جمع بندی تاخیر در ازدواج به علت گناه

تب‌های اولیه

59 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تاخیر در ازدواج به علت گناه

سلام. چرا کسی که به علت ازدواج نکردن و در عذاب بودن از غریزه جنسی، رو به خودارضایی میاره بعنوان اثر این گناه باید در ازدواجش تاخیر ایجاد بشه؟ و اینجوری بیشتر در معرض گناه باشه؟
در حالیکه شنیدیم حضرت امیرالمومنین علی جوانی که به این گناه مبتلا بوده رو حد میزنه و از بیت المال خرج ازدواجش رو میده؟
خوب اگه باید فردی بعنوان تنبیه و عقوبت این گناه مجازاتش تاخیر در ازدواج باشه، چرا حضرت علی که خلاف نظر خدا چیزی رو انجام نمیدن به اون جوون نگفتن تو به علت ابتلا به این گناه در ازدواجت تاخیر خواهد افتاد؟ و خودشون ازدواجش رو جور کردن؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد مشکور

mehrant;675823 نوشت:
سلام. چرا کسی که به علت ازدواج نکردن و در عذاب بودن از غریزه جنسی، رو به خودارضایی میاره بعنوان اثر این گناه باید در ازدواجش تاخیر ایجاد بشه؟ و اینجوری بیشتر در معرض گناه باشه؟
در حالیکه شنیدیم حضرت امیرالمومنین علی جوانی که به این گناه مبتلا بوده رو حد میزنه و از بیت المال خرج ازدواجش رو میده؟
خوب اگه باید فردی بعنوان تنبیه و عقوبت این گناه مجازاتش تاخیر در ازدواج باشه، چرا حضرت علی که خلاف نظر خدا چیزی رو انجام نمیدن به اون جوون نگفتن تو به علت ابتلا به این گناه در ازدواجت تاخیر خواهد افتاد؟ و خودشون ازدواجش رو جور کردن؟

سلام و تشکر:Gol:

قبل از پرداختن به پاسخ سؤال شما گفتنی است: خود ارضایی از نظر اسلام ممنوع و حرام است. و وجود بعضی از مشکلات باعث از بین رفتن حرمت این عمل نمی شود. پیامدهای بسیار خطرناکی برای خودارضایی وجود دارد که شامل پيامدهاي جسماني، پيامدهاي روحي و رواني، پيامدهاي اجتماعي و پیامدهای بد معنوی است. اگر براي كسي به هر دليلي امكان ازدواج نباشد، چنين شخصي تحت هيچ عنوان مجاز نيست روي به گناه و از جمله خود ارضائی آورد بلکه یا بايد مقدمات ازدواج خود را از هر راه ممكن فراهم آورد و مشکلاتی که بر سر راه ازدوج او وجود دارد را از بین ببرد و يا خود را كنترل كند و از الوده شدن به گناه خود را حفظ کند.

اما در خصوص سؤال شما لازم بذکر است: چنین مطلبی در منابع دینی دال بر اینکه اثر تکوینی خودارضائی - ایجاد تأخیر در ازدواج- باشد وجود ندارد. به این معنا که اگر کسی خودارضائی کرد گرفتار وضعیتی می شود که مانعی تکوینی و حقیقی در مسیر ازدواجش ایجاد می شود. البته ممکن است کسی که گرفتار چنین گناهی شده بدلیل آثار سوء روحی و روانی و ضعف جسمانی که در پی دارد، خواه ، ناخواه با اختیار از ازدواج گریزان شود و تا مدتها تن به ازدواج ندهد اما اینگونه نیست که تکویناً چنین تأخیری در باطن این عمل ناشایست باشد.

از اینرو با مراجعه به منابع دین مشاهده می شود؛ توصیه دین به جوانان، اعم از اینکه گرفتار چنین وضعیت گناه آلودی شده و یا نشده اند این است که با کمک و مساعدت والدین و آسان گرفتن امور، اسباب این امر مقدس یعنی ازدواج را برای خود فراهم سازند. اتفاقاً این توصیه ها، برای کسانی که گرفتار خودارضائی و گناهان جنسی هستند از شدت بیشتری برخوردار است.

بنا بر این؛ رفتار حضرت امیر (ع) در خصوص فراهم آوردن امکان و اسباب ازدواج آن جوان -اگر سندیت داشته باشد- مطابق دستور و تأکیدات اسلام عزیز در راستای فراهم آوردن و کمک و مساعدت به جوانان در انجام ازدواج بموقع بوده است.

موفق باشید ...:Gol:

[="Black"]

mehrant;675823 نوشت:
عنوان اثر این گناه باید در ازدواجش تاخیر ایجاد بشه؟

سلام.
چنین چیزی صحت ندارد از آنجا که شخصی که به جهت عدم ازدواج به گناه می افتد،ازدواج بر او واجب می شود و به دلیل هماهنگی نظام تکوین و تشریع از آنجا که ازدواج بر او واجب است در نظام تشریع نمی شود پذیرفت که در نظام تکوین این ازدواج از او دور شود.[/]

استاد مشکور سلام و ممنون از جواب خوبی که دادید....:Gol:
بعد از اینکه این تاپیک رو زدم در یکی از تاپیکها دیدم از قول یکی از روحانیون معروف گفته بود که تاخیر در ازدواج به علت گناه هست و این مثال رو ذکر کرده بود که مثلا یه نفر یه بار به نامحرم نگاه کنه ازدواجش شش ماه عقب میفته و در اون مدت هرچی تلاش میکنه جور نمیشه و....
و یه سوال برام پیش اومد که چرا اگه کسی اشتیاها یا عمدا گناه کرد باید اینجوری با فراهم نشدن ازدواج و بیشتر شدن احتمال زمینه گناه، مجازات بشه؟ اینطور که سودی به حالش نداره؟

mehrant;677060 نوشت:
استاد مشکور سلام و ممنون از جواب خوبی که دادید....:Gol:
بعد از اینکه این تاپیک رو زدم در یکی از تاپیکها دیدم از قول یکی از روحانیون معروف گفته بود که تاخیر در ازدواج به علت گناه هست و این مثال رو ذکر کرده بود که مثلا یه نفر یه بار به نامحرم نگاه کنه ازدواجش شش ماه عقب میفته و در اون مدت هرچی تلاش میکنه جور نمیشه و....
و یه سوال برام پیش اومد که چرا اگه کسی اشتیاها یا عمدا گناه کرد باید اینجوری با فراهم نشدن ازدواج و بیشتر شدن احتمال زمینه گناه، مجازات بشه؟ اینطور که سودی به حالش نداره؟

سلام علیکم
بی تردید گناه انسان را از توفیق انجام کارهای پسندیده باز می دارد.
و مدت زمان این باز داشتن بسته به دو چیز است: یک بزرگی گناهی که کرده است و دو تأخیری در توبه از آن گناه داشته است.
فراهم شدن مقدمات ازدواج و انتخاب همسر شایسته از کارهای بسیار پسنیده است که کسی که می خواهد در این باره توفیق داشته باشد شایسته و بایسته است که قبل از این که زمینه ازدواج را فراهم سازد ترک گناه کند تا هم این مقدمات خیلی سریع تر آماده شود و هم ازدواجش موفق باشد.
نمی شود فرد با گناه رابطه اش را با خداوند تیره کند و در همان زمان هم از خداوند بخواهد ازدواجی موفق و هرچه سریعتر نصیبش کند.
حالا این که از آن آقای روحانی نقل کرده اید «شش ماه» نمی دانم ایشان بر چه مبنایی این سخن را گفته است ولی اصل تأثیر گناه روی توفیقات انسان اصلی وحیانی و درست است.
امام علی علیه السلام می فرماید: لَا يَنْفَعُ اجْتِهَادٌ بِغَيْرِ تَوْفِيق‏. تلاش بدون توفیق نفعی ندارد.
نکته دیگر این است که کسانی که از گناهان بخصوص جنسی خود توبه نکرده اند و مدتی را با پرهیز از این گناهان پشت سر نگذاشته اند باید از این هراس داشته باشند که همسری پاک و طیب نصیبشان نشود. چون قرآن می فرماید: الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ (نور: 26)
بر این اساس ممکن است خداوند ازدواج شخصی را که گناه کرده است و توبه نموده است با تأخیر مواجه سازد تا توبه این فرد محقق شود و پاکیزه گردد. چون توبه وقتی محقق می شود، که شخص گنهکار چند باری در معرض گناه قرار گیرد و زحمت مقاوت در مقابل گناه را برخورد هموار سازد و بعد با این رنجی که میکشد، زمینه پاک و طیب شدنش را فراهم آورد و آن وقت همسری طیّب نصیبش شود.
و نکته آخر این که کسی که بدون توبه از گناهان جنسی اقدام به ازدواج می کند و خیال می کند تا که ازدواج کرد و راه مشروع برای ارضاء شهوتش آماده شد آن وقت راه غیر مشروع را می بندد، این خیالش واهی است زیرا لذت حرام، لذت حلال را تحت الشعاع قرار می دهد.
چه بسیار از آنانی که به استمناء آلوده شده اند و از این کار توبه نکرده اند و بعد از گذشتن مدتی از ادواجشان احساس می کنند هرچند با همسر خود آمیزش داشته اند ولی تخلیه کامل نشده و نیازمند به استمناء هستند.
این احتمال برای آنها که دیگر انحرافات جنسی را تجربه کرده و از آن توبه نکردند نیز وجود دارد.
جمع بندی این که با این سه دلیل فوق باید آنها که می خواهند ازدواج کنند حتما قبل از تصمیم قطعی نسبت به زمان ازدواج، گناه خود را ترک کنند.
موفق باشید!

