جمع بندی ارتباط و کمک خواستن از فرشته ها

کارشناس بحث: استاد محراب

[=arial]

با سلام
عرض ادب و احترام
فضای بی درو پیکر مجازی باعث شده است تا هر روز مسایل و مطالبی روانه اینترنت شود
نه کسی نظارتی دارد و نه کسی از گفته ها و نوشته ها منبع و استدلال می خواهد

عده ای مطالبی بدون دلیل و برهان و منطق درست و حسابی فقط و فقط با تکیه بر حدس و کمان را در سایت و وبلاک ها مطرح می نمایند
نوعا این نوشته ها در مورد مسایلی است که هر انسان به علت نااشنا بودن و مجهلول بودنشان حساسیت خاصی نسبت بدانها دارد
خدا وعالم دیگر و برزخ و قیامت و فرسته و دعا و جادو و ...هزاران مساله دیکر

ارتباط با فرشتگان یکی دیگر از این نوع مسایل است
نامه نوشتن بدانها و کمک کردنشان به انسان و اجازه خواستن و اجازه دادن و .....مسایلی از این دست که در کتابی تحت عنوان شفای فرشتگان و نوشته فردی خارجی و ترجمه شده با عنوان قانون جذب روانه فضای مجازی شده است.
و به دنبال این مطالب بچه مذهبی ها و دیندارن درصدد کسب تکلیف و تطبیق این گفته ها با معارف دینی هستند.

در هر حال عدم اعتماد به گفته ها و نوشته های بدون سند و مدرک معتبر و موثق و تطبیق این مطالب با مبانی معرفت دینی بهترین کار ممکن است.

برای بررسی این مطالب ابتدا فرشته گان و عمل کرد ایشان را تعریف کرده ودر نهایت به پاسخ این سوال خواهیم پرداخت.

[=arial]با سلام
عرض ادب و احترام

فرشتگان موجوداتي مجرد از ماده هستند. برخي از آنها داراي تجرد عقلي هستند لذا ماده و خصوصيات ماده مثل شكل و رنگ را ندارند و برخي هم مثالي هستند . ولي در هر حال فرشته از داشتن زمان و مكان و حركت به معني خروج از قوه به فعل منزه است.

در قرآن كريم در آيات متعددي درباره ملائكه و وظايف و حالات آنها سخن گفته شده و لفظ ملك مجموعا 88 بار به صورت هاي مفرد و تثنيه و جمع به كار رفته و از آنجا كه وجود فرشتگان از امور غيبيه ايست كه پي بردن به چگونگي احوال و اوصاف آنها جز از راه ادله نقليه ممكن نيست و بايد در اين رابطه به آيات و روايات تمسك كنيم.

از مجموع آيات و روايات بر مي آيد كه ملائكه وظايف متنوعي از قبيل، تدبير امور، قبض ارواح، مراقبت اعمال، حفظ انسان از خطرات، مجازات اقوام سركش و... را به عهده دارند.

و كارهاي مختلف از قبيل: سجده، ركوع، تسبيح، صف كشيدن، نگهباني و... انجام مي دهند وحالت ها و صفاتي دارند از قبيل اين كه مي توانند به صورت انسان درآمده بر انبيا و غير انبيا ظاهر شوند هرگز خسته نمي شوند، نمي خوابند، فراموشي در آنها راه ندارد، سستي و غفلت در آنها راه ندارد و...

در قرآن كريم براي فرشتگان ويژگي هاي فراواني شمرده شده است مثل:

1. فرشتگان موجوداتي عاقل و باشعور و بندگان گرامي خداوند هستند «بل عباد مكرمون» (انبيا، آيه 26).
2. مطيع امر و فرمان خداوند هستند و او را معصيت نمي كنند «لايسبقونه بالقول وهم بامره يعملون» (انبيا، آيه 27).

3. پيوسته مشغول تسبيح و تقديس خداوندهستند «والملائكه يسبحون بحمد ربهم و يستغفرون لمن في الارض» (شوري، آيه 5).
4. گاه به صورت انسان در مي آيند و بر انبيا و حتي غير انبيا ظاهر مي شوند. چنان كه در سوره مريم مي خوانيم: فرشته بزرگ الهي به صورت انسان موزون بر مريم ظاهر شد «فارسلنا اليها روحنا فتمثل لها بشرا سويا» (مريم، آيه 17 - هود، آيه 69 و 77).

5. تعداد آنها به قدري زياد است كه قابل مقايسه با تعداد انسان ها نمي باشند، چنان كه در روايتي از حضرت صادق(ع) مي خوانيم: هنگامي كه از آن حضرت پرسيدند: آيا تعداد فرشتگان بيشتر است يا انسان ها؟ فرمود: سوگند به خدايي كه جانم در دست اوست، فرشتگان خدا در آسمان ها بيشترند از عدد ذرات خاك هاي زمين و در آسمان جاي پايي نيست مگر اين كه در آن جا فرشته اي تسبيح و تقديس خدا مي كند (بحارالانوار، ج 59، ص 176).
6. آنها نه غذا مي خورند و نه آب مي نوشند و نه ازدواج دارند، چنان كه در حديثي از حضرت صادق(ع) آمده است: «ان الملائكه لايأكلون ولا يشربون ولا ينكحون و انما يعيشون بنسيم العرش : فرشتگان غذا نمي خورند و آب نمي نوشند و ازدواج نمي كنند، بلكه با نسيم عرش الهي زنده اند» (بحار، ج 59، ص 174، ح 4).

7. آنها نه خواب دارند نه سستي و غفلت. در حديثي از امير مؤمنان(ع) چنين آمده است: در فرشتگان نه سستي است و نه غفلت و نه عصيان... خواب بر آنها چيره نمي گردد و عقل آنها گرفتار سهو و نسيان نمي شود بدن آنها به سستي نمي گرايد و در صلب پدران و مادران قرار نمي گيرند (همان، ص 175).

8. آنها مقامات مختلف و مراتب متفاوتي دارند، بعضي هميشه در ركوع و برخي هميشه در سجودند: «مامنا الاله مقام معلوم ، و انا لنحن الصافون ، و انا لنحن المسبحون؛ هر يك از ما جايگاه معلومي دارد، ما همواره صف كشيده منتظر فرمان خدا هستيم و پيوسته تسبيح او مي گوييم» (صافات، آيات 164 - 166).

[=arial]باز سلام

فرشتگان وظايف مهم و بسيار متنوعي از سوي خداوند بر عهده دارند:
- گروهي حاملان عرشند (حاقه، 17).
- گروهي مدبران امرند (نازعات، 5).

- گروهي مأمور قبض ارواحند (اعراف، 37).
- گروهي مراقب اعمال بشرند (انفطار، 10 تا 13).

- گروهي حافظ انسان از خطرات و حوادثند (انعام، 61).
- گروهي مأمور عذاب و مجازات اقوام سركشند (هود، 77).

- گروهي مؤمنان را در جنگ ها ياري و كمك مي كنند (احزاب، 9).
- گروهي مبلغان وحي و آورندگان كتب آسماني براي انبيا هستند (نحل، 2).

[=arial]

با سلام
باتوجه به مطالب گفته شد در مورد فرشتگان به سوالات شما بزگوار پاسخ داده می شود

با توجه به این‌که انسان(غیر معصوم) به واسطه لغزش و گناه از خدای متعال فاصله می‌‌گیرد، هنگامی که به ‌خود آمد و از گناهش پشیمان شد و یا هنگام نیاز، شایسته است بندگان مخلص و مقرّب درگاه الهی، کسانی را که در پیش خداوند منان آبروی بیشتری دارند، واسطه قرار دهد.

حال این بندگان مقرّب فرق نمی‌کند که انسان باشد یا فرشته و ... .
این‌که انسان، فرشتگان را واسطه درخواست خویش از پروردگار قرار دهد، در دعاها نیز وجود دارد.

امام علی(ع) در مقام آموزش نماز فرج می‌فرماید: در دعایش بگو: «و أسألک بحق أنبیائک المرسلین و بحق حملة عرشک و بحق ملائکتک المقربین و بحق جبرئیل و میکائیل و إسرافیل و عزرائیل و بحق محمد و آله و عترته صلواتک علیهم أن تصلی على محمد و آل محمد و أن تجعل خیر عمری آخره و خیر أعمالی خواتیمها و أسألک مغفرتک و رضوانک یا أرحم الراحمین» (1)
به ‌حق پیامبران مرسل، به ‌حق نگهدارندگان عرش، به ‌حق فرشتگان مقربت، به ‌حق جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و به ‌حق محمّد و آل او (ص) که بر محمد و آل او درود فرستى، و قسمت بهتر عمرم را در آخر آن قرار دهى و بهترین اعمالم آخرین آنها قرار دهى و از تو مغفرت و خشنودى ترا درخواست مى‏‌کنم اى ارحم الراحمین.

