هجوم افکار شرک آمیز به سمت من

تب‌های اولیه

25 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
هجوم افکار شرک آمیز به سمت من

به نام خدا
با سلام و عرض ادب و احترام.

چند هفته ای هستش که احساس می کنم ارتباطم با خدا مثل قبل نیست و دچار مشکل شده . قبلا وقتی به گناهی دچار می شدم توبه و از خدا طلب بخشش می کردم بعدش حس آرامش عجیبی بهم دست می داد که بهم ثابت می کرد خدا منو بخشیده اما الان چند هفته ای هست که احساس می کنم این حس رو از دست دادم و از خدا دور شدم حتی تو این چندهفته مرتکب گناهی هم نشدم حالا اینا به کنار چند روزیه که افکار شرک آمیز به وجود خدا به سمت من هجوم آورده اصلا نمی دونم چیکار کنم که این افکار شرک آمیز به وجود خدا دست از سرم برداره . من نمی خوام از خدا دور بشم:Ghamgin:

برچسب: 

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سؤال5: اگر كسى به عقايد صحيح معتقد باشد، ولى برخى خيالات و وسوسه‌ها در قلب او رسوخ كرده است و يا بعضى كلمات كفرآميز در ذهن او مى‌آيد ـ كه از وجود آن‌ها كراهت دارد و از آن ها اذيت مى‌شود ـ ، راه خلاصى از چنين وسوسه هايى چه مى‌باشد؟
آیت­ الله بهجت: ذكر تهليل (لا اله الا اللّه ) و معوذتين (سوره هاى قُل اَعوذُ بربِّ الفلقِ و قُل اَعوذُ بربِّ الناسِ) را زياد بخواند و اختياراً آن فكرها را نكند.[1]


[/HR] [1]. آيت الله بهجت، استفتائات ج1، ص13.
منبع
[/]

محمد تقی زاده;672723 نوشت:
ارتباطم با خدا مثل قبل نیست و دچار مشکل شده . قبلا وقتی به گناهی دچار می شدم توبه و از خدا طلب بخشش می کردم بعدش حس آرامش عجیبی بهم دست می داد که بهم ثابت می کرد خدا منو بخشیده اما الان چند هفته ای هست که احساس می کنم این حس رو از دست دادم و از خدا دور شدم حتی تو این چندهفته مرتکب گناهی هم نشدم حالا اینا به کنار چند روزیه که افکار شرک آمیز به وجود خدا به سمت من هجوم آورده اصلا نمی دونم چیکار کنم که این افکار شرک آمیز به وجود خدا دست از سرم برداره . من نمی خوام از خدا دور بشم

با سلام
بعضی وقت ها هم لازمه دور بشی که نزدیک بشی!!!!
:pir:

اون افکارت رو بیان کن تا کارشناس ها راهنمایی کنن یا دربارش جستجو کن تو سایت ببین پاسخ ها چی بوده.

موفق باشی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام
آيت الله بهجت جواب دقيقي دادند لازم نيست اون افكار را براي ديگران بيان كنيد ولي خودتان هم نبايد از اين افكار بي اختياري ناراحت شويد و خودتان را سرزنش كنيد اين افكار مانند خميازه بي اختياري است
ولي با ذكر و بي اعتنايي و تمركز براي اين كه چون مقدسات را دوست داريد ناراحت شده ايد درمانش كنيد
اگر مقدسات براي شما ارزش نبودند ناراحت هم نمي شديد پس شما همان فرد مؤمن سابق هستيد ريشه طمع شيطان را با ذكر و اعتنا نكردن به وسوسه ها بكنيد
[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

[/]

حامی;675526 نوشت:
سلام
آيت الله بهجت جواب دقيقي دادند لازم نيست اون افكار را براي ديگران بيان كنيد ولي خودتان هم نبايد از اين افكار بي اختياري ناراحت شويد و خودتان را سرزنش كنيد اين افكار مانند خميازه بي اختياري است
ولي با ذكر و بي اعتنايي و تمركز براي اين كه چون مقدسات را دوست داريد ناراحت شده ايد درمانش كنيد
اگر مقدسات براي شما ارزش نبودند ناراحت هم نمي شديد پس شما همان فرد مؤمن سابق هستيد ريشه طمع شيطان را با ذكر و اعتنا نكردن به وسوسه ها بكنيد