جناب روح بخش ممنون از جواب تون اما در مورد یه چیز هنوز با خوندن حرفاتون به جواب نرسیدم. ..اینکه چرا باید تاخیر در ازدواج ایجاد بشه و اینطوری فرصت و احتمال مواجهه با گناه بیشتر بشه؟ مگر میشه خدا اینطوری دوست داشته باشه که یه نفر که گناهی کرده بیشتر و بیشتر به گناه بیفته؟

سلام مجدد:Gol:

بدون شک، غوطه ور شدن در گناه موجبات سلب توفیقات بسیاری را برای انسان فراهم می آورد چنانکه گفتیم کسی که در دام شهوات نفسانی از جمله خودارضائی می افتد در اثر تبعات روحی و روانی و حتی جسمانی این گناه، خواه ناخواه از ازدواج گریزان می شود اما چنین نیست که محرومیت و یا تأخیر موفقیت فرد در اقدام به ازدواج، وابسته به اراده تکوینی خداوند باشد.

البته انسان باید از گناهانی که مرتکب می شود نیز توبه نماید که بهترین نوع توبه، توبه عملی است و توبه عملی نیز اقدام به ترک گناه است. اینکه گفته می شود برای کسانی که از ناحیه شهوات نفسانی در فشار و اذیت هستند اقدام به ازدواج واجب است به چه معناست؟ آیا مقصود این نیست که اقدام به ازدواج راهکاری عملی برای خلاص از وضعیت گناه آلود قبلی است؟ آیا جز این است که اسلام، ازدواج را بهترین جایگزین برای پاسخگویی به نیازهای جنسی افراد می داند؟ بنابراین، همین که فرد گناهکار علیرغم اشتغال به حرام و شهوات نفسانی، بنا به دستور اسلام اقدام به ازدواج می کند گواه روشنی بر توبه و بازگشت عملی و اظهار خستگی و تنفر از گناهان جنسی(وضعیت قبلی اش) است. بدون شک، این اقدام عملی ریشه در نوعی تنفر در ناحیه اندیشه و قلب فرد دارد و نمی تواند یک اقدام عملی صرف و بدون پشتوانه باشد. فلذا در پی اقدام به ازدواج، توبه هم محقق گردیده است.

در چنین شرایطی پس از ازدواج، انسان باید تمام توجه و تمرکزش بر این مطلب استوار باشد که مجدداً مرتکب گناهان قبلی نشود برای این منظور باید بطور تمام و کمال به نعمات بیکران خدادادی توجه داشته، شکرگزار آنها باشد و نیز به وظایف بندگی خود بنحو احسن پایبند بوده و با جدیت و تلاش وافر به مجاهدت با نفس و ترک محرمات بپردازد.

اما با این وجود، بعید نیست، فرد، مجدداً تحت شرایطی به گناه قبلی بازگشت نماید اما مهم آنست که این مطلب را بعنوان یک اصل در ذهن و روحش نهادینه کند و آن اینکه در صورت آلوده شدن مجدد به گناه، سریعاً اقدام به توبه کرده و تدارک و جبران آن نماید.

موفق باشید ...:Gol:

سلام ...
ب نظرم جناب مهران شما زیادی ب عالم ماورای دنیا اهمیت میدین و ازدواج نکردن تون رو علل اینجوری فرض میکنین در صورتی ک خیلی ها هستن ک خیلی مشکلات سرراه ازدواج شونه و با تدبیر و تفکر راحت حل اش میکنن و ب این و اونم گیر نمیدن ... ب نظر من مجرد موندن تون فقط و فقط با خودتونه نه خدا نه ماورا نه هیچ چیز دیگه فقط خودتون ...
ببخشید اگه رک صحبت کردم ... موفق باشین ...

خدا به دادمون برسه

جزیره مجنون;677240 نوشت:
ب نظر من مجرد موندن تون فقط و فقط با خودتونه نه خدا نه ماورا نه هیچ چیز دیگه فقط خودتون ...
...

اگه کسی ازدواج کنه میگیم خدا کمکش کرده و شرایطو براش محیا کرده.ولی اگه کسی مجرده و میخاد ازدواج کنه و نمیشه میگیم تقصیر خودشه نه خدا...همه چیزای بد تقصیر ماس اگه تبدیل به اتفاق خوب شد کاره خداس...نظر شما اینه؟!!!!

جزیره مجنون;677240 نوشت:
سلام ...
ب نظرم جناب مهران شما زیادی ب عالم ماورای دنیا اهمیت میدین و ازدواج نکردن تون رو علل اینجوری فرض میکنین در صورتی ک خیلی ها هستن ک خیلی مشکلات سرراه ازدواج شونه و با تدبیر و تفکر راحت حل اش میکنن و ب این و اونم گیر نمیدن ... ب نظر من مجرد موندن تون فقط و فقط با خودتونه نه خدا نه ماورا نه هیچ چیز دیگه فقط خودتون ...
ببخشید اگه رک صحبت کردم ... موفق باشین ...

:Narahat::Narahat::Narahat:

السلام علیکم و رحمة الله

این درسته که گناه مانع استجابت دعا و موجب حذف برخی از رزق های انسان می شود....
اما به این نکته هم توجه فرمایید که "توبه" نه تنها گناه را از بین می برد، بلکه گناهان را به خوبی تبدیل می کند!
--------------

کسانی هم که خرشان از پل گذشته است به راحتی، جناب پرسشگر را در تاپیک های گوناگون، مورد سرزنش و تخطئه قرار می دهند.....
سرزنش کردن، هنر نیست...
به جاش بهتر است سعی کنیم یک لحظه خود را جای او قرار دهیم.....هنر یعنی همین...
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

سامان110;677247 نوشت:
خدا به دادمون برسه

منظور تون از اینکه خدا به داد برسه چیه؟

mohsen1990;677270 نوشت:
اگه کسی ازدواج کنه میگیم خدا کمکش کرده و شرایطو براش محیا کرده.ولی اگه کسی مجرده و میخاد ازدواج کنه و نمیشه میگیم تقصیر خودشه نه خدا...همه چیزای بد تقصیر ماس اگه تبدیل به اتفاق خوب شد کاره خداس...نظر شما اینه؟!!!!

برادر گرامی خودتون دارین میگین کمککککککک نه همه کاره از قدیم هم گفتن از شما حرکت از خدا برکت ... هزار سال دیگه هم بشینی و از این اون بنالی خدا بهت همسر ک نمیده هیچ دیگه کم کم ب مرگ هم نزدیک میشی و باید بری اون طرف ... بازم میگم هرکی مجرد بمونه بغیر از خودش هیچ کسی رو حق نداره سرزنش کنه ...
در ضمن جناب مهران اون شکلکه دقیقا یعنی چی؟ :Gig: :khaneh:

جزیره مجنون;677408 نوشت:
برادر گرامی خودتون دارین میگین کمککککککک نه همه کاره از قدیم هم گفتن از شما حرکت از خدا برکت ... هزار سال دیگه هم بشینی و از این اون بنالی خدا بهت همسر ک نمیده هیچ دیگه کم کم ب مرگ هم نزدیک میشی و باید بری اون طرف ... بازم میگم هرکی مجرد بمونه بغیر از خودش هیچ کسی رو حق نداره سرزنش کنه ...
در ضمن جناب مهران اون شکلکه دقیقا یعنی چی؟ :Gig: :khaneh:

خوب اقا مهران پسره .یک خانم اگر خواستگار هم کفو اصلا هم کفو نه خواستگاری که مهرش به دل دختر بیفته نداشته باشه چی ! بازم مقصر دختره !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

باسلام
یک سوال
تو دور اطراف میبینم آدمهایی رو که تو سنین پایین ازدواج کردند.
نه نماز روزه محرم نامحرم و....... خبری نیست.
حال چطوره این فرد براش شرایط ازدواج فراهم هست حتی براش بعد ازدواج خواستگار میاد.
برای خانمی کاملا متفاوت با این فرد که موارد بالا رو داره شرایط ازدواج نیست.
.چرا گناه در مورد اولی مانع و تاخیر ازدواج اون فرد نشده ?!!!!!