اما این‌‌که انسان مستقیماً با فرشتگان ارتباط برقرار کند، موضوعی نیست که به سادگی برای غیر پیامبران و اولیای الهی ممکن باشد.

پی نوشت:
1-طبرسى، حسن بن فضل، مکارم ‏الأخلاق، ص 329

[=arial]

با سلام
گذشت که فرشتگان ماموران الهی اند و بدون اذن و اجازه ایشان عملی را مرتکب نمی شوند هرچند ان مطلب در مورد پیامبران و امامان فرق می کند

این سوال طبق مطالب بالا پاسخ اش روشن می شود
فرشته ها به اذن الهی مامور می شوند و انجام تکالیف که برعهده ایشان گذشته شده.
انها مستقلا قدرتی در اختیار ندارند تا بدان وسیله خیر و یا شری به انسان برسانند و یا به گفته های انسان ها اعمالی را انجام دهند

در ثانی چه فایده ای بر نامه نوشتن به فرشتگان مترتب است ؟؟
این فعل چه ثمراتی دارد؟؟

طبق معارف و مبانی اسلامی چنین فعلی هیچ ثمره ای ندارد که هیچ
تاییدی هم در روایات و ایات بدان مطالبی که فرمودید نیست

با عرض سلام وادب

من هم از یک استاد قرآن شنیدم که میگفتند برای اینکه از فرشته ها کمک بگیرید براشون صلوات بفرستید. و این سوال را داشتم که آیا کمک گرفتن از فرشتگان منبع دینی و روایی دارد یا صرفا عقلانی است. چون تدابیر فرشتگان در امور انسانها به عملکرد خود آنها برمیگردد

سلام

درمنابع عامه هم آمده :

تَوَسّلُهُ صَلّى اللّهُ عَلَيْهِ وَسَلّمَ بِرُبُوبِيّةِ اللّهِ لِجِبْرِيلَ وَمِيكَائِيلَ وَإِسْرَافِيلَ:
وَنَظِيرُ هَذَا تَوَسّلُ النّبِيّ صَلّى اللّهُ عَلَيْهِ وَسَلّمَ إلَى رَبّهِ بِرُبُوبِيّتِهِ لِجِبْرِيلَ وَمِيكَائِيلَ وَإِسْرَافِيلَ أَنْ يَهْدِيَهُ لِمَا اُخْتُلِفَ فِيهِ مِنْ الْحَقّ بِإِذْنِهِ فَإِنّ حَيَاةَ الْقَلْبِ بِالْهِدَايَةِ وَقَدْ وَكّلَ اللّهُ سُبْحَانَهُ هَؤُلَاءِ الْأَمْلَاكَ الثّلَاثَةَ بِالْحَيَاةِ فَجِبْرِيلُ مُوَكّلٌ بِالْوَحْيِ الّذِي هُوَ حَيَاةُ الْقُلُوبِ وَمِيكَائِيلُ بِالْقَطْرِ الّذِي هُوَ حَيَاةُ الْأَبْدَانِ وَالْحَيَوَانِ وَإِسْرَافِيلُ بِالنّفْخِ فِي الصّورِ الّذِي هُوَ سَبَبُ حَيَاةِ الْعَالَمِ وَعَوْدِ الْأَرْوَاحِ إلَى أَجْسَادِهَا فَالتّوَسّلُ إلَيْهِ سُبْحَانَهُ بِرُبُوبِيّةِ هَذِهِ الْأَرْوَاحِ الْعَظِيمَةِ الْمُوَكّلَةِ بِالْحَيَاةِ لَهُ تَأْثِيرٌ فِي حُصُولِ الْمَطْلُوبِ. وَالْمَقْصُودُ أَنّ لِاسْمِ الْحَيّ الْقَيّومِ تَأْثِيرًا خَاصّا فِي إجَابَةِ الدّعَوَاتِ وَكَشْفِ الْكُرُبَاتِ وَفِي السّنَنِ .
كتاب: زاد المعاد في هدي خير العباد ابن قیم

إذا قام من الليل يفتتح[=Arabic Transparent] صلاته : [=Arabic Transparent]اللهم رب [=Arabic Transparent][=Arabic Transparent]جبريل [=Arabic Transparent][=Arabic Transparent]وميكائيل [=Arabic Transparent][=Arabic Transparent]وإسرافيل [=Arabic Transparent]، فاطر السماوات والأرض ، عالم الغيب والشهادة ، أنت تحكم بين عبادك فيما كانوا فيه يختلفون ، اهدني لما اخ[=Arabic Transparent]تلف فيه من الحق بإذنك ، إنك تهدي من تشاء إلى صراط مستقيم [=Arabic Transparent]. [=Arabic Transparent]خرجه [=Arabic Transparent][=Arabic Transparent]مسلم [=Arabic Transparent]. [=Arabic Transparent]توسل صلى الله عليه وسلم إلى ربه بربوبية [=Arabic Transparent][=Arabic Transparent]جبريل [=Arabic Transparent][=Arabic Transparent]وميكائيل [=Arabic Transparent][=Arabic Transparent]وإسرافيل [=Arabic Transparent]أن يهديه لما اختلف فيه من الحق بإذنه ، إذ حياة القلب بالهداية . وقد وكل الله سبحانه هؤلاء الثلاث[=Arabic Transparent]ة بالحياة : [=Arabic Transparent][=Arabic Transparent]فجبريل [=Arabic Transparent]موكل بالوحي الذي هو سبب حياة القلوب ، [=Arabic Transparent][=Arabic Transparent]وميكائيل [=Arabic Transparent]بالقطر الذي هو سبب حياة الأبدان وسائر الحيوان ، [=Arabic Transparent][=Arabic Transparent]وإسرافيل [=Arabic Transparent]بالنفخ في الصور الذي هو سبب حياة العالم وعود الأرواح إلى أجسادها . فالتوسل إلى الله سبحانه بربوبي[=Arabic Transparent]ة هذه الأرواح العظيمة الموكلة بالحياة ، له تأثير عظيم في حصول المطلوب . والله المستعان .
شرح عقیده طحاویه

