جمع بندی خداشناسی مهم تر است یا شیطان شناسی؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خداشناسی مهم تر است یا شیطان شناسی؟

سلام علیکم و رحمه الله
از معصومین نقل شده است که "ترک گناه واجب تر است از انجام واجبات!"
****************
از همان زمان که آدم ابوابشر (ع) تحت تاثیر وسوسه های شیطان قرار گرفت و بهشت برین را به سیبی (یا گندم ویا ...) بفروخت ...تا امروز و .....تا قیام حضرت مهدی (عج)...هر جا که انسان در برابر دستورات خدای سبحان طغیان و سرکشی می کند در واقع اسیر نفس و وسوسه های شیطانی شده است.اگر انسان شیطان شناس خوبی باشد,مسلما شکست نخواهد خورد.
در مبارزه ما دو ابزار داریم : 1- حمله 2- دفاع
اگر دفاع ضعیف باشد, باخت حتمی است ولی اگر دفاع خوب باشد ولی حمله ضعیف باشد, حداکثر نبرد نه باخت هستیم!
اگر هم حمله و دفاع هردو خوب باشد که نور علی نور است.
ما در مبارزه, اگر حریف (دشمن) را خوب بشناسیم, میتونیم دست او را بخوانیم و همیشه یک برگ برنده داشته باشیم.
همیشه چه در مدرسه و چه در خانه و مسجد و .... همیشه صحبت از خداشناسی است چه علمی, چه فلسفی و چه از روی روایات و ...ولی کمتر به مبحث شیطان شناسی پرداخته می شود.
وقتی به زندگیها و یا حتی به تاریخ نگاه می کنم, می بینم که عموم مردم و از جمله خود من, چقدر در برابر شیطان ضعیف عمل کردیم, چه راحت گول شیطان را می خوریم!دقیقا مثل پینوکیو که مثل آب خوردن گول روباه مکار و گربه نره را میخوره, اون یه کارتونه و ما هم که از بیرون نگاه می کنیم به نظرمون از این خطر مبری هستیم...ولی وقتی به عموم جامعه نگاه میکینم...چه راحت مردم اسیر شیطان میشن! هر کسی به یک راه! یکی اسیر پول و ثروت میشه و ازش بت میسازه, دیگری اسیر شهوت و یکی پست و مقام و دیگری عیش و نوش و الواتی ...همه و همه داریم دین و آخرتمون را می بازیم ...مگر "مخلصین"....همه را شیطان داره اغوا میکنه!
تو همین سایت تاپیکهای زیادی در مورد معرفت نفس و خداشناسی و براهین اثبات خدا و ....زده شده ولی کمتر به شیطان شناسی پرداخته شده!
از همه بدتر اینکه اکثراً (متاسفانه حتی مسلمانان) حتی به اصل وجود شیاطین هم اعتقادی ندارند و بعضا با تعابیری مثل (شیطان وجود خارجی نداره و در واقع همون نفس انسانه و ...)برخورد می کنن...در حالیکه این مخالف نص صریح قرآن هست.شیطان وجود داره و شبانه روز با تمام قوا به قسمی که خورده پایبنده و داره همه انسانها را گمراه میکنه...(مگر بندگان مخلص را) ...و انصافا هم که خیلی خوب عمل کرده!هر دمی را غنیمت میشماره....به همه آدما و به تمام مکانها سر میزنه, هیچ جا و هیچ کسی را دست کم نمیگیره...از قمار خونه و فاحشه خونه گرفته تا مسجد و کلیسا و خانه ها و کوچه ها و دفتر ها و گوشیها و کامپیوتر و تاکسی و اداره و بازار و مدرسه و ....حاج آقا و حاج خانم و مدیر و رئیس و مرئوس و کارمند جزء و کارگر و بیکار و باسواد و بی سواد و نماز شب خون و بی نماز و مشروب خور و ....همه و همه و همه را مورد هجوم قرار میده ولی حالا این بین کیا جون سالم به در می برن؟...فقط مخلصین...و چه اندکند این مخلصین!
در این خصوص می خواستم ابتدا نظر کارشناس و کاربران را بدانم و اگر هم امکانش هست کارشناس محترم یک سلسله مباحث شیطان شناسی را آغاز کند.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد اویس

