جمع بندی شریک بودن در گناه هنرپیشه های فیلم ها

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شریک بودن در گناه هنرپیشه های فیلم ها

با سلام خدمت دوستان و کارشناسان محترم
همه ما موقع دیدن فیلمها و سریالها با همزاد پنداری و قرار دادن خود در جو داستان فیلم از فیلم لذت میبریم یا اگر فیلم ترسناک باشد می ترسیم یا اگر کمدی باشد میخندیم یا اگر درام باشد ناراحت میشویم. گاهی اوقات وقتی در روند داستان فیلم قرار میگیریم دوست داریم کاراکتر فیلم بزند آن یکی را بکشد یا این آقا به آن خانم برسد یا برعکس و همینطور در فیلمهایی که صحنه های عشقی را به نمایش میگذارند کاملا عطش داریم که بازیگران این فیلمها آن اعمال عشقولانه را انجام دهند و ما ببینیم و اما سوال:

با توجه به دو حدیث ذیل:
1- قال رسول الله ص : من رضی بفعل قوم ٍ فهو منهم "
هرکس راضی به عمل قومی باشد ، از ایشان محسوب می شود.

2- از امیر المومنین علیه السلام چنین نقل شده است:
وسائل‏الشيعة ج : 16 ص : 141«الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ مَعَهُمْ فِيهِ وَ عَلَى كُلِّ دَاخِلٍ فِي بَاطِلٍ إِثْمَانِ إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ الرِّضَا بِهِ»
کسی که به عمل قوم و گروهی راضی باشد مانند آن است که داخل آن قوم است و بر هر کسی که داخل باطل باشد دو گناه است یکی گناه عمل به آن و دوم گناه رضایت به آن عمل.
آیا از این احادیث میتوان برداشت کرد ما با دیدن این فیلمها و پیگیری روند داستان و تمایل و رضایتمان به انجام گناههایی که هنر پیشگان در این فیلمها انجام می دهند ما هم در اصل گناههایی که آنها انجام میدهیم شریک هستیم و جزو آنها حساب میشویم و آن گناهها در نامه اعمال ما هم نوشته می شود؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد شفا

hosain.nor;672060 نوشت:
با سلام خدمت دوستان و کارشناسان محترم
همه ما موقع دیدن فیلمها و سریالها با همزاد پنداری و قرار دادن خود در جو داستان فیلم از فیلم لذت میبریم یا اگر فیلم ترسناک باشد می ترسیم یا اگر کمدی باشد میخندیم یا اگر درام باشد ناراحت میشویم. گاهی اوقات وقتی در روند داستان فیلم قرار میگیریم دوست داریم کاراکتر فیلم بزند آن یکی را بکشد یا این آقا به آن خانم برسد یا برعکس و همینطور در فیلمهایی که صحنه های عشقی را به نمایش میگذارند کاملا عطش داریم که بازیگران این فیلمها آن اعمال عشقولانه را انجام دهند و ما ببینیم و اما سوال:

با توجه به دو حدیث ذیل:
1- قال رسول الله ص : من رضی بفعل قوم ٍ فهو منهم "
هرکس راضی به عمل قومی باشد ، از ایشان محسوب می شود.

2- از امیر المومنین علیه السلام چنین نقل شده است:
وسائل‏الشيعة ج : 16 ص : 141«الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ مَعَهُمْ فِيهِ وَ عَلَى كُلِّ دَاخِلٍ فِي بَاطِلٍ إِثْمَانِ إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ الرِّضَا بِهِ»
کسی که به عمل قوم و گروهی راضی باشد مانند آن است که داخل آن قوم است و بر هر کسی که داخل باطل باشد دو گناه است یکی گناه عمل به آن و دوم گناه رضایت به آن عمل.
آیا از این احادیث میتوان برداشت کرد ما با دیدن این فیلمها و پیگیری روند داستان و تمایل و رضایتمان به انجام گناههایی که هنر پیشگان در این فیلمها انجام می دهند ما هم در اصل گناههایی که آنها انجام میدهیم شریک هستیم و جزو آنها حساب میشویم و آن گناهها در نامه اعمال ما هم نوشته می شود؟

سلام علیکم

نگاه کردن به فیلم اگر دارای صحنه مستهجن نباشد و مفسدهای (منجر به گناه نشود:مثل اینکه باعث تحریک قوای جنسی شود)اشکالی ندارد.