سلام دوست عزیز
به نظر من می شه با فرشته ها ارتباط داشت. مثلا یکی که دایم الوضو و دایم الذکر و دایم المکاشفه و نماز شبم می خونه البته اینا اصلا ملاک نیست اصل انجام واجبات و ترک محرماته در واقع منظورم اینه که انسانها هر لحظه در حال آزمایش هستند و رفتار فرد در زمان آزمایش ها و فتنه هاست(آزمایشای خیلی خیلی سخت مثلا فرد عاشق یک نامحرم می شه ولی نباید باهاش ارتباط داشته باشه چون نامحرمه اون آرزو داره باهاش ارتباط برقرار کنه ولی اجازه نداده خدا) به نظر من که نشان از میزان تقوی شخص است و نه میزان عبادت افراد ولی به نظر من که می شه با فرشته هام ارتباط داشت. هم در خواب و هم در بیداری. من فکر کنم فرشته های یس خیلی خوبند ظاهرا با توجه به چیزایی که تو اینترنت در موردشون خوندم ظاهرا خیلی با معرفتند. به نظر من راهش اینه که انجام واجبات کنی و ترک محرمات و به غیر اونم تلاوت قرآن که هر سوره ای تعدادی فرشته موکل داره اگه با سوره ای یا آیه ای انس بگیری فرشته های موکل یعنی نگبهبان اون آیه ها یعنی کسایی که در زمان نزول آیات از عرش اعلی به زمین نگهبان آیات یا اون سوره ها بودند باهات انس می گیرند و خودشون کمکت می کنند بدون اینکه بفهمی. ولی توجه به این نکته واقعا الزامیه که خداوند تعالی آسمانها و زمین و آنچه بین آنهاست را یقینا به حق آفریده و هیچ چیز به باطل و بیهوده آفریده نشده و اما به حق یعنی همه چیز با هدفی آفریده شده و بی هدف آفریده نشده و فایده ای داره و طریقه مشخصی برای کار و استفاده و وظیفه و تکلیفی منحصر به فرد و مشخص و معین داره ببین مثال می زنم مثلا ممکن کسی در مورد ملکوت فکر کنه شبش بلافاصله راز دیدن ملکوت بهش گفته شه به نظر من. یا به بی بی فاطمه زهرا فکر کنه که در خواب به زیارت ایشون بره و از محل دفن ایشون مطلع شه. خوب اینا حتما دلیلی براش وجود داشته که این اتفاقا افتاده و الکی و بی هدف و ناعادلانه و غیر حق اتفاقی نمی افته ولی مثلا ممکن مشکلی داشته باشه ولی تنها چیزی که بهش هاتف غیب یا همون احتمالا فرشته بگه این باشه که مثلا وقت آسودگی نیست، بلند شو، تلاش کن. می دونی همه کار باید از طریق حقش صورت بگیره و به نظر من هیچوقت یک فرشته نمی یاد پر بزاره به عنوان نشونه البته ببین یکی از اسرار تشخیص رویاها و مکاشفات رحمانی و شیطانی نشونه است به نظر من. ولی نشونه ها اینطوری نیست که با پر نشونه بدن بلکه یک دلیل محکم عقلی که نکته گفته شده یا بشارت داده شده بشارت باطلی نیست می شه نشونه البته بعضی موقعام باید صبر کنه شخص به نظر من تا بفهمه ولی مثلا حضرت زکریا بود اگه اشتباه نکنم زمانی که در محراب بود فرشته ها اومدن بهش گفتند که بچه دار می شه و گفتن اسمشم یحیی است و نشونه هاییم دادند ولی اون نشونه خواست که بهش گفته شد جز به حالت رمز قادر به صحبت با مردم تا سه روز نخواهد بود خوب این یک نشونه خوبه چون شیطان تسلطی بر اعمال انسان نداره. یعنی مثلا نمی تونه کاری کنه که شخصی نتونه صحبت کنه. یا ابراهیم نشونش پر نبود نشونش این بود که سه بار عینا اگه اشتباه نکنم یک خواب دید اونم یک نشونه است به نظر من. ببین مثلا فرض کن آیه خاصی از قرآن برای فرد در رویا یا مکاشفه نوشته می شه مثلا خوب اینم یک نشونه است چون آیه قرآن پس درسته ولی مثلا فرض کن یک چیزی به فرد گفته می شه فرض کن اونم اصلا نمی دونسته و رفته تحقیق کرده دیده بخشیش کاملا درسته و مشخصه که این خبر از غیبه چون فرد اطلاع نداشته ولی دلیل نمی شه که رحمانی باشه چون ممکن بخش دیگش غلط بوده باشه و نشونه شیطانی بودنش این باشه فرض کن که اضطراب آور و استرس زا بوده باشه. یعنی فقط خدا به وسیله فرشته هاش به بنده های خوبش بشارت می ده و استرس و اضطراب به بنده خوبش نمی ده .به نظر من نشونه یعنی یک دلیل عقلی محکم که راهنمایی داده شده و نکته گفته شده در الهام حق هست و سخن باطلی یا محل باطلی نیست به این می گن نشونه و نه به یکدونه پر! واقعا همچین چیزی به نظر من دور از عقل که یک فرشته بیاد یک پر بزاره چه کار بیهوه ای آخه!. در ضمن ممکن طرف هیچوقتم از خدا نخواسته که با فرشته ها ارتباط داشته باشه ببین خداوند تعالی کریم یعنی سورپرایز می کنه یعنی اون خودش می دونه کی چی می خواد. و کی براش چی بهتره. خودش ازفضل خودش یعنی از بخشش زیادی خودش بهش می ده اون چیز. اگه عادلانه و منصفانه و به حق شایسته داشتنش باشه البته. در ضمن یک نکته اینا اسرار و کسی که تجربه ارتباط با فرشته ها رو داره نمی یاد جار بزنه به همه بگه که شما می گی کاربرایی بودن که گفتن که خوب اگه به حقم گفته باشند به نظرم کار خوبی نیست که بگن. به هیچکس نباید بگه. علت اصلیش به نظر من دوری از غروره. به نظر من همه ما انسانها به میزانی درگیر غرور هستیم و به نظر من هیچکس از این قضیه مبرا نباشه شاید. رهایی از غرور کار ساده ای نیست مراقبت زیادی لازم داره تا آخرین لحظه زندگی.
التماس دعا

[=arial]

دو فرشته ای كه خداوند مراقب انسان قرارداده، هميشه همراه انسان هستند و لحظه ای از او جدا نمی شوند مگر پس از مرگ.
آيه ی شريفه ی اذ يتلقی المتلقيان عن اليمين و عن الشمال قعيد(1) «آن گاه كه آن دو فرشته از جانب راست و چپ نشسته او را فرا می گيرند». از اين آيه به دست مي آيد كه آن ها همراه انسان هستند و همراه انسان بودن، كنايه از اين است كه هميشه مواظب و مراقب اعمال او هستند، و به هر جا رود و در هر حالتی قرار گيرد، او را زير نظر می گيرند، و اعمال و حركات و سخنان او را شبانه روز ضبط می كنند و اگر همراه او نبودند، جهت راست و چپ برای آن ها تعيين نمی كرد.

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «مَّا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِید» (2) انسان هیچ سخنى (از نیک و بد) بر زبان نمی‌‌آورد جز آن‌که «رقیب» و «عتید» (نگهبانان محافظ) نزد او است (و آنها را می‌‌نویسند).

همچنین از معصومین روایت شده است: هنگامی كه مؤمن می خواهد نماز صبح بخواند، دو فرشته نزد او حاضر می شوند; اين فرشته ها حاضر شدند، فرشتگانی كه مأمور شبانه ی او بوده اند، بالا می روند و هنگامی كه خورشيد غروب كرد، آن دو فرشته حاضر می شوند و دو فرشته ای كه مأمور در روز بودند، بالا می روند و اين ها هميشه جای خود را با يك ديگر عوض می كنند تا هنگام مرگ مؤمن فرا برسد. در اين هنگام به او می گويند: خداوند از طرف ما به تو پاداش خير عطا كند! چه قدر ما شاد شديم كه كارهای نيك و سخنان خوب و جلسات خيری كه در آن ها شركت كردی و ما را همراه خود بردی! پس ما امروز آن طوری هستيم كه تو دوست داری و نزد پروردگار، تو را شفاعت می كنيم.(3)

والبته ارتباط های دیگری من جمله در هنکام انجام دادن اعمال عبادی چون نماز و دعا و مباحثه و.......که فرشتگان همراه انسان ها هستند
بله اگر ارتباط با فرشتگان را بدین معنا بگیریم مستند قرانی و روایی برای آن وجود دارد ولی اگر به معنای حرف زندن و بگو بخند و خوش گذرانی و ...نخیر چنین ارتباطی مورد تایید دین نیست و مستنداتی هم برای ان نیست

پی نوشت:
1-تفسير الميزان، علامه طباطبايی، ج 36.
2-ق، 18.
3-مجمع البيان، طبرسی، ج 9.

من به طور خلاصه بگم که درخواست کردن و دعا کردن به هر کسی یا چیزی به جز خدا اشتباه هست.

[=arial]

با سلام
عرض ادب و احترام
بنده بارها گفته ام و می گویم و خواهم گفت
دین تخصص است و صحبت کردن در مورد امر تخصصی متخصص می طلبد نه این که هرکه از راه رسید بیاید و بگوید من چنین می گویم و چنان می گویم
چنین فردی اگر به بیمارستان برود و بگوید من می گویم برای عمل قلب باید چنین کنید تو دهن چنین فردی می زنند و برخورد قاطعی می کنند که ......