با سلام

متاسفانه به دلیل شیوع تبلیغات شدید ضد دینی که همه در گوشه و کنار شاهد آن هستیم به تجربه عرض کنم که این شبهات معمولا بر میگردند. سنگین هم برمی گردند.
چرا مطرح نکنند که یک کارشناس آن ها را رفع کند؟!!!

ممنون

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

aminjet;675556 نوشت:
با سلام

متاسفانه به دلیل شیوع تبلیغات شدید ضد دینی که همه در گوشه و کنار شاهد آن هستیم به تجربه عرض کنم که این شبهات معمولا بر میگردند. سنگین هم برمی گردند.
چرا مطرح نکنند که یک کارشناس آن ها را رفع کند؟!!!

ممنون

سلام
با تجربه هاي مشاوره اي دريافته ايم كه گاهي فردي شبهه كلامي فلسفه دارد بله خب اين بايد حل شود ولي گاهي توهين به مقدسات و افكار وسوسه گونه است يعني فرد دليل بر رد آن هم دارد و آنها با سازمان فطري و باورهايش همخواني ندارد
اگر از بخش اول باشد بله بايد شبهه را بيان كنند تا پاسخ داده شود.[/]

سلام وعرض ادب و اجازه از کارشناس عزیز

بعضی بر این عقیده اند که این افکار نیاز به توبه ندارد. در صورتیکه چنین نیست. قطعا باید بخاطر همین افکار هم توبه و استغفار کرد هرچند که هجومشان بدون غرض باشد. در غیر اینصورت کم کم از انسان سلب توفیق خواهد شد یا اینکه به نحوی مجازات آنرا میبیند تا متنبه شود، مثل پدری که فرزند خود را مجازات میکند تا ادب شود...

نکته بعدی برای اینکه انسان بتواند به این وساوس شیطانی بی اعتنا شود باید در همه حال ضعف و ناتوانی خود را بخاطر داشته باشد و به پروردگار خود بعنوان خالقی علیم و حکیم اعتماد داشته باشد .

تنها افکار شرک آلود نیست که بر زندگی انسان تاثیر منفی میگذارند، تمامی افکار بد انسانها نه تنها بر اعمالشان اثر گذار است که بر مقدراتشان هم اثر تکوینی دارد و اجتناب از آن لازم است.
[=arial]


مثالی از روایات:

حضرت آدم(ع) در بهشت چنان پنداشت كه خدا خلقي اشرف از او نيافريده است، در اين هنگام خدا او را امر كرد كه به ساق عرش نظر كند و چون نظر كرد ديد كه با قلم تكوين نگاشته است «لا اله الا الله محمد رسول الله و علي بن ابي طالب اميرالمؤمنين و زوجته فاطمه سيده نساءالعالمين و الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنه» عرض كرد اينها كيانند؟ فرمود: اينها از فرزندان تو هستند و از تو و جميع خلق بهترند و اگر اينها نبودند نه تو را خلق مي كردم و نه بهشت و جهنم و آسمان و زمين را. آنگاه فرمود كه مبادا بر مقام اينها غبطه خوري

لكن آدم در دل تمنّاي مقام آنها را نمود و شيطان از اين راه بر او و همسرش مسلّط شد و او را وسوسه كرد كه از شجره منهيّه بخورد»

.(تفسير تسنيم، ج3، ص362و363)

وقتي آدم و حوّا(ع) تمناي مقام بالاي اهل بيت(ع) را نمودند، شيطان زمينه را براي اغواي آنها مناسب ديد و بر آنها قسم ياد كرد كه من خيرخواه شما هستم و گفت آيا نمي خواهيد شما را به درختي راهنمايي كنم كه اگر از آن بخوريد جاودان مي شويد و ملك ابدي مي يابيد «پس شيطان او را وسوسه كرد و گفت اي آدم! آيا نمي خواهي تو را به درخت زندگي جاويد و مُلكي بي زوال راهنمايي كنم؟»(طه / 120 )

و گويا اين درخت در بهشت حضرت آدم(ع)
تمثل برزخي شجره ي طيّبه ي محمد و آل محمد بوده است كه تمام نعمتهاي جسماني و روحاني از آن است و از آن مي رويد.

