جمع بندی در جهاد، هدف وسیله را توجیه می کند؟

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
در جهاد، هدف وسیله را توجیه می کند؟

تا جایی که من میدونم در سلام هدف وسیله رو توجیه نمیکنه اما وقتی این احکام رو دیدم در مورد جهاد خیلی تعجب کردم(البته کل مقاله در باره عملیات استشهادی است) :

نقل قول:

1 . جواز قتل بی گناهانی که دشمن در جنگ سپر قرار می دهد .

فقها در کتاب الجهاد بحثی دارند که اگر دشمن در مصاف با مسلمانان گروهی از اسرای مسلمین یا عده ای از زنان و کودکان یا افراد سالخورده را که خونشان محترم است (محقون الدم هستند) سپر قرار دهد به طوری که غلبه بر آنان بدون از میان برداشتن این گروه امکان پذیر نباشد، آیا مسلمانان مجازند که ابتدا بی گناهان را به قتل برسانند تا بتوانند دشمن را از پای در آورند؟ همه فقها به این سؤال پاسخ مثبت می دهند و برخی جواز قتل آنان را مورد اتفاق بین مسلمانان می شمارند، گرچه در برخی از زوایای آن اختلافاتی وجود دارد، اما اصل فتوای جواز مورد اتفاق است .
برخی تنها در صورت ضرورت آن را تجویز می کنند (45) ، برخی در صورتی که پیروزی بر دشمن متوقف بر کشتن آنان باشد، (46) اجازه می دهند، بعضی دیگر در صورت شعله ور شدن جنگ این عمل را جایز می شمارند (47) ، بعضی دیگر در صورتی جایز می دانند که مجاهد مسلمان قصدش از هجوم به افرادی که سپر قرار داده شده اند، کشتن آنان نباشد . (48) صاحب جواهر فقیه نامور شیعی در این باره می گوید:

«اگر کفار زنان و کودکان را سپر خویش قرار دهند، باید دست نگاه داشت مگر آنکه در حال شعله ور شدن جنگ به چنین عملی دست بزنند که در این صورت ادامه جنگ جایز خواهد بود، هر چند به قتل زنان و کودکان بیانجامد بخصوص وقتی که دست نگاه داشتن مسلمانان خوف پیروزی دشمن را در پی داشته باشد . همچنین اگر دشمن گروهی از اسرای مسلمین را سپر قرار دهد، در صورتی که جهاد با دشمن جز با حمله به اسیران ممکن نباشد، حمله جایز است هر چند به قتل آنان بیانجامد .»
سپس می افزاید:
«حتی اگر جهاد با دشمن بر تعرض به آنان هم متوقف نباشد، به مقتضای اطلاق روایت تعرض به اسیران جایز است ...» (49)
کیفیت استدلال برای مورد بحث

سؤال اساسی این است که از «جواز قتل افرادی که به وسیله دشمن سپر قرار داده شده اند» چگونه می توان به «جواز عملیات استشهادی » رسید؟
فقها در مباحث فقهی سؤالی مطرح کرده اند و آن اینکه اگر فردی را تهدید کنند که به شخص بی گناهی صدمه مالی یا جانی بزند، آیا شخص مکره مجاز است به چنین کاری مبادرت ورزد؟ پاسخ داده اند: اگر او را به قتل تهدید کنند که به دیگری صدمه مالی بزند یا او را مجروح سازد، مانعی ندارد که با اکراه بدان تن دهد، اما اگر از او بخواهند دیگری را بکشد، حق ندارد برای حفظ جان خود دیگری را به قتل برساند . (50)
آیا از این مطلب نمی توان استفاده کرد که «حرمت جان دیگری » به مراتب بیش از «حرمت جان آدمی » است؟ اگر بتوان چنین نتیجه ای گرفت، آیا نمی توان از جواز قتل افراد سپر شده در فرض ضرورت یا شعله ور شدن جنگ یا ... (بنابر اختلاف اقوال) جواز قتل را در عملیات استشهادی برای رسیدن به هدفی والاتر استفاده کرد؟ اگر انسان مجاز است در شرایطی خاص برای ضربه زدن به دشمن و غلبه بر او افراد بی گناهی را به قتل برساند، چرا مجاز نباشد برای رسیدن به همین هدف خود را فدا کند؟
ابن زهره از فقهای قرن ششم «جواز قتل دشمن » را به هر وسیله ای که امید پیروزی در آن باشد، مجاز می شمارد مانند آتش زدن، به منجنیق بستن و روشهای دیگر، حتی اگر در میان دشمن مسلمانانی هم حضور داشته باشند که در شرایط عادی نمی توان آنها را به قتل رساند . فقط کشتن دشمن را با سم جایز نمی داند . (51) بعضی از فقها آن را هم جایز می دانند منتهی مکروه می شمارند . (52)
فقهای اهل سنت نیز با تجویز قتل کسانی که از سوی دشمن سپر قرار داده شده اند، آن را منحصر به باب جهاد دانسته اند که قتل بی گناهان از باب حرج و ضرورت جایز شمرده شده و چون قتل نفس را مانند یا خفیف تر از کشتن دیگران دانسته اند، از این رو حکم به جواز عملیات استشهادی را با هدف ضربه زدن به دشمن صادر کرده اند . (53)
اگر از این استدلال هم بگذریم، صاحب جواهر بیانی دارد که مطلب را به روشنی تبیین می کند و جای ابهامی باقی نمی گذارد . وی پس از بیان دیدگاه خود در یک جمع بندی ضابطه ای را تعیین می کند که بسیار حایز اهمیت است . می گوید:
«خلاصه سخن آنکه کشتن کافر حربی واجب است . هرگاه رسیدن به این مقصود بدون ارتکاب مقدمه حرامی ممکن باشد، بی درنگ انجام می گیرد، ولی اگر بر انجام مقدمه حرامی متوقف باشد، خطاب وجوب با خطاب حرمت تعارض پیدا می کنند . اگر هیچ کدام بر دیگری برتری نداشت، شخص مخیر است که یکی را انتخاب کند . شاید مراد اصحاب از جواز ارتکاب مقدمه حرام نیز همین مطلب باشد .» (54)
بنابراین بیان عملیات شهادت طلبانه حتی اگر خودکشی هم باشد که عملی حرام است، اما چون عمل واجب اهمی چون ضربه زدن به دشمنان و سرکوب آنان و دفاع از کیان اسلام بر آن متوقف است، ارتکاب آن مجاز و لازم خواهد بود و چنانچه از نظر اهمیت بر ترک حرام (خودکشی) برتر نباشد، باز هم شخص مخیر است که یکی از آنها را انتخاب کند . یا فعل حرامی را مرتکب شود تا فعل واجب ترک نشود یا از ارتکاب حرام صرف نظر کند هر چند فعل واجب را ترک گردد .
چنان که یادآور شدیم، عملیات استشهادی اساسا خودکشی و فعل حرام نیست تا چنین تعارضاتی پیش بیاید . چنان که در کلمات بعضی از فقها این نکته مورد توجه قرار گرفته و پس از این خواهد آمد .
2 . جواز قتل کسانی که در جنگ نقشی ندارند .

