شناخت صفات پايدار در خواستگاری (سنجش آن با سؤال از ازدواج موقت و تعدد زوجات؟)

تب‌های اولیه

66 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شناخت صفات پايدار در خواستگاری (سنجش آن با سؤال از ازدواج موقت و تعدد زوجات؟)

[="Tahoma"]سلام
امروزه ادعای دینداری زیاد شده و در مشاوره ها زیاد دیده شده که شخصی با شخص دیگری ازدواج می کند و ظاهر مذهبی دارد،نماز می خواند،حجاب کامل دارد و حتی ممکن است از پوشیه استفاده کند و حج می رود و نماز شبش ترک نمی شود و ... اما بعد از ازدواج متوجه می شوند که این آن شخصی نبوده که نشان می داده و نقص ایمانی دارد در حالی که ادعایی هم که دارد خلاف واقع است.
آقای حامی قبلا گفته اند که ما باید دنبال صفات پایدار در طرفی که می خواهیم با او ازدواج کنیم باشیم نه به ظاهر نماز و روزه و حجاب و پوشیه و ... اکتفا کنیم و این صفات را صفت پایدار او بدانیم.

حامی;666707 نوشت:

بايد دنبال كشف صفات پايدار باشيم نه رفتارها و گفتارهاي ظاهري كه ممكن است با تعارف و مجامله و ظاهرسازي و غلو و مبالغه همراه باشد.

كشف صفات پايدار
به اين دو حديث دقت كنيد. امام صادق عليه السلام چگونه به ما معيار مي دهند:
امام صادق(ع) در بیان معیار انتخاب افراد می فرماید: «لَا تَغْتَرُّوا بِصَلَاتِهِمْ وَ لَا بِصِیَامِهِمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ رُبَّمَا لَهِجَ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ حَتَّی لَوْ تَرَکَهُ اسْتَوْحَشَ وَ لَکِنِ اخْتَبِرُوهُمْ عِنْدَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَة؛[1] به نماز و روزه افراد فریفته نشوید؛ چه بسا که شخصی به نماز و روزه عادت کرده و ترک آن برایش وحشت آور و آزار دهنده است؛ بلکه آنها را در مقام راستگویی و امانتداری آزمایش کنید.»
امام صادق(ع) در گفتاری چنین هشدار می دهد: «لا تَنْظُرُوا اِلی کَثْرَةِ صَلاتِهِمْ وَ صَوْمِهِمْ وَ کَثْرَةِ الْحَجِّ وَ الْمَعْرُوفِ وَ ضَطْنَتِهِمْ بِاللَّیْلِ اُنْظُرُوا اِلی صِدْقِ الحَدیثِ وَ أداءِ الاَمَانَةِ؛ نگاه نکنید به بسیاری نماز و روزه و حج و کارهای نیک و دعا و زمزمه های شبانه افراد! نگاه کنید به راستگویی و امانتداری مردم.» [2]
از نظر امام صادق(ع) امانتداری، 3 مرحله دارد و کسی را نمی توان امین به حساب آورد؛ مگر اینکه در این 3 مرحله، امانتداری خود را اثبات کند: در حفظ اموال، حفظ اسرار و رازهای پنهانی و پاسداری از ناموس مردم. اگر فردی 2 مورد را رعایت کند؛ اما در یکی دیگر از عهده برنیاید، امین نخواهد بود.
آن حضرت در این باره فرمود: «لَا یَکُونُ الْأَمِینُ أَمِیناً حَتَّی یُؤْتَمَنَ عَلَی ثَلَاثَةٍ فَیُؤَدِّیَهَا عَلَی الْأَمْوَالِ وَ الْأَسْرَارِ وَ الْفُرُوجِ وَ إِنْ حَفِظَ اثْنَیْنِ وَ ضَیَّعَ وَاحِدَةً فَلَیْسَ بِأَمِین؛[3] شخص را نمی توان امین به حساب آورد مگر آن که در سه چیز امانتداری خود را انجام دهد: بر اموال، اسرار و ناموس [مردم]. و اگر دوتای اینها را حافظ باشد و یکی را ضایع کند، امین نیست.»

سؤال: چرا به نماز و روزه و حج نمي تواند ملاك دقيقي باشد؟
پاسخ: بايد خوب دقت شود نماز و روزه و حج گزاردن ملاك ايمان و گزينش ما نيست. اين اعمال عبادي فردي اگر چه بسيار مهم هستند ولي ملاك دقيقي براي شناخت افراد نيستند چون ممكن است به شكل عادت باشند و پشت آن شناخت عميق نباشد.
ولي در راستگو و امانت داري(حفظ اسرار،رعايت اموال و حقوق مادي ديگران،حفظ ناموس مردم) انسان با اجتماع در ارتباط مي شود و اين روابط گاهي انسان را به چالش مي كشند و از اين جهت محك خوبي براي كشف عميق ايمان افراد است. به عنوان نمونه كسي كه براي رسيدن به منافع يا دفع ضرر، راحت دروغ مي گويد ايمانش قوي و عمقي نيست.

از این مطالبی که گفتیم نتیجه می گیریم که چه بسا فرد در محیطی بزرگ شده که نماز اول وقت و شب خواندن را خوب می دانستند حجاب را خوب می دانستند و یا اصلا نه خوب هم نمی دانستند اما حجاب چون مطابق علایقش بوده آن را انتخاب کرده و یا اصلا به آن عادت کرده و یا هر چیز دیگری که عمق ایمان در او وجود ندارد.
اما سوال من از کارشناس از اینجا شروع می شود که به نظر من اگر می خواهیم تشخیص دهیم که آیا ایمان این شخص ایمان ظاهری است یا نه ملاک نمی تواند چیزی از دین که مطابق عرف عموم جامعه متدین بود باشد چون اینکار مثل شنا کردن در مسیر رودخانه است که راحت است.
اگر بخواهیم واقعا ایمان او را بسنجیم که آیا دینی که دارد واقعا به ان معتقد است یا خیر باید از مسائلی که در دین آمده اما عرف عموم جامعه حتی برخی از متدینین هم آن را نمی پذیرند و برای انسان هم انجامش سخت باشد ملاک باشد مثلا برای مرد مثل جهاد که سخت است اما عرف عموم جامعه شهادت یک ارزش محسوب می شود و شرط کامل بحث را ندارد.
یعنی ملاک سنجش ایمان حقیقی از غیر حقیقی این است که چیزی در دین باشد اما عرف جامعه حتی برخی متدینین هم آن را نپذیرند و خلاف هوای نفس انسان هم باشد از آن مسائل برای سنجس ایمان سوال کرد و من کمی که فکر کردم ازدواج موقت و تعدد زوجات به ذهنم رسید!
چون هم طبق روایات زیادی که آمده در برخی از زنان حسادت زنانه وجود دارد و ازدواج مجدد شوهر مخالف این هوای نفس خانم است و هم اینکه عرف جامعه آن را نمی پذیرد و می تواند ملاک خوبی برای سنجش ایمان واقعی خانم باشد و اتفاقا در روایات هم این ملاک برای ایمان زن یعنی سوال از ازدواج مجدد شوهر آمده

كافى 5/ 505: عدّة من أصحابنا عن أحمد ابن أبي عبد اللّه عن أبيه عن محمّد بن سنان عن خالد القلانسى قال ذكر رجل لأبى عبداللّه عليه السلام امرأته فأحسن عليها الثناء فقال له أبو عبد اللّه عليه السلام أغرتها، قال لا قال فأغرها، فأغارها فثبتت فقال لأبى عبداللّه عليه السلام انّى قد أغرتها فثبتت فقال هي كما تقول.


مردى از همسرش نزد امام صادق عليه السلام ياد كرد و بسيار ایمان و اخلاق او را ستود. امام صادق عليه السلام به او فرمود: «آيا كارى كرده‏ اى كه او را به غيرت وادارى؟(مثلا تعدد زوجات داشته باشی و یا متعه و یا رابطه با کنیر که زن غیرتی شود!) مرد گفت: نه. حضرت فرمود: پس او را به غيرت وادار آن مرد چنين كرد ولى زن همچنان ثابت ماند.(و مخالفتی نکرد) پس از آن مرد به امام صادق عليه السلام گفت: او را به غيرت كشاندم ولى او همچنان استوار ماند حضرت فرمود: اين زن همان گونه كه مى ‏گويى (قابل ستايش) هست.»

حالا نظر شما چیست کارشناس محترم؟
آیا سوال خوبی است که در خواستگاری مطرح شود؟

پاسخ های احتمالی کاربران و زنی که از او خواستگاری شده:
1-برو این سوال را در خواستگاری بپرس اگر کسی جواب مثبت داد من اسمم را عوض می کنم!!!!!
جواب من: این که اعتراف ضمنی است که زن مومنه پیدا نمی شود در حالی که اکثر همین خانم هایی که ادعای مذهبی بودن دارن می گن شوهر مذهبی هم کفو ما پیدا نمیشه!!
ثانیا چنین نیست و بسیاری از خانمهای مومنه هیچ مشکلی با ازدواج شرعی شوهرشان ندارند.

2-پاسخ زن ممکن است کلی گویی باشد که من با هیچ یک از احکام خدا مخالف نیستم!
در اینصورت هم می پرسیم یعنی چه مخالف نیستید یعنی اگر شوهر شما طبق احکام خدا برود ازدواج مجدد انجام دهد مخالف هستید یا خیر؟ اصلا تعدد زوجات را حکم خدا می دانید یا خیر؟ آیا برای شوهر خود می پسندید یا خیر؟

3-من فمنیست (یا لائیک و بی دین و مقلد آقای فلانی که تعدد زوجات را حرام می داند و ...) هستم و اصلا حکم را قبول ندارم
پاسخ:خوب شد قبل از ازدواج مشخص شد شما فمنیست (یا لائیک و بی دین و مقلد فلانی و ....) هستید که گیر شما نیفتادیم:Nishkhand:

4-من حکم خدا را قبول دارم و با آن مخالفتی ندارم اما اگر شوهرم ازدواج کند ممکن است ناراحت شوم اما تسلیم حکم خدا خواهم بود هر چند که مخالف حس زنانه من باشد!
پاسخ:بارک الله به شما زن مومنه :Nishkhand:

5-تعدد زوجات هزار و یک شرط دارد و باید عدالت رعایت شود و عدالت هم کار کسی نیست و ... و توجیهات دیگری که می آورند
پاسخ: فرض کنید شوهر شما شرایط را داشت اگر هم نداشت متعه می کند چون عدالت در مورد زن متعه ای واجب نیست ثانیا تو گیر به اون نده ما کاری به او نداریم می خواهیم ببینیم شما قبول دارید یا نه
پاسخ زن:من خونه بابام رو به ازدواج با این مردای شهوت پرست ترجیح می دم!:khaneh:
پاسخ:شهوت پرست کسی است که شهوت و غیرت زنانه را بر حکم خدا ترجیح می دهد و السلام علی من اتبع الهدی
و ...
[/]

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام بر شما
دوست بزرگوارم وقتي روان شناسان شخصيت را در روان شناسي شخصيت تعريف مي كنند بعد بيان تعاريف كلي مي گويند به تعبير دقيق تر ما به تعداد افراد شخصيت داريم. انسان مانند ماشين مثلا بلور سازي نيست كه از يك طرف موادي را بگيريد و از طرف ديگري محصول خاصي بيرون دهد. در واقع ذهن انسان محل پردازش اطلاعات است. اطلاعاتي كه وارد ذهن مي شود در مغز با انتظارات، برداشت تخستين، تعصب ها، شايعات و شبهات آرزوها، ارزش ها، باورهاي ديني، تجارب تلخ و شيرين و... تلفيق مي شود و بعد رفتار( كلامي و غيركلامي) يا هيجاني را بروز مي دهد.
چه بسا خانمي به دليل شبهات زيادي كه اين روزها شنيده و نتوانسته جواب قانع كننده اي براي اين دو حكم پيدا كند با آن مخالفت كند.
وقتي در راستگويي و امانت داري شما مي خواهيد صفات پايدار يك فردي را بررسي كنيد در مواقع مي توانيد در گذشته او قرائن و شواهدي دال بر آنها يا عدم آنها پيدا كنيد ولي در مورد سؤالاتي درباره تعدد زوجات و يا ازدواج موقت افراد ممكن است حتي راستگو هم نباشند و همان لحظه به دورغ نظري را بيان كنند كه به آن اعتقاد ندارند.
اگر خانمي بگويد من اين حكم را قبول دارم ولي در عدالت مرد مثلا در ازدواج متعدد بايد بررسي شود اين حرف دقيقي است. به نظرم عدالت مرد را هم مي توان با توجه به صفات اخلاقي و انصاف او در معاشرتش با دوستان، همكاران، همسايگان و... تا حدود زيادي سنجيد.

تذكر1:‌ در نخستين روابط بايد در گفتار و رفتار فوق العاده دقت كرد چه بسا مرد هدفش تنها سنجش دينداري باشد ولي زن فكر كند اين مرد هوسران است و اهل زندگي نيست يا تصور كند اين مرد از دين چيزي را قبول دارد كه به نفع او باشد ولي اگر همان دختر بگويد جهيزيه را عرف به عهده زن گذاشته است نه شرع. يا بگويد مهريه را بايد هنگام مطالبه به زن داد با اين امور مخالفت كند.
بنابراين با توجه به شايعات و شبهات و سوءبرداشت ها به نظر مي رسد حتي مطرح كردن آن در جلسه خواستگاري مناسب نيست. مگر اين كه به طور كلي مطرح شود و مشخص شود هدف دينداري است و هر دو هرچه در شرع مقدس است را بپذيرند و در اختلافات براساس نظر مرجع تقليد خود عمل كنند.
تذكر 2: در روايتي كه اشاره كرديد اشاره به صفات پايدار به معناي ديندار بودن نيست يعني نه دلالت مطابقي و نه دلالت التزامي بالمعني الخاص بر ديندار بودن دارد. بلكه حداكثر اشاره شايسته ستودن بودن دارد. نه دينداري و عدم دينداري. زنان ديندار هم اين احكام ازدواج موقت و متعدد را رد نمي كنند يعني نمي گويند اين احكام اسلامي نيست يا در قرآن نيست بلكه نمي توانند اين را به دليل حسادت زنانه و يا ترس از عدم رعايت عدالت يا فشار نگاه ها يا حرف هاي عرف مردم و... قبول كنند. برخي از افراد ديندار حتي در واجبات هم تحثت تأثير نگاه مردم هستند مثلا چون جمع نمي پسندد نماز اول وقت نمي خوانند يا ريش نمي گذارند يا امر به معروف و نهي از منكر با توجه به نكات روان شناختي نمي كنند و..

علــی;666878 نوشت:
سلام
امروزه ادعای دینداری زیاد شده و در مشاوره ها زیاد دیده شده که شخصی با شخص دیگری ازدواج می کند و ظاهر مذهبی دارد،نماز می خواند،حجاب کامل دارد و حتی ممکن است از پوشیه استفاده کند و حج می رود و نماز شبش ترک نمی شود و ... اما بعد از ازدواج متوجه می شوند که این آن شخصی نبوده که نشان می داده و نقص ایمانی دارد در حالی که ادعایی هم که دارد خلاف واقع است.
آقای حامی قبلا گفته اند که ما باید دنبال صفات پایدار در طرفی که می خواهیم با او ازدواج کنیم باشیم نه به ظاهر نماز و روزه و حجاب و پوشیه و ... اکتفا کنیم و این صفات را صفت پایدار او بدانیم.

از این مطالبی که گفتیم نتیجه می گیریم که چه بسا فرد در محیطی بزرگ شده که نماز اول وقت و شب خواندن را خوب می دانستند حجاب را خوب می دانستند و یا اصلا نه خوب هم نمی دانستند اما حجاب چون مطابق علایقش بوده آن را انتخاب کرده و یا اصلا به آن عادت کرده و یا هر چیز دیگری که عمق ایمان در او وجود ندارد.
اما سوال من از کارشناس از اینجا شروع می شود که به نظر من اگر می خواهیم تشخیص دهیم که آیا ایمان این شخص ایمان ظاهری است یا نه ملاک نمی تواند چیزی از دین که مطابق عرف عموم جامعه متدین بود باشد چون اینکار مثل شنا کردن در مسیر رودخانه است که راحت است.
اگر بخواهیم واقعا ایمان او را بسنجیم که آیا دینی که دارد واقعا به ان معتقد است یا خیر باید از مسائلی که در دین آمده اما عرف عموم جامعه حتی برخی از متدینین هم آن را نمی پذیرند و برای انسان هم انجامش سخت باشد ملاک باشد مثلا برای مرد مثل جهاد که سخت است اما عرف عموم جامعه شهادت یک ارزش محسوب می شود و شرط کامل بحث را ندارد.
یعنی ملاک سنجش ایمان حقیقی از غیر حقیقی این است که چیزی در دین باشد اما عرف جامعه حتی برخی متدینین هم آن را نپذیرند و خلاف هوای نفس انسان هم باشد از آن مسائل برای سنجس ایمان سوال کرد و من کمی که فکر کردم ازدواج موقت و تعدد زوجات به ذهنم رسید!
چون هم طبق روایات زیادی که آمده در برخی از زنان حسادت زنانه وجود دارد و ازدواج مجدد شوهر مخالف این هوای نفس خانم است و هم اینکه عرف جامعه آن را نمی پذیرد و می تواند ملاک خوبی برای سنجش ایمان واقعی خانم باشد و اتفاقا در روایات هم این ملاک برای ایمان زن یعنی سوال از ازدواج مجدد شوهر آمده

كافى 5/ 505: عدّة من أصحابنا عن أحمد ابن أبي عبد اللّه عن أبيه عن محمّد بن سنان عن خالد القلانسى قال ذكر رجل لأبى عبداللّه عليه السلام امرأته فأحسن عليها الثناء فقال له أبو عبد اللّه عليه السلام أغرتها، قال لا قال فأغرها، فأغارها فثبتت فقال لأبى عبداللّه عليه السلام انّى قد أغرتها فثبتت فقال هي كما تقول.