بنابراين خدا به اين سبب آدم و حوّا را از درخت ممنوعه نهي كرد كه آن دو در مقام اهل بيت نبودند و طلب مقام آنها براي آن دو به منزله خروج از حدّ و مرتبه خود بود و نتيجه ي وضعي اين خروج از حدّ تسلّط شيطان و سقوط از مقام بود. لذا بر ما نيز جايز نيست كه خود را با اهل بيت(ع) قياس كنيم و بر خدا خرده بگيريم كه چرا ما را در مقام آنها نيافريده است و اگر كسي چنين كند بي ترديد از نعمت هدايت محروم مي شود كما اينكه در صدر اسلام خيلي ها بر علي(ع) حسادت كردند و خود را از نعمت وجود او محروم ساختند.


حضرت علي(ع) در تفسير آيه «أَمْ يَحْسُدُونَ النّاسَ عَلى‏ ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ ...»(نساء/54) فرمودند
:

« ما هستيم آل ابراهيم پس ما مورد حسد واقع شديم همان طور كه پدرانمان مورد حسد بودند و اوّل كسي كه بر ما حسد كرد حضرت آدم بود كه خدا خود با دست خود او را آفريد»


(الاحتجاج علي اهل الحجاج، ج1، ص160)

بنابراين نهي از خوردن درخت ممنوعه، نهي ارشادي بود و خدا به آدم و حوا هشدار داده است كه

تمناي مقام محمد و آل محمد باعث رسوايي و مشقّت و خروج از بهشت و بسته شدن چشمان برزخي است.


لذا حضرت آدم وقتي به دنيا هبوط كرد از آرزوي خود توبه كرد و محمد و اهل بيتش را واسطه بين خود و خدا قرار داد و به اين طريق بر تقدّم و شرف آنها اعتراف نمود و خدا توبه اش را پذيرفت.

محمد تقی زاده;672723 نوشت:
به نام خدا
با سلام و عرض ادب و احترام.
چند روزیه که افکار شرک آمیز به وجود خدا به سمت من هجوم آورده اصلا نمی دونم چیکار کنم که این افکار شرک آمیز به وجود خدا دست از سرم برداره . من نمی خوام از خدا دور بشم:Ghamgin:

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند از وسوسه ها و تشكيكات ذهنى امّت من تا زمانى كه آنها را به زبان يا به مرحله عمل نياورده باشند، گذشت كرده است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مجازات نه چيز از امّت من برداشته شده است: خطا، فراموشى، آنچه ندانند، آنچه نتوانند، آنچه بدان مضطرّ شوند، آنچه به زور به آن وا داشته شوند، فال بد زدن، وسوسه در تفكر در آفرينش و رشك بردن در صورتى كه به زبان يا دست آشكار نشود.

امام باقر عليه السلام : مردى خدمت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد : من دچار نفاق شده ام .
حضرت فرمود : به خدا سوگند ، تو منافق نشده اى. اگر منافق بودى نزد من نمى آمدى، تا مرا از آن آگاه كنى. چه چيز تو را به ترديد افكنده است؟ گمان مى كنم آن دشمن حاضر [در همه جا، يعنى شيطان] به سراغت آمده و به تو گفته است: چه كسى تو را آفريده است؟ و تو گفته اى: خدا مرا خلق كرده است و او به تو گفته است: چه كسى خدا را آفريده است؟ مرد عرض كرد: آرى، سوگند به آنكه تو را به حق برانگيخت، همين گونه است
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: شيطان از طريق اعمال و كردارهايتان نزد شما آمد و نتوانست بر شما چيره شود. حالا از اين راه [يعنى راه عقايد] به سراغتان آمده است تا شما را بلغزاند. هرگاه چنين چيزى براى يكى از شما پيش آمد، خدا را به يگانگى ياد كند.