اگر اینطوریه چرا دختران بی حجاب راحتر انتخاب می شن و راحتر ازدواج می کنند !:Ghamgin:

اللیل والنهار;677477 نوشت:
باسلام
یک سوال
تو دور اطراف میبینم آدمهایی رو که تو سنین پایین ازدواج کردند.
نه نماز روزه محرم نامحرم و....... خبری نیست.
حال چطوره این فرد براش شرایط ازدواج فراهم هست حتی براش بعد ازدواج خواستگار میاد.
برای خانمی کاملا متفاوت با این فرد که موارد بالا رو داره شرایط ازدواج نیست.
.چرا گناه در مورد اولی مانع و تاخیر ازدواج اون فرد نشده ?!!!!!

نمیدونم والا...
منم همیشه برام همین سوال بوده...مثلا گفتم یکی از کاربران تو یه تاپیک گفته بود یکی از روحانیون گفته هر بار نگاه کردن به نامحرم باعث میشه شش ماه ازدواج به تاخیر بیفته...یه نفر رو تو آشناها داشتیم که تو خیابون دختری رد نمیشد مگر اینکه نگاهش میکرد...حالا این پسر ازدواجش دقیقا سرموقع انجام شد و زود بهش در اولین خواستگاری رسمی جواب مثبت دادن و الان خانواده زنش هم خیلی هواشو دارن و....
اون موقع یکی مثل ما هی باید ازدواج مون به تاخیر بیفته بخاطر گناهان...و حالا اینکه چرا در اونها گناه باعث تاخیر در ازدواج نمیشه اما در ما میشه رو نمیدونم...:Ghamgin:

خیلی دلم گرفته و ناراحتم....:geryeh:

مانع ازدواج خودمونیم
راه دور نرید
ایاتش رو بخونید،آخرش هم صدق ا...
اما دریغ از ذره ای اعتماد به خدا
وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‏ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ (205)بقره این هم اندر احوال اونایی که بعد ازدواج هم ...

خدا مؤمنین را دوست دارد و عذاب گناهانشان را همین دنیا می دهد تا در قیامت دچار مشکل نشوند...

اما غیرمؤمنان، عذابشان به تاخیر می افتد و هرچقدر هم تاخیر بیشتر باشد، هم مجازاتش سنگین تر است...
اما اگر مجازات، زودتر باشد، بیشتر قابل تحمل است....

شما اگر عینکت لک بیفته فوری پاکش می کنی..اونم با دستمال نرم
اما اگر لباست کثیف بشه میذاری آخرهفته با مشت و مال، تمیزش می کنی
اگر فرشت کثیف بشه میذاری شب عید با بیل و پارو به جونش میفتی...
-------------------------

مجرد ماندن کسی الزاما فقط و فقط تقصیر خودش نیست....
کاربر محترمی که چنین می گویند احتمالا نفسشان از جای گرم برمی خیزد و خرشان از پل گذشته است...

منظور من این نیست که هرکی ازدواجش تاخیر افتاد الزما و حتما به خاطر گناهانش است....

اما این نکته ی خطرناکی در نوشته های برخی کاربران دیدم این بود که بعضی وقتها چهاررکعت نماز می خونیم از خدا طلبکار میشیم!!!
بعدش هم شاکی میشیم که "چرا بی حجابها راحتتر انتخاب میشن؟ اما من که با حجابم خواستگار ندارم؟!!!!!"

اهلبیت معصوم علیهم السلام، همگی با شدیدترین حالت، کشته شدند در حالی که ذره ای از اطاعت خدا دور نبودند...
اما دشمنانشان همواره بر تخت حکومت تکیه زده بودند درحالی که جز گناه و فسق و فجور، چیزی از آنها سرنزده بود...

پس اطاعت خدا و تقوا و ترک گناه نباید به طمع این باشد مثلا جیبم پرپول شود!!!
البته شاید نعمت های دنیوی زیادی هم شامل حال با تقواها شود اما رعایت تقوا به طمع این چیزها زیاد جالب نیست....
چون اگر این نعمت ها سراغش نیاد برمیگرده به گناه!

mehrant;677559 نوشت:
نمیدونم والا...
منم همیشه برام همین سوال بوده...مثلا گفتم یکی از کاربران تو یه تاپیک گفته بود یکی از روحانیون گفته هر بار نگاه کردن به نامحرم باعث میشه شش ماه ازدواج به تاخیر بیفته...یه نفر رو تو آشناها داشتیم که تو خیابون دختری رد نمیشد مگر اینکه نگاهش میکرد...حالا این پسر ازدواجش دقیقا سرموقع انجام شد و زود بهش در اولین خواستگاری رسمی جواب مثبت دادن و الان خانواده زنش هم خیلی هواشو دارن و....
اون موقع یکی مثل ما هی باید ازدواج مون به تاخیر بیفته بخاطر گناهان...و حالا اینکه چرا در اونها گناه باعث تاخیر در ازدواج نمیشه اما در ما میشه رو نمیدونم...:Ghamgin:

خیلی دلم گرفته و ناراحتم....:geryeh:

[=B Davat]أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ [=2 Koodak][عنکبوت2] آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: ایمان آوردیم، به حال خود رها مى ‏شوند و آزمایش نخواهند شد؟

sky_star;677478 نوشت:
اگر اینطوریه چرا دختران بی حجاب راحتر انتخاب می شن و راحتر ازدواج می کنند !:Ghamgin:

امام علی(ع) در حدیثی می‌فرمایند اگر خدا به تو نعمت داده و تو به گناهت ادامه می‌دهی و خدا با تو کاری ندارد بترس و هشیار باش.

اللیل والنهار;677584 نوشت:
آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: ایمان آوردیم، به حال خود رها مى ‏شوند و آزمایش نخواهند شد؟

سلام
بله این درست هست
حتی اگر انسان برود در جزیره ای ناشناخته و توی غار هم زندگی بکند باز هم خدا یکی رو می فرسته توی اون جزیره تا اونو امتحان کنه!

همینطوری نیست مفت مفت در بری...باید کنکور بدی!:khandeh!:

اللیل والنهار;677584 نوشت:
[=B Davat]أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ [=2 Koodak][عنکبوت2] آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: ایمان آوردیم، به حال خود رها مى ‏شوند و آزمایش نخواهند شد؟

خوب این آیه که به چیزی که من گفتم ربط نداشت!
میگم اگه گناهی فرضا نگاه به نامحرم باعث تاخیر در ازدواج میشه باید برای همه اینطوری باشه نه فقط برای بعضیها

mehrant;677588 نوشت:
خوب این آیه که به چیزی که من گفتم ربط نداشت!
میگم اگه گناهی فرضا نگاه به نامحرم باعث تاخیر در ازدواج میشه باید برای همه اینطوری باشه نه فقط برای بعضیها

یعنی افرادی گناه میکنن و لذت گناه رو میبرن ازدواج شون هم سر موقع انجام میشه

mehrant;677589 نوشت:
یعنی افرادی گناه میکنن و لذت گناه رو میبرن ازدواج شون هم سر موقع انجام میشه

کار خدا هست دیگه
سخت نگیر :Cheshmak:
هر که در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش می دهند

mehrant;677589 نوشت:
یعنی افرادی گناه میکنن و لذت گناه رو میبرن ازدواج شون هم سر موقع انجام میشه

گناهان شاید در ظاهر یکی باشه
از دو فرد سر زده
اونی که شرایط براش فراهم شده شاید با این شرایط داره امتحان پس میده
و اونی هم که فراهم نشده دا ه با اون شرایط امتحان میشه
خدا بنده خودش رو بهتر میشناسه
در هر صورت در امتحان هستند
بماند که گاهی اوقات انتخاب و روش خود فرد در شرایطی که هست نقش داره.

