جمع بندی عشق دختری که وصله من نیست رهام نمی کنه. چه کنم؟

تب‌های اولیه

64 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عشق دختری که وصله من نیست رهام نمی کنه. چه کنم؟

با عرض سلام خدمت تمامی کاربران سایت خوب اسک دین اعم از کاشناس و غیر کارشناس :Kaf::ok:

اگر سوالم رو توی قسمت درستی مطرح کرده باشم باید عرض کنم که :

شخص مذهبی هستم . چشم دوستان روز بد نبینه که در دانشگاه دختری را دیدم که با او همکلاسی هستم و از ایشان بسیار خوشم آمده است ! بنده شرایط ازدواج رو ندارم و ازوناش هم نیستم که برم و رابطه دوستی بریزم و این حرفا . همش به این فک میکنم که از دور مواظب باشم (البته حمل بر گناه و سو برداشت نشود با رعایت شرایط اسلامی )
و در شرایط مناسب از طریقه درستش حالا یا خانواده یا طرق دیگر اقدام کنم . اما چند تا مشکل دارم :

اول این که طرف بد حجابه و موهاش رو میزاره بیرون و آرایش میکنه دوم این که با یه پسره که اونم تو بعضی کلاسا با ماست همش با هم حرف میزنند و خلاصه دوست تشریف دارن:ajab:تازه احتمالا عقاید مذهبی مون بعضی جاهاش نخواهد خوند و مسلما اگر همه چی خوب پیش بره بازم تا چند سال دیگه من نمی تونم کاری رو پیش ببرم با این مشکلات .

همش به خودم میگم پسر ولش کن این افراد شریک خوبی برای زندگی نخواهند بود و........

قبلنا فکر میکردم این که میگن نمی خوام به کسی غیر اون فک کنم مال فیلماست یا لوس بازیه ولی سر خودم اومده !!!

واقعا روال عادی زندگی بهم ریخته و نمی تونم به کارام ادامه بدم .
از کارشناس محترم و دوستان میخوام که راهنمایی کنند این بدبخت زندگی مختل شده را .


با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امین

سلام

اگر در مورد شرایطی که دارید؛ مثل سن و شرایط خانوادگی و اینکه چرا تا چند سال دیگر شرایط ازدواج ندارید و ... کمی توضیح می دادید خیلی بهتر بود. با این حال وضعیت شما در قبال این مسئله از دو حال خارج نیست:

1- اینکه ایشان را فرد مناسبی برای ازدواج خود می دانید و با تمام شرایطی که دارد فکر می کنید با شما تناسب های لازم را دارد؛ که در این صورت بهترین راه، اقدام برای ازدواج با ایشان است؛ اما چون از ظاهر صحبت های شما چنین چیزی برداشت نمی شود، در مورد راه های اقدام و شیوه خواستگاری در این شرایط و ... توضیح نمی دهم. اگر نیاز بود بفرمایید با عرض کنم.

2- اینکه عقلاً ایشان را مورد مناسبی برای خود نمی دانید؛ ولی قلباً به او علاقه مند شده اید. در چنین شرایطی آنچه واضح و روشن است این است که عشق و علاقه به تنهایی برای ازدواج کافی نیست؛ بلکه برای یک ازدواج موفق علاوه بر وجود علاقه، دو طرف باید در زمینه های مختلف با هم تناسب داشته باشند؛ چون عشقی که پشتوانۀ تناسب های عقلی را نداشته باشد، بعد از ازدواج دوام نخواهد داشت و دیر یا زود از بین می رود و زندگی شما را به چالش می کشد. بنابراین تمام تلاش شما باید در جهت فرار کردن از این علاقه باشد؛ چون اگر همین الان مانع آن نشوید، به مرور زمان بر عقل شما غلبه کرده و دیگر همین عیب و نقصی را که الان به آن معترفید را نخواهید دید و یا توجیه خواهید کرد و ...

اما برای اینکه بتوانید ایشان را فراموش کنید، 1- علاوه بر اینکه گفته های عقلی را دائم با خود مرور می کنید، 2- بهترین کار فاصله گرفتن از ایشان است. ضرورت این مسئله به حدی است که در شرایطی خاص، حتی تحملِ سختیِ عوض کردن دانشگاه در مقابل خسارت های ادامه پیدا کردن این علاقه بسیار ناچیز خواهد بود. لذا قدم به قدم برای فراموش کردن ایشان پیش بروید. نگاهتان را کنترل کرده و به هیچ وجه به ایشان نگاه نکنید؛ در مکان هایی که او هست شما نباشید؛ از ترم بعد سعی کنید تا حد امکان طوری برنامه ریزی کنید که با ایشان کلاسی نداشته باشید و ...

3- در کنار این مسئله به فکر ازدواج با فرد دیگری هم باشد و از همین الان مقدمات آن را فراهم کنید. من نمی دانم شرایط شما چیست؛ ولی هر چه باشد مانعی برای اقدام اولیه برای ازدواج نیست. امید به ازدواج با فرد دیگر؛ و از آن بالاتر، ازدواج با یک فرد ایده آل، در فراموش کردن ایشان نقش بسیار مهمی دارد. کلید فراموشی؛ فاصله؛ گذشت زمان و جایگزینی است. لذا طبق آنچه عرض کردم عمل کنید تا انشاء الله بتوانید مسیر مستقیم زندگی خود را حفظ کنید.

پیروز و سربلند

من منتظر بودم این تاپیک باز بشه و از استارتر تاپیک بپرسم شما دقیقا به چه چیز و چه ویژگی ایشون علاقمند شدید؟:Moteajeb!:

برای موضوعی مثل ازدواج به طور کامل با عواطف و احساسات تصمیم گیری نکنید...
اول با استفاده از عقل و منطق ببینید به درد هم میخورین یا نه چون احساسات انسان مدام در حال اوج گرفتنو فروکش کردنه :ok:

mehrant;663767 نوشت:
من منتظر بودم این تاپیک باز بشه و از استارتر تاپیک بپرسم شما دقیقا به چه چیز و چه ویژگی ایشون علاقمند شدید؟:Moteajeb!:

منم همینطور چه تفاهمی!جواب پرسشگر:انتخاب تیترت تو حلقم:)پس از چیش خوشت اومده.دیدی چشماش قشنگه خشگله عاشقش شدی...؟بچه نشو یه اب بزنه به صورتش ارایشش پاک میشه.قیافه را با عمل جراحی میشه درست کرد.ولی ذات و اخلاق و... نمیشه.اون قراره مادره بچه هات بشه.بنظرت اینجور دخترا میتونه فرزندتو خوب تربیت کنه.فکر کردی میتونی تغییرش بدی؟!بعد از ازدواج نیای ازین تاپیکا بزنیا من دیگه جواب نمیدمااا خودت بخون اینو:http://www.askdin.com/thread48045.html

سلام

خوش به حال اون دختر یکی پیدا شده دوسش داشته باشه والا ما موهامون رو نمیریزیم روصورتمون ارایش هم نمیکنیم ولی هیچکس دوسمون نداره:crying: شایدم دوست دارن ..حالا بگذریم

اگه میخواین فراموشش کنید ایه 27 سوره ابراهیم معجزه میکنه

در پناه خداوند مهربان

*شیوا*;663784 نوشت:
سلام

خوش به حال اون دختر یکی پیدا شده دوسش داشته باشه والا ما موهامون رو نمیریزیم روصورتمون ارایش هم نمیکنیم ولی هیچکس دوسمون نداره:crying: شایدم دوست دارن ..حالا بگذریم


دوست داشتنی که اینجوری باشه.همون بهتر که نباشه.پس فردا یه خشگلتر میبینه میره سراغ اون.تا یه حدش دوست داشتن به خاطر قیافه و ظاهر طرف عادیه ولی اینکه تنها دلیلش برای دوست داشتن طرف باشه اشتباس.

wyz;663123 نوشت:
شخص مذهبی هستم

میشه توضیح بدین با توجه به اینکه شخصی مذهبی خودتونو میدونید چرا سراغ دختر خانومای مذهبی نمیرید؟

وقتی میخواهیم دانشگاه دخترانه و پسرانه ایجاد کنیم برخی صداشون در میاد ...
اینم از وضعیت دانشگاه های ما
شده محل جنس مخالف یابی
مرد حسابی خونه خاله نیست که . مگه رفتی اونجا دختر یابی بخونی ؟
سرتو بنداز پایین مثل بچه ادم درست رو بخون

wyz;663123 نوشت:
با عرض سلام خدمت تمامی کاربران سایت خوب اسک دین اعم از کاشناس و غیر کارشناس :Kaf::ok:

اگر سوالم رو توی قسمت درستی مطرح کرده باشم باید عرض کنم که :

شخص مذهبی هستم . چشم دوستان روز بد نبینه که در دانشگاه دختری را دیدم که با او همکلاسی هستم و از ایشان بسیار خوشم آمده است ! بنده شرایط ازدواج رو ندارم و ازوناش هم نیستم که برم و رابطه دوستی بریزم و این حرفا . همش به این فک میکنم که از دور مواظب باشم (البته حمل بر گناه و سو برداشت نشود با رعایت شرایط اسلامی )
و در شرایط مناسب از طریقه درستش حالا یا خانواده یا طرق دیگر اقدام کنم . اما چند تا مشکل دارم :

اول این که طرف بد حجابه و موهاش رو میزاره بیرون و آرایش میکنه دوم این که با یه پسره که اونم تو بعضی کلاسا با ماست همش با هم حرف میزنند و خلاصه دوست تشریف دارن:ajab:تازه احتمالا عقاید مذهبی مون بعضی جاهاش نخواهد خوند و مسلما اگر همه چی خوب پیش بره بازم تا چند سال دیگه من نمی تونم کاری رو پیش ببرم با این مشکلات .