مردى از همسرش نزد امام صادق عليه السلام ياد كرد و بسيار ایمان و اخلاق او را ستود. امام صادق عليه السلام به او فرمود: «آيا كارى كرده‏ اى كه او را به غيرت وادارى؟(مثلا تعدد زوجات داشته باشی و یا متعه و یا رابطه با کنیر که زن غیرتی شود!) مرد گفت: نه. حضرت فرمود: پس او را به غيرت وادار آن مرد چنين كرد ولى زن همچنان ثابت ماند.(و مخالفتی نکرد) پس از آن مرد به امام صادق عليه السلام گفت: او را به غيرت كشاندم ولى او همچنان استوار ماند حضرت فرمود: اين زن همان گونه كه مى ‏گويى (قابل ستايش) هست.»

حالا نظر شما چیست کارشناس محترم؟
آیا سوال خوبی است که در خواستگاری مطرح شود؟

پاسخ های احتمالی کاربران و زنی که از او خواستگاری شده:
1-برو این سوال را در خواستگاری بپرس اگر کسی جواب مثبت داد من اسمم را عوض می کنم!!!!!
جواب من: این که اعتراف ضمنی است که زن مومنه پیدا نمی شود در حالی که اکثر همین خانم هایی که ادعای مذهبی بودن دارن می گن شوهر مذهبی هم کفو ما پیدا نمیشه!!
ثانیا چنین نیست و بسیاری از خانمهای مومنه هیچ مشکلی با ازدواج شرعی شوهرشان ندارند.

2-پاسخ زن ممکن است کلی گویی باشد که من با هیچ یک از احکام خدا مخالف نیستم!
در اینصورت هم می پرسیم یعنی چه مخالف نیستید یعنی اگر شوهر شما طبق احکام خدا برود ازدواج مجدد انجام دهد مخالف هستید یا خیر؟ اصلا تعدد زوجات را حکم خدا می دانید یا خیر؟ آیا برای شوهر خود می پسندید یا خیر؟

3-من فمنیست (یا لائیک و بی دین و مقلد آقای فلانی که تعدد زوجات را حرام می داند و ...) هستم و اصلا حکم را قبول ندارم
پاسخ:خوب شد قبل از ازدواج مشخص شد شما فمنیست (یا لائیک و بی دین و مقلد فلانی و ....) هستید که گیر شما نیفتادیم:Nishkhand:

4-من حکم خدا را قبول دارم و با آن مخالفتی ندارم اما اگر شوهرم ازدواج کند ممکن است ناراحت شوم اما تسلیم حکم خدا خواهم بود هر چند که مخالف حس زنانه من باشد!
پاسخ:بارک الله به شما زن مومنه :Nishkhand:

5-تعدد زوجات هزار و یک شرط دارد و باید عدالت رعایت شود و عدالت هم کار کسی نیست و ... و توجیهات دیگری که می آورند
پاسخ: فرض کنید شوهر شما شرایط را داشت اگر هم نداشت متعه می کند چون عدالت در مورد زن متعه ای واجب نیست ثانیا تو گیر به اون نده ما کاری به او نداریم می خواهیم ببینیم شما قبول دارید یا نه
پاسخ زن:من خونه بابام رو به ازدواج با این مردای شهوت پرست ترجیح می دم!:khaneh:
پاسخ:شهوت پرست کسی است که شهوت و غیرت زنانه را بر حکم خدا ترجیح می دهد و السلام علی من اتبع الهدی
و ...


:khaneh::Kaf:
سلام
سوال شما رو که دیدم یاد یکی از کارگاه های ازدواجی افتادم که چند سال پیش برامون گذاشته بودن
استاد داشت درباره بلوغ و انواع اون صحبت می کرد. بلوغ عقلی رو که می خواست توضیح بده گفت یعنی یتونه تشخیص بده که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. بعد گفت که ساعت قبلی خانمی اومده پیششون و گفته خواستگاری دارم که از نظر اخلاق و ایمان پسر خوبیه. ولی توی جلسه خواستگاری از مادرم پرسیده نظر شما راجع به اینکه مرد میتونه 4 تا ازدواج دائم و بی نهایت صیغه داشته باشه چیه؟ مادرم هم دیگه اجازه نمیدن که این خانواده پا به خونه ما بذارن اصلا اسمشون رو که میارم عصبانی میشن...

میگن که توی جلسه خواستگاری سوالایی که پرسیده میشه مهمتر از جواباییه که داده میشه و از اونا بهتر میشه پی به شخصیت و دغدغه های فرد برد.
شمام مواظب باشید که سوالی نپرسید که اگه دختر خانم رو پسندیدید همون سوال مانع راهتون بشه

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

سلام بر شما بزرگوران
عنايت داريد كه سؤالات مشاوره اورژانسي است و سؤالات خصوصي هم زياد داريم
بنابراين لطف كنيد فقط نظرتان را درباره سؤال بيان كنيد و از نقد و نظر سخنان ديگران به شدت خودداري كنيد
بنده اگر لازم باشد نكته اي يا نقدي يا تكمله اي بيان مي كنم.
اگر اين قانون را رعايت نفرماييد پست شما حذف خواهد شد
با كمال احترام:Gol:
[/]

سلام علیکم

حامی;668619 نوشت:
سلام بر شما بزرگوران
عنايت داريد كه سؤالات مشاوره اورژانسي است و سؤالات خصوصي هم زياد داريم
بنابراين لطف كنيد فقط نظرتان را درباره سؤال بيان كنيد و از نقد و نظر سخنان ديگران به شدت خودداري كنيد
بنده اگر لازم باشد نكته اي يا نقدي يا تكمله اي بيان مي كنم.
اگر اين قانون را رعايت نفرماييد پست شما حذف خواهد شد
با كمال احترام:Gol:


وا!! خوب حذف کنید!
من چیزی که به نظرم مهم بود رو گفتم. شما هم کاری که به نظرتون درسته رو بکنید

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

سلام
منظورم شما نبوديد
چون شما نظر خودتان را درباره سؤال گفتيد و نظر كاربري را نقد نكرديد
[/]

علــی;666878 نوشت:
آیا سوال خوبی است که در خواستگاری مطرح شود؟

به نظر من سوال خیلی خوبیه بهتره همه مردان همون ابتدا هدفشون رو از ازدواج مطرح کنند تا زنان تکلیف خودشون رو بدونن
نه اینکه با کلی امید و آرزو با مردی ازدواج میکنن و از چنین راه درروهایی خبر ندارن و فردا که طرف تو زرد از آب در میاد
هم یه انسان دچار مشکل روحی روانی میشه هم یه زندگی نابود میشه و هم چند فرزند آواره و سرگردان
شما که این همه دغدغه دین داری ( البته تنها در این یک مورد ) دارید همون اول نیت صادقانه تون رو با خانم در میان بگذارید یا قبول میکنن یا نمیکنن
در این صورت نه شما بعداً برای رسیدن به هدف خداپسندانه و خیرخواهانه تون دچار مشکل میشید نه فردا زنی بخاطر خیانت شوهرش دچار فشار روحی و روانی میشه.

تا اونجایی که بخاطر دارم یکی از کاربران در تاپیکی گفته بود خیلی از خانمها موقع امضای عقدنامه از مفاد آن اطلاع ندارن این وظیفه سردفتردار هست که براشون بخونه تا بدونن چه چیزی رو امضا میکنن یعنی خانمها همون اول بدونن که چهار همسری و بی نهایت صیغه ی مردان رو بعد عقدنامه رو امضا کنند شاید خواستند شرطی در عقدنامه وارد کنند سئوال شما هم در راستای تحقق این امر خیلی کمک میکنه نیازی هم نیست دفتردار زحمت بکشن.

حامی;668619 نوشت:
لطف كنيد فقط نظرتان را درباره سؤال بيان كنيد و از نقد و نظر سخنان ديگران به شدت خودداري كنيد
من چند نکته میخواستم بگم ولی با این حرف جناب "حامی" کلاً نمیتونم نظر بدم :Nishkhand:
چون باید بر اساس نظر دوستان حرف میزدم

چند روز پیش هم توی یه تاپیک هم من هم سایر دوستان نظراتی دادیم که بدون دلیل پاک شد و فقط در توضیحات نوشته شده بود بی ارتباط با موضوع! در حالی که اکثر صحبت ها کاملاً در ارتباط با موضوع بود!

من دو پیشنهاد دارم

1 - حالا که قراره هر کسی فقط نظر خودش رو بگه ، بیاین کلاً امکان نقل قول کردن رو بردارید چون یه امکان بلا استفاده ست. یا اینکه این امکان رو فقط برای نقل قول استارتر بذارید و لاغیر

2 - معنای ارتباط با موضوع رو بزرگ روی سر در اسک دین بنویسید. چون تا قبل از این فکر میکردیم که ارتباط دو موضوع یعنی ارتباط مفهومی ، شناختی و دلالتی. اما حالا فهمیدیم که منظور از ارتباط اینه که حتماً متن باید کلماتش شبیه به کلمات استفاده شده در موضوع باشه! مثلاً اگر موضوع درمورد زن بود ، شما نمیتونید برای قرینه گرفتن از شوهر صحبتی کنید ، بلکه فقط باید از زن صحبت کنید!

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاتر محترم و کارشناس گرامی

حامی;668587 نوشت:
چه بسا خانمي به دليل شبهات زيادي كه اين روزها شنيده و نتوانسته جواب قانع كننده اي براي اين دو حكم پيدا كند با آن مخالفت كند.

جناب کارشناس گرامی به نظر بنده این نوع طرز تفکر مطرود است.
مثل این می ماند که بعضی از بیماران خاص داروهای پزشک را مصرف نکنند و بگویند من هنوز قانع نشده ام که آن را مصرف کنم.
اگر قرار باشد اینگونه باشد بنده میگویم پیرامون فلان حکم هنوز قانع نشدم.

آنهایی که میگویند قانع نشدم ... بحث قانع شدن یا نشدن نیست ... بحث این است که نمی خواهند حقیقت را بپذیرند و به خیال خودشان قانع نشده اند.


حامی;668587 نوشت:
وقتي در راستگويي و امانت داري شما مي خواهيد صفات پايدار يك فردي را بررسي كنيد در مواقع مي توانيد در گذشته او قرائن و شواهدي دال بر آنها يا عدم آنها پيدا كنيد

البته صرفا راستگویی و امانت داری دلیل بر ایمان قوی نیست.
حامی;668587 نوشت:
زنان ديندار هم اين احكام ازدواج موقت و متعدد را رد نمي كنند يعني نمي گويند اين احكام اسلامي نيست يا در قرآن نيست بلكه نمي توانند اين را به دليل حسادت زنانه و يا ترس از عدم رعايت عدالت يا فشار نگاه ها يا حرف هاي عرف مردم و... قبول كنند.

جناب کارشناس گرامی اگر نگاهی به تاپیکهای در این باره بیاندازید در میابید که اکثر بانوان حتی در همین سایت میخواهند کل این حکم را زیر سوال ببرند به چالش بکشند و عقیده خود را اینگونه بیان میکنند که حکم تعدد زوجات برای زمان پیغمبر است نه امروز.... و تجربه ثابت کرد برای این دسته تفکر شما هرقدر سند هم ارائه دید که این حکم برای این زمان هم است میگویند این را مردان نوشته اند برای هوسرانی و ....

به نظر بنده ایمان شخصی با چنین تفکری قوی و کامل نیست. البته ایمان دارد اما قوی نیست.


حامی;668587 نوشت:
يا بگويد مهريه را بايد هنگام مطالبه به زن داد با اين امور مخالفت كند.

پیرامون مهریه فقط یک نکته را عرض کنم.
مهریه عندالمطالبه است. و این را تمام مردان مسلمان هم میدانند.
قبول مهریه از سوی مرد یعنی ، بنده می توانم و می خواهم که این مهریه را بدهم.

وقتی یک جوان که در جلسه خواستگاری مهریه سنگین را قبول میکند و توان پرداختش را ندارد یعنی از همان ابتدا دروغ گفته است.

وقتی یک خانواده که ادعای مذهبی دارند می آیند مهریه سنگینی را بیان میکنند یعنی آن خانواده از نظر ایمانی قوی نیست.و اگر نیاز باشد حاضرم این امر را به اثبات برسانم.


علــی;666878 نوشت:
حالا نظر شما چیست کارشناس محترم؟
آیا سوال خوبی است که در خواستگاری مطرح شود؟

به نظر بنده نیاز نیست که حتما این سوال پرسیده شود تا میزان تسلیم بودن آن زن یا مرد را در برابر دستورات الهی محک زد.

میشود سوال را به گونه ای دیگر هم پرسید:

مثلا : ای خانم نظر شما پیرامون مسائل آزادی زنان در جامعه چیست؟
نظر شما درباره احکامی که عده ای از زنان میگویند ظلم به زن است چیست؟
و ....!

[="Times New Roman"][="Black"]فکر میکنم سوال خوبی نیست..
.
اگرچه حکم حکم خداست و هیچ حرفی هم توی حلال بودنش تحت شرایطی وجود نداره..
.
ولی نمی دونم چرا بعضی ها فقط لنگ همین یک حکم رو گرفتند..
.
یعنی تمام جبهه ها پر شدن شما فقط می خواید توی همین جبهه سلاح دست بگیرید و به دشمن بتازید.. :ghash: :shad:
.
حقیقتش وقتی خودم رو میزارم جای خانم ها حکم خدا رو می پذیرم ولی خیلی حالم گرفته میشه..:Ghamgin: ( خواهشا اینقدر گل پرت نکنید کار خاصی نکردم قابلتونو نداره :Nishkhand: شماره حساب میدم پول واریز کنید :khandeh!: )
.
می تونید ازش بخواید حکم خدا رو بپذیره ولی حق ندارید ازش بخواید ناراحت نشه..چون دست خودش نیست..خیلی سنگینه..
[/]

علــی;666878 نوشت:
آیا سوال خوبی است که در خواستگاری مطرح شود؟

به نظر من بهترین سوال ممکنه حتما بپرسید حتما
یا علی

اگه میزان ایمان یه خانم با جوابی که به این سوال میده سنجیده میشه بس من بی ایمان هستم چون وقتی این سوال و بیرسه یه چک محکم میزنم تو گوشش تا حساب کار دستش بیادمگه نمی دونه که خانم ها خیلی روحیه حساسی دارن

با این طرز فکر شما پس شما هم یا بی ایمان هستید یا پانزدهمین معصوم خدا روی زمین

به نظر من هم حتما این سوال رو بپرسید یعنی اگه به هر کس بگم سوال خوبی نیست شخص شما حتما باید این سوال رو در خواستگاری بپرسه

نه فقط شما، هر کس که فک می کنه زن اگه نمی تونه با این مورد کنار بیاد ملاک ایمان رو نداره یا اینکه می دونه در آینده به سمت این کار می ره، باید بپرسه وگرنه به اون دختر ظلم کرده

اولا یه قسمتش مزاح بود دوما شما که حکم من و برید حالا واقعا شما در عمل میتونید اینوقبول کنید ؟یا نه فقط شما در حد سوال که باشه قبول می کنید؟
میخوام کارشناساجواب بدن من که نمی تونم به هیچ عنوان تعدد زوجات رو برا خودم ببذیرم به خاطر روحیه فوق العاده حساسی که دارم آیا به قول این دوستمون من بی ایمان هستم یا...؟

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام مجدد

علــی;666878 نوشت:
حالا نظر شما چیست کارشناس محترم؟
آیا سوال خوبی است که در خواستگاری مطرح شود؟

شرمنده در پست قبلی کاری برام پیش اومد نتونستم کامل پاسخ بدم.
تا اینجا گفته بودم.

امام عشق;668886 نوشت:
به نظر بنده نیاز نیست که حتما این سوال پرسیده شود تا میزان تسلیم بودن آن زن یا مرد را در برابر دستورات الهی محک زد.

میشود سوال را به گونه ای دیگر هم پرسید:

مثلا : ای خانم نظر شما پیرامون مسائل آزادی زنان در جامعه چیست؟
نظر شما درباره احکامی که عده ای از زنان میگویند ظلم به زن است چیست؟
و ....!

خیالتان راحت وقتی سوال را کلی هم بپرسید آن دختری که عقیده فمنیستی دارد خود به خود وارد بحثی میشود که شما میخواهید بدانید.و بالعکس.
و نیاز نیست سوال را بصورت جزء بپرسید.و این کار باید با سیاست و هنرمندی خاص صورت پذیرد.

زیرا این سوال جزء در زندگی زناشویی یک بازخوردی دارد و در زمان خواستگاری یک بازخورد دیگر.و حتی در فضای مجازی مثل این سایت یک بازخورد متفاوت.
در زمان خواستگاری چون علاقه ای بین دو طرف نیست دختر ناراحتی خود را بروز میدهد و حمل بر تسلیم نبودن دختر در برابر حکم الهی میشود.و در حقیقت اینگونه نیست.
پس پرسیدن سوال جزء آن هم بدون آشنایی دوطرف نسبت به یکدیگر اشتباه است.
اما در زمان زندگی وقتی این سوال برای سنجش ایمان پرسیده شود آنگاه مشخص میشود ایمان دختر چقدر است.و به نظر بنده آن زمان بهترین موقع برای این آزمون است.

قطع مسلم بدانید آن دختری که افکار فمنیستی دارد بعد از پرسش سوال کلی هم مستقیم میرود سر بحث تعدد زوجات و کار کردن زن و ....
[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

امام عشق;668886 نوشت:
جناب کارشناس گرامی اگر نگاهی به تاپیکهای در این باره بیاندازید در میابید که اکثر بانوان حتی در همین سایت میخواهند کل این حکم را زیر سوال ببرند به چالش بکشند و عقیده خود را اینگونه بیان میکنند که حکم تعدد زوجات برای زمان پیغمبر است نه امروز.... و تجربه ثابت کرد برای این دسته تفکر شما هرقدر سند هم ارائه دید که این حکم برای این زمان هم است میگویند این را مردان نوشته اند برای هوسرانی و ....به نظر بنده ایمان شخصی با چنین تفکری قوی و کامل نیست. البته ایمان دارد اما قوی نیست.

