نیش ها و نوشها: هشدارهايي براي زندگي شادمانه( مهارت هات هاي رويارويي با غم غربت) دانشجويان و سربازان

تب‌های اولیه

397 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نیش ها و نوشها: هشدارهايي براي زندگي شادمانه( مهارت هات هاي رويارويي با غم غربت) دانشجويان و سربازان

به نام خداوند بخشنده مهربان



فهرست مطالب نرم افزار نیش ها و نوش ها (مجموعه هشدارهای روان شناختی برای زندگی شیرین)

1- مصرع اول (خانم ها)

2- مصرع دوم (آقايان)

3- بيت كامل (خانواده)


4- معرفي كتاب

5- معرفي سايت

6- معرفي نرم افزار

7- معرفی سایت و مشاوره تلفني


نرم افزار: نيش ها و نوش ها
مولف: م ح قديري
سال نشر: 1390
انتشارات:‌انجمن گفتگوي ديني (مركز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني)


[="Tahoma"][="Navy"]مقدمه

با پيشرفت تكنولوژي و ارتباطات بيش از پيش انسان تشنه
«آرامش» است. برخي از عواملي كه باعث شده رمق و نشاط انسان اين عصر گرفته شود عبارتند از رشد جمعيت، بيكاري، مدرك‌گرايي، شعار زدگي بسياري از مسئولان، نيافتن شغل متناسب با رشته تحصيلي، مهاجرت‌ها، به هم خوردن توازن تعداد دختر و پسر جوان ، حضور رسانه‌های مختلف بدون ايجاد فرهنگ‌سازي در خانه‌ها و جامعه، ترويج و تكثير فزاينده فرقه‌هاي انحرافي به دست منفعت طلبان و استعمارگران، تورم ، اشتغال به دو شغل براي اداره كردن منزل، حضور زن در اجتماع و مشاغل بدون اين كه دولت حمايت‌هاي ويژه از آنان نسبت به حجم ظهورشان در مشاغل اجتماعي و مجامع علمي كند و زمينه‌هاي سوء استفاده‌هاي ابزاري و حقوقي را ببندد، بالا رفتن سن ازدواج، رشد فرهنگ مصرف‌گرايي، مطرود شدن سنت مفيد صله رحم، توجه به «اخلاق انتفاعي» در زندگي، و ...

نرم افزار «نيش‌ها و نوش‌ها» كه مجموعه‌اي از هشدارهاي روان‌شناختي به همراه معرفي كمك‌هاي اوليه براي يك «زندگي عاقلانه و شادمانه» (كتاب، سايت و نرم افزار) است، به سهم خود خواسته باري از دوش‌ها بر دارد. قبول دارم كه مشكلاتي كه از آن سخن گفتم مانند زخم عميقي است كه با مرهم اين نرم افزار التيام نمي‌يابد اما بي شك به قدر خود مي‌تواند طعم زندگي شيرين را به ما بچشاند.

با توجه به تجارب مشاوره هاي مختلف كتبي، ايميلي و تلفني و حضوري، نكات و هشدارهاي روان‌شناختي و تربيتي اي را در اين نرم افزار جمع آوري كردم تا با نگاه به تجربه ديگران و آئينه عبرت زندگي شيريني براي خود رقم زنيم. البته هرگز ادعا ندارم كه اين هشدارها كامل است بله اين بسان دسته گلي است كه از باغ تجاربم خدمت هم وطنان عزيزم پيشكش مي‌كنم. اگرچه گفته‌اند دندان‌هاي اسب پيش كش را نمي‌شمارند، اما خوشحال مي‌شوم، انتقادها و پيشنهاد‌هاي سازنده‌تان را به من هديه كنيد.

باهشدارهای اين نرم افزار نمي‌خواهيم ترس را مهیمان قلب هاي آسماني‌تان کنیم و جامعه‌اي ناأمن براي‌تان ترسيم کنیم، مي‌خواهیم بگويم در بوستان زندگی هنگام بوییدن‌گل‌ها، زمان شنیدن نغمه‌ بلبلان، وقت تماشای طلوع یا غروب دل‌انگیز آفتاب مواظب باشیم خارها دست‌مان را نخراشند و نيز خود خاري براي ديگران نباشيم و پا روی گل‌ها نگذاریم و مانند علف هرز نباشيم كه نفس غنچه‌ها و جوانه‌ها را بگيريم بلكه مانند باد بهاري باشيم كه مشكل‌گشا باشيم و مرنجيم و مرنجانيم.

شايد چنين تصور شود كه اين هشدارها ممكن است به ويژه براي خانم ها كه حساس‌ترند كمي اضطراب ايجاد كند، من هم موافقم ولي اين اضطراب مفيد است، چرا كه هر اضطرابي مخلّ و مملّ نيست. اگر كمي اضطراب نباشد آمپر تلاش، زيركي و زرنگي ما پايين مي‌آيد و آسيب مي‌بينيم. اين اضطراب بار اضافي لازم است نه زائد، مانند عصايی است كه هنگام اسكي با خود حمل مي‌كنيم اين عصا اگر چه ممكن است در ابتدا بار اضافي به حساب آيد ولي همين بار اضافي كمك مي كند تا در اوج شور بازي، دچار سقوط و حادثه تلخ نشويم.

[=B Mitra]

مخاطب نرم افزار
اين نرم افزار در كنار هشدارهاي تربيتي و روان‌شناختي خود مجهز به معرفي منابع مختلف سي دي؛ كتاب و سايت مفيد و كاربردي است كه هر دو با هم نقش كمك هاي اوليه براي يك «زندگي عاقلانه و شادمانه» را دارند. از سويي هم چون در معرفي منابع به نياز عملي و علمي مراجعان و مشاوران توجه شده است به دانشجويان رشته روان شناسي، مشاوران و مراكز مشاوره و تربيت مربي نيز توصيه مي‌شود.

بخش‌هاي نرم افزار
محتواي اصلي نرم افزار از بخش‌هاي زير ساخته شده است:

1- مصرع اول( خانم ها): شامل نكات و هشداري‌هاي روان شناختي براي زن و دختران نوجوان و جوان است.

2- مصرع دوم(آقايان): شامل نكات و هشداري‌هاي روان شناختي براي مردان و پسران نوجوان و جوان است.

3- بيت كامل( خانواده): شامل نكات تربيتي و هشداري‌هاي روان شناختي براي زن و شوهر با هم است.

4- معرفي كتاب: اينجا تلاش شده كتاب هاي كاربردي براي سطوح مختلف زندگي معرفی شود.

5- معرفي سايت: اين بخش به معرفي سايت‌هاي كاربردي و تخصصي براي همه مردم و دانشجويان روان شناسي و مشاوران پرداخته است.

6- معرفي نرم افزار: اين بخش نيز در دل خود منابع قابل استفاده براي عموم مردم و دانشجويان رشته روان شناسي و روان شناسان دارد. در معرفي نرم افزار تلاش شده از معرفي نرم افزار هاي بدون محتوا كه اين روزها براي تجارت تبليغ وسيعي هم دارند خود داري شود و دو جنبه روان شناختي و اسلامي داشته باشند.

7- مشاوره تلفني: در اين بخش فرق بين سه مفهوم راهنمايي، مشاوره و روان درماني بيان شده و مرزها، امتيازات، محدوديت‌ها و هزينه هاي و... مشاوره تلفني را نشان داده شده است.

تذكر: متأسفانه ما در جهيزيه دختران خود به«سخت افزارهاي زندگي» مانند ماشين لباس شويي، جارو برقي و.. توجه مي‌كنند ولي هيچ توجهي به« نرم افزارهاي زندگي» يعني كتب و نرم افزار و سايت‌هاي مفيد كه زمينه زندگي عاقلانه و شادمانه را فراهم مي‌كنند، توجه نداريم. باشد كه به زودي قسمتي از جهيزيه به كتاب و نرم افزارهاي مفيد اختصاص بيابد و افراد براي خوشبختي عروس داماد در مراسم پاتختي و هديه دادن ها خجالت نكشند كتاب يا سي دي مفيد و كاربردي به زوج هاي جوان بداند و سهمي در خوشبختي آنان داشته باشند.

شعر زندگي
شعر زيباي «چشمه و سنگ» را يادتان مي‌آيد؟


جدا گشت يكي چشمه از كوهسار به ره گشت ناگه به سنگي دچار
به نرمي چنين گفت با سنگ سخت كرم كن راهي ده اي نيك بخت


.......

همچنین به شعر زير توجه كنيد:


با اين كه سخن به لطف آب است
كم گفتن هر سخن صواب است



زندگي هر يك از ما ،خانم يا آقا، مانند هر شعري از مصرع (يا مصراع هاي) اول و دوم تشكيل شده‌است. وقتي به دو شعر بالا دقت مي‌كنيم مي‌بينيم كه در اين اشعار، مانند هر شعر ديگر، مصراع( يا مصراع ها) به تنهايي معنا و كارايي ندارند؛ بلكه بايد در كنار هم با وزن و قافيه و تناسب عروضي قرار گيرند تا رسا و اثر گذار و لذت بخش شوند. در نرم افزار مصرع اول سمبل خانم و مصرع دوم نماد آقا و بيت كامل نمود كه نشانه ظهور و پيوند دو زوج باهم يعني تولد يك يك خانواده است. مصراع در لغت به معني لنگه در است و بيت به معني خانه. همان گونه كه يك شعر از دو لنگه، مصرع يا مصراع هاي اول و دوم، تشكيل شده است و منازل خوب و وسيع، دو لنگه در دارند. جوانان نيز بايد دقت كنند تا با انتخاب همسري متناسب و هم كفو در كنار هم دو مصرع شعر زيباي زندگي خود را شنوند و با نفوذ در دل هم اثر بخش و با معنا و تكميل شوند.

همان گونه كه نمي‌توان گفت در اشعار مصرع اول برتر است يا مصرع دوم، نمي توانيم بگوييم زن برتر است يا مرد. معارف عميق اسلام به دعواي بر سر برتري زن يا مرد با شعار

«إنّ اكرمَكُم عنداللهِ اتقاكم» پايان داده است و بيان كرده كه ممكن است مرد به دليل قواي جسمي و نفقه دادن، سرپرست خانه شود ولي ملاك برتري تقوا و بلوغ ارزشي و اخلاقي است.


احتياط كنيد!
در معرفي كتاب و سايت تلاش شده است آنهايي گزينش شوند كه با دين هم تناسب و همسو باشند. معرفي كتاب و سايت و سي‌دي به معني تأييد صد درصد فرد يا منبع نيست. هنگام مطالعه يا ديدن يا شنيدن نرم افزار اگر سئوالي يا شبهه‌اي براي تان پيش آمد براي يافتن پاسخ به كارشناسان باتجربه مركز ملي پاسخگويي به سئوالات ديني با تلفن: 09640 تماس بگيريد. هرجا مطلبي ديديد يا شنيدید كه با وحي و دين ناهم خوان است حرف دين را كه متكي به وحي خطاناپذير است مقدم بداريد. به عنوان نمونه ممكن است در برخي از سايت بخوانيد كه خود ارضايي امر بهنجار است. اين جا بايد به دستور خدا عمل كرد و به يا داشته باشيم عقل بشر نسبت به خداوند كه حكيم و خالق و عالم مطلق است بسيار ناچيز است.

غربالگري ترجمه
در اين سال هاي اخير دروازه مرزهاي فرهنگي گشوده شده است و كتاب‌هاي خارجي هم مانند رسانه‌هاي نارسايشان با كشتي سايت‌ها و مرزها وارد كشور مي‌‌شوند. و افرادي اقدام به ترجمه آنها مي‌كنند. بسياري از كتاب‌ها بايد با فرهنگ ما تطبيق داده شود و لازم است لابه لاي سطور آن سطوح زهر و عسل را به مخاطبان نشان داده شود. مخالف ترجمه نيستم كه بايد به حكم قرآن حرف را بشنويم و بهترين ها را گزينش كنيم. براي اين كه مخاطب جوان بتواند حرف خوب را گزينش كند بايد به مباني جهان بيني، انسان شناختي نويسندگان خارجي را بشناسد تا سره را از ناسره تشخيص دهد. بنابراين مسئولان وزارت ارشاد لازم است به كتاب هاي ترجمه شده توجه بيشتري كنند و جاهاي انحرافي را با معرفي كتاب براي مطالعه، نقد نويسي مشخص كنند. به عنوان نمونه در كتابي كه از انتشارات مختلف چاپ شده در رابطه زناشويي خوردن مني توسط زن امري طبيعي جلوه داده شده است اين درحالي است كه با فرهنگ غني و متمدن ايراني و مذهبي و كرامت انساني سازگاري ندارد. يا روان شناسي در كتاب زندگي شادمانه توصيه مي كند يكي از رهايي جايگزين بايد انگاري (musterbation) خودارضايي ( masturbation) است. پس لازم است ترجمه با نقد يا حاشيه نويسي يا حذف از غربال فرهنگ و دين بگذرد.

[="Tahoma"][="Navy"][=B Mitra]تقديم و تقدير
نرم افزار نيش‌ها و نوش‌ها تقديم را تقديم مي‌كنم به شما خوانند محترم كه دغدغه «بهتر زيستن» داريد و جانشين خدا در زميني. شمايي كه مرغ باغ ملكوت هستيد و چند روز مهمان زمين خاكي شده ايد و مانند همه انسان‌ها زخم هجران بر قلب داربد.


بشنو از ني چون شكايت مي‌كند
از جدايي ها حكايت مي‌كند



و تقديم به آنهايي كه برگردنمان حق بزرگي دارند؛ والدين‌مان، اساتيد، امام و شهدا و همه اولياي خدا.


سخن پاياني
از آنجا كه گفته شده است من لم يشكر المخلوق لم يشكر الخالق؛ كسي كه از بنده خدا تشكر نكند سپاس‌گزار و قدران خدا هم نخواهد بود بر خود لازم مي‌دانم از همه افرادي كه در تهيه اين نرم افزار سهمي داشته‌اند و اخلاص ‌شان اجازه نداند نامي از آن ها ببرم و من مجبور شدم نام آي دي آنها را در سایت انجمن گفتگوی دینی (اسک دین) بنويسم تشكر كنم:

- از مدير محترم سايت دوست گراميم حاج آقاي امير خاني به دليل تشويقم براي شروع و استمرار اين اثر تشكر مي‌كنم.

- از مدير محترم انجمن نرم افزار جناب گل لیلا که مدیریت و برنامه ریزی ساخت نرم افزار را برعهده داشتند، تشکر و قدر دانی دارم.

-از طراح و سازنده نرم افزار جناب mahdi 60 کسی كه با تلاش خستگي ناپذير و پيگيري شبانه روزي و ذوق خوب شان، سهم زيادي در به ثمر رسيدن اين نرم افزار زيبا داشتند.

- از همكار اجرایی سركار Maryam سپاسگزارم ، كسي كه با وجود كسالتي كه برايشان عارض شد كار تدوين و ويرايش متن را انجام دادند.

- از همكار اجرایی سركار آذر بانو كه با وجود وقت محدودمان با تلاش زياد قسمت زيادي از متن را بازنگري و يرايش كردند.

- و در آخر از همسرم كه قسمت منابع (نرم افزار، كتاب و سايت) را تدوين و تنظيم و ويرايش كردند،

و همه كاربران كه گام به گام هنگام نوشتن اين مطالب در سايت دلگرمي مي‌دادند، تأييد مي‌‌كردند يا با نكاتي تصحيح ، كمال تشكر را دارم.

باقي بقايتان
در پناه حق
محمدحسين قديري
Mh.gh110@gmail .com
قم / تیر/1390



دوای هم ، شفای هم ، برای هم، فدای هم


دل هم ، جان هم ، جانان هم ،دلدار هم باشیم[=B Mitra]





هشدارهای زنانه



مصرع اول( خانم ها): شامل نكات و هشداري‌هاي روان شناختي براي زن و دختران نوجوان و جوان است.[=verdana]


[=verdana]

ازدواج مدت دار : بنگاه ازدواج موقت 1 - بنگاه ازدواج موقت 2 - زهر و عسل 1 - زهر و عسل 2 - زهر و عسل 3.

ازدواج : خواستگاران لیز - خواستگاران جمعی - ریشه ها مهم تر از ریش - سئوالات جنسی در خواستگاری - ظاهر گولت نزنه - فنداسیون زندگی مشترک - کبوتر دعا و گنبد اجابت - مال و جمال - زنان مرد صفت - هم پرواز شوید - مِهر بی مُهر - شب زفاف 1- شب رفاف 2- شب زفاف 3 - شب زفاف 4 - شب زفاف 5 - شب زفاف 6.

دام ها : هرزه گویی تلفنی - از دیو و دد ملولم - اشتباه اول و آخر - اگر را کاشتیم سبز نشد - دنگ امل بودن و حجاب 1 - دنگ امل بودن و حجاب 2 - جیک جیک مستونه - چه زود... - خودشیفتگی مردانه - دام مغالطه - دام و دانه - رمال و دعانویس - زنان دلال - سد ارتباط با نامحرم - سگ شکاری - شکار با ابزار دین و عرفان - شگرد جدید - فضای مجازی.

گوناگون : احساس گناه - اخلاق حرفه ای - از چاله به چاه افتادن - اعتیاد - المیرا - آتش و پنبه - آقا روباهه - جانور شناسی - خدا، روانشناس عالم - راه خوشبختی - روز مبادا - ریاضیات ناموسی - زن نعمت است یا نقمت - ستم جنسی و جنسیتی زنان - شل نیای که...- فانوس - کار در محیط مشترک - لاک غیرت.

زندگی زناشوئی: احساس ارزشمندی - ارتباط با مادر شوهر - اعتیاد شوهر - ایزوگام عاطفی کنید - ته نامردی - دادگاه خانواده - خیانت1 - خیانت 2 - خیانت 3 - دق و دلی - رابطه زناشویی - زلزله روابط - شغل شوهر - عروس و مادر شوهر - عروسک شوهر.

مشکلات زنان بیوه: ادعای علاقه - ازدواج مجدد - امید و تلاش - تنهایی نفس گیر - خواستگار متدین - شناخت خواستگار- کمک از واسطه نه پیک - وعده سرخرمن.

امام علی (ع): چه بسا لحظاتی شهوترانی که اندوه طولانی به بار می آورد.