از نظر مذهب شیعه که قائل به اختیار است و جبر و تفویض را محال میداند انسان تا آنجایی که مربوط به اراده و اختیار او میشود حاکم بر وضع آینده خود است. وضع آینده یک انسان شبیه یک ورقه امتحانی است و نمره ای که به آن داده میشود تعیین کننده سعادت یا شقاوت اوست. در این ورقه امتحانی تنها سؤالات است بخشی از این سؤالات را خدا طراحی کرده و از دست ما خارج است؛ این سؤالات بر دو گونه اند برخی تکوینی هستند و برخی تشریعی.
مثلا ما نمی دانیم که امروز در خیابان با چه حادثه ای روبرو خواهیم شد ولی با هر حادثه ای که روبرو شویم یک سؤال امتحانی است که باید به آن جواب درست دهیم. این گونه سؤالات، سوال های تکوینی هستند بنابراین هر اتفاق تکوینی که برای ما رخ دهد چه عذاب باشد، چه رحمت باشد چه برای امتحان باشد و چه عقوبت اعمال گذشته خودمان و چه... همگی سؤال امتحانی هستند و جواب درست ما را طلب میکنند لذا لزومی ندارد که ما بدانیم این حادثه از چه سنخی است، جواب درست را خدا در فطرت و عقل و دین به ما عرضه کرده است.

اما سؤالات تشریعی عبارتند از واجبات و محرمات و مستحبات و مکروهات؛ واجبات را حتما باید بجا آورد و محرمات را حتما باید ترک کرد اینها سوالاتی هستند که نمره آنها تعیین کننده ی وضع آینده یا به اصطلاح سرنوشت ماست ولی مستحبات سوالاتی هستند که اگر آن را با آگاهی انجام دهیم نمره تشویقی دارد و اگر مکروهات را ترک کنیم خدا در نمره دادن با ارفاق عمل می کند. اما اگر کسی در امتحان تشریعی تقلب کند یا همه سوالات را جواب غلط دهد یا امتحان را به باد تمسخر بگیرد و... در این صورت خدا یا سوالات انحرافی پیش پایش میگذارد یا بر ورقه امتحانی او مهر مردودی میزند إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (بقره6) کسانى که کافر شدند، براى آنان تفاوت نمى‏کند که آنان را (از عذاب الهى) بترسانى یا نترسانى؛ ایمان نخواهند آورد. خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ (بقره7) خدا بر دلها و گوشهاى آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‏اى افکنده شده؛ و عذاب بزرگى در انتظار آنهاست.
اینها سنتها یا قوانین امتحانات خداست،

در پاسخ به سوالات اگر خود به جواب نرسیدیم باید از اهل خبره و علما بپرسیم؛ و مطمئن باشیم که خدا عادل است و در حق کسی ظلم نمیکند و بلکه خدا محسن است و به اهل خیر بیش از تلاششان پاداش میدهد. دنیا بسیار کوتاه و در حد یک جلسه امتحانی است و آخرت آن روزی است که کارنامه اعمال را به انسان میدهند و بر اساس آن معلوم میشود که سعادتمند و شقاوتمند کیست. فَأَمَّا مَنْ أُوتىِ‏َ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُواْ کِتَابِیَهْ* إِنىّ‏ِ ظَنَنتُ أَنىّ‏ِ مُلَاقٍ حِسَابِیَهْ* فَهُوَ فىِ عِیشَةٍ رَّاضِیَةٍ* فىِ جَنَّةٍ عَالِیَةٍ* قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ* کلُواْ وَ اشْرَبُواْ هَنِیَا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فىِ الْأَیَّامِ الخْالِیَةِ* وَ أَمَّا مَنْ أُوتىِ‏َ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَالَیْتَنىِ لَمْ أُوتَ کِتَابِیَهْ* وَ لَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیَهْ* یَا لَیْتهَا کاَنَتِ الْقَاضِیَةَ* مَا أَغْنىَ‏ عَنىّ‏ِ مَالِیَهْ* هَلَکَ عَنىّ‏ِ سُلْطَانِیَهْ* خُذُوهُ فَغُلُّوهُ؛ (حاقه19-30) پس کسانی که کارنامه اش را به دست راستش دهند فریاد میزند که: (ای اهل محشر) کارنامه مرا بنگرید و بخوانید؛ من یقین داشتم که به حساب اعمالم میرسم او در یک زندگی رضایت بخش قرار دارد، در بهشتی عالی ... اما کسی که کارنامه اش را به دست چپش بدهند میگوید: ای کاش هرگز کارنامه ام را نمیدادند و نمیدانستم حساب من چیست. ای کاش مرگم فرا میرسید مال و و ثروتم هرگز مرا بی نیاز نکرد، قدرت من نیز از دست رفت [خدا امر میکند که] او را بگیرید و در بند و زنجیرش کنید. البته در دنیا هر کس به اندازه ای از سختی و مصیبت بهره مند میشود. شاید شما وضع کسی را بنگرید و تصور کنید که اگر شما به جای او بودید، زندگی تان سراسر خوشی بود. اما آن انسان با ظرفیت متفاوتی که دارد سختی ها و رنج های خاص خویش را دارد که شاید شما متوجه آن نباشید
m5736z.blog.ir زارع پور

mohsen1990;677270 نوشت:
اگه کسی ازدواج کنه میگیم خدا کمکش کرده و شرایطو براش محیا کرده.ولی اگه کسی مجرده و میخاد ازدواج کنه و نمیشه میگیم تقصیر خودشه نه خدا...همه چیزای بد تقصیر ماس اگه تبدیل به اتفاق خوب شد کاره خداس...نظر شما اینه؟!!!!

سلام مجدد:Gol:

همین معنا در آیات قرآن مورد اشاره قرار گرفته آنجا که به پیامبرش می فرماید: "مَّا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَكَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا" هر خيری که به تو رسد از جانب خداست و هر شری که به تو رسد از جانب خود تو است تو را به رسالت به سوی مردم فرستاديم و خدا به شهادت کافی است. (نساء 79) بر این اساس خیراتی که در توفیق ازدواج بموقع نصیب فرد می شود و اصولاً همه توفیقات انسان از ناحیه خداست و سیئات و گرفتاری هایی که در اثر تأخیر ازدواج نصیب فرد می شود ناشی از سوء تدبیر و بی تدبیری خود فرد است. رویکرد و عملکرد سوء خود ما در سلب توفیقات بسیاری دخالت دارد. فلذا این سوء تدبیرها و بی توفیقی و گرفتاری های خودمان را نباید به خداوند نسبت دهیم بلکه در اکثر آنها خودمان مقصر هستیم.

موفق باشید ...:Gol:

sky_star;677459 نوشت:
خوب اقا مهران پسره .یک خانم اگر خواستگار هم کفو اصلا هم کفو نه خواستگاری که مهرش به دل دختر بیفته نداشته باشه چی ! بازم مقصر دختره !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سلام علیکم:Gol:

عوامل مختلفی بعنوان مانع و موجبه سلب توفیقات دخالت دارد: 1. گاهی بی تدبیری و سوء رفتار خود ما موجب این امر می شود. 2. گاهی مشکلات خانوادگی مانع می شود. 3. گاهی این امر داخل در امتحان الهی است (همه زندگی انسان امتحان است). 4. گاهی عوامل خارجی مثل همسایگان بدخواه مانع هستند. (باید هجرت را پیشه کرد) 5. گاهی تقدیر افراد در دعا و تصدق و اقدام به خیری نهفته است. 6. گاهی ازدواج در تقدیر فرد نوشته شده اما زمانش تأخیر دارد باید صبر و رضا را پیشه کرد. 7. و ...

از این رو نمی توان هر گونه تأخیر در ازدواج و یا محقق نشدن ازدواج برای فردی را دلیل تقصیر و گناهکاری فرد دانست. اصولاً چنین قضاوتی در توان و عهده ی ما نیست و حق نداریم چنین قضاوتهایی در باره افراد کنیم. البته چنانکه هیچ اتفاقی اعم از خیر و توفیق و یا شر و سلب توفیق بدون حکمت نیست بدون دلیل و علت هم نمی تواند باشد. در احوالات برخی اولیاء الهی نظیر آیت الله نخودکی و شیخ رجبعلی خیاط و دیگران ... گفته شده که افرادی که مانعی در توفیقات زندگی شان داشته اند و یا درد و گرفتاری داشته اند به ایشان مراجعه می کردند و ایشان علت این مشکله را فلان ظلم یا حق و ناحق کردن و یا دل شکستن دیگران و ... بیان کرده اند که تحقیقاً پس از رفع علت مشکل ایشان هم مرتفع گردیده است.

