رهایی از دام شیطان و افکار شیطانی
تبهای اولیه
ستیز و مجاهده با شیطان كارى مستمر و دایمى است و تا انسان در این عالم زنده است و زندگى مى كند ادامه دارد. و دام هاى شیطان براى انسان هاى با تقوا و داراى كمال و شناخت بیشتر، ظریفتر و پیچیده تر و مخفى تر است. نخستین گام در مبارزه با شیطان این است كه اطاعت از او را به تدریج كم نموده و به آهستگى از شبكه هاى دام او خارج شویم هر چند در این مبارزه ممكن است پاى انسان بلغزد و در مورادى فریب او را بخورد. هر چقدر ارتباط انسان با خداى متعال و معرفت نسبت به او عمیق تر و گسترده تر باشد، تسلط شیطان بر او كمتر است. چنانچه خداى متعال در این مورد مى فرماید: انه لیس له سلطان على الذین آمنوا و على ربهم یتوكلون شیطان تسلطى بر كسانى كه مؤمن بوده و بر پروردگارشان توكل مى كنند ندارد(1) و نیز مى فرماید: ان عبادى لیس لك علیهم سلطان تو (شیطان) بر بندگان خاص من تسلط و نفوذى ندارى(2)
به طور كلى كار شیطان وسوسه كردن است و با پناه بردن دائمى به خداوند و ارتباط پیوسته با او و توسل و ربط با اولیاى الهى (ع) مى توان از این وسوسه ها رها شد و یا آن را به حداقل رسانید و شیطان را تسلیم نمود، چنانچه در روایت داریم كه پیامبر بزرگ اسلام (ص) فرمودند: شیطان من به دست من مؤمن و رام گردید. پس بهترین راه حل، توجه كامل و دایمى به خداوند متعال و اولیائش و خود را در قلعه استوار و نفوذ ناپذیر او و اولیاى پاك او درآوردن و رعایت كامل تقواى الهى كردن است.
براى مبارزه با گناه و هواهاى نفسانى رعایت چند نكته لازم است و از آنجا كه افراد از نظر روحیه و فكر متفاوت هستند برخى از نكات براى بعضى از اشخاص كاربردى تر مى باشد و تشخیص این مطلب با خود شما است.
1 (. كوچك نشمردن هیچ گناهى هرچند به نظر صغیره باشد.
2 (. عزم جدى و آهنین بر ترك معصیت و مراقبت جدى و دائمى نسبت به تمام افعال خود.
3 (. شرط نمودن با خدا مبنى بر ترك معصیت و هم چنین از او استعانت جستن.
4 (. هر گاه فكر گناه و وسوسه آن به ذهن آمد بلافاصله آن را از لوح ذهن خارج كردن و توجه خود رابه خدا و امور شریفه مشغول داشتن.
جدیت و موفقیت در این امر پیروزى بزرگى است و در واقع دفع دشمن شیطان نفس از همان خاكریز اول است.
قرآن مجید در وصف پارسایان مى فرماید: «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذكروا فاذاهم مبصرون؛ پرهیزگاران چون گرفتار وسوسه شیطان شوند هماندم متذكر (یاد خدا) شده و بصیرت یابند»(3)
5 (. مطالعه و تفكر پیرامون عواقب سوئ و وخیم گناه. (در این رابطه مطالعه كتب پیرامون معاد بسیار نافع و لازم است)
6 (. خود را همواره در محضر حق تعالى دانستن و او را به یقین در همه حال مراقب و بیناى به افعال خود نگریستن.
7 (. استمداد از خداوند و دعا و نیایش كه فرمود: «اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هیچ كدام به فضیلت و تزكیه روى نمى آوردید» (و لو لا فضل الله علیكم و رحمته ما زكى منكم من احد ابدا و لكن الله یزكى من یشاء)(4)
8 (. جایگزین سازى اعمال و عادات نیكو؛ مانند شركت دائمى در نماز جماعت، نماز شب، زیارت اهل قبور و دعا. «ان الحسنات یذهبن السیئات»(5)؛ خوبى ها سرانجام میدان را بر بدى ها تنگ خواهد كرد و آنها را از بین خواهد برد.
9 (. توجه به چهره كریه و زشتى واقعى گناهان.
10 (. براى ترك معاصى لازم است در بسیارى از موارد انسان از مكروهات و چه بسا از برخى مباحات نیز چشم پوشد تا او را به انجام زشتى ها نزدیك نسازند.
11 (. در حد ممكن دورى جستن از مكان ها و شرایطى كه آدمى را به گناه ترغیب مى نماید.
