جمع بندی مرز بین توسل و شرک از منظر قـرآن

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مرز بین توسل و شرک از منظر قـرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام . بنده دیدم که خیلیا این روزا با مسئله توسل مشکل دارن یا تعریف درستی ازش تو ذهنشون نیست ، برای همین تصمیم گرفتم این تایپیک رو بذارم .که خوشحال میشم اگه کارشناسی مطلبی در جهت تکمیلش بگه . منبع تفاسیر زیر هم سایت تدبر هستش .

توجهتونو به این دو آیه و تفسیرشون جلب میکنم که پیشنهاد جدی بنده اینه که حتما حوصله کنین و بخونین :

اول، آیه ۵۷ سوره مبارکه اسراء :

(اولئک الذین یدعون یبتغون الی ربهم الوسیله ایهم اقرب و یرجون رحمته و یخافون عذابه ان عذاب ربک کان محذورا):
(کسانی که کفار آنها رامی خوانند، خدا را می خوانند و همه در جستجوی راهی به سوی پروردگارخویشند تا کدامیک منزلتی نزدیکتر بیابند و به رحمت او امیدوار و از عذاب او بیمناکند، همانا که عذاب پروردگارت واجب الاحتراز است )، می فرماید این ملائکه و جن و انسی که مشرکین آنها را عبادت می کنند، خودشان برای تقرب به درگاه پروردگار خود، در جستجوی وسیله هستند تا به او نزدیکتر شوند و راه او را بروند و به اعمال او اقتداء کنند و همه در تمامی حوائج زندگی و وجودشان از او مدد می جویند و امید رحمت او را دارند و از بیم عذابش او را اطاعت کرده و معصیت نمی کنند، چون عذاب پروردگارت به گونه ایست که حقیقتا بایداز آن پرهیز و دوری جست . لذا مشرکین برای توسل به خدا و تقرب به او به عبادت ملائکه و جن و غیر اینها روی آورده اند و به جای عبادت خدا این وسایل را عبادت می کنند و با این عمل یعنی ترک عبادت خدا و دادن استقلال در ربوبیت و عبادت به این معبودها، به خدای بزرگ شرک ورزیده اند. اما مسأله توسل که در اعتقاد شیعی وجود دارد غیر این است و مطابق آیه ، (یا ایهاالذین امنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله )، (ای کسانیکه ایمان آورده اید از خدا بترسیدو به سوی او در طلب وسیله باشید)، عملی صحیح و معقول می باشد، چون شیعه ، ائمه اطهار یا شخص پیامبر را افرادی مستقل از اراده پروردگار و دارای شأن ربوبیت وعبادت نمی دانند، بلکه چون آنها شایسته ترین بندگان خدا هستند، شیعه در هنگام گرفتاری و تضرع خود آنها را وسیله شفاعت در بارگاه الهی قرار می دهند و در عین حال یقین دارند که عبادت و تدبیر امور فقط وابسته به اراده خدای سبحان است و بس .

و دوم ،آیه ۳۵ سوره مبارکه مائده :

(یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون ):(ای کسانیکه ایمان آورده اید از خدا پروا کنید و در جستجوی وسیله ای برای تقرب به او باشید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگارشوید)،(وسیله )به معنای رساندن خود به چیزی است با میل و رغبت وحقیقت وسیله به درگاه خدا مراعات راه خداست به اینکه اولا): به احکام علم بیابی ، و ثانیا): به بندگی او بپردازی و ثالثا): در جستجوی مکارم و عمل به مستحبات شریعت باشی و این وسیله معنائی نظیر قربت و نزدیکی را دارد،چون هیچ رابطه ای بین بنده و پروردگارش جز ذلت عبودیت و بندگی نیست وقهرا ابتغاء وسیله یعنی اینکه انسان حقیقت عبودیت را در خود تحقق دهد ومنظور از جهاد در راه خدا مطلق جهاد است ، اعم از جهاد با نفس و جهاد با کفار،همچنانکه وسیله نیز مطلق هر چیزی بود که بنده را به پروردگارش مرتبط ونزدیک سازد، و امر به جهاد در راه خدا بعد از امر به طلب وسیله به سوی خدا، ازباب امر به خاص بعد از امر به عام می باشد تا اهتمام گوینده را نسبت به خاص بفهماند، همچنانکه امربه ابتغاء وسیله بعد از امر به تقوی نیز ذکر خاص بعد ازعام است ، چون وسیله معنایی خاصتر از تقوی دارد، چه بسا کسانی که کمال تقوی را دارند، اما به خاطر نداشتن وسیله (که مصداق اعلاء و اتم آن ولایت پیامبر(ص ) و ائمه دین (ع ) است )به رستگاری نمی رسند و تنها راه رسیدن به رستگاری ابتغاء وسیله به سوی خدا و عبادت اوست .

------------------
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و لعن اعدائهم اجمعین .
التماس دعا برای مضطرها . یازهرا (س)

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مسلم

fatil;661139 نوشت:
سلام . بنده دیدم که خیلیا این روزا با مسئله توسل مشکل دارن یا تعریف درستی ازش تو ذهنشون نیست ، برای همین تصمیم گرفتم این تایپیک رو بذارم .که خوشحال میشم اگه کارشناسی مطلبی در جهت تکمیلش بگه . منبع تفاسیر زیر هم سایت تدبر هستش .

توجهتونو به این دو آیه و تفسیرشون جلب میکنم که پیشنهاد جدی بنده اینه که حتما حوصله کنین و بخونین

با سلام و احترام

در تکمیل فرمایش شما دو نکته رو اضافه می کنم، تا ان شاالله مسئله توسل را روشن تر کند:

اولا:
توسل به معنای واسطه قرار دادن یک انسان شریف در نزد خداوند یک امر عقلایی است و تا نهی در خصوص آن نداشته باشیم اصل آن بی نیاز از دلیل است، و با توجه به این که شیعیان که به اهل بیت(ع) توسل می کنند، هرگز برای ایشان، در برابر خداوند استقلالی قائل نیستند، پس این توسل برچسب شرک نیز به خود نمی گیرد، تا از این بابت ممنوع باشد.
پس اصل آن بی نیاز از دلیل است، و کسانی که قائل به حرمت یا شرک بودن آن هستند باید دلیلی بر ادعای خویش بیاورند.

ثانیا:
قرائن بسیاری در آیات قرآن کریم وجود دارد که بر جواز توسل و استحباب آن سخن می گوید، همان‌طور که شما به دو مورد اشاره فرمودید، آیات دیگری نیز وجود دارد:

استغفار پیامبر(ص) برای گنهکاران
:
«وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيما» (نساء-64)
و اگر آنان هنگامى كه [با ارتكاب گناه‏] به خود ستم كردند، نزد تو مى‏آمدند و از خدا آمرزش مى‏خواستند، و پيامبر هم براى آنان طلب آمرزش مى‏كرد، يقيناً خدا را بسيار توبه‏پذير و مهربان مى‏يافتند.

یعقوب، توسل پسرانش را می پذیرد:

«قَالُواْ يَأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِينَ * قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبىّ‏ِ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم‏» (یوسف-97 و 98)
گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، كه ما خطاكار بوديم!» * گفت: «بزودى براى شما از پروردگارم آمرزش مى‏طلبم، كه او آمرزنده و مهربان است!
می بینیم که یعقوب(ع) که یک پیامبر معصوم است در برابر توسل پسرانش موضع منفی نگرفته، و در خواست ایشان را می پذیرد.