ازدواج مدت دار


«یا سامعَ الدعا؛ ای(خدایی که) شنوندة دعایی »(1)


بنگاه ازدواج موقت1
در ازدواج ( دائم یا مدت دار)نباید به هر معرفی اعتماد کرد. برخي افراد دلال اينترنتي و حضوري در ازدواج مدت دارند و در واقع زالو صفت به فكر جيب خود هستند اگر مورد مناسبي گيرشان آمد كه خودشان قربة الي الله زحمت‌شان را مي‌كشند و اگر مالي نبود با گرفتن پول به ديگران معرفي مي‌كنند. اگر كسي دلسوز است تلاش كند، شرايط ازدواج دائم آنها فراهم شود.

درست است كه خانم ها با اين ازدواج مخالف‌اند. ولي من در برخي از مشاوره هاي تلفني با زناني بيوه مشاوره داشته‌ام كه به دلائلي خود دنبال اين ازدواج هستند از آنها مي‌پرسم كه چرا شما بر خلاف زنان دنبال اين ازدواج هستيد؟! مي‌گويند: حرف آن زنان براي ما حجت نيست چون اگر در شرايط ما بودند و اين كار را نكردند حرفشان را قبول داریم اگردر خانه‌اي سوت و كور بودند و ماها گذشت و كسي حتي فرزندان به او سر نزدند و همدمي نداشتند و رد كردند حرفشان را مي‌پذيریم. فرق ما و آنها در بیت زیر است.




ای سیر تو را نان جوین خوش ننماید
معشوق من است آن که به نزدیک تو زشت است



ولي من شديداً به آنهايي كه در دام اين ازدواج ها افتاده اند هشدار مي‌دهم كه مراقب باشيد. ممكن است وقتي اين ازدواج نقش مسكّن را داشته باشد اگر به فکر ازدواج دائم نیفتید و عین درد است. برخي از افراد با نامردي تمام يك خانم بيوه را به ازدواج مدت دار در مي‌آورند و اسیر خود می کنند. و زمان وفرصت ازدواج دائم را از او مي‌گيرند وقتي به خود مي‌آيند كه می‌بينند زيبايي و نشاطش آن را از دست داده اند و همان مرد نامرد آنها را بين زمين وآسمان رها مي‌كنند و مي‌روند و پشت سرشان را هم نگاه نمي‌كنند .(2)



تجربه مشاوره ای

خانمی می‌گفت: من خودم از مخالفان سرسخت ازدواج موقت بودم ولی الان جایی گیر کرده ایم که نه راه عقب رفتن داریم نه را پیش آمدن. خواهر شوهرم همسر برادر بزرگم بود. برادر در تصادف از دنیا رفت. دو سال بعد متوجه شده ایم که این زن با برادر کوچکم که معتاد به کراک است رابطه دارد. برادرم نه پول دارد و نه کار و من نمی دانم چرا این زن سراغ او رفته است. اما هر چه که هست این دو به رغم برخوردهای ما متوجه شده ایم که با هم خلوت هایی دارند. برادرم زیر بار ازدواج با او نمی رفت . ما هم دیگر نمی توانستیم بیشتر از این با آن دو درگیر شویم به خصوص این که شوهرم نمی‌خواست با برخورد با خواهرش آبروی او نیز ریخته شود تا این که من راهی جز پیشنهاد دادن ازدواج موقت به آنها برای جلوی گیری از گناه نداشتم.



(1)مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر
(2)البته من مخالفم كه بگوييم هميشه ازدواج مدت دار مسكن است برخي موارد عين درمان است مانند ازدواج مدت‌دار کسی که بیماری لاعلاج دارد و نمی‌تواند ازدواج دائم کند.

ادامه دارد...

...
تفاوت ازدواج های مدت دار اهل سنت با ازدواج متعه
تمام ازدواج های جدید اهل سنت در ظاهر ازدواج دائمی هستند که از این نظر با ازدواج موقت (متعه) تفاوت دارند. اما در واقع بخاطر فرار از نام ازدواج موقت آنرا به این صورت در آورده اند که در ابتدا به صورت دائمی عقد خوانده می شود به شرط اینکه در زمان خاصی طلاق صورت گیرد! ( اسمشو نیار خودشو بیار )

برای بیشتر روشن شدن مطلب خوب است توضیح مختصری درباره برخی از این ازدواج های جدید داده شود:

1) ازدواج مسیار!
جالب این که حتّى منکران ازدواج موقّت (یعنى غالب برادران اهل سنّت) هنگامى که تحت فشار جوانان و اقشار دیگر محروم قرار گرفته اند، تدریجاً به نوعى ازدواج ـ شبیه ازدواج موقّت ـ تن در داده اند و آن را «ازدواج مسیار» مى نامند، هر چند نام آن را ازدواج موقّت نمى گذارند، ولى در عمل هیچ تفاوتى با ازدواج موقّت ندارد; به این ترتیب که اجازه مى دهند فرد نیازمند به ازدواج، با زنى ازدواج دائم کند در حالى که قصد دارد بعد از مدّت کوتاهى او را طلاق دهد و با او شرط مى کند که نه حقّ نفقه داشته باشد و نه شب خوابى و نه ارث! یعنى دقیقاً شبیه ازدواج موقّت، با این تفاوت که در این جا با طلاق از هم جدا مى شوند و در ازدواج موقّت با بخشیدن باقیمانده مدّت یا سرآمدن مدّت و هر دو از آغاز زمان محدودى را در نظر دارند.

و جالب تر این که اخیراً بعضى از جوانان اهل سنّت که گرفتار مشکل ازدواج شده و در فشار بوده اند، از طریق اینترنت با ما تماس گرفتند که ما مى خواهیم در مسأله ازدواج موقّت از فتواى شیعه پیروى کنیم، آیا مانعى دارد؟ گفتیم: هیچ مانعى ندارد!آنها که ازدواج موقّت را انکار مى کنند، ولى به «نکاح مسیار» روى مى آورند، در واقع اسمش را نمى آورند ولى خودش را مى آورند.

آرى «ضرورت ها» سرانجام انسان را وادار به پذیرش «واقعیّت ها» مى کند، هر چند نام آن را بر زبان نیاورد.

بنابراین نتیجه مى گیریم آنها که اصرار بر مخالفت با ازدواج موقّت دارند، دانسته یا ندانسته جاده را براى فحشا صاف مى کنند، مگر این که نوع مشابه آن، یعنى نکاح مسیار را پیشنهاد کنند و به همین جهت در روایات اهل بیت(علیهم السلام) آمده که «اگر با ازدواج موقّت اسلامى مخالفت نکرده بودند، هیچ کس آلوده زنا نمى شد».(3)
همچنین آنها که با سوء استفاده از «ازدواج موقّت» که براى ضرورت ها و نیازهاى واقعى محرومان تشریع شده، چهره آن را در نظرها زشت نشان داده و آن را وسیله هوس رانى خود ساختند، آنها نیز جاده را براى آلودگى جامعه اسلامى به زنا صاف کردند، و درگناه آلودگان شریک هستند، چرا که عملا مانع استفاده صحیح از ازدواج موقّت شدند. به هر حال، اسلام که یک آیین الهى مطابق با فطرت آدمى است و تمام نیازهاى واقعى انسان ها را پیش بینى کرده، ممکن نیست مسأله ازدواج موقّت را در برنامه هاى احکام خود نگنجانیده باشد، و همان گونه که بعداً خواهد آمد، ازدواج موقّت، هم در متون قرآن مجید آمده و اخبار نبوى، و عمل گروهى از صحابه نیز بر آن بوده است، منتها جمعى مدّعى نسخ این حکم اسلامى هستند که خواهیم دید دلیل قانع کننده اى بر نسخ آن ندارند .(4)


2) المصیاف:
ازدواجی است مخصوص تعطیلات تابستان یعنی در انتهای تابستان با طلاق به پایان می رسد!


3) المسفار:
ازدواجی است مخصوص خانم هایی که می خواهند سفر تحصیلی به خارج از کشور داشته باشند که در انتهای تحصیلات با طلاق به پایان می رسد !البته شاید برای سفرهای غیر تحصیلی هم استفاده شود.


4) الابتعاث:
با توجه به ماده آن به نظر می رسد یکنوع ازدواج دانشجویی باشد که پایان آن هم با طلاق در زمان فارغ التحصیلی است


ازدواج های جدید پیشنهادی در سایت های اهل سنت


5) المطیار:ازدواجی که برای خلبانان و خدمه پروازی استفاده می شود و انتهای آن هم با طلاق در پایان خدمت خواهد بود.

6) المحجاج:
ازدواجی که برای حجاج استفاده می شود و انتهای آن هم با طلاق در پایان سفر حج خواهد بود.

7) المسیاق:
ازدواجی که بین معلم های زن مناطق دور و راننده وسیله نقلیه صورت می گیرد ! و انتهای آن هم با طلاق در پایان سفر یاد شده می باشد .

Dirol السياحي:
ازدواج براي گردش گران.(4)


و ازدواج های دیگری که در آینده نه چندان دور شاهد آن خواهیم بود ...


[=B Mitra](3)[=Calibri][=B Mitra]www.persian.makarem.ir
[=B Mitra](4).[=B Mitra]www.askdin.com

ادامه دارد...



...
چند نكته طنز
- خانم هاي ايراني بروند خدا را شكر كنند و اجازه اقامت به شوهرشان در كشورهاي عربي ندهند كه سرشان در خطر است.
گويند آقايي كه تحقيق كرده بود و اين ازدواج را كشف كرده در عربستان قصد وطن كرده و به هيچ وجه حاضر نيست به كشورش برگردد و با يك زن سر كند.

- دوستم مي گفت سيستم عرب ها با ما فرق دارد رفته بودم مشهد هتلي كار داشتم كه عرب هاي شيعه آنجا اقامت داشتند يك دفعه در باز شد عرب با دشداشه اي چون برف وارد سالن شد و يكي يكي همسرانش را صدا زد: ام ريحانه، ام علي، ام ليلا، ام مهدي . با صدا زدن او در اتاقي باز مي شد و خانمي و فرزندانش بيرون مي آمدند و به سمت سه چهار تاكسي سمندي كه بيرون پارك شده بود مي رفتند يه چيزي تو مايه فرمانده گردان با چهار گروهان. باز خدا اين شيعه را بيامرزد ازدواجش خيلي قانونمند تر از ازدواج هاي المسيار، السياحي و المصياف و...است .

- پزشكی سالمند به نام «خداپناهي» با منشي جوانش ازدواج كرد دوستانش زان پس به او مي‌گفتند «پناه بر خدا».

شعار این هشدار
همان گونه که از کارد می‌توان هم برای آشپزی استفاده کرد و هم برای زخمی کردن یک انسان. ازدواج موقت هم دو سویه است مهم استفاده در جایی است که شرع گفته است.





[="Tahoma"][="Navy"]

ازدواج مدت دار



«الم یَعلمْ بأنَّ الله یری؛آیا نمی داند که خدا می‌بیند»



بنگاه ازدواج موقت2
مي‌گفت: سنم بالا رفته بود و مجرد بودم و با چندر در آمدم به اين زودي ها هم نمي توانستم امكانات يك ازدواج ساده ساده را هم فراهم كنم از سويي هم بدجوري از ايمانم مي‌ترسيدم و دنبال راهي برای كنترل شهوت بودم روزي به مركزي براي ازدواج مدت دار رفتم فردي شماره تلفن خانمي را به من داد و گفت به او تماس بگير ببين مي پذيرد با شما ازدواج مدت دار داشته باشد؟كور از خدا چه مي‌خواهد؟

انگار خدا در لطفش را به رويم باز كرده بود با آن شماره با آن خانم تماس گرفتم. و بعد جايي با هم قرار گذاشتيم. خيلي جوان بود. از او پرسيدم بيوه‌اي گفت: نه. دختر رشيده ام و اذن پدر نياز ندارم چون پدر ندارم و امكانات ازدواج مثل جهيزيه ندارم، سنّم هم بالاست و مصلحت خودم را تشخيص مي‌دهم .چند بار هم ازدواج مدت دار داشته ام. من كه مدتها بود از فشار جنسي در رنج بودم توضيحات او را بدون هیچ تأملی قانع‌كننده يافتم. به او گفتم دنبال من بيا. من جلو رفتم و او پشت سرم. وجدان يك لحظه من را رها نمي‌كرد يك سئوال از من كرد نتوانستم جواب قانع كننده‌اي به وجدانم بدهم: آيا اگرخواهرت در اين شرايط بود اين كار را برايش مي‌پسنديدی و راضي مي‌شدی؟

كلافه شدم نمي‌دانستم چه كنم به‌ شهوتم پاسخ بدهم يا وجدانم؟ تنها چيزي كه آن لحظه به فكرم رسيد اين بود كه لابه‌لاي جمعيت كاري كنم كه مرا گم كند و اين كار را هم كردم. بعدازمدتي درسهاي حوزه و رشته دانشگاهي حقوق خواب وخوراك مرا هم كم كرد و از نظر شهوت فشار كمتري مي‌ديدم.من الان ازدواج كرده‌ام اما هنوز نتوانسته ام جواب وجدانم را بدهم و مي‌دانم ازدواج موقت درشرع است اما مي‌دانم نه برای هركس و با هركسي.البته همه مراجع تأكيد دارند كه اگر امر داير مدار گناه و ازدواج موقت باشد ازدواج موقت مقدم است.(1)

شعار این هشدار
در بند خویش بودن معنای عشق نیست.
چونان‌که زنده بودن ، معنای زندگی (2)



(1)
www.askdin.com
(2) قیصر امین پور




[/]

ازدواج مدت دار

«خورشید حال و روز مرا دارد
در آتش همیشه می‌سوزد»



زهر و عسل1
اين عبارت را شايد شنيده باشيد: ما قُصد لم يقعْ و ما وقع لم يُقصدْ؛ آن‌چه منظور بود واقع نشد و آن چه واقع شد مقصود نبود. باحدود 40 زني كه تجربه ازدواج مدت دار را داشتند مشاوره تلفنی داشته‌ام اگر بگويم پيام اغلب قريب به اتفاق آن‌ها پيام بالا بود بيراه نگفته‌ام. بسياري از زنان بيوه درتنگي قافيه كه قرارمي‌گيرند تن به ازدواج مدت دار مي‌دهند همان‌هايي كه تا مدتي قبل از اين بحث تنفر داشتند.


به حكم ويژگي‌های روان‌شناختي‌، زنان عاطفه محورند و مردان جنسي‌محور. به همين دليل در بسياري از مواقع در اين ازدواج زن و مرد گويي از دو كشور بيگانه با زبان‌هاي مختلف هستند كه مجبورند با هم باشند ولي حرف همدیگر را متوجه نمي‌شوند. در اين وسط اغلب زنان سرشان كلاه مي‌رود يا بي‌كلاه مي‌ماند.


زني كه مهرطلب بوده و نازكننده، نازكشي نمي‌بيند و مجبور است با كسي همراه شود كه سنخيتي نمي‌بيند.گفته‌اند: الغريقُ يَتشبثُ بكلِ حشيشٍ؛ كسي كه درحال غرق است به هرخس وخاشاكي چنگ مي‌زند، بنايراين بعيد نيست زني به دليل حيا به مردي وابسته شود كه تنها از با او (زن)بودن بهره‌كشي جنسي رامي‌خواهد و نتواند اعتراض كند كه من هم آدمم مرا رعايت كن اي كاش مي‌توانستم چند فايل صوتي اين زنان را در اختيارتان قرار دهم تا بفهميم كه ما حق نداريم با يك انسان به شكل حيوان برخوردكنيم.


اما از جايي كه در موارد محدود(بسيارمحدودي) مي‌بينم كه واقعاً براي مرد و زن گريزي از اين ازدواج نيست. ناچارم به زنان كه آسيب‌پذيرند هشداري دهم. با كسي كه وقت ندارد، دزدكي ازدواج مي‌كند و اضطراب لو رفتن ازدواجش را دارد، اهل هر ارتباطي (مشروع و نامشروع) است، خيانت كار است و همان كار را براي خواهر يا دخترش كه در شرايط شما باشد نمي‌پسندد و...ازدواج نكنيد چرا كه ته آن احساس بي‌ارزشي‌ وحقارت و افسردگي است. بسياري از زنان كه تن به اين ازدواج مي‌دهند درحسرت چند دقيقه همدلي و همكلامي مرد مي‌سوزند و مرد در شهوت مستانه‌اش بي‌خبر از اين كه زني را پايمال مي‌كند. به دليل اين نكات بسياري از مردان با من مخالف اند اما اسلام مي‌گويد:
يكي از حقوقي كه برادران ديني دارند اين است كه آن‌چه را براي خود و وابستگان مي‌پسندد براي ديگران هم بپسندند وآن چه را براي خود و متعلقات خود نمي‌پسندند براي‌ ديگران هم نپسندند.



شعار این هشدار
اگر عده‌ای هوس‌باز، حکم خدا درباره ازدواج تاریخ‌دار را به بازی گرفتند دلیل ناکارآمدی آن نیست.




ازدواج مدت دار

«رفته بود آن شب ماهی گیر
تا بگیرد از آب
آنچه پیوندی داشت.
با خیالی در خواب .»
(1)


زهر و عسل2
برخي از مردان در ازدواج موقت به شهوت خود"لعاب دينداري" مي‌دهند با عنوان رسيدن به ثواب،كمك به يك انسان ،و... به ازدواج تاریخ‌دار روي‌ مي‌آورند و تنها به چیزی که فکر نمی‌کنند همدلی و کمک به آن زن. و برخی که قلبمه‌ای از کثافت هستند با هزار ترفند عاطفی و... دختران باکره را به این کار و مرداب می‌کشند و او را از زندگی آرام خود دور می‌کنند.

مرام لوتی‌گری 1
به مردان باید گفت داستان علی‌گندابی را بخوانند. همو که برای این که مهر زن غریبه‌ای به او کار گر نشود و رابطه آن زن با همسرش خراب نشود کلاه از سر بر می دارد و موهایش را ژولیده می‌کند و سر و وضع خود را به شکل افراد شلخته در می‌آورد.