همش به خودم میگم پسر ولش کن این افراد شریک خوبی برای زندگی نخواهند بود و........

قبلنا فکر میکردم این که میگن نمی خوام به کسی غیر اون فک کنم مال فیلماست یا لوس بازیه ولی سر خودم اومده !!!

واقعا روال عادی زندگی بهم ریخته و نمی تونم به کارام ادامه بدم .
از کارشناس محترم و دوستان میخوام که راهنمایی کنند این بدبخت زندگی مختل شده را .



سلام
اگه مشکلی ندارین که پس فردا دخترتون رو در حالی ببینید که آرایش کرده موهاشو ریخته بیرون افتاده دنبال پسرا برید باهاش ازدواج کنید

سرباز عشق;663805 نوشت:
وقتی میخواهیم دانشگاه دخترانه و پسرانه ایجاد کنیم برخی صداشون در میاد ...
اینم از وضعیت دانشگاه های ما
شده محل جنس مخالف یابی
مرد حسابی خونه خاله نیست که . مگه رفتی اونجا دختر یابی بخونی ؟
سرتو بنداز پایین مثل بچه ادم درست رو بخون

میگن اوایل انقلاب تو دانشگاه بین دختر پسرا پرده کشیده بودن امام خمینی (ره) فرمودن که این کارا رو نکنید بردارید این پرده هارو
ولی کاملا با جمله آخرتون موافقم

wyz;663123 نوشت:
با عرض سلام خدمت تمامی کاربران سایت خوب اسک ....

شخص مذهبی هستم . چشم دوستان روز بد نبینه که در دانشگاه دختری را دیدم که با او همکلاسی هستم و از ایشان بسیار خوشم آمده است !

سلام علیکم
دوست عزیز به نظر می رسه که شما سال اولی هستین، تجربه چندین ساله ی بنده در دانشگاه ثابت کرده عشق های سال اول کمپلت هوا و هوس می باشد. البته باتوجه به سن خاص و این که اکثر جوانان برای اولین بار با جنس مخالف سر یک کلاس می نشینند این احساسات طبیعی است. ولی یه نکته مهم، اگر از الان مثل همون خانم و آقا شروع به برقراری اینگونه روابط دوستانه کنید، کم کم از اوناش میشی که بری رابطه دوستی بریزی و این حرفا اونم نه یکی نه دوتا.... .
دوم جنابعالی فرمودین مذهبی هستین، این چه مذهبیه که مانع علاقه مند شدن شما به یه خانم بد حجاب، که دوست پسر داره نمیشه؟! جسارتا مذهب شما نیاز به رسیدگی و ترمیم دارد.(مذهبی بودن از دیدگاه افراد متفاوت است، افراد زیادی خود را مذهبی می دانند در حالیکه عده قابل توجهی از آنها حتی نحوه صحیح عمل به واجبات شرعی مانند نماز را هم نمی دانند(منظورم شما نبود، کلا گفتم تا صحبتم روشن بشه)...)
برای ازدواج با همچین فردی یا اعتقادات شما تغییر میکنه یا ایشون، که در این مورد اعتقادات شما تغییر میکنه چون شما عاشق ایشون شدید (البته فقط عاشق ظاهر!).
درمورد اینکه از ظاهر ایشون خوشتون اومده من پیشنهاد خاصی ندارم :/ ،آدمه دیگه امان از وقتی چشم ببینه و خوشش بیاد:khaneh: (البته اگر مذهبتون رو درست کردید انشالله اونموقع این مشکلات هم حل میشه). برای بهتر شدن وضع زندگی هم: سر کلاس از ایشون دور بشینید(ترجیحا جلوی کلاس)-کاتب سر کلاس زیاده جزوه از افراد دیگه بگیرید-کمی هم به نقاط منفی این فرد بیشتر فکر کنید.
التماس دعا
ولعاقبة للعاشقین

wyz;663123 نوشت:
با عرض سلام خدمت تمامی کاربران سایت خوب اسک دین اعم از کاشناس و غیر کارشناس :Kaf::ok:

اگر سوالم رو توی قسمت درستی مطرح کرده باشم باید عرض کنم که :

شخص مذهبی هستم . چشم دوستان روز بد نبینه که در دانشگاه دختری را دیدم که با او همکلاسی هستم و از ایشان بسیار خوشم آمده است ! بنده شرایط ازدواج رو ندارم و ازوناش هم نیستم که برم و رابطه دوستی بریزم و این حرفا . همش به این فک میکنم که از دور مواظب باشم (البته حمل بر گناه و سو برداشت نشود با رعایت شرایط اسلامی )
و در شرایط مناسب از طریقه درستش حالا یا خانواده یا طرق دیگر اقدام کنم . اما چند تا مشکل دارم :

اول این که طرف بد حجابه و موهاش رو میزاره بیرون و آرایش میکنه دوم این که با یه پسره که اونم تو بعضی کلاسا با ماست همش با هم حرف میزنند و خلاصه دوست تشریف دارن:ajab:تازه احتمالا عقاید مذهبی مون بعضی جاهاش نخواهد خوند و مسلما اگر همه چی خوب پیش بره بازم تا چند سال دیگه من نمی تونم کاری رو پیش ببرم با این مشکلات .

همش به خودم میگم پسر ولش کن این افراد شریک خوبی برای زندگی نخواهند بود و........

قبلنا فکر میکردم این که میگن نمی خوام به کسی غیر اون فک کنم مال فیلماست یا لوس بازیه ولی سر خودم اومده !!!

واقعا روال عادی زندگی بهم ریخته و نمی تونم به کارام ادامه بدم .
از کارشناس محترم و دوستان میخوام که راهنمایی کنند این بدبخت زندگی مختل شده را .



[=arial]سلام شاید بد نباشه این تاپیک رو مطالعه کنید
http://www.askdin.com/thread47160.html

اول از همه تشکر می کنم از کارشناس محترم و دوستان که این حقیر رو راهنمایی کردند . وقتی نظرات رو میخوندم یک سری حرفا به نظرم اومد که باید عرض کنم برای شلوغ نشدن با عرض معذرت دیگه هی نقل قول نمیکنم .

بعضی از دوستان بنده رو مورد لطف ویژه قرار دادن و کلا ما رو از این بچه هایی که به قول حضرت آقا اسلام آمریکایی دارند درنظر گرفتن که باید بگم خوب

اونطوری اگه یک نفر یه کاری کرد مثلا زیاد عصبانی میشد در واقع نتونسته بود بر این قوه خودش غلبه کنه و کنترلش کنه

بزنیم تو سرش بگیم واقعا که این چه دینداری که تو داری نمی تونی خودتو کنترل کنی عصبانی نشی ؟ خوب این بدبخت در تلاشه ولی نمیشه در واقع کمک میخواد راهکار میخواد .

بله بنده هم میدونم که صرف توجه به قیافه و ظاهر امری مضحک و دور از خرد است آن هم در امر مهم و خطیری چون ازدواج که هدف والایی چون تکامل آدمی را مد نظر دارد.

بنده درصدی از ((حب شئ یعمی و یصم)) رو در خودم میبینم و در واقع از دوستان کمک میخواستم که چگونه بیرون بیام چون این احساساتی که دوستان فرمودن فروکش میکنه و اوج میگره ، در من نمی دونم چرا فرو نمی کشه !!!

