جمع بندی فلسفه محلل چیست؟ !!!
تبهای اولیه
با سلام
ابتدا لطف بفرمایید احادیث یا داستان هایی در باب محللی
و فلسفه محللی چیست ?
[=arial]سپس واقعیت محللی را بفرمایید که فلسفه محللی چیست
با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار سه سوال فرمودید که پاسخ هر کدام به صورت جداگانه خواهیم پرداخت
در مورد محلل بعد از سه طلاق این امر نوعی مجازات عاطفی است. تدبیری است از مجرای احساسات برای جلوگیری از تکرار طلاق
طلاق، حلال مبغوض است یعنی چه؟ یعنی در عین اینکه در حد یک حرام منفور و مبغوض است اسلام مانع اجباری در جلو آن قرار نمی دهد
یکی از تدابیر اسلام برای جلوگیری از طلاق که از طریق عاطفه بکار برده و در حقیقت نوعی مجازات است قانون محلل است. اگر مردی زن خود را طلاق داده و بعد در عده رجوع کرد و یا بعد از انقضاء عده با او ازدواج کرد آنگاه بار دیگر او را طلاق داد و باز در عده رجوع کرد و یا بعد از انقضاء عده با او ازدواج کرد سپس برای نوبت سوم طلاق را تکرار کرد دیگر حق ندارد برای بار چهارم با آن زن ازدواج کند مگر آنکه آن زن با مرد دیگری ازدواج کرده باشد
خداوند در سوره بقره چنین می فرماید:
الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلاَّ أَن يَخَافَا أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (1)
طلاق [رجعى] دو بار است پس از آن يا [بايد زن را] بخوبى نگاه داشتن يا بشايستگى آزاد كردن و براى شما روا نيست كه از آنچه به آنان دادهايد چيزى بازستانيد مگر آنكه [طرفين] در به پا داشتن حدود خدا بيمناك باشند پس اگر بيم داريد كه آن دو حدود خدا را برپاى نمىدارند در آنچه كه [زن براى آزاد كردن خود] فديه دهد گناهى بر ايشان نيست اين ستحدود احكام الهى پس از آن تجاوز مكنيد و كسانى كه از حدود احكام الهى تجاوز كنند آنان همان ستمكارانند
فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىَ تَنكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ(2)
و اگر [شوهر براى بار سوم] او را طلاق گفت پس از آن ديگر [آن زن] براى او حلال نيست تا اينكه با شوهرى غير از او ازدواج كند [و با او همخوابگى نمايد] پس اگر [شوهر دوم] وى را طلاق گفت اگر آن دو [همسر سابق] پندارند كه حدود خدا را برپا مىدارند گناهى بر آن دو نيست كه به يكديگر بازگردند و اينها حدود احكام الهى است كه آن را براى قومى كه مىدانند بيان مىكند
از امام هشتم درباره فلسفه این حکم پرسش شد که به چه علت اگر مردی سه بار زن خویش را طلاق داد دیگر آن زن بر او حرام است مگر آنکه مرد دیگری با آن زن ازدواج کند و طلاق دهد یا بمیرد، امام فرمود برای اینکه آن مرد سه بار در کاری وارد شد که مورد کراهت خداوندی است، خداوند به این سبب این مجازات را مقرر کرد که مردم طلاق را سبک نشمارند و زنان را آزار نرسانند.
یعنی بدانند مانند جامه ای نیست که مرد هر ساعتی خواست آن را بپوشد و هر ساعتی خواست آن را بکند. همه تدابیر را چه به صورت تشویق و چه به صورت مجازات از طریق همان عواطف باید به کار برد. قانون محلل چنین تدبیری است. قانون محلل در جلوگیری از طلاق تأثیر بسزائی داشته و همواره به شکل یک تهدید دردناک جلو چشم مردان بوده است.
مردانی که یک در صد احتمال می داده اند که به سراغ زن اول خود خواهند رفت از مبادرت به طلاق سوم خودداری کرده اند و به همین دلیل است که بسیار کم اتفاق افتاده است که چنین نیازی پیدا شود و کار به محلل بکشد.
هر کدام از ما، در طول عمر خود یا اصلا طلاقی را که نیاز به محلل پیدا کرده باشد سراغ ندارد و یا اگر سراغ داشته باشد حتما از یک واقعه و دو واقعه تجاوز نمی کند. کدام مجازات است که اینقدر قدرت جلوگیری داشته باشد.