فلذا اولیای الهی برای رفع این قبیل مشکلات و گره ها در زندگی بسیار به دعا و توسل و استغاثه خصوصاً به حضرت حجت (عج) و ترجیحاً به تصدق و دستگیری از فقرا و مستمندان بویژه فقرا و مستمندان از فامیل توصیه می کردند و این شیوه ها بسیار مجرب و کارگشاست.

موفق باشید ...:Gol:

اللیل والنهار;677477 نوشت:
باسلام
یک سوال
تو دور اطراف میبینم آدمهایی رو که تو سنین پایین ازدواج کردند.
نه نماز روزه محرم نامحرم و....... خبری نیست.
حال چطوره این فرد براش شرایط ازدواج فراهم هست حتی براش بعد ازدواج خواستگار میاد.
برای خانمی کاملا متفاوت با این فرد که موارد بالا رو داره شرایط ازدواج نیست.
.چرا گناه در مورد اولی مانع و تاخیر ازدواج اون فرد نشده ?!!!!!

سلام مجدد:Gol:

فلسفه ی آفرینش انسان و نشان کمال انسانی وابسته به تحقق امر ازدواج یا عدم آن نیست، بلکه ازدواج امری است مانند دیگر امور پیش روی انسان ... همانطوری که داشتن ثروت و تمکن مالی دلیل بر برتری و عزت و شرف افراد نیست، ازدواج هم چنین است. ازدواج در حقیقت راهکاری مقدس برای پاسخگویی به نیاز تکوینی انسان است و البته این حق طبیعی همه افراد است که بدان دست یابند اما در مسیر تحقق مطلوب آن، عوامل و موانع(آشکار و مخفی) بسیاری دخالت دارند که انسان باید با حسن تدبیر و رفتار و توسل و توکل، زمینه های تحقق مطلوب آن را فراهم سازد. گاهی عدم آشنائی ما با این عوامل و موانع، تحقق آن را به تأخیر انداخته و یا بطور کلی از انسان سلب می کند. از این رو نباید پیامدهای آن را مستقیماً به خداوند نسبت داد و یا حتی انگشت اشاره مان را به سوی دیگران دراز کنیم.

از آنجائیکه این عوامل و موانع، گاهی آشکار و گاه پنهان هستند هرگونه قضاوتی پیرامون این مسأله ممکن است مقرون به صواب نباشد فلذا بهتر و شایسته تر آن است که با توجه به فلسفه ی آفرینش انسان که عبودیت و بندگی است؛ تسلیم حکمت و مصلحت های خدای متعال و راضی به امتحانات گوناگون الهی باشیم.

ناگفته نماند این امتحانات و آزمون های سخت و دشوار بدون شک، برای بندگان خوب و خداجو بیشتر است زیرا کسانی که با انتخابی آگاهانه و عالمانه، طریق و سبیل بندگی را برگزیده اند باید صداقتشان مورد آزمایش قرار گیرد، چنین نیست که هر کس به محض آنکه مدعی بندگی و عبودیت شد در سِلک بندگان قرار گیرد. فلذا این ادعا سرآغاز آزمونها و امتحانات سخت و دشوار گونه گون است تا مدعی ثابت شود. ضمن آنکه بندگان خوب خدا بدلیل امکان خطا و ناپرهیزکاری شائبه ها و آلودگی هایی نیز در طول حیاتشان دارند از آنجاییکه در اراده خداوند است که چنین بندگانی را پاک ملاقات کند این سختی ها و دشواری ها را در مسیر زندگی اش قرار می دهد تا از این طریق پاک و وارسته شده و نیز بر درجه ی قربش افزوده گردد. چنانکه در روایت آمده است: "البلاء للولاء؛ بلا و سختی برای دوستان است".

از آنطرف کسانی که زندگی دنیا را در برابر آخرت و اوامر الهی ترجیح داده اند خداوند اجر آنها را نیز ضایع نمی سازد بدون شک، آنها کمتر مورد امتحانات سخت و دشوار و خاص زندگی که نشان رحمت و عنایت خاص الهی است قرار می گیرند. چون قرار است صرفاً در همین دنیا از مواهب و نعمات عام الهی برخوردار باشند فلذا گویا دنیا با همه مظاهر زیبنده اش به انها روی می اورد و خداوند از این طریق با آنها تسویه حساب می کند تا در روز قیامت در قبال کارهای پسندیده و حسنات افعال شان نسبت به دیگران مطالبه ای نداشته باشند.

فلذا اگر در خصوص مصداقی که علیرغم اینکه انسان وارسته ای بوده و هیچ بی تدبیری و سوء رفتاری از او مشاهده نشده با این وجود موفق به ازدواج نگردیده - البته اگر واقعاً بشود جامع و مانع عوامل و موانع ظاهر و مخفی اش را بررسی و رصد کرد؟- می توان گفت: چنین مصداقی داخل در امتحان الهی است و نه تنها تقصیری متوجه وی نیست بلکه این وضعیت برای ایشان یک امتیاز و ویژگی منحصر بفرد محسوب می شود.

موفق باشید ...:Gol:

mehrant;677060 نوشت:

بعد از اینکه این تاپیک رو زدم در یکی از تاپیکها دیدم از قول یکی از روحانیون معروف گفته بود که تاخیر در ازدواج به علت گناه هست و این مثال رو ذکر کرده بود که مثلا یه نفر یه بار به نامحرم نگاه کنه ازدواجش شش ماه عقب میفته و در اون مدت هرچی تلاش میکنه جور نمیشه و....

اگه واقعا این صحت داشت پس این همه دختر وپسر که روابط پنهانی وگناه الود دارن تا حالا باید اکثرشون مجرد مونده باشن یعنی از هر 100 نفر 10 نفر هم مقدمات ازدواجشون فراهم نشه چون گناه کار بودن
ولی منم زیاد شنیدم ممکنه تاخییر در ازدواج به خاطر گناه باشه اگه اینجور باشه خدا خودش رحم کنه اینجوری نباید با جوونهای گنه کار تا کنه که بدتر الوده بشن.

*آبی بیکران*;677643 نوشت:
اگه واقعا این صحت داشت پس این همه دختر وپسر که روابط پنهانی وگناه الود دارن تا حالا باید اکثرشون مجرد مونده باشن یعنی از هر 100 نفر 10 نفر هم مقدمات ازدواجشون فراهم نشه چون گناه کار بودن
ولی منم زیاد شنیدم ممکنه تاخییر در ازدواج به خاطر گناه باشه اگه اینجور باشه خدا خودش رحم کنه اینجوری نباید با جوونهای گنه کار تا کنه که بدتر الوده بشن.

منم حرفم همینه، اگه یه کسی یه اشتباهی کرد یه نادونی کرد و گناهی کرد چرا باید زمینه گناه براش بیشتر و بیشتر فراهم بشه؟

sky_star;677478 نوشت:
اگر اینطوریه چرا دختران بی حجاب راحتر انتخاب می شن و راحتر ازدواج می کنند !

سلام و ادب:Gol:

نوع انتخاب هر کسی مرهون میزان شناخت وی از ارزش واقعی خود و دیگران است. برخی خریدهاشان را از بازار دست فروشها تهیه می کنند، برخی از پشت ویترینها و عده ای برای تهیه مایحتاج شان به مرکز و منبع اصلی راه می یابند، خصوصاً کسانی که طالب خرید جواهر و گوهر هستند در این دسته بندی بیشتر خودنمایی می کنند.

معمولاً جواهر غیراصلی، لک خورده و دست دوم را در میادین دست فروشها و در منظر انظار عمومی بصورتی بزک کرده و آراسته به فروش می گذارند و کسانی که از این میادین خریداری می کنند یا به جنس اصیل و دست نخورده و تفاوت آن با جواهر ارزشمند و اصیل آگاهی ندارند یا به قدر شایستگی، لیاقت و ظرفیت خود به این بازارها روی می اورند. اتفاقاً این قبیل بازارها و میادین (دست فروشها) رونق بیشتری دارد.

معمولاً طلافروشان، در ویترین مغازه، جواهرات و طلاهای با ارزش رده دومی و حتی گاه دسته دو، که نسبت به جواهرات و گوهرهای اصیل و ارزشمند درجه 1 در مرتبه بسیار پایین تری هستند را قرار می دهند، بدلیل اینکه اگر مغازه مورد دستبرد احتمالی قرار گرفت، خسارت کمتری متوجه ایشان شود و نیز بدلیل اینکه عموماً مردم بدنبال جواهرات با ظاهری زیبا و آراسته و البته قیمت و ارزش کمتری هستند می باشند.

