با سلام حدیث بسیار زیبایی از امام حسن مجتبی(علیه السلام) دیدم که به این بحث اشاره دارد ایشان در این حدیث زیبا می فرمایند:

َ إِذَا أَرَدْتَ عِزّاً بِلَا عَشِيرَةٍ وَ هَيْبَةً بِلَا سُلْطَانٍ فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِيَةِ اللَّهِ إِلَى عِزِّ طَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْخَبَرَ
اگر می خواهی بدون فامیل وطایفه عزیز باشی و بدون داشتن سلطنت ابهت داشته با شی پس از ذلت گناه به عزت اطاعت الهی پناه ببر.
امید که در هر دو سرا عزیز باشیم.

دومین عامل عزت بخشی آدمی رعایت تقواى الهى است.

تقواى الهى پوششى است كه آدمى را در برابر انحرافات و کجروی ها مصون و محكم و استوار مى سازد و او را از آسيب و سستى و ناراستى حفظ مى كند.

راغب اصفهانى مى نويسد: تقوا از وقايه است و وقايه به معناى حفظ و نگهدارى چيزى است از هر چه كه به (محافظ) قرار دادن از آنچه بيم مى رود (بدان آسيب و زيان رساند).(1)

پيامبر اکرم (ص) فرموده است: "من اراد ان يكون ان اعز الناس فليتق الله (2)؛ هر كه مى خواهد كه با عزت ترين مردمان باشد، پس تقواى الهى پيشه كند."

تقواى الهى در ارجمندى و کسب عزت آدمى چنان نقش آفرين است كه از امير مومنان عليه السلام وارد شده است كه فرمود: "لا عز اعز من التقوى (3)؛ هيچ عزتى عزت بخش تر از تقوا نيست.

تقوا سرافرازى مى آورد و پرده درى سرافكندگى، تقوا راه مى نمايد و خودخواهى به گمراهى مى كشاند، تقوا ارجمند و عزیز مى كند و گناه، خوار و ذلیل مى سازد، تقوا آزاد مى كند و نافرمانى به اسارت در مى آورد، تقوا استوار مى سازد و نفسانيت فرو مى پاشد، و چه نيكو فرموده است امير بيان على عليه السلام: "التقوى تعز، الفجور تذل (4)؛ تقوا عزت مى بخشد و تبهكارى ذليل مى سازد.

بنابراين نسبتى مستقيم و رابطه اى تنگاتنگ ميان تقوا و عزت وجود دارد و هر چه بر آن افزوده شود، اين فزونى مى يابد. تقواى الهى از چنان جايگاهى در عزت بخشى برخوردار است كه پيشواى پرهيزگاران، على عليه السلام درباره اش فرمود: "لا كرم اعز من التقوى (5)؛ هيچ كرامتى چون تقوا، انسان را عزيزترين نمى سازد."

پس در حالیکه جای تردید نیست که همگان عزت را گوهری ارجمند می دانند و همچون گمشده ای می جویند، جای بسی تعجب است که چرا عموماً به راهی می روند که گام به گام از عزتمندی و شرافت و کرامت حقیقی خود دور و دورتر می شوند آیا حکایت اثر تقوا را در دستیابی به این گنج بی پایان نمی دانند؟ و یا چنان غرق در ظواهر فریبندۀ دنیا و متاع قلیل آن شده اند که از این موهبت الهی و خیر کثیری که باقی و جاودانه است، غافل مانده اند؟

راستی چرا؟ ...

ادامه دارد ... :Gol:

پاورقی________________________________
1- المفردات ، ص 530.
2- بحارالانوار، ج 70، ص 285.
3- نهج البلاغه ، حكمت 371.
4- شرح غرر الحكم ، ج 1، ص 39.
5- تحف العقول ، ص 59، بنقل از کتاب عوامل عزت و ذلت از ديدگاه قرآن كريم و احادیث.

موضوع قفل شده است