دوستانی که فرموده بودند به چیه ایشون علاقه مند شدید باید بگم که نمی دونم چرا وقتی بهشون رو دیدم یه حس محبتی نسبت به ایشون به دلم افتاد با این که اصلا از این طیف دختر ها خوشم نمیاد. در واقع در درونم انگار رفتار های متضادی درباره این فرد پدید اومده .


کاربر سرباز عشق
ولی واقعا این همه تند روی هم نوبره

با نهایت احترام هیچ وقت از این جور افرادی که خودشون رو بچه پیغمبر می بینند و جامعه رو در فساد کامل می بینند خوشم نمی اومده بهتر بگم حالم بهم میخورده . مگه من چی گفتم دارید این طوری می کنید ؟
:dar::dar: اینم از وضع دانشگاه های ما و دختریابی یعنی چی ؟ بفرمایید دار بزنید ما رو .......

سلام
من ماجرای هر عارف و بزرگی رو خوندم توش گذشتن از یک نامحرم بوده! برای خودم هم خیلی جالبه!!
شما هم بیا با خدا معامله کن و به خاطر خدا از این دختر بگذر. یه موقیت خیلی خوب برای این معامله واست پدید اومده! از دستش نده ....

wyz;663902 نوشت:
اول از همه تشکر می کنم از کارشناس محترم و دوستان که این حقیر رو راهنمایی کردند . وقتی نظرات رو میخوندم یک سری حرفا به نظرم اومد که باید عرض کنم برای شلوغ نشدن با عرض معذرت دیگه هی نقل قول نمیکنم .

بعضی از دوستان بنده رو مورد لطف ویژه قرار دادن و کلا ما رو از این بچه هایی که به قول حضرت آقا اسلام آمریکایی دارند درنظر گرفتن که باید بگم خوب

اونطوری اگه یک نفر یه کاری کرد مثلا زیاد عصبانی میشد در واقع نتونسته بود بر این قوه خودش غلبه کنه و کنترلش کنه

بزنیم تو سرش بگیم واقعا که این چه دینداری که تو داری نمی تونی خودتو کنترل کنی عصبانی نشی ؟ خوب این بدبخت در تلاشه ولی نمیشه در واقع کمک میخواد راهکار میخواد .

بله بنده هم میدونم که صرف توجه به قیافه و ظاهر امری مضحک و دور از خرد است آن هم در امر مهم و خطیری چون ازدواج که هدف والایی چون تکامل آدمی را مد نظر دارد.

بنده درصدی از ((حب شئ یعمی و یصم)) رو در خودم میبینم و در واقع از دوستان کمک میخواستم که چگونه بیرون بیام چون این احساساتی که دوستان فرمودن فروکش میکنه و اوج میگره ، در من نمی دونم چرا فرو نمی کشه !!!

دوستانی که فرموده بودند به چیه ایشون علاقه مند شدید باید بگم که نمی دونم چرا وقتی بهشون رو دیدم یه حس محبتی نسبت به ایشون به دلم افتاد با این که اصلا از این طیف دختر ها خوشم نمیاد. در واقع در درونم انگار رفتار های متضادی درباره این فرد پدید اومده .


کاربر سرباز عشق

ولی واقعا این همه تند روی هم نوبره

با نهایت احترام هیچ وقت از این جور افرادی که خودشون رو بچه پیغمبر می بینند و جامعه رو در فساد کامل می بینند خوشم نمی اومده بهتر بگم حالم بهم میخورده . مگه من چی گفتم دارید این طوری می کنید ؟
:dar::dar: اینم از وضع دانشگاه های ما و دختریابی یعنی چی ؟ بفرمایید دار بزنید ما رو .......

باسلام

خداقوت

دلتون گیر کرده کجا گیر کرده.
یکی از استادمون خوب میگفت
قبل ازدواج فقط چشماتون رو باز کنید
بعد ازدواج ببندینش دلتون رو باز کنید.
همین
موفق و سرفراز
[SPOILER]خدایا خودت مسیر درست براشون نشون بده:Doaa:[/SPOILER]

[=verdana]آخر قصه ترسناک است....

سعی در ترک آن داشته باشید.....

و من الله توفیق....

[SPOILER]الان حس می کنم مرجع تقلید شدم .... دارم حکم می دم....:khandeh!:[/SPOILER]

سلام با توجه به متن سوالتون اینطور به نظر میرسه که شما موافق دوستی هایی که در حال حاضر بین بعضی جوانان رایج شده نیستید البته درستشم همینه این جور روابط نباید وجود داشته باشه اما در مورد شما چون به اون خانم علاقمندید سعی می کنید کارهایی رو انجام میده پیش خودتون توجیه کنید توجیهاتی که شاید منطقی هم نباشه ولی توجه کنید که اگه اون خانم با شما ازدواج کنن هر رفتاری که ازشون سر بزنه در ذهن شما همیشه یه فلش بک به گذشته و دوران دانشجویی زده میشه و شک و بد دلی بوجود میاد که بسیار مشکل سازه.به نظر بنده حتی الامکان سعی کنید با اون خانم رو به رو نشید.فکرتون معطوف به مسائل دیگه ای بکنید،طبق ایه ی قرآن زنان پاکدامن شایسته ی مردان پاکدامنن و..به وعده ی قرآن اعتماد کنید و منتظر باشید اون چیزی که قسمته براتون پیش بیاد
امام صادق علیه السلام فرمود:«هر کس نامحرمی را دید و چشم خود را به طرف آسمان بلند کرد یا بست، خداوند در بهشت، حورالعین بهشتی را به عقدش درمی‌آورد.»
امیدوارم موفق باشید.

سلام
تنها چیزی که به فکر من میرسه همینه که کارشناس محترم گفتن اینکه ازشون دوری کنید و فکرتون رو هم رو چیز دیگه ای متمرکز کنید
راز و نیازتون رو با خدا بیشتر کنید و به فضلش امیدوار باشید که حتما بهترین رو بهتون میده به قول کاربری که گفتن مردان پاکدامن برای زنان پاکدامن و بالعکس
این سخنرانی رو هم گوش بدید شاید تاثیر داشت
کلیپ دو دقیقه و 44 ثانیه هر کس گرفتاری دارد بشنود
http://www.aparat.com/v/KsuhX

سلام
دوست عزیز به نظر من این ازدواج سرانجامی نخواهد داشت

تجربه اینو ثابت کرده که اگه فرهنگ متفاوت باشه اختلافات زیادی به وجود میاد

برادر خودم دچار همچین ازدواجی شد و دوام نیاورد و طلاق گرفت

سلام رفیق
امیدوارم که به موقع این نظر رو داده باشم و به دردت بخوره.
البته منم با شما موافقم که بچه ها یکم تند روی کردند ولی خب همینم از روی اهمیت شما برای اونها بوده وگرنه اصلا نظری نمیدادند.
ولی خب در کل کسی که میاد اینجا دوس داره راهنمایی بشنوه نه سرزنش!
به نظر من هم راهکار هایی که مشاور عزیز دادند خیلی خوب هست منم یکم راهکار ها رو بیشتر بازش میکنم.
مهم ترین نکته اینه کمتر ببینیش و کمتر بهش فکر کنی.
1- اگه میتونی کلاسایی که باهاش داری رو یکم دیر تر برو و سریعتر بیا بیرون و جایی بشین که نبینیش.
2- سعی کن هر جا که داره فکرت میره به سمتش فکرت رو به یه جایی هدایت کنی که یه موضوعی که ازش بدت میاد پیش بیاد یا اینکه فکرت رو به یه جای دیگه ببر.
3- اگه آهنگ گوش میدی یه مدت گوش نکن یا اینکه کمترش کن و آهنگای عاشقونه و غمگین رو اصلا گوش نده مخصوصا سبک dislove
4- برای ترمای دیگه سعی کن کلاساتو جوری بگیری که باهم توی یه کلاس نیوفتین.
5- ارتباطت رو با دوستای خودت بهتر و صمیمی تر کن چون وقتی میخوای چیزی رو بگیری باید به فکر جایگزینش هم باشی و گرنه دوباره کار دست میده و چی بهتر از دوستای صمیمیت.
6- راستی سعی کن با کسایی که دور رابطه ها دوستی با دخترا میرن هم ارتباطت رو کم کنی.
7- مهمترین قسمتی که میخوام بگم روی نمازات کار کن که خیلی کار راه بندازه و از خدا بخواه که یک مورد خوب رو روزیت کنه.
برای بهتر شدن نمازات تو یکی از تاپیکا یه بنده خدایی مجموعه سخرانی هایی از حاج آقا پناهیان پیشنهاد داده بودند که خیلی خوب بود پیشنهاد میکنم اگه دوست دارید هم کیفیت نماز هایی که میخونید بیشتر بشه هم کارتون راه بیفته گوشش کنید.
اینم لینک دانلودش : http://bayanmanavi.ir/post/56
یاعلی داداش امیدوارم هرچی خیره برات پیش بیاد.