ولی در مورد دین هر کسی زود از خواب بیدار می شود شروع به اظهار نظر در مورد دین می کند
ان هم بدون دلیل و سند و مدرک و برهان و استدلال

به هر حال بنده که هزار بار این مطلب را نوشته ام این هم یکی دیکر که دین امری است تخصصی و متخصص می طلبد
و کسانی که علم دین ندارند و نسبت به مولفه های دینی جاهل اند حق اظهار نظر ندارند

بله می توانند سوال بپرسند و شبهات خود را مطرح نمایند ولی سوال کردن غیر از اظهار نظر است (دقت نمایید)

بزرگوار
اگر دلیل و سندی معتبر برای حرف های خود دارید بفرمایید

[=arial]

با سلام
ما در مورد کسی قضاوت نمی کنیم
شما لطفا در مورد مساله ای که تخصص ندارید اظهار نظر نفرمایید

اشتباه شما این است که فکر می کنید
مسلمین از فرشته های چیزی می خواهند؟؟
کدام مسلمان از فرشته چیزی خواسته است؟؟؟

شما توسل کردن و واسطه قرار دادن محبین خدا عندالله را با درخواست کردن خلط می کنید
فکر می کنید انسان وقتی ملایکه و اولیاء الله را که مقربین درگاه الهی هستند واسطه قرار می دهد یعنی که از ایشان می خواهند و این اشتباه شماست
درصورتی که هیچ یک از مسلمین مستقیما از اولیاالله و فرشتگاه چیزی نمی خواهند
بله ایشان را به علت قرب و مزلتی که عندالله دارند واسطه درگاه الهی قرار می دهند
(دقت نمایید)

[=arial]

با سلام
[=arial][=arial]در دین اسلام هم درخواست مستقیم از خداوند وارد شده است
خداوند در قران می فرمایند وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ غافر ایه 60 و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم[=arial]

[=arial]و هم وسیله قرار مقربین عندالله
همچنان که می فرماید
[=arial]يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ . المائدة / 35 .
[=arial] اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ، از خدا بترسيد و براي تقرب به او وسيله‌اي بجوييد .[=arial]

[=arial]برا تقرب به سوی خداوند وسیله ای بجویید و مثال بارز وسیله به سوی خداوند را در داستان حضرت یوسف(ص) بیان می نماید
[=arial]يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ . يوسف / 97 .
[=arial] گفتند: «اى پدر ! براى گناهان ما آمرزش خواه كه ما خطاكار بوديم »[=arial]

[=arial]در هر حال
مسلمین فقط از خداوند درخواست می کنند و خداوند را بی نیاز و صمد می دانند و غیر از خداوند همه مخلوق خدایند و وابسته به او
توسل کردن به معنای درخواست مستقیم از ایشان نیست وبلکه وسیله قرار دادن کسانی است که عندالله محبوب اند[=arial]

[=arial]

باز سلام

این مورد را هم اشتباه فرمودید
فقط پیامبران با فرشتگان در ارتباط نبودند
همچنان که حضرت مریم پیامبر نبود ولی با فرشتگان در ارتباط بود
این مساله در آیه 17 سوره مریم ‏(س) ‏ذکر شده است:فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّا و میان خود و آنان حجابی افکند (تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد). در این هنگام، ما روح خود را بسوی او فرستادیم و او در شکل انسانی بی‏عیب و نقص، بر مریم ظاهر شد!

صحبت کردن در مورد مولفه های دینی تخصص می خواهد و اظهار نظر کردن در این موارد بدون علم و برهان و سند و مدرک و استدلال کار خوبی نیست

[=arial]

با سلام
در این مورد هم جواب اش گذشت که خود خداوند می فرماید به سوی من با وسیله بیایید
به معنای توسل دقت نمایید
توسل ، يعني واسطه قرار دادن ، انبياء ، امامان و صالحان به پيشگاه خداوند چنانچه خداوند، در قرآن كريم مي‌فرمايد :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ . المائدة / 35 .
اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ، از خدا بترسيد و براي تقرب به او وسيله‌اي بجوييد .
اين آيه به تمامي مؤمنين دستور مي‌دهد كه به هر وسيله‌اي كه سبب تقرب به خداوند مي‌شود تمسك بجويند ؛ بنابراين تقرب به خداوند بدون وسيله و واسطه‌ امكان ندارد

حضرت زهرا(س) مي‌فرمايد :
وأحمد اللّه الذي بعظمته ونوره يبتغي مَن في السموات والأرض إليه الوسيلة ونحن وسيلته في خلقه .
تمام آن‌چه در آسمان و زمين هستند ، براي تقرب به خداوند به دنبال وسيله هستند و ما وسيله و واسطۀ خداوند در ميان خلقش هستيم .
شرح نهج البلاغة ، ج 16 ، ص211 و السقيفة وفدك ، ص 101

آيات بسياري در قرآن كريم وجود دارد كه توسل به غير خداوند را مشروع مي‌داند
از جمله :يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ . يوسف / 97 .
گفتند: «اى پدر ! براى گناهان ما آمرزش خواه كه ما خطاكار بوديم »
در اين آيه خداوند داستان برادران حضرت يوسف را يادآوري مي‌كند كه آن‌ها بعد از پيشيماني از كردارشان به پيش حضرت يعقوب آمدند و از او كه پيامبر خدا بود درخواست كردند كه از خداوند براي آن‌ها طلب بخشش كند .
حضرت يعقوب هم نگفت كه چرا خودتان مستقيماً سراغ خداوند نمي‌رويد و به من متوسل شده‌ايد ؛ بلكه به آن‌ها وعده داد كه از خداوند براي آن‌ها طلب بخشش خواهد كرد :
قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ . يوسف / 98 .
گفت : « به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى خواهم ، كه او همانا آمرزنده مهربان است » .

همچنين خداوند در آيۀ 64 سورۀ نساء مي‌فرمايد :
وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا .
و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند ، پيش تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پيامبر [ نيز ] براى آنان طلب آمرزش مى كرد ، قطعاً خدا را توبه پذيرِ مهربان مى يافتند .
اين آيه نشان مي‌دهد كه بايد براي طلب بخشش از خداوند واسطه و وسيلۀ آبروداري را پيدا كرد تا خداوند به خاطر او حاجات انسان را برآورده سازد .

این هم معنای توسل و این که درخواست کردن مسلمین از غیر خداوند برای واسطه شدن عندالله دستور خدا و فعل پیامبران است و بر ما مسلمین است که به امر الهی مطیع و به افعال پیامبران پیرو باشیم.

هرچند امروزه عده ای از خدا بی خبر های وحشی و جنایتکار وهابی حرف هایی خلاف واقع می زنند و با تکیه بر قدرت و دلارهای نفتی این مزخرفاتی را که خلاف ایات صریح قران است را بین مردم دنیا و مسلمین پخش می کنند ولی خورشید که همیشه پشت ابر نخواهند ماند.
و زود است که با طلوع خورشید اسلام ناب بینی وهابی کودک کش جنایتکار به خاک مالیده شود.