اما جواهرات و گوهرهای اصیل و طلاهای قیمتی با عیار بالا و یا شمشهای طلا را معمولاً در صندوقها و گنجه های ایمن و در مخفیگاه ها و دور از انظار مردم نگهداری می کنند زیرا این قبیل جواهرات ارزشمند، از طرفی زیبایی حقیقی شان بر هر کسی آشکار و پیدا نیست بعبارتی مصداق این شعراند که (قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری) و از طرفی بدلیل قیمت بالای این جواهرات خاص، طالب خاص خود را می طلبد.

فلذا می توان مورد سؤال شما را در تفاوت ارزش و قیمت حقیقی این قبیل افراد بر اساس نوع رویکرد و عملکردشان دانست. از این رو زود انتخاب شدن یا زود انتخاب کردن، نمی تواند دلیل عزت و شرف و برتری و امتیاز باشد بلکه درست انتخاب شدن و درست انتخاب کردن اصیل و ارزشمند است.

موفق باشید ...:Gol:

*آبی بیکران*;677643 نوشت:
اگه واقعا این صحت داشت پس این همه دختر وپسر که روابط پنهانی وگناه الود دارن تا حالا باید اکثرشون مجرد مونده باشن یعنی از هر 100 نفر 10 نفر هم مقدمات ازدواجشون فراهم نشه چون گناه کار بودن
ولی منم زیاد شنیدم ممکنه تاخییر در ازدواج به خاطر گناه باشه اگه اینجور باشه خدا خودش رحم کنه اینجوری نباید با جوونهای گنه کار تا کنه که بدتر الوده بشن.

سلام:Gol:

در پاسخهای قبلی هر گونه رابطه مستقیم بین گناه و تأخیر در ازدواج و اثر تکوینی گناه بر این مسأله را نفی کردیم. و گفتیم که البته لذت گناهان جنسی می تواند فرد را دچار کاهلی و سستی و بی مسئولیتی نموده و یا بدلیل ضعف و نقصان جسمانی و ترس از عواقب ناکامی در امر ازدواج، از اقدام به ازدواج بموقع منصرف سازد، توضیح اینکه اگر بین اثر وضعی گناه در تأخیر ازدواج، رابطه مستقیمی برقرار بود نباید شارع مقدس برای چنین افرادی امر به ازدواج سریع می نمود. بی شک، این دوگانگی خلاف حکمت الهی است اینکه از طرفی ارتکاب گناهان جنسی را مانع تکوینی امر ازدواج بشمارد و از طرفی امر به تسریع ازدواج کند.(دقت کنید)

البته اگر وضعیت گناه آلود فرد آشکار شده باشد چه اشتهار به گناهان جنسی و چه بداخلاقی های دیگر که مورد نکوهش مردم است، چنین وضعیتی می تواند مانعی بر سر راه ازدواج چنین فردی باشد که بهترین راهکار دفع آن، هجرت است. یک هجرت حقیقی هم هجرت از آلودگی های پیشین با آب توبه و هجرت مکانی از شهری به شهر دیگر ...

فلذا موارد و مصادیق بسیاری در اطرافمان می شناسیم که علیرغم ارتکاب به گناهان مختلف، بدلیل اینکه سعی بلیغشان این بوده که تجری در گناه پیدا نکرده و یا اشتهار به فسادی نداشته باشند در بهترین زمان ممکن، ازدواج هم کرده اند از اینرو این قبیل مصادیق که تعدادشان هم کم نیست دلایل قبلی ما را در نفی رابطه مستقیم و تکوینی گناه، مخصوصاً گناهان جنسی بر تأخیر ازدواج را ثابت می کند.

موفق باشید ...:Gol:

دوستان التماس دعا دارم
از همگی تقاضا دارم برام دعا کنید مشکلات سر راه ازدواج من حل بشه
امشب خیلی دلم گرفته و غصه میخورم و دارم گریه میکنم:geristan::hey:


سلام

این موضوع مطلق نیست .

چه بسا که شیاطین به دوستانشان کمک هم میکنند مانند یهودیان که بکمک شیاطین قدرتمند هستند و.....

اما در مورد دوستان خدا صادق است .

مشکور;677622 نوشت:

سلام مجدد:Gol:

همین معنا در آیات قرآن مورد اشاره قرار گرفته آنجا که به پیامبرش می فرماید: "مَّا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَكَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا" هر خيری که به تو رسد از جانب خداست و هر شری که به تو رسد از جانب خود تو است تو را به رسالت به سوی مردم فرستاديم و خدا به شهادت کافی است. (نساء 79) بر این اساس خیراتی که در توفیق ازدواج بموقع نصیب فرد می شود و اصولاً همه توفیقات انسان از ناحیه خداست و سیئات و گرفتاری هایی که در اثر تأخیر ازدواج نصیب فرد می شود ناشی از سوء تدبیر و بی تدبیری خود فرد است. رویکرد و عملکرد سوء خود ما در سلب توفیقات بسیاری دخالت دارد. فلذا این سوء تدبیرها و بی توفیقی و گرفتاری های خودمان را نباید به خداوند نسبت دهیم بلکه در اکثر آنها خودمان مقصر هستیم.

موفق باشید ...:Gol:


سپاس از پاسخ خوبتون...پس اینکه بعد از هر اتفاق بد یا خلاف میلمون که برامون میافته میگیم حتما حکمتی توش بوده چیه؟اگه اتفاق بد باعثش خوده ماییم که دیگه نمیشه گفت حکمتی توش بوده.و فقط اگه خدا یکاری کرده که اون اتفاق افتاده باشه میگیم حکمت بوده چون خدا اگاه به همه چیز...

مَن أخَذَ بِالتَّقوى عَزَبَت . عنهُ الشَّدائدُ بَعدَ دُنُوِّها ، و احلَولَت لَهُ الاُمورُ بَعدَ مَرارَتِها ، و انفَرَجَت عَنهُ الأمواجُ بَعدَ تَراكُمِها ، و أسهَلَت لَهُ الصِّعابُ بَعدَ إنصابِها

امام على عليه السلام : هركه به تقوا چنگ زند، سختى هايى كه به او نزديك شده اند از وى دور شوند و كارها بعد از تلخ شدن بر او شيرين گردند و موج هايى كه در برابرش متراكم شده اند، كنار روند و دشوارى هايى كه او را به رنج افكنده اند، آسان شوند.

إنَّ اللّه قَد ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقاهُ أن يُحَوِّلَهُ عمّا يَكرَهُ إلى ما يُحِبُّ و يَرزُقَهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ .

امام صادق عليه السلام : خداوند براى كسى كه از او پروا دارد ضمانت كرده است كه هر ناخوشايندى را براى او به آنچه خوشايندش مى باشد تغيير دهد و از جايى كه گمانش را هم نمى برد روزيش رساند.

mehrant;675823 نوشت:
سلام. چرا کسی که به علت ازدواج نکردن و در عذاب بودن از غریزه جنسی، رو به خودارضایی میاره بعنوان اثر این گناه باید در ازدواجش تاخیر ایجاد بشه؟ و اینجوری بیشتر در معرض گناه باشه؟
در حالیکه شنیدیم حضرت امیرالمومنین علی جوانی که به این گناه مبتلا بوده رو حد میزنه و از بیت المال خرج ازدواجش رو میده؟
خوب اگه باید فردی بعنوان تنبیه و عقوبت این گناه مجازاتش تاخیر در ازدواج باشه، چرا حضرت علی که خلاف نظر خدا چیزی رو انجام نمیدن به اون جوون نگفتن تو به علت ابتلا به این گناه در ازدواجت تاخیر خواهد افتاد؟ و خودشون ازدواجش رو جور کردن؟

سلام
به نظر من گناه کردن علت تاخیر ازدواج نیست
شما فرض کنید خدای به اون مهربونی بخواد یک نعمت رو با شرط و شروط بده.
تازه اونم نعمتی که باعث توقف گناهش میشه. اصلا منطقی نیست اونم از خدایی که هم رحمان هست و هم رحیم.
چیزی که گناه شده به خاطر ضرر و زیانی هست که داره پس کسی که گناه می کنه ضرر و زیانش رو میبینه و من فکر نمیکنم اون گناه ضررش ازدواج نکردن باشه.

mohsen1990;677742 نوشت:
سپاس از پاسخ خوبتون...پس اینکه بعد از هر اتفاق بد یا خلاف میلمون که برامون میافته میگیم حتما حکمتی توش بوده چیه؟اگه اتفاق بد باعثش خوده ماییم که دیگه نمیشه گفت حکمتی توش بوده.و فقط اگه خدا یکاری کرده که اون اتفاق افتاده باشه میگیم حکمت بوده چون خدا اگاه به همه چیز...

