جمع بندی چرا در جنگ احزاب، پیامبر (ص) ناامید شد؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا در جنگ احزاب، پیامبر (ص) ناامید شد؟

سلام
جایی خواندم در جنگ احزاب پیامبر اسلام :sallallah: عصای خود را برزمین گذاشت و به خدا گفت : اگر نمی خواهی عبادت شوی پس عبادت نخواهی شد. خوب پیامبر چرا ناامید شده بود و بعد چه اتفاقی افتاد که پیروز شد؟ ممنون

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مقداد

yaHosseinDS;667865 نوشت:
سلام
جایی خواندم در جنگ احزاب پیامبر اسلام :sallallah: عصای خود را برزمین گذاشت و به خدا گفت : اگر نمی خواهی عبادت شوی پس عبادت نخواهی شد. خوب پیامبر چرا ناامید شده بود و بعد چه اتفاقی افتاد که پیروز شد؟ ممنون

علیک سلام.

این عبارت که در واقع دعا و درخواست حاجت از درگاه خداوند است،طبق نقل منابع تاریخی در جنگ های مختلف هنگامی که کار بر مسلمانان سخت می شد و زمینه های شکست اسلام ومسلمین مشاهده می شد،پیامبر(صلی الله علیه و آله) رو به درگاه الهی می آورد و از باری تعالی درخواست کمک می کرد.

از جمله در جنگ بدر که اولین و حساسترین جنگ مسلمانان با مشرکین بود و از نظر ظاهر امکانات و تعداد نیروهای مسلمین در مقابل امکانات و نیروهای دشمن،قابل مقایسه نبود،پیامبر(صلی الله علیه و آله) اینگونه از خداوند قادر متعال درخواست کمک کردند که عرضه داشتند:«اللَّهُمَّ إِنّكَ إِنْ تُهْلِكْ هَذِهِ الْعِصَابَةَ لَا تُعْبَدْ بَعْدَهَا فِي الْأَرْض؛» خدايا ! اگر اين گروه هلاك شود، ديگر كسي تو را پرستش نمي‌ كند.[1]

از دیگر مواردی که آن حضرت با همین بیان از خداوند طلب یاری کرد،زمانی است که در جنگ حنین،نیروهای مسلمان میدان نبرد را رها کرده و پا به فرار گذاشته بودند و اسلام در آستانه شکست قرار گرفته،

پیغمبر اسلام می دید زحمات بیست و یک ساله اش در راه تبلیغ اسلام و پیروزیهای بزرگی که در این راه نصیبش شده همگی به مخاطره افتاده و چیزی نمانده است که در این هوای نیمه روشن در دره مخوف حنین دفن شود، سپاه از هم گسیخته و فراری اسلام نیز به فریاد او توجهی نمی کنند، دشمن نیز با پیروزی چشمگیری که در آغاز حمله خود به دست آورد وادی حنین را جولانگاه خویش قرار داده و همچنان پیش می آید، باید اقدامی فوری جلوی این شکست و هزیمت را بگیرد، از یک سو دست به دعا برداشت و به درگاه یاور حقیقی و پشتیبان واقعی خود که همه جا از ورطه های سخت او را نجات داده بود معروض داشت:

«اللهم لک الحمد و الیک المشتکی و انت المستعان »

[خدایا تو را سپاس و شکوه حال خود را به درگاه تو می آورم و تویی تکیه گاه!]و به دنبال آن گفت:

«اللهم ان تهلک هذه العصابة لم تعبد و ان شئت ان لا تعبد لا تعبد»!

خدایا اگر این جماعت نابود گردد کسی تو را پرستش نخواهد کرد و اگر هم براستی مشیت و اراده ات بدان تعلق گرفته باشد که کسی تو را پرستش نکند پرستش نخواهی شد!(و بسته به مشیت و اراده توست).[2]

این دعا،دلیل بر ناامیدی و یأس رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نیست.بلکه این کمال تسلیم و راضی به رضا الهی بودن را می رساند.یعنی خدایا هدف ما عمل به رضای شماست و از خود نظریه و خواسته ی مستقلی نداریم ، اگر مشیت به شکست ما و نابودی آیین یکتاپرستی قرار گرفته است ، ما هم تسلیمیم .

پی نوشتها:
[1]. البداية و النهاية، اسماعيل بن عمر ابن كثير، دار الفکر، بیروت، ‏1407 ق، ج‏3، ص‏272.

[2]. البحار ج21 ص150 و 151 والتفسير الصافي ج2 ص331 و 332 والتفسير الأصفى ج1 ص459 و 460 وتفسير الميزان ج9 ص234 وتفسير نور الثقلين ج2 ص199 و 200 وتفسير القمي ج1 ص287 و 288 وراجع: تاريخ الخميس ج2 ص104 والسيرة النبوية لدحلان (ط دار المعرفة) ج2 ص111.