[=Georgia]با عرض سلام خدمت شما دوست گرامی
در پاسخ اجمالی بدین سوال که خداشناسی مهم تر است یا شیطان شناسی؟ باید بگوییم ضرورتا از این دو، خداشناسی مهم تر و ضروری تر می باشد دلیل آن نیز یکی آیات و روایات بسیاری است که بر خداشناسی و خود شناسی تاکید دارند که البته معرفت حقیقی به این دو به یک سرچشمه منتهی خواهد شد.
دلیل دیگر نیز آن است که خداشناسی قله رفیعی است که اگر برای سالک الی الله حاصل شود به تمامی دامنه های وشئون این معرفت که از جمله آنها شیطان شناسی است راه می یابد.
به عبارت فلسفی و عرفانی، شیطان نیز یکی از مظاهر وجود است که در دامنه وجودِ احاطی خداوند بر همه ممکنات کار انجام می دهد که در این خصوص باید به تقویت مبانی توحید صمدی قرانی پرداخت.

در حقیقت اگر انسان اهتمام بر خداشناسی و خودشناسی داشته باشد به شیطان شناسی نیز دست خواهد یافت زیرا یکی از لوازم اصلی شناخت کامل به حقیقت خویشتن، آگاهی از راه ها و دامهای نفوذ شیطان در انسان از طریق کبر و غرور و حسد و خشم و غضب و شهوترانی و دنیا طلبی و امثال ذالک است. یعنی انسان زمانی به درستی شناخته خواهد شد که شیطان نیز مورد شناخت کامل قرار گیرد «چون که صد آمد نود هم پیش ماست»
اما آنکه فرمودید: «
متاسفانه حتی مسلمانان حتی به اصل وجود شیاطین هم اعتقادی ندارند و بعضا با تعابیری مثل شیطان وجود خارجی ندارد و در واقع همان نفس انسان است» شاید کنایه ای به فلاسفه متاله و عرفای بالله است وگرنه هیچ مسلمانی قائل به نفی شیاطین نیست. اگر هم منظورتان فلاسفه و عرفا است باید بگویم چنین اسنادی به ایشان ناشی از عدم فهم درست کلمات و مبانی اصیل ایشان است زیرا هیچ فیلسوف و عارفی منکر ابتدایی ترین حقایق قران کریم و احادیث ائمه معصوم که همان تصریح به وجود خارجی شیطان است نمی باشد بلکه مراد ایشان از کلماتی که این وهم انکار را در دیگران به وجود آورده آن است که در نهایت این انسان است که راه غلط را اختیار نموده و از اغواهای شیاطین فریب می خورد و مراد این سخن نفی وجود خارجی شیاطین و اغوای آنان نیست.
فیلسوف و عارف جز شرح انفسی قران کریم و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام سخن دیگری ندارد . به راستی چگونه ممکن است فیلسوف و عارفی، انکار شیطان خارجی کند در حالی که امام نخستینش حضرت علی علیه السلام به وجود خارجی آن تصریح نموده و فرموده است:«
الا و انّ الشیطانَ قَد ذَمَّرَ حِزبَهُ و استَحبَبَ جَلَبَهُ» یعنی آگاه باشید که شیطان دست به تحریک حزب خود زده و خودباختگان را به سوی خود جلب نموده است.
و امام چهارمینش حضرت سجاد علیه السلام در دعای هفدهم صحیفه سجادیه فرموده است:
اللهم انا نعوذ بک من نزعات الشیطان الرجیم و کیده و مکائده» یعنی ای خدای من! ما بندگانت، از وساوس شیطان و مکر و حیلت های آن دیو رجیم به تو پناه می بریم.

عارف;671987 نوشت:
سلام علیکم و رحمه الله
.