سلام و تشکر:Gol:

بدون شک، همه اتفاقاتی که در زندگی ما رخداد می کند چه خوب و چه بد! چه مطابق میلمان چه مخالف میلمان! چه اقبال امور و چه ادبار آنها! هیچکدام خارج از دایره حکمت الهی نیست. چون مجموعه ی نظام هستی و همه اتفاقات و حوادث و حتی تدبیرهای ریز و درشت ما، همه و همه جزو کوچکی از مجموعه ی بزرگ اراده حکیمانه خداوند است. هیچ اتفاقی نیست که در پس آن حکمتی نباشد چه ملایم و مطابق میل ما و چه مخالف میل ما! چه وابسته به قضا و قدر الهی باشد و چه مرتبط به تدبیرات ناقص خودمان!

از آنجاییکه علم و اگاهی ما به فلسفه و حکمت اموری که برایمان رخداد می کند بسیار محدود و ناقص است، قضاوت های ناقص و عموماً اشتباه ما نیز معمولاً از همین علم و آگاهی محدودمان نشأت می گیرد. فلذا به همین دلیل که ما به خیر و خوبی حقیقی خودمان واقف نیستیم و تنها خداوند است که همه چیز را می داند بر اساس همین اعتقاد، در پس هر اتفاقی(چه خوب و چه بد) معمولاً می گوییم: حتماً حکمتی داشته است. چنانکه خداوند در قرآن می فرماید: "عَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ؛ بسا چیزی را خوش نمی دارید و آن برای شما خوب است، و بسا چیزی را دوست می دارید و آن برای شما بد است، و خدا می داند و شما نمی دانید."(بقره/216) .

موفق باشید ...:Gol:

لبیک یا علی النقی;677570 نوشت:
مجرد ماندن کسی الزاما فقط و فقط تقصیر خودش نیست....
منم همین نظر رو داشتم اما کسی قبول نکرد:Ghamgin:

روزنه;677805 نوشت:
سلام
به نظر من گناه کردن علت تاخیر ازدواج نیست
شما فرض کنید خدای به اون مهربونی بخواد یک نعمت رو با شرط و شروط بده.
تازه اونم نعمتی که باعث توقف گناهش میشه. اصلا منطقی نیست اونم از خدایی که هم رحمان هست و هم رحیم.
چیزی که گناه شده به خاطر ضرر و زیانی هست که داره پس کسی که گناه می کنه ضرر و زیانش رو میبینه و من فکر نمیکنم اون گناه ضررش ازدواج نکردن باشه.

سلام و تشکر از نظر دقیق تون:Gol:

در ادامه و تکمیل مطالب قبلی و در حاشیه یادداشت دوست عزیزمان نکاتی را اضافه می کنم:

- البته گناه و معصیت، خصوصاً اصرار بر گناه علاوه بر اینکه آثار زیانباری بر روح و روان و معنویت انسان دارد موجبات کوتاهی عمر انسان، کم شدن رزق و روزی، سلب توفیقات مختلف، دوری از رحمت الهی، تنفر و بی آبرویی نزد مردم، فراهم شدن مشکلات و بن بستهای لاینحل در زندگی و عقوبت های گوناگون دنیوی و اخروی را فراهم سازد. اما چنانکه پیشتر گفتیم مجدداً تأکید می کنیم بصورت مستقیم و بعنوان یک اثر وضعی تکوینی چنین نیست که موجب تأخیر در ازدواج افراد شود. البته ناگفته نماند فرد پس از ازدواج، باید سبیل تقوا و پرهیزکاری را سرلوحه کار و زندگیش قرار دهد تا کاملاً از گناهان جنسی و غیر آن مصونیت یابد، بعبارتی ازدواج شرط لازم برای ایمن ماندن از گناهان جنسی است اما شرط کافی نیست. چه بسا افرادی که بدلیل دارا نبودن روح اخلاق و تقوا حتی پس از ازدواج، گرفتار گناهان جنسی هستند و به همین دلیل زمینه فساد خود و اهل خود را فراهم ساخته، خیری ماندگار در ازدواجشان مشهود نبوده است.

- و در نقطه ی مقابل اصرار بر گناه و عصیان، وقتی به آیات و روایات مربوط به تقوا و پرهیزکاری مراجعه می کنیم، مشاهده می کنیم تقوا و پرهیزکاری، اسباب و زمینه های توفیق و سعادت و بهروزی دنیا و آخرت را فراهم می سازد که در این مجال به چند نمونه از آیات و روایات باب آثار تقوا اشاره می کنیم:

1. وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَـكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ ؛ و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند، قطعاً بركاتى از آسمان و زمين برايشان مى ‏گشوديم، ولى تكذيب كردند پس به [كيفر] دستاوردشان [گريبان‏] آنان را گرفتيم. (اعراف/ 96)

2. يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ اللّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد، اگر از خدا پروا داريد، براى شما [نيروى‏] تشخيص [حقّ از باطل‏] قرار مى‏ دهد و گناهانتان را از شما مى‏ زدايد و شما را مى‏ آمرزد و خدا داراى بخشش بزرگ است.(انفال/29)

3. ... وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا * وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ ...؛ و هر كه از خدا پروا كند براى او راه بيرون شدن [از هر دشوارى و اندوهى‏] پديد آرد * و از جايى كه حسابش را نمى ‏كند، به او روزى مى ‏رساند. (طلاق/ 2 و 3)

4. پیامبر اکرم (ص) در باره ثمره ی تقوا فرمودند:«من التقى الله عاش قويا، و سار فى بلاد عدوه آمنا:» كسى كه تقوا پيشه سازد نيرومند(سرافراز) زندگى مى‏ كند، و در حال امنيت در سرزمين‏هاى دشمنش حركت مى‏ كند. و نیز فرمودند:«من احب ان يكون اكرم الناس فليتق الله، و من احب ان يكون اتقى الناس فليتوكل على الله:» كسى كه دوست دارد بزرگوارترين مردم باشد، بايد تقواى الهى پيشه كند، و كسى كه دوست دارد پرهيزكارترين مردم باشد بايد در همه امورش به خدا اعتماد و توكل كند.

5. حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند:«فان تقوى الله دواء داء قلوبكم، و بصر عمى افئدتكم، و شفاء مرض اجسادكم، و صلاح فساد صدوركم، و طهور دنس انفسكم، و جلاء غشاء ابصاركم، و امن فزع جأشكم، و ضياء سواد ظلمتكم:» بى‏ ترديد تقواى الهى داروى بيمارى دل‏ها، و بينا كننده كور دلى و درمان كننده مرض بدن‏ها، و اصلاح كننده فساد سينه‏ ها، و پاك كننده آلودگى جانها، و روشنى بخش پرده ديدگان، و امن كننده ترس و اندوه اضطراب آور، و سپيد كننده سياهى تاريكى وجود شماست.

6. بدون شک، تقوا در رفع موانع و مشکلات بسیاری راهگشا و کارساز است زیرا وعده خداوند حق بوده و بر هر کاری تواناست. پاداشهای مادی و معنوی بی حساب تقوا و پرهیزکاری قابل شمارش نیست. چه پاداشی بالاتر از اینکه خداوند با متقین است، خداوند متقین را هدایت می کند، قرآن کتاب متقین است، خداوند دوستدار متقین است، بهشت و رضوان الهی برای متقین است، خداوند محبت متقین را در دلهای بندگانش قرار می دهد، خداوند حامی و یاری رسان متقین است، خداوند حافظ متقین است، خداوند گشایش دهنده به متقین است. خداوند وکیل متقین است و ...

در باب آثار و برکات تقوا و پرهیزکاری و مصادیق جزئی آن و نیز عواقب گناه و نافرمانی خدا سخن بسیار است. برای آگاهی بیشتر از آثار تقوا و بندگی و برکات اعمال خیر و عواقب گناه و نافرمانی و تبعات اعمال شر در زندگی دنیا و آخرت، می توانید به کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق علیه الرحمه مراجعه کنید.

