جمع بندی سطح زندگی از منظر دین

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سطح زندگی از منظر دین

سلام دوستان

زندگی تو چه سطحی از نظر ایات و روایات توصیه شده؟

به فرض مثال یک نفر وضع مالی خیلی خوبی داره و برای زندگیخودش بهترین و گرونقیمتترین وسایل رو برای خونه خودش تهیه می کنه و از بهترین و گرونترینابزار برای ساخت خونش استفاده می کنه.



حالاچنین فردی اگه به این سبک زندگی کنه از نظر ایات و روایات مشکلی نداره وپسندیده است یا باید یه زندگی متوسط رو برا خودش فراهم کنه با اینکه وضع مالی خیلی خوبی داره ؟




با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: جناب استاد

reyhaneh.a;663024 نوشت:
سلام دوستان

زندگی تو چه سطحی از نظر ایات و روایات توصیه شده؟

به فرض مثال یک نفر وضع مالی خیلی خوبی داره و برای زندگیخودش بهترین و گرونقیمتترین وسایل رو برای خونه خودش تهیه می کنه و از بهترین و گرونترینابزار برای ساخت خونش استفاده می کنه.
حالاچنین فردی اگه به این سبک زندگی کنه از نظر ایات و روایات مشکلی نداره وپسندیده است یا باید یه زندگی متوسط رو برا خودش فراهم کنه با اینکه وضع مالی خیلی خوبی داره ؟

بسمه تعالی
اقتصاد اسلام زندگي را به سه نوع تقسيم كرده است: زندگي ضروري، زندگي رفاهي، زندگي تجملي.