با سلام
ببینید دوستان من برای روشن شدن موضوع به طور شفاف و ساده براتون توضیح می دم. ببینید دوستان مثلا شفای یک مریض در نظر بگیرید. فرض کنید شخص بجای مراجعه به پزشک بشینه فقط دعا کنه و از خدا راه چاره بخواد. خوب در این جا شخص حق ضایع کرده چون اولین و مهمترین وسیله ای که خدا بهش داده بدون استفاده رها کرده که اونم عقل خودشه پس اون اول از همه باید از وسیله عقل که یکی از مخلوقات خداست استفاده کنه تا چاره اندیشی کنه بعد تشخیص بده که پزشک مدوای درد می کنه و بعد باید باز از وسیله پزشک استفاده کنه تا اون دردش دوا کنه. که هرجایی که اختیاری هست اذن خدا هم هست که یقینا اگر خدا اذن نده حتی آتش اجازه سوزاندن نداره که دیدید حضرت ابراهیم در آتش نسوخت. یک مثال دیگه یکی می خواد پیچی باز کنه بجای اینکه باز از عقلش استفاده کنه باز بیاد حق ضایع کنه و عقلشو بدون استفاده رها کنه و سستی کنه و باز حق ضایع کنه و بشینه دعا کنه. می دونید اینطور دعا کردن مثل اینه که شخصی تو خونش نشسته و لیوان آبم جلوشه و دعا کنه که من تشنه ام خدا به من آب بده!!! وقتی ما از خدا می خواهیم که رفع تشنگی کنه در واقع داریم ازش درخواست می کنیم که وسیله ای برای رفع تشنگی به ما نشون بده. و خوب فرض کنید جلوی شما یک لیوان آب باشه ولی شما دعا کنید که خدا به شما آب بده!!! یا یک مثال دیگه اینکه شخصی امتحان داره و دعا کنه خدایا من بهترین نمره کلاس بگیرم ولی درس نخونه !!! خوب در زمینه قرب و نزدیکی به خدا ام داستان همینه دیگه. تو این بلبشوری که ما هستیم و همه چی شبهه ناک و کسی نمی دونی حق واقعا چیه و خیلی وقتا باطل، حق می پوشونه. ملاک برتری چیه؟ خود خدا گفته یقینا تقوی خوب از نظر من که یک مترجم هستم و در ترجمه اصل انتقال معناست و تغییر در شکل مطرح نیست، تقوی یعنی نگهداری کردن و حفظ کردن روح و جسم از گزند بلایا و فتنه ها و آزمایشها و اتفاقات و حوادث. ببینید همه چیز باید در طریق حق باشه. در اینجا منظور من از برتری یعنی قرب الهی یعنی نزدیکی به خدا. شاید یک نفر بگه مگه خدا از رگ گردن به ما نزدیکتر نیست؟ خوب در اینجا منظور نزدیکی در عالم ملکوته نه این عالم ظاهر توضیح اینکه عالم ملکوت شامل 7 آسمون می شوند که خدا گفته اگه اشتباه نکنم برای اینکه کار ما بالا بره هزار سال طول می کشه تا به بالا برسه که آسمون هفتم عرش الهی بر روی آن قرار دارد.حفظ کردن روح یک سری اثراتی هم داره یعنی باعث عروج مومن می شه به نظر من البته عروجی که ممکن فهمیده بشه و درک بشه ( یفقهون) ولی حس نمی شه ( لا یشعرون) که این عروج باعث قرب و نزدیکی می شه. در واقع از دید من حفظ کردن روح از طریق حفظ کردن روان اتفاق می افته. چون ازدید من روان واسطه بین جسم و روح و هرچیزی که در روان آدمی اتفاق می افته به نظر من بر روح و جسم اون تاثیر خودش می گذاره از دید من حفظ کردن روان یعنی انسان حرمی برای روانش باشه یعنی اجازه نده نامحرم وارد روانش بشه (حرم مکان مقدسی که بیگانه اجازه ورود به اون رو نداره) در واقع از دید من این البته آخرین مرحله در محافظت از روح است. مثلا در مورد حرم بودن برای روان از دید بصری می شه گفت دیده نیالوده ام به بد دیدن یعنی اجازه نمی دم بدیهایی که دیدم وارد روانم بشه (این توضیح دقیق این عبارت که می گن دل باید حرم خدا باشه) در ضمن تجلی جسم در روان منطق و تجلی روح در روان حس و برای اینکه شخصی متعادل باشه از دید من باید تعادلی بین منطق و احساسش وجود داشته باشه یعنی هم به جسمش توجه کنه و هم به روحش یعنی هم به ظاهر توجه کنه و هم به باطن . خوب وسیله ای که می شه به این مهم دست یافت جنبه های مختلفی داره ولی از جنبه بصری به عنوان مثال حرم روان بودن کنترل کردن پلکه مثلا فرض کنید که یک نفر بدها رو هم وارد روانش می کنه و این شخص تقوی کامل نداره و ممکن سالها به اون شخص بگن اعصابتو خورد نکن به چیزای بد بی محلی کن خون خودتو کثیف نکن ولی این نصایح در شخص موثر نباشه و متوجه نباشه به قول حضرت حافظ که می گه دیده نیالوده ام به بد دیدن یعنی چی ولی فرشته ای به شکل هاتف غیب بیاد و طوری برای اون مختصر و مفید نکته رو بگه که شخص کاملا متوجه بشه (یفقهون) چون واسطه ها( معصومین و فرشتگان) به وسیله صحیح شخص راهنمایی می کنند و به خوبی و به طور موثر نکته رو می رسونند. یا حتی ممکن به کسی کرامتی داده بشه یا الهامی بشه یا از اسرار الهی به فضل خدا مطلع بشه از اسراری که به عروج بیشتر روح اون و به قرب بیشتر اون کمک می کنند. مثلا ذکری به شخص الهام بشه و بعد شخص با اون ذکر به فنا فی الله بره و بعد از اینکه چیزهایی در عالم ملکوت شهود کرد یا کشفی بهش دست داد مثلا ایمانش در حد نزدیک به یقین به وجود خدا و عظمت خدا بیشتر بشه. اینا مثالایی که به ذهنم می رسه. مثلا یک نمونش یک داستان معروف که هممون خوندیم شخصی کلی عبادت می کنه تا اینکه در مکاشفاتش بهش گفته می شه برو فلان شهر بعد بهش می گند برو فلان جا تا امام زمان ع ملاقات کنی طرف می ره می بینه که امام زمان داره با یک پیرمردی خوش وبش می کنه بعد یک پیرزنی می یاد به پیرمرده می گه این قفل اگه درست یادم باشه 3 شاهی از من بخر اون پیرمرد می گه من اینو ازت 7 شاهی می خرم چون می تونم 8 شاهی بفروشم و سود بیشتر از یک شاهی منصفانه نیست بعد امام زمان ع می گه منصف باشید امام زمان خودش به ملاقات شما می یاد. خوب اینجا این نکته وجود داره که اهمیت منصف بودن می رسونه. خلاصه وسیله خیلیییییییی مهمه به نظر من.
یا حق و التماس دعا.

با سلام خدمت کارشناس محترم.

سوال پرسیدند که آیا درخواست کمک از فرشتگان، از نظر اسلام اشکال دارد یا خیر ؟

من سوال دارم که
ما انسان ها از هم کمک می خواهیم.
شما گفتید برادران یوسف کمک خواستند از پدر که پدرشان واسطه شود و برای آنها دعا کند.
برای من سوال است که چه اشکالی دارد ما از فرشتگان کمک بخواهیم ؟
اگر کمک خواستن از بشر بی اشکال است چرا کمک خواستن از فرشتگان اشکال داشته باشد ؟
به هر حال اگر کمک خواستن ما مورد رضایت خدا باشد فرشتگان انجام می دهند و اگر نباشد انجام نمی دهند.
به هر حال همین خواستن ما می تواند مقدمه ی موفقیت باشد مثلا تا وقتی برادران از پدر نخواستند چگونه مشمول این دعای پدر می شدند ؟
گاهی اوقات باید کمک خواست تا مشمول یک رحمت شد
گاهی باید از این واسطه ها خواست تا واسطه بشوند.
سوالم این است که اصل این خواستن چه ایرادی دارد ؟

[=arial]

با سلام عرض ادب و احترام
ببینید بزرگوار ما وقتی می گوییم فرزندان یعقوب از پدرشان درخواست کردند این مطلب حرف خودمان و داستان و....نیست این مطالب ایات قران و وحی منزل هستند
وقتی خداوند مطلبی را نقل می کند و ان را تکذیب نمی کند و روایات معصومین هم ان را تایید می کند
یعنی که این اصل یعنی اصل توسل به اولیا الهی درست و است و مورد تایید خداوند ما انسانها بنده گان خداییم و اصول و مبانی معرفتی دینی خود را باید از خداوند و پیامبران بگیریم

حالا شما می فرمایید ایا ما می توانیم از فرشتگان هم درخواست نماییم؟؟ ما باید برای این نوع درخواست تاییده ای از طرف خداوند و رسولان ایشان داشته باشیم
وقتی چنین تاییده ای را نداریم نمی توانیم از جانب خود و با میل و اندیشه و خواست خود حرف بزنیم و به دین بچسبانیم.

در هر صورت این مطالبی که گفته شد قران و روایات بود و حال که این مطلب شما یعنی درخواست از فرشتگان منبع وحیانی ندارد چاره ای نیست که ان را نفی نماییم

عرض سلام و ادب و احترام همچنین تبریک میلاد با سعادت مولی الموحدین حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام

واژه "ولی" و "اولیاء" در فرهنگ لغات قرآنی تنها به معنای دوست نمیباشد و معنای اصلی آن سرپرست میباشد که دوستی را هم دربرمیگیرد. در قرآن فرشتگان هم اولیای مومنین بشمار آمده اند و میفرماید ملائکه به ایشان میگویند ما اولیاء شما در دنیا و آخرت هستیم. آیا امکانش هست درخصوص رابطه سرپرستی ملائکه با مومنین بیشتر توضیح بفرمایید...

متشکرم

[=arial]

با سلام
عرض ادب و احترام
بنده هم میلاد امام علی(ع) را خدمتتان تبریک عرض می نمایم

بزرگوار ایه مورد نظر را بفرمایید تا بررسی نماییم
و اگر نیاز بود از اساتید علوم قرانی هم بهره مند می شویم

با عرض سلام مجدد و معذرت. گویا باید سوالم در جای دیگری مطرح میشد. به هرصورت ممنون از شما[=arial]

) سوره مبارکه فصلت آیه ۳۰

إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ

ترجمه:
به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!