یکی دیگر از مباحث کتاب الجهاد حرمت قتل کسانی است که در جنگ نقشی ندارند، زنان، کودکان و سالخوردگان، اعم از اینکه به عنوان سپر انسانی استفاده شوند یا نه، پیامبر اکرم (ص) از حمله به افراد یاد شده نهی فرموده اند . (55) در عین حال در صورتی که پیروزی بر دشمن بر حمله به آنان و کشتن ایشان متوقف باشد، جایز خواهد بود . (56)
علامه حلی در این مساله ادعای اجماع کرده است . (57)
همچنین شبیخون زدن به دشمن که در شرایط عادی مجاز نیست، در شرایط خاص و استثنایی مجاز شمرده شده است . برخی آن را در صورت ضعف مسلمانان از مقابله با دشمن تجویز کرده اند . (58)
استدلال به ادله جواز قتل چنین افرادی در عملیات استشهادی به همان کیفیتی است که در مبحث قبلی - جواز قتل سپرهای انسانی - گذشت .
3 . وجوب دفاع به هر قیمت و کیفیت

بحث دیگری که در کتاب الجهاد وجود دارد، وجوب جهاد دفاعی در برابر دشمن است که به جان و مال و ناموس و سرزمین اسلامی حمله کرده است . فقها هیچ شرطی را برای وجوب چنین جهادی لازم ندانسته اند . بر خلاف جهاد ابتدایی که وجوبش مشروط به شرایطی است، جهاد دفاعی حتی قصد قربت هم لازم ندارد . (59) بر آزاد و بنده، کوچک و بزرگ، پیر و جوان، زن و مرد، سالم و بیمار، نابینا و ناشنوا در صورت نیاز، واجب است که هر طور که می توانند از جان و مال و ناموس و سرزمین اسلامی خود دفاع کنند و اگر در این راه کشته شوند، شهیدند . وجود امام یا اذن او هم در جهاد دفاعی معتبر نیست . (60)
صاحب جواهر در خصوص دفاع از جان می نویسد:
«دفاع از جان به هر کیفیتی که ممکن باشد، واجب است حتی اگر بداند که یکی، دو ساعت یا کمتر از آن نمی تواند از خود دفاع کند، باز هم کافی است و دفاع واجب است .» (61)
این بیان که حاکی از اهمیت حفظ جان در برابر دشمن است، در مقایسه با حفظ مال است . در روایات ما نقل شده که پیامبر (ص) و علی (ع) سفارش فرمودند: مالتان را فدای حفظ جانتان کنید و جانتان را فدای حفظ دینتان . (62) معلوم می شود که از نظر همیت حفظ دین و حفظ سرزمین اسلامی بر حفظ جان برتری دارد چنان که حفظ جان بر حفظ مال برتر است . برای افراد غیرتمند حتی حفظ ناموس بر حفظ جان نیز تقدم دارد (63) و اگر کسی جانش را فدای دفاع از ناموسش کند نه تنها مورد سرزنش قرار نمی گیرد، بلکه عقلای عالم او را تحسین می کنند .
اصولا عملیات استشهادی ماهیت دفاعی دارد و برای اخراج دشمن از سرزمین اسلامی و جلوگیری از تجاوز و پیشروی او انجام می شود . قطعا هر ملتی مایل است با کمترین خسارت دشمن را از سرزمین خود اخراج کند . تا کسی مجبور نشود دست به چنین عملیاتی نمی زند . گرچه شخص مجاهد با این عمل به سعادت ابدی می رسد، اما اجتماع از فقدان آنها خسارت می بیند و لذا تا ضرورت پیش نیاید، سرمایه های انسانی خود را به سهولت از کف نمی دهد.
مساله دفاع از خانه و کاشانه و سرزمین اسلامی در برابر اشغالگران و متجاوزان به قدری روشن است که نیاز به توضیح دفاعی بودن آن نیست; از این رو به هیچ شرطی مشروط نیست و بر همگان دفاع به هر کیفیتی که بتوانندلازم بوده و یک تکلیف عقلی و شرعی است. یکی از علمای اهل سنت در این باره می نویسد:
«آیا ما مجاز هستیم فلسطینی را که تنها راهش منفجر کردن خود در جمع یهودیان است، محروم کنیم؟ او با هواپیماها، تانکها، و ناوهای صهیونیستی چه کند؟ این وسیله که خداوند در اختیارش نهاده، می توانیم از او بگیریم؟» (64)
حتی اگر از مشروعیت ابتدایی عملیات استشهادی نیز صرف نظر کنیم، این اقدام از سوی مؤمنان عکس العملی در برابر جنایات متجاوزان است. وقتی متجاوزان به کشتن مسلمانان و ویران کردن خانه و کاشانه آنان اقدام می کنند و از هیچ جنایتی ابا ندارند، اقدام به چنین عملیاتی جنبه بازدارندگی دارد. قرآن کریم نیز به مقدار ضرورت اجازه مقابله به مثل را صادر کرده است:
«فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم » ; (65) «و لکم فی القصاص حیاة یا اولی الالباب لعلکم تتقون » . (66)
آیا هیچ ملتی افراد جان بر کف خود را که برای بیرون راندن متجاوزان فداکاری می کنند، سرزنش می کند؟
مقوله دفاع «به هر قیمتی » و «به هر کیفیتی » حق غیر قابل انکار هر ملتی است. همان طور که هر فردی در محیط خانه خود در برابر سارقان می ایستد و اگر جانش را در راه حمایت از خانواده اش فدا کرد، مورد تحسین قرار می گیرد و همچنین اگر پدر و مادری برای نجات جان فرزند خویش خود را به قلب خطر بیفکنند و بدانند که جانشان را در این راه فدا خواهند کرد، در عین حال اقدام به چنین عملی کنند، نه تنها مورد سرزنش قرار نمی گیرند، بلکه همه مردم از هر کیش و آیینی آنان را تحسین می کنند; هر ملتی نیز حق دارد در برابر متجاوزان بایستد و فداکاری کند. اگر انسان مجاز است جانش را فدا کند تا فرزندش را از خطر مرگ نجات دهد، چرا نتواند و مجاز نباشد جانش را برای نجات دینش، امت و سرزمین اسلامی قربانی کند؟ آیا در جنگ جهانی دوم که خلبانان ژاپنی در مصاف با آمریکایی های متجاوز با هواپیمای خود به ناوهای جنگی آمریکا زده و با انجام این عملیات خود را فدا می کردند تا ضربه ای بر دشمن وارد سازند، از سوی ملتها تحسین نشدند؟ هر ملتی چنین خلبانان شجاعی را تحسین می کند. حال اگر ابرقدرتها و بوقهای تبلیغاتی آنان برای فریب افکار عمومی نام آن را تروریسم بنامد، چه باک! با نامگذاری فریبکارانه دشمن که حقیقت دگرگون نمی شود. در منطق همه ملتها چنین انسانهایی قهرمان و ایثارگرند. در منطق اسلام نیز کسی که در دفاع از اهل و عیالش به دست سارقان کشته شود، شهید است; (67) چه رسد به کسی که در دفاع از آرمانهای مقدسش به دست دشمن متجاوز کشته شود. در این منطق علاوه بر آنکه جامعه از آثار این فداکاری بهره مند می شود، شخص ایثارگر نیز به سعادت ابدی می رسد. از این رو «فداکاری و جانبازی » با سهولت بیشتر و اطمینان خاطر انجام می گیرد. در منطق اسلامی کسی تن به شهادت می دهد که احساس کند با مرگ سرخ خویش بیش از حیاتش به امت اسلامی خدمت می کند و زمانی به استقبال مرگ می رود که آن را بهترین گزینه برای ضربه زدن به دشمن و بهترین راه سعادت بیابد.


http://www.hawzah.net/fa/Article/View/88209

علت این حکم چیه؟ایا این ظالمانه نیست؟ویا خلاف ایات قران که میگه:" خدا شما را از كسانى كه در [كار] دين با شما نجنگيده و شما را از ديارتان بيرون نكرده‏اند باز نمى‏دارد كه با آنان نيكى كنيد و با ايشان عدالت ورزيد زيرا خدا دادگران را دوست دارد" نیست؟
با این حساب سلاح های کشتار جمعی هم بر خلاف ادعا میتونند مجاز بشوند!!

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد کریم

samansami;669186 نوشت:
سانى كه در [كار] دين با شما نجنگيده و شما را از ديارتان بيرون نكرده‏اند باز نمى‏دارد كه با آنان نيكى كنيد و با ايشان عدالت ورزيد زيرا خدا دادگران را دوست دارد" نیست؟
با این حساب سلاح های کشتار جمعی هم بر خلاف ادعا میتونند مجاز بشوند!!