سرباز عشق;663805 نوشت:
وقتی میخواهیم دانشگاه دخترانه و پسرانه ایجاد کنیم برخی صداشون در میاد ...
اینم از وضعیت دانشگاه های ما
شده محل جنس مخالف یابی
مرد حسابی خونه خاله نیست که . مگه رفتی اونجا دختر یابی بخونی ؟
سرتو بنداز پایین مثل بچه ادم درست رو بخون

یکم حوصله کن دوست عزیز
دانشگاها رو دخترونه پسرونه کردی. خیابونم میخوایی دخترونه پسرونه کنی؟

سرباز عشق;663805 نوشت:
وقتی میخواهیم دانشگاه دخترانه و پسرانه ایجاد کنیم برخی صداشون در میاد ...
اینم از وضعیت دانشگاه های ما
شده محل جنس مخالف یابی
مرد حسابی خونه خاله نیست که . مگه رفتی اونجا دختر یابی بخونی ؟
سرتو بنداز پایین مثل بچه ادم درست رو بخون

يه ليوان اب بخور عمو خنك ميشي

wyz;663123 نوشت:
با عرض سلام خدمت تمامی کاربران سایت خوب اسک دین اعم از کاشناس و غیر کارشناس :Kaf::ok:

اگر سوالم رو توی قسمت درستی مطرح کرده باشم باید عرض کنم که :

شخص مذهبی هستم . چشم دوستان روز بد نبینه که در دانشگاه دختری را دیدم که با او همکلاسی هستم و از ایشان بسیار خوشم آمده است ! بنده شرایط ازدواج رو ندارم و ازوناش هم نیستم که برم و رابطه دوستی بریزم و این حرفا . همش به این فک میکنم که از دور مواظب باشم (البته حمل بر گناه و سو برداشت نشود با رعایت شرایط اسلامی )
و در شرایط مناسب از طریقه درستش حالا یا خانواده یا طرق دیگر اقدام کنم . اما چند تا مشکل دارم :

اول این که طرف بد حجابه و موهاش رو میزاره بیرون و آرایش میکنه دوم این که با یه پسره که اونم تو بعضی کلاسا با ماست همش با هم حرف میزنند و خلاصه دوست تشریف دارن:ajab:تازه احتمالا عقاید مذهبی مون بعضی جاهاش نخواهد خوند و مسلما اگر همه چی خوب پیش بره بازم تا چند سال دیگه من نمی تونم کاری رو پیش ببرم با این مشکلات .

همش به خودم میگم پسر ولش کن این افراد شریک خوبی برای زندگی نخواهند بود و........

قبلنا فکر میکردم این که میگن نمی خوام به کسی غیر اون فک کنم مال فیلماست یا لوس بازیه ولی سر خودم اومده !!!

واقعا روال عادی زندگی بهم ریخته و نمی تونم به کارام ادامه بدم .
از کارشناس محترم و دوستان میخوام که راهنمایی کنند این بدبخت زندگی مختل شده را .


سلام عزیزم
گوش بده یه کم ، میخوام اشتباهات منو تکرار نکنی...
دختری که من باهاش بودم بسیار عجیب زیبا بود- تازه رسیدن بهش هم برام آسان بود. این دختر جز دو دهم درصد اول جامعه بود. یعنی از هر 500 دختر یکی رو شاید بتونی پیدا کنی که نزدیک به این دختر مقداری زیبایی داشته باشه. دقیقا هم رده زیباترین دختران جهان که انتخاب می شدن. کنار این چهره اش هم بسیار به دل من می نشست.

اگر دختری که باهاش ازدواج میکنی ، بینهایت زیبا باشه و اطرافت همه دخترا همه و همه زشت باشن . زیبایی این دختر شاید تا یک ماه و خورده ای برات دووم داشته باشه و به سرعت عادی و تکراری میشه.
اگر هم اطرافت دخترانی با چهره های متوسط و نسبتا زیبا هم باشه که این دختر هنر کنه تا یکی دو هفته واست جذابه و تموم....

تازه این دختر دوست پسر هم نداشت. ولی حجابش خوب نبود و همچنین دروغ زیاد میگفت... ( اینم که میگم خوب نبود ، اگه بذاریدش کنار بقیه خحاب خوبی داشت ، ققط چادری نبود و مانتو هم زیاد گشاد نبود ( حتی تنگ هم نبود) و البته مقدار جلو ( فقط مقدار جلوی) موهاش بیرون بود...
جریانات و اتفاقات سختی به سر من اومد ... چه شبها که تا نیمه عمق بالشم از اشک هام خیس میشد. بسیار دیر به دیر میدیدمش و البته غیر از زیباییش واقعا دوسش هم داشتم. شب و روز تمام فکر و ذکر من بود این شخص.

حالا خوب گوش بده:
این حقیقت داره که آتیش عشق نه ماه هست. ( تازه آتش عشق واقعی و نه شهوت یا شهوت آلود) - اشتباه نکنم این گفته ملاصداراست.
دختری که اهل دوست بودن با پسری بوده به هیچ وجه مناسب نیست مگر اینکه شمام همچین اخلاق خانوادگی داشته باشین
دختری که حجاب و اینهاش اینطوری هست به هیچ وجه مناسب نیست مگر اینکه شمام و خانوادتون همچین وضعیتی داشته باشین ( حیا برای غیرت است و غیرت برای حیا)

متاسفم اگه هیچ کدوم از این حرفایی که باهات میزنم رو درک نمیکنی
شما برو و باهاش طرح عشق بازی و از این چیزا بریز ، حداکثر هف هش ده ماه دیگه برگرد و دوباره این نوشته ها رو بخون تا درکشون کنی...

wyz;663902 نوشت:
اول از همه تشکر می کنم از کارشناس محترم و دوستان که این حقیر رو راهنمایی کردند . وقتی نظرات رو میخوندم یک سری حرفا به نظرم اومد که باید عرض کنم برای شلوغ نشدن با عرض معذرت دیگه هی نقل قول نمیکنم .

بعضی از دوستان بنده رو مورد لطف ویژه قرار دادن و کلا ما رو از این بچه هایی که به قول حضرت آقا اسلام آمریکایی دارند درنظر گرفتن که باید بگم خوب

اونطوری اگه یک نفر یه کاری کرد مثلا زیاد عصبانی میشد در واقع نتونسته بود بر این قوه خودش غلبه کنه و کنترلش کنه

بزنیم تو سرش بگیم واقعا که این چه دینداری که تو داری نمی تونی خودتو کنترل کنی عصبانی نشی ؟ خوب این بدبخت در تلاشه ولی نمیشه در واقع کمک میخواد راهکار میخواد .

بله بنده هم میدونم که صرف توجه به قیافه و ظاهر امری مضحک و دور از خرد است آن هم در امر مهم و خطیری چون ازدواج که هدف والایی چون تکامل آدمی را مد نظر دارد.

بنده درصدی از ((حب شئ یعمی و یصم)) رو در خودم میبینم و در واقع از دوستان کمک میخواستم که چگونه بیرون بیام چون این احساساتی که دوستان فرمودن فروکش میکنه و اوج میگره ، در من نمی دونم چرا فرو نمی کشه !!!

دوستانی که فرموده بودند به چیه ایشون علاقه مند شدید باید بگم که نمی دونم چرا وقتی بهشون رو دیدم یه حس محبتی نسبت به ایشون به دلم افتاد با این که اصلا از این طیف دختر ها خوشم نمیاد. در واقع در درونم انگار رفتار های متضادی درباره این فرد پدید اومده .


کاربر سرباز عشق

ولی واقعا این همه تند روی هم نوبره

با نهایت احترام هیچ وقت از این جور افرادی که خودشون رو بچه پیغمبر می بینند و جامعه رو در فساد کامل می بینند خوشم نمی اومده بهتر بگم حالم بهم میخورده . مگه من چی گفتم دارید این طوری می کنید ؟
:dar::dar: اینم از وضع دانشگاه های ما و دختریابی یعنی چی ؟ بفرمایید دار بزنید ما رو .......

میدونی چرا داری این حرفا رو میزنی ؟
هیچی عزیز دلم - خیلی دوست دارم. الهی که خوشبخت بشی...

در مورد اینکه کاش دانشگاه دخترونه و پسرونه بود هم موافقم - کار بسیار عالی هست.
اصلا این سیسم آموزشی صحیح نیست.