سوره مبارکه فصلت آیه ۳۱
نَحنُ أَولِياؤُكُم فِي الحَياةِ الدُّنيا وَفِي الآخِرَةِ ۖ وَلَكُم فيها ما تَشتَهي أَنفُسُكُم وَلَكُم فيها ما تَدَّعونَ
ترجمه:
ما یاران و مددکاران شما در زندگی دنیا و آخرت هستیم؛ و برای شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است، و هر چه طلب کنید به شما داده می‌شود!

با سپاس از شما

بگذارید دقیقتر بگویم.
فرض می کنیم هیچ سند عقلی و قرآنی و روایی بر دینی بودن این مطلب نداشته باشیم.
اما آیا دین این مطلب را نهی کرده است ؟
مثلا وقتی از یک مرجع تقلید سوال میشود در برخی جواب ها گفته میشود فی نفسه اشکال ندارد و جایز است.
چون همیشه در خصوص یک مطلب نص وجود ندارد.
اینجا هم تصور می کنم وقتی نهی وجود ندارد می توانیم بگوییم نصی وجود ندارد ولی حرامی هم صورت نگرفته است.
و عقل این وسیله جویی را تایید می کند. و خلاف حکم عقل هم که نیست. شما تاوقتی کسی را آگاه نکنید چرا باید
به شما کمک کند ؟ مثلا باید از دکتر خواست تا بعد تصمیم بگیرد که به شما کمک بکند یا نکند.
این مسئله ی پیچیده ای نیست ( از نظر عقلی )

پس نفی کردن شما به معنای نص نداشتن درست اما به معنای جایز نبودن و حرام بودن چه مبنایی دارد ؟ بنا بر کدام آیه ی قرآن یا روایت این مطلب نهی شده است ؟

در بخش دوم عرایضم

خداوند میفرماید وسیله بجویید. خوب فرشتگان وسیله هستند. انسان ها وسیله هستند. مخلوقات وسیله هستند.
اگر از این وسیله ها در راه درست بهره ببریم خوب است و اگر نباشد حرام است.
اگر از انسانی بخواهیم در کار حرامی به ما کمک کند، این کمک خواستن ما حرام است و اگر بخواهیم در کار خیری کمک کند، جایز بلکه نیکو است.
البته ممکن است آن انسان به هر دلیلی به ما کمک نکند.
اگر از فرشته ای در کار حرامی طلب کمک کنیم، این فعل ما حرام است و البته فرشته کمکی هم نخواهد کرد
و اگر از فرشته در کار حلالی طلب کمک کنیم، این فعل ما جایز است و کمک کردن فرشته بستگی به خودش و خدای او دارد.
نمی توان گفت خوب برو از خدا بخواه. خوب خدا این وسیله ها را گذاشته که از آن استفاده کنیم.
و خواستن ما صرفا برای وسیله شدن آن شخص است نه به این خاطر که نعوذ بالله او مستقل از خداوند باشد.
مثلا نمی توان گفت اگر مریض داری و دکتر هم هست از خدا بخواهی مریضت مداوا می شود. خیر
خدا زبان داده است و وسیله که دکتر باشد را داده است و ما باید از دکتر بخواهیم تا وسیله شود برای درمان مریض.

[=arial]

با سلام
عرض ادب و احترام
بنده مختصر توضیحی در این مورد عرض نماییم
سوالات بیشتری باید تایپک را جدا کرده ومستقلا بحث نماییم

حضرت علامه طباطبایی در المیزان ذیل تفسیر ایه 30به بعد سوره فصلت چنین می فرمایند:

[=arial]ايـن آيـه شـريـفـه از آيـنـده اى كـه در انـتـظـار مؤمنـيـن اسـت، و ملائكه با آن به اسـتقبال ايشان مى آيند، خبر مى دهد. و آن تقويت دلها و دلگرمى آنان و بشارت به كرامت است.
[=arial] پـس مـلائكـه ايـشـان را از تـرس و اندوه ايمنى مى دهند. و ترس هميشه از مكروهى است كه احتمال پيش آمدن دارد، و در مورد مؤمنين يا عذابى است كه از آن مى ترسند، و يا محروميت از بـهـشـت اسـت كـه بـاز از آن بيم دارند. و حزن و اندوه هم، همواره از مكروهى است كه واقع شـده، و شـرى كـه پـديد آمده، مانند گناهانى كه از مؤمنين سر زده و از آثارش غمنده مى شـونـد و يـا خـيـراتـى كـه باز به خاطر سهل انگارى از آنها فوت شده، و از فوت آن انـدوهـگـيـن مى گردند، و ملائكه ايشان را دلدارى مى دهند به اينكه ايشان از چنان خوف و چنين اندوهى در امانند، چون گناهانشان آمرزيده شده، و عذاب از ايشان برداشته شده است.
[=arial]آنگاه بـشـارتـشـان مـى دهـنـد بـه بـهشتى كه وعده داده شده اند


[=arial]اينكه در آخرت به مؤمنين مى گـويـنـد: مـا در زنـدگـى دنـيـا اوليـاى شـما بوديم - با اينكه همانطور كه گفتيم اين گفتگو بعد از انقضاى زندگى دنيا است - در حقيقت مقدمه و زمينه چينى است، براى آوردن جـمـله (و فـى الآخـرة ) تـا اشاره كنند به اينكه ولايت در آخرت فرع و نتيجه ولايت در دنـيـا است، پس كانه گفته اند: ما اولياى شما در آخرتيم همانطور كه در دنيا بوديم، و يـا بدان جهت كه در دنيا بوديم، و به زودى متولى امور شما خواهيم شد، همانطور كه در دنيا بوديم.

[=arial] و اوليا بودن ملائكه براى مؤمنين منافات با اين ندارد كه خدا هم ولى ايشان باشد، چون ملائكه واسطه رحمت و كرامت اويند، نه اينكه از پيش خود اختيارى داشته باشند. و اى بسا اينكه در آيه شريفه ولايت ملائكه را ذكر كرده نه ولايت خدا را، براى اين بوده باشد كه بـيـن اوليـاى خـدا و دشمنان او مقابله و مقايسه كند، چون در حق دشمنانش فرموده بود: (و قـضـيـنـا لهـم قـرنـاء مـا براى كفار قرينه اى بدى قرار داديم ) و در آيه مورد بحث در مقابل آن قرينها، از قول ملائكه اش مى فرمايد: (ما اولياى شما هستيم ).


[=arial]
[=arial] و نـتيجه اين مقابله آن است كه معلوم شود كه مراد از ولايت ملائكه براى مؤمنين ، تسديد و تأييد مؤمنـيـن اسـت، چـون مـلائكـه مؤيد آنـهـايـنـد كـه مـخـتـص بـه اهـل ولايـت خـدايـنـد، و امـا مـلائكـه اى كـه حـارس و نـگـهـبـان خـلقـنـد، و يـا آنـهـايـى كـه مـوكـل بـر ارزاق و اجـلهـاى مـردم و سـايـر شـؤ ون آنهايند، اختصاصى به مؤمنين ندارند، بلكه مؤمن و كافر برايشان يكسان است.

[=arial]

با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار این مطلب تان کمی خوددرگیری دارد چون دین مجموعه این مولفه هاست یعنی عقل و قران وروایات
کارشناسان دین هم از این سه منبع استفاده کرده و مطالب دینی بیان می کنند
دین خارج از این سه منبع نیست و شما این سه منبع را کنار می گذارید و بعدا می فرمایید دین چه می گوید؟؟!!؟!؟!؟!؟

بزرگوار
در مورد استمداد و طلب کمک کردن در دعاها فقط خدای تبارک و تعالی مطرح است که می فرماید ادعونی استجب لکم از من بخواهید

در مورد شفاعت قرار دادن هم فقط اولیاء الله هستند و کسانی که عندالله قرب ومنزلتی دارند ان هم نه به صورت مستقل بلکه درخواست اصلی از خداست و بقیه واسطه هستند
و البته [=arial]از كار فرشتگان این است كه[=arial] در دنیا براى بندگان استغفار مى كنند و در آخرت نیز شـفـاعـت ، و ایـن لطفی است دیگر، علاوه بر الطاف بى پایان الهى كه براى بندگان قرار داده است[=arial] :[=arial]الذنى یحلمون العرش و من حوله یسبحون بحمد ربهم و یومنون به و یستغفرون للذین آمـنـوا... (1) آنان كه عرش را حمل مى كنند و كسانى كه در اطراف آن هستند، براى سـپـاس خـدا او را تسبیح مى گویند و به او ایمان دارند و براى مومنان طلب بخشایش مى كنند.
از آیـه اسـتـفاده مى شود، كه فرشتگان خدا را تسبیح مى گویند وبراى مومنین استغفار می كـنـنـد، كـه این خود شفاعت است .
تـكـاد السـمـوات یـتـفـطـرن مـن فوقهن و الملائكه یسبحون بحمو و یستغفرون لمن فى الارض(2) نـزدیـك اسـت كـه آسـمـاهـا بـر فـراز یـك دیـگـر شـكـافـته شوند و فـرشـتـگـگـان (رحـمـت ) بـه سـتـایـش خـداى خـود تـسـبـیـح گـویـنـد و بـراى اهل زمین آمرزش مى طبند.

