جمع بندی موقعیت اجتماعی حضرت خدیجه (س)
تبهای اولیه
با سلام
در توصیفات متعددی که از اعراب زمان جاهلیت موجود هست، ذکر شده که به جنس مونث اهمیت نمی دانند و حتی دختران خودشون رو زنده به گور می کردند. حال سوال من این هست که در چنین وضعیتی حضرت خدیجه چطور تونستن به اون موقعیت اجتماعی و اقتصادی مناسب دست پیدا کنند؟ و آیا نمونه ای مشابه ایشون در اون زمان بوده یا نه؟
و سوال بعدیم هم این هست که پیامبر تحت تکفل عموشون بودند و عموی ایشون هم فردی ثروتمند بودند پس چه نیازی بود که پیامبر برای تامین سرمایه و تجارت نزد حضرت خدیجه برن؟
پیشاپیش ممنون از پاسخ گوییتون
حتی دختران خودشون رو زنده به گور می کردند.
با عرض سلام و ادب
لازم است برای یافتن پاسخ درست به سوال از موقعیت اجتماعی حضرت خدیجه،به موضوع زنده به گور کردن دختران در میان عرب جاهلی اشاره ای داشته باشیم:
طبق نقل منابع تاریخی و تفسیری اين جنايت در همه قبائل عرب عموميت نداشته، و تنها در قبيله «كنده» (يا بعضى از قبائل ديگر) بوده است.بنابراین اینگونه نبود که همه دختران زنده به گور می شدند.
در توصیفات متعددی که از اعراب زمان جاهلیت موجود هست، ذکر شده که به جنس مونث اهمیت نمی دانند و حتی دختران خودشون رو زنده به گور می کردند. حال سوال من این هست که در چنین وضعیتی حضرت خدیجه چطور تونستن به اون موقعیت اجتماعی و اقتصادی مناسب دست پیدا کنند؟ و آیا نمونه ای مشابه ایشون در اون زمان بوده یا نه؟
با عرض سلام و ادب
هر چند در عصر جاهلیت زن دارای ارزش و مقام قابل قبولی نبود و از جایگاه واقعی اش بسیار دور بود،ولی اینگونه هم نبود که هیچ زنی دارای جایگاه اجتماعی نبوده باشد.آنچه از گزارشات پراکنده منابع تاریخی استفاده می شود،برخی از زنان دارای جایگاهی بودند و در کارهای اجتماعی و مشاغل بیرون خانه فعالیت داشتند.از مشاغل خارج خانه زنان در جاهليت، گزارشهاي پراكندهاي موجود است. تجارت يكي از شغلهايي است كه در جاهليت، برخي از زنان انجام ميدادند. معروفترين آنان خديجه(س) همسر پيامبر اكرم(ص) است. او تاجر و صاحب سرمايه بود كه مردان را براي تجارت استخدام كرده، به كار ميگرفت. وي پس از شنيدن آوازة امانتداري و صداقت رسول الله(ص)، ايشان را به همكاري دعوت كرد. [1]
از ديگر زناني كه نام او جزء تجار مكه آمده، زني به نام ام شَيبه، دختر ابيطلحه است.[2] برخي از زنان نيز به فروشندگي مشغول بودند. عطرفروشي زني به نام حَولاء، دختر تَويت در منابع تاريخي گزارش شده است. [3] زني ديگر به نام مِنشم در مكه عطر ميفروخت. جنگجويان قبل از جنگ، خود را با عطرهاي او معطر ميكردند. اين كار آنقدر رواج يافت كه كمكم به ضربالمثل تبديل شد و وقتي ميگفتند از عطر مِنشم استفاده كردند، يعني آماده نبرد شدند. [4]پيامبر اكرم(ص) هنگام هجرت، به خيمه زني به نام ام مَعبَد خُزاعيه رفتند كه مواد غذايي ميفروخت. پيامبر از او گوشت و خرما طلب كرد.[5]
قابلگي و پرستاري از ديگر مشاغل زنان جاهلي بود.[6] زنان در برخي از صنايع نيز سررشته داشتند. زني به نام ردينه به اسلحهسازي اشتغال داشت. نيزههايي كه او ميساخت از جهت كيفيت مشهور بود. [7] كهانت در ميان زنان جاهلي جايگاه خاصي داشت. طريفه و زبرا از مشهورترين اين زناناند.[8]
آرايشگري نيز از مشاغلي بود كه زنان بسياري به آن مشغول بودند. برخي از اين زنان پس از اسلام به پيامبر اكرم(ص) مراجعه كرده و احكام شغل خود را جويا شدند.[9] از ديگر مشاغل، نوحهگري و مديحهسرايي بود كه زنان در آن حضوري پررنگ داشتند. مشهورترين اين زنان در جاهليت، خنساء بنت عمرو بود. عمر رضا كحاله با استفاده از منابع متعدد توضيحات مفيدي در اين زمينه ارائه داده است.[10]
از ديگر مشاغل رايج آن زمان دايگي، شيردهي و حضانت كودكان بود. زنان بسياري بودند كه به عنوان كسب، نگهداري و پرستاري اطفال را به عهده ميگرفتند. مردم جاهلي نيز براي بالا رفتن خصلتهاي والا، به ويژه فصاحت، بلاغت و جنگآوري، فرزندان خود را به دايههاي باديهنشين ميسپردند. مشهورترين آنان حليمه سعديه بود كه دايگي و شيردهي پيامبر اكرم(ص) را به عهده داشت.[11]
بنابراین اینگونه نبوده است که زنان عصر جاهلی در هیچ شغلی فعالیت نداشته و از هر گونه استقلال مالی محروم بوده باشند.