سلام علیکم
البته این مقاله بیشتر جنبه فقهی دارد ودر مورد اصل مقاله باید کارشناسان فقه توضیح دهند واینکه با مقایسه بین سپر انسانی صحت عملیات شهادت طلبانه نتیجه گرفته شده است درست است یا نه؟
دقت در چند مساله لازم است تا روشن شود که این حکم عادلانه است یا نه؟
1-جنگ در اسلام برخلاف مسیحیت وبرخی ادیان اصالت ندارد که خود جنگیدن با دیگران جزء برنامه های اسلام باشد. مگر برای دفاع ویا آزاد کردن مردم منطقه ای از دست مستکبری که زمینه تحقیق برای فهم دین درست را از آنها گرفته مثل ایران زمان ساسانیان.
2- جنگ در اسلام احکامی دارد که در مقاله هم اشاره شده بود وپیامبر(ص) همیشه به مسلمانان توصیه می کرد که با سالخوردگان، زنان، کودکان، درختان کاری نداشته باشند وبه آنها ضربه نزنند. وفقط با کسانی که در حال جنگ هستند بجنگند.
یعنی حفظ جان افراد بی طرف وعدمه ضربه به محیط زیست جزء اصول اساسی جنگهای اسلامی است.
با توجه به مطالب بالا فلسفه جنگ در اسلامی دفاع از خود وآزاد کردن مردم مناطق تحت اسبتداد از دست مستکبران است.
حالا وقتی عده یا سپر انسانی قرار می گیرند تا قدرت دفاعی مسلمانان ضعیف شود. ویا نتوانند منطقه تحت استبداد را آزاد کنند باید چکار کرد؟
اینجا تعارضی وجود دارد بین حفظ جان افراد معدود ویا حفظ جان افراد زیادی که اگر مسلمانان اقدام نکنند با این شگرد دشمن چه بسا بر شهر وکاشانه آنها غلبه خواهد کرد. یا فرصت برای نجات مردم کشوری از دست خواهد رفت. بالتبع اهمیت اینجا با حفظ جان وآزاد کردن اکثریت است. با توجه به اینکه دشمن جایی این کارها را انجام می دهد که ضعیف شده است وفرصت دادن موجب تقویت دوباره دشمن خواهد شد.
عملیات شهادت طلبانه هم در جایی است که یا مثل فلسطین قدرت نظامی اصلا برابری نمی کند که این عملیاتها موجب بقای مقاومت می شود. ویا موانعی وجود دارد که بدون این عملیات برداشتن آنها ممکن نیست. مثل پریدن روی مین که اگر این کار انجام نگیرد باید یک عملیات تعطیل شود وجان هزاران انسان به خطر می افتد.
یک نکته هم باید مد نظر باشد که در اسلام جهاد واجب است اما اجباری نیست. وکسی را مجبور به انجا عملیات شهادت طلبانه نمی کنند.
مقایسه سلاح های کشتار جمعی با این نوع عملیات درست نیست چون این عملیات برگرفته از عقل است چون هدف کشتن دیگران نیست بلکه نجات اکثریت است. اگر حسین فهمیده آن عملیات را انجام نمی داد جان هزاران انسان به خطر می افتاد.
در عین حال که در این نوع عملیاتها مردم عادی مورد هجوم قرار نمی گیرند بلکه این نوع عملیات علیه نظامیان که در حال جنگ هستند صورت می گیرد.
اما سلاح های کشتار جمعی برای کشتن اکثریت وآنهم در حالت طبیعی است نه ضرورت. سوای آثار تخریبی که این نوع سلاح ها در نسلها ومحیط زیست دارند. صرفا به کشته شدن عده ای ختم نمی شود.

کریم;671081 نوشت:
اما سلاح های کشتار جمعی برای کشتن اکثریت وآنهم در حالت طبیعی است نه ضرورت. سوای آثار تخریبی که این نوع سلاح ها در نسلها ومحیط زیست دارند. صرفا به کشته شدن عده ای ختم نمی شود.

خب کسی ادعا کنه که برای دفاع و یا شکست دشمن ( با همین دلایلی که شما گفتین مثلا ) مجبور به استفادست چی؟!!مثلا امریکایی ها که اعا میکنن برای پایان ادن به جنگ جهانی که 60 میلیون ادم درش کشته شدن از بمب اتم استفاده کردن.
چرا این سلاح ها در حالت ضرورت قابل استفاده نیست؟به خصوص مقابل کسایی که خودشون این سلاح ها رو دارن و استفاده میکنن؟اتفاقا منطق این مقاله یعنی وجوب دفاع به هر قیمت و کیفیت به نظرم دقیقا این رو توجیه میکنه!

کریم;671081 نوشت:
ر عین حال که در این نوع عملیاتها مردم عادی مورد هجوم قرار نمی گیرند بلکه این نوع عملیات علیه نظامیان که در حال جنگ هستند صورت می گیرد
خب توی فلسطین خیلی ها غیر نظامی اند که کشته میشن.
توی جنگهام همین طوره.کسی میتونه ادعا کنه ایران توی جنگ با عراق هیچ غیر نظامیی رو نکشته؟!

کریم;671081 نوشت:
حالا وقتی عده یا سپر انسانی قرار می گیرند تا قدرت دفاعی مسلمانان ضعیف شود. ویا نتوانند منطقه تحت استبداد را آزاد کنند باید چکار کرد؟

بنده هنوز هم متوجه تعارض این مسئله با این قانون کلی یعنی عدم توجیه وسیله برای رسیدن به هدف نمیشم.ایا این قائده غیر اسلامی است؟

samansami;671461 نوشت:
خب کسی ادعا کنه که برای دفاع و یا شکست دشمن ( با همین دلایلی که شما گفتین مثلا ) مجبور به استفادست چی؟!!مثلا امریکایی ها که اعا میکنن برای پایان ادن به جنگ جهانی که 60 میلیون ادم درش کشته شدن از بمب اتم استفاده کردن.

سلام علیکم
خوب ابتدائا باید آمریکا جواب دهد که هدفش از شروع این جنگ چه بوده است. سلطه بر کشورهای دیگر وریختن بمب اتم برای اثبات سلطه گری خود یا آزاد کردن انسانها.
هدف دوم با عمل نمی سازد چون نمی شود مردم را با بمب اتم کشت آنهم 180000نفر در دو روز ویا دو بمب سوای مجروحان وآثار تخریبی دیگر که هنوز هم از بین نرفته است. آیا دنبال آزادی انسانها است وبا بمب اتم همانهارا نابود می کند؟
نمی شود برای یک هدف کثیف از ابزار نسل کشی استفاده کرد وآن را درست جلوه داد. د رعین اینکه این نوع جنگ عادلانه نیست واگر قرار باشد همه کشورها در جنگ از بمب اتم استفاده کنند چه بلایی بر سرزمین خواهد آمد؟

samansami;671461 نوشت:
چرا این سلاح ها در حالت ضرورت قابل استفاده نیست؟به خصوص مقابل کسایی که خودشون این سلاح ها رو دارن و استفاده میکنن؟اتفاقا منطق این مقاله یعنی وجوب دفاع به هر قیمت و کیفیت به نظرم دقیقا این رو توجیه میکنه!

خوب شما تصور کنید فقط همین کشورهایی که دارند استفاده کنند چه بلاومصیبتی رخ خواهد داد؟
اسلام در جنگ فقط با نیروی نظامی که در مقابل او ایستاده است می جنگد وتا آنجایی که امکانش باشد آنها را دعوت به اسلامی می کند وشروع کننده جنگ هم نیست. که نمونه بارز آن کربلا وسیستم جنگی امام حسین علیه السلام است. واجازه تعرض به غیر نظامیان را نمی دهد.
حتی اگر قرار باشد که منطقه ای مسکونی بمباران شود قبلا اطلاع می دهند که در جنگ ایران وعراق امام اکیدا توصیه می کردند که مناطق غیر نظامی را نزنید و اگر خواستید بمباران کنید قبلا اطلاع دهید. یا در جنگ33لبنان هم حزب الله همین کار را می کرد.
اما اسرائیل ، آمریکا وکفار سعودی که الان یمن را بمباران می کنند چنین نیستند.
استفاده از سلاح کشتار جمعی با این اهداف نمی سازد.

samansami;671461 نوشت:
توی جنگهام همین طوره.کسی میتونه ادعا کنه ایران توی جنگ با عراق هیچ غیر نظامیی رو نکشته؟!