امام صادق عليه السلام فرمود : مردى خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! هلاك شدم. پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود: آن خبيث (شيطان) به سراغ تو آمد و گفت: چه كسى تو را آفريده است؟ و تو گفتى: خدا و او گفت: خدا را چه كسى آفريده است؟ مرد عرض كرد: آرى، سوگند به آنكه تو را به حق برانگيخت، مطلب همين گونه است [كه مى فرماييد]. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: به خدا سوگند كه اين ايمان محض است
ابن ابى عمير مى گويد: من اين حديث را براى عبد الرحمان بن حجّاج گفتم. او گفت: پدرم از حضرت صادق عليه السلام برايم حديث كرد كه فرمود: مقصود رسول خدا صلى الله عليه و آله از اينكه فرمود: «به خدا سوگند كه اين ايمان محض است» همان ترس او از اين است كه نكند با خطور آن افكار در ذهنش، به هلاكت افتاده باشد.

به نقل از ابن ابى عمير از جميل بن درّاج ـ : به امام صادق عليه السلام عرض كردم : در قلبم وسوسه افتاده است. حضرت به او فرمود : بگو: «لا اله الاّ اللّه ». جميل مى گويد: هر وقت در دلم چيزى [از وسوسه ها و تشكيكات ذهنى ]مى افتاد، مى گفتم: «لا اله الاّ اللّه ». آن چيز از دلم بيرون مى رفت.

شوخ;675831 نوشت:
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند از وسوسه ها و تشكيكات ذهنى امّت من تا زمانى كه آنها را به زبان يا به مرحله عمل نياورده باشند، گذشت كرده است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مجازات نه چيز از امّت من برداشته شده است: خطا، فراموشى، آنچه ندانند، آنچه نتوانند، آنچه بدان مضطرّ شوند، آنچه به زور به آن وا داشته شوند، فال بد زدن، وسوسه در تفكر در آفرينش و رشك بردن در صورتى كه به زبان يا دست آشكار نشود.

سلام برشما

طبق فرموده کلام الله مجید در خصوص افکار درونی ، خداوند مومنین را هم مورد محسابه قرار میدهد:

[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم

وَإِن تُبْدُواْ مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللّهُ فَيَغْفِرُ لِمَن يَشَاء وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاء


[=arial]و اگر آنچه در دل داريد آشكار يا پنهان كنيد خدا شما را به آن حسابرسى مى‏كند.[=arial] پس هر كه را خواهد- شايسته بيند- بيامرزد و هر كه را خواهد- سزاوار يابد- عذاب كند، و خدا بر هر چيزى تواناست. بقره 284

باسلام.من هم تقریبا چنین حالتی دارم ولی وقتی میخوام توسل کنم سراغم میاد یعنی یه مشکلی دارم به امام زمان میگم به ذهنم میاد نکنه خدا ناراحت بشه!یامن مشرک باشم!
لطفا پاسخ بدید چه کنم؟!

Serat;675913 نوشت:
و اگر آنچه در دل داريد آشكار يا پنهان كنيد خدا شما را به آن حسابرسى مى‏كند. پس هر كه را خواهد- شايسته بيند- بيامرزد و هر كه را خواهد- سزاوار يابد- عذاب كند، و خدا بر هر چيزى تواناست.

Serat;675655 نوشت:
تنها افکار شرک آلود نیست که بر زندگی انسان تاثیر منفی میگذارند، تمامی افکار بد انسانها نه تنها بر اعمالشان اثر گذار است که بر مقدراتشان هم اثر تکوینی دارد و اجتناب از آن لازم است.

Serat;675598 نوشت:
ضی بر این عقیده اند که این افکار نیاز به توبه ندارد. در صورتیکه چنین نیست. قطعا باید بخاطر همین افکار هم توبه و استغفار کرد هرچند که هجومشان بدون غرض باشد. در غیر اینصورت کم کم از انسان سلب توفیق خواهد شد یا اینکه به نحوی مجازات آنرا میبیند تا متنبه شود، مثل پدری که فرزند خود را مجازات میکند تا ادب شود...