1‌ـ‌ زندگي ضروري
زندگي ضروري يعني همه از خوراك، پوشاك، مسكن بهره‌مند باشند. اگر انسان مي‌تواند اين موارد را براي خود و خانواده‌اش تهيه كند ثواب فراوان دارد. انشاءالله در آينده درباره‌‌ي اين مطلب صحبت مي‌كنم كه آن مردي كه زحمت بكشد تا خود و زن و بچه‌اش در رفاه باشند؛ آن خانمي كه زحمت بكشد براي اينكه شوهرش و بچه‌اش در رفاه باشند ثواب شهادت در راه خدا دارد.
«الكاد علي عياله كالمجاهد في سبيل‌الله»[1]
اگر بتواند اين زندگي ضروري را براي خود تهيه كند لازم است، واجب است تهيه كند. يعني كسي كه مي‌تواند زن و بچه‌اش را در رفاه بگذارد اما تنبلي كند اين كار حرام است. و اينكه حق الناس است يا نه؟ راجع به زن حق الناس است و اصل اين كار حرام است. لذا زندگي ضروري براي انسان‌ها اگر خود آنها بتوانند تهيه كنند واجب و لازم است. و اگر نتوانند مثل اينكه معلول است مجروح است، بازنشسته است و بالاخره بي‌كار است كار ندارد نمي‌تواند زندگي ضروري يعني خوراك، پوشاك، مسكن براي خود و عيال تهيه كند، اسلام مي‌گويد: دولت اسلامي بايد تهيه كند. و اگر دولت اسلامي نتواند بر همه و همه لازم و واجب است اين زندگي ضروري را براي ديگران تهيه كنند.
قرآن كريم در اين باره آيه‌اي دارد كه من تقاضا دارم هميشه مخصوصاً در اين ماه مبارك رمضان اين آيه در نظر همه‌ي ما مخصوصاً خانم‌ها باشد. مي‌فرمايد:
«لينفق ذو سعة من سعته و من قدر عليه رزقه فلينفق مما اتيه الله لا يكلف الله نفسا الا ما اتيها»[2]
مي‌فرمايد: هركه به اندازه قدرتش بايد نسبت به زندگي ضروري خود و ديگران توجه داشته باشد. آنكه مي‌تواند يك خانواده، دو خانواده، ده خانواده را اداره كند بايد اداره كند. «لينفق ذو سعة من سعته» و آنكه نمي‌تواند به اندازه‌اي كه مي‌تواند. به اندازه‌اي كه مي‌تواند يعني: از افطار يك لقمه كمتر، براي ديگران، از لباس يك مقدار قناعت، براي ديگران، از مسكن يك مفدار قناعت، براي ديگران. از اين آيه مي‌فهميم همه مسؤوليم.
روز جمعه آخر شعبان پيغمبر اكرم(صلي‌الله‌عليه‌وآله) خطبه مي‌خواندند و در خطبه به همه تذكر دادند همه و همه به فكر ديگران باشيد. افطاري بدهيد. آن كساني كه مي‌توانند افطاري بدهند. يك كسي در وسط منبر بلند شد و گفت: يا رسول‌الله! آنهايي كه ندارند چه كنند؟ فرمودند اطعام كنيد
«و لو بتمرة او شربة من الماء»
و لو به يك دانه خرما يا يكمقدار آب خوردن باشد.
معناي اين روايت اين نيست كه موقع افطار كه مي‌شود يكدانه‌ي خرما به اين بدهي و يك دانه به آن و گمان مي‌كند حالا هزار افطاري داده است. معناي روايت معناي همين آيه شريفه است كه مي‌فرمايد بايد به اندازه قدرت خود به فكر ديگران باشي. آنكه مي‌تواند، بايد به خوبي ديگران را اداره كند و آنكه نمي‌تواند به اندازه‌اي كه مي‌تواند:
« من قدر عليه رزقه فلينفق مما اتيه الله»
خدا به تو افطار داده است يا نه؟ همين افطاري را بايد به اندازه قدرت به ديگران بدهي. ايثار و گذشت حرف ديگري است كه الآن بحث ما نيست. بحث ما اين است كه زندگي ضروري براي همه‌ي انسان‌ها از نظر اسلام يك امر واجب و لازمي است. معني ندارد كسي عبادت كند و بواسطه‌ي عبادت زندگي ضروريش را از بين ببرد. چنانكه معني ندارد يكدسته خورند و بياشامند اما فقير و بيچاره‌اي در كنار او بي شام باشد. اولي معني ندارد، دومي هم معني ندارد. اين زندگي ضروري بود.

