***** مولود کعبه *****

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
***** مولود کعبه *****

1 - تاریخ و مکان ولادت:
مشهور آن است که امام علی (ع) در سال سیزدهم رجب سی سال پس از عام الفیل به دنیا آمده است. (1)
علامه مجلسی (م 1110) به نقل از تهذیب شیخ طوسی مینویسد:"وُلٍدَ [علی(ع) ] بمکه فی البیت الحرام فی یوم الجمعه لثلاث عشره لیله خلت من رجب بعد عام الفیل بثلاثین سنه"؛(2) علی (ع) در شهر مکه و در خانه خدا و در روز جمعه سیزدهم رجب سی سال پس از عام الفیل ولادت یافت. یکی از ویژگیهای امام علی(ع)آن است که او در خانه خدا متولد شده است.
حاکم نیشابوری مینویسد : "و قد تواترت الاخبار انّ فاطمه بن اسد ولدت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب کرم الله وجهه فی جوف الکعبه". (3) روایات در این مورد که فاطمه بنت اسد علی بن ابیطالب(ع) را در خانه کعبه به دنیا آورده، در حد تواتر است:
در کعبه شد پدید و به محراب شد شهید
نازم به حُسن مطلع و حُسن ختام تو
2 - شکلگیری شخصیت:
بی تردید سه عامل تأثیر گذار در شخصیت علی(ع) بوده است که جمیع این عوامل سبب شد که دومین شخصیت جهان اسلام بعد از پیامبر اسلام (ص) بهوجود آید؛ که این سه، عبارتند از :
1 - وراثت.
2 - تعلیم و تربیت.
3 - محیط زندگی.
علی (ع) از پدری چون ابوطالب دیده به جهان گشود. او کانونی از سماحت شجاعت، بخشش، عطوفت، مهر و جانبازی و. . . بود. مادر علی (ع) فاطمه بنت اسد فرزند هاشم است. وی نخستین زنی است که به پیامبر(ص) ایمان آورد و پیش از بعثت از آیین ابراهیم (ع) پیروی میکرد. وجود چنین پدر و مادری نقش بنیادی در شکلگیری شخصیت والای امام علی (ع) داشتند.
حساس ترین بخش زندگانی امام علی (ع) از آن زمانی آغاز میگردد که پیامبر(ص) رسما تربیت و تعلیم او را بر عهده گرفته و به پرورش علی(ع) پرداخت. پیامبر (ص) از همان آغاز ولادت علی(ع) به او علاقه داشته و حتی گهواره او را حرکت میداد و شیر در کام علی(ع) میریخت و میفرمود : این کودک برادر من است و در آینده ولی و وصی و همسر دختر من خواهد بود. (4)
مراقبت های ویژه پیامبر(ص) از علی (ع) سبب شد که حضرت از همراهی خود با پیامبر یاد کرده و آن را یکی از امتیازات وافتخارات خود بداند و می فرمود : " شما ای یاران پیامبر (ص) از خویشاوندی نزدیک من با رسول خدا و مقام مخصوصی که نزد حضرت داشتم کاملا آگاه هستید. میدانید که من در آغوش پر مهر او بزرگ شدهام؛ هنگامی که نوزاد بودم مرا سینة خود میگرفت. در کنار بستر خود از من حمایت میکرد. دست بر بدن من می مالید و من بوی خوش او را استشمام میکردم، او غذا در دهان من میگذاشت ". (5)
هم چنین علی(ع) فرمود: "من به سان بچه ناقه ای که به دنبال مادر خود میرود، در پی پیامبر میرفتم؛ هر روز یکی از فضایل اخلاقی خود را به من تعلیم میکرد که ازآن پیروی کنم". (6)
در اکثر روایات تصریح شده است که علی (ع)در شعب ابیطالب و در غار حرا(7) در کنار پیامبر بود.
علی (ع) فرمود: "لقد کان یحاور فی کل سنة بحراء فآراه و لا یراه غیری"؛(8) پیامبر هر سال در کوه حرا به عبادت میپرداخت و جز من کسی او را نمیدید. " از سوی دیگر در برخی از روایات تصریح شده است که وقتی که جبرئیل نخستین بار بر پیامبر نازل شد، و او را به مقام رسالت مفتخر نمود، علی(ع) در کنار حضرتش بود. بر همین اساس بود که علی فرمود:"اَری نُورَ الوحی و الرساله و اشم ریحَ النّبوّه"؛(9) در همان دوران کودکی هنگامی که در حرا کنار پیامبر بودم، نور وحی و رسالت را که به سوی پیامبر سرازیر بود، میدیدم و بوی نبوت را استشمام میکردم ".
در کنار پیامبر بودن و تعلیم و تربیت علی(ع) از سوی حضرت سبب شد که شخصیت برجسته امام علی شکل گرفته و او در اوج و قله معنویت، عدالت و. . . قرار گیرد.