سلام به تمام دوستان خصوصا عزیزی که نقل قولشون نمودم:ok:

اصلا با شما موافق نیستم نظر کارشناس هم چنین نبود که شما گفتین.

اینکه طرف گناه کرده یا باعث سلب توفیق میشه و یا خداوند به حساب این افکارتون رسیدگی میکنه
و امثال اون که از قرآن یا غیر از اون آوردین.
ایشون بخاطر این خیالات داره آزار می بینه و اتفاقا مورد پاداش الهی هم هست.

وقتي شخصي به حضور پيامبر گرامي اسلام (ص) مي آيد و مي گويد كه هنگام نماز توهين هاي بسيار زشتي نسبت به خدا در ذهن من مي آيد، كه بسيار ناراحتم مي كند، چكار كنم پيامبر مي فرمايد: حساسيتي نسبت به آمد و رفت اين افكار نشان نده و خودت را بخاطر آنها سرزنش نكن زيرا اين افكار را شيطان در دل تو خطور مي دهد تا ذهن تو را به آنها مشغول سازد تا از ياد خدا باز بماني و لذا اينگونه افكار در حقيقت متعلق به شيطان است نه متعلق به تو. پس باكي از آن نداشته باش.
( بابا پیامبر صلی الله علیه وآله چنین حکمی که شما دادین نداده).

جوونی اومد خدمت امام صادق (علیه السلام) که من فکرای بدی میاد تو ذهنم در حالیکه ازشون بیزارم. آقا فرمودن این نشونۀ ایمانه. اگه مؤمن نبودی که آزار دهنده نبود. در حديث دیگه اى از امام صادق (عليه‏السلام‏) مى‏خونيم: هر مؤمنى قلبش دو گوش دارد، گوشى كه در آن وسواس خناس (شيطان) مي دمد، و گوشى كه فرشته در آن مى‏دمد، خداوند مؤمن را به وسيله فرشته تقويت مى‏كند، و اين همان است كه مى‏فرمايد: و ايدهم بروح منه .


دل عالم;675831 نوشت:
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند از وسوسه ها و تشكيكات ذهنى امّت من تا زمانى كه آنها را به زبان يا به مرحله عمل نياورده باشند، گذشت كرده است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مجازات نه چيز از امّت من برداشته شده است: خطا، فراموشى، آنچه ندانند، آنچه نتوانند، آنچه بدان مضطرّ شوند، آنچه به زور به آن وا داشته شوند، فال بد زدن، وسوسه در تفكر در آفرينش و رشك بردن در صورتى كه به زبان يا دست آشكار نشود.

امام باقر عليه السلام : مردى خدمت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد : من دچار نفاق شده ام .
حضرت فرمود : به خدا سوگند ، تو منافق نشده اى. اگر منافق بودى نزد من نمى آمدى، تا مرا از آن آگاه كنى. چه چيز تو را به ترديد افكنده است؟ گمان مى كنم آن دشمن حاضر [در همه جا، يعنى شيطان] به سراغت آمده و به تو گفته است: چه كسى تو را آفريده است؟ و تو گفته اى: خدا مرا خلق كرده است و او به تو گفته است: چه كسى خدا را آفريده است؟ مرد عرض كرد: آرى، سوگند به آنكه تو را به حق برانگيخت، همين گونه است
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: شيطان از طريق اعمال و كردارهايتان نزد شما آمد و نتوانست بر شما چيره شود. حالا از اين راه [يعنى راه عقايد] به سراغتان آمده است تا شما را بلغزاند. هرگاه چنين چيزى براى يكى از شما پيش آمد، خدا را به يگانگى ياد كند.