سلام
اين كه زناني يافت مي شوند كه اين حكم را قبول دارند بس است ديگر مگر بايد همگي بگويند ما قبول داريم تا شما راضي شويد:Nishkhand:
به قول خانمي نوشته بود: هم دو آتيشه مخالف بود ولي گاهي شرايط براي زندگي چيزي را سر راه آدم مي گذارد كه ابتدا آن را نمي پسنديد بله همه خانم ها دائم را مي خواهند ولي چه كنيم كه بعد از 15 سال صبر برايم مهيا نشد
اين كه خانم هاي شوهردار نمي پسندند به خاطر اين است كه سيراند و سير از گرسنه خبر ندارند (وقت وقتش بايد از حكمت اين حكم جويا شد جايي كه خداوند در نظر گرفته است)
ای سیر تو را نان جوین خوش ننماید
معشوق من است آن که به نزدیک تو زشت است.
حوران بهشتی را دوزخ بود اعراف
از دوزخیان پرس که اعراف بهشتست
[/]

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب و احترام مجدد خدمت کارشناس گرامی و کمی عصبانی!

حامی;669001 نوشت:

سلام
اين كه زناني يافت مي شوند كه اين حكم را قبول دارند بس است ديگر مگر بايد همگي بگويند ما قبول داريم تا
شما راضي شويد:Nishkhand:
به قول خانمي نوشته بود: هم دو آتيشه مخالف بود ولي گاهي شرايط براي زندگي چيزي را سر راه آدم مي گذارد كه ابتدا آن را نمي پسنديد بله همه خانم ها دائم را مي خواهند ولي چه كنيم كه بعد از 15 سال صبر برايم مهيا نشد
اين كه خانم هاي شوهردار نمي پسندند به خاطر اين است كه سيراند و سير از گرسنه خبر ندارند (وقت وقتش بايد از حكمت اين حكم جويا شد جايي كه خداوند در نظر گرفته است)
ای سیر تو را نان جوین خوش ننماید
معشوق من است آن که به نزدیک تو زشت است.
حوران بهشتی را دوزخ بود اعراف
از دوزخیان پرس که اعراف بهشتست

جناب کارشناس گرامی نوع متن شما بوی هجوم میدهد.از همین الان بگویم بنده آدم صلح طلبی هستم و از دعوا هم خوشم نمیاد:ok:. تسلیم.
جناب حامی گرامی کمی لطیفانه و محربانانه تر با من سخن بگوید تا نترسم.:khandeh!:

البته صدرصد اگر در جامعه ای تمام زنان و مردان حکم های الهی را قبول داشته باشند بنده میزان مطلوبیت و رضایتم از آن جامعه نسبت به جامعه ای که این درصد کمتر باشد فراتر است.

بنده هم که شما را ارجاع دادم به پستهای دیگر صرفا به این دلیل بود که ببینید زنان دین داری هم هستند که میخواهد با بهانه حکم الهی را زیر سوال ببرند.

بنده هم در اکثر آن تاپیکها حضور داشتم و فقط و فقط حکم الهی را بیان کرده ام و تا امروز هم با اسلحه کسی را تهدید نکرده ام که سخن بنده را بپذیرند.بنده فقط طبق وظیفه شرعی و اخلاقی خودم حکم را بیان کرده ام.همین.

فقط یک نکته هیچ دلیلی چه از سمت مرد و چه از سمت زن دلیل درستی نیست برای مخالفت با حکم الهی.
اگر تسلیم پذیری افراد نسبت به دستورات الهی تلسیم پذیری محض باشد ایمان آن فرد قوی تر است. هرچه این تسلیم پذیری کم رنگ تر باشد از قوت ایمان می کاهد.و این نقص است همانگونه که امام خامنه ای(حفظه الله) پیرامون مسائل مختلف بیان کرده اند.و باید سعی کنیم این نقص ها را برطرف کنیم تا قوت ایمان قوی تر بشود.نقص شخصی ظاهری است و نقص شخص دیگری باطن.

در پناه قرآن و اهل بیت موفق و موید باشید:Gol:.
[/]

حامی;669001 نوشت:
اين كه زناني يافت مي شوند كه اين حكم را قبول دارند بس است ، ديگر مگر بايد همگي بگويند ما قبول داريم تا شما راضي شويد؟
استاد "حامی" گرامی ، اگر بخشی از مردها هم بگن ما مهریه رو قبول نداریم ، شما همین حرف رو به خانمها میزنید؟

علــی;666878 نوشت:
شهوت پرست کسی است که شهوت و غیرت زنانه را بر حکم خدا ترجیح می دهد و السلام علی من اتبع الهدی

:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:
و من الله توفیق!

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;669025 نوشت:
استاد "حامی" گرامی ، اگر بخشی از مردها هم بگن ما مهریه رو قبول نداریم ، شما همین حرف رو به خانمها میزنید؟

به نظرم توجه به قرائن من را از پاسخ بي نياز مي كند:khaneh:

حامی;669001 نوشت:
مگر بايد همگي بگويند ما قبول داريم تا شما راضي شويد:Nishkhand::khandeh!:
[/]

حامی;669031 نوشت:
به نظرم توجه به قرائن من را از پاسخ بي نياز مي كند :khaneh:
استاد "حامی" با من سفسطه نفرمایید :Nishkhand:

حامی;669031 نوشت:
مگر بايد همگي بگويند ما قبول داريم تا شما راضي شويد :Nishkhand: :khandeh!:

1 - همه آدمها نه ، همهء شیعیان

2 - بحث رضایت نیست برادر ، بحث شناخته

نکته:
همینجا عرض کنم که من با روشی که استارتر تاپیک مطرح کردند مخالفم
اما پاسخ هایی که به ایشون داده شد صرفاً پاسخ های احساسی بود و من هنوز پاسخی منطقی و قانع کننده ندیدم

البته خودم پاسخ دارم ولی نمیگم :khandeh!:

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;669034 نوشت:
اما پاسخ هایی که به ایشون داده شد صرفاً پاسخ های احساسی بود و من هنوز پاسخی منطقی و قانع کننده ندیدم

البته خودم پاسخ دارم ولی نمیگم

مثل هميشه منتظر سخنان حكيمانه شما هستيم
البته مگر آن كه گفتيد نقد و نظر ديگران بايد ازاد باشد:Nishkhand:
نقد و نظر من و استارتر آزاد:Kaf:
يا علي بيا تو گود[/]

[="Microsoft Sans Serif"][="Blue"]

علــی;666878 نوشت:
آیا سوال خوبی است که در خواستگاری مطرح شود؟

سلام علیکم
بنده اگر دختری داشته باشم و برای دخترم خواستگار بیاید و از بنده بپرسد نظر شما راجع به تعدد زوجات چیست؟ (با اینکه نظر بنده همان نظر مرجعی که دارم یعنی استحباب تعدد زوجات می باشد) جواب می دهم که دخترم قصد ازدواج ندارد فعلاً :Nishkhand:
شرایط سوال باید در نظر گرفته شود هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد در جالی که اگر اکنون از من نظرم را بپرسید در مورد تعدد زوجات یقینا یکی از مدافعین تمام احکام الهی از جمله این حکم هستم بنا بر این شیوه پرسش شما آنهم به صورت مستقیم نادرست است بلکه از راه های دیگری می توان نظرات کلی یک دختر را در رابطه با همین موضوعات بدست آورد که برای شما ان شاء الله به صورت خصوصی ارسال خواهم کرد.
به نظر بنده دغدغه شما این است که تشخیص دهید که دختری که قصد ازدواج با او را دارید نظرش راجع به احکام خدا چیست و حق هم دارید امروزه که تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی به بالاترین شکل خود در حال وقوع است با ابزار و وسایل گوناگون که یکی از مهمترین آنها ماهواره بوده و اکثر افرادی که از ماهواره استفاده می کنند تاثیرات بسیار زیادی بر اعتقادات آنها می گذارد که قابل چشم پوشی نیست و در مورد تعدد زوجات که دیگر ماهواره که هیچ همین شبکه هایی که از باصطلاح جمهوری اسلامی پخش می شود از هر دو سریال ایرانی که ساخته می شود مسئله یکی از آنها یا حداقل در ضمن سریال تعدد زوجات است و چهره مردی را به نمایش می گذارد که از روی هوس یا شهوت با زن دیگری ازدواج مخفیانه می کند و عاقبت آن هم که در تمام سریالها یکجور است و مشخص است که چه می شود و شما هم حتما از این سریال های فرهنگی! دیده اید.
و تبلیغات دیگری که علیه این حکم می شود.
بنا بر این جای تعجب هم نیست که افرادی مذهبی به جهت تبلیغاتی که علیه این حکم می شود مخالفت تعدد زوجات هم باشند چون قبل از اینکه ما به سراغ تربیت و شکل گیری عقاید آنها برویم غرب به سراغ آنها آمده و با عقاید آنها خو گرفته اند.

به نام خدا
سلام

بايد در خواستگاري به طور كلي تر صحبت بشه و شايد بهتر باشه اين سوال در دوران نامزدي و كلي تر مطرح بشه و باعث سوء ظن و سوء برداشت نشود.
ميشه رو مسائل ديگه هم دست گذاشت مثل مهريه پايين شغل زنان اجازه خروج از منزل و...

[="Microsoft Sans Serif"][="Blue"][=microsoft sans serif]

حامی;668587 نوشت:
تذكر 2: در روايتي كه اشاره كرديد اشاره به صفات پايدار به معناي ديندار بودن نيست يعني نه دلالت مطابقي و نه دلالت التزامي بالمعني الخاص بر ديندار بودن دارد. بلكه حداكثر اشاره شايسته ستودن بودن دارد. نه دينداري و عدم دينداري. زنان ديندار هم اين احكام ازدواج موقت و متعدد را رد نمي كنند يعني نمي گويند اين احكام اسلامي نيست يا در قرآن نيست بلكه نمي توانند اين را به دليل حسادت زنانه و يا ترس از عدم رعايت عدالت يا فشار نگاه ها يا حرف هاي عرف مردم و... قبول كنند. برخي از افراد ديندار حتي در واجبات هم تحثت تأثير نگاه مردم هستند مثلا چون جمع نمي پسندد نماز اول وقت نمي خوانند يا ريش نمي گذارند يا امر به معروف و نهي از منكر با توجه به نكات روان شناختي نمي كنند و..

سلام
روایت را مثل اینکه خوب ترجمه نکرده است علی آقا ترجمه روایت اینگونه است که شخصی نزد امام صادق از همسرش بسیار خوب تعریف می کند که چنین است و چنان است و امام صادق می پرسد که آیا غیرت زنانه او تحریک شده است.شخص جواب می دهد بله من او را به غیرت آورده ام و او همچنان ثابت قدم مانده است امام می گوید او همانگونه که گفتی می باشد.
یعنی شرط قبول تعریف های نخستین اول از همسرش را این می داند که در غیرت زنانه هم ثابت قدم باشد علاوه بر آنکه روایت از امام معصوم داریم بر اینکه لیس منا من لم یومن بکرتنا و لم یستحل متعتنا
[=microsoft sans serif](وسائل ج21ص7 از امام صادق علیه السلام)

[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]کسی که به «بازگشت ما (رجعت پس از در عصر ظهور)» ایمان ندارد و متعه را حلال نشمارد، از ما (اهل بیت) نیست.

[=microsoft sans serif] قرار گرفتن متعه در ردیف «ایمان به رجعت» که از شاخصه های اعتقادی شیعیان است نشان از اهمیت اعتقاد بر حلیت ازدواج موقت دارد.

[="Microsoft Sans Serif"][="Blue"]

حامی;669001 نوشت:

سلام
اين كه زناني يافت مي شوند كه اين حكم را قبول دارند بس است ديگر مگر بايد همگي بگويند ما قبول داريم تا شما راضي شويد:Nishkhand:
به قول خانمي نوشته بود: هم دو آتيشه مخالف بود ولي گاهي شرايط براي زندگي چيزي را سر راه آدم مي گذارد كه ابتدا آن را نمي پسنديد بله همه خانم ها دائم را مي خواهند ولي چه كنيم كه بعد از 15 سال صبر برايم مهيا نشد
اين كه خانم هاي شوهردار نمي پسندند به خاطر اين است كه سيراند و سير از گرسنه خبر ندارند (وقت وقتش بايد از حكمت اين حكم جويا شد جايي كه خداوند در نظر گرفته است)
ای سیر تو را نان جوین خوش ننماید
معشوق من است آن که به نزدیک تو زشت است.
حوران بهشتی را دوزخ بود اعراف
از دوزخیان پرس که اعراف بهشتست

من وقتی که نظرات جناب حامی را می خوانم می بینم تفاوت آنچنانی در اصل موضوع با ایشان ندارم و 99 درصد مشابه است اما نمی دانم چرا از نوع ادبیات ادبیات ایشان نا خودآگاه فکر می کنم که مخالف نظرات ماست اما مجددا محتوا و اصل مطلب را نگاه می کنم می بینم مطابق نظر ماست نمی دانم جناب حامی از فنون روانشناسی استفاده می کنند که اینگونه می شود یا وردی، چیزی می خوانند.:Nishkhand:

حامی;669001 نوشت:
اين كه خانم هاي شوهردار نمي پسندند به خاطر اين است كه سيراند و سير از گرسنه خبر ندارند (وقت وقتش بايد از حكمت اين حكم جويا شد جايي كه خداوند در نظر گرفته است)
ای سیر تو را نان جوین خوش ننماید
معشوق من است آن که به نزدیک تو زشت است.
حوران بهشتی را دوزخ بود اعراف
از دوزخیان پرس که اعراف بهشتست

اتفاقا برعکس این مجردها هستند که با این حکم مشکل دارن نه متاهل ها،
البته متاهل ها در ظاهر مشکلی ندارن وگرنه باطنا آنها هم نمی پسندن
اکثر خانمهای متاهل از خلق و خوی شوهر خود آگاه هستند میدونن سراغ چنین حکمی نمیره خیالشون از شوهر خودشون راحته بعضی اوقات از طرفداران سرسخت این حکم هم هستند تو خیلی از تاپیک ها دیده شده زنان متاهل بیشتر مدافع بون نه مخالف
اما همون دختران مجرد سیر نشده نمی پسندن چنین حکمی رو ، به نظرتون علتش چیه !!!!

الدین القیم;669043 نوشت:
من وقتی که نظرات جناب حامی را می خوانم می بینم تفاوت آنچنانی در اصل موضوع با ایشان ندارم و 99 درصد مشابه است اما نمی دانم چرا از نوع ادبیات ادبیات ایشان نا خودآگاه فکر می کنم که مخالف نظرات ماست اما مجددا محتوا و اصل مطلب را نگاه می کنم می بینم مطابق نظر ماست نمی دانم جناب حامی از فنون روانشناسی استفاده می کنند که اینگونه می شود یا وردی، چیزی می خوانند.

اتفاقا نظرات جناب حامی هم در محتوی هم در اصل موضوع شبیه شماهاست تفاوت اندکی فقط در ظاهر و شیوه ی بیان به چشم میخوره
که اونم بخاطر اینه جناب حامی رک و پوست کنده موضوع رو بیان نمیکنن یه کم ترفند داستانی و روایی به موضوع اضافه میکنن تا خوب احساسات طرف تحریک شه و با شخص داستانی همدردی کنه عذاب وجدان هم بگیره و بعد حق رو صد در صد به جناب حامی بده
شیوه تاثیرگذاری ایشان خیلی موثرتر از شماهاست شماها هنوز مونده کار یاد بگیرید به این میگن شیوه تبلیغ درست
جناب حامی امیدوارم به دل نگرفته باشید :Gol:واقعیت بود دیگه :Gol:

سلام
مطرح کردن این سوال از جانب مرد در جلسه خواستگاری شبیه این میباشد که زن در جلسه خواستگاری چنین سوال مطرح کند:
من بابت کار کردنم در منزل و شیر دادن بچه از شما مزد میگیرم و از سویی بعد از عقد مهریه رو باید کمال و تمام پرداخت کنید چون حکم خداست،
اگر مردی چنیی سوالی رو از جانب زن درست و صحیح می داند پس بهتر است چنیی سوالی نیز مطرح شود

[=Arial Black]با سلام خدمت دوستان

باز هم بحث پیرامون تعدد زوجات و متعه
و باز هم جنگ و دعوا و حرف‌هایی صرفاً از روی احساس

برای من جالب است و البته بسیار باعث تأسف که برخی از کاربران صراحتاً آنچه را که دوست ندارند، صرفاً بنا به دلایل احساسی و عاطفی رد می‌کنند و این را جزو افتخارات خود نیز می‌دانند.
بنده قصد تخریب کسی را ندارم و صرفاً به عنوان یک توصیه دوستانه عرض می‌کنم:

اگر پذیرش حکمی از احکام الهی برایتان سخت و دشوار است، هرگز آنرا انکار نکنید. چرا که باعث ایجاد حجابی در رسیدن حقایق به انسان می‌گردد. حق را بپذیرید ولو اینکه توان اجرای آن را نداشته باشید.

خانم‌هایی که با پذیرش تعدد زوجات و/یا ازدواج موقت مشکل دارند می‌توانند بگویند: ما این حکم را قبول داریم و می‌دانیم که حکم الهی است و اجرای صحیح آن قطعاً مفید است، ولی متأسفانه ما هنوز توان تحمل آن را نداریم و می‌بایست برای رشد معنوی خود بیشتر تلاش کنیم.

و اما در پاسخ به سؤال علی آقا
برادر عزیز
شاید یکی از کلیدی‌ترین روش‌های شناخت طرف مقابل این باشد که او را در چنین مسائلی بیازمایید اما صحبت‌های دوستان هم چندان بیراه نیست که این سؤالات را غیرمستقیم بپرسید. هرچند که ممکن است خانمهایی که در مراتب بالایی از ایمان باشند، به سؤال صریح شما نیز پاسخ منطقی بدهند، ولی تعداد چنین کسانی شاید محدود باشد و ممکن است گزینه مناسب دیگری را از دست بدهید.