پیوند عمیق تعلیم علی(ع) از سوی پیامبر(ص) سبب شد که پیامبر فرمود: "اَنَا مدینه العلم و علیً بابها. . . ". (10)
3 -شرکت در جنگها
یکی از فرازهای مهم زندگی امام شرکت و جانبازی او در جنگها است. علی(ع) در جنگ بدر فداکاری نمود و به جهاد پرداخت. (11)
"تمام اهل شرک و ضلال که در جنگ بدر کشته شدند؛ چهل و نه نفر بودهاند. هجده نفر آنها را امیرالمؤمنین به تنهایی به هلاکت رساند و در هلاکت چهار نفر دیگر آنها نیز شریک بود". (12)
امام در جنگ احد نیز شرکت فعال داشته و حماسه جاوید آفرید. علی(ع) در سازماندهی نیروهای اسلام بعد از شکست و حفظ جان پیامبر(ص)نقش بنیادی داشت. طبق نقل برخی از مورخان، وقتی شمشیر علی(ع) در میدان احد شکست، پیامبر "ذوالفقار" خود را به او داد تا بجنگد و از جان پیامبر دفاع کند. علی(ع) به قلب دشمن حمله نمود و جان وی به خطر افتاد، آن گاه پیامبر(ص) دست به دعا برداشت و برای او دعا نمود، (13) در این هنگام ندایی از آسمان رسید ؛ پیامبرسر برداشت. . . دید که جبرئیل ندا میدهد! لا فتی الاّ علی لاسیف الاّ ذوالفقار. (14)
علی(ع) در جنگ خندق نیز جهاد و فداکاری چشمگیری داشت. جنگ حضرت با عمر و بن عبدود و پیروزی او بر عبدود بود که پیامبر فرمود:"قتل علی لعمر و بن عبدود افضل من عباده الثقلین"؛(15) ارزش کشتن عمر بن عبدود به دست علی(ع) از عبادت جهانیان برتر است". "ارزش شمشیری که علی(ع) در روز خندق بر عمر و بن عبدود زد، از پاداش عمل امتم تا روز قیامت برتر اشت". (16)
4 - منشأ علم علی(ع)
معارف و علوم امام منشأ در تعلم و دانش پیامبر(ص) دارد. در کنار پیامبر بودن و تعلّم علی(ع) از سوی پیامبر سبب شد که علی (ع) از اقیانوس بیکران معارف الهی برخوردار گردد. امام صادق(ع) فرمود:"پیامبرهزار باب دانش به علی (ع) آموخت که از هر باب آن هزار باب دیگر گشوده شد"(17) هم چنین علی(ع) فرمود: " رسول خدا (ص)هزار حدیث به من آموخت که هر حدیثی دارای هزار باب علم بود ، ". (18)
علی(ع) خود فرمود: " علم نخستین و آخرین نزد من است. آگاه باشید! به خدا قسم اگر بر مسند قضاوت نشینم، بین اهل تورات به تورات و بین اهل انجیل به انجیل و بین اهل زبور به زبور و بین اهل قرآن به قرآن حکم خواهم نمود، تا آن جا که همه کتب ادیان بگویند سوگند به خدا، علی(ع) به حکم خدا که در ماهیت ما است قضاوت نمود". (19)
5 - علل سکوت
یکی از فرازهای مهم دیگر زندگانی علی(ع) علی سکوت حضرت در برابر خلفای سه گانه است.
علی (ع) در ابتدا در برابر خلفا سکوت نکرد، بلکه بارها به فعالیتهای گسترده پرداخته و به دفاع از حق خود پرداخت. او با عدم بیعت با ابابکر عدم قانونی بودن رهبری او را اعلام کرد.
حضرت با عدة دیگر از اصحاب خود به در خانه خود متحصن شد(20) تا عملا اثبات کنند که خلیفه، غاصب حکومت است. هم چنین حضرت بارها از خلفا انتقاد نمود(21) که حق او را غصب کردهاند؟ آن چه از کلمات امام علی(ع) استفاده میشود، سکوت او در راستای حفظ وحدت اسلامی و حفظ دین صورت گرفته است. بعد از رحلت پیامبر مسلمانان دچار اختلاف شده بودند(22) از سوی دیگر، حمله احتمالی رومیان جهان اسلام را تهدید میکرد (23)، از این رو جامعه اسلامی نیاز مبرم به وحدت و همگرایی داشت. بر این اساس علی(ع) سکوت کرد. چنان که علی(ع)بعد از شکلگیری شورای شش نفره فرمود:" میدانید که من از همه برای خلافت شایسته ترم. به خدا سوگند! مادامی که کار مسلمانان رو به راه باشد و تنها بر من جور و جفا شده باشد، مخالفتی نخواهیم کرد. "(24)
هم چنین فرمود:" به خدا سوگند اگر بیم وقوع تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و تباهی دین نبود، رفتار ما با آنان طور دیگر بود". (25)