واگر راضی به گناه آنها باشید این مطلب صحیح است،البته از جهت اخلاقی(،مگر اینکه اعانه بر اثم صدق کند که حرام است یا از باب نهی از منکر که مرحله اول آن نهی از منکر وانزجار قلبی است/در صورت وجود شرایط نهی از منکر/).

ولی معمولا شخص بیننده راضی به این عمل نیست اگرچه خوشش می آید یا در فضای فیلم راضی به این عمل است(چون فیلم است) که این هم اشکالی ندارد.(اگرچه باز از جهت اخلاقی هم پسندیده نیست)

پرسش: با توجه به دو حدیث ذیل:
1- قال رسول الله ص : من رضی بفعل قوم ٍ فهو منهم "
هرکس راضی به عمل قومی باشد ، از ایشان محسوب می شود.

2- از امیر المومنین علیه السلام چنین نقل شده است:
وسائل‏الشيعة ج : 16 ص : 141«الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ مَعَهُمْ فِيهِ وَ عَلَى كُلِّ دَاخِلٍ فِي بَاطِلٍ إِثْمَانِ إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ الرِّضَا بِهِ»
کسی که به عمل قوم و گروهی راضی باشد مانند آن است که داخل آن قوم است و بر هر کسی که داخل باطل باشد دو گناه است یکی گناه عمل به آن و دوم گناه رضایت به آن عمل.
آیا از این احادیث میتوان برداشت کرد ما با دیدن این فیلمها و پیگیری روند داستان و تمایل و رضایتمان به انجام گناههایی که هنر پیشگان در این فیلمها انجام می دهند ما هم در اصل گناههایی که آنها انجام میدهیم شریک هستیم و جزو آنها حساب میشویم و آن گناهها در نامه اعمال ما هم نوشته می شود؟

پاسخ: راضی بودن به یک گناه، در واقع به این معنی ست که انسان قلبا این کار را زشت نمی داند و اگر خودش هم در این موقعیت قرار می گرفت و شرایطش مهیا بود، انجام می داد. و زمانی انسان در گناه دیگران شریک می شود که به انجام این گناه، "از منظر نافرمانی پروردگار" راضی باشد. مثلا اگر مظلومی به ناحق کشته شود و شما نسبت به کشته شدنِ یک مظلوم، راضی و خوشحال باشید، بله حتما در گناه قتل شریک هستید. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «العامِلُ بِالظُّلمِ و المُعينُ لَهُ و الرَّاضِي بهِ شُرَكاءُ ثَلاثَتُهُم؛ ستمگر و يارى دهنده او و كسى كه به ستم او راضى باشد، هر سه در ستم شريكند.» (1)

در مورد فیلم، اصولا همه چیز به شکل داستان و تخیلی پیش می رود و در اصل عملی صورت نگرفته که شما با رضایت یا عدم رضایت، در آن عمل شریک باشید. یعنی قتلی در واقع صورت نگرفته که با انجام آن، شما در گناهش شریک شوید. یا عمل نامشروعی صورت نگرفته، چون در داستانِ فیلم، و طبق مسلک این افراد، این گناه و نافرمانی خدا نیست. (هرچند در اصل، هست) حال اگر شما فقط از سیر داستان لذت می برید و تمایل دارید که روال داستان به صورت خاصی پیش برود، مشکل خاصی ایجاد نمی کند ولی اگر راضی به نافرمانی خداوند باشید، طبعا در این گناه شریک خواهید بود. و این فقط در مورد فیلم هم مصداق پیدا نمی کند؛ در هرجای جهان اگر گناه و نافرمانی یا امتثال امر پروردگار انجام شود و شما راضی به این امر باشید، در عقاب یا ثوابش شریک خواهید بود. در زیارت وارث می خوانیم خدا لعنت کند ملتى را كه تو را كشتند و لعنت كند مردمى را كه به تو ستم نمودند، و لعنت كند ملّتى را كه اين واقعه را شنيدند و به آن راضى شدند. «وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ»

امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرموده اند» «إنَّما يَجمَعُ النّاسَ الرِّضا و السُّخطُ ، فمَن رَضِيَ أمرا فقَد دَخَلَ فيهِ ، و مَن سَخِطَهُ فقَد خَرَجَ مِنهُ؛ راضى بودن و ناراضى بودن به كارى، مردم را در آن كار شريك مى گرداند. پس، هر گاه كسى به كارى راضى باشد، شريك آن كار باشد و هر گاه كسى به آن راضى نباشد، از حيطه آن بيرون است.» (2)

و اینکه می فرمایند اگر کسی قلبا دوست دارد عمل صالحی را انجام دهد ولی توانائی این کار را ندارد، ثواب انجام این عمل در نامه اعمالش ثبت می شود، نیز ناظر به همین مطلب است. امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: «:إذا هَمَّ العَبدُ بِحَسَنَةٍ كُتِبَت لَهُ حَسَنَةٌ ، فَإِذا عَمِلَها كُتِبَت لَهُ عَشرُ حَسَناتٍ؛ هرگاه بنده اى قصد انجام دادن كار نيكى (حَسَنه اى) را داشته باشد، آن كار نيك، برايش ثبت مى شود.» (3)

یعنی اگر کسی دوست دارد تمام گرسنگان جهان را سیر کند، و قاعدتا امکان انجام چنین کاری برایش نیست، ثواب این عمل برایش نوشته می شود. (البته طبعا پروردگارِ جهان، عالم است به اینکه این تمایل قلبی تا چه حد مطابق با واقع است، یعنی اگر این شخص واقعا توانائی داشت، آیا انجام می داد یا فقط به سبب احساسات دچار یک حالت آنی شده است.)

به طور کلی روح انسان تشکیل شده از تمایلات و خواسته های اوست و عمل فیزیکی نقش کمتری دارد. مثلا در مورد غیبت می دانیم که اگر کسی واقعا توانائی ندارد که غیبت کننده را بازدارد و ترک مکان هم برایش ممکن نیست، همینکه در دل از اینکار ناراضی و ناراحت باشد، گناه غیبت برایش نوشته نمی شود، هرچند غیبت را شنیده و در مجلس غیبت حضور داشته.

زمانى كه خداوند در جنگ جمل ياران على عليه السلام را پيروز كرد يكى از ياران به حضرت گفت : دوست داشتم برادرم در جنگ جمل مى بود و مى ديد چگونه خداوند ما را بر دشمنان پيروز نمود ! حضرت فرمود : آيا دل برادرت با ماست؟ عرض كرد: آرى. حضرت فرمود: پس، او با ما بوده است و در اين سپاه ما، مردمانى با ما هستند كه هنوز در پشت مردها و زهدانهاى زنانند؛ بزودى دست زمان آنها را بيرون آورَد و به سبب آنان، ايمانِ به خدا نيرومند گردد.

«مِن خطبةٍ للإمام عَليٍّ عليه السلام لَمّا أظفَرهُ اللّهُ بأصحابِ الجَمَلِ ، و قَد قالَ له بعضُ أصحابِهِ : وددتُ أنّ أخي فُلانا كانَ شاهِدا ليَرى ما نَصَرَكَ اللّهُ بِه ، فقالَ عليه السلام : أ هَوى أخيكَ مَعَنا ؟ فقالَ : نَعَم ، قالَ : فقَد شَهِدَنا ! و لقَد شَهِدَنا في عَسكَرِنا هذا أقوامٌ (قَومٌ) في أصلابِ الرِّجالِ و أرحامِ النِّساءِ ، سيَرعَفُ بِهِمُ الزَّمانُ ، و يَقوى بِهِمُ الإيمانُ» (4)




پی نوشت ها:
1. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه، شیخی، حمیدرضا، قم، انتشارات دارالحدیث، 1377، ج 6، ص 556
2. همان، ج 7، ص 339
3. محمدی ری شهری، محمد، نهج الذکر، مترجم شیخی، حمیدرضا، نویسنده افقی، رسول، انتشارات دارالحدیث، قم، 1387، ج 4، ص 64
4. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه، شیخی، حمیدرضا، قم، انتشارات دارالحدیث، 1377، ج 6، ص 556
2. همان، ج 7، ص 339


موضوع قفل شده است