در مجموع به توجه به روحیه خودتان تصمیم بگیرید:
۱- اگر بسیار آرمان‌گرایید و به دنبال کسی می‌گردید که در مقامات والای ایمان مستقر باشد، سؤال خود را مستقیم بپرسید.
۲- ولی اگر واقع‌گرایید و به دنبال همسری باایمان و با معیارهای منطقی و معقول هستید، سؤالات غیر مستقیم دیگری را بپرسید تا به عمق عقاید دخترخانم مورد نظر برسید. چرا که امروزه بسیاری از دختران خوب که می‌توانند گزینه مناسبی برای همراهی شما در زندگی باشند، متأسفانه در مقابل سوالات اینچنینی موضع‌گیری می‌کنند.

خداوند به شما همسری عنایت کند که موجبات سعادتتان را فراهم آورد.
والسلام علی من اتبع الهدی

بسم الله ... الرحمن الرحیم
سلام علیکم برادر و رحمت خدا بر شما،
هم بله و هم خیر ...
اصل بر دانستن پاسخ یک سؤال نیست، چه آنکه پاسخ این سؤال می‌تواند به مرور زمان به هر دو طرف بله یا خیر تغییر کند ...
آنچه که باید در خواستگاری مطمئن شد رویکرد دختر است در برخورد با مقوله‌ی دین و دینداری ... اینکه بین زندگی دنیا و آخرت کدام اصل و کدام فرع است ...
از صفات نیمه‌پایداری که به زعم حقیر باید بررسی شوند یکی صداقت و یکی وفاداری و قدرشناسی است و یکی ایثار ... و شاید مهمتر از همه تعقل البته به معنای حقیقی آن (دلم می‌خواهد پس پذیرفتم با اینکه حکم عقل است پس ناچارم بپذیرم فرق دارد ولی برخی دل را بر عقل مقدم می‌دارند و بعد منظورشان هم از دل همان قوای واهمه‌ای است که برای ایشان تحت تأثیر شهوات متفاوت است، شهوت خوردن، شهوت معروف شدن، شهوت معروف شدن، شهوت قدرتمند بودن، شهوت جنسی و هزار و یک شهوت دیگر که عموماً افراط در انها ناشی از «تکبر» است، خواستن خود بیش از دیگران، داشتن روحیه‌ی ایثار درست در مقابل این روحیه‌ی خودخواهی است)!

شما ممکنه با یک نفر دیندار ازدواج کنید و بعد در اثر هم‌نشین بد یا کتابهایی که می‌خواند یا سریال‌های صداوسیما(:Moteajeb!:) ایشان فیمینیست شود و کم‌کم با احکام زیادی از دین برخورد کند، بلکه با ضرب به آنها اصابت کند، که راه علاجی به این سادگی‌ها برای کوفتگی آن نباشد ... البته خدای ناکرده :ok:
برعکس ممکن است با کسی ازدواج کنید که حجابش نیم‌بند است و نمازش را متغیر بین اول وقت و آخر وقت می‌خواند ولی بخاطر نداشتن کبر و حسادت و برخی صفات دیگر ظرف مدتی محدود او را ببینید که با سرعت زیادی در عین آرامش از کنارتان سبقت می‌گیرد با اینکه شما دارید با آخرین توان خود می‌تازید که در مسابقه‌ی دنیا جزء السابقون باشید! (دنیا به قول حاج‌آقا ماندگاری یک مسابقه است، خود خدا گفته است که به اینجا آورده شدید که مسابقه دهید که «لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»، کسی که سرگرم دنیا باشد مثل کسی است که در سر یک امتحان یا مسابقه که زمانش دارد به سرعت سپری می‌شود خوابش برده است)
خواستگاری اگر قرار بود برای شناخت یک نفر فقط در یک لحظه‌ی خواستگاری یا برای یک دوره‌ی کوتاه از خواستگاری تا ازدواج باشد می‌شد سریع وضعیت فعلی طرف را تشخیص داد و معیارهایی هم برای این کار داشتیم، ولی پروسه‌ی خواستگاری کردن یک مکانیزم شناخت کوتاه‌مدت با قابلیت اعتبار بلندمدت را می‌طلبد ... بخاطر همین هم احتمالاً جاب حامی فرمودند باید به دنبال بررسی‌های خاصی بود که مثلاً می‌توان به آنها گفت صفات پایدار ...

ممکنه شما از یک نفر آن سؤال را بپرسید و آن خانم هم بگوید ازدواج موقت به نظرش کار جالبی است، چون تابحال از نگاه یک فرد مجرد به آن نگاه می‌کرده است که می‌خواسته مثلاً از نظر جنسی ارضا شود ولی هیچ امیدی به ازدواج دائم نداشته است، بعد که ازدواج کردید اما دیگر از آن خوشش نیاید و بگوید این تجاوز به حقوق مسلم بنده است و کلی هم عذاب وجدانش کم شود وقتی که می‌بیند یک دنیا کافر البته دانشمند قبل از او این را فهمیده‌اند! ... با انجام ازدواج شرایط زندگی برای هر دو طرف تغییر می‌کند، دو نفر در شرایط زندگی مجردی می‌شوند دو نفر در شرایط زندگی متأهلی، در نتیجه بعید نیست اگر نگاه ایشان هم به برخی مسائل هم تغییر کند ... مشابه همان که حضرت فرمودند میدان عدل گاهی چقدر وسیع است ولی نوبت به عمل کردن که می‌رسد چقدر تنگ است ... این وسعت و تنگنا فقط برای تفاوت بین عقیده و عمل نیست، بلکه بین همان عقیده در شرایط متفاوت هم می‌تواند باشد ... مثل کسی که در مقام عقیده وقتی خودش را جای کسی بگذارد که باید بر علیه پدر و مادرش در دادگاه شهادت بدهد می‌گوید نه این کار درست نیست با آنکه در قرآن آمده که باید انجام بدهد ...

خلاصه اینکه اگر شما با همین یک سؤال پیش آن خانم بروید پاسخ ایشان هر چه که باشد خیلی قابل تحلیل برای شما نخواهد بود ... خوب است اگر مجموعه‌ای از مسائل را جمع‌آوری کنید و بعد در صحبتهایی که با ایشان دارید سعی کنید ایشان را در شرایط مجازی (ذهنی) متفاوتی بگذارید و بعد هم پاسخها و هم شاید مهمتر از ان عکس‌العمل‌های ایشان را بررسی کنید ... مثلاً ممکن است از یک نفر این سؤال را بپرسید و او سریع بگوید نه، ممکن است از یکی دیگر بپرسید و او سرش را بیاندازد پایین و کمی فکر کند و بعد بگوید نه ... در مورد اول شما می‌توانید سریع بگویید که هر کسی برود خانه‌ی خودش، ولی در دومی خوب است که از او بپرسید که چرا و چطور به آن جواب رسید و بعد مراحلی که برای رسیدن به آن جواب در ذهنش داشته است را تحلیل کنید و غیره و غیره ... ببینید که اگر او اهل تفکر و تعقل است از پاسخی که به او می‌دهید چطور استقبال می‌کند، آیا اراده کرده است که مرغش یک پا داشته باشد یا با روشن شدن مسائل برایش از شدت مخالفتش کم می‌شود ... لازم نیست حتی بپذیرد، به نظر حقیر همینکه کمی هم نرم شود هم نشان می‌دهد که ایشان به دنبال اثبات خودش نیست و برایش مهم است که کاری که درست است را بشناسد و همان را به عنوان اعتقاد و عمل داشته باشد ... چنین کسی ممکن است تعداد جلسات صحبت‌های خواستگاری با ایشان زیاد بشود اما دست آخر همان کسی باشد که شما در ابرها به دنبالش می‌گشتید ... یعنی ارزش دارد که روی ایشان فکر کنید و پاسخ منفی ایشان را سریعاً با عکس‌العمل «پس ما به درد هم نمی‌خوریم» یا «من مؤمنم و تو کافری و آبمان با هم در یک جوب نمی‌رود» پاسخ نگویید ...

اگر واقعاً قصد ازدواج دارید تکیه کردن بر همین یک سؤال خیلی اطمینان‌آور نیست ... گرچه در کل خوب است و حقیر هم این مطلب را از خانمم پرسیدم و خیلی‌ها را هم در مقابل پاسخشان به همین سؤال و شاید سؤالات مشابه از گزینه‌ها خط زدم ... به قول جناب امام عشق می‌توانید کلاً بحث‌های فیمینیستی متفاوتی را مطرح کنید ... بسیاری از مسائل دیگر هم هست که به صورت کلی در عرف خیلی از مردم حتی متدین پذیرفته شده نیست با آنکه جزء دین است، آنها را هم می‌توانید مطرح کنید ...

تازه اینها در بحث کلیات است ... بعد از اینکه عقل ایشان و برخی روحیاتشان را محک زدید تازه وارد جزئیات می‌شوید ... گرچه به هر حال وزن آنها به اندازه‌ی وزن اهمیت این کلیات هم نخواهد بود، ولی خالی از اهمیت هم نیستند ...

در پناه خدا باشید ان شاء الله
یا علی علیه‌السلام

[="Black"]

علــی;666878 نوشت:
كافى 5/ 505: عدّة من أصحابنا عن أحمد ابن أبي عبد اللّه عن أبيه عن محمّد بن سنان عن خالد القلانسى قال ذكر رجل لأبى عبداللّه عليه السلام امرأته فأحسن عليها الثناء فقال له أبو عبد اللّه عليه السلام أغرتها، قال لا قال فأغرها، فأغارها فثبتت فقال لأبى عبداللّه عليه السلام انّى قد أغرتها فثبتت فقال هي كما تقول.

مردى از همسرش نزد امام صادق عليه السلام ياد كرد و بسيار ایمان و اخلاق او را ستود. امام صادق عليه السلام به او فرمود: «آيا كارى كرده‏ اى كه او را به غيرت وادارى؟(مثلا تعدد زوجات داشته باشی و یا متعه و یا رابطه با کنیر که زن غیرتی شود!) مرد گفت: نه. حضرت فرمود: پس او را به غيرت وادار آن مرد چنين كرد ولى زن همچنان ثابت ماند.(و مخالفتی نکرد) پس از آن مرد به امام صادق عليه السلام گفت: او را به غيرت كشاندم ولى او همچنان استوار ماند حضرت فرمود: اين زن همان گونه كه مى ‏گويى (قابل ستايش) هست.»

حالا نظر شما چیست کارشناس محترم؟
آیا سوال خوبی است که در خواستگاری مطرح شود؟


سلام.
معمولا زنها به داشتن هوو مخالفت می کنند. در این مقال به علل مخالفت آنها پرداخته از منظر دین و عقل مورد بررسی قرار می دهیم.
در سلسله علل مخالفت زنها با هوو سه صورت وجود دارد

شکل اول: مخالفت قطعیه؛
دو مقدمه را اول متذکر می شوم تا بهتر مسئله را تبین نمایم:
مقدمه اول:
ما در قرآن کریم حدود ده آیه درباره تعدد زوجات داریم که برخی از انها مستقیم به زوجات پیامبر اسلام اشاره دارد و آیات دیگری هم بطور عموم، تعدد زوجات را تبیین می فرماید.
مقدمه دوم:
ضروریات دین عمدتاً به چیزهایی گفته می شود که مورد قبول عامه مسلمین باشد یعنی تمام یا اکثر جامعه مسلمین اعم از شیعه و سنی انرا قبول داشته باشند قران را همه قبول دارند. و ایات جواز تعدد زوجات بر کسی پوشیده نیست و اگر مسئله تعدد زوجات جزو ضروریات جامعه اسلام محسوب شود حکم منکرین آن سنگینتر می شود
مراجع عظام می فرمایند اگر کسی ضروریات دین را مثل نماز و روزه و ... منکر شود بطوری که به انکار خدا و نبی منتهی شود نجس محسوب می شود و اگر نداند این چیزی که منکر میشود از ضروریات است به احتیاط باید از او اجتناب کرد. (رساله مراجع مسأله 106 تا110 مراجعه شود)

گروهی از زنان شدیداً مخالف و منکر اسلامی بودن تعدد زوجات هستند و می گویند چنین چیزی در اسلام نداریم. این مربوط به پادشاهان است و ...
با توجه به دو مقدمه فوق اگر فردی با وجود اینکه می داند تعدد زوجات از احکام و فرعات دین محسوب می شود که در قرآن احکام آن بیان شده است و می داند که سنت انبیاء و اولیاء خدا بوده است و جزء ضروریات دین محسوب می شود؛ اما در عین حال مخالفت قطعیه با تعدد زوجات داشته باشد بطوری که منکر آن بشود و بگوید در اسلام چنین چیزی مورد قبول نیست و وجود ندارد و حتی عملا نسبت به همسر خود غیرت بخرج می دهد که مبادا فکرش، چشمش و دستش به سمت اختیار نمودن همسر دیگر برود؛
این انکار قوانین و آیات الهی است و نازلترین حکم او این است که باید از او اجتناب کرد!

آنچه مراجع در انکار ضروریات آورده اند این است که باید این انکار به قلب باشد اما حضرت آیة الله زنجانی می فرمایند اگر چه به زبان باشد. و حضرت آیةالله تبریزی می فرمایند هرچند معترف نباشد. و می فرمایند بنا بر اظهر پاک هستند.

آیا زنانی که مخالف چند همسری مردان هستند مرتد هستند؟
باید گفت اگر هر کسی مخالفت او به نحو مخالفت با خدا و رسول ص جلوه نماید باید خود را جرگه مرتدین تماشا کند.

اما گرچه افرادی که در مباحثات با ما شرکت داشتند تعداد معدودی از آنها به شدت مخالفت کردند و ان را بعنوان یک مسئله غیر اسلامی دانسته و قبول نمی کنند و قران را هم با وجود چنین مطلبی در آن رد می کردند که اینها مصداق کفر و ارتداد هستند؛
ولی اکثریت قریب به اتفاق مخالفین تعدد زوجات، در این مرتبه از مخالفت نبودند و جزء دو قسم دیگر مخالفین بودند که به آن اشاره می شود؛

شکل دوم : مخالفت از روی حسادت و خودشیفتگی
برخی ز زنان از روی حسات نسبت به همنوع یا حسادت نسبت به همسر خود مانع تعدد زوجات هستند.
این افراد به خاطر خودشیفتگی و انحصار طلبی، همسر خود را تحت مالکیت خود می دانند و نسبت به همسر غیرت به خرج می دهند که مبادا شوهر آنها همسر دوم اختیار کند.
این خصوصیت در لسان روایات مذموم است. حتی گاهی در کنار کفر قرار داده شده است.

امام باقر علیه السلام فرمود:
(غَیْرَةُ النِّسَاءِ الْحَسَدُ وَ الْحَسَدُ هُوَ أَصْلُ الْكُفْرِ إِنَّ النِّسَاءَ إِذَا غِرْنَ غَضِبْنَ وَ إِذَا غَضِبْنَ كَفَرْنَ إِلَّا الْمُسْلِمَاتُ مِنْهُنَّ). الکافی ج5 ص505ح4
غیرت زنان حسد است و حسد ریشه كفر است.زنان وقتی غیرت می ورزند خشمگین می شوند و وقتی خشمگین شدند كفران می ورزند مگر زنان مسلمه!

شکل سوم: دفع ضرر احتمالی
شایع ترین نوع مخالفت زنان جامعه به خاطر این است که با آمدن هوو، احساس تزلزل خانواده می کنند و این مطلب حقی است.
یکی از مهمترین فلسفه های خلقت انسان تشکیل خانواده، تحکیم و تعالی خانواده درراستای تکثیر نسل متعالی و تربیت یافته است. اگر هر مانعی در مسیر تعالی خانواده ایجاد بشود باید برداشته شود. و نباید گذاشت چنین موانعی سر راه خانواده بوجود آید.
هر چیزی که مانع تشکیل آسان خانواده و ازدواج می شود باید از جامعه اسلامی برداشته شود
هرچیزی که تحکیم خانواده و پایداری خانواده را سست می کند باید بعنوان یک آسیب شناخته شده و شیوه های رفع ان شناسایی و بکار گیری شود
هرچیزی که نمی گذارد یک خانواده متشکل از عناصر دینی و اسلامی به استحکام برسند و در مسیر کمال و تعالی الی الله قرار بگیرند باید همه آحاد جامعه و مسئولین دست به دست هم بدهند و آن تنیدگی و آسیب را برطرف نمایند.
در شکل گیری خانواده چه تلاشهایی که صورت نمی گیرد و چه آرزوهایی که به مقصد نمی رسد و چه هزینه های گزافی برای ان صورت نمی گیرد. در همه دنیا این پیگیریها و تلاشهای مستمر برای تشکیل خانواده صورت می گیرد تا محصول آن فرزندانی با نشاط و آرامش و سکونت روحی و روانی جامعه باشد. شایسته نیست که این همه زحمت به اندک تنیدگی از دست برود و کانون خانواده متزلزل و جامعه متورم گردد.

در هیچ جای عالم هیچ عاقلی و هیچ پیامبری و هیچ عالمی زندگی ای را شکل نداده است که متزلزل نماید.
بنابراین اگر یک زن به خاطر اینگونه ضرر وزیان مخالفت می کند مخالفت او معقول و ستودنی است.

اما اگر این احتمال وجود ندارد، اگر مخالفت او از این بابت بجا نباشد و مدیرت خانوادگی انها به نحوی خواهد بود که استحکام کانون خانواده خدشه بردار نخواهد شد بلکه در کنار هوو و کمک به تشکیل خانواده همنوع، نشاط بیشتری به زندگی وارد خواهد گردید این قاعده بهانه ای برای دو قسم اول و دوم بیش نخواهد بود.