در حدیثى آمده است که: زنى خدمت پیامبر اکرم (ص) رسید و عرض کرد: من همسر پسر عمویم "رفاعه" بودم او سه بار مرا طلاق داد، پس از او با مردى به نام عبد الرحمن بن زبیر ازدواج کردم، اتفاقا او هم مرا طلاق داد بى آنکه در این مدت آمیزش جنسى بین من و او انجام گیرد، آیا مى توانم به شوهر اولم بازگردم؟ حضرت فرمود: نه، تنها در صورتى مى توانى، که با همسر دوم آمیزش جنسى کرده باشى، در این هنگام آیه فوق نازل شد. (3)
پی نوشت:
1-بقره/229
2-بقره/230
3- مجمع البیان/ص300
[=arial]همچنین اینگونه سخت کردن شهادت برای زنا و حکم زنا ...
با سلام
اينكه اسلام، در مورد زنا، چهار شاهد خواستهاست تا اين مسئله اثبات شود، ممكن است به اين علت باشد كه زبان بسياري از مردم در زمينة اين اتهامات باز است، و همواره حيثيت افراد را با سوءظن، و بدون سوءظن، جريحه دارد ميكنند و مسلم است آبروي رفته به آساني باز نميگردد.
اسلام، در اين زمينه سختگيري كرده، تا حافظ حيثيت مردم باشد. ولي در مسائل ديگر، حتي قتل نفس، زبانها تا اين حد، آلوده نيست.
افزايش دادن تعداد شهود را به چهار نفر، در آية ۱۵ از سورة نساء،
وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ و از زنان شما كسانى كه مرتكب زنا مىشوند چهار تن از ميان خود [مسلمانان] بر آنان گواه گيريد
[=arial]به قدري سنگين است كه فقط افراد بيباك و بيپروا، ممكن است مجرم شناخته شوند، و بديهي است چنين اشخاصي بايد به اشدّ مجازات گرفتار شوند، تا عبرت ديگران گردند، و محيط از آلودگي آنان، پاك شود.
با شرائطي كه براي شهادت شهود، تعيين شده، مثل رؤيت و عدم قناعت به قرائن، و هماهنگي در شهادت و مانند آن، اثبات جرم را سخت تر مي كند.(۱)
پی نوشت:
1- ایت الله مکارم شیرازی/تفسير نمونه، ج۳، ص ۳۱۱، ج۱۴، ص۳۷۳.
[="Tahoma"][="DarkGreen"]اگر کسی از این قضیه محللی اطلاع نداشته باشد انگاه چه باید کرد؟؟؟
این محللی برای زنی است که بالای 2 طلاق گرفته باشد و بخواهد به یکی از ان 2 شوهر مسبوق برگردد؟؟؟[/]
[=arial]اگر کسی از این قضیه محللی اطلاع نداشته باشد انگاه چه باید کرد؟؟؟
با سلام
عرض ادب و احترام
از چه چیز اطلاع نداشته باشد؟؟
ازاین که شوهرش سه بار طلاق اش داده یا این که بعد از طلاق باید محللی باشد؟؟ جواب این سوال فقهی است که باید کارشناسان فقهی پاسخگو باشند
این محللی برای زنی است که بالای 2 طلاق گرفته باشد و بخواهد به یکی از ان 2 شوهر مسبوق برگردد؟؟؟
محلل برای زنی است که سه باز از یک شوهرش طلاق بگیرید نه این که دوبار از دوشوهرش
مثلا خانم 1 سه بار از شوهرش که 2باشد طلاق گرفته است بخواهد برای بارچهارم با این شوهرش عقد نماید باید محللی باشد یعنی که یک نفربا ان زن ازدواج نماید و نزدیکی نماید و طلاق دهد و به عقد همسرش دراید
ولی اگر این خانم 1 به شوهرش 2 طلاق گرفته و با شوهر3 ازدواج کرده و و دوباره طلاق گرفته و با شوهر 4 ازدواج کرده محللی لازم نیست
محلل برای خانمی است که سه بار از یک شوهر طلاق گرفته باشد