ائمه(ع) حکومت را برای حفظ و احیای دین و احیای سنت رسول خدا(ص) میخواستند، چنان که امام حسین(ع) به آن اشاره کرد. علی (ع) نیز یکی از اهداف تشکیل حکومت را حفظ دین و اجرای قوانین الهی دانست. (26)حفظ اسلام در فرهنگ ائمه محور بوده و قیام و سکوت و صلح آنان در راستای حفظ اسلام بوده است. اگر در شرایطی، اسلام به واسطه قیام حفظ میشد، آنان قیام میکردند. اگر به واسطه سکوت و صلح حفظ میشد، آنان سکوت میکردند، اگر چه این سکوت موجب از بین رفتن حقّ مسلم آنان گردد؛ بر این اساس بود که علی(ع) یکی از علل سکوت خود را حفظ دین دانست، گر چه حضرت این سکوت را خار در چشم و استخوان در گلو دانسته است. (27) او در خصوص حفظ اسلام فرمود: "دست نگه داشتم تا این که دیدم. گروهی از مردم از اسلام برگشتند (مرتد شدند) و مردم را به محور دین محمد(ص) دعوت میکنند، ترسیدم اگر در این لحظات حساس اسلام و مسلمین را یاری نکنم، شاهد نابودی و شکاف در اسلام باشم که مصیبت آن برای من از محروم شدن خلافت بر شما بزرگ تر بود، چرا که این بهره دوران چند روزة دنیا است که زایل و تمام شود". (28)
6 - تشکیل و نحوة حکومت:
امام علی (ع) بعد از قتل عثمان در سال 35 به خلافت ظاهری رسید. در تاریخ خلافت اسلامی هیچ خلیفهای مانند علی(ع) با اکثریت قریب به اتفاق آرا برگزیده نشد؛(29) چنان که علی(ع) خود در نحوه بیعت مردم و اقبال مردم از حکومت او میگوید: "آنان به سان ازدحام شتر تشنهای که ساربان عقال و ریسمانش را باز کند و رهایش سازد بر من هجوم آورند، که گمان کردم، می خواهند مرا بکشند". (30): "مردم مانند موی گردن گفتار به دور هم ریختند و از هر طرف به سوی من هجوم آوردند، تا آن جا که حسن(ع) و حسین(ع) به زیر دست و پا رفتند و طرف جامع و ردای من پاره شد و بسان گلة گوسفند پیرامون مرا گرفتند تا من بیعت آنان را بپذیرم". (31)
یکی از شاخصههای مهم حکومت امام عدالت گرایی و قانون پذیری بود. رعایت قانون و عدالت هم در تفسیر بیت المال(32) و هم در عزل و نصب مدیران حکومتی(33)، رعایت حقوق تمام شهروندان(34) و برخورد با مخالفان(35) و. . . ظهور میکند. نحوه برخورد امام با برادرش عقیل (36) حکایت از عدالت گرایی دارد. علی(ع) در تقسیم بیت المال سیره پیامبر را رعایت میکرد. سیره حضرت تقسیم بالسویه بیت المال بین عرب و عجم، سیاه و سفید بود. او فرمود : "ای مردم !هیچ کس از مادر غلام و کنیز به دنیا نیامده. اکنون بیت المال حاضر است و آن را میان سفید و سیاه، به طور مساوی تقسیم خواهم کرد". (37)
علی(ع) در عزل و نصب مدیران نیز عدالت و قانون را رعایت میکرد. عزل معاویه از استانداری شام، نیز بر اساس عدالت صورت گرفت. برخی از سیاستمداران عقیده داشتند که عزل معاویه پیامدهای منفی بر حکومت دارد، ولی علی(ع) او را عزل نموده فرمود:" به خدا سوگند ! در دینم مدارا نمیکنم و امور مملکت را به دست افراد پست نمی سپارم". (38)
یکی از سیاستهای حکومت علوی فقر زدایی و حمایت از محرومات است. علی(ع) عملا به حمایت از محرومان پرداخته و مدیران خود را به حمایت از محرومان سفارش نمود(39) چنان که خطاب به مالک اشتر فرمود:"ثم الله الله فی الطبقه السفلی". (40)
عدالت و قانون­گرایی امام علی(ع) موجب شد که قانون شکنان و عدالت گریزان با حضرت مخالفت نموده، جنگهای جمل، صفین و خوارج را به وجود آوردند. متأسفانه این جنگها که با انگیزه حب ریاست و دنیاگرایی به وجود آمد، سبب شد که علی(ع) در دوران امامت به اهداف بلند و آرمان مقدس خود دست نیابد. امام سعی کرد از جنگهای داخلی جلوگیری شده و پیامدهای منفی آنها دامنگیر جهان اسلام نگردد، ولی ناکثین، قاسطین و مارقین نصیحت های خیر خواهانه امام را نادیده گرفته و جنگهای خانمان سوز را بهوجود آوردند. علی(ع) نیز به خاطر نظام دینی و رعایت مصالح عمومی به دفاع پرداخت.