:hamdel:به نام خدا:hamdel:
سلام عرض می کنم خدمت دوست عزیز.
درسته... متاسفانه به شیطان شناسی کم پرداخته شده . البته به نظر من باید به هر دو مبحث پرداخته بشه و نمیشه گفت
بحث شیطان شناسی مهم تر هستش ، نه ، ما باید به هر دو بحث بپردازیم که متاسفانه شیطان شناسیش کم پرداختیم.
در جنگ اگر بخواهیم همش دفاع کنیم که نمیشه .بالخره بعد از یه دفاع باید ضربه بزنیم وگرنه ما فقط ضربه میخوریم و دشمن دوباره به تجدید قوا
و مجهز شدن میپردازه.... باید راه های گمراه کردن شیطان و استفاده از ابزاراتش برای گمراه کردن انسان رو بشناسیم به عبارتی باید راه درست و غلط رو بشناسیم.
که اشتباهی و عوضی راهی رو نریم به گمان این که راهمون درسته.
اگر بحث شیطان شناسی نداریم یا کم داریم که انشالا بنده یه تاپیکی بزنم و به معرفی شیطان و مباحثی که کمتر بهش پرداخته شده با کمک دوستان بپردازیم؟:Gol:

به نام خدا

اگر كهرباي وجودانسان در ميدان مغناطيس حب و عشق به خدا قرار گيرد

ديگر شياطين را به آن حريم و حرم أمن راهي نيست.

اين روش كمل اولياء الله است.

و مسلما براي سايرين شيطان شناسي از امور لازم و ضروري است

به نظر مي رسد براي هر كس متناسب با ظرفيت وجوديش

و همينطور مراتب معرفت و دركش از معارف الهي

راه خاصي وجود دارد.

اما مسلما ،چونكه صد آمد نود هم پيش ماست

اگر در توحيد قوي شويم

در شيطان شناسي هم قوي خواهيم بود.

نظر شما و كارشناسان در مورد فيلم هايي مثل اغما و او يك فرشته بود و... پخش شد، چيه؟
يه جورايي بحث همين شيطان شناسي بود
نظر شخصي من: اين فيلم ها فقط باعث خرافات و سودجويي بعضي افراد شد (يكي دو مورد رو خودم ديدم، لازم شد مي گم با جزئيات)
و اصلاً بار آموزشي و آگاهي نداشت ، شايد اين فيلم ها رو با آثار ديگه ي ترسناك و تخيلي مقايسه كنيد، ولي چون اين فيلم ها در قالب ديني بود، بحثش جداست
در آخر مي گم اينا فقط نظر شخصي بود

96xy;672212 نوشت:
نظر شما و كارشناسان در مورد فيلم هايي مثل اغما و او يك فرشته بود و... پخش شد، چيه؟
يه جورايي بحث همين شيطان شناسي بود
نظر شخصي من: اين فيلم ها فقط باعث خرافات و سودجويي بعضي افراد شد (يكي دو مورد رو خودم ديدم، لازم شد مي گم با جزئيات)
و اصلاً بار آموزشي و آگاهي نداشت ، شايد اين فيلم ها رو با آثار ديگه ي ترسناك و تخيلي مقايسه كنيد، ولي چون اين فيلم ها در قالب ديني بود، بحثش جداست
در آخر مي گم اينا فقط نظر شخصي بود

:hamdel:به نام خدا:hamdel:
سلام
بسیاری از فیلم ها مثلا 5 کیلومتر تا بهشت ، که مهدی سلوکی با یه خانومی تو کما بودن بعد سفر میکردن به این ور و اونور اصلا بنظرم بار مثبتی نداشتن.تو مجله دیدم
نوشته بود یه بچه ی کوچیک خودکشی کرده بود که مثل اون بازیگرا روح بازی کنه..بعدش تو صدا وسیما یه کارشناس دینی اومدن گفتن اونا همش الکیه... فیلمایی که
در این رابطه میخوان بسازن باید از کارشناسای دینی استفاده کنن و نزدیک واقعیت بسازن ، یا نسازن یا حداقل درست بسازن...
حالا اون یکی دو مورد رو مثال بزن شاید جالب باشه.
در کل فیلمایی که در رابطه با شیطان درست شده تا الان یه جاهاییش شاید یکم نزدیک واقعیت بوده ولی توش کلی نقد و اشتباه وارده:Gol:

علی صفا;672251 نوشت:
:hamdel:به نام خدا:hamdel:
سلام
بسیاری از فیلم ها مثلا 5 کیلومتر تا بهشت ، که مهدی سلوکی با یه خانومی تو کما بودن بعد سفر میکردن به این ور و اونور اصلا بنظرم بار مثبتی نداشتن.تو مجله دیدم
نوشته بود یه بچه ی کوچیک خودکشی کرده بود که مثل اون بازیگرا روح بازی کنه..بعدش تو صدا وسیما یه کارشناس دینی اومدن گفتن اونا همش الکیه... فیلمایی که
در این رابطه میخوان بسازن باید از کارشناسای دینی استفاده کنن و نزدیک واقعیت بسازن ، یا نسازن یا حداقل درست بسازن...
حالا اون یکی دو مورد رو مثال بزن شاید جالب باشه.
در کل فیلمایی که در رابطه با شیطان درست شده تا الان یه جاهاییش شاید یکم نزدیک واقعیت بوده ولی توش کلی نقد و اشتباه وارده:Gol:

كلاه برداري از افراد به عنوان رمالي و جن گيري با استناد به اين فيلم ها!
و يا تهديد افراد به فرستادن شيطان سراغ شون تا با نگاه كردن تو چشم افراد كشته بشن! (مشابه فيلم او يك فرشته بود-اون زمان ها)
مخصوصاً اون سال (كه او يك فرشته بود پخش شد) رسانه ها اينقدر پيشرفت نكرده بود و اين جور فيلم ها خيلي خيلي بيشتر تأثير منفي ميذاشت رو مردم!
البته اينجور مسائل هميشه بوده و خواهد بود اما خيلي بده كه با فيلم پر مخاطب دامن زده بشه

اویس;672190 نوشت:
با عرض سلام خدمت شما دوست گرامی
در پاسخ اجمالی بدین سوال که خداشناسی مهم تر است یا شیطان شناسی؟ باید بگوییم ضرورتا از این دو، خداشناسی مهم تر و ضروری تر می باشد دلیل آن نیز یکی آیات و روایات بسیاری است که بر خداشناسی و خود شناسی تاکید دارند که البته معرفت حقیقی به این دو به یک سرچشمه منتهی خواهد شد.
دلیل دیگر نیز آن است که خداشناسی قله رفیعی است که اگر برای سالک الی الله حاصل شود به تمامی دامنه های وشئون این معرفت که از جمله آنها شیطان شناسی است راه می یابد.

سلام علیکم ورحمه الله
با تشکر از پاسخگوئی شما سرور گرامی
دلیل اولی که فرمودید, دلیلی نقلی است که قطعا بر ما حجت را تمام می کندکه به خداشناسی و معرفت نفس اهتمام کامل ورزیم.دلیل دوم نیز که در ادامه فرمایشهای شما نیز بر آنها (سالک الی الله یا فیلسوفان و عالمان دینی..) نیز قطعا همینطور است ولی منظور بنده در آفات پیش پای افراد معمولی است که شاید خوب در پیام اول آنها را تصریح نکردم.
مشکل اینجاست که عدم شناخت کافی شیطان و کم پرداختن به ماهیت و روهای کار شیطان و مکانیسم به انحطاط کشیدن انسانها خود اولین مانع از رسیدن انسانهای عادی (عموم جامعه) به معرفت الله یا معرفت نفس می گردد. و منظور بنده از اهمیت بالاتر شیطان شناسی برای کسی بود که تازه می خواهد سیر انفسی را شروع کند.
و یا در مورد اهمیت بین دفاع و حمله و یا دو واجب "ترک گناه " و "فریضه " قطعا در آغاز کار بوده و مسلما بعد از اینکه خوب از گناه مبری شدیم و یا حربه های شیطان را خوب شناختیم, تازه آماده حرکت الی الله و انجام "فرائض" می گردد.
اویس;672190 نوشت:
اما آنکه فرمودید: «متاسفانه حتی مسلمانان حتی به اصل وجود شیاطین هم اعتقادی ندارند و بعضا با تعابیری مثل شیطان وجود خارجی ندارد و در واقع همان نفس انسان است» شاید کنایه ای به فلاسفه متاله و عرفای بالله است وگرنه هیچ مسلمانی قائل به نفی شیاطین نیست. اگر هم منظورتان فلاسفه و عرفا است باید بگویم چنین اسنادی به ایشان ناشی از عدم فهم درست کلمات و مبانی اصیل ایشان است زیرا هیچ فیلسوف و عارفی منکر ابتدایی ترین حقایق قران کریم و احادیث ائمه معصوم که همان تصریح به وجود خارجی شیطان است نمی باشد بلکه مراد ایشان از کلماتی که این وهم انکار را در دیگران به وجود آورده آن است که در نهایت این انسان است که راه غلط را اختیار نموده و از اغواهای شیاطین فریب می خورد و مراد این سخن نفی وجود خارجی شیاطین و اغوای آنان نیست.