مرام لوتی گری2
«مردي اهل و عيال خود را سوار كشتي كرد. كشتي در چنگ امواج گير كرد و شكست. از آن كشتي تنها همسر آن مرد نجات پيدا كرد. زن بر تخته پاره‌اي از كشتي نشست. امواج او را به جزيره‌‌اي برد. در آن جزيره راهزني زندگي مي‌كرد كه همة كارهاي ناشايست را مرتكب شده بود. راهزن يك دفعه با زن مواجه شد نگاهي به او كرد و گفت: آدمي زاده هستي يا پري؟آدمي زاده‌ام. شعله‌هاي شهوت در دل مرد زبانه‌كشيد مرد خواست عطش ميل خود را با كام از او بنشاند، زن بر خود لرزيد. راهزن كه حالت روحي او را ديد گفت: چرا به خود مي‌لرزي؟ اشاره به آسمان كرد و گفت:از خدا مي‌ترسم، تاكنون چنين كاري نكرده‌اي؟ گفت: به عزّت خدا سوگند، خير، راهزن گفت: با اين كه هرگز اين كار را نكرده‌اي و من با زور از تو مي‌خواهم،اين چنين از خدا مي‌ترسي، به خدا قسم كه من سزاوارترم بدين ترس و هراس، پس پشيمان شد و توبه كرد و به خانه‌اش روانه گرديد. در راه با راهبي هم مسير شد. گرمي آفتاب آنها را اذيت مي‌كرد. راهب به آن جوان گفت: دعا كن تا خدا بر سر ما سايه اندازد تا آفتاب ما را نسوزاند، راهزن گفت: پرونده‌ام سياه است و حيا مي‌كنم از خدا چيزي بخواهم. راهب گفت: ‌پس دعا مي‌كنم تو آمين بگو. راهب شروع كرد به دعا و جوان آمين گفت. در آن حال ابري بر آنها سايه انداخت و زير ساية ابر مقداري با هم راه رفتند تا راهشان جدا شد و راهب ديد آن ابرها از آن به بعد تنها بر سر آن جوان حركت مي‌كند، با حيرت پيش جوان بازگشت و پرسيد تو چه كار كرده‌اي؟!، جوان داستان را شرح داد و راهب گفت: توبة تو مستجاب شده و به همين دليل دعايت هم قبول شده است .بعد از اين مواظب باش گوهرتوبه‌ات را نشكني .(2)

آزمون: دم خروس وقسم حضرت عباس
يك آزمون كوچك از اين افراد همه چيز را روشن مي‌كند اينكه آيا به واجبات خود همان قدر اهميت مي‌دهند يا فقط دنبال هوس خود است. برخي ادعاي دينداري مي‌كنند ولي از نماز، خمس و...استقبال عملی نمی‌کنند. هر كاري مي‌كنند حق و ناحق مي كنند و...
خانمي مي‌گفت:مديربانكي به بهاي دادن وام من را به ازدواج مدت دار درآورد. آيا يك فرد متدين با بيت المال مردم اينكار را مي‌كند؟ و آن را برای هوسش و رام کردن دیگری به کار می‌برد به گونه‌ای که اگر آن زن قبول نكنداز وام محروم بماند؟
مردي كه مي‌تواند به بيت المال مردم خيانت كند و بي‌انصاف باشد حرمتي‌ براي شما قائل نيست. بنابراين اگر زني مجبور شود ازاين ازدواج سود ببرد بايد ازمرد آزمون بگيرد؛ آزمون انسانيت و وجدان اخلاقي.

شعار این هشدار
امام حسین(ع) :لاتـَرفع حــاجَتَک إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة: إلـى ذِى دیـنٍ، اَو مُــرُوّة اَو حَسَب ؛(3)
جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد.




(1)سهراب سپهری
(2)مجلسي، بحار الانوار، موسسه الوفاء، 1403 ق،ج 14، ص 507،روايت از امام سجاد(ع).
(3)تحف العقول ، ص 251





ازدواج مدت دار

[=B Mitra]«سرگذشت من به زهر
لحظه هاي تلخ آلوده است.»


زهر و عسل 3

من و حرام‌زادگی ؟!(1)
[=B Mitra]چه تهمت سختي است جگرم را مي سوزاند و تاب نفس كشيدن را از من مي گيرد. حضرت يعقوب-ع- مي داند كه تهمت زدن به معصوم چه تلخ است و چه بر سر آدم مي‌آورد. همو كه گفت به پسردلبندم تهمت دزدي زده اند. از گناه نكرده اش كمرم شكست. مي ترسم از ستمي كه به من شده چيزي بگويم چون سوز درونم، جهاني مي سوزاند. هراس دارم كه مداد شكوه بر كاغذ سفيد رد اتهامات بگذارم كه داغ دلم، جگر كاغذ را مي گدازد. و قتي به دنيا آمدم خوشحال بودم چون خودم را نظر كرده خدا مي دانستم كسي كه پيامبر-ص- خبر حضورش را به مردم داده بود. از اين كه آينده و مسير خودم را روشن مي ديديم و احساس كارايي مي كردم، خوشحال بودم.

تا پيامبر (ص) زنده بود كسي جرأت نداشت از من سوء استفاده كند. وقتي كه او بار سفر را به سراي باقي بست و رفت، تازه اول بد بختيم شروع شده بود. با اين كه قرآن توصيه كرده بود با كودكان بي سرپرست با مهرباني رفتار كنيد و حق شان را به ناحق نخوريد، بدون توجه به اين توصيه ها، عده اي نه تنها حق من را خوردند از اين فرا تر هم رفتند با صداي بغض آلود داد زند: اين كودك نمي بايست به دنيا مي آمد و اي كاش نطفه اش منعقد نمي شد و يا سقط مي شد. از اين حرف ها گذشته بود چون از دوره جنيني من سال ها گذشته بود و پيامبر-ص- برايم شناسنامه صادر كرده بود همه مسلمانان اسم و رسم و هدف از خلقتم را مي دانستند.

پيامبر كه رفت، گرد و غبار غربت برسرم نشست اما دلم خوش بود كه با وجود علي -ع - بي سرپرست نمي مانم كسي هست كه مرا از گزند و آفات دهر و «دهريان» حفظ كند امّا هنوز لحظاتي از دفن آسمان رحمت در زمين سهل انگاري، نگذشته بود كه بادهاي مخالف از سمت شِمال ناجوانمردي به سمت علي؛- يمين حقيقت- وزيدن گرفت. آن قدر وزش اين طوفان به طول انجاميد كه كم كم داشت همه مزرعه ي شريعتي كه پيامبر-ص- براي مان به ارث گذاشته بود از بين مي رفت. من تنها شده بودم و بي كس‌ خجالت مي كشيدم كه از علي درخواستي كنم، با اين حال تنهايم نمي گذاشت و دست حمايتش را دورا دور بر سرم احساس مي كردم دستي كه بوي پيامبر را مي داد.

خوش به حال كودكاني كه الان زندگي مي كنند، لااقل سازمان يونيسفي دارند كه

[=B Mitra]«شعارش»[=B Mitra] دفاع از حقوق شان است، به شعارشان عمل هم نكنند،باز هم كودكان دلشان خوش است كه حامي اي دارند. [=B Mitra]

[=B Mitra]ادامه دارد...[=B Mitra]

[=B Mitra]

...
در شهر مدينه دنياي كودكي خودم را سپري مي كردم، با اين كه پيامبر برايم كارت هويت صادر كرده بود فردي جلوي چشم همه به من نسبت و اتهام حرامزدگي و نامشروع بودن زد و داد زد: «من» شناسنامه اين كودك را باطل مي كنم.

از آن روز به بعد آب خوش از گلويم پايين نرفته است، اين درد، پاك بودن و اتهام ناپاكي، كمرشكن است. بعد از زخم آن اتهام، وقتي از كوچه بازار مي رفتم مردم به من چپ چپ نگاه مي كردند. برخي مي دانستند، من پاك پاك هستم و از هر گناه و تهمتي دامن بري امّا از ترس مجازات اسمم را هم نمي آورند و از من دفاع نمي كردند و پناهم نمي دادند.

امروز روان شناسان مي گويند كسي كه در كودكي له،آزرده و آسيب ديده شود، در بزرگسالي كوهي از مشكلات بر دوش شخصيتش سنگيني خواهدكرد. سنّ شما قد نمي دهد ولي من كه تجربه ام بيش از شما است و شلاق تلخ رويي، تير اتهام و برخورد ناجوان مردانه بر تن نحيف و روان ظريفم لمس كرده ام، به اين حرف «باور» دارم.

تو كوچه و بازار، از خودتان شنيده ام كه: «زخم شمشير زود التيام مي يابد ولي زخم زبان، به اين راحتي خونش بند نمي آيد و گوشتش جوش نمي خورد». نمي‌دانم به عمق معني اش هم توجه داريد يا نه ؟ حرف دقيقي است. زخمي كه حدود 14 قرن پيش در كودكي بر من وارد كردند،نه تنها خوب نشده بلكه اين روزها عفوني هم شده است. اين روزها حتي برخي از خودي‌ها بر زخم كاري اي كه بر من وارده شده است، نمك طرد و ردّ مي‌ريزند و اين يعني تأييد همان اتهام تلخ ديروز.

پناه مي‌برم به خدا، پناه مي‌برم به او هيچ چيز از محضر و مرآيش مخفي نمي‌ماند،او مي داند كه من حسابم پاك است و به همين دليل در آستان كبريايي‌اش سربلند هستم.گاهي با خود مي گويم اگر خدا انيسم نبود، چه برسرم مي‌آمد؟ چه مي كردم؟ نمي دانم، شايد مثل برخي از انسان هايي كه نتوانسته اند در تاريكي معدن فطرت‌‌شان‌ خدا را پيدا كنند، خودكشي.

ادامه دارد...


...
دوستان! قصه درد و غصه نفس‌گيرم، يكي و دوتا نيست. دلم تنها به حال خودم نمي‌سوزد، اتهام به من اگرچه تابم را كم كرده است و قلبم را مچاله مي كند، اما دلم مي سوزد براي پيامبري كه مزدش را با تحريف سخنانش جواب دادند.

من اولين ستم‌ديده نيستم كه در مكتب شيعه حقش را خوردند كه مثل من بسيار است.شرمنده ام كه سرتان را درد مي آورم، گوش دادن به حرف‌ و بغض‌هاي گره شده در سينه كوچكم آبي است بر شعله هاي فتنه‌اي كه بر انبار سخنان پيامبر زدند. همدلي تان ضُمادِ زخم هاي به عمق تاريخ مذ‌هب تان است، احساس خودماني با شما دارم، و اين حس‌ به جگرپر از تاولم آرامش مي‌دهد. شما همان گروه با وفا و صفايي هستيد كه داستان‌تان را خودم با دو گوش حقيقت يابم از پيامبرتان شنيدم همويي كه نسيم نامش گل هاي هيجان و شكوفه هاي شور محمدي را در قلب تان به بار مي آورد و زلال سخنانش، قطب‌نماي راه تان در شب گمراهي است. او هم براي ديدن‌تان بي قرار بود،و در آلبوم دعاهايش از هركدام تان تصويري از «توجه» قرار داده بود. و خود حضرتش مژده آمدن ياوران نابش را به ياران آستانش مي داد.

آن قدر از شما تعريف كرد و گفت و گفت تا اين كه بالاخره حسادت برخي گل كرد و با ناراحتي گفتند: راستش به ما بر مي خورد در برابر ما از افرادي تمجيد و تعريف مي كنيد كه شما را نديده اند، و در جنگي در ركاب‌تان رزم مي نكردند و از بزم جلسات و گفته هاي حضوري تان جامي ننوشيده‌اند، امّا ما، ما چشمان مان به نور ديدن تان تابان است و...هنوز خيلي ها حرف ناگفته در دل‌شان بود كه برزبان برانندكه پيامبر- ص- سخن آنها را قطع كرد و با تفقدي از مهربان دوستانش گفت:ولي آنها با اين كه من را نديده اند، دل شان برايم مي تپد و به من سخت باور دارند. دل من برای دیدن شما لحظه شماری می کند، آنها برادران من اند.

اگر اين جملات را از نبي خدا نشنيده بودم محال بود كه با اين همه نامردمي كه ديده ام براي تان سخن بگويم و درد و دل كنم. شما همراز من هستيد اي دوستان پيامبر.

ادامه دارد...


...
داستان تنهايي و بي سرساماني ام را ننوشتم چون مي دانستم كه از ستمي كه بر اجتماع انساني شده است، جگر كاغذ آتش مي گيرد و چشم مداد از گريه كور مي شود.وقتي به من تهمت حرام زادگي زد پسرش مهرسكوت از لب هايش شكست و در بلندگوي رفتارش داد زد:
هي پدر از خدا بترس. مي داني به چه كسي چه تهمتي مي زني، شرع محمد-ص- شتري نيست كه به ميل خودمان افسارش را بگيريم و هرجا خواستيم ببريم.هنوز پژواك صداي پيامبر را در گوش جانم مي شنوم كه : «حرام من حرام است تا ابد و حلال من حلال است تا چشم دنيا باز است».

او كه ناراحت بود اعلام كرد كه اگر كسي اين كودك حرامي را به خانه خود پناه دهد من مي دانم و او. با آن خط و نشاني كه كشيده شد، راضي نبود براي دفاع از من در گير و دار رحلت پيامبر-ص- و پراكندگي جمعيت مسلمانان خوني ريخته وشود و جنگي شعله ور.

وقتي دلم از نامردمي ها گرفته بود با قدم ارادت، پيش علي –ع – رفتم او كه خود جگرش از هجر پيامبر پاره پاره شده بود شده بود تسكين دهنده قلب زخمي ام. با گلوي بغض آلود و چشماني اشكبار به من نگاه كرد و گفت هي سرت را بالا بگير. تو چرا خجالت مي كشي؟ او بايد شرمنده باشد كه كه بدترين تهمت را به تو زده است. سرم را بر شانه دلجويي علي گذاشتم او آتشفشان بغضش را مهار كرد و به من گفت: آرام باش آرام باش، تو نه تنها حرامي نيستي در قيامت نزد پيامبر هم عزيزي چون به بركت وجود تو به جز پست فطرت ترين افراد به مرداب بد بو ي زنا فرو نمي روند. خدا آن قدر به تو قدرت داده كه مي تواني بساط حرامزادگي را از زمين بر چيني. و اين جملات پمادي بود بر زخم هايي كه از خنجر تهمت و شمشير نامردمي ها خورده بودم.

درست است كه من براي همه كارايي ندارم ولي ميوه هايي كه از من به بار مي‌آيد كام جامعه انساني را شيرين مي‌كند تا من باشم علف هرز شهوت و بي بند و باري جرأت رويش در مزرعه دينداري را ندارد.

آن موقع نمي دانستم علي –ع – چه مي گويد: الان درك مي كنم كه من كي ام. فلسفه خلقتم چه بود. آرامش و پاك دامني فرزندان من هستند كه پرستاران جامعه انساني و اسلامي اند. اين مدال‌ها براي مباهات من نزد فرشتگان خدا كم نيستند.

من نردبان ترقي به سوي خدا براي افراد «نيازمند» و پرتگاه سقوط اخلاقي براي شهوت پرستان هستم همان هايي كه به بهانه دفاع از من حق خود و همسر خود را پايمال مي‌كنند و با «اخلاق خوش انتفاعي» شان «نگاه ابزاري» به خلق خدا دارند.

افرادي كه براي ديگران چيزي را مي پسندد ولي همان را براي خود(اهل و عيال و ناموس شان) نمي پسندد. كساني كه مانند تخم مرغ گنديده ظاهري پاك و سفيد دارند و باطني بسيار بدبو؛ به ميل خود مباحي را واجب و حرامي را حلال مي كنند و در تجارتخانه دنيا چوب حراج بر آبروي دين و دينداران مي زنند، همان هايي كه«دانسته» چون عالمان بي عمل بني اسرائيل، كلام خدا را پله سوار شدن به «اسب چموش شهوت» قرار مي دهند.
و همين كافي است كه برچسب بي ديني و نامردي به آنها بزنم. اينها با اين كارشان آبروي من را لكه دار كردند. به همين دليل برخي كه به حقانيت من يقين داشتند، به اصل و نسب من هم شك كردند و برخي هم كه در حرام زادگي ام شك داشتند، يقين به آن پيدا كردند. حساب اين شيادان نااهل را به خداوند اشدّ المعاقبين مي گذارم همو كه در عِقاب كردن افراد پست كم نمي گذارد و در حساب كتاب مو را از ماست مي كشد.

ادامه دارد...



...
در كوله پشتي زندگي‌ام، فهرستي سياه از افرادي دارم كه گناه‌شان اين است كه كامجویي هايشان مهر و امضاي من را ندارد. مُهري كه از مِهر خدايي حكايت مي كند. چه آنهايي كه من را دست آويز قرار دادند و با بهانه دفاع از من «بدون رعايت قوانين و حقوقم» به هواپرستي خود بپرداختند و چه آنهايي كه با من كاري نداشتند و در «بازار آزاد هوس» كار مي كنند. آنهايي كه با اين كه مي توانستد با مجوز از من كارشان را قانوني كنند، افتخار مي كنند كه كاري به من ندارند.

اينها درد و دل است من از بسياري از شما برادران و خواهران ايماني غمي به دل ندارم. از افرادي دلگيرم كه سند تولد من را در اسناد حديثي خود مي بينند و در دادگاه وجدان شهادت به پاكي من نمي دهند از دانشمنداني كه نون به نرخ روز و ميل خود مي خورند و دين خدا را مايه ي شهوت پرستي خود قرار داده اند. از سياست بازاني كه در رزمگاه رياست طلبي، حكم خدا را سپر خود قرار مي دهند. و حكم خدا را گويي براي چوگان نفس شان قرار مي دهند؛ زمانی در ميكروفون خودخواهي،بدون شروط به معرفي مي پردازند و با دفاع بد، سبب تخريب فلسفه وجوديم مي شوند و زماني با شمشير منفعت طلبي از بيخ و بن ريشه من را مي زنند.

من از همه‌ي شما دلگير نيستم نه اين كه شما حق برادري را در حقم تمام كرده باشيد. بسياري از شما هم به سهم خودتان آب به آسياب دشمن مي ريزيد چون دست روي دست هم گذاشته ايد و غرق شدن در امواج شبهات دشمنان و خرابي ام در طوفان شهوت پرستان مي بينيد و نه با بيان و نه با بنان تان از من دفاعي نكرديد. بگذاريم و بگذريم من شما را از خود برانم ديگر چه كسي برايم مي ماند.

دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شدو جان نيز هم


ادامه دارد...




[="Tahoma"][="Navy"]...

دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شدو جان نيز هم


امّا اگر قرار بود درِ صندوق گله و ناله هايم را باز كنم مي ديدید كه بيشتر از برخي مردان دلخورم تا زنان. مرداني كه بدون توجه به فلسفه خلقتم از من سوء استفاده مي كنند و به زور ادعا مي كنند كه مجوز و مهر من را زير طومار هوس هايشان دارند آنهايي كه مانند عالمان يهود هستند قسمتي از كلام حق را مي گيرند و قسمتي را پنهان مي كنند تا بهتر بتوانند اسب غريزه خود را بتازانند.



برخي از مردان آن قدر من را در اشعار شهواني خود به كار برده اند كه راستي راستي برخي از زنان باورشان شده كه من هم موافق با رام نكردن اسب چموش شهوتم.
نمي دانم چرا امروز اين قدر سخنم به درازا كشيده شده مي دانم بسياري از خانم ها نادانسته و بسياري به دليل عملكرد بد مردان با من مخالف اند آن قدر از من، حكم و نظركرده خدا، بدشان مي آيد كه نمي خواهند اسمم را بشنوند. من به بسياري از زنان حق مي دهم.
از جهاتي ما درد مشترك داريم؛ حق مان لگد كوب خودخواهي، سياست بازي و شهوت پرستي و نگاه ابزاري شده است. اگر حوصله نداريد و نمي خواهيد حرفم را بشنويد خب باشد اصراري ندارم به زور با بيان دردهايم خسته تان كنم. راستش را بخواهيد، من با كنار آمدن با درد و زخم هاي بد تهمت‌ها، سال هاي سال است كه خو كرده ام. نمي دانم شايد اگر تقدير الهي اين نبود كه من چون خوني در رگ هاي جامعه جاري باشم، همان روزها از غصه و نسبت هاي ناروا و نگاه ابزاري به من مرده بودم. خواهشي دارم اين كه حرفم را بشنويد اگر بدتان آمد كنار بگذاريد يا نه اصلاً آن را بكوبيد به ديوار بي توجهي. مگر خدا نگفته
« فبشر عبادي الذين يستمعون القول و يتبعون احسنه».

خواهرم شما چرا ؟ شما چرا در حلال زاده بودنم شك داريد؟ مي دانيد وقتي شما اصل من را انكار مي كنيد به من بر مي خورد چون يك جوري همان تهمت حرامي بودن صدر اسلام را به من مي زنيد. شما كه بهتر از مردان مي دانيد چه تلخ است معصوم بودن و انگ ناپاكي، پس شما چرا؟ شما كه مي دانید خدا حكيم است و سخن و حكم لغوي در قاموس صفاتش نمي گنجد. اگر من بي فايده بودم خداوند مجوّز كار به من نمي داد و «سازمان بهداشت معنوي» و «شريعت محمدي و علوي» مرا براي خدمت به اجتماع انساني استخدام نمي كردند و ناظران ملكوت، ضرورت وجودم را تأييد نمي كردند.


من هم مثل شما
با بي قيدي مخالفم اما خواهشي كه دارم اين كه به من نسبت حرامي ندهيد و حرف آن تحريف گر را تكرار نكنيد. خدا شاهد است كه با وجود من چه زن ها و مردهايي از فساد اخلاقي و رواني نجات يافته اند. و به همين دليل است كه مولايم فرمود«لولا نهى عُمَر ما زنى الاّ شقى».


هشدار این مجال
اِذا فَسَدَتِ النِّـيَّةُ وَقَعَتِ البَليَّةُ (2)
هرگاه نیت فاسد شود، بلا و گرفتارى پیش می ‏آید.



(1) نویسنده .م . ح قدیری
(2) غررالحکم، ح 4021


[/]

ازدواج


«خدا گر زحکمت ببندد دری
زرحمت گشاید در دیگری»



خواستگاران لیز
یکی ازسئوال هایی که در مشاوره ها با آن سال هاست که مواجه می‌شویم سئوالاتی است که دختران در شرف ازدواج می پرسند یکی از سئوال های مهم که اخیراً بسیار رواج یافته است این است که چرا خواستگار می رود و پشت سرش را نگاه نمی‌کند.

پاسخ: این امر می تواند علل مختلفی داشته باشد.

الف : عوامل طبیعی:
1- دختر: شلخته بودن، بدلباسی، بی توجهی به نوع استفاده از واژه ها و کلمات، توقعات سنگین(مادی یا معنوی)، بیماری روانی یا جسمانی، اجتناب از جمع زنان و شرکت نکردن در مراسم آنان.


2- خواستگار:
دمدمی مزاج و شخصیت بی ثبات، تصور این که دختر با اهداف و معیارهای او تناسب ندارد، ترس از توقعات (مادی یا معنوی ) سنگین، برداشت ابتدایی نادرست از خانواده دختر و تصحیح برداشت با روبرو شدن( انتظار مال دار بودن و...)


3- خانواده دختر:
پدر سالاری یا مادرسالاری و ترس خواستگار و خانواده از دخالت آنها، وجود بیمار جسمی یا روانی در خانواده (اعتیاد، معلول و...) وجود دختر بزرگ تر در خانواده، رو راست نبودن و مخفی کاری و دادن اطلاعات متناقض،


4- خانواده پسر:
پدر سالاری یا مادرسالاری و دخالت زیاد در تصمیم گیری پسر، بد دانستن دوستی دختر با پسرشان، اصرار خانواده بر ازدواج و فرار پسر از ازدواج و..


5- افراد بیگانه و دشمنان کینه توز:
دو به هم زدن و دادن اطلاعات نادرست به خانواده پسر،


چند توصیه کاربردی به دختران
- صداقت بهترین تدبیر

- به جایی مهریه سنگین تحقیق سنگین داشته باشید.

- با توضیح کامل درباره خودتان مانع تاثیر حرف افراد بدخواه و بد گو شوید.

- توقعات افراطی نداشته باشید (انتظار نماز شب خواندن، به مادر و پدرسرنزدن و....)

- انتظارات خود را با گفت وگو با روان شناس چک و بررسی کنید.

- قبل از دوستی با پسر وجود خواستگار را با خانواده خود مطرح کنید و پسر را به خانواده ارجاع دهید. اغلب پسرها دوست ندارند ابتدا یا در ادامه با دوست دختر خود ازدواج کنند.

- سن ازدواج در کشوربالا رفته، برای فرار از تنهایی دست به انتخاب های ضرب الاجلی نزنید و از چاله به چاه نیفتید.

- احساس ترشیدگی سبب غمگینی بی نشاطی و بی تحرکی و سر و ظاهر ناآراسته و اجتناب از افراد می شود " این امر در نگرش دیگران به شما تاثیر دارد."

نگرانی درباره نداشتن خواستگار--- بی حوصلگی ----- نا امیدی و غم ----- نرسیدن به سر و ضع----رفتن در لاک خود و پرهیز از جمع--------تشدید غم و بروز نشانه های افسردگی در چهره و ناشاد بودن پوست و چهره - ارزیابی منفی از خود و دیگران و زندگی_________ ارزیابی منفی دیگران از شما

- از گذشته گناه آلود خود با خواستگار اصلاً حرفی نزنید درمقابل رابطه خود را با خدا صاف کنید.

- تصور نکنید که او همان گمشده شما بوده . چه بسا خدا بهتر را برای شما در نظر دارد.

- اگر از خواستگار خبری نشد حتماً به معنی این نیست که شما عیب دارید چه بسا ایشان متوجه شده اند که شما از ایشان سر هستید. و یا متوجه شده باشند که دلایلی تناسبی نیست یعنی بحث ارزیابی نیست که به شما نمره منفی بدهند به هر حال گمان کرده اند که با هم تفاهم نخواهید داشت.

- اگر ممکن است از ابتدا از واسطه ای امین و رازدار و کاربلد کمک بگیرید تا در جریان کار باشد و بعداً به شکل غیر مستقیم (نه به شکل پیک) علل را بررسی کند و درصورت صلاح دید موانع را برطرف کند(مهم).

ادامه دارد...



...
ب: عوامل معنوی:

1- امتحان الهی

2- سحر : افرادی که ساحر باشند خیلی خیلی کمند چون علم است و نیاز به تخصص دارد. ولی اصل سحر وجود دارد. برای سحر لازم نیست از دعا نویس کمک بگیرید. خودتان از دعاهای مفاتیح الجنان کمک بگیرید.

3- گناهان : در دعای کمیل می خوانیم خدایا گناهانی که نعمت های مادی و معنوی را از من منع می کند برطرف کن.


چند توصیه کاربردی
1- دنیا محل آزمایش است هر کسی به گونه ای آزمایش می شود فقر، ثروت، بیماری جسمی و روانی، و...و تاخیر در ازدواج نیز می تواند نوعی امتحان الاهی باشد. خداوند حکیم است و متناسب با ظرفیت افراد از آنها امتحان می گیرد.

2- خداوند گفته در سختی ها و امتحانات از نماز و صبر کمک بگیرید و ما عکس آن را انجام می دهیم کم کردن و بی توجهی به نماز و بی تابی( نسخه خدا را انجام دهیم نه تمایل خودمان را).

3- توصیه آیت الله بهجت برای ازدواج: نماز جعفر طیار، زیارت عاشورا و صدقه دادن به تعداد.

4- استغفار و توبه از گناهان،

5- برگرداندن حق مردم(مال و..) حلالیت اگر سبب فتنه و جنگ شود مثل طلب بخشش برای غیبت لازم نیست به فرد گفته شود

6- دادن حق خدا (به جا آوردن نماز و روزه های قضا شده )

7- کمک از صدقه ، نذر و آیت الکرسی و...

8- استفاده از دعای های باطل کردن سحر و...از کتاب مفاتیح الجنان (نه دعانویس های قلابی ).

ادامه دارد...



...
سئوال: برخی از خانم‌های متدین می‌گویند من دعا می‌کنم چرا اثر ندارد. مگر خدا خودش قول نداده که دعا کنید من جوابتان را می‌دهم؟

در پاسخ باید گفت اولاً این افراد با توجه و با مقایسه با افرادی که دعا نمی‌کنند و متدین نیستند از سلامت روان بالاتری برخوردارند و اعتقاد به حکمت الهی و تقدیر در تأخیر نقش تسکین‌دهنده بسیار بالایی دارد. چه بسا دعای آنها شری را از زندگی او دور کرده است مثلاً گرفتار مرد و خانواده ای شرور و فاسد نشده است. بسیاری از افراد هم هستند که در دعا تعجیل می‌کنند و گمان می‌کنند همان چیزی که می‌خواهند به صلاحشان است و گاهی هم تجربه به آنها نشان داده که مثلاً آن پسری که دوست داشتند معتاد بوده یا تصادف می‌کند و از دنیا می رود و یا به بیماری بد اخلاقی یا روانی مانند بدگمانی شدید به همسر مبتلا بوده است. البته گاهی هم دختران آواز دهل را از دور می شنود چون مثل مشاوران مشکلات داخلی افراد و خانواده ها را نمی بینند گمان می‌کنند دوستانش که ازدواج کرده اند خوشبخت اند بارها و بارها در مشاوره ها خانم هایی مشکلات‌شان را به دلائلی نمی‌توانند با خانواده ها مطرح کنند می‌گویند توش خودمان را کشته بیرونش دیگران را.


گاهی این تأخیر ها فرصت‌هایی است که خدا به فرد می‌دهد او را پخته و با تجربه می‌کند و یا زمینه انتخاب بهتر را به او می دهد که دختران در این فرصت باید وقت را غنیمت بشمارند درباره ازدواج مطالعه جامعی کنند و مهارت‌های زندگی که سبب جذابیت بین فردی و اعتماد به نفس‌شان می‌شود را مطالعه کنند .

ادامه دارد...


[="Tahoma"][="Navy"]


ایستگاه شادی

دعای دختران مجرد:Doaa:
اللهم انزلنا جوانک الرشید، الغنى و الصاحب المدرک و بالخصوص المسکن الگنده!
راکب زانتیا.
لا خواهر و لا مادر.
متخصص الطبخ الغذاء لذیذ و النظافت المنزل و ماهر بالتعویضة الکهنة الطفل الصغیر.
الخاصه: الزن ذلیلا
آمین یا رب العالمین .......!
بده منتظریم .................!:Moshtagh:




دعای پسرهای مجرد:god:

الهم نزلنا حوریاً تک دانه و توپ (خدایا منو به خاطر این درخواست سنگینم ببخش(...)!
کم توقعا...!
السّن الصغیرا...!
لا کوزه ترشی...!
الوضع المالی.... عالی و جهیزیتها کاملةُ...!
و والدینها رو به موتا، ترجیحاً لا خواهر و مادر و پدر و کلهم فک و فامیلا...!
الچشم البسته (لا آفتاب مهتاب دیده...!)
کدبانوا فی الامور المنزل (همه جور چیزا...!)
١٠٠% مطیع الامر، لا چون و چرا و تسلیماً لخشمنا...!
قویاً فی تحمل بوی جوراب و الغیر چیزها...!


[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

ازدواج


«در انحنای سقف ایوان ها ،درون شیشه های رنگی پنجره ها ،
میان لک های دیوارها ،هرجا که چشمانم بی خودانه در پی چیزی ناشناس بود
شبیه این گل کاشی را دیدمو هر بار رفتم بچینم رویایم پرپر شد .»(1)

خواستگاران جمعي
برای برخی از دختر خانم‌ها احتمالاً اتفاق افتاده که چندتا پسر ببینند که با هم دنبال آنها یا دختران دیگر باشند. این رفتار نشان‌دهنده این است که آنها دختر را ابزاری برای هوس و شهوت جمعی خود قرار داده‌اند نه بیشتر.

اگرواقعاً کسی از آنها هم به ازدواج با دختری فکر کند باز او هم صلاحیت ازدواج را ندارد. چون این پسر اقتدار و مدیریت رابطه ناموسی خود را نخواهد داشت. به همین دلیل زن که تشنه اقتدار است او را تکیه‌گاهی متزلزل می‌یابد و احتمالاً اگر باور دینی و وجدانی نداشته باشد سریع دنبال پایگاه مقتدر در بیرون می‌گردد.


شعار این هشدار
«رفتار متمدن، شاخص شخصیت ماست»




(1) سهراب سپهری


[/]

ازدواج



«تأخیر ازدواج برای تحقیق و گزینش هم کفو
به مراتب از ازدواج زودهنگام با یک عمر مشاجره بهتر است»


ریشه،مهم تر از ریش
در مشاوره با خانم‌های مذهبی‌ای روبه رو می‌شویم که هیچ تناسبی با شوهرشان ندارند. یکی از علت‌های مهم نزاع ها و مشاجرات آنها تفاوت‌های مذهبی آن‌ها است. خانم، بسیار اخلاقی متدین و شوهر،بی قید، مشروب خور و ....وقتی از خانم می‌پرسیم چرا با این همه تقیدات دینی با این همسر ازدواج کردید می‌گوید ظاهرش، فریب ظاهرش را خوردم. می پرسیم ظاهرش چه طور است می‌گوید مثل افراد مؤمن ریش دارد و لباس جلف نمی‌پوشد و...

در درس منطق استادی مثالی می‌زد برای رابطه عموم خصوص مطلق می‌گفت: هر مؤمنی ریش دارد ولی هر ریش داری مؤمن نیست.


تمثیل زیبا

یک دانه تخم کدو برای این که کاشته شود باید با همین وضعیتش در فصل خاص با نور و آب کافی و مراقبت‌های ویژه کاشته شود. اگر مغز تخم کدو را از پوسته بیرون آوریم و بکاریم بی‌فایده است همچنین اگر پوست تخم کدو را بدون مغزش بکاریم باز نتیجه بخش نیست. البته تخم کدو با مغز پوک هم بی اثر است. اگر پوست باز باشد مغز زود از بین می رود. (1)


اعمال ما نیز باید همین گونه باشد باید مغر و پوست با هم باشند تا فایده داشته باشند. برخی فقط به ظاهر توجه دارند و خودسازی نمی‌کنند و اعمال عبادی خشکی دارند و عده ای می‌گویند باطن باید پاک باشد ظاهر را بی‌خیال. دشمن از راه های مختلف تلاش دارد برای بی محتوا کردند دین شعار رفتارگرایی صرف و یا قلب گرایی تنها بدهد و افراد را از مسیر درست باز دارد. شاید بگویید دشمن چه سودی می‌برد؟
به عرفان های نو ظهور توجه داشته باشید در بسیاری از این عرفان ها خدا جا ندارد همجنس بازی و سکس آزاد است و دین توهم یاد می شود. از آن سوی هم عده ای مانند خوارج خشک و ظاهر پرست می‌شوند که البته این دو فرقه به جان هم می افتند و هر دو به جان اسلام ناب.
در ازدواج باید تلاش کرد که فردی را گزینش کرد که به ظاهر و باطن اهمیت می‌دهد. البته با این کار هم سودی به دین نمی رسانیم. در مشاوره ها برخی از خانم ها از مردانی شکایت می کنند که با خانم های متعددی ارتباط دارند و با شعار دل باید پاک باشد هر کاری خواستند می کنند و....


هشدار به مسئولان آموزش و فرهنگ

در دبیرستان‌های ما چه خبر است؟چرا درس زندگی آموزش داده نمی‌شود. بسیاری از جوانان ما از ازدواج شبهی در ذهن دارند.کمتر کسی با معیار و ملاک سراغ ازدواج می‌رود و نمونه آن این می شود که مثلا معیار یک ازدواج می‌شود ظاهر یک فرد. البته ظاهر مهم است اما نه این که همه چیز ظاهر باشد. آمار طلاق تکان دهنده است خدا طول عمر به امام جمعه قم آیت الله امینی بدهد در نماز جمعه یکی از خطبه‌هایش را اختصاص داده بود به بحث ازدواج و خانواده این امام جمعه مردمی ،از نزدیک مشکل مردم و جوانان و خانواده‌ها را حس می‌کرد ایشان بعد از نماز هم می‌نشست و جوانان یکی یکی می‌رفتند سئوالات‌شان را می‌پرسیدند ایشان همیشه از همایش‌های پرهزینه گله می‌کردند و می‌گفتند به جای شعار مشکل حل کنید. او در زمینه ازدواج کتاب خوب
> و در تربیت کودک کتاب> را نوشته‌اند.



دیدگاه افراد
روزی مردی داخل چاله ای افتاد و بسیار دردش آمد...
یک کشیش او را دید و گفت :حتماً گناهی انجام داده ای!
یک دانشمند عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت!
یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد!
یک یوگیست به او گفت : این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند!!!
یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت!
یک پرستار کنار چاله ایستاد و با او گریه کرد!
یک روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاله کرده بودند پیدا کند!
یک تقویت کننده فکر او را نصیحت کرد که : خواستن توانستن است!
یک فرد خوشبین به او گفت : ممکن بود یکی از پاهات رو بشکنی!!!
سپس فرد بی سوادی گذشت و دست او را گرفت و او را از چاله بیرون آورد...!