امام صادق عليه السلام فرمود : مردى خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! هلاك شدم. پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود: آن خبيث (شيطان) به سراغ تو آمد و گفت: چه كسى تو را آفريده است؟ و تو گفتى: خدا و او گفت: خدا را چه كسى آفريده است؟ مرد عرض كرد: آرى، سوگند به آنكه تو را به حق برانگيخت، مطلب همين گونه است [كه مى فرماييد]. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: به خدا سوگند كه اين ايمان محض است
ابن ابى عمير مى گويد: من اين حديث را براى عبد الرحمان بن حجّاج گفتم. او گفت: پدرم از حضرت صادق عليه السلام برايم حديث كرد كه فرمود: مقصود رسول خدا صلى الله عليه و آله از اينكه فرمود: «به خدا سوگند كه اين ايمان محض است» همان ترس او از اين است كه نكند با خطور آن افكار در ذهنش، به هلاكت افتاده باشد.

به نقل از ابن ابى عمير از جميل بن درّاج ـ : به امام صادق عليه السلام عرض كردم : در قلبم وسوسه افتاده است. حضرت به او فرمود : بگو: «لا اله الاّ اللّه

». جميل مى گويد: هر وقت در دلم چيزى [از وسوسه ها و تشكيكات ذهنى ]مى افتاد، مى گفتم: «لا اله الاّ اللّه ». آن چيز از دلم بيرون مى رفت.

سلام و درود

راستش دقت نکردم ولی اگه پست این دوستم ((دل عالم)) را خونده بودم دیگه پستی نمی زدم چون کامل بیان کردن.

دل عالم;675831 نوشت:
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مجازات نه چيز از امّت من برداشته شده است: خطا، فراموشى، آنچه ندانند، آنچه نتوانند، آنچه بدان مضطرّ شوند، آنچه به زور به آن وا داشته شوند، فال بد زدن، وسوسه در تفكر در آفرينش و رشك بردن در صورتى كه به زبان يا دست آشكار نشود.

آقا این حدیث خیلی جالبه

Serat;675913 نوشت:
سلام برشما

طبق فرموده کلام الله مجید در خصوص افکار درونی ، خداوند مومنین را هم مورد محسابه قرار میدهد:

بسم الله الرحمن الرحیم

وَإِن تُبْدُواْ مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللّهُ فَيَغْفِرُ لِمَن يَشَاء وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاء

و اگر آنچه در دل داريد آشكار يا پنهان كنيد خدا شما را به آن حسابرسى مى‏كند. پس هر كه را خواهد- شايسته بيند- بيامرزد و هر كه را خواهد- سزاوار يابد- عذاب كند، و خدا بر هر چيزى تواناست. بقره 284


سلام ودرود

منظور از آنچه در دل دارید چیست؟
شاید من در دلم این باشه که بر فرض کار حرامی انجام دهم مثلا دزدی یا سر کسی رو کلاه بزارم و یا غیره.
این چه ارتباطی به خطوراتی که به ذهن انسان می رسه و انسان قصد حرامی نداره پیدا می کنه.
به همین حدیث توجه کنید:
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مجازات نه چيز از امّت من برداشته شده است: خطا، فراموشى، آنچه ندانند، آنچه نتوانند، آنچه بدان مضطرّ شوند، آنچه به زور به آن وا داشته شوند، فال بد زدن، وسوسه در تفكر در آفرينش و رشك بردن در صورتى كه به زبان يا دست آشكار نشود.

رزمنده حزب الله;718448 نوشت:
باسلام.من هم تقریبا چنین حالتی دارم ولی وقتی میخوام توسل کنم سراغم میاد یعنی یه مشکلی دارم به امام زمان میگم به ذهنم میاد نکنه خدا ناراحت بشه!یامن مشرک باشم!
لطفا پاسخ بدید چه کنم؟!

از یکی از معصومین ع روایت داریم که می فرمایند:
راجب ما هر چه می خواهید بگویید، فقط نسبت خدایی به ما ندهید

شما امامان رو وسیله خدا بدونید هیچ مسئله ای نیست

ابراهیم ا;718552 نوشت:
سلام به تمام دوستان خصوصا عزیزی که نقل قولشون نمودم:ok:

اصلا با شما موافق نیستم نظر کارشناس هم چنین نبود که شما گفتین.