اولیاء الهی به اذن خداوند شفا می دهند
ممکن است کسی بگوید ما می پذیریم که توسل اشکالی ندارد، اما کار لغو و بیهوده ای است و خداوند فقط دعاهایی را مستجاب می کند که مستقیما از او خواسته شود، و غیر از او کسی حوائج را برآورده نخواهد ساخت، پاسخ این است که اولا توسل نیز درخواست از خداوند است که با واسطه از او خواسته می شود، و ثانیا طبق آیات قرآن کریم، خداوند گاهی به بندگان محبوبش قدرت می دهد که خود آنها به اذن او شفا دهند، همانطور که خطاب به عیسی(ع) می فرماید:
«تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْني‏ وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‏ بِإِذْني‏» (مائده-110)
(زمانی که تو) كور مادر زاد و شخص پيس را به اذن من شفا مى‏دادى، و زمانى كه مردگان را به اجازه من [زنده از گور] بيرون مى‏آوردى‏.
یقینا فاعل در «تُبْرِئُ» و «تُخْرِجُ» حضرت عیسی(ع) است، یعنی خود اوست که شفا می دهد و مرده را به اذن خداوند زنده می کند.

با تشکر

در تکمیل فرمایشات کارشناس محترم:

آیه 5 منافقین:
" اذا قیل لهم تعالو یستغفر لکم رسول الله لوّو روسهم و رایتهم یصدون و هم مستکبرون "

یعنی هنگامی که به آنها گفته شود [HL]بیائید تا رسول خدا برای شما استغفار کند[/HL] سرهای خود را ( از روی استهزاء و کبر و غرور) تکان می دهند و آنها را می بینی که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر می کنند .
(آیه 114 توبه هم به استغفار حضرت ابراهیم برای عمویش اشاره داره که برای اختصار ذکر نکردم)

دو نکته مهم:

1-منظور از توسل این نیست که کسی حاجت را از پیامبر یا امامان بخواهد و آنها را مستقل از خدا بدونه بلکه منظور اینه که به مقام او در پیشگاه خدا متوسل بشه و این در حقیقت توجه به خداست زیرا احترام پیامبر نیز به خاطر اینه که فرستاده خدا بوده و در راه او قدم برداشته و ما تعجب می کنیم از کسانیکه این گونه توسل را شرک می پندارند در حالیکه شرک اینه که برای خدا شریکی در صفات و اعمال او قائل شوند و اینگونه توسل به هیچ وجه شباهتی با شرک نداره.

2-بعضیها اصرار دارن که میان تقاضای دعا از پیامبر و بیان سوگند دادن خدا به مقام او فرق بذارن ؛ تقاضای دعا را مجاز و غیر آن را ممنوع بشمارن در حالیکه هیچگونه فرق منطقی میان این دو دیده نمیشه .

اینکه خدا به پیامبران و اولیای الهی چنین نقشی را داده که مردم به اونها به عنوان واسطه بنگرند علل و حکمت های مختلفی داره از جمله:

1- از اونجا که این اشخاص پیشوایان دین هستن و شناخت دین تنها از طریق اونها میسره ، خدا با این کار ،اولیای خود را در کانون توجه و اقبال مردم قرار داده تا در عمل ، مردم با مراجعه به اونها و الگوگیری از اونها به طریق هدایت و سعادت دست یابند /

2-از اونجا که اولیای الهی انسانهایی مثل خود ما هستن خیلی زود و راحت میتونیم با اونها ارتباط عاطفی و نزدیک برقرار کنیم و همین ارتباط سریع ما را به این اسوه ها نزدیک میکنه و ما را در معرض هدایت اونها قرار میده .