و در آیـه دیگر شفاعت ملائكه را در حق بدگان خدا بیان كرده و اذن و رضایت خدا را در آن شرط مى داند:

[=arial]و كـم مـن مـلك فـى السـمـوات لا تغنى شفاعتهم شیئا الا من بعد ان یاذن الله لمن یشاء و بـرضـى ⁽³⁾ چـه بسار فرشتگان كه در آسمان ها هستند كه شفاعتشان برا هیچ كـس سودمند نیست ، مگر از آن پس كه خدا براى هر كه بخواهد، اجازه بدهد و راضى باشد.

نتیجه این که اصل درخواست انسان فقط از خداست و خدا و غیر خداوند توسلی است به مقربین درگاه الهی برای شفاعت ایشان عندالله.
در مورد ملایکه و ان گونه که در مورد اولیا الهی در منابع دینی وارد شده است مطلبی وارد نشده است

پی نوشت:
1-غافر - آیه 7.
2-شوری -آیه 5.
3-نجم - آیه 26.

[=arial]

با سلام

در مورد این مطالبتان به این دعا از علی(ع) اشاره می نمایم که به حق ملایکه و حاملان عرض الهی قسم می دهد و البته شفیع می اورد ولی در خواستی از ایشان نمی کند

[=arial]امام علی(ع) در مقام آموزش نماز فرج می‌فرماید: در دعایش بگو: «و أسألک بحق أنبیائک المرسلین و بحق حملة عرشک و بحق ملائکتک المقربین و بحق جبرئیل و میکائیل و إسرافیل و عزرائیل و بحق محمد و آله و عترته صلواتک علیهم أن تصلی على محمد و آل محمد و أن تجعل خیر عمری آخره و خیر أعمالی خواتیمها و أسألک مغفرتک و رضوانک یا أرحم الراحمین» (1)
به ‌حق پیامبران مرسل، به ‌حق نگهدارندگان عرش، به ‌حق فرشتگان مقربت، به ‌حق جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و به ‌حق محمّد و آل او (ص) که بر محمد و آل او درود فرستى، و قسمت بهتر عمرم را در آخر آن قرار دهى و بهترین اعمالم آخرین آنها قرار دهى و از تو مغفرت و خشنودى ترا درخواست مى‏‌کنم اى ارحم الراحمین.

پی نوشت:
1-طبرسى، حسن بن فضل، مکارم ‏الأخلاق، ص 329

سلام کارشناس بزرگوار

اینها تایید است که توسل به حق آنها یا قسم به حق کسی باشد.
من که در اینها حرفی ندارم.

حرف من این است که هیچ نهیی وارد نشده است که بگوید مطلق درخواست کردن از مخلوقات حرام است.
اگر شما می گویید خدا گفته است تنها من را بخوانید به معنای دعا و عبادت است.
و الا چه کسی است که نداند ما چه اندازه از مخلوقات کمک می خواهیم با اینکه حرام نیست.

خیلی خلاصه سوال من از کارشناس محترم این است

مستند شرعی نشان بدهید که کمک خواستن از مخلوقات من جمله فرشتگان حرام است.

توضیح :
شکی نیست که وقتی از خدا کمک می خواهیم او را صاحت قدرت می دانیم و تنها او را دعا و عبادت می کنیم.
وقتی از مخلوقات می خواهیم، آنها را وسیله ای در راه انجام اعمال صالحه می دانیم.
از دکتر می خواهیم تا وسیله ی نجات انسانی شود.
از همسایه کمک می خواهیم تا چیزی را جابه جا کنیم.
از پیامبری می خواهیم تا دعا کند.
از فرشته می خواهیم تا واسطه ی خیر شود و در انجا کار خیری کمک کند.

آیا این ها شرک است ؟ ایا این ها حرام است ؟
سوال من خیلی واضح و روشن است.
این امور هیچ ربطی به شرک ندارد.

[=arial]

با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار
بحث ما در عالم ماده و برخورد انسانها با هم نیست
در عالم ماده و درخواست هایی که انسانها از هم دارند کسی به حرمت ان حکم نداده است
در معارف دینی ان شرک نیست و حرمتی ندارد

در مورد درخواست از فرشتگان که برای ان هم عرض شد که شفیع قرار دادن برای درخواست از باری تعالی اشکالی ندارد مثل دعایی از علی(ع) نقل شد
ولی برای درخواست از ملایکه در کارهای خیر بنده مستند روایی بر اثبات اش نیافتم

میدانم ولی در این جهت تفاوتی بین عالم ماده و غیر ماده وجود ندارد. چون هر دو وسیله هستند. همین فرشتگان امور عالم ماده را می گردانند.

بله تصور من این است : چون سند شرعی بر حرمت وجود ندارد.

دقیقا سوال من در همین قسمت بود.
یعنی وقتی مستندی برای اثبات نداشته باشیم. نمی توانیم بگوییم حرام است.

پس اگر کسی از فرشته کمک خواست ( از نوع توسلی) ممکن است اشتباه کرده باشد حتی فعل لغوی از نظر ما انجام داده باشد

ولی برای او حرمت نخواهد داشت. مگر اینکه مستندی شرعی بر حرمت این عمل پیدا شود.
البته نمی تواند ادعا کند این رفتار او مستند شرعی دارد. همانطور که نمی تواند ادعا کند حرمت شرعی دارد.

البته اگر بگوییم مطابق روایات و قواعد فقهی و عقلی

هر چیزی حلال و جایز است مگر اینکه حرمتش اثبات شود.

و چون حرمت این عمل اثبات نشده است

پس حلیت شرعی دارد.

سلام

مسئله و مشکل اصلی در این موضوعات روی تشخیص و تاییدیه گرفتن است. و الا حتما فرشته می تواند خیلی کارها بکند. و می تواند پر هم بگذارد.

اما تا وقتی ندانیم که این پر از کجاست و چه ارتباطی با فرشته دارد، هیچ چیز اثبات نمیشود. فقط گمان یا حدس است.
می تواند اتفاقی باشد می تواند کار جن باشد ...
پس از کجا می دانیم که فرشته بوده است ؟ تنها می توان گفت اگر ( بنا به دین و عقل) در راه خیر بودیم، احتمال اینکه فرشته یا جن خوب و مومن بوده است، زیاد است.
چون فرشتگان و جن های مومن گاهی اوقات به انسان ها کمک می کنند.
البته گاهی ممکن است جن های بد و شیطانی قصد گمراه کردن داشته باشند...

سلام
جمع بندی

سوال

[h=2]ارتباط و کمک خواستن از فرشته ها[/h]
پاسخ

[=arial]با سلام
[=arial]عرض ادب و احترام
[=arial]فضای بی درو پیکر مجازی باعث شده است تا هر روز مسایل و مطالبی روانه اینترنت شود
[=arial]نه کسی نظارتی دارد و نه کسی از گفته ها و نوشته ها منبع و استدلال می خواهد

[=arial]عده ای مطالبی بدون دلیل و برهان و منطق درست و حسابی فقط و فقط با تکیه بر حدس و کمان را در سایت و وبلاک ها مطرح می نمایند
نوعا این نوشته ها در مورد مسایلی است که هر انسان به علت نااشنا بودن و مجهلول بودنشان حساسیت خاصی نسبت بدانها دارد
خدا وعالم دیگر و برزخ و قیامت و فرسته و دعا و جادو و ...هزاران مساله دیکر

[=arial]ارتباط با فرشتگان یکی دیگر از این نوع مسایل است
نامه نوشتن بدانها و کمک کردنشان به انسان و اجازه خواستن و اجازه دادن و .....مسایلی از این دست که در کتابی تحت عنوان شفای فرشتگان و نوشته فردی خارجی و ترجمه شده با عنوان قانون جذب روانه فضای مجازی شده است.
و به دنبال این مطالب بچه مذهبی ها و دیندارن درصدد کسب تکلیف و تطبیق این گفته ها با معارف دینی هستند.