توضیح دادم که اگر منطقه غیر نظامی را بمباران می کرد قبلا زا طریق رادیو اطلاع می دادند تا مردم فرار کنند.
نیروی هدف نظامی است نه مردم عادی. چه بسا این وسط ناخواسته چند غیر نظامی هم کشته شوند ولی هیچوقت مدرسه یا مسجدی یا بیمارستانی که پر از مردم است را بمباران نمی کند.

samansami;671461 نوشت:
بنده هنوز هم متوجه تعارض این مسئله با این قانون کلی یعنی عدم توجیه وسیله برای رسیدن به هدف نمیشم.ایا این قائده غیر اسلامی است؟

خیر قاعده اسلامی است/ ولی سخن در این است که آن شخص با سپر قرار دادن این اشخاص قصد تضعیف روحیه شما وحمله ونابود کردن شما را دارد وشما دو راه بیشتر ندارید یا از سپر انسانی رد شده ودشمن را نابود کنید وجلوی کشتار اکثر مردم را بگیرید ویا اینکه دست نگه دارید تا دشمن درفرصت مناسب هم شما وهم مردم عادی را به خاک وخون بکشد. کدامیک بهتر است؟
اینجا از باب أهمّ ومهم است که طبق عقل وشرع أهمّ باید مقدم شود.

کریم;671478 نوشت:
خوب ابدائا باید آمریکا جواب دهد که هدفش از شوع این جنگ چه بوده است. سلطه بر کشورهای دیگر وریختن بمب اتم برای اثبات سلطه گری خود یا آزاد کردن انسانها.
هدف دوم با عمل نمی سازد چون نمی شود مردم را با بمب اتم کشت آنهم 180000نفر در دو روز ویا دو بمب سوای مجروحان وآثار تخریبی دیگر که هنوز هم از بین نرفته است. آیا دنبال آزادی انسانها است وبا بمب اتم همانهارا نابود می کند؟
نمی شود برای یک هدف کثیف از ابزار نسل کشی استفاده کرد وآن را درست جلوه داد. د رعین اینکه این نوع جنگ عادلانه نیست واگر قرار باشد همه کشورها در جنگ از بمب اتم استفاده کنند چه بلایی بر سرزمین خواهد آمد؟

ببخشید ولی من متوجه نمیشم فرقشو!یعنی تنها تفاوت توی سایزشه انگار!
امریکایی ها میگن ژاپن و متحدانش حاضر نمیشدن پایان جنگ رو بپذیرن و تنها راه برای تسلیم کردن اونها و جلوگیری از ادامه ی این فاجعه ی انسانی که میلیونها ادم رو کشت همین بود.
منطقِ روش و منش همونه ولی توی دوتا سایز و لول متفاوت.یکی در حد مثلا 10 یا 20 نفر رو میکشه یکی چند هزار تا.ولی هر دو دارن کشتن غیرنظامی ها رو برای مثلا پایان دادن جنگ توجیه میکنن.من فکر میکنم کسی که کشتن اون 10 یا 20 تا بیگناهو بتونه توجیه کنه کشتن چند هزارتارو هم میتونه.
من متوجه تفاوت منطق و روش این دو نمیشم.

کریم;671478 نوشت:
خوب شما تصور کنید فقط همین کشورهایی که دارند استفاده کنند چه بلاومصیبتی رخ خواهد داد؟
اسلام در جنگ فقط با نیروی نظامی که در مقابل او ایستاده است می جنگد وتا آنجایی که امکانش باشد آنها را دعوت به اسلامی می کند وشروع کننده جنگ هم نیست. که نمونه بارز آن کربلا وسیستم جنگی امام حسین علیه السلام است. واجازه تعرض به غیر نظامیان را نمی دهد.
حتی اگر قرار باشد که منطقه ای مسکونی بمباران شود قبلا اطلاع می دهند که در جنگ ایران وعراق امام اکیدا توصیه می کردند که مناطق غیر نظامی را نزنید و اگر خواستید بمباران کنید قبلا اطلاع دهید. یا در جنگ33لبنان هم حزب الله همین کار را می کرد.
اما اسرائیل ، آمریکا وکفار سعودی که الان یمن را بمباران می کنند چنین نیستند.
استفاده از سلاح کشتار جمعی با این اهداف نمی سازد
توضیح دادم که اگر منطقه غیر نظامی را بمباران می کرد قبلا زا طریق رادیو اطلاع می دادند تا مردم فرار کنند.
نیروی هدف نظامی است نه مردم عادی. چه بسا این وسط ناخواسته چند غیر نظامی هم کشته شوند ولی هیچوقت مدرسه یا مسجدی یا بیمارستانی که پر از مردم است را بمباران نمی کند.

خیلی خوب.این منطق 100 درصد درست.ولی این همخوانی ندارد با چیزی که به عنوان فقه شیعه در ان مقاله اورده شده.یعنی اون مقاله بمباران مناطق غیر نظامی رو هم توجیه میکنه.
علاوه بر اون یک سوال برام پیش اومد که اگر جان غیر نظامی ها محترمه خب مالشون هم محترمه.وقتی شما خبر بدید که فلان شهر رو بمباران میکنید (گرچه بعید است غیر نظامی کشته نشده و همه بتونن شهر رو تخلیه کنن ولی فرض میکنم این طور بشه) خانه هاو اموالشون چی؟!اونها که با ما نجنگیدن.به چه حقی اموالشون رو از بین میبریم؟!

کریم;671478 نوشت:
خیر قاعده اسلامی است/ ولی سخن در این است که آن شخص با سپر قرار دادن این اشخاص قصد تضعیف روحیه شما وحمله ونابود کردن شما را دارد وشما دو راه بیشتر ندارید یا از سپر انسانی رد شده ودشمن را نابود کنید وجلوی کشتار اکثر مردم را بگیرید ویا اینکه دست نگه دارید تا دشمن درفرصت مناسب هم شما وهم مردم عادی را به خاک وخون بکشد. کدامیک بهتر است؟
اینجا از باب أهمّ ومهم است که طبق عقل وشرع أهمّ باید مقدم شود.
خب این درست.ولی باز هم میشه گفت حتی ممکنه شرایطی ایجاد بشه که شما رو مجاز بکنه به استفاده از سلاح های کشتار جمعی!غیر این است؟ایا تصورش غیر ممکنه؟و فرض وقوع ندارد؟

samansami;671600 نوشت:
امریکایی ها میگن ژاپن و متحدانش حاضر نمیشدن پایان جنگ رو بپذیرن و تنها راه برای تسلیم کردن اونها و جلوگیری از ادامه ی این فاجعه ی انسانی که میلیونها ادم رو کشت همین بود.
منطقِ روش و منش همونه ولی توی دوتا سایز و لول متفاوت.یکی در حد مثلا 10 یا 20 نفر رو میکشه یکی چند هزار تا.ولی هر دو دارن کشتن غیرنظامی ها رو برای مثلا پایان دادن جنگ توجیه میکنن.من فکر میکنم کسی که کشتن اون 10 یا 20 تا بیگناهو بتونه توجیه کنه کشتن چند هزارتارو هم میتونه.
من متوجه تفاوت منطق و روش این دو نمیشم.

شما سخن آمریکایی ها را سند قرار می دهید. سوال این است ژاپنی ها حاضر نبودند جنگ تمام شود یا اینکه از آمریکا شکست بخورند؟
به تعبیر دیگر مشکل ژاپن این بود که فقط می خواست جنگ کنه؟ یا سلطه آمریکا را نمی پذیرفت؟ علی الظاهر دومی درست است. چون اصلا ژاپن نمی توانست به کشور آمریکا با این فاصله حمله کند واین ناوهای آمریکایی بودند که جنگ را اداره می کردند.
آیا درست است وقتی من توان شکشت کشوری را بخاطر خوی استعماری خود ندارم آنها را با بمب اتم از پا در بیاورم؟
در اسلام اصلا جنگی برای سلطه برکشور دیگری وجود ندارد. ولی جنگهای آمریکا برای سلطه وبه غارت بردن منابع دیگر کشورهاست. چون آمریکا کجا وکشورهای آسیایی کجا؟

samansami;671600 نوشت:
خیلی خوب.این منطق 100 درصد درست.ولی این همخوانی ندارد با چیزی که به عنوان فقه شیعه در ان مقاله اورده شده.یعنی اون مقاله بمباران مناطق غیر نظامی رو هم توجیه میکنه.
علاوه بر اون یک سوال برام پیش اومد که اگر جان غیر نظامی ها محترمه خب مالشون هم محترمه.وقتی شما خبر بدید که فلان شهر رو بمباران میکنید (گرچه بعید است غیر نظامی کشته نشده و همه بتونن شهر رو تخلیه کنن ولی فرض میکنم این طور بشه) خانه هاو اموالشون چی؟!اونها که با ما نجنگیدن.به چه حقی اموالشون رو از بین میبریم؟!

