جمع بندی مرگ اختیاری در عرفان

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مرگ اختیاری در عرفان

لطفا درباره ی موت اختیاری در عرفان توضیحاتی بدهید و تفاوت آن را با خودکشی بیان بفرمایید.

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد بصیر

[="Tahoma"][="Blue"]

عصران;674245 نوشت:
لطفا درباره ی موت اختیاری در عرفان توضیحاتی بدهید و تفاوت آن را با خودکشی بیان بفرمایید.

باسلام و احترام
موت اختیاری حالتی است که برخی می توانند برای مدتی از بدن شان فاصله بگیرند، ولی اشراف به بدن دارند، اما در موت اضطراری، نفس، اختیاری در برگشتن به سمت بدن ندارد و اشرافی بر آن برایش نیست.
برای اطلاع بیشتر می توانید به لینک زیر هم مراجعه بفرمایید:
http://www.askdin.com/thread6884.html

[=arial]سوال:[=arial]
[=arial] فرق بین موت اختیاری و تفاوت آن با خودکشی چیست؟

[=arial]
[=arial]جواب:[=arial]
مقام «موت اختیاری» با دست شستن از آرزوها و امیال دنیوی و رضایت دادن به حیات الهی تحصیل می‌شودو هر جوینده‌ای بالقوه قادر است خود را به این مقام برساند
[=arial]یعنی انسان قبل از آن که بمیرد و از این دنیا کوچ کند و حقائق برای او روشن شود; با زحمت و ریاضت و تلاش و جدیت و اختیار بتواند آن حالات بعد از مرگ برای او حاصل شود و حقائق برای او روشن شود که این حدیث شریف هم اشاره به همین مطلب دارد که فرمود:
[=arial][=arial]((موتوا قبل ان تموتوا; قبل از آن که بمیرید; بمیرید)[=arial][=arial]) یعنی , قبل از آن که عالم بعد از این عالم را مشاهده کنید به مرحله ای برسید که بتوانید مشاهده کنید. قبل از آن که به شما بفهمانند که همه چیز در ید و قدرت خدا است , خود در این دنیا این مطلب را بدان که ((لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم ))
که این یک نمونه از موت اختیاری است که انسان بینش حاصله پس از مرگ را دارد ولی در بین مردم زندگی می‌کند. چنین فردی احوال انسانها را می‌داند و افراد را می‌شناسد و از حقیقت افراد خبر می‌دهد و از آینده و گذشته گاهی خبر می‌دهد و... که در زمان پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آ له می‌توان به زیدبن حارثه اشاره کرد که حضرت فرمود کیف اصبحت یا زید؟ که ایشان در پاسخ عرض کرد: «اصبحت یارسول الله موقنا»(1)

[=arial][=arial] امام علی (ع)درنهج البلاغه می فرمایند[=arial][=arial](اخرجوا من الدنیا قلوبکم من قبل ان تخرج منها ابدانکم)(2)[=arial][=arial]
[=arial]معنای دیگری که می‌شود برای موت اختیاری نمود این که انسان بتواند با اختیار خود روح را هر کجا که خواست بفرستد و هر زمانی اراده کرد بتواند تخلیه روح , تجرید روح , انسلاخ روح , یا موت اختیاری انجام دهد که این کار بسیار سنگین و مشکلی است و برای هر کس حاصل نمی‌شود مگر این که به درجات بسیار عالی و متعالی رسیده باشد که چنین شخصی می‌تواند طی الارض هم داشته باشد.

اما [=arial][=arial][=arial]خودکشی[=arial][=arial][=arial]، یک گناه است و انسان بر اثر بی تابی یا نارضایتی از شرایط موجود، ضرری به جسم نباتی خود می زند که لازمه ی آن، مرگ است و مفارقت روح از بدن. در اینجا خودش روح را از بدن جدا نکرده، بلکه مقدمات مرگ را فراهم نموده تا خداوند متعال، روح را از بدن او جدا کند. در موت اختیاری که عرفا دارند، اختیار جدایی روح از بدن به دست خودشان است وبه خاطر لطافت روح این حالت برایشان حاصل می شود و ضرری هم به جسم نباتی خود نمی زنند.
اما موت اضطراری، خروج روح از نفس و زمان آن، دست انسان نیست و بازگردی برای روح به بدن صورت نمی گیرد و بعد از آن جسم نباتی از بین خواهد رفت.

منابع:
1.[=arial](کافی، ج 2، ص 53)[=arial]
2.
[=arial]خطبه 203 نهج البلاغه

موضوع قفل شده است