2‌ـ‌ زندگي رفاهي
زندگي رفاهي را هم اسلام مي‌پسندد حتي وقتي در زمان پيغمبر اكرم(صلي‌الله‌عليه‌وآله) آن فكر انحرافي پيدا شد، بعضي‌ها از غذاي لذيذ خودداري كردند آيه‌ي شريفه آمد:
« قل من حرم زينة الله التي اخرج لعباده و الطيبات من الرزق»[3]
اي مسلمان! خدا در اين دنيا هرچه خلق كرده است براي تو خلق كرده است. چرا در رفاه و آسايش نباشي؟ چرا غذاي لذيذ را براي خود حرام كني؟ چرا ازدواج نكني؟ چرا تو پسر يا دختر بنشيني و ازدواج نكني؟ «قل من حرم زينة الله التي اخرج لعباده و الطيبات من الرزق» بعد مي‌فرمايد آنچه در دنياست از آن توست. اگر كافر مي‌خورد صدقه سر تو است. براي تو خلق كردم چنانچه بهشت هم به تو اختصاص دارد و آن كافر اصلاً بهره‌اي ندارد. اين آيه هم به ما مي‌گويد زندگي رفاهي براي همه‌ي انسان‌هاست. آن كساني كه مي‌توانند براي خودشان، براي زن و بچه‌هايشان زندگي رفاهي تهيه كنند، بايد بكنند. و ان كساني كه مي‌توانند زندگي رفاهي براي خويشانشان، براي همسايه‌هايشان، براي مسلمان‌ها تهيه كنند بايد بكنند. و بالاخره زندگي رفاهي را هم اسلام اجازه داده است.
اقتصاد اسلام اقتصاد خوبي است اما حيف «آب در كوزه و ما تشنه لبان مي‌گرديم». اما حيف كه پايه‌ي آن كه قانون مواسات است را ما فراموش كرديم و اتفاقاً پيغمبر اكرم(صلي‌الله‌عليه‌وآله) روي منبر بارها تأسف مي‌خورد و مي‌فرمود كه امت من به قانون مواسات عمل نخواهند كرد.
همه بايد زندگي رفاهي داشته‌باشند. آن كسي كه خود را از زندگي رفاهي محروم كند، قرآن مي‌فرمايد حرام است و كار بدي است. قرآن مي‌فرمايد خودسري است و نبايد خودسر باشي. تو بايد تابع قرآن باشي تو نبايد تابع عقيده‌ي خود باشي تو بايد تابع پيغمبر و ائمه‌ي طاهرين(عليهم‌‌السلام) باشي. «قل من حرم زينة الله التي اخرج لعباده و الطيبات من الرزق»
خانم شوهرش شهيد شده است لباس تيره‌اش را نمي‌كند، لباس سياه پوشيده است. قرآن مي‌گويد: اين فكر خوددرآوردي است، غلط است. شوهرش شهيد شده ديگر شوهر نمي‌كند. اگر اسم شوهر نزدش آورده شود عصباني مي‌شود. قرآن مي‌گويد اين عصباني شدن تو غلط است اين خودسري است اين خلاف قرآن است اين خلاف روش پيغمبر است، اين خلاف روش ائمه‌ي طاهرين(عليهم‌‌السلام) است. جوان مي‌تواند زن بگيرد اما نمي‌گيرد، دختر مي‌تواند شوهر كند خواستگار يكي پس از ديگري مي‌آيد شوهر نمي‌كند و مي‌گويد حالا زود است. از غريزه‌ي جنسي خودت بپرس حالا زود است نه از زبانت. از آن غددي كه در خونت ترشح كرده است بپرس زود است يا دير. از پيغمبر (صلي‌الله‌عليه‌ و آله) بپرس زود است يا دير.
«النكاح سنتي و من رغب عن سنتي فليس مني»[4]
دختري كه بتواند شوهر كند و نكند، آن زن شهيدي كه بتواند شوهر كند و نكند، آن زن بي‌وصالي كه بتواند شوهر كند و نكند، آن مردي كه بتواند زن بگيرد و نگيرد، اسلام مي‌گويد اين مسلمان نيست.
در اينجا جمله‌اي به همه مخصوصاً دخترها و پسرها بگويم و آن اينكه تقاضا دارم خودسرانه در اسلام كار نكنيد؛ عقيده در مقابل اسلام نداشته باشيد. شما ببينيد قرآن چه مي‌گويد، مراجع معظم تقليد چه مي‌گويند، معارف اسلامي و افرادي كه متخصص در اسلامند چه مي‌گويند. براي خود گناه درست نكن گناهش بزرگ است. گناه به‌اندازه‌اي بزرگ است كه مي‌فرمايد: اگر كسي بدعتي در دين بگذارد بر همه مخصوصاً بر عالم لازم است فرياد كنند:
«اذا ظهر البدع في امتي فليظهر العالم علمه فمن لم‌يفعل فعليه لعنة الله»[5]
يعني اگر يك فكر انحرافي پيدا شد عالم بايد دادبزند و الا لعنت خدا بر اين عالم باد.