مقداد;668286 نوشت:

علیک سلام.

این عبارت که در واقع دعا و درخواست حاجت از درگاه خداوند است،طبق نقل منابع تاریخی در جنگ های مختلف هنگامی که کار بر مسلمانان سخت می شد و زمینه های شکست اسلام ومسلمین مشاهده می شد،پیامبر(صلی الله علیه و آله) رو به درگاه الهی می آورد و از باری تعالی درخواست کمک می کرد.

از جمله در جنگ بدر که اولین و حساسترین جنگ مسلمانان با مشرکین بود و از نظر ظاهر امکانات و تعداد نیروهای مسلمین در مقابل امکانات و نیروهای دشمن،قابل مقایسه نبود،پیامبر(صلی الله علیه و آله) اینگونه از خداوند قادر متعال درخواست کمک کردند که عرضه داشتند:«اللَّهُمَّ إِنّكَ إِنْ تُهْلِكْ هَذِهِ الْعِصَابَةَ لَا تُعْبَدْ بَعْدَهَا فِي الْأَرْض؛» خدايا ! اگر اين گروه هلاك شود، ديگر كسي تو را پرستش نمي‌ كند.[1]

از دیگر مواردی که آن حضرت با همین بیان از خداوند طلب یاری کرد،زمانی است که در جنگ حنین،نیروهای مسلمان میدان نبرد را رها کرده و پا به فرار گذاشته بودند و اسلام در آستانه شکست قرار گرفته،

پیغمبر اسلام می دید زحمات بیست و یک ساله اش در راه تبلیغ اسلام و پیروزیهای بزرگی که در این راه نصیبش شده همگی به مخاطره افتاده و چیزی نمانده است که در این هوای نیمه روشن در دره مخوف حنین دفن شود، سپاه از هم گسیخته و فراری اسلام نیز به فریاد او توجهی نمی کنند، دشمن نیز با پیروزی چشمگیری که در آغاز حمله خود به دست آورد وادی حنین را جولانگاه خویش قرار داده و همچنان پیش می آید، باید اقدامی فوری جلوی این شکست و هزیمت را بگیرد، از یک سو دست به دعا برداشت و به درگاه یاور حقیقی و پشتیبان واقعی خود که همه جا از ورطه های سخت او را نجات داده بود معروض داشت:

«اللهم لک الحمد و الیک المشتکی و انت المستعان »

[خدایا تو را سپاس و شکوه حال خود را به درگاه تو می آورم و تویی تکیه گاه!]و به دنبال آن گفت:

«اللهم ان تهلک هذه العصابة لم تعبد و ان شئت ان لا تعبد لا تعبد»!

خدایا اگر این جماعت نابود گردد کسی تو را پرستش نخواهد کرد و اگر هم براستی مشیت و اراده ات بدان تعلق گرفته باشد که کسی تو را پرستش نکند پرستش نخواهی شد!(و بسته به مشیت و اراده توست).[2]

این دعا،دلیل بر ناامیدی و یأس رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نیست.بلکه این کمال تسلیم و راضی به رضا الهی بودن را می رساند.یعنی خدایا هدف ما عمل به رضای شماست و از خود نظریه و خواسته ی مستقلی نداریم ، اگر مشیت به شکست ما و نابودی آیین یکتاپرستی قرار گرفته است ، ما هم تسلیمیم .

پی نوشتها:
[1]. البداية و النهاية، اسماعيل بن عمر ابن كثير، دار الفکر، بیروت، ‏1407 ق، ج‏3، ص‏272.

[2]. البحار ج21 ص150 و 151 والتفسير الصافي ج2 ص331 و 332 والتفسير الأصفى ج1 ص459 و 460 وتفسير الميزان ج9 ص234 وتفسير نور الثقلين ج2 ص199 و 200 وتفسير القمي ج1 ص287 و 288 وراجع: تاريخ الخميس ج2 ص104 والسيرة النبوية لدحلان (ط دار المعرفة) ج2 ص111.