آنکه می‌‌تواند انجام می‌دهد و آنکه نمی‌تواند انتقاد می‌کند.

جرج برناردشاو


شعار این هشدار
همان گونه که خیاط با الگو لباس بهتری می‌دوزد ازدواج با معیار و ملاک‌های معرفی شده از سوی مشاوران ازدواج هم موفق‌تر است



(1) از استاد قرائتی




ازدواج



«فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ
اگر نمی‌دانید از دانشمندان (با تقوا) بپرسید.»(1)



سئوالات جنسی در خواستگاری
سئوال: براساس تحقيقات و گزارش هاي علمي بسياري از ناسازگاري هاي زناشويي ريشه در نارضايتي زناشويي دارد آيا مي توان در خواستگاري از طرف مقابل درباری مقدار تمايل و نگرشش درباره مسائل جنسي سئوال كرد؟

پاسخ:اين سئوال از جهات زيادي از حساسيت بالايي برخوردار است:
1- حياي دختران در اين مسائل زيادتر است.
2- دختران اغلب به مسائل جنسي نسبت به مسائل عاطفي، اولويت دوم مي دهند.
3- در بسياري از بافت هاي سنتي و فرهنگي و ديني مرسوم نبوده كه از مسائل جنسي به صراحت سخن به ميان آيد.
4- تا حدود زيادي درك مقدار تمايل جنسي از جهت كمي و كيفي، فرع بر تجربه هاي قبلي است. بنابراين افراد بيوه راحت تر به سئوال بالا مي توانند پاسخ دهند.
5- در بسياري از موارد گزارش افراد نمي تواند سند باشد مثلاً فردي ممكن است به دليل مسائل عارضي مثل مصرف نوعي دارو، افسردگي و افراط در برخي از غذاها و...فعلاً تمايلش كم يا زياد باشد بنابراين بحث تا حدودي تخصصي است.


نسبي بودن تمايل جنسي
تمايل جنسي از نظر كمي و كيفي نسبي است بنابراين افراد متناسب با نگرش و ميل زيستي و عاطفي خود و يا شناخت ناقص از تمايلات واقعي خود پاسخ هاي متعددي مي دهند. بنابراين ممكن است شخصي رابطه زناشويي در هر شب را عادي و يكي هفته يك بار را افراط بداند. بنابراين حتي اگر قرار شود در اين باره سئوال شود بايد در دام كلي گويي نيفتيم.

ادامه دارد...




...
حيا و شرع

در دستورات رفتاري اسلام توصيه شده كه اگر فردي قصد واقعي براي ازدواج داشته باشد مي تواند زيبايي هايي دختر مانند موها سر و گردن را ببيند اين كار اگر چه در بافت اجتماعي و سنتي ما جانيفتاده و عجيب است اما اين كار بيشتر به نفع دختر است وجلوي بسياري از بهانه هاي بعدي را مي گيرد و مرد با شناخت بيشتري گزينش مي كند. وقتي ديدن مو و بدن كه در حالت عادي حرام است اين جا جايز شمرده مي شود. بنابراين پرسيدن از تمايلات جنسي كه بدون قصد لذت است و مانع مشكلات ايام زندگي زناشويي مي شود، بي اشكال است. البته اين پرسش و پاسخ بايد با در نظر گرفتن "حساسيت هاي ياد شده" و با توجه به "احساس راحتي" طرف مقابل باشد.


چه بايد كرد؟
با توجه به نكات بالا بررسي اين سئوال مي تواند به عهده خود افراد يا "مشاور ازدواج" باشد حال بيان مي كنيم كه چه موقع خود افراد مي توانند اين را بررسي كنند و چه موقع بهتر است مشاور عهده دار بررسي آن شود:

الف خود افراد:
با توجه به جلسات گفتگو بين دختر و پسر و شناختي كه از هم پيدا مي كنند اگر بررسي مسائل جنسي نزد دختر و پسر براي ازدواج تابو و زشت نيست مي توانند دخترو پسر در جلسه سوم يا چهارم اين مسئله را خودشان بررسي كنند. اگر اين مسأله حساسيت داشته باشد بهتر است در قالب سئوالات كتبي(تستي و تشريحي) بررسي شود. اين سئوالات بهتر است از طرف پسر مطرح شود و براي اين كه دختر در شرايط راحت تري قرار گيرد او بعد از سئوالات كتبي از او بخواهد به برخي سئوالاتش پاسخ شفاهي دهد. با توجه به جامعه ما در كل موارد كمي هستند كه راحت مي توانند خودشان اين مسأله را بررسي كنند بنابراين اغلب بهتر است زير نظر مشاور باشد.

ب: مشاور ازدواج:
اگر اين مسئله نزد دختر يا پسر از حساسيت "خاصي" برخوردار باشد، بهتر است اين مسئله توسط مشاور ازدواج بررسي شود. اگر مشاور بررسي اين امر را فراموش كرد بهتر است به شكل نوشتاري يا كلامي به او يادآوري كنيد. خود مشاور متناسب با شرايط اين مسئله( تناسب يا عدم تناسب در تمايلات جنسي) را بررسي كند.

ادامه دارد...








...

چگونگي بررسي

بررسي مسئله جنسي نزد افراد بيوه چون قبلاً تجربه جنسي داشته اند كار دشواري نيست. اما به هرحال مشاوران و افراد( مجرد و بيوه) مي توانند براي بررسي اهميت مسئله جنسي نزد طرف مقابل به نكات زير توجه داشته باشند:

الف: كم و كيف خيال پردازي هاي جنسي،

ب: بررسي محتواي خواب ها،

ج: توجه به تعداد احتلام ها،

د: پرسش از برانگیختگی های جنسی در مواجهه با محرک های جنسی مختلف،

هـ : بررسي برخي از تأكيدها مثلاً تأكيد مرد بر جواز ازدواج موقت و تعدد زوجات و در خواست اجازه عمل.

و: توجه به "بيان صريح" خود افراد مثلاً فردي خود مي گويد اين مسئله براي من از اهميت بالايي برخوردار است.

ز: توجه به مزاج ها، به عنوان نمونه افرادي كه دموي مزاجند در رابطه زناشويي اشتهاي بيشتري دارند.

ح: توجه به شدت اين مسأله در بافت خانوادگي به عنوان مثال در گفتگوهاي خانوادگي افراد متوجه مي شوند كه افراد اين خانواده نوعاً تمايلات جنسي زياد يا كمي دارند .



موارد خاص:
اكثر افراد در حد وسط هستند بنابراين افرادي كه تمايلات شان از حد نرمال خارج است بايد زير نظر مشاور و با حساسيت اقدام به گزينش همسر كنند.

ادامه دارد...







[="Tahoma"][="Navy"]...


اختلال بد شكلي هراسي

در سنين نوجواني و جواني ممكن است افراد دچار نگراني شوند كه ظاهر يا قسمتي از اندام آنها دچار اختلال يا نقص است. اين شكايات درباره چين و چروك، ريزش مو، بيش از حد كوچك بودن سينه ها يا آلت تناسلي، لكه هاي پيري، قد و ...است. نيز ممكن است فرد به شكل وسواس گونه از نقصي كه منشأ خارجي ندارد رنج ببرد و تصور كند كه شريك زندگي او هم از اين امر گله خواهد كرد.

در اين اختلال، شكايت بيمار هيچ تناسبي با هرنوع ناهنجاري جسمي عيني و يا ناهنجاري ناچيز ندارد. در اين جا فرد نگراني اش نسبت به مشكل افراطي و بيش از حد است.

با توجه به اختلال اشاره شده واقعاً ممكن است فردي نسبت به دیگر افراد مشكل خاصي نداشته باشد ولي بي جهت، آن را مشكل دار در نظر بگيرد. كمك از روان شناس باليني به جاي غصه خوردن بهترين گزينه است.



شعار این مجال
یا اقربَ مِن کلِّ قریبٍ (2)
ای کسی(خدایی) که از هر نزدیکی نزدیک تری


(1) انبیاء /7.
(2)مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر


[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

ازدواج



جـبـرا ن خـلـیـل جـبـران: با سالخوردگان و افراد با تجربه مشورت کنید
که چشم هایشان، چهره ی سالها را دیده وگوش هایشان ، نوای زندگی
را شنیده است (1)


ظاهر گولت نزنه
چه خوب است والدین و برادران بهترین وسیله جهیزیه و یا کادوی ازدواج دختر را با تحقیقات‌شان از خواستگار بدهند.

خانمی می‌گفت: هرچه می‌کشم از پدرم است او به من با سختی و قرض و قوله جهیزیه داد. پدرم روحانی است یکی از جوانانی را که در مسجد می‌شناخت را صرف این که مسجدی است، پسندید و درباره او تحقیق زیادی نکرد. این آقا درباره ازدواج از پدر سئوالی پرسیده بود و پدرم خودش پیشنهاد ازدواج با من را داده بود. او به خواستگاری من آمد من روی اعتمادی که به پدرم داشتم او را پذیرفتم اما الان وارد جهنم شده‌ام او از همان اول دست بزن داشت، می‌گوید مرد حرف اول و آخر را در زندگی می‌زند و من برای این که دل پدرم نشکند تا به حال به او چیزی نگفته‌ام. در مشاجراتش با من در جلوی خانواده حرمت نگه نمی‌دارد و بارها به پدرم بی‌احترامی کرده است. از همه بدتر این که در هر بحثی که بین ما پیش می‌آید با قیافه ای حق به جانب به من سرکوفت هم می‌زند که شما برای ازدواج دنبال می‌دویدید اگر من نمی‌آمدم سراغت موهایت هایت هم مثل دندان‌هایت می شد و تو خونه پیر دختر می شدی و...



در این نوشتار بارها گفته بودم به ریش نیست به ریشه است. هر متدینی ریش داره ولی هر ریش داری متدین نیست.

دو نکته روان شناختی
نکته اول:می‌پرسند چرا دختر از پسر خواستگاری نکند؟ می‌گویی تمایل زیادی دارد:
- خواستگاری با طبیعت زنانه که ناز طلب است سازگاری ندارد و با طبع مرد که اهل نیاز و نازکش است جور در می‌آید.
- قلب زن اگر در خواستگاری جواب رد بشنود زود ترک بر می دارد و با قوی‌ترین چسب‌های عاطفی هم جوش نمی‌خورد.
- تجارب نشان داده که مردان و خانواده آنها(مادر شوهر و..) اغلب ظرفیت این خواستگاری را ندارند و بعد سرکوفت می زنندو منت می‌گذارند.



نکته دوم:می‌پرسند با این حساب پس چرا حضرت شعیب-ع- خود به حضرت موسی -ع- پیشنهاد ازدواج با دخترانش را دادند.
می‌گویم اگر انسان کاملی مانند حضرت موسی -ع- یافتید شما هم بکنید آنچه او حضرت شعیب نبی (ع) کردند .(2)

ادامه دارد...



[/]

[="Tahoma"][="Navy"]


ایستگاه شادی:khaneh:


تست شغلی
براي اينکه تشخيص دهيد کارمندان جديد رابهتر است در کدام بخش به کار بگماريد، مي‌توانيد به ترتيب زير عمل کنيد:
400 عدد آجر در اتاقي بگذاريد و کارمندان جديد را به آن اتاق هدايت نماييد. آنها را ترک کنيد و بعد از 6ساعت بازگرديد. سپس موقعيت ها را تجزيه و تحليل کنيد:

- اگر دارند آجرها را مي شمرند، آنها را در بخش حسابداري بگذاريد.:Computer:

- اگر از نو (براي بار دوم) دارند آجرها را مي شمرند، آنها را در بخش مميزي بگذاريد.:Nishkhand:

- اگرهمه اتاق را با آجرها آشفته کرده اند، آنها را در بخش مهندسي بگذاريد.:mohandes:

-اگر آجرها را به طرزي فوق العاده مرتب کرده اند، آنها را در بخش برنامه ريزي بگذاريد.:reading:

- اگر آجرها را به يکديگر پرتاب مي کنند، آنها را در بخش اداري بگذاريد.:Box:

-اگر در حال چرت زدن هستند، آنها را در بخش حراست بگذاريد.:Khab:

-اگر آجرها را تکه تکه کرده اند، آنها را در قسمت فناوري اطلاعات بگذاريد.:khab:
-اگر بيکار نشسته اند، آنها را در قسمت نيروي انساني بگذاريد.:Graphic (25):

- اگر سعي مي کنند با آجرها ترکيب هاي مختلفي داشته باشند و مدام جستجوي بيشتري مي کنند و هنوز يک آجر هم تکان نداده اند، آنها را در قسمت حقوق و دستمزد بگذاريد.:Graphic (10):
-اگر اتاق را ترک کرده اند، آنها را در قسمت بازاريابي بگذاريد.:Graphic (28):

-اگر به بيرون پنچره خيره شده اند، آنها را در قسمت برنامه ريزي استراتژيک بگذاريد.:Graphic (52):

-اگر بدون هيچ نشانه اي از تکان خوردن آجرها با يکديگر در حال حرف زدن هستند، به آنها تبريک بگوييد و آنها را در قسمت مديريت قرار دهيد.:Sokhan:

شعار این هشدار
قبل از ازدواج، عالی‌ترین و گرانبهاترین
کادوی شما به دخترتان، تحقیق کامل از خواستگارش است
و مهم تر از ریش ریشه و عملکرد فرد است، تحقیق قبل از ازدواج را جدی بگیرید.




(1) mouvafaghiat.blogsky.com
(2)www.zndgiearam.persianblog.ir

[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

ازدواج



«مشورت ادراک هشیاری دهد
عقل ها را مر عقل ها یاری دهد»

فنداسیون زندگی مشترک
همان گونه که ساختمان روی پی و فنداسیون سوار است و بدون آنها مجوز عقلی و حقوقی ساخت و ساز نداریم. زندگی مشترک هم باید بر پایه و فنداسیون‌هایی سوار شود تا بر مقاومت و ضد زلزله بودنش بیفزاید. یکی از پایه های زندگی مشترک
" اصل مشاوره " است . در مشاجرات اگر زن و شوهر برای خروج از این بن بست از افراد با تجربه راز دار و قابل اعتماد( مشاور و حَکَم) کمک نگیرند هر روزشان جهنم خواهد بود. در اختلافات هر طرف واقعاً خود را حق می‌دانند و انتظار دارند طرف مقابل کوتاه بیاید، بنابراین توصیه می‌شود قبل از ورود به زندگی زن و شوهر شرط کنند که در زندگی یشان (به ویژه در اختلافات) برپایه مشاوره باشد.


مردان مشاور گریز
از آن جا که زنان به دلایل مختلفی غالباً در این مواقع تمایل بیشتری برای رجوع به مشاور دارند و مردان اغلب از زیر بار مشاوره فرار می‌کنند به خانم‌ها توصیه می شود که این اصل را در زندگی مشترک شرط کنند و هنگام خواستگاری دقت کنند ببنند که آیا آن فرد قائل به مشاوره در این چنین اختلافاتی است یا خود پسند و خودرأی و مستبد است.


شعار این هشدار
وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا
فَابْعَثُواْ حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَا
إِن يُرِيدَا إِصْلاَحًا يُوَفِّقِ اللّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا؛(نساء 35)

اگر از جدايى ميان آن دو [ زن و شوهر] بيم داريد پس داورى
از خانواده آن [شوهر] و داورى از خانواده آن [زن] تعيين كنيد اگر سر سازگارى
دارند خدا ميان آن دو سازگارى خواهد داد آرى خدا داناى آگاه است .


[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

ازدواج



«بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را»


کبوتر دعا و گنبد اجابت
سئوال: برخی از خانم‌های متدین می‌گویند من دعا می‌کنم چرا اثر ندارد. مگر خدا خودش قول نداده که دعا کنید من جوابتون را می‌دهم؟


پاسخ: روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم. شغلم را، دوستانم را ، مذهبم را، زندگی ام را ! به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا صحبت کنم. به خدا گفتم: آیا می‌توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟

و جواب او مرا شگفت‌زده کرد .او گفت :آیا سرخس و بامبو را می‌بینی؟
پاسخ دادم: بلی.

فرمود: هنگامی که درخت بامبو و سرخس را آفریدم ، به خوبی ازآنها مراقبت نمودم .به آنها نور و غذای کافی دادم.دیر زمانی نپایید که سرخس سر از خاک برآورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نکردم. در دومین سال سرخس‌ها بیشتر رشد کردند و زیبایی خیره کنندهای به زمین بخشیدند اما هم‌چنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نکردم. در سال‌های سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نکردند.اما من باز از آنها قطع امید نکردم. در سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد. در مقایسه با سرخس کوچک و کوتاه بود اما با گذشت ۶ ماه ارتفاع آن به بیش از 100 فوت رسید. 5 سال طول کشیده بود تا ریشه‌های بامبو به اندازه کافی قوی شوند. ریشه‌هایی که بامبو را قوی می‌ساختند و آن‌چه را برای زندگی به آن نیاز داشت را فراهم می‌کردند. خداوند در ادامه فرمود: آیا میدانی در تمامی این سال‌ها که تو درگیر مبارزه با سختی‌ها و مشکلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحکم می‌ساختی. من در تمامی این مدت تو را رها نکردم همان‌گونه که بامبوها را رها نکردم. هرگز خودت را با دیگران مقایسه نکن ، بامبو و سرخس دو گیاه متفاوت‌اند اما هر دو به زیبایی جنگل کمک می‌کنند. زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می‌کنی و قد میکشی!

از او پرسیدم : من چه‌قدر قد می‌کشم. در پاسخ از من پرسید: بامبو چقدر رشد می‌کند؟
جواب دادم : هر چه قدر که بتواند.
گفت: تو نیز باید رشد کنی و قد بکشی، هر اندازه که بتوانی به یاد داشته باش که من هرگز تو را رها نخواهم کرد.

ادامه دارد...


[/]

[="Tahoma"][="Navy"]...