سلام
بابا بس کنید من نمیدونم چرا ملت ایران اینقدر احساساتی هستند!!
تا میرن دانشگاه همون ترم یک عاشق میشن!!!!!!!!! همه اکثراً همینجورن
بخاطر همین معروفه که به ترم یکی ها میگن ...ترم - بجا نقطه چین یچیزی باید بزارید که فکر کنم خودتون میدونید
شما هم دوست عزیز من فقط بهتون بگم صبر کنید و هیچ اقدامی نکیند. وقتی رفتین ترم 3 و4 قطعا به این کارتون خواهید خندید و خداروشکر می کنید که اقدامی نکردید چون لااقل من تو دانشگاه دیدم 90% اقایون اینجور بودن حتی چندتاشونم اومدن با خودم مشورت کردن وای این دختره دل منو برده خواب و خوراک ندارم.... منم گفتم صبر لااقل چند ترم بگذره بیشتر بشناسیش. اونم بعدش که پخته شد به گذشته خودش می نشستیم می خندیدیم

:hamdel:به نام خدا:hamdel:
سلام عرض می کنم خدمت کاربر عزیز
اول یه خطاب به عزیزانی که بیشتر ملامت کردن تا اینکه بخوان کمک کنند بگم:
دوستان عزیز این بنده خدا اومده اینجا مشورت بگیره .. آیا به ایشون کمک کردید؟یا فقط گفتید بابا بس کنید چقدر بچه بازی شده و اینچیزا...
هرکسی میتونه ملامت کنه اما یه حدیث داریم متاسفانه فراموش کردم اما مضمونش این بود کسانی که در کاری دیگران را ملامت می کنند،
خودشان هم به همون کار مبتلا میشند... (فک می کنم این هم در ادامش بود)یا افراد نزدیکشان مانند خواهر و برادر و فرزند و همسر ..
ملامت کردن کاری رو درست نمی کنه بنظرم بهتره به ملامت کردن و خندیدن به این گونه افراد خاتمه بدیم و سعی در رفع این مشکل کنیم چون ایشون
اومدن تا با افراد مشورت کنند.. تشکر از همه ی عزیزان که دلسوزی می کنند :Gol:
در خطاب دوم به دوست عزیزم:
اول اینکه در بحث ازدواج کفویت بسیار مهمه از هر نظر باید کفویت داشته باشید . هم اخلاقی هم اعتقادی هم ظاهری هم مالی و... اونطور که من برداشت کردم
بنظر میاد از نظر ظاهری و اعتقادی زیاد بهمدیگر نمی خورید... پس با توکل بر خدا پیشنهاد من بعنوان برادرتون اینه که منصرف از ازدواج بشید.
اما حالا بحث این میمونه که چطور ایشون رو فراموش کنید... صحبت کارشناس بسیار زیبا بود باید از مکان هایی که ایشون هستند تا حد ممکن دوری کنید . فکرتون
هروقت رفت سمتشون با خودتون یگید اون الان ظاهرش به من نمیخوره فلان چیزش به من نمیخوره انقدر دلیل بیارید که خودتون قانع بشید..
در یکی از تاپیک ها جناب کارشناس حامی خیلی مطلب جالبی نوشته بودند برای اینکه چهره ی یه فرد از ذهنمون پاک بشه یه راهکار تمرینی داده بودن که اگر
از خودشون بپرسید انشالا کمکتون می کنند.ممنون:Gol:

wyz;663123 نوشت:
با عرض سلام

علیک سلام
wyz;663123 نوشت:
شخص مذهبی هستم .

مام ملحد فی العرضیم . من نمیدونم چرا هر کی کمک میخاد اول میگه مذهبیم و بسیجم دارم .

wyz;663123 نوشت:
چشم دوستان روز بد نبینه که در دانشگاه دختری را دیدم که با او همکلاسی هستم

فرزندم لقمه رو 16تا پیچ دیگه بده: یک جملست: همکلاسیم را دوست دارم_ i love my classmate_ یا لوبلو مویا آدنوکلاسنیکیا............. گفتم حتما سیاره مرکوری دیدیش بعد اتفاقی متوجه شدی با هم همکلاسی هستین.

wyz;663123 نوشت:
آرایش میکنه

جوابت همینجاست یروز ازش خواهش کن بدون آرایش بیاد ......دلگیر نشو شوخی کردم میدونم بخاطر زیبایی نرفتی جلو... تو دلت رفته
wyz;663123 نوشت:
لوس بازیه ولی سر خودم اومده !!

خداییش لوسی دیگه.....ببین هر وقت بهش فک می کنی از دوستت بخواه(کاش خودم بودم اونجا) چندتا سیلی و شلاق بخابونه رو تنت بعد 5-6 سال دیگه دست اون دوستتم می بوسی که چطور جونتو خرید و چندسال عمر بهاریتو (کاش الان معنی این حرفو درک کنی).البته در مورد دختر مردم قضاوت نمی کنم..فقط میخام متوجه حست و ضررایی که برات داره بشی.

wyz;663123 نوشت:
از دوستان میخوام که راهنمایی کنند این بدبخت زندگی مختل شده را .

یک ترم مرخصی بگیر یا ....بشین خوب خوب بخون و واحد زیاد بردار یه ترم بیفتی جلو ازش (من دومی رو پیشنهاد می کنم) تا رسیدی ته دانشگاه تازه متوجه میشی چه گرفتاری شدی با زندگی و بیکاری و به حال ترم اولتم فقط می خندی....باور کن اگه الان ناراحت شدی ولی اون خنده آخرش که گرفتار نشدی اندازه یبار زندگی کردن می ارزه بعدش یه خانوم لایق خودت بگیر.
الانم فقط ازش دوری کن تا حس بیشتر نشده و یه تذکرم بدم تو ذهنت عشقشو پرورش نده و نذار ازین بیشتر مسلط بشه ازش دوری کن بخاطر درست و پدر مادرت و یبار فرصت زندگیت آخرش جالب نمیشه.امیدوارم درک کنی.

نظراات کارشناسانه رو دوستان گفتن در مورد ازدواج.
ولی من مطمئنم که خودتون در این مورد اطلاعات دارید.
عشقی که تو دانشگاه مخصوصا هم کلاسی ها به وجود میاد به خاطر اینه که همش جلوی چشمه.
یک جایی هم خونده بودم که می گفت افرادی که عاشق میشن دورا دور در واقعه طرف مقابل رو طوری تصور می کنن که دلشون میخواد و خودشون برای خودشون یک عشق اسطوره ای ایجاد می کنن. این خود عاشقه که شروع می کنه.
عشق هم مثل اعتیاده یا برخی گناه ها هست وقتی می تونی ترکش کنی که آگاهی زیادی داشته باشی.
شما هم از دور قضاوت نکنید در موردش تحقیق کنید و حتی صبر کنید تا یک ترم بعد برید در مورد این قضیه با خودش صحبت کنید. سعی کنید بشناسینش اگر فهمیدید که اون کسی نیست که شما می خواستیدش راحت تر می تونید فراموشش کنید.

سلام...
ب نظر من ک دیگه این یکی توضیح واضحات هست ک جو گیر شدین و باید واسه خودتون یه فکری بکنین نه اینکه دنبال راهکار واسه جلو رفتن و ازدواج باشین ... موفق باشین ...

Максин;664045 نوشت:
آخرش جالب نمیشه.امیدوارم درک کنی.

راست میگه
ولی میدونم که درک نمیکنی!!!
ببین من اطلاع نداشتم که عاشق بشم چی به سرم میاد،واقعا نمیدونستم،الان هم هنوز دارم چوبش رو میخورم
از ما به عنوان دوست بپذیر و نذار تو ذهنت گنده بشه،بد بخت میشی،طوری که تصورش رو هم نمیتونی بکنی!!!
(یه چیزم بگم امیدوارم به دخترا بر نخوره،ولی اونا اصلا این عشقی که ما درموردش حرف میزنیم رو نمیتونن درک کنن،پس الکی عاشق نشو!!!)

آقا تیتر تاپیک رو نمیشه عوض کنید؟ من گلوم درد گرفت بسکه هی اومدم خوندم نوشته گیر کردن گلو پیش یه نفر!