مقاله مذکور ملاک فقه ما نیست.
از نظر فقه شیعه جزء مسلمات است که رسول خدا(ص) اجازه تعرض به زن وکودک واشخاص بی طرف نمی دادند در عین حال بریدن درختان برای هموار شدن منطقه برای جنگ وضربه زدن به محیط زیست. واگر جایی مردم عادی به هر دلیلی دچار آسیب می شدند از جمله خطای انسانی از بیت المال دیه آنها پرداخت می شد.
در جنگهای ایران وعراق هم مناطق مسکونی مورد حمله واقع نمی شدند والبته بنده اطلاع دقیقی ندارم که اصلا ما مناطق مسکونی را بمباران کرده ایم یا نه؟ برخی اوقات مناطق نظامی که شما قصد بمباران دارید اطرافش هم مردم زندگی می کنند وچه بسا آثار این بمباران به اموال مردمی هم برسد. که در اینجا قبلا هشدار داده می شد. ولی اینکه مثل صدام وسعودی ها مناطق عمومی ومردم نشین صرفا برا یکشتن مردم بمباران شود چنین چیزی نبوده است. مگر اینکه اهداف نظامی واستراتژیک داشته باشند.

samansami;671600 نوشت:
خب این درست.ولی باز هم میشه گفت حتی ممکنه شرایطی ایجاد بشه که شما رو مجاز بکنه به استفاده از سلاح های کشتار جمعی!غیر این است؟ایا تصورش غیر ممکنه؟و فرض وقوع ندارد؟

چه شرایطی؟


[=times new roman]عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی و سپاس از سامان سامی و همراهان گرامی

همانطوری که استاد اشاره فرمودند در درجه اول این مطلب یک مساله فقهی است و لازم است کارشناسان فقه هم این روش را مورد نقد قرار دهند در هر حال این مطلب از دیدگاه دیگری هم میتواند مورد بررسی قرار گیرد

صاحب مقاله در مقام توجیه "وجوب دفاع به هر قیمت و کیفیت" به احکامی استناد نموده که هدف یا وسیله بودن ( وظیفه بودن ) آن را میتوان بحث کرد ولی در ابتدا در مورد خود نتیجه نویسنده مقاله ذکر میکند و اذعان دارد این احکام در مقام دفاع قابل توجیه است و نه در مقام تهاجم است

یعنی تمامی این استنتاج اختصاص به شرایط دفاع دارد و در غیر این شرط محل اعراب ندارد و استاد در مورد جنگ در اسلام توضیح دادند . همچنین در این متن به ترجیح اهم بر مهم اشاره دارد آنهم در شرایط اضطرار و این قید هم بر تمام موارد ناظر است ؛ نتیجتا این یک حکم ثانوی است ( مانند تمام احکام استنادی ) و در غیر این شرایط جائز نیست.

مورد اول - ؛ در شرایطی که بین دو راه "قربانی کردن اکثریت و قربانی کردن اقلیت" نظر فقهاء را ذکر میکند و با تائید عقلی ارجحیت قربانی اقلیت در شرایط ناچاری و اضطرار مجاز میداند

حال این وسیله است یا هدف . اگر موضوع مشروط و مقید نبود , هدف صرف میتوانست در نظر گرفته شود ؛ ولی این هدف بی قید نیست و شخص از روی میل و اختیار چنین وسیله ای را بکار نمیبرد بلکه از روی اضطرار و اجبار است که حاکم شرع آن را در این شرایط مجاز دانسته است .

مانند خوردن گوشت میته در صورت خطر مرگ یا احکام دیگر ثانوی

در مورد دیگر گزاره ها همین شرایط حاکم است و وسیله انتخاب شده وظیفه شرعی هر فرد است در شرایط اضطرار و رفع ظلم و دفاع از ارز و نوامیس مردم و بدیهی است که اگر گزینه دیگر ممکن و موجود باشد حکم ثانوی بر آن جاری نمیشود و وظیفه ای بر این حالت نیست چون هدف وسیله را توجیه نمیکند .

موفق و موید در پناه حق

کریم;671781 نوشت:
شما سخن آمریکایی ها را سند قرار می دهید. سوال این است ژاپنی ها حاضر نبودند جنگ تمام شود یا اینکه از آمریکا شکست بخورند؟
به تعبیر دیگر مشکل ژاپن این بود که فقط می خواست جنگ کنه؟ یا سلطه آمریکا را نمی پذیرفت؟ علی الظاهر دومی درست است. چون اصلا ژاپن نمی توانست به کشور آمریکا با این فاصله حمله کند واین ناوهای آمریکایی بودند که جنگ را اداره می کردند.
آیا درست است وقتی من توان شکشت کشوری را بخاطر خوی استعماری خود ندارم آنها را با بمب اتم از پا در بیاورم؟
در اسلام اصلا جنگی برای سلطه برکشور دیگری وجود ندارد. ولی جنگهای آمریکا برای سلطه وبه غارت بردن منابع دیگر کشورهاست. چون آمریکا کجا وکشورهای آسیایی کجا؟
نه من اون رو سند قرار نمیدم فقط دارم میگم منطقی که به عنوان فقه شیعه در جهاد در اون مقاله اومده همین منطق امریکایی هاست.حالا شما بحث میکنید که مصداقش رو امریکایی ها دارن غلط ادرس میدن.(من بحثی روی این بخش ندارم). مشکل من با اصل این نوع منطق و نگاه است.
ایراد شما به حرف امریکیی ها فقط در مصداق یابی است؟!؟اگر نه لطف کنید فرقش رو بفرمایید که من متوجه بشم کجا دارم اشتباه میکنم

از طرفی جنگ بین امریکا و زاپن نبود.بین متحین و متفقین بود.و به نظر من هر دو هم مقصر بودن نه متحدین و نه متفقین توجیه درست برای جنگ نداشتن.و با اینکه من 100% مخالف رفتر امریکا و خوی استکباریش هستم ولی نمیتونم بپذیرم زاپن هم صرفا داشت از خوش دفاع میکرد . اون طور که در تاریخ اومده شرکت امریکا در جنگ به طور رسمی با حمله ژاپن به ناوهاش شروع شد.البته این ها رفتار امریکا رو توجیه نمیکنه.به خصوص که بیشترین نفع رو از جنگ همین امریکایی ها برند.ولی ژاپن هم اونطور مظلوم نبود!به نظر من وتا گروه باطل داشتن با هم میجنگیدن
گرچه باز هم بحث ما بیشتر در مورد مردم غیر نظامی است نه اعمال شیطانی دولتهاشون.

کریم;671781 نوشت:
چه شرایطی

مثلا همین که توی این مقاله بحث شده :
نقل قول:
در صورتی که پیروزی بر دشمن متوقف بر کشتن آنان باشد،
حالا میگیم: در صورتی که پیروزی بر دشمن متوقف بر استفاده از سلاح های کشتار جمعی باشد....

کریم;671781 نوشت:
مقاله مذکور ملاک فقه ما نیست.
خب بنده که فقیه نیستم.این سایت هم سایت معتبری است که بنده ازش کپی کردم.اگر نظر فقه چیز دیگه ای ست بفرمایید . اون طوری دیگه مشکل حل میشه...

کریم;671781 نوشت:
در جنگهای ایران وعراق هم مناطق مسکونی مورد حمله واقع نمی شدند والبته بنده اطلاع دقیقی ندارم که اصلا ما مناطق مسکونی را بمباران کرده ایم یا نه؟ برخی اوقات مناطق نظامی که شما قصد بمباران دارید اطرافش هم مردم زندگی می کنند وچه بسا آثار این بمباران به اموال مردمی هم برسد. که در اینجا قبلا هشدار داده می شد. ولی اینکه مثل صدام وسعودی ها مناطق عمومی ومردم نشین صرفا برا یکشتن مردم بمباران شود چنین چیزی نبوده است. مگر اینکه اهداف نظامی واستراتژیک داشته باشند.

