جمع بندی آیا ماجرای نبش قبر شیخ صدوق پس از هزار سال و سالم بودن جسد ایشان مستند است؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا ماجرای نبش قبر شیخ صدوق پس از هزار سال و سالم بودن جسد ایشان مستند است؟

آیا ماجرای نبش قبر شیخ صدوق پس از هزار سال و سالم بودن جسد ایشان مستند است؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد ممسوس

با سلام
این موضوع یکی از مسلمات تاریخی قرون معاصر و متاخر است. در حدود سال 1238 شمسی مطهر شیخ صدوق تازه و سالم مشاهده گردید.
علمای متعددی این جریان را در کتب خود به رشته تحریر در آوردند از جمله مرحوم خوانساری در کتاب روضات، تنکابنی در کتاب قصص العلمأ، همچنین در مقدمه کتب مرحوم صدوق، از جمله کتاب کمال الدین صدوق و مقدمه کتاب خصال صدوق نقل نموده‌اند.
باغ مستوفی در اطراف شهرری، یکی از باغاتی بود که در آنجا زراعت می‌کردند. اتفاقا سیل عظیمی آمد و تمامی اراضی مزروعی را آب فراگرفت و بسیاری از مکانها را تخریب نمود. بر اثر آب باران، حفره و شکافی عمیق، در باغ مستوفی نیز پدید آمد. هنگامی که به اصلاح و مرمت این قسمت مشغول بودند، سردابی ظاهر شد که آب قسمتی از آن را تخریب کرده بود.

وقتی که برای بازرسی و جستجو به آنجا وارد شدند، جسدی را مشاهده کردند که تمام اعضأ بدن آن سالم و تازه به نظر می‌رسید و هیچگونه عیب و نقصی در آن دیده نمی‌شد، و با صورتی نیکو آرمیده بود! و هنوز اثر خضاب کردن بر ناخنهایش مشهود بود! و ناخنهای یک دست را گرفته و ناخن دست دیگر را نگرفته بود و محاسن شریفش روی سینه‌اش ‍ ریخته بود و بدن چنان سالم و تازه بود که چنین به نظر می‌آمد تازه از حمام بیرون آمده است و فقط رشته‌های نخ پوسیده کفن که از هم گسسته شده بود در اطراف جسد بر روی خاک ریخته بود!

این خبر در شهرری و تهران، به سرعت دهان به دهان گشت؛ و مردم فورا به سلطان وقت اطلاع دادند. به دستور سلطان، سریعا گروهی از علمأ و افراد سرشناس و صاحب نفوذ، که در بین ایشان مرحوم حاج آقا محمد آل آقا کرمانشاهی و مرحوم میرزا ابوالحسن جلوه، حکیم گرانمایه آن روزگار و مرحوم آیة الله ملا محمد رستم آبادی و مرحوم علامه سید محمود مرعشی نجفی حضور داشتند؛ انتخاب و برای بررسی وضعیت در منطقه حضور پیدا کردند و وارد سرداب شدند و پس از تایید اصل قضیه، برای شناسایی جسد، شروع به تفحص و جستجو نمودند.

با تفحص و بررسی‌های انجام شده در سرداب، متوجه لوح و سنگ قبری می‌شوند که بر روی آن چنین نوشته شده است:

هذا المرقد العالم الکامل المحدث، ثقة المحدثین، صدوق الطایفه، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی.

پس از بررسی‌های کامل و پیدا شدن این سنگ نبشته و تایید علمأ و امینان مردم، در صحت و شناسایی جسد مطهر شیخ صدوق، جای هیچگونه تردیدی باقی نماند؛ و لذا دستور دادند، سرداب را بازسازی کنند و در آن را بستند و حفره پدید آمده را نیز مرمت کردند و بنایی مناسب بر آن ساختند و به بهترین وجه تزیین و آیینه کاری نمودند.

مرحوم آیة الله مرعشی نجفی کلامی را نیز در ادامه بیان می‌دارند که: " مرحوم پدرم، علامه سید محمد مرعشی نجفی می‌فرمودند: من دست آن بزرگوار را بوسیدم و دیدم که تقریبا پس از نهصد سال که از مرگ و دفن شیخ صدوق می‌گذرد، دست ایشان، بسیار نرم و لطیف بود. "
مورد دیگر میتوان به بدن شریف سید محمد کاظم قزوینی اشاره کرد این بدن 17 سال قبل از انتقال به کربلا در شهر قم نزدیک حرم مطهر جضرت معصومه ( سلام الله علیها) در حسینیه ای دفن گردید و بنابر وصیت آن مرحوم باید در کربلا دفن میشد که به خاطر حکومت صدام این امر مقدور نبد لذا بدن ایشان را به طور امانت در این مکان دفن نمودند که پس از 17 سال و سرنگونی صدام بدن ایشان را به کربلا انتقال دادند اما د رعین بهت و تعجب بدن ایشان پس از 17 سال صحیح و سالم و تازه بود.