افرادی که اهل دعایند و راز و نیاز با توجه و با مقایسه با افرادی که دعا نمی‌کنند و متدین نیستند از سلامت روان بالاتری برخوردارند و اعتقاد به حکمت الهی و تقدیر در تأخیر نقش تسکین‌دهنده بسیار بالایی دارد. چه بسا دعای آنها شری را از زندگی او دور کرده است مثلاً گرفتار مرد و خانواده ای شرور و فاسد نشده است. بسیاری از افراد هم هستند که در دعا تعجیل می‌کنند و گمان می‌کنند همان چیزی که می‌خواهند به صلاح شان است و گاهی هم تجربه به آنها نشان داده که مثلاً آن پسری که دوست داشتند معتاد بوده یا تصادف می‌کند و از دنیا می رود و یا به بیماری بد اخلاقی یا روانی مانند بدگمانی شدید به همسر مبتلا بوده است. البته گاهی هم دختران آواز دهل را از دور می شنوند چون مثل مشاوران مشکلات داخلی افراد و خانواده ها را نمی بینند گمان می‌کنند دوستانشان که ازدواج کرده اند خوشبخت اند بارها و بارها در مشاوره ها خانم هایی مشکلات‌شان را به دلائلی نمی‌توانند با خانواده ها مطرح کنند می‌گویند توش خودمان را کشته بیرونش دیگران را.


گاهی این تأخیر ها فرصت‌هایی است که خدا به فرد می‌دهد و او را پخته و با تجربه می‌کند و یا زمینه انتخاب بهتر را به او می دهد که دختران در این فرصت باید وقت را غنیمت بشمارند درباره ازدواج مطالعه جامعی کنند و مهارت‌های زندگی که سبب جذابیت بین فردی و اعتماد به نفس‌شان می‌شود را مطالعه کنند .


امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند :

خداوند كليدهاي گنجينه ‏هاي خود را در دست تو قرار داده كه به تو اجازه دعا كردن داد، پس هر گاه اراده كردي مي‏تواني با دعا، درهاي نعمت خدا را بگشايي، تا باران رحمت الهي بر تو ببارد.

هرگز از تأخير اجابت دعا نا اميد مباش، زيرا بخشش الهي به اندازه نيّت است، گاه، در اجابت دعا تأخير مي ‏شود تا پاداش درخواست كننده بيشتر و جزاي آرزومند كامل‏ تر شود، گاهي درخواست مي‏كني امّا پاسخ داده نمي‏ شود، زيرا بهتر از آنچه خواستي به زودي يا در وقت مشخّص، به تو خواهد بخشيد، يا به جهت اعطاء بهتر از آنچه خواستي، دعا به اجابت نمي‏ رسد، زيرا چه بسا خواسته‏ هايي داري كه اگر داده شود مايه هلاكت دين تو خواهد بود، پس خواسته‏ هاي تو به گونه ‏اي باشد كه جمال و زيبايي تو را تأمين، و رنج و سختي را از تو دور كند، پس نه مال دنيا براي تو پايدار، و نه تو براي مال دنيا باقي خواهي ماند....
(نهج البلاغه / بخشي از نامه ي 31)


شعار این مجال
تو نگو من را به آن شاه راه نیست
با کریمان کارها دشوار نیست


[/]

ازدواج

«مال به شبی بند است و جمال به تبی»

مال و جمال
پسری می‌گفت:با 20 دختر و خانم دوست بودم:Moteajeb!: همه بیچاره‌ها فکر می‌کردند تنها به او می‌اندیشم و من به تک تک آنها فقط برای هم آغوشی می‌اندیشیدم.با هر بیست نفر رابطه داشتم وضع مالی خوبی داشتم و سر و وضع شیک. و خانم ها اسیر این ظاهر و شوخ طبعی ‌ام بودند. این پسراحساس گناه نمی‌کرد. وجدان درد، او راکه با 4 خانم شوهردار بوده به مشاوره نکشانده بود. مشکل او این بودکه درایام دوماهه عقدش می گفت: خانمم برایم یکنواخت و خسته کننده است. یک لحظه پرنده مقایسه اندام و....او با خانم‌های دیگر از ذهنم پرنمی‌کشد. با این که دوستش دارم و او برای من می‌میرد نمی توانم به او دل ببندم می‌ترسم تا آخر عمرم نتوانم کسی را به همسر دائم برگزینم و زندگی خوبی نداشته باشم.

در روایت داریم اگر برای زیبایی یا مال کسی با او ازدواج کردید به آن نمی رسید ولی اگر برای تدین کسی با او ازدواج کردید به آن دست می‌یابید . این روایت را باید در کنار روایت های دیگر تفسیر کرد یعنی نباید مال و جمال تنها ملاک گزینش ما باشد چون اینها مانند کف روی آب هستند و ناپایدار ولی دینداری مانند خود آب است و پایدار. کسی که برای دینداری فرد را ملاک اصلی ازدواجش قرار می‌دهد خدواند مهر همسرش را که دیندار است را در دلش می اندازد و به زندگیش برکت می‌کند. (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا ؛(1) كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند، به زودى [خداى‏] رحمان براى آنان محبتى [در دلها] قرار می ‏دهد.

اگر چنانچه كسي به خاطر مال و جمال ازدواج كند طبق روايت ممكن است خداي متعال مال و جمال به او بدهد و ممكن هم هست كه ندهد، اما اگر چنانچه براي تقوا و عفاف قدم بگذارد و ازدواج كند ، خداي متعال به او هم مال خواهد داد، هم جمال . ممكن است كسي بگويد جمال كه اعطا كردني نيست ، يك كسي جمال دارد يا ندارد! معنايش اين است كه چون جمال در چشم و نگاه و دل شماست، اگر انسان كسي را كه خيلي جميل هم نباشد، دوست داشت او را جميل مي‌بيند. وقتي كسي را دوست نداشت هرچه‌ قدر هم جميل باشد به نظر او جميل نمي‌آيد .(2)


ایستگاه شادی
اگه يه خر تو رو بوس كنه بهتر از اينه كه يه بوس تو رو خر كنه !

شعار این هشدار
امام حسین علیه السلام فرمودند:مَن حاوَلَ اَمراًبمَعصِیَهِ اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئ مایَحذَرُ
هر کس هدف و خواسته ای را بامعصیت و نافرمانی خدا بجوید, بیشتر آنچه را به آن امید دارد از دست می دهدو سریع تر در آنچه از آن می ترسید واقع می شود .



(1)مريم/96
(2)قسمتی از سخنان مقام معظم رهبری


ازدواج


«قوم لوط به دلیل همجنس بازی به قهر خدا گرفتار شدند »(1)


زنان مرد صفت
برخي از زنان «مردصفت» هستند اين‌ ها مي‌گويند من خودم براي‌ خودم مردي هستم. گاهي با همين شعار در دام مي‌افتند. مردان از اينكه بعد از ازدواج به جاي زن،زن مرد صفت در كنار خود ببينند احساس بی زاری دارند. در روايت برخي از صفات را در زن مثبت مي‌دانند ولي براي مرد بد مثل ترس. به عنوان نمونه زني كه نمي‌ترسد تنهايي به سفرهایی می‌رود که در راه احتمال خطر دارد به همين دليل درمشاوره ها با داستان غم‌انگیز برخي از زنان مواجه می‌شویم كه دربيراه ‌هابه آن‌ها تجاوز شده است. از سوی دیگر اگر دختر دید پسری صفات زنانه در پوشش، منش و رفتار دارد برای ازدواج انتخابش نکند چون دو قطب مخالف همدیگر را جذب می کنند نه موافق. این پسر اقتدار ندارد و نمی توانند تکیه گاه عاطفی خوبی برای همسر خود باشد.


تذکر مهم تربیتی

والدین باید هشیار باشند که هرگز برای کودک پسرشان تربیت دخترانه نداشته باشند مثلا آرایشش نکنند، لباس دخترانه تنش نکنند و....برای دخترشان هم تربیت پسرانه نداشته باشند وگرنه سبب اختلال جنسی آنها می‌شوند.



رجوع کنید به سی دی رشد از دکتر محمد مجد، مؤسسه پژواک هنر و اندیشه، تهران.(تلفن: 22028672)



نکته: کلیپ "زنده باد خروس" از حاج آقا دانشمند را از اینترنت دانلود کنید و ببینید
.



شعار این هشدار

[=B Mitra] احتياط خانم ها براي نيفتادن در دام مردان بالهوس و تلاش براي حفظ عفاف و آبرو امري عقلايي و پسنديده است.




(1)رجوع کنید به سوره نمل/ 55




دام ها


هرزه گویی تلفنی

در مزاحمت تلفنی
این حکایت را به یاد داشته باشیم

سعدی
می گوید مردی بادیه نشین را سگ گاز گرفت. مرد ناله کنان به خانه آمد دخترش گفت چه شده گفت سگ مرا گاز گرفت دخترگفت تو هم گازش می گرفتی دندان که داشتی . پدر گفت پس فرق ما چیه در این صورت.

مقابله به مثل مردود است و معرف این که ماهم....

یک فایده مزاحمت تلفنی
مهمان یکی ازاقوام بودیم گفتند دامادم اله و بله و تعریف و تمجید. یک نفر مزاحم شد. عروس خانم گوشی رو برداشت اشاره کرد که مزاحم است . داماد مؤدب ما رفت و فحش هایی را که من درفرهنگ دهخدا هم نیافته ام بارش کرد. البته باز هم او براساس پیش بینی من مزاحم شد
به داماد توضیح دادم گفتم که سکوت بهترین تدبیر و از اختلال هرزه گویی تلفنی گفتم
گفت چه جالب کاش زودتر گفته بودی.
باز مزاحم تماس گرفت
داماد رفت وتوصیه های من را پاک فراموش کرد( تمرین میخواد) و باز هم فحش رو فحش
چشم تون روز بد نبینه عروس از شرم و از این که چرا مردش بد دهن است اگر بعدا با او درگیرشود چه شود؟



تکنیک‌های جذب دختران

روحانی‌ای می‌گفت:
فردی به عنوان روان‌شناس آمده بود در دانشگاه برای دختران سخنرانی می‌کردگفت در عصر ارتباطات زندگی می‌کنیم اگر دختری بتواند پسران را خوب جذب کند موفق است و اعتماد به نفس دارد....رفتم جلو گفتم شماره دخترت را بده می‌خوام باش ارتباط داشته باشم، می خوام جذبش کنم. گفت حرف دهنت را بفهم گفتم تو حرف دهنت را بفهم اگرمن یک بار پدر سوخته ام با این حرفم تو دویست بار از من پدر سوخته تری که داری 200دختر را ذهنشونو خراب می‌کنی.




دام ها

«دی شیخ با چراغ گشت گرد شهر
کز دیو دد ملولم و انسانم آرزو است »(1)



از دیو و دد ملولم
نقل است که در روزگاری نه چندان دور کاروانی از تجار به همراه مال التجاره فراوان به قصد تجارت راهی دیاری دوردست شد. در میانه راه حرامیان کمین کرده به قصد غارت اموال به کاروان یورش بردند. طولی نکشید که محافظان کاروان از پای درآمده یا تسلیم گشته و دزدان به جمع آوری اموال و اثاث از روی شتران مشغول شدند. حرامیان هرچه بود گرد آوردند از مسکوکات و جواهرات و امتعه و هر چه ارزشمند بود به زور ستاندند. در بین اموال مسروقه یکی از حرامیان کیسه ای پر از سکه های زر یافت که بسیار مایه تعجب بود چه آنکه در داخل همان کیسه به همراه سکه های زر تکه ای کاغذی یافت که روی آن آیه ای از قرآن در مضمون دفع بلا نوشته شده بود. حرامی شادی کنان کیسه را به نزد سر دسته دزدان برد و تمسخر کنان اشارتی نیز به دعای دفع بلا نمود. رئیس دزدان چون واقعه بدید دستور داد صاحب کیسه را احضار کنند. طولی نکشید که تاجری فلک زده مویه کنان به پای سردسته حرامیان افتاد که آن کیسه از آن من بود و لعن و نفرین بسیار نثار عالم دینی نمود و همی گفت که من گول آن عالم را خوردم و تا آن لحظه معتقد بودم که دعای دفع بلا واقعا کارگر خواهد بود. رئیس حرامیان اندکی به فکر فرو رفت سپس دستور داد کیسه زر را به صاحبش بر گردانند.
یکی از حرامیان برآشفت که این چه تدبیری است و مگر ما راهزن نیستیم و چه....رئیس دزدان پاسخ چنین داد:"ای ابله، درست است که ما دزد مال مردم ایم اما هرگز قرار نبود که دزد ایمان مردم باشیم"



برخی از افراد هستند که در ظاهری شیک و با کت و شلوار و ادکلن و...هستند ولی باطن یک حیوان کامل هستند. برخی افراد در گردنه‌های بی آب و علف و بیابان‌های تاریک منتظرند تا با ارعاب و ایجاد وحشت مال مردم را بدزدند و برخی در گلوگاه اداره ها و... در کنار عالی‌ترین امکانات شهری با تبسم و لبخند به ناموس مردم نقشه بلعیدن ناموس مردم را در ذهن می‌پروانند.

راستی جامعه ما در دانشگاه معرفتش نیاز به پرورش رسول ترک‌ها، طیب، علی‌گندابی و...دارد. مرام لوتی گری باید بیمه کننده شرف جامعه باشد و زورخانه‌ها باید در کوچه و برزن ما با زنگ علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدای را ....به گوش جان ها برسد. بر این اساس کار مسئولان تبلیغی و تربیتی سنگین می‌شود.

ادامه دارد....



[="Tahoma"][="Navy"]...

روحانی‌ای می‌گفت: در محل کارم آقایی با خانمی آمده بودند. آقا می‌گفت این خانم می‌خواهد از شوهرش طلاق غیابی بگیرید و مطمئناً تا آخر هفته دادگاه طلاق او را می‌دهد شما لطف کنید و طلاق این خانم را بخوانید. من با تعجب گفتم خب الان که طلاق نداده است او اصرار روی اصرار و من انکار روی انکار. تا این که این مرد از من با ناراحتی خداحافظی کرد و رفت. او که رفت مردی آمد و گفت این آقا در دادگاه کار می‌کند و در دادگاه چشمش این خانم را گرفته است.

مورد دیگر
روزی خانمی از مشهد تماس گرفته بود شوهر این خانم شش ماه بود که به دلیل پخش مواد مخدر در زندان بود. آقایی در دادگاه که متوجه شده بود این خانم در حال غرق شدن در مشکلاتش است و برای نجات خود حاضر می‌شود به هر خس و خاشاکی دست زند. او را برای طلاق گرفتن تشویق کرده بود و گفته بود که طلاق غیابی بگیر. خانم گفته بود چه طوری؟ مرد گفته بود که همین که شوهرت شش ماه است که در زندان است و اعتیاد دارد خود به خود طلاق اجرا می شود. و این نامرد این خانم شوهر دار را به عقد خود در آورده بود.

نکته: همان گونه که خانه خودمان را هنگام مسافرت به کسی نمی سپاریم، در فرایند شکایات و کارهای دادگاه هم تا تحقیق از تخصص و انسانیت و تدین کسی نکرده‌ایم، آبرو و پرونده خود را به هرکسی نسپاریم.



دو هدیه معنوی

امام خمینی وقتی عقدی می‌خوانند دو کلمه کلیدی برای زندگی ای شیرین می‌فرمودند با هم بسازید، مدارا و گذشت کنید. با هم بسازید، مدارا و گذشت کنید .

کشیشی عادت داشت بعد از مراسم عقد، زوج‌های جوان را پندی کوتاه بدهد اندرز وی همیشه این بود: بکوشید هر دو در آنِ واحد دیوانگی نکنید.


شعار این هشدار
«یا رجائی عند مصیبتی ؛ (2)
ای خدایی که امیدم در گرفتاری‌ها و رنج‌ها هستی»



(1)نرم افزار درج 3
(2)مفاتیح الجنان،دعای جوشن کبیر.


[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

دام ها

«در میدان هوس‌مردان، ترس و احتیاط برای
زن حکم زره در جنگ را دارد.»



اشتباه اول و آخر
خانمی می‌گفت:مذهبی ، مقید و محتاط بودم. می‌دونستم دوستی با پسران هیچ آخر و عاقبتی نداره، می‌دونستم ما براشون حکم یک دستمال کاغذی را بیشتر نداریم.نشسته بودم توی پارک، منتظر بودم تا کتابخونه باز بشه، اومد نشست کنارم، جابه جا شدم، دوباره اومد، بلند شدم که برم گفت: چیه من که می دونم می خوای جات را عوض کنی!نشستم سر جام، فقط می خواستم ثابت کنم که اشتباه کرده...و این گونه شد که بزرگ ترین اشتباه زندگیم را مرتکب شدم...

تغییر نگرش

اثبات پر درد سر
یک نفر که هیکل غول گونه ای داشت با مردی دعواش شد او خواست مرد را بگیرد و بزند مرد پا گذاشت به فرار او می‌گفت اگر مردی بایست تا حسابت را برسم. مرد که از جانش می‌ترسید گفت زنم و فرار می‌کنم. گاهی ثابت کردن یک چیز برای دیگری به قیمت عمر یا آبرو تمام می شود. به همین دلیل است که در روایات در این مواقع ترس را برای زن پسندیده بیان کرده‌اند.

ادامه دارد...



[/]

[="Tahoma"][="Navy"]...

ایستگاه شادی :shad:


شباهت ازدواج كردن و سربازي رفتن

آيا تا كنون با خود انديشيده ايد كه به چه دليل خدمت مقدس سربازي اجباريست ؟!:Gig:
چرا از قديم و نديم گفته اند كه تا خدمت نروي مرد نمي شوي ؟!:Gig::Gig::soal:
چرا اكثر مردان موفق ، عامل اصلي اين موفقيت شان را ۲ سال خدمت سربازي ميدانند ؟!:Gig:
چرا ۹/۹۹درصد خانواده هاي دختر دار حاضر نيستند به پسري كه هنوز خدمت نرفته دختر بدهند ؟!:Gig:
و چرا اكثر پسرهايي كه قبل از سربازي رفتن زن ميگيرند در آينده با مشكلاتي مواجه مي شوند؟!:Gig:

هدف از طرح اين سوالات ، آماده كردن ذهن شما خوانندگان محترم جهت پي بردن به عمق فاجعه ميباشد!پاسخ تمام سوالات فوق در يك جمله خلاصه مي شود و آن اين است كه ( خدمت سربازي يك دوران آموزشي و تمريني است جهت آشنايي هر چه بيشتر و بهتر آقايان مجرد با زندگي زناشويي ! )بله ،درست شنيديد .
شباهت هاي انكار ناپذير ميان خدمت سربازي و زندگي زناشويي آنقدر زياداست كه از ديرباز ، در اكثر كشور هاي دنيا خدمت سربازي اجباري را قرار دادند تاتمام افراد ذكور جامعه ، قبل از افتادن به دام ازدواج ( ببخشيد ! منظورم قبل ازمتاهل شدن بود ) براي ۲ سال طعم زندگي مشترك را بچشند تا در ۱۰۰ سال آينده ، زياداحساس رنج و عذاب نكنند!