من یک چیزی به ذهنم رسید .شاید اگر نشد فراموش کنید و خلاصه این راهها جواب نداد اگر می تونید و البته با نیت ازدواج چند جلسه باهاش حرف بزنید افکارش دستتون میاد .بالطبع من تو دانشگاه جز معدود چادریا بودم اما خوب هم کلاسی
هایی داشتم که مثل دختری که شما فرمودید بودند ؛ اما دلم می خواهد یک چیزی رو بگم اونم اینکه قضاوت از روی ظاهر ادم ها کار خیلی اشتباهی چون همون دختر های همکلاسی من که مو بیرون می زاشتن و حجاب خوبی نداشتن نماز خون بودنو اعتقادات قلبیم داشتن اهل غیبت نبودن و خیلی حسن های دیگه. منتها چون جو جامعه و خانواده بسیار تاثیر گزاره این بخش دین رو درش سستی کردن .از کجا معلوم ان شالله باطن خوبیم داشته باشو با افتادن مهر شما به دلش کم کم روش تاثیر بزارید و حجابشم درست کنید.
در ضمن درست دانشجویی شرایط ازدواج ندارید اما می تونید نامزد رسمی کنید و محرم شید و بعد چند سال دیگه که درس هر جفتتون تمام شد برید سر خونه زندگیتون .

wyz;663123 نوشت:
گیر کردن گلو در پیش یک نفر

بلایی که سر من اومد....دقیقا مثل خودت بودم...ببین رک بگم...اگه طرف واقعا انسان هست...یه ذره مو جلو گذاشتن اصلا مهم نیست و درست میشه...اگه واقعا دلت پیشش گیره باید باهاش ازدواج کنی و باید بهش بگی دوستت دارم...باید رو در رو خودت علاقشتو بهش ابراز کنی...و ازش خواستگاری کنی...این جور دخترا اینطوری دوست دارن پسر خودش یه بار بیاد خواستگاری رو در رو...اصلا هم گناه نیست...چهرتم یکمی باید شبیه اون کنی نه شبیه بسیجیا یقه بسته و مو یه طرفه باشی تا صد سال دیگه نگاتم نمیکنه...

..بدون شک وقتی از شخصی خیلی خوشت بیاد و واقعا عشقش بشی همه چیزشو پسندیدی برای همین میگم اصلا اختلاف ندارید و اینا جزئی هست و رفع میشه...هر فردی سنگی جلو پات انداخت و مانع رسیدن به اون شد برات...ازش دوری کن و قطع رابطه کن...تمام تلاشت رو بذار خودت شخصیت داشته باشی و علاقت رو بهش نشون بدی و ذلیلش نشی و مثل یک مرد محکم باشی...قرار نیست همین الان بهش برسی بری ازدواج کنی...پس اگه فکر می کنی کار نداری فلان نداری اینا همش فرعیات هست و صد در صد خدا جورش میکنه برات مهم اینه که اینو از دست ندی...من دقیقا 6 ساله از دانشگام که مثل تو عاشق ششدم می گذره اما نرسیدم بهش و هنوزم تنهام و می سوزم...پس خودتو بدبخت نکن و به حرفی احدی گوش نکن....فقط به صدای ضربان قلبت پاسخ مثبت بده همین:hamdel:

اون یزید نیست و یک ادمه و تو دوستش داری اگه بد بود دوستش نداشتی...بهت قول می دم اگه سستی کنی تا ابد اشک می ریزی بعدش...هیچ چیز نمی تونه مانعت بشه اقدام کن...از همین فردا اقدام کن...اگر خودتو اثبات نکنی میشی مثل من بدبخت و تنها:Ghamgin: با جون و دل کمکت کردم حرف افرادی که دقیقا مثل خودت در این مسیر بودن رو گوش کن نه حرف فردی که صرفا داره یه نظری میده...الان 6 سال تجربه جلو تر زندگیت رو با من تجربه کردی حالا می خوای چه کنی....من اگه جات بودم اگه گذشته بر می گشت همون سر کلاس همه رو بیرون می کردم دانشگاه رو تعطیل می کردم و بهش علاقم رو می گفتم...و ازش محترمانه خواستگاری می کردم...بهترین لباس بهترین تیپ بهترین عطر رو بزن...از فقر نترس در جوب هم زندگی کنی باهاش بهتره از اینه که در کاخ باشی و گنج قارون رو داشته باشی ولی تنها باشی...اره دنیای نامرد درسته من نابود شدم ولی نمی ذارم بیش از این قربانی بگیری:Cheshmak:

جناب nothing حالا نه اینکه خودت از کارهایی که کردی نتیجه گرفتی که حالا داری به این بنده خدا توصیه میکنی همون کارها رو انجام بده!:Cheshmak:
توصیه اشتباه بهش نکن اگه قصد ازدواج داره خواستگاری رسمی با اطلاع خانواده های هر دو طرف.بالا برید پایین بیاید تنها راه درست برای ازدواج خواستگاری سنتی هست و لا غیر.

رنگین;661170 نوشت:
یه مدتیه این سوال برام بوجود اومده که آیا انسان ها خودشون عشق رو انتخاب می کنن یا عشق فقط حالتیه که دچارش میشیم، مثل بیماری که خودش ما رو درگیر می کنه.

ما حتی در زبان فارسی هم برای عشق از فعل شدن استفاده می کنیم.

در اسلام گفته میشه که تمام رفتار های انسان، انتخاب خود اوست ولی عاشق شدن رو چطور میشه توجیه کرد؟

ممنون میشم که در این باره به صورت روشن توضیح بدید.

این تاپیک را مطالعه کنید: : http://www.askdin.com/thread48061.html

نمی دونم چرا این طوریم ولی کلا اینطوریم :khaneh:

یه نفر یه کاری که برام میکنه ازش کلی ممنون میشم و خلاصه مرام درد فراوان میگیرم ...

باور بفرمایید که دوستان ، دارم خجالت میکشم وقتی میبینم دوستان دارند به خاطر بنده زحمت تایپ کردن رو میکشند واقعا از تمامی

دوستان که سعی بر کمک کردن بنده دارند نهایت سپاس رو دارم .

تا صفحه سوم تاپیک جواب کارشناس محترم و سایر دوستان این شد که باید فراموش کنم و تمرین برای این کار رو شروع کنم . اما در صفحه چهارم

با نظر خانوم sky_star و صلواتی که استاد امین در زیر پست ایشون گذاشتند که فکر میکنم دال بر تایید محتوای پست هست روال کار فرق میکنه .

مخلص کلام : برم جلو حرف بزنم از لحاظ باطنی و .... مقایسه کنم یا نع فراموش کنم ؟....

این دو راه کاملا متفاوت است !!!

مطمئن باشید که قصد کش دادن ماجرا و علاف (الاف؟؟ ) کردن دوستان رو ندارم ولی امر بر بنده حقیر مشتبه شده ...

واقعا دیگه بعضیا با "امر به منکر" کردن، شورشو در آوردن!
آقا این چرتو پرتها چیه میگن آخه!!!
""برو بهش ابراز علاقه ی مستقیم کن و نمی دونم چی چی""

این همه آمار طلاق در مملکت ما زده بالا همه اش به خاطر همین مسخره بازی ها بوده دیگه!
کی می خوان بعضیا بفهمن که "عاشق بودن" صرف برای زندگی کافی نیست!؟!

آنچه موجب پایداری زندگی میشه تفاهم و کفویت است که الحمدلله یک درصد هم بین این دو نفر وجود نداره!!!

منظورم از این حرفها هم خطاب مستقیم به استارتر عزیز تاپیک نبود...
قطعا ایشان فرد عاقلی هستن که اومدن اینجا سوال کردن..وگرنه خودسر می رفت جلو و کار نااقلانه می کرد

ولی من موندم بعضیا چه فکری کردن که میگن.....استغفرالله ....

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

wyz;664217 نوشت:
مطمئن باشید که قصد کش دادن ماجرا و علاف (الاف؟؟ ) کردن دوستان رو ندارم ولی امر بر بنده حقیر مشتبه شده ...

یه تاپیکی زده بودن تو این سایت با این عنوان که
""با جلوه گری همسرم چه کنم؟""
شرح حال مرد بخت برگشته ای بود که عاشق یک دختر بدحجاب شده بود و گلوش پیش او گیر کرده بود!!!
رفت و باهاش ازدواج کرد و الان .....

خودتون بخونید و درس بگیرید
http://www.askdin.com/thread47160.html

مطمئن باش دختری که نمی تونه چهارتا تارموشو جمع کنه، خودشو و زندگیشو هم نمی تونه....

wyz;664217 نوشت:
نمی دونم چرا این طوریم ولی کلا اینطوریم :khaneh:

یه نفر یه کاری که برام میکنه ازش کلی ممنون میشم و خلاصه مرام درد فراوان میگیرم ...

باور بفرمایید که دوستان ، دارم خجالت میکشم وقتی میبینم دوستان دارند به خاطر بنده زحمت تایپ کردن رو میکشند واقعا از تمامی

دوستان که سعی بر کمک کردن بنده دارند نهایت سپاس رو دارم .