اینکه طرف گناه کرده یا باعث سلب توفیق میشه و یا خداوند به حساب این افکارتون رسیدگی میکنه
و امثال اون که از قرآن یا غیر از اون آوردین.
ایشون بخاطر این خیالات داره آزار می بینه و اتفاقا مورد پاداش الهی هم هست.

وقتي شخصي به حضور پيامبر گرامي اسلام (ص) مي آيد و مي گويد كه هنگام نماز توهين هاي بسيار زشتي نسبت به خدا در ذهن من مي آيد، كه بسيار ناراحتم مي كند، چكار كنم پيامبر مي فرمايد: حساسيتي نسبت به آمد و رفت اين افكار نشان نده و خودت را بخاطر آنها سرزنش نكن زيرا اين افكار را شيطان در دل تو خطور مي دهد تا ذهن تو را به آنها مشغول سازد تا از ياد خدا باز بماني و لذا اينگونه افكار در حقيقت متعلق به شيطان است نه متعلق به تو. پس باكي از آن نداشته باش.
( بابا پیامبر صلی الله علیه وآله چنین حکمی که شما دادین نداده).

جوونی اومد خدمت امام صادق (علیه السلام) که من فکرای بدی میاد تو ذهنم در حالیکه ازشون بیزارم. آقا فرمودن این نشونۀ ایمانه. اگه مؤمن نبودی که آزار دهنده نبود. در حديث دیگه اى از امام صادق (عليه‏السلام‏) مى‏خونيم: هر مؤمنى قلبش دو گوش دارد، گوشى كه در آن وسواس خناس (شيطان) مي دمد، و گوشى كه فرشته در آن مى‏دمد، خداوند مؤمن را به وسيله فرشته تقويت مى‏كند، و اين همان است كه مى‏فرمايد: و ايدهم بروح منه .


ابراهیم ا;718560 نوشت:
سلام ودرود

منظور از آنچه در دل دارید چیست؟
شاید من در دلم این باشه که بر فرض کار حرامی انجام دهم مثلا دزدی یا سر کسی رو کلاه بزارم و یا غیره.
این چه ارتباطی به خطوراتی که به ذهن انسان می رسه و انسان قصد حرامی نداره پیدا می کنه.
به همین حدیث توجه کنید:
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مجازات نه چيز از امّت من برداشته شده است: خطا، فراموشى، آنچه ندانند، آنچه نتوانند، آنچه بدان مضطرّ شوند، آنچه به زور به آن وا داشته شوند، فال بد زدن، وسوسه در تفكر در آفرينش و رشك بردن در صورتى كه به زبان يا دست آشكار نشود.

سلام علیکم

در این احادیثی که آوردید منظور خطوراتیست که ناخوداآگاه به ذهن میرسد نه آنچیزهایی که بعد از آن اختیارا" انسان به آن فکر میکند. این تفکرات اگر مجازات اخروی نداشته باشند به قطع یقین مجازات دنیوی دارند و لازمه انسان بخاطرش استغفار کند. قبول ندارید ما حرفی نداریم به خودتان مربوطه .

موفق باشید

به نام خدا

با سلام

این نوع افکار غیر ارادی است اما مقدمات ارادی دارند،آن مقدمات را اصلاح بفرمائید.

اصولا ذهن انسان منبعی از تصاویری است که توسط حواس مختلف دریافت شده است

اگر این تصاویر حاوی آلودگی باشند ممکن است به شکل افکار شرک آلود و یا شبیه به آن ظهور

کنند به هر حال قوه خیال انسان مصور است.

بنابراین شما باید مواد خالص و پاک به ذهنتان منتقل کنید تا ذهن با پردازش آنها تصاویری زیبا

از افکار معنوی و الهی برای شما بسازد،مثل خواندن کتب دینی،دیدن چهره علماء،شنیدن سخنان

آنان،نظر به مصحف،شنیدن صوت قران،مراقبت از لقمه و سایر مراقبتها،ذکر گفتن هم در دل و ذهن انسان

نورانیت ایجاد می کند و تا آن وقت اصلا به حمله این نوع افکار فکر نکنید،تمرکز نکنید،سعی کنید فکرتان را

مدیریت کرده و از رفتن به آن سمت و سو مانع شوید.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و عرض ادب

افکار و اعمال وسواسی زیر مجموعه اختلالات اضطرابی هستند.