[="Tahoma"][="DarkGreen"] با سلام محلل برای زنی است که سه باز از یک شوهرش طلاق بگیرید نه این که دوبار از دوشوهرش مثلا خانم 1 سه بار از شوهرش که 2باشد طلاق گرفته است بخواهد برای بارچهارم با این شوهرش عقد نماید باید محللی باشد یعنی که یک نفربا ان زن ازدواج نماید و نزدیکی نماید و طلاق دهد و به عقد همسرش دراید محلل برای خانمی است که سه بار از یک شوهر طلاق گرفته باشد
عرض ادب و احترام
از چه چیز اطلاع نداشته باشد؟؟
ازاین که شوهرش سه بار طلاق اش داده یا این که بعد از طلاق باید محللی باشد؟؟ جواب این سوال فقهی است که باید کارشناسان فقهی پاسخگو باشند
ولی اگر این خانم 1 به شوهرش 2 طلاق گرفته و با شوهر3 ازدواج کرده و و دوباره طلاق گرفته و با شوهر 4 ازدواج کرده محللی لازم نیست
مرد یا زن از این قضیه محللی بعد از 3 طلاق خبر نداشته باشند . انگاه تکلیف چیست؟؟؟
[=arial]مرد یا زن از این قضیه محللی بعد از 3 طلاق خبر نداشته باشند . انگاه تکلیف چیست؟؟؟
با سلام
ار کارشناس
احکام درخواست کردم
خدمت برسند
منتظر بمانید
یاعلی
مرد یا زن از این قضیه محللی بعد از 3 طلاق خبر نداشته باشند . انگاه تکلیف چیست؟؟؟
با سلام و عرض ادب
به نظر مشهور مراجع عقد صحیح نیست ولی برای دریافت پاسخ دقیق نام مرجع تقلید موردنظر را ذکر بفرمایید.
موفق و موید باشید
[="Tahoma"][="DarkGreen"] به نظر مشهور مراجع عقد صحیح نیست ولی برای دریافت پاسخ دقیق نام مرجع تقلید موردنظر را ذکر بفرمایید. موفق و موید باشیدبا سلام و عرض ادب
ایه الله وحید خراسانی.
شاید باور نکنید ولی یکی مثل من تازه 1 سال هم نیست با این موضوع اشنا شده.
یعنی باید عقد را باطل کنند و بروند پس از طی دوران به عقد محلل در بیاید
انگاه مجددا پس از دورانی از قضیه محللی عقد کنند؟؟؟[/]
با شرائطي كه براي شهادت شهود، تعيين شده، مثل رؤيت و عدم قناعت به قرائن، و هماهنگي در شهادت و مانند آن، اثبات جرم را سخت تر مي كند.(۱)
[=arial black]
با سلام خدمت جنب محراب
ولی بهتر نیست بگیم اثبات جرم را غیرممکن میسازد؟
این حکم بیشتر ازاینکه برعلیه زناکار باشه به نفعشه
چون هیچ زناکاری برای انجام این عمل مهمونی نمیده
پس هیچوقت شاهدی وجود نداره
ایه الله وحید خراسانی.
شاید باور نکنید ولی یکی مثل من تازه 1 سال هم نیست با این موضوع اشنا شده.
یعنی باید عقد را باطل کنند و بروند پس از طی دوران به عقد محلل در بیاید
انگاه مجددا پس از دورانی از قضیه محللی عقد کنند؟؟؟
با سلام و عرض ادب
فردی که تا سه بار طلاق پیش می رود اگر دیندار باشد عموما با مسائلی در این بین آشنا می شود خصوصا اگر قانونی ثبت شود درهرحال طبق نظر آیه الله وحید هم حکم همان نظر است که در پست قبلی بیان شد.
استفتا از دفتر آیه الله وحید در قم
[=arial]ولی بهتر نیست بگیم اثبات جرم را غیرممکن میسازد؟
این حکم بیشتر ازاینکه برعلیه زناکار باشه به نفعشه
چون هیچ زناکاری برای انجام این عمل مهمونی نمیده
پس هیچوقت شاهدی وجود نداره
با سلام
عرض ادب و احترام
اسلام به عنوان يك مكتب آسماني شيوهاي را براي تعيين مجازات و راه اثبات جرم برگزيده است كه حدّ اكثر تأثير را در نجات جامعه از آلودگي به گناه و جرم داراست. به اين معنا كه هر چند قوانين كيفري اسلام به حسب ظاهري سخت و شديد مينمايد، اما در برابر راه اثبات جرم در اسلام به گونهاي قرار داده شده كه غالباً تا گناه علني نشود، به آساني قابل مجازات نيست.