موفق باشید:Gol:

مشکور;677889 نوشت:

سلام و تشکر:Gol:

بدون شک، همه اتفاقاتی که در زندگی ما رخداد می کند چه خوب و چه بد! چه مطابق میلمان چه مخالف میلمان! چه اقبال امور و چه ادبار آنها! هیچکدام خارج از دایره حکمت الهی نیست. چون مجموعه ی نظام هستی و همه اتفاقات و حوادث و حتی تدبیرهای ریز و درشت ما، همه و همه جزو کوچکی از مجموعه ی بزرگ اراده حکیمانه خداوند است. هیچ اتفاقی نیست که در پس آن حکمتی نباشد چه ملایم و مطابق میل ما و چه مخالف میل ما! چه وابسته به قضا و قدر الهی باشد و چه مرتبط به تدبیرات ناقص خودمان!

از آنجاییکه علم و اگاهی ما به فلسفه و حکمت اموری که برایمان رخداد می کند بسیار محدود و ناقص است، قضاوت های ناقص و عموماً اشتباه ما نیز معمولاً از همین علم و آگاهی محدودمان نشأت می گیرد. فلذا به همین دلیل که ما به خیر و خوبی حقیقی خودمان واقف نیستیم و تنها خداوند است که همه چیز را می داند بر اساس همین اعتقاد، در پس هر اتفاقی(چه خوب و چه بد) معمولاً می گوییم: حتماً حکمتی داشته است. چنانکه خداوند در قرآن می فرماید: "عَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ؛ بسا چیزی را خوش نمی دارید و آن برای شما خوب است، و بسا چیزی را دوست می دارید و آن برای شما بد است، و خدا می داند و شما نمی دانید."(بقره/216) .

موفق باشید ...:Gol:


خب منم همینو میگم از یه طرف میگین حکمت توش بوده و کار خداس از یه طرف ایه میارین که تو ایه نوشته هر بدی که بهتون میرسه به خاطر خودتونه.مثلا فرد مورد نظرم پیدانشه برای ازدواج حکمتی توش بوده یا تقصیر من یا طرف مقابلمه؟! من نفهمیدم اخرش!!!

mohsen1990;678070 نوشت:
خب منم همینو میگم از یه طرف میگین حکمت توش بوده و کار خداس از یه طرف ایه میارین که تو ایه نوشته هر بدی که بهتون میرسه به خاطر خودتونه.مثلا فرد مورد نظرم پیدانشه برای ازدواج حکمتی توش بوده یا تقصیر من یا طرف مقابلمه؟! من نفهمیدم اخرش!!!

سلام مجدد:Gol:

در اینگونه مسائل علت تامه مؤثر نیست بلکه مجوعه ای از علل ناقصه در پیشامد آن دخالت دارند بخشی ممکن است نتیجه بی تدبیری خود انسان باشد، بخشی تقصیر اطرافیان، بخشی عوامل محیطی و عوامل دیگر و البته همه این عوامل خارج از طرح حکیمانه خداوند بعنوان امتحان و ابتلاء بندگان نیست.

بعنوان مثال: گاهی انسان در اثر بی تدبیری و بی توجهی در رانندگی تصادف می کند و گرفتار مشکلات و خسارتهایی می شود، این مشکلات و گرفتاریها گرچه نتیجه سوء رفتار و بی دقتی خود وی بوده و طبق آیه شریفه نتیجه سوء تدبیر و اشتباه خودش بوده و نباید بگوییم خواست خدا چنین بوده است اما از طرفی هم خارج از طرح حکیمانه خدای متعال نیست، هیچ اتفاقی در عالم بدون حکمت نیست. چه بسا این حادثه زنگ خطر و هشدارباشی به فرد است که گرفتار غرور و خودفراموشی و خدافراموشی نشود و فرصت مجدد زندگی که در پس این اتفاق یافته را درست و صحیح در مسیر بندگی بکار گیرد. اگر اهل غفلت بوده با این اتفاق بیدار شده به خود آید. و نیز داخل در امتحان الهی است که آزمون و امتحان هم بخشی از طرح حکیمانه الهی است. اینکه در مواجهه با این اتفاق و تصادف، جزع و فزع و ناسپاسی می کند و آنهمه نعمتهای ریز و درشت خداوند و نعمت فرصت و حیات مجدد مخفی در همین اتفاق را نمی بیند و به زمین و زمان ناسزا می گوید و یا بر اساس اندیشه و معرفت دینی، رویکرد شکرگزاری و توجه به کمبودها و کاستی های خود پیدا کرده و از فرصت بدست آورده در صدد جبران اشتباهات قبلی خود بر می آید.

این است که باید به همه اتفاقات نگرش سیستمی و همه جانبه داشت و بر این اساس و بر این شیوه نگاه، هر صاحب خردی خواهد دید که هیچ اتفاقی خارج از چارچوب امتحان و آزمون و طرح حکیمانه الهی نیست.

موفق باشید ...:Gol:

یه داستانی هست که حتماً شنیدید و کلیپ صوتی اش رو من از همین سایت دانلود کردم
جریان این بود که پسری بوده که اهل هر جور گناهی که بگید بوده...شب عاشورا با ماشینش داشته تو شهر تاب میخورده و یه دختر چادری رو سوار میکنه که ببره برای...
دختره التماسش میکنه و قسمش میده تو را به فاطمه زهرا دست از من بردار و....
خلاصه پسره هم پیاده اش میکنه و میره خونه تلویزیون رو روشن میکنه و روضه امام حسین از تلویزیون پخش میشده و منقلب میشه و توبه میکنه
و بعدا زیارت کربلا میره مکه میره و بعد میره خواستگاری .در خواستگاری تا چشم دختر به پسره میفته گریه میکنه و داد و بیداد که این پسره رو دیشب حضرت زهرا به من در خواب نشون داده و گفته این پسر اومد خواستگاری ات من ضامنش هستم و ردش نکن و.....

سوال من اینه که چنین کسی که یک عمر گناه میکرده فقط برای یه بار گناه نکردن اینجور برکاتی حاصلش میشه و حضرت زهرا ضامنش میشه. ..ااما چرا ماهایی که سالها سعی کردیم خودمون رو حفظ کنیم اگه در موقعیت گناه قرار گرفتیم گناه نکنیم به نامحرم نگاه نکنیم و...، نتیجه ای از این کارها نگرفته ایم هیچوقت؟

mehrant;678535 نوشت:
سوال من اینه که چنین کسی که یک عمر گناه میکرده فقط برای یه بار گناه نکردن اینجور برکاتی حاصلش میشه و حضرت زهرا ضامنش میشه. ..ااما چرا ماهایی که سالها سعی کردیم خودمون رو حفظ کنیم اگه در موقعیت گناه قرار گرفتیم گناه نکنیم به نامحرم نگاه نکنیم و...، نتیجه ای از این کارها نگرفته ایم هیچوقت؟

با سلام
ان کسی که گناه نمی کند کشتی اون با قدرت داره در اقیانوس ها راه می پیماید
اما اون بنده خدا که اسیر گناه هست همانند ماهی کوچکی هست در دام اختاپوسی در دل اعماق تاریک دریا !

این انسان بیشتر ادم نگران عاقبتش هست!
پس اگر از زندان فرار کند و دیده شود انگاه ناخدا خود برای نجاتش به اب میزند!

پرنس کوچولو;678548 نوشت:

با سلام
ان کسی که گناه نمی کند کشتی اون با قدرت داره در اقیانوس ها راه می پیماید
اما اون بنده خدا که اسیر گناه هست همانند ماهی کوچکی هست در دام اختاپوسی در دل اعماق تاریک دریا !

این انسان بیشتر ادم نگران عاقبتش هست!
پس اگر از زندان فرار کند و دیده شود انگاه ناخدا خود برای نجاتش به اب میزند!

خیلی با تشبیه و استعاره گفتی!
یه کم آسونتر توضیح میدی؟
درست متوجه نشدم

[="Navy"]

mehrant;678553 نوشت:
خیلی با تشبیه و استعاره گفتی!
یه کم آسونتر توضیح میدی؟
درست متوجه نشدم

نه خب معلوم بود دیگه
یعنی اینکه کسی که داره از جاده راست طی طریق میکنه پس خودش راهش و پیدا میکنه بهر حال اخرش میرسه به مقصد

اما اونی که در دل جنگل تاریک در باتلاق گیر افتاده و کمک میخواد طبعا برای اون جمعیت بیشتری می دوئن نجاتش بدن تا اون شخصی که توی جاده دچار مشکل شده ...این طبیعی هست![/]

موضوع قفل شده است