پی نوشت ها:
1. ارشاد مفید، ص 2؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 7؛ سفینه البحار، ج 2، ص 229 و کشف الغمه، ج1، ص 175.
2. بحار الانوار، ج 35، ص 7.
3. المستدرک، ج 3، ص 438، ر. ک : الغدیر، ج 6، ص 22؛ الفصول المهمه، ص 30 ؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 7 ؛ فروغ ولایت، ص 357 و کشف الغمه، ج 1، ص 81.
4. فروغ ولایت، ص 36.
5. نهجالبلاغه، خطبه قاصعه.
6. نهجالبلاغه، عبده، ج 2، ص 182.
7. فروغ ولایت، ص 38.
8. نهجالبلاغه، خطبه قاصعه.
9. فروغ ولایت، ص 39.
10. البدایه و نهایه، ج 7 و 8، ص 394؛ الاستیعاب، ج 3، ص 1102 ؛ بحار الانوار، ج 40، ص 203 و جامع الاحادیث الشیعه، ج 11، ص 24.
11. کشف الغمه، ج 1، ص 25.
12. همان.
13. بحار الانوار، ج 20، ص 105.
14. همان، کامل ابن اثیر، ج 1، ص 55؛ تاریخ طبری؛ ج 2، ص 197 و کشف الغمه، ج 1، ص 259.
15. سیرة حلبی، ج 2، ص 224، به نقل از اصغر ناظم زاده، مظهر ولایت، ص 370.
16. مستدرک حاکم، ج 3، ص 34 ؛ تاریخ بغداد، ج 13 ص 19، به نقل از مظهر ولایت، ص 370.
17. بحار الانوار، ج 40، ص 129.
18. همان. ص 127
19. مناقب ابن شهرآشوب، ج 2، ص 38.
20. الامامه و السیاسه دینوری، ص 16.
21. نهجالبلاغه، خطبه شقشقیه و سیری در نهجالبلاغه، ص 159.
22. فروغ ولایت، ص 171.
23. مهدی پیشوایی، سیرة پیشوایان، ص 70.
24. نهجالبلاغه، خطبة 119.
25. سیری در نهج البلاغه، ص 179.
26. تاریخ طبری، ج 4، ص 266.
27. سیری در نهجالبلاغه، ص 176.
28. شرح ابن ابی الحدید، ج 17 _ 18، ص 107 و سیری در نهجالبلاغه، ص 182.
29. جعفر سبحانی، فروغ ولایت، ص 341.
30. نهجالبلاغه، خطبة 53.
31. همان، خطبة 3.
32. نهجالبلاغه، نامة 43 و خطبة 126.
33. مجله حکومت اسلامی، ویژه نامة حکومت علوی، ص 214 _ 236.
34. همان، ص 187 _ 211.
35. همان، ص 387 _ 398.
36. عبد المجید معادیخواه، فرهنگ آفتاب، ج 4، ص 2154.
37. وسائل الشیعه، ج 11، ص 79 ؛ روضه کافی، ص 158 و بحار الانوار، ج 41، ص 121.
38. عباس عقاد، عبقریه الامام علی، ص 122.
39. نهج البلاغه، نامة 53 و فرهنگ آفتاب، ج 4، ص 2154_ 2156.
40. نهجالبلاغه، نامه 53 و فرهنگ آفتاب، ج 4، ص 2156.