پی نوشتها:
[1]. طبري، تاريخ الطبري، ج2، ص280.
[2]. همان، ج3، ص17.
[3]. ابن اثير، اسد الغابه في معرفة الصحابه، ج6، ص75 / ابن حجر عسقلاني، الاصابه في تمييز الصحابه، ج8، ص94.
[4]. محمد رضا كحاله، اعلام النساء، ج5، ص111 به نقل از ميدان، مجمع الامثال.
[5]. ابن سعد، الطبقات الکبري، ج8، ص288.
[6]. عمر رضا كحاله، اعلام النساء، ج1، ص254.
[7]. همان، ص447
[8]. به نقل از: ابن اثير، اللباب. بلوغ الارب، ج3، ص283 و 288.
[9]. ابن حجر عسقلاني، الاصابه في تميز الصحابه، ج8، ص390.
[10]. عمر رضا كحاله، اعلام النساء، ج1، ص360.
[11]. ابن هشام، السيرة النبوية، ج1، ص185.
سوال بعدیم هم این هست که پیامبر تحت تکفل عموشون بودند و عموی ایشون هم فردی ثروتمند بودند پس چه نیازی بود که پیامبر برای تامین سرمایه و تجارت نزد حضرت خدیجه برن؟
با عرض سلام و ادب
آنچه از منابع تاریخی بدست می آید،هر چند جناب ابوطالب دارای موقعیت و جایگاه اجتماعی بالایی بود ولی از نظر سرمایه و ثروت در سطح بالایی نبوده است.ابوطالب منصب رفادت و سقایت (مهمانداری و آبرسانی حاجیان) را از پدر به ارث برده بود، ولی به دلیل تنگدستی، این منصب را در عوض بدهیای که به عباس بن عبدالمطلب داشت، به او واگذار کرد. حتی در اثر تنگدستی و مشکلات اقتصادی،پیامبر(صلی الله علیه و اله) به عموی خود عباس پیشنهاد داد تا هر کدام سرپرستی یکی از فرزندان ابوطالب را بر عهده بگیرند که در نتیجه آن،آن حضرت سرپرستی علی بن ابی طالب(ع) را بر عهده گرفت و عباس،سرپرستی جعفر بن ابی طالب را بر عهده گرفت.(1)
پی نوشت:
(1(. اعیان الشیعه ج 8 ص 114، الکنی و الالقاب ج1 ص108، مستدرک سفینه البحار ج 6 ص542
با عرض سلام و ادب
آنچه از منابع تاریخی بدست می آید ....
با سلام مجدد، ممنون از توضیحات کاملتون جناب مقداد
پرسش:
با توجه به بی جایگاه پایین زنان در عصر جاهلیت و زنده بگور کردن آنها،چگونه حضرت خدیجه(سلام الله علیها) دارای جایگاه و موقعیت اجتماعی بالایی بود؟ آیا زنان دیگری هم بودند که دارای موقعیت اجتماعی بوده باشند؟
پاسخ:
در رابطه با موضوع زنده به گور کردن دختران در عصر جاهلیت،باید توجه داشته باشیم که طبق نقل منابع تاریخی و تفسیری اين جنايت در همه قبائل عرب عموميت نداشته، و تنها در قبيله «كنده» (يا بعضى از قبائل ديگر) بوده است.بنابراین اینگونه نبود که همه دختران زنده به گور می شدند.
