جمع بندی توضیح روایت امام هادی (ع): «من اطاع الله یطاع»

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
توضیح روایت امام هادی (ع): «من اطاع الله یطاع»

سلام خدا قوت

امروز حدیثی رو از امام هادی علیه السلام میخوندم با این عبارت که "من اطاع الله یطاع"
این روایت برای دوست من ایجاد شبهه کرد که خب مگه ائمه در نهایت درجه اطاعت از خدا نبودن، پس چرا اطاعت نشدن؟

خیلی ممنون میشم راجبه مضمون و منظور امام هادی علیه السلام از این روایت توضیح بدین. البته به چند تا از تفسیر ها هم رجوع کردم ولی برا دوستم چندان قانع کننده نبود.
خیلی ممنونم

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد عمار

[=arial]با سلام و ادب
مظلومیت اهل بیت که توسط عده ای از حاکمان ایجاد شد غیر از اطاعت و ارادت مردم به آنها بود.یعنی حاکمان جور در حق اهل بیت ظلم می کردند و بدترین تبلیغ را علیه آنها انجام می دادند اما با این حال مردم ارادت ویزه خود را به اهل بیت داشتند و حتی در ایام حج بخاطر این بزرگواران مردم از کشورهای مختلف جهت دیدن امام به زیارت خانه خدا مشرف می شدند.
[=arial]مصداق بارز این بیان گوهر بار، وجود شریف خود حضرت هستند که مکرر مورد آزار و اذیت دشمنان قرار می‌گرفتند. به‌عنوان نمونه می‌توان به کارشکنی‌ها و آزار و اذیت‌های متوکل اشاره کرد. او هر دفعه که نقشه مذبوحانه جديدى را براى ترور شخصيتى امام هادی علیه السلام طراحى مى‌‏كرد، با شكست سخت و مفتضحانه‌ای روبه رو مى‏‌شد. یک روز در میان جمعی از بزرگان قریش امرا، وزرا، و درباریان به «امام هادی علیه السلام پیشنهاد کرد که در میان درندگان و شیران گرسنه در قفس برود. امام علی النقی علیه السلام بدون هیچ معطلی در حضور چشمان از حدقه درآمده متوکل میان آن حیوانات وحشی رفتند. ولی بر خلاف تصور متوکل، شیرها خدمت حضرت آمدند و از روی خضوع سر خود را در جلوی آن حضرت بر زمین نهادند، امام دست بر سر ایشان می‌مالید. بعد امام امر فرمودند به کناری روند. تمام به کناری رفتند و موقع خروج همین‌که امام پا بر نردیان نهادند، شیرها جمع شدند و خود را بر جامه حضرت می‌مالیدند و با اشاره امام برگشتند.»(1)
[=arial]

[=arial]هم‌چنين در اقدامى ديگر، «متوكل به چهار تن از دژخيمان خود دستور مى‏‌دهد كه امام را با شمشيرهاى برهنه به قتل برسانند. او به قدرى خشمگين بود كه سوگند ياد كرد پس از قتل امام پيكر او را بسوزاند. جلادان او كه با شمشيرهاى آخته انتظار امام را مى‏ كشيدند، تا بدنش را طعمه شمشير خود سازند. با ديدن وقار و شكوه امام آن‌چنان تحت تأثير قرار گرفتند كه تصميم خود را فراموش و حتى امام را با احترام بدرقه كردند. هنگامى كه بازگشتند، متوكل از آنان پرسيد: «چرا آن‌چه را كه امر كرده بودم، انجام نداديد؟» پاسخ دادند: «آن هيبت و شكوهى كه در او ديديم، فراوان‏ تر از هراس صد شمشير برهنه بود كه قدرتى در برابر آن نداشتيم؛ به گونه‌اى دل‏‌هاى ما را آكند كه نتوانستيم آن‌چه را امر كرده بودى، به انجام رسانيم»(2)

[=arial] البته اطاعت كردن تنها شامل حال ديگران نسبت به شخص نيست بلكه انسان گاهي مي‌خواهد زمان و يا اشياء در اختيار او باشند و مطيع او گردند.
[=arial]قرآن مي‌گويد: « سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي‏ الْأَرْض‏ »لقمان آیه 20 « آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آنِ اوست‏»‌ اگر ما مطيع خدا باشيم خدا آسمان و زمين را مسخر و مطيع ما مي‌كند ميزان اطاعت ديگران از ما و كُد تسخير زمان و زمين وابسته به ميزان اطاعت ما از خداي سبحان است.
[=arial][=arial]

[=arial]1. تحف العقول،ص482
[=arial]2. حاج شیخ عباس قمی، منتهی الامال،ج2،ص655

سلام دوباره و خدا قوت
خیلی ممنونم بابت جواب خوب تون.

عمار;678131 نوشت:
مظلومیت اهل بیت که توسط عده ای از حاکمان ایجاد شد غیر از اطاعت و ارادت مردم به آنها بود.

این نکته ی جالبی بود که بهش توجه نکرده بودم خیلی ممنون. اما عدم اطاعت از طرف مردم هم وجود داشت مثل واقعه کربلا . این ها رو چطوری میشه حل کرد؟
من بیشتر فکرم رفته بود سمت جملات آخر شما . آیا میشه گفت منظور صاحب مقامی از ولایت شدن یعنی همین «[=arial]سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي‏ الْأَرْض‏» هست؟ مثل همون حدیث قدسی که می فرمایند مرا اطاعت کن تا تو را مثل خودم قرار بدهم.
فک می کنم اینجوری حلش راحت تره.
خیلی ممونم
یا علی

[=arial]با سلام
علاوه بر صحت نکته آخر و آیه در موید آن که اشاره کردید و در بین مردم هم همینطور بوده است . در واقعه عاشورا هم دیدیم حر و یارانش برگشتند و بعد از واقعه کربلا خیلی ها پشیمان و توبه کردند و حتی خود آنهایی که در کربلا بودند برای امام گریه می کردند و ... اما اون حاکمان ظالم بودند که تاثیر گذار بودند و باعث این واقعه شدند.