من کاری به کفار سعودی ندارم بزرگوار.میخوام ببینم نظر اسلام اصیل چیه.
در مورد صدمه زدن به اموال یا جان غیر نظامی ها هم من هنوز جواب نگرفتم.به هر حال در موردی هم که شما میفرمایید باز غیر نظامی ها خصارت میبینند.و ما میگیم که مجبوریم در دفاع این کار رو بکنیم...حالا سوالم اینه که اگر این جبر در سطح بزرگتر واقع بشه با چنین منطقی کشتار و خسارت زدن در سطح وسیعتری هم مجاز است.پس سلاح های کشتار جمعی هر چند در مورد بسیار نادر اما ممکن روزی مجاز بشوند.درسته؟

من میخوام ببینم ایا اسلام خط قرمزی داره که بشه با استناد به اون انجام یکسری اعمال رو در هر شرایطی ممنوع کرد؟(یعنی همون عدم توجیه وسیله برای رسیدن به یک هدف)
علاوه بر این این طور که من خوندم : با وجود حملات عراق به مناطق مسکونی ایران

نقل قول:
نیروهای نظامی ایران تا خرداد ۱۳۶۳ از بمباران مناطق مسکونی عراق خودداری کردند
و ما هم این کار رو میکردیم.و گویا معروف بوده به جنگ شهر‌ها.
http://tarikhirani.ir/fa/news/30/bodyView/4180/0/%DB%B1%DB%B3%DB%B6%DB%B3:.%D8%B3%D8%A7%D9%84.%D8%AC%D9%86%DA%AF.%D8%B4%D9%87%D8%B1%E2%80%8C%D9%87%D8%A7.%D8%A8%DB%8C%D9%86.%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.%D9%88.%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82.html

فاتح;672071 نوشت:

[=times new roman]عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی و سپاس از سامان سامی و همراهان گرامی

همانطوری که استاد اشاره فرمودند در درجه اول این مطلب یک مساله فقهی است و لازم است کارشناسان فقه هم این روش را مورد نقد قرار دهند در هر حال این مطلب از دیدگاه دیگری هم میتواند مورد بررسی قرار گیرد

صاحب مقاله در مقام توجیه "وجوب دفاع به هر قیمت و کیفیت" به احکامی استناد نموده که هدف یا وسیله بودن ( وظیفه بودن ) آن را میتوان بحث کرد ولی در ابتدا در مورد خود نتیجه نویسنده مقاله ذکر میکند و اذعان دارد این احکام در مقام دفاع قابل توجیه است و نه در مقام تهاجم است

یعنی تمامی این استنتاج اختصاص به شرایط دفاع دارد و در غیر این شرط محل اعراب ندارد و استاد در مورد جنگ در اسلام توضیح دادند . همچنین در این متن به ترجیح اهم بر مهم اشاره دارد آنهم در شرایط اضطرار و این قید هم بر تمام موارد ناظر است ؛ نتیجتا این یک حکم ثانوی است ( مانند تمام احکام استنادی ) و در غیر این شرایط جائز نیست.

مورد اول - ؛ در شرایطی که بین دو راه "قربانی کردن اکثریت و قربانی کردن اقلیت" نظر فقهاء را ذکر میکند و با تائید عقلی ارجحیت قربانی اقلیت در شرایط ناچاری و اضطرار مجاز میداند

حال این وسیله است یا هدف . اگر موضوع مشروط و مقید نبود , هدف صرف میتوانست در نظر گرفته شود ؛ ولی این هدف بی قید نیست و شخص از روی میل و اختیار چنین وسیله ای را بکار نمیبرد بلکه از روی اضطرار و اجبار است که حاکم شرع آن را در این شرایط مجاز دانسته است .

مانند خوردن گوشت میته در صورت خطر مرگ یا احکام دیگر ثانوی

در مورد دیگر گزاره ها همین شرایط حاکم است و وسیله انتخاب شده وظیفه شرعی هر فرد است در شرایط اضطرار و رفع ظلم و دفاع از ارز و نوامیس مردم و بدیهی است که اگر گزینه دیگر ممکن و موجود باشد حکم ثانوی بر آن جاری نمیشود و وظیفه ای بر این حالت نیست چون هدف وسیله را توجیه نمیکند .

موفق و موید در پناه حق


تشکر بابت توضیح خوبتون
با این حساب این اصل کلی که " هدف وسیله را توجیه نمی کند " برای شرایط اضطرار نیست.یعنی رسیدن به هدف شرط است و اگر وسایل مختلف داشته باشیم این اصل میگوید حق انتخاب بعضی رو نداریم اما در شرایط اضطرار و وقتی فقط یک وسیله داریم برای رسیدن به هدف اون وقت اون وسیله هر چه که باشد میشود از اون استفاده کرد و به هدف رسید...

با این حساب فکر نمیکنید این نوع مشروط کردن مسئله خودش نقض قرض است؟یعنی دقیقا جایی که باید به کار بیاد ماداریم استثنا میکنیم؟

من یادمه یک بار دیگه توی سایت بحث جواز شکنجه در اسلام بود برای گرفتن اعتراف.که گفتن به هیچ عنوان جایز نیست.حتی اگر مثلا نجات جان عده ی زیادی وابسته باشه به اعترافی که این یک نفر میخواهد بکند....
و الان گیج شدم که ایا اون هم نقض میشه؟یعنی در شرایط اضطرار لابد میشود شکنجه هم کرد!
باز هم این همون منطق امریکایی هاست برای توجیه رفتار های شرارت امیزشون.که ما تروریستها رو برای گرفتن اعتراف شکنجه میکنیم تا جان بیگناهان رو نجات بدیم!!!جدا از اینکه ایا واقعا در این حرفشون صداقت دارن یا نه و ایا وقعا ترویستها رو شکنجه میکنن و ایا واقعا به جان بیگناه ها اهمیت میدن (که قطعا پاسخش منفی است) اما ایا خود این منطق از نظر اسلام درسته؟

[=times new roman]بسم الله الرحمن الرحیم

[=times new roman]سلام علیکم و رحمه الله

لاجرم برای بیان تفاوت ها و تشخیص هنجار از ناهنجاری باید وارد مصادیق بشویم

فدا کردن جان برای حفظ ناموس از دید یک هدف انگار , اصلا وسیله خوبی نیست چون ممکن است شخص کشته شود . در این حالت یک پیامد گرا و هدف نگر این وسیله را رد میکند و اصلا از آن استفاده نمیکند ولی این حکم برای ما وظیفه است . انجام این وظیفه هدف گرا بودن حکم را رد میکند.

کشتن افرادی که سپر انسانی اند و در جنگ دخالت نداشته اند در شرایط اضطرار و ترجیح کشته شدن افراد کمتر به بیشتر برای ما از روی اکراه است . در این شرایط ما مکلف به انجام وظیفه ایم و اگر شرط ممن و مجاز دیگری وجود داشته باشد برای ما استفاده از این روش جایز نیست
ولی برای هدف انگار ممکن است در صورت امکان استفاده از ابزار دیگر چنین عملی بکار برده شود چون هدفش تامین میشود .

ذکر این نکته لازم است که در جمله "هدف وسیله را توجیه میکند" , صحبت از یک یا چند هدف مقطعی آنهم در شرایط خاص یا غیر آن نیست ؛ بله این جمله بیانی عقیدتی از یک مکتب است که در تمام وجوه آن مکتب این معنی کاربرد دارد از رواط فردی و اجتماعی گرفته تا کسب و کار و جنگ و غیره

ما در اسلام چنین روشی را نداریم و هیچ تناسبی هم با آن نداریم.

موفق و موید باشید در پناه حق

samansami;672139 نوشت:
ایراد شما به حرف امریکیی ها فقط در مصداق یابی است؟!؟اگر نه لطف کنید فرقش رو بفرمایید که من متوجه بشم کجا دارم اشتباه میکنم

خلاصه سخن بنده این است که در اسلام جنگ هدف نیست وارزش ذاتی ندارد. فقط برای دفاع وآزاد کردن مردم مظلوم از دست مستکبران است. ولی اسلام به هیچ وجه برای کشور گشایی وگسترش دادن حکومت وسلطه خود به هر قیمتی راضی نیست. که این مساله در نظامهای جاری دنیا از جمله آمریکا وجود ندارد. برای آنها مهم منافع خودشان است. این وسط میلیونها انسان هم بمیرند تا آنها به هدفشان برسند اهمیتی ندارد.

samansami;672139 نوشت:
حالا میگیم: در صورتی که پیروزی بر دشمن متوقف بر استفاده از سلاح های کشتار جمعی باشد....