علل و ریشه های مخالفت زنان با چند همسری

بعد از بیان اشکال سه گانه مخالفت زنان با چند همسری و داشتن هوو؛ مایلم به علتهای گوناگونی که منجر به این سه نوع مخالفت می گردد را بیان نمایم. علتهای زیادی دست به دست هم می دهند تا در جامعه اسلامی با حکم اسلامی تعدد زوجات مخالفتهای زیادی صورت گیرد که برخی از انها اشاره می شود:

1- عدم آگاهی و بصیرت لازم در زمینه تعدد زوجات
افرادی زیادی مراجعه کردند و در ابتدا شمشیر را از رو بستند اما همین که با زوایای مختلف چند همسری آشنا شدند و با فلسفه وجودی چنین حکمی آشنا شدند از بلندای مخالفت سر فرود آوردند، همینکه سیره اهل بیت علیهم السلام را شناختند که عمدتاً آن بزرگواران دارای چند همسر بودند و چقدر به آسانی چنین عمل حسنه ای را برای حفظ افراد جامعه اسلامی انجام می دادند شوق پذیرش آنها نیز بیشتر شد. متأسفانه در عصر رسانه با هجمه سمپاشیهای دشمنان دین در یک فضای آلوده ضد دینی روبرو هستیم و صنعت، مدرنیته و مکاتب ضاله دست به دست هم داده به شدت با آموزه های دینی مخالفت می کنند و متأسفانه جامعه اسلامی هم تأثر می پذیرند.

2- ندانستن فوائد و ثمرات تعدد زوجات
مهمترین فایده درون خانوادگی حفظ نشاط تک تک افراد خانواده خصوصاً زنان(هووها) می شود که در مقاله ای این نظریه را بیشتر مطرح کردیم. از فواید دیگر آن تشکیل یک خانواده جدید که در راستای فلسفه خلقت است، رفع تنیدگی و افسردگی ناشی از تأخیر ازدواج یا ترس از تجرد مطلق در زنان، مرتفع شدن غم و غصه ناشی از مشکلات اینده فرزندان زنان مجرد، مهار افکار انحرافی و جلوگیری از اشاعه منکرات، کمک به تولید نسل و استحکام پارامتر جمعیت جامعه اسلامی خصوصاً تشیع، تسهیل امور خانه داری، شوهرداری، فرزند داری و ... و فواید زیادی که بر ان مترتب است.

3- فرهنگهای غلط و آداب و رسوم کهنه و قدیمی در برخی اقوام و جاها
*یکی از فرهنگهایی که خیلی شایع است و احتمالا در همه جامعه ساری است شعار «خدا یکی زن هم یکی!» است.
اگر به مفهوم این شعار و نگرش دقت کنیم این ایده با شرک به خدا همپوشانی دارد. چرا که مخلوق در برابر خالق بصورت واحد فرض گرفته شده است در حالی که خالق و مخلوق در یک طراز نیستند. و از طرفی با خود گفتار خداوند در قرآن منافات دارد که فرمود: «مثنی و ثلاث و رباع»!

*یکی دیگر از فرهنگهای کهنه این است که اگر مادر روی شیئی دست بگذارد و همان را فرزند خصوصاً دختر آن را برای خود می خواهد از همان بچگی و با ناراحتی و خشونت به او گفته می شود که او «هووی مادر» ش است. و از همان ابتدا شخصیت هووی ندیده را برای فرزندان کریه جلوه می دهند!

* هر کس همسر دوم می شود یا مجدد ازدواج می کند او را معیوب و بیچاره می دانند که نتوانسته زندگی خودش را حفظ کند و امده زندگی دیگری را خراب نماید. و یا اینکه همسر اول را معیوب می دانند و می گویند چون فلان مشکل را داشته همسرش رفته هوو سرش آورده لذا اگر کسی هوو داشته باشد نشانه معیوب بودن زن اول محسوب می کنند!

*کسی که ازدواج کرد باید با چادر سفید برود خانه همسر و با کفن برگردد لذا اگر به هر دلیل شرعی و عقلی طلاق گرفت یا اینکه همسرش از دنیا رفت دیگر نباید تا آخر عمر ازدواج کند و الا هوسباز و ... خواهد بود!

* نگرش های منفی مثل اینکه : «هیچ دو هوویی زیر یک سقف دوام نیاورده اند»! یا «دو عشق در یک دل نمی گنجد» لذا مردی که دو همسر میگیرد زن اول را دوست ندارد و .... درحالی که نقض همه این گونه نگرشها در جوامع اسلامی و همین جامعه پیرامونی خود ما دیده می شود و معلوم است که اینگونه نگرشها باطل است. و گاهی در این باره صحبت شده است. عشق باید الهی باشد و هرچه رنگ الهی داشته باشد ظرف آن و حرم آن قلب انسان است. شما به دوستهایی که در دل دارید نظاره کنید هزاران مصادیق وجود دارند که همه آنها در الهی بودن وجه اشتراک دارند. مگر اینکه شطان نفوذ کند و دشمن را جای دوست در دل انسان نفوذ دهد. لذا اگر بخواهید به دوستیهای دل خود نظارت داشته باشید و ببینید که آیا الهی است یا نه باید ببینید آیا دلیلی مثبت، عقلی، شرعی و الهی برای حضورش در قلب دارید یا نه؟ اگر دلیل محکمه پسند بود عشق شما الهی است و الا شیطانی است. مثل دوستی همه فرزندان که ذاتی و فطری است و در عین حال هریک تفاوتهایی هم با یکدیگر دارند.

4- تأثیر رسانه ها و تبلیغات سوء آنها
وقتی فیلمی بر اساس زندگی بی اساس و شکست خورده یک نمونه چند همسری شکست خورده ساخته می شود این به قبح چند همسری در جامعه اسلامی دامن می زند نه به فرهنگ سازی سنت حسنه نبوی. اگر این آقایان فیلمساز و هنرمند و ... از نمونه ها و الگوهای موفق چند همسری که مستند به آموزه های دینی هستند و خصوصاً فوائد متعدد آن را فیلم ساخته بودند و به تصویر می کشیدند؛ به دلیل عواطف دینی و مذهبی مردم خوب ما، قطعاً ان سنت در جامعه تحسین می شد و این تابوی چند همسری شکسته می شد. از طرفی هم ماهواره ها جهت شکستن جامعه اسلامی به انحاء مختلف به تجرد زیستن و رفاه طلبی و آسایش زندگی خصوصاً زنان مسلمان دامن می زنند و با کشاندن زن مسلمان به بیرون خانواده بطوری که راه برگشت به خانواده را نداشته باشد راه را بر این امکان زیستن دو هوو در کنار یکدیگر تنگ می نماید.

5- تحصیل زدگی
وقتی که اولین خواستگار در سن 16 سالگی برای دختر معرفی می شود والدین او را بچه می دانند و می گویند می خواهد درس بخواند! می خواهد کنکور امتحان بدهد! و ... می خواهد دانشگاهش تمام کند! میخواهد دکترا بگیرد! و ... همینطور به بهانه تحصیل که باید دختر تحصیلکرده باشد تا همسر خوبی گیرش بیاید هی به تحصیل می پردازد از 15 تا 25 سالگی یک خلا مدیریت شهوت هم به این مسئله اضافه می شود که در این مدت در مسیر تحصیل باعث ارتباطاط نامناسب هم می شود. وقتی این ارتباطات برقرار شد گاهی والدین هم خبر دارند و می گویند خودش فهمیده است خطا نمی کند آنگاه این تحصیل زدگی بطور بدبینانه اش این می شود خانم دکتر مجرد با چندین مورد مفسده اخلاقی راهی زندان بشود و مایه ابروریزی خانواده و خوش بینانه آن این بشود که حالا که سنش از 28 و از 30 گذشت و به همه آرزوهای تحصیلیش رسید منتظر یک جوان بیست ساله آن زمان است که دیگر چنین شانسی ندارد و بلکه پسران 30 ساله هم به دنبال دختران 20 ساله چشم و گوش بسته می گردند. و فقط غصه روی غصه انواع بیماریهای تنیدگی روحی روانی و افسردگی به سراغ این ریحان زندگی می رود و برای رسیدن به مرز تجرد مطلق یا نداشتن فرزند یا ازدست دادن فرزند آوری بیشتر دچار استرس می شود. همه اینها یک طرف و اینکه یک خانوم با این کمالات دیگر نباید همسر دوم باشد و می گوید:
«حق من این زندگی چند همسری نیست»
و با القاء همین تفکر منتظر سواره ای با اسب سفید می ماند و تجرد را بر چند همسری ترجیح می دهد تا اینکه مثل برخی حتی به تجرد قطعی میرسد و همه آرزوهای خود ر ا بر خاک سیاه می نشاند.

6- ضعف ایمان به غیب و آیات الهی و وحی
برخی از زنان یا به انکار ایات قرآن هرچند زبانی می پردازند و یا اینکه برای برداشتهای خود از آیات چند همسری آیات را مصادره به مطلوب خود می برند و هرچه که سلایق و نفس خود بر آن میل دارد همانگونه آیات را تفسیر می کنند. و اگر بتوانندبرای مخالفت خود، از همین آیاتی که قبول ندارند استفاده می کنند.

7- ترس از رزق و روزی
برخی زنان فکر می کنند اگر هوو به زندگی وارد شود رزق و روزی انها نصف و کمتر می شود و شوهر نمی تواند مخارج او را برساند.
بسیاری از ازدواج های صورت گرفته چه در نسلهای گذشته و چه در نسلهای امروزی و چه در نسلهای آینده که ان شاءالله بوقوع بپیوندد شما می بینید که با چه میزان سرمایه زندگی شروع شده است! گاهی در محاسبات دو، دو تا چهارتا، انسان کم می آورد در حالی که می بیند زندگیش سپری شده و مشکلی در آن زمان حس نشده است. و بعد از مدتها همان دستی که تهی بود صاحب چند ده برابر آن سرمایه اولیه را که در شروع زندگی داشته الان داراست. این همان ضمانت پروردگار در روزی است که به انسان کد داده است و فرمود: شما اگر میخواهی روزیت زیاد شود برو ازدواج کن. «یغنهم الله من فضله» خدا از فضلش شما را غنی می کند.
مؤثر در روزی خداست و الا انسان هرچه دنبال روزی بدود چیزی دستش نمی آید. شما ببینید بیشترین سرمایه های دنیا دست کسانی است که ازدواج کرده اند. حالا آیا این ضمانت خدا برای ازدواج اول است؟ ایا برای ازدواج دوم است؟ دیگر برای سومی نیست؟ پس چرا گفته: «مثنی و ثلاث و رباع»؟
خداوند برکت و روزی را در جمع قرار داده است. خداوند وقتی ضمانت می کند برای ازدواج، بنده خود را مستغنی کند و وقتی تا چهار زن برای مرد جایز می داند این معنایش فقر و تنگی روزی نیست بلکه او خالق و رازق همه بندگانش است و در هر جا که باشند روزی آنها را مقدر کرده است.

8- ترس از روشن نشدن اینده فرزندان متعدد
برخی فکر می کنند اگر هوو داشته باشند او نیز فرزندانی را خواهد آورد و داشتن فرزندان زیاد مشکلاتی چون: تحصیل، ازدواج، مسکن، شغل، تربیت و ... را به همراه خواهد داشت و از پس آن بر نخواهند آمد.
این ترس نیز جایگاهی ندارد حد اقل با وجود خانواده های پرجمعیت و موفق این مسئله نقض می شود. خانواده های پر جمعیتی که همه تحصیلات عالیه و متشخص در جامعه هستند و چنین مشکلاتی هم ندارند. اتفاقا برخی از خانواده ها که تک همسر هستند تا مرز بیست فرزند دارند و چنین مشکلاتی برای آنها در زندگی بوجود نیامده است. برخی هم با تعداد یک یا دو فرزند مشکلات عدیده ای برایشان بوجود آمده است. پس خاستگاه مشکلات به داشتن یا نداشتن فرزندان کم یا زیاد نیست. خدایی که روزی کرم زیر دریا را ضمانت کرده از بنده خود روی زمین غافل نیست و برکت خود را بر انها می گستراند. از طرفی خود فرزندان سرمایه عظیمی در تولید سرمایه های مادی و معنوی هستند و با یک مدیریت ساده و آسان می شود به این حقیقت دست یافت.

9- عملکرد منفی مردان چند همسر
یکی ار علل مخالفت زنها با داشتن هوو عملکرد ناشایست برخی از مردان دارای چند همسر است که اخلاق و آداب معاشرت با زنان و فرزندان و اقوام و خویشان خود و همسران را رعایت نمی کنند و با زنان خود را چون بردگان رفتار می نمایند.
اینگونه رفتارهای مشمئز کننده باعث می شود زنان وجود چنین خلقیاتی را به خاطر وجود چند زن در یک زندگی تلقی کنند و از هوو داشتن و هوو شدن منزجر شوند. در صورتی که اگر آداب و روشهای صحیح چند همسری با استفاده از منابع و الگوهای اصیل دینی برای آنها تبیین شود دچار این تنیدگی ها نخواهند شد.

10- گزارشهای افراطی و غلط همسران برای سایر زنان
گاهی توقعات همسر دوم وسوم در زندگی انچنان زیاد است که شاید هیچ مردی نتواند خواسته های چنین فرد متوقعی را براورده کند اما این زن با یک کلاغ چهل کلاغ کردن و بزرگنمایی ناتوانی مرد در مدیریت و تأمین انها، نظر دیگران را نسبت به چند همسری منفی می کنند. می گویند که ما با چه ارزوهایی اومدیم در این زندگی اما همه خاکستر شد. هیچگونه رسیدگی و توجهی به ما نمی شود. لذا فردی که می خواهد به زندگی چند همسری تن بدهد منصرف می شود. و از طرفی نیز آنچنان از همسر اول بد می گویند که بیچاره از وقتی که اومدم تو زندگیش دیگه مهارش کردم شوهرم به خواسته اش رسید با وجود من خیالش راحت شد دیگه او نمی تواند جولان بدهد و اسب به همسرم بتازاند و ... لذا زنهایی که از این زن چنین سخنان سخیفی را می شنوند می گویند اگر هوو این است که می خواهد بیاید ما را چنبره کند همان بهتر که نباشد لذا به داشتن هوو راضی نمی شوند.

11- عدم تأمین مالی زن اول توسط مرد
گاهی دیده میشود برخی مردان وقتی همسر دوم اختیار می کنند نسبت به تأمل مالی همسر اول کوتاهی می کنند و به زن اول سختی زیادی می دهند. همین امر باعث می شود که سختیها روز بروز بر زن اول چیره تر شود و بروز این سختیها را از وجود هوو در زندگی خود بداند و لذا از هوو خوشش نیاید و هر جا که بنشیند روضه سختیهای زندگی خود را مطرح می کند و لذا باعث قبح چند همسری در بین سایرین می شود.

13- عدم عدالت مردها
برخی مردها توان رعایت عالت را ندارند. فکر می کنند اگر یک زن کفش 37 میخواد باید اون زن دیگه هم به زور پاش رو توی کفش 37 بکنه که عدالت باشه!
یکی عینک نیاز دارد یکی ندارد، کی نیاز به تعمیر دندان دارد یکی ندارد، یکی برای خانه خود بخاری لازم دارد یکی دیگر یخچال میخواهد و ...
عدالت در تأمین نیازهای معیشتی، جسمی و روحی است به قدر و اندازه هر یک از انهاست به طوری که باتأمین آن احساس نیاز برطرف گردد نه اینکه در یکی افراط شود و در دیگری تفریط.
درسته که نسبت به عاطفه نمیشد عدالت داشت چرا که عواطف انسانها در اختیار افراد نیست که بشود آن را تعدیل کرد اما تا حد ممکن در بحث عاطفه هم باید رعایت کرد مثلا اظهار دوستی در جمع خانواده نباید نسبت به یکی بیش از دیگری باشد.
رفتارهای نا عادلانه و عدم رعایت شأن هریک از همسران باعث میشود نگرش به چند همسری قبیح گردد و باعث مخالفت زنان شود.

14- رها کردن خانواده اول و رفتن سراغ خانواده جدد
ممکن است بشود توجیه کرد که همسر دوم با ورودش به خانواده احساس غربت و تنهایی دارد و نیازش به همراهی و همدلی شوهر بیشتر از همسر اول است و لذا شوهر مدت زمان بیشتری را با همسر جدید سپری نماید ا او را به زندگی جدیدش آشنا کند. اما در همین امر هم می بایست قبل از ورود همه مسائل و شیوه های زندگی را بازگو نمایند و خود را به عدالت نزدیک نمایند. هرچند در ابتدای امر ممکن است این تفاهم را با همسر اول داشته باشیم که مدت بیشتری را با همسر دوم و مدت کمتری را را همسر همسر اول سپری شود اما این نباید بیش از اندازه عرف ادامه یابد.
خداوند در قران میفرماید به گونه ای با همسرتان رفتار نکند که گویا او شوهر ندارد.
متأسفانه برخی مردان وقتی همسر دیگری اختیار کردند بالکل از همسر اول فراموش میکنند که الان او ممکن است حاجتی یا نیازی در معیشت زندگی داشته باشد! بدون توجه به همسر اول به ادامه زندگی با همسر دوم می پردازند و گاهی هر از چند گاهی یک سری هم به زندگی اول خود می زنند. این مورد پذیرش اسلام هم نیست. لذا زنان با دیدن چنین صحنه ای از داشتن هوو منزجر می شوند.

15- ضرورت ندانستن جامعه اسلامی به تعدد زوجات
در گفتار بزرگان دین آمده است که اگر جامعه اسلامی به تعدد زوجات ضرورت پیدا کند ممانعت آن خیانت به بشریت است. برخی افراد این درک را ندارند که بدانند این ضرورت یعنی چی؟ هرگاه چالش بوجود آیدکه برای آنها ملموس بشود ممکن است قبول کنند که ضرورت است و آن زمانی است که کار از درمان گذشته باشد.
اگر جامعه بداند که در فقدان چند همسری چه ضرباتی به بدنه جامعه اسلامی وارد میشود! چه مفاسدی که جامعه را تهدید می کند! چه جوانانی و زنان جوانی که به خاطر انتظار بیهوده در سنین بالا قرار میگیرند و بسیاری از مواهب جوانی و پله های ترقی را در این انتظارهای کاذب از دست میدهند! چه تکثیر نسلی که در استحکام و استقرار امت شیعی مؤثرند اما در فقدان چند همسری آنها هم مفقود هستند! و ...
تا این ضرورتها برای زنان مسجل نشود آنها حاضر نیستند رفاه و آسایش خود را کم کنند لذا با آمدن هوو مخالفت می کنند.