اما در رابطه با موقعیت اجتماعی زنان، هر چند در عصر جاهلیت زن دارای ارزش و مقام قابل قبولی نبود و از جایگاه واقعی اش بسیار دور بود،ولی اینگونه هم نبود که هیچ زنی دارای جایگاه اجتماعی نبوده باشد.آنچه از گزارشات پراکنده منابع تاریخی استفاده می شود،برخی از زنان دارای جایگاهی بودند و در کارهای اجتماعی و مشاغل بیرون خانه فعالیت داشتند.از مشاغل خارج خانه زنان در جاهليت، گزارشهاي پراكندهاي موجود است. تجارت يكي از شغلهايي است كه در جاهليت، برخي از زنان انجام ميدادند. معروفترين آنان خديجه(س) همسر پيامبر اكرم(ص) است. او تاجر و صاحب سرمايه بود كه مردان را براي تجارت استخدام كرده، به كار ميگرفت. وي پس از شنيدن آوازة امانتداري و صداقت رسول الله(ص)، ايشان را به همكاري دعوت كرد. [1]
از ديگر زناني كه نام او جزء تجار مكه آمده، زني به نام ام شَيبه، دختر ابيطلحه است.[2] برخي از زنان نيز به فروشندگي مشغول بودند. عطرفروشي زني به نام حَولاء، دختر تَويت در منابع تاريخي گزارش شده است. [3] زني ديگر به نام مِنشم در مكه عطر ميفروخت. جنگجويان قبل از جنگ، خود را با عطرهاي او معطر ميكردند. اين كار آنقدر رواج يافت كه كمكم به ضربالمثل تبديل شد و وقتي ميگفتند از عطر مِنشم استفاده كردند، يعني آماده نبرد شدند. [4]پيامبر اكرم(ص) هنگام هجرت، به خيمه زني به نام ام مَعبَد خُزاعيه رفتند كه مواد غذايي ميفروخت. پيامبر از او گوشت و خرما طلب كرد.[5]
قابلگي و پرستاري از ديگر مشاغل زنان جاهلي بود.[6] زنان در برخي از صنايع نيز سررشته داشتند. زني به نام ردينه به اسلحهسازي اشتغال داشت. نيزههايي كه او ميساخت از جهت كيفيت مشهور بود. [7] كهانت در ميان زنان جاهلي جايگاه خاصي داشت. طريفه و زبرا از مشهورترين اين زناناند.[8]
آرايشگري نيز از مشاغلي بود كه زنان بسياري به آن مشغول بودند. برخي از اين زنان پس از اسلام به پيامبر اكرم(ص) مراجعه كرده و احكام شغل خود را جويا شدند.[9] از ديگر مشاغل، نوحهگري و مديحهسرايي بود كه زنان در آن حضوري پررنگ داشتند. مشهورترين اين زنان در جاهليت، خنساء بنت عمرو بود. عمر رضا كحاله با استفاده از منابع متعدد توضيحات مفيدي در اين زمينه ارائه داده است.[10]
از ديگر مشاغل رايج آن زمان دايگي، شيردهي و حضانت كودكان بود. زنان بسياري بودند كه به عنوان كسب، نگهداري و پرستاري اطفال را به عهده ميگرفتند. مردم جاهلي نيز براي بالا رفتن خصلتهاي والا، به ويژه فصاحت، بلاغت و جنگآوري، فرزندان خود را به دايههاي باديهنشين ميسپردند. مشهورترين آنان حليمه سعديه بود كه دايگي و شيردهي پيامبر اكرم(ص) را به عهده داشت.[11]
بنابراین اینگونه نبوده است که زنان عصر جاهلی در هیچ شغلی فعالیت نداشته و از هر گونه استقلال مالی محروم بوده باشند.
اگر سوال شود که بنابر آنچه گفته می شود،پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله)تحت تکفل عموی خود ابوطالب بودند و عموی ایشون هم فردی ثروتمند بودند پس چه نیازی بود که آن حضرت برای تامین سرمایه و تجارت نزد حضرت خدیجه بروند؟
پاسخ میگوئیم:
آنچه از منابع تاریخی بدست می آید،هر چند جناب ابوطالب دارای موقعیت و جایگاه اجتماعی بالایی بود ولی از نظر سرمایه و ثروت در سطح بالایی نبوده است.ابوطالب منصب رفادت و سقایت (مهمانداری و آبرسانی حاجیان) را از پدر به ارث برده بود، ولی به دلیل تنگدستی، این منصب را در عوض بدهیای که به عباس بن عبدالمطلب داشت، به او واگذار کرد. حتی در اثر تنگدستی و مشکلات اقتصادی،پیامبر(صلی الله علیه و اله) به عموی خود عباس پیشنهاد داد تا هر کدام سرپرستی یکی از فرزندان ابوطالب را بر عهده بگیرند که در نتیجه آن،آن حضرت سرپرستی علی بن ابی طالب(ع) را بر عهده گرفت و عباس،سرپرستی جعفر بن ابی طالب را بر عهده گرفت.(12)
پی نوشتها:
[1]. طبري، تاريخ الطبري، ج2، ص280.
[2]. همان، ج3، ص17.
[3]. ابن اثير، اسد الغابه في معرفة الصحابه، ج6، ص75 / ابن حجر عسقلاني، الاصابه في تمييز الصحابه، ج8، ص94.
[4]. محمد رضا كحاله، اعلام النساء، ج5، ص111 به نقل از ميدان، مجمع الامثال.
[5]. ابن سعد، الطبقات الکبري، ج8، ص288.
[6]. عمر رضا كحاله، اعلام النساء، ج1، ص254.
[7]. همان، ص447
[8]. به نقل از: ابن اثير، اللباب. بلوغ الارب، ج3، ص283 و 288.
[9]. ابن حجر عسقلاني، الاصابه في تميز الصحابه، ج8، ص390.
[10]. عمر رضا كحاله، اعلام النساء، ج1، ص360.
[11]. ابن هشام، السيرة النبوية، ج1، ص185.
(12). اعیان الشیعه ج 8 ص 114، الکنی و الالقاب ج1 ص108، مستدرک سفینه البحار ج 6 ص542