با سلام
عذر خواهی میکنم
کلمه پس و پیش جابجا شده بود 900 سال پس از دفن شیخ صدوق بدن ایشان نمایان شد

پرسش:
آیا ماجرای نبش قبر شیخ صدوق پس از هزار سال و سالم بودن جسد ایشان مستند است؟

پاسخ:

این موضوع یکی از مسلمات تاریخی قرون معاصر و متاخر است. در حدود سال 1238 شمسی بدن مطهر شیخ صدوق تازه و سالم مشاهده گردید.
علمای متعددی این جریان را در کتب خود به رشته تحریر در آوردند از جمله مرحوم خوانساری در کتاب روضات،[1] تنکابنی در کتاب قصص العلمأ،[2] و رازی در کتاب اختران فروزان ری و برخی از علمای دیگر، همچنین در مقدمه کتب مرحوم صدوق، از جمله کتاب کمال الدین صدوق و مقدمه کتاب خصال صدوق نقل نموده‌اند.

باغ مستوفی در اطراف شهرری، یکی از باغاتی زراعی این خطه سر سبز بود. درسال مذکور سیل عظیمی تمامی اراضی مزروعی را فراگرفت و بسیاری از مکانها را تخریب نمود. بر اثر آب باران، حفره و شکافی عمیق، در باغ مستوفی نیز پدید آمد. هنگامی که به اصلاح و مرمت این قسمت مشغول بودند، سردابی ظاهر شد که آب قسمتی از آن را تخریب کرده بود.

وقتی که برای بازرسی و جستجو به آنجا وارد شدند، جسدی را مشاهده کردند که تمام اعضای بدن آن سالم و تازه به نظر می‌رسید و هیچگونه عیب و نقصی در آن دیده نمی‌شد، و با صورتی نیکو آرمیده بود! هنوز اثر خضاب کردن بر ناخنهایش مشهود بود! وی ناخنهای یک دست را گرفته و ناخن دست دیگر را نگرفته بود. محاسن شریفش روی سینه‌اش ‍ ریخته بود. بدن چنان سالم و تازه بود که چنین به نظر می‌آمد که تازه از حمام بیرون آمده است و فقط رشته‌های نخ پوسیده کفن که از هم گسسته شده بود در اطراف جسد بر روی خاک ریخته بود!

این خبر در شهرری و تهران، به سرعت دهان به دهان گشت؛ و مردم به سلطان وقت اطلاع دادند. به دستور سلطان، سریعا گروهی از علمأ و افراد سرشناس و صاحب نفوذ، که در بین ایشان مرحوم حاج آقا محمد آل آقا کرمانشاهی و مرحوم میرزا ابوالحسن جلوه، حکیم گرانمایه آن روزگار و مرحوم آیة الله ملا محمد رستم آبادی و مرحوم علامه سید محمود مرعشی نجفی حضور داشتند؛ انتخاب و برای بررسی وضعیت در منطقه حضور پیدا کرده وارد سرداب شدند و پس از تایید اصل قضیه، برای شناسایی جسد، شروع به تفحص و جستجو نمودند.

با تفحص و بررسی‌های انجام شده در سرداب، متوجه لوح و سنگ قبری می‌شوند که بر روی آن چنین نوشته شده است:

هذا المرقد العالم الکامل المحدث، ثقة المحدثین، صدوق الطایفه، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی.

پس از بررسی‌های کامل و پیدا شدن این سنگ نوشته و تایید علمأ و امینان مردم، در صحت و شناسایی جسد مطهر شیخ صدوق، جای هیچگونه تردیدی باقی نماند؛ و لذا دستور دادند، سرداب را بازسازی کنند و در آن را بستند و حفره پدید آمده را نیز مرمت کردند و بنایی مناسب بر آن ساختند و به بهترین وجه تزیین و آیینه کاری نمودند.

کلیدواژه : شیخ صدوق، نبش قبر، بدن سالم
منابع:

[1] . خوانساری، روضات الجنات، ج 6 ص 140، اسماعیلیان قم، بی تا

[2] . تنکابنی، قصص العلماء، ص 396، اسلامیه، تهران، 1364ش

موضوع قفل شده است