در روایات از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل شده زمانی که فاطمة بنت اسد از کعبه خارج شد، علی ـ علیه السّلام ـ خطاب به حضرت محمد(ص) فرمود: «السلام علیک یا أبه و رحمة الله و برکاته»، یعنی: سلام و رحمت خداوند بر تو ای پدر، سپس با کمی مکث فرمود: بسم الله الرحمن الرحیم، قد افلح المؤمنون(1)... . و پیامبر گرامی اسلام هم بعد از آن فرمودند: حقا که مؤمنان به وسیلة‌ تو رستگار شدند. به خداوند سوگند، تو امیر آنانی . با علمت بر آنان حکومت می کنی! آنان مطیع تو خواهند شد، به خدا سوگند! راهنمای آنان هستی و به وسیلة تو هدایت می شوند.(2)
علامه مجلسی در روایتی دیگر از امام صادق ـ علیه السّلام نقل می کند:
زمانی که ابوطالب فرزندش را دید ،خوشحال شد . حضرت علی ـ علیه السّلام ـ به او سلام کرد. سپس پیامبر اسلام وارد شده و به محض ورود حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ علی ـ علیه السّلام ـ تکانی خورد و برای پیامبر لبخند زد و گفت:
السلام علیک یا رسول الله و رحمة الله و برکاته. بعد از کمی مکث این آیات را قرائت کرد: بسم الله الرحمن الرحیم * قد افلح المؤمنون* الذین هم فی صلاتهم خاشعون(3) سپس رسول خدا فرمود: حقا که مؤمنان به وسیله تورستگار شدند، سپس حضرت علی ـ علیه السّلام ـ دنبالة آیات را خواندند تا (اولئک هم الوارثون * الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون) (4)پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:به خدا سوگند ! امیر آنانی و با علمت بر آنان حکومت می کنی! به خدا سوگند! راهنمای آنانی و به وسیله تو هدایت می‌شوند.(5)
طبق روایات مذکور آیاتی را که علی(ع) در بدو تولد قرائت نمودند ،آیات اولیه سوره مومنون (6) بوده تا آیة شماره 10 یعنی (هم فیها خالدون. )
بر اساس نقل مورخان و محدثان‌، سر مبارک امام حسین‌ آیاتی را بعد از شهادت و بر بالای نیزه تلاوت کردند. برخی از آیات سوره کهف از این آیات است‌.
در روایتی از زیدبن ارقم آمده است‌: سر مبارک حضرت امام حسین‌ را در حال خواندن قرآن دیدم: "اَم حَسِبت‌َ اَن‌َّ اَصحـَب‌َ الکَهف‌ِ والرَّقیم‌ِ کانوا مِن ءایـَتِنا عَجَبـا; (کهف‌،9) آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند.
موی بر تنم راست شد و گفتم‌. این ماجرا عجیب‌تر از جریان اصحاب کهف است‌.(7)