اما در خصوص زنا با توجه به اين كه براي آن مجازات سنگيني وضع شده است و ممكن است كساني درصدد سوء استفاده برآيند، و ديگران را در معرض اتهام قرار دهند، نه تنها درباره شرايط اثبات جرم سختگيري اعمال گرديده بلكه مجازات شديدي براي تهمتزنندگان كه درصدد سوء استفاده از اين حكم هستند بيان داشته تا حريم خانوادههاي پاكدامن از خطر اتهام افراد بيتقوا محفوظ و مصون بماند و هيچ كس جرأت تعرض به حيثيت و حرمت ديگران پيدا نكند.
به همين دليل ميبينيم در اثبات جرم زنا شهادت چهار شاهد با شرايط خاصي كه در منابع اسلامي آمده است، شرط ميباشد. اين تصريح قرآن است كه هرگاه كساني از زنان شما مرتكب زنا شوند چهار نفر از مسلمانان را به عنوان شاهد بر آنها بطلبيد… (1)
و در آية شريفة ديگر به منظور حفظ حرمت خانوادهها وپيشگيري از سوء استفادههاي مغرضان و فرصت طلبان چنين تأكيد ميورزد: «كساني كه زنان پاكدامن را متهم ميكنند، سپس چهار شاهد بر ادعاي خود نميآورند آنها را هشتاد تازيانه بزنيد و شهادتشان را هرگز نپذيريد، و آنها فاسقانند».(2)
كساني كه زنان پاكدامن را متهم به عمل منافي عفت ميكنند، بايد چهار شاهد عادل براي اثبات اين ادعا بياورند، اگر نياورند، مجازات شديدي در انتظار آنهاست، نه تنها هشتاد تازيانه براي آنها معين شده است، بلكه در درازمدت نيز سخن و شهادت آنان از اعتبار ميافتد، تا هرگز جرأت نكنند حيثيت و حريم پاكان را لكهدار نمايند.
اين سختگيري در مورد حفظ حيثيت و عزّت انسانهاي عفيف و پاكدامن منحصر به اينجا نيست، در بسياري از تعليمات اسلامي تجلّي پيدا ميكند كه بيانگر ارزش فوق العادهاي كه اسلام براي مردم مؤمن قايل است ميباشد.
این تایپک هم بحث هایی در این مورد داشته
http://www.askdin.com/thread47968.html[=arial]
پی نوشت:
1. نساء/ 15.
2. نور/ 4.
اين سختگيري در مورد حفظ حيثيت و عزّت انسانهاي عفيف و پاكدامن منحصر به اينجا نيست، در بسياري از تعليمات اسلامي تجلّي پيدا ميكند كه بيانگر ارزش فوق العادهاي كه اسلام براي مردم مؤمن قايل است ميباشد.
[=arial black]با عرض سلام
جناب محراب خودتون دارین میگین انسانهای عفیف و پاکدامن
پس بحث ما شامل این افراد نمیشه
بنده خودم بخاطر یه سری مسائل مجبور شدم هرچی حکم راجع به زنا هست رو مطالعه کنم
پس خوب میدونم اسلام و حاکم شرع همه سعیشون رو برای حفظ آبروی مومن انجام دادن
ولی بحث من سر اینه که
فقط ده درصد مدعیانی که کسی رو به زنا متهم میکنن دروغ میگن و قصد و غرضی دارن
نود درصد بقیه واقعا راست میگن ولی بخاطر همین حکم نمیتونن چیزی رو ثابت کنن
در نتیجه زناکار به کار خودش ادامه میده
بنده خودم شاهد زنده یکی از همین اتفاقات هستم
کسی رو میشناسم که به دفعات مرتکب این عمل شده و میشه
ولی چون کسی به عینه چیزی رو ندیده نمیتونه ثابتش کنه
و با وجود شکایاتی که علیه این شخص در برهه ای از زمان شد
به دلیل نبود همون چهار شاهد خیلی راحت تبرئه شد
و همین حکم الهی و اسلامی باعث شده این آدم هرروز در کارش جری تر بشه
تا جایی که خیلی راحت به اطرافیان میگه این کاره ام ولی هروقت چهارتا شاهد داشتی بیا ثابتش کن
بنده به حرمت آبروی مومن واقفم
ولی تا جایی که من شاهدش بودم
این حکم فقط سپر محافظی برای زناکاران در مقابل قانون بوده
[=arial]ایا موردی هم بوده که خود ایمه یا اصحابشان یا پیامبری محللی کند؟؟؟
با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار بنده برای محلل بودن پیامبر یا ائمه مطلبی نیافتم
می توانید از اساتید تاریخ کمک بخواهید
موفق وموید
یاعلی
[="Tahoma"][="DarkGreen"] با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار بنده برای محلل بودن پیامبر یا ائمه مطلبی نیافتم
می توانید از اساتید تاریخ کمک بخواهید
موفق وموید
یاعلی
اگر بخواهم بحث محللی را جمع بندی کنم بهتر است یک سوال ساده بپرسم و شما هم یک جواب اره و خیر در صورت نیاز بدهید.