12 (. تقویت اراده از راههاى معقول و مشروع نظیر روزه دارى در ایام خاص (دوشنبه یا پنجشنبه هر هفته).
13 (. محاسبه نفس همه روزه و در صورت رخداد خطا خود را محاكمه و توبیخ نمودن و بلافاصله استغفار كردن.
14 (. مطالعه پیرامون زندگى پارسایان و زاهدان و مطالعه كتب اخلاقى و.
15 (. ذكر و یاد خدا.
عصاره آنچه تا حال مطرح شد ذكر و یاد خداوند است.
ذكر خدا آثار مثبت فراوانى دارد. «ذكر» از آن جهت كه با ذاكر اتحاد
وجودى مى یابد و ذكر خدا با حضور او همراه است، پس ذاكر خود را در مشهد و محضر خدا حاضر مى بیند و از كمال قرب بهره مند مى شود. در نتیجه بر محور حیااز بسیارى از افكار پلید و اخلاق زشت و اعمال نكوهیده احتراز مى كند.
این كه انسان «حیا» را سرلوحه افكار و اعمال خود قرار دهد از مهمترین اهداف تربیتى اسلام شمرده مى شود. خداوند در اولین آیات نازل شده بر پیامبر- صلى الله علیه و آله- روى این اصل تربیتى تاكید بسیار نموده، آنجا كه مى فرماید: آیا انسان نمى داند (و حیا نمى كند) از این كه خدا او را مى بیند؟ (الم یعلم بأن الله یرى)(6)
مومن با این ویژگى در مصاف با اهریمن درون و بیرون كه او را به هوى فرا مى خواند و بساط هوس را را به روى او مى گشاید، (بر آنها) پیروز مى شود به طورى كه براى دفع هر خطر آلودگى به گناه محفوظ مى ماند یا براى رفع گناه مرتكب شده، تائبانه كوشش مى كند. از سوى دیگر شیطان كه عامل نسیان و غفلت از حق است با ذكر خدا رانده مى شود. پس ذكر و یاد خدا یكى از دو اثر مثبت را خواهد داشت: یكى آن كه مانع غفلت است و به اصطلاح جنبه دفع خطر دارد و دیگر آنكه نسیان پدید آمده را به توجه تبدیل مى كند و به تعبیرى جنبه رفع خطر دارد.
نكته مهمى كه درباره ذكر خدا باید مراعات شود استمرار آن است. شیطان هرگز از تعدى نسبت به انسان صرف نظر نمى كند، بنابراین باید عامل دفع یا رفع آن نیز استمرار داشته باشد. از این رو به «ذكر كثیر» امر شده است. «یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا»(7)
یكى از مهمترین نمونه هاى ذكر، تلاوت قرآن است. سعى كنید از هر فرصتى براى این منظور استفاده كرده، آیات قرآن را با توجه به معانى و مفاهیم آن قرائت نمائید. مخصوصا شبها سوره واقعه را بخوانید. در باره فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر عظیم الشأن اسلام نقل شده كه فرمود: كسى كه سوره واقعه را بخواند، نوشته مى شود كه این فرد از غافلان نیست.(8)
به قول حافظ (علیه الرحمه):
زاهد ار رندى حافظ نكند فهم چه باك دیو بگریزد از آن قوم كه قرآن خوانند
مطالعه كنید: شهید دستغیب، قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور)
پىنوشت
(1)) نحل، آیه 99)
(2)) اسراء، آیه 65).
(3)) اعراف، آیه 201)
(4)) نور، آیه 21)
(5)) هود، آیه 114)
(6)) علق، آیه 14)
(7)) احزاب، آیه 41)
(8)) تفسیر مجمع البیان، ج 9 ص 212، به نقل از تفسیر نمونه، ج 23 ص 491)
10 (. براى ترك معاصى لازم است در بسیارى از موارد انسان از مكروهات و چه بسا از برخى مباحات نیز چشم پوشد تا او را به انجام زشتى ها نزدیك نسازند.
11 (. در حد ممكن دورى جستن از مكان ها و شرایطى كه آدمى را به گناه ترغیب مى نماید.
13 (. محاسبه نفس همه روزه و در صورت رخداد خطا خود را محاكمه و توبیخ نمودن و بلافاصله استغفار كردن.
15 (. ذكر و یاد خدا.