16- هوسران دانستن تعدد همسر توسط برخی مردم و زنان
متأسفانه اگر مردی این جرأت را به خود داد تا همسر دوم داشته باشد ابتدا به ساکن او را هوسران می خوانند در حالی هوسرانی از مسیرهای آسانتر و غیر مسئولیت پذیر قابل انجام است. این نگرش هوس رانی صرف بر قامت این سنت حسنه باعث میشود که زن ممانعت کند از اینکه هوو بشود یا هوودار شود.
اینها عمده دلایل مخالفت زنان با تعدد زوجات بود که به اجمال به برخی راهکارها و تبیین آنها در خلال مطالب اشاره گردید
به امید روزی که سنت حسنه نبوی با بهترین شیوه های دینی و مورد تحسین آحاد ملت قرار گیرد. ان شاءالله.[/]

[="Black"]

علــی;666878 نوشت:
پاسخ:بارک الله به شما زن مومنه

نامه یک زن متدین درباره تعدد زوجات


دوست عزیزی که در عرصه فرهنگ تعدد زوجات تلاش می کنند و نسبت به سنگر ما ارادت دارند مطلبی را ارسال فرمودند که تقدیم دوستان می کنم امید است مورد استفاده قرار گیرد.

صحبت دوست و متن نامه ارسالی:

این نامه یک زن متدین است که واکنشی اسلامی وعقلایی به مسئله تعدد زوجات دارد به نظر بنده گفتم براتون بفرستم شاید قابل استفاده باشه

بسم الله الرحمن الرحیم
چند سال پیش که در جایی دیگر درباره ازدواج موقت و مجدد می نوشتم و بحث می کردم و طبق معمول شاهد عصبانیت اکثر خانمها بودم که گاهی همراه با نواختن بنده با کلماتی تند بود! خواهر محترمی ایمیلی فرستاد که موجب خوشحالی و شگفتی بنده شد و خدا را شکر کردم که فعالیتم مؤثر بوده است. اکنون نامه آن خواهر محترم ـ که بعدا ازدواج کردند و امیدوارم هر کجا هستند به همراه همسر گرامیشان به سلامت و سعادت باشند ـ تقدیم به خوانندگان عزیز این وبلاگ:

بعد از سلام و تعارفات نوشته بودند:


...مشکلی که از من حل شد مشکلی علمی بود و اینکه فهمیدم یک زن باید آنقدر آزاده باشد که حتی به علاقه همسرش نیز وابسته نباشد و خداوند دنیا را محل امتحان قرار داده نه محل تغذیه نفس سیری ناپذیر، و باید تا لحظه ای که زنده ایم یادمان نرود که حکم الهی را بر خواسته دل خود ترجیح دهیم وتسلیم امر الهی باشیم.

من آموختم درجایی که...حکم می دهند که در ازدواج موقتِ مرد رضایت همسر او شرط نیست زنان باید از این حکم بطور ضمنی بفهمند که همسرشان جز امانت الهی نیست ونباید انحصار طلب باشند

و بالاتر از آن نباید به اینکه تنها محبوب همسرخود باشند دل ببندند و برای آن بجنگند زیرا این یعنی بردگی، بردگی چی؟ بردگی محبت!
نتیجه ای که حاصل میشود چیست؟! روحشان آرامش میابد؟ نه! نتیجه: غفلت از حق تعالی ودستورات حضرتش، خودخواهی و خودکامگی و چشم بستن به نیاز های همنوعانشان، نگرانی دائمی برای نرفتن همسرشان به سوی زن دیگر ،راضی شدن به درمعرض گناه قرار گرفتن یا لااقل محرومیت زنان دیگر و گاه شوهر از برآورده شدن نیازهایشان خواهد بود.

این خواسته انحصارطلبانه جز دلمشغولی دنیا نیست چرا که (یوم یفر المرء من اخیه , وامه وابیه , وصاحبته وبنیه) شوهر و منحصر بودن محبت شوهر به زن, دردی از او دوا نمی کند بلکه تسلیم به امر الهیست که به درد او می خورد.

ما اگر نخواهیم به این احکام بیندیشیم وتسلیم آنها باشیم اسما شیعه امیرالمؤمنین و رسما شیعه عمر غاصب هستیم.

باور آزادی مرد در ازدواج موقت یا مجدد نکته ای تربیتی نیز برای زنان دارد و آن اینکه حق مسلم مرد را بازور وبهانه گیری و پلیس بازی نمیتوان ونباید از او گرفت.

اگر کسی در پی محبت و جای دیگر نرفتن دل شوهر است راهش کسب هنر خوب همسرداری کردن است.

گرچه به نظرم حرص این امور فانی را زدن برای خواهش دل خود نیز بیهوده است وقتی به زحمتش می ارزد که حتی خوب همسرداری کردن نیز برای به انحصاردرآوردن محبت شوهر نباشد بلکه برای رضای خداوند باشد .

چرا که سه خاصیت دارد:
اول) تلاش ما در آخرت نتیجه دارد
(دوم) اگر باهمه تلاش موفق نشدیم سرخورده نمیشویم
(سوم) مبتلا به حرص زدن نمیشویم چون وظیفه خود را انجام داده ایم

و نتیجه را به خداوند واگذار کرده ایم.

دوستان را در این بحث که ظاهرا به آزمون خفیّ ایمانها تبدیل شده به آرامش وتوجه به مرگ که قطع تمام علایق و تنها ماندن با صورت و نتایج اعمال است دعوت میکنم و دقت به این موضوع برای همه مؤمنین از همه ادیان, نه احتیاج به دلیل و برهانهای پیچیده دارد ونه تخصص در روایت وتفسیر میخواهد . برای آزاد کردن عقل از احساسات وهیجانها که اولین منزل رسیدن به حقیقت است خوبست لحظه ای به مرگ بیندیشیم وآنرا به خود نزدیک ببینیم در چنین شرایطی گویی یکباره از قید تعلقات نفس که منشأ لجاجت وحق ناپذیری هستند آزاد میشویم وآنگاه تازه در کلاس اول دین میتوانیم حکم خداوند وسیره معصومین را به تعقل وتحلیل بنشینیم

والسلام

منبع: سایت چند همسری (کلیک کنید)
[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

شبـنم;669092 نوشت:
اتفاقا برعکس این مجردها هستند که با این حکم مشکل دارن نه متاهل ها،
البته متاهل ها در ظاهر مشکلی ندارن وگرنه باطنا آنها هم نمی پسندن
اکثر خانمهای متاهل از خلق و خوی شوهر خود آگاه هستند میدونن سراغ چنین حکمی نمیره خیالشون از شوهر خودشون راحته بعضی اوقات از طرفداران سرسخت این حکم هم هستند تو خیلی از تاپیک ها دیده شده زنان متاهل بیشتر مدافع بون نه مخالف
اما همون دختران مجرد سیر نشده نمی پسندن چنین حکمی رو ، به نظرتون علتش چیه !!!!

سلام
بنده خدايي ادعا كرد كه من متخصص هستم
گفتند تخصص شما چيه؟
گفت من مي تونم با نگاه به افراد بگويم چه كسي تشنه است و چه كسي تشنه نيست.
شخصي او را استخدام كرد و در مهماني برد و گفت: خب حالا هنر نمايي كن. بگو ببينيم كي تشنه است كي تشنه نيست. افرادي مختلفي گفتند تشته ام ولي او اهميت نداد از ان ميان يكي خيلي بي تابي كرد و ديد فايده نداره از جا بلند شد رفت آب بخورد مرد هنرمند نگاهي كرد و گفت: اين تشنه واقعي است.
تشنه هاي واقعي زنان بيوه اي هستند سال ها انتظار كشيده اند براي ازدواج دائم ولي خبري نشده است و از درد ناچاري اين ازدواج را - البته به اميد دائم شدن - مي پذيرند. تشنه واقعي ان خانمي است كه به دلائل مختلفي فرصت و مجال ازدواج نداشته و گاهي به خاطر شرايط زندگي مانند مراقبت از والدين بيمار ازدواج نكرده است و الان مدت ها است كه راغب است ازدواج كند احساس تنهايي قلب او را مي فشارد به حال زن و شوهري كه دست در دست هم در خيابان مي روند و مي گويند و مي خندند غبطه مي خورد يا حسادت مي ورزد ميل به پاك بودن را همچنان دارد و به هرگز نميخواهد بازي هوس شود به همين دليل ازدواج موقت را مي پذيرد و سر اين كه مدتش طولاني تر باشد با زبان بي زباني چونه مي زند و غالبا مردان نمي دانند چه آروزهايي ا را به اين وادي كشانده است و به نياز خود فكر مي كنند و زن باز با زبان بي زباني مي گويد
هر كسي از ظن خود شد يار من
از درون من نجست اسرار من
* اينها كه ميگم نظرم نيست كه بگويم هر كسي نظري داده سنگ مفت گنجشك هم مفت من هم سنگ نظري مي پرانم نه اين حاصل مشاوره هاي واقعي است. حالا نه اين كه بشكن بزنم و بگويد بله ما به ازا اين حكم بيرون هم هست نه. مي گويم خدايا حكمت را شكر كه اگر نبود چيزي كم داشت اين جامعه اسلامي و شاه راه بهانه براي گناه كردن با جسارت تمام باز باز بود ولي انسان شقي بيراهه را مي پسندد لَوْلَا أَنَّ عُمَرَ [رَضِيَ اللَّهُ عَنْ مخالفيه في هذا الحكم] نَهَى عَنِ الْمُتْعَةِ مَا زَنَى إِلَّا شَقِيٌّ.[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

دوستان با تمام احترامي كه قائل هستم براي شما
بايد اخطار بدهم كه داريم از محور سؤال اصلي خارج مي شويم
نظر شما درباره سؤال اصلي
مخالفيد؟ چرا؟
موافقيد؟ چرا؟
( همر دو ) تفصيل؟ چرا؟
[/]

حامی;669200 نوشت:
تشنه هاي واقعي زنان بيوه اي هستند سال ها انتظار كشيده اند براي ازدواج دائم ولي خبري نشده است و از درد ناچاري اين ازدواج را - البته به اميد دائم شدن - مي پذيرند. تشنه واقعي ان خانمي است كه به دلائل مختلفي فرصت و مجال ازدواج نداشته و گاهي به خاطر شرايط زندگي مانند مراقبت از والدين بيمار ازدواج نكرده است و الان مدت ها است كه راغب است ازدواج كند احساس تنهايي قلب او را مي فشارد به حال زن و شوهري كه دست در دست هم در خيابان مي روند و مي گويند و مي خندند غبطه مي خورد يا حسادت مي ورزد ميل به پاك بودن را همچنان دارد و به هرگز نميخواهد بازي هوس شود به همين دليل ازدواج موقت را مي پذيرد و سر اين كه مدتش طولاني تر باشد با زبان بي زباني چونه مي زند و غالبا مردان نمي دانند چه آروزهايي ا را به اين وادي كشانده است و به نياز خود فكر مي كنند و زن باز با زبان بي زباني مي گويد

سلام
اتفاقا چند روز قبل خانم محترمي در سايت از همين امر گله داشت كه به دليل اين كه شرايط ازدواج را ندارم و براي حفظ خودم از گناهاي جنسي ناچار اين حكم را قبول كردم ابتدا مرد قول داد كه [HL]ازدواج مدت دار طولاني[/HL] باشد ولي ضمن گفتگو هي از روزهاش كم كرد تا رساندش به يك روز من ديدم اين طوري او به فكر خودش است و من نيازهايم رفع نمي شود به همين دليل قبول نكردم.
[HL]ان مردي كه خدا رو قبول دارد و سنگ خدا و حكم خدا را به سينه مي زند بايد سنگ انسانيت و همدلي و همزباني را با همسرش در اين ازدواج به سينه بزند[/HL]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;669205 نوشت:
ولي ضمن گفتگو هي از روزهاش كم كرد تا رساندش به يك روز من ديدم اين طوري او به فكر خودش است و من نيازهايم رفع نمي شود به همين دليل قبول نكردم.

اين نامردي است آدم ياد مذاكره هاي هسته اي مي افتد:ok:[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]دوستان يك راهنمايي
دقت كنيد دينداري مراتب دارد چه براي زن و چه براي زن
بهتر است زن و مرد با هم رتبه خود در دينداري ازدواج كند (انكحوا الكفا)

مراتب دينداري
اسلام
ايمان
تقوا
[/]

علــی;666878 نوشت:
حالا نظر شما چیست کارشناس محترم؟
آیا سوال خوبی است که در خواستگاری مطرح شود؟

سلام علیکم
باتشکر از شما کاربر گرامی و محترم

به نظر بنده حقیر پرسیدن این سوال خوب است اگر درست و درجای خودش پرسیده شود و از طرفی تنها ملاک تشخیص ایمان نباشد!! اینکه اگر کسی پذیرفت یعنی قطعا مومنه است و اگر کسی نپذیرفت یعنی قطعا مومنه نیست به نظر بنده اشتباه است!
صحبتم را با یک مثال شروع میکنم
در مناطق زیادی از کشورمان تعدد زوجات یک امر رایج و مرسوم است و کودکان از کودکی با این موضوع بزرگ میشوند ،حال فرض کنید شما به خواستگاری چنین خانمی میروید و از او میپرسید آیا با تعد زوجات مشکلی دارد؟ او هم میگوید نه ! برای چه مخالف باشم ،این حق مرد است !!
بعد همین خانم وقتی میپرسید نظرتان در مورد خمس در زندگی چیست ممکن است مخالفت کند!! یا با حجاب برتر مشکل داشته باشد ، یا در خیلی از امور زندگی حقوق همسر را رعایت نکند،یا بد اخلاق باشد و غیره...
اینکه فردی که پاسخ شما را میدهد از چه نظر پاسخ میدهد مهم است،یعنی آیا فرد دارد از نظر تعبدی بودن دین اسلام پاسخ میدهد یا نه از نظر اینکه این موضوع یک امر طبیعی در خانواده و طایفه ایشان بوده ست!

پس برای اینکه بتوانید بفرمایید بله این خانم واقعا مومنه است پرسیدن تنها این سوال کافی نیست!!! زیرا همین خانم ممکن است به همسر دوم شوهرش حسادت نداشته باشد اما به مادر شوهرش حسادت داشته باشد!! (منظورم این است که اگر فرض یکی از ریشه های قبول نداشتن این حکم را حسادت بدانیم اینجا معلوم میشود ریشه مشکل که حسادت است وجود دارد هرچند طرف با تعدد زوجات مشکلی ندارد!)

در نتیجه به نظر بنده این سوال میتواند سوال خوبی باشد اگر چند مورد را در نظر داشته باشید
1-خانم های زیادی هستند که واقعا مومنه هستند اما در طول زندگی آنقدر از این موضوع بد شنیده اند و از کودکی مواضع افراد رادر این خصوص دیده اند که حس خوشایندی به این موضوع ندارند،اما اگر بنشینید با آنها علمی و منطقی و از دیدگاه اسلام صحبت نمایید قبول میکنند!(بنده این را تجربه کرده ام، بوده اند در بین دوستانم حتی خانم هایی که خودشان طلبه و مومنه بودند اما با تعدد زوجات کاملا مخالف بودند ،اما وقتی نشستیم کاملا منطقی و اسلامی بحث و گفتگو کردیم این حکم را به عنوان یک حکم الهی کاملا پذیرفتند ) پس نباید کل را فدای جزءکنید و اگر خانمی از هرنظر کمالات معنوی را داشت اما این موضوع را قبول نداشت سریع اورا کنار بگذارید ،بلکه باید بررسی کنید ببینید علت قبول نداشتنش چه چیزی است!!
2-این سوال در کنار سوالات تکمیلی دیگر شاید بتواند نشان دهنده تسلیم بودن فرد نسبت به احکام الهی باشد ! از طرفی باید ببینید آیا این خانم به آنچه میگوید عامل هم است یا نه!! حال شما چگون میتوانید عامل بودن فرد را در این خصوص متوجه شوید؟!! پس به نظر حقیر عقل حکم میکند به یک سوال بسنده نشود و اگر واقعا فردی در موارد دیگر دین تسلیم امر الهی بود و و با تحقیق متوجه شدید این خانم در طول زندگی به احکامهای دیگر الهی عمل میکند میتوان آن موقع میتوان امید داشت اگر میگوید قبول دارم ان شاءالله عامل هم است(یعنی فقط زبانی قبول ندارد با یقیین قبول دارد!)
پس به نظر بنده برای رسیدن به یقیین نسبی باید عللی که یک خانم این حکم را قبول ندارد پیدا کنید! بعد سوالاتی در زمینه علل نپذیرفتن این حکم یا علل پذیرفتن این حکم بپرسید

3-نحوه پرسیدن این سوال و زمانی که این سوال را میپرسید در خواستگاری مهم است!! چون ممکن است طرف را به خطا بیاندازد! پس باید این سوال در جای خودش و در بحث خودش پرسیده شود و نبای همان اول این را پرسید!مثلا در طول سوالات خواستگاری ممکن است شما به این مساله برسید که اگر در طول زندگی موضوعی بین ما و در زندگی پیش آمد چه چیزی را باید محور قرار دهیم و حسن ختام مبحث خود بدانیم؟ اینجا طرف اگر مومنه باشد قطعا میگوید خواست و رضای الهی! حالا شما میتوانید از این قسمت گریزی بزنید و سوالاتی در زمینه عمل به احکام الهی بپرسید و بگویید حالا اگر رضای الهی با آنچه ما دوست داشتیم در تضاد بود چه!! و اجازه دهید طرف پاسخ دهد و سپس چند مور را بیان کنید مثلا بگویید اگر رضای الهی در دان خمس بود اما مرد دلش نمی آمد پولش را در راه خدا بدهد،اگر رضای خدا در ازدواج مجدد مرد بود اما زن دوست نداشت شوهرش زن دیگری بگیرد ،اگر رضای خدا تهیه جهیزیه برای دختر از طرف داماد بود اما داماد دوست نداشت این کار را انجام دهد و غیره...حال به نظرتان باید چه کار کرد؟ !
اینگونه که سوال شود طرف مقابل ذهنیتش نسبت به سوال شما بد نخواهد شد و از طرفی روی آن فکر خواهد کرد اما اگر همان جلسه اول و در سوالات اول این سوال را بپرسید ممکن است برای برخی افرا سوء تفاهم ایجاد گردد

و در آخر این را بدانید که به نظر بنده حقیر یک خانم وقتی در خانه است همه تکیه گاهش پدرش است ،و وقتی ازدواج میکند همه زندگی و تکیه گاهش میشود همسرش!! یعنی مرد بعد از ازدواج میشود مولای خانه زن !! خب زن به خاطر آن حس وابستگی که بعد از ازدواج به همسرش پیدا میکند و آن حس امنیتی که با حضور همسر در خانه برایش ایجاد میشود طبیعی است شاید برایش سخت باشد همسرش چند روز در منزل نباشد! یعنی حس نگرانی زن از جهت حسادتهای زنانه یا نافرمانی دستورات الهی نیست !! اما همین زن اگر بداند شرایطی است که باید همسرش ازدواج مجددی داشته باشد قطعا با خداوند معامله میکند و در واقع به نوعی جهاد میکند!!
کدام مادری است که دوست نداشته باشد پسرش کنارش باشد ،کمک حال روزهای پیریش باشد؟ کدام پدری است که دوست نداشته باشد پسرش عصای دستش باشد و توان بازویش؟ حال چگونه میشود پدر و مادری تک پسرشان را میفرستند جبهه در حالی که یقیین دارند ممکن است شهید شود؟!
چون روحیه ایثار و گذشت در وجود آنها نهادینه شده است و این روحیه برخواسته از عبد بودن آنان و راضی به رضای الهی بودن آنان دارد!! یعنی با وجود اینکه دوست دارند مانند هزاران پدر و مادر دیگر پسرشان کنارشان باشد اما چون اکنون موقعیتی جهاد ایجاد شده است در برابر امر الهی تسلیم میشوند و اورا در راه اسلام هدیه میکنند تا دین اسلام پایدار بماند و خشنودی خداوند حاصل گردد و هرگز هم از این موضوع سر سوزنی پشیمان نخواهند شد و با رضایت صددرصد قلبی این کار را انجام خواهند داد
تقریبا ازدواج مجدد نیز همینگونه است! و یک خانمی که با تمام وجود رضایت میدهد همسرش زن دیگری اختیار کند در واقع دارد در راه رضای الهی به خاطر تکلیفی که ایجاد شده است به نوعی جهاد انجام میدهد که ارش والایی هم دارد!