تا صفحه سوم تاپیک جواب کارشناس محترم و سایر دوستان این شد که باید فراموش کنم و تمرین برای این کار رو شروع کنم . اما در صفحه چهارم

با نظر خانوم sky_star و صلواتی که استاد امین در زیر پست ایشون گذاشتند که فکر میکنم دال بر تایید محتوای پست هست روال کار فرق میکنه .

مخلص کلام : برم جلو حرف بزنم از لحاظ باطنی و .... مقایسه کنم یا نع فراموش کنم ؟....

این دو راه کاملا متفاوت است !!!

مطمئن باشید که قصد کش دادن ماجرا و علاف (الاف؟؟ ) کردن دوستان رو ندارم ولی امر بر بنده حقیر مشتبه شده ...


شما برای ازدواج ملاک و معیار دارید? تو یه برگه بنویسید?
با اولویت بندی تو این لحظه به این خانم توجه نداشته باشید بلکه چیزی که عقلتون میگه نه دل
بعد ببینید ایشون چند درصد از اولویتهای اولیه شما رو دارند.
مثلا حجاب اولویت اول شما هست یا نه
رابطه و برخورد ایشون در اجتماع با دوستان ، نامحرم و...
نتیجه رو به کارشناس خصوصی بفرستید. Smile

mehrant;664206 نوشت:
جناب nothing حالا نه اینکه خودت از کارهایی که کردی نتیجه گرفتی که حالا داری به این بنده خدا توصیه میکنی همون کارها رو انجام بده!
توصیه اشتباه بهش نکن اگه قصد ازدواج داره خواستگاری رسمی با اطلاع خانواده های هر دو طرف.بالا برید پایین بیاید تنها راه درست برای ازدواج خواستگاری سنتی هست و لا غیر

نه من منظورم این بود که من این کارارو نکردم بدبخت شدم...این جور دخترا دوست دارن اول پسر خودش جلو بیاد بعد خانواده...هیچ گناهی هم نداره این کار

لبیک یا علی النقی;664219 نوشت:
وگرنه خودسر می رفت جلو و کار نااقلانه می کرد
شما اول یاد بگیر عاقلانه چه جوری نوشته میشه بعد تصمیم عاقلانه رو تشخیص بده و بعد به دیگران کنایه امر به منکر بزن..شما از کجا میدونی بهم نمی خورن....من نمی دونم چرا بجای موج مثبت همه چیز رو اکثر ادما موج منفی و سو ظن دارن...اگه تجربه دارید یا علم کاملی دارید بگید اما نه اینکه یقین به چیزی ندارید محکم و استوار فردی را منع کنید

wyz;663123 نوشت:
با عرض سلام خدمت تمامی کاربران سایت خوب اسک دین اعم از کاشناس و غیر کارشناس :Kaf::ok:

اگر سوالم رو توی قسمت درستی مطرح کرده باشم باید عرض کنم که :

شخص مذهبی هستم . چشم دوستان روز بد نبینه که در دانشگاه دختری را دیدم که با او همکلاسی هستم و از ایشان بسیار خوشم آمده است ! بنده شرایط ازدواج رو ندارم و ازوناش هم نیستم که برم و رابطه دوستی بریزم و این حرفا . همش به این فک میکنم که از دور مواظب باشم (البته حمل بر گناه و سو برداشت نشود با رعایت شرایط اسلامی )
و در شرایط مناسب از طریقه درستش حالا یا خانواده یا طرق دیگر اقدام کنم . اما چند تا مشکل دارم :

اول این که طرف بد حجابه و موهاش رو میزاره بیرون و آرایش میکنه دوم این که با یه پسره که اونم تو بعضی کلاسا با ماست همش با هم حرف میزنند و خلاصه دوست تشریف دارن:ajab:تازه احتمالا عقاید مذهبی مون بعضی جاهاش نخواهد خوند و مسلما اگر همه چی خوب پیش بره بازم تا چند سال دیگه من نمی تونم کاری رو پیش ببرم با این مشکلات .

همش به خودم میگم پسر ولش کن این افراد شریک خوبی برای زندگی نخواهند بود و........

قبلنا فکر میکردم این که میگن نمی خوام به کسی غیر اون فک کنم مال فیلماست یا لوس بازیه ولی سر خودم اومده !!!

واقعا روال عادی زندگی بهم ریخته و نمی تونم به کارام ادامه بدم .
از کارشناس محترم و دوستان میخوام که راهنمایی کنند این بدبخت زندگی مختل شده را .


به نظرم باید فعلا صبر کنی.

نه ابراز محبت، نه مطرح کرد با خانواده، صبر کن تا زمانی که کمی شور عشقت شاید کمتر بشه و بتونی بهتر تصمیم بگیری.

اهداف بزرگ زندگی تو در نظر بگیر، آیا این دختر می تونه برای رسیدن به این اهداف به شما کمک کنه یا نه؟

خلاصه کلام صبر صبر صبر

nothing;664238 نوشت:
اگه تجربه دارید یا علم کاملی دارید بگید اما نه اینکه یقین به چیزی ندارید محکم و استوار فردی را منع کنید

شما با یه تجربه ی ناقص خودت به علم کامل رسیدی!! که امر به گناه می کنی؟!
اما کارشناس ها و مشاورهایی که هیچکدوم، چنین ازدواجی را توصیه نمی کنن همه اشون حرف مفت می زنن و شما درست میگی!!!!
فقط تجربه و اطلاعات شما نیست که کامله!!!

بعد هم اینکه اگه من تجربه داشته باشم هیچ لزومی نمی بینم که بیام اینجا سیر تا پیازشو تعریف کنم... همین که نتیجه شو بگم برای افراد دارای عقل سلیم کافیه....

nothing;664238 نوشت:
شما از کجا میدونی بهم نمی خورن

خود استارتر گفته فرد مذهبیه...
مسلما دختر بی حیایی که حجابشو رعایت نمی کنه و هفت قلم آرایش می کنه و دوست پسر داره و رعایت نامحرمو نمی کنه با فرد مذهبی، کفویت نداره....
از اینجا می دونم!

سلام
پیشنهاد ها و روش هایی که استاد گفتند بهترین گزینه است
اگر خودتون بخواید حتما میتونید فراموش کنید وباید سعی هم بکنید .این رو هم بدونید که مثل شما زیاد بودند و هستند و تو.نستند با این مسئله کنار بیان و فراموش کنند. نمیگم کار اسونی هست ولی نشدنی نیست.
از خدا بخواهید و به ائمه توسل کنید
علاوه بر انجام راه حل های بالا میتونید ذکر هم زیاد بگید .من خودم به شخصه تاثیر ذکر رو دیدم .

wyz;664217 نوشت:
مخلص کلام : برم جلو حرف بزنم از لحاظ باطنی و .... مقایسه کنم یا نع فراموش کنم ؟....

داداش گلم،عزیز دلم،شرایط الان تو مثل شرایط دو سال پیش منه
بشین با خودت روراست باش،اگه بخوای بری جلو و حرف بزنی بدون که راهی بس دشوار در پیش داری،واقعا اگه مردش هستی برو جلو،اگه انقدر برات ارزش داره که کل زندگیت رو باهاش معامله کنی برو جلو،اگه میبینی نری باهاش حرف بزنی بعدش همه ی عمرت میشه حسرت خب پس برو جلو!!!

فقط در یه صورت فراموش کن:اگه میبینی میتونی فراموشش کنی یعنی عاشقش نشدی الکی خودتو گول نزن و برای خودت ادای عاشقا رو در نیار،پس فراموشش کن!!!!!

در ضمن من خودم راه اول رو انتخاب کردم،دوستانی که بهت میگن فراموش کن (از جمله خود من)میخوان که تو دردسر نیفتی
ببین من خودم شاهد زنده!!! من راه اول رو انتخاب کردم و رفتم باهاش حرف زدم،بدبخت شدم:Ghamgin:،از درس افتادم،از زندگیم خسته شدم،ولی اگه الان برگردم دوسال پیش،با اینکه میدونم چه بلایی سرم میاد ولی بازم میرم جلو باهاش حرف میزنم،علت اینه که از نظر من ارزششو داره:geryeh::geryeh::geryeh:
اگه میبینی میتونی این بدبختی هارو(البته زندگی جز این نیست!) به جون بخری خب بسم الله...

