جمع بندی بررسی سند حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی سند حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

با عرض سلام و ادب و احترام خدمت کارشناسان و کاربران محترم سایت اسک دین

لطف بفرمایید سند حدیث زیر را بررسی کنید .
تشکر

« قال رسول الله صلی الله علیه و آله : من تأثم أن یلعن من لعنه الله فعلیه لعنة الله »

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مجید

عروة الوثقی;664350 نوشت:
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت کارشناسان و کاربران محترم سایت اسک دین
لطف بفرمایید سند حدیث زیر را بررسی کنید .
تشکر
« قال رسول الله صلی الله علیه و آله : من تأثم أن یلعن من لعنه الله فعلیه لعنة الله »

با صلوات بر محمد و آل محمد
و عرض سلام و ادب
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنِ قُولَوَيْهِ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ بُنْدَارَ الْقُمِّيُّ، قَالا حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ حَدَّثَنِي إِبْرَاهِيمُ بْنُ مَهْزِيَارَ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ، قَالَ‏ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) يَقُولُ وَ قَدْ ذُكِرَ عِنْدَهُ أَبُو الْخَطَّابِ: لَعَنَ اللَّهُ أَبَا الْخَطَّابِ وَ لَعَنَ أَصْحَابَهُ وَ لَعَنَ الشَّاكِّينَ فِي لَعْنِهِ وَ لَعَن مَنْ قَدْ وَقَفَ فِي ذَلِكَ وَ شَكَّ فِيهِ، ثُمَّ قَالَ: هَذَا أَبُو الْغَمْرِ وَ جَعْفَرُ بْنُ وَاقِدٍ وَ هَاشِمُ بْنُ أَبِي هَاشِمٍ اسْتَأْكَلُوا بِنَا النَّاسَ وَ صَارُوا دُعَاةً يَدْعُونَ النَّاسَ إِلَى مَا دُعِيَ إِلَيْهِ أَبُو الْخَطَّابِ، لَعَنَهُ اللَّهُ وَ لَعَنَهُمُ مَعَهُ وَ لَعَنَ مَنْ قَبِلَ ذَلِكَ مِنْهُمْ، يَا عَلِيُّ لَا تَتَحَرَّجَنَ‏ مَنْ لَعَنَهُمْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ! فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ لَعَنَهُمْ، ثُمَّ قَالَ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ مَنْ‏ تَأَثَّمَ‏ أَنْ‏ يَلْعَنَ‏ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ.( رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال، النص، ص: 529)
علی بن مهزیار گوید : از امام جواد علیه ‏السلام شنیدم که می‏ فرمود : هنگامی که نام ابوالخطاب نزد ایشان برده شد :
خداوند ابی‏ الخطاب و اصحاب او را لعنت کند، و از رحمتش دور دارد، و شک کنندگان و هر که در این امر توقف کند و در آن شک کند را لعنت نماید.
سپس فرمود : این ابوالغمر و جعفر بن واقد و هاشم بن ابی‏ هاشم هستند که زندگی شان از طریق یاد نمودن ما می‏ گذشت اما اکنون مردم را به سوی چیزی که ابوالخطاب می‏ خواند فرامی‏ خوانند.
خداوند ابوالخطاب را لعنت کند، و آنان را همراه او لعنت کند و هر کس را که کردارشان را پذیرفته نیز لعنت نماید.
ای علی از لعنت کردن آنان هراسی نداشته باش، خداوند ایشان را لعنت کند، به درستی که خداوند آنان را لعنت کرده، سپس فرمود : پیامبر می‏ فرماید : هر که از لعنت کردن کسی که خداوند او را لعنت کرده احساس گناه کند پس لعنت الهی بر او باد.

بررسی سند:
1- مُحَمَّدُ بْنِ قُولَوَيْهِ : إمامي، ثقة.
2- الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ بُنْدَارَ الْقُمِّيُّ: من لم يتصف في معجم الرجال بشي‏ء.
الحسين بن الحسن:= الحسين بن الحسن القمي.
ابن بندار: روى عن سعد بن عبد الله، روى عنه الكشي، رجال الشيخ، في من لم يرو عنهم ع (51).
و هو القمي ذكره الكشي في السبعين رجلا من الزط الذين ادعوا الربوبية في أمير المؤمنين ع، بعد ترجمة عبد الله بن سبإ 48.(معجم‏ رجال ‏الحديث، ج5 ، ص 214)
3- سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ: إمامي، ثقة جليل‏.
4- إِبْرَاهِيمُ بْنُ مَهْزِيَارَ : إمامي، ثقة على‏ التحقيق.‏
5- مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ : إمامي، ثقة جليل‏ و تضعيف ‏ابن‏ الوليد و تابعيه‏ له ‏و هم‏. در رجال ابن داوود در مورد ایشان آمده است:« ثقة. إمامي صحيح المذهب ظاهرا » ودر رجال کشی آمده است:« ممدوح.إمامي صحيح المذهب ظاهرا» اگر چه در رجال و فهرست طوسی( ضعيف. ضعيف.رمي بالغلو) توصیف شده است.
6- عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ: إمامي، ثقة جليل.‏
7- أَبَا جَعْفَرٍ (ع)«معصوم»

موضوع قفل شده است