من به این موارد ایمان دارم و تجربه کردم که خیلی موثره
انشالله که عامل باشیم
التماس دعا
یا علی(ع)
ترديدي نيست كه مبارزه با شيطان تنها با سلاح هاي الهي ميسر است و انسان بدون آنكه از جانب پروردگار صاحب قوت و نور شود، نمي تواند در برابر ظلمت شيطان درون و بيرون و شيطان جن و انس سرفراز بيرون آيد. از عواملي كه رابطه انسان با معبودش را حفظ مي كند و موجب مي شود كه انسان دائما در حضور پروردگار باشد و از او نور و قوت بگيرد. ذكر و ياد خدا است.
از ديدگاه قرآن كريم، غفلت، فراموشي و عدم بصيرت از مهم ترين عوامل نفوذ شيطان است. بنابراين اين راهي كه به بصيرت بينجامد، راه مبارزه با شيطان است. از اين رو قرآن كريم ياد خدا را عامل بصيرت دانسته و فرموده است كه پرهيزگاران هنگامي كه شيطان به دور آنان مي چرخد تا راهي براي فريبشان بيابد، به ياد خدا افتاده و بينا و بصير مي شوند و از شر شيطان در امان مي مانند (اعراف. 201)
«طائف» به معني «طواف كننده» است، گويا وسوسه هاي شيطاني همچون طواف كننده اي پيرامون فكر و روح انسان پيوسته گردش مي كنند تا راهي براي نفوذ بيابند، اگر انسان در اين هنگام به ياد خدا و عواقب شوم گناه بيفتد، آنها را از خود دور ساخته و رهايي مي يابد وگرنه سرانجام در برابر اين وسوسه ها تسليم مي گردد.» (1)
ذكر عملي، بهترين ذكرها
نكته حائز اهميت در اينجا اين است كه ذكر و ياد خداوند مراتب و اقسامي دارد، از قبيل ذكر زباني، ذكر قلبي و ذكر عملي، بي ترديد ذكر كامل، ذكري است كه داراي هر سه مرتبه باشد. يعني بايد ذكر از قلب انسان نشات بگيرد، بر زبانش جاري شود و در عمل نيز به ترك معصيت و يا انجام تكليف شرعي و عقلي بينجامد. در واقع ذكري كه ريشه در توجه قلبي نداشته باشد، مانند جسم بدون روح و يا درختي بي ريشه است و ذكري كه در عمل به ترك گناه يا انجام تكليف نينجامد مانند درخت بدون ميوه است.
هر چند ذكر قلبي مهم ترين ذكر است، لكن ترديدي نيست كه ذكر عملي كامل ترين ذكر است؛ زيرا نتيجه و ميوه ذكر زباني و قلبي است و وجود ميوه نشانگر وجود درختي سالم و ريشه دار است. از اين رو مي بينيم ائمه(ع) در روايات متعددي تذكر در آيه فوق را به ذكر عملي تفسير كرده اند؛ در روايتي ابوبصير از امام صادق(ع) درباره آيه فوق سوال كرد، حضرت فرمود: «بنده خدا بر انجام گناه اهتمام مي ورزد، سپس متذكر شده و رها مي كند و اين است قول خدا كه فرموده ناگهان بينا مي شوند». (2)
علاوه بر اين ذكر عملي يعني ياد كردن خدا در هنگام معصيت سخت ترين مرحله ياد خدا است. لذا در روايت ديگري ابوبصير از امام صادق(ع) نقل كرده كه آن حضرت فرمودند: «از سخت ترين اعمال بندگان، انصاف، مواسات و كمك به براداران ديني و ذكر خدا در هر حال است. ابوبصير گويد: از معناي ياد خدا در هر حال سوال كردم، حضرت فرمود: اين است كه ياد كند خدا را هنگام گناه، زماني كه اهتمام مي ورزد كه آن را انجام دهد. پس ذكر و ياد خدا بين او و بين گناه حائل مي شود و اين است معناي قول خداوند كه فرموده «ان الذين اتقوا اذا مسهم طائف من الشيطان تذكروا فاذا هم مبصرون».
اهميت ياد خدا
درجه اهميت ياد خداوند تا آن حد است كه اگر شيطان بتواند اين سلاح بزرگ را از انسان بگيرد، در واقع او را خلع سلاح كرده و قطعا بر او چيره خواهد شد و زماني كه شيطان بر او چيره شود، ديگر تمام توانش را به كار خواهد بست كه انسان نتواند به درگاه الهي باز گردد و با معبود خويش از روي اخلاص و صفا سخن بگويد. قرآن كريم در اين زمينه مي فرمايد: «شيطان بر آنان چيره شده و خدا را از يادشان برده است آنان حزب شيطان اند. آگاه باش كه حزب شيطان همان زيانكاران اند.» (مجادله.
پانوشتها:
1- تفسير نمونه، ج 7، ص 66
2- كافي، ج 2، ص 434، حديث 7