شما باید فنون درمان اضطراب رو فرا بگیرید البته راهکار های استاد حامی رو مطالعه بفرمایید و دوستانی که پیشنهاداتی داده اند. و سعی در بکار گیریشون داشته باشیو ولو بصورت تدریجی.

در حدیثی خوندم که از یکی ازائمه علیهم السلام درباره همین مورد و یا مورد مشابهی سئوال شده بودغ ایشان فرمودند بگو لا اله الا الله و سعی کن فکر نکنی.

شما میتوانید فنون ریلکسیشن و مدیتیشن و توقف فکر رو با سرچ در نت بیابید و روزانه بکار ببرید.

البته فنون دیگر هم هستند که درصورتی که مسئلتان حل نشد بفرمایید تا انها را بیاورم.

[=arial]. كنترل حواس‏

[=B Mitra][=arial]گرچه ذهن انسان اين توانايى را دارد كه حتى بدون استفاده از حواس ظاهرى، افكارى را توليد كند، ولى اغلب آن چيزهايى كه در مورد آنها فكر می ‏كنيم، داده‏ هاى حواس ظاهرى است.

از اين رو، بايد مجارى ورودى ذهن را كه همان حواس ظاهرى است، كنترل كرد؛ يعنى چشم، گوش، زبان، دست و... را كنترل كرد. قرآن در اين باره می ‏فرمايد:

« وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولـئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً ؛ و هرگز نسبت به آن‏چه علم و اطمينان ندارى، دنبال مكن كه (در پيشگاه حكم خدا) چشم و گوش و دل، همه مسئولند[=arial]».

بنابراين، يكى از مهم‏ترين راه‏هاى كنترل فكر، كنترل حواس ظاهرى است.

http://www.askdin.com/thread47851-16.html#post719406

محمد تقی زاده;672723 نوشت:
به نام خدا
با سلام و عرض ادب و احترام.

چند هفته ای هستش که احساس می کنم ارتباطم با خدا مثل قبل نیست و دچار مشکل شده . قبلا وقتی به گناهی دچار می شدم توبه و از خدا طلب بخشش می کردم بعدش حس آرامش عجیبی بهم دست می داد که بهم ثابت می کرد خدا منو بخشیده اما الان چند هفته ای هست که احساس می کنم این حس رو از دست دادم و از خدا دور شدم حتی تو این چندهفته مرتکب گناهی هم نشدم حالا اینا به کنار چند روزیه که افکار شرک آمیز به وجود خدا به سمت من هجوم آورده اصلا نمی دونم چیکار کنم که این افکار شرک آمیز به وجود خدا دست از سرم برداره . من نمی خوام از خدا دور بشم:Ghamgin:


با سلام و ادب
تعریف عامیانه افکار وسواسی عبارت است از افکاری که با وجود اینکه میدانیم غلط است ولی نمیتوانیم در مقابلشان مقاومت کنیم شاید بینهایت نوع فکر وسواسی داشته باشیم که خیلی هاشون برای ما ممکن است عجیب و غریب باشند. یکی از شایعترین این افکار وسواسی همان وسواس نظافت یا شستشو است که حتما شنیده اید و یا برخورد داشته اید. از اینها که بگذریم در موردشک و شبهه هایی در رابطه با خدا شاید نتوان از اصطلاح وسواس نام برد چون ما در مورد وسواس میگوییم افکاری که ما به غلط بودن انها اگاهیم ولی چون وجود خدا و یا اگر محتاطاته تر بخواهیم بگوییم ذات خداوند برای ما کاملا شناخته شده نیست بهتر است از همان کلمه شک و شبهه استفاده کنیم تا وسواس
موضوع قفل شده است