نمونه اول

امام شافعی (رهبر شافعیان جهان) به خاندان نبوت و رسالت و اهل بیت علیهم السلام توسل جسته و آنها را وسیله خود و خدا قرار می دهد:

آلُ النبی ذریعتی *** و هم الیه وسیلتی

ارجوا بهم اعطی غدا ***بیدالیمین صحیفتی

یعنی خاندان و اهل بیت پیامبر وسیله من هستند ،آنها در پیشگاه او وسیله تقرب من می باشند . من امیدوارم فردای قیامت نامه عمل مرا به دست راستم دهند /

کتاب صواعق المحرقه ص 178/ابن حجر عسقلانی(چاپ مصر)

[=courier new]نمونه دوم

محی الدین نووی که از محدثین برجسته اهل سنت است در باب آداب زیارت پیغمبر می نویسد:

زائر رو به رسول خدا کند و درباره خویش به او متوسل شود و به وسیله او به سوی خدا شفاعت جوید و از زیباترین چیزها همان است که اساتید ما از عتبی نقل کرده اند .

عتبی می گوید:روزی کنار قبر رسول خدا :sallallah: بودم ،مردی از بیابان آمد و گفت : سلام بر تو ای فرستاده خدا ؛شنیدم که خدا می فرماید: " هرگاه آنان بر خویش ستم کنند و نزد تو بیایند و از خدا طلب آمرزش کنند و رسول خدا نیز برای آنانن درخواست مغفرت کند خدا را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت " ... ای رسول خدا اکنون به نزد تو آمده ام از گناهم استغفار می کنم و تو را شفیع به نزد پروردگارم قرار می دهم .

شرح صحیح مسلم نووی ج 8/ص 256 ، شرح مهذّب شیرازی( چاپ مکتبه الارشاد)

سوال:
مرز بین توسل و شرک چیست از نظر قرآن کریم چیست؟ آیا دلیلی بر جواز توسل وجود دارد؟

پاسخ:
همان طور که از خود واژه «شرک» پیداست، شرک به معنای اشتراک و سهیم شدن است(1)، پس شرک اصطلاحی یعنی شریک قرار دادن کسی یا چیزی در کنار خداوند، لذا قرآن کریم برای نفی شرک تعبیر «مع الله» را به کار برده و می فرماید:

«وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَه‏» (2)
و با خدا معبودى ديگر مخوان، جز او معبودى نيست، هر چيزى مگر ذات او هلاك شدنى است.

یعنی به همراه خداوند معبود دیگری را مخوان، پس شرط شرک از نظر قرآن کریم اعتقاد به الوهیت است، اگر کسی از کسی درخواستی کند اما اعتقاد به الوهیت او نداشته باشد از نظر قرآن کریم این درخواست هرگز شرک نیست.(3)
بنابراین توسل به معنای واسطه قرار دادن یک انسان شریف در نزد خداوند یک امر عقلایی است و تا نهی در خصوص آن نداشته باشیم اصل آن بی نیاز از دلیل است، بلکه کسانی که منکر جواز آن هستند باید دلیل روشنی اقامه کنند.
علاوه بر این که قرائن بسیاری در آیات قرآن کریم وجود دارد که بر جواز توسل و استحباب آن سخن می گوید، آیاتی چون:

فرمان خداوند به فراهم ساختن وسیله برای تقرب

قرآن کریم می فرماید:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَة» (4)
اى اهل ايمان! از خدا پروا كنيد و دست‏آويز و وسيله‏اى [از ايمان، عمل صالح و آبروى مقرّبان درگاهش‏] براى تقرّب به سوى او بجوييد.

و نیز می فرماید:
«أُولئِكَ الَّذينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلى‏ رَبِّهِمُ الْوَسيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَب‏» (5)
كسانى كه آنان [به عنوان معبود] مى‏پرستند [خود آنان‏] به سوى پروردگارشان وسيله مى‏جويند، تا كدامشان نزديك‏تر باشد.
«توسل» به معنای هر چیزی است که انسان را به دیگری نزدیک می کند، پس شامل همه اموری چون: عبادت و جهاد و دعا و شفاعت و توسل و... می‌شود و تخصیص زدن آن نیازمند دلیل است(6) پس می تواند یکی از مصادیق آن توسل به اولیاء الله باشد، و فارغ از روایات و تفاسیر شیعه، یک گواه بر این معنا، شعر امام شافعی است:

آل النبي ذريعتي و هم إليه وسيلتي‏
ارجو بهم أعطى غدا بيدي اليمين صحيفتي‏(7)
ترجمه: آل پيامبر واسطه من در پيشگاه خداوند و وسيله توسّلم براى حلّ مشكلات هستند. اميدوارم به واسطه توسّل به آن بزرگواران، در روز قيامت نامه اعمالم را به دست راستم بدهند.