ممنون اما بخشی از سوالم بی پاسخ ماند. چه شد که در جنگ حنین و یا احزاب که ظاهر ، شکست لشگر اسلام را میرساند پیامبر پیروز شد؟ اینطور که فرمودید در جنگ حنین پیامبر زنده می ماند معجزه بود چه برسد به پیروزی؟

yaHosseinDS;668462 نوشت:
ممنون اما بخشی از سوالم بی پاسخ ماند. چه شد که در جنگ حنین و یا احزاب که ظاهر ، شکست لشگر اسلام را میرساند پیامبر پیروز شد؟ اینطور که فرمودید در جنگ حنین پیامبر زنده می ماند معجزه بود چه برسد به پیروزی؟

با سلام.
جنگ حنين از جمله جنگ هايي است كه مسلمانان فاصله چنداني با شكست خوردن نداشتند و اسلام در خطري جدي قرار گرفته بود،اما امداد الهي به كمك مسلمانان آمد و از شكست نجات پيدا كردند.به اين موضوع در قرآن كريم هم اشاره شده است،آنجه كه خداوند متعال در سوره توبه مي فرمايد:

لقد نصركم الله فى مواطن كثيرة و يوم حنين اذ اعجبتكم كثرتكم فلم تغن عنكم شيا و ضاقت عليكم الارض بما رحبت ثم وليتم مدبرين (25)

ثم انزل الله سكينته على رسوله و على المؤمنين و انزل جنودا لم تروها و عذب الذين كفروا و ذلك جزاء الكفرين (26)

خداوند در مواقف بسيارى شما را يارى كرد، و مخصوصا در روز جنگ حنين كه كثرتتان شما را به شگفتتان آورده بود، اما كارى برايتان نساخت، و زمين با همه فراخيش بر شما تنگ شد، و سرانجام پا بفرار نهاديد .
آنگاه خدا سكينت خود را بر پيغمبرش و بر مؤمنان نازل نمود، و لشكريانى كه شما نمى ديديد فرو فرستاد، و كسانى را كه كافر بودند عذاب كرد و همين است كيفر كافران.

در جريان جنگ حنين، همان مسلماناني كه پيش از آن با امداد الهي در جنگ پیروز شده بودند، به تعداد نفرات و كثرت تجهیزات خود مغرور شدند و گفتند حتماً پیروز می‌شویم! اما خداوند آنها را گوشمالي داد و کثرت افرادشان براي آنها نتیجه‌اي نداشت و به تعبير قرآن پهنه زمین بر ايشان تنگ شد؛ چون روحيه تقوا و اعتماد به خدا در آنها ضعیف شد و اعتماد به کثرت و عِده و عُده جاي توكل و اعتماد به خداوند را گرفته بود.

بنابراين طبق صريح آيات،خداوند با نزول سكينه و آرامش بر قلب مومنين و نزول فرشتگان به ياري مسلمانان آمده و آنها را از شكست نجات داد.

پرسش:
گفته می شود در جنگ احزاب پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)عصای خود را برزمین گذاشت و به خدا گفت : اگر نمی خواهی عبادت شوی پس عبادت نخواهی شد.
با توجه به این مطلب دو سوال مطرح می شود: پیامبر(صلی الله علیه و آله) چرا ناامید شده بود و بعد چه اتفاقی افتاد که پیروز شد؟

پاسخ:
در پاسخ به بخش اول سوال شما باید عرض کنیم:
این عبارت که در واقع دعا و درخواست حاجت از درگاه خداوند است،طبق نقل منابع تاریخی در جنگ های مختلف هنگامی که کار بر مسلمانان سخت می شد و زمینه های شکست اسلام ومسلمین مشاهده می شد،پیامبر(صلی الله علیه و آله) رو به درگاه الهی می آورد و از باری تعالی درخواست کمک می کرد.
از جمله در جنگ بدر که اولین و حساسترین جنگ مسلمانان با مشرکین بود و از نظر ظاهر امکانات و تعداد نیروهای مسلمین در مقابل امکانات و نیروهای دشمن،قابل مقایسه نبود،پیامبر(صلی الله علیه و آله) اینگونه از خداوند قادر متعال درخواست کمک کردند که عرضه داشتند:«اللَّهُمَّ إِنّكَ إِنْ تُهْلِكْ هَذِهِ الْعِصَابَةَ لَا تُعْبَدْ بَعْدَهَا فِي الْأَرْض؛» خدايا ! اگر اين گروه هلاك شود، ديگر كسي تو را پرستش نمي‌ كند.[1]
از دیگر مواردی که آن حضرت با همین بیان از خداوند طلب یاری کرد،زمانی است که در جنگ حنین،نیروهای مسلمان میدان نبرد را رها کرده و پا به فرار گذاشته بودند و اسلام در آستانه شکست قرار گرفته،
پیغمبر اسلام می دید زحمات بیست و یک ساله اش در راه تبلیغ اسلام و پیروزیهای بزرگی که در این راه نصیبش شده همگی به مخاطره افتاده و چیزی نمانده است که در این هوای نیمه روشن در دره مخوف حنین دفن شود، سپاه از هم گسیخته و فراری اسلام نیز به فریاد او توجهی نمی کنند، دشمن نیز با پیروزی چشمگیری که در آغاز حمله خود به دست آورد وادی حنین را جولانگاه خویش قرار داده و همچنان پیش می آید، باید اقدامی فوری جلوی این شکست و هزیمت را بگیرد، از یک سو دست به دعا برداشت و به درگاه یاور حقیقی و پشتیبان واقعی خود که همه جا از ورطه های سخت او را نجات داده بود معروض داشت:
«اللهم لک الحمد و الیک المشتکی و انت المستعان »
[خدایا تو را سپاس و شکوه حال خود را به درگاه تو می آورم و تویی تکیه گاه!]و به دنبال آن گفت:

«اللهم ان تهلک هذه العصابة لم تعبد و ان شئت ان لا تعبد لا تعبد»!
خدایا اگر این جماعت نابود گردد کسی تو را پرستش نخواهد کرد و اگر هم براستی مشیت و اراده ات بدان تعلق گرفته باشد که کسی تو را پرستش نکند پرستش نخواهی شد!(و بسته به مشیت و اراده توست).[2]

این دعا،دلیل بر ناامیدی و یأس رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نیست.بلکه این کمال تسلیم و راضی به رضا الهی بودن را می رساند.یعنی خدایا هدف ما عمل به رضای شماست و از خود نظریه و خواسته ی مستقلی نداریم ، اگر مشیت به شکست ما و نابودی آیین یکتاپرستی قرار گرفته است ، ما هم تسلیمیم .

اما پاسخ بخش دوم سوال شما:
آنچه سبب پیروزی مسلمانان بعد از شکست اولیه در جنگ حنین شد،امداد الهی بود. جنگ حنين از جمله جنگ هايي است كه مسلمانان فاصله چنداني با شكست خوردن نداشتند و اسلام در خطري جدي قرار گرفته بود،اما امداد الهي به كمك مسلمانان آمد و از شكست نجات پيدا كردند.به اين موضوع در قرآن كريم هم اشاره شده است،آنجه كه خداوند متعال در سوره توبه مي فرمايد:
لقد نصركم الله فى مواطن كثيرة و يوم حنين اذ اعجبتكم كثرتكم فلم تغن عنكم شيا و ضاقت عليكم الارض بما رحبت ثم وليتم مدبرين (25)
ثم انزل الله سكينته على رسوله و على المؤمنين و انزل جنودا لم تروها و عذب الذين كفروا و ذلك جزاء الكفرين (26)

خداوند در مواقف بسيارى شما را يارى كرد، و مخصوصا در روز جنگ حنين كه كثرتتان شما را به شگفتتان آورده بود، اما كارى برايتان نساخت، و زمين با همه فراخيش بر شما تنگ شد، و سرانجام پا بفرار نهاديد .
آنگاه خدا سكينت خود را بر پيغمبرش و بر مؤمنان نازل نمود، و لشكريانى كه شما نمى ديديد فرو فرستاد، و كسانى را كه كافر بودند عذاب كرد و همين است كيفر كافران.

در جريان جنگ حنين، همان مسلماناني كه پيش از آن با امداد الهي در جنگ پیروز شده بودند، به تعداد نفرات و كثرت تجهیزات خود مغرور شدند و گفتند حتماً پیروز می‌شویم! اما خداوند آنها را گوشمالي داد و کثرت افرادشان براي آنها نتیجه‌اي نداشت و به تعبير قرآن پهنه زمین بر ايشان تنگ شد؛ چون روحيه تقوا و اعتماد به خدا در آنها ضعیف شد و اعتماد به کثرت و عِده و عُده جاي توكل و اعتماد به خداوند را گرفته بود.

بنابراين طبق صريح آيات،خداوند با نزول سكينه و آرامش بر قلب مومنين و نزول فرشتگان به ياري مسلمانان آمده و آنها را از شكست نجات داد.

پی نوشتها:
[1]. البداية و النهاية، اسماعيل بن عمر ابن كثير، دار الفکر، بیروت، ‏1407 ق، ج‏3، ص‏272.
[2]. البحار ج21 ص150 و 151 والتفسير الصافي ج2 ص331 و 332 والتفسير الأصفى ج1 ص459 و 460 وتفسير الميزان ج9 ص234 وتفسير نور الثقلين ج2 ص199 و 200 وتفسير القمي ج1 ص287 و 288 وراجع: تاريخ الخميس ج2 ص104 والسيرة النبوية لدحلان (ط دار المعرفة) ج2 ص111.

موضوع قفل شده است