شباهتهاي خدمت سربازي و زندگي زناشويي
۱- چه در خدمت سربازي و چه در زندگي زناشويي ، چه بخواهي و چه نخواهي كچل خواهي شد و يا به عبارت بهتر ، كچلت خواهند كرد ! :khaneh:البته اين كچلي در خدمت سربازي توسط ماشين اصلاح و در زندگي مشترك توسط عواملي چون : استرس شديد ، سوء تغذيه ، كندن بصورت لاخ لاخ توسط همسر ، چپ شدن ماهي تابه روغن داغ روي سر و ... صورت مي گيرد ! نا گفته نماند كه اين كچلي در آقايان به نسبت نوع مو ، جنس ريشه مو ، عوامل ارثي و ... متفاوت است ولي به هر حال به قول معروف : دير و زود داره ولي بالاخره هممون كل پا مي شيم!:_loool:


۲- شباهت بعدي در زمينه داشتن فرمانده و به عبارتي ، فرمانبردار شدن است!:khaneh: به محض ورود به پادگان و يا منزل مسكوني مشترك ( خانه بخت ) ، هر مردي يك فرمانبردار بي چون و چرا محسوب مي شود كه اگر طالب جان و سلامتي جسمي و روحيش مي باشد ، بايد تمام فرامين فرمانده و يا همسر خودرا بر روي تخم چشمانش بگذارد و هر گونه تخطي ازدستورات فرمانده و همسر ، پاسخي جز گلوله، حبس ، اضافه خدمت ( در خدمت سربازي ) وافتادن توي سماور پر از آب جوش ، هدف قرار گرفتن با ساتور ، رفتن دست توي چرخ گوشت، پرت شدن از پنجره طبقه هفتم به بيرون ، گشنگي و تشنگي كشيدن و ... ( در زندگي زناشويي ) نخواهد داشت!
:gun:


۳- شباهت سوم در اين نكته اقتصادي خلاصه مي شود كه چه سرباز و چه مرد متاهل ، ميزان پولي كه در آخر برج به دست او خواهد رسيد ، فقط به ميزاني است كه كفاف بر طرف كردن نيازهاي اساسي او را بدهد و چيزي جهت پس انداز كردن ويا خرج كردن در زمينه هايي غير از نيازهاي اساسي نخواهد ماند و در اين ميان، سرباز و مرد متاهل ، هر چقدر هم كه جان بكنند و عرق بريزند ، فرقي به حال فرمانده ياهمسرش نخواهد كرد و بالطبع تاثيري در جهت افزايش مستمري آنان نخواهد داشت ، به عبارت بهتر، در هر دو جا يكي بايد كار كنه تا اون يكي حال كنه!:dohkhtar:

۴- از ديگرشباهتهاي موجود ميان اين دو قشر آسيب پذير جامعه ، شباهت در آرزو كردن است ! بدين معنا كه هر پسري پس از ورود به پادگان و خانه بخت است كه قدر زندگي در خانه پدري را مي‌فهمد از اعماق وجودش و با تمام اعضا و جوارحش آرزو مي‌كند كه اي كاش هنوز هم دركنار پدر و مادرش به‌سر مي‌برد و ايضا خودش را نيز لعنت خواهد كرد كه چرا قدر آن روزهاي شيرين را ندانسته است ! چرا كه در پادگان و خانه مشترك ديگر كسي غذاي مفت به او نمي‌دهد ، لباس‌هايش را نمي‌شويد و اتو نمي‌زند، كسي نازش را نمي‌كشد و ... وفقط خود اوست كه مسئول انجام تمام كارهاي شخصي‌اش و نيز كارهاي چند نفر ديگر مي‌باشد!:please:

۵- ازديگر شباهت‌ها مي‌توان به اين نكته اشاره كرد كه اكثر سربازي رفته‌ها و اكثر مردان متاهل متفق القول هستند كه در اين ايام، هر روز به اندازه يكسال براي آنها مي‌گذرد و ثانيه ها حكم ساعت را پيدامي‌كنند كه به احتمال زياد دليل آن، مواردي مشابه موارد فوق مي باشد!:vamonde:

۶- و در نهايت اينكه چند ماه پس از آن‌كه كارت پايان خدمت يا قباله ازدواج را دريافت كرديد ، صداي خواندن اين شعر معروف درگوشتان خواهد پيچيد كه : ( گول خوردي آي گول خوردي ! )زيرا آن موقع است كه تازه دوزاريتان جا مي‌افتد كه با اين كارت و قباله نه كاري به آدم مي‌دهند و نه و اما ازدواج و نه خيلي از چيزهاي ديگر كه شما را به بهانه آنها در اين راه وارد كرده بودند ، پس متوجه خواهيد شد كه تنها مورد استفاده اي كه براي شما خواهند داشت اين است كه مي توانيد از آنها براي امانت دادن به كلوپ جهت كرايه فيلم استفاده نماييد!:Narahat az:

شعار این هشدار
إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ
عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيمًا ؛(نساء31)

گر از گناهان بزرگى كه از آن[ها] نهى شده‏ايد دورى گزينيد
بدي هاى شما را از شما مى زداييم و شما را در جايگاهى ارجمند درمی ‏آوريم

[/]

دام ها

«آبرو مانند شبدر نیست که بعد از چیدن،
روی دومش نازک تر و زیباتر باشد»



"اگر" را کاشتیم سبز نشد
بعضی‌ها بدون در نظر گرفتن این که زن باید زیر سپر غیرت مرد مصون باشد، می‌گویند: اگر یک خانم با حجاب باشد؛ در جامعه مشکلی برایش پیش نمی‌آید. متأسفانه «
"اگر"را کاشتیم سبز نشد، آبش دادیم تر نشد» .(1) براساس تجارب مشاوران و آماری که از دستگاه‌های انتظامی و دادگاه‌ها به دست آمده است در بسیاری از موارد تجاوزها و مزاحمت‌هایی که برای نوامیس ایجاد می‌شود از سویی افرادی است که اختلال روانی دارند. بنابراین در این موارد ممکن است زن هشیار باشد ولی طرف مقابل خیر.


لطیفه: فردی با این که دعا برای مصون ماندن از شر سگان داشت گرفتار آنها شد و زخمی. به او گفتند پس دعا بی اثر است. گفت خیر دعا اثر دارد ولی چه کنم که سگ سواد نداشت.


زنی می‌گفت: بر اثر شکستگی پا مجبور به فیزیو تراپی شدم. تنهایی به مطب نمی رفتم مادرم را همراهم می‌بردم. همیشه مطب شلوغ بود. پزشک با من خوش و بش می‌کرد و من تحویلش نمی‌گرفتم مادر ساده دلم می‌گفت او مجبور است چون کار با بیمار سخت است می‌خواهد هم روحیه اش حفظ شود و هم به بیماران امید دهد. پنج شنبه بعد از ظهری تماس گرفت و گفت الان سرم خلوت است زود بیا نوبتت از بین نرود وقتی رفتم طبق معمول مانتو ام را در آورم و روی صندلی دراز کشیدم او با عجله در را قفل کرد و سراغم آمد من زیر بار خواسته اش نمی رفتم و او مانند دیوانه‌ها التماسم را می‌کرد قرآن از کیفم در آوردم به آن قسمش دادم ولی تو کتش نمی‌رفت بعد از این که با کیفم تو سرش زدم و او را پس زدم گفت تو اولین فردی هستی که این قدر سماجت داری و بعد در را با گریه هایم باز کرد و من فرار کردم بعد از آن روان پزشک می گويد به اختلال PTSD مبتلا شده ام .


قرآن فرموده: زن و مرد لباس هم‌اند(2). و نیز گفته همدیگر را در خویشتن‌داری و کارهای نیک یاری کنید. ضرب المثلی آلمانی می‌گوید: زن بدون مردش مانند مزرعه بدون حصار است. ممکن است کشتی ایمان‌مان در دریای هوس دچار سانحه شود به غیر از «خویشتن‌داری متکی به خود»،که در جای خود بسیار مهم است، نیاز به کمک بیرونی داریم و اصلاً اسلام دین اجتماعی است در اجتماع و در سایه برادران ایمانی انسان باید رشد کند و از موانع رشد پرهیز کند. با ازدواج نیمی از دین مرد و زن حفظ می‌شود.خداوند مروارید زن را در صدف غیرت مردش قرار داد تا آسیب نبیند. اسلام صفت ترس از افتادن در دام نامحرم را برای زن چون آسیب پذیرتر است را یک امتیاز به حساب می آورد و بنابراین زن نباید بگوید من خودم برای خود مردی هستم و مانند نهنگ به دل دریای اجتماع بزند.


شعار این هشدار
خداوند مروارید زن را در صدف غیرت مردش قرار داد تا آسیب نبیند.




(1)کنایه از این که اگر و مگر با واقعیت فاصله دارد.

(2)مانند لباس انسان را از سردی و گرمی روزگار حفظ می‌کنند، عیب پوش‌اند، با هم تناسب دارند، نیاز به مراقبت دارند آنها ما را حفظ می‌کنند و ما آنها را. سبب زیبایی اند. و...




[="Tahoma"][="Navy"]

دام ها

«ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است
ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است»



انگ امل بودن و حجاب 1
برخی از خانم ها در مشاوره می‌گویند ما بدحجاب بودیم خیری که از بدحجابی ندیدیم هیچ. مایه زحمت‌مان هم بود. کم نبودند مردانی که حتی در فامیل نگاه بد و ابزارگونه به ما داشتند. الان برگشته‌ام و حجاب را برای خودم برگزیده ام اما با دو مشکل رو برو هستم:1.اقوام و نگاه‌هایشان، 2.اعتراض شوهر.



1.اقوام و نگاه‌هایشان
وقتی از این خانم‌ها علت را می پرسم که چرا حجاب را قبول کردند، می‌گویند به دلایل منافعی زیادی که دارد. به آنها می‌گویم، ببینید شناخت جدیدتان سبب تغییر رفتارتان(گزینش حجاب) شده است. این شناخت را باید مرتب شارژ کنید تا ته نکشد. وقتی کسی از فامیل مسخره می‌کند یا می‌گوید ما که تو را می‌شناسیم حالا برای ما مقدس نشو و..در واقع شارژ معنوی شما کم می‌شود. تلاش کنید با فهرست کردن فواید اجتماعی، فردی، معنوی و روان شناختی و خانوادگی حجاب و مرور آن شناخت‌تان را "پر شارژ" نگه دارید تا باطری معنوی‌تان در این ارتباطات خالی نشود. با افراد همکیش خود نشست و برخاست کنید تا ویروس شبهاتی را که وارد می‌کنند را ویروس زدایی کنید دقیقاً همان کاری که در کامپیوتر انجام می‌دهید.



تمرین: سی دی برنامه کوله پشتی( خانم آرین = سهیلا) را حتما داشته باشید و هر از چند گاهی ببینید.



2.اعتراض شوهر
با اعتراض شوهر باید ملایم برخورد کنید. تندی نکنید تا در برابرتان جبهه نگیرد. مارک بی‌غیرت بودن و...به او نزنید تا با انگ زدن مقابله به مثل نکند. برای تغییر نگرش شوهرتان همان مسیر خودتان را باید طی کنید(تغییر نگرش= تغییر رفتار) اما با حوصله و براساس برنامه تدریجی.
گفتیم شناخت جدیدتان سبب تغییر رفتارتان شده است. بنابراین باید با برنامه روان شناسانه جلو بروید تا شناخت مثبت جدیدی در شوهرتان ایجاد کنید. البته احترام به شوهر نباید به معنی تسامح و تساهل نسبت به ارزش هایتان باشد. خانمی می‌گفت: شوهرم چشم چران بود به من هم می‌گفت با آرایش بیرون بیایم و موهایم را بیرون بگذارم برای این که مانع کار او شوم به خواسته‌اش دل دادم و از باورهای دینی‌ام فاصله گرفتم امّا بعد متوجه شدم من تغییر کردم ولی او خیر.



نکته کاربردی
در منزل برای شوهرتان کم نگذارید تا نگوید دینداری یعنی بی‌نشاطی و اُملی. در رفتار، آداب و آرایش و...بهتر از قبل باشید. شوخ طبع باشید و همیشه در جیب روابط‌تان لطیفه‌ای برای گفتن و شاد کردنش داشته باشید.
تمرین : برای اطلاع بیشتر از برنامه تدریجی یاد شده با مشاوران دینی
09640 تماس بگیرید و به دستورالعمل هایشان عمل کنید.



مراقب باشید
دیر رسیدن به خواسته خود بهتر از هرگز نرسیدن با برخورد ناشیانه است.



به یاد داشته باشید
اگر در دست‌تان طلا باشد و بقیه مسخرتان کنند که این خرمهره است شما نباید خجالت بکشید او باید شرم کند که جاهل است و علاوه بر آن نمی‌داند و تا خرخره در مرداب نادانی فرو رفته.



اُمُل کیست؟
امل واقعی کسی است که خود را از دین؛ آیین بهتر زیستن محروم کرده است.



تمرین:
1- جمله بالا را هنگام رژه رفتن سخنان دیگران یا افکار مزاحم در ذهنتان منولوگ (خودگویی)کنید .
2- کتاب جلوه نمایی زنان و نگاه مردان نوشته یوسف غلامی نشر لاهیجی را بخوانید این نویسنده کتاب هدیه مادر را برای آشنایی دختران نوباوه با حجاب و باغ پرندگان برای آشنایی دختران دوره ابتدایی با حجاب نوشته است نام کتاب دیگر ایشان راز یک فریب است.

حسین غیرت الله
اغلب ایرانیان امام حسین دوست دارند باید مردان ما با اخلاق امام حسین (ع) و زنان با اخلاق زینب و...همانند سازی کنند. مردان نباید مانند مردان عرب جاهلی قبل از اسلام دیوث باشند و نسبت به زنان و دختران خود غیرتی نداشته باشند و حتی دختران خود را برای فروش بگذارند.لحظات آخر بود امام حسین(ع) زخم روی زخم برداشته بود توی گودال قتلگاه افتاده بود به شمر گفتند تو می‌روی ببینی زنده است یا نه او گفت من جرأت ندارم. بعد گفت اما یک سیاست دارم حسین غیرت الله است. به جار چی بگویید به خیمه ها و حرم زنان حمله کنید، اگر زنده باشد متوجه می‌شویم. بعد از این که جار چی صدا زد. امام حسین(ع) شهدا را یکی یکی صدا زد گفت بلند بشوید من شما را برای خودم نمی خواهم به حرم رسول خدا دارند حمله می‌کنند.

شعار این هشدار
مردم اغلب از افرادی که در برابر هوس
و خوشی‌های لحظه‌ای از خودکنترلی بالایی برخور دارند و
زندگی‌یشان متکی به فلسفه و بینش است خوش‌شان می‌آید هرچند اعتراف ظاهری نکنند
.


[/]

دام ها


«بدحجاب، آب شوری می‌ماند که
عطش شهوت‌پرستان را شدیدتر می‌کند»



انگ امل بودن و حجاب2
یکی از برنامه های موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی - که در آن طلاب علاوه بر حوزه درگرایش های علوم انسانی مختلف تخصص می گیرند- این بود که هر هفته برای خانواده ها یک جلسه برنامه اخلاق در خانواده داشت.سی دی ها و کتاب های این برنامه ها به افرادی که دوست دارند خانواده ای پویا داشته باشند توصیه می شود.(معاونت فرهنگی32113119_025)

یک بار یک خانم روان شناس دعوت شده بودند این خانم دکترای روان شناسی داشتند و آمریکایی و مسیحی بودند که شیعه شده بودند شوهر ایشان هم ایرانی بودند و دکترای روان شناسی داشتند. دو فرزند او طلبه شدند. این خانم با پوشیه برای مقطع دکتری مؤسسه تدریس داشتند و آن روز هم که برای سخنرانی آمده بودند با پوشیه کامل(هیچ قسمت از صورت ایشان پیدا نبود(سخنرانی کردند).ایشان درباره حجاب سخنرانی کردند و از بعد روان شناسی آن را تحلیل کردند. در جایی از سخنرانی گفتند: کی گفته اگر انسان منع نشود حرصش ازبین می رود؟! نه این طور نیست چون غرب را ندیده اید چنین تصور می کنید در غرب منعی نیست ولی عطش و حرص جنسی خیلی شدید است (1)

تمثیلی از بانو مجتهده امین

اگر مردان درباره زنان کتابی بنویسند شاید محکوم شوند به این که آنها فکر مردانه دارند و مصالح زنان را خوب تشخیص نمی دهند. توصیه می‌کنم کتاب راه خوشبختی بانو امین که مخصوص زنان نوشته اند را مطالعه کنید.
ایشان در جایی از کتاب می‌نویسند برخی می گویند انسان نسبت به هرچیزی که منع شود حریص می‌شود اگر این منع برداشته شود حرص و شهوت هم برطرف می‌شود. وی در پاسخ ایشان می‌گوید آیا هیچ عاقلی می‌گوید اگر جواهرات در صند.وق باشد دزد حریص تر می‌شود پس آنها را بریزم دم دست و زیر پا؟ و دیگر این که ما زیبایی های طبیعت مانند گل و ریحان ها را می‌بینیم و سیر هم نمی‌شویم.