استغفار پیامبر(ص) برای گنهکاران:

«وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيما» (8)
و اگر آنان هنگامى كه [با ارتكاب گناه‏] به خود ستم كردند، نزد تو مى‏آمدند و از خدا آمرزش مى‏خواستند، و پيامبر هم براى آنان طلب آمرزش مى‏كرد، يقيناً خدا را بسيار توبه‏پذير و مهربان مى‏يافتند.

و نیز می فرماید:
«وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ وَ رَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُون‏» (9)
و چون به آنان گويند: بياييد تا پيامبر خدا براى شما آمرزش بخواهد [از روى كبر و غرور] سرهاى خود را بر مى‏گردانند، و آنان را مى‏بينى كه متكبرانه [از حق‏] روى مى‏گردانند.

یعقوب، توسل پسرانش را می پذیرد:

«قَالُواْ يَأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِينَ * قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبىّ‏ِ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم‏» (10)
گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، كه ما خطاكار بوديم!» * گفت: «بزودى براى شما از پروردگارم آمرزش مى‏طلبم، كه او آمرزنده و مهربان است!
می بینیم که یعقوب(ع) که یک پیامبر معصوم است در برابر توسل پسرانش موضع منفی نگرفته، و آنها را از این کار نهی نکرده،بلکه در خواست ایشان را می پذیرد.

اولیاء الهی به اذن خداوند شفا می دهند
ممکن است کسی بگوید: با این تفاصیلی که گذشت ما می پذیریم که توسل اشکالی ندارد، اما کار لغو و بیهوده ای است و خداوند فقط دعاهایی را مستجاب می کند که مستقیما از او خواسته شود، و غیر از او کسی حوائج را برآورده نخواهد ساخت، پاسخ این است که اولا توسل نیز درخواست از خداوند است که با واسطه از او خواسته می شود، و ثانیا طبق آیات قرآن کریم، خداوند گاهی به بندگان محبوبش قدرت می دهد که خود آنها به اذن او شفا دهند، همانطور که خطاب به عیسی(ع) می فرماید:

«تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْني‏ وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‏ بِإِذْني‏» (11)
(زمانی که تو) كور مادر زاد و شخص پيس را به اذن من شفا مى‏دادى، و زمانى كه مردگان را به اجازه من [زنده از گور] بيرون مى‏آوردى‏.

یقینا فاعل در «تُبْرِئُ» و «تُخْرِجُ» حضرت عیسی(ع) است، یعنی خود اوست که شفا می دهد و مرده را به اذن خداوند زنده می کند.
_____________________________

1) لسان العرب، ابن منظور، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق، بیروت، ج10، ص448؛ مفردات، راغب اصفهانی، دارالقلم‏، چاپ اول، 1412ق، بیروت، ج1، ص451.
2) قصص-88.
3) التوحید و الشرک فی القرآن الکریم، آیت الله سبحانی، مؤسسه امام صادق (ع)‏، چاپ دوم، 1384ش، قم، ص81.
4) مائده-35.
5) اسراء-57.
6) تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیة، چاپ اول، 1374ش، تهران، ج4، ص364، الی365.
7) الصواعق المحرقه، ابن حجر مکی، ص178، به نقل از الوهابیة فی المیزان، آيت الله سبحانی‏، مؤسسه امام صادق (ع)‏، چاپ سوم، 1427ق، قم.
Dirol نساء-64.
9) منافقون-5.
10) یوسف-97 و 98.
11) مائده-110.

موضوع قفل شده است