پی نوشت ها:
1. مومنون(1)آیه1.
2. علامه مجلسی، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه،ج 35، ص18، مناقب آل ابی طالب،‌ج 2، ص174.
3. مومنون،آیه2.
4. همان،آیه10.
5. بحار، ج 35، ص30؛ امالی شیخ طوسی، چاپ کتابخانه اسلامیه،ص 706.
6. مومنون،آیه1.
7. الارشاد، شیخ مفید; ج 2، ص 116، کنگره شیخ مفید.

سخنرانی بسیار زیبا در مدح امیرالمومنین علی علیه السلام در شب ولادت آن حضرت تقدیم به شما مومنین عزیز

مکه آن جا مهبط وحی خداست / کعبه آن جا قبله نه قبله نماست
مریم آن کاخ عبادت را ریاض / چون که در خود دید آثار مخاض
وحی آمد گرچه هستی محترم / لیک بیرون شو بدین حال از حرم
مسجد است اینجا ولادت گاه نیست / این مکان غیر از عبادت گاه نیست
گر چه فرزندت بود عیسی ولی / فرق ها دارد مسیحا با علی
لیک بهر مادرت از آسمان / این ندا آمد که پیش ما بمان
آمدی در خانه ام بیرون مرو / همچو مریم از حرم محزون مرو
کشتی ام را نوح آوردی بیا / خانه ام را روح آوردی بیا

http://s4.picofile.com/d/451fcad9-619b-4639-9f59-d17683f04d6b/miryazdi_1392_2_30.wav

[=arial]یا علی
سلام
اگر تعبیر
[=arial]صبر[=arial] بفرمائید بهتر است چون خود مولا علیه السلام در شقشقیه و........تعبیر به [=arial]صبر[=arial] فرمودند

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا
بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را
چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان
چو علی که میتواند که بسر برد وفا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را
به امید آن که شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را
چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را
«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنائی بنوازد آشنا را»
ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا

دربارة ولادت علی(ع) آنچه مورخان نقل کرده‌اند، این است که چون وضع حمل «فاطمه بنت اسد» فرا رسید، کنار کعبه آمد و از خدا خواست که وضع حمل را بر من آسان گردان، که ناگهان قسمت پشت کعبه شکافته شد و فاطمه داخل خانه رفت و دیوار شکافته شده به هم پیوست. حاضران هرچه تلاش کردند که قفل کعبه را باز کنند، نتوانستند. خبر این حادثه به سرعت در مکه پخش شد. فاطمه(س) سه روز درون کعبه بود و روز چهارم، از همان مکانی که وارد شده بود، همراه فرزندش (علی) بیرون آمد و فرمود: در خانة خدا، ‌از روزی میوة بهشتی خوردم و چون خواستم از خانه بیرون آیم، ندایی آمد که نام او را «علی» بگذار، که خدای علی اعلى می‌فرماید: من نام او را از نام خود برگزیدم و طبق شیوه و ادب خود او را مؤدب نمودم و او را بر مشکلات علمی آگاه ساختم...» و این بزرگ‌ترین افتخار است که برای هیچ فردی (نه در گذشت و نه در آینده) رخ نمی‌دهد.
آلوسی، دانشمند اهل سنت می‌گوید: و این ماجرا به جا و شایسته است که خدا پیشوای امامان را در جایی قرار دهد که قبلة مؤمنان است».
رومی، نشد از سرّ علی کس آگاه :Gol: آری نشد آگه کسی از سرّ الله
یک ممکن و این همه صفات واجب :Gol: لا حـول ولا قـوّه إلاّ بـالله
روزی که علی به کعبه آمد به وجود :Gol: از بهر علی خدا در از کعبه گشود
در بسته بداد خانة خود به علی :Gol: حقّا که علی است خانه‌زاد معبود