:Lflasher:معرفی کتاب: روش خوشبختی و توصیه به خواهران ایمانی،پدیدآورنده: نصرت بیگم امین،ناشر،گلبهار1384

شعار این هشدار


«ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است
ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است»



(1)متن این سخنرانی را می توانید از مؤسسه تهیه کنید 2113101-0251
معرفی کتاب: .حجاب و نقش آن در سلامت روان، پدیدآورنده:عباس رجبی، ناشر:موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) - ،1388



[="Tahoma"][="Navy"]

دام ها

«اون وقت که جیک جیک مستونت بود
یاد زمستونت نبود؟»



جیک جیک مستونه
داستان"من خیگ رو رها کرده‌ام خیگ منو رها نمی‌کند"را شنیده اید؟
روزی دو دوست کنار رودی نشسته بودند که متوجه شدند چیزی شبیه خیگ بزرگ با آب حرکت می‌کند.وسوسه شدند بروند آن‌ را با محتوای آن بیرون بکشند.یکی از آنها به آب پرید و سریع خودش را به خیگ رساند. خرسی را به جای خیگ گرفت خرس او را گرفت و او زیر آب می‌رفت و بیرون می‌آمد. فردی که بیرون نشسته بود داد زد بیارش بیرون منتظر چه هستی؟! او گفت نمی‌شود. گفت خوب خودت را نجات بده خیگ را رها کن.اوگفت من خیگ را رها کرده ام،اما نمی‌دانم چرا خیگ من را رها نمی‌کند!؟

دختری می‌گفت: من خودم ابتدا تماس می‌گرفتم تا پسرها را سرکارشون بگذارم که با وابسته شدن به یکی از آنها برای همیشه بدبخت شدم و سرکارماندم.

و خانمی دقیقاً مانند معتادان شده بود با اینکه ازدواج کرده بود باز هم ساعت ها بامردان مختلف تلفنی سخن می‌گفت.


تذکر: برخی خانم‌هایی که با ندانم‌کاری‌های خود در دام پسران هوس‌باز می‌افتند و بعد می‌بینند که همه عاشقتم ها و برات می‌میرم ها بی‌خود بوده پاک فراموش می‌کنند که خداوند به آنها اراده داده و اختیاری هم داشته‌اند این جا از خدا هم طلبکار می‌شوند که خدا چرا من را از این کار باز نداشتی تو که می‌دونستی اخر این کار رسواییه. من در جواب این افراد یک حرف بیشتر ندارم در فیلمی یک نفر که نقش یک روحانی را بازی می‌کرد به پسری که خطاهای خودش را گردن همه مگر خدا می‌گذاشت، گفت: خریّت خودت رو گردن خدا مینداز بز مجه.


شعار این هشدار
پیامبر (ص): مَثَلُ العَقلِ فِى القَلبِ كَمَثَلِ السِّراجِ فى وَسَطِ البَیتِ (1)
عقل در دل، همانند چراغ در میان خانه است




(1) علل الشرایع، ص 98، ح 1


[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

دام ها



«دست از دامان شب برداشتم تا بياويزم به گيسوي سحر.
خويش را از ساحل افكندم در آب، ليك از ژرفاي دريا بي خبر .»(1)


وچه زود....
دختر خانمی می‌گفت:با دین، قرآن و احکام بیگانه نبودم،شخصی زنگ زد، مزاحم تلفنی بود؛ قطع کردم فردا و فردا ها باز هم زنگ می‌زد و من بی هیچ کلامی قطع می کردم تا این که یک روز به او گفتم: چرا به جای مزاحمت ازدواج نمی‌کنی و او شروع کرد به تشریح وضعیتش که پولی در بساط ندارد، دانشجو است و بیکار و ... خلاصه به او زن نمی‌دهند. می‌خواستم فقط متقاعدش کنم که راهش اشتباه است وقتی فهمید دیندارم گفت: با دین بیگانه ام، تو با دین آشنایم کن و من از روی دلسوزی در جلسات متعددی برایش سخن گفتم و گفتم ....ناخواسته با همین تله در دام عشقش گیر کردم
و چه زود از خدا دور شدم و به او نزدیک...

نکته:
- حساسیت زدایی تدریجی و گام به گام یکی از سیاست‌های هوس‌بازان برای شکار خانم‌های نجیب است.
- به راستی اگر روند اداری برای جلوگیری از مزاحمت‌های تلفنی این قدر وقت‌گیر و هزینه‌بر و نفس‌گیر نبود شاید خیلی از این موارد هیچ گاه اتفاق نمی‌افتاد.
- هو‌س‌بازان نیازهای فعلی خانم‌ها، ارزش‌های آنها، ویژگی‌های روان‌شناختی زنانه را به عنوان طعمه در تله خود قرار می‌دهند.
طعمه نشوید
هرگز با کسی که عاشق خواهرتان بوده و به دلیلی نتوانسته با او ازدواج کند ازدواج نکنید در مشاوره ها شاهدیم که این ازدواج را گامی برای نزدیک شدن به شکار در نظر می‌گیرند و شما بعد از ازدواج در حاشیه رانده می شوید و شوهرتان همیشه فکر و ذهنش به خواهرتان است.

شکار نرم شیطان(دور زدن انسان)
گويند معاويه در كاخ خود خوابيده بود، ناگهان مردى او را بيدار كرد. وقتى معاويه اورا ديد به پشت پرده پنهان شد.معاويه فرياد زد: تو كيستى كه اين گونه گستاخی كرده و بى اجازه من وارد كاخ شده اى ؟ گفت : من شيطان هستم . معاويه گفت : چرا مرا بيدار كردى ؟ در جواب گفت : هنگام نماز است، تو را بيدار كردم كه سر وقت به مسجد براى نماز بروى !معاويه گفت: تو شيطان هستى، و شيطان خير بندگان را نمى‌خواهد. آيا ادعاى دزد بر اينكه براى پاسبانى خانه آمده‌ام درست است ؟!شيطان گفت:تو را از خواب بيدار كردم كه مبادا بخوابى و نمازت قضا شود و با دل شكسته، آه سوزان بكشى كه نمازم قضا شد و به مسجد نرفتم! ارزش اين آه، از صدها نماز بالاتر است، خواستم چنين آه و ناله نصيب تو نشود كه مشمول رحمت خداى شوى ؛ معاويه او را تصديق كرد .



شعار این هشدار
مَن حاسَبَ نَفسَهُ رَبَحَ وَمَن غَفَلَ عَنهَا خَسِر ؛(2)
آن کسى که نفسش را محاسبه کند، سود برده است
و آن کسى که از محاسبه نفس غافل بماند، زیان دیده است.



(1)سهراب سپهری
(2). بحار الأنوار، ج 78، ص 352، باب 26، ح 9.

[/]

دام ها

«من عاشق نان داغم ای دوست
پروانه دشت و باغم ای دوست
گویند که زن چراغ خانه است
من عاشق چهل چراغم ای دوست »



خود شیفتگی مردانه
اگر خانمی به هر دلیلی مانند آواز خوب، نگرش مثبت، سلیقه و تحصیلات یا دینداری عالی و... از مردنامحرمی خوشش آمد.بهتر است با «مدیریت هیجانی» از ابراز هیجان کلامی و غیر کلامی( که گویا تر از کلامی) است، خود داری کند. چرا که مردان مریخی‌اند و زنان ونوسی. اغلب مریخی‌ها زبان ونوسی ها را بلد نیستند؛ بنابراین با ذهنیات خود جملات و ابرازهای هیجانی ونوسی‌ها(زنان) را ترجمه می‌کنند. دیکشنری روان‌شناختی و فیزیولویکی جملات ونوسی‌ها را با بار هیجانی وفیزیولو ژیکی( سکسی) ترجمه می‌کنند. اگر این ارتباط کمی ادامه یابد با تعجب می‌بینید که زود پسرخاله می‌شوند آن وقت حمار بیار و باقلا بار کن.


خانمی می‌گفت: صبح شده بود همسرم رفته بود سر کار که زنگ خانه به صدا در آمد در را که باز کردم با تعجب دیدم سعید، دوست صمیمی شوهرم، با یک دسته گل زیبا و شیرینی آمده بود من که تو باغ نبودم با گرمی سلام تعارف کردم اما چون شوهرم نبود اصلاً تعارف نکردم بیایند داخل. از او پرسیدم امر خیری دارید او خندید و گفت ان شا الله بعد با چشمک اشاره کرد نمی‌خواهی تعارف کنی؟ گفتم راستش یاسر نیستن. گفت می دونم راستش چند شب پیش که خونه شما بودیم لبخندت من رو گرفتار کرده است.....

شعار این هشدار
پيامبر خدا صلي الله عليه وآله :
هر كه عاشق شود و عشق خويش را كتمان كند
وپاكدامني ورزد وبا اين حال بميرد،او شهيد است .






ایستگاه شادی:khaneh:

من که می‌دونم منظورش چی بود:Ebraz Doosti:
شنبه: همون لحظه که وارد دانشکده شدم متوجه نگاه سنگینش شدم. هرکجا می رفتم اونو می دیدم. یکبار که از جلوی هم در اومدیم نزدیک بود به هم بخوریم صداشو نازک کرد و گفت: ببخشید.
من که میدونم منظورش چی بود. تازه ساعت ۵/۹ هم که داشتم بورد رو میخوندم اومد پشت سرم شروع به خوندن بورد کرد. آره دقیقا می دونم منظورش چیه. اون میخواد زن من بشه. بچه ها می گفتن اسمش مریمه. از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم باهاش ازدواج کنم.:hamdel:

یکشنبه: امروز ساعت ۹ به دانشکده رفتم. موقع رفتن تو سرویس یه خانومی پشت سرم نشسته بود و با رفیقش می گفتن ومی خندیدن. تازه به من گفت ببخشید آقا میشه شیشه پنجرتونو ببندین. من که میدونم منظورش چی بود. اسمش رو میدونستم اسمش نرگسه.
مثل روز معلوم بود که با این خنده هاش میخواد دل منو نرم کنه که بگیرمش. راستی یتش منم از اون بدم نمیاد. از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم با نرگس هم ازدواج کنم. :hamdel:

دوشنبه: امروز به محض اینکه وارد دانشکده شدم سر کلاس رفتم. بعد از کلاس مینا یکی از همکلاسی هام جزوه منو ازم خواست. من که میدونم منظورش چی بود. حتما مینا هم علاقه داره با من ازدواج کنه. راستی یتش منم ازش بدم نمی آد. از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم با مینا هم ازدواج کنم.:hamdel:

سه شنبه: امروز اصلا روز خوبی نبود. نه از مریم خبری بود نه از نرگس نه از مینا. فقط یکی ازم پرسید آقا ببخشید امور دانشجویی کجاست؟ من که میدونستم منظورش چی بود. ولی تصمیم نگرفتم باهاش ازدواج کنم چون کیفش آبی بود احتمالا استقلالیه. وقتی جریان رو به دوستم گفتم به من گفت: ای بابا! بدبخت منظوری نداشته. ولی من میدونم رفیقم به ارتباط بالای من با دخترا حسودیش میشه حالا به کوری چشم دوستم هم که شده هرطور شده با این یکی هم ازدواج می کنم.:hamdel:

چهارشنبه: امروز وقتی داشتم وارد سلف می شدم یک مرتبه متوجه شدم که از دانشگاه آزاد ساوه به دانشگاه ما اردو اومدند. یکی از دخترای اردو از من پرسید ببخشید آقا! دانشکده پرستاری کجاست؟ من که می دونستم منظورش چیه. اما تو کار درستی خودم موندم که چطور این دختر ساوجی هم منو شناخته و به من علاقه پیدا کرده. حیف اسمش رو نفهمیدم. راستی یتش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم هرطور شده پیداش کنم و باهاش ازدواج کنم. طفلکی گناه داره از عشق من پیر می شه.:hamdel:

پنج شنبه: یکی از دوستای هم دانشکده ایم به نام احمد منو به تریا دعوت کرد. من که میدونستم منظورش از این نوشابه خریدن چیه. میخواد که من بی خیال مینا بشم. راستش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون عمرا قبول کنم.:Shekastan Del:

جمعه: امروز صبح در خواب شیرینی بودم که داشتم خواب عروسی بزرگ خودم رو می دیدم. عجب شکوه و عظمتی بود داشتم انگشتم رو توی کاسه عسل فرو می کردم که… مادرم یکهو از خواب بیدارم کرد و گفت که برم چند تا نون بگیرم. وقتی تو صف نانوایی بودم دختر خانومی ازمن پرسید ببخشید آقا صف پنج تایی ها کدومه؟
من که میدونم منظورش چی بود اما عمرا اگه باهاش ازدواج کنم. راستش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون من از دختری که به نانوایی بیاد زیاد خوشم نمی آد.:Shekastan Del:

شنبه: امروز صبح زود از خواب بیدار شدم صبحانه را خوردم و اومدم که راه بیفتم که مادرم گفت: نمی خواد بری دانشگاه. امروز نوار مغزت آماده است برو از بیمارستان بگیر. راستش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون مردم میگن من مشکل روانی دارم.
وقتی به بیمارستان رسیدم از خانوم مسئول آزمایشگاه جواب نوار مغزم رو خواستم. به من گفت آقا لطفا چند دقیقه صبر کنید. من که می‌دونستم منظورش چی بود

:_loool:



گوناگون

«اذن پدر در ازدواج مهر استاندارد
برای تأکید دروغگو از راستگو است.»


احساس گناه
فکر نکنم کسی باشد که قبول نداشته باشد که در کل خانم‌ها "گرایش اخلاقی و معنوی" بالاتری نسبت به مردها دارند و نسبت به مردها احساسی‌تر و عاطفی‌ترند. این دو صفت از امتیازات زن برای انجام مسئولیت‌ها و وظایف مربوط به آنها به حساب می‌آید. اگر خانم‌های محترم دقت نکنند گاهی این دو صفت ممکن است برای آنها مشکل ایجاد کند.

تجربه مشاوره‌ای
در مشاوره ازدواج برخی از خانم‌ها می‌گویند خواستگار را نمی‌پسندم و مثلاً قیافه‌اش به دلم ننشسته است. امّا در عین حال می‌ترسم که به او جواب رد بدهم و او سرشکسته شود و خدا از من ناراحت شود یا آه بابا و ننه اش گریبان گیرم کند.


خداوند ازدواج دختر را به اذن پدر گره زد تا این مشکلات پیش نیاید و دختر از روی احساس انتخاب نکند. انتخابی که احساسی باشد وقتی فردا با واقعیت‌ها روبرو ‌شود، در اولین مشکلات و مشاجرات مثل بنزین می‌پرد.اگر کسی را بعد از تحقیق و بررسی "عقلاً" انتخاب کرده‌اید ولی "قلباً" او را نپذیرفته‌اید هرگز برای دفع احساس گناه و ترحم به او و خانواده، جواب مثبت ندهید چون احتمالاً فردا به دلیل ناسازگاری و بهانه‌گیری‌ها که همگی ریشه در انتخاب احساسی بوده دچار ظلم به شوهر، خود و خانواده‌ها؛ گناه حقیقی می‌شوید. البته ازدواج احساسی از پسر هم که باشد مطلوب نیست. اگر عاقلانه جلو نرویم، این ترحم‌ها می‌تواند به ستم به طرف مقابل منجر شود. بله دفع ضرر از خود و دیگران بر رساندن منفعت به دیگران برتری دارد.

شعار این هشدار
همان گونه که بنزین در هوای آزاد زود می‌پرد،" انتخاب احساسی" در ازدواج ماندگار نیست.












ایستگاه شادی :shad:

قبل :welcome: و بعد:please:

بعد از ازدواج: سحر خیز شدن بیدار شدن زودتر از خورشید:Norani:
قبل از ازدواج: خوابیدن تا لنگ ظهر :Khab:

بعد از ازدواج: معتبر شدن، رفتن به حیاط با اجازه:vamonde:
قبل از ازدواج: رفتن به سفر بی اجازه :Bye:

بعد از ازدواج: تقویت معده، خوردن غذا های سوخته با منت:hey:
قبل از ازدواج: خوردن بهترین غذاها بی منت :koodak:

بعد از ازدواج: ورزیده شدن، کار کردن در شرایط سخت:khobam:
قبل از ازدواج: استراحت مطلق بی جر بحث :Khab:

بعد از ازدواج: صله رحم سر زدن به فامیل خانوم:frind:
قبل از ازدواج: دید وبازدید از اماکن تفریحی :aks:

بعد از ازدواج: همدردی با مردها آموزش بچه داری و شستن ظرف :nini:
قبل از ازدواج: آموزش کامپیوتر و شنا و شطرنج و..:Computer:

بعد از ازدواج: مستقل شدن دادن کل حقوق به خانوم:dohkhtar:
قبل از ازدواج: گرفتن پول تو جیبی از پاپا
:khoshali:

حالا شما بگید کی حاضره از این همه مزایا بگذره ؟

:Gig::Black (8):




[=B Mitra]




گوناگون


«لا تُشـاوِر اَحمَق وَ لا تَستَعِنَّ بَکَذّابٍ ؛
با احمق مشورت نکن و از دروغگو یارى مخواه.»(1)

اخلاق حرفه‌ای
دختری می‌گفت: برای مشاوره نزد کسی که خود را روان‌شناس می‌نامید، رفتم. بعد از دو سه جلسه گفت: من و تو نامحرم هستیم، نمی‌توانیم راحت مشاوره داشته باشیم چون جلسات طولانی است و درمان زمان‌بر است. برای این که مشاوره‌یمان گناه‌آلود نباشد، باید تو را و پسر 7 ساله‌ام به عقد تاریخ‌دار درآورم.

این‌ کار از نظر اخلاق حرفه‌ای خلاف است. مشاور نباید در خلال مشاور هدیه بدهد یا قبول کند، پیشنهاد ازدواج بدهد یا قبول کند و...

کارشناسان و روانشناسان دینی در قبال مسئولیت هایی که به عهده دارند احساس وظیفه می‌کنند و یقیناً مشاور هرچقدر متدین تر باشه قابل اعتمادتر و بهتر هست .مشاور باید با تقوا باشد حالا جدای از این‌که خود تقوا باعث دلسوزی و راهنمایی و حفظ حریم ها می‌شود بر اساس آیه« إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَاناً وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْراً و من يتق اللّه يجعل له مخرجا و يرزقه من حيث لايحتسب »(2) مشاوری که با تقوا باشه خدا به او راه تشخیص حق از باطل(فرقان) عنایت می‌کند و با نور و هدایت الهی مشورت می‌دهد و خود خدا در بعضی شرایط سخت مشاوره، راه درست رو پیش پای مشاور می‌گذاره و کمکش می‌کند.


شعار این هشدار

امام صادق(ع): اِیّاکُم وَ النَّظرَة فَانَّها تَزرَع
فی القَلبِ الشَهوَة وَ کَفى بِها لِصاحِبِها فِتنَة ؛(3)
از نگاه [ناپاک] بپرهیزید که چنین نگاهى تخم شهوت
را در دل مى‌کارد و ‏همین براى فتنه‌ى صاحب آن دل بس است.

(1)تحف العقول،ص316.
(2) طلاق/ 2و 3
(3)تحف ‏العقول صفحه 305




موضوع قفل شده است