پس اینکه فردی تا چه حد نسبت به احکام الهی تسلیم است تنها با پرسیدن این سوال که آیا با تعدد زوجات مشکلی ندارید و دادن تنها یک جواب بله یا خیر و یک توجیه ساده قابل شناخت دقیق وحتمی نیست

خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
یازهرا(س)

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

یارب;669213 نوشت:
و در آخر این را بدانید که به نظر بنده حقیر یک خانم وقتی در خانه است همه تکیه گاهش پدرش است ،و وقتی ازدواج میکند همه زندگی و تکیه گاهش میشود همسرش!! یعنی مرد بعد از ازدواج میشود مولای خانه زن !! خب زن به خاطر آن حس وابستگی که بعد از ازدواج به همسرش پیدا میکند و آن حس امنیتی که با حضور همسر در خانه برایش ایجاد میشود طبیعی است شاید برایش سخت باشد همسرش چند روز در منزل نباشد! یعنی حس نگرانی زن از جهت حسادتهای زنانه یا نافرمانی دستورات الهی نیست !! اما همین زن اگر بداند شرایطی است که باید همسرش ازدواج مجددی داشته باشد قطعا با خداوند معامله میکند و در واقع به نوعی جهاد میکند!!

http://www.askdin.com/thread37417.html[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

دو سخنراني بالا نيز براي تكميل شدن پاسخ كمك زيادي مي كند
[/]

سنجش دينداري به يك سؤال كار نشدني است روان شناسان تلاش دارند با ساخت مقياس با توجه به منابع معتبر دين( قران و حديث) ابعاد مختلف دينداري را بسنجند
مانند
اين
http://psyedu.ut.ac.ir/acstaff/khodayarifard/Resarch/Rf19.pdf

و
اين
مقیاس سنجش دینداری – فرم یکم
پرسشنامه خود شناسی بر اساس جهت گیری مذهبی اسلامی
مسعود آذربایجانی
Islamic Religious Orientation‚ Self Assessment
برادر/ خواهر گرامی ، با مطالعه دقیق هر جمله، گزینه ای را که با وضعیت فعلی خود منطبق می یابید، در پاسخنامه علامت بزنید. هیچ جمله ای را بدون پاسخ نگذارید و تنها یک پاسخ را انتخاب کنید، نخستین پاسخی که به ذهن شما خطور می کند مورد نظر است .
کاملا مخالفم= 0 تا %25 تا حدودی مخالفم= %26 تا %50 تا حدودی موافقم= %51 تا %75 و کاملا موافقم = %76 تا %100


[/HR] 1) من راه خوشبختی و سعادت را فقط در دین می جویم .
2) در هر موفقیتی مهمترین عامل را سعی و توان خودم می دانم .
3) برای دفاع از آزادی باید اعتقادات مذهبی را رد افراد تعدیل کرد.
4) هیچگاه خود را مایوس و رانده شده درگاه الهی نمی بابم.
5) همیشه نسبت به وعده ها و قول هایی که می دهم پایبندم.
6) مردم باید تعلیم قران را راهنمای زندگانی خود قرار دهند.
7) پدر و مادرم را همیشه مورد احترام و محبت قرار می دهم .
Dirol اغلب پرداختن به امور شخصی را در زمان فراغت ، بر سر زدن به دوستان ترجیح می دهم.
9) لزومی ندارد همسر مورد انتخاب من حتما مذهبی باشد.
10) دین اسلام کاملترین برنامه ها را برای سعادت انسان ارائه کرده است.
11) مایل هستم شناخت خود را از آفریدگار جهان بیشتر کنم.
12) به عقیده من برخی از اعمال ناشایست بدون مجازان اخروی خواهد بود .
13) یکی از آرزوهای من فراهم کردن بهترین امکانات رفاهی برای خانواده ام بوده است.
14) گاهی از تمسخر یا تحقیر دیگران لذت برده ام.
15) غالبا حاضر نمی شوم برای رفع نیاز شخصی، مشکلم را باکسی در میان بگذارم.
16) دین باعث گسترش خرافات در ذهن انسان می شود.
17) همواره نسبت به پایمال کردن حقوق دیگران و هر گونه آسیب به زیر دستان حساس هستم.
18) لازم نیست در همه زمینه های زندگی مقید به دین و حدود شرعی باشیم .
19) به قدر کافی مشغله دارم که فرصتی برای تلاوت روزانه قران برایم نمانده است.
20) نسبت به حیات پس از مرگ تردید دارم.
21) هیچ حد و مرزی را برای مصرف کردن (غذا ، پوشاک و وسایل زندگی) لازم نمی دانم.
22) خانواده را میدان تربیت و صحنه ای برای نیل به مقاصد عالی می دانم.
23) هرگاه کار خوبی در حق دیگران انجام می دهم، همواره در نظرم می ماند.
24) وقتی عمل خداپسندانه ای انجام می دهم نگرانم مبادا مورد قبول و خالصانه نبوده باشد.
25) آن چه برایم بسیار مهم است این که مایحتاج زندگی را از هر راه ممکن به دست آورم.
26) به ندرت برای ارتباط مجدد با خویشاوندانی که قطع رابطه کرده ام ، کوشش می کنم.
27) احساس می کنم در زندگی چیزهای مهمتر از مذهب هم وجود دارد.
28) به خدای یگانه اعتقاد دارم و او را می پرستم.
29) در روز قیامت به اعمال و رفتار ما دقیقا رسیدگی می شود و پاداش و کیفر آن مشخص می گردد.
30) در عصر حاضر پیامبر اکرم (ص) نمی تواند الگویی تمام عیار برای بشریت باشد.
31) وقتی به رختخواب می روم دقایقی را به تامل در اعمال روزانه ام مشغول می شوم.
32) همیشه راستگویی و درستکاری در کارها نتیجه بخش نیست .
33) لازم نمی دانم بخشی از وقت یا مال خود را صرف مستمندان کنم زیرا موسسات خیریه عهده دار این کار هستند.
34) در صورتیکه همسر مورد نظرم پیدا شود، از تشکیل خانواده استقبال می کنم.
35) هرگاه به زیارت امام رضا(ع) می روم، احساس معنوی عمیقی در خود می یابم.
36) فقط به هنگام مشکلات از خداوند کمک می خواهم و دعا می کنم.
37) در تقابل لذات دنیا و آخرت ، سعادت اخروی را ترجیح می دهم.
38) به علی بن ابیطالب (ع) عشق می ورزم و سخنان او برایم راهنمای زندگی است.
39) اغلب اگر کاری انجام دهم که خلاف دستورهای مذهبی باشد، احساس پشیمانی می کنم و در صدد جبران بر می آیم.
40) برای رفع مشکلات اقتصادی گاهی ناچار می شوم از راه های غیر مجاز هم استفاده کنم.
41) در برخورد با دیگران همیشه آن چه را برای خود نمی پسندم به دیگران روا نمی دارم.
42) حضور خداوند در اغلب صحنه های زندگی محسوس است.
43) همواره گفتار ملایم همراه با ادب و فروتنی را در گفتگو با پدر و مادرم رعایت کرده ام.
44) نظافت و پاکیزگی را کافی می دانم، هر چند مقید به آداب طهارت شرعی نباشد.
45) گاهی از آزار حیوانات لذت می برم .
46) در شب های قدر ماه رمضان مصمم هستم بیدار بمانم و با خدای خود خلوت کنم.
47) عزت و سربلندی که مورد تایید خداوند نباشد، چندان ارزشمند نیست.
48) کسانی که کارهای نیک انجام می دهند، پاداش الهی آن برایشان محفظ است.
49) به عقیده من این دنیای پر از ظلم و جور، روزی با ظهور مهدی(عج) پر از عدل و داد خواهد شد.
50) فکر می کنم برای نیل به مقاصد عالی می توانم صبر و پایداری داشته باشم.
51) اگر امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنیم، فساد همه جا را می گیرد.
52) خود را موظف به ابادانی و سازندگی نمی دانم، زیرا پرداختن به چنین اموری نوعی دنیا گرایی است.
53) تمایلات جنسی گاهی مرا از حدود شرعی خارج کرده اند.
54) از اندیشیدن و نکته آموزی از جهان آفرینش هیچگاه خسته نمی شوم.
55) در ایام شهادت امام حسین(ع) خود را عزا دار می یابم و مایلم در مجالس آن شرکت کنم.
56) در هنگام عبادات (نماز و نیایش) افکار روز مره ذهنم را به خود مشغول می کند.
57) جاودانگی روح انسان از نظر عقلی قابل قبول نیست.
58) برای حاجت های مهم، در صورت امکان به زیارت اولیای دین می روم و از ارواح آنان مدد می جویم.
59) معمولا سعی می کنم به گونه ای نظر دیگران را نسبت به کارهای خود جلب کنم.
60) در مقابل رفتار غیر منصفانه و نا عادلانه دیگران نمی توانم مانع بروز خشم و عصبانیت خود شوم.
61) مشاغلی که از نظر اسلام حرام است، مورد تمایل من نیست، هر چند درآمد آن قابل توجه باشد.
62) گاهی میانه روی را در معیشت صحیح نمی دانم و به آن عمل نمی کنم.
63) آبادانی جهان و حفظ طبیعت را همواره وظیفه ای برای خود می دانم.
64) در اعیاد و ایام ولادت اولیای دین احساس شادی و سرور می کنم.
65) حقوق شرعی اموال خود را به افراد مورد اعتماد پرداخت خواهم کرد.
66) اغلب یک احساس ترس آمیخته با احترام نسبت به خداوند در خود می یابم.
67) به راحتی نمی توانم با اولیای دین (معصومان ع) ارتباط بر قرار کنم.
68) گاهی خود را در مقابل امیال و خواسته هایم ناتوان می بینم.
69) هنگامی که کاری را در مقابل دیگران متعهد می شوم، صرف نظر از میزان زحمت آن ، پیوسته تعهد خود را حفظ می کنم.
70) برای تزکیه روح باید تا سرحد توان ریاضت های سخت و حتی مضر را بر خود هموار کنیم.
71) من با نظر کسانی که می گویند خدا جهان را یکسره برای بهره برداری ما آفریده، موافقم.
72) همواره خود را در گروه مومنان به دین اسلام می دانم.
73) اغلب یکی از آرزوهایم این بوده است که به زیارت خانه خدا بروم.
74) روز خود را با یاد خدا آغاز و با شکر و سپاس او به پایان می برم.
75) گاهی از رویاهای معنوی در هنگام خواب، سرشار از لذت و سرور شده ام.
76) گاهی تردید می کنم که پیامبر اسلام از طرف خدا برانگیخته شده باشد.
77) تا رسیدن به مقامات عالی معنوی، هرگونه استراحت و تفریح را برخود حرام می کنم.
78) گاهی مایلم بیش از آن چه حق من است، از چیزی سهم ببرم.
79) تذکر به کسانی که محیط زیست را آسیب می زنند، نوعی دخالت در امور دیگران می دانم.
80) به عقیده من قرآن هم یکی از کتب آسمانی است و بریری خاصی نسبت به سایر کتب آسمانی ندارد.
81) گاهی به یاد خدا می افتم و از شوق و محبت، اشکم جاری می شود.
82) برای این که آدم خوبی باشیم ، حتما لازم تیست فردی مذهبی باشیم.
83) برای رضای خدا حاضرم در راه او جان فشانی کنم.
84) اگر در کارهایم با دقت برنامه ریزی کنم و به قدر کافی کوشش کنم، به یقین موفق خواهم شد.
85) همواره نماز را دوست داشته ام .
86) در مورد رفتارهای مبهم دیگران دچار سوء ظن می شوم.
87) من هم مانند دیگران به این اصل معتقدم که هر کسی باید گلیم خود را از آب بیرون بکشد.
88) از دوستی کسانی که زبان به بد گویی و ناسزا می گشایند، پرهیز می کنم.
89) معمولا در مسجد یا نماز جماعت حاضر می شوم .
90) در صورتی که مسافر یا مریض نباشم، در ماه رمضان روزه می گیرم.
آذربایجانی،مسعود . تهیه و ساخت آزمون جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام . قم . پژوهشگاه حوزه و دانشگاه . 1385

حامی;669200 نوشت:
ينها كه ميگم نظرم نيست كه بگويم هر كسي نظري داده سنگ مفت گنجشك هم مفت من هم سنگ نظري مي پرانم نه اين حاصل مشاوره هاي واقعي است. حالا نه اين كه بشكن بزنم و بگويد بله ما به ازا اين حكم بيرون هم هست نه. مي گويم خدايا حكمت را شكر كه اگر نبود چيزي كم داشت اين جامعه اسلامي و شاه راه بهانه براي گناه كردن با جسارت تمام باز باز بود ولي انسان شقي بيراهه را مي پسندد

سلام
مثال جالبی زدید همانطور که قبلا گفتم صحبت های شما بسیار تاثیرگذار هستند باید یه فکری به حالتون کرد واقعا :khaneh:
شما یه روانشناس مجربید و تا کنون خیلی از مشکلات مردم رو دیدید و حس کردید ولی در تعجبم چطور روی دیگه این حکم رو ندیدید؟
واقعا در جامعه کنونی ما چند تن از مردان توانایی اجرای این حکم رو دارند؟ چند درصد از همین آقایان مذهبی باقید تونستند بعد از اجرای این حکم عدالت واقعی رو برقرار کنند؟
واقعا در چنین زندگیهایی هیچ زمانی به زن اول و احساساتش لطمه ایی وارد نشده ؟؟؟؟؟!!!!

از دغدغه مندی دوستان خیلی خوشحالیم که اینقدر نگران عدم دینداری و اجرای حکم دینی هستند ولی تمامی مشکلات جوانان و جامعه ی ما اجرا نشدن همین حکمه !!!!!
تمامی دین ما در زنان خلاصه میشه که اگر سر تسلیم فرود بیارند همه چی حله کشور گل و بلبل میشه ؟؟؟؟؟؟
خوب اگه در کنار این همه تاکید بر پذیرفتن این حکم از سوی زنان، دوستان دغدغه دیگر مسائل و مشکلات دینی هم داشتند بازم خوب بود

در ضمن طرح سوال خودش خالی از اشکال نیست چرا بشر دو پا از خدا داره جلوتر پیش میره
خدا کی تو قرآن گفته ای همه مردان باید و ای همه زنان باید
اصلا از کی این سوال شده معیار سنجش ایمان و دینداری زنان !!!!!!!! این یه توهین بزرگه به ما

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

مقياس سنجش دينداري: تهيه و ساخت آزمون جهت گيري مذهبي با تكيه بر اسلام، نويسنده: حجت الاسلام دكتر مسعود آذربايجاني،ناشر: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه


[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

شبـنم;669251 نوشت:
سلام
مثال جالبی زدید همانطور که قبلا گفتم صحبت های شما بسیار تاثیرگذار هستند باید یه فکری به حالتون کرد واقعا
شما یه روانشناس مجربید و تا کنون خیلی از مشکلات مردم رو دیدید و حس کردید ولی در تعجبم چطور روی دیگه این حکم رو ندیدید؟
واقعا در جامعه کنونی ما چند تن از مردان توانایی اجرای این حکم رو دارند؟ چند درصد از همین آقایان مذهبی باقید تونستند بعد از اجرای این حکم عدالت واقعی رو برقرار کنند؟
واقعا در چنین زندگیهایی هیچ زمانی به زن اول و احساساتش لطمه ایی وارد نشده ؟؟؟؟؟!!!!