ولی اگه داداش خودم بودی میبستمت به درخت که فعلا طرفش نری،یعنی مجبورت میکردم فراموشش کنی!!!:Nishkhand::Nishkhand::Nishkhand:

یا "حق"

wyz;663123 نوشت:
ا عرض سلام خدمت تمامی کاربران سایت خوب اسک دین اعم از کاشناس و غیر کارشناس

اگر سوالم رو توی قسمت درستی مطرح کرده باشم باید عرض کنم که :

شخص مذهبی هستم . چشم دوستان روز بد نبینه که در دانشگاه دختری را دیدم که با او همکلاسی هستم و از ایشان بسیار خوشم آمده است ! بنده شرایط ازدواج رو ندارم و ازوناش هم نیستم که برم و رابطه دوستی بریزم و این حرفا . همش به این فک میکنم که از دور مواظب باشم (البته حمل بر گناه و سو برداشت نشود با رعایت شرایط اسلامی )
و در شرایط مناسب از طریقه درستش حالا یا خانواده یا طرق دیگر اقدام کنم . اما چند تا مشکل دارم :

اول این که طرف بد حجابه و موهاش رو میزاره بیرون و آرایش میکنه دوم این که با یه پسره که اونم تو بعضی کلاسا با ماست همش با هم حرف میزنند و خلاصه دوست تشریف دارنتازه احتمالا عقاید مذهبی مون بعضی جاهاش نخواهد خوند و مسلما اگر همه چی خوب پیش بره بازم تا چند سال دیگه من نمی تونم کاری رو پیش ببرم با این مشکلات .

همش به خودم میگم پسر ولش کن این افراد شریک خوبی برای زندگی نخواهند بود و........

قبلنا فکر میکردم این که میگن نمی خوام به کسی غیر اون فک کنم مال فیلماست یا لوس بازیه ولی سر خودم اومده !!!

واقعا روال عادی زندگی بهم ریخته و نمی تونم به کارام ادامه بدم .
از کارشناس محترم و دوستان میخوام که راهنمایی کنند این بدبخت زندگی مختل شده را .

عزیز طبق گفته های شما من اصلا نمی فهمم شما از چی چی این دختره خوشتون اومده این افراد نه اخلاق درستی دارند بد رفتار بد زبان و هم طبق گفته های شما فردیست که نمازش را هم به زور میخواند با نامحرمان حرف میزند پس فردا ازدواجم بکنه همینه این هیچی نداره ولش کن بابا جون بچتون هم بد تربیت میکنه

دوستان کامل راه رو بهتون نشون دادن

مطمئن باشید تا وقتی این خانم مدل پوششون اینجوری هست و ارتباط با نامحرم اونم بصورت علنی براشون هیچ مشکلی نداره و از این کار توبه نکردن بدرد زندگی با شما که یه فرد مذهبی هستین نمی خوره

اصلا من درک نمی کنم مگه نمی گن مردا غیرت دارن؟ اونم یه مرد مذهبی؟ چطور شما با چشمای خودتون دیدین که ایشون دوست پسر دارن اونم نه دور از چشم همه بلکه کاملا آشکار اونوقت بهش دل بستین؟

والا تا اونجا که من شنیده بودم اونایی که عاشقم میشن وقتی می بینن عشقشون مراعات رابطه هاشو نمی کنه اگه نتونه اصلاحش کنه خیلی وقتا بی خیال عشق و عاشقی میشن، اونوقت شما می دونستی این چیزا رو و عاشقش شدی؟

برادر بزارید رک بهتون بگم این به هیچ وجه اسمش عشق نیست، هرچی هست عشق نیست، مطمئن باش اینجوری پیش بری آخرش خوار و ذلیل میشی و حتی اگه با همین شرایط با هم ازدواجم کردین وقتی بعد 2 سال اون عشق آتشینتون خوابید تازه می فهمید چه گلی به سرتون زدید

اصلا از کجا که ایشون نخوان با همون آقا ازدواج کنن؟!!!

راه کارای کارشناس محترم و بعضی دوستان خوب بود

اگه می خواید تو زندگیتون موفق باشید هدف اصلیتون رو تو زندگی مشخص کنید و ببینید هدفتون اینکه یه عمر بخاطر یه آدم زندگیتون رو نابود کنید یا اینکه هدفتون چیزی هست که بعد اینکه عمرتون تموم شد با افتخار بتونید برید پیش خدا و بگید من همونجور زندگی کردم که تو می خواستی

(قابل توجه دوستانی هم که فک می کنن تمام تجربه های عالم فقط مال خودشونه باید بگم هرکس از تجربه هاش یه درسی می گیره، یکی ارزش خودش و زندگیش و عمری که خدا بهش داده رو پیدا می کنه و زندگیش رو دوباره شروع می کنه، یکیم سالایی که می تونه بهترین بهره ها رو از زندگیش ببره و چه مادی چه معنوی پیشرفت کنه در حسرت یه آدم به سر می بره و چندین سال بعد تازه می فهمه چقدر از همه عقبه)

wyz;663902 نوشت:
اربر سرباز عشق
ولی واقعا این همه تند روی هم نوبره

با نهایت احترام هیچ وقت از این جور افرادی که خودشون رو بچه پیغمبر می بینند و جامعه رو در فساد کامل می بینند خوشم نمی اومده بهتر بگم حالم بهم میخورده . مگه من چی گفتم دارید این طوری می کنید ؟ اینم از وضع دانشگاه های ما و دختریابی یعنی چی ؟ بفرمایید دار بزنید ما رو .......

سلام
من در اینگونه مسائل ناخوداگاه تند برخود میکنم منتها هدف خاصی ندارم ( به دل نگیرید)
خودم رو بچه پیغمبر نمیدونم و انسان هم خطاکار هست منتها با رفتار کنترل شده میتونه جلوی برخی خطاهارو رو بگیره
وقتی من میبینم که شرایط ازدواج برام فعلا مقدور نیست و نمی تونم خانواده بچرخونم .
اولین کاری که خواهم کرد تلقین این دستور به خود هست :
نگاه به قصد ازدواج به دختر و ناموس مردم تا اطلاع ثانوی تعطیل است ( دل هم باید یک قفل بزرگ فعلا به درش زده بشود )
احیانا اگر چند کلمه حرف (نگاه) با جنس مخالف رد و بدل شد کاملا باید عادی باشد و تفاوتی نباید داشته باشد با جنس موافق .
تا مشکلی بوجود نیاد که میتونه خطرناک باشه

╮∩╭(︶︿︶)╮∩╭ ñ¡ªz;664264 نوشت:
(قابل توجه دوستانی هم که فک می کنن تمام تجربه های عالم فقط مال خودشونه باید بگم هرکس از تجربه هاش یه درسی می گیره، یکی ارزش خودش و زندگیش و عمری که خدا بهش داده رو پیدا می کنه و زندگیش رو دوباره شروع می کنه، یکیم سالایی که می تونه بهترین بهره ها رو از زندگیش ببره و چه مادی چه معنوی پیشرفت کنه در حسرت یه آدم به سر می بره و چندین سال بعد تازه می فهمه چقدر از همه عقبه)

اولا بیایید یه کم مهربان تر باشیم،به این راحتی قضاوت نکنیم،کسانی که اینجا نظر میدن فکر نمیکنن که تمام تجربه های عالم مال خودشونه،فقط میخوان کمک کنن،ادعای خاصی هم ندارن،میخوان کمک کنن،فکر میکنم این شمایی که داری رو بعضی ها برچسب میزنی!!!

شما یه جور دیگه هم به موضوع نگاه کن،این احتمال هم وجود داره که اگه دچار این قضیه نمیشد و چندسال از زندگیشو هدر نمیداد(البته به تعبیر شما)اصلا نمیفهمید راه درست چیه؟نمیفهمید که جز خدا هیچ کس لایق عشق ورزیدن نیست(یعنی به این باور قلبی نمیرسید)

چقدر از همه عقبه؟
دنیا که جای مسابقه دادن با دیگران نیست،ما باید با خودمون مسابقه بدیم،ما را به دیگران چه کار؟خدا از هرکس به اقتضای توانایی هایی که بهش داده امتحان میگیره،کمال هر شخص هم با دیگری متفاوت تعریف میشه،برای رسیدن به کمال،خدا یه سری امتحانات خاص از هر فرد میگیره،این امتحان هرچه سخت تر،ثمراتش بیشتر!!!این قضیه عاشق شدن هم قطعا از امتحانات خدا مستثنی نیست

بنابراین بیایید به جای اینکه به عشاق خرده بگیریم که چقدر سست اراده و چقدر بی تقوا هستن،برای عاقبت به خیری شون دعا کنیم و قضاوتشون نکنیم و روشون برچسب نزنیم(منظورم اینه که بیرون گود نشینیم و بگیم لنگش کن!)

یا "حق"

موضوع قفل شده است