پرسش:
طبق روایت « من اطاع الله یطاع...»(1) پس چرا اهل بیت که در نهایت درجه اطاعت از خدا بودن ،اطاعت نشدند؟

پاسخ:
مظلومیت اهل بیت که توسط عده ای از حاکمان ایجاد شد غیر از اطاعت و ارادت مردم به آنها بود.یعنی حاکمان جور در حق اهل بیت ظلم می کردند و بدترین تبلیغ را علیه آنها انجام می دادند اما با این حال مردم ارادت ویزه خود را به اهل بیت داشتند و حتی در ایام حج بخاطر این بزرگواران مردم از کشورهای مختلف جهت دیدن امام به زیارت خانه خدا مشرف می شدند.
مصداق بارز این بیان گوهر بار، وجود شریف خود حضرت هستند که مکرر مورد آزار و اذیت دشمنان قرار می‌گرفتند. به‌عنوان نمونه می‌توان به کارشکنی‌ها و آزار و اذیت‌های متوکل اشاره کرد. او هر دفعه که نقشه مذبوحانه جديدى را براى ترور شخصيتى امام هادی علیه السلام طراحى مى‌‏كرد، با شكست سخت و مفتضحانه‌ای روبه رو مى‏‌شد. یک روز در میان جمعی از بزرگان قریش امرا، وزرا، و درباریان به «امام هادی علیه السلام پیشنهاد کرد که در میان درندگان و شیران گرسنه در قفس برود. امام علی النقی علیه السلام بدون هیچ معطلی در حضور چشمان از حدقه درآمده متوکل میان آن حیوانات وحشی رفتند. ولی بر خلاف تصور متوکل، شیرها خدمت حضرت آمدند و از روی خضوع سر خود را در جلوی آن حضرت بر زمین نهادند، امام دست بر سر ایشان می‌مالید. بعد امام امر فرمودند به کناری روند. تمام به کناری رفتند و موقع خروج همین‌که امام پا بر نردیان نهادند، شیرها جمع شدند و خود را بر جامه حضرت می‌مالیدند و با اشاره امام برگشتند.»(2)

هم‌چنين در اقدامى ديگر، «متوكل به چهار تن از دژخيمان خود دستور مى‏‌دهد كه امام را با شمشيرهاى برهنه به قتل برسانند. او به قدرى خشمگين بود كه سوگند ياد كرد پس از قتل امام پيكر او را بسوزاند. جلادان او كه با شمشيرهاى آخته انتظار امام را مى‏ كشيدند، تا بدنش را طعمه شمشير خود سازند. با ديدن وقار و شكوه امام آن‌چنان تحت تأثير قرار گرفتند كه تصميم خود را فراموش و حتى امام را با احترام بدرقه كردند. هنگامى كه بازگشتند، متوكل از آنان پرسيد: «چرا آن‌چه را كه امر كرده بودم، انجام نداديد؟» پاسخ دادند: «آن هيبت و شكوهى كه در او ديديم، فراوان‏ تر از هراس صد شمشير برهنه بود كه قدرتى در برابر آن نداشتيم؛ به گونه‌اى دل‏‌هاى ما را آكند كه نتوانستيم آن‌چه را امر كرده بودى، به انجام رسانيم»(3)

البته اطاعت كردن تنها شامل حال ديگران نسبت به شخص نيست بلكه انسان گاهي مي‌خواهد زمان و يا اشياء در اختيار او باشند و مطيع او گردند.
قرآن مي‌گويد: « سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي‏ الْأَرْض‏ »(4) « آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آنِ اوست‏»‌ اگر ما مطيع خدا باشيم خدا آسمان و زمين را مسخر و مطيع ما مي‌كند ميزان اطاعت ديگران از ما و كُد تسخير زمان و زمين وابسته به ميزان اطاعت ما از خداي سبحان است.

پی نوشت ها:
1. قالَ الإمامُ أبوالحسن علىّ النقی الهادی (علیه السلام) : مَنِ اتَّقىَ اللهَ یُتَّقى، وَمَنْ أطاعَ اللّهَ یُطاعُ، وَ مَنْ أطاعَ الْخالِقَ لَمْ یُبالِ سَخَطَ الْمَخْلُوقینَ، وَمَنْ أسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ أنْ یَحِلَّ بِهِ سَخَطُ الْمَخْلُوقینَ.
حضرت امام هادی (علیه السلام) فرمود: كسى كه تقوى الهى را رعایت نماید و مطیع احكام و مقرّرات الهى باشد، دیگران مطیع او مى شوند و هر شخصى كه اطاعت از خالق نماید، باكى از دشمنى و عداوت انسان ها نخواهد داشت; و چنانچه خداى متعال را با معصیت و نافرمانى خود به غضب درآورد، پس سزاوار است كه مورد خشم و دشمنى انسان ها قرار گیرد.
بحار الانوار،مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏،دار إحياء التراث العربي‏،بيروت‏، 1403 ق‏،چاپ: دوم‏، ج 57، ص 81، ح 51، به نقل از توحید شیخ صدوق. و تحف العقول،ص482
2. حاج شیخ عباس قمی، منتهی الامال،موسسه انتشارات هجرت،قم - ایران،ج2،ص655.
3. بحار الانوار،همان، ج 50، ص194
4. لقمان آیه 20

موضوع قفل شده است