از دغدغه مندی دوستان خیلی خوشحالیم که اینقدر نگران عدم دینداری و اجرای حکم دینی هستند ولی تمامی مشکلات جوانان و جامعه ی ما اجرا نشدن همین حکمه !!!!!
تمامی دین ما در زنان خلاصه میشه که اگر سر تسلیم فرود بیارند همه چی حله کشور گل و بلبل میشه ؟؟؟؟؟؟
خوب اگه در کنار این همه تاکید بر پذیرفتن این حکم از سوی زنان، دوستان دغدغه دیگر مسائل و مشکلات دینی هم داشتند بازم خوب بود

در ضمن طرح سوال خودش خالی از اشکال نیست چرا بشر دو پا از خدا داره جلوتر پیش میره
خدا کی تو قرآن گفته ای همه مردان باید و ای همه زنان باید
اصلا از کی این سوال شده معیار سنجش ایمان و دینداری زنان !!!!!!!! این یه توهین بزرگه به ما

سلام
اين كه چه قدر مي تونند عدالت را اجرا كنند فعلا محل بحث ما نيست و من به عنوان مشاور از واقعيت جامعه و مشاهداتم سخن گفتم.
هرچند كه باورم اين است كه

اسلام به ذات خود ندارد عيبي
هرعيب كه هست از مسلماني ماست.

خب اگر بخواهيم درباره اصل اين حكم بحث كنيم از فضاي بحث خارج مي شويم و حتما معركه آرا خواهد شد و گرد و غبار به پا مي شود. خدا بيامرزدش مرد خوبي بود ابوعلي سينا را ميگم مي گفت
تحرير محل نزاع شود و مشخص شود سر چه كسي را مي تراشيم
بنابراين بله قبول دارم حرف و حديث در اصل حكم هنوز باقي است ولي الباقي بحث را اينجا ناچاريم به سؤال اصلي تاپيك بپردازيم
كه آيا
اين گونه سؤالات مي تواند محك سنجش براي صفات پايدار باشد؟

[/]

عطر یـاس;669102 نوشت:
سلام
مطرح کردن این سوال از جانب مرد در جلسه خواستگاری شبیه این میباشد که زن در جلسه خواستگاری چنین سوال مطرح کند:
من بابت کار کردنم در منزل و شیر دادن بچه از شما مزد میگیرم و از سویی بعد از عقد مهریه رو باید کمال و تمام پرداخت کنید چون حکم خداست

سلام
فرمایش شما درسته ، اما چند نکته وجود داره

1 - مهریه رو تمام خانمها میزنن و تقریباً همیشه هم عندالمطالبه ست (مگر در مواردی خاص) پس دیگه نیاز نیست امر بدیهی رو به زبون بیارن

2 - نفقه بطور معمول از طرف تمام مردها به خانمها پرداخت میشه و در برابر خرج های ماهانه ای که اکثر خانمها دارن (تازه با نوع ولخرجش که کمر مرد رو میشکنن کاری ندارم) و معمولاً نصف یا بیشتر حقوق مرد رو شامل میشه ، بحث درخواست مزد شیر ،
چندان محلی برای طرح نداره. اون که داره مثلاً ماهی 1 ملیون خرج همسرش و زندگی مشترک میکنه ، حالا مثلاً 100 تومن هم بیاد روش

3 - وقتی مرد به خواستگاری میره ، مهریه از طرف زن یا خانوادش تعیین میشه و با افتاخار هم این کار انجام میشه و کسی هم بهش نمیگه پول پرست! اما اگر مرد بحث زن دوم رو (که مثل مهریه از حقوقش هست) مطرح کنه ، متهم میشه به شهوت پرستی

4 - بحث درخواست مزد برای کار در خانه رو قبول دارم

استاد

"حامی" نقل قول من برای رد دلیل بود ، پس لطفاً پاکش نکنید (پلییییییییییییزززز :Nishkhand:)

[SPOILER]

حامی;669250 نوشت:
سنجش دينداري به يك سؤال كار نشدني است روان شناسان تلاش دارند با ساخت مقياس با توجه به منابع معتبر دين( قران و حديث) ابعاد مختلف دينداري را بسنجند
مانند
اين
http://psyedu.ut.ac.ir/acstaff/khodayarifard/Resarch/Rf19.pdf

و
اين
مقیاس سنجش دینداری – فرم یکم
پرسشنامه خود شناسی بر اساس جهت گیری مذهبی اسلامی
مسعود آذربایجانی
Islamic Religious Orientation‚ Self Assessment
برادر/ خواهر گرامی ، با مطالعه دقیق هر جمله، گزینه ای را که با وضعیت فعلی خود منطبق می یابید، در پاسخنامه علامت بزنید. هیچ جمله ای را بدون پاسخ نگذارید و تنها یک پاسخ را انتخاب کنید، نخستین پاسخی که به ذهن شما خطور می کند مورد نظر است .
کاملا مخالفم= 0 تا %25 تا حدودی مخالفم= %26 تا %50 تا حدودی موافقم= %51 تا %75 و کاملا موافقم = %76 تا %100


[/HR] 1) من راه خوشبختی و سعادت را فقط در دین می جویم .
2) در هر موفقیتی مهمترین عامل را سعی و توان خودم می دانم .
3) برای دفاع از آزادی باید اعتقادات مذهبی را رد افراد تعدیل کرد.
4) هیچگاه خود را مایوس و رانده شده درگاه الهی نمی بابم.
5) همیشه نسبت به وعده ها و قول هایی که می دهم پایبندم.
6) مردم باید تعلیم قران را راهنمای زندگانی خود قرار دهند.
7) پدر و مادرم را همیشه مورد احترام و محبت قرار می دهم .
Dirol اغلب پرداختن به امور شخصی را در زمان فراغت ، بر سر زدن به دوستان ترجیح می دهم.
9) لزومی ندارد همسر مورد انتخاب من حتما مذهبی باشد.
10) دین اسلام کاملترین برنامه ها را برای سعادت انسان ارائه کرده است.
11) مایل هستم شناخت خود را از آفریدگار جهان بیشتر کنم.
12) به عقیده من برخی از اعمال ناشایست بدون مجازان اخروی خواهد بود .
13) یکی از آرزوهای من فراهم کردن بهترین امکانات رفاهی برای خانواده ام بوده است.
14) گاهی از تمسخر یا تحقیر دیگران لذت برده ام.
15) غالبا حاضر نمی شوم برای رفع نیاز شخصی، مشکلم را باکسی در میان بگذارم.
16) دین باعث گسترش خرافات در ذهن انسان می شود.
17) همواره نسبت به پایمال کردن حقوق دیگران و هر گونه آسیب به زیر دستان حساس هستم.
18) لازم نیست در همه زمینه های زندگی مقید به دین و حدود شرعی باشیم .
19) به قدر کافی مشغله دارم که فرصتی برای تلاوت روزانه قران برایم نمانده است.
20) نسبت به حیات پس از مرگ تردید دارم.
21) هیچ حد و مرزی را برای مصرف کردن (غذا ، پوشاک و وسایل زندگی) لازم نمی دانم.
22) خانواده را میدان تربیت و صحنه ای برای نیل به مقاصد عالی می دانم.
23) هرگاه کار خوبی در حق دیگران انجام می دهم، همواره در نظرم می ماند.
24) وقتی عمل خداپسندانه ای انجام می دهم نگرانم مبادا مورد قبول و خالصانه نبوده باشد.
25) آن چه برایم بسیار مهم است این که مایحتاج زندگی را از هر راه ممکن به دست آورم.
26) به ندرت برای ارتباط مجدد با خویشاوندانی که قطع رابطه کرده ام ، کوشش می کنم.
27) احساس می کنم در زندگی چیزهای مهمتر از مذهب هم وجود دارد.
28) به خدای یگانه اعتقاد دارم و او را می پرستم.
29) در روز قیامت به اعمال و رفتار ما دقیقا رسیدگی می شود و پاداش و کیفر آن مشخص می گردد.
30) در عصر حاضر پیامبر اکرم (ص) نمی تواند الگویی تمام عیار برای بشریت باشد.
31) وقتی به رختخواب می روم دقایقی را به تامل در اعمال روزانه ام مشغول می شوم.
32) همیشه راستگویی و درستکاری در کارها نتیجه بخش نیست .
33) لازم نمی دانم بخشی از وقت یا مال خود را صرف مستمندان کنم زیرا موسسات خیریه عهده دار این کار هستند.
34) در صورتیکه همسر مورد نظرم پیدا شود، از تشکیل خانواده استقبال می کنم.
35) هرگاه به زیارت امام رضا(ع) می روم، احساس معنوی عمیقی در خود می یابم.
36) فقط به هنگام مشکلات از خداوند کمک می خواهم و دعا می کنم.
37) در تقابل لذات دنیا و آخرت ، سعادت اخروی را ترجیح می دهم.
38) به علی بن ابیطالب (ع) عشق می ورزم و سخنان او برایم راهنمای زندگی است.
39) اغلب اگر کاری انجام دهم که خلاف دستورهای مذهبی باشد، احساس پشیمانی می کنم و در صدد جبران بر می آیم.
40) برای رفع مشکلات اقتصادی گاهی ناچار می شوم از راه های غیر مجاز هم استفاده کنم.
41) در برخورد با دیگران همیشه آن چه را برای خود نمی پسندم به دیگران روا نمی دارم.
42) حضور خداوند در اغلب صحنه های زندگی محسوس است.
43) همواره گفتار ملایم همراه با ادب و فروتنی را در گفتگو با پدر و مادرم رعایت کرده ام.
44) نظافت و پاکیزگی را کافی می دانم، هر چند مقید به آداب طهارت شرعی نباشد.
45) گاهی از آزار حیوانات لذت می برم .
46) در شب های قدر ماه رمضان مصمم هستم بیدار بمانم و با خدای خود خلوت کنم.
47) عزت و سربلندی که مورد تایید خداوند نباشد، چندان ارزشمند نیست.
48) کسانی که کارهای نیک انجام می دهند، پاداش الهی آن برایشان محفظ است.
49) به عقیده من این دنیای پر از ظلم و جور، روزی با ظهور مهدی(عج) پر از عدل و داد خواهد شد.
50) فکر می کنم برای نیل به مقاصد عالی می توانم صبر و پایداری داشته باشم.
51) اگر امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنیم، فساد همه جا را می گیرد.
52) خود را موظف به ابادانی و سازندگی نمی دانم، زیرا پرداختن به چنین اموری نوعی دنیا گرایی است.
53) تمایلات جنسی گاهی مرا از حدود شرعی خارج کرده اند.
54) از اندیشیدن و نکته آموزی از جهان آفرینش هیچگاه خسته نمی شوم.
55) در ایام شهادت امام حسین(ع) خود را عزا دار می یابم و مایلم در مجالس آن شرکت کنم.
56) در هنگام عبادات (نماز و نیایش) افکار روز مره ذهنم را به خود مشغول می کند.
57) جاودانگی روح انسان از نظر عقلی قابل قبول نیست.
58) برای حاجت های مهم، در صورت امکان به زیارت اولیای دین می روم و از ارواح آنان مدد می جویم.
59) معمولا سعی می کنم به گونه ای نظر دیگران را نسبت به کارهای خود جلب کنم.
60) در مقابل رفتار غیر منصفانه و نا عادلانه دیگران نمی توانم مانع بروز خشم و عصبانیت خود شوم.
61) مشاغلی که از نظر اسلام حرام است، مورد تمایل من نیست، هر چند درآمد آن قابل توجه باشد.
62) گاهی میانه روی را در معیشت صحیح نمی دانم و به آن عمل نمی کنم.
63) آبادانی جهان و حفظ طبیعت را همواره وظیفه ای برای خود می دانم.
64) در اعیاد و ایام ولادت اولیای دین احساس شادی و سرور می کنم.
65) حقوق شرعی اموال خود را به افراد مورد اعتماد پرداخت خواهم کرد.
66) اغلب یک احساس ترس آمیخته با احترام نسبت به خداوند در خود می یابم.
67) به راحتی نمی توانم با اولیای دین (معصومان ع) ارتباط بر قرار کنم.
68) گاهی خود را در مقابل امیال و خواسته هایم ناتوان می بینم.
69) هنگامی که کاری را در مقابل دیگران متعهد می شوم، صرف نظر از میزان زحمت آن ، پیوسته تعهد خود را حفظ می کنم.
70) برای تزکیه روح باید تا سرحد توان ریاضت های سخت و حتی مضر را بر خود هموار کنیم.
71) من با نظر کسانی که می گویند خدا جهان را یکسره برای بهره برداری ما آفریده، موافقم.
72) همواره خود را در گروه مومنان به دین اسلام می دانم.
73) اغلب یکی از آرزوهایم این بوده است که به زیارت خانه خدا بروم.
74) روز خود را با یاد خدا آغاز و با شکر و سپاس او به پایان می برم.
75) گاهی از رویاهای معنوی در هنگام خواب، سرشار از لذت و سرور شده ام.
76) گاهی تردید می کنم که پیامبر اسلام از طرف خدا برانگیخته شده باشد.
77) تا رسیدن به مقامات عالی معنوی، هرگونه استراحت و تفریح را برخود حرام می کنم.
78) گاهی مایلم بیش از آن چه حق من است، از چیزی سهم ببرم.
79) تذکر به کسانی که محیط زیست را آسیب می زنند، نوعی دخالت در امور دیگران می دانم.
80) به عقیده من قرآن هم یکی از کتب آسمانی است و بریری خاصی نسبت به سایر کتب آسمانی ندارد.
81) گاهی به یاد خدا می افتم و از شوق و محبت، اشکم جاری می شود.
82) برای این که آدم خوبی باشیم ، حتما لازم تیست فردی مذهبی باشیم.
83) برای رضای خدا حاضرم در راه او جان فشانی کنم.
84) اگر در کارهایم با دقت برنامه ریزی کنم و به قدر کافی کوشش کنم، به یقین موفق خواهم شد.
85) همواره نماز را دوست داشته ام .
86) در مورد رفتارهای مبهم دیگران دچار سوء ظن می شوم.
87) من هم مانند دیگران به این اصل معتقدم که هر کسی باید گلیم خود را از آب بیرون بکشد.
88) از دوستی کسانی که زبان به بد گویی و ناسزا می گشایند، پرهیز می کنم.
89) معمولا در مسجد یا نماز جماعت حاضر می شوم .
90) در صورتی که مسافر یا مریض نباشم، در ماه رمضان روزه می گیرم.
آذربایجانی،مسعود . تهیه و ساخت آزمون جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام . قم . پژوهشگاه حوزه و دانشگاه . 1385

[/SPOILER]

سلام علیکم
برای هر سوال باید درصد بدیم یا گزینه های موافق و مخالف رو اتخاب کنیم و بعدا یک امتیاز میانگین به هر کدوم بدیم؟
بعد برای تحلیلش باید از عاملی رو در امتیاز هر سوال ضرب کنیم و جواب ها رو با هم جمع کنیم؟:Gig:
[SPOILER]

Reza-D;669302 نوشت:
وقتی مرد به خواستگاری میره ، مهریه از طرف زن یا خانوادش تعیین میشه و با افتاخار هم این کار انجام میشه و کسی هم بهش نمیگه پول پرست! اما اگر مرد بحث زن دوم رو (که مثل مهریه از حقوقش هست) مطرح کنه ، متهم میشه به شهوت پرستی

خیلی فرقی نداره. رنی که مهریه اش رو طلب می کنه هم معمولا به پول پرستی متهم میشه. در هر مرحله ای از زندگی که باشه
ضمن اینکه بحث مهریه توی جلسه بله برون مطرح میشه اون هم معمولا سعی میشه از طریق بزرگان فامیل به جز پدر و مادر مطرح بشه و صحبت و بحث درباره اون در جلسات خواستگاری خیلی صورت خوشی نداره، بعد از عقد هم که کاملا قبیحه
[SPOILER]عرف منطقه خودمون رو گفتم[/SPOILER][/SPOILER]

kobram;669335 نوشت:
برای هر سوال باید درصد بدیم یا گزینه های موافق و مخالف رو اتخاب کنیم و بعدا یک امتیاز میانگین به هر کدوم بدیم؟
بعد برای تحلیلش باید از عاملی رو در امتیاز هر سوال ضرب کنیم و جواب ها رو با هم جمع کنیم؟
:Gig:

دقیقاً منم: :Gig:

kobram;669335 نوشت:
زنی که مهریه اش رو طلب می کنه هم معمولا به پول پرستی متهم میشه. در هر مرحله ای از زندگی که باشه
ولی به هر حال زن مقدار مهریه رو تعیین میکنه و توی عقدنامه قید میشه و به گردن مرده

اینکه زن مهریه تعیین میکنه ولی میگه نمیگیرم مگر در شرایط خاص ، درست مثل اینه که مردی به همسرش بگه:
من یه خانم دیگه بجز شما رو نشون میکنم و به عنوان کاندید برای ازدواج مجدد به فامیل معرفیش میکنم
ولی قول میدم باهاش ازدواج نکنم مگر در شرایط خاص!!!

این نوع مهریه هم مثل یه شمشیر میمونه که بیرون کشیده شده و آمادهء زدنه ، ولی صاحب شمشیر میگه:
نترس بابا.... قول میدم نزنم :Nishkhand:
(البته کمی شوخی هم توی حرفم بود)

اما عرض کنم این قیاس ها کلاً درست نیست. حقیقت اینه که پاسخ های من یه جور سفسطه توشون هست که صرفاً بخاطر اینکه اثبات کنم میشه با سفسطه خیلی چیزا رو به نفع خودمون تموم کنیم اینها رو نوشتم. الان نظر اصلی خودمو مینویسم ، جواب سفسطهء خودم رو هم میدم :ok:

سلام
دوباره بحث هاي دو طرفي داره شروع ميشد ها
اگر حذف كنم مي فرماييد من دقيقا داشتم سؤال را پاسخ مي دادم:Moteajeb!:

مقياس بالا فقط براي بيان اين بود كه سنجش دينداري به اين راحتي هم نيست
ولي اين مقياس زيرشاخه هاي مختلفي دارد و هر بعد را بايد جداگانه سنجيد


موضوع قفل شده است