ولادت
حضرت علی (ع) از دو طریق هاشمی است چون پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف می باشد. (1) یکی از فضیلت های حضرت ولادت در خانه خدا است. . فاطمه دختر اسد به هنگام درد زایمان خود را به دیوار کعبه نزدیک ساخت و گفت : پروردگارا ! به پاس احترام کسی که این خانه را ساخت، و به حق (2) کودکی که در رحم من است، تولد این کودک را بر من آسان فرما !
لحظه ای نگذشت که دیوار جنوب شرقی کعبه در برابر دیدگان عباس بن عبدالمطلب و یزید بن تعف شکافته شد. فاطمه وارد کعبه شد و دیوار به هم پیوست. فاطمه تا سه روز در شریف ترین مکان مهمان خدا بود. نوزاد را بعد از سه روز به دنیا آورد.(3)
دوران کودکی
حضرت تا سه سالگی نزد پدر و مادرش به سر برد. (4)از آن جا که خداوند می خواست ایشان به کمالات بیش تری نائل آید، پیامبر وی را از بدو تولد تحت تربیت غیر مستقیم خود قرار داد. (5) علی (ع) را به خانه خود برد. به این طریق حضرت به طور کامل در کنار پیامبر قرار گرفت. علی چنان با پیامبر همراه بود، حتی هرگاه پیامبر از شهر (6)خارج می­شد و به کوه و بیابان می رفت، او را همراه خود می برد. او نخستین مرد- از دیدگاه شیعه- بود که اسلام آورد و این فضیلت را کسب کرد (7)
حضرت نخستین یاور پیامبر
از افتخارات دیگر حضرت این است که با شجاعت کامل برای خنثی کردن توطئه مشرکان مبنی بر قتل رسول خدا
در بستر ایشان خوابید و جان رسول خدا را نجات داد.
همچنین بعد از هجرت حضرت برای اسلام خدمت نمود، از جمله:
1 - جانبازی و فداکاری در میدان جهاد :
حضور وی در 26 غزوه از 27غزوه پیامبر و شرکت در سریه های مختلف از افتخارات و فضایل حضرت است. 2 - ضبط و کتابت وحی ( قرآن ) کتابت وحی و تنظیم بسیاری از اسناد تاریخی و سیاسی و نوشتن نامه های تبلیغی و دعوتی از کارهای حساس و پرارج امام می باشد. (8)
غدیر خم
پیامبر بعد از اتمام مراسم حج در آخرین سال عمر پربرکتش در راه برگشت در محلی به نام غدیرخم در نزدیکی جحفه دستور توقف داد، زیرا پیک وحی فرمان داده بود که پیامبر باید رسالتش را به اتمام (9)برساند. پس از نماز ظهر پیامبر بر بالای منبری از جهاز شتران رفت و فرمود :
ای مردم ! نزد مؤمنان سزاوارتر از خودشان کیست ؟
مردم گفتند : خداوند و پیامبر او بهتر می­دانند.
سپس پیامبر فرمود : ای مردم ! هر کس من مولا و رهبر او هستم، علی هم مولا و رهبر اوست.
این جمله را سه بار تکرار فرمود. بعد مردم این انتخاب را به حضرت تبریک گفتند و با وی بیعت نمودند.
حضرت علی بعد از رحلت رسول اکرم
پس از رحلت رسول به علت شرایط خاصی که به وجود آمده بود، حضرت علی از صحنه اجتماع کناره گرفت و سکوت اختیار کرد. به انجام و ظایف فردی و سازندگی افراد می پرداخت. فعالیت های امام در این دوران به طور خلاصه این گونه است :
1 - عبادت.
2 - تفسیر قرآن و حل مسائل دینی و فتوای حکم حوادثی که در طول 23سال زندگی پیامبر مشابه نداشت.
3 - پاسخ به پرسش های دانشمندان ملل و شهرهای دیگر.
4 - بیان حکم بسیاری از رویدادهای نوظهور که در اسلام سابقه نداشت.
5 - حل مسائل هنگامی که دستگاه خلافت در مسائل سیاسی و پاره ای از مشکلات با بن بست روبرو می شد.
6 - تربیت و پرورش گروهی که از ضمیر پاک و روح آماده، برای سیر و سلوک برخوردار بودند.
7 - کار و کوشش برای تامین زندگی بسیاری از بینوایان و درماندگان تا آن جا که با دست خویش باغ احداث می کرد. قنات استخراج می نمود. سپس آن ها را در راه خدا وقف می نمود.
خلافت
در زمان خلافت حضرت جنگ های فراوانی رخ داد از جمله صفین، جمل و نهروان که هر یک پیامدهای خاصی به دنبال داشت.
شهادت
بعد از جنگ نهروان و سرکوب خوارج برخی از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادی و برک بن عبدالله تمیمی و عمروبن بکر تمیمی در یکی از شب ها گرد هم آمدند. اوضاع آن روز و خونریزی ها و جنگ های داخلی را بررسی کردند. از نهروان و کشتگان خود یاد کردند. سرانجام به این نتیجه رسیدند که باعث
خونریزی و برادرکشی حضرت و معاویه و عمروعاص است.
اگر این سه نفر از میان برداشته شوند، مسلمانان تکلیف خود را خواهند دانست. سپس با هم پیمان بستند که هر یک از آنان متعهد کشتن یکی از سه نفر گردد. ابن ملجم متعهد قتل امام شد. در شب نوزدهم ماه رمضان همراه چند نفر در مسجد کوفه نشست. آن شب حضرت در خانه دخترش مهمان بودند. آن گاه کمربند خود را محکم بست و عازم مسجد شد. (10)
ابن ملجم، در حالی که حضرت در سجده بود، ضربتی بر فرق مبارک وی وارد کرد. خون از سر حضرتش در محراب جاری شد. محاسن (11). شریفش را رنگین نمود. در این حال فرمود :
فزت و رب الکعبه؛ به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم. سپس آیه 55سوره طه را تلاوت فرمود :
شما را از خاک آفریدیم. در آن بازتان می گردانیم. بار دیگر از آن بیرونتان می آوریم.
حضرت در 21ماه رمضان به شهادت رسید و در نجف اشرف به خاک سپرده شد. مزارش میعادگاه عاشقان حق و حقیقت شد.