البته بنده چنین عرض کردم :
عارف;671987 نوشت:
اکثراً (متاسفانه حتی مسلمانان) حتی به اصل وجود شیاطین هم اعتقادی ندارند و بعضا با تعابیری مثل (شیطان وجود خارجی نداره و در واقع همون نفس انسانه و ...)برخورد می کنن

و قطعا منظورم همه مسلمانان نبود و همچنین منظورم علما و فلاسفه نبود که آنها قطعا هم خودشناس و هم خدا شناس و هم شیطان شناسهای نسبتا خوبی هستند....و منظور بنده دقیقا افرادی معمولی که اکثریت جامعه را تشکیل می دهند و متاسفانه رنگ و بوی جامعه را از اسلامی بیشتر به "غیر اسلامی" تبدیل کرده اند بود....و منظورم این بود که آیا بهتر نیست از ابتدا در مدارس یا در تعالیم خانگی بیشتر به معرفی و شناساندن نحوه عملکرد شیطان, شیطان شناسی, و نحوه به گناه کشیده شدن انسان پرداخته شود تا خدا شناسی و ...؟
و قطعا بعد از آن نیز نوبت به کسب معرفت الهی است.

اویس;672190 نوشت:
فیلسوف و عارف جز شرح انفسی قران کریم و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام سخن دیگری ندارد . به راستی چگونه ممکن است فیلسوف و عارفی، انکار شیطان خارجی کند در حالی که امام نخستینش حضرت علی علیه السلام به وجود خارجی آن تصریح نموده و فرموده است:«الا و انّ الشیطانَ قَد ذَمَّرَ حِزبَهُ و استَحبَبَ جَلَبَهُ» یعنی آگاه باشید که شیطان دست به تحریک حزب خود زده و خودباختگان را به سوی خود جلب نموده است.
و امام چهارمینش حضرت سجاد علیه السلام در دعای هفدهم صحیفه سجادیه فرموده است: اللهم انا نعوذ بک من نزعات الشیطان الرجیم و کیده و مکائده» یعنی ای خدای من! ما بندگانت، از وساوس شیطان و مکر و حیلت های آن دیو رجیم به تو پناه می بریم.

قطعا همینطور است و منظور بنده اینها نبودن...که عرض کردم.
علی صفا;672197 نوشت:
در جنگ اگر بخواهیم همش دفاع کنیم که نمیشه .بالخره بعد از یه دفاع باید ضربه بزنیم وگرنه ما فقط ضربه میخوریم و دشمن دوباره به تجدید قوا
و مجهز شدن میپردازه.... باید راه های گمراه کردن شیطان و استفاده از ابزاراتش برای گمراه کردن انسان رو بشناسیم به عبارتی باید راه درست و غلط رو بشناسیم.

بنده هم نگفتم که همش دفاع کنیم ولی در مقام قیاس ارجحیت را به دفاع دادم و اینکه اگر هردو باشند نور علی نور است.

عارف;671987 نوشت:
اگر دفاع ضعیف باشد, باخت حتمی است ولی اگر دفاع خوب باشد ولی حمله ضعیف باشد, حداکثر نبرد نه باخت هستیم!
اگر هم حمله و دفاع هردو خوب باشد که نور علی نور است.

حبيبه;672208 نوشت:
اگر كهرباي وجودانسان در ميدان مغناطيس حب و عشق به خدا قرار گيرد

ديگر شياطين را به آن حريم و حرم أمن راهي نيست.