در واقع فلسفه محللی
سخت کردن امر قبیح طلاق است ؟؟؟
[=arial]سخت کردن امر قبیح طلاق است ؟؟؟
با سلام
بله می توان این مطلب را گفت
سخت گیری برای مردان و این که به راحتی نتوانند زنان خود را با کوچکترین مشکلی طلاق بدهند
و کانون خانواده که قرار است انسانها و نسل های بعدی دراین کانون به وجود ایند و تربیت شوند
دچار مشکل و تزلزل نشوند
[=arial] بنده به حرمت آبروی مومن واقفمجناب محراب خودتون دارین میگین انسانهای عفیف و پاکدامن
پس بحث ما شامل این افراد نمیشه
بنده خودم بخاطر یه سری مسائل مجبور شدم هرچی حکم راجع به زنا هست رو مطالعه کنم
پس خوب میدونم اسلام و حاکم شرع همه سعیشون رو برای حفظ آبروی مومن انجام دادن
ولی بحث من سر اینه که
فقط ده درصد مدعیانی که کسی رو به زنا متهم میکنن دروغ میگن و قصد و غرضی دارن
نود درصد بقیه واقعا راست میگن ولی بخاطر همین حکم نمیتونن چیزی رو ثابت کنن
در نتیجه زناکار به کار خودش ادامه میده
بنده خودم شاهد زنده یکی از همین اتفاقات هستم
کسی رو میشناسم که به دفعات مرتکب این عمل شده و میشه
ولی چون کسی به عینه چیزی رو ندیده نمیتونه ثابتش کنه
و با وجود شکایاتی که علیه این شخص در برهه ای از زمان شد
به دلیل نبود همون چهار شاهد خیلی راحت تبرئه شد
و همین حکم الهی و اسلامی باعث شده این آدم هرروز در کارش جری تر بشه
تا جایی که خیلی راحت به اطرافیان میگه این کاره ام ولی هروقت چهارتا شاهد داشتی بیا ثابتش کن
ولی تا جایی که من شاهدش بودم
این حکم فقط سپر محافظی برای زناکاران در مقابل قانون بوده
با سلام
عرض ادب احترام
ببینید بزرگوار این مطالب برای زمانی است که برخی می خواهند به انسان مومن و پاکدامن تهمت زنا بزنند
و بگویند از فرد زنا کرده است
ولی مساله شما فرق می کند وقتی فردی یک یا چند زن را با خودش همراه می کند و مدام گناه می کنند این بحث جداست و اصولا از دایره فقه خارج است
این بحث اخلاقی در اجتماع است
که چرا باید زن یا زنانی با مردی مرتبا زنا بکنند؟؟
خب وقتی نه زن زناکار شکایت دارد و نه مرد دادگاه و فقه چه کند؟؟؟
این بحث اخلاقی است که باید انسانهایی تربیت شوند که گناه نکنند
اصولا فقه بیان کننده حق الله و حق الناس است تا به کسی ظلمی نشود وقتی مرد و زنی شکایتی از هم ندارند و می گویند ظلمی به ما نشده است فقه چه کند؟؟
بله وقتی فردی لانه فساد درست کرده و جوانان و دختر و پسر را گمراه و خانواده ها را گمراه می کند این بحث دیگری است که باید را زاههای دیگری وارد شد
[="Tahoma"][="DarkGreen"]بابت حل مساله اول که محللی بود ممنونم.
اما برسیم به بحث زنا.
فتوای دینی برخورد با زناکار سنگسار است؟؟؟
چرا از برخوردی که قران مشخص کرده استفاده نمیشود؟؟؟[/]
[=arial]با سلام
سوال
[=arial]فلسفه محلل چیست؟ !!!