پی نوشت ها:
1. فروغ ولایت، ص 35، کشف الغمه، ج 1، ص 90.
2. آفتاب ولایت، ص 19؛الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 171، ش 1.
3. آفتاب ولایت، ص 19؛بحارالانوار، ج 35، ص 18.
4. فروغ ولایت، ص 37؛سیره ابن هشام، ج 1، ص 236.
5. فروغ ولایت، ص 38.
6. آفتاب ولایت، ص 131؛ بقره(2) آیه 148.
7. فروغ ولایت، ص 86؛ مستدرک حاکم، ج 3، ص 14؛ استیعاب، ج 3، ص35.
8. فروغ ولایت، ص 141 ؛ مائده (5) آیه 67.
9. فروغ ولایت، ص 697.
10. بحارالانوار، نقل از مالی، ج 9، ص 650.
11. فروغ ولایت، ص 697 .

شمیم مولود کعبه :

:Gol::Gol:

[=arial black]گرچه معروف است علی در کعبه زاد
لیک کعبه از علی بود ش ولاد

[=arial black]چون علی فیض نخست حق بود
هستی عالم از او مشتق بود

[=arial black]جان او با جان احمد متحد
هردو یک نور اند ولی تن منفرد

[=arial black]آن یکی بهرش رسالت داده شد
وآن دیگر بهر ولایت زاده شد

[=arial black]عین مولا مثل غنچه باز شد
خلقت عالم از او آغاز شد

[=arial black]کعبه وبیت المقدس از علی ست
کوه طور وکربلا فیض ولی ست

[=arial black]چون که ذات او تجلی خداست
بیت معمور هم فروغ مرتضاست

[=arial black]آفتاب و ماه و انجم جملگی
از فروغ او کنند رخشندگی

[=arial black]حق علی را زین سبب در کعبه کاشت
گر نبودی فاطمه کفوی نداشت

[=arial black]او به کعبه زاد تا مثل سپهر
زهره را گیرد در آغوشش به مهر

[=arial black]تا امامت چون درخت نسل مند
تا ابد زین نخل ماند اصل مند

[=arial black]چون مبارک است این فرخنده یاد
زین سبب در کعبه از مادر بزاد .

.
ارزگانی