اين روش كمل اولياء الله است.

حبيبه;672208 نوشت:
اما مسلما ،چونكه صد آمد نود هم پيش ماست

اگر در توحيد قوي شويم

در شيطان شناسي هم قوي خواهيم بود.


قطعا همینطور است ولی همانطور که در پاسخ جناب اویس عرض کردم, مشکل اینجاست که در صورت عدم شناخت کافی شیطان به صد رسیدن بس مشکل است....و این چیزی است که عموم جامعه و یا حتی تاریخ نشان میده.

سريال 5 كيلومتر تا بهشت فقط يه كپي از فيلم سينمايي روح (خارجي) بود كه فقط به درد همون جذب بيننده ي تلويزيوني مي خورد
وقتي يه بچه اون رو ببينه هي احساس مي كنه اطرافش روح هاي مختلف هست! خب اين جور ترس ها براي بچه ها اصلاً خوب نيست! و چون با زمينه ي مذهبي بوده ، يه بچه خيلي سخت مي تونه ترس رو كنار بذاره و بگه اون يه فيلم بوده !
البته نظر من اينه

عارف;672262 نوشت:

سلام علیکم ورحمه الله
با تشکر از پاسخگوئی شما سرور گرامی
دلیل اولی که فرمودید, دلیلی نقلی است که قطعا بر ما حجت را تمام می کندکه به خداشناسی و معرفت نفس اهتمام کامل ورزیم.دلیل دوم نیز که در ادامه فرمایشهای شما نیز بر آنها (سالک الی الله یا فیلسوفان و عالمان دینی..) نیز قطعا همینطور است ولی منظور بنده در آفات پیش پای افراد معمولی است که شاید خوب در پیام اول آنها را تصریح نکردم.
مشکل اینجاست که عدم شناخت کافی شیطان و کم پرداختن به ماهیت و روهای کار شیطان و مکانیسم به انحطاط کشیدن انسانها خود اولین مانع از رسیدن انسانهای عادی (عموم جامعه) به معرفت الله یا معرفت نفس می گردد. و منظور بنده از اهمیت بالاتر شیطان شناسی برای کسی بود که تازه می خواهد سیر انفسی را شروع کند.
و یا در مورد اهمیت بین دفاع و حمله و یا دو واجب "ترک گناه " و "فریضه " قطعا در آغاز کار بوده و مسلما بعد از اینکه خوب از گناه مبری شدیم و یا حربه های شیطان را خوب شناختیم, تازه آماده حرکت الی الله و انجام "فرائض" می گردد.

البته بنده چنین عرض کردم :

و قطعا منظورم همه مسلمانان نبود و همچنین منظورم علما و فلاسفه نبود که آنها قطعا هم خودشناس و هم خدا شناس و هم شیطان شناسهای نسبتا خوبی هستند....و منظور بنده دقیقا افرادی معمولی که اکثریت جامعه را تشکیل می دهند و متاسفانه رنگ و بوی جامعه را از اسلامی بیشتر به "غیر اسلامی" تبدیل کرده اند بود....و منظورم این بود که آیا بهتر نیست از ابتدا در مدارس یا در تعالیم خانگی بیشتر به معرفی و شناساندن نحوه عملکرد شیطان, شیطان شناسی, و نحوه به گناه کشیده شدن انسان پرداخته شود تا خدا شناسی و ...؟
و قطعا بعد از آن نیز نوبت به کسب معرفت الهی است.

قطعا همینطور است و منظور بنده اینها نبودن...که عرض کردم.

بنده هم نگفتم که همش دفاع کنیم ولی در مقام قیاس ارجحیت را به دفاع دادم و اینکه اگر هردو باشند نور علی نور است.

قطعا همینطور است ولی همانطور که در پاسخ جناب اویس عرض کردم, مشکل اینجاست که در صورت عدم شناخت کافی شیطان به صد رسیدن بس مشکل است....و این چیزی است که عموم جامعه و یا حتی تاریخ نشان میده.