مجاز نیست. صرفا برای پیزوز شدن از سلاح کشتار جمعی استفاده کند. الیته احکام شرعی اینها را باید دوستان بخش فقه واحکام جواب دهند وشما می توانید مباحث فقهی را در آن انجمن طرح بفرمایید.

samansami;672139 نوشت:
خب بنده که فقیه نیستم.این سایت هم سایت معتبری است که بنده ازش کپی کردم.اگر نظر فقه چیز دیگه ای ست بفرمایید . اون طوری دیگه مشکل حل میشه...

ملاک فقه دیدگاه مراجع تقلید است که در راس آنها مقام معظم رهبری استفاده از سلاح های کشتار جمعی را حرام می دانند.

samansami;672139 نوشت:
من میخوام ببینم ایا اسلام خط قرمزی داره که بشه با استناد به اون انجام یکسری اعمال رو در هر شرایطی ممنوع کرد؟(یعنی همون عدم توجیه وسیله برای رسیدن به یک هدف)
علاوه بر این این طور که من خوندم : با وجود حملات عراق به مناطق مسکونی ایران

همانطور که گفتم استفاده از سلاح های کشتار جمعی از نظر دکترین اسلامی وجمهوری اسلامی ایران حرام وممنوع است.
اما نسبت به افراد غیر نظامی اصل اولی حرمت تعدی به آنها وکشتار آنهاست. مگر اینکه اتفاقی باشد. به تعبیر دیگر در جنگ اسلامی افراد عادی هدف نیستند.

samansami;672148 نوشت:
من یادمه یک بار دیگه توی سایت بحث جواز شکنجه در اسلام بود برای گرفتن اعتراف.که گفتن به هیچ عنوان جایز نیست.حتی اگر مثلا نجات جان عده ی زیادی وابسته باشه به اعترافی که این یک نفر میخواهد بکند....
و الان گیج شدم که ایا اون هم نقض میشه؟یعنی در شرایط اضطرار لابد میشود شکنجه هم کرد!
باز هم این همون منطق امریکایی هاست برای توجیه رفتار های شرارت امیزشون.که ما تروریستها رو برای گرفتن اعتراف شکنجه میکنیم تا جان بیگناهان رو نجات بدیم!!!جدا از اینکه ایا واقعا در این حرفشون صداقت دارن یا نه و ایا وقعا ترویستها رو شکنجه میکنن و ایا واقعا به جان بیگناه ها اهمیت میدن (که قطعا پاسخش منفی است) اما ایا خود این منطق از نظر اسلام درسته؟

جواب دقیق وتک تک این سوالات را باید دوستان انجمن فقه بیان کنند که استفاده از شکنجه برای گرفتن اعتراف درست است یانه؟

طاهر;669407 نوشت:
با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد کریم

کریم;672215 نوشت:
جواب دقیق وتک تک این سوالات را باید دوستان انجمن فقه بیان کنند

امکانش هست کارشناس فقه همینجا پاسخ بدن که بنده ببینم اصل سوالمو میتونم همیجا پیگیری کنم و به جواب برسم و یا باید موضوع جدید باز کنم؟
اگه امکانش باشه همینجا جواب بدن ممنون میشم.
چون سوال من با فرض درست بودن مقاله مطرح شده و اگر نظر اون مقاله با نظر فقه ما متفاوته کارشناس فقه لطف کنن پاسخ بدن که من بتونم دامه سوالم رو پیگیری کنم.تشکر

samansami;672318 نوشت:
امکانش هست کارشناس فقه همینجا پاسخ بدن که بنده ببینم اصل سوالمو میتونم همیجا پیگیری کنم و به جواب برسم و یا باید موضوع جدید باز کنم؟
اگه امکانش باشه همینجا جواب بدن ممنون میشم.
چون سوال من با فرض درست بودن مقاله مطرح شده و اگر نظر اون مقاله با نظر فقه ما متفاوته کارشناس فقه لطف کنن پاسخ بدن که من بتونم دامه سوالم رو پیگیری کنم.تشکر

سلام وعرض ادب
اگر سوال مربوط به حکم فقهی یعنی حرمت ویا عدم حرمت استفاده از شکنجه وغیره باشد در انجمن فقه مطرح کنید بهتر است اما اگر اصل سوال در مورد دیدگاه وسیاست وراهبرد اسلام وجمهوری اسلامی در مورد جنگ ونوع مقابله باشد همینجا قابل بحث است.:Gol:

کریم;672461 نوشت:
سلام وعرض ادب
اگر سوال مربوط به حکم فقهی یعنی حرمت ویا عدم حرمت استفاده از شکنجه وغیره باشد در انجمن فقه مطرح کنید بهتر است اما اگر اصل سوال در مورد دیدگاه وسیاست وراهبرد اسلام وجمهوری اسلامی در مورد جنگ ونوع مقابله باشد همینجا قابل بحث است.:Gol:

راستش همونطور که عرض کردم سوال من بر اساس نظر فقهیی که در مقاله اومده بود ایجاد شد ولی شما گاهی توی توضیحاتتون اون رو رد کردید و گفتید ما اینطور رفتار نمیکنیموو... من میخوام ببینم نظر قطعی در این مورد چیه (یا حداقل اجماع فقهای اعلم چیه) که سوالمرو بر اون اساس بپرسم....
اینکه در مقاله مسئله ی دفاع به هر قیمت هست این " به هر قیمت " به چه معنی است از نظر فقه؟به هر قیمت یعنی کشتن غیر نظامی ها در هر سطحی که شرایط جنگ ایجاب میکرد؟(و البته در کنار این ، به هر قیمت ممکنه شامل شکنجه هم بشه اگر نجات جان بسیاری متوقف بر اعتراف فرد باشه؟) دفاع به هر قیمت چرا شامل سلاح های کشتار جمعی نمیشه؟چرا فرض اجبار به کشتن عده ای بیگناه برای پیشبرد پیروزی بر دشمن (البته پیروزی بر دشمن نه با هدف کشورگشایی و...با هدف نجات انسانها) قابل فرض هست اما اجبار برای شرایطی که مجبور بشیم از این نوع سلاح ها استفاده کنیم فرض محال است در فقه؟ایا بمباران شهرها که خسارت مالی و جانی وسیعی رو به طور عمده به غیر نظامی ها میزند در فقه مجاز ست؟اگر هست چرا سطح وسیع ترش قابل تصور نیست؟ایا در عملیات استشهادی (به خصوص در مورد فلسطین) وقتی عده ای غیر نظامی کشته میشن این از نظر فقه ما محکوم است؟

اینها جوابش در فقه داده بشه بعد میشه چون و چراش رو بحث کرد.که علت اصلی بنده برای زدن تاپیک بود. چون به نظر میاد جواب خیلی از این موارد اگر مثبت باشه همون توجیه وسیله برای یک هدف است...

حالا باید در تاپیک دیگه مطرح کنم؟

samansami;672758 نوشت:
اینکه در مقاله مسئله ی دفاع به هر قیمت هست این " به هر قیمت " به چه معنی است از نظر فقه؟به هر قیمت یعنی کشتن غیر نظامی ها در هر سطحی که شرایط جنگ ایجاب میکرد؟(و البته در کنار این ، به هر قیمت ممکنه شامل شکنجه هم بشه اگر نجات جان بسیاری متوقف بر اعتراف فرد باشه؟) دفاع به هر قیمت چرا شامل سلاح های کشتار جمعی نمیشه؟چرا فرض اجبار به کشتن عده ای بیگناه برای پیشبرد پیروزی بر دشمن (البته پیروزی بر دشمن نه با هدف کشورگشایی و...با هدف نجات انسانها) قابل فرض هست اما اجبار برای شرایطی که مجبور بشیم از این نوع سلاح ها استفاده کنیم فرض محال است در فقه؟ایا بمباران شهرها که خسارت مالی و جانی وسیعی رو به طور عمده به غیر نظامی ها میزند در فقه مجاز ست؟اگر هست چرا سطح وسیع ترش قابل تصور نیست؟ایا در عملیات استشهادی (به خصوص در مورد فلسطین) وقتی عده ای غیر نظامی کشته میشن این از نظر فقه ما محکوم است؟

سلام علیکم
شکنجه در اسلام وقتی جرم طرف اثبات نشده است درست نیست. در مورد جنگ هم اسلام در هیچ شریطی از سلاح های کشتار جمعی مثل شیمیایی وهسته ای استفاده نمی کند. حتی تعرض به افراد عادی ممنوع است در مورد سپر انسانی هم استثنایی است که علتش را توضیح دادم.

