امیر سرلشگر خلبان شهید محمد کاظم اسدی

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
امیر سرلشگر خلبان شهید محمد کاظم اسدی


شهید خلبان محمد كاظم اسدی در سال 1333 در شهر تهران دیده به جهان گشود در زمان كودكی بسیار با استعداد بود دوران ابتدائی و راهنمائی را با موفقیت سپری نمود. ایشان پس از مدتی پدرش را از دست داد ومسئولیت ادارة خانواده به عهده ایشان قرار گرفت چون شهید علاقه زیادی به تحصیل داشت شبها درس می خواند وروزها برای مخارج امور زندگی كار می كرد تا اینكه دوران تحصیل را با موفقیت به پایان رساند شهید در زمان جوانی 3 آرزو از خداوند درخواست كرد اول اینكه خلبان شود دوم اینكه خداوند همسری خوب ومهربان به او عطا كند سوم اینكه اولین فرزندش پسرباشد كه خداوند مهربان هر3 آرزوی او را برآورده كرد شهید بنا به علاقه ای كه به ارتش داشت وارد دانشگاه افسری شد وپس از پایان تحصیلات به درجه ستوان دومی نائل آمد و به جمع خلبانان هوانیروز پیوست. شهید در فعالیتهای انقلابی نقش به سزائی داشت و بعداز پیروزی انقلاب اسلامی ایران علاقه بیشتری به حكومت اسلامی به رهبری امام خمینی پیدا كرد وفعالیتهای خود را خیلی بیشتر كرد بعد از پیروزی انقلاب شهید با همسری مهربان ازدواج كرد كه ثمرة این ازدواج یك پسر می باشد خلبان اسدی، مأموریتها و پروازهای بی شماری با بالگرد ترابری 205 به عنوان امدادرسانی و کمک به مردم روستاهای دورافتاده غرب و درگیری های مناطق داشت. آذوقه و سوخت رسانی به نیروهای مستقر در ارتفاعات صعب العبور و تخلیه مجروحین و شهدا نیز در پرونده این خلبان مؤمن و شجاع هوانیروز ثبت شده است.
آخرین مأموریتش در 18/3/1360 بود که به همراه علی بختیاری، صفر بساطی و بیژن بازرگان هنگام اجرای مأموریت پشتیبانی هوائی از نیروهای ارتش در شمال مهاباد مورد اصابت گلوله دشمنان قرار می گیرند و هر چهار نفر به درجه والای شهادت نائل می آیند.


شهید قبل از شهادتش زمان شهادت وچگونگی شهادتش را درخواب دیده بود به همین دلیل روزی كه عازم جبهه بود اظطرابی در دل همسر شهید افتاده بود كه این سفر بازگشت ندارد واین مسئله نیز حال شهید را دگرگون كرده بود به طوری كه شب قبل از رفتن راتا صبح به تنهائی با خدای خود مناجات كرده وگریه می كرد وتمام حالات شهید با دفعات قبل فرق داشت وگفت اگر ما نرویم چه كسی از دین وكشور وناموس ما دفاع می كند هنوز یك هفته از رفتنش نگذشته بود كه شهید شد