با سلام و احترام:

براي تقريب به ذهن جنابعالي يك مثال مي زنم:

پادشاهي است با خدم و حشم فراوان و هر يك را

دستوري داده و امري فرموده است

اين پادشاه قدر قدرت بر امور رعايا و بندگانش

تسلط و نظارت كامل دارد و هيچيك را ياراي

تخلف از فرامينش نيست بدون اذن او هيچ نتوانند

كرد!

نه توان دارند نفعي به كسي رسانند و نه مضرتي

حال شما بگوييد از كه بايد ترسيد

پادشاه يا رعايايش؟

به كه بايد اميد بست؟

پادشاه يا نوكران و چاكرانش؟

شيطان موجودي در مقابل خدا نيست

اصولا خداوند همانگونه كه ندي ندارد ضدي هم ندارد

همه چيز به فرمان او و در يد قدرت اوست

توحيد و استغراق در آن مانع ،دافع و رافع شيطان است

و البته تا به اين مقام نرسي شيطان را در تو

راهي است و بلكه راههايي

وسوسه او فقط در حريم امن و دژ مستحكم لا اله الا الله

راه نخواهد داشت.

سوال:
شیطان شناسی مهم تر است یا خدا شناسی؟

پاسخ:
ضرورتا از این دو، خداشناسی مهم تر و ضروری تر می باشد دلیل آن نیز اولا آیات و روایات بسیاری است که بر خداشناسی و خود شناسی تاکید دارند که البته معرفت حقیقی به این دو به یک سرچشمه منتهی خواهد شد.امام علی(علیه السلام) می‌فرماید: هر که خدا را شناخت، معرفتش کامل گشت.(1)
و در روایت دیگری می فرمایند:علم داشتن به خدا، برترین دو علم است.(2)
دلیل دیگر نیز آن است که خداشناسی قله رفیعی است که اگر برای سالک الی الله حاصل شود به تمامی دامنه های وشئون این معرفت که از جمله آنها شیطان شناسی است راه می یابد.
به عبارت فلسفی و عرفانی، شیطان نیز یکی از مظاهر وجود است که در دامنه وجودِ احاطی خداوند بر همه ممکنات کار انجام می دهد که در این خصوص باید به تقویت مبانی توحید صمدی قرانی پرداخت.
در حقیقت اگر انسان اهتمام بر خداشناسی و خودشناسی داشته باشد به شیطان شناسی نیز دست خواهد یافت زیرا یکی از لوازم اصلی شناخت کامل به حقیقت خویشتن، آگاهی از راه ها و دامهای نفوذ شیطان در انسان از طریق کبر و غرور و حسد و خشم و غضب و شهوترانی و دنیا طلبی و امثال ذالک است. یعنی انسان زمانی به درستی شناخته خواهد شد که شیطان نیز مورد شناخت کامل قرار گیرد «چون که صد آمد نود هم پیش ماست»
براي تقريب به ذهن جنابعالي يك مثال مي زنم:
پادشاهي است با خدم و حشم فراوان و هر يك را دستوري داده و امري فرموده است اين پادشاه قدر قدرت بر امور رعايا و بندگانش تسلط و نظارت كامل دارد و هيچيك را ياراي تخلف از فرامينش نيست بدون اذن او هيچ نتوانند كرد!نه توان دارند نفعي به كسي رسانند و نه مضرتي حال شما بگوييد از كه بايد ترسيد? پادشاه يا رعايايش؟به كه بايد اميد بست؟ پادشاه يا نوكران و چاكرانش؟
شيطان موجودي در مقابل خدا نيست.اصولا خداوند همانگونه كه ندي ندارد ضدي هم ندارد.همه چيز به فرمان او و در يد قدرت اوست توحيد و استغراق در آن مانع ،دافع و رافع شيطان است و البته تا به اين مقام نرسي شيطان را در تو راهي است و بلكه راههايي وسوسه او فقط در حريم امن و دژ مستحكم لا اله الا الله راه نخواهد داشت.

پینوشتها:
1. ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه، شیخی، حمیدرضا، قم، انتشارات دارالحدیث، 1377، چاپ دوم، ج8، ص3585.
2. ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه، پیشین، ص3587.

موضوع قفل شده است