3‌ـ‌ زندگي تجملي
زندگي تجملي آن است كه اسلام نمي‌خواهد، آن است كه اسلام كوبيده است و عالي كوبيده است. زندگي تجملي يعني آن زندگي كه انسان را از همه چيز باز بدارد. يعني آن زندگي كه انسان را پايبند كند نظير ازدواج‌هايي كه الان همه‌ي دخترها و پسرها و پدران و مادران را پايبند كرده است. ازدواج تجملي، خانه‌ي تجملي و خوراك تجملي و پوشاك تجملي مي‌خواهد و اين از نظر اسلام غلط است. همين طور كه اسلام مي‌گويد: آقا! زن بگير، خانم! شوهر كن، همين اسلام مي‌گويد: تو اگر زن داري و احتياج نداري دنبال زن ديگر نرو، زن هوسي نگير به اندازه‌اي كه در رفاه و آسايش باشي خرج كن. اما تجمل‌گرايي غلط است. و بعد هم قرآن مي‌گويد همه‌ي دردسرها از همين تجمل پيدا شده است. بدا به حال آن قومي كه به قول قرآن شريف زندگي تجملي داشته باشند و بدا به حال آن فردي كه زندگي تجملي داشته باشد.
«و اذا اردنا ان نهلك قرية امرنا مترفيها ففسقوا فيها فحق عليها القول فدمرناها تدميراً»[6]
مي‌فرمايد اگر در يك ملتي زندگي تجملي زياد شد اين ملت حتماً نابود شدني است و اين زندگي تجملي آنها را به عياشي، به فسق وفجور و گناه مي‌كشاند. اين مربوط به ملت بود. درباره‌ي فرد هم در سوره واقعه مي‌فرمايد:
«واصحاب الشمال ما اصحاب الشمال* في سموم و حميم* و ظل من يحموم* لا بارد و لا كريم* انهم كانوا قبل ذلك مترفين»[7]
مي‌فرمايد اصحاب شمال چقدر شومند آنها كيانند؟ آنها كه در عذاب دردناك جهنمند آنها كه گناه روي گناه مي‌كنند بعد مي‌فرمايد: مي‌داني گناه روي گناه از كجا پيدا مي‌شود؟ از اسراف، از عياشي، از زندگي تجملي. زندگي تجملي است كه گناه مي‌آورد.

برگرفته از درس اخلاق آیت الله مظاهری

پي نوشت ها:

[1]. وسائل الشيعه جلد 12 صفحه 43. ترجمه: زحمت‌كشنده‌ي بر اهل خانواده همانند مجاهد در راه خداست.
[2]. سوره طلاق آيه7. ترجمه: كسي كه وسعت و فراواني داردبايد به همان اندازه انفاق كند و آنكه ندارد و تنگ معيشت استهمانچه خدا به او داده است انفاق كند كه خدا هيچ‌كس را جز به مقدار توانايي تكليف نمي‌كند.
[3]. سوره اعراف آيه 32. ترجمه: بگو اي پيعمبر چه كسي زينت‌هاي خدا را كه براي بندگان خود آفريده حرام، و از صرف روزي حلال و پاكيزه منع كرده است؟
[4]. بحارالانوار جلد 103 صفحه‌ي220. ترجمه: ازدواج سنت من است و هركه از سنتم رو گرداند از من نيست.
[5]. اصول كافي جلد 1 باب بدعت‌هاي و رأي و قياس‌ها
[6]. سوره اسراء آيه 16. ترجمه: و ما چون اهل دياري را بخواهيم(به كيفر گناه)هلاك سازيم متنعمان و راحت‌طلبان شهر را امر كنيم (به طاعت) ليكن آنها راه فسق و تبهكاري پيش گيرند. در اين صورت بر آنان تنبيه و عقاب لزوم خواهد يافت آن گاه همه را (به جرم بدكاري) هلاك سازيم
[7]. سوره‌ي واقعه آيات 45-41 ترجمه: و اصحاب شقاوت(كه نامه عملشان دست چپ است) آنها در عذاب سموم و آب جوش و سايه‌اي از دود باشند كه نه سرد شود و نه خوش نسيم گردد. اين عذاب آنها بدين سبب است كه از اين پيش (در دنيا) در ناز و نعمت بودند.

موضوع قفل شده است