کریم;672816 نوشت:
سلام علیکم
شکنجه در اسلام وقتی جرم طرف اثبات نشده است درست نیست. در مورد جنگ هم اسلام در هیچ شریطی از سلاح های کشتار جمعی مثل شیمیایی وهسته ای استفاده نمی کند. حتی تعرض به افراد عادی ممنوع است در مورد سپر انسانی هم استثنایی است که علتش را توضیح دادم.

ببخشید ، عذر میخوام.ولی شما مدام یک گذاره رو تکرار میکنید بدون اینکه سوال بنده رو جواب بدید.عرض من این بود که منطقی که برای مورد سپر انسانی مورد قبول فقه بود و یا در مورد عملیات استشهادی میتواند در هر دو موردی که شما مطلقا میفرمایید حرام است مورد استفاده قرار بگیرد.(علتش هم باراها توضیح داده شد در پستهای قبل)
حالا چند حالت هست.
یا بنده مصداق یابی درست نکردم و اون منطق اول رو درست نفهمیدم و این باعث تناقض ظاهری شده که اگر اینطوره لطفا علتش رو بفرمایید.یا اون منطق به طور کل از نظر کسی که شکنجه و سلاح کشتار جمعی رو حرام اعلام میکنه غلط است که اگر اینطور است پس از نظر این فرد عمیات استشهادی در شرایطی که غیر نظامی درش کشته بشه حرام است؟و یا مورد سپر انسانی و حمله به شهرها ووو.... هم همینطور ست...؟درسته؟

پ.ن، اینکه گفتید شکنجه وقتی جرم ثبات نشده حرام است یعنی جرم اثبات شده باشد حرام نیست؟مثلا مطمئنید یک نفر در یک مکان عمومی بمب گذاشته ، مثلا خودش هم اعتراف کرده ولی حاضر نیست بگه کجا. در اون صورت شکنجه ی اون فرد از نظر اسلام مجاز است برای فهمیدن مکان بمب؟

samansami;672907 نوشت:
در هر دو موردی که شما مطلقا میفرمایید حرام است مورد استفاده قرار بگیرد.(علتش هم باراها توضیح داده شد در پستهای قبل)

ببینید بزرگوار بنده کلیت مساله را خدمتتان عرض کردم ولی اگر دنبال حکم جزئیات امثال شکنجه وغیره هستید باید کارشناسان فقه جواب دهند واگر اینجا جواب نمی دهند باید در انجمن مربوطه مطرح کنید.
اما در مورد عملیات استشهادی هیچوقت وسط مردم عادی صورت نمی گیرید. هیچکدام از رزمندگان ما نرفته اند خود را در وسط بازار بغداد یا شهرهای عراق برای کشتن مردم منفجر کنند.
بنده فکر می کنم آنچه از سوال شما مربوط به ما است بنده حداقل دوبار جوابش را داده ام ولی اگر دنبال جزئیات مباحث فقهی هستید باید در انجمن فقه مطرح کنید.

پرسش:
آیا در احکام جنگ، جواز کشتن سپر انسانی، عملیات شهادت طلبانه و امثال این احکام نشانگر توجیه و سلیه بخاطر هدف نیست؟ و فرق آنها با بمباران شیمیایی، اتمی و سلاح های کشتار جمعی چیست؟

پاسخ:
در ابتدا باید دید جنگ در اسلام آیا ارزش بخودی خود ارزش دارد و سفارش شده است. یا اینکه جهاد و جنگ وسیله ای است برای چیز دیگری.
1- اساس تشریع جهاد در اسلام برای بقاء دین الهی و جلوگیری از نابودی ارزش های دینی می باشد. لذا اسلام اجازه داده است با کسانی که قصد نابودی شعائر اسلامی دارند مقابله شود.
«وَ لَوْ لا دَفْعُ‏ اللَّهِ‏ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمين‏»؛ و اگر خداوند برخى از مردم را به وسيله برخى ديگر دفع نمى‏ كرد، قطعاً زمين تباه مى‏ گرديد. ولى خداوند نسبت به جهانيان تفضّل دارد.(1)

یا در آیه دیگری اشاره می فرماید: «الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ‏ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ»؛ و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض ديگر دفع نمى‏ كرد، صومعه ‏ها و كليساها و كنيسه‏ ها و مساجدى كه نام خدا در آنها بسيار برده مى‏ شود، سخت ويران مى‏ شد، و قطعاً خدا به كسى كه [دين‏] او را يارى مى‏ كند، يارى مى‏ دهد، چرا كه خدا سخت نيرومند شكست‏ ناپذير است.(2)

پس جنگ اساسا ارزش ندارد بلکه جایی که ارزش ها وشعائر دینی در خطر است خداوند به مومنان اجازه می دهد که دشمنان دین را نابود کنند. تا سنن الهی در زمین باقی بماند. و در غیر این صورت معابد دینی و شعائر الهی نابود خواهند شد. و عبادات الهی از بین خواهند رفت.(3)
وعلت ذکر معابد دینی ومساجد بخاطر این است که اینها نماد عبادت دینی می باشند. وزمانی که نماد وشعار گروه ویا مدهبی از بین رفته باشد. در واقع خود او نابود شده است.
و این نشانگر حفظ نمادهای دینی و مذهبی می باشد.
توجه به یک نکته هم لازم است که هر جا خداوند متعال بحث قاتلوا و جاهدوا آورده است بلافاصله می فرماید: فی سبیل الله، و این نشانگر این است که هدف از جنگ در اسلام توسعه قدرت، کشور گشایی نیست بلکه هدف سلطه دین است که سعادت دنیا و آخرت مردم در عمل به آن می باشد.(4)

خداوند متعال در مورد کسانی که باید با آنها قتال شود می فرماید: «وَ قاتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدين»؛
و در راه خدا، با كسانى كه با شما مى‏ جنگند، بجنگيد، و[لى‏] از اندازه در نگذريد، زيرا خداوند تجاوزكاران را دوست نمى‏ دارد.(5)
این آیه شریفه نشان می دهد که اسلام اجازه جنگ با زنان و کودکانی که توان جنگیدن ندارند نمی دهد. و مسلمانان حق ندارند متعرض آنها شوند.
با توجه به این آیات شریفه مشخص می شود. که اصل اولی جهاد در اسلام حفظ ارزش ها و آداب واحکام دینی است. و مسلمانان با کسانی که قصد نابودی اسلام دارند باید جهاد کنند. ولی حق تعرض به غیر آنها را ندارند.

اما اگر دشمن برای نابودی اسلام و شکست مسلمانان زنان و بچه ها و یا اسیران را سپر قرار می دهد. و حال یا بابد از اسلام گذشت. یا این اسپرهای انسانی را کشت. هر چند بی گناه هستند. حفظ اسلام مقدم است. چون شهادت و کشته شدن در راه بقاء اسلام همانطور که ارزشمند است. اگر بقاء آن به کشتن سپرهای انسانی یا عملیات شهادت طلبانه منحصر باشد. مشکلی وجود ندارد.
اما کسانی که از سلاح های کشتار جمعی استفاده می کنند. هدف شان حفظ اسلام و یا ارزش های انسانی و دینی نیست. بلکه کشور گشایی و توسعه طلبی است. لذا عملشان هیچ توجیهی ندارد.
در عین حال که کشتن سپرهای انسانی از باب تزاحم و اهم و مهم است. که بقاء اسلام که حیات سعادتمندانه میلیاردها انسان در طول تاریخ وابسته به آن است. مهم تر از حفظ جان انسان های معدودی می باشد. نه از باب توجیه وسیله بخاطر هدف.

________
(1) بقره/ 251.
(2) حج/ 40.
(3) طباطبایی محمد حسین، المیزان، ح14، ص387، قم، موسسه دارالمجتبی، 1430ق، چ اول.
(4) المیزان، همان، ج2، ص288.
(5) بقره/ 190.

موضوع قفل شده است