[=arial]در هر حال عدم اعتماد به گفته ها و نوشته های بدون سند و مدرک معتبر و موثق و تطبیق این مطالب با مبانی معرفت دینی بهترین کار ممکن است.

[=arial]برای بررسی این مطالب ابتدا فرشته گان و عمل کرد ایشان را تعریف کرده ودر نهایت به پاسخ این سوال خواهیم پرداخت.

[=arial]فرشتگان موجوداتي مجرد از ماده هستند. برخي از آنها داراي تجرد عقلي هستند لذا ماده و خصوصيات ماده مثل شكل و رنگ را ندارند و برخي هم مثالي هستند . ولي در هر حال فرشته از داشتن زمان و مكان و حركت به معني خروج از قوه به فعل منزه است.

[=arial]در قرآن كريم در آيات متعددي درباره ملائكه و وظايف و حالات آنها سخن گفته شده و لفظ ملك مجموعا 88 بار به صورت هاي مفرد و تثنيه و جمع به كار رفته و از آنجا كه وجود فرشتگان از امور غيبيه ايست كه پي بردن به چگونگي احوال و اوصاف آنها جز از راه ادله نقليه ممكن نيست و بايد در اين رابطه به آيات و روايات تمسك كنيم.

[=arial]از مجموع آيات و روايات بر مي آيد كه ملائكه وظايف متنوعي از قبيل، تدبير امور، قبض ارواح، مراقبت اعمال، حفظ انسان از خطرات، مجازات اقوام سركش و... را به عهده دارند.

[=arial]و كارهاي مختلف از قبيل: سجده، ركوع، تسبيح، صف كشيدن، نگهباني و... انجام مي دهند وحالت ها و صفاتي دارند از قبيل اين كه مي توانند به صورت انسان درآمده بر انبيا و غير انبيا ظاهر شوند هرگز خسته نمي شوند، نمي خوابند، فراموشي در آنها راه ندارد، سستي و غفلت در آنها راه ندارد و...

[=arial]در قرآن كريم براي فرشتگان ويژگي هاي فراواني شمرده شده است مثل:

[=arial]1. فرشتگان موجوداتي عاقل و باشعور و بندگان گرامي خداوند هستند «بل عباد مكرمون» [=arial](1).
[=arial]2. مطيع امر و فرمان خداوند هستند و او را معصيت نمي كنند «لايسبقونه بالقول وهم بامره يعملون» [=arial](2).

[=arial]3. پيوسته مشغول تسبيح و تقديس خداوندهستند «والملائكه يسبحون بحمد ربهم و يستغفرون لمن في الارض» (3).
4. گاه به صورت انسان در مي آيند و بر انبيا و حتي غير انبيا ظاهر مي شوند. چنان كه در سوره مريم مي خوانيم: فرشته بزرگ الهي به صورت انسان موزون بر مريم ظاهر شد «فارسلنا اليها روحنا فتمثل لها بشرا سويا» (4).[=arial]

[=arial]5. تعداد آنها به قدري زياد است كه قابل مقايسه با تعداد انسان ها نمي باشند، چنان كه در روايتي از حضرت صادق(ع) مي خوانيم: هنگامي كه از آن حضرت پرسيدند: آيا تعداد فرشتگان بيشتر است يا انسان ها؟ فرمود: سوگند به خدايي كه جانم در دست اوست، فرشتگان خدا در آسمان ها بيشترند از عدد ذرات خاك هاي زمين و در آسمان جاي پايي نيست مگر اين كه در آن جا فرشته اي تسبيح و تقديس خدا مي كند [=arial](5).
[=arial]6. آنها نه غذا مي خورند و نه آب مي نوشند و نه ازدواج دارند، چنان كه در حديثي از حضرت صادق(ع) آمده است: «ان الملائكه لايأكلون ولا يشربون ولا ينكحون و انما يعيشون بنسيم العرش : فرشتگان غذا نمي خورند و آب نمي نوشند و ازدواج نمي كنند، بلكه با نسيم عرش الهي زنده اند» (6). [=arial]

[=arial]7. آنها نه خواب دارند نه سستي و غفلت. در حديثي از امير مؤمنان(ع) چنين آمده است: در فرشتگان نه سستي است و نه غفلت و نه عصيان... خواب بر آنها چيره نمي گردد و عقل آنها گرفتار سهو و نسيان نمي شود بدن آنها به سستي نمي گرايد و در صلب پدران و مادران قرار نمي گيرند [=arial](7).

[=arial]8. آنها مقامات مختلف و مراتب متفاوتي دارند، بعضي هميشه در ركوع و برخي هميشه در سجودند: «مامنا الاله مقام معلوم ، و انا لنحن الصافون ، و انا لنحن المسبحون؛ هر يك از ما جايگاه معلومي دارد، ما همواره صف كشيده منتظر فرمان خدا هستيم و پيوسته تسبيح او مي گوييم» (8).

[=arial]فرشتگان وظايف مهم و بسيار متنوعي از سوي خداوند بر عهده دارند:
[=arial]- گروهي حاملان عرشند (9).
[=arial]- گروهي مدبران امرند (10).

[=arial]- گروهي مأمور قبض ارواحند (11).
[=arial]- گروهي مراقب اعمال بشرند (12).

[=arial]- گروهي حافظ انسان از خطرات و حوادثند (13).
[=arial]- گروهي مأمور عذاب و مجازات اقوام سركشند (14).

[=arial]- گروهي مؤمنان را در جنگ ها ياري و كمك مي كنند (15).
[=arial]- گروهي مبلغان وحي و آورندگان كتب آسماني براي انبيا هستند (16).

[=arial]باتوجه به مطالب گفته شد در مورد فرشتگان به سوالات شما بزگوار پاسخ داده می شود

[=arial]با توجه به این‌که انسان(غیر معصوم) به واسطه لغزش و گناه از خدای متعال فاصله می‌‌گیرد، هنگامی که به ‌خود آمد و از گناهش پشیمان شد و یا هنگام نیاز، شایسته است بندگان مخلص و مقرّب درگاه الهی، کسانی را که در پیش خداوند منان آبروی بیشتری دارند، واسطه قرار دهد.

[=arial]حال این بندگان مقرّب فرق نمی‌کند که انسان باشد یا فرشته و ... .
[=arial]این‌که انسان، فرشتگان را واسطه درخواست خویش از پروردگار قرار دهد، در دعاها نیز وجود دارد.
[=arial]
امام علی(ع) در مقام آموزش نماز فرج می‌فرماید: در دعایش بگو: «و أسألک بحق أنبیائک المرسلین و بحق حملة عرشک و بحق ملائکتک المقربین و بحق جبرئیل و میکائیل و إسرافیل و عزرائیل و بحق محمد و آله و عترته صلواتک علیهم أن تصلی على محمد و آل محمد و أن تجعل خیر عمری آخره و خیر أعمالی خواتیمها و أسألک مغفرتک و رضوانک یا أرحم الراحمین» (17)
به ‌حق پیامبران مرسل، به ‌حق نگهدارندگان عرش، به ‌حق فرشتگان مقربت، به ‌حق جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و به ‌حق محمّد و آل او (ص) که بر محمد و آل او درود فرستى، و قسمت بهتر عمرم را در آخر آن قرار دهى و بهترین اعمالم آخرین آنها قرار دهى و از تو مغفرت و خشنودى ترا درخواست مى‏‌کنم اى ارحم الراحمین.
[=arial]
اما این‌‌که انسان مستقیماً با فرشتگان ارتباط برقرار کند، موضوعی نیست که به سادگی برای غیر پیامبران و اولیای الهی ممکن باشد.[=arial]

[=arial]پی نوشت:
1-[=arial]انبيا، آيه 26
2-[=arial]انبيا، آيه 27
3-[=arial]شوري، آيه 5
4-[=arial]مريم، آيه 17 - هود، آيه 69 و 77
5-[=arial]بحارالانوار، ج 59، ص 176
6-[=arial]بحار، ج 59، ص 174، ح 4
7-[=arial]همان، ص 175
8-[=arial]صافات، آيات 164 - 166
9-[=arial]حاقه، 17
10-[=arial]نازعات، 5
11-[=arial]اعراف، 37
12-[=arial]انفطار، 10 تا 13
13-[=arial]انعام، 61
14-[=arial]هود، 77
15-[=arial]احزاب، 9
16-[=arial]نحل، 2
17-[=arial]طبرسى، حسن بن فضل، مکارم ‏الأخلاق، ص 329