[=arial]پاسخ
[=arial]با سلام
عرض ادب و احترام
در مورد محلل بعد از سه طلاق این امر نوعی مجازات عاطفی است. تدبیری است از مجرای احساسات برای جلوگیری از تکرار طلاق
طلاق، حلال مبغوض است یعنی چه؟ یعنی در عین اینکه در حد یک حرام منفور و مبغوض است اسلام مانع اجباری در جلو آن قرار نمی دهد
یکی از تدابیر اسلام برای جلوگیری از طلاق که از طریق عاطفه بکار برده و در حقیقت نوعی مجازات است قانون محلل است. اگر مردی زن خود را طلاق داده و بعد در عده رجوع کرد و یا بعد از انقضاء عده با او ازدواج کرد آنگاه بار دیگر او را طلاق داد و باز در عده رجوع کرد و یا بعد از انقضاء عده با او ازدواج کرد سپس برای نوبت سوم طلاق را تکرار کرد دیگر حق ندارد برای بار چهارم با آن زن ازدواج کند مگر آنکه آن زن با مرد دیگری ازدواج کرده باشد
خداوند در سوره بقره چنین می فرماید:
الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلاَّ أَن يَخَافَا أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (1)
طلاق [رجعى] دو بار است پس از آن يا [بايد زن را] بخوبى نگاه داشتن يا بشايستگى آزاد كردن و براى شما روا نيست كه از آنچه به آنان دادهايد چيزى بازستانيد مگر آنكه [طرفين] در به پا داشتن حدود خدا بيمناك باشند پس اگر بيم داريد كه آن دو حدود خدا را برپاى نمىدارند در آنچه كه [زن براى آزاد كردن خود] فديه دهد گناهى بر ايشان نيست اين ستحدود احكام الهى پس از آن تجاوز مكنيد و كسانى كه از حدود احكام الهى تجاوز كنند آنان همان ستمكارانند
فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىَ تَنكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ(2)
و اگر [شوهر براى بار سوم] او را طلاق گفت پس از آن ديگر [آن زن] براى او حلال نيست تا اينكه با شوهرى غير از او ازدواج كند [و با او همخوابگى نمايد] پس اگر [شوهر دوم] وى را طلاق گفت اگر آن دو [همسر سابق] پندارند كه حدود خدا را برپا مىدارند گناهى بر آن دو نيست كه به يكديگر بازگردند و اينها حدود احكام الهى است كه آن را براى قومى كه مىدانند بيان مىكند
از امام هشتم درباره فلسفه این حکم پرسش شد که به چه علت اگر مردی سه بار زن خویش را طلاق داد دیگر آن زن بر او حرام است مگر آنکه مرد دیگری با آن زن ازدواج کند و طلاق دهد یا بمیرد، امام فرمود برای اینکه آن مرد سه بار در کاری وارد شد که مورد کراهت خداوندی است، خداوند به این سبب این مجازات را مقرر کرد که مردم طلاق را سبک نشمارند و زنان را آزار نرسانند.
یعنی بدانند مانند جامه ای نیست که مرد هر ساعتی خواست آن را بپوشد و هر ساعتی خواست آن را بکند. همه تدابیر را چه به صورت تشویق و چه به صورت مجازات از طریق همان عواطف باید به کار برد. قانون محلل چنین تدبیری است. قانون محلل در جلوگیری از طلاق تأثیر بسزائی داشته و همواره به شکل یک تهدید دردناک جلو چشم مردان بوده است.
مردانی که یک در صد احتمال می داده اند که به سراغ زن اول خود خواهند رفت از مبادرت به طلاق سوم خودداری کرده اند و به همین دلیل است که بسیار کم اتفاق افتاده است که چنین نیازی پیدا شود و کار به محلل بکشد.
هر کدام از ما، در طول عمر خود یا اصلا طلاقی را که نیاز به محلل پیدا کرده باشد سراغ ندارد و یا اگر سراغ داشته باشد حتما از یک واقعه و دو واقعه تجاوز نمی کند. کدام مجازات است که اینقدر قدرت جلوگیری داشته باشد.
در حدیثى آمده است که: زنى خدمت پیامبر اکرم (ص) رسید و عرض کرد: من همسر پسر عمویم "رفاعه" بودم او سه بار مرا طلاق داد، پس از او با مردى به نام عبد الرحمن بن زبیر ازدواج کردم، اتفاقا او هم مرا طلاق داد بى آنکه در این مدت آمیزش جنسى بین من و او انجام گیرد، آیا مى توانم به شوهر اولم بازگردم؟ حضرت فرمود: نه، تنها در صورتى مى توانى، که با همسر دوم آمیزش جنسى کرده باشى، در این هنگام آیه فوق نازل شد. (3)
پی نوشت:
1-بقره/229
